الگوی کنج در تحلیل تکنیکال
به طور معمول برای تحلیل انواع سهام در بازار بورس، الگوهای مهمی وجود دارند که میتوان با بررسی الگوی کنج نزولی آنها به درک صحیحی از وضعیت سهام و روند پیش روی آن دست پیدا کرد. الگوی کنج یکی از الگوهای کاربردی در تحلیل تکنیکال میباشد که بسیاری از تحلیلگران برای ارزیابی سهام مختلف از آن استفاده میکنند. این الگو دادههای مهمی مثل نقاط ورود و خروج، مقاومت و حمایت سهم را تعیین میکند. در این مقاله سعی داریم تا در مورد این الگو بیشتر صحبت کنیم و مطالبی که میخواهیم در ادامه به آنها بپردازیم:
انواع الگوی کنج در تحلیل تکنیکال
الگوی کنج صعودی (Rising Wedge)
حد سود و زیان در الگوی صعودی چگونه تعیین میشود؟
الگوی کنج نزولی (Falling Wedge)
حد سود و زیان در الگوی کنج نزولی چگونه تعیین میشود؟
تفاوت الگوی کنج در تحلیل تکنیکال و الگوی مثلث
انواع الگوی کنج در تحلیل تکنیکال
الگوی کنج از جمله الگوهای پرکاربرد محسوب میشود و معمولاً در میانهٔ روندها اتفاق میافتد. ترسیم خطوط حمایتی و مقاومتی نمودار سهام در ساختار الگوی کنج بسیار حائز اهمیت است. بهنوعی این خطوط راهنمای اصلی تحلیلگران برای بررسی دقیقتر وضعیت سهام میباشند. این الگو دارای انواع مختلفی است که به اختصار توضیح میدهیم.
1- الگوی کنج صعودی
2- الگوی کنج نزولی
الگوی کنج صعودی (Rising Wedge)
این الگو با دو خط دارای شیب صعودی است ولی یک الگوی نزولی محسوب میشود. در الگوی کنج، دو خط روند همگرا، تعیین کننده ناحیههای مقاومتی و حمایتی میباشد. الگوی کنج صعودی زمانی اتفاق میافتد که این دو خط به سمت بالا در حرکت باشند و در گوشه کنج الگو به هم برسند. در الگوی کنج صعودی، نوسانات قیمتی در ابتدای مسیر بلندتر و پردامنهتر اتفاق میافتد. هرچقدر به سمت انتهای مسیر، نزدیکتر میشویم، نوسانات کوتاهتر و کم دامنه تر میشود تا اینکه بعد از شکست نقاط حمایتی، افت قیمتی پیدا می کند . در الگوی کنج نزولی شکل زیر نمونهای از الگوی کنج صعودی که مربوط به نماد پکرمان است را مشاهده میکنید
همانطور که ملاحظه میشود، در الگوی کنج صعودی، نمودار سهام، کفهای قیمتی بالاتر نسبت به کف قبلی خود میسازد. به شکلی که با وصل کردن نقاط حمایتی، خط روند پایینی به سمت صعود میل میکند. هرگاه قیمت سهم در نواحی حمایتی، به سمت پایین بشکند، به احتمال زیاد از الگو خارج و وارد روند نزولی میشود؛ بنابراین زمانی که شیب کنج رو به بالا باشد، انتظار کاهش قیمت را باید داشت. در اکثر مواقع همین اتفاق میافتد. با شکلگیری الگوی کنج صعودی باید منتظر یکروند نزولی با شیب بالا در نمودار سهام باشیم. همچنین در الگوی کنج صعودی، با وصل کردن قلههای نمودار، خط روند بالایی به سمت صعود میل میکند و در صورتی که قیمت سهام، خط روند بالایی را به سمت صعود، عبور دهد، به احتمال زیاد سیگنالی مثبت برای ادامه روند صعودی در سهم صادر میشود؛ بنابراین تعیین خطوط روند در نواحی حمایتی و مقاومتی میتواند تا حد زیادی مسیر بعدی سهم را پیشبینی نماید و بر اساس آن برای خرید یا فروش و یا نگهداری سهم تصمیم گرفت.
حد سود و زیان در الگوی صعودی چگونه تعیین میشود؟
تعیین حد سود و حد ضرر در تحلیل تکنیکال بسیار کاربردی میباشد. با مشخصکردن حد سود، ما انتظاراتمان از روند سهام را تا حدی میبینیم که در صورت رسیدن به آن نقطه، با حفظ سود حاصل شده، سهم را در میزان سود مناسب به فروش برسانیم. به همین ترتیب با تعیین حد ضرر، این موقعیت را برای روند سهم تعریف میکنیم که در صورت افت سهم و نزول قیمت، حدی را تعیین کنیم که در صورت رسیدن به آن نقطه، برای جلوگیری از افت بیشتر و ضررهای احتمالی، از سهم خارج شویم. به همین منظور با استفاده از الگوی کنج صعودی نیز میتوان نقاط مهم در تعیین حد سود و حد ضرر سهم را مشخص کرد.
در الگوی کنج صعودی، قبل از تشکیل الگو، روند صعودی را در نمودار شاهد هستیم. این خط روند میتواند معیار مناسبی برای تعیین حد سود یا زیان باشد. زمانی که نمودار سهام از کنج خارج شود و خط مقاومتی را به سمت بالا رد کند، به احتمال زیاد، روند سهام متناسب با خط رند صعودی قبلی، رشد میکند. این اندازه میتواند معیاری برای حد سود باشد تا در صورت رسیدن به آن نقطه سیو سود داشته باشیم که الگوی کنج نزولی البته در این الگو، کمتر شاهد این اتفاق هستیم.
