ارتباط مستقیم بازار بورس ایران با نرخ ارز و بهای نفت
بازار بورس ایران با نرخ ارز و بهای نفت ارتباط مستقیم دارد؛ به طوری که رشد قیمت ارز و نفت در بازارهای جهانی شرکت های مرتبط با آنها را که سهم زیادی از بازار سرمایه کشورمان دارند تحت تاثیر قرار داده و شاخص بورس را افزایش می دهد.
به گزارش پایگاه خبری "عصر مالی" به نقل از ایرنا، بورس این روزها، حال خوبی ندارد و ثبت کاهش چهار هزار یا پنج هزار واحدی برای معاملات روزانه، نگرانی هایی را بین فعالان بازار سرمایه ایجاد کرده است.
همزمانی افت بهای ارز در داخل و کاهش قیمت نفت در بازارهای جهانی به این نگرانی ها دامن زده است؛ به طوری که فشار فروش زیادی در میان برخی صنایع بورسی وجود داشته است که البته این کاهش در میان شرکت های مرتبط با ارز مانند پالایشی، پتروشیمی، معدن و فلزات بیشتر است.
بازار بورس ایران با نرخ ارز و بهای نفت ارتباط مستقیم دارد؛ به طوری که رشد قیمت ارز و نفت در بازارهای جهانی شرکت های مرتبط با آنها را که سهم زیادی از بازار سرمایه کشورمان دارند تحت تاثیر قرار داده و شاخص بورس را افزایش می دهد.
روند کاهشی بهای ارز و همچنین افت شدید قیمت نفت در روزهای اخیر باعث ایجاد تردید در تداوم سودآوری شرکت های ارزمحور بازار سرمایه مانند شرکت های پالایشی، پتروشیمی، معدنی و فلزی شده است.
شاخص بورس دیروز (دوشنبه) تحت تاثیر فشار شدید فروش، با افت چهار هزار و 789 پله ای به رقم 166 هزار و 463 واحدی سقوط کرد که سهم عمده در این افت به سهام شرکت های ارز محور تعلق داشته است.
«ایمان مقدسیان» کارشناس بازار سرمایه در باره وضعیت بازار سرمایه و عوامل تاثیرگذار در افت شاخص بورس، گفت: از مهم ترین عوامل رشد بورس در ماه های گذشته رشد بهای ارز بوده است؛ ارز به عنوان محرک قدرتمند برای بورس به شمار میرود که رشد آن همواره بازار را تحت تاثیر قرار می دهد.
وی ادامه داد: البته باید توجه داشت که مبنای محاسبه نرخ ارز برای شرکت های بورسی، نرخ اعلام شده در سامانه نیماست اما برخی از اهالی بازار سرمایه به اشتباه نرخ ارز در بازار آزاد را ملاک قرار می دهد.
این کارشناس بازار سرمایه افزود: در هفته های اخیر با کاهش نرخ ارز در بازار و نزدیک شدن آن به نرخ سامانه نیما، نگرانیهایی در میان فعالان بازار سرمایه شکل گرفت که ناشی از تحلیل اشتباه در محاسبه مبنای ارز بوده است.
مقدسیان تصریح کرد: نرخ ارز در بازار آزاد ارتباطی به درآمد شرکت های بورسی ندارد، زیرا آنها باید درآمد ارزی خود را در سامانه نیما به فروش می رساندند.
وی گفت: عامل دیگری که در افت شاخص بورس سهم داشته کاهش قیمت نفت در بازارهای جهانی در روزهای اخیر بوده است.
این کارشناس بازار سرمایه با بیان اینکه قیمت سهام و بهای نفت، همواره همبستگی داشتهاند، افزود: افت شدید قیمت نفت به محدوده بشکه ای 60 دلار برای سرمایه گذاران غیر قابل پیش بینی بود و آنها انتظار این حجم از افت قیمت را نداشتند.
مقدسیان ادامه داد: عامل موثر دیگر در کاهش شاخص بورس، ابهام در میزان فروش و درآمدزایی شرکت ها پس از تحریم ها بوده به طوری که اکنون این سوال ایجاد شده است که آیا این شرکتها موفق به فروش محصولات خود به میزان پیش بینی شده خواهند شد؟
وی خاطرنشان کرد: این نگرانی از یک سو مربوط به افزایش هزینه های مربوط به حمل و نقل و حق بیمه بوده و از سوی دیگر ناشی از ناتوانی در فروش و صادرات محصولات شرکت هاست.
این کارشناس بازار سرمایه گفت: کاهش قیمت نفت از یک سو بر کل اقتصاد کشور تاثیر می گذارد و از سوی دیگر می تواند به طور ویژه شرکت های مرتبط با صنعت نفت مانند پالایشگاهها و پتروشیمیها را تحت تاثیر قرار دهد.
مقدسیان با بیان اینکه به نظر میرسد این کاهش قیمت ها موقتی بوده و به زودی شاهد برگشت شاخص بورس خواهیم بود، گفت: بسیاری از شرکتها در محدوده جذاب قیمتی قرار دارند که نشان می دهد افت شاخص پایدار نخواهد بود.
این کارشناس بازار سرمایه اضافه کرد: همچنین برخی شرکت ها نیز در روزهای اخیر گزارش های خوبی درباره عملکرد ماهانه خود ارائه کردند که باعث افزایش خوشبینی نسبت به بهبود بازار شده است.
وی درباره چشم انداز بازار سرمایه و انتشار گزارش های 9 ماهه شرکت ها نیز گفت: شرکت های بزرگ بر مبنای گزارش ماهانه و فصلی حرکت می کنند که بخش عمده آنها از نوسانات نرخ ارز تاثیر می گیرند، اما بقیه شرکت ها، تاثیر چندانی از نوسان نرخ ارز نمی پذیرند.
این کارشناس بازار سرمایه اضافه کرد: بسیاری از شرکت ها محصول خود را در داخل به فروش می رسانند اما مبنای ارزش گذاری آنها بر اساس نرخ ارز است، بنابراین این تحریم بر آنها تاثیر منفی ندارد.
