تحلیل تکنیکال (Technical Analysis)
اگر جزو سرمایه گذاران ارز های دیجیتال هستید مسلما با انواع تحلیل آشنایی دارید اما اگر جزوه تازه واردان به این عرصه اید لازم است بدانید که تحلیل ارز های دیجیتال برای تصمیم گیری در رابطه با سرمایه گذاری های به دو روش صورت میگیرد.
تجزیه و تحلیل تکنیکال تلاش می کند با جستجوی الگوها و ترندهایی برای تعیین حرکات آینده قیمت ها، تمایل بازار در پشت روند قیمت را درک کند. دیگری تجزیه و تحلیل فاندامنتال که شامل تجزیه و تحلیل صورتهای مالی یک شرکت برای تعیین ارزش منصفانه معاملات است. در ادامه به بررسی ماهیت تحلیل تکنیکال در بازار ارزهای دیجیتال و هر آنچه باید درباره آن بدانید خواهیم پرداخت.
تحلیل تکنیکال چیست؟
تجزیه و تحلیل تکنیکال، یک رشته معاملاتی است که برای ارزیابی سرمایه گذاری ها و شناسایی فرصت های معاملاتی از طریق تجزیه و تحلیل روند آماری به دست آمده از فعالیت های تجاری، مانند حرکت و حجم قیمت استفاده می شود.
این نوع تحلیل، مطالعه روند آماری است که از جمع آوری داده های تاریخی قیمت و حجم به دست آمده است تا فرصت های معاملاتی را شناسایی کند. تحلیلگران تکنیکال الگوهای حرکت قیمت، سیگنال معاملاتی و سایر ابزارهای تحلیلی را برای ارزیابی نقاط قدرت و ضعف یک دارایی مشاهده می کنند.
بر خلاف تجزیه و تحلیل فاندامنتال که تلاش می کند ارزش یک اوراق بهادار را براساس نتایج معاملاتی مانند فروش و درآمد ارزیابی کند، تجزیه و تحلیل تکنیکال بر مطالعه قیمت و حجم متمرکز است.
در نظریه داوجونز تحلیل تکنیکال بر اساس سه اصل است:
- این قیمت است که همه چیز را در بازار نشان میدهد.
- روندهای مشخصی در بازار وجود دارند.
- تاریخ به تکرار خودش علاقه خاصی دارد.
قیمت همه چیز را در بازار نشان میدهد
از آنجایی که تحلیلگران تکنیکال تنها حرکات قیمتی را در نظر میگیرند و فاکتورهای فاندامنتال را نادیده می گیرند، مورد انتقاد بسیاری از متخصصین بازار قرار گرفته اند.
روندهای مشخصی در بازار وجود دارند
تحلیل گران تکنیکال معتقدند که قیمت در روند های کوتاه مدت، میان مدت و بلند مدت در حال حرکت است. به معنای دیگر، قیمت بیشتر تمایل دارد در روند قبلی خود حرکت کند تا اینکه روند را دستخوش تغییر قرار دهد. شمار زیادی از استراتژی های تکنیکال بر این فرض استوار هستند.
تاریخ به تکرار خودش علاقه دارد
تحلیلگران معتقدند که تاریخ به تکرار شدن علاقه مند است. مشاهده حرکات قیمتی تکراری در بازار به روانشناسی بازار که طبق ترس و هیجان شکل میگیرد، مرتبط است. در نتیجه، آن ها بر اساس الگوهای شکل گرفته بر روی نمودار ها، این تحرکات و احساسات را تجزیه و تحلیل میکند تا حرکات بعدی بازار را پیش بینی کنند.
تحلیلگران تکنیکال با استفاده از الگوهای شکل گرفته بر روی نمودارها این احساسات را تجزیه و تحلیل میکنند تا حرکات بعدی بازار را پیشبینی کنند. در واقع تحلیلگران طبق الگوهای تکراری قبلی، درباره حرکات قیمتی در آینده نظر میدهند.
چرا تحلیل تکنیکال کاربردی است ؟
نمودار قیمت و حجم، تمام تصمیمات گذشته شرکت کنندگان در بازار (خرید و فروش) را نشان می دهد. این اطلاعات به نوبه خود از دو طریق بر تصمیمات سرمایه گذاران در آینده تاثیر می گذارد:
روانشناختی : آنچه در گذشته انجام داده اید بر نحوه رفتار شما با شرایط آینده تاثیر می گذارد. به عنوان مثال، بسیاری از معامله گران تمرکز خود را بر روی قیمتی که یک دارایی را خریداری کرده اند، متمرکز می کنند و در صورت کاهش، آنها می خواهند هر زمان که به قیمت بی سود و زیان و به اصلاح سر به سر رسید آن را بفروشند.
واکنشی : برخی از معامله گران روندها و الگوهای نمودار را که معمول است شناسایی می کنند و مطابق آن (خرید یا فروش) عمل می کنند. اگر تعداد کافی از شركت كنندگان از همان استراتژی پیروی كنند، پیش بینی می شود که این الگوهای نمودار از نتایج مورد انتظار پیروی کنند و احتمالاً روند ادامه فعالیت شرکت کنندگان بیشتری که به این روند ملحق می شوند پایدار بماند.
ابزارهای ابتدایی تحلیل تکنیکال
ابتدایی ترین ابزار هایی که هر تحلیلگر یا معامله گر برای تحلیل تکنیکال به آن نیاز دارد عبارتند از:
ترند یا روند
این خط برای شناسایی روند است و سه نوع ترند ( روند ) وجود دارد:
روند صعودی : در یک روند صعودی، دارایی در حال افزایش است، اوج های بالاتر و پایین تر.
روند نزولی : در روند نزولی، دارایی در حال نزول است، دارای اوج های پایین تر و پایین ترین سطح.
روند یک سو : در این روند دارایی ها در یک کانال افقی معامله می شوند.
بعضی اوقات معامله گران از اصطلاحات “خرسی” و “گاوی” برای اشاره به روند استفاده می کنند.گاوی یا صعودی به این منظور است که گاو با شاخ های خود به سمت بالا ضربه می زند ، بنابراین قیمت ها را بالاتر می برد و خرسی یا نزول این معنا را میرساند که خرس با پنجه های خود به سمت پایین برخورد می کند، بنابراین قیمت ها را پایین می آورد.
مقاومت و حمایت
به این معنی که حرکات قیمت خطی نیستند، قیمت هر چه بالا می رود با مقاومت روبرو می شود یا همانطور که پایین می آید حمایت می کند.
مقاومت : سطحی است که می توان روند صعودی را متوقف یا برگشت داد که نشان دهنده تمرکز فروشندگان است.
حمایت : سطحی است که انتظار می رود روند نزولی به دلیل تمرکز خریداران متوقف شود یا مجدداً بازگردد. وقتی سطح مقاومت شکسته شود، معمولاً به سطح پشتیبانی تبدیل می شود و بالعکس.
در تجزیه و تحلیل تکنیکال، پشتیبانی اغلب به عنوان یک نقطه ورود و مقاومت به عنوان یک نقطه خروج استفاده می شود. در صورت روندهای قوی، قیمت می تواند از طریق حمایت / مقاومت بدون توقف پیش رود.
اخبار ارزهای دیجیتال
یکی از موثرترین ابزارهای تاثیرگذاری بر مردم، رسانه است. اخبار ممکن است وحشت و ترس و همچنین شوق را به صورت دسته جمعی ایجاد کند. تاثیر اخبار در بازار ارزهای دیجیتال با وقایع برجسته در جهان کاملاً نشان داده می شود. در سپتامبر 2017 ، مقامات چینی ICO یا عرضه اولیه را ممنوع کردند که منجر به سقوط قیمت بیت کوین از 5000 دلار به 3000 دلار شد. یا وقتی eBay و Dell گفتند که بیت کوین را قبول میکنند، قیمت بیت کوین افزایش یافت.
ابزار پیشرفته تحلیل تکنیکال
برای تحلیل تکنیکال علاوه بر ابزار های پایه اشاره شده در بخش بعد می توان از ابزار های پیشرفته تری نیز استفاده کرد:
نمودارها
نمودار ها انواع بسیاری دارند که ما در این قسمت مهمترین آن ها را ذکر کرده ایم:
نمودارهای OHLC
این نمودارها میله هایی را نشان می دهند که به “شمع” معروف هستند. شکل شمع بر اساس رابطه بین قیمت های بالا، پایین، باز و بسته شدن روز متفاوت است.