برای مثال در نمودار سهم پکرمان، قیمت سهم می تواند به اندازه ارتفاع الگو، افت قیمتی داشته باشد.
اما عکس این اتفاق به احتمال بسیار زیاد رخ میدهد. به شکلی که هرگاه نمودار قیمتی، خط روند پایینی که ناحیه حمایتی را شکل داده است، به سمت پایین بشکند، احتمالاً به اندازه روند قبلی خود افت میکند و میتواند برای تعیین حد ضرر بسیار اهمیت داشته باشد تا اگر قیمت سهام در نوسانات خود به آن حد از افت رسید، بتوان برای جلوگیری از ضرر بیشتر، از سهم خارج شد. برای تعیین حد ضرر در الگوی کنج صعودی، معمولاً به اندازه روند اولیه داخل کانال، برای تعیین حد زیان، معیار لحاظ میکنند. در واقع بهترین استراتژی خروج، زمانی است که نمودار از انتهای کنج، رو به پایین میشکند و میخواهد حمایت خود را از دست بدهد. در نمودار زیر، نقاط حمایتی مشخص شده و در زمانی که خط حمایتی به سمت پایین می شکند، سیگنال خروج از سهم صادر می الگوی کنج نزولی شود.
الگوی کنج نزولی (Falling Wedge)
در الگوی کنج نزولی، همه چیز برعکس الگوی کنج صعودی اتفاق میافتد. قبل از شکلگیری الگوی کنج نزولی، یک روند نزولی پرسرعت رخ میدهد. زمانی این الگو تشکیل میشود که پس از این روند، کفهای سهم نسبت به کف قبلی پایینتر باشد. این اتفاق برای سقفهای نمودار نیز رخ میدهد. به شکلی که با وصل کردن کفها و سقفهای قیمتی، دو خط روند نزولی همگرا تشکیل میشود که تعیین کننده نواحی حمایتی و مقاومتی نمودار میباشد. هر اندازه، قیمت سهام به سمت انتهای کنج نزدیک میشود، به احتمال زیاد باید منتظر یک روند صعودی در نمودار باشیم.
به طور مثال در نمودار سهم زیر که مربوط به نماد سصوفی است، قیمت سهم پس از ورود که الگوی کنج نزولی، با عبور ناحیه مقاومتی، روند صعودی به خود گرفته است.
همانطور که در شکل ملاحظه میشود، در ابتدای الگوی کنج نزولی، روند قیمتی با نوسانات بلند و پردامنه به سمت نزول در حرکت است و هرچقدر به انتهای مسیر و به اصطلاح، کنج نمودار، نزدیکتر میشویم، نوسانات کوتاهتر و کم دامنه تر میشود تا جایی که نمودار به قدری فشرده میشود که میل به صعود و عبور از مقاومت پیش روی خود میکند. در این حالت معمولاً بهترین زمان برای خرید تلقی میگردد. در این حالت هرگاه مقاومت نمودار به سمت صعود با قدرت بالا شکسته شود، سهام آماده یک روند صعودی پرقدرت با شیب بالا و الگوی کنج نزولی کامل میشود.
حد سود و زیان در الگوی کنج نزولی چگونه تعیین میشود؟
تعیین حد سود و حد ضرر در الگوی کنج نزولی، شباهت زیادی به الگوی کنج صعودی دارد. در این الگو نیز روند قبلی پیش از تشکیل الگو، در تعیین حد سود و ضرر نقش قابل توجهی دارد. این روند، معیار مناسبی برای مشخصشدن هدف قیمتی و حد ضرر میباشد.
برای تعیین حد زیان، آخرین کفی که شکست قیمتی در آن رخ داده است را در نظر میگیریم و حد ضرر را کمی پایینتر از این نقطه تعیین میکنیم.
از آنجایی که پس از تکمیل الگوی کنج نزولی، شاهد روند صعودی در نمودار خواهیم شد، تعیین حد سود متناظر با هدف قیمتی پیش روی سهم خواهد بود. روند صعودی قبلی در نمودار تعیینکننده حد سود میباشد. به این صورت که پس از شکست خط بالایی الگو، به سمت بالا، به میزان روند قبلی، هدف قیمتی یا حد سود را مشخص میکنیم.
در نظر گرفتن قاعده الگوی کنج نیز در تعیین حد سود نقش مهمی را بازی میکند. در این صورت هنگامی که نمودار قیمتی خط بالایی روند را به سمت بالا میشکند، به میزان ضلع قاعده الگو میتوان نقطه حد سود را تعیین کرد تا بتوان با رسیدن به آن نقطه، سود خود را حفظ کرد.
تفاوت الگوی کنج در تحلیل تکنیکال و الگوی مثلث
با اینکه دو الگوی کنج و الگوی مثلث از لحاظ ظاهری شباهتهای بسیاری با هم دارند و هردو جزو الگوهای اصلاحی محسوب میشوند. اما دارای تفاوتهایی در ساختار نیز هستند. به طور معمول، طول اضلاع الگوی کنج، بزرگتر از الگوی مثلث میباشد و این نشاندهنده این موضوع است که در الگوی کنج احتمالاً نوسانات در داخل کانال اصلاحی بیشتر از الگوی مثلث صورت میگیرد.