وی اضافه کرد: اگرچه شماری از کارشناسان منتظر انتشار گزارش های 9 ماهه شرکتها هستند، اما به نظر می رسد برخی شرکت ها اکنون به نقطه جذاب خرید رسیده اند و نیازی به منتظر ماندن برای گزارش های جدید وجود ندارد.
مقدسیان درباره بازدهی بورس نسبت به بازارهای موازی مانند ارز و طلا نیز گفت: در ماه های گذشته بازدهی بورس نسبت به بازارهای موازی رقیب کمتر بوده، بنابراین می توان انتظار داشت که روند بازدهی شرکت های بورسی تداوم داشته و بهبود بیابد.
این کارشناس بازار سرمایه اضافه کرد: بورس هنوز نسبت به بازارهای موازی از ظرفیت رشد بیشتری برخوردار است و هنوز فرصت برای کسب بازدهی بالاتر وجود دارد.
طلا و نفت چگونه بر همدیگر اثر میگذارند
بازار نفت و طلا چقدر از همدیگر تبعیت میکنند. همبستگی بین این دو کامودیتی را چگونه میتوان مورد تحلیل و بررسی قرار داد. با بررسی این روابط چه دورنمایی در انتظار است.
دنیای اقتصاد نوشت: شاید اگر قیمتهای طلا و نفت را فقط از ابتدای سال جاری میلادی در نظر بگیریم، نتیجهگیری کنیم این دو کامودیتی رابطهای معکوس با هم دارند، چراکه در این مدت نفت ۸۷/ ۳۱ درصد کاهش یافته اما بهای طلای جهانی نزدیک به ۲۸ درصد رشد کرده تا برای اولین بار دوشنبه گذشته از مرز ۱۹۴۵ دلار برای هر اونس عبور کند و رکوردی تاریخی به جا بگذارد. طلا روز گذشته نیز به روند صعودی خود ادامه داد تا رکورد پیشین خود را جابهجا کند و به ۱۹۸۱ دلار برسد.
با این حال، بسیاری از تحلیلگران با ارائه اطلاعاتی درباره روند قیمتی بلندمدت طلا و نفت ادعا میکنند آنها رابطهای مستقیم با هم دارند به این معنا که وقتی یکی رشد میکند، دیگری نیز روندی صعودی به خود میگیرد. از سوی دیگر، انجمن جهانی طلا این باور رایج را قبول ندارد و در گزارشی گفته طلای سیاه و فلز زرد همبستگی با هم ندارند و فقط برخی عوامل به حرکت مشابه این دو در موقعیتهایی خاص میانجامد.
بر این اساس، نرخ پایین دلار در برابر دیگر ارزها از قیمت نفت و طلا حمایت میکند، چراکه این کامودیتیها عمدتا با دلار معامله میشود و افت ارزش آن باعث میشود معاملهگرانی که ارزهای دیگری در اختیار دارند بتوانند با قیمت پایینتر نفت و طلا بخرند. علاوه بر این، تورم بالا (بیش از ۳ درصد) نیز به بالا رفتن بهای هر دو این کامودیتیها کمک میکند.
با این حال، عوامل دیگری نیز وجود دارند که راه نفت و طلا را از هم جدا میکنند. طلا همیشه بهعنوان دارایی امن مشهور بوده و نفت دارایی است که نوسانات بیشتری تجربه میکند. جدایی نفت و طلا به خصوص در زمان وقوع بحرانها خود را نشان میدهد.
در این رابطه مستقیم دلار و بورس زمان، سرمایهها به سوی طلا هجوم میآورند و از نفت و دیگر کامودیتیهای پرریسک میگریزند. در واقع، شیوع کووید-۱۹ از ابتدای امسال نیز به این علت که ریسک اقتصادی را بالا برد به طلا کمک کرد و از سوی دیگر، نفت خام آمریکا را به سطوح هرگز دیده نشده منفی ۴۰ دلار بر بشکه رساند.
یک تحلیلگر که به ارتباط نفت و طلا باور دارد میگوید «نفت میتواند روند آتی طلا را پیشبینی کند.» به گفته الکس کیمانی که گزارشی با این مضمون در سیف هیون منتشر کرده، برای این کار باید به قراردادهای آتی نفت برای سررسیدهای بلندمدت (سه سال به بالا) دقت کرد. کیمانی میگوید قیمت نقد یا سررسیدهای تحویل فوری پیشبینیکننده خوبی برای طلا نیستند.
عوامل همسوساز: بین کامودیتیها، نفت بیشترین حجم تجارت را با دلار دارد و پس از آن طلا است. این موضوع به این معنا است که سقوط ارزش دلار که اخیرا به کف دو ساله رسیده است، کامودیتیها را برای دارندگان دیگر ارزها ارزان میکند و به این ترتیب بازده خرید آنها رشد میکند. پس از درگیری جهان با کرونا، بسیاری از اقتصادهای بزرگ برای تحریک تولید و مصرف، دست به تزریق نقدینگی زدهاند.
برای مثال، هفته گذشته اتحادیه اروپا بزرگترین بسته حمایتی تاریخ خود به ارزش ۷۵۰ میلیارد یورو را تصویب کرد. علاوه بر این، آمریکا بهعنوان بزرگترین اقتصاد جهان، تاکنون سه بسته محرک اقتصادی اجرا کرده و در روزهای گذشته با پیشنهاد اعضای جمهوریخواه سنا برای تزریق یک هزار میلیارد دلار موافقت کرده، هرچند اجرای بسته چهارم منوط به طی روندی شامل تایید دموکراتها است. این سیاست انبساطی بانکهای مرکزی سراسر دنیا به کاهش نرخ دلار منجر شده و به نظر میرسد این روند با توجه به پابرجایی بحران ادامه داشته باشد.
این اقدامات طلا را به شدت تقویت کرده چراکه دلار بهعنوان یک دارایی امن رقیب فلز زرد، بازدهی مثبتی نخواهد داشت. از سوی دیگر، نفت با وجود اینکه از اوایل ماه گذشته (ژوئن) نوسان شدیدی را تجربه نکرده، اما تحولات دلار را بهعنوان عاملی حمایتی پشت خود داشته است. از ارز که بگذریم، به تورم خواهیم رسید.
