بررسی رابطۀ بین حجم معامله، بازده سهام و نوسان بازده در زمان مقیاسهای مختلف در بورس اوراق بهادار تهران
2 گروه مدیریت دانشکده علوم اجتماعی و اقتصادی دانشگاه الزهرا، تهران، ایران.
چکیده
با وجود انجام مطالعات گسترده در مورد چگونگی ارتباط حجم معامله - بازده سهام و حجم معامله - نوسان بازده در بازارهای مالی، هنوز در مورد ساختار نظری یا تجربی این ارتباط اجماع حاصل نشده است. این پژوهش با هدف کشف اطلاعات نهفته در سری زمانی متغیرهای حجم معامله، بازده سهام و نوسان بازده در دورۀ زمانی 96 ماهه (ابتدای فروردین 1386 تا اسفند 1393) صورت گرفته است. بدینمنظور سریهای زمانی این متغیرها با استفاده از تبدیل موجک گسسته با حداکثر همپوشانی، تجزیه و ضرایب موجک آنها محاسبه شده است؛ سپس رابطۀ میان سریها با استفاده از آزمون علّیت گرنجری بررسی شده است. نتایج بهدستآمده از این پژوهش در دورۀ زمانی مورد بررسی، نشاندهندۀ تفاوت روابط بین متغیرها در مقیاسهای زمانی متفاوت است، چنانکه در برخی از مقیاسها، آزمون علّیت گرنجر، وجود رابطۀ علّی میان سریهای زمانی را تأیید میکند و در برخی از مقیاسهای زمانی این رابطه وجود ندارد.
کلیدواژهها
20.1001.1.23831170.1395.4.4.8.1
موضوعات
- 1مدیریت دارایی
- مدیریت ریسک دارایی های مالی
عنوان مقاله [English]
Surveying the Relation among Volume, Stock Return and Return Volatility in the Tehran Stock Exchange: A Wavelet Analysis
نویسندگان [English]
- Ebrahim Abbasi 1
- Leyla Dehghan nayeri 2
- Nazila Poordadash Mehrabani 1
1 Management Dept., Faculty of Social Sciences and Economics, University of Al-Zahra, Tehran, Iran.
2 Management Dept., Faculty of Social Sciences and Economics, University of Al-Zahra, Tehran, Iran.
چکیده [English]
Although many studies have tried to construct a theoretical or empirical structure of relation among trading volume, stock return and return volatility in financial markets, there still is not a general consensus about it. This study discovers latent information in variables time series for 96 months (April 2007- March 2015). To do so, related time series decomposed by using the maximum overlap discrete wavelet transform and wavelet coefficients has calculated. Then the relation between the series is examined by Granger causality test. The main feature of this research is to investigate the relation between variables at different time intervals. The results show that during the 2007 to 2015, the relation between variables in different time intervals varies. As in some periods, the Granger causality test confirms the causal relation between time series, while in some other time periods it does not support the existence of such relation.
کلیدواژهها [English]
- Trading volume
- Stock return
- Return volatility
- Wavelet
- Granger causality
اصل مقاله
مقدمه
ارتباط حجم معامله - بازده سهام و حجم معامله - نوسان بازده در بازارهای مالی، طی دو دهۀ اخیر توجه زیادی را به خود جلب کرده معاملات میان مدت است. اگرچه برخی از مطالعات تلاش کردهاند ساختاری نظری یا تجربی از این ارتباط ارائه دهند، هنوز اجماع کلی در این مورد حاصل نشده است. مطالعۀ رابطۀ حجم معاملات با بازده سهام و نوسان بازده در بازارهای مالی در درجۀ اول، سبب بهبود درک افراد از رابطۀ حجم و بازده و در درجۀ دوم، باعث شناخت بهتر عملکرد بازار میشود. سنجش دقیق این روابط به سرمایهگذاران کمک میکند حرکات بازار سهام را در آینده پیشبینی کنند و میزان ریسک و نقدینگی را در رابطه با توسعه و اتّخاذ استراتژیهای معاملاتیشان مشخص کنند. نوسانهای قیمت سهام و یا نوسانهای بازده، ریسک سهام را نشان میدهد؛ زیرا میزان تغییرات بازده، معرّف میزان عدم اطمینان از کسب بازده است. شرکتها با استفاده از این روابط در راستای تحقق استراتژیها و اهداف شرکتشان میتوانند تصمیماتی مناسب بگیرند.
اغلب پژوهشهای صورتگرفته در این مورد، رابطۀ حجم و بازده سهام و نوسان آن را در بلندمدت بررسی کردهاند و عواملی از قبیل درجۀ ریسکگریزی، ریسکپذیری و فواصل زمانی متفاوت (کوتاهمدت، میانمدت و بلندمدت) را در نظر نگرفتهاند (ممکن است افراد در دورههای زمانی مختلف، رفتارهای متفاوتی از خود بروز دهند)؛ به عبارت دیگر، نقطۀ تمایز این پژوهش با سایر پژوهشها، توجه به موضوع عملکرد متفاوت سرمایهگذاران در دورههای زمانی متفاوت (زمان مقیاسهای مختلف) است. گفتنی است هدف از این مقاله بررسی ارتباط حجم و بازده سهام و نوسان آن در بورس اوراق بهادار است. در همین راستا درادامه ابعاد نظری آن را بررسی خواهیم کرد.
مبانی نظری و پیشینۀ پژوهش
در رابطۀ بین حجم معاملات در بازار سرمایه و بازده سهام و نوسانهای بازده، برخی نظریهها اطلاعات را نیروی محرکی میدانند که سبب تغییرات بازده و حجم معاملات میشوند. در مقابل، دستۀ دیگری از نظریهها ارتباط حجم و بازده را به اختلافات در باورها و عقاید سرمایهگذاران بازار مرتبط میدانند. این نظریهها عبارتند از:
فرضیۀ ورود متوالی اطلاعات [1] : این فرضیه را کوپلند [2] (1976) ارائه کرد و جنینگ، استارکس و فلینگهام [3] (1981) آن را توسعه دادند. در این فرضیه مبادلهگران به دو دستۀ خوشبین و بدبین تقسیم و مبادلات کوتاهمدت، پرهزینهتر از مبادلات بلندمدت فرض شدهاند؛ بنابراین، سرمایهگذارانی که خرید و فروش کوتاهمدت میکنند، نسبت به تغییر قیمت کمتر حساس هستند. آنها نشان دادند بهطورکلی زمانی که معاملهگران بدبین هستند، حجم معاملات کمتر از زمانی است که مبادلهگران خوشبین هستند.
در این فرضیه، اطلاعات با سرعتهای متفاوت، به انواع متفاوتی از معاملهگران میرسد؛ اما عامل دیگری که در این فرضیه نقش دارد، عدم تقارن اطلاعاتی است. دسترسی عدهای از معاملهگران به اطلاعات محرمانه (خصوصی) و عملکرد آنها براساس این اطلاعات، درحالیکه سایر معاملهگران به چنین اطلاعات مهمی دسترسی ندارند، موجب بروز عدم تعادل در بازار میشود. این موضوع با عنوان عدم تقارن اطلاعاتی مطرح میشود [8].