شمع صعودی (می تواند سبز یا سفید باشد): قیمت بسته شدن بالاتر از قیمت بازشدن است.
شمع نزولی (می تواند قرمز یا سیاه باشد): قیمت باز شدن کمتر از قیمت بسته شدن است.
قابلیتی که نمودارهای OHLC در اختیار معاملهگر میگذارند این است که نوسان قیمت در یک دوره خاص را در قالب یک میله و یا شمع به ما نشان میدهند؛ چیزی که در نمودارهای خطی امکان مشاهده آن وجود ندارد. کلمه OHLC از قرار دادن نام اول کلمات زیر بدست میآید: Open یا قیمت آغازین و باز شدن High بالاترین قیمت معامله شده Low یا پایینترین قیمت معامله شده Close یا قیمت بسته شدن. موارد ذکر شده را در ادامه بر روی نمودارهای شمعی و میلهای بررسی خواهیم کرد.
نمودار کندل استیک (شمعی)
گرچه نمودارهای مختلفی مانند نمودارهای خطی و نمودارهای میله ای وجود دارد اما نمودارهای شمعی یکی از موثرترین نمودارها است.
نمودارهای شمعی که از یک قرن پیش در ژاپن شکل گرفتند، حجم حرکت قیمت را در رنگ های مختلف بصورت تصویری نشان می دهند، اغلب برای شمع مثبت سبز و شمع منفی قرمز است.
هر شمع چهار جز حیاتی را برای بازه زمانی مورد نظر نشان می دهد:
- قیمت باز شدن
- قیمت بالا
- قیمت پایین
- قیمت بسته شدن
این مولفه ها نه تنها انبوهی از اطلاعات مفید را در قالب آسان و مختصری برای خواندن فراهم می کنند، بلکه امکان شناسایی الگوهای مختلف شمعی را نیز فراهم می کنند. در حالی که انواع الگوهای شمعی زیادی وجود دارد.
نمودار خطی
یکی از ساده ترین انواع نمودار در تحلیل تکنیکال، نمودارهای خطی هستند و ثبت قیمت بسته شدن معاملات را در هر تایم فریم نشان میدهند. در نمودار های خطی تایم فریم یک روزه، فقط یک نقطه در هر روز بر روی نمودار نمایش میدهند که این نقطه آخریت قیمت معامله شده در آن روز میباشد.
نمودار خطی از تایم فریم یک روزه حاصل میشوند و نقاط به دست آمده در هر روز به یکدیگر متصل میشوند.
تنها مشکل و نقطه ضعف این نوع نمودار ثبت قیمت نهایی است. به این معنی که برای معاملات انجام شده در روز ارزشی قائل نمی شود و تنها قیمت نهایی روز دارای ارزش است.
البته که بسیاری از معامله گران برای تایید شکستهای حمایتی و مقاومتی از قیمت بسته شدن استفاده میکنند، بدین جهت قیمت نهایی از اهمیت بیشتری برخوردار است.
اندیکاتور یا شاخص ها
شاخص های معاملاتی رمزارزها صرفاً تجزیه و تحلیل فنی منظم در زمینه ارزهای دیجیتال هستند:
میانگین متحرک
میانگین قیمت بسته شدن سهام در مدت زمان مشخص است. این ابزار یک شاخص محبوب و آسان است که نوسان قیمت را هموارتر می کند و تصویری واضح تری از قیمت متوسط دارایی دیجیتال را در مدت زمان مشخص ارائه می دهد.
میانگین متحرک دو نوع اصلی دارد:
- میانگین های متحرک ساده
- میانگین متحرک نمایی
میانگین های متحرک ساده از میانگین حساب مجموعه ای از قیمت ها استفاده می کنند، در حالی که میانگین های متحرک نمایی وزن بیشتری به اقدام قیمت های اخیر می دهند.
باند های بولینگر
باندهای بولینگر یک شاخص فنی است که به واسطه بازرگان برجسته جان بولینگر ایجاد شد.
نوسانات به نرخی گفته می شود که قیمت یک دارایی می تواند افزایش یا کاهش یابد. نوسانات بالاتر به این معنی است که دارایی می تواند به طور بالقوه در محدوده ارزش بیشتری به سرعت در حال نوسان باشد.
این شاخص برای اندازه گیری نوسانات بازار و در موارد دیگر برای معاملات معکوس روند استفاده می شود. به طور خلاصه، گروههای بولینگر به شما می گویند که بازار در چه شرایطی به سر میبرد.
میانگین واگرایی همگرایی متحرک (MACD)
واگرایی همگرایی متحرک (یا MACD) یک نوع اندیکاتور است که ترکیبی از دو میانگین متحرک را بررسی می کند:
- میانگین متحرک کوتاه مدت
- میانگین متحرک بلند مدت
این دو میانگین متحرک برای شناسایی روند فعلی و اگر تغییری در حرکت ایجاد شود، با هم ترکیب می شوند.
توضیح و تفسیر خطوط MACD می تواند به شرح زیر توضیح داده شود:
اگر خط آبی (خط MACD) بالاتر از خط نارنجی باشد (خط سیگنال)، حرکت صعودی است.
برعکس، اگر خط آبی زیر خط نارنجی باشد، حرکت نزولی است.
هنگامی که خطوط واگرا می شوند، این نشان دهنده تقویت روند فعلی است در حالی که همگرایی روند معکوس را نشان می دهد. هنگام عبور خطوط، احتمال تأیید تغییر حرکت وجود دارد.
شاخص مقاومت نسبی
آخرین ابزاری که در این مقاله به آن خواهیم پرداخت، شاخص مقاومت نسبی است. مقاومت نسبی یک شاخص حرکت است که در درجه اول برای شناسایی خرید یا فروش بیش از حد رمزارز استفاده می شود. به طور مرسوم، مقادیر RSI وقتی عدد بیش از 70 را نشان می دهد که دارایی دیجیتال بیش از حد خریداری شده است و مقادیر ک متر از 30 نشان دهنده فروش بیش از حد است.
با این حال، وقتی صحبت از بیت کوین و سایر ارزهای دیجیتال می شود، RSI نمی تواند مطمئن ترین شاخص باشد. بیت کوین ثابت کرده است که مستعد روند صعودی طولانی است که قیمت آن را مکرراً می بیند و اغلب اوقات بیش از حد خریداری می شود.
محدودیت های تحلیل تکنیکال
استدلالی که برای منتقدان می توان به کار برد این است که بر اساس فرضیه بازار کارا، قیمت یک سهام یا ارز دیجیتال در بازار مالی بازتاب تمام پارامترهایی است که بر روی آن تاثیرگذار است (یا میتواند تاثیرگذار باشد). این مورد شامل فاکتورهای فاندامنتال نیز میشود که ما را از دخالت دادن پارامترهای دیگری جز قیمت و حجم در تصمیم گیریهای مالی معاف میکند. تنها چیزی که برای تحلیلگران تکنیکال معنی دارد، آنالیز حرکات قیمتی است که به نظر آن ها محصول «عرضه و تقاضا» برای یک دارایی خاص نمودار تکنیکال چیست در بازار مالی است.
با توجه به اینکه فرضیه بازار کارا از فرضیات اساسی تحلیل تکنیکال است، ممکن است دلیل یکی از محدودیت های آن نیز باشد. همه اطلاعات گذشته و حال بر اساس فرضیه قیمتهای بازار، منعکس میشود. در نتیجه هیچ راهی برای به دست آوردن سود از روندهای بازار نیست مگر اینکه بازار کارآمدی لازم را نداشته باشد. تحلیلگران بنیادی معتقدند که بازار میتواند کارا باشد، اما همه اطلاعات در قیمت گذشته و حال وجود ندارد و قیمتها به صورت تصادفی حرکت میکنند.
دومین انتقادی که بر تحلیل تکنیکال وارد میشود این است که این روش در برخی اوقات کاربرد دارد. به عنوان مثال اگر معامله گران حدود ضرر مشابهی برای یک سهم خاص در نظر بگیرند، وقتی سهم به قیمت نزدیک حد ضرر برسد بسیاری از سهامداران اقدام به فروش میکنند و این موضوع باعث میشود که قیمت سهم پایین بیاید و پیشبینیها را تایید کند و اینگونه برداشت شود که روند پیشبینی شده تحلیل تکنیکال درست بوده است.
