موقعیت تعادل اقتصادی ، وابسته به حالت تعادلی تمامی واحد هاست اگر واحدی در حالت عدم تعادل باشد تعادل سایر واحدهارا نیز بر هم می زند و تعادل کل اقتصاد نیز تغییر می کند.
تعادل بازار و تعادل اقتصادی
قیمت یک پارامتر تاثیر گذار و اساسی در تعیین سرنوشت بازار و ایجاد تعادل در اقتصاد کشور است. در اکثر مواقع لازم است برای رفاه حال مصرف کننده یا تولید کننده قیمت را تغییر داد.
نقطه ی تعادل در بازار وضعیتی است که در آن میزان تقاضا برای یک کالا با عرضه آن کالا برابر است و کمبود کالا یا مازاد کالایی نیز وجود ندارد. در این حالت تقاضا کننده همان مقدار کالایی را می خواهد که فروشنده قصد عرضه آن را دارد و فروشنده همان میزان کالایی که تولید کرده می فروشد و دچار مازاد کالا یا کمبود آن نمی شود.
وقتی قیمت به صورتی باشد که در آن بازار، کمبود یا مازادی وجود نداشته باشد و بازار با این قیمت تعادل پیدا کند به آن سطح از قیمت “قیمت تعادلى ” مى گویند و در آن حالت عرضه و تقاضا برابرند.
اگر در بازار قیمت تعادلى نباشد، عواملى آن را به سمت قیمت تعادلى خواهند کشاند. در سطح تعادل، عرضه کل و تقاضای کل ، برابر می شوند در پی این برابری، عناصر مرتبط با تولید به کار گرفته میشوند و سطح اشتغال مشخص می شود، بااین تفاسیر تعادل اقتصادی در سطوح مختلف نشان می دهد که ابعاد مختلف سرمایه و نیروی کار در جامعه مورد استفاده قرار گرفته است.
کل اقتصاد وقتی در حالت تعادل قرار می گیرد که تمامی واحدهای مختلف اقتصادی فعالیت هایشان را در راستای رسیدن به تعادل به کار بگیرند در این صورت کل اقتصاد در حالت تعادل قرار می گیرد چرا که تمام اجزای آن در حالت تعادل قرار دارند.
موقعیت تعادل اقتصادی ، وابسته به حالت تعادلی تمامی واحد هاست اگر واحدی در حالت عدم تعادل باشد تعادل سایر واحدهارا نیز بر هم می زند و تعادل کل اقتصاد نیز تغییر می کند.
اگر در بازار کمبود یا مازادی وجود داشته باشد چه اتفاقی می افتد؟
همانطور که مطرح شد برابری عرضه و تقاضا تعادل بازار را به همراه دارد، حال اگر در بازار کمبود یا مازاد وجود داشته باشد، چه اتفاقى خواهد افتاد؟
براى پاسخ دادن به این پرسش، لازم است درباره ی وضعیت کمبود یا مازاد بیشتر بدانیم:
تعادل اقتصادی
نمودار تعادل بازار را در نظر بگیرید ، اگر قیمتی که در بازار برای محصول x وجود دارد از قیمت تعادلی پایین تر باشد تقاضا برای آن کالا به خاطر ارزانی و پایین بودن قیمت بالا می رود، تقاضای بالا برای آن محصول باعث می شود عرضه کننده دچار کمبود محصول شود و نتواند نیازهای مصرف کنندگان دیگر را تامین کند .
به دنبال این شرایط مصرف کننده به دلیل نیازی که به آن کالا دارد حاضر است قیمت بیشتری برای تامین آن بپردازد. این افزایش قیمت تولید کننده را تشویق به تولید می کند ولی در این بین مصرف کننده مصرفش را کاهش می دهد. پس می توان گفت اگر در بازار دچار کمبود شویم فاصله بین عرضه و تقاضا با افزایش قیمت ازبین می رود و بازار به تعادل می رسد.
حال اگر در مقابل قیمت محصول x بالاتر از قیمت تعادلی باشد، تقاضا برای آن کالا به خاطر قیمت بالا و گرانی آن کاهش می یابد و محصولی که فروشنده آن را به بازار عرضه کرده است دچار مازاد می شود.
تولید کنندگان برای به فروش رساندن محصولاتشان حاضر می شوند محصولاتشان را با قیمت پایین تری به فروش برسانند .وقتی قیمت کاهش پیدا کند، مصرف کنندگان میزان خریدشان افزایش مى یابد و تولیدکنندگان تولیدشان را افزایش می دهند.
پس با وجود مازاد عرضه، قیمت کاهش می یابد و فاصله بین میزان عرضه و تقاضا کمتر مى شود. کاهش قیمت تا سطحى پیش می رود که در آن فاصله ی بین عرضه و تقاضا از بین برود و در بازار تعادل برقرار شود.
قیمت تعادل چیست؟
کم یا زیاد، همه افراد صف های خرید و فروش اجناس و کالاهای مختلف را دیده اند؛ در همین بازار بورس ایران، تشکیل صف خرید و فروش نمونه هایی از همین موضوع است. سوالی که پیش می آید این است که در اقتصاد و بازارهای مالی چه اتفاقی باعث تشکیل صف های خرید و فروش می شود و پس از رسیدن قیمت دارایی ها به یک محدوده خاص، به چه علت این صف ها از بین می روند؟ پاسخ این سوال را باید در مفهومی به نام قیمت تعادلی جستجو کرد؛ تعادل اقتصادی بیانگر این نکته است که اگر میزان عرضه و تقاضا برای خرید و فروش یک دارایی با هم برابر باشد، قیمت ها به تعادل می رسند و اگر قدرت عرضه و تقاضا با هم برابر نباشد، نوسانات قیمتی به وجود می آید. اگر شما نیز در خصوص قیمت تعادل در اقتصاد کنجکاو هستید، توصیه می کنیم تا پایان مقاله ما را همراهی کنید.
قیمت تعادل در اقتصاد به چه معناست؟
همانطور که اشاره شد، قیمت تعادل به معنای برابر بودن میزان عرضه و تقاضا است و در جایی که قدرت عرضه و تقاضا با هم برابر باشد، تعادل قیمتی به وجود می آید. به عنوان مثال، صاحب یک شرکت تولید کننده قیمت تعادل چیست؟ تلویزیون را تصور کنید که تولید هر تلویزیون برای او، 10 میلیون تومان هزینه دارد و در بازار مصرف، قصد دارد هر تلویزیون را به مبلغ 15 میلیون تومان به فروش برساند؛ با بررسی میزان تقاضای بازار متوجه می شود که هیچ کس این تلویزیون ها را به قیمت 15 میلیون تومان نمی خرد.
بنابراین، هیچگونه تقاضایی در قیمت 15 میلیون تومان وجود ندارد و این فرد قیمت محصولات خود را به 12 میلیون تومان کاهش می دهد و متوجه می شود که خریداران زیادی در این قیمت، تمایل به خرید دارند و میزان عرضه و تقاضا در این محدوده با یکدیگر برابر است. در این مثال، اصطلاحا قیمت 12 میلیون را قیمت تعادل می نامند.
اقتصاددان های مشهوری مانند آدام اسمیت معتقد بودند که همواره قیمت ها به سمت تعادل حرکت می کنند. به عنوان مثال، کمبود یک کالا باعث بالا رفتن قیمت می شود و این موضوع تقاضا را کاهش داده و باعث افزایش عرضه می شود که در این حالت قیمت ها به تعادل می رسند.
کارتل ها یا شرکت های انحصارطلب می توانند قیمت ها را به طور مصنوعی بالا ببرند تا سود بیشتری کسب کنند. به عنوان مثال، صنعت الماس نمونه ای کلاسیک از بازاری است که در آن تقاضا زیاد است، اما شرکت های بزرگ عرضه را کم می کنند و حجم الماس کمتری می فروشند و همین موضوع باعث بالا رفتن قیمت ها به طور مصنوعی می شود.
آیا تعادل در قیمت ها همیشه خوب است؟
پل ساموئلسون اقتصاددان آمریکایی در سال 1983 به مبانی تجزیه و تحلیل اقتصادی اشاره کرد و متذکر شد که اصطلاح قیمت تعادل در رابطه با یک بازار لزوما از نظر هنجاری چیز خوبی نیست و قضاوت درباره ارزش می تواند یک اشتباه باشد. به عنوان مثال، بازارهای غذایی ایرلند در هنگام قحطی بزرگ سیب زمینی در اواسط سال های 1800 در تعادل بودند و به دلیل سود چشمگیری که از این طریق به انگلیسی ها می رسید، باعث شد که بازار ایرلند و انگلیس در یک تعادل باشد؛ اما قیمت ها بسیار بالاتر از قدرت خرید مردم بود و تعداد زیادی از آن ها گرسنه بودند.
بنابراین، صرف اینکه قیمت تعادل در اقتصاد همواره موضوعی مثبت است، اشتباه رایج در بین افراد است و به طور قطعی نمی توان در این خصوص صحبت کرد.
تعادل در برابر عدم تعادل
هر یک از بازارهای مالی ویژگی های خاص خود را دارند و نمی توان گفت که تعادل یا عدم تعادل در این بازارها نکته مثبت یا منفی است و عدم تعادل می تواند در یک بازار با ثبات بیشتری اتفاق بیفتد یا یک ویژگی سیستماتیک در بازارهای خاص باشد.
گاهی اوقات، عدم تعادل می تواند از یک بازار به بازار دیگر سرازیر شود. به عنوان مثال، اگر شرکت های حمل و نقل یا منابع کافی برای حمل قهوه در سطح بین المللی در دسترس نباشد، می توان عرضه قهوه برای برخی مناطق را کاهش داد و این منابع را در مناطق دیگری عرضه کرد و همین موضوع تعادل بازارهای قهوه را تحت تاثیر قرار می دهد.
تعادل اقتصادی به چه معناست؟
تعادل اقتصادی شرایط یا حالتی است که در آن نیروهای اقتصادی متعادل می شوند. در واقع، متغیرهای اقتصادی در غیاب تأثیرات خارجی از مقادیر تعادلی بدون تغییر باقی می مانند؛ از تعادل اقتصادی به تعادل بازار نیز یاد می شود.
تعادل اقتصادی ترکیبی از متغیرهای قیمت تعادل چیست؟ اقتصادی (معمولاً قیمت و کمیت) است که فرآیندهای عادی اقتصادی مانند عرضه و تقاضا را به سمت آن سوق می دهد. اصطلاح تعادل اقتصادی همچنین می تواند برای هر تعداد متغیر مانند نرخ بهره یا مصارف کلان نیز مورد استفاده قرار گیرد.
نقطه تعادل نشان دهنده حالت استراحت نظری است که در آن تمام معاملات اقتصادی که "باید" اتفاق بیفتد، قیمت تعادل چیست؟ با توجه به وضعیت اولیه همه متغیرهای اقتصادی مربوطه، انجام شده است. در خصوص قیمت تعادل در اقتصاد می توان نکات زیر را بیان کرد:
- تعادل اقتصادی شرایطی است که در آن نیروهای بازار متعادل می شوند؛ مفهومی که از علوم فیزیکی گرفته شده و در واقع بیانگر جایی است که نیروهای فیزیکی قابل مشاهده می توانند یکدیگر را متعادل کنند.
- مشوق هایی که خریداران و فروشندگان در بازار با آن روبرو هستند، از طریق قیمت ها و مقادیر فعلی، آن ها را به سمت ارائه قیمت ها و مقادیر بالاتر یا پایین تر سوق می دهد و همین موضوع باعث هدایت اقتصاد به یک سمت مشخص می شود.
- تعادل اقتصادی و قیمت تعادل فقط یک ساختار نظری است و بازارها هرگز به تعادل نمی رسند؛ اگرچه دائماً به سمت تعادل در حرکت هستند.
درک تعادل اقتصادی
همانطور که گفته شد، تعادل مفهومی است که از علوم فیزیکی گرفته شده و اقتصاددانانی که فرآیندهای اقتصادی را مشابه پدیده های فیزیکی مانند سرعت، اصطکاک، گرما، فشار مایع و. می دانند، از این ابزارها برای توضیح مفاهیم اقتصادی مانند قیمت تعادل استفاده می کنند.
وقتیکه نیروهای فیزیکی در یک سیستم متعادل شوند، دیگر تغییری رخ نمی دهد. به عنوان مثال، یک بالن را در نظر بگیرید؛ برای باد كردن این بالن، هوا را به داخل آن انتقال می دهید و با مجبور کردن هوا، فشار را در داخل بالن افزایش می دهید. فشار هوا در بالن از فشار هوای خارج بالن بالاتر می قیمت تعادل چیست؟ رود؛ اما از آنجایی که فشارها متعادل نیستند، در نتیجه بادکنک منبسط می شود و فشار داخلی را کاهش می دهد تا زمانی که با فشار هوای خارج برابر شود. هنگامیکه بالن به اندازه کافی منبسط می شود تا فشار هوا در داخل و خارج متعادل شود، به تعادل رسیده است.
در اقتصاد نیز همین موضوع را می توان مشاهده کرد؛ در واقع با توجه به عرضه و تقاضا می توان قیمت بازار را مشخص کرد. در این شرایط اگر قیمت دارایی در بازار خیلی پایین باشد، تعداد زیادی از افراد تمایل به خرید پیدا می کنند و در طرف مقابل نیز، تعداد فروشندگان کاهش یافته است. این موضوع کاملا مشابه فشار هوا در بالن است؛ به این معنا که اگر فشار هوا در بالن و اطراف آن با هم برابر نباشد، عرضه و تقاضا در تعادل نخواهد بود و در نتیجه، وضعیت عدم تعادل به وجود می آید.
در این شرایط، خریداران باید قیمت های بالاتری را برای ترغیب فروشندگان برای واگذاری دارایی در اختیار خود ارائه کنند و قیمت بازار تا حدی افزایش پیدا می کند که مقدار مورد تقاضا با مقدار عرضه برابر شود.
انواع تعادل اقتصادی
در اقتصاد خرد، تعادل اقتصادی ممکن است قیمتی باشد که در آن عرضه و تقاضا با یکدیگر برابر است. به عبارت دیگر، در جایی که منحنی های عرضه و تقاضا با یکدیگر برخورد می کنند، قیمت تعادل به وجود می آید. اگر این موضوع به بازاری برای یک کالای واحد، خدمات یا عامل تولید اشاره کند، می توان آن را تعادل جزیی نامید. در طرف مقابل، تعادل عمومی وجود دارد و بیانگر حالتی است که تمام بازارهای کالای نهایی، خدماتی و. تعادل خود را حفظ کرده اند و به طور همزمان با یکدیگر هماهنگ می باشند.
قیمت تعادل و یا تعادل اقتصادی می تواند به وضعیت مشابهی در اقتصاد کلان نیز اشاره کند؛ جایی که عرضه و تقاضای کل در تعادل هستند.
تعادل اقتصادی در دنیای واقعی
تعادل یک ساختار اساسی نظری است که ممکن است هرگز در اقتصاد رخ ندهد، زیرا شرایط زمینه و عرضه و تقاضا اغلب پویا و نامطمئن هستند و وضعیت همه متغیرهای اقتصادی مرتبط به طور مداوم تغییر می کند. در واقع رسیدن به تعادل اقتصادی شبیه به پرتاب دارت می باشد که ممکن است به صفحه بخورد یا خیر و در اینجا نمی توان همه متغیرها را پیش بینی کرد.
در دنیای واقعی، کارآفرینان و تاجران، پیش بینی های مختلفی از قیمت های بازار دارند و افراد موفق کسانی هستند که بتوانند مقادیر عرضه و تقاضا و همچنین قیمت تعادل را به خوبی پیش بینی کنند. در بازار سرمایه نیز به همین صورت است و افراد موفق در این بازار، کسانی هستند که بتوانند قیمت های تعادلی را به خوبی تشخیص دهند و متناسب با عرضه و تقاضا معاملات خود را انجام دهند.
جمع بندی
قیمت تعادل یکی از مفاهیم اقتصادی است که آرام شدن قیمت دارایی و کالاها را براساس مکانیسم عرضه و تقاضا توضیح می دهد. در واقع، قیمت تعادل به این معناست که پس از نوسانات متعدد در قیمت دارایی ها، هنگامیکه مقدار و قدرت عرضه و تقاضا با یکدیگر برابر شود، قیمت تعادل به وجود می آید. قیمت تعادل در بخش های مختلفی از جمله بازار سهام کاربرد دارد و افرادی در این بازار موفق هستند که بتوانند نقاط تعادلی را به خوبی شناسایی کنند. بنابراین، از این مفهوم می توانید در معاملات خود استفاده کنید.
مقدمه
دردو فصل قبل يعني عرضه و تقاضا به صورت مصنوعي اقتصاد را بررسي كرديم يعني در فصل تقاضا بدون درنظر گرفتن عرضه و عوامل موثر برآن فقط جنبه تقاضاي اين اقتصاد بررسي شد از طرفي در فصل عرضه بدون در نظر گرفتن تقاضا فقط به جنبه هاي مختلف عرضه نظر داشتيم. كه در علم اقتصاد اين دو را نمي توان به طور كامل ازهم تفكيك نمود اين فصل سعي دارد كه دو نفر عرضكننده و تقاضاكننده يك كالا را دركنار يكديگر قرار دهد. و مشاهده كند در صورتي كه واكنشي از يك طرف صورت گيرد طرف مقابل چه عكس العملي را نشان مي دهد و اين واكنشها چه اثراتي را در اقتصاد خواهد داشت. اين فصل ابتدا به بررسي تعادل و انواع آن مي پردازد و سپس به تغيير نقاط تعادلي نظرخواهد داشت. در انتها جهت ارزيابي خواننده سوالاتي مطرح خواهد شد.
تعريف تعادل:
جدول تقاضا به صورتي تشكيل مي شد كه شخص را جهت خريد يك كالا درقيمت هاي مختلف بيان مي نمود. كه مثال آن آدامس بود و شخص با توجه به قانون تقاضا هرچه قيمت ها بالاتر مي رفت تمايل به خريد آدامس كمتري داشت. اين جدول براي عرضه كننده نيز وجود داشت به طوري كه فروشنده آدامس طوري عمل مي كند كه هرچه قيمت آدامس بالاتر مي رود تمايل به عرصه بيشتري دارد. ولي وقتي كه وارد بازار مي شويم انواع قيمت براي آدامس خاصي وجود ندارد و دراين قيمت عرضه كننده و تقاضاكننده اقدام به فروش و خريد از آن كالا خواهند نمود. برخورد تقاضا كننده و عرضه كننده در بازار را تعادل گويند و دريك تعريف تخصصي تر تعادل يعني برابري نيروهاي عرضه و تقاضا هرگاه منحنيهاي عرضه و تقاضا در اقتصاد يكديگر را قطع نمايد، محل برخورد اين منحني ها را نقطه تعادلي گويند قيمت متناظر با اين نقطه را قيمت تعادلي و مقدار متناظر با اين نقطه را مقدار تعادلي گويند. قيمت تعادلي همان قيمتي است كه به عنوانقيمت تثبيت شده آدامس در بازار ميشناسيم و مقدار تعادلي نيز همان مقداري است كه با توجه به قيمت تعادلي تقاضاكنندگان اقدام به خريد ميكنند.
انواع تعادل:
دانستيم هرگاه مقدار تقاضا و مقدار عرضه با هم برابر شوند تعادل به وجود ميآيد. اما خود تعادل به دو دسته اصلي تقسيم ميگردد بعضي از تعادلها، پايدار مي باشند و برخي ديگر ناپايدار. در ادامه هريك از موارد فوق را با كشيدن شكل توضيح خواهيم داد.
الف- تعادل پايدار
بازار كالاي نمونه اي را در نظر داريم كه در آن منحني عرضه وتقاضا داراي شيبهاي معمولي طبق قوانين عرضه و تقاضا باشند. جدول و شكل منحنيهاي عرضه و تقاضا در زير مشخص شده است.
طبق تعريف، جايي كه مقدار عرضه و تقاضا با هم برابر باشند تعادل به وجود آمده و متناظر با آن مقادير قيمت تعادلي تعيين خواهد شد از روي شكل مي توان نقطه تعادلي E را بدست آورد(جايي كه منحني عرضه و تقاضا همديگر را قطع نموده اند). در اين نقطه مقدار تعادلي 20 و قيمت تعادلي 10 مي باشد. اين يك نمونه تعادل در اقتصاد است حال به بررسي نوع تعادل مي پردازيم. جهت تعيين نوع تعادل فرض مي كنيم نيرويي به صورت كوتاه مدت بر اين اقتصاد وارد مي گردد و قيمت را از حالت تعادلي خارج مي نمايد. اين نيرو قيمت را به سطح 15 مي رساند(قيمتي بالاتر از قيمت تعادلي 10). طبق جدول با توجه به قوانين عرضه و تقاضا هرگاه قيمت بالاتر مي رود عرضه كننده تمايل به عرضه بيشتر از خود نشان مي دهد و درقيمت15حاضراست 30 واحد عرضه كند از طرفي تقاضاكننده تمايل به خريد كمتر خواهد داشت و در اين قيمت فقط حاضر به خريد 10 واحد كالا خواهد بود لذا در قيمت 15 اصطلاحا مازاد عرضه بوجود مي آيد كه تعداد اين مازاد 20 عدد است. در اين قيمت عرضه كننده با مازاد در موجودي انبار مواجه شده است جهت از بين بردن اين مازاد عملي جز كاهش قيمت وجود ندارد. چون هر گاه كاهش قيمت صورت بگيرد عرضه كننده تمايل كمتري به عرضه و تقاضاكننده تمايل بيشتري به خريد داشت اين فعل و انفعالات باعث مي گردد رفته رفته شكاف مازاد عرضه كاهش يابد تا جايي اين عمل ادامه خواهد داشت كه به طوركلي مازاد عرضه از بين برود و اين فقط در قيمت 10 عملي خواهد شد. از طرفي عكس عمل بالا نيز مي تواند بيفتد و آن در صورتي است كه نيرويي براقتصاد به صورت كوتاه مدت وارد گردد و قيمت را به پايينتر قيمت تعادلي منتقل نمايد.(قيمت5) دراين حالت چون در قيمت پايينتر عرضه كنندگان تمايل به عرضه كمتري دارند مقدار عرضه كم خواهد شد.(10واحد) از طرفي تقاضاكنندگان تمايل به خريد بيشتري خواهند داشت(30واحد). اين حالت اصطلاحا مازاد تقاضا يا كمبود عرضه است. هرگاه عرضه كنندگان به چنين حالتي در اقتصاد برخورد كنند رفته رفته قیمت تعادل چیست؟ قيمت خود را افزايش مي دهند اين افزايش قيمت سبب ميگردد مقدار عرضه افزايش يابد و مقدار تقاضا كاهش و در نتيجه شكاف مازاد تقاضا كمتر خواهد شد تا جايي اين افزايش قيمت ادامه خواهد داشت كه به طوركلي هيچگونه مازاد عرضهاي در اقتصاد وجود نداشته باشد. و آن همان نقطه تعادلي است كه قيمت در اين حال 10 خواهدبود اين گونه تعادلات در اقتصاد، تعادل پايدار خوانده مي شوند طبق تعريف، تعادلي پايدار است كه اگر نيرويي به صورت كوتاه مدت بر اقتصاد وارد گردد و اقتصاد را از حالت تعادل خارج نمايد اقتصاد خود بخود به سطح تعادل قبلي برگشت نمايد. و در تعريف ديگر تعادلي پايدار است كه درقيمت هاي بالاتر از قيمت تعادلي مازاد عرضه يا كمبود تقاضا و در قيمت هاي پايين تر از قيمت تعادلي مازاد تقاضا يا كمبود عرضه وجود داشته باشد.
ب- تعادل ناپايدار
نمونه ديگري از تعادلها، تعادل ناپايدار مي باشند. بدين صورت كه در اين تعادلها هم، نقطه تعادل وجود دارد و بالطبع قيمت تعادلي و مقدار تعادلي نيز مشخص مي گردد ولي برخلاف نمونه بالا در صورتي كه نيرويي از خارج براقتصاد واردگردد و سيستم را از تعادل خارج نمايد خودبخود اقتصاد به سمت تعادل حركت نخواهدنمود و رفته رفته از نقطه تعادل اوليه دور خواهيم شد. نمونه هاي زير تعادل ناپايدار را نشان مي دهند.
1- هرگاه شيب منحني عرضه نزولي باشد و اين شيب
كمتر از شيب منحني تقاضا نيز باشد طب ـ ق ش ـ ك ـ ل اگ ـ ر
قيمتي بالاتر از قيمت تع ـ ادل ـ ي در ن ـ ظ ـ ر گ ـ رف ـ ته ش ـ ود
مثلا p1 در اين قيمت مقدار ت ـ ق ـ اضا بيش ـ ت ـ ر از م ـ ق ـ دار
عرضه خواهد بود كه طبق تعري ـ ف اي ـ ن ح ـ ال ـ ت م ـ ازاد
تقاضا ياكمبود عرضه را در اقتصاد به وجود مي آورد هرگاه عرضهكنندگان با مازاد تقاضا در بازار مواجه باشند سعي مي نمايند كه قيمت ها را رفته رفته بالا ببرند تا اين مازاد از بين برود و در صورتي كه قيمت از سطح p1 فراتررود شكاف مازاد تقاضا دوره به دوره زيادتر شده و هرگز اقتصاد به سمت نقطه تعادل E حركت نمي كند در قيمت پايين تر از قيمت تعادلي نيز مقدار عرضه بيشتر از مقدار تقاضا است طبق شكل در قيمت p2 مقدار عرضه q2S و مقدار تقاضا q2D است كه q2S> q2D مي باشد كه اين حالت را مازاد عرضه مي ناميم در اين حالت عرضه كنندگان سعي مي نمايد قيمت را پايين بياورند تا شايد مازاد قیمت تعادل چیست؟ عرضه كاهش يابد و هرچه قيمت ها از سطح p2 كمتر شود شكاف مازاد عرضه بيشتر شده و هيچگاه به سمت تعادل اوليه و نقطه E برگشت نخواهيم داشت. اين نمونه اي از يك تعادل ناپايدار است.
2- هرگاه شيب منحني تقاضا صعودي باشد و اين
شيب كمتر از شيب منحني عرضه باشد. ب ـ ا ت ـ وج ـ ه
به شكل قیمت تعادل چیست؟ در نقطه E تع ـ ادل برق ـ رار اس ـ ت و ق ـ ي ـ م ـ ت
تعادلي Pe و مقدار تعادلي qe است اما اگر ن ـ ي ـ رويي
قيمت را به سطح P1 يعني بالاتر از قيمت تعادلي برساند در اين قيمت مقدار عرضه q1S و مقدار تقاضا q1D است كه q1D> q1S بوده و مازاد تقاضا برقرار است جهت از بين رفتن اين مازاد تقاضا قيمت ها رفته رفته افزايش مي يابد و اقتصاد هرگز به سمت تعادل برگشت نخواهد داشت و اگر قيمت در سطح P2 باشد و مقدار عرضه q2S و مقدار تقاضا q2D است كه q2S> q2D بوده و مازاد عرضه بوجود آمده براي از بين بردن اين مازاد عرضه قيمت ها رفته رفته بايد كاهش يابد كه در صورت انجام اين عمل اقتصاد از نقطه تعادل اوليه دورتر خواهدشد. از جمع بندي مطالب بالا مي توان تعادل ناپايدار را چنين تعريف كرد، تعادلي ناپايدار است كه اگر نيرويي بر اقتصاد وارد شود وآن را از تعادل خارج كند ديگر به هيچ وجه به سمت تعادل اوليه حركت ننماييم و در تعرف بعدي تعادلي ناپايدار است كه در قيمت هاي بالاتر از قيمت تعادلي مازاد تقاضا(كمبودعرضه) و يا در قيمت هاي پايين تر از قيمت تعادلي مازاد عرضه(كمبود تقاضا) برقرار باشد.
شناسايي نقطه تعادل و نوع تعادل از روي معادلات عرضه و تقاضا
براي يافتن نقطه تعادل و به تبع آن قيمت و مقدار تعادلي ابتدا بايد دو معادله عرضه و تقاضا را با هم برابر كرد. از برابري آن دو قيمت و مقدار تعادلي بدست مي آيد بعد از بدست آوردن نقطه تعادلي براي شناسايي نوع تعادل بايد قيمتي بالاتر يا پايين تر از قيمت تعادلي را در نظر گرفت و در اين قيمت مقدار عرضه و تقاضا را بدست آورد و سپس طبق تعريف نوع پايدار يا ناپايدار به راحتي مشخص خواهد شد جهت روشن شدن مطلب تمرين هاي زير را حل مي نماييم.
QS=5+3 ´ 2 ⇒ Q=10 مقدار تعادلي
چون در قيمت بالاتر از قيمت تعادلي مازاد عرضه وجود دارد طبق تعريف اين تعادل پايدار است.
چون در قيمت هاي بالاتر از قيمت تعادلي مازاد تقاضا برقرار است اين تعادل ناپايدار خواهد بود. قبل از حل نيز مي توانستيم نوع تعادل را مشخص نماييم. در اين تعريف معادله عرضه داراي شيب3- و معادله تقاضا داراي شيب1- است كه چون معادله عرضه تقاضا شيب منفي دارد و از طرفي3- كمتر از 1- است يعني شيب عرضه كمتر از شيب تقاضا است لذا تعادل ناپايدار است.
تغيير نقاط تعادلي:
در فصلهاي قبلي عواملي كه باعث حركت و جابجايي منحني هاي عرضه و تقاقضا مي شد را شناختيم. بيشترين استفاده اين جابجايي ها در تغيير نقاط تعادلي مي باشد كه بالطبع تغيير مقدار و قيمت تعادلي خواهدشد. در اين قسمت با نمونه هايي از اين تغيير نقاط تعادلي آشنا خواهيم شد.
الف- فقط تغيير تقاضا
در اين حالت بدون در نظرگرفتن عوامل جابجاكننده عرضه فقط تقاضا را تغيير مكان مي دهيم در اين حالت در صورتي كه تـقـاضـا
زياد شود باعث افزايش مقدار تعادلي افزايش
قيمت تعادلي خواهدشد و اگر عاملي تقـاضا
را كاهش دهد باعث كاهش مقدار تعـادلـي و
كاهش قيمت تعادل خواهدشـد. شـكـل زيـر
اين جابجايي ها را نشان مي دهد فرض كنيم نمودار SX و DX مربوط به عرضه و تقاضاي موز است كه آن را كالايي عادي در نظر مي گيريم. هرگاه عرضه ثابت باشد و درآمد مصرفكننده افزايش يابد باعث جابجايي منحني تقاضا به سمت راست خواهد شد نقطه تعادل به E ʹ جابجا مي گردد در اين حالت قيمت تعادلي p ʹ و مقدار تعادلي q ʹ است كه هردو افزايش يافته اند. D ʺ X حالت عكس موارد بالا را بازگو مينمايد.
ب- فقط تغيير عرضه
در اين قسمت فرض مي كنيم منحني تقـاضـا
بدون حركت است و فقط تغيير عوامل باعــث
جابجايي منحني عرضه خواهد شد. هرگـونه
افزايش در عرضه باعث كاهش قيمت تعادلي
و افزايش مقدار تعادلي و كاهش در عرضـه
نيز قيمت تعادلي را افزايش و مقدار تعادلي را كاهش خواهد داد. فرض ميكنيم SX و DX منحني عرضه و تقاضاي ميز و صندلي است هرگاه تقاضاي ميز و صندلي تغييرنكند ولي قيمت عوامل توليدي افزايش يابند باعث جابجايي منحني عرضه به سمت چپ خواهد شد كه اين جابجايي نقطه تعادل E ʺ و قيمت تعادلي را به p ʺ افزايش مي دهد و از طرفي مقدار تعادلي q ʺ كاهش خواهد يافت.
ج- تغيير عرضه و تقاضا
در بعضي مواقع هم منحني عرضه و تقاضا جابجا مي شوند. در اين حالت به راحتي نميتوان روي قيمت و مقدار تعادلي جديد نظر داد. با مثالهاي زير تغييرنقاط تعادلي را بررسي مي كنيم.
1-افزايش قيمت كالاي جانشين x و افزايش كمكهاي دولت به بخش توليدي
دراين تغييرات حتما مورد ت ـ ع ـ ادل ـ ي اف ـ زاي ـ ش
خواهد يافت ولي روي تغييرات قيمت تع ـ ادلي
نمي توان اظهار نظرنمود.(دراين حالت خاص
با توجه ـ به جاب ـ ج ـ اي ـ ي م ـ ن ـ ح ـ ن ـ ي ع ـ رض ـ ه و
تقاضا امكان دارد قيمت تعادلي ه ـ ي ـ چ ـ گ ـ ون ـ ه
تغييري نكند يا افزايش يابد و يا حتي كاهش يابد).
2 -كاهش قيمت كالاي مكمل x درخروج تكنولوژي از چرخه توليد
با توجه به شكل قيمت تعادلي حتما افزايـش
مي يابد ولي روي مقدار تـعـادلـي جــديـد
نمي توان اظهارنظرنمود.
تمرين: نقاط تعادلي جديد را با كشيدن شكل بدست آوريد.
الف-افزايش درآمد كالاي پست و افزايش ماليات
ب-افزايش جمعيت وافزايش قيمت عوامل توليد
ج-انتظار افزايش قيمت نسبي در آينده براي مصرفكننده و توليدكننده
د- ورود تكنولوژي و انجام تبليغات روي يك كالاي خاص
تستهاي طبقهبندي شده فصل تعادل بازار
1- فرض كنيد دولت واردات اتومبيلهاي خارجي را ممنوع نمايد، اين سياست باعث ميشود كه(مديريت-71)
الف) قيمت و مقدار تعادلي پيكان افزايش يابد.
ب) قيمت و مقدارتعادلي پيكان كاهش يابد.
ج) قيمت تعادلي پيكان كاهش و مقدارتعادلي افزايش يابد.
د) قيمت تعادلي پيكان افزايش و مقدار تعادلي كاهش يابد.
2- اگر عرضه در بازار يك كالا در حالي كه در وضعيت تعادل پايدار است، كاهش يابد اما تقاضاي بازار بدون تغيير بماند(مديريت-73)
الف) قيمت تعادلي كاهش مي يابد. ب)مقدار تعادلي افزايش مي يابد.
ج) هم قيمت تعادلي و هم مقدار تعادلي كاهش مي يابد.
د)قيمت تعادلي افزايش مي يابد
3- سيستم جيره بندي موجب: (مديريت-73)
الف) كاهش توليدو افزايش تقاضا مي گردد.
ب)كاهش توليد و تقاضا ميشود.
ج) افزايش توليد و تقاضا ميگردد.
د)عدم تغيير توليد و كاهش تقاضا ميشود.
4- در صورت وجود كمبود كالا در بازار .… اقدام به … .كند.(مديريت-75)
الف) توليدكننده- افزايش قيمت ب)توليدكننده-عرضه بيشتر(افزايش عرضه)
ج)مصرفكننده-تقاضاكمتر(كاهش تقاضا) د)مصرف كننده-افزايش قيمت
5- با فرض ثابت ماندن سايرشرايط در بازار، بهبود تكنولوژي مورد استفاده در توليد كالا منجر به (اقتصاد-74)
الف)قيمت بالاتر و مقدارتعادلي بيشتري براي كالا مي شود.
ب) منحني عرضه ثابت مي ماند.
ج) منحني عرضه به سمت چپ منتقل مي شود.
د) منحني عرضه به سمت راست منتقل مي شود.
6- توابع عرضه وتقاضا x به صورت x=100-p و x=p مي باشند. قيمت و مقدار تعادلي عبارتند از:(اقتصاد-78،77)
الف) x=50 و p=50 ب) x=98 و p=2 ج) x=100 و p=0 د)نقطه تعادل وجود ندارد.
7- برقراري يك قيمت حمايت(كف قيمت يا حداقل قيمت) براي گندم(اقتصاد-70)
الف)منجر به كمبود گندم در بازار مي شود.
ب) بازارگندم را به تعادل مي رساند.
ج)باعث رانده شدن كشاورزان گندم كار از مزارع مي شود.
د) منجر به مازاد گندم در بازار مي شود.
8- دركدام مورد اثر روي قيمت تعادلي نامعين است.(اقتصاد-80)
الف)تقاضا و عرضه افزايش يابد. ب) تقاضا افزايش يابد و عرضه ثابت باشد.
ج)عرضه افزايش و تقاضا كاهش يابد. د)عرضه كاهش يابد و تقاضا ثابت باقي بماند.
9- در صورتي كه معادلات عرضه و تقاضا براي كالايي به صورت مقابل باشد مقدار كالايي كه در شرايط تعادل و خريد و فروش مي شود چقدراست.(حسابداري-75)
الف)4200 ب)1750 ج)1600 د)2100
10- اگر تقاضا براي كالايي كه مصرف عام دارد به ميزان قابل توجهي افزايش يابد، كدام عامل از تغييرات قيمت اين كالا جلوگيري مي كند.(حسابداري-76)
تعادل قیمتی
تعادل قیمتی مربوط به وضعیتی خاص از بازار است که مقدار تقاضا از یک کالا در بازار مساوی مقدار عرضه شده از آن کالا به بازار باشد. تعادل گاهی به صورت پایدار است که با تغییر قیمت نیروهای بازار ما را به سمت تعادل میرسانند و گاهی ناپایدار که با خروج از نقطه تعادل از آن دورتر است.
فهرست مندرجات
۱ - تعریف تعادل
[ویرایش]
تعادل یک عنوان کلی است که میتواند بر همه فاکتورهای فیزیکی، اقتصادی و غیره اطلاق شود. تعادل قیمتی نیز با مفهوم بازار، گره محکمی خورده است. تعادل مربوط به وضعیتی خاص از بازار است که مقدار تقاضا از یک کالا در بازار (در هر دوره زمانی) مساوی مقدار عرضه شده از آن کالا به بازار (در همان زمان) باشد. این موضوع از نظر هندسی نشانگر نقطهای است که از برخورد منحنیهای عرضه و تقاضای بازار (در بازار رقابت کامل) بدست میآید.
اگر نیروهای عرضه و تقاضا در نقطهای به تعادل برسند، خریداران بازار متمایل به همان مقدار کالایند، که فروشندگان مایل به عرضه آنند و هر دو گروه اقناع شده و تعادل قیمتی برقرار میگردد.
۲ - طرز کار نیروهای بازار
[ویرایش]
فرض کنید منحنیهای عرضه و تقاضا به صورت شکل زیر باشند، مقدار تعادلی و قیمت تعادلی (pe) بدست میآید نقطهای است که در آن مقدار عرضه شده با مقدار تقاضا شده برابر بوده و همه تقاضاکنندگان و عرضهکنندگان حاضر به پذیرش این قیمت هستند، این نقطه، نقطه تعادل بازار است.
وقتی ما در نقطه بالاتر از pe یعنی pf قرار داریم، تقاضاکنندگان کمتر از مقدار Qe یعنی مقداری معادل qf تقاضا دارند؛ اما عرضهکنندگان به علت افزایش قیمت حاضرند تا مقدار Qf کالا توزیع نمایند. در این حالت ما به مقدار AB، فزونی عرضه (Excess Supply) داریم. فزونی عرضه باعث میشود مقداری (بهاندازه AB) کالا به فروش نرود. همین امر سبب میشود که عرضهکنندگان جهت افزایش مقدار فروش، قیمت را کم کنند تا به نقطه Pe برسند (یعنی بازگشت به نقطه تعادل).
حال اگر قیمتها به هر دلیلی از نقطه Pe کمتر باشد (نقطه pc)، در این حالت عرضهکنندگان حاضرند مقدار qc از کالاهای مورد نظر را عرضه کنند اما تقاضاکنندگان با توجه به اینکه قیمت پائینتر است (با توجه به شیب منعکس شده در شکل) بهاندازه Qf از کالای مورد نظر تقاضا دارند. همین امر سبب فزونی تقاضا (Excess Demand) شده و سبب میشود قیمتها بالا رفته و به نقطه تعادل برسند.
البته نقطه تعادل به معنای تساوی مقدار فروش و خرید کالا نیست بلکه اقناع دو طرف نیز در آن دخیل است. این نقطه الزاماً دستیافتنی، پایدار و با ثبات نیست و لزومی ندارد که تعادل از کارآیی برخوردار باشد.
یکی از نکاتی که نمایانگر خارج شدن از نقطه تعادل است فزونی تقاضا و یا فزونی عرضه است. عموماً فزونی تقاضا را با «اضافه تقاضای مثبت» و فزونی عرضه را با «اضافه تقاضای منفی» بیان میکنند.
گاهی نیروهای موجود در بازار (اضافه تقاضا مثبت یا منفی) با توجه به شکل منحنیهای عرضه و تقاضا ما را از نقطه تعادل دورتر میسازند.
۳ - تعیین سقف و کف قیمت در بازار
[ویرایش]
مکانسیم بازار به صورت آزاد عمل میکند اما در یک اقتصاد ممکن است دولت هم دخالت کند گاهی دولت با شعار حمایت از مصرف کننده قیمتی پایین تر از قیمت تعادلی تعیین میکند و اجازه قیمت بالاتر از آن را نمیدهد به این حالت سقف قیمت price celling گفته میشود که باعث کمبود کالا یا مازاد تقاضا در بازار میشود. در حالت سقف قیمت مقدار مبادله زیاد اما قیمت مبادله کمتر از نقطه تعادلی اولیه است.
گاهی هم دولت با شعار حمایت از تولیدکننده یا عرضهکننده قیمتی بالاتر از قیمت تعادل تعیین میکند و اجازه مبادله به قیمت کمتر از آن را نمیدهد به این حالت کف قیمت price flooring گفته میشود که باعث مازاد عرضه و یا کمبود تقاضا در بازار میشود. در حالت کف قیمت مقدار مبادله کم اما قیمت مبادله بالاتر از نقطه تعادلی اولیه است.
۴ - تعادل پایدار و ناپایدار
[ویرایش]
تعادل گاهی به صورت پایدار است که با تغییر قیمت نیروهای بازار ما را به سمت تعادل میرسانند و گاهی ناپایدار که با خروج از نقطه تعادل از آن دورتر میشویم؛
تعادل پایدار دارای دو شرط است:
الف) تغییر در قیمت تعادل سبب عمل نیروهای بازار شود و آن را به سمت نقطه تعادل برساند.
ب) قدرت این نیروها نباید به گونهای باشد که چنان با شدت به سمت نقطه تعادل برانند که سبب شود هنگام رسیدن به نقطه تعادل از آن عبور کند و هیچگاه نتواند در نقطه تعادل توقف کند.
و اگر این دو شرط نباشد تعادل ناپایدار یا شکننده خواهد بود. به عنوان مثال اگر شکل منحنیهای عرضه و تقاضا به صورت زیر باشند، با خروج از نقطه pe در قیمت p۱ عرضهکنندگان مقدار کمتری عرضه میکنند در صورتی که تقاضاکنندگان متمایل به خرید مقدار بیشتری هستند؛ که سبب افزایش قیمت و دوری بیشتر از نقطه تعادل میگردد. این نمونهای از تعادل ناپایدار است.
۵ - نشانههای تعادل پایدار
[ویرایش]
شیب منحنی عرضه مثبت اما شیب منحنی تقاضا منفی باشد؛
اگر شیب هر دو تابع عرضه و تقاضا منفی است، شیب تابع عرضه بیشتر از شیب تابع تقاضا باشد؛
اگر شیب هر دو تابع عرضه و تقاضا مثبت است شیب تابع تقاضا بیشتر از شیب تابع عرضه باشد.
۶ - انتقال منحنیهای عرضه و تقاضا در حالت تعادل
[ویرایش]
گاهی اوقات نقطه تعادل با تغییر و حرکت منحنیهای عرضه و تقاضا تغییر میکند که نقطه تعادل جدید همان شرایط کلی را داراست؛ نقطه تعادل pe به pé منتقل میگردد.
تعادل اقتصادی چیست؟
«تعادل» (Market Equilibrium) زمانی رخ می دهد که مقدار عرضه شده برابر مقدار تقاضا شده باشد که همان نقطه تقاطع منحنی عرضه و منحنی تقاضا است. در میزان قیمتی، کمتر از سطح تعادلی، مقدار عرضه شده کمتر از مقدار تقاضا شده است. از طرفی دیگر، در قیمتی بالاتر، مقدار عرضه شده بیشتر از مقدار تقاضا شده است و به عبارتی، مازاد تقاضا وجود دارد. مطابق مدل عرضه و تقاضا، در صورت موجود بودن منحنی عرضه و تقاضای معین، قیمت و مقدار، در قیمت ایجادکننده برابری بین مقدار عرضه شده و مقدار تقاضا شده، ثابت باقی می مانند. به همین صورت، نظریه عرضه و تقاضا، مقدار تعادلی یا قیمت تعادلی جدید به وجود آمده از تغییر در موقعیت منحنی عرضه یا تقاضا را، تعیین می کند.
تعادل اقتصادی
برای مقدار معین از کالای مصرفی، نقطه ای روی منحنی تقاضا نشان دهنده ارزش یا «مطلوبیت نهایی» (Marginal Utility) برای مصرف کنندگان آن واحد است. یعنی مصرف کننده حاضر است برای آن واحد چه مقدار پول پرداخت کند. نقطه متناظر روی منحنی عرضه نشان دهنده «هزینه نهایی» (Marginal Cost) - افزایش به وجود آمده در هزینه کل به ازای تولید آن واحد کالا - است. قیمت تعادلی توسط عرضه و تقاضا تعیین می شود. در بازار رقابت کامل، در تعادل، عرضه و تقاضا نشان دهنده هزینه نهایی و مطلوبیت نهایی هستند.
در طرف عرضه بازار، بعضی از عوامل تولید، در کوتاه مدت، به صورت نسبی، متغیر در نظر گرفته می شوند. این موارد بر هزینه های نهاده های متغیر تأثیرگذار خواهند بود. مقدار مصرف آن ها می تواند به راحتی تغییر پیدا کند، مانند مصرف برق، نهاده های خام (مواد اولیه). سایر نهاده ها به صورت نسبی ثابت قیمت تعادل چیست؟ هستند که از جمله آن ها می توان به ساختمان و تجهیزات و اعضای کلیدی، اشاره کرد. در بلندمدت، تمامی نهاده ها توسط مدیریت، قابل تغییر است. این تمایزها از تفاوت در «کشش» (Elasticity) منحنی عرضه در کوتاه مدت و بلندمدت و تفاوت های متناظر در تغییر قیمت-مقدار به وجود آمده از انتقال منحنی عرضه یا تقاضا به وجود می آیند.
دیدگاه شما