فرضیۀ ترکیب توزیعها [4] : این فرضیه در ارتباط بین حجم معاملات و بازده سهام، نرخ جریان ورود اطلاعات را به بازار مطرح میکند. در این فرضیه، قیمتها و حجم معاملات به جریان ورود اطلاعات در طول زمان معاملات، واکنش نشان میدهد [6]. فرضیۀ ترکیب توزیعها بهطور کلی به دو دلیل از فرضیۀ ورود متوالی اطلاعات متداولتر هستند:
1- این فرضیه با انتشار اطلاعات، بهصورت همزمان و تدریجی سازگار است؛ درحالیکه فرضیۀ کوپلند بر ارتباط منفی بین حجم معاملات و قدرمطلق تغییر قیمت، زمانی که در آن اطلاعات بهصورت همزمان منتشر شود، دلالت دارد.
2- فرضیۀ ترکیب توزیعها با توزیع تجربی تغییرات قیمت و تفاوت در همبستگی بین حجم معاملات و قدرمطلق تغییر قیمت در فراوانیهای متفاوت سازگار است.
فرضیۀ اختلاف عقاید [5] : در فرضیۀ اختلاف عقاید، فرض میشود معاملهگران مختلف (مطّلع و نامطّلع) عقاید متفاوتی در مورد اهمیت اطلاعات دارند. درواقع، پراکندگی بیشتر در عقاید، تغییرپذیری بیشتری را در قیمت و حجم معامله نسبت به مقدار تعادلی آنها ایجاد میکند [12]. فرضیۀ اختلاف عقاید برای مقایسۀ چگونگی واکنش معاملهگران مطّلع و نامطّلع به اطلاعات مناسب است. معاملهگران مطّلع نسبتاً عقاید همگن و هماهنگی دارند که بر درک و شناخت آنها از بازار مبتنی است. ازاینرو، معاملهگران مطّلع، خرید و فروش خود را در چارچوب قیمتی نسبتاً کوچک در حدود ارزش منصفانۀ دارایی انجام میدهند. همچنین معاملهگران نامطّلع نمیتوانند تشخیص دهند معاملۀ سایرین برای تقاضای نقدینگی (عملیات پوششی) کوتاهمدت یا بهدلیل مبانی اساسی عرضه و تقاضا است. ازاینرو، آنان تمایل دارند به همۀ تغییرات در حجم و قیمت واکنش نشان دهند؛ چراکه به نظر آنها این تغییرات منعکسکنندۀ اطلاعات جدید است؛ درنتیجه تمایل دارند تغییرات قیمت را اغراقآمیز فرض کنند که خود به نوسانهای بیشتر در قیمت منجر میشود.
الگوی قیمتگذاری داراییها براساس انتظارات عقلایی [6] : این الگو نشان میدهد اختلاف نظرها از اطلاعات محرمانه نشأتگرفته است. وانگ [7] (1994) الگوی تعادلی معاملات سهام را توسعه داد که براساس آن سرمایهگذاران در زمان تقارن اطلاعات، مبادلات عاقلانهای انجام میدهند. در الگوی او چون سرمایهگذاران ریسکگریزند، معامله همیشه با تغییرات قیمت توأم است؛ برای مثال، وقتی گروهی از سرمایهگذاران برای ایجاد تعادل در سبد سهام خود به فروش سهام اقدام میکنند، باید برای وادارکردن سایرین به خرید، قیمت سهام را پایین بیاورند؛ به عبارت دیگر، در صورت افزایش عدم تقارن اطلاعات، معاملهگران نامطّلع که به خرید سهام از افراد مطّلع اقدام میکنند، خواستار تخفیف بیشتری در قیمت سهام میشوند؛ بنابراین، اینگونه نتیجه گرفته میشود که سرمایهگذاران نامطّلع برای حفظ خود از اطلاعات نهانی، بدینصورت ریسک خود را پوشش میدهند و درنتیجه، حجم معاملات همیشه با قدر مطلق تغییرات قیمت، رابطۀ مثبت دارد و این همبستگی با افزایش عدم تقارن اطلاعات افزایش مییابد [18].
برخی از پژوهشهای مشابه در این رابطه را که در داخل و خارج از کشور انجام شده است، در جدول (1) میتوان مشاهده کرد.
۵ نکته مهم درباره تحلیل تکنیکال که باید بدانید
تحلیل تکنیکال ابزاری ارزشمند در دست تریدرها و معامله گران است و به همین دلیل است که ابزار تحلیل تکنیکال در تمام پلتفرم های معاملاتی وجود دارد.
تحلیل تکنیکال ابزاری ارزشمند در دست تریدرها و معامله گران است و به همین دلیل است که ابزار تحلیل تکنیکال در تمام پلتفرم های معاملاتی وجود دارد. روشهایی که معامله گران بازار را تحلیل تکنیکال می کنند متفاوت هستند. آنها از خطوط روند، سطوح مقاومت و حمایت، اندیکاتورها، استراتژی معاملاتی یکسانی استفاده نمیکنند. چیزی که هنگام طراحی استراتژی معاملاتی باید در نظر داشته باشید این حقیقت است که یک ترفند یا یک اندیکاتور جادویی که بتواند همیشه سودآور باشد وجود ندارد. چیزی که یک تریدر هنگام ساختن استراتژی معاملاتی باید در ذهن داشته باشد یک چارچوب مناسب برای تحلیل تکنیکال است. در اینجا به این چارچوب اشاره ای می کنیم.
۱ – تنها یک بازه زمانی وجود ندارد
وقتیکه در حال ساخت یک مدل تحلیل تکنیکال برای معاملات کوتاه مدت که اغلب از ۵ دقیقه تا چند ساعت است هستید، به نظر میرسد که باید تمرکز را برروی بازه های زمانی یا TimeFrame های کوتاه مدت و یک روزه بگذارید. ولی میدانیم که تحلیل تکنیکال مبتنی بر نمودارها بر اساس بازه های زمانی متفاوت است و بازه های زمانی کوتاه مدت، خود بخشی از بازههای زمانی بلند مدت تر هستند و از بازههای بلند مدت تر متاثر میشوند.
این بدین معنی است که، وقتیکه ما در حال مطالعه و ساخت یک مدل بر مبنای بازه زمانی کوتاه مدت یک روزه هستیم، باید گاهی تمرکز خود را برروی بازه های بلند مدت تر نیز بگذاریم و برای مثال بررسی کنیم که در چند روز، چند هفته و حتی چند ماه گذشته در نمودار چه اتفاقاتی افتاده است.
در اینصورت است که می توانیم نمایی بازتر از اتفاقات بازار داشته باشیم و روندهای کوتاه مدت را بهتر و دقیق تر بررسی کنیم. همچنین می توانیم نقاط مهم تغییر روند را در کنار سطوح مقاومت و حمایت شناسایی کنیم که ممکن است در بازه های کوتاه مدت دیده نشوند.
در هنگام معامله کردن، وقتیکه سیگنالی از یک میانگین متحرک در بازه زمانی یک ساعته دریافت میکنید، می توانید نمودار یک روزه را نیز بررسی کنید و اگر سیگنالی مشابه دریافت کردید، میتوانید دلیل محکم تر برای انجام معامله داشته باشید. در غیر اینصورت سیگنال می تواند نامعتبر باشد.
در نتیجه، زمانیکه می خواهید معاملات کوتاه مدت انجام دهید، پس از بررسی بازه های زمانی کوتاه مدت، تمرکز خود را برروی بازه های بلند مدت تر ببرید تا از معامله ای که می خواهید انجام دهید مطمئن شوید. سپس دوباره به چارت کوتاه مدتتر برگردید و ترید کوتاه مدت خود را انجام دهید.