آموزش تحلیل تکنیکال – انواع نمودار قیمت
یکی از روشهای اصلی تحلیلگران تکنیکال برای پیشبینی قیمتها، شناخت الگوها و روند قیمتهاست. سادهترین راه برای تشخیص الگوها و روندها، استفاده از نمودارهاست. در واقع، استفاده از نمودارها به قدری شایع است که معمولاً به تحلیلگران تکنیکال، چارتیست (chartist) گفته میشود. در ابتدا، نمودارها با دست رسم میشدند، اما امروزه بیشتر نمودارها توسط رایانه ترسیم میشوند.
تحلیل تکنیکال نمودارها با استفاده از انواع مختلف نمودارها و سایر توابع نمودار، به شناسایی الگوها و روند بازار کمک میکند. تفسیر نمودارها ممکن است برای معاملهگران تازهکار دشوار باشد، بنابراین درک تحلیل تکنیکال ضروری است.
در فصل اول از آموزش تحلیل تکنیکال به پیش فرضها پرداختیم. در فصل دوم به سراغ نمودارها رفتهایم. انواع مختلف نمودارهای تحلیل تکنیکال مورد استفاده در معاملات ارزهای دیجیتال و سایر بازارهای معاملاتی را معرفی کردهایم و مبانی و کاربردهای این نوع نمودارها را توضیح دادهایم.
کاربرد انواع نمودارها در تحلیل تکنیکال
نمودارها نمایش گرافیکی اطلاعات قیمت ارزهای دیجیتال یا هر کالای قابل معامله دیگری در طول زمان هستند. اغلب اوقات، چنین نمودارهایی حجم را نیز نشان میدهند. یکی از مزایای اصلی نمودارها این است که علاوه بر اینکه به تحلیلگر تکنیکال امکان میدهند تا به راحتی الگوها و روندها را تشخیص دهد، اطلاعات قیمت و حجم را در طول یک دوره به صورت مختصر ارائه میکنند. این اطلاعات حتی میتوانند توسط تحلیلگران فاندامنتال برای بررسی نحوه واکنش بازار به رویدادهای خاص مورد استفاده قرار گیرند. نوسانات بازار را نیز میتوان به راحتی از نمودارها دریافت. همچنین، نمودارها به تحلیلگران تکنیکال کمک میکنند تا در مورد نقاط ورود و خروج تصمیم بگیرند و اینکه در چه قیمتی معامله را متوقف کنند تا ریسک کمتری داشته باشد (کمک به گذاشتن استاپ لاس).
مقیاس نمودار: حسابی و لگاریتمی
بیشتر نمودارها قیمت را در محور عمودی و بازههای زمانی را در محور افقی نشان میدهند. نمودارها میتوانند در مقیاس حسابی یا لگاریتمی نمایش داده شوند. انواع نمودارها و مقیاس مورد استفاده بستگی به این دارد که تحلیلگر تکنیکال چه اطلاعاتی را مهمتر قلمداد کند و اینکه کدام نمودارها و مقیاسها به بهترین وجه این اطلاعات را نشان میدهند.
نمودار مبتنی بر مقیاس حسابی (یا مقیاس خطی) اختلاف قیمتها را با فواصل برابر نشان میدهد. بنابراین، اگر در یک نمودار فواصل قیمت به اندازه ۱۰ دلار باشد، یعنی در محور عمودی تمام فواصل برابر ۱۰ دلار خواهد بود. از این رو، در مقیاس حسابی، نمودار یک سهام ۱۰ دلاری که ۱۰ دلار افزایش داشته با نمودار یک سهام ۱۰۰ دلاری که ۱۰ دلار افزایش داشته، یکسان ترسیم میشود. اگرچه، درصد افزایش آنها با هم متفاوت است.
برای مثال، در نمودار زیر، قیمت از ۰/۶۴ دلار به ۱/۴۰ دلار یعنی ۰/۷۶ دلار افزایش یافته است. در یک بازه زمانی دیگر، قیمت از ۱/۵۲ دلار به ۲/۲۸ دلار یعنی همان ۰/۷۶ دلار افزایش یافته است. اما همان طور که ملاحظه میکنید، با اینکه میزان افزایش عددی به دلار یکسان است اما درصد افزایش متفاوت است. اولی ۱۱۹ درصد افزایش یافته، در حالی که دومی تنها ۵۰ درصد افزایش داشته است. در نمودار حسابی زیر، میزان افزایش برای هر دو یکسان نشان داده شده است؛ زیرا در مقیاس حسابی مبنای کار میزان افزایش عددی به دلار است نه درصد افزایش.
مقیاس حسابی در کار با انواع نمودارها در تحلیل تکنیکال
مقیاس لگاریتمی (که مقیاس نیمه لگاریتمی هم گفته میشود) به جای تفاوتهای مطلق، از درصد به عنوان واحد اصلی استفاده میکند. در نتیجه، فواصل در محور عمودی با هم یکسان نیستند. در مقیاس لگاریتمی، نمودار یک سهام ۱۰ دلاری که ۱۰ دلار افزایش یافته، بلندتر از نمودار سهام ۱۰۰ دلاری با افزایش ۱۰ دلاری است. زیرا درصد افزایش آنها با هم متفاوت است. اولی ۱۰۰ درصد افزایش یافته ولی دومی تنها ۱۰ درصد افزایش داشته است. از این رو، نمودار مبتنی بر مقیاس لگاریتمی، اطلاعات تغییر قیمت را با دقت بیشتری نسبت به نمودار حسابی، ارائه میدهد.
برای مثال، در نمودار زیر، مثال قبلی در نمودار لگاریتمی بررسی شده است. در اینجا چون مبنا درصد افزایش است، فواصل در محور عمودی یکسان نبوده، لذا میزان افزایش ۱۱۹ درصدی بیشتر از افزایش ۵۰ درصدی نشان داده میشود.
کار با مقیاس لگاریتمی در انواع نمودارها در تحلیل تکنیکال
همچنین، نمودار لگاریتمی میتواند طیف وسیعی از قیمتها را نسبت به نمودار حسابی با همان اندازه پوشش دهد. با این حال، اگر دامنه قیمت نمایش داده شده در نمودار محدود باشد، تفاوت زیادی بین این دو مقیاس وجود ندارد.
بدین ترتیب، تفاوت بین مقیاس نمودار لگاریتمی و نمودار حسابی در محور عمودی یا همان محور y است. مقیاس حسابی فاصله مساوی بین واحدهای نمودار را نشان میدهد. از طرف دیگر، مقیاس لگاریتمی برای اندازهگیری فاصله قیمتها بر حسب درصد تنظیم شده است.
با این حساب، کدام سیستم مقیاسگذاری بهتری است؟ هر دو سیستم مزایا و معایب خاص خود را دارند. اولویت فرد تا حد زیادی به سبک تجزیه و تحلیل و بازه زمانی مورد استفاده بستگی دارد. معاملهگرانی که به دنبال گرفتن حرکات کوتاه مدت قیمت یا تجزیه و تحلیل دامنههای معاملاتی هستند، مقیاس حسابی را به خاطر خلوص قیمت ترجیح میدهند. تحلیلگران علاقهمند به روندها و تاریخچه قیمتهای طولانی مدت بیشتر مقیاس لگاریتمی را ترجیح میدهند.
توجه داشته باشید که مقیاس لگاریتمی بهتر است زمانی استفاده شود که قیمتها مقدار قابل توجهی به سمت بالا یا پایین حرکت کرده باشند. زمانی که تغییرات قیمت کمتر از ۱۰۰ درصد باشد، مقیاس حسابی و لگاریتمی تفاوت چندانی نخواهند داشت. اما زمانی که تغییرات بیش از ۱۰۰ درصد باشد و به ویژه در بازههای زمانی میان مدت و بلند مدت بهتر است از مقیاس لگاریتمی استفاده شود.
چند نوع نمودار وجود دارد؟
سه نمودار اصلی و متداول که توسط تحلیلگران تکنیکال مورد استفاده قرار میگیرند عبارتند از نمودار خطی، نمودار میلهای و نمودار شمعی (کندل استیک).
همه این نمودارها با استفاده از دادههای قیمت ایجاد میشوند، اما دادهها را به روشهای مختلفی نمایش میدهند. در نتیجه، آنها انواع مختلفی از تحلیل تکنیکال را برای کمک به معاملهگران در تصمیمگیری آگاهانه در بازارهای فارکس، سهام، شاخصها، کالاها و ارزهای دیجیتال ارائه میدهند. در حالی که چندین نوع مختلف نمودار وجود دارد، این مقاله فقط سه مورد برتر را پوشش میدهد؛ زیرا این سه مورد بیشتر استفاده شده و در اکثر پلتفرمهای معاملات جهانی به کار میروند.
