تحلیل تکنیکال (Technical Analysis)
اگر جزو سرمایه گذاران ارز های دیجیتال هستید مسلما با انواع تحلیل آشنایی دارید اما اگر جزوه تازه واردان به این عرصه اید لازم است بدانید که تحلیل ارز های دیجیتال برای تصمیم گیری در رابطه با سرمایه گذاری های به دو روش صورت میگیرد.
تجزیه و تحلیل تکنیکال تلاش می کند با جستجوی الگوها و ترندهایی برای تعیین حرکات آینده قیمت ها، تمایل بازار در پشت روند قیمت را درک کند. دیگری تجزیه و تحلیل فاندامنتال که شامل تجزیه و تحلیل صورتهای مالی یک شرکت برای تعیین ارزش منصفانه معاملات است. در ادامه به بررسی ماهیت تحلیل تکنیکال در بازار ارزهای دیجیتال و هر آنچه باید درباره آن بدانید خواهیم پرداخت.
تحلیل تکنیکال چیست؟
تجزیه و تحلیل تکنیکال، یک رشته معاملاتی است که برای ارزیابی سرمایه گذاری ها و شناسایی فرصت های معاملاتی از طریق تجزیه و تحلیل روند آماری به دست آمده از فعالیت های تجاری، مانند حرکت و حجم قیمت استفاده می شود.
این نوع تحلیل، مطالعه روند آماری است که از جمع آوری داده های تاریخی قیمت و حجم به دست آمده است تا فرصت های معاملاتی را شناسایی کند. تحلیلگران تکنیکال الگوهای حرکت قیمت، سیگنال معاملاتی و سایر ابزارهای تحلیلی را برای ارزیابی نقاط قدرت و ضعف یک دارایی مشاهده می کنند.
بر خلاف تجزیه و تحلیل فاندامنتال که تلاش می کند ارزش یک اوراق بهادار را براساس نتایج معاملاتی مانند فروش و درآمد ارزیابی کند، تجزیه و تحلیل تکنیکال بر مطالعه قیمت و حجم متمرکز است.
در نظریه داوجونز تحلیل تکنیکال بر اساس سه اصل است:
- این قیمت است که همه چیز را در بازار نشان میدهد.
- روندهای مشخصی در بازار وجود دارند.
- تاریخ به تکرار خودش علاقه خاصی دارد.
قیمت همه چیز را در بازار نشان میدهد
از آنجایی که تحلیلگران تکنیکال تنها حرکات قیمتی را در نظر میگیرند و فاکتورهای فاندامنتال را نادیده می گیرند، مورد انتقاد بسیاری از متخصصین بازار قرار گرفته اند.
روندهای مشخصی در بازار وجود دارند
تحلیل گران تکنیکال معتقدند که قیمت در روند های کوتاه مدت، میان مدت و بلند مدت در حال حرکت است. به معنای دیگر، قیمت بیشتر تمایل دارد در روند قبلی خود حرکت کند تا اینکه روند را دستخوش تغییر قرار دهد. شمار زیادی از استراتژی های تکنیکال بر این فرض استوار هستند.
تاریخ به تکرار خودش علاقه دارد
تحلیلگران معتقدند که تاریخ به تکرار شدن علاقه مند است. مشاهده حرکات قیمتی تکراری در بازار به روانشناسی بازار که طبق ترس و هیجان شکل میگیرد، مرتبط است. در نتیجه، آن ها بر اساس الگوهای شکل گرفته بر روی نمودار ها، این تحرکات و احساسات را تجزیه و تحلیل میکند تا حرکات بعدی بازار را پیش بینی کنند.
تحلیلگران تکنیکال با استفاده از الگوهای شکل گرفته بر روی نمودارها این احساسات را تجزیه و تحلیل میکنند تا حرکات بعدی بازار را پیشبینی کنند. در واقع تحلیلگران طبق الگوهای تکراری قبلی، درباره حرکات قیمتی در آینده نظر میدهند.
چرا تحلیل تکنیکال کاربردی است ؟
نمودار قیمت و حجم، تمام تصمیمات گذشته شرکت کنندگان در بازار (خرید و فروش) را نشان می دهد. این اطلاعات به نوبه خود از دو طریق بر تصمیمات سرمایه گذاران در آینده تاثیر می گذارد:
روانشناختی : آنچه در گذشته انجام داده اید بر نحوه رفتار شما با شرایط آینده تاثیر می گذارد. به عنوان مثال، بسیاری از معامله گران تمرکز خود را بر روی قیمتی که یک دارایی را خریداری کرده اند، متمرکز می کنند و در صورت کاهش، آنها می خواهند هر زمان که به قیمت بی سود و زیان و به اصلاح سر به سر رسید آن را بفروشند.
واکنشی : برخی از معامله گران روندها و الگوهای نمودار را که معمول است شناسایی می کنند و مطابق آن (خرید یا فروش) عمل می کنند. اگر تعداد کافی از شركت كنندگان از همان استراتژی پیروی كنند، پیش بینی می شود که این الگوهای نمودار از نتایج مورد انتظار پیروی کنند و احتمالاً روند ادامه فعالیت شرکت کنندگان بیشتری که به این روند ملحق می شوند پایدار بماند.
ابزارهای ابتدایی تحلیل تکنیکال
ابتدایی ترین ابزار هایی که هر تحلیلگر یا معامله گر برای تحلیل تکنیکال به آن نیاز دارد عبارتند از:
ترند یا روند
این خط برای شناسایی روند است و سه نوع ترند ( روند ) وجود دارد:
روند صعودی : در یک روند صعودی، دارایی در حال افزایش است، اوج های بالاتر و پایین تر.
روند نزولی : در روند نزولی، دارایی در حال نزول است، دارای اوج های پایین تر و پایین ترین سطح.
روند یک سو : در این روند دارایی ها در یک کانال افقی معامله می شوند.
بعضی اوقات معامله گران از اصطلاحات “خرسی” و “گاوی” برای اشاره به روند استفاده می کنند.گاوی یا صعودی به این منظور است که گاو با شاخ های خود به سمت بالا ضربه می زند ، بنابراین قیمت ها را بالاتر می برد و خرسی یا نزول این معنا را میرساند که خرس با پنجه های خود به سمت پایین برخورد می کند، بنابراین قیمت ها را پایین می آورد.
مقاومت و حمایت
به این معنی که حرکات قیمت خطی نیستند، قیمت هر چه بالا می رود با مقاومت روبرو می شود یا همانطور که پایین می آید حمایت می کند.
مقاومت : سطحی است که می توان روند صعودی را متوقف یا برگشت داد که نشان دهنده تمرکز فروشندگان است.
حمایت : سطحی است که انتظار می رود روند نزولی به دلیل تمرکز خریداران متوقف شود یا مجدداً بازگردد. وقتی سطح مقاومت شکسته شود، معمولاً به سطح پشتیبانی تبدیل می شود و بالعکس.
در تجزیه و تحلیل تکنیکال، پشتیبانی اغلب به عنوان یک نقطه ورود و مقاومت به عنوان یک نقطه خروج استفاده می شود. در صورت روندهای قوی، قیمت می تواند از طریق حمایت / مقاومت بدون توقف پیش رود.
اخبار ارزهای دیجیتال
یکی از موثرترین ابزارهای تاثیرگذاری بر مردم، رسانه است. اخبار ممکن است وحشت و ترس و همچنین شوق را به صورت دسته جمعی ایجاد کند. تاثیر اخبار در بازار ارزهای دیجیتال با وقایع برجسته در جهان کاملاً نشان داده می شود. در سپتامبر 2017 ، مقامات چینی ICO یا عرضه اولیه را ممنوع کردند که منجر به سقوط قیمت بیت کوین از 5000 دلار به 3000 دلار شد. یا وقتی eBay و Dell گفتند که بیت کوین را قبول میکنند، قیمت بیت کوین افزایش یافت.
