اصول اولیه کانال صعودی


3. شمعی
نمودار شمعی تقریباً مانند میله‌ای است اما زیباتر بوده و اطلاعات بیشتری برای درک قیمت به ما می‌دهد.
هر شمع به معنای یک بازه‌ی زمانی است و رنگ هر شمع که معمولاً در دو نوع قرمز و سبز رسم می‌شوند، بیانگر صعود یا نزول قیمت‌ها است. اندازه‌ی شمع نیز تعداد معاملات در آن زمان را نشان می‌دهد که هر شکلی یک معنی به‌خصوص دارد.
جالب است بدانید پر استفاده‌ترین نوع نمودار شمعی است که میان معامله‌گران و تحلیل‌گران بورس، از جایگاه ویژه‌ای برخوردار است، چون؛ در یک نگاه، تقریباً تمام اطلاعات به چشم آمده و درک وضعیت را آسان می‌کند.

جلسه بیست و دوم : استراتژی موفق معامله در بورس – ۱۰ نکته طلایی

پس از آشنایی اولیه با بازار سرمایه و شناخت نسبی از مفاهیم بورس و همینطور فراگیری اصول اولیه تحلیل تکنیکال ، چنانچه خود را آماده ورود به بازار سرمایه می دانید ، باید اصولی را برای موفقیت اصول اولیه کانال صعودی در عملکرد تنظیم ، و خودتان را مقید به رعایت آنها بدانید. در این پست تعدادی از مقررات را که به آن استراتژی معامله خواهیم گفت اشاره می کنیم :

۱- تعیین میزان سرمایه اولیه : برای موفقیت در بازار ، لازم است شما میزان سرمایه اولیه ای که قرار است وارد بازار کنید ، را مشخص نمایید. همانطور که قبلا توضیح داده شد ، برای انجام معاملات آنلاین ، شما باید مبلغی را از طریق کد کاربریتان به عنوان سرمایه اولیه به حساب کارگزاری واریز نمایید تا بتوانید با اعتبار آن سهام شرکتها را بخرید و در مواقع مناسب بفروشید. هر بار که سهمی را میخرید کارگزار وجه ارزش سفارش شما را از موجودیتان برداشت و هر وقت که سهمی را میفروشید ، کارگزار وجه ارزش فروش را به حسابتان نزد خودش واریز میکند. شما هر زمان که مایل بودید می توانید از محل بستانکاری حسابتان نزد کارگزار درخواست پرداخت وجه دهید تا به حساب بانکی شما واریز شود . تعیین مبلغ سرمایه اولیه بسیار مهم و ضروری است . برای شروع کار ، این سرمایه اولیه را باید به اندازه ای انتخاب کنید که از دست دادن آن در نتیجه معاملات ناموفق احتمالی ، استرسی به شما وارد نکند ، و باعث نشود شما را از ادامه راه منصرف کند. در مبحث روانشناسی معاملات به این موضوع بیشتر خواهیم پرداخت.

۲ – رعایت ثباط در میزان سرمایه : همانطور که شرکتها سرمایه خود را هر سال تغییر نمیدهند ، شما هم بعنوان سرمایه گزار نباید مرتب سرمایه خودتان را کم یا زیاد کنید. گاهی دیده شده افرادی با مشاهده سهمی در حال رشد یا به سفارش گروهها و کانالها و یا با مشاهده صف خرید در بازار ، وسوسه شده و اقدام به تزریق سرمایه به بازار نموده و سعی در خرید سهم با هدف سودآوری بالا می کنند. این اشتباهی رایج در بین جمع کثیری از سرمایه گذاران است اصول اولیه کانال صعودی که ممکن است در برخی موارد هم به سود موقتی دست یابند ولی تزلزل در استراتژی باعث از دست دادن سرمایه آنان در درازمدت خواهد شد. البته قصد نداریم اصرار داشته باشیم که حتما تا چندین سال به سرمایه خو دست نزنید ، بلکه هر زمان احساس کردید توانایی اداره سرمایه بیبشتر هم دارید ، بدون در نظر گرفتن شرایط روز می توانید برای مدتی بلندتر ، و نه فقط برای خرید یک سهم خاص ، سرمایه تان را افزایش دهید.بیشتر از سالی دو یا سه بار افزایش سرمایه را به صلاح نمیدانم.