به گفته انجمن جهانی طلا، دادههای تاریخی نشان میدهد وقتی تورم پایین باشد (زیر ۳ درصد)، سایر کامودیتیها بازدهی چندان مناسبی نخواهند داشت، اما طلا اندکی رشد میکند. با این حال، در زمان تورم بالای ۳ درصد هم کامودیتیها و هم طلا (که البته یک کامودیتی به شمار میرود اما ویژگیهای خاص خود را دارد) با افزایش ارزش روبهرو میشوند.
در واقع، طلا همیشه بهعنوان کالایی که میتواند ارزش دارایی سرمایهگذاران را حفظ کند، شناخته میشود. از سوی دیگر، سایر کامودیتیها نیز در این شرایط با سرمایهگذاری بیشتری نسبت رابطه مستقیم دلار و بورس به مواقع تورم پایین روبهرو میشوند؛ موضوعی که قیمت آنها را تقویت میکند. گاهی سیاستهای بانکی مانند آنچه در حالحاضر شاهدش هستیم به تورم بالا میانجامد که طلا و نفت را همسو میکند. اما برخی کارشناسان بر این باورند که نفت میتواند با چند واسطه به رشد طلا منجر شود.
به گفته این تحلیلگران، وقتی قیمت نفت افزایش مییابد، هزینههای خانوارها عموما در کشورهای مصرفکننده این کامودیتی بالا میرود و مصرف دیگر اقلام کاهش مییابد؛ موضوعی که باعث کند شدن اقتصاد و افت ارزش سهام در بازار سرمایه میشود. همین اتفاق تورم را در این کشورها بالا برده و رشد طلا را در پی خواهد داشت.
ذکر این نکته ضروری است که عکس این پروسه صادق نیست؛ یعنی به باور کارشناسان طلا نمیتواند قیمت نفت را بالا و پایین ببرد. نفت معمولا از نسبت عرضه و تقاضا تاثیر میپذیرد و طلا علاوه بر این موضوع، بیشتر از سیاستهای کلان اقتصادی متاثر است.
عوامل جداکننده مسیر طلا و نفت: حتی اگر باور تحلیلگرانی را که قائل به رابطه مستقیم نفت و طلا هستند، بپذیریم (همبستگی در ۶۰ درصد مواقع)، بخش نهچندان کوچکی برای زمانهایی که این دو به مسیرهای متفاوت میل میکنند، باقی میماند. «بحران» واژهای است که طلا بسیار به آن علاقهمند است. در عین حال، بحران برای نفت با شروطی میتواند تقویتکننده قیمت بهشمار رود.
برای تبیین این موضوع، بگذارید تنشهای ژئوپلیتیک ایران و آمریکا در عراق را بررسی کنیم. در این واقعه که حدود یک هفته از فاصله شهادت سردار سلیمانی تا پاسخ موشکی ایران به طول انجامید، نفت و طلا رفتار مشابهی را نشان دادند. از آنجا که تنشها در صورت کشیده شدن به رویارویی نظامی میتوانست در عرضه نفت خاورمیانه اختلال شدید ایجاد کند، در مقطعی قیمت این کامودیتی حتی به مرز ۷۲ دلار بر بشکه هم رسید.
از سوی دیگر، طلا نیز به این دلیل که پناهگاه امن به شمار میرود، واکنش مثبت اگرچه موقتی به این موضوع نشان داد. اما نکته اینجاست که اگر تنشها چشمانداز اقتصاد جهانی را تیره کند، واکنش طلا و نفت متفاوت خواهد بود. بهعنوان نمونه، اخیرا دو کشور آمریکا و چین بر سر موضوعات مختلف از جمله مسائل تجاری، سیاسی و همچنین ابهامات در مورد منشأ کرونا با تنشهای زیادی در رابطه با یکدیگر روبهرو شدهاند؛ موضوعی که به بسته شدن کنسولگری دو کشور هم منجر شد.
این اتفاق، بنا به دلایلی که ذکر شد، به طلا کمک کرد رکورد بزند، اما نفت با هر خبر بد از رابطه دو اقتصاد برتر جهان، دچار کاهش قیمتی شد. دلیل این واکنش منفی از سوی نفت، انتظارات از کند شدن روند رو به بهبود اقتصاد جهانی و به تبع آن کاهش مصرف سوخت است.
علاوه بر این، کرونا نیز واکنشهای متفاوتی از این دو کامودیتی گرفته است. از یکسو، نفت که بهخصوص در آوریل با سقوط تقاضا به دلیل قرنطینه میلیاردها انسان روبهرو شد، اتفاقاتی را از سر گذراند که هرگز پیش از آن شاهدش نبود: از پر شدن موجودی انبارها به حد بیسابقه تا سقوط قیمت نفت به محدوده منفی. با این حال، کرونا بیشترین خدمت را به فلز زرد کرد. نااطمینانی از آینده اقتصاد بسیاری از سرمایهها را در سراسر جهان از جمله در ایران به سمت طلا سوق داد و دوره بینظیری را برای آن رقم زد. در آخرین تحولات، هر اونس طلا در مقطعی از معاملات دیروز به رکورد جدید هزار و ۹۸۱ دلار رسید اما پس از آن کاهش یافت.
تورم؛ دوست طلا و کامودیتیها: به گفته انجمن جهانی طلا، دادههای تاریخی نشان میدهد وقتی تورم پایین باشد (زیر ۳ درصد)، سایر کامودیتیها بازدهی چندان مناسبی نخواهند داشت، اما طلا اندکی رشد میکند. با این حال، در زمان تورم بالای ۳ درصد هم کامودیتیها و هم طلا (که البته یک کامودیتی بهشمار میرود اما ویژگیهای خاص خود را دارد) با افزایش ارزش روبهرو میشوند.
در واقع، طلا همیشه بهعنوان کالایی که میتواند ارزش دارایی سرمایهگذاران را حفظ کند، شناخته میشود. از سوی دیگر، سایر کامودیتیها نیز در این شرایط با سرمایهگذاری بیشتری نسبت به مواقع تورم پایین روبهرو میشوند؛ موضوعی که قیمت آنها را تقویت میکند.