در الگوی کنج، دو خط روند، همگرا میشوند و شیب آنها در جهت روند میباشد اما در الگوی مثلث اینچنین نیست و عکس روند قبلی صورت میگیرد.
برای رسم الگوی کنج، حتماً نیاز به دو نقطه، کف و سقف داریم تا خطوط بر مبنای آنها کشیده شود اما در الگوی مثلث چندان نیازی به رسم خطوط روی نقاط کف و سقف نداریم.
جمعبندی
الگوها در تحلیل تکنیکال دارای ساختار خاص خود هستند. هر الگو نیاز به بررسی و شناخت دقیق دارد تا تحلیلگران برای تحلیل سهام با استفاده از آنها دچار سردرگمی نشوند. الگوی کنج که از الگوهای اصلاحی به شمار میروند، برای بسیاری از تحلیلگران بازار حائز اهمیت است. چراکه طبق اصول و قوانین آن میتوان روند بعدی سهام را پیشبینی کرد و طبق آن برای سرمایهگذاری تصمیمگیری کرد. از این رو ما در این مقاله به بررسی و ارزیابی ساختار الگوی کنج پرداختیم و دو نوع الگوی کنج صعودی و الگوی کنج نزولی را شرح دادیم.
کسب مهارت در تحلیل و تشخیص الگوی کنج نیاز به آموزشهای فراگیر و شناخت بیشتر از الگوهای تکنیکالی دارد. به همین منظور کارگزاری اقتصاد بیدار با داشتن سابقه طولانی در بازار بورس ایران، آماده ارائه خدمات آموزشی خود در این زمینه به علاقهمندان حوزه بورس و بازارهای ارز دیجیتال دارد و برای کسب اطلاعات بیشتر الگوی کنج نزولی کافی است با دفاتر یا سایت کارگزاری در تماس باشید.
معرفی جامع الگوی کُنج ( Wedge ) در تحلیل تکنیکال
الگوی کُنج یک نوع الگوی قیمتی است که مبنی بر آن استراتژیهای گوناگون بوجود آمدهاست. مهمترین آن، استراتژی « تغییر روند » است که تکیه بر آن میتواند سود دهی بالایی داشته باشد. این الگو یکی از بهترین روشها برای کشف نقاط تغییر روند (عطف) است و معمولا موقعیتهای سودزا را پیدا میکند. در این مقاله بدان میپردازیم که چگونه الگوهای کُنج را پیدا کنیم و یا چرا چنین الگوهایی در تحلیل تکنیکال نقش بسیار مهمی ایفا میکنند. در ادامه خواهیم آموخت که چگونه با وجود جَو شدید روند نزولی و افت قیمتهای پی در پی، الگوی کُنج هشدار روند صعودی را بازگو میکند.
مانند اکثر الگوهای قیمتی، الگو کُنج نیز قادر است بر روی هر بازهِ زمانی و هر بازار معاملاتی پیاده شود؛ مهم نیست که نوسانگیری میکنید یا یک ساله معاملاتتان را انجام میدهید، بازار بیتکوین را نشانه گرفتهاید یا به دنبال نوسانات پوند میروید؛ شما با کمک این الگو، همه جا قادر به تحلیل خواهید بود.
فهرست عناوین مقاله :
برای مطالعه بیشتر مقاله استراتژی معاملاتی یا ترید اسکالپ چیست را پیشنهاد میکنیم.
شکل الگوی کُنج
در ابتدا باید ظاهر الگوی کُنج را بدانیم. الگوی کُنج از دو خط در نمودار قیمت تشکیل میشود. خط اول نقاط حداکثری قیمت و خط دوم نقاط حداقلی قیمت را بههم وصل میکند. بدین سان روندهای کُنج نزولی، صعودی و قرینه شکل خواهد گرفت که در ذیل به آنان میپردازیم.
الگوی کُنج نزولی
شرط اساسی این الگو، نزولی بودن روند بازار در آن بازه است. هنگامی که این شرط صادق باشد، شاهد یک شکل شبیه به مثلث خواهیم بود که پیکانش رو به پایین است. حال لازم است که ساختار روند قیمتی را مورد بررسی قرار دهیم. در بازه مورد نظرمان، باید نقاط کاهش حداکثری قیمت ( LH ) به دنبال نقاط کاهش حداقلی قیمت ( LL ) وجود داشته باشد؛ بدین معنا که هر قیمت حداکثری باید کمتر از قیمت حداکثری قبل خود و هر قیمت حداقلی نیز کمتر از قیمت حداقلی پیشین خود باشد. هرچه تعداد این نقاط بیشتر باشد، تحلیل بوجود آمده دقیقتر است. حال هرچه به نوک پیکان نزدیکتر میشویم شاهد توقف قیمتهای حداقلی میشویم. این روند تا جایی پیش میرود که دیگر نقاط پایینی، کمتر از قیمت قبل خود نیستند و دیگر روند کاهشی حداقلی را مشاهده نمیکنیم. در این لحظه، ما نظارهگر نشانههای از تغییر روند خواهیم بود. اینجا طول موجها باریک میشوند و آرام آرام قیمتهای حداکثری از قیمتهای حداکثری قبل خود پیشی میگیرند و رفتار خویش را برهم میزنند. این موقعیت، تغییر روند صعودی را رقم میزند. نکتهای که باید بدان توجه داشت این است که هنگامی از تغییر روند اطمینان داریم که قیمت، خط مقاومت الگو کُنج را شکسته باشد؛ در غیر این صورت نمیتوان چنین تحلیل کرد.