۳ – پیدا کردن سهم ارزشمند : یکی از مشکلترین کار بازار سرمایه پیدا کردن سهم خوب و ارزشمند جهت خرید است . بسیاری از سرمایه گذاران گله و شکایتشان از بازار سرمایه این است که از بین تعداد بیشماری سهام شرکتهای کوچک و بزرگ ، چطور یک یا چند سهم ارزشمند پیدا کنیم . و گاها مجبور میشوند بدون تحلیل ، به حرف سایرین اعتماد کرده و دست به معامله بزنند . بهتر است که صرفا به پیشنهاد کانالها و گروهها و مخصوصا مشاهده صف های خرید ، دست به معامله خرید نزنید و صرفا با مشاهده صف فروش اقدام به فروش نکنید. هر سهمی ارزشی داره و ارزش آن را قواعد تکنیکال مشخص میکند . حتما از بین سهام پیشنهاد شده ، زمانی را به دقت نظر در چارت و تحلیل تکنیکال بگذرانید و سپس تصمیم به خرید یا فروش بگیرید.

۴ – تشکیل سبد سهام : به جای اینکه تک سهم داشته باشید ، از سبد سهام استفاده کنید به این معنی که در هر زمان ، تعدادی سهام از گروههای مختلف در پنجره داراییهای سهامتان داشته باشید. مدیریت اینکه چه تعداد سهام و با چه ارزشی در سبد شما وجود داشته باشد به انگیزه های شما بستگی دارد . ولی پیشنهادم این است که در صورتی که سرمایه شما حداقل یک میلیون تومان است ، در هر زمان بین ۳ تا ۵ سهم در سبد خود داشته باشید و اکر سرمایه شما تا ۵ میلیون تومان است می توانید تعداد سهامتان را تا ۷ عدد افزایش دهید و اگر بیش از ۱۰ میلیون تومان سرمایه دارید می توانید 10 سهم را در هر زمان در سبدتان مدیریت کنید.

۵ – هدف از سرمایه گذاری از نظر زمان نگهداری: برای خرید هر سهم ، هدف زمانی خود را از اعم از کوتاه مدت ، میان مدت و یا بلندمدت ، مشخص کنید. نیازی نیست شما یک سرمایه گذار بلندمدت باشید و مقید به سرمایه گذاری بلندمدت برای همه سهم ها باشید . یا برعکس بگویید من سرمایه گذار کوتاه مدتم و هدفم نوسانگیری است پس سهمی را با هدف بلندمدت نمیخرم. بلکه بهتر است شما در سبد سهامتان هم سهم های کوتاه مدتی داشته باشید و هم سهم های بلندمدتی. پیشنهادم این است به ازای هر ۳ الی ۵ سهم کوتاه مدتی یک سهم بلندمدتی هم در سبد سهام داشته باشید.

۶ – دوره نگهداری سهم : با توجه به هدف شما از سرمایه گذاری زمانی(بلندمدت ، میان مدت ، یا کوتاه مدت) وقتی یک سهمی را خریدید نباید هر یک ساعت یکبار به سهم نگاه کنید. اینکار باعث افزایش استرس در شما شده و نتیجه آن دستکاری مرتب قیمت در سفارش فروش با توجه به میزان حجم عرضه و تقاضا و دامنه قیمتهای حداقل و حداکثر روزانه خواهد شد. این در حالی است که بسیاری از این نوسانات قیمت روزانه ناشی از تصمیمات غیر اصولی سرمایه گذاران غیر حرفه ای است که نتیجه برآیند آن نیز شکست در معاملات خواهد بود. بهتر است وقتی سهمی را میخرید در همان زمان افق هدف مورد انتظار خود را نیز تعیین کنید و با توجه به اندیکاتورهای در اختیار و الگوهای قیمتی و سطح حمایت و مقاومت ، مثلا بگویید این سهم را تا فلان قیمت نگه میدارم و در این مبلغ خواهم فروخت. اگر هدفتان را درست تعیین کرده باشید ، نیازی نیست هر روز سقف قیمت خود را تغییر دهید . البته این امر مانع از این نخواهد بود که شما روزی یکبار مجددا الگوها و چارت و اندیکاتورها را بررسی کنید و در صورت مشاهده سیگنالهای مخالف یا حتی موافق نسبت به ارتقا سطح هدف یا تعدیل آن تا مبالغ کمتر اقدام کنید.

۷ – سیگنال خرید یا فروش : بسیاری از تحلیلگران صرفا با مشاهده یک سیگنال در یک نمودار تصمیم به خرید یا فروش میگیرند و با این فرضیه که ممکن است زمان از دست بدهیم ، دست به معامله احساسی زده که عموما هم بزودی پشیمان میشوند. بهتر آن است معامله گران در بررسی سیگنالها اعم از سیگنالهای صادره توسط اندیکاتورها ، یا سیگنالهای صادره توسط الگوها ، تعدادی از آنها را با هم قیاس کرده و برآیند جهت آنها را برای ورود به بازار و یا خروج از بازار تلقی کنند و صرفا بر مبنای یک اندیکاتور دست به معامله نزنند.

۸ – زمان ورود یا خروج : بسیاری از معامله گران پس از اینکه سهمی را مناسب برای ورود تشخیص دادند ، سعی میکنند سریع وارد آن سهم شوند در حالیکه در بسیاری از موارد مشاهده شده در عین حالی که سرمایه گذار در تشخیص روند صعودی سهم اشتباهی نکرده و در عمل هم روند عمومی و کلی سهم صعودی بوده ، ولی در تشخیص زمان ورود اشتباه کرده و هر چند قیمت در کانال صعودی بوده ، سرمایه کذار سهم را در زمانی که قیمت در سقف کانال صعودی بوده خرید کرده و بخش زیادی از سود را از دست داده است. و چه بسا با پشیمانی از عدم رشد مناسب آن در روزهای بعد ، در کف کانال صعودی هم بفروشد. لذا یک سرمایه گذار موفق با صبر و حوصله و تعیین سطح قیمت مناسب در سطح حمایت اقدام به ثبت سفارش خرید میکند . حال ممکن است قیمت سهم هیچگاه به قیمت انتظاری نرسد . در این حالت عدم انجام معامله بهتر از این خواهد بود که شما با عجله برای خرید سهم ، قیمت بالا درخواست کنید و معامله هم انجام شود ولی در ادامه قیمتها تا سطوح پایینتر ریزش کرده و باعث ضرر بیشتر شما شود.

۹ – بررسی تایم فریم های مختلف : برخی تحلیلگران صرفا با مشاهده یک یا حتی چند سیگنال معتبر در یک تایم فریم ( مثلا تایم فریم روزانه ) اقدام به خرید یا فروش سهم میکنند. در حالیکه یک سرمایه گذار موفق علاوه بر تایم فریم روزانه ، تایم فریم بالاتر ( مانند هفتگی و ماهانه ) و همینطور تایم فریم پایینتر ( مانند ۴ ساعته یا یکساعته) را نیز تحلیل میکنند. سهمی مناسب خرید است که علاوه بر تشخیص روند صعودی در تایم فریم روزانه ، در تایم فریم هفتگی هم صعودی باشه. اگر هدفتان از سرمایه کذاری بلندمدت باشد حتما باید نظرتان به تایم فریم ماهانه هم باشد و در اون نمودار هم سیگنال خرید مشاهده کنید. در غیر اینصورت صعود روزانه موقتی تلقی شده و اعتبار زیادی نخواهد داشت. همینطور علیرغم اینکه ممکن است تایم فریم روزانه سیگنال صعودی صادر کرده باشد ، ولی در تایم فریم ۴ ساعته هنوز انتظار کاهش قیمت داشته باشیم و در این صورت بهتر است باز هم کمی صبر کنیم تا در نرخهای معقول تری اقدام به ورود به بازار کنیم.

۱۰ – تعیین حد زیان و تبدیل به احسن کردن داراییها و سهام : برخی سرمایه گذاران ترجیح میدهند سهامی را که خریده اند و در ضرر قرار گرفته را آنقدر نگه دارند تا یا به سود بازگشته یا حداقل در نقطه سربسر بفروشند. شما باید به عنوان یک سرمایه گذار موفق حساب و کتاب سود و زیان سهامتان را هم به صورت تفکیکی و هم بصورت کلی داشته باشید و به نحوی مدیریت کنید که بیشترین سود و فایده را از سرمایه گذاریتان ببرید. اگر در حال حاضر سهمی را در اختیار دارید که در زیان است و چشم اندازی هم برای رونق آن سهم نمی بینید ولی در مقابل سهمی را پیدا کرده اید که میتوانید از آن کسب سود کنید ، بهتر است سهام در ضررتان را تبدیل به احسن کنید و از خیر سهام غیر سودده بگذرید . همین قاعده در مورد سهام در سود با بهره کمتر هم صادق است. به عنوان مثال شما سهمی را دارید که پس از ۲ ماه ۲۰درصد رشد کرده و احتمال داره در ظرف ۲ ماه آینده هم ۱۰ درصد دیگر رشد کند. و در مقابل سهم دیگری را میشناسید که در ظرف ۲ ماه آینده ۲۰ درصد رشد خواهد کرد. پس نگهداری سهم قبلی با انتظار سود ۳۰ درصدی توجیه اقتصادی نداره و به همان ۲۰ درصد سود فعلی بسنده کرده و با فروش آن ، سرمایه در اختیار را صرف خرید سهم جدید میکنیم که انتظار داریم ظرف دو ماه آتی ۲۰ درصد سود دهد. در این صورت کل سود دریافتی معادل ۴۰ درصد خواهد شد که بیش از حالت قبل می باشد.

در پایان لازم میدانم این نکته را هم عرض کنم که شما میتوانید علاوه بر قواعد فوق ، برای خودتان قواعد و قوانینی را تحت عنوان استراتژی معامله در نظر بگیرید و در صورت موفقیت ، آن را تداوم بخشید. مهم این است که در رعایت استراتژی ثابت قدم بوده و از انجام معاملات احساسی پرهیز کنید.

امیدوارم شما سرمایه گزاران عزیز با رعایت استراتژی های موفق ، راه پیشرفت و توسعه را در پیش گرفته و شاهد موفقیت روزافزون شما باشیم.

خطوط روند (Trend Lines) در تحلیل تکنیکال

روند در بازار فارکس به تمایل قیمت به حرکت کردن در یک جهت خاص و در یک دوره زمانی، اطلاق می گردد. روند ها می توانند خیلی کوتاه بوده و یا در بلند مدت ادامه پیدا کنند، صعودی باشند یا نزولی و حتی می توانند بدون جهت بوده و در یک کانال افقی در حرکت باشند. ولی به هر صورت موفقیت در بازار فارکس یعنی توانائی تشخیص همین روند ها و ورود و خروج به موقع از آنها. ما در این متن سعی می کنیم به روند های صعودی(Up Trend)، نزولی (down Trend) و بازار بدون روند (Side way) یا (Range Bound) بپردازیم.

تشخیص روند
تشخیص روند بازار یکی از اصول اولیه تحلیل تکنیکال در بازار فارکس می باشد. اما روند دقیقا" به چه معنی است؟ و مهم تر از آن، چه زمانی بازار در شرایط روند قرار دارد؟ به طور کلی هرگاه بازار شرایط زیر را داشته باشد، یعنی روند در آن وجود دارد:

  • روند صعودی (Uptrend): هرگاه قیمت بتواند در مسیر خود، یکی پس از دیگری higher high و یا higher low بسازد، به این معنی که قیمت در مسیر بالا رفتن High هائی بسازد که از High های قبلی بالاتر باشد و در مسیر اصلاح نیز low هائی بسازد که از Low های قبلی بالاتر باشند، می گویند بازار در روند صعودی قرار دارد.
  • روند نزولی (Downtrend): هرگاه قیمت بتواند در مسیر خود، یکی پس از دیگری lower low و یا lower high بسازد، به این معنی که قیمت در مسیر پائین رفتن Low هائی بسازد که از Low اصول اولیه کانال صعودی های قبلی پائین تر باشد و در مسیر اصلاح نیز High هائی بسازد که از High های قبلی پائین تر باشد، می گویند بازار در روند نزولی قرار دارد.
  • حالت Range Bound و یا Sideway: در شرایطی که بازار از قوانین ذکر شده در بخش روند پیروی نمی کند، اصطلاحا" می گویند بازار در حالت sideway یا trendless یا Range قرار دارد. در این شرایط بازار می تواند به دوشکل زیر نوسان داشته باشد:
  • قیمت بین دو خط مشخص حمایت و مقاومت نوسان کند.
  • محدوده مشخصی برای نوسان قیمت وجود نداشته باشد.

در مثال زیر نمونه ای از بازار sideway بدون حدود مشخص نوسان را ملاحظه می کنید:

در شکل فوق قیمت بازار، مسیر مشخصی را دنبال نمی کند و قیمت به طور بی نظمی کم و زیاد می شود. قیمت higher high و lower low، تشکیل می دهد، ولی از الگوی مشخصی تبعیت نمی کند. در این شرایط تصمیم گیری برای معامله گر فارکس بسیار مشکل خواهد بود. در مثال زیر نمونه از range market را با قابلیت تعیین خطوط حمایت و مقاومت مشخص، مشاهده می کنید:

خطوط روند (Trend Lines)
خطوط روند ابزار بسیار مهمی برای تشخیص، تایید و اندازه گیری شدت روند می باشند.این خطوط، خطوطی هستند که دو یا چند نقطه مهم بالا یا پایین نمودار را به هم وصل می کنند و در ادامه، این خطوط می توانند نقش خطوط حمایت یا مقاومت را بازی کنند. از این رو خطوط روند را می توانیم به بیانی خطوط حمایت و مقاومت مورب قیمت در مسیر روند در نظر بگیریم.

در مثال زیرنمونه ای از خط روند صعودی (uptrend)، ترسیم شده است.

در مثال فوق خط روند صعودی از اتصال چهار نقطه higher low به یکدیگر ترسیم شده است. تا زمانی که قیمت بازار بالاتر از این خط قرار دارد، بازار را Uptrend می نامیم. هر گاه قیمت از حد حمایت روند، پایین تر بیاید یکی از سه سناریوی زیر اتفاق می افتد:

  • روند قیمت معکوس (Reversal) خواهد شد.
  • قیمت در یک دوره اصلاحی (Correction) قرار گرفته و مجددا" به ادامه روند باز می گردد.
  • قیمت در یک دوره تثبیت افقی (Consolidation period (range)) قرار گرفته و احتمالا" به روند خود ادامه می دهد.

در مثال زیرنمونه ای از خط روند نزولی (Down Trend)، ترسیم شده است.

در مثال فوق شاهد یک خط روند نزولی هستید و نشانگر این حقیقت است که تقاضا برای محصول مورد نظر، در حال کاهش می باشد. خط روند مورد نظر از اتصال چهار Lower High به یکدیگر ترسیم شده است. تا زمانی که قیمت در زیر خط روند باشد روند بازار نزولی (Downtrend) خواهد بود. اما همان گونه که می بینیم، خط روند شکسته شده و یکی از سه سناریوی زیر در ادامه محتمل خواهد بود:

سیگنال ارز دیجیتال – کانال vip ارز دیجیتال

– جهت کسب اطلاعات بیشتر و هزینه عضویت در کانال سیگنال ارز دیجیتال می توانید از طریق شماره زیر در واتزاپ با ما در تماس باشید.

سیگنال ارز دیجیتال چیست ؟

تجارت سیگنال های ارز دیجیتال به طور فزاینده ای محبوب می شود. زیرا اگر از سیگنال های منتشر شده توسط معامله گران با تجربه استفاده کنید، شانس شما برای کسب سود بسیار بیشتر است. این تنها دلیل محبوبیت روزافزون این روش در بین معامله گران نیست.

این موضوع نیز وجود دارد که بسیاری از علاقه مندان به کار در بازار ارزهای دیجیتال با تحلیل تکنیکال آشنا نیستند! به این ترتیب افراد با دانش کافی می توانند از تحلیل های انجام شده توسط دیگران بهره مند شوند.

شما باید بتوانید تکنیک ها و تحلیل های مختلفی را روی یک ارز دیجیتال انجام دهید تا بتوانید به صورت حرفه ای در تراکنش های ارز دیجیتال شرکت کنید. کسب این دانش مستلزم ساعت ها تماشای دوره ها و پرداخت هزینه های گزاف است! حتی اگر قصد ندارید برای مدت طولانی معامله کنید، باز هم این امکان وجود دارد که در عرض چند ماه معامله را متوقف کنید.

سپس باید دانش نظری خود را پس از گذراندن دوره آموزشی تئوری به عمل آورید. آزمون و خطا و تمرین مداوم به شما کمک می کند تا تجربه کسب کنید، اما برای شما هزینه ای نیز خواهد داشت و احتمالاً منجر به ضرر می شود.

ما در تیم نوسان 24 چند نفر از بهترین تحلیل گرها دور هم جمع کردیم و در کنار رصد تمام وقت بازار و معاملات خودمان می توانیم این فرصت را به شما بدهیم که از بهترین کانال سیگنال ارز دیجیتال استفاده کنید و سود بسیار دلچسبی را بصورت روزانه و ماهیانه دریافت کنید.

– جهت کسب اطلاعات بیشتر و هزینه عضویت در کانال سیگنال ارز دیجیتال می توانید از طریق شماره زیر در واتزاپ با ما در تماس باشید.

نظرات برخی از اعضای کانال سیگنال ارز دیجیتال

یاسین : حتما تیم نوسان 24 جزو بهترین کانال سیگنال دهی ارز دیجیتال است که در این مدت دارم باهاشون کار می کنم و از روند سوددهی راضی هستم. امیدوارم همیشه در کارشون موفق باشند.

هومن : از وقتی با کانال vip ارز دیجیتال شما آشنا و عضو شدم معاملات بصورت کامل تغییر کرد و چند ماه است ماهیانه 15 درصد می توانم به راحتی کسب سود اصول اولیه کانال صعودی کنم. از تیم شما کمال تشکر دارم و به همه عضویت در کانال شما را توصیه میکنم.

پدرام : خیلی ممنون از تیم خوب نوسان 24 از وقتی عضو کانال تلگرامی سیگنال ارز دیجیتال شدم توانستم از یک روند ضررده به سود برسم و دیگر نیازی نیست وقتی زیادی بزارم و بازار را بررسی کنم. عضویت در این کانال را به همه دوستان توصیه می کنم.

کامران : الان چند ماه است عضو بهترین ارائه دهنده سیگنال خرید ارز دیجیتال هستم و بسیار از کارشون راضی هستم. همیشه بازار از قبل برای ما در کانال توضیح داده می شود و بعد سیگنال ها با حد سود و ضرر قرار می گیرد.

سوالات متداول :

سیگنال ارز دیجیتال در کجا اعلام می شود؟

در کانال تلگرام خصوصی ما عضو می شوید و آخرین سیگنال ها را دریافت می کنید.

در طول روز چند سیگنال صادر می کنید؟

ما سعی می کنم در طول روز بین 2 تا 5 سیگنال برای معامله در بهترین کانال سیگنال ارز دیجیتال ارائه کنیم.

آیا به سیگنال رایگان ارز دیجیتال می توان اعتماد کرد؟

شاید استفاده از کانال سیگنال ارز دیجیتال رایگان بد نباشد اما فراموش نکنیم چون منافعی ندارند در نتیجه نمی توانیم انتظار بازدهی بالایی داشته باشیم.

آیا کانال سیگنال فارکس هم دارید؟

بله کانال جداگانه ایی برای این کار در نظر گرفته شده است و می توانید از طریق منو بالای صفحه را صفحه سیگنال فارکس وارد آن شوید و شرایط مطالعه نمایید.

هزینه عضویت در کانال چقدر است ؟

جهت کسب اطلاعات بیشتر می توانید با پشتیبانی سایت در واتزاپ یا شماره زیر در واتزاپ پیام دهید.

  • سیگنال هایی که داخل کانال قرار می گیرند تا جای ممکن بررسی شده و قابل اطمینان هستند اما هیچ تضمینی برای سوددهی و یا به تارگت رسیدن آنها وجود ندارد چون روند بازار قابل پیش بینی نیست و به عوامل مختلفی بستگی دارد.
  • به تمام سیگنال هایی که داخل کانال قرار می گیرند وارد شوید و سرمایه خود را روی آن ها تقسیم کنید و تمام سرمایه خودتان را روی چند سیگنال متمرکز نکنید و یا سرمایه خود را به صورت انتخابی در سیگنال ها قرار ندهید چون در این صورت احتمال ضرر شما بالا می رود.
  • درصد موفقیت و به تارگت رسیدن هر سیگنال در حدود 70 درصد یا بیشتر هست که این موضوع بستگی به شرایط بازار دارد و همواره این احتمال وجود دارد که 30 درصد یا کمتر آن سیگنال به تارگت ها نرسد و به استاپ لاس یا حد ضرر برسد.
  • حد ضرر یا استاپ لاس سیگنال ها را رعایت کنید و در صورتی که سیگنالی به استاپ لاس رسید از آن خارج شوید چون دیگر آن سیگنال و تحلیل معتبر نیست. در صورتی که از آن سیگنال خارج نشوید و محتمل ضرر و زیانی بیشتری شوید، مسئولیت آن تماما به عهده خود شما است.
  • سیگنال ها بسته به شرایط بازار داخل کانال قرار میگیرند، ممکن است یک روز سیگنالی قرار نگیرد اما یک روز تعداد زیادی سیگنال داخل کانال قرار بگیرد.
  • شما پیش از عضویت در کانال سیگنال به طور کامل می پذیرید که: 1 – با بازار مالی و سرمایه و مفاهیم آن آشنایی دارید. 2 – بازار فارکس ، انواع آن و تعاریف (مانند استاپ لاس یا حد ضرر) و نحوه خرید و فروش آن را می دانید. 3 – نسبت به ریسک ها، خطاها و نوسانات این فعالیت آگاهی لازم را دارید.

سرمایه گذاری ارز دیجیتال چیست ؟

سرمایه گذاری عبارت است از تخصیص منابع (مانند سرمایه) با انتظار سود. این می تواند شامل استفاده از پول برای تأمین مالی و راه اندازی یک تجارت یا خرید زمین به قصد فروش مجدد آن به قیمت بعد و قیمت بالاتر باشد. در بازارهای مالی ، این امر معمولاً شامل سرمایه گذاری روی ابزارهای مالی می شود به این امید که بعداً آنها را با قیمت بالاتری بفروشیم.

سیگنال های حاصل از تحلیل تکنیکال

تحلیل تکنیکال به مطالعه نمودارها و شاخص های ارزهای دیجیتال، بازارهای سهام و بازارهای مالی به طور کلی اشاره دارد. این دانش به شما کمک می کند روند بازار را تحلیل کرده و آینده آن را پیش بینی کنید. یادگیری تحلیل تکنیکال زمان می برد، اما یادگیری اصول اولیه آن بسیار سریع است.

با استفاده از اطلاعاتی مانند انواع شمع، چگونه می توان پیش بینی نسبی آینده بازار را بر اساس شرایط فعلی ارائه کرد؟ اطلاعات و نمودارها حاوی نشانه هایی هستند که فقط افراد با تجربه و متخصص می توانند آن ها را شناسایی کنند.

سیگنال تحلیل تکنیکال در واقع نشانه ای از افزایش قیمت در آینده است.

سیگنال های تحلیل بنیادی

نمودارها تنها مواردی نیستند که برخلاف آنچه اکثر مردم معتقدند سیگنال های مثبت و منفی به ما می دهند. قیمت و آینده یک ارز دیجیتال می تواند تحت تأثیر حرکات، مصاحبه ها، توییت ها و پست های افراد با نفوذ قرار گیرد.

ایلان ماسک شاید بهترین مثال در این زمینه باشد.

اساساً، تحلیل بنیادی شامل بررسی انواع متغیرهای مالی است. با استفاده از این متغیرها می توان ارزش ذاتی یک محصول را تعیین کرد. تمام عوامل و شاخص‌هایی که بر قیمت یک کالا (اعم از طلا، ارز یا ارزهای دیجیتال) تأثیر می‌گذارند، در تحلیل بنیادی به دقت بررسی می‌شوند.

برای آموزش ارز دیجیتال تحلیلگران فنی سعی نمی کنند ارزش اولیه یک دارایی را دریابند. در عوض ، آنها به تاریخ فعالیت های معاملاتی نگاه می کنند و سعی می کنند بر اساس آن فرصت ها را شناسایی کنند. این می تواند شامل تجزیه و تحلیل حرکت قیمت ، حجم ، الگوهای نمودار ، استفاده از شاخص های فنی و بسیاری از ابزارهای دیگر نمودار باشد. هدف از این تحلیل ارزیابی قدرت یا ضعف یک بازار خاص است.

با این حال ، تجزیه و تحلیل فنی تنها ابزاری برای پیش بینی احتمال تغییرات قیمت در آینده نیست. همچنین می تواند چارچوبی مفید برای مدیریت ریسک باشد . از آنجا که تجزیه و تحلیل فنی مدلی را برای تجزیه و تحلیل ساختار بازار ارائه می دهد ، مدیریت معاملات را خاص تر و قابل اندازه گیری می کند. در این زمینه ، اندازه گیری ریسک اولین قدم برای مدیریت آن است. به همین دلیل است که برخی از تحلیلگران فنی ممکن است کاملاً معامله گر نباشند. آنها فقط می توانند از تجزیه و تحلیل فنی به عنوان چارچوبی برای مدیریت ریسک استفاده کنند.

می توان آن را برای تجزیه و تحلیل فنی در هر بازار مالی به کار برد و در بین معامله گران ارزهای دیجیتال به طور گسترده ای استفاده می شود . اما آیا تجزیه و تحلیل فنی واقعاً کار می کند؟ خوب ، همانطور که قبلاً ذکر شد ، ارزش گذاری بازارهای ارزهای رمزنگاری شده عمدتا توسط گمانه زنی ها هدایت می شود . این امر آن را به یک زمینه ایده آل برای تحلیلگران فنی تبدیل می کند ، زیرا آنها تنها با در نظر گرفتن عوامل فنی می توانند پیشرفت کنند.

تحلیل بنیادی در مقابل تجزیه و تحلیل فنی کدام بهتر است ؟

آموزش ارز دیجیتال کاملاً به استراتژی معاملاتی شما بستگی دارد. در واقع ، چرا از هر دو استفاده نمی کنید؟ اکثر روشهای تحلیل بازار اصول اولیه کانال صعودی وقتی با سایر روشها یا شاخصها ترکیب شوند ، بهتر عمل می کنند. به این ترتیب ، شانس بیشتری برای یافتن فرصت های سرمایه گذاری قابل اطمینان تر وجود دارد. ترکیب استراتژی های مختلف معاملاتی می تواند به حذف سوگیری ها از فرایند تصمیم گیری شما کمک کند.

چه چیزی بازارهای مالی را تحت تأثیر قرار می دهد؟

قیمت دارایی به سادگی با تعادل عرضه و تقاضا تعیین می شود. به عبارت دیگر ، توسط خریداران و فروشندگان تعیین می شود. جایی که عرضه تقاضا را برآورده کند ، بازار نیز وجود دارد. اما چه چیز می تواند ارزش دارایی های مالی را تعیین کند؟

آموزش ارز دیجیتال عوامل اساسی مانند وضعیت اقتصاد می تواند وجود داشته باشد. علاوه بر این ، عوامل فنی مانند ارزش بازار یک ارز دیجیتال می تواند وجود داