دسترسی شما به این سایت توسط مدیر سایت محدود شده است
اگر فکر می کنید به اشتباه مسدود شده اید ، برای دریافت راهنمایی با مدیر سایت تماس بگیرید.
اگر شما یک کاربر وردپرس هستید و دارای امتیازات اداری در این سایت هستید ، لطفا آدرس ایمیل خود را در کادر زیر وارد کنید و "ارسال" را کلیک کنید. سپس ایمیلی دریافت خواهید کرد که به شما کمک می کند تا مجدداً دسترسی پیدا کنید.
مسدود کردن داده های فنی
دلیل مسدودیت: | Access from your area has been temporarily limited for security reasons. |
---|---|
زمان: | Fri, 7 Oct 2022 10:17:44 GMT |
درباره وردفنس
وردفنس یک افزونه امنیتی است که روی بیش از 4 میلیون سایت وردپرس نصب شده است. مالک این سایت از وردفنس برای مدیریت دسترسی به سایت خود استفاده می کند.
همچنین می توانید برای کسب اطلاعات در مورد ابزارهای مسدود کردن وردفنس مستندات را بخوانید ، یا برای کسب اطلاعات بیشتر در مورد وردفنس به wordfence.com مراجعه کنید.
برای اطلاعات بیشتر اینجا کلیک کنید: مستندات
ایجاد شده توسط وردفنس در Fri, 7 Oct 2022 10:17:44 GMT.
زمان کامپیوتر شما: .
تحلیل تکنیکال چیست؟
تحلیل تکنیکال یک رشته تجاری است که برای ارزیابی سرمایه گذاری ها و شناسایی فرصت های معاملاتی بوجود آمده است. برای انجام این کار از تجزیه و تحلیل روند آماری که از فعالیت های تجاری جمع شده است استفاده می شود که از جمله آنها می توان به حرکت و حجم قیمت اشاره کرد.
تحلیلگران بر این باورند: فعالیت معاملاتی که در گذشته انجام شده و تغییرات قیمت یک اوراق بهادار می توانند شاخص های ارزشمندی برای حرکت های بعدی تعیین قیمت محسوب شوند. دقت کنید تحلیل تکنیکال ممکن است با تحلیل بنیادی، که بیشتر به الگوی قیمت های شرکت یا روند سهام اشاره دارد، تضاد داشته باشد.
درک کامل تحلیل تکنیکال
بر خلاف تحلیل بنیادی، که تلاش می کند ارزش یک اوراق بهادار را بر اساس نتایج آماری تجاری مانند فروش و درآمد ارزیابی کند، تحلیل تکنیکال برای بررسی و تحلیل قیمت و ظرفیت استفاده می شود و در این زمینه متمرکز است. از ابزارهای تحلیل تکنیکال جهت بررسی دقیق روشهای بدست آوردن و درخواست برای یک اوراق بهادار براساس تغییرات قیمت، ظرفیت و نوسانات استفاده می شود.
تحلیل تکنیکال اغلب برای تولید سیگنال های ترید کوتاه مدت از ابزارهای مختلفی مانند نمودار استفاده میکند، اما همچنین می تواند به بهبود ارزیابی میزان قوت یا ضعف یک مورد تجاری در بازار های تجاری عظیم یا یکی از بخش های آن کمک کند. این اطلاعات به تحلیلگران کمک می کند تا تخمین کلی ارزیابی را به صورت کلی بهبود بخشند.
تحلیل تکنیکال را می توان در هر زمینه مهم و امنیتی با داده های موجود مربوط به ترید استفاده کرد. این آشنایی با تحلیل روند شامل سهام، معاملات تجاری آتی، کالاها، درآمد ثابت، ارزها و سایر اوراق بهادار می شود. در این آموزش، ما معمولاً سهام موجود در مثال های خود را تجزیه و تحلیل می کنیم، اما بخاطر داشته باشید که این مفاهیم را می توان در هر نوع مورد تجاری دیگری به کار برد. در واقع، تحلیل تکنیکال در بازار کالاها و فارکس که معامله گران (تریدرها) بر حرکت های کوتاه مدت قیمت تمرکز دارند، بیشتر استفاده می شود و کاربرد دارد.
تحلیل تکنیکال اولین بار توسط شخصی به نام چارلز داو آشنایی با تحلیل روند و نظریه داو در اواخر دهه ۱۸۰۰ میلادی ارائه شد. چندین محقق برجسته از جمله ویلیام پی. همیلتون، رابرت رئا، ادسون گولد و جان مگی کسانی بودند که به شکل گیری مفاهیم نظریه داو و در نتیجه ارائه تحلیل تکنیکال کمک کردند. اساس آن در دوران مدرن، تحلیل تکنیکال تکامل یافته است که صدها الگو و سیگنال ایجاد شده طی سالها تحقیق را شامل می شود.
تحلیل تکنیکال با این فرض انجام می شود که کمکی برای تحلیل و تشخیص قیمت و روند فعالیت در معاملات تجاری آینده باشد. چرا که معاملات تجاری که در گذشته انجام شده است و تغییرات قیمت یک اوراق بهادار می تواند شاخص های ارزشمندی برای حرکات آتی قیمت و تصمیم های تجاری آینده محسوب شود. این تنها در صورتی است که حرکات و تصمیم ها با قوانین سرمایه گذاری یا معاملات مناسب مرتبط شود. تحلیل گران حرفهای در اکثر مواقع از تحلیل تکنیکال همراه با دیگر روش های تحقیق به این منظور استفاده می کنند. معامله گران خرده فروش ممکن است فقط بر اساس نمودارهای قیمت یک اوراق بهادار و آمار مشابه تصمیم بگیرند، اما تحلیلگران صاحبان سهام به ندرت تحقیقات خود را فقط به تجزیه و تحلیل بنیادی یا تکنیکال محدود می کنند.
در میان تحلیل گران حرفه ای که در حال حاضر وجود دارد، انجمن CMT از بزرگترین مجموعه تحلیلگران خبره یا مجاز است که با استفاده از تحلیل تکنیکال به طور حرفه ای در سراسر جهان فعالیت می کند.
مشخصات تکنیکال انجمن Chartered Market (CMT) را می توان پس از سه سطح آزمون بدست آورد که نگاهی گسترده و عمیق به ابزارهای تحلیل تکنیکال را پوشش می دهد. تقریباً یک سوم دارندگان منشور CMT نیز دارندگان منشور تحلیلگر خبره مالی (CFA) هستند. این نشان می دهد که این دو رشته چقدر یکدیگر را تقویت می کنند و به هم مرتبط هستند.
تحلیل تکنیکال سعی دارد حرکت قیمت را در هر نوعی پیش بینی کند. تقریباً هر ابزار قابل معامله ای را که عموماً در معرض نیروهای عرضه و تقاضا قرار دارد از جمله سهام، اوراق قرضه، معاملات آتی و جفت ارز را در فعالیت خود می گنجاند. در واقع، برخی تحلیل تکنیکال را صرفاً مطالعه محرک های عرضه و تقاضا می دانند که در حرکت قیمت بازار یک اوراق بهادار منعکس شده است. تحلیل تکنیکال معمولاً برای تغییرات قیمت اعمال می شود، اما برخی از تحلیلگران، اعداد دیگری غیر از قیمت را نظیر حجم معاملات یا سود باز را با این روش دنبال می کنند.
مطالب مرتبط: ترید چیست؟
به صورت کلی صدها الگو و سیگنال وجود دارد که توسط محققان برای حمایت از تحلیل تکنیکال تولید شده است. همچنین تحلیلگران انواع مختلفی از سیستم های معاملاتی را به همین منظور برای پیش بینی معاملات در مورد تغییرات قیمت ایجاد کردهاند. برخی آشنایی با تحلیل روند از شاخص ها در درجه اول بر شناسایی روند فعلی بازار متمرکز هستند از جمله مناطق پشتیبانی و مقاومت. برخی دیگر بر تعیین قدرت یک روند و احتمال ادامه آن متمرکز هستند. شاخص های فنی و الگوهای نمودار مورد استفاده را می توان در خط روند، کانال ها، میانگین های متحرک و شاخص های حرکت خلاصه کرد.