نکته: الگوی کُنجی صعودی دقیقا عکس چیزیست که بالا بدان اشاره شد. از این پس، الگوهای کُنج صعودی و الگوهای کُنج نزولی را به صورت الگوی کُنج صعودی-نزولی مینویسیم؛ چراکه در مفهوم کلی تحلیل به یک معنا هستند و نیازی به تفکیک مورد به مورد آنان نیست.
میتوان گفت شباهتهای زیادی میان الگوهای کُنجِ صعودی-نزولی و الگوی صعودیِ پرچمی وجود دارد، ولی تفاوت میان آنان در این است که الگوی پرچمی معمولا برای بازهی کوتاه مدت استفاده میشود در حالی که الگوی کُنج بیشتر در دراز مدت به کار میآید.
قبل از این که به سراغ استراتژیهای مختلف الگوی کُنج برویم، لازم است الگوی کُنج قرینهای را مورد بررسی قرار دهیم.
الگوی کُنج قرینهای
الگوی کُنج قرینهای یکی دیگر از الگوهای ساده کُنجی میباشد که بسیار به الگوهای صعودی-نزولی شبیه است. الگوی قرینهای دارای شکلی مانند مثلث متساویالساقین میباشد. این الگو بدان جهت مجزاست که پس از شکاندن الگوی خود، هم محتمل است تغییر جهت دهد و یا شاید الگوی کنج نزولی به روند پیشین خود ادامه دهد. به طور کلی دو مولفه مهم در تشخیص این شکل برقرار است.
- یک خط مقاوت نزولی که تعداد سقف قیمتی کاهشی را به هم وصل میکند.
- یک خط حمایت صعودی که تعدادی کف قیمتی افزایشی را بهم وصل میکند.
- اندازه فاصله میان خط مقاومت تا قیمت با خط حمایت تا قیمت، تقریبا برابر است.
در آینده، دو خطی که سقفها و کفها را به هم وصل میکردند، به هم برخورد خواهند کرد و شکلی را در سمت راست الگو شکل خواهند داد.
الگوی کُنج قرینهای موقعیتهای معاملهای زیادی را فراهم میکند. این الگو هم میتواند در انتهای یک روند صعودی شکل گیرد و هم روند نزولی. همانطور که پیشتر اشاره شد، علاوه بر آن که این الگو هشدار تغییر روند را میدهد، میتواند ادامه روند را نیز گوشزد کند. اکثر مواقع، پس از شکستن خط مقاومت یا حمایت این الگو، صراحتا نمیتوان اعلام کرد که روند نزولی خواهد بود یا صعودی؛ بنابراین، وظیفه ما به عنوان یک تحلیلگر، صبر کردن است. پس از دیدن نشانهای دیگر، شواهد را کنار هم گذاشته و پیش بینی خود را اعمال میکنیم.
حال زمان آن فرا رسیده است که استراتژیهای مرتبط با چنین الگوهایی را بررسی کنیم. با توجه به این استراتژیها قادر خواهید بود سودهای کلان بدست آورید؛ اما فراموش نکنیم که مهمترین عامل موفقیت در معامله، صبر است! با در نظر گرفتن این نکته به سوی مسائل ذیل میرویم.
موقعیت خرید در الگوهای کُنج
به عنوان یک اصل مهم باید در نظر داشتهباشیم که هرچه بازار میان الگوهای کُنجی قیمتهایی ثبت کند که مدام به حمایت و مقاومتمان برخورد کند، انتظار شکسته شدن الگو ( و احتمال تغییر روند ) بیشتر است. مثلا اگر بازار سه بار به خط مقاوت و پنج بار به خط حمایت برخورد کند، بسیار انتظار شکسته شدن الگو میرود تا هنگامی که بازار فقط سه بار به حمایت و مقاومت برخورد کند.
اول به الگوی کُنج صعودی-نزولی توجه میکنیم، چرا که موقعیتهای سود ده بیشتری را فراهم میکند.
پیشنهاد میشود مقاله آموزش جامع اندیکاتور سایک را از دست ندهید.
قدم اول : منتظر بمانید تا بازار خود را شبیه الگوی کُنج صعودی-نزولی کند، سپس دو خط روند ترسیم کنید که سقف و کف قیمتها را در بر گیرد.
نکته : در بازارهای مختلف الگو کُنج را خواهید دید، اما متوجه میشوید که شکل جزئی الگوها با یکدیگر متفاوت است؛ مثلا زاویهی الگویی بازتر دیگر است یا شاید الگویی خیلی فشرده باشد. چنین تغییراتی کاملا طبیعی هستند و تحلیل شما را مختل نخواهند کرد. مادامی که بر روی اصول الگوهای کُنج را رسم میکنید نگران نباشید.
در قدم بعد، نیاز است بدانیم کجا وارد معامله شویم. پس با هم قدم دوم را بررسی میکنیم.
قدم دوم : هنگامی که قیمت، خط مقاومت رو به پایینِ الگویمان را شکست و دوباره به خط مقاومتمان نزدیک شد، وارد شوید و بخرید.
بسیار مهم است که قبل از خرید، به دقت قیمتها را در الگویمان نظاره کنیم. وقتی قیمت به مقاومت میرسد فروشندهها میفروشند و وقتی به حمایت میرسد، خریداران دست به کار میشوند. به طور کلی ما قیمت را در یک محدوده فرضی ( که همان الگو کُنج باشد ) فشرده در نظر گرفتهایم. هرچه این بازه قیمتی فشرده و فشردهتر شود، باید انتظار داشت تا ناگهان قیمت همانند فنر در رفته و مخالف جریان قبلی عمل کند. در اینجا خط مقاومت ما به ناگه به خط حمایت تغییر مییابد. در این زمان است که اگر الگوی کُنج نزولی دیدیم باید وارد شویم و اگر کُنج صعودی بود، زمان مناسبی برای خروج از بازار را انتخاب کردهایم.
حال که معامله خود را باز کردیم، باید به دنبال قدم بعدی باشیم که بدان میپردازیم.
قدم سوم : هنگامی که قیمت ریشه خود ( نقظه آغازین الگوی کُنج نزولی ) را شکست، معامله را ببندید و خارج شوید و چنانچه الگوی کُنج صعودی بود، وارد معامله میشویم.
به الگوی صعودی-نزولی خود نگاه میکنیم. اگر الگو نزولی بود به آغاز خط مقاومتمان دقت میکنیم، اگر قیمت پس از شکستن الگو به امتداد آن رسید، معامله را میبندیم و خارج میشویم. در الگوی صعودی، عکس همین کار را انجام داده و به هنگام رسیدن قیمت در راستای ریشه الگو، وارد میشویم.
اکنون که فهمیدیم کجا و چه زمان از بازار خارج شویم، نوبت آن است تا حد ضرر خود را نیز تعیین کنیم پس در زیر به چگونه قرار دادن حد ضرر ( Stop Loss ) میپردازیم.
قدم چهارم : حد ضرر خود را در امتداد آخرین موج نزول، قبل از تغییر جهت قرار دهید.
نقطهای که برای حد ضرر خود انتخاب کردهایم، نقطه ایست کم ریسک که ضرر کمی را شامل میشود. این نقطه در امتداد آخرین کف قیمتی، قبل از شکست الگو قرار میگیرد. نقاط دیگری نیز وجود دارد که حد ضرر را میتوان بر روی آنان قرار داد، اما در اینجا ما فقط به این نقطه ( که کمترین ریسک را داراست ) میپردازیم.
الگوی کُنج قرینهای درست همین قواعد را رعایت میکند؛ با این تفاوت که روش تخمین نقطه سود آن کمی متفاوت است.
برای دریافت نقطه سود در الگوی کُنج قرینهای، ابتدا فاصله میان دو خط قرینهمان را پیدا میکنیم. حال آن فاصله را ( بر حسب روند و رفتار بازار ) بالا یا پایین نمودار، پس از شکستن الگو، قرار میدهیم. نوک این فاصله نقطه اساسی برای خارج یا وارد شدن ماست.
برای مطالعه بیشتر مقاله بررسی جامع الگوهای قیمتی در تحلیل تکنیکال را ازدست ندهید.
تفاوت الگوی wedge و الگوی مثلث
ممکن است برخی از تحلیلگران الگوی مثلث را با الگوی وج اشتباه گرفته و تحلیل درستی نتوانند ارائه کنند، در ادامه معرفی مختصری برای الگوی مثلث و تفاوت این دو الگو ارائه خواهیم کرد.
الگوی مثلث چیست؟
سه نوع الگوی مثلثی افزایشی، کاهشی و متقارن بر روی نمودارها قابل ترسیم است. ضلع پایینی در الگوی مثلث به عنوان خط حمایت و ضلع بالایی این الگو به عنوان خط مقاومت تعریف میشود. اگر الگو به صورت متقارن به پیش برود، به معنی قدرت برابر خریداران و فروشندگان بوده و در نتیجه ممکن است روند گذشته حفظ شود و یا تغییر روندی در خلاف جهت گذشته ایجاد شود.
الگوی مثلث افزایشی با یک خط مقاومت افقی و خط حمایتی که به سمت خط مقاومت در حرکت است شناخته میشود. در این الگو قدرت خریداران در حال افزایش تدریجی است اما هنوز قدرت عبور از خط مقاومت را ندارد. در یک روند نزولی، این الگو نشان دهنده روند بازگشتی بوده و در یک روند صعودی، نشان دهنده یک الگوی ادامه دهنده است. الگوی مثلث کاهشی دقیقا معکوس الگوی مثلث افزایشی است.
سه نکته برای تشخیص الگوی کنج از الگوی مثلث
در یک نگاه شاید تصور شود که الگوی افزایشی مثلث همان الگوی raising wedge و الگوی کاهشی مثلث همان الگوی falling wedge است. اما با دقت به سه نکته میتوانید تفاوتهای موجود در بین الگوی مثلث و الگوی wedge که الگوی گُوِه یا الگوی کنج در فارسی نامیده میشود را تشخیص دهید.
- الگوی مثلث در بیشتر مواقع شیب زیادی نسبت به الگوی کنج دارد. در نتیجه طول اضلاع در الگوی wedge طولانیتر است.
- دیدیم که در الگوی کنج، حداقل دو نقطه برای رسم هر ضلع لازم است. اما در الگوی مثلث نقاط دقیقی برای ترسیم خطوط مقاومت یا حمایت نیاز نیست.
- شیب خطوط در الگوی مثلث در الگوی کنج نزولی جهت مخالف با روند قبلی است. اما در الگوی کنج، شیب خطوط همگرا بوده و با روند قبلی در یک جهت قرار دارد.
