تجارت مدرن در بازار سهام
دنیای اقتصاد در گزارشی ترجمه شده به قلم هاوارد همیلتون به بررسی تعیین قیمت فوتبالیستها پرداخت.
در این گزارش آمده است:
مدتی پیش در تحقیقات در یک نشست تخصصی ناگهان به یک تز جذاب در زمینه عناصر بحثبرانگیز تجارت مدرن فوتبال برخوردم: بازار ترانسفر بازیکنان. یکی از دانشجویان کارشناسی ارشد اقتصاد در دانشگاه آراسموس در شهر روتردام هلند تحقیقاتی کرده است که به بررسی و درک پرداختهای ترانسفر در یک بازار تخصصی و منحصربهفرد میپردازد که در آن ارزش این پرداختها براساس ویژگیهای دارایی، چارچوب معامله یا هر دو مورد تعیین میشوند. از نظر وی آزمایشگاه مناسب مطالعه این نظریه، لیگ برتر انگلستان است که ویژگیهای دارایی به مثابه سنجش عملکرد بازیکنان است و چارچوبهای معامله نیز رفتارهای خرید و فروش باشگاهها را نشان میدهد.
دو بخش مهم در تز وی وجود دارد: بحث در مورد بازار ترانسفر در فوتبال و نیز تحلیل ارزش بازیکنان در لیگ برتر انگلستان. وی عواملی را که یک بازار ترانسفر با آن کار میکند، چنین عنوان کرده است: «تعادل رقابت، مدل تجاری سنتی باید مبتنی بر حضور تماشاگران باشد، ساختارهای مقرراتی و اکتساب بازیکن و فرآیند فروش که شامل نقش کارگزاران است.» این بخشی از این تز بود که پیشزمینهای برای نیمی دیگر از این پژوهش است. به نظر میرسد دو مکتب فکری در این خصوص وجود داشته است و دو اقتصاددان در دهه 1950 و 1960 میلادی نخستین کسانی بودند که رفتارهای اقتصادی تیمهای ورزشی، مانند فوتبال را مطالعه کردند. اقتصاددانی به نام روتنبرگ اعلام کرد که توزیع نابرابر استعداد برای وجود پیشبینیناپذیری درآمدهای ورزشی لازم است و مالکان تیمهای ورزشی انگیزه لازم را برای بیشینه کردن سود دارند؛ ایدهای که موجب میشود یک مالک، تیمی را بخرد و ربطی به هیجان مالکیت ورزشی یک تیم ندارد. اقتصاددان دیگری به نام اسلون مخالف این امر است و معتقد است مالکان تیمهای ورزشی میتوانند و اغلب هم مالکیت تیم را بهدلیل لذت و نفس کار انجام میدهند و به بیشتر کردن پیروزیها یا مطلوبیتهای خود (از جمله موفقیت در میدان بازی و گلزنی) فکر میکنند، حتی اگر این به آن معنا باشد که این تیم ورزشی برای وی مقادیر زیادی بدهی بر جای بگذارد. دلالتهای این ادعا این است که باشگاههای فوتبال از نظر مالی به صورت کارآمد اداره نمیشوند و به همین دلیل ترانسفر بازیکنان نیز احتمالا ناکارآمد خواهد بود.
بخش دیگر این بررسی به تحلیل پرداختهای ترانسفر انجام شده در سالهای 2008 تا 2009 و 2009 تا 2010 در فصلهای لیگ برتر انگلستان میپردازد. دو هدف مهم در این راه برای تحقیقات وجود دارند: ارزیابی مدلهایی که رفتار خرید و فروش را توصیف میکنند و دوم تحقیق در مورد اهمیت عملکرد و متغیرهای مفهومی در زمینه پرداختهای ترانسفر. مدل نخست به رویکرد چانهزنی توجه دارد که طبق آن، ارزش یک بازیکن از دید خریدار و فروشنده تعیین میشود، یک الگوریتم نظریه بازیها بهکار گرفته میشود و این مدل با تحلیل رگرسیونی آزمون میشود.
مدل دوم یک رویکرد غیر چانهزنی را نشان میدهد که ارزش تمام بازیکنان و نه فقط آنهایی که ترانسفر میشوند را در نظر میگیرد و نهادههای زیر را لحاظ میکند: استعداد ذاتی، آموزش- توسعه و جریان درآمدهای اضافی. تحقیق در مورد متغیرهای مهم، جذابترین و چالشبرانگیزترین بخش کار محسوب میشود. تحقیقات انجام شده بهرغم محدودیتهایی که دسترسی به اطلاعات داشتهاند، برخی متغیرها را مورد توجه قرار دادهاند که برخی از آنها معنادار بوده است.