در کل تحلیلگران تکنیکال انواع گسترده ای از اندیکاتور ها یا شاخص های زیر را بررسی می کنند:
• روند قیمت
• الگوهای نمودار
• شاخص های اندازه گیری و حرکت نوسانگرها
• میانگین متحرک
• سطح حمایت و مقاومت
فرضیات اساسی تحلیل تکنیکال
برای تجزیه و تحلیل اوراق بهادار و تصمیم گیری در مورد سرمایه گذاری در این زمینه ها دو روش اصلی وجود دارد: تحلیل بنیادی و تحلیل تکنیکال. تجزیه و تحلیل بنیادی شامل تجزیه و تحلیل صورتهای مالی یک شرکت برای تعیین ارزش واقعی یک معامله یا تجارت تعریف میشود، در حالی که تحلیل تکنیکال قیمت یک اوراق بهادار را توسط تمام اطلاعات قدیمی که در دسترس عموم قرار دارد منعکس می کند و در عوض بر تجزیه و تحلیل آماری حرکت آشنایی با تحلیل روند قیمت متمرکز می شود. تحلیل تکنیکال سعی دارد با استفاده از جستجوی الگوها و روندها، نه تجزیه و تحلیل ویژگی های اساسی امنیت، احساسات بازار در پشت روند قیمت را درک کند.
چارلز داو مجموعه ای از سرمقاله ها را منتشر کرده که در مورد تئوری تحلیل تکنیکال در آنها به بحث و گفتگو پرداخته است. نوشته های او شامل دو فرض اساسی است که همچنان به شکل چارچوبی برای تجارت تحلیل تکنیکال باقی مانده است.
۱- بازارها زمانی می توانند کارآمد باشند که مقادیر نشان دهنده عواملی که بر قیمت اوراق بهادار تأثیر می گذارند را نشان دهند.
۲- به نظر می رسد حتی حرکات تصادفی قیمت بازار در الگوها و روندهایی حرکت می کنند که تمایل دارند با گذشت زمان تکرار شوند.
امروزه زیرساخت های تحلیل تکنیکال بر اساس کارهای داو بنا شده است. تحلیل گران حرفهای معمولاً سه فرضیه کلی را برای این رشته می پذیرند:
۱- در بازار برای همه چیز تخفیف وجود دارد: تحلیلگران مربوط به تحلیل تکنیکال بر این باورند که همه چیز، یعنی اصول یک شرکت، عوامل گسترده بازار و روانشناسی بازار از قبل در سهام موجود است. این نقطه نظر با فرضیه بازارهای کارآمد (EMH) که نتیجه مشابهی راجع به قیمت ها مطرح می کند، سازگار است. تنها چیزی که باقی مانده تجزیه و تحلیل حرکت قیمت است که تحلیلگران فنی آن را محصول عرضه و تقاضای یک سهام خاص در بازار می دانند.
۲- حرکت قیمت در روندها: تحلیلگران فنی انتظار دارند که قیمت ها، حتی در حرکات تصادفی بازار بدون توجه به بازه زمانی مشاهده شده، روندهایی را نشان دهند. به عبارت دیگر قیمت سهام بیش از نشان دادن حرکت نامنظم، احتمالاً به روند گذشته ادامه می دهد. بیشتر استراتژیهای معاملات فنی بر اساس این فرضیه انجام می شود.
۳- تاریخ تمایل به تکرار دارد: تحلیلگران فنی عقیده دارند که تاریخ تمایل به تکرار دارد. ماهیت تکراری حرکت قیمت را اغلب به روانشناسی بازار نسبت میدهند؛ بدین صورت که بر اساس احساساتی مانند ترس یا هیجان قابل پیش بینی خواهد بود. تحلیل تکنیکال از الگوهای نمودار برای تجزیه و تحلیل این احساسات و از حرکات بعدی بازار برای درک روند استفاده می کند. در حالی که بیش از ۱۰۰ سال از انواع تحلیل تکنیکال به منظور های مختلف استفاده شده است، اما هنوز هم اعتقاد بر این است که همه آنها مهم هستند زیرا الگوهای تکراری حرکات قیمت را نشان می دهند.
تحلیل تکنیکال در مقابل تحلیل بنیادی
تحلیل بنیادی و تحلیل تکنیکال، بزرگترین منابع فکری برای نزدیک شدن به تحلیل بازارها، محسوب می شوند. هر دو روش برای تحقیق و پیش بینی روند آینده قیمت سهام استفاده می شوند و مانند هر استراتژی یا فلسفه سرمایه گذاری، هر دو طرفداران و مخالفان خود را دارند.
تحلیل بنیادی یکی از روش های ارزیابی اوراق بهادار است که با استفاده از اندازه گیری ارزش ذاتی سهام این کار را انجام می دهد. تحلیلگران بنیادی همه چیز را بررسی می کنند، از اقتصاد کلی و شرایط صنعت گرفته تا وضعیت مالی و مدیریت شرکت ها. درآمد، هزینه ها، دارایی ها و بدهی ها از ویژگی های مهم تحلیلگران بنیادی است.