استراتژی و تعیین حد ضرر و حد سود در الگوی wedge
در الگوی کنج صعودی، حد ضرر را نزدیک و بالاتر از آخرین قیمتی که ضلع پایین را شکسته است تعیین میکنیم. اگر الگوی کنج در فاز اصلاحی باشد، حد سود از اندازه حداکثر فاصله بین دو ضلع به دست میآید. اندازه به دست آمده را از نقطهای که شکست الگو اتفاق افتاده است قرار میدهیم.
الگوهای کنج صعودی و نزولی (Rising Wedge and Falling Wedge)
الگوی کُنج حالت خاصی از همان الگوی مثلث است با این تفاوت که اینبار هر دو ضلع آن شیب یکسان و همسو پیدا کردهاند. همانطور که به یاد دارید در الگوی مثلث متقارن، قیمت بین دو خط همگرا محصور میشد که شیب اضلاع بالایی و پایینی مثلث برخلاف یکدیگر، یعنی یکی صعودی و دیگری نزولی بود. ضلع فوقانی مثلث متقارن بعنوان یک سطح مقاومت، با شیب نزولیاش موجب پایینتر الگوی کنج نزولی رفتن سقف بازار(قلهها) میشد و ضلع تحتانی آن بعنوان یک سطح حمایت، با شیب صعودیاش موجب بالاتر رفتن کف بازار(درهها) میشد. اما در الگوی کنج شیب هر دو ضلع همسو بوده و هردو صعودی ویا هر دو نزولی هستند. با مشاهده تصویر زیر میتوانید این موضوع را بهتر متوجه شوید:
در کنج صعودی، در عین حال که بازار مرتبا درههای بالاتر میسازد، سقف بازار نیز دایما بالاتر میرود، اما شیب بالاتر رفتن درهها از شیب بالاتر رفتن قلهها سریعتر است. به همین ترتیب در کنج نزولی، سقفها و کفها هردو مرتبا پایینتر میروند اما شیب نزول قلهها از شیب نزول درهها تندتر است. نکته مهم این است که برخلاف مثلث متقارن که امکان شکسته شدن در هر دو جهت را دارد، اما الگوی کنج معمولا در یک جهت، و در خلاف جهت شیباش شکسته میشود، به این ترتیب که کنج صعودی معمولا نهایتا به سمت پایین شکسته میشود و کنج نزولی معمولا در نهایت به سمت بالا شکسته خواهد شد. به بیان سادهتر کنجها اغلب برخلاف جهت شیبشان شکسته میشوند. در تصویر زیر میتوانید نمونهای از یک کنج نزولی را بر روی نمودار قیمت جهانی طلا مشاهده کنید. این کنج که در انتهای روند نزولی چهارساله تشکیل شده با شکست رو به بالای خود مقدمات لازم جهت اتمام روند نزولی قیمت طلا و آغاز نوسانات مثبت را فراهم آورده است.
الگوی کنج را نمیتوان تحت عنوان یک الگوی «بازگشتی» یا «ادامهدهنده» طبقهبندی نمود، زیرا بسته به نوع روند قبلی میتواند هر دو نقش را ایفا نماید. بعنوان مثال همانطور که در تصویر قبل مشاهده کردید، یک کنج نزولی که در انتهای روند نزولی ظاهر بشود میتواند بعنوان یک الگوی بازگشتی صعودی عمل نموده و موجب صعودی شدن روند بشود. درحالیکه همین کنج نزولی اگر در میانه یک روند صعودی تشکیل بشود میتواند بعنوان یک الگوی ادامه دهنده موجب تداوم روند صعودی بشود.
با اینحال ایفای نقش بعنوان یک الگوی بازگشتی معمولا برای کنجها رایجتر است و کنجها را اغلب در انتهای روندها مشاهده میکنیم. بعدها در مبحث امواج الیوت خواهیم آموخت که الگوی کنج چگونه میتواند در موقعیتهای متنوعی مانند موجهای شماره 1 و2 و5 وa وb ظاهر بشود اما رایجترین موقعیت برای تشکیل کنجها معمولا در موج پنجم یعنی در انتهای روند قرار دارد. در تصویر زیر نمونهای از الگوی کنج صعودی را بر روی نمودار شاخل کل بورس ایران مشاهده مینمایید.
تشکیل الگوی کنج نزولی و احتمال صعود مجدد بیت کوین
همانطور که میدانید، در روزهای اخیر روند کلی بیتکوین نزولی بوده است. فراز و فرودهای قیمت در طی این حرکت باعث تشکیل الگوی کنج نزولی شده که در تصویر به وضوح مشخص است. اما به نظر میرسد در روز گذشته این الگو شکسته شده که نوید شروع یک روند صعودی جدید را میدهد. با نگاه به شاخصهای قدرت نسبی (RSI) و مکدی (MACD) نیز مشاهده میکنیم که هر دو در محدوده خنثی قرار دارند و بر قوت این سناریو میافزایند. اما شرط وقوع این سناریو این است که نمودار در محدوده حمایتی 19400 دلار مورد حمایت قرار گرفته و این محدوده را به عنوان کف میانمدت شناسایی کند. در این صورت است که میتوانیم امید داشته باشیم بیت کوین ابتدا به سطح قیمتی 22300 صعود کند و در ادامه با پولبک به سطح شکسته شده، حرکت صعودی بلندتری را در دستور کار قرار دهد.