مهمترین نتایج حاصل از این تحقیقات این بود که متغیرهای زیر، بزرگترین عوامل تاثیرگذار در ارزش ترانسفر بودند: بازیهای انجام داده در فصل قبل، گلهای به ثمر رسانده، تجارت مدرن در بازار سهام سن (تا سال مشخصی که به اوج میرسد، معمولا اواخر دهه بین 20 تا 30 سالگی)، انتقال داخلی، اندازه باشگاه خریداری کننده که با اندازه استادیوم آن مدلسازی شده است، مشارکت باشگاه خریدار در رقابتهای باشگاهی قارهای. تاثیر اندازه بزرگی باشگاه خریداریکننده بازیکن، در پرداختهای ترانسفر، شرح میدهد چرا باشگاههای بزرگتر که در لیگ قهرمانان اروپا شرکت میکنند، مبلغ بالاتری به بازیکنان میپردازند. وی رفتار را بهعنوان یک حالت ریسک گریزی باشگاهها نشان میدهد که ممکن است به معنی اجتناب باشگاهها از این امر باشد که چنین کاری را انجام میدهند تا بازیکنی را بخرند و از رسیدن وی به حریف جلوگیری کنند. در نهایت با تمام آنچه گفته شد به نظر میرسد ارزیابی یک بازیکن بسیار بسیار دشوار باشد. گام بعدی نیز یافتن ناکارآمدیهای موجود در بازار خواهد بود.
جرقههای تجارت مدرن کشاورزی در مازندران
اشکان جهانآرای - ساری-خبرنگار: مازندران یکی از استانهای صدرنشین جدول تولیدات باغی و کشاورزی در کشور است. طبق آمارها این استان در تولید دستکم ۱۰ محصول کشاورزی و باغی رتبه نخست کشور را در اختیار دارد، به همین دلیل قطب تولید مواد تجارت مدرن در بازار سهام تجارت مدرن در بازار سهام غذایی به حساب میآید.
در این استان علاوه بر ۲۲۰ هزار هکتار شالیزار که هر سال زیر کشت میرود، ۱۲۰ هزار هکتار باغ نیز وجود دارد که مجموع حجم تولیدات عرصههای باغی و کشاورزی استان را به حدود ۸ میلیون تن در سال میرساند. این تولیدات ارزشمند در بسیاری از موارد به دلیل ضعف در بازاریابی و عرضه، همچنین نبود زیرساختهای مناسب برای نگهداری، بستهبندی و برقراری ارتباط با بازارهای خارجی، اثرگذاری اقتصادی واقعی و مورد انتظار را ندارند.
تاکنون گامهایی برای صادرات محصولات تولیدی مازندران به کشورهای همسایه برداشته شده و نتایجی نیز به دست آمده است، اما این روند از یک سو نتوانست مستمر باشد و از سوی دیگر به دلیل مشکلات متعدد مانند مسائل اداری، حمایت نشدن از صادرکنندگان، ضعف زیرساختها و مواردی مانند بستهبندی و نوع محصول توجه مشتریان خارجی را جلب نکرد. به همین دلیل هر سال بخش مهمی از تولیدات باغی مازندران دور ریخته میشود یا به دلیل افت کیفیت به علت نگهداری نادرست، چند روز پس از برداشت، با قیمتی کمتر در دسترس مصرفکننده قرار میگیرد.
- نگاه ویژه به تجارت مدرن در بازار سهام یک پروژه
حلقه مفقوده مدیریت بازار میوه در زنجیره کامل تولید به مصرف، از مزرعه تا بازار داخلی و خارجی در مازندران، مجموعهای به روز برای انجام تمام امور مربوط به خرید، حملونقل، نگهداری، بستهبندی، بازاریابی و فروش محصولات تولید شده این استان است؛ مجموعهای که استاندار مازندران میگوید به زودی در جویبار با سرمایهگذاری کامل بخش خصوصی به بهرهبرداری میرسد.
به گفته «احمد حسینزادگان» پایانه صادراتی «روماک» که توسط یک سرمایهگذار مازندرانی مراحل پایانی ساخت را میگذراند، همان مجموعهای است که مشکل برندسازی محصولات کشاورزی را برطرف میکند و سبب ایجاد ارزش صادراتی محصولات تولیدی استان میشود. این مجموعه بزرگ اقتصادی یکی از مدرنترین پایانههای محصولات کشاورزی در خاورمیانه محسوب میشود. تا جایی که برخی از تجهیزات آن را هیچ مجموعه مشابهی در خاورمیانه در اختیار ندارد. اهمیت این مجموعه برای اقتصاد کشاورزی مازندران و شمال ایران آنقدر زیاد است که بسیاری از مسئولان در انتظار بهرهبرداری از آن هستند.