سرگیجه در بازار نفت
چالشهای فراوان در اقتصاد جهان قیمت نفت را سردرگم کرده است. روز گذشته قیمت هر بشکه نفت وست تگزاس اینترمدییت پس از چند ساعت افزایش به روندی کاهشی تغییر مسیر داد در حالی که نفت برنت دریای شمال توانست خود را مثبت حفظ کند. از عمده ترین دلایل این رخداد تضعیف بازار فیزیکی طی روزهای اخیر بود که قیمت نفت اورال روسیه را به کف ۳ ماهه رسانده است.
از سوی دیگر دلار نیز با رسیدن به پایین ترین ارزش خود از سپتامبر ۲۰۱۸ و بسته کمک یکهزارمیلیارد دلاری پیشنهادی جمهوری خواهان امیدواریهای نفتی را افزایش داده است اما این بسته پیشنهادی مورد موافقت دموکراتها نیست و آنها بسته ۳ هزارمیلیارد دلاری را در نظر دارند و همین اختلاف از دستیابی به توافق بر سر بسته کمکی اقتصادی جلوگیری کرده است. افزایش مبتلایان به رابطه مستقیم دلار و بورس کرونا نشان داده است که تقویت و بازیابی بازار شاخصهای نفتی کاری بسیار دشوار است.
در چنین شرایطی معاملهگران نفتی منتظر اعلام آمار موجودیهای نفتی کشور از سوی موسسه نفت آمریکا و اداره اطلاعات انرژی آمریکا هستند. افزایش یا کاهش موجودیهای نفتی در شرایطی که فلوریدا و کالیفرنیا از نظر تعداد مبتلایان به کرونا از نیویورک پیشی گرفته اند تصویری دقیق رابطه مستقیم دلار و بورس تر از آینده تقاضا در بازار نفت را میتواند نشان دهد. خبرگزاری رویترز بر پایه نظرات ۵ تحلیلگر نفتی تخمین زده است که ذخایر نفت خام آمریکا در هفته جاری ثابت باقی میماند. برخی از تحلیلگران معتقدند تصمیمات فدرال رزرو درباره نرخ سود بانکی و تصویب بسته کمکی از سوی دولت آمریکا میتواند قیمت نفت را افزایش دهد.
تقاضای فرآوردههای نفتی در محدوده خطر: شیوع گسترده موج دوم بیماری کووید-۱۹ در نقاط مختلف جهان و آمریکا بازار حاملهای انرژی را تحت تاثیر قرار داده است. افزایش چشمگیر شمار مبتلایان در کشورهای مختلف از آسیا تا آمریکا رشد تقاضا را در هالهای از ابهام قرار داده است. این ابهامها درجه بسیار کمی از خوش بینی را به همراه دارند. نظرسنجی خبرگزاری رویترز از ۵ تحلیلگر نشان میدهد که انتظارات درباره مصرف فرآوردههای نفتی چون بنزین در آمریکا چندان خوش بینانه نیست.
آنها تخمین زده اند که میزان فرآوردههای نفتی ذخیره شده در موجودیهای نفت آمریکا طی هفته جاری با افزایش روبهرو خواهد شد. شیوع بیشتر کرونا و احتمال افزایش سختگیریها در عبور و مرور و بازگشاییها ترس را در بازار این کالاها افزایش داده است. در آن سو بحران سوخت جت نیز روز به روز جدیتر میشود و شرکت ریانایر که بزرگترین شرکت سفرهای ارزان هوایی در اروپا محسوب میشود ظرفیت سالانه مسافر خود را به میزان یک چهارم کاهش و هشدار داد که در صورت ادامه شیوع بیماری همهگیر این میزان را باز هم کاهش خواهد داد.
دلار، قیمت نفت و طلا را بالا و پایین میکند؟
نفت، طلا و دلار سه بازیگر اصلی اقتصاد جهانی هستند که تحولات سیاسی، اقتصادی و . قیمت آنها را تحت تاثیر قرار میدهد، در این زمینه یک کارشناس اقتصادی به بررسی رابطه تغییرات قیمتی بین طلا، نفت و دلار طی چهار سال پرداخته است.
محمدمهدی مؤمن دوست در گفتوگو با ایسنا درباره بررسی رابطه بین تغییرات قیمت طلا، نفت و دلار اظهار کرد: نفت، طلا و دلار آمریکا از بازیگران اصلی در اقتصاد بینالمللی هستند و زمانی که تحلیل تکنیکال تطبیقی بین طلا و نفت انجام میشود، نتیجه آن سه دسته تحلیل است که دسته اول حرکت قیمت نفت و طلا را مخالف یکدیگر میداند. به عبارت دیگر، هر زمان که قیمت نفت بالا برود، قیمت طلا پایین میرود و بالعکس. تحلیل دیگری در این زمینه میگوید که تغییرات قیمتی نفت و طلا همسو است و زمانی که قیمت نفت بالا برود (به خصوص در دوران جنگ)، تورم رخ میدهد که در پی آن نیز مردم به سمت سرمایهگذاری برای حفظ ارزش پولشان حرکت میکنند و در نهایت طلا با افزایش قیمت مواجه میشود.
وی افزود: تحلیل دیگری در رابطه بین قیمت طلا و نفت وجود دارد که طبق آن، هیچ رابطهای بین تغییرات قیمت نفت و طلا وجود ندارد و تغییرات قیمت دلار است که بر قیمت طلا و نفت تاثیر میگذارد. به این صورت که طلا و نفت با دلار آمریکا خرید و فروش میشود و زمانی که ارزش دلار افت میکند باید دلار بیشتری برای خرید نفت و طلا پرداخته شود که به طبع قیمت طلا و نفت نیز تحت تاثیر قرار میگیرد.
این کارشناس اقتصادی ادامه داد: فارغ از این سه تحلیل موجود در رابطه بین قیمت طلا، نفت و دلار مطالعه آماری بر اطلاعات واقعی قیمت طلا، نفت و دلار در طول ۴ سال گذشته انجام دادم که اطلاعات این متغیر را براساس بورس جهانی در سه بازه زمانی روزانه، هفتگی و ماهانه مورد بررسی قرار دادم. از جمله متغیرهای مورد بررسی قرار گرفته در این تحقق قیمت ابتدای و انتهای روز، بالاترین و پایینترین قیمت دلار، نفت و طلا است و برای مطالعه ماهانه و هفتگی نیز به همین صورت است که بالاترین و پایینترین قیمت این سه کالا در یک ماه و هفته مورد بررسی قرار گرفته است.