آموزش تحلیل تکنیکال – الگوهای قیمتی (کنج)
آموزش تحلیل تکنیکال – الگوهای قیمتی (کنج) – هفت الگوی کلاسیک در بازارهای سرمایه شناسایی شده که به دلیل استفاده زیاد کاربران از آنها از اعتبار بالایی برخوردار هستند، این الگوها در بازار سرمایه بهراحتی قابلتشخیص هستند، ولی لازمه آن شناخت درست و صحیح الگوها است. همچنین این الگوها در تایم فریمهای (دورههای زمانی) مختلفی تشکیل میشوند. از بسیاری جهات، الگوهای قیمتی را میتوان نوع پیچیدهتری از خطوط روند به شمار آورد. مهم است که قبل از ادامه مبحث الگوهای قیمتی، ابتدا مفاهیمی مانند حمایت و مقاومت، خطوط روند و سایر مفاهیم ابتدایی تحلیل تکنیکال را یاد بگیرید، برای یادگیری مباحث یاد شده میتوانید مقالات قبلی آموزش تحلیل تکنیکال که توسط آکادمی تخصصی پارسیان بورس تهیه و گردآوری شده است را مطالعه کنید:
همچنین پس از اینکه مطالب بالا را مطالعه کرده و به درک درستی از تحلیل تکنیکال رسیدید، پیشنهاد میکنیم بهترین شیوه تحلیل تکنیکال، یعنی پرایس اکشن را یاد بگیرید؛ برای این منظور، پیشنهاد ما به شما شرکت در دوره آموزش صفر تا صد پرایس اکشن پارسیان بورس است!
انواع الگوهای قیمتی
الگوهای قیمت به طور کلی به دو الگوی کنج نزولی نوع ادامه دهنده و بازگشتی تقسیم میشوند:
- الگوهای بازگشتی : پس از این الگوها تغییر روند رخ می دهد.
- الگوهای ادامه دهنده : پس از این الگوها نمودار به روند خود ادامه می دهد.
حتما بخوانید:
قسمت های قبلی آموزش الگوهای قیمتی:
در این مطلب به بررسی مفصل الگوی کنج میپردازیم و در مقالات بعدی به بررسی کامل دیگر الگوهای قیمتی نیز می پردازیم.
الگوی کنج نزولی (Falling Wedge)
کنجها که با نام الگوی وج نیز شناخته شدهاند، نشانهای از یک توقف موقت در روند فعلی هستند و این موضوع را میرساند که معاملهگران در مورد اینکه قیمت به کدام سمت خواهد رفت تردید دارند.
الگوی کنج پایینرونده یک الگوی صعودی (bullish) محسوب میشود؛ بنابراین نام آنرا با هدفش اشتباه نگیرید. شکل آن بصورتی است که در روند نزولی، از بالا بصورتی پهن آغاز میگردد و همینطور که به پایین میآید باریکتر میشود. این حرکات قیمت یک شکل مخروطی مانند ایجاد میکند که شیب آن به سمت پایین است.
این الگو غیر از اینکه میتواند یک الگوی صعودی باشد، میتواند در دسته الگوهای ادامهدهنده نیز جای گیرد. در این هنگام، شیب الگو برخلاف روند غالب به سمت پایین متمایل میشود ولی بعد از شکسته شدن خط مقاومت، روند صعودی ادامه مییابد. در نظر داشته باشید که الگوی کنج پایینرونده (Falling Wedge) چه در پایان یک روند نزولی تشکیل شود و چه در ادامه یک روند صعودی، یک الگوی صعودی محسوب میشود.
۱ – روند قبلی : برای اینکه یک الگوی معتبر کنج پایینرونده (Falling Wedge) از نوع تغییر روند داشته باشیم لازم است که یک روند قبلی وجود داشته باشد. در حالت ایدهآل، کنج پایینرونده بعد از یک روند نزولی بزرگ شکل میگیرد و نقطه پایینی نهایی را مشخص میکند. الگو معمولا در باره زمانی ۳ تا ۶ ماهه تشکیل میشود و روند نزولی قبلی آن میبایست حداقل ۳ ماه به طول کشیده باشد.
آموزش تحلیل تکنیکال – الگوهای قیمتی (کنج)
۲ – خط مقاومت بالایی : حداقل ۲ برخورد و ترجیحا ۳ برخورد به خط مقاومت بالایی لازم است و هر برخورد به مقاومت باید پایینتر از سطح مقاومت قبلی باشد.
۳ – خط حمایت پایین : برای معتبر بودن الگو، حداقل ۲ برخورد و ترجیحا ۳ برخورد نیز به خط حمایت نیاز است. هر برخورد میبایست پایینتر از قبلی باشد.
۴ – انقباض: همینطور که الگو در حال تکمیل شده است، خط مقاومت بالایی و خط حمایت پایینی به هم نزدیک میشوند. نقاط پایینی در نمودار همچنان پایینتر از کفهای قبل شکل میگیرند اما این نفوذ به سمت پایین، رفتهرفته کمعمقتر میشود. کفهای کمعمقتر نشاندهنده کاهش فشار فروش هستند و خطوط حمایتی پایینتر با شیب نزولی کمتری نسبت به خط مقاومت بالایی شکل میگیرند.
۵ – شکست مقاومت: تایید صعودی شدن قیمت تا زمانی که خط مقاومت با قدرت شکسته نشده صادر نمیشود. احتیاط حکم میکند تا زمانیکه قیمت سطح مقاومت قبلتر را نیز نشکسته است منتظر بمانید. بعد از اینکه مقاومت شکسته شد، گاهی اوقات در نمودار، یک پولبک نیز برای آزمودن خط حمایت جدید به وجود میآید.
۶ – حجم معاملات: فاکتور حجم معاملات برای معتبر بودن الگوی کنج نزولی یک عنصر ضروری است. بدون افزایش حجم معاملات، مقاومت شکسته شده که حالا به حمایت تبدیل شده است آسیبپذیری زیادی دارد.
بطور کلی دو الگوی کنج بالارونده ( rising wedges) و کنج پایینرونده (falling wedge) از الگوهایی هستند که شناسایی معتبربودنشان مشکل است. زمانیکه سقفها و کفهای پایینتر شکل میگیرند (در کنج پایینرونده) به نظر میرسد سهم همچنان در روند نزولی است. کنج پایینرونده برای تشخیص کاهش در شتاب روند نزولی است و کمک میکند تحلیلگران تکنیکال اخطار تغییر روند را شناسایی کنند.
آموزش تحلیل تکنیکال – الگوهای قیمتی (کنج)
باوجودیکه فشار فروش ممکن است کاهش یافته باشد، تا زمانی که مقاومت شکسته نشده است تقاضا بر عرضه غلبه نمیکند. همانطور که در اکثر الگوهای کلاسیک میبایست منتظر یک شکست باشید و سایر ابزارهای تحلیل تکنیکال را برای تایید سیگنالها بکار ببرید.
الگوی کنج بالا رونده (Rising Wedge)
این الگو با دو خط دارای شیب صعودی است ولی یک الگوی نزولی محسوب میشود که با عرض پهن و گستردهتر در پایین شروع شده و همینطور که به بالا میرود فاصله بین دو خط آن کمتر میشود. در این مطلب روی الگوی “کنج بالا رونده” به عنوان الگوی بازگشت روند تمرکز داریم اما در نظر داشته باشید که این الگو در دسته الگوهای ادامهدار نیز قرار میگیرد.
به عنوان یک الگوی ادامهدهنده، «الگوی کنج بالا رونده» همچنان دارای شیب صعودی خواهد بود الگوی کنج نزولی اما این شیب برخلاف روند نزولی غالب شکل میگیرد. (الگوی کنج بالا رونده به عنوان الگوی تغییر روند نیز دارای شیب صعودی است)
صرفنظر از ادامهدهنده یا بازگشتی بودن این الگو، کنج بالا رونده یک الگوی نزولی ( bearish) محسوب میشود.
۱ – روند قبلی : جهت اینکه این الگو به عنوان الگوی تغییر روند تایید شود، میبایست یک روند قبل از آن وجود داشته باشد. کنج بالا رونده معمولا در بازهای ۳ تا ۶ ماهه شکل میگیرد و میتواند به عنوان نشانهای از بازگشت روندی بلندمدت یا میانمدت در نظر گرفته شود.
۲ – خط مقاومت بالا : حداقل ۲ نقطه (در حالت ایدهآل ۳ نقطه) به هم وصل شده لازم است تا خط مقاومت بالایی رسم شود. هر نقطه میبایست از قله قبلیاش بالاتر باشد.
۳ – خط حمایت پایین : حداقل ۲ نقطه (در حالت ایدهآل ۳ نقطه) به هم وصل شده لازم است تا خط حمایت پایین رسم شود. هر نقطه حمایتی باید بالاتر از کف قبلی شکل بگیرد.
آموزش تحلیل تکنیکال – الگوهای قیمتی (کنج)
۴ – انقباض: خط مقاومت بالا و خط حمایت پایینی الگو همینطور که الگو در حال پیشروی است به هم نزدیک میشوند. حرکت قیمت بعد از برخورد به حمایت رفتهرفته کوتاهتر شده و باعث میشود در ادامهدار بودن رالی قیمت، شبهه به وجود آید. از طرف دیگر خط مقاومت بالا نمیتواند متناسب با شیب خط حمایت شکل بگیرد و این رویداد نشانگر افزایش عرضههاست.
۵ – شکست حمایت: تایید این الگو و نزول قیمت فقط زمانی معتبر است که خط حمایت با قدرت شکسته شود. برای تایید الگو و اتخاذ تصمیم معاملاتی، معقولانه است تا زمان شکسته شدن حمایت بعدی نیز صبر کنیم. پس از اینکه حمایت شکسته شد، گاهی اوقات یک عکسالعمل از سمت قیمت شکل میگیرد و مجدد قیمت به سمت خط حمایت که حالا تبدیل به مقاومت شده حرکت میکند و پس از لمس آن، مجدد به نزول ادامه میدهد.
۶ – حجم معاملات: در حالت ایدهآل این الگو، در زمان رشد قیمت، حجم معاملات کم میشود و الگو تکامل مییابد. رشد حجم معاملات در ناحیه شکست حمایت، تاییدی بر الگوی کنج بالا رونده و نزول قیمت است.
تشخیص یک الگوی کنج بالا رونده معتبر نیز مانند الگوی کنج پایینرونده مشکل است. در زمان تشکیل و تثبیت این الگو، کاهش شتاب قیمت در روند صعودی در سقفهای بعدی ملموس است. البته ایجاد سقفها و کفهای بالاتر همچنان روند را صعودی نشان میدهد اما شکست حمایت نشاندهنده این است که فشار فروش سرانجام بر خرید غلبه کرده و به احتمال قوی باید منتظر قیمتهای پایینتر باشیم.
پس از تکمیل الگوی کنج بالا رونده، هیچ روشی برای تشخیص هدف قیمت وجود ندارد و باید از سایر ابزارهای تکنیکال برای پیشبینی قیمت احتمالی استفاده کرد.
دیدگاه شما