ابزار پیشرفته تحلیل تکنیکال
برای تحلیل تکنیکال علاوه بر ابزار های پایه اشاره شده در بخش بعد می توان از ابزار های پیشرفته تری نیز استفاده کرد:
نمودارها
نمودار ها انواع بسیاری دارند که ما در این قسمت مهمترین آن ها را ذکر کرده ایم:
نمودارهای OHLC
این نمودارها میله هایی را نشان می دهند که به “شمع” معروف هستند. شکل شمع بر اساس رابطه بین قیمت های بالا، پایین، باز و بسته شدن روز متفاوت است.
شمع صعودی (می تواند سبز یا سفید باشد): قیمت بسته شدن بالاتر از قیمت بازشدن است.
شمع نزولی (می تواند قرمز یا سیاه باشد): قیمت باز شدن کمتر از قیمت بسته شدن است.
قابلیتی که نمودارهای OHLC در اختیار معاملهگر میگذارند این است که نوسان قیمت در یک دوره خاص را در قالب یک میله و یا شمع به ما نشان میدهند؛ چیزی که در نمودارهای خطی امکان مشاهده آن وجود ندارد. کلمه OHLC از قرار دادن نام اول کلمات زیر بدست میآید: Open یا قیمت آغازین و باز شدن High بالاترین قیمت معامله شده Low یا پایینترین قیمت معامله شده Close یا قیمت بسته شدن. موارد ذکر شده را در ادامه بر روی نمودارهای شمعی و میلهای بررسی خواهیم کرد.
نمودار کندل استیک (شمعی)
گرچه نمودارهای مختلفی مانند نمودارهای خطی و نمودارهای میله ای وجود دارد اما نمودارهای شمعی یکی از موثرترین نمودارها است.
نمودارهای شمعی که از یک قرن پیش در ژاپن شکل گرفتند، حجم حرکت قیمت را در رنگ های مختلف بصورت تصویری نشان می دهند، اغلب برای شمع مثبت سبز و شمع منفی قرمز است.
هر شمع چهار جز حیاتی را برای بازه زمانی مورد نظر نشان می دهد:
- قیمت باز شدن
- قیمت بالا
- قیمت پایین
- قیمت بسته شدن
این مولفه ها نه تنها انبوهی از اطلاعات مفید را در قالب آسان و مختصری برای خواندن فراهم می کنند، بلکه امکان شناسایی الگوهای مختلف شمعی را نیز فراهم می کنند. در حالی که انواع الگوهای شمعی زیادی وجود دارد.
نمودار خطی
یکی از ساده ترین انواع نمودار در تحلیل تکنیکال، نمودارهای خطی هستند و ثبت قیمت بسته شدن معاملات را در هر تایم فریم نشان میدهند. در نمودار های خطی تایم فریم یک روزه، فقط یک نقطه در هر روز بر روی نمودار نمایش میدهند که این نقطه آخریت قیمت معامله شده در آن روز میباشد.
نمودار خطی از تایم فریم یک روزه حاصل میشوند و نقاط به دست آمده در هر روز به یکدیگر متصل میشوند.
تنها مشکل و نقطه ضعف این نوع نمودار ثبت قیمت نهایی است. به این معنی که برای معاملات انجام شده در روز ارزشی قائل نمی شود و تنها قیمت نهایی روز دارای ارزش است.
البته که بسیاری از معامله گران برای تایید شکستهای حمایتی و مقاومتی از قیمت بسته شدن استفاده میکنند، بدین جهت قیمت نهایی از اهمیت بیشتری برخوردار است.
اندیکاتور یا شاخص ها
شاخص های معاملاتی رمزارزها صرفاً تجزیه و تحلیل فنی منظم در زمینه ارزهای دیجیتال هستند:
میانگین متحرک
میانگین قیمت بسته شدن سهام در مدت زمان مشخص است. این ابزار یک شاخص محبوب و آسان است که نوسان قیمت را هموارتر می کند و تصویری واضح تری از قیمت متوسط دارایی دیجیتال را در مدت زمان مشخص ارائه می دهد.
میانگین متحرک دو نوع اصلی دارد:
- میانگین های متحرک ساده
- میانگین متحرک نمایی
میانگین های متحرک ساده از میانگین حساب مجموعه ای از قیمت ها استفاده می کنند، در حالی که میانگین های متحرک نمایی وزن بیشتری به اقدام قیمت های اخیر می دهند.
باند های بولینگر
باندهای بولینگر یک شاخص فنی است که به واسطه بازرگان برجسته جان بولینگر ایجاد شد.
نوسانات به نرخی گفته می شود که قیمت یک دارایی می تواند افزایش یا کاهش یابد. نوسانات بالاتر به این معنی است که دارایی می تواند به طور بالقوه در محدوده ارزش بیشتری به سرعت در حال نوسان باشد.
این شاخص برای اندازه گیری نوسانات بازار و در موارد دیگر برای معاملات معکوس روند استفاده می شود. به طور خلاصه، گروههای بولینگر به شما می گویند که بازار در چه شرایطی به سر میبرد.
میانگین واگرایی همگرایی متحرک (MACD)
واگرایی همگرایی متحرک (یا MACD) یک نوع اندیکاتور است که ترکیبی از دو میانگین متحرک را بررسی می کند:
- میانگین متحرک کوتاه مدت
- میانگین متحرک بلند مدت
این دو میانگین متحرک برای شناسایی روند فعلی و اگر تغییری در حرکت ایجاد شود، با هم ترکیب می شوند.
توضیح و تفسیر خطوط MACD می تواند به شرح زیر توضیح داده شود:
اگر خط آبی (خط MACD) بالاتر از خط نارنجی باشد (خط سیگنال)، حرکت صعودی است.
برعکس، اگر خط آبی زیر خط نارنجی باشد، حرکت نزولی است.
هنگامی که خطوط واگرا می شوند، این نشان دهنده تقویت روند فعلی است در حالی که همگرایی روند معکوس را نشان می دهد. هنگام عبور خطوط، احتمال تأیید تغییر حرکت وجود دارد.
شاخص مقاومت نسبی
آخرین ابزاری که در این مقاله به آن خواهیم پرداخت، شاخص مقاومت نسبی است. مقاومت نسبی یک شاخص حرکت است که در درجه اول برای شناسایی خرید یا فروش بیش از حد رمزارز استفاده می شود. به طور مرسوم، مقادیر RSI وقتی عدد بیش از 70 را نشان می دهد که دارایی دیجیتال بیش از حد خریداری شده است و مقادیر ک متر از 30 نشان دهنده فروش بیش از حد است.
با این حال، وقتی صحبت از بیت کوین و سایر ارزهای دیجیتال می شود، RSI نمی تواند مطمئن ترین شاخص باشد. بیت کوین ثابت کرده است که مستعد روند صعودی طولانی است که قیمت آن را مکرراً می بیند و اغلب اوقات بیش از حد خریداری می شود.
محدودیت های تحلیل تکنیکال
استدلالی که برای منتقدان می توان به کار برد این است که بر اساس فرضیه بازار کارا، قیمت یک سهام یا ارز دیجیتال در بازار مالی بازتاب تمام پارامترهایی است که بر روی آن تاثیرگذار است (یا میتواند تاثیرگذار باشد). این مورد شامل فاکتورهای فاندامنتال نیز میشود که ما را از دخالت دادن پارامترهای دیگری جز قیمت و حجم در تصمیم گیریهای مالی معاف میکند. تنها چیزی که برای تحلیلگران تکنیکال معنی دارد، آنالیز حرکات قیمتی است که به نظر آن ها استراتژی های تحلیل روند محصول «عرضه و تقاضا» برای یک دارایی خاص در بازار مالی است.
با توجه به اینکه فرضیه بازار کارا از فرضیات اساسی تحلیل تکنیکال است، ممکن است دلیل یکی از محدودیت های آن نیز باشد. همه اطلاعات گذشته و حال بر اساس فرضیه قیمتهای بازار، منعکس میشود. در نتیجه هیچ راهی برای به دست آوردن سود از روندهای بازار نیست مگر اینکه بازار کارآمدی لازم را نداشته باشد. تحلیلگران بنیادی معتقدند که بازار میتواند کارا باشد، اما همه اطلاعات در قیمت گذشته و حال وجود ندارد و قیمتها به صورت تصادفی حرکت میکنند.
