نسبت‌های اهرمی چیست؟


دانشجوی کارشناسی ارشد حسابداری
به نام خدای حسابگر ، حسابساز، حسابرس و حسابدار زمین و آسمان و هر آنچه در اوست. هم او که افتتاحیه و اختتامیه همه حسابها و کتابهاست. ترازش همیشه موزون است و موجودیهایش همیشه در فزون. مطالبات مشکوک الوصولی ندارد چه اینکه کسی از قدرت لایزال او نمی تواند بگریزد و استهلاک انباشته محاسبه نمیکند گویا که در حوزه حسابداری او چیزی بی ارزش نمی شود. به کسی مالیات نمی دهد و از کسی به ناحق چیزی نمی گیرد. نه سهامی است و نه تضامنی. هیچ شراکتی با کسی ندارد تک مالکی است و بی رقیب. هیچ تلفیق و ادغام و ترکیبی در حوزه شخصیتش تعریف شدنی نیست. حسابداری تورمی ندارد چه در نظرش ارزشها تغییر ناپذیرند. حسابداریش آنقدر خالص است که دوره مالی در آن تعریف نا شدنی و واحد پولی در آن بی معناست. شخصیتش حوزه محدودی ندارد و ازل و ابد را در بر می گیرد. تداومش یک فرضیه نیست یک فرض و حقیقتی محض است. مدیریتش حسابداری است و حسابداری اش مدیریت که بر مدار عدالت است و به مثقال و ذره هم میرسد و چیزی در آن از قلم نمی افتد. فضل و بخشش اوست که بر مدار اهمیت می چرخد و سرمایه بندگان امیدواری به اوست. و همان است که رهایی بخش آنان از حساب و کتابش خواهد بود، نسبت‌های اهرمی چیست؟ آنجا که مستجاب می گرداند دعای برترین انسانها را در حق همه عالم که
الهی عاملنا به فضلک و لا تعاملنا به عدلک

نسبت بدهی چیست؟

نسبت بدهی (استقراض) یا Debt ratio یک نسبت مالی است که میزان اهرمی بودن شرکت را اندازه گیری می‌کند. نسبت بدهی به عنوان نسبت کل بدهی به دارایی های کل بیان می شود. این نسبت به صورت اعشاری یا درصد بیان می شود. این عدد را می توان به عنوان نسبت دارایی های شرکت که توسط بدهی تامین می شود تفسیر نمود.
Debt Ratio همچنین به عنوان نسبت‌بدهی به دارایی نیز استفاده می‌شود.

نسبت بدهی چه اطلاعاتی به ما می‌دهد؟

نسبت بدهی بالاتر، نشان می دهد که شرکت اهرمی تر است، به این معنی که ریسک مالی بیشتری می تواند داشته باشد. در عین حال، اهرمی بودن یک ابزار مهم است که شرکت ها برای رشد استفاده می کنند و بسیاری از شرکت ها استفاده های پایداری را از بدهی ها می برند.
نسبت بدهی ها به طور گسترده ای در صنایع متفاوت است. این نسبت در کسب و کار با سرمایه های سنگین مانند خدمات و خطوط لوله نسبت به دیگر صنایع مانند بخش تکنولوژی دارای Debt Ratio های بسیار بالاتری هستند.

درک Debt Ratio

به عنوان مثال، اگر یک شرکت دارایی های کل 100 میلیون دلاری و بـدهی کل 30 میلیون دلاری داشته باشد، نسبــت بـدهی آن 0.3 یا ٪30 است. آیا این شرکت در وضعیت مالی بهتر از یک با نسبت بدهی 40٪ است؟ پاسخ به نوع صنعت بستگی دارد.
نسبت‌بدهی 30٪ ممکن است برای صنعت با جریان نقدی دائمی، که در آن اکثر شرکت ها بدهی کمتری دارند، بیش از حد بالا باشد. یک شرکت با Debt Ratio بالا در مقایسه با همتایانش احتمالا هزینه استقراض را برای آن شرکت بالا می‌برد و ممکن است در معرض خطر قرار بگیرد. برای مثال، صنایع سنگ شکنی، در طول تابستان 2014 با افزایش سطح بدهی ها و کاهش قیمت انرژی، با شرایط سختی روبرو شدند.
برعکس، یک سطح بـدهی 40٪ ممکن است به راحتی برای یک شرکت در بخشی مانند خدمات عمومی، قابل کنترل باشد، جایی که جریان نقدی پایدار است و نسبت بـدهی بالاتر طبیعی است.
Debt Ratio در رابطه با سایر شاخص های سلامت مالی، می تواند به سرمایه گذاران کمک کند تا سطح ریسک شرکت را تعیین کند.

فرمول نسبت بدهی

تفاوت بدهی Liability و استقراض Debt

بعضی منابع نسبت بدهی را به عنوان بدهی های کل تقسیم بر کل دارایی تعریف می کنند. این نشان دهنده ابهام خاصی بین “استقراض” و “بدهی” است که به شرایط بستگی دارد. به عنوان مثال، در نسبت بدهی به حقوق صاحبان سهام از مجموع بدهی ها (Total Liabilities) در صورت کسر استفاده می‌شود. در مورد نسبت بدهی، ارائه دهندگان داده های مالی، آن را با استفاده از تنها بدهی (وام) های بلند مدت و کوتاه مدت (از جمله حصه جاری وام بلند مدت)، صرف نظر از بدهی ها مانند حساب های قابل پرداخت، محاسبه می کنند.