انواع نمودارها در تحلیل تکنیکال
نمودار خطی
نمودارهای خطی سادهترین شکل نمودارها هستند که تغییرات قیمت را در یک بازه زمانی نشان میدهند. در این نوع نمودار، معمولاً فقط قیمت پایانی نمودار مشخص است که توسط یک نقطه نشان داده میشود. مجموعهای از این نقاط یک خط را تشکیل میدهد، از این رو، نام آن نمودار خطی است.
نمودار خطی معمولاً قیمتهای پایانی را نمایش میدهد و هیچ چیز دیگری وجود ندارد. هر قیمت پایانی در یک بازه زمانی به قیمت پایانی قبلی وصل شده تا خطی پیوسته ایجاد شود که دنبال کردن آن آسان باشد.
از آنجایی که نمودارهای خطی ساده هستند، مقایسه قیمت چندین ارزدیجیتال در یک نمودار آسانتر است. همچنین، نمودار خطی روندها را نیز نشان میدهد که همان شیب نمودار است.
نمودار خطی یکی از انواع نمودارها در تحلیل تکنیکال
این نوع نمودارها اغلب برای نمایش در رسانه، روزنامهها و بسیاری از مقالات وب مورد استفاده قرار میگیرند، زیرا درک آنها ساده و آسان است. نمودار خطی، اطلاعات کمتری نسبت به نمودارهای شمعی یا میلهای ارائه میدهد، نمودار تکنیکال چیست اما برای مشاهده ساده بازار در یک نگاه بسیار مناسب است.
مزیت دیگر نمودار خطی این است که برخلاف نمودارهای میلهای و شمعی حرکات پرنوسان را نشان نمیدهد. از این رو، سادهتر به نظر میرسد. به این ترتیب، افراد مبتدی نیز میتوانند از این نمودار استفاده کنند.
با توجه به نمودار خطی که فقط قیمتهای بسته شدن را نشان میدهد، معاملهگران باتجربه همواره یک نمودار خطی را برای ترسیم قیمت بسته شدن روزانه یا شرایطی که تحلیلگر میخواهد موجهای فرعی را بدون نویز بررسی کند، در نظر میگیرند.
نمودار میلهای (HLOC)
یکی از ابزارهای اصلی تحلیل تکنیکال، نمودار میلهای است که در آن قیمت باز شدن (open)، بسته شدن (close)، بالاترین (high) و پایینترین قیمت (low) ارز دیجیتال روی میلههایی نشان داده شده که در یک بازه زمانی مشخص ترسیم میشوند.
نمودار میلهای بالاترین و پایینترین قیمت و قیمتهای باز و بسته شدن (HLOC) را برای هر بازه زمانی روی یک میله نشان میدهد. این میله یک خط عمودی است که بالاترین و پایینترین قیمت را مشخص میکند. خط افقی در سمت چپ میله قیمت باز شدن و خط افقی در سمت راست قیمت بسته شدن را نشان میدهد. منظور از قیمت باز شدن قیمتی است که در آن بازه زمانی، بازار افتتاح میشود.
معاملهگران با نمودارهای میلهای میتوانند الگوهای قیمتی را به راحتی مشاهده کنند. به عبارت دیگر، هر میله مجموعهای از ۴ قیمت برای یک روز یا دوره زمانی معین است که نوار قیمت نامیده میشود. برای شناسایی روندها، حمایت/مقاومت و نقاط ورود از این دادههای قیمت (HLOC) استفاده میشود.
نمودار میله ای یکی از انواع نمودارها در تحلیل تکنیکال
از جمله مزایای این نمودار این است که جزئیات بیشتری را در اختیار معاملهگر قرار میدهد که به شناسایی سطوح کلیدی و دادههای دقیق و کامل کمک میکند.
رنگ میله، صعودی یا نزولی بودن آن را مشخص میکند. معمولاً رنگ سبز نشان دهنده آن است که قیمت بسته شدن بالاتر از قیمت باز شدن است. رنگ قرمز نیز بالعکس بوده و به معنای نزول قیمت است.
شباهتهای بین این نوع نمودار و نمودار شمعی هنگامی که در کنار هم قرار بگیرند قابل تشخیص است، اما نمودار میلهای نمای تمیزتری از بازار ارائه میدهد. با حذف رنگها از نمودار، معاملهگران میتوانند روندهای بازار را سادهتر مشاهده کنند. تجربه مورد نیاز برای معاملهگران برای کار با این نمودار در حد متوسط است.
نمودار شمعی
نوع دیگری از نمودار مورد استفاده در تحلیل تکنیکال، نمودار شمعی است. به این دلیل که مؤلفه اصلی نمودار نشاندهنده قیمت، مانند یک شمع دارای یک بدنه (body) است و معمولاً یک خط از بالا و پایین آن امتداد دارد که به آن فتیله یا سایه (shadow) بالا و پایین گفته میشود. انتهای سایه فوقانی نشاندهنده بالاترین قیمت است، در حالی که سایه پایینی نشاندهنده پایینترین قیمت آن بازه زمانی است.
نمودار شمعی بر باز و بسته شدن قیمتها تأکید دارد. نمودار شمعی بالاترین و پایینترین قیمت و قیمت باز و بسته شدن (HLOC) را برای هر بازه زمانی برای هر شمع نشان میدهد. بدنه هر شمع نشان دهنده قیمت باز و بسته شدن است، در حالی که فتیله شمع (سایه) بالاترین و پایینترین قیمت برای هر بازه زمانی را نشان میدهد.
اینکه آیا بالای کندل نشان دهنده قیمت باز یا بسته شدن است، با رنگ بدنه کندل مشخص میشود. رنگ هر شمع به تنظیمات به کار رفته بستگی دارد، اما در بیشتر نمودارها از رنگهای سبز و قرمز به عنوان رنگهای پیش فرض استفاده میشود. اگر شمع سفید یا سبز باشد، کندل صعودی است. سیاه، قرمز یا هر رنگ تیره دیگر نشاندهنده نزولی بودن کندل است؛ یعنی قیمت بسته شدن پایینتر از قیمت باز شدن قرار دارد. بدین ترتیب، از روی رنگها، الگوی شمعها به راحتی قابل تشخیص است.
تکنیک تحلیل تکنیکال و تجربه مورد نیاز برای کار با نمودار شمعی همانند کار با نمودار میلهای است. (بستگی به اولویت معاملهگر دارد)
از مزایای کار با نمودار شمعی این است که به دلیل پر بودن بدنه کندل، نسبت به نمودارهای میلهای برای معاملهگران راحتتر است.
نمودار شمعی محبوبترین نوع نمودار مورد استفاده در تحلیل تکنیکال در بازار فارکس و ارزهای دیجیتال است، زیرا اطلاعات بیشتری را در اختیار معاملهگر قرار میدهد در حالی که مشاهده آن در یک نگاه آسان است.
با اینکه نمودار شمعی اطلاعاتی مشابه نمودار میلهای را نشان میدهد، الگوهای خاصی در نمودار شمعی بیشتر نمایان هستند. الگوهای شمعی توسط بدنه و سایههای کندل شکل میگیرند. این الگوها در دورههای کوتاه مدت بسیار مفید هستند و بیشتر در قله یک روند صعودی یا کف یک روند نزولی اهمیت پیدا میکنند؛ یعنی زمانی که الگوها اغلب نشاندهنده تغییر روند هستند. به عبارت دیگر، استفاده از الگوهای شمعی تنها در سطوح کلیدی حمایت و مقاومت معتبر هستند. در نتیجه، چنین الگوهایی در هر بخشی از نمودار قابل تفسیر نیستند. در فصل هفتم از آموزش تحلیل تکنیکال، با الگوهای شمعی بیشتر آشنا خواهیم شد.
چگونه میتوان نمودارهای تکنیکال را تجزیه و تحلیل کرد؟
به طور خلاصه، هر نمودار کاربرد خاص خود را دارد. با این حال، استفاده از آنها به تجربه تریدر، بازار مورد معامله و استراتژیهای مورد استفاده بستگی دارد. بنابراین، مهم است که با یک استراتژی آشنا باشید و سپس آن نمودار تکنیکال چیست استراتژی را به طور دقیق پیادهسازی کنید. تجزیه و تحلیل نمودارها بر اساس استراتژی، ثبات در معاملهگری را فراهم میکند.