دومین انتقادی که بر تحلیل تکنیکال وارد میشود این است که این روش در برخی اوقات کاربرد دارد. به عنوان مثال اگر معامله گران حدود ضرر مشابهی برای یک سهم خاص در نظر بگیرند، وقتی سهم به قیمت نزدیک حد ضرر برسد بسیاری از سهامداران اقدام به فروش میکنند و این موضوع باعث میشود که قیمت سهم پایین بیاید و پیشبینیها را تایید کند و اینگونه برداشت شود که روند پیشبینی شده تحلیل تکنیکال درست بوده است.
چگونه تحلیل استراتژیک انجام دهیم؟
تحلیل استراتژیک فرآیند تحقیق و تجزیه و تحلیل محیطی که یک سازمان در آن فعالیت میکند و همچنین خود سازمان است که به منظور آگاهی از روند تدوین استراتژی انجام میشود. محیط یک سازمان توسط دو مولفه تشکیل شده است: محیط داخلی و محیط خارجی. برای شناسایی عواملی که بر سازمانها تأثیر میگذارند و به تصمیمگیری کمک میکنند، باید هر دو محیط داخلی و خارجی بررسی شود.
اگر مطمئن نیستید از کجا و چگونه شروع کنید، نیازی به نگرانی نیست. این مقاله شما را در چگونگی انجام یک تحلیل استراتژیک با تیم خود راهنمایی میکند و شما را از بهترین ابزارها و چارچوبهای تجزیه و تحلیل استراتژیک که میتوانید در روند کار استفاده کنید، مطلع میسازد.
تحلیل استراتژیک در چرخه مدیریت استراتژی کجا قرار میگیرد؟
قبل از این که بخواهیم واقعاً به تحلیل استراتژیک و ابزارهای مختلفی که میتوانیم استفاده کنیم بپردازیم، باید بررسی کنیم که تحلیل استراتژیک در کجای چرخه مدیریت استراتژیک کلی قرار میگیرد. شاید از خود بپرسید که چرا این مورد نیاز است؟ ما میخواهیم درک جامعی از کل چرخه مدیریت استراتژیک به شما ارائه دهیم، زیرا تجزیه و تحلیل استراتژیک شما را به قسمت بعدی چرخه منتقل میکند که باید از آن نیز درکی داشته باشید. داشتن درک و شناسایی هر مرحله از فرآیند به شما امکان میدهد تا استراتژی خود را به طور کلی بهتر برنامهریزی و اجرا کنید.
چرخه مدیریت استراتژیک اساساً رفت و برگشت بین برنامهریزی و اجرای استراتژیک است. شما استراتژی خود را برنامهریزی و سپس آن را اجرا میکنید. پس از اجرا یا پس از یک دوره زمانی خاص، به برنامهریزی و تعریف مجدد استراتژی خود باز خواهید گشت و سپس یک بار دیگر به مرحله اجرا خواهید رفت.
اینفوگرافیک بالا درک خوبی از عناصر درگیر در فرآیند مدیریت استراتژیک به شما میدهد. با این حال، برای درک چگونگی انطباق تحلیل استراتژیک با فرایند، باید این مسئله را حتی بیشتر تجزیه کنیم. مرحله برنامهریزی استراتژیک از تجزیه و تحلیل استراتژیک و تدوین استراتژی تشکیل شده است و باید به این ترتیب تکمیل شود.
مرحله تجزیه و تحلیل، محیط را برای فرمولبندی آماده میکند. همانطور که قبلا ذکر شد، تجزیه و تحلیل استراتژیک، شما را از فعالیتهایی که در فرمولبندی استراتژیک انجام میدهید باخبر میکند. اکنون که درک بهتری از چگونگی انطباق تحلیل استراتژیک با کل فرایند پیدا کردهایم، می توانیم بررسی کنیم که چگونه میتوان این تحلیل را انجام داد.
چگونه تحلیل استراتژیک انجام دهیم
انجام تحلیل استراتژیک بسته به سطح استراتژی که در آن این کار را انجام میدهید، متفاوت خواهد بود. به عنوان مثال، تیم درگیر در انجام تحلیل استراتژیک، به منظور ایجاد یک برنامه استراتژیک برای یک شرکت با چندین کسب و کار، تمرکز متفاوتی در تجزیه و تحلیل در مقایسه با مدیر یک تیم در یک بخش از یک سازمان دارد.
بنابراین بهتر است به جای اینکه مراحلی را برای دنبال کردن به شما ارائه دهیم، بهتر است شما استراتژی های تحلیل روند را با مفاهیمی که باید در تحلیل استراتژیک مد نظر داشته باشید، آشنا کنیم. اینگونه فارغ از سطح استراتژی که با آن درگیر هستید، خواهید دانست که چگونه یک تحلیل استراتژیک را تکمیل کنید. اکنون بیایید نگاهی به مفاهیم اصلی بیندازیم که باید در هر تحلیل استراتژی دخیل باشند:
- سطح استراتژی مورد تجزیه و تحلیل را درک کنید.
- تجزیه و تحلیل داخلی را کامل کنید.
- یک تحلیل خارجی انجام دهید.
- یافتههای کلیدی را به اشتراک بگذارید.
محتوای تحلیل داخلی و خارجی چیزی است که بسته به سطح استراتژی شما متفاوت خواهد بود. در این راهنما، ما مثالهایی را ارائه خواهیم داد که باید در هر سطح استراتژی پوشش داده شود. بیایید اکنون نگاهی به جزئیات هر مرحلهای که در بالا لیست کردیم، بیاندازیم.
۱- درک سطح استراتژی در حال تجزیه و تحلیل
استراتژی بسته به اینکه در کدام سازمان هستید و اندازه سازمان شما چیست، در سطوح مختلفی ارائه میشود. شما ممکن است در حال ایجاد استراتژی برای هدایت مسیر کل سازمان با کسب و کارهای متعدد یا در حال ایجاد استراتژی برای تیم بازاریابی خود باشید. به همین ترتیب، فرایند هر یک متفاوت خواهد بود زیرا اهداف و نیازهای مختلفی برای هر یک وجود دارد. سه سطح استراتژی عبارتند از:
- استراتژی شرکت
- استراتژی کسب و کار
- استراتژی عملکردی
۲- تحلیل داخلی
یک تجزیه و تحلیل داخلی به درون سازمان نگاه کرده و عناصر تشکیلدهنده محیط داخلی را ارزیابی میکند. انجام یک تحلیل داخلی به شما امکان میدهد نقاط قوت و ضعف سازمان خود را شناسایی کنید. این دانش همراه با تحلیل خارجی به تصمیمگیری استراتژیک مدیریت در حین انجام فرایند تدوین استراتژی کمک میکند. بیایید نگاهی به مراحل مربوط به تکمیل تحلیل داخلی بیندازیم:
- ارزیابی ابزارهای مورد استفاده
- تحقیق و جمعآوری اطلاعات
- تجزیه و تحلیل اطلاعات
- اعلام کردن یافتههای کلیدی
اولین مرحله از تجزیه و تحلیل داخلی باید تصمیمگیری در مورد ابزار یا چارچوبی باشد که برای انجام تجزیه و تحلیل استفاده میکنید. ابزارهای زیادی وجود دارد که میتوانید برای کمک در هنگام تجزیه و تحلیل داخلی استفاده کنید اما برای ایده گرفتن در حال حاضر، تجزیه و تحلیل شکاف، ارزیابی استراتژی و VRIO همه ابزارهای خوبی هستند که میتوانند استفاده شوند تا تصویری روشن از محیط داخلی خود بدست آورید. پس از انتخاب ابزاری که استفاده خواهید کرد (میتوانید از بیش از یک مورد استفاده کنید)، باید تحقیق و جمعآوری دادهها را شروع کنید. ابزاری که استفاده میکنید باید ساختاری را در مورد اطلاعات و دادههایی که در حال جستجوی آنها هستید، به شما ارائه دهد.
پس از مرحله تحقیق و جمعآوری دادهها، باید تجزیه و تحلیل دادهها و اطلاعاتی را که جمعآوری کردهاید را آغاز کنید: دادهها و اطلاعات جمعآوری شده چه تاثیری در کسب و کار شما دارند؟ مشاهده سناریوهای مختلف به شما کمک میکند تا تأثیرات احتمالی را دریابید. سرانجام، شما باید یافتههای خود را به بقیه تیم تجزیه و تحلیل اطلاع دهید.
نمونه تحلیل های تکنیکال آموزنده در سایت TradingView Ideas
در این مقاله قصد داریم تا گذری برای روند استفاده از ابزار تریدینگ ویو داشته باشیم و نمونه تحلیل تکنیکال آموزنده موجود در این سایت را نیز با هم مرور نماییم. اطلاع از چنین قابلیتی، مزیت های زیادی برای کاربران به دنبال خواهد داشت که در ادامه به بررسی این مزیت ها نیز خواهیم پرداخت.
نمونه تحلیل های تکنیکال آموزنده در سایت TradingView Ideas
نمونه تحلیل های تکنیکال آموزنده
ابزارها و پلتفرم های بسیار تخصصی و فوق العاده ای برای تحلیل چارت در بازار بورس داخلی و بین المللی وجود دارد که کاربران می توانند با استفاده از این موارد بهترین کیفیت تحلیل را برای آینده سهام های مورد نظر خود داشته باشند؛ تریدینگ ویو یکی از بهترین و مدرن ترین آن ها است.
هر چند تخصص، تجربه و شناخت بازار اصلی ترین ویژگی هایی هستند که می توانند یک تحلیل گر را در رسیدن به تحلیل های درست و منطقی یاری سازند، اما ابزار مناسب همیشه یکی از موارد لازم برای بازارهای مالی است.
وجود ابزارهای مختلف این امکان را فراهم می آورند تا کاربران بتوانند در ابعاد مختلفی به تماشا و تحلیل بازار پرداخته و روند حرکت قیمت ها را به بهترین شکل پیش بینی نمایند. حتی سرعت کار با این ابزارها نیز از جمله مواردی است که می تواند تفکیک کننده یک تریدر خوب از یک تریدر تازه کار باشد.
نگاهی به تریدینگ ویو و امکانات آن
اگر نام ابزار تریدینگ ویو به گوش شما خورده و هنوز از آن برای تحلیل سهام ها و جفت ارزهای مورد نظر خود استفاده نکرده اید، بهتر است هر چه سریعتر نسبت به این امر اقدام نمایید. تریدینگ ویو ابزاری تحت وب برای تحلیل نمودار سهام های مختلف در بازارهای مالی است که تمام ابزارهای مورد نیاز برای تحلیل تکنیکال را در اختیار کاربران قرار می دهد. (1)
هر چند در حال حاضر نرم افزار متاتریدر به عنوان محبوب ترین ابزار مورد استفاده برای تحلیل چارت های مختلف در بازارهای جهانی مورد استفاده قرار می گیرد، اما تریدینگ استراتژی های تحلیل روند ویو در سال های گذشته پیشرفت های چشم گیری داشته و برخی مزیت های ویژه آن باعث شده تا تعداد کثیری از کاربران به سمت استفاده از این ابزار تغییر رویه بدهند. این ابزار آنلاین و تحت وب در کنار همه امکاناتی که برای تحلیل در اختیار کاربر می گذارد، امکان دسترسی به تحلیل های سایر کاربران را نیز فراهم آورده و از این رو بسیار کامل تر و بهتر از ابزارهای تحت ویندوز تاثیر خود را روی معاملات تریدرها خواهد داشت. (2)
شما با ایجاد حساب کاربری در سایت تریدینگ ویو به قیمت لحظه ای تمام نمادها و سهام های موجود در بورس های معتبر بین المللی و بازار فارکس دسترسی پیدا کرده و به صورت همزمان می توانید نمودار آن ها را مورد تجزیه و تحلیل قرار دهید. حتی برای کسانی که خیلی به تحلیل تکنیکال وارد نیستند و یا هنوز در این امر به پختگی کامل نرسیده اند، این امکان وجود دارد که تحلیل خود را با تحلیل سایر کاربران فعال در محیط تریدینگ ویو مقایسه کرده و تصمیم بهتری برای ورود به بازار اتخاذ نمایند.
آشنایی با چنین امکاناتی برای کاربران بورس های بین المللی از هر چیزی واجب تر است. دسترسی به انواع نمودارها، اندیکاتورها، ابزارهای تحلیل چارت و قیمت های لحظه ای، تنها بخش کوچکی از مزیت های تریدینگ ویو برای کاربران هستند. (3)
تحلیل های تکنیکال آموزنده در تریدینگ ویو
شاید در نگاه اول از خود بپرسید که منظور از تحلیل تکنیکال های آموزنده در این پلتفرم چیست و چگونه می توان به آنها دسترسی داشت؟ تمام کاربرانی که در سایت تریدینگ ویو عضو بوده و در بازارهای بین المللی بورس و فارکس مشغول سرمایه گذاری هستند، دائما تحلیل های خود را در بازار در سایت تریدینگ ویو بارگذاری می نمایند. این تحلیل های تصویری با استفاده از استراتژی های مختلف اقدام به تحلیل قیمت هر سهم در روزهای آینده می پردازد. از این رو سایر کاربران نیز می توانند به این تحلیل در سایت دسترسی داشته و در صورت نیاز از آن استفاده کنند. اما هر تحلیلی که آموزنده نیست!
- بدون مراجعه به مراکز آموزشی اقدام به یادگیری روش های تحلیل تکنیکال نمایید.
- به به روزترین استراتژی های و روش های تحلیل در بازار بورس و فارکس دسترسی پیدا کنید.
- نتیجه تحلیل سایرین را با تحلیل خود مقایسه کنید.
- پارامترهای مهم در تحلیل تکنیکال را بدانید و از آن ها استفاده نمایید.
- به روش تحلیل افراد موفق در بازار دسترسی پیدا کرده و از آن ها پیروی کنید.
- ابزارهای موثر در روند بازار را تشخیص دهید.
- قیمت ها و محل های استراتژیک در روند قیمت یک نماد را بدانید.
مثال اول از نمونه تحلیل تکنیکال آموزشی در تریدینگ ویو
به نمودار زیر دقت نمایید:
این تحلیل مربوط به بررسی روند قیمتی بیت کوین است که یکی از کاربران تریدینگ ویو در این پلتفرم بارگذاری کرده و شما به صورت رایگان می توانید به آن دسترسی پیدا کنید.
نمونه های چنین تحلیل هایی در سایت بسیار زیاد بوده و شما برای هر جفت ارز و یا نمادی به صدها نمونه تحلیل دسترسی خواهید داشت. جالب است که این تحلیل ها قبل از وقوع در سایت بارگذاری شده و شما قبل از اینکه بازار جهت خود را مشخص نماید، به آن ها دسترسی دارید.
اما برسیم به چارت تحلیل بیت کوین در نرم افزار تریدینگ ویو. فارغ از اینکه این تحلیل درست بوده و روند بازار را در آینده درست پیش بینی نماید، نکات بسیار مهمی را می توان از آن استخراج نمود که می توانند فوق العاده کاربردی بوده و در تحلیل تکنیکال از آن ها بهره جست. برای نمونه از همین نمودار بیت کوین اطلاعات زیر قابل استخراج است:
در گوشه چپ و بالای تصویر در زیر نماد بیت کوین دو عبارت MA (200, Close, 0) و EMA (100,Close, 0) را مشاهده می نمایید. تحلیل گر با استفاده از این دو مووینگ اوریج اقدام به بررسی رفتار قیمت در گذشته و پیدا کردن نقاط برگشتی قیمت می نماید. در واقع این دو مووینگ اوریج به نوعی نقش مقاومت و حمایت داینامیک را در این تحلیل به عهده دارند.
حالا این موضوع را با این سوال بررسی کنید که درصد بالایی از کاربران به دنبال این هستند که از چه نوع و چه شماره مووینگ اوریجی برای تحلیل نمودار خود استفاده کنند. در اولین قدم شما از این نمودار و تاثیر آن در چارت می توانید یک ایده برای پاسخ این سوال داشته باشید.
همانطور که در تصویر ملاحظه می نمایید برخورد این دو مووینگ اوریج در چارت نشان از تغییر روند قیمت بوده و ظاهرا در اکثر موارد هم این موضوع صادق بوده است. به همین راحتی شما توانستید از این نمودار یک سیگنال ورود و خروج از بازار را برای تحلیل تکنیکال بیابید.
همچنین کاربر از یک ابزار خاص به نام Spike برای تعیین میزان ریزش قیمت در نمودار بیت کوین در مسیر خود استفاده کرده است. هر چند استفاده از چنین ابزارهایی برای تحلیل تکنیکال برای عموم مرسوم نیست اما گاها اطلاع از این ابزارها می تواند شما را با ابزارهای نوین در این بازار آشنا کند.
فراموش نکنید که دائما ابزارها و اندیکاتورهای مورد استفاده در تحلیل تکنیکال در حال به روز رسانی و پیشرفت هستند. از این رو از تحلیل های موجود در تریدینگ ویو می توانید به این ابزارها نیز دسترسی داشته باشید.
از سایر موارد آموزشی موجود در این چارت نیز می توان به تعیین بهینه مناطق حمایت و مقاومتی اشاره نمود. ناحیه مقاومتی قرمز رنگ موجود در بالای نمودار، حتی یکی از ابزارهایی سایت که تحلیل گر از ان به عنوان نقطه برگشتی قیمت برای پیش بینی استفاده نموده است.
مثال دوم از نمونه تحلیل تکنیکال آموزشی در تریدینگ ویو
نمودار بالا که از سایت تریدینگ ویو استخراج شده است، تحلیل جفت ارز پوند انگلیس در مقابل ین ژاپن را در تایم فریم یک ساعته نشان می دهد. این تحلیل یک کورس آموزشی عالی استراتژی های تحلیل روند برای آشنایی با یکی از الگوهای هارمونیک مورد استفاده در تحلیل تکنیکال است. نمای قرمز رنگ مشخص شده در نمودار نشان دهنده تشکیل الگوی گارتلی که یکی از قوی ترین الگوهای هارمونیک برای تحلیل تکنیکال است، می باشد.
فارغ از این که شما از این تحلیل برای ورود به پوزیشن استفاده کنید یا خیر چنین تحلیلی می تواند به راحتی نحوه تشخیص این الگو راا در نمودار به کاربر بیاموزد. در این نمودار شما درصدهای رشد هر کدام از موج ها را برای تشکیل این الگو مشاهده می نمایید. هر چند این تحلیل در تایم فریم یک ساعته و برای بازه زمانی کوتاه مدت انجام گرفته است اما به راحتی می تواند یک سیگنال قدرتمند برای ورود به پوزیشن فروش در این جفت ارز باشد.
چنین نمودارهای آموزشی در سایت تریدینگ ویو به وفور وجود دارند. برای هر بازاری که در آن فعالیت دارید و هر سهمی در بورس های بین المللی در سایت تریدینگ ویو به چنین تحلیل هایی دسترسی خواهید داشت. شما با پیدا کردن افرادی که تحلیل های آموزشی خود را در این سایت بارگذاری می نمایند به مرور می توانید دانش تحلیل خود را به مراتب قوی تر از قبل نموده و در این حین حتی آن را از نظر به روز بودن نیز ارتقاء دهید.
استفاده از چنین امکاناتی در وهله اول شرایط عالی را برای خود کاربر قرم می زند. حتی اگر شما یک استراتژی مشخص و معین و مخصوص به خود برای معامله در بازارهای بین المللی دارید، می توانید از این ابزارها برای کسب تائیدیه و افزایش درصد موفقیت خود استفاده نمایید؛ استفاده آموزشی از این نمودارها را جدی بگیرید.
جمع بندی و نتیجه گیری
هر چند ابزارهای بسیار زیادی برای تحلیل تکنیکال در دنیا به روز رسانی شده است اما مطمئنا ابزاری مانند سایت تریدینگ ویو می تواند در صدر آن ها قرار داشته باشد. به دلیل استفاده تعداد کثیری از کاربران از این ابزار و قرار گرفتن تحلیل های مختلف در آن، این سایت حتی تبدیل به یک سایت آموزشی تحلیل تکنیکال زنده در بازار نیز شده است.
شما می توانید تحلیل های مختلف را مشاهده کرده و آن ها را در آینده بازار مورد ارزیابی قرار دهید تا از این طریق علاوه بر صحت سنجی آن ها از تکنیک های به کار گرفته شده در آن به عنوان یک منبع آموزشی بهره مند شده و دانش تکنیکالی خود را ارتقاء بخشید. نکات و تحلیل های آموزشی به وفور در سایت تریدینگ ویو وجود دارد که اکثر به صورت رایگان در اختیار کاربران قرار می گیرد.
استراتژی های معاملات روزانه فارکس (بخش دوم)
در بخش اول استراتژی های معاملات روزانه فارکس ، شما را با تئوری اسپاد استوکاستیک (Spud stochastic) آشنا کردیم؛ در این مقاله به بررسی اندیکاتور رنج رنگین کمان (Rainbow range) و اندیکاتورهای بحث بر انگیز Alligator (تمساح) و AntiAlligator (ضد تمساح) خواهیم پرداخت.
صدها استراتژی متفاوت فارکس بر اساس علم تحلیل فاندامنتال و تکنیکال به وجود آمده است. قبلا در مقالات مختلف تعدادی از آنها را معرفی کرده و به بررسی کاربرد آنها پرداختیم. همانطور که آموختید برخی تریدرها از تعداد محدودی اندیکاتور استفاده میکنند و معتقدند استفاده از اندیکاتورهای متعدد باعث بروز اشتباهات معاملاتی میشود. در قسمت دوم این مقاله، مانند قسمت اول بررسی میکنیم که آیا استفاده از چند اندیکاتور روزانه به تریدر کمک کرده یا او را گیج میکند.
رنگین کمان، اندیکاتوری برای تمامی تایم فریمها
اندیکاتور رنگین کمان (Rainbow) به خوبی نشان میدهد که چگونه یک ابزار پایه به توسعه یک تحلیل گرافیکی جامع از بازار فارکس کمک میکند. استفاده از این ابزار از نظر بصری نیز راحت است. بر اساس این اندیکاتور، میتوانید بیش از یک استراتژی را در معاملات لحاظ کنید؛ البته استفاده از این روش برای افراد مبتدی مشکل است. مزیت اصلی اندیکاتور رین بو یا رنگین کمان در این است که برای تمامی بازههای زمانی و برای تمامی جفت ارزها ایدهآل است. این اندیکاتور بر اساس میانگین متحرک نمایی (exponential moving averages) بوده و میتوان بر اساس آن انواع استراتژیها را توسعه داد.
برای اینکه انجام معاملات فارکس با این اندیکاتور سادهتر شود، رنگهای هر قسمت را جوری انتخاب کنید که به علت کنتراست با یکدیگر ادغام نشوند و بتوان آنها را از هم تشخیص داد. پیشنهاد میکنیم تنظیمات اولیه آن را تغییر ندهید.
میانگینهای متحرک متعدد که به بخشهای خاص تقسیم شدهاند به شخص این امکان را میدهند تا عمق بازار را در تمام تایم فریمها ببیند. ناحیه زرد رنگ یک روند کوتاه مدت را نشان میدهد که احتمالا برای اسکالپرها کاربرد بیشتری خواهد داشت. منطقه آبی روندهای کوتاه مدت را در معاملات روزانه نشان میدهد. منطقه سبز نیز مناسب افرادی است که معاملات میان مدت را ترجیح میدهند، رنگ قرمز نیز برای تریدرهای بلند مدت بوده و رنگ صورتی برای افرادی است که به دید چند ساله سرمایه گذاری کردهاند.
نکاتی درباره این اندیکاتور
- نباید حرکت تصادفی از میانگین متحرک در این مناطق وجود داشته باشد. میانگینهای متحرک نمایی باید تا حد امکان به یکدیگر نزدیک بوده و از یکدیگر عبور نکنند. هر قسمت در ناحیه سیگنال باید تقریباً ضخامت یکسانی داشته باشد، یعنی مرزهای کانالها نباید از نظر بصری باریک یا پهن شوند.
- میانگین متحرک باید در یک جهت باشد. وقتی که ترکیب به هم ریخته مناطق به صورت منظم قرار بگیرد باید وارد معامله شوید.
سیگنال خرید: نواحی به ترتیب روبرو مرتب شده باشند: زرد، آبی، سبز، قرمز و صورتی.
سیگنال فروش: نواحی به ترتیب روبرو مرتب شده باشند: صورتی، قرمز، سبز، آبی و زرد
ترکیب شدن میانگینهای متحرک به معنای نبود اطمینان از بیتحرکی یا نوسانات شدید قیمت است. برای اطمینان بیشتر میتوانید یک اسیلاتور به اندیکاتور اضافه کنید یا از سیگنالهای کندل شناسی برای تایید استفاده کنید. برای مثال، اگر قیمت برای مدت نسبتاً طولانی زیر میانگینهای متحرک معامله شود و سپس بالا رفته و حتی از کندترین میانگینهای متحرک هم عبور کند، در این حالت بریک اوت زده و همین موضوع شروع خرید را منطقی میکند. تمام تایم فریمها برای این استراتژی مناسب است؛ اما بهتر است از تایم فریم 1 ساعته یا بیشتر استفاده شود.
استراتژی های معاملات روزانه فارکس (بخش دوم)
از شکل بالا مشخص است که چگونه احساسات سرمایه گذاران در همان ابتدا شکل میگیرد: مناطق ضخامت یکسانی ندارند. مرزهای کانالها موازی نیستند؛ برعکس آنها باهم تلاقی داشته و یا از هم جدا میشوند. در برخی نقاط، کانال اصلی رنگین کمان باریکتر میشود، پس از آن تعدادی میانگین متحرک شروع به حرکت نزولی میکنند. مناطق رنگی جداگانه به وضوح مشخص میشوند. کادر قرمز قسمتی که میتوانید در آن پوزیشن فروش باز کنید را مشخص میکند. قسمت طلایی رنگ، مناطق «هرج و مرج» را مشخص میکند. هرگاه منطقه زرد کف را نشان داد و سپس حرکتی به سمت بالا داشت و در حال شکست خط روند اصلی نزولی بود معامله خود را ببندید (در شکل با فلش نشان داده شده است).
الیگیتور (Alligator) یا آنتی الیگیتور (AntiAlligator)
بازارها اغلب اوقات ثابت بوده یا بسیار نوسانی هستند، در این شرایط فقط اسکالپرها میتوانند سود ببرند. روندها به صورت کلی در 15 – 30 درصد بازههای زمانی ایجاد میشوند و بهترین استراتژیهای فارکس دقیقاً با هدف شناسایی این روندها و به موقع سیگنال دادن به وجود آمدهاند. اندیکاتور الیگیتور (Alligator)،که توسط بیل ویلیامز (Bill Williams) طراحی شد، به صورت اختصاصی برای تشخیص روند طراحی شده است.
اندیکاتور الیگیتور از سه میانگین متحرک و فرمول محاسبهای استفاده میکند که مبتنی بر ترکیب خطوط تعادلی که بر اساس هندسه فراکتال و تحرک غیر خطی است. به جای قیمت بسته شدن، از مقدار متوسط قیمت منهای «های و لو» تقسیم بر 2 استفاده میکند. از آنجایی که میانگینهای متحرک شبیه آروارههای تمساح هستند، به این اندیکاترو الیگیتور (تمساح) گویند.
تشخیص روند به کمک الیگیتور
- وقتی همه خطوط در نقطه یکسانی به یکدیگر رسیدند یا فاصله آنها به کمترین میزان خود رسید، روند بازار ثابت (فلت) است. تریدر با دریافت این سیگنال باید از معاملات خارج شده و منتظر بماند.
- اگر خطوط از حالت فلت فاصله گرفتند نشان از شروع روند جدید دارد. هرچه واگرایی گستردهتر باشد نشان از قویتر بودن روند دارد. اگر خط آبی پایین باشد، روند صعودی است و اگر بالا باشد روند نزولی است.
- روند تا زمانی که خطوط اندیکاتور به یکدیگر نرسند ادامه دارد.
استراتژیهای معاملاتی فارکسی که بر اساس اندیکاتور الیگیتور هستند به دلیل تاخیر مورد انتقاد قرار گرفتهاند. به همین دلیل است که باید بسیار مراقب بود، همیشه جهت قیمت را زیر نظر داشته باشید و سعی کنید روندهای طولانی مدت را دنبال کنید (برای این موارد تحلیل فاندامنتال مفید خواهد بود). بازه زمانی پیشنهادی برای این اندیکاتور 4 ساعته یا بیشتر است.
آنتی الیگیتور (AntiAlligator)
اندیکاتور آنتی الیگیتور (AntiAlligator) عملکردی برعکس اندیکاتور الیگیتور بیل ویلیامز دارد. استراتژیهای مبتنی بر الیگیتور سیگنال فروش میدهند؛ در صورتی که آنتی الیگیتور سیگنال خرید میدهد. بسیاری معتقدند که سیگنالهای آنتی الیگیتور تاخیر ندارند.
استراتژیهای مبتنی بر آنتی الیگیتور از یک اسیلاتور مکمل موج روند استفاده میکند. همچنین از استراتژی های تحلیل روند استراتژی های تحلیل روند یک میانگین متحرک ساده و نمایی برای نشان دادن شروع یک روند استفاده میکند.
موارد مورد نیاز برای باز کردن یک پوزیشن خرید:
- موج روند (TrendWave)، در زیر سطح 50- یک نقطه آبی رنگ را نشان دهد.
- آنتی الیگیتور نیز یک ستون سبز در همان کندل استیک نشان دهد.
بعد از اینکه شرایط بالا فراهم شد، میتوان در کندل بعدی وارد معامله شد. سیگنالهای تایید کننده یک نقطه آبی زیر سطح 60- و چندین ستون سبز متوالی خواهند بود. استاپ لاس باید در فاصله کمتر از 20 پیپ قرار داده شود. بعد از اینکه 10 پیپ سود حاصل شد، 50 درصد معامله را خارج کرده و با حد ضرر شناور (trailing stop) معامله را ادامه خواهیم داد.
در تصویر مشخص شده که وقتی قیمت در پایینترین سطح خود است، اندیکاتور ستون را رنگ میکند. ستون اول بزرگتر از ستون دوم به نظر میرسد؛ اما تنها چند ستون متوالی، بدون در نظر گرفتن اندازه ستون آخر، سیگنال قوی ارسال استراتژی های تحلیل روند میکنند. ستون سومی وجود ندارد در نتیجه میتوان وارد معامله شد.
موارد لازم برای باز کردن پوزیشن فروش :
- موج روند (TrendWave)، در بالای سطح 50 یک نقطه آبی رنگ را نشان دهد.
- آنتی الیگیتور نیز یک ستون قرمز در همان کندل استیک نشان دهد.
با وجود اینکه آنتی الیگیتور عملکردی برخلاف الیگیتور دارد؛ اما میتوان با استفاده از آن از هر دو جهت وارد معامله شد.
جمع بندی
تمامی این استراتژیها در اینکه سیگنال زیادی ارسال نمیکنند، مشترک هستند. بهتر است از این استراتژیها در جفت ارزهای متفاوت استفاده شود. توجه کنید که هیچ سیستم اطلاعاتی بی عیب و نقصی در جهان وجود ندارد. شرایط بازار دائماً در حال تغییر است و همه چیز به آن بستگی دارد؛ در نتیجه عملکرد هر استراتژی به نتایجی بستگی دارد که از معاملات حاصل میشود.
استراتژی معاملاتی چیست؟ نحوه انتخاب یک استراتژی موفق
تبدیل شدن به یک معاملهگر موفق هدف همه سرمایهگذاران در بازار سرمایه است. این که پول شما از طریق سرمایهگذاریهایی که انجام میدهید موجب کسب درآمد شود، بسیار جذاب است اما بازار بورس مانند هر نوع سرمایهگذاری دیگر همانطور که از ظرفیت رشد و کسب سود برخوردار است؛ احتمال شکست نیز در آن وجود دارد و میتواند ضررهای سنگینی را در پی داشته باشد. راهکارهای مختلفی برای کنترل ریسک و ضرر و همچنین افزایش سودآوری در بازار بورس وجود دارد که از مهمترین آنها میتوان به داشتن استراتژی معاملاتی اشاره کرد. در این مقاله سعی بر آن است که بگوییم چگونه یک استراتژی معاملاتی موفق ایجاد کنیم؟
استراتژی معاملاتی چیست؟
استراتژی در لغت به معنای تعیین هدف و راهبری است. در بازار بورس و بازارهای مالی دیگر، سرمایهگذاران نیاز به استراتژی مالی دارند. اما منظور از استراتژی معاملاتی چیست؟ منظور از این اصطلاح این است که سرمایهگذاران باید بدانند سرمایه خود را در کجا، چه وقت و به چه میزانی هزینه کنند تا بازدهی مثبتی نصیبشان شود. تعیین استراتژی به آسانی تعریف معنای آن نیست. سرمایهگذار باید بازار را بشناسد، از اوضاع اقتصادی کشور با خبر باشد، بتواند آینده را پیشبینی کند و در نهایت بهترین تصمیم را بگیرد. برای تعیین استراتژی معاملاتی، معمولا از روشهای تکنیکال یا بنیادی یا ترکیبی از هر دو استفاده میشود. با استفاده از این روشها سرمایهگذار میتواند روند بازار را تشخیص دهد و در مورد زمان مناسب ورود و خروج، حجم سرمایه، افق زمانی، انتخاب صنایع و شرکتها و … تصمیم بگیرد.
بهترین استراتژی معاملاتی برای کسب سود بیشتر
همانطور که توضیح داده شد، به ازای هر معاملهگر، یک استراتژی معاملاتی وجود دارد. به عبارت دیگر تعیین استراتژی معاملاتی، به میزان سرمایه، ریسکپذیری معاملهگر، اتفاقات بازار و … بستگی دارد. بهترین استراتژی معاملاتی، شخصیترین استراتژی معاملاتی است. یعنی برنامهای که برای شخص معاملهگر تبیین شده باشد. از طرف دیگر داشتن افق زمانی، شناخت ریسکهای بازار، انتخاب زمان ورود و خروج به سهام، متنوعسازی سبد سرمایهگذاری، خرید صندوقهای سرمایهگذاری و … از جمله مواردی است که در تبیین استراتژی معاملاتی برای کسب سود بیشتر میتواند مورد بررسی قرار گیرد.استراتژی های تحلیل روند
چگونه یک استراتژی معاملاتی موفق طراحی کنیم؟
یک معاملهگر حرفهای برای تغییرات و رفتارهای بازار، برنامه مشخص و از پیش تعیینشدهای دارد و هر رفتار غیر قابل پیشبینی آن را مدیریت میکند. به زبان ساده میتوان گفت استراتژیهای معاملاتی مجموعه قوانینی هستند که بر روش کلی معاملهگر در هنگام معامله در بازارهای مالی نظارت دارد و معاملهگر از طریق آن به خرید و فروش سهام میپردازد.
یک معاملهگر تنها با داشتن استراتژی معاملاتی قادر به حفظ سرمایه خود خواهد بود. در غیر این صورت ممکن است به دلیل هیجانی بودن جو بازار، کل سرمایه خود را از دست دهد. بنابراین داشتن یک استراتژی مدون و مکتوب به تمام فعالیتهای معاملهگر نظم میدهد. این مهم از تأثیر هر عامل منفی بر روحیه سرمایهگذار جلوگیری کرده و به او کمک میکند تا با اتکا به استراتژی شخصی خود به معامله بپردازد و دچار احساساتی چون ترس، طمع، خشم و… نشود.
نقش استراتژی معاملاتی در موفقیت معامله گران
بارها گفته شده که بازار بورس بازار پرریسکی است. به این معنی که ممکن است نه تنها سرمایه شما آورده مثبتی نداشته باشد، بلکه اصل ان هم مورد تهدید واقع شود. معاملهگرانی میتوانند در بازار پرنوسان امروز از سرمایه خود محافظت کرده و در قدم بعدی سود کسب کننده که استراتژی معاملاتی داشته باشند. نقش استراتژی معاملاتی در موفقیت معامله گران این است که باعث میشود با شناخت همه جوانب، بهترین تصمیم را بگیرند و در مسیری قدم بردارند که مناسب آنها است. بدون استراتژی معاملاتی مناسب، نمیتوان در بازار بورس به موفقیت دست یافت و این موفقیت را حفظ کرد. حتی در مواردی، امکان از بین رفتن اصل سرمایه نیز وجود دارد. بنابراین سرمایهگذاران باید دانش و مهارت لازم برای تعیین استراتژی را به دست آورند یا از روشهای سرمایهگذاری غیر مستقیم استفاده کنند.
انواع استراتژیهای معاملاتی
استراتژیهای معاملاتی بسیار زیاد هستند و تنوع بالایی دارد به طوری که میتوان ادعا کرد که به ازای هر شخص فعال در بازار سرمایه، یک استراتژی معاملاتی وجود دارد. چرا که اساسا استراتژی معاملاتی سلیقهای است و بر مبنای تشخیص هر سرمایهگذار طراحی میشود.
اما به صورت کلی برای استراتژی معاملاتی میتوان دو روش تحلیلی در نظر گرفت که این دو روش شامل تحلیل تکنیکال یا نموداری و تحلیل فاندمنتال یا بنیادی میشوند. البته هیچ کدام از استراتژیهای معاملاتی در بازار سرمایه بر دیگری ارجحیت ندارند و در اصل ترکیب این دو استراتژی است که میتواند به کسب سود و موفقیت در معامله منتهی شود. در زیر چهار مورد از رایجترین استراتژیهای معاملاتی که بر اساس نمودارهای تکنیکال صورت میگیرد را شرح دادهایم.
- معاملات روزانه: در معاملات روزانه، موقعیتهای خرید در همان روز بسته میشوند. معمولا این نوع استراتژی معاملاتی توسط تریدرهای حرفهای یا بازارسازان انجام میشود.
- معاملات موقعیت: در معاملات موقعیت از نمودارهای بلندمدت (روزانه تا ماهانه) و ترکیب آنها با روشهای دیگر برای تعیین روند فعلی بازار استفاده میشود.
- معاملات نوسانات: معمولا با شکسته شدن روند، معاملهگران نوسانگیر وارد بازی میشوند و با شروع نوسان قیمت، خرید یا فروش میکنند.
- معاملات اسکالپینگ: اسکالپ تریدینگ یا اسکالپینگ یکی از استراتژیهایی معاملاتی زود بازده است و تریدرهای فعال از این روش استفاده میکنند. در این استراتژی اختلاف کارمزدهای خرید و فروش شناسایی و بررسی میشوند.
در چیدن استراتژی بر اساس تحلیل فندامنتال نیز چند اصل اساسی باید در نظر گرفته شود که عبارتند از: صورت مالی، ترازنامه، صورت درآمد، گزارش گردش پول نقد. گفتنی است که این اطلاعات را در رابطه با شرکت مورد نظر خود میتوانید در سایت کدال مشاهده کنید.
مراحل تدوین یک استراتژی معاملاتی موفق
مراحل تدوین یک استراتژی معاملاتی موفق به صورت زیر است:
۱/ ایجاد یک چارچوب ذهنی حرفهای
تفاوت میان سرمایهگذاران موفق با سایرین علاوه بر آموزش سرمایه گذاری در بورس و استفاده از تحلیل و … خارج از فضای بازار دقیقاً در ذهن سرمایهگذار است. برای موفقیت در معاملهگری در هر بازاری باید بتوان عواطف و احساسات (ترس، طمع، غرور، خشم و…) خود را شناخت. عقایدی که بر نحوه معاملات ما تأثیر میگذارند را شناسایی کرد و با اصلاح آن، یک چارچوب ذهنی حرفهای ساخت. به کارگیری عوامل روان شناختی میتواند کمک مؤثری در اتخاذ نوع استراتژی معاملاتی داشته باشد.
۲/ انتخاب سبک معاملاتی بر اساس چارچوب زمانی
یکی از مراحل تدوین استراتژی معاملاتی، انتخاب بازه زمانی مناسب است. بازه زمانی مورد نظر سرمایهگذار برای سرمایهگذاری منجر به ایجاد انواع مختلفی از سبکهای معاملاتی میشود. برخی از سرمایهگذاران ترجیح میدهند در بازههای زمانی کوتاه مدت، برخی بازه زمانی میان مدت و برخی در بازه زمانی بلند مدت فعالیت کنند. بنابراین میبایست سرمایهگذاران با تسلط بر عواطف و احساسات خود، به اتخاذ سبک معاملاتی خاص بپردازند. به عنوان مثال اگر معامله در بازار بورس به عنوان شغل دوم یک فرد است، قطعاً نمیتواند چارت را دائم بررسی کند. در این صورت بهتر است استراتژی خود را در بازه های زمانی بزرگتر تعیین کند. از آنجایی که یک استراتژی در دو بازه زمانی نتایج متفاوتی خواهد داشت، اهمیت بازه زمانی و انتخاب سبک معاملاتی برای سرمایهگذاران مشخصتر میشود.
۳/ توانایی یافتن شاخصهای مناسب جهت شناسایی یک روند
توانایی تشخیص معیارهای شروع یک روند نزولی یا صعودی معمولاً دشوار است و سرمایهگذاران تنها با به کارگیری ابزاری نظیر تحلیل بنیادی و تحلیل تکنیکال قادر به انجام آن هستند. لذا با کسب مهارت در این زمینه میتوان تشکیل و شروع روند در بازار را تشخیص داد. به عنوان مثال در تحلیل تکنیکال برای شروع روند صعودی، سقفها بالاتر و کفها بالاتر و در روند نزولی سقفها پایینتر و کفها پایینتر میشود.
به طور کلی دیدگاه سرمایهگذاران مبنی بر این که یک روند غالب در بازار وجود دارد، موجب ایجاد نظم در معاملات شده و همین امر منجر به شکلگیری معاملات موفقتری در بازار میشود. مشخص بودن حداقل دو نکته روند کلی بازار و صعودی و نزولی بودن آن.
۴/ بررسی نقاط ورود و خروج یک سهم
تعیین نقطه ورود و خروج مناسب از سهم (زمان مناسب خرید و فروش سهم) در سودآوری معاملات بسیار مؤثر است. برای تعیین قیمت خرید و فروش یک سهم، داشتن برنامه یا استراتژی معاملاتی ضروری است. هر چقدر هم که یک سهم ارزنده باشد، ورود و خروج از سهم باید بر اساس استراتژی معاملاتی تعیین شود، قیمت مناسب آن بررسی شده و سپس برای ورود یا خروج آن تصمیم گرفت. به عنوان مثال یک تحلیلگر تکنیکالی را در نظر بگیرید که بر اساس حرکت قیمت سهم در یک کانال صعودی اقدام به خرید و فروش میکند. این تحلیلگر زمانی که قیمت سهم به کف کانال یا همان سطح حمایتی سهم برخورد کند، سهم را میخرد.
به نظر میرسد تعیین یک نقطه مناسب برای خرید سهم نباید صرفاً با تحلیل تکنیکال صورت بگیرد و در کنار آن باید روند حرکتی سهم و رفتار خریداران و فروشندگان نیز در نظر گرفته شود تا تأییدی برای خرید صحیح سهم باشد. همچنین برای تعیین قیمت فروش هم میتوان از مقاومتهای استاتیک و داینامیک در بازار استفاده کرد. یعنی هنگام رویارویی با یک مقاومت، شرایط عرضه سهم توسط فروشندگان بررسی شود تا بتوان تصمیم درست اتخاذ کرد. عدهای از سرمایهگذاران هم برای کسب حداکثر سود و از طرفی کاهش میزان ریسک، از فروش پلهای و عدهای هم از تکنیک تریل کردن استفاده میکنند.
۵/ تعیین از پیش تعیین شده حد سود و ضرر
این مرحله وابسته به مرحله نقطه ورود و خروج از سهم است. حد سود به محدودهای از قیمت گفته میشود که سرمایهگذار بر اساس تحلیلی که بر روی سهم انجام میدهد آن محدوده را برای ذخیره سود و خروج از سهم مناسب پیشبینی میکند. چنانچه قیمت سهم بر خلاف تحلیل و پیشبینیهای معاملهگر محقق شده و قیمت کاهش پیدا کند. محدوده قیمتی را که معاملهگر برای خروج از سهم پیشبینی کرده را حد ضرر میگویند. با تعیین میزان ریسک سرمایهگذاری، سرمایهگذار باید با رسیدن به حد ضرر یا حد سود تصمیم درستی گرفته و این موضوع را از قبل به صورت مکتوب تعیین کرده باشد.
۶/ آزمودن استراتژی معاملاتی و تحلیل بازخورد آن
در این مرحله باید قبل از ورود به بازار، استراتژی معاملاتی تست شود. در میان اغلب پلتفرمهای تحلیلی، نرمافزارهایی به نام آزمونگر (tester) وجود دارد که به واسطه آن میتوان عملکرد استراتژی معاملاتی را در گذشته آزمایش کرد. به این صورت که میتوان به عقب برگشته و یکبار شمع را در یکزمان حرکت داد. هنگامیکه نمودار به سمت یک شمع در یک زمان حرکت میکند، میتوان قوانین سیستم معاملاتی خود را دنبال کرده و معاملات را طبق آن انجام داد تا نتیجه حاصلشده از آن را مشاهده کرد.
۷/ تعهد به استراتژی معاملاتی
پس از طراحی یا انتخاب استراتژی معاملاتی، اعتماد و اعتقاد به آن نکته حائز اهمیتی است. اجتناب از اخبار و شایعات از اهمیت به سزایی برخوردار بوده و همواره باید به یاد داشت که سرمایهگذاری که سیستم معاملاتی پیچیدهتری دارد موفق نمیشود بلکه کسی موفق خواهد بود که به استراتژی معاملاتی خود پایبندتر باشد. توجه کنید که استراتژی شما دارای چارچوب، قوانین و منطق مشخصی بوده و احساسات هیچ جایگاهی در استراتژی ندارد. بنابراین کاملاً گوش به فرمان استراتژی خود باشید.
سخن آخر
تدوین یک استراتژی معاملاتی مطلوب در بازار سرمایه باید برای هر سرمایهگذار به عنوان اولویتی مهم و اساسی باشد. بدون داشتن یک استراتژی معاملاتی شخصی، سرمایهگذار تحت تأثیر جو منفی بازار و تقلید از استراتژی معاملاتی سرمایهگذاران دیگر قرار گرفته و دچار سردرگمی و شکست در بازار سرمایه میشود. با توجه به روحیات افراد متفاوت پیروی از هر استراتژی معاملاتی روش صحیحی نیست چرا که ممکن است یک استراتژی معاملاتی برای یک فرد مناسب و برای فرد دیگر نامناسب باشد.
دیدگاه شما