تحلیل تکنیکال با تحلیل بنیادی متفاوت است زیرا قیمت و حجم سهام تنها ورودی در تحلیل تکنیکال محسوب می شود. فرض اصلی این است که تمام اصول شناخته شده با توجه به قیمت تعیین می شوند. بنابراین نیازی به توجه دقیق به آنها نخواهد بود. تحلیلگران فنی برای اندازه گیری ارزش ذاتی یک اوراق بهادار کاری را انجام نمی دهند، بلکه در عوض از نمودارهای سهام برای شناسایی الگوها و روندهایی استفاده می کنند که نشان می دهد سهام های مربوط به آینده کدامند.
محدودیت های تحلیل تکنیکال
برخی از تحلیلگران و محققان دانشگاهی انتظار دارند که EMH به آنها اطلاعات عملی از داده های تاریخی مربوط به قیمت و حجم موجود را نشان دهد. اگرچه با توجه به این استدلال، هیچ یک از مبانی تجارت نباید به صورت عملی وجود داشته باشند. این دیدگاه ها به عنوان نمونه ضعیف و نیمه قوی EMH شناخته می شود.
انتقاد دیگر به تحلیل تکنیکال این است که تاریخ در آن دقیقاً تکرار نمی شود، بنابراین مطالعه الگوی قیمت از اهمیت بسیار زیادی برخوردار است و نمی توان آن را نادیده گرفت. به نظر می رسد قیمت ها با فرض یک محدوده تصادفی بهتر مشخص شوند.
سومین انتقاد از تحلیل تکنیکال این است که از آن تنها در برخی موارد می توان استفاده کرد به این دلیل که به عنوان یک پیشگویی عمل می کند. برای درک بهتر برای شما یک مثال می زنیم. بسیاری از تریدر هایی که از تحلیل تکنیکال استفاده می کنند سفارش توقف ضرر را زیر میانگین متحرک ۲۰۰ روزه مربوط به یک شرکت خاص ثبت می کنند. توجه کنید که اگر تعداد زیادی از معامله گران این کار را انجام داده باشند و سهام به قیمت مورد نظر برسد، تعداد زیادی سفارش فروش وجود دارد که سهام را به سمت پایین سوق می دهد. این می تواند یک تایید برای حرکت پیش بینی شده توسط تریدرها باشد.
در این مرحله سایر معامله گران کاهش قیمت را مشاهده می کنند، همچنین موقعیت های خود را می فروشند و قدرت روند را بدین صورت تقویت می کنند. این فشار فروش کوتاه مدت را می توان خود برآورده دانست، اما تأثیر چندانی در تعیین قیمت دارایی در هفته ها یا ماه ها نخواهد داشت. در مجموع اگر تعدادی افراد مشخص از سیگنال های مشابه استفاده کنند، می توانند باعث حرکت پیش بینی شده سیگنال ها شوند، اما در طولانی مدت این گروه از معامله گران نمی توانند قیمت را افزایش دهند.
پکیج آموزش تحلیل تکنیکال (1): مباحث روند و نواحی حمایت و مقاومت
تحلیل فنی یا تکنیکال به صورت گسترده در میان تجار و متخصصین امور مالی مورد استفاده قرار می گیرد ، ولی در دانشگاهها از آن به عنوان یک آشنایی با تحلیل روند شبه علم یاد می شود . تحلیل فنی یک تکنیک در بازار های مالی است که برای پیش بینی جهت گیری قیمت های اوراق بهادار در آینده از طریق بررسی داده های آماری گذشته بازار خصوصا در مورد قیمت انجام می شود.
تکنیکال
تحلیل فنی در حالت محض ، با فرض اینکه قیمت و حجم مهمترین و مرتبط ترین عامل ها برای تعیین جهت گیری آینده و عملکرد یک سهام و یا بازار خاص هستند ، فقط رفتار واقعی قیمت ها را مورد توجه قرار می دهد . تحلیلگران فنی ممکن است مدلها و قواعد تجارتی را بکار گیرند که بر مبنای قیمتها و یا تبادل حجم ها استوار هستند .
برخی از این مدلها و قواعد عبارتند از : شاخص نیروی نسبی ، میانگین های متحرک ، پسرفت ها ، همبستگی های درون بازاری و برون بازاری ، و در حالت کلاسیک شناسایی الگوهای نموداری .
با توجه به مشغله فراوان علمی، پژوهشی و اجرایی و در مقابل درخواست های مکرر حقیقی و حقوقی مبنی بر شرکت در دروه های آموزشی حقیر مقرر شد بسته های آموزشی مختلفی تهیه و روانه بازار گردد که در زیر آشنایی با تحلیل روند نمونه ای از آن را مشاهده می کنید.
تحلیل تکنیکال (1): مباحث روند و نواحی حمایت و مقاومت
محتویات بسته آموزشی:
- دی وی دی مالتی مدیا قابل استفاده بر روی رایانه
- حدود 15 ساعت فیلم آموزشی و تمرین
- نرم افزار های مربوطه
- کتاب های مرجع تکنیکال (لاتین)
سرفصل مطالب ارائه شده:
- سیر مطالعه یک تحلیل گر
- آشنایی با بازارهای مالی و انواع ان
- آشنایی با قراردادهای مالی در بازار
- مبانی و اصول تحلیل تکنیکال
- آشنایی با نرم افزارهای تحلیلی و معاملاتی
- آشنایی با متاتریدر و برخی دستورات کاربردی
- دستورات معاملاتی و انواع آن
- آشنایی با برخی اصطلاحات بازار سرمایه
- ساخت تمپلیت و پروفایل
- آشنایی با نمودارهای قیمت و اصول مربوطه
- تایم فریم و تاثیرات آن در بازار
- عرضه و تقاضا و تاثیرات آن در بازار
- حمایت و مقاومت و نکات مربوطه
- تئوری داو و اصول ششگانه
- نگاهی نو به روند
- تفاوت بازار صعودی با روند صعودی
- تفاوت بازار نزولی با روند نزولی
- در بازار صعودی بایستی خرید یا روند صعودی؟
- در بازار نزولی بایستی فروخت یا روند نزولی؟
- کانال های قیمت و نکات مربوطه
- نحوه معامله در بازارهای سوینگ
- نحوه معامله در روندهای قیمت
- فیبوناچی در بازار سرمایه
- آشنایی با فیبوناچی اصلاحی (Ret)
- آشنایی با فیبوناچی حرکتی (Pro)
- استاپ گذاری در فیبوناچی و نکات مربوطه
- PRZ در فیبوناچی
- ایکس پوینت ها در فیبوناچی
- و……
- به علاوه بررسی نمونه های معاملاتی
بخشی از آموزش های ارائه شده در این پکیج آموزشی را از اینجا (کلیک کنید) ببینید ضمن اینکه در زیر نیز قسمتی از آن ارائه شده است.
خط روند در تحلیل تکنیکال چیست و چگونه رسم میشود؟
اگر با بازارهای مالی آشنایی داشته باشید حتما جایگاه آشنایی با تحلیل روند تحلیل تکنیکال در این بازارها را میدانید. یکی از مبانی تحلیل تکنیکال سطوح حمایت و مقاومت است. گفتیم که سادهترین نوع این سطوح، حمایت و مقاومت افقی است. نوع دوم و سوم از سطوح حمایت و مقاومت نیز روندی و اندیکاتوری بود. اکنون برای درک نوع روندی، لازم است که با مفهوم خط روند آشنا شویم. در این مطلب بیان میکنیم که خط روند در تحلیل تکنیکال چیست و انواع خط روند کدامند. سپس رسم خط روند در تحلیل تکنیکال را آموزش میدهیم. همچنین معیارهای اعتباردهنده به خطوط روند در تحیل تکنیکال را بررسی میکنیم.
فهرست مطالب با دسترسی سریع
خط روند در تحلیل تکنیکال چیست؟
خطوط روند در تحلیل تکنیکال به طور کلی نشاندهنده رفتار سهم هستند. این خطوط به گونهای ترسیم میشوند که سقف یا کفهای قیمتی را در بر میگیرند و نقش مهمی در حمایت و مقاومت روندی ایفا میکنند. برای درک بهتر مفهوم اعتبار خطوط بهتر است مقاله «حمایت و مقاومت در تحلیل تکنیکال» را مطالعه کنید.
اگر به تصویر بالا نگاهی بیندازید، میتوانید متوجه شوید که در روندهای صعودی حرکت سهم به چه شکلی است. یعنی افزایش قیمت سهمهای مختلف معمولا با یک حرکت صعودی آغاز میشود. پس از آن یک اصلاح قیمت خواهیم داشت.
خط روند صعودی
همانگونه که در تصویر بالا مشخص است، اگر رشد و اصلاحات قیمت به شیوهای باشد که کفهای جدید ایجاد شده، از کفهای قبلی بالاتر باشند و بتوان این کفها را با یک خط مستقیم به هم متصل کرد، شاهد تشکیل یک خط روند خواهیم بود. خط روندی که در تصویر میبینید صعودی است. نقاط A، B، C و D را مشاهده کنید. میبینید که هر یک از کفهای جدید بالاتر از کف قبلی هستند. این امر منجر به تشکیل خطوط روند صعودی سهم میشود. این خط نقش حمایتی را برای سهم ایفا میکند. فلشهای قرمز نشان میدهند که هر بار سهم با اصلاح قیمت مواجه بوده است، این خط در مقام حمایت وظیفه خود را انجام میدهد. میبینیم که فلشهای قرمز در هر برخورد با این خط روند، تغییر جهت دادهاند و در راستای رشد قیمت سهم عمل کردهاند.
خط روند نزولی
اما خط روند انواع مختلفی دارد و تنها به شکل صعودی نیست. خط روند میتواند نزولی هم باشد. زمانی که یک سهم با کاهش قیمت مواجه میشود، حرکات صعودی بسیار کوچک هستند و پس از آن شاهد اصلاح قیمت خواهیم بود. اگر سقفهای ایجاد شده جدید از سقفهای قبلی پایینتر باشند؛ به گونهای که بتوان آنها را به شکل یک خط مستقیم به یکدیگر وصل کرد، خط روند نزولی خواهیم داشت. نقاط A، B، C و D نشاندهنده برخورد قیمت با این خط روند هستند. همانطور که در تصویر مشخص است، این خطوط برعکس حالت قبلی، نقش مقاومتی را ایفا میکند. یعنی به محض اینکه قیمت به این خط نزدیک میشود، سهم با فشار فروش مواجه میشود و نتیجه آن چیزی جز ریزش قیمت نیست.
معیارهای اعتباردهنده به خطوط روند در تحلیل تکنیکال
یک موضوع بسیار مهم که در خصوص خط روند وجود دارد، اعتبار آن است. برای اعتباردهی به خطوط روند باید معیارهایی را در نظر بگیریم و با توجه به آنها اعتبار این خطوط را مشخص کنیم. در ادامه در خصوص این معیارهای اعتباردهنده صحبت میکنیم.
شیب خط
نخستین معیار مهم در اعتبار خط روند، شیب آن است. هرچه این شیب به ۴۵ درجه نزدیکتر باشد، خطوط روند از درجه اعتبار بیشتری برخوردار هستند. در تصویر زیر میتوانید یک نمونه از این مورد را ببینید که شیبی نزدیک به ۴۵ درجه دارد و این امر حاکی از اعتبار بالای این خط است.
اگر خطوط روند بسیار مایل و یا بسیار عمودی باشند، نشاندهنده این است که اعتبار زیادی ندارند.
تعداد برخوردها
اما معیار مهم دیگر، تعداد برخوردها با خط روند است. هرچه میزان این برخوردها بیشتر باشد حاکی از معتبرتر بودن خطوط روند است. همانگونه که در تصویر زیر نیز مشخص است، در این شکل شاهد پنج نقطه برخورد قیمت با خط روند هستیم. این نقاط به تشکیل خطوط روند معتبرتر کمک میکنند.
فاصله برخوردها
معیار سوم به فاصله برخوردها با خط روند مربوط است. هرچه این فواصل یکنواختتر و در اصطلاح پخشتر باشند، باز هم نشان از اعتبار دارد. به عنوان مثال تصویر زیر را مشاهده کنید. فاصله میان نقاط در برهههای زمانی مختلف متفاوت است.
گاهی پیش میآید که نخستین برخورد با خط روند به زمانی حدود دو سال قبل برمیگردد و جدیدترین برخورد مربوط به همین اواخر است. پس از آن نیز ممکن است برخوردهای آشنایی با تحلیل روند جدیدی رخ داده باشد. چنین خطوطی از اعتبار کمتری برخوردار هستند.
تایم فریم بالاتر
اما معیار چهارم و آخر مربوط به تایم فریم است. هرچه خطوط روند در چارتها و تایم فریمهای بالاتری ایجاد شوند، اعتبار خط مذکور بیشتر است. در پنلهای تحلیل تکنیکال میتوان تایم فریم را به صورت روزانه، هفتگی یا ماهانه تنظیم کرد. تایم فریمهای هفتگی یا ماهانه بالاتر هستند و خطوط روند تشکیلشده در این چارتها معتبرتر است. به این ترتیب میتوانیم در تحلیلهای خود بیشتر به آنها استناد کنیم.
بر همین اساس حمایت و مقاومتی که از طریق این خطوط روند نزولی یا صعودی صورت میگیرد، بسیار معتبر و محکم است.
ترسیم خط روند در پنلهای تحلیل تکنیکال
در این ویدئو ترسیم خط روند در پنل تحلیل تکنیکال کارگزاری آگاه آموزش داده شده است که برای دسترسی به آن ابتدا باید وارد سامانه معاملاتی این کارگزاری شویم. سپس باید به پنل تکنیکال مراجعه کنیم. همانگونه که در تصویر مشخص است، زمانی که نمادی را جستجو میکنیم، نمودار آن در این قسمت نمایش داده میشود.
در سمت چپ نمودار ابزارهایی وجود دارد که به منظورهای مختلفی از آنها استفاده میشود. یکی از این موارد مربوط به ترسیم خط روند است که با عنوان Trendline مشخص است. این ابزار به ما اجازه میدهد که یک خط مورب را ترسیم کنیم.
همانطور که در تصویر مشاهده میکنید، در این لیست گزینههای دیگری نیز وجود دارد؛ گزینههایی مانند خط افقی و پیکان.
در قسمتهای پیشین گفتیم که خطوط افقی برای حمایت و مقاومت افقی مورد استفاده قرار میگیرد. اما برای ترسیم خط روند ما باید همان گزینه نخست را انتخاب کنیم. در ادامه ترسیم خطوط روندهای صعودی و نزولی را بررسی میکنیم.
روند صعودی
برای رسم خط روندی که نشاندهنده رشد است، معمولا از رنگ سبز استفاده میشود. در این بخش میتوانیم رنگ خط روند مورد نظر خود را استفاده کنیم. برای رسم این خط، باید به اولین نقطهای که در آنجا روند افزایشی آغاز شده است، دقت کنیم. آغاز خط روند ما درست در این نقطه قرار میگیرد. باید این خط را ادامه دهیم تا جایی که نهایتا روند صعودی سهم به اتمام میرسد.
همانگونه که در تصویر میبینید، این نمودار مربوط به نماد نیرومحرکه (با نام خمحرکه) است. در اینجا خط روند ما صعودی است. اگر تعداد برخوردهای نمودار به این خط روند را بشماریم، به عدد چهار میرسیم. این عدد نشاندهنده آن است که به لحاظ اعتبار با خط روند نسبتا معتبری روبهرو هستیم. به لحاظ شیب هم میتوان گفت که خط روند شیب مطلوبی دارد.
دقت کنید که هنگام ترسیم خط روند حتما قسمت پایینی شمعها را در نظر بگیرید. پیشتر در خصوص الگوهای شمعی و انواع نمودار در تحلیل تکنیکال صحبت کردهایم. سعی کنید برای کشیدن خط روند، نمودار را حتما در حالت شمعی (candlestick) قرار دهید. در اینجا با انواع خطی یا میلهای کاری نداریم.
بیشتر بخوانید
خط روند باید دقیقا با پایینترین قسمت شمع مماس باشد. منظور کندلهایی است که آغازگر روند رشد بودهاند. طبق تصویر مشخص است که خط روند از میانه شمعها عبور نکرده است. البته در صورت ترسیم آشنایی با تحلیل روند خط روند برای حمایت و مقاومت افقی امکان دارد که این اتفاق بیفتد. در چنین مواردی عبور کردن خط روند از میانه شمعها چندان ایرادی ندارد؛ اما در اینجا باید تمام تلاش خود را به کار ببندید تا خطوط روند در حرکتهای صعودی سهم، با پایین شمعها مماس باشند.
روند نزولی
به سراغ یک نماد دیگر میرویم. برای مثال نماد خساپا. همانگونه که مشخص است در کوتاهمدت شاهد یک روند نزولی هستیم. حال میتوانیم خط روند آن را رسم کنیم. مجددا گزینه مربوط به خط روند را انتخاب میکنیم. این بار رنگ قرمز را انتخاب میکنیم که حاکی از نزولی بودن روند است.
دوباره همان کارهایی را که برای رسم خطوط صعودی انجام دادیم اینجا تکرار میکنیم. باید به آغاز روند افت مراجعه کنیم و خط نزولی را رسم کنیم. در اینجا مشاهده میکنید که چهار برخورد با این خط به وجود آمده است که میزان اعتبار این خط را نشان میدهد. هر بار که سهم با این خط برخورد کرده است، شاهد اصلاح بیشتری بودهایم. در نقطهای شاهد شکست خط روند هستیم و احتمال تغییر روند وجود دارد. این نقطه پایان خط روند را نشان میدهد. مجددا دقت کنید که هنگام ترسیم خط روند، قسمتهای بالایی شمع ملاک ما هستند و خط نباید از میان کندل ها عبور کند.
جمعبندی
خطوط روند در تحلیل تکنیکال نشاندهنده رفتار سهم هستند. این خطوط به گونهای ترسیم میشوند که سقف یا کفهای قیمتی را در بر میگیرند و نقش مهمی در حمایت و مقاومت روندی ایفا میکنند. خطوط روند انواع مختلفی دارند و میتوانند صعودی یا نزولی باشند. باید توجه داشت اعتبار خطوط روند متفاوت است. معیارهایی که اعتبار خط روند را میتوان طبق آن تشخیص داد عبارتند از تعداد برخورد با خط، تایم فریم برخوردها، فواصل برخوردها و زاویه یا شیب خط روند. برای ترسیم خط روند نیز در پنلهای تحلیل تکنیکال میتوان از ابزار مخصوص رسم خط روند نزولی یا صعودی کمک گرفت. باید دقت کرد که خط روند مماس با ابتدا یا انتهای بدنه کندلها رسم شود تا دقیقتر باشد.
رسم خط روند به روش آلن اندروز و پنج تكنيک جديد خطوط روند
هنگام استفاده از روش های عمل و عكس العمل مشاهده می شود كه بعضی از نقاط محوری كه برای رسم خط عمل استفاده شدند بهتر از سایر نقاط محوری عمل مـی كردنـد. به عبارت دیگر بهترین همبستگی با آینده نزدیـك ، آخـرین نقطـه گذشـته اسـت. بـر اسـاس ایـن مشاهدات چنگال آندروز و خطوط عمل و عكس العمل با یكدیگر تلفیق شـده و چنگـال برتـر پدیـد آمده است. بـرای اسـتفاده از ایـن تكنیـك ابتـدا یـك چنگال آندروز با استفاده از سه نقطه محوری A,B,Cرسم می شود. خط متصـل كننـده دو نقطـه محوری B,C به عنوان خط مركزی عمل و عكس العمل استفاده می شود. نقطه A نیز بـرای رسـم خط عمل استفاده می شود. در قدم بعدی فاصله نقطه A از خط مركزی اندازه گرفته می شود كه برای رسـم خطـوط عكـس العمل استفاده خواهد شد. خطوط عكس العمل به موازات خط مركزی BCو بـا فاصـله مسـاوی بـا فاصله نقطه A از این خط، ترسیم می گردند. سه خط عكس العمـل بـه ایـن ترتیـب رسم می شود. این تكنیك چنگال آندروز و خطوط عمل و عكس العمل را بـا یكـدیگر تركیـب مـی كند. همه این موارد نیز فقط بر اساس سه نقطه محوری A,B,C رسم شده اند و چنگال برتـر نـام دارند.
كتاب فوق با این هدف نگاشته شده كه مطالبی فراتر از سایر كتب معامله گری ارائه نماید و در رسیدن به این هدف موفق بوده است. طی سی سال گذشته كتابی درباره خطوط روند منتشر نشده است. اگر چند سال است كه معامله گر هستید، حتما مطالبی درباره انواع خطوط روند دیده اید. مثلا بسیاری از معامله گران به خط روند زاویه دار گن و خطوط روند رگرسیون علاقه مند هستند. خطوط روند آندروز بهترین این هاست. همبستگی انواع دیگر خطوط روند با آشنایی با تحلیل روند حركت های بازار محدود است اما این همبستگی آنقدر هست كه توجه شما را به خود جلب كند. خطوط روند آندروز بالاترین همبستگی را با حركات بازار دارد و می تواند به عنوان زیر ساخت یك روش معامله گری موفق مورد استفاده قرار گیرد. در ادامه برخی از قواعد معامله بر اساس چنگال و خطوط ماشه ای آندروز آورده شده است.
کتاب آموزشی پیش رو با عنوان، بهترین روش های خط روند از آلن آندروز و پنج تكنیک جدید خطوط روند، در فرمت PDF، و در 102 صفحه ارائه می شود.
دیدگاه شما