مؤمن دوست بیان کرد: نتایج مطالعه و بررسی بنده حاکی از آن است که در محدوده روزانه، هفتگی و ماهانه سرنخی از اثبات سه تحلیلی که بالا درباره رابطه بین قیمت طلا، نفت و دلار ذکر شد، مشاهده نشد و اختلاف معناداری بین رابطه تغییرات قیمت طلا و نفت وجود ندارد.
این کارشناس اقتصادی ادامه داد: دومین نتیجهگیری مطالعه بنده از این روند این است که درصد تبعیت جهت حرکت دلار از نفت خام با تبعیت از طلا اختلاف معنادار دارد. در محدوده ماهانه زمانی که درصد حرکت طلا و نفت مخالف یکدیگر هستند، در ۳۰ درصد موارد قیمت دلار هم جهت قیمت نفت حرکت میکند و در ۲۰ درصد موارد همانند قیمت طلا تغییر میکند که نشاندهنده تبعیت بیشتر دلار از نفت است. بررسی تغییرات قیمت در هفته حاکی از آن است که در ۳۷ درصد موارد وقتی قیمت طلا و نفت مخالف یکدیگر هستند، تغییرات نرخ دلار همسو با نفت است و در ۱۲ درصد نرخ دلار شبیه نرخ طلا تغییر میکند.
وی با تاکید براینکه وابستگی دلار آمریکا به نفت خام بسیار زیاد است، گفت: نکته سوم این است که زمانی که قیمت نفت و رابطه مستقیم دلار و بورس طلا همسو با یکدیگر حرکت میکنند، شاخص دلار آمریکا به صورت معنادار برخلاف این دو عمل میکند. به عنوان مثال، اگر قیمت نفت و طلا با افزایش قیمت مواجه شوند، قیمت دلار برخلاف این دو عمل خواهد کرد. بنابراین، در کل اقتصاد و دلار آمریکا به نفت وابسته است و دلار آمریکا به شدت در حال نفع بردن و سواری گرفتن از اقتصاد جهانی است.
قیمت دلار چگونه تحت تاثیر تحریم و ناآرامیها قرار نگرفت؟
بازار ارز که تا پیش از این با کوچکترین تکانه اقتصادی یا سیاسی همچون سونامی بر اقتصاد ایران آوار میشد، این روزها دیگر نه تحریم شرکتهای و موسسات اقتصادی و نه اغتشاشات خیابانی قادر به تحریک آن نیست، این را تجربه هفتههای اخیر بازار ارز می گوید.
به گزارش ایبنا، بانک مرکزی در راستای مدیریت بازار ارز، شفافسازی و تعامل سازنده با بازیگران بازار را در دستور کار قرار داد و برخلاف گذشته که از طریق ارزپاشی نوسانات بازار مدیریت میشد، نظام عرضه و تقاضا را سرلوحه کار خود قرار داد و امروز به عنوان یک سیاستگذار متکی به ابزار بازار تغییر مسیر داده است.
نگاهی به عملکرد بانک مرکزی به عنوان بازیگر اصلی و سیاستگذار بازار ارز از روند حاکم بر این بازار رمزگشایی میکند.
بانک مرکزی این روزها، از یک دستگاه مداخلهگر سنتی در بازار با اتکای به ابزار ارز پاشی، به یک سیاستگذار متکی به ابزار بازار تغییر مسیر داده است و به جرات میتوان گفت که رمز اصلی ثبات بخشی به بازار ارز در همین نکته نهفته است.
این نهاد سیاستگذار از ابتدای آغاز به کار دولت سیزدهم رویکرد شفافسازی و تعامل سازنده با بازیگران بازار ارز را در دستور کار خود قرار داده است و برخلاف گذشته که از طریق ارز پاشی اقدام به کنترل نوسانات بازار میشد، نظام عرضه و تقاضا را سرلوحه کار خود قرار داد به طوری که از یک سو با همکاری برون سازمانی به مبارزه با پولشویی و تامین مالی قاچاق کالا، تقاضا را کنترل کرد و از سوی دیگر با مواجه مستقیم و تعامل سازنده صادر کنندگان و دارندگان ارز با صرافی ها به بازار عمق بخشید.
دلار بی اعتنایی به تحولات
مجموع این رویکردها موجب شد تا بازار ارز در شرایط تحریم و بحرانهای سیاسی و جنگ روانی ثبات خود را حفظ کند به طوری که در هفته های اخیر بازار ارز با وجود تشدید ابهامها در سرانجام مذاکرات لغو تحریمها از یک سو؛ و دو عامل همزمان تحریم تعدادی از شرکتهای پتروشیمی و بروز اغتشاشات خیابانی در کشوراز سوی دیگر نه تنها تاثیری از این تحولات نپذیرفت بلکه روندی کاهشی در پیش گرفت.
نرخ ارز از ابتدای هفته جاری برخلاف هفتههای گذشته روند نزولی داشت و در بازار متشکل ارزی، صرافیهای بانکی و فردایی به طور میانگین ۳۹۰ تومان کاهش یافت.
نرخ ارز تحت تاثیر ناآرامیهای موجود با افزایش همراه شد به طوری که در بازار غیررسمی قیمت هر دلار آمریکا به بیش از ۳۳ هزار تومان هم رسید، اما دوباره در هفته سوم مهرماه و از روز شنبه ۱۶ مهرماه شاهد کاهش تدریجی قیمت دلار بودیم.
بر این اساس قیمت دلار هرات از ۳۲ هزار و ۵۴۰ تومان به ۳۲ هزار و ۱۳۰ تومان، دلار در سبزه میدان تهران از ۳۲ هزار و ۸۵۰ تومان به ۳۲ هزار و ۳۸۰ تومان و نرخ دلار در بازار متشکل ارزی که دادوستدها با نرخ توافقی انجام میشود از ۳۱ هزار و ۵۵۰ تومان به ۳۱ هزار رابطه مستقیم دلار و بورس و ۲۶۴ تومان رسید.