مثال کاربردی از تحلیل نسبت بدهی

بیایید به چند مثال از صنایع مختلف نگاه کنیم تا نسبت بدهی را محاسبه کنیم. Starbucks Corp. (SBUX) 0 دلار در مدت کوتاه مدت و جاری بدهی بلند مدت را در ترازنامه خود برای سال مالی به پایان رساند 1 اکتبر 2017 و 3،932،600،000 دلار درآمد بلند مدت ذکر کرده است. دارایی های این شرکت 14،365،600،000 دلار بود. پس با تقسیم $ 3،932،600،000 بر $ 14،365،600،000 ، این نسبت برابر با 0.2738 و یا 27.38٪ است.
برای ارزیابی این که آیا این بالا است، ما باید مخارج سرمایه را در نظر بگیریم که به ایجاد یک شعبه از استارباکس می پردازند: فضای تجاری لیزینگ، تجدید ساختن آن به یک طرح خاص و خرید تجهیزات ویژه گران قیمت، که اکثر آنها به ندرت استفاده می شود. این شرکت همچنین باید به استخدام و آموزش کارکنان در صنعت با گردش مالی فوق العاده بالا، مطابق با مقررات ایمنی مواد غذایی و غیره برای 23،768 محل در 74 کشور. شاید 27٪ پس از همه چیز خیلی بد نیست، و در واقع Morningstar صنعت را به میزان 40٪ می دهد. نتیجه این است که استارباکس زمان آسان وام گرفتن پول دارد؛ اعتبار دهندگان معتقدند که این وضعیت در وضعیت مالی محکم است و انتظار می رود که به طور کامل به آنها پرداخت شود.

مثال از شرکت فناوری

در مورد یک شرکت فن آوری چه طور؟ برای سال مالی که به پایان نسبت‌های اهرمی چیست؟ رسید 31 دسامبر 2016، شرکت فیس بوک (FB) بخش کوتاه و فعلی بدهی های بلند مدت خود را به مبلغ 280،000،000 دلار گزارش کرد؛ بدهی بلند مدت آن 5،767،000،000 دلار بود؛ دارایی های کل آن 64،961،000،000 دلار بود. نسبت بدهی فیس بوک می تواند به عنوان ($ 280،000،000 + $ 5،767،000،000) به $ 64،961،000،000 = 0.0931 یا 9.31٪ محاسبه شود. فیس بوک در بازار اوراق قرضه شرکتی قرض نمی گیرد. این زمان کافی برای به دست آوردن سرمایه از طریق سهام است.
در نهایت، اجازه دهید نگاهی به یک شرکت مواد اولیه، شرکت ذغال سنگ قهوه ای معدن چی سنت لوئیس (ARCH). برای سال مالی که در تاریخ 31 دسامبر سال 2016 به پایان رسید، این شرکت مدت کوتاهی و فعلی بدهی بلند مدت 11،038،000 دلار، بدهی بلند مدت 351،841،000 دلار و دارایی های مجموع 2،136،597،000 دلار را به خود اختصاص داد. معادن زغال سنگ بسیار سرمایه گذار هستند، بنابراین صنایع از قدرت استفاده می کنند: نسبت بدهی به میزان 47٪ است. حتی در این رقابت، نسبت بدهی اوراق بهادار قیر (11،038،000 دلار + 351،841،000 دلار) به $ 2،136،597،000 = 16.98٪ بسیار پایینتر از حد متوسط ​​است.

نسبت بدهی ۱ یا ۱۰۰٪ چگونه تفسیر می‌شود؟


نسبت بدهی بیش از 100٪ به شما می گوید که یک شرکت بـدهی بیشتری نـسبت به دارایی دارد. در همین حال، نسبت بــدهی کمتر از 100٪ نشان می دهد که یک شرکت دارای دارایی های بیشتری نــسبت به بدهـی است.

تفاوت استقراض (Debt) و بدهی (Liability) چیست؟


به زبان ساده می‌توان گفت Debt بدهی ای است که به آن بهره تعلق می‌گیرد. مانند وام های بانکی یا اوراق بدهی.

نگاهی تازه به نسبت بدهی به حقوق صاحبان سهام

معمولا وقتی مردم کلمه «بدهی» را می شنوند، از چیزی که به ذهنشان می آید فراری هستند، چیزهایی مانند صورتحساب کارت اعتباری، نرخ بهره بالا و حتی شاید ورشکستگی. اما وقتی که کسب وکاری را اداره می کنید، بدهی به هیچ وجه بد نیست. در واقع، تحلیلگران و سرمایه گذاران از شرکت ها می خواهند که برای تأمین بودجه کسب و کار خود بصورت هوشمندانه ای از بدهی استفاده کنند.

نیما رستمی جاهد

نگاهی تازه به نسبت بدهی به حقوق صاحبان سهام

معمولاً وقتی مردم کلمه «بدهی» را می‌شنوند، از چیزی که به ذهنشان می‌آید فراری هستند، چیزهایی مانند صورتحساب کارت اعتباری، نرخ بهره بالا و حتی شاید ورشکستگی. اما وقتی که کسب‌وکاری را اداره می‌کنید، بدهی به هیچ‌وجه بد نیست. در واقع، تحلیلگران و سرمایه‌گذاران از شرکت‌ها می‌خواهند که برای تأمین بودجه کسب‌وکار خود بصورت هوشمندانه‌ای از بدهی استفاده کنند.
این جایی است که بحث نسبت بدهی به حقوق صاحبان سهام مطرح می‌شود. من با جو نایت [1]، نویسنده «ابزار HBR: نرخ بازگشت سرمایه» و یکی از بنیانگذاران و صاحب وبسایت بیزینس-لیترسی [2]، صحبت کردم تا در مورد این اصطلاح مالی و اینکه چگونه توسط کسب‌وکارها، بانکداران و سرمایه‌گذاران مورد استفاده قرار می‌گیرد، اطلاعات بیشتری کسب کنم.

نسبت بدهی به حقوق صاحبان سهام چیست؟
نایت توضیح می‌دهد: «این یک سنجش ساده برای فهمیدن میزان بدهی است که برای اداره کسب‌وکار خود استفاده کرده‌اید.» این نسبت به شما می‌گوید، به ازاء هر دلار از حقوق سرمایه‌گذاران، چقدر بدهی دارید. او می‌گوید: «این یکی از مجموعه نسبت‌ها به نام «نسبت‌های اهرمی» است که به شما امکان می‌دهد متوجه شوید یک شرکت چقدر از بدهی استفاده می‌کند.»
اجازه ندهید که کلمه «حقوق صاحبان سهام» شما را سردرگم کند. این نسبت فقط برای شرکت‌های سهامی که سهام آنها بصورت عمومی مورد معامله قرار می‌گیرد نیست. نایت می‌گوید: «هر شرکتی نسبت بدهی به حقوق صاحبان سهام دارد. هر شرکتی که می‌خواهد وام بگیرد یا با سرمایه‌گذاران تعامل داشته باشد باید به این مسئله توجه کند.»

چگونه محاسبه می‌شود؟
فهمیدن نسبت بدهی به حقوق صاحبان سهام یک محاسبه سر راست است. شما کل بدهی‌های شرکت خود را (آنچه را که به دیگران مدیون هستید) در نظر می‌گیرید و آن را بر حقوق صاحبان سهام تقسیم می‌کنید (این ارزش دفتری شرکت یا ارزش دارایی‌های آن منهای بدهی‌های آن است). هر دو این اعداد از ترازنامه شرکت شما می‌آید.
این نمونه را در نظر بگیرید. اگر کسب‌وکار شما 2،736 دلار به بدهکاران مدیون باشد و 2،457 دلار سهام و حقوق سرمایه‌گذاران باشد، نسبت بدهی به حقوق صاحبان سهام برابر 1،11 می‌شود. (توجه داشته باشید که این نسبت معمولاً به صورت درصد بیان نمی‌شود.)
حال سوال مهم این است: آیا 1.11 یک عدد «خوب» است؟ نایت می‌گوید: «ما می‌خواهیم بعضی از نسبت‌ها تا حد ممکن بالا باشند، مانند حاشیه سود. در نسبت‌های اهرمی چیست؟ چنین مواردی بالاتر همیشه بهتر است. اما در مورد نسبت بدهی به حقوق صاحبان سهام، می‌خواهید که در محدوده معقولی قرار گیرد.»
به طور کلی، اگر نسبت بدهی به حقوق صاحبان سهام شما بیش از حد بالا باشد، نشانگر این است که شرکت شما ممکن است دچار بحران مالی باشد و قادر به پرداخت بدهی‌های خود نباشد. اگر هم خیلی کم باشد، نشانه این است که شرکت شما برای تأمین اعتبار کسب‌وکار خود بیش از اندازه به سرمایه خود متکی است و این می‌تواند پرهزینه و ناکارآمد باشد. نایت هشدار می‌دهد که نسبت بدهی به حقوق صاحبان سهام بسیار کم، شرکت را در معرض ریسک تملک اهرمی [3] قرار می‌دهد.
نایت توضیح می‌دهد: «شرکت‌ها دو راه برای تأمین بودجه کسب‌وکار خود دارند. شما می‌توانید از قرض‌دهندگان وام بگیرید یا از حقوق صاحبان سهام پول برداشت کنید.» نرخ بهره وام‌های تجاری برابر با 2-4٪ (حداقل در حال حاضر) هستند، این بهره بعنوان سپر مالیاتی عمل کرده و میزان مالیات پرداختی شرکت شما را کاهش می‌دهد. این باعث می‌شود راه جذابی برای تأمین بودجه کسب‌وکار شما باشد، به ویژه هنگامی که شما آن را با بازده‌هایی که سرمایه‌گذاران از خرید سهام شرکت شما انتظار دارند، که می‌تواند 10٪ یا بالاتر باشد، مقایسه می‌کنید.
بنابراین، شما می‌خواهید به نقطه تعادل و مناسبی که متناسب با صنعت خود است برسید. نایت چند قانون سریع و دم دستی معرفی می‌کند. کسب‌وکارهای مبتنی بر فناوری و آن‌هایی که تحقیق و توسعه زیادی انجام می‌دهند، معمولاً نسبتی برابر 2 و یا پایین‌تر دارند. شرکت‌های بزرگ تولیدی و بازرگانی که سهام آن‌ها بصورت عمومی مورد معامله قرار می‌گیرد نسبتی بین 2 و 5 دارند. او توضیح می‌دهد: «نسبتی بالاتر از 5 یا 6 باعث می‌شود که سرمایه‌گذاران نگران و عصبی شوند.» در بانکداری و بسیاری از کسب‌وکارهای مبتنی بر امور مالی، غیرمعمولی نیست که این نسبت عددی برابر 10 یا حتی 20 باشد، اما این مورد، خاص این صنایع است.
در صنایع مختلف استثنائاتی نیز وجود دارد. برای مثال شرکت‌های اپل یا گوگل را در نظر بگیرید، نسبت‌های اهرمی چیست؟ هر دو آن‌ها مبالغ زیادی پول نقد دارند و عملاً هیچ بدهی ندارند. نسبت آن‌ها به احتمال زیاد کمتر از عدد 1 است، که از نظر برخی از سرمایه‌گذاران چیز خوبی نیست. نایت می‌گوید «تا حدودی به همین دلیل است که شرکت اپل شروع به خلاص شدن از پول نقد و پرداخت سود به سهامداران کرده و میزان بدهی خود را در ترازنامه در ماه گذشته اضافه کرده است.»

شرکت‌ها چگونه از آن استفاده می‌کنند؟
این محاسبه اغلب توسط بانکداران یا سرمایه‌گذارانی که تصمیم می‌گیرند که به شرکت شما پول بپردازند یا نه، انجام می‌پذیرد. این نسبت به آن‌ها کمک می‌کند تا درک کنند که شما چطور برای کسب‌وکار خود خرج می‌کنید. نایت می‌گوید «آن‌ها می‌خواهند بدانند، آیا شرکت توانایی ساختن درآمد، سود و جریان نقدی برای تأمین هزینه‌های خود را دارد؟»
اگر نسبت بدهی به حقوق صاحبان سهام بالا برود، ریسک در نظر گرفته شده هم بالا می‌رود. اگر بهره وام خود را نتوانید پرداخت کنید، بانک یا وام‌دهندگان می‌تواند شما را مجبور به ورشکستگی کند.
نایت می‌گوید: «بانكداران عاشق نسبت بدهی به حقوق صاحبان سهام هستند و از آن در كنار سایر سنجش‌هایی مانند سودآوری و جریان پول نقد استفاده می‌كنند تا در مورد دادن وام به شما تصمیم بگیرند. آن‌ها طبق تجربه می‌دانند که نسبت مناسب برای یک شرکت با اندازه معین و در یک صنعت خاص چیست. بانکداران، نسبت‌های اهرمی چیست؟ نسبت‌های مالی تمام شرکت‌هایی که با آن‌ها کار می‌کنند را کنترل می‌کنند. آن‌ها حتی ممکن است تبصره‌ای در اسناد وام قرار دهند که می‌گوید عدد وام شرکت وام‌گیرنده نمی‌تواند از حد مشخصی تجاوز کند.»
واقعیت این است که اکثر مدیران در کسب‌وکار روزانه خود احتمالاً با این ارقام در تعامل نیستند. نایت می‌گوید: «اما نسبت‌های اهرمی چیست؟ مفید است بدانید که نسبت بدهی شرکت شما چقدر است و چگونه با رقبای شما مقایسه می‌شود. این نسبت همچنین سنجشی است از تمایل مدیریت ارشد در قبال گرفتن بدهی‌های بیشتر، بنابراین شما می‌توانید حدس بزنید که آیا می‌توانید پروژه‌ای پیشنهاد کنید که نیاز به بدهی بیشتری دارد یا خیر. نسبت بالا بدان معنی است که آن‌ها به احتمال زیاد با تخصیص پول بیشتر از طریق گرفتن وام موافقت نخواهند کرد.»
همچنین این مهم است که مدیران بدانند چگونه کارشان بر نسبت بدهی به حقوق صاحبان سهام تأثیر می‌گذارد. نایت می‌گوید: «چیزهای زیادی وجود دارد که مدیران در کارهای روزمره خود انجام می‌دهند که بر این نسبت‌ها تأثیر می‌گذارند. «نحوه نسبت‌های اهرمی چیست؟ مدیریت حساب‌های پرداختنی، جریان پول نقد، حساب‌های دریافتنی و موجودی کالا، همه این‌ها در بخشی از این معادله تأثیرگذارند.
یک شرایط دیگری نیز وجود دارد که بررسی نسبت بدهی به حقوق صاحبان سهام یک شرکت، می تواند برای فرد مفید باشد. اگر به دنبال شغل یا کارفرمای جدیدی هستید، باید به این نسبت‌ها توجه کنید. آن‌ها بیانگر این مورد هستند که یک کارفرمای بالقوه از لحاظ مالی چقدر در وضعیت خوبی است و بنابراین شما برای چه مدت می‌توانید شغلی در آن شرکت داشته باشید.

چه اشتباهاتی هنگام استفاده از نسبت بدهی به حقوق صاحبان سهام مرتکب می‌شویم؟
در حالی که تنها یک راه برای انجام محاسبه وجود دارد که بسیار ساده نیز است، بحث‌های زیادی پیرامون اینکه چه مواردی را می‌توان در هر یک از ورودی‌ها معادله قرار داد وجود دارد. آنچه افراد در «بدهی‌ها» قرار میدهند می‌تواند با همدیگر متفاوت باشد. به عنوان مثال، بعضی از سرمایه‌داران بدهی‌های بدون بهره مانند حساب‌های پرداختنی و ذخیره بدهی [4] را در «بدهی‌ها» لحاظ نمی‌کنند، و برخی دیگر نیز ممکن است از بدهی‌های جاری در مقابل بدهی‌های غیر جاری استفاده کنند. بنابراین دریابید که دقیقاً شرکت شما از چه چیزهایی در محاسبه این نسبت استفاده می‌کند.
این معمول است که کسب‌وکارهای کوچکتر از بدهی خودداری کنند و بنابراین نسبت بدهی به حقوق صاحبان سهام بسیار کمی داشته باشند، چون یکی از اولین کارهایی که مالک کسب‌وکار می‌خواهد انجام دهد بیرون آمدن از زیر بار قرض است. اما این همیشه آن چیزی نیست که سرمایه‌گذاران می‌خواهند. در حقیقت، صاحبان کسب‌وکارهای کوچک و بزرگ باید از بدهی استفاده کنند زیرا این یک روش کارآمدتر برای رشد و توسعه کسب‌وکار است. این موضوع ما را به مفهوم تعادل بازمی‌گرداند. شرکت‌های خوب از ترکیب مناسبی از بدهی و حقوق صاحبان سهام استفاده می‌کنند تا کسب‌وکار خود را مدیریت کنند.

معاملات اهرمی یا مارجین ارزدیجیتال چیست؟✔ و چه ریسک هایی دارد؟

معاملات اهرمی ارزدیجیتال چیست؟

شرایط موجود در بازارهای ارز دیجیتال همیشه آرام و یکسان نیست. اگر شما به بازار ارز دیجیتالی پر نوسان علاقه‌مند هستید باید با اهرم و اصطلاحات موجود در آن آشنا باشید.

معاملات اهرمی، تکنیک هایی هستند که، شما را قادر می سازند تا صد برابر سرمایه، سود و زیان کسب کنید. از آنجایی که، اینگونه معاملات ریسک بالایی دارند توصیه ما به شما این است که توسط افراد حرفه ای انجام شود. قسمت اعظم معاملات اهرمی(مارجین) که بخش مهمی از سرفصل های دوره آموزش ارز دیجیتال آکادمی پارسیان بورس می باشد، در بازارهای مالی انجام می شود، در صرافی های خارجی و داخلی که ما آن را با نام بازار ارزدیجیتال،فارکس می شناسیم است.

استفاده از اهرم می تواند یک نیروی بلقوه به معامله بدهد. برای مثال تمام سرمایه شما عدد ۱۰ ضرب می شود، بدون اینکه به سرمایه معادل نیاز باشد. شما برای انجام یک معادله اهرمی به یک معامله گر یا مبادله نیاز دارید که، سبب افزایش اعتبار شما شود و شما بتوانید معاملات اهرمی یا لوریج دار را انجام دهید.

البته باید بدانید که اعتبار به دست آمده از این معامله ضریب دار بی قید و شرط نیست. یکی از مشکلات معاملات اهرمی در بازار ارز دیجیتال وجود خطوط قرمزی برای محدود کردن ضرر است که، بسیار بیش تر از چیزی است که یک معامله گر در این بازار در اختیار دارد.

معاملات اهرمی

اگر در مسیر معاملات اهرمی همه چیز به خوبی پیش برود، شما توانستید بدون نیاز به کاهش سرمایه، بازدهی بیشتری داشته باشید. اما اگر در مسیر درستی قرار نگرفته باشید، میزان زیان ها افزایش پیدا میکند. نکته بسیار مهم و قابل توجه که در مورد اهرم وجود دارد این است که، اهرم ارزش عملی دارد، بدین معنا که اگر در خرید خانه یا معاملات موجود در بازار فارکس، اشتباه از آن استفاده کنید کل سرمایه از بین میرود.

برای مثال می توانیم از کریپتو به عنوان یک دارایی در بازار فارکس نام ببریم، بنابراین معامله گران نیازی به اهرم برای ایجاد فرصت در زمان کوتاه نخواهد داشت. از طرفی دیگر معاملات بلند مدتی مانند بیت کوین(Bitcoin) و اتریوم(Ethereum) در مدت زمان کم دستاوردهای نجومی را ایجاد کند.

مسئله مهم که در ادامه این مقاله آکادمی پارسیان بورس به آن میپردازیم، این است که ما نمی توانیم سرمایه گذاری با هرم را برای همه مناسب بدانیم. در واقع تعداد بسیار زیادی از تریدر ها و معامله گران هستند که میخواهد سود حاصل یک معامله موفقیت آمیز را در یک شب با استفاده از اهرم نسبت‌های اهرمی چیست؟ به دست آورد، از طرف دیگر شما می توانید باx 100 یک کندل در عرض ۱۵ دقیقه به دست آورید یا از دست بدهید، و این چیزی است که ممکن است در طی یک سرمایه گذاری طولانی مدت به دست آید.

اصطلاحات موجود در معاملات اهرمی چیست؟

مارجین(Margin) چیست؟

این اصطلاح به معنی مقدار پولی است که شما در حساب معاملاتی مارجین خود قرار داده، وثقه ای را ارائه می دهد که نشان دهنده این است که صرافی مایل به تمدید اعتبار دارد.در ازای انجام این معامله، حساب ما بسته شده و توانایی خرید(buy) و فروش(sell) با آن بخش را نخواهید داشت و ارزش آن نیز با توجه به لوریج و اهرم شما، محاسبه می‌شود.

نسبت های مالی

نسبت‌های مالی مقادیر عددی هستند که با هدف به دست آوردن اطلاعات معنادار از صورت‌های مالی یک شرکت استخراج می‌شوند. اعداد استخراج‌ شده از صورت‌های مالی شرکت مانند ترازنامه، صورت سود و زیان و صورت جریان نقدینگی، در مواردی هم چون آنالیزهای مقداری و ارزیابی نقدینگی، رشد، حاشیه سود، سودآوری، نرخ بازگشت، ارزش‌گذاری و غیره استفاده می‌شوند. یکی از متداول‌ترین راه‌های تحلیل مالی، محاسبه و بررسی نسبت های مالی است. این نسبت‌ها در چندین گروه تعریف شده‌اند و هر کدام به یکی از جنبه‌های وضعیت مالی شرکت‌ها می‌پردازند. نسبت های مالی به دسته‌بندی‌های اصلی زیر تقسیم‌بندی می‌شوند:

  • نسبت‌های نقدینگی
  • نسبت‌های اهرمی و پوششی
  • نسبت‌های فعالیت
  • نسبت‌های سودآوری
  • نسبت‌های ارزش بازار

نگاهی به کاربردها و کاربران تحلیل نسبت های مالی

تحلیل نسبت‌ های مالی دو هدف اساسی را دنبال می‌کند:

پیگیری عملکرد شرکت

تعیین نسبت‌ های مالی در هر دوره و پیگیری تغییر مقادیر آن‌ها در طول دوره، با هدف کشف سرنخ‌هایی است که موجب پیشرفت موسسه می‌شوند. مثلا افزایش نرخ بدهی نسبت به دارایی می‌تواند نشان‌ دهنده‌ این باشد که شرکت تحت‌ فشار بدهی است و در نهایت آن موسسه را با خطر ورشکستگی مواجه کند.

امکان مقایسه عملکرد شرکت

مقایسه‌ نسبت های مالی با رقبای اصلی به این منظور صورت می‌گیرد که مشخص شود کدام قسمت شرکت عملکرد بهتر یا بدتری نسبت‌های اهرمی چیست؟ نسبت به میانگین صنعت مربوط به خودش دارد. مقایسه بازده دارایی بین شرکت‌ها به یک تحلیلگر یا سرمایه‌گذار کمک می‌کند تا تشخیص دهد کدام شرکت‌ها در جهت افزایش سودآوری، استفاده بهینه‌تری از دارایی‌شان داشته‌اند. استفاده‌ کنندگان نسبت های مالی به دو گروه استفاده ‌کنندگان داخلی و خارجی تقسیم می‌شوند:

  • استفاده‌ کنندگان خارجی: شامل تحلیلگران مالی، سرمایه‌گذاران خرده‌فروشی، اعتباردهندگان، رقبا، مقامات مالیاتی، مقامات نظارتی و ناظران صنعت می‌شوند.
  • استفاده‌ کنندگان داخلی: شامل مدیر تیم، کارمندان و مالکان می‌شوند.

نسبت های مالی

منظور از نسبت‌‌های نقدینگی چیست؟

نقدینگی را می‌توان این طور تعریف کرد: «میزان توانایی شرکت در بازپرداخت دیون کوتاه‌مدت خود.» بنابراین نسبت‌های نقدینگی اطلاعاتی در مورد توانایی شرکت‌ها در پرداخت دیون کوتاه‌مدت یا عمل به تعهدات کوتاه‌مدتشان فراهم می‌آورند.

نسبت‌های نقدینگی متداول شامل موارد زیر می‌شوند:

  • نسبت جاری: توانایی شرکت در پرداخت بدهی‌های کوتاه‌مدت با دارایی‌های جاری

نسبت جاری: دارایی‌های جاری/ بدهی‌های جاری

  • نسبت آنی: توانایی یک شرکت در پرداخت بدهی‌های کوتاه‌مدت خود از محل دارایی‌های نقدی

نسبت آنی (سریع) = دارایی‌های جاری – موجودی مواد و کالا / بدهی‌های جار

  • نسبت وجه نقد: توانایی شرکت در پرداخت بدهی‌های کوتاه‌مدت خود از محل وجوه نقد. این نسبت محافظه­ کارانه‌ترین نسبت نقدینگی است که حساب‌های دریافتنی نیز در آن لحاظ نمی‌شود.

نسبت وجه نقد = موجودی نقدی+ سرمایه‌گذاری‌های کوتاه‌مدت / بدهی‌های جاری

بررسی نسبت‌‌های اهرمی یا ساختار سرمایه

نسبت‌های اهرمی مقدار منابع دریافت شده از بدهی را اندازه‌گیری می‌کنند. در واقع، از نسبت‌های اهرمی برای ارزیابی سطح بدهی‌های کوتاه و بلندمدت شرکت استفاده می‌شود. نسبت‌های اهرمی شامل موارد زیر می‌شوند:

  • نسبت بدهی: توانایی یک شرکت در پرداخت بدهی‌های کوتاه و بلندمدت با کل دارایی‌های موجود

نسبت بدهی = مجموع بدهی‌ها / مجموع دارایی‌ها

  • نسبت تسهیلات به سرمایه: میزان اتکای شرکت به استقراض از بانک و حقوق صاحبان سهام برای تامین مالی خود

نسبت تسهیلات به سرمایه = مجموع تسهیلات / مجموع تسهیلات + حقوق صاحبان سهام

  • نسبت پوشش بهره: نشان‌ دهنده توان شرکت در پرداخت هزینه‌های مالی مثلا بهره وام­‌های دریافتنی از محل سود عملیاتی

نسبت پوشش بهره = سود عملیاتی/ هزینه‌های مالی

معرفی نسبت‌های فعالیت

نسبت‌های فعالیت یا کارایی ابزارهایی هستند که برای سنجش کاربرد دارایی‌های شرکت مورد استفاده قرار می‌گیرند و از طریق ارزیابی میزان فروش و تاثیر دارایی‌ها بر آن اندازه‌گیری می‌شوند. این گروه از نسبت‌ها، حجم فروش شرکت را با سرمایه‌گذاری در دارایی‌های مختلف مانند موجودی کالا، دارایی ثابت و … مقایسه کرده و میزان به‌ کارگیری موثر منابع شرکت و راندمان عملیات آن را در دوره عملیات ارزیابی می‌کنند.

  • دوره گردش موجودی کالا یا میانگین سنی کالا: دوره گردش موجودی کالا، بازه زمانی را نشان می‌دهد که در آن دفعات گردش کالا اتفاق افتاده است. گردش موجودی کالا بیانگر این است که موجودی کالا و مواد اولیه شرکت در یک بازه زمانی مشخص – مثلا یک سال مالی – چند بار به فروش رسیده و جایگزین شده است.

دوره گردش موجودی کالا = متوسط موجودی مواد و کالا *۳۶۵ / بهای تمام‌ شده کالای فروش رفته

  • دوره وصول مطالبات: نشان‌ دهنده فاصله زمانی تحویل کالا به مشتری تا دریافت وجه نقد از مشتری است. به بیان دیگر، مدت‌ زمانی است که طول می­‌کشد تا شرکت مطالبات خود را از مشتریان دریافت کند. با بررسی این نسبت درمی‌یابیم که شرکت درآمد فروش خود را در چه بازه زمانی به چرخه عملیاتی بازمی‌گرداند.
  • دوره گردش عملیات: به دوره‌ای گفته می‌شود که در طول آن، یک شرکت، مراحل خریداری مواد اولیه، تولید کالا، ارسال به دست مشتری و در نهایت دریافت وجه نقد را سپری می‌کند.

دوره گردش عملیات = دوره وصول مطالبات + دوره گردش موجودی کالا

  • گردش دارایی: این نسبت، میزان تأثیرگذاری گردش دارایی‌ها را در کسب درآمد شرکت نشان می‌دهد و بیانگر این است که چگونه دارایی‌های شرکت برای ایجاد درآمد به کار گرفته می‌شوند. با مقایسه این نسبت در دوره‌های گذشته می‌توان به این نتیجه رسید که افزایش دارایی‌ها در کسب درآمد بیشتر توسط شرکت، تأثیرگذار بوده است یا خیر.

گردش دارایی = فروش خالص / میانگین جمع دارایی­‌ها

  • گردش دارایی‌های ثابت: این نسبت، بیانگر میزان تأثیرگذاری دارایی‌های ثابت شرکت بر کسب درآمد آن است.

گردش دارایی‌های ثابت = فروش خالص / میانگین دارایی­‌های ثابت

  • دوره پرداخت بدهی‌­ها: نشان­ دهنده مدت‌ زمانی است که طول می­‌کشد تا شرکت بدهی خود را با تامین‌ کنندگان – بدهی بابت خرید مواد اولیه به‌صورت نسیه – تسویه کند.

دوره پرداخت بدهی‌­ها = متوسط حساب­‌های پرداختنی *۳۶۵ / خرید نسیه

  • نسبت گردش سرمایه جاری: سرمایه در گردش، تفاوت دارایی جاری از بدهی جاری شرکت است. این سرمایه، بخشی از خالص دارایی‌های جاری است که مستقیم یا غیرمستقیم تسهیلاتی را در چرخه تولید ایجاد می‌کند.

گردش سرمایه جاری = فروش / سرمایه در گردش

  • نسبت موجودی کالا به سرمایه در گردش: با توجه به اینکه یکی از اجزای تشکیل‌ دهنده دارایی جاری، موجودی کالا است، نسبت موجودی کالا به سرمایه در گردش نشان‌ دهنده آن است که چه مقدار از سرمایه در گردش شرکت را موجودی کالا تشکیل داده است.

موجودی کالا به سرمایه در گردش = موجودی کالا / سرمایه در گردش

منظور از نسبت‌های سودآوری چیست؟

نسبت‌های سودآوری، توانایی شرکت برای تولید درآمد مرتبط با عملکرد و سود سهام، دارایی‌های ترازنامه، هزینه‌های عملیاتی و سهام را اندازه‌گیری می‌کند. مهم‌ترین نسبت های مالی سودآوری شامل موارد زیر می‌شوند:

  • بازده دارایی‌­ها: نسبت بازده دارایی‌ها نشان‌ دهنده آن است که شرکت چگونه از منابع و دارایی تحت اختیار خود برای کسب سود بهره برده و برای سرمایه‌گذاران و اعتباردهندگان خود بازدهی ایجاد کرده است. نسبت بازده دارایی‌ها می‌تواند شاخص نهایی برای ارزیابی کفایت و کارایی مدیریت شرکت باشد.

بازده دارایی = سود خالص / میانگین جمع دارایی­‌ها

  • بازده حقوق صاحبان سهام: شیوه‌ای برای اندازه‌گیری میزان سودآوری شرکت است که روش ایجاد سود با استفاده از سرمایه نسبت‌های اهرمی چیست؟ سهامداران را روشن می‌کند.

بازده حقوق صاحبان سهام = سود خالص / حقوق صاحبان سهام

  • حاشیه سود ناخالص: این نسبت، عملیات اجرایی و کسب درآمد شرکت را ارزیابی می‌کند و همچنین توانایی شرکت در کنترل بهای تمام‌ شده کالای فروش رفته را بررسی کرده و رابطه‌ بین فروش و هزینه‌های تولید کالای فروخته‌ شده نسبت‌های اهرمی چیست؟ را نشان می‌دهد.

حاشیه سود ناخالص = سود ناخالص / فروش

  • حاشیه سود عملیاتی: نسبت سود عملیاتی نشان‌ دهنده این است که هر یک ریال فروش محصولات یا خدمات چه تأثیری در سود عملیاتی شرکت دارد.

حاشیه سود عملیاتی = سود عملیاتی / فروش

  • حاشیه سود خالص: درصد حاشیه سود خالص شرکت نشان‌ دهنده این است که از هر ۱ تومان فروش شرکت چه مقدار آن به سود خالص تبدیل‌ شده است.

حاشیه سود خالص = سود خالص / فروش

آشنایی با نسبت‌های ارزش بازار

این نسبت‌ها منعکس‌ کننده نگرش سهامداران و تحلیل گران در خصوص عملکرد گذشته و پیش‌ بینی روند آتی شرکت هستند. انواع متداول نسبت‌های ارزش بازار عبارت‌اند از:

  • نسبت ارزش دفتری (P/BV): این نسبت بیانگر ارزش ثبت‌ شده خالص دارایی‌ها بر مبنای هر سهم از سهام عادی هستند.

P/B = قیمت بازار هر سهم از سهام عادی * تعداد سهام در دست سهامداران عادی / حقوق صاحبان سهام

  • نسبت قیمت به درآمد (P/E): این نسبت، دیدگاه تحلیل گران بازار سرمایه را در خصوص سودآوری آتی شرکت تعیین می‌کند و از تقسیم قیمت بازار هر سهم عادی در یک دوره زمانی خاص و سود سالانه آن به دست می‌آید.

P/E = قیمت بازار هر سهم از سهام عادی / سود هر سهم از سهام عادی

  • نسبت قیمت به فروش (P/S): این نسبت که از حاصل تقسیم ارزش بازار شرکت بر کل فروش ۱۲ ماهه ایجاد می‌شود، به شما می‌گوید برای هر یک ریال فروش سالانه چقدر هزینه می‌کنید.

P/ S = قیمت بازار هر سهم از سهام عادی / کل فروش ۱۲ ماه اخیر شرکت

  • قیمت به جریان نقدینگی (P/CF): این نسبت از توان قابل ملاحظه‌­ای برای پیش ­بینی بازده سهام برخوردار است و معمولا به‌ وسیله سرمایه‌گذاران نهادی مورد استفاده قرار می‌گیرد. نسبت قیمت به جریان نقدینگی، مواردی از قبیل استهلاک، تخفیف درآمد و مواردی از نقدینگی را که توسط کسب و کار ایجاد شده حذف می‌کند.

P/ CF = قیمت بازار هر سهم از سهام عادی / جریان نقدی هر سهم

جریان نقدی هر سهم = سود هر سهم + (استهلاک دارایی‌های مشهود و نامشهود / تعداد سهام شرکت)

  • نسبتPEG: نسبتی است که برای تعیین ارزش سود هر سهم تا زمانی که نرخ رشد سود سهام شرکت در نظر گرفته شود مورد استفاده قرار می‌گیرد. این نسبت مبتنی بر نسبت P/E است و چشم‌انداز رشد یک سهم را در نظر می­‌گیرد. محاسبه بدین شکل است که نسبت P/E را به نرخ رشد سالانه درآمد بر مبنای ارزش ۵ سال آینده تقسیم می‌کنیم. اگر نتیجه کمتر از یک باشد بیانگر آن است که بازار به‌طور کامل چشم‌اندازی در خصوص این سهم ندارد.

PEG = (قیمت بازار هر سهم از سهام عادی / سود هر سهم از سهام عادی) / نرخ رشد سالانه درآمد

محدودیت نسبت های مالی چیست؟

تحلیل نسبت‌های صورت‌های مالی به‌ طور گسترده‌ای توسط تحلیل‌گران مالی، سرمایه‌گذاران و اعتباردهندگان به کار می‌رود. در واقع این نسبت‌ها وضعیت اقتصادی واحد تجاری را در مقایسه با صورت‌های مالی به شکل بهتری انعکاس می‌دهند. از سوی دیگر، نسبت های مالی در مدل‌های پیش‌بینی به‌ طور موفقیت‌آمیزی به کار می‌روند. اما با وجود استفاده وسیع از نسبت‌ های مالی این تکنیک‌ها با برخی از محدودیت‌ها روبه‌رو هستند که تفسیرها را با پاره‌ای از ابهام مواجه می‌کنند.

نسبت های مالی

نمونه‌هایی از محدودیت‌های نسبت های مالی

  1. با توجه به اینکه نسبت‌ها بر مبنای اطلاعات تاریخی هستند، میانگینی از شرایط موجود در گذشته به شمار می‌روند.
  2. هنگامی‌ که اطلاعات بر مبنای بهای تمام‌ شده تاریخی باشند قادر به انعکاس سطح عمومی قیمت‌ها و ارزش‌های جاری نخواهند بود.
  3. از آنجایی که روش محاسبه هر نسبت استاندارد نیست، بنابراین نمی‌توان تاثیر نفوذ اطلاعات گزینش‌ شده را در محاسبات نادیده گرفت.
  4. استفاده از روش‌های مختلف حسابداری می‌تواند بر نسبت‌ها اثرگذار باشد. مثلا استفاده از روش‌ «فایفو» نتیجه‌ متفاوتی نسبت به استفاده از روش «لایفو» ایجاد می‌کند.
  5. همچنین تغییرات در اصول و برآوردهای حسابداری – مثلا تغییر از روش فایفو به لایفو – نیز در تغییر نسبت های مالی تأثیرگذار هستند. علاوه بر این، برای استفاده از اطلاعات در روندهای درازمدت، ممکن است نیازمند تبدیل اطلاعات با هدف حذف رویدادهای غیرعادی و غیرمترقبه باشیم.
  6. با توجه به تفاوت‌های موجود در ویژگی‌های عملیاتی شرکت‌های مختلف مانند خطوط تولید، روش عملیات، نحوه تامین مالی و منطقه جغرافیایی شرکت‌ها مقایسه بین شرکتی دشوار است.

به هنگام استفاده از نسبت های مالی، محتاط باشید!

اگرچه محدودیت‌های صورت‌های مالی بسیار با اهمیت هستند. اما با این حال، تحلیل نسبت‌ها از تکنیک‌های مهم تفسیر صورت‌های مالی به شمار می‌رود. زیرا نسبت‌ها نشانگر ارتباط‌هایی میان عناصر اساسی صورت‌های مالی شرکت‌ها هستند. در هر صورت، نتایج حاصل از نسبت های مالی باید با احتیاط بیشتری مورد استفاده قرار گیرند.

حسابدار نیوز Accountant News

نسبت های اهرمی یا نسبت های توان مالی بلند مدت

1. نسبت بدهی = ( مجموع دارئی ها – مجموع حقوق صاحبان سهام )/مجموع دارئی ها

2. نسبت بدهی به حقوق صاحبان سهام یا نسبت مالکانه = مجموع بدهی /مجموع حقوق صاحبان سهام

3. نسبت بدهی های بلند مدت = بدهی های بلند مدت /(مجموع حقوق صاحبان سهام + بدهی های بلند مدت )

4. نسبت دفعات پوشش هزینه بهره = EBIT ( سود قبل از بهره و مالیات) /هزینه بهره

5. نسبت پوشش نقدی هزینه بهره = EBIT + هزینه استهلاک /هزینه بهره

سود عملیاتی ( EBIT ) می باشد

دانشجوی کارشناسی ارشد حسابداری
به نام خدای حسابگر ، حسابساز، حسابرس و حسابدار زمین و آسمان و هر آنچه در اوست. هم او که افتتاحیه و اختتامیه همه حسابها و کتابهاست. ترازش همیشه موزون است و موجودیهایش همیشه در فزون. مطالبات مشکوک الوصولی ندارد چه اینکه کسی از قدرت لایزال او نمی تواند بگریزد و استهلاک انباشته محاسبه نمیکند گویا که در حوزه حسابداری او چیزی بی ارزش نمی شود. به کسی مالیات نمی دهد و نسبت‌های اهرمی چیست؟ از کسی به ناحق چیزی نمی گیرد. نه سهامی است و نه تضامنی. هیچ شراکتی با کسی ندارد تک مالکی است و بی رقیب. هیچ تلفیق و ادغام و ترکیبی در حوزه شخصیتش تعریف شدنی نیست. حسابداری تورمی ندارد چه در نظرش ارزشها تغییر ناپذیرند. حسابداریش آنقدر خالص است که دوره مالی در آن تعریف نا شدنی و واحد پولی در آن بی معناست. شخصیتش حوزه محدودی ندارد و ازل و ابد را در بر می گیرد. تداومش یک فرضیه نیست یک فرض و حقیقتی محض است. مدیریتش حسابداری است و حسابداری اش مدیریت که بر مدار عدالت است و به مثقال و ذره هم میرسد و چیزی در آن از قلم نمی افتد. فضل و بخشش اوست که بر مدار اهمیت می چرخد و سرمایه بندگان امیدواری به اوست. و همان است که رهایی بخش آنان از حساب و کتابش خواهد بود، آنجا که مستجاب می گرداند دعای برترین انسانها را در حق همه عالم که
الهی عاملنا به فضلک و لا تعاملنا به عدلک



اشتراک گذاری

دیدگاه شما

اولین دیدگاه را شما ارسال نمایید.