سؤالاتی که باید قبل از انتخاب نوع نمودار برای تحلیل تکنیکال از خودتان بپرسید عبارتند از:
- از چه استراتژی معاملاتی استفاده میکنید؟
- آیا این استراتژی، معاملات کوتاه مدت، میان مدت یا بلند مدت را هدف قرار داده است؟
پس از پاسخگویی به این سؤالات میتوانید نوع نمودار را با استفاده از اطلاعات ارائه شده انتخاب کنید.
در فصل سوم از آموزش تحلیل تکنیکال به مفهوم حجم معاملات در بازار ارز دیجیتال و تاثیر آن بر روند قیمت پرداختهایم:
آموزش انواع نمودارها در تحلیل تکنیکال ارزهای دیجیتال
وقتی قرار است قیمت یک رمز ارز را به صورت تکنیکالی تحلیل کنیم دیگر کاری با ماهیت آن ارز نداریم، دقیق تر بگویم یعنی کاری با شاخص های بنیادی ارز که در مقالات آموزشی قبلی به آن اشاره کردیم نداریم. فقط مستقیم می رویم سراغ چارت قیمتی (نمودار قیمت ارز دیجیتال) و به رفتار معامله گران دقت می کنیم. میزان عرضه و تقاضا به ما خواهد گفت قیمت رمز ارز مورد نظر به چه سمتی حرکت خواهد کرد. نکته ای که در نمودارهای تحلیل تکنیکال بازار های مالی بسیار مهم است این است که تاریخ به تکرار خود علاقه مند است. منظور از این اصطلاح مهم در بازار های مالی این است که رفتار حال حاضر معامله گران در یک ارز دیجیتال شبیه رفتار گذشته آنها خواهد بود، بنابراین می توان با نگاه به سابقه قیمتی و تحلیل آن، قیمت آینده یک ارز دیجیتال را پیش بینی کرد.
در صورتی که وقت کافی برای مطالعه متن را ندارید، ویدئوی زیر را مشاهده کنید. در ویدئو مفاهیم به طور کامل توضیح داده شده و انواع نمودارها در تحلیل تکنیکال از سایت تریدینگ ویو (Trading View) بررسی شده است:
در صورتی که قصد خرید و فروش و سرمایه گذاری در دنیای ارز دیجیتال را دارید، در صرافی ارزپایا ثبت نام کنید. بازار معاملاتی ارزپایا با دو ابزار خرید و فروش آسان و حرفهای، امکان خرید و فروش و مشاهده نمودار قیمتی رمزارزها برای افراد تازه وارد و حرفهای را فراهم کرده است. برای ثبت نام کلیک کنید.
تایم فریم چیست؟
تایم فریم در نمودار های قیمتی بازهی زمانی است که اجزای نمودار در آن نمایش داده شدهاند. این اجزا میتواند شامل اطلاعاتی از قبیل قیمت شروع، پایان و بالاترین یا پایین ترین قیمت ارز دیجیتال باشد. برای نمونه تایم فریم روزانه یعنی هر یک جز از نمودار قیمتی، شامل اطلاعات در یک روز است. البته این اطلاعات ارائه شده توسط نمودار، بستگی به نوع نمودار نیز دارد. برای مثال نمودار خطی تنها قیمت آخرین معامله یک ارز را نشان می دهد. تایم فریم ها میتواند از بازه زمانی در حد چند ثانیه آغاز و تا ۱۲ ماهه هم ادامه داشته باشد. یعنی هر جز از نمودار بیانگر اطلاعات چند ثانیه یا یک سال باشد. مهمترین تایم فریم ها عبارتند از:
- ۵ دقیقه
- ۱۵ دقیقه
- ۳۰ دقیقه
- ۱ ساعت
- ۴ ساعت
- روزانه
- هفتگی
- ماهانه
برای آشنایی با انواع روش های تحلیل قیمت: تحلیل فاندامنتال و تکنیکال به مقالات قبلی مجله ارزپایا مراجعه کنید.نمودار تکنیکال چیست
انواع نمودارهای قیمت در تحلیل تکنیکال ارزهای دیجیتال
به طور کلی برای نشان دادن تغییرات قیمت در بازار های مالی می توان از دو نوع نمودار قیمت بهره برد:
نمودار خطی (Line Chart)
در نمودارهای خطی تنها قیمت نهایی رمز ارز یا به عبارتی قیمت آخرین معامله ارز دیجیتال نشان داده شده است. این نمودار از وصل کردن قیمتهای نهایی به هم بدست میآید. برای مثال قیمت آخرین معاملات یک ارز در چند روز به هم با یک خط رسم شده است تا چارت قیمتی را تشکیل دهد.
نمودار خطی ارز دیجیتال هگز در تایم فریم روزانه در زیر نشان داده شده است.
یکی از معایب نمودار خطی عدم اطلاع نوسان قیمت در یک تایم فریم است و تنها قیمت نهایی را در یک تایم فریم نشان می دهد و برای سایر معاملات در طول آن تایم فریم ارزشی قائل نیست مشکلی که با استفاده از نمودارهای OHLC رفع شده است.
نمودار OHLC
نمودار های OHLC نمودارهایی هستند که اطلاعات بیشتری از جزئیات تغییرات قیمت یک ارز دیجیتال در نمودار تکنیکال چیست یک تایم فریم را نشان میدهند. قیمت آغازین (Open)، بیشترین قیمت (High)، کمترین قیمت (Low) و قیمت بسته شدن (Close)، اطلاعاتی است که می توان از نمودار های OHLC برداشت کرد. نمودار های OHLC را می توان به دو نوع تقسیم بندی کرد:
در ادامه این دو نوع نمودار قیمت را شرح خواهیم داد.
۱- نمودار میله ای (Bar Chart)
نمودار میله ای نوعی نمودار OHLC است که در آن قیمت آغازین، قیمتی پایانی، بیشترین و کمترین قیمت با استفاده از یک میله با دو خط در چپ و راست آن نشان داده است. شکل این نمودار در زیر نشان داده شده است:
اگر قیمت باز پایین تر از قیمت بسته باشد یعنی این میله افزایشی است و در آن تایم فریم قیمت افزایش یافته است ولی اگر قیمت باز بالاتر از قیمت بسته باشد یعنی در این تایم فریم قیمت کاهش یافته و میله کاهشی است. میله های افزایشی در نمودار های قیمتی با رنگ سبز و میله های کاهشی با رنگ قرمز نشان داده شده اند. نمودار میله ای بیت کوین در تایم فریم روزانه در شکل زیر نشان داده شده است:
۲- نمودار شمعی (Candlestick Chart)
نمودار شمعی یا کندل استیک پر طرفدارترین نمودار تحلیل تکنیکال در بین معامله گران بازارهای مالی در دنیاست. این نمودار نیز دارای خواص OHLC بوده و قیمت آغازین و پایانی، همچنین بیشترین و کمترین قیمت را نشان می دهد. علت محبوبیت این نمودار نسبت به نمودار میله ای تفسیر بهتر و آسانتر آن است. هر نمودار شمعی بیانگر اطلاعات قیمتی یک تایم فریم است که می تواند دقیقه، ساعت، روزانه یا غیره باشد. در شکل زیر نمونه ای از یک نمودار شمعی یا همان کندل استیک به همراه قسمت های مختلف آن آورده شده است.
در تصویر بالا مشاهده میکنید که یک شمع دارای دو قسمت است: بدنه که اختلاف قیمت باز و بسته را نشان میدهد و سایه که بیشترین قیمت و کمترین قیمت را نشان میدهد. دقیقا مانند نمودار میله ای در صورتی که قیمت باز شدن پایین تر از قیمت بسته شدن باشد، شمع صعودی (سبز رنگ) بوده و در حالت برعکس شمع نزولی (قرمز رنگ) است. نمونه یک چارت ارز دیجیتال با استفاده از کندل استیک برای رمز ارز اتریوم در زیر نشان داده شده است.
هر شمع در نمودار های کندل استیک حاوی اطلاعت مهمی است که می توان بر اساس الگوهای کندل استیک خرید فروش کرد. مثلا طول و شکل هر کندل می تواند بیانگر رفتار متفاوت معامله گران باشد. درآینده در مقالات بخش آموزش تحلیل تکنیکال سعی خواهیم کرد این اطلاعات را در اختیار مخاطبان صرافی آنلاین ارزپایا قرار دهیم.
سوالات متداول
نمودارهای قیمت در تحلیل تکنیکال چند نوع هستند؟
به طور کلی نمودارها در تحلیل تکنیکال دو نوع هستند: نمودارهای خطی و نمودارهای OHLC که هر کدام اطلاعات مشخصی از قیمت ارز دیجیتال را نمایش میدهند.
بهترین نمودار تحلیل تکنیکال ارز دیجیتال چیست؟
نمودار شمعی که از نوع نمودارهای OHLC است، بیشترین محبوبیت را در بین معامله گران ارز دیجیتال دارد و به راحتی میتوان الگوهای تحلیل تکنیکال را روی آن بررسی کرد.
نمودار خطی چیست؟
نمودارهای خطی از وصل کردن قیمت نهایی رمز ارز یا به عبارتی قیمت آخرین معامله ارز دیجیتال به هم بدست میآیند. در این نمودار محور عمودی نشان دهندهی قیمت و محور افقی نشان دهندهی زمان است.
نمودارهای قیمت در تحلیل تکنیکال
نمودارهای قیمت در تحلیل تکنیکال: در مقاله قبل به بررسی فلسفه تحلیل تکنیکال و تفاوت آن با تحلیل بنیادی، نقاط قوت و ضعف تحلیل تکنیکال و دامنه کاربرد آن پرداختیم. پس از ارائه این مقدمات زمان آموزش تحلیل تکنیکال به صورت کاربردی رسیده است. تا پایان این سری مقالات همراه ما باشید. ضمنا در صورتی که تمایل به یادگیری کامل تحلیل تکنیکال را دارید، در دوره آموزش تحلیل تکنیکال ارزهای دیجیتال شرکت کنید.
نمودارهای قیمت در تحلیل تکنیکال
نمودارهای قیمت در تحلیل تکنیکال یا همان نمودارهای قیمت-زمان را از کجا بیاریم؟
در تحلیل تکنیکال ما به نمودارهای قیمت-زمان نیاز داریم. نمودارهای قیمت-زمان همانطور که از نام آن مشخص است، نموداری است که تغییرات قیمت را در طول زمان نشان میدهد و میتواند قیمت یک سهم یا کالای خاص را در طول بازه زمانی دلخواه نشان دهد.
اما چگونه به این نمودارها دسترسی داشته باشیم؟ در حالت کلی ما دو نوع نرمافزار برای مشاهده این نمودارهای قیمت در تحلیل تکنیکال داریم. نمودارهای تحت وب و نمودارهای تحت سیستم عامل.
الف- نمودارهای تحت وب تحلیل تکنیکال:
معروفترین بستر تحلیل تکنیکال، سایت تریدینگ ویو هست. البته تریدینگ ویو مختص بازارهای جهانی میباشد ولی شرکتهای ایرانی از این سایت خدمات گرفته و نمودارهای تحلیل تکنیکال را بهصورت شخصیسازی شده ارائه میکنند.
نمایی از سایت رهاورد 365
نمایی از ابزار تحلیل تکنیکال ارشن
- سومین مورد بستری است که خود کارگزاریها در اختیار مشتریان خود میگذارند. در واقع هر پنل کارگزاری بخشی را دارد که میتوانید نمودارهای تکنیکال را در آنجا مشاهده کنید.
در تصویر زیر ما ازکارگزاری آگاه استفاده کرده ایم. در یک نتیجهگیری کلی مشاهده میکنید که ظاهر این سایتها تفاوتی ندارند و همه ابزار تریدینگ ویو هستند امّا به لحاظ کیفیت اطلاعات، رهاورد 365 از سایر موارد بهتر است.
نمودارهای قیمت در تحلیل تکنیکال
نمایی از ابزار تحلیل تکنیکال کارگزاری آگاه
ب- نرم افزارهای تحت سیستم عامل:
در موارد قبلی شما نیاز به نصب نرم افزار نداشتید و فقط با بازکردن مرورگر سیستم خود، به آنها دسترسی خواهید داشت. این ابزارها رو ابزارهای آنلاین تحلیل تکنیکال نیز میگویند. برای تحلیل ما میتوانیم از نرم افزارهای معروف دیگر نیز استفاده کنیم. این نرم افزار قابلیت نصب روی ویندوز، سیستم عامل اندروید و حتی بعضی از موارد امکان نصب روی سیستم عامل مکینتاش را دارا هستند.
مهمترین نرمافزار تحلیل تکنیکال، نرم افراد متاتریدر میباشد. این نرمافزار برای بررسی نمودارهای قیمت در بازارهای جهانی و فارکس استفاده میشود امّا کارگزاری مفید، این نرم افزار را تغییر داده و اسم آن را مفید تریدر گذاشته است. برای نصب این نرم افزار میتونید به این مقاله مراجعه کنید.
نمودارهای قیمت در تحلیل تکنیکال
نمایی از نرمافزار مفید تریدر
فعالان بازار بورس امکان استفاده از نرمافزارهای دیگری هم دارند اما این نرمافزارها بیشتر جنبه تخصصی دارند و برای تحلیلگران حرفهایتر مورد استفاده قرار میگیرند. بهطور مثال میتوان به داینامیک تریدر و یا ادونس گت اشاره کرد.
نمودارهای قیمت در تحلیل تکنیکال
نمایی از نرم افزار داینامیک تریدر
اگر شما در شروع کار تحلیلگری هستید، توصیه میکنیم از ابزارهای آنلاین همچون رهاورد 365 استفاده کنید، چون هم ساده هستند و هم دیتای با کیفیتتری در اختیار تحلیلگر قرار میدهند.
پیشنهاد ویژه: دوره آموزش صفر تا صد پرایس اکشن
قسمتهای مختلف ابزار تحلیل تکنیکال:
تایم فریم:
در نمودارهای قیمت در تحلیل تکنیکال، محور افقی زمان و محور عمودی، قیمت میباشد. واحد قیمت به نوع بازار و کالای مورد بررسی بستگی دارد و انتخاب آن با تحلیلگر نیست امّا محور افقی، یعنی زمان، به دید تحلیلگر بستگی دارد. در واقع تحلیلگر میتواند بازه زمانی مورد بررسی خود را کوتاه کند یا بازه زمانی بلندتری را مورد بررسی قرار دهد. به این موضوع تایم فریم میگوییم.
تایم فریمهای معاملاتی از یک دقیقه و 5 دقیقه شروع میشود و تا روزانه، هفتهای یا حتی ماهانه طبقهبندی میشود. در بازار بورس ایران ما از تایم روزانه و گاهی اوقات برای تحلیلهای بلندمدتی از تایم هفتهای استفاده میکنیم.
نمودارهای قیمت در تحلیل تکنیکال
برای انتخاب تایم فریم روی گزینه D (بالا-سمت چپ) کلیک کنید نمودار را روزانه قرار دهید.
انواع نمودارهای قیمت در تحلیل تکنیکال
OHLC:
در بازار بورس ایران ما 5 قیمت داریم. این 5 قیمت شامل:
اولین قیمت معامله که با نماد Open و به صورت اختصار با O نشان میدهند و اولین قیمتی است که در شروع معاملات، سهم با آن قیمت داد و ستد میشود. در بازار ایران این قیمت معامله معمولاً در ساعت 9 صبح انجام میشود.
آخرین قیمت معامله که با نماد Close و به صورت اختصار با C نشان میدهند و آخرین قیمتی است که در پایان تایم فریم معاملات، سهم با آن قیمت داد و ستد میشود. در بازار ایران این قیمت معامله معمولا در ساعت 12:30 ظهر انجام میشود.
بالاترین قیمت معامله که با نماد High و به صورت اختصار با H نشان میدهند و بالاترین قیمتی است که در طول تایم فریم معاملات، سهم با آن قیمت داد و ستد میشود.
پایین ترین قیمت معامله که با نماد Low و به صورت اختصار با L نشان میدهند و اولین قیمتی است که در طول تایم فریم معاملات، سهم با آن قیمت داد و ستد میشود.
البته یک قیمت دیگر در بازار ایران داریم به نام قیمت پایانی که بیانگر میانگین قیمت روز بوده و مبنای دامنه نوسان قیمت روز کاری بعد می باشد. این قیمت در تحلیل تکنکیال کاربرد ندارد.
نمودارهای قیمت در تحلیل تکنیکال
در این تصویر 4 قیمت یک سهم در تابلوی معاملات بازار بورس ایران مشخص شده است.
نمودار خطی (Line Chart):
سادهترین حالت برای نمایش یک نمودار است و معمولاً توسط افراد غیر بورسی مورد استفاده قرار میگیرد. در این روش نقطه پایانی هر روز، به نقطه پایانی روز دیگر متصل میشود با فرض آنکه تایم فریم بصورت روزانه انتخاب شده باشد و همچنین اگر تایم فریم بصورت هفتگی انتخاب شده باشد، کافی است نقطه پایانی هر هفته به هفته بعد متصل گردد و الی آخر.
نمودارهای قیمت در تحلیل تکنیکال
نمودار میلهای (Bar Chart):
این روش نسبت به حالت قبل از اطلاعات بسیار کاملتری برخوردار است به این صورت که برای هر واحد زمانی بر روی چارت از یک پاره خط عمودی استفاده میکنیم که این پاره خط اصطلاحاً میله یا بار نامیده میشود:
نمودارهای قیمت در تحلیل تکنیکال
همانطور که ملاحظه میکنید هر میله از دو زایده کوچک در سمت چپ و راست خود برخوردار است که این زایدهها به ترتیب اولین و آخرین قیمت را در طول بازه زمانی مورد نظر مشخص میکنند و به ترتیب قیمتهای Open و Close به معنى قيمت باز شدن و قیمت بسته شدن نامیده میشوند. همچنین بیشترین و کمترین قیمت در طول بازه زمانی مورد نظر را نیز، که متناظر با دو انتهای فوقانی و تحتانی پاره خط مذکور هستند، به ترتیب قیمتهای High و Low مینامند.
نمودارهای قیمت در تحلیل تکنیکال
نمودار شمع ژاپنی (Candlesticks):
نهایتاً به نمودار کندل استیک با شمع ژاپنی میرسیم که نمودار مورد علاقه عموم تکنیکالیست هاست. این روش در واقع هیچ اطلاعات اضافهای نسبت به نمودار میلهای ندارد و تنها تفاوت آن صرفاً این است که در مدل کندل استیک فاصله بین قیمتهای Open و close را با یک مستطیل ترسیم میکنیم که رنگ بدنه این مستطیل بسته به صعودی با نزولی بودن کندل میتواند به رنگ سفید با سیاه انتخاب شود.
نمودارهای قیمت در تحلیل تکنیکال
بنابراین تحلیلگر صرفاً با یک نگاه سریع به نمودار و بر مبنای رنگ بدنه سیاه یا سفید کندلها میتواند به سادگی دریابد که آیا قیمت در بازه زمانی مورد نظر رشد کرده با اینکه دچار نزول شدهاست. در روزهایی که بازار مثبت و پر رونق بوده و سطح عمومی قیمتها افزایش یافته است و قیمت close بالاتر از Open بودهاست، رنگ بدنه کندل را سفید و در غیراینصورت از رنگهای تیره مثلاً مشکی استفاده میکنیم.
نمودارهای تعدیل شده و تعدیل نشده:
در بورس ایران، شرکتها در انتهای سال و در مجمع عمومی سالیانه، مبلغی را بعنوان سود نقدی سالیانه یا DPS تصویب نموده و به سهامداران پرداخت مینمایند. یا همچنین پس از تصویب افزایش سرمایه، به هریک از سهامداران قبلی شرکت، به نسبت میزان سهامی نمودار تکنیکال چیست که از قبل در اختیار داشتهاند، تعداد سهام جدید اهدا خواهد شد.
طبق قوانین سازمان بورس، نماد شرکتها پس از برگزاری مجمع (چه مجمع عادی و چه مجمع فوق العاده بدون محدودیت توسان بازگشایی خواهد شد. و اهالی بازار میتوانند بر مبنای اطلاعات جدیدی که بدست آوردهاند، با یکدیگر آزادانه رقابت نموده و قیمت سهام را با استفاده از مکانیسم عرضه و تقاضا تعیین نمایند.
تفاوتهای نمودار تعدیل شده و تعدیل نشده
نکته مهم این است که بازار در چنین مواقعی بطور طبیعی، قیمت جدید را به گونهای تعیین میکند که مجموع سرمایه سهامداران، قبل و بعد از برگزاری مجمع، عملاً هیچ تغییر خاصی نکند. بعنوان مثال فرض کنید یک شرکت تصمیم به افزایش سرمایه به میزان 100 درصد از محل سود انباشته گرفته باشد.
در اینصورت پس از برگزاری مجمع فوق العاده، هنگام بازگشایی مجدد نماد، قیمت سهم دقیقاً نصف مقدار قبلی خواهد شد. به این ترتیب عملاً سرمایه سهامداران هیچگونه تغییر واقعی نخواهد کرد زیرا در عین حال که قیمت سهم نصف شده ولی در عوض تعداد سهام هر یک از سهامداران نیز خود به خود دو برابر شدهاست. بنابراین حاصل ضرب قیمت جدید در تعداد سهام برای هریک از سهامداران دقیقاً برابر یا همان مقدار قبلی خواهدشد.
اجازه دهید مثال دیگری نیز درباره سود نقدی بزنیم. اینبار فرض کنید یک شرکت دلخواه قصد برگزاری مجمع عمومی عادی داشتهباشد. فرض کنید قیمت اولیه سهم قبل از برگزاری مجمع برابر با ۱۰۰۰ تومان باشد و در مجمع سالیانه تصمیم به توزیع سود نقدی به میزان ۱۰۰ تومان بگیرد. در اینصورت قیمت نماد توسط بازار هنگام بازگشایی برابر با ۹۰۰ تومان تعیین خواهد شد و باز هم سرمایه سهامداران عملاً هیچ تغییر خاصی نخواهد کرد زیرا هر سهامدار، با احتساب سود نقدی دریافتی از شرکت، قبل و پس از برگزاری مجمع، همان سرمایه یکسان را داشته است.
گپهای نمودارهای قیمت در تحلیل تکنیکال
نکته مهم بهلحاظ تکنیکال این است که این قبیل گپها – یعنی گپهایی که در اثر “افزایش سرمایه” و يا “تقسیم سود نقدی” ایجاد می شوند – باید از روی نمودار حذف شوند تا تحلیلگران را به خطا نیاندازند. زیرا همانطور که توضیحدادهشد این مدل گپها واقعی نبوده و عملاً هیچ تأثیر واقعی بر روی مجموع سرمایه سهامداران ندارند.
نمودار تکنیکال چیست
مطالبی که در این صفحه می خوانیم
تحلیل تکنیکال چیست؟
تحلیل تکنیکال ابزار یا روشی است که برای پیشبینی حرکت احتمالی قیمت آتی یک اوراق بهادار – مانند یک سهم یا جفت ارز – بر اساس دادههای بازار استفاده میشود.
تئوری پشت اعتبار تحلیل تکنیکال این است که اقدامات جمعی – خرید و فروش – همه شرکت کنندگان در بازار به طور دقیق منعکس کننده تمام اطلاعات مربوط به اوراق بهادار معامله شده است، و بنابراین، به طور مداوم ارزش بازار منصفانه را به اوراق بهادار اختصاص می دهند. .
قیمت گذشته به عنوان شاخصی از عملکرد آینده
معامله گران فنی بر این باورند که عملکرد قیمت فعلی یا گذشته در بازار قابل اطمینان ترین شاخص عملکرد قیمت در آینده است.
تحلیل تکنیکال تنها توسط معامله گران تکنیکال استفاده نمی شود. بسیاری از معاملهگران بنیادی از تحلیل بنیادی برای تعیین اینکه آیا باید در بازار خرید کنند یا خیر، استفاده میکنند، اما پس از اتخاذ این تصمیم، از تحلیل تکنیکال برای مشخص کردن سطوح قیمت ورودی خوب و کم ریسک استفاده میکنند.
انواع مختلف نمودار تحلیل تکنیکال در فریم های زمانی مختلف
معامله گران فنی نمودارهای قیمت را تجزیه و تحلیل می کنند تا حرکت قیمت را پیش بینی کنند. دو متغیر اصلی برای تحلیل تکنیکال، بازههای زمانی در نظر گرفته شده و شاخصهای فنی خاصی هستند که معاملهگر برای استفاده انتخاب میکند.
بازه های زمانی تحلیل تکنیکال نشان داده شده در نمودارها از یک دقیقه تا ماهانه یا حتی سالانه متغیر است. بازه های زمانی محبوبی که تحلیلگران فنی اغلب بررسی می کنند عبارتند از:
نمودار 5 دقیقه ای
نمودار 15 دقیقه ای
چارچوب زمانی که یک معاملهگر برای مطالعه انتخاب میکند، معمولاً توسط سبک معاملاتی شخصی آن معاملهگر تعیین میشود. معاملهگران درون روزی، معاملهگرانی که موقعیتهای معاملاتی را در یک روز معاملاتی باز و بسته میکنند، طرفدار تجزیه و تحلیل حرکت قیمت در نمودارهای بازه زمانی کوتاهتر، مانند نمودارهای 5 دقیقهای یا 15 دقیقهای هستند. معامله گران بلندمدت که موقعیت های بازار را یک شبه و برای مدت طولانی نگه می دارند، تمایل بیشتری به تجزیه و تحلیل بازارها با استفاده از نمودارهای ساعتی، 4 ساعته، روزانه یا حتی هفتگی دارند.
حرکت قیمت که در یک بازه زمانی 15 دقیقه ای رخ می دهد ممکن است برای معامله گر درون روزی که به دنبال فرصتی برای دریافت سود از نوسانات قیمت در طول یک روز معاملاتی است، بسیار مهم باشد. با این حال، همان حرکت قیمتی که در نمودار روزانه یا هفتگی مشاهده میشود، ممکن است برای اهداف بلندمدت تجاری مهم یا نشاندهنده نباشد.
نشان دادن این موضوع با مشاهده عملکرد قیمت یکسان در نمودارهای بازه زمانی مختلف ساده است. نمودار روزانه زیر برای نقره، معاملات قیمت را در همان محدوده، از تقریباً 16 دلار تا 18.50 دلار، نشان می دهد که در چند ماه گذشته در آن بوده است. یک سرمایهگذار بلندمدت نقره ممکن است بر اساس این واقعیت که قیمت تقریباً نزدیک به پایین آن محدوده است، تمایل به خرید نقره داشته باشد.
با این حال، همان اقدام قیمتی که در نمودار ساعتی (زیر) مشاهده میشود، یک روند نزولی ثابت را نشان میدهد که در چند ساعت گذشته تا حدودی شتاب گرفته است. سرمایهگذار نقرهای که فقط به انجام معاملات درون روز علاقه دارد، احتمالاً از خرید این فلز گرانبها بر اساس عملکرد قیمت نمودار ساعتی اجتناب میکند.
نمودار شمعی در تحلیل تکنیکال
نمودار شمعی رایج ترین روش برای نشان دادن حرکت قیمت در نمودار است. یک کندل از عمل قیمت در یک دوره زمانی واحد برای هر بازه زمانی تشکیل می شود. هر کندل در نمودار ساعتی عمل قیمت را به مدت یک ساعت نشان می دهد، در حالی که هر کندل در نمودار 4 ساعته عملکرد قیمت را در هر دوره زمانی 4 ساعته نشان می دهد.
کندلها به صورت زیر «کشیده» میشوند / شکل میگیرند: بالاترین نقطه کندل، بالاترین قیمت اوراق بهادار معامله شده در آن دوره زمانی را نشان میدهد، و پایینترین نقطه کندل نشاندهنده پایینترین قیمت در آن زمان است. “بدنه” یک کندل (بلوک های قرمز یا آبی مربوطه، یا قطعات ضخیم تر هر کندل همانطور که در نمودارهای بالا نشان داده شده است) قیمت های باز و بسته شدن را برای دوره زمانی نشان می دهد. اگر بدنه شمعدانی آبی تشکیل شود، این نشان می دهد که قیمت بسته شدن (بالای بدنه شمعدان) بالاتر از قیمت افتتاحیه (پایین بدنه شمعدان) بوده است. برعکس، اگر بدنه شمعدانی قرمز تشکیل شود، قیمت افتتاحیه بالاتر از قیمت بسته شدن بود.
رنگ های شمعدانی انتخاب های دلخواه هستند. برخی از معاملهگران از بدنههای شمعدانی سفید و مشکی استفاده میکنند (این فرمت رنگی پیشفرض است و بنابراین بیشترین استفاده را دارد). معامله گران دیگر ممکن است از سبز و قرمز یا آبی و زرد استفاده کنند. هر رنگی که انتخاب شود، راه آسانی برای تعیین اینکه آیا قیمت در پایان یک دوره زمانی معین بالاتر یا پایین تر بسته می شود، در یک نگاه فراهم می کند. تجزیه و تحلیل فنی با استفاده از نمودارهای شمعی اغلب ساده تر از استفاده از نمودار تکنیکال چیست نمودار میله ای استاندارد است، زیرا تحلیلگر نشانه ها و الگوهای بصری بیشتری را دریافت می کند.
الگوهای شمعدانی – Dojis
الگوهای شمعدانی(نمودار شعمی)، که توسط یک کندل یا متوالی دو یا سه کندل شکل میگیرند، برخی از پرکاربردترین شاخصهای فنی برای شناسایی معکوسهای بالقوه بازار یا تغییر روند هستند.
برای مثال کندلهای Doji نشاندهنده بلاتکلیفی در بازار هستند که ممکن است سیگنالی برای تغییر روند قریبالوقوع یا معکوس شدن بازار باشد. ویژگی منحصر به فرد شمعدان دوجی این است که قیمت باز و بسته شدن یکسان است، به طوری که بدنه کندل یک خط صاف است. هرچه «سایهها» یا «دم» بالایی و/یا پایینی روی شمعدان دوجی طولانیتر باشد – بخشی از کندل که محدوده کم تا زیاد را برای دوره زمانی نشان میدهد – نشاندهنده عدم تصمیم و پتانسیل بازار قویتر است. واژگونی.
انواع مختلفی از شمعدان های دوجی وجود دارد که هر کدام نام متمایز خود را دارند، همانطور که در تصویر زیر نشان داده شده است.
دوجی معمولی دوجی پا بلند است که در آن قیمت در هر جهت تقریباً به یک اندازه گسترش می یابد و در وسط محدوده قیمت برای دوره زمانی باز و بسته می شود. ظاهر شمعدان نشانه بصری واضحی از عدم تصمیم گیری در بازار می دهد. هنگامی که یک دوجی مانند این پس از یک روند صعودی یا روند نزولی طولانی در یک بازار ظاهر می شود، معمولاً به عنوان سیگنال بازگشت احتمالی بازار، تغییر روند به جهت مخالف تفسیر می شود.
سنجاقک دوجی، هنگامی که پس از یک روند نزولی طولانی ظاهر می شود، نشانه بازگشت احتمالی آینده به سمت صعودی است. بررسی اکشن قیمت نشان داده شده توسط سنجاقک دوجی تفسیر منطقی آن را توضیح می دهد. سنجاقک نشان می دهد که فروشندگان قیمت را به طور قابل توجهی پایین می آورند (دم بلند پایین)، اما در پایان دوره، قیمت بهبود می یابد تا در بالاترین نقطه خود بسته شود. کندل اساساً نشان دهنده رد فشار طولانی به سمت پایین است.
نام دوجی سنگ قبر به وضوح نشان می دهد که نشان دهنده خبر بدی برای خریداران است. برعکس سازند سنجاقک، سنگ قبر دوجی نشان دهنده رد شدید تلاش برای بالا بردن قیمت های بازار است و در نتیجه نشان می دهد که ممکن است یک معکوس بالقوه نزولی در پی داشته باشد.
دوجی نادر و چهار قیمتی، که در آن بازار باز میشود، بسته میشود، و همه خرید و فروشها را در طول دوره زمانی دقیقاً با همان قیمت انجام میدهد، مظهر بلاتکلیفی است، بازاری که هیچ تمایلی برای رفتن به جایی خاص نشان نمیدهد. .
ده ها شکل شمعدانی مختلف به همراه چندین تنوع الگو وجود دارد. احتمالاً کاملترین منبع برای شناسایی و استفاده از الگوهای کندل، سایت الگوی توماس بولکوفسکی است، که به طور کامل هر الگوی کندل استیک را توضیح میدهد و حتی آماری در مورد اینکه هر الگو در طول تاریخ چقدر سیگنال معاملاتی قابل اعتمادی داده است، ارائه میکند. مطمئناً دانستن اینکه یک الگوی شمعدانی نشاندهنده چه چیزی است مفید است – اما دانستن اینکه آیا این نشانه در 80٪ مواقع صحیح است یا خیر مفیدتر است.
دیدگاه شما