همچنین از ابتدای هفته نرخ ارز در صرافیهای بانکی نیز ثابت بود و تغییر نداشت و برابر ۲۸ هزار و ۸۸۳ هزار تومان بود.
بر اساس این گزارش آمار از ابتدای هفته عرضه ارز در بازار متشکل ارزی همواره از میزان دادوستدها پیشی گرفته است. طبق آمار در روزهای شنبه و یکشنبه به ترتیب ۹۵۵ میلیون دلار و ۹۲۵ میلیون دلار بوده است و از این رقم تنها ۱۷۸ و ۱۸۸ میلیون دلار مبادله شده است.
نرخ ارز یکی از عوامل موثر بر قیمت بازار طلا است و بر این اساس قیمت سکه تمام بهار آزادی که هفته گذشته وارد کانال ۱۵ میلیون تومان شد در روزهای پایانی هفته گذشته و از ابتدای هفته دوباره به کانال ۱۴ میلیون تومان بازگشت.
این درحالی است که انتظارات بازار در هفتههای اخیر به سبب جنگ روانی ایجاد شده ناشی از تحولات داخلی و بین المللی همگی حاکی از احتمال رشد جهشی قیمت ارز داشت ، اما چه شد که بازار ارز به لنگرگاه ثبات رسید؟
سه اقدام بانک مرکزی در کنترل بازار ارز
در اینباره، علی صالحآبادی رئیس کل بانک مرکزی، در زمینه مجموعه اقدامات بانک مرکزی برای شفاف سازی بازار ارز میگوید: «راهاندازی بازار معاملات ارز توافقی»، «انتشار عمومی حجم و عمق بازار ارز» و «راهاندازی درگاه یکپارچه اعلام نرخ ارز صرافیها» مهمترین اقدامات بازار متشکل معاملات ارز ایران برای نیمه اول سال 1401 در راستای شفافسازی بازار ارز بود.
به گفته مسئول سیاستگذاری نظام ارزی کشور، نخستین اقدام بانک مرکزی در این راستا راهاندازی بازار معاملات ارز توافقی بود، که ابتدا به شکل محدود در بازار متشکل ارزی ایران صورت گرفت و در ادامه توسعه پیدا کرد و تابلوی مشخصی به بازار توافقی اختصاص پیدا کرد.
همچنین انتشار عمومی حجم و عمق معاملات ارز بازار متشکل معاملات ارز ایران از دیگر اقدام تأثیرگذار بر شفاف سازی بازار ارز کشور بود، هدف از این اقدام، این بود که مردم بتوانند همانند صرافان حجم معاملات و عرضه و تقاضای بازار را مشاهده کنند و هماکنون این نرخها و معاملات لحظهبهلحظه بروزرسانی میشود.
راه اندازی «درگاه یکپارچه اعلام نرخ ارز صرافیها» گام بعدی بانک مرکزی برای شفاف سازی بازار ارز بود تا علاوه بر این که صرافان پشت ویترین خود نرخهای خرید و فروش را ارائه میکنند، در یک سامانه همان نرخها اعلام شود.
ارتباط نزدیک بانک مرکزی با صادر کنندگان
در کنار اقدامات بانک مرکزی برای شفاف سازی در بازار ارز اقدامات این بانک برای تامین ارز مورد نیاز واردات کالاهای اساسی با همکاری نزدیک این بانک با صادر کنندگان محصولات پتروشیمی و دیگر صادر کنندگان محصولات غیر نفتی بستری فراهم شد تا شاهد رشد ۸۰ درصدی تامین ارز مورد نیاز و ارد کنندگان از طریق سامانه نیما در 6 ماهه نخست امسال در مقایسه با مدت مشابه سال گذشته باشیم به طوری که به گفته رئیس کل بانک مرکزی در 6 ماهه نخست امسال ۲۲ میلیارد و ۴۳۰ میلیون دلار در بازار نیما معامله شد، در حالی که در ۶ ماه سال گذشته ۱۲ میلیارد و ۳۶2 میلیون دلار بوده است.
به گفته دکتر رئیسکل بانک مرکزی در سال جاری با حذف ارز ۴۲۰۰ تومانی و نیماییشدن نرخ ارز، تقاضا برای ارز کالاهای اساسی به شدت کاهش یافته، چون نیازهای کاذب حذف شده و نیازهای واقعی اعلام میشود؛ بنابراین هماکنون ارزهایی که در گذشته فقط برای واردات کالاهای اساسی استفاده میشد، هم برای کالاهای اساسی و هم سایر کالاها استفاده میشود و عرضه ارز بسیار بیشتر از تقاضا است.
همچنین در 6 ماهه نخست امسال به منظور تامین ارز مورد نیاز بخشهای خدماتی مبلغ ۶۰۰ میلیون دلار به صورت اسکناس با نرخ توافقی در بازار متشکل ارزی معامله شد رویکردی که نیاز مراجعه مردم به دیگر بازارها را کاهش داد.
تقویت دیپلماسی اقتصادی
اما در کنار مجموعه اقداماتی که با محوریت بانک مرکزی و هم افزایی دیگر نهادها و دستگاههای اجرایی برای کنترل و ساماندهی عرضه و تقاضای ارز و حفاظت منابع ارزی ارزشمند کشور انجام شده است نباید اقدامات دولت سیزدهم در عرصه دیپلماسی اقتصادی را برای آزاد سازی منابع ارزی بلوکه شده کشور که به دلیل تحریم های ظالمانه از دسترس کشور خارج بود از نظر دور داشت در همین راستا با مجموعه اقداماتی که دستگاه دیپلماسی کشور به سرانجام رسانده است هم اکنون ۷ میلیارد دلار دیگر از منابع بلوکه شده کشور در کره جنوبی در آستانه آزادسازی است رویکردی که تا پیش از این منوط به پذیرش شروط غیر منطقی برجام شده بود.