۲ – خطوط مقاومت و حمایت خطوط باریک روی چارت نیستند بلکه نواحی نسبتا گستردهای هستند
زمانیکه در حال بررسی و تحلیل خطوط مقاومت و حمایت هستید، بهتر است که به آنها بعنوان نواحی عمومی برای خرید و فروش احتمالی نگاه کنید. نکته مهم درباره آنها این حقیقت است که خطوط مقاومت و حمایت خطی باریک روی نمودار نیستند، بلکه نواحیای هستند که یک قیمت دقیق را نشان نمی دهند.
بنابراین زمانیکه در حال شناسایی و طراحی سطوح مقاومت و حمایت هستید، باید این انعطاف پذیری را در استراتژی خود داشته باشید که قیمت ها ممکن است از خط شما گذر کنند و یا در نزدیکی آن بازگشت کنند. بنابراین باید همیشه حاشیهای برای خطوط مقاومت و حمایت خود در نظر بگیرید.
۳ – نداشتن پوزیشن در بازار هم نوعی پوزیشن معاملاتی است
بسیاری از معامله گران هستند که به معامله یک جفت ارز فارکس یا یک ارز دیجیتال یا یک سری از سهام علاقه دارند و احساس بهتری در هنگام معامله این دارایی های بخصوص دارند و سعی می کنند که همیشه یک معامله را در آنها شناسایی کنند.
آنها بدون داشتن دلیل کافی یک معامله را به امید سود به خود تحمیل می کنند واغلب در جهت غلط قرار می گیرند. گاهی معامله نکردن و منتظر ماندن برای دریافت سیگنالی معتبر تنها کاری است که باید انجام دهید، زیرا در غیر اینصورت احتمال از دست دادن پول در معامله بیشتر از کسب سود است.
شما نیاز ندارید که همیشه در بازار موقعیت باز داشته باشید. زمانیکه در بازار موقعیت بازی ندارید، بررسی کنید که چرا هیچ معامله ای ندارید. اگر دلیل نداشتن معامله باز در بازار را متوجه شدید، پس درواقع یک پوزیشن باز در بازار دارید.
به عبارتی دیگر، اگر در بازار موقعیتی خوب و مطمئنی نمیبینید که با استراتژی معاملاتی شما متناسب باشد، تنها کاری که باید انجام دهید منتظر ماندن و باز نکردن معامله تا زمان مناسب است.
۴ – اندیکاتورها ابزاری در خدمت مدل و استراتژی معاملاتی شما هستند
اندیکاتورهای تحلیل تکنیکال نمیتوانند دلیل اصلی برای خرید و فروش و معامله کردن باشند. اندیکاتورها ابزاری بسیار با ارزش هستند ولی باید از آنها برای ارزیابی و تایید تصمیمات خود استفاده کنید.
هدف اصلی در تحلیل تکنیکال، رسیدن به یک توانایی برای تحلیل چارت است. یعنی یک تریدر با استفاده از پرایس اکشن، الگوها و تغییرات قیمت می تواند تصمیمات خود را بگیرد و برای تایید تصمیمات خود می تواند از اندیکاتورها استفاده نماید.
در واقع، مهمترین توانایی برای یک معامله گر، توانایی تحلیل نمودار بدون استفاده از اندیکاتورهاست. سپس می تواند سیگنال خرید و فروش احتمالی خود را با سیگنالی که از اندیکاتورها می گیرد مطابقت دهد تا به تصمیم خود اعتبار بیشتری بدهد. بنابراین می تواند اندیکاتور یا اندیکاتورهایی که بیشترین پتانسیل برای استراتژی معاملاتی او دارد را تشخیص دهد و از آن حداکثر بهره را ببرد. برای آشنایی با یکی از بهترین استراتژی های تحلیل تکنیکال پست آموزشی تجارت آفرین به نام آموزش کامل تصویری تحلیل تکنیکال را ملاحظه نمایید.
۵ – خودداری از رویکرد یک بعدی
انواع استراتژی های معاملاتی می توانند درصورتی که شرایط بازار با آنها هماهنگ باشند سودآوری به همراه داشته باشند. برای مثال اگر استراتژی شما بر مبنای معامله در روندها باشد، زمانیکه یک روند شکل می گیرد بیشترین بازدهی را خواهد داشت. در اینصورت اگر بازار روندی نباشد، سیگنال های اشتباه زیادی دریافت خواهید کرد و در نتیجه استراتژی شما به خوبی جواب نمی دهد. در چنین مواقعی یک تریدر باید یک استراتژی برای بازارهای خنثی داشته باشد که بتواند در صورت وقوع چنین بازاری از آن استفاده نماید.
بنابراین عدم موفقیت یک استراتژی در یک شرایط بخصوص در بازار، بمعنی بیهوده بودن آن استراتژی نیست. بلکه شما بعنوان یک تریدر باید برای شرایط متفاوت بازار، استراتژی های متفاوتی داشته باشید تا بتوانید از آنها سود کسب کنید.
وقتیکه یک چارچوب مناسب با استفاده از ۵ نکته بالا را در کنار استراتژی تحلیل تکنیکال قرار دهید، موفقیت در بازار آسان میشود. تنها چیزی که بعد از آن نیاز دارید عدم انحراف از این چارچوب است.
سرمایه گذاری بلند مدت در بورس
بسیاری از اساتید بورسی و کسانی که در زمینه سرمایه گذاری در بازار سرمایه دستی بر آتش دارند، به افراد مبتدی توصیه میکنند که به فکر سرمایه گذاری بلند مدت در بورس باشند و به دنبال سودهای کوتاه مدت یا نوسانگیری نباشند.
این توصیهها اگرچه به طور کلی درست است اما آنقدر به این نکته پا فشاری شده است که به غلط این تصور در بین افراد تازه وارد ایجاد شده است که هر سرمایه گذاری بلند مدتی میتواند در بورس با موفقیت همراه باشد!
در این مقاله به روش اصولی سرمایه گذاری بلند مدت در بورس خواهیم پرداخت و خواهیم دید که صرفا معامله کردن با دید بلند مدت نمیتواند ضامن کسب سود مناسب در بورس باشد. همچنین خواهیم دید اگر دید بلند مدت در بورس داشته باشیم و سهامداری را یاد بگیریم چه سودهای شیرینی در انتظار ما خواهد بود. با ما همراه باشید.
سرمایه گذاری بلند مدت در بورس به چه معنی است؟
سرمایه گذاری بلند مدت در بورس یعنی خرید سهم، نگهداری آن برای مدت زمان زیاد و فروش آن با قیمتهای بالاتر. به این ترتیب سرمایه گذار نسبت به رشد قیمت سهام خود کسب سود میکند. اینکه چه مدت باید سهم را نگه داشت تا یک سرمایه گذاری بلند مدت تلقی شود جای بحث زیادی دارد و در این باره بیشتر صحبت خواهیم کرد.
منظور از بلند مدت در بورس چیست؟
معمولا به سرمایه گذاری با دید بالای یک سال سرمایه گذاری بلند مدت گفته میشود. البته بسیاری از اساتید اعتقاد دارند سرمایه گذاریهای بالای پنج سال سرمایه گذاری بلند مدت هستند. بنده به عنوان عضو تیم آموزشی سهم شناس به شما میگویم منظور از بلند مدت در بورس 10 سال است و اگر بتوانید این افق دید سرمایهگذاری را در خود تقویت کنید آیندهی پرسودی در انتظار شما است.
سرمایه گذاری کوتاه مدت و میان مدت چیست؟
معمولا خرید سهم با دید کمتر یک سال یک سرمایه گذاری میان مدت و با دید کمتر از یک ماه کوتاه مدت تلقی میشود. البته هیچ قانونی در این زمینه وجود ندارد و این توضیحات برای این است که بدانیم وقتی درمورد سرمایه گذاری بلند مدت در بورس صحبت میکنیم حدودا منظورمان چه بازه زمانی است.
سرمایه گذاری بلند مدت در بورس بهتر است یا کوتاه مدت؟
معمولا به افرادی که تازه وارد بورس اوراق بهادار شدهاند توصیه میشود سرمایه گذاری بصورت بلند مدت برنامه ریزی شود. اما آیا در همه زمانها میتوان بدون در نظر گرفتن شرایط مختلف این نسخه واحد را برای همه افراد پیچید؟ مطمعنا خیر. به مثال زیر توجه کنید:
در تصویر زیر نمودار نماد تعدیل شده نماد وپترو را در تایم فریم ماهانه مشاهده میکنید. قیمت این سهم در مرداد 1383 حدود 1100 تومان بوده است و بعد از آن با طی کردن یک روند نزولی طولانی مدت بعد از چیزی نزدیک 14 سال، در سال 1397 به قیمتهای 300 تومان رسیده است و در طی 14 سال 75 درصد زیان نصیب سهامداران خود کرده است!
نمودار نماد وپترو از سال 1383 تا 1397
این مثال به خوبی نشان میدهد که چگونه یک سرمایه گذاری بلندمدت غیر اصولی در بورس میتواند ضرر و زیان سنگینی را برای یک سرمایه گذار به همراه داشته باشد. با این نرخ تورم که هر ساله در کشور وجود دارد، کسی که در سال 1383 سهم وپترو را خریداری کرده است و به دید بلند مدت سهامداری کرده است بعد از چند سال سرمایهاش عملا به کلی نابود شده است.
این مثال نشان میدهد سرمایهگذاری بلند مدت در بازار سرمایه هم باید بر اساس اصول صحیح سرمایه گذاری صورت بگیرد تا بتوان به بازدهی آن امیدوار بود. در ادامه به اصول اصلی سرمایه گذاری بلند مدت در بورس خواهیم پرداخت.
اصول سرمایه گذاری بلند مدت در بورس
پیش از خرید سهم برای بلند مدت سعی کنید به نکات زیر توجه کنید.
اصل اول: توجه به کلیت بازار بورس
در اولین قدم، برای یک سرمایه گذاری بلند مدت موفق در بورس باید به کلیت بازار سهام در کشور نگاه کنید. باید با دورههای چند سالهی صعود و نزول بازار بورس ایران آشنا باشید. برای مثال به نمودار شاخص کل بورس در 30 سال گذشته توجه کنید.
نمودار شاخص کل بورس در 30 سال گذشته
دورههای فراز و فرود بورس در ایران در طی این سالها به معاملات میان مدت دورههای 8 ساله تقسیم بندی میشود که از قضا ارتباط نزدیکی با دورههای 8 ساله ریاست جمهوری در ایران دارد. تصویر بالا به خوبی گویای همه چیز است و نشان میدهد که معمولا با روی کار آمدن دولتهای جدید، بازار بورس ایران موقتا در یک رکود نسبی قرار میگیرد و تقریبا دو الی سه سال بعد از آغاز کار دولتها، بورس رونق گرفته و روند صعودی خود را تا انتهای دور دوم ریاست جمهوری ادامه میدهد.
البته این موضوع ممکن است در آینده صدق نکند اما توجه به این نکات کلی میتواند دید بهتری در سرمایهگذاری بلند مدت در بورس به ما بدهد.
رابطه قیمت دلار و بورس
یکی دیگر از عوامل مهم که در حرکت کلی بازار بورس ایران تاثیر گذار است قیمت دلار است. به تصویر زیر نگاه کنید:
مقایسه بازدهی دلار و شاخص کل بورس
در تصویر بالا دقت کنید که در شهریور 1397 قیمت دلار بعد از رشد معاملات میان مدت 5 برابری خود به اوج رسیده بود، بورس ایران عملا هیچ رشدی نکرده بود (نقاط متناظر زمانی قرمز رنگ در تصویر بالا). آن تاریخ، زمان طلایی سرمایه گذاری بلند مدت در بورس بود. همان طور که میبینید دلار بعد از آن تاریخ در طی دو سال اخیر تقریبا درجا زده است ولی بورس رشد 10 برابری را تجربه کرده است.
آموزش گام به گام تحلیل بنیادی برای انتخاب سهم مناسب
برای دانلود کتاب آموزش گام به گام تحلیل بنیادی روی لینک زیر کلیک کنید.
آیا میخواهید در بورس به موفقیت برسید؟ آیا نمیدانید چگونه یک سهم را از منظر بنیادی تحلیل کنید؟ نبود منبع آموزشی مناسب در زمینه تحلیل بنیادی انگیزه ای شد تا در یک کتاب آموزشی به زبانی کاملا ساده و کاربردی، به کمک تصاویر گویا و آموزش گام به گام، روش انتخاب یک سهم را بر اساس نکات بنیادی آموزش داده ایم. قطعا این روش آموزشی را در هیچ کجا پیدا نخواهید کرد! این کتاب الکترونیکی را به تمام کسانی که می خواهند در بازار بورس به موفقیت مستمر برسند توصیه میکنیم .
در واقع رشد قیمت دلار معمولا محرک رشد بازار بورس در ایران است و همواره رشد بورس با کمی تاخیر نسبت به قیمت دلار اتفاق میافتد. این اتفاق چندین بار در طی دهههای گذشته اتفاق افتاده است و مثال بالا تنها یکی از این موارد است. بنابراین برای سرمایهگذاری بلند مدت در بورس توجه به این نکات نیز اهمیت زیادی دارد و آگاهی از این روابط میتواند تاثیر زیادی در بازدهی سرمایه گذاری افراد در بورس داشته باشد.
برای اطلاعات تکمیلی درباره رابطه بین قیمت دلار و بورس مقالات زیر را حتما مطالعه کنید.
بهترین زمان سرمایه گذاری در بورس
رابطه قیمت دلار و بورس
اما چرا باید حرکت کلی بازار را در سرمایه گذاری بلند مدت مد نظر قرار دهیم؟
علت این امر آن است که در دوره های رونق بورس، اگر انتخاب خوبی کرده باشیم سود سرشاری کسب خواهیم کرد و اگر انتخاب بدی کرده باشیم ضرر کمتری متحمل خواهیم شد. بر عکس این موضوع هم صادق است. در دوران رکود بازار اگر انتخاب بدی کرده باشیم ضرر زیادی خواهیم کرد و اگر انتخاب خوبی کرده باشیم شاید جو منفی بازار باعث شود بازدهی چندانی نداشته باشیم.
بنابراین مهمترین اصل در سرمایه گذاری بلند مدت در بورس میتواند همین نکته باشد که آیا به طور کلی بورس برای چند سال آینده محل خوبی برای سرمایه گذاری خواهد بود؟
پاسخ نگارندهی این مقاله در تاریخ انتشار این مقاله (مرداد 1399):
اگر این سوال را در ابتدای سال 1397 مطرح میکردید قطعا پاسخ بنده مثبت بود و با اطمینان بالایی آن را تایید میکردم. اما در حال حاضر باتوجه به نزدیک شدن به پایان دور دوم ریاست جمهوری دولت روحانی و همچنین رشد فزاینده بورس در دو سال اخیر، پاسخم برای دو الی سه سال آینده منفی است. این به معنی که رشد چشمگیری در دو الی سه سال آینده در بورس اتفاق نخواهد افتاد. این یک نظر و استراتژی شخصی است و نباید مبنای تصمیم گیری قرار بگیرد.
اصل دوم: استفاده از سرمایهی مازاد برای سرمایه گذاری بلند مدت
همیشه تاکید میشود پولی وارد بورس کنید که مازاد نیاز شما باشد و در بازه زمانی مشخصی به آن نیاز نداشته باشید. بسیاری مواقع بر حسب شرایط گوناگون ممکن است سهام خوبی را در قیمت مناسبی بخرید اما موقتا سهم دچار آسیب و نزول موقتی شود. این موقتی بودن نسبی است و با توجه به افق سرمایه گذاری افراد مختلف متفاوت است. برای مثال اگر شما سهمی را با دید دو ساله خریدهاید، وقفه ای دو ماهه در روند صعودی آن سهم یک وقفه موقتی تلقی خواهد شد و برای کسی که سهمی را خریده است که هفته بعد بفروشد، اگر چند روز سهم نزول کند او در تحلیل خود اشتباه کرده است و این نزول یک وقفه موقتی تلقی نمیشود!
وقتی سهام شرکتی را با دید بلند مدت انتخاب میکنید یعنی قبول دارید که تصمیم دیگری برای سرمایه خود ندارید و اگر در صورت نزول موقتی سهم مجبور نخواهید شد آن را بفروش برسانید. حال ممکن است شرایطی حاصل شود که در میان مدت و یا کوتاه مدت سهم به تارگت یا حد سود شما رسیده است، در این صورت میتوانید با سود مناسبی از بازار خارج شوید و با اطمینان خاطر و ریسک کمتر حتی در کوتاه مدت از بازار خارج شد. پس همیشه با دید درازمدت برنامه ریزی کنید و در صورت لزوم در کوتاه مدت تصمیم به فروش بگیرید.
اصل سوم: خرید سهم با ارزش ذاتی بالا
سرمایه گذاری در بورس ریسکهای مختلفی به همراه دارد. اما تمامی این خطرات و ریسکهای بالقوه معمولا در صورت بالفعل شدن تاثیر بیشتری بر روی سهامی که ارزش ذاتی کمتری دارند می گذارد. بنابراین بازهم دید دراز مدت باعث میشود که سهامهای با ارزش ذاتی بیشتر را انتخاب کنیم و از افت و خیزهای مقطعی آنها نگرانی نداشته باشیم. در این میان سهمهای بنیادی، سودده و بزرگ بازار میتوانند برای بلند مدت مناسبتر باشند.
برای بدست اوردن ارزش ذاتی سهام شرکتهای مختلف باید با تحلیل بنیادی سهام آشنا باشید.
پیشنهاد میکنم حتما مقالهی آموزش تحلیل بنیادی بورس برای مبتدیان را مطالعه کنید.
اگر حوصلهی مطالعه این مقالهها را ندارید نگران نباشید، در انتهای این مقاله سهام بلندمدتی را معرفی کردهایم.
اصل چهارم: آینده مهم است نه حال!
اصل آخر برای سرمایه گذاری بلند مدت در بازار سهام این است که باید به آیندهی شرکت نگاه کنیم نه وضعیت حال حاضر آن. اگر برگردیم به مثال وپترو که در ابتدای مقاله ذکر شد، در سال 1383 این سهم سود خوبی میساخت و یکی از بهترین سهمای بازار بود. وپترو یک شرکت سرمایه گذاری است که در واقع سهامدار شرکتهای مختلفی در بورس است.
با گذشت چند سال (بعد از سال 1384) با زیان ده شدن زیر مجموعههای این شرکت مثل شرکت کربن ایران با نماد شکربن، این سهم نیز سودسازی خود را از دست داد و قیمت سهام ان به طبع کاهش یافت. علت زیانده شدن شرکتهای زیر مجموعه وپترو (مثل شکربن) واردات محصولات این شرکتها از کشور چین با قیمت بسیار کمتر بود.
در واقع این شرکت و شرکتهای مشابه نتوانستند با کالای ارزان قیمت چینی رقابت کنند و البته نبود ساز و کاری برای حمایت از تولید داخل سبب شد شرکت کربن ایران (با نماد شکربن) و دیگر زیر مجموعههای وپترو نتوانند روی زانوی خود بایستند و زیانده شدن آنها سبب شد قیمت سهام این شرکتها در طی چندین سال به شدت نزول کند.
بنابراین باید در وهلهی اول به آینده شرکت و صنعت مورد نظر توجه کرد و ببینید چه خطراتی صنعت و شرکت مورد نظر را تهدید میکند و یا چه طرحهای توسعه در آنها وجود دارد که میتواند باعث سودآوری این شرکتها در آینده شود. در بازار سهام، آینده مورد معامله قرار میگیرد نه حال، پس برای سرمایه گذاری بلند مدت در بورس، باید وضعیت آینده شرکت و صنعت مربوطه را پیش بینی کنید.
سهمهای مناسب برای بلند مدت
وقتی میگوییم سرمایه گذاری بلند مدت در بورس بعضا گمان میکنند یک سال میشود بلند مدت! در تصویر زیر نمودار تعدیل شده نماد وسپه در تایم فریم هفتگی را مشاهده میکنید که از شهریور سال 89 تا شهریور 99 در طی 10 سال 547 برابر شده (میتونید خودتان این مطلب را بررسی کنید).
نمودار وسپه تعدیل شده در تایم فریم هفتگی
از آنجایی که شاخصهای اقتصادی در ایران با قیمت پراید سنجیده میشود، قیمت پراید در سال 89 حدود 8 میلیون تومان بوده (بازم خودتان برید ببینید). اگر پول یک پراید را صرف خرید سهام نماد وسپه میکردید الان 4 میلیارد 376 میلیون تومان سرمایه داشتید! خودتان حساب کنید الان چند تا پراید میتوانستید بخرید 😁.
اگر برای فرزانداتان میخواهید سرمایه گذاری خوبی انجام بدهید سهام شرکتهای سرمایه گذاری و هولدینگهای سودده با پرتفوی قوی را بخرید و با دید 10 ساله نگهداری کنید. هر سال سود نقدی سهم را دریافت کنید و دوباره با آن سود به سهامتان اضافه کنید و در افزایش سرمایهها شرکت کنید. مطمعن باشید ضرر نخواهید کرد.
چه سهمهایی بخریم؟
این روزها واژه “سهامداری” از یاد اهالی بازار رفته و همه “سهامباز” شدند. پیشنهاد میشود سهام شرکتهای سرمایهگذاری سودده که در دل خود گنجهای زیادی دارند را با دید 10 ساله خریداری و سهامداری کنید. تک سهم هم نشوید، سبدی از سهمهایی مثل وسپه، وتوشه، وصنا، وخارزم، تاپیکو، وصندوق، وپترو، فارس، وتوسم، وبانک، وامید، وبوعلی، پترول، وپخش، پردیس، وسبحان، وآوا، ومهان، اعتلا، وغدیر … تشکیل بدهید و با خیال راحت سهامداری کنید تا نتیجهی صبر خود را ببینید. تصویر نمودار وسپه را که در بالا آوردهایم را قاب کنید و به دیوار اتاقتان نصب کنید.
البته که خرید همین سهمها اگر باتوجه به انچه گفته شد در ابتدای دورههای رونق بورس صورت بگیرد بازدهی به مراتب بیشتری خواهید داشت و اگر در سقفها و انتهای یک دوره رشد (مثل همین برهه از تاریخ) صورت گیرد بازدهی کمتری برای شما به همراه خواهد داشت. نقشه راه به طور کامل در این مقاله بیان شد، پیشنهاد میکنم یکبار دیگر از اول ان را مطالعه کنید.
معامله گر کیست؟ بررسی تیپ های مختلف تریدر
در دنیای کنونی میتوان گفت یکی از مهمترین اصول حفظ ارزش پول، سرمایه گذاری است. از گذشته های دور، خرید و فروش از طریق مبادلات کالا به کالا وجود داشته و تا کنون به اشکال مختلفی ادامه پیداکرده است. تریدر ها در بازارهای مالی انواع مختلفی دارند. این تفاوت از روحیات مختلف آنها، مدت زمان ماندن در معامله و … نشات میگیرد. در این مقاله قرار است با انواع معامله گران آنها آشنا شویم.
ریشه کلمه معامله گر چیست؟
معامله گر در معنای لغوی به کسی گفته میشود که در هر بازاری خرید و فروش انجام میدهد. در ادبیات رایج بازار، تریدر کسی است که مدت زمان خرید و فروشهایش کوتاه است و بیشتر از فراز و فرودهای قیمت در بازار سود کسب میکند. در لغت شاید به نظر بیاید که این کار آسانی باشد، اما درواقع نیازمند تحلیل و مهارت بالا برای شناخت بازار هدف است. شناخت روند بازار در بازه های کوتاه مدت دارای ریسک فراوان در معامله میباشد.
تفاوت معامله گر با سرمایه گذار چیست؟
زمان، نقطه تفاوت میان سرمایه گذاران(investor) و معامله گران میباشد. همانطور که در ابتدا گفته شد، مدت زمان حضور تریدر در معاملات کوتاه است. معمولا زمان حضور معاملهگران در یک معامله، کوتاه مدت و یا میان مدت میباشد. سرمایهگذار دید بلندمدتی به بازار دارد. درگیر نوسانات کوتاه مدتی بازار نمیشود و میتوان گفت سنگ بنای تحلیل هایشان بنیادی یا همان فاندامنتال است. سرمایهگذاران فاندامنتالیست، معتقدند که قیمت یک سهم در هر نقطهای هم که باشد، درنهایت به آن قیمت ارزش ذاتی خود میرسد. بنابراین یکی از تحلیل های سرمایهگذاران، بررسی ارزش ذاتی سهام (NAV) میباشد. درصورتیکه قیمت لحظهای یک سهم از قیمت ارزش ذاتی کمتر باشد، آن سهم ارزنده میباشد.
تفاوت معامله گر حرفهای با مبتدی چیست؟
کنترل هیجانات و عواطف
مدیریت سرمایه و ریسک
تعیین حدضرر
به روز نگه داشتن دانش
داشتن استراتژی معاملاتی
جلوگیری از طمع و وحشت
معامله گران مشهور دنیا چه کسانیاند؟
مارک داگلاس (Mark Douglas)
ری دالیو (Ray Dalio)
جسی لیورمور (Jesse Lauriston Livermore)
انواع تیپ شخصیتی معامله گران
هر یک از ما انسانها گاهی با ترس، گاهی وحشت، گاهی هم دچار طمع و غرور میشویم، لجاجت میکنیم و با یکدندگی کار خود را توجیه میکنیم یا سهمی که از آن سود خوبی گرفتهایم را بهعنوان معشوقه خود انتخاب میکنیم. گاهی اوقات هم تمام این کارها را باهم انجام میدهیم.
1- تیپ شخصیتی معامله گران حریص در بورس
اکثر متخصصان همعقیدهاند که حرص و طمع نمیتواند پیشوای خوبی در سرمایه گذاری باشد. در بین بزرگان بورس مشهور است که طمع مغز را میخورد. از این بابت که حرص باعث به وجود آمدن تمنای بیشازحد برای کسب سود میشود، افراد حریص در بورس بیشتر گرفتار کلاهبرداران میشوند و یا در تلههای امیدهای پوچ میافتند. حرص یکی از قویترین و شدیدترین هیجانات هست و توانایی این را دارد تا معامله گر را به جلو سوق دهد. پس بههیچعنوان جای تعجب ندارد اگر هیجانات بتوانند بهراحتی جای خود را بافهم و شعور سرمایه گذار عوض کنند.
2- تیپ شخصیتی معامله گران قماربازان در بورس
قماربازی از چهرههای پرخطر طمعکاری هست و بسیار اعتیادآور است. قمارباز همیشه بیشتر میخواهد و هیچ زمان به کم راضی نمیشود؛ و آنقدر دنبال سود های متوالی میرود که آخر به بیراهه میافتد. پاراسلسوس طبیب و فیلسوف سوئیسی جمله زیبایی دارد که میگوید «داروی بیشازحد میشود سم» یعنی سود بردن خوب و بسیار لذت بخش است، اما با زیادهروی کردن خطرناک میشود. روانشناسان بر این باورند که کسب سود در بورس حالتی در مغز پدید میآورد که با حالات مصرف مواد مخدر برابری میکند و با بالا رفتن پرتفوی شخص میتواند حتی به او حالت نئشگی بدهد که تلاش برای تکرار آن موجب اعتیاد میشود و طی آنهمه ریسکها را فراموش میکند.
3-تیپ شخصیتی معامله گران خودبزرگبینها در بورس
خودبزرگبین یا متکبر خود را مهم و بااهمیت میپندارد؛ و بهطور غلوآمیزی احساس لیاقت میکند، وی تصور میکند بر همهچیز و همهکس احاطه دارد. معمولاً انسانهای متکبر از جنایت هم هیچ ابایی ندارند و غالباً از کرده خویش پشیمان نیستند. اعتیاد بعضی از بانکداران، به بزرگبینی که خود ناشی از اعتباری است که به سبب موقعیت شغلی خود دارند همیشه پیامدهای ناگواری را رقمزده است. بهطور مثال در کتاب از طمع تا وحشت جسیکا شوارترز به نیک لیسون اشاره میکند که با قماربازیهای خود بانک معتبر و باسابقه بارینگر لندن را نابود کرد و حتی باعث نوسان قیمت پوند بر سایر ارزها شد. شاید خود شما هم تابهحال به این فکر کرده باشید که از همه بیشتر میدانید و با فلان روش میتوانید بازار را شکست دهید و یا از همه کانالهای سیگنال دهی آگاهتر باشید.
4-تیپ شخصیتی معامله گران تقلیدگران در بورس
تیپ چهارم مورد معرفی ما تقلیدگران میباشند که بهوفور در بازارها دیده میشوند. این دسته از افراد به دنبال کردن روندها مشغولاند. حرکتهای گله ای جریانی فراگیر و اکثراً ناخودآگاه است، اینگونه رفتار به دوران (دگردیسی) یا دوران تکامل انسانها برمیگردد. در آن زمان اجداد پیشین ما بر این عقیده بودهاند که هر که با گروه باشد در امان است. اگر وی در وسط گله باشد تضمین زنده ماندن او بیشتر است. چون شکارچیان به دنبال کسانی میگردند که از گله جاماندهاند. درصورتیکه حس تعلق به جمع نکنیم دچار ترس و تردید میشویم اما نکته قابلتوجه این است، کسی که همیشه به دنبال گروه در حال حرکت است باید این را بداند که اگر گروه از پرتگاه سقوط کند، او نیز همانند آنان سقوط میکند. مزیت راه افتادن دنبال دیگران این است که دیگر نیازی به فکر کردن ندارد و بهراحتی میتواند از زیر بار مسئولیتش شانه خالی کند. درنتیجه هیچ زمان به اشتباهات معامله گری خود پی نمیبرد و نمیتواند مسائل جزئی بازار را تحلیل کند. در آخر هم هر نتیجهای رخ دهد آن را از چشم گروه میبیند. اینگونه افراد گاها در زندگی اجتماعی خود هم ثبات شخصیتی ندارند.
5- تیپ شخصیتی معامله گران شتاب زدگان در بورس
این تیپ شخصیتی که شتاب زدگان نام دارند. ممکن است بسیار اعصابشان ضعیف شود و کار کردن در بورس و اوراق بهادار مبدل به سوهان روحشان شود. بهطور مثال ممکن است بازار پنج درصد بریزد و در این میان سهم هایی که در پرتفوی اند صف فروش شوند و گاهی این ریزش ظرف چند روز آینده جبران میشوند؛ اما همیشه نه تعداد زیادی از سهامداران خورد توان دیدن این روزها را ندارند و سهام پر نوسان خود را از پرتفوی خارج میکنند و البته چند روز بعد پشیمان میشوند. به همین سبب است که مشاوران و افراد باتجربه در بورس همیشه سهام داری در درازمدت را پیشنهاد میکنند و توصیه آنان این است که از سهام های بنیادی استفاده شود و سرمایه بورسی خود را بین صنایع مختلف و نقاط جغرافیایی مختلف تقسیم کنند. تفکر و استراتژی پشت این قضیه این است که صبر در بورس پسندیده هست و درنهایت سهام دار صبور به پاداش مناسبی میرسد.
6-تیپ شخصیتی تریدر های وحشت زده در بورس
در بازار بورس بازههای زمانی وجود دارد که حتی باعث به جوش آوردن خون خبرهترین افراد صبور هم میشود؛ آن زمان که وحشت بازار را فراگیرد که متأسفانه این پدیده نادری هم نیست پایبندی به استراتژی شخصی خود بسیار مشکل میشود. این نکته را باید به یاد داشت که نوسان همیشه ذات بازار بورس بوده است. چارلز کیندل برگر اقتصاددان و تاریخشناس مسائل اقتصادی ثابت کرده است که تاریخ در بورس اکثراً تکرار میشود. اکثراً ماجرا با یک خبر مثبت و یا یک دستاوردی جدید شروع میشود و بعد جو سرخوشی راه میافتد و همه را فرامیگیرد و قیمتهای سهام بورس سر به فلک میکشد. حباب بزرگ و بزرگتر میشود و ادامه دارد تا جایی که اولین تردیدها مطرح میشود که اینچنین چیزی امکان وقوع ندارد. از آن پس وحشت دامن همه را میگیرد و درنهایت منجر به سقوط میشود.
7- تیپ شخصیتی معامله گران عاشق در بورس
همه ما میدانیم که عشق انسان را کور و کر میکند. عاشق به خاطر غلبه احساسات و هیجانات ضعفهای معشوق خود را نمیبیند. گاها بهطور عمد آنها را جدی نمیگیرد و از آنها چشمپوشی میکند. این روابط مربوط به روابط انسانی میشود، اما در دنیای سرمایه گذاری هم وارد میشوند. همانگونه که عشقهای رمانتیک موقتی و گذراست و در بیشتر اوقات ناراحتی و حال خرابی در پی آن میآورد، در بورس و بازار سرمایه نیز عیناً همین است. و بسیار گران تمام میشود. بهطور مثال شخصی درگذشته سهام شرکت x را داشته و از او سود خوبی گرفته است و حال دوباره درصدد خرید سهم است. اما این بار عاشق این سهم شده است و خطر اینجاست که این دفعه به معشوق خود اجازه میدهد تمام یا بخش بزرگی از پرتفوی را در اختیار بگیرد.
طراحی سیستم معاملاتی مناسب
طراحی سیستم معاملاتی مناسب شاید یکی از بزرگترین دغدغه های سرمایه گذاران در بازار سرمایه به حساب آید و نکته جالب این است که بسیاری از سرمایه گذاران اصلا به این موضوع توجهی ندارند و شاید یکی از دلایل از دست دادن سرمایه در بورس صرفا به همین موضوع ختم شود.
یکی از الزامات معامله گری در بازار سرمایه اینه که شخص معامله گر دارای یک سیستم معاملاتی مناسب و مکتوب در بازار باشه و بر اساس اون سیستم معاملاتی، معاملاتش رو تنظیم کنه. عدم طراحی سیستم معاملاتی مناسب در بازار شبیه اینه که بدون اینکه شنا بلد باشید برید در یه جای عمیق شنا کنید. در این حالت احتمال از بین رفتن تقریبا 100% هست. در بازارهای مالی هم سرمایه گذار بدون طراحی یک سیستم معاملاتی مناسب قادر به حفظ سرمایش تو بازار نیست و هیجان بازار هم طوریه که ممکنه کل سرمایش رو به راحتی از دست بده. سیستم معاملاتی میتونه به کار سرمایه گذار نظم بده و جلوی هر عامل منفی اثرگذار در روحیه سرمایه گذار رو بگیره و به همین جهت معامله گر میتونه بدون استرس و هیجان تو بازار معامله کنه و در واقع با پیش آمدن هر وضعیتی بدونه که قدم بعدی چیه و باید چیکار کنه. پس طراحی سیستم معاملاتی به عنوان یک نیاز است و برای هر سرمایه گذاری لازم و ضروری می باشد.
مراحل طراحی سیستم معاملاتی
مرحله اول: بازه زمانی خاص خود را انتخاب کنید.
اولین مرحله در طراحی سیستم معاملاتی انتخاب بازه زمانی برای معامله است. بازه زمانی به کار رفته در نرم افزارهای تحلیل تکنیکال بین 15دقیقه تا 1 ماه هست و هر معاملهگری هم میتونه بستگی به تجربهای که تو بازار داره و یا جنس معاملاتش (اینکه معامله گر ترجیح نمیده کوتاه مدت، میان مدت و یا بلند مدت معامله کنه)، یکی از بازههای زمانی رو به دلخواه انتخاب کنه. به عنوان مثال تحلیلگری که رو نمودارهای هفتگی کار میکنه نمیتونه طول مدت سرمایه گذاریش رو یک ماهه در نظر بگیره و کوتاه مدت معامله کنه و به همین دلیل هم نیاز نیست که هر روز بره سایت های بورسی رو چک کنه و ببینه قیمت سهمش چنده و بازار در مورد اون سهم چی میگه. پس اولین قدم اینه که شخص بازه زمانی سرمایه گذاری رو تعیین کنه.
مرحله دوم: روند را تشخیص دهید و از آن تایید بگیرید.
مرحله دوم در طراحی سیستم معاملاتی مناسب تشخیص شروع روند است. به نظر من تشخیص شروع یک روند کار نسبتا سختیه و صرفا با ابزارهایی که برای تحلیل تکنیکال استفاده میشه نمیشه شروع روند رو حدس زد. البته تو بحث امواج الیوت و شمارش موج ها میشه انتهای موج 5 رو همراه با مشاهده واگرایی ها تشخیص داد ولی ممکنه خطاهایی هم داشته باشه و از طرفی زمان زیادی هم برای شروع روند صرف بشه. پس بهتره که با همون شرایط رایجی که در خصوص تشکیل روند در بازار وجود داره (در روند صعودی: سقف ها بالاتر و کف ها بالاتر و در روند نزولی: سقف ها پایین تر و کف ها پایین تر) شروع روند رو حدس بزنیم. بزارید یه نکته رو در خصوص روند بگم. در کل دیدگاه معامله گرا مبنی بر اینکه یه روند غالب در بازار وجود داره موجب ایجاد نظم در معاملات میشه و همین هم موجب معاملات موفقتری در بازار می شه و در نهایت هم از معاملات هیجانی و استرس زا هم دوریم. البته در تشخیص شروع روند ممکنه قیمت ها بالاتر بره ولی روند تایید میشه و آدم با خیال راحت تری میتونه سهم رو بخره چون تشخیص یک روند شروع کار هست و بعد از اون باید قدم های بعدی برداشته بشه.
مرحله سوم: نسبت ریسک و ریوارد خود را تعیین کنید:
مرحله سوم در طراحی سیستم معاملاتی مناسب تعیین R/R درمعاملات است در مبحث ریسک به ریوارد توضیح دادیم که سرمایه گذار با چه نسبتی از حد سود و ضرر قادره یه معامله موفق در بازار داشته باشه. در بحث طراحی سیستم های معاملاتی هم باید میزان ریسک معامله ای که قراره توش بریم رو تعیین کنیم. حالا این میزان ریسک میتونه درصدی از حجم پول سرمایه گذاری باشه (دیدگاه عامیانه در بین سرمایه گذاران در خصوص تعیین میزان ریسک) و یا بر مبنای تحلیل تکنیکال و تعیین نسبت R/R باشه. به عبارت دیگه سرمایه گذار باید بدونه که با رسیدن به حد ضرر، قراره چه تصمیمی برای سرمایه گذاری بگیره و این موضوع رو از قبل به صورت مکتوب داشته باشه.
مرحله چهارم: مقدار سرمایه ای که قصد ورود به سهم را دارید تعیین کنید:
چهارمین مرحله در طراحی سیستم معاملاتی مناسب تعیین مقدار سرمایه لازم برای ورود به سهم است. در این مرحله لازمه تعیین کنیم که چه میزان سرمایه ای رو باید وارد سهم کنیم و از خودمون بپرسیم که قراره خرید رو یکباره انجام بدیم و یا برای اون هم برنامه ریزی داشته باشیم. یعنی خرید پله ای با معیار های موجود داشته باشیم و یا از روش های دیگه ای استفاده کنیم. یه نکته رو در این خصوص بهتون یادآور میشم که در خرید پله ای حتما پتانسیل های سهم رو هم مد نظر داشته باشید و بعد از اون میانگین قیمت خرید خودتون رو کاهش بدید. چون حس زیان گریزی موجب میشه که چون دوست ندارید زیان شناسایی کنید دست به خریدهای مجدد میزنید در صورتی که اون سهم اصلا سهم خوبی نیست و حساسیت بی مورد رو اون سهم دارید.
مرحله پنجم: نقاط ورود و خروجتان را مشخص کنید.
بعد از اینکه چهار مرحله اول رو با موفقیت پشت سر گذاشتید باید قادر به تشخیص محدوده مناسب برای ورود به سهم باشین. عموما افرادی که درگیر بازارند نقاط ورود به سهم رو با اندیکاتورها تعیین میکنند هر کسی هم به نوع خودش از یه ابزاری استفاده میکنه و به همین دلیل هم عموما فصل مشترکی بین همه سرمایه گذارا در تعیین نقطه ورود مناسب وجود نداره. به نظر من تعیین یه نقطه مناسب برای خرید سهم نباید صرفا با این روش صورت باشه و معامله گر در کنار این ابزارها باید روند حرکتی سهم و رفتار خریدارا و فروشنده ها رو هم در نظر گرفته و سپس تاییدی برای خرید سهم بگیره. اینجاست که میشه یک نقطه بهینه برای خرید سهم رو تشخیص داد. برای تعیین قیمت فروش هم میتونیم از مقاومت های استاتیک و داینامیک تو بازار استفاده کنیم. یعنی هر زمانی با یه مقاومت رو به رو هستیم ببینیم شرایط عرضه سهم توسط فروشندگان به چه صورت هست و سپس تصمیم درست رو بگیریم. عده ای هم هستند که در این شرایط خروج پله ای رو در نظر میگیرند تا بتونن حداکثر سود رو ببرند و از طرفی ریسک خودشون رو هم کاهش بدن و عده ای هم از تریل کردن استفاده میکنند.
مرحله ششم: از سیستمتان استفاده کنید و با آزمون و خطا کارایی آن را افزایش دهید.
آخرین مرحله از طراحی یک سیستم معاملاتی تست سیستم می باشد. در این مرحله عملیات سیستم رو مکتوب کنین و طبق اصول و ضوابطی که تعیین کردید جلو برید و هیچ وقت سعی نکنید اصول رو زیر پا بگذارید. سیستم معاملاتی که طراحی کردین رو چند بار تست کنید و هر بار سعی کنید که اون رو بهینه کرده و کارایی رو بالا ببرین. برای تست سریع تر هم میتونید از دیتاهای چند ماه گذشته استفاده کنید و فکر کنید که به صورت واقعی دارید معامله انجام میدین. به همین ترتیب قادرید سیستمی که طراحی کردید رو جلوتر تست بگیرید و مشکلاتی که داره رو تشخیص بدین و سیستم معاملاتیتون رو تقویت کنید.
ثبت معاملات ضامن داشتن یک سیستم معاملاتی خوب
خب تا به اینجای کار توضیح دادیم که چگونه باید یک سیستم معاملاتی خوب را طراحی کنیم و ملزومات داشتن یک سیستم معاملاتی خوب چیست اما نکته ای که باید در نظر داشت این است که آیا صرفا داشتن یک سیستم معاملاتی کافی است یا خیر. توصیه می شود که در کنار داشتن سیستم معاملاتی مناسب حتما کار ثبت معاملات را هم دنبال کنید. نوشتن برخی از پارامترها در هنگام سرمایه گذاری کمک میکند که معاملات خود را بهتر مدیریت کنید. در زیر برخی از مواردی که نیاز به ثبت است را با هم مرور میکنیم:
دیدگاه شما