چند روز پیش نیز رئیس و اعضای کمیسیون کشاورزی مجلس در محل این پروژه حضور یافتند و از این پایانه صادراتی و لجستیکی دیدن کردند. عضو هیات رئیسه این کمیسیون با اشاره به سرمایهگذاری قابل توجهی که توسط بخش خصوصی برای ایجاد این مجموعه انجام شده، معتقد است؛ روماک میتواند به اصلیترین مرکز تهیه و عرضه محصولات کشاورزی و باغی منطقه تبدیل شود و سهم کشاورزی ایران در بازارهای پرمصرف منطقه را افزایش دهد. «علی ابراهیمی» دلیل دور ماندن ایران از بازارهای پرمصرف کشورهای همسایه مانند روسیه را ناتوانی در تامین مداوم محصولات مورد نیاز این بازارها و عرضه محصول با کیفیت میداند.
وی بر این باور است که چنین سرمایهگذاریهایی میتواند این ضعف مشهود کشور را برطرف کند. از ساز و کار در حال انجام پروژه اینطور بر میآید که ادعاهای مسئولان در مورد این مجموعه درست است؛ مجموعهای که به گفته موسس و سرمایهگذار آن پس از ۱۲ سال پژوهش و مطالعه گسترده روی شیوههای نوین تهیه، نگهداری، حملونقل، بستهبندی، بازاریابی و عرضه میوه و محصولات کشاورزی و گوشتی از حدود ۲ سال پیش وارد فاز اجرا شد و اکنون مراحل پایانی فاز نخست آن در حال انجام است.
- پیشنیازهای رونق کشاورزی
«خلیل قلیزاده» سرمایهگذار اهل آمل است که نزدیک به ۳ دهه در عرصه بازرگانی محصولات کشاورزی فعالیت میکند. وی پس از چندین سال فعالیت در بازار محصولات کشاورزی، تصمیم گرفت که وارد فرایند مدرن تولید و عرضه این محصولات شود. این سرمایهگذار معتقد است؛ مازندران با اینکه در تولید به مرحله بالایی رسیده، در بازرگانی حتی با صرف هزینههای زیاد، ضعفهای زیادی دارد. این ادعای قلیزاده تقریبا درست است. یک نمونه از اقدامات انجام شده، خرید کانتینرهای یخچالدار برای بندر امیرآباد به منظور صادرات محصولات کشاورزی و باغی است که از چند سال پیش تاکنون عملا استفادهای از آنها نشده است.
وی معتقد است؛ این وضعیت ریشه در انجام نشدن برخی اقدامات زیرساختی و مقدماتی پیش از صادرات دارد. قلیزاده میگوید: پیش از اقداماتی مانند بازاریابی و فراهم کردن امکان حملونقل محصولات، باید به مسائلی مانند سازماندهی سیستم جمعآوری، نگهداری، بستهبندی و توزیع فکر کنیم. اینها پیشنیازهایی هستند که اگر هر یک دیده نشوند، تمام این زنجیره را با چالش مواجه خواهند کرد، در نتیجه مشتریان قید ادامه همکاری را میزنند؛ اتفاقی که بارها برای محصولات کشاورزی مازندران افتاده است.
- تفاوت تامین با تولید
این فعال اقتصادی میافزاید: مهمترین معیار برای مشتریان خارجی تامین مستمر و بهنگام محصولات مورد نیازشان است، اما در حال حاضر هیچ شرکت ایرانی وجود ندارد که بتواند تامینکننده خوبی برای مشتریان خارجی باشد؛ در حالی که ما تولیدکننده خوبی هستیم. این یعنی لزوما تمینکننده قرار نیست تولیدکننده باشد و باید مجموعهای در نقش حلقه واسط بین تولیدکننده و مصرفکننده قرار بگیرد که استانداردهای روز بازار جهانی برای تامین محصولات و سایر معیارها را رعایت کند.
مدیرعامل این مرکز لجستیک محصولات کشاورزی اظهار میکند: وقتی ۴.۵ میلیون تن مرکبات در کشور تولید میکنیم، اما باز هم شب عید برای تنظیم بازار با مشکل مواجه میشویم، یعنی زیرساخت مناسب نداریم برای تامین محصولاتی که خودمان تولیدکننده آن هستیم. به این دلیل که روی این بخش، یعنی ایجاد زیرساخت و زنجیره عرضه سرمایهگذاری نکردهایم؛ مقولهای که بخشی از تجارت مدرن کشاورزی در دنیاست.
قلیزاده به ظرفیت بسیار مناسب بازار کشورهای همسایه ایران برای عرضه برخی محصولات تولیدی مازندران اشاره میکند و میگوید: آمارهای رسمی نشان میدهند که یکپنجم واردات نارنگی دنیا به کشورهای همسایه ما سرازیر میشود. روسیه سالانه یک میلیون و ۳۰۰ هزار تجارت مدرن در بازار سهام تن پرتقال و نارنگی وارد میکند. پس این ظرفیت برای عرضه محصولات تولیدی ما و حتی افزایش تولید وجود دارد. فقط لازم است که در تجارت مدرن کشاورزی فعال باشیم و زیرساختهای لازم را ایجاد کنیم.
قلیزاده با اشاره به حضور محصولات کشورهایی از قارههای دیگر در بازار کشورهای همسایه ایران، بیان میکند: دهها هزار تن هلو در مازندران هر سال تولید میشود که چند روز پس از برداشت اگر فروخته نشود، با قیمتی بسیار پایین عرضه میشود. یعنی توان نگهداری برای عرضه در زمان مناسب را نداریم؛ در حالی که کیوی نیوزلند پاییز برداشت میشود و مرداد سال بعد در بازار کشورهای هدف در اختیار مصرفکننده قرار میگیرد. وی میگوید: اهمیت نگهداری و توجه به کاهش ضایعات در همین بخش است و این مرکز لجستیک محصولات کشاورزی با همین رویکرد فعالیت خواهد کرد.
این فعال اقتصادی با بیان اینکه ما هنوز در بخش عرضه محصولات باغی و کشاورزی خود به شیوه سنتی عمل میکنیم، بر لزوم وجود مراکز بزرگ لجستیک و تشکیل زنجیرهای سازمان یافته برای تهیه، نگهداری، بستهبندی، بازاریابی و عرضه محصولات کشاورزی تاکید میکند و تجارت مدرن در بازار سهام میافزاید: یکی از عملکردهای این مراکز در تمام دنیا، ثبات قیمت و در اختیار گرفتن روند نرخگذاری و حذف بازار واسطهای و دلالی از زنجیره عرضه است. مهمتر اینکه کشاورز با هر میزان تولیدی میتواند با این مجموعهها وارد قرارداد شود و محصول خود را برای نگهداری و بستهبندی و عرضه تحویل دهد.
قلیزاده ادامه میدهد: در ازای آن هم میتواند مبلغ دریافت کند و هم اینکه محصول به صورت امانی بدون پرداخت حق انبارداری برای مدت مشخص در انبار مجموعه بماند و پس از فروش، مبلغ محصول بر اساس قیمت واقعی پرداخت شود. مجموعه نیز در این بین سود خود را از فروش و عرضه محصول دریافت میکند.
- نخستین زنجیره سرد خاورمیانه
مدیرعامل مرکز لجستیک و پایانه صادراتی روماک به ایجاد نخستین زنجیره سرد خاورمیانه در این مجموعه اشاره و اظهار میکند: بزرگترین پروژه ایران در صنعت تبرید با ۳۱ هزار مترمربع مساحت در این مجموعه اجرا شده است که کمک میکند محصول از زمان ورود به مجموعه تا زمان تحویل به مشتری در دمایی ثابت و مشخص بماند. یکی دیگر از امکانات مرکز، قابلیت انجماد سریع میوههای دارای بافت نرم مانند توتفرنگی است که سبب میشود بتوان این میوهها را چند هفته با همان کیفیت لحظه پیش از انجماد به بازار عرضه کرد.
قلیزاده از چالشهایی که در مسیر اجرای این پروژه مهم ملی با آن مواجه شد نیز گلایه میکند و میگوید: در تمام دنیا این پروژهها را بخش دولتی اجرا میکند، اما اینجا با اینکه تمام سرمایه شخصی است، برای دریافت امتیازاتی مانند برق با مشکل مواجهیم. مسئولان استان به ویژه استاندار وعدههایی دادند که امیدوار به تحقق این وعدهها هستیم. ضمن اینکه با توجه به تردد بالای ترانزیتی این مسیر در آینده با راهاندازی مجموعه، قطعا به بهسازی و تعریض مسیر نیاز است.
- ویژگیهای منحصربهفرد
به گفته «خلیل قلیزاده» مدیرعامل مرکز لجستیک و پایانه صادراتی در دست ساخت در جویبار گفت: برای ساخت فاز نخست این پروژه تجارت مدرن در بازار سهام مهم اقتصادی که ظرفیت آمادهسازی و نگهداری و عرضه ۱۴۰ هزار تن کالا را دارد، تاکنون ۲۲۰ میلیارد تومان اعتبار صرف شده است. در فاز نخست این مجموعه قابلیت آمادهسازی ۶۰۰ کالا در ساعت وجود دارد که این آمادهسازی شامل دریافت، اسکن و جداسازی میوهها، بستهبندی و ارسال به انبار یا خروج از مجموعه میشود. با راهاندازی فازهای ۲ و ۳ روماک، توان آمادهسازی مجموعه به ۳۳۰ هزار تن خواهد رسید.
مکان ۱۱ مدل بستهبندی برای هر محصول، اسکن ۶۵ تن میوه در هر ساعت و جداسازی بر اساس وزن، اندازه و کیفیت داخل میوه توسط اسکنر، تولید ۳۰ هزار جعبه کارتنی در ساعت و ایجاد امکان رهگیری محصول عرضه شده توسط کشاورزان و مجموعههای تولیدی به صورت آنلاین بخشهای دیگری از این مجموعه لجستیکی هستند. این مجموعه صدها شغل ایجاد میکند و به گفته مدیرعامل آن، علاوه بر انگیزهسازی برای کشاورزان و باغداران شمال، مشکل کمبود یا بیشبود میوهها در مازندران و حتی استانهای همسایه را برای همیشه برطرف میکند.
امید به تغییر فاز تجارت استیل از سنتی به مدرن
تجارت سنتی استیل در ایران را می توان با استفاده از نوآوریهای تجاری و حذف واسطهها به تجارتی مدرن تبدیل نمود.
به گزارش ایسنا، بنابراعلام گروه فلز، صد در صد استیل مصرفی در ایران، وارداتی می باشد. با وجود اینکه مصرف ورق استیل در بسیاری از کالاها و ابزارهای روزمره انسان موضوعیت دارد اما میزان مصرف و تکنولوژی تولید آن به گونهای است که چند کشور محدود در جهان اقدام به تولید این کالا میکنند از این رو ایران نیز یکی از واردکنندگان این محصول تلقی می شود.
مصرف کنندگان استنلس استیل از صنایع پتروشیمی تا حتی تولیدکنندگان نوک خودکار را شامل می شود.
در روزهای نوسان قیمت دلار، قیمت ورق استیل نیز به صورت روزانه و حتی در برخی موارد ساعتی مشخص میشود. در برخی موارد نوسان قیمتی یا حتی افزایش شدید قیمتها میتواند مصرفکننده را به سمت کالای جایگزین سوق دهد. به عنوان مثال اگر قیمت این کالا از حدی بالاتر رود، برخی تولیدکنندگان ممکن است آلومینیوم یا گالوانیزه را جایگزین ورق استیل کند.
حجم واردات ورق استیل: استیل مورد استفاده در ایران اغلب در کره جنوبی، تایوان، چین و سپس کشورهای اروپایی تولید میشود، اما تحریمها سبب شد کره نیز از فهرست صادرکنندگان -البته فعلاً- خارج شود و عمده واردات این آلیاژ از چین و تایوان صورت گیرد.
فولاد ضد زنگ، با توجه به خواص و ویژگی هایی که دارد، جزو آن دسته از مواد آلیاژی بوده که در صنایع گوناگون از اهمیت فراوانی برخوردار می باشد. فولاد زنگ نزن که به آن استنلس استیل نیز گفته می شود، دارای محصولات نیمه تمام و نهایی با اشکال مختلفی چون شمش، ورق، میله، پروفیل، مفتول و لوله می باشد.
با توجه به عدم وجود شرایط، منابع و زیرساخت های لازم جهت تولید این آلیاژ در ایران، بسیاری از بازرگانان اقدام به واردات این محصول استراتژیک نموده تا هر یک با توجه به زمینه تخصصی خود و ارتباطی که با صنایع مختلف کشور دارند، سهمی در تولید داشته باشند.
در ادامه مقایسه ای نیز در خصوص واردات انواع اشکال فولادهای زنگ نزن که طی سال های ۱۳۹۵، ۹۶ و ۹۷ در ایران صورت گرفته، انجام گرفته است. (مقایسه انجام شده بر اساس جداول آماری منتشر شده از سایت گمرک ایران می باشد.)
مجموع کل واردات اشکال گوناگون فولادهای زنگ نزن در سال ۱۳۹۵ عدد دقیق ۹۷،۴۳۷،۵۹۶ کیلوگرم بوده که سهم عمده این مقدار (۸۵،۱۵۱،۳۱۲ کیلوگرم یعنی چیزی بالغ بر ۸۷ درصد) در اختیار انواع ورق به صورت کویل و شیت می باشد که در ضخامت های گوناگونی وارد کشور شده است. عمده واردات این حجم استیل از چین و تایوان صورت گرفته است.
واردات این آلیاژ در سال ۱۳۹۶ با رشدی ۱۸ درصدی به عدد ۱۱۵،۱۵۰،۳۰۲ کیلوگرم رسید که از این مقدار ۸۶.۵ درصد (یعنی ۹۹،۷۰۲،۳۴۶ کیلوگرم) متعلق به ورق بوده است.
تحت تاثیر عوامل مختلف (که بحث در مورد آن از حوصله خارج است)، واردات فولاد های ضدزنگ با کاهش چشمگیر ۳۱ درصدی نسبت به سال ۱۳۹۶، به عدد ۷۹،۳۶۶،۰۴۰ کیلوگرم در سال ۱۳۹۷ رسید که سهم انواع ورق از این مقدار چیزی در حدود ۷۰،۷۱۳،۰۲۸ (۸۹ درصد) بوده است.
با توجه به روند، احتمال بر این است که آمار واردات فولاد ضدزنگ طی سالهای ۹۸ و ۹۹ نیز نزولی بوده باشد که اظهار نظر در مورد آن پس از دسترسی به آمار دقیق گمرک امکانپذیر می باشد.
روند واردات: در حال حاضر واردات این کالا از طریق ارز نیمایی صورت میگیرد و همین امر مشکلاتی را متوجه سرمایه گذاران و وارد کنندگان می کند. مکانیزم واردات به این صورت است که فرد باید فرایندی چند هفته ای را برای ثبت سفارش در وزارت صمت طی کند و پس از آن با مراجعه به بانک کد تخصیص ارز را دریافت کند.
این تخصیص ارز بر اساس اولویت کالاها انجام می شود و گاهی تا ۲ ماه به طول می انجامد و تاجر با ریسک بالایی روبروست، چون مجبور می شود پول خود را مدام به صورت نقد در دست نگه دارد و هزینههای بالایی را متقبل شود.
این وضعیت در مورد کالاهای گران قیمت حساستر است و استنلس استیل نیز جزو آن دسته محصولاتی است که از قیمت بسیار بالایی برخوردار می باشد.
با از بین رفتن واسطهها شرایط برای تولید و فعالیت کم هزینه مهیا می شود، به همین دلیل بازارهای نوین برای دوران جدید بسیار راهگشا می باشد.
گروه فلز، با سابقه طولانی مدت در زمینه واردات و توزیع بدون واسطه انواع ورق استنلس استیل، با توجه به علم و آگاهی از زیر و بم ها و مشقت های واردات کالا، بر این امید است که بتواند نقشی بیش از پیش هدفمند در صنایع کشور و گامی موثرتر در جهت آبادانی کشور بردارد.
سود هنگفت قدرت اصلی تجارت الکترونیک جهان
اگرچه سهام شرکت آمازون در چند ماه گذشته بیشتر از ۲۰۰ میلیارد دلار افت داشت اما بر مبنای رویه تقسیم سود اولیه و جایگاه ارزنده این شرکت در تجارت الکترونیک، سود خوبی به سهامداران آمازون داده شد.
به گزارش تحریریه، در تاریخ ۲ سپتامبر سال ۲۰۲۰ ، سهام آمازون به بالاترین حد خود در ۳۵۵۲.۲۵ دلار رسید.
حال پس از ۶ ماه معاملات بسیار بیثبات، سهام این شرکت بیش از ۱۱ درصد افت کرده و ارزش آن بیش از ۲۰۷ میلیارد دلار کاهش یافتهاست.
اما در حالی که شرکت آمازون در بازار ارزش خود را از دست میداد، گروهی از سرمایه گذاران زبده دیدند که سهم درآمدشان از آمازون با وجود سقوط ۱۰ درصدی قیمت سهام افزایش یافتهاست. شاید بپرسید چگونه؟
این موضوعی کاملا ساده است. این سرمایه گذاران از استراتژی استفاده میکنند که بخشی از درآمد آمازون را از زمانی که این شرکت در سال ۱۹۹۷ به بازار عرضه شد، دریافت میکنند. این گروه از سرمایه گذاران تقریبا هر سال شاهد آن بودند که پرداختهای کلی شرکت بیشتر و بیشتر می شود. در واقع، آنها امسال و پس از افزایش قابل توجه پرداختهای شرکت در ماه گذشته در انتظار تقسیم مبلغ کل بیش از ۱.۸ میلیارد دلار هستند. این چه استراتژی است؟
پرداخت سود اولیه
در ابتدا، بگذارید کاملا روشن کنیم که این موضوع به هیچ وجه ارتباطی با خرید، فروش، تجارت سهام آمازون یا گزینههای معاملات سهام ندارد. در واقع، بیشتر پول این پرداختها مستقیما از طریق تجارت الکترونیکی تامین میشود و از آنجا که بیشتر این پول مستقیما از آمازون تامین می شود و این برای سرمایهگذاران بسیار سودآور بوده است، من به لقب «سود اولیه» دادهام. این ادای احترام به شرکتی است که همه کار را ممکن میکند.