آثار آزاد سازی منابع بلوکه شده
کارشناسان براین باور هستند که آزاد شدن منابع بلوکه شده موجب کاهش نرخ ارز و رونق بورس و رشد تولید میشود که در نهایت توسعه اقتصادی را به همراه خواهد داشت ضمن اینکه آزاد شدن این منابع بر بهبود روابط اقتصادی با کشورهای مختلف جهان تاثیرگذار است، زیرا با آزاد شدن این منابع مواد اولیه بیشتری برای تولید در کشور وارد میشود که در نتیجه شاهد افزایش تولید در شرکتها خواهیم بود و با رشد تولید توسعه اقتصادی نیز تقویت خواهد شد.
در اینباره، فرید ضیاء الملکی ، کارشناس پولی و بانکی و تحلیلگر بازارهای مالی، معتقد است: یکی از مزیتهای آزاد شدن منابع ارزی این است که بازار سرمایه تقویت خواهد شد، زیرا با آزاد شدن منابع ارزی که رشد تولید را در پی خواهد داشت، رشد تولید خود موجب افزایش سودآوری شرکتهای بورسی خواهد شد و در ادامه با افزایش سود آوری مجموع شرکتهای بورسی موجب خواهد شد تا اولا ریزش بازار سرمایه خاتمه یابد و دوما شاخص کل بازار سرمایه تقویت شود.
قیمت دلار چگونه تحت تاثیر تحریم و ناآرامیها قرار نگرفت؟
بازار ارز که تا پیش از این با کوچکترین تکانه اقتصادی یا سیاسی همچون سونامی بر اقتصاد ایران آوار میشد، این روزها دیگر نه تحریم شرکتهای و موسسات اقتصادی و نه اغتشاشات خیابانی قادر به تحریک آن نیست، این را تجربه هفتههای اخیر بازار ارز می گوید.
به گزارش ایبنا، بانک مرکزی در راستای مدیریت بازار ارز، شفافسازی و تعامل سازنده با بازیگران بازار را در دستور کار قرار داد و برخلاف گذشته که از طریق ارزپاشی نوسانات بازار مدیریت میشد، نظام عرضه و تقاضا را سرلوحه کار خود قرار داد و امروز به عنوان یک سیاستگذار متکی به ابزار بازار تغییر مسیر داده است.
نگاهی به عملکرد بانک مرکزی به عنوان بازیگر اصلی و سیاستگذار بازار ارز از روند حاکم بر این بازار رمزگشایی میکند.
بانک مرکزی این روزها، از یک دستگاه مداخلهگر سنتی در بازار با اتکای به ابزار ارز پاشی، به یک سیاستگذار متکی به ابزار بازار تغییر مسیر داده است و به جرات میتوان گفت که رمز اصلی ثبات بخشی به بازار ارز در همین نکته نهفته است.
این نهاد سیاستگذار از ابتدای آغاز به کار دولت سیزدهم رویکرد شفافسازی و تعامل سازنده با بازیگران بازار ارز را در دستور کار خود قرار داده است و برخلاف گذشته که از طریق ارز پاشی اقدام به کنترل نوسانات بازار میشد، نظام عرضه و تقاضا را سرلوحه کار خود قرار داد به طوری که از یک سو با همکاری برون سازمانی به مبارزه با پولشویی و تامین مالی قاچاق کالا، تقاضا را کنترل کرد و از سوی دیگر با مواجه مستقیم و تعامل سازنده صادر کنندگان و دارندگان ارز با صرافی ها به بازار عمق بخشید.
دلار بی اعتنایی به تحولات
مجموع این رویکردها موجب شد تا بازار ارز در شرایط تحریم و بحرانهای سیاسی و جنگ روانی ثبات خود را حفظ کند به طوری که در هفته های اخیر بازار ارز با وجود تشدید ابهامها در سرانجام مذاکرات لغو تحریمها از یک سو؛ و دو عامل همزمان تحریم تعدادی از شرکتهای پتروشیمی و بروز اغتشاشات خیابانی در کشوراز سوی دیگر نه تنها تاثیری از این تحولات نپذیرفت بلکه روندی کاهشی در پیش گرفت.
نرخ ارز از ابتدای هفته جاری برخلاف هفتههای گذشته روند نزولی داشت و در بازار متشکل ارزی، صرافیهای بانکی و فردایی به طور میانگین ۳۹۰ تومان کاهش یافت.
نرخ ارز تحت تاثیر ناآرامیهای موجود با افزایش همراه شد به طوری که در بازار غیررسمی قیمت هر دلار آمریکا به بیش از ۳۳ هزار تومان هم رسید، اما دوباره در هفته سوم مهرماه و از روز شنبه ۱۶ مهرماه شاهد کاهش تدریجی قیمت دلار بودیم.
بر این اساس قیمت دلار هرات از ۳۲ هزار و ۵۴۰ تومان به ۳۲ هزار و ۱۳۰ تومان، دلار در سبزه میدان تهران از ۳۲ هزار و ۸۵۰ تومان به ۳۲ هزار و ۳۸۰ تومان و نرخ دلار در بازار متشکل ارزی که دادوستدها با نرخ توافقی انجام میشود از ۳۱ هزار و ۵۵۰ تومان به ۳۱ هزار و ۲۶۴ تومان رسید.
همچنین از ابتدای هفته نرخ ارز در صرافیهای بانکی نیز ثابت بود و تغییر نداشت و برابر ۲۸ هزار و ۸۸۳ هزار تومان بود.
بر اساس این گزارش رابطه مستقیم دلار و بورس آمار از ابتدای هفته عرضه ارز در بازار متشکل ارزی همواره از میزان دادوستدها پیشی گرفته است. طبق آمار در روزهای شنبه و یکشنبه به ترتیب ۹۵۵ میلیون دلار و ۹۲۵ میلیون دلار بوده است و از این رقم تنها ۱۷۸ و ۱۸۸ میلیون دلار مبادله شده است.
نرخ ارز یکی از عوامل موثر بر قیمت بازار طلا است و بر این اساس قیمت سکه تمام بهار آزادی که هفته گذشته وارد کانال ۱۵ میلیون تومان شد در روزهای پایانی هفته گذشته و از ابتدای هفته دوباره به کانال ۱۴ میلیون تومان بازگشت.
این درحالی است که انتظارات بازار در هفتههای اخیر به سبب جنگ روانی ایجاد شده ناشی از تحولات داخلی و بین المللی همگی حاکی از احتمال رشد جهشی قیمت ارز داشت ، اما چه شد که بازار ارز به لنگرگاه ثبات رسید؟
سه اقدام بانک مرکزی در کنترل بازار ارز
در اینباره، علی صالحآبادی رئیس کل بانک مرکزی، در زمینه مجموعه اقدامات بانک مرکزی برای شفاف سازی بازار ارز میگوید: «راهاندازی بازار معاملات ارز توافقی»، «انتشار عمومی حجم و عمق بازار ارز» و «راهاندازی درگاه یکپارچه اعلام نرخ ارز صرافیها» مهمترین اقدامات بازار متشکل معاملات ارز ایران برای نیمه اول سال 1401 در راستای شفافسازی بازار ارز بود.
به گفته مسئول سیاستگذاری نظام ارزی کشور، نخستین اقدام بانک مرکزی در این راستا راهاندازی بازار معاملات ارز توافقی بود، که ابتدا به شکل محدود در بازار متشکل ارزی ایران صورت گرفت و در ادامه توسعه پیدا کرد و تابلوی مشخصی به بازار توافقی اختصاص پیدا کرد.
همچنین انتشار عمومی حجم و عمق معاملات ارز بازار متشکل معاملات ارز ایران از دیگر اقدام تأثیرگذار بر شفاف سازی بازار ارز کشور بود، هدف از این اقدام، این بود که مردم بتوانند همانند صرافان حجم معاملات و عرضه و تقاضای بازار را مشاهده کنند و هماکنون این نرخها و معاملات لحظهبهلحظه بروزرسانی میشود.
راه اندازی «درگاه یکپارچه اعلام نرخ ارز صرافیها» گام بعدی بانک مرکزی برای شفاف سازی بازار ارز بود تا علاوه بر این که صرافان پشت ویترین خود نرخهای خرید و فروش را ارائه میکنند، در یک سامانه همان نرخها اعلام شود.
ارتباط نزدیک بانک مرکزی با صادر کنندگان
در کنار اقدامات بانک مرکزی برای شفاف سازی در بازار ارز اقدامات این بانک برای تامین ارز مورد نیاز واردات کالاهای اساسی با همکاری نزدیک این بانک با صادر کنندگان محصولات پتروشیمی و دیگر صادر کنندگان محصولات غیر نفتی بستری فراهم شد تا شاهد رشد ۸۰ درصدی تامین ارز مورد نیاز و ارد کنندگان از طریق سامانه نیما در 6 ماهه نخست امسال در مقایسه با مدت مشابه سال گذشته باشیم به طوری که به گفته رئیس کل بانک مرکزی در 6 ماهه نخست امسال ۲۲ میلیارد و ۴۳۰ میلیون دلار در بازار نیما معامله شد، در حالی که در ۶ ماه سال گذشته ۱۲ میلیارد و ۳۶2 میلیون دلار بوده است.
به گفته دکتر رئیسکل بانک مرکزی در سال جاری با حذف ارز ۴۲۰۰ تومانی و نیماییشدن نرخ ارز، تقاضا برای ارز کالاهای اساسی به شدت کاهش یافته، چون نیازهای کاذب حذف شده و نیازهای واقعی اعلام میشود؛ بنابراین هماکنون ارزهایی که در گذشته فقط برای واردات کالاهای اساسی استفاده میشد، هم برای کالاهای اساسی و هم سایر کالاها استفاده میشود و عرضه ارز بسیار بیشتر از تقاضا است.
همچنین در 6 ماهه نخست امسال به منظور تامین ارز مورد نیاز بخشهای خدماتی مبلغ ۶۰۰ میلیون دلار به صورت اسکناس با نرخ توافقی در بازار متشکل ارزی معامله شد رویکردی که نیاز مراجعه مردم به دیگر بازارها را کاهش داد.
تقویت دیپلماسی اقتصادی
اما در کنار مجموعه اقداماتی که با محوریت بانک مرکزی و هم افزایی دیگر نهادها و دستگاههای اجرایی برای کنترل و ساماندهی عرضه و تقاضای ارز و حفاظت منابع ارزی ارزشمند کشور انجام شده است نباید اقدامات دولت سیزدهم در عرصه دیپلماسی اقتصادی را برای آزاد سازی منابع ارزی بلوکه شده کشور که به دلیل تحریم های ظالمانه از دسترس کشور خارج بود از نظر دور داشت در همین راستا با مجموعه اقداماتی که دستگاه دیپلماسی کشور به سرانجام رسانده است هم اکنون ۷ میلیارد دلار دیگر از منابع بلوکه شده کشور در کره جنوبی در آستانه آزادسازی است رویکردی که تا پیش از این منوط به پذیرش شروط غیر منطقی برجام شده بود.
آثار آزاد سازی منابع بلوکه شده
کارشناسان براین باور هستند که آزاد شدن منابع بلوکه شده موجب کاهش نرخ ارز و رونق بورس و رشد تولید میشود که در نهایت توسعه اقتصادی را به همراه خواهد داشت ضمن اینکه آزاد شدن این منابع بر بهبود روابط اقتصادی با کشورهای مختلف جهان تاثیرگذار است، زیرا با آزاد شدن این منابع مواد اولیه بیشتری برای تولید در کشور وارد میشود که در نتیجه شاهد افزایش تولید در شرکتها خواهیم بود و با رشد تولید توسعه اقتصادی نیز تقویت خواهد شد.
در اینباره، فرید ضیاء الملکی ، کارشناس پولی و بانکی و تحلیلگر بازارهای مالی، معتقد است: یکی از مزیتهای آزاد شدن منابع ارزی این است که بازار سرمایه تقویت خواهد شد، زیرا با آزاد شدن منابع ارزی که رشد تولید را در پی خواهد داشت، رشد تولید خود موجب افزایش سودآوری شرکتهای بورسی خواهد شد و در ادامه با افزایش سود آوری مجموع شرکتهای بورسی موجب خواهد شد تا اولا ریزش بازار سرمایه خاتمه یابد و دوما شاخص کل بازار سرمایه تقویت شود.
دیدگاه شما