همانطور که میدانید، برای رشد اقتصادی امپراتوری آمازون هزینه زیادی میشود. هر سال فقط دهها میلیارد دلار صرف حفظ حضور این شرکت میشود. وقتی این مقدار پول برای این شرکت صرف میشود، همیشه مقدار کمی پول اضافه خواهد ماند.
با وجود قیمت بالای سه هزار دلاری سهام شرکت، برای بسیاری از سرمایه گذاران خرید حتی یک سهم بسیار زیاد است. اما کاملا واضح است که آمازون نیروی غالب در تجارت الکترونیک است و احتمالا برای مدت طولانی درصحنه رقابتها حضور خواهد داشت.
بنابراین اگر به دنبال یک سرمایهگذاری کمریسک هستید امکان می دهد از رشد آمازون سود برد و از این طریق درآمد ثابت کسب کرد، همین است در حالی که نیازی به ریسک و صرف چندین هزار دلار برای خرید سهام که ممکن است خیلی بالاتر نرود، نباشد.
این جریان درآمد ناشناخته در سال ۲۰۱۸ کشف شد و به جامعه سرمایهگذاران توصیه شد. در سال ۲۰۱۸، بیش از ۱.۲ میلیارد دلار تقسیم شد. سپس، در سال ۲۰۱۹ یک پرداخت حتی بیشتر از ۱.۳ میلیارد دلاری انجام شد و در سال گذشته این سهم بزرگترین پرداختی که برای این استراتژی ثبت شده یعنی ۱.۷ میلیارد دلار را به ثبت رساند.
دادهها حاکی از افزایش پرداختیهای این شرکت در سال جاری است. در سال ۲۰۲۱، سهم واقعی پرداخت ۱.۸۶ میلیارد دلار تخمین زده میشود!
حال پیشنهاد میشود که هرچه سریعتر و برای دریافت دور بعدی تقسیم درآمد اقدام شود. پرداخت سود اولیه بهترین راهکاری است که میتوانید سرمایهگذاری مطمئن و سود بالا داشته باشید.
روند بازار های جهانی در سال ۲۰۱۸
ارمغان سال آینده برای اقتصاد جهانی و بازارهای مختلف چه خواهد بود؟ این سوالی است که معمولا در ایام پایانی هر سال مطرح میشود و تعداد زیادی از تحلیلگران و مدیران سرمایهگذاری نقطه نظرات خود را در پاسخ به این سوال بیان میکنند. در همین راستا موسسه تحقیقات راهبردی ASR لندن که یک موسسه مستقل فعال در زمینه مطالعات کلان و راهبردی است، اقدام به نظرسنجی از 229مدیر سرمایهگذاری کرده و دیدگاههای آنها را در مورد چشمانداز اقتصاد و بازارهای جهانی در سال 2018 جویا شده است. به گزارش پایگاه خبری اتاق ایران؛ مدیران شرکتکننده در این نظرسنجی اغلب در هلدینگها و شرکتهای سرمایهگذاری بزرگ مشغول کار هستند و درحال حاضر مجموع ارزش داراییهای تحت مدیریت آنها حدود 6 تریلیون دلار برآورد میشود. از بین مدیران شرکتکننده در نظرسنجی موسسه ASU حدود 61 درصد معتقد بودهاند که در سال 2018 ارزش حقوق صاحبان سهام شرکتها افزایش خواهد یافت و 70درصد نیز بر این باور بودهاند که بازدهی بازارهای سهام در سال آینده میلادی از بازدهی بازار اوراق قرضه بیشتر خواهد بود. از طرفی آنها تنها 27درصد احتمال میدهند که در سال آینده یک رکود جهانی رخ دهد و نگرانی چندانی از بابت احتمال افزایش نرخ بهره در امریکا توسط فدرال رزرو در بین آنها مشاهده نمیشود. البته در این میان چند تناقض در نظرات مدیران شرکتکننده در نظرسنجی موسسه ASU دیده میشود؛ اول اینکه بسیاری از آنها انتظار دارند در سال آینده نوسانپذیری بازارهای سهام افزایش یابد و این مساله با پیشبینی آنها مبنی بر رشد بازارهای سهام همخوانی ندارد زیرا افزایش نوسانپذیری بازار معمولا عرصه را بر سهامداران تنگ میکند و به رکود در بازار میانجامد. دومین تناقض نیز به خوشبینی آنها به آینده بازار سهام در عین بدبینی به ادوار تجاری یعنی چرخه رونق و رکود کسبوکار مربوط میشود. تناقض سوم را نیز میتوان در دیدگاه آنها نسبت به اوراق قرضه بنجل یعنی تجارت مدرن در بازار سهام اوراق قرضهیی که درجه اعتباری پایین و بازدهی بالا دارند، جستوجو کرد؛ آنها تمایلی به خرید اوراق قرضه بنجل از خود نشان نمیدهند اما خرید اوراق قرضه دولتی اقتصادهای نوظهور برای آنها جذاب است. این درحالی است که این اوراق معمولا جهت یکسانی را در بازار دنبال میکنند.
دیوید باورز و یان هارنت، بنیانگذاران موسسه ASR معتقدند، مدیران شرکتکننده در نظرسنجی موسسه آنها ممکن است در محاسبات خود در مورد چین یک نکته مهم را در نظر نگرفته باشند؛ این مدیران پیشبینی میکنند که رشد اقتصادی چین در سال آینده 6.1 درصد خواهد بود و این رقم را نسبت به نرخ 6.7 درصدی پیشبینی شده از سوی کارشناسان اقتصادی چندان متفاوت قلمداد نمیکنند درحالی که همین تفاوت 0.6درصدی میتواند، نرخ رشد اقتصادی جهان را از 3.5درصد به 3.3درصد برساند.
علاوه بر این سرعت افزایش نرخ بهره در امریکا ممکن است کمی بالاتر از انتظارات مدیران شرکتکننده در نظرسنجی ASR باشد. دیوید باورز در این مورد میگوید:«اغلب این مشتق دوم است که بازارها را به جلو یا عقب میراند؛ مشتق دوم یعنی تغییر در نرخ تغییر و نه خود تغییر». کاهش نرخ رشد انتظاری از 3.5درصد به 3.3درصد به معنی کاهش در تولید ناخالص جهان نیست بلکه به معنی کندتر شدن سرعت رشد اقتصاد جهان است؛ اما همین کاهش سرعت میتواند به رکود در بازارهای جهانی منجر شود.
سیاست چین در 2018
از این رو موسسه ASR با اشاره به اینکه دولت چین در سال جاری اقدام به اجرای سیاستهای پولی انقباضی در قالب افزایش نرخ بهره و کاهش نرخ رشد حجم پول کرده است، خاطرنشان میکند که با فرض وقفه نرمال یعنی مدت زمانی که طول میکشد، اثرات یک سیاست در اقتصاد مشاهده شود به احتمال زیاد در سال 2018 شاهد تاثیرات این سیاست انقباضی در اقتصاد چین و به تبع آن در اقتصاد جهانی خواهیم بود؛ کما اینکه حتی در ماه اکتبر سال جاری، قیمت مسکن در پکن و شانگهای نسبت به اکتبر سال گذشته کاهش نشان داده است. از سوی دیگر شرکتهای امریکایی و اروپایی که در سالهای اخیر با مشاهده نشانههای بهبود در اقتصاد جهانی اقدام به افزایش مخارج سرمایهیی خود کردهاند، ممکن است در سال 2018 به نتیجه دلخواه خود دست پیدا نکنند. در این میان چشمانداز بلندمدت اقتصاد جهانی بسیار بیشتر از چشمانداز کوتاهمدت آن جای نگرانی دارد. اجرای سیاستهای پولی انبساطی طولانیمدت از سوی بانکهای مرکزی باعث شده است که سبد داراییهای سرمایهگذاران دستخوش تغییرات جدی شود. سرمایهگذارانی تجارت مدرن در بازار سهام که قبلا در سبدهای خود جایی را برای اوراق قرضه در نظر میگرفتند اکنون دیگر تمایلی به خرید آنها از خود نشان نمیدهند و این رویکرد باعث شده که بازدهی اوراق قرضه به کف تاریخی خود برسد. اکنون سرمایهگذاران به بازارهای سهام به عنوان منبع اصلی درآمد خود نگاه میکنند؛ درآمدی که به صورت سود سهام یا فروش سهام در بازار به قیمتی بالاتر نصیب آنها میشود.
سرمایهگذاران حتی برای پر کردن جای خالی اوراق قرضه در سبدهای خود به خرید داراییهایی مانند سهام شرکتهای سهامی خاص که در بورس رسمی معامله نمیشوند، روی آوردهاند. این قبیل داراییها معمولا از لحاظ نقد شوندگی وضعیت مطلوبی ندارند و در صورت بروز بحران مالی و هجوم سرمایهگذاران برای نقد کردن آنها به هر ترتیب ممکن وقوع یک شوک در بازار داراییها دور از انتظار نخواهد بود.
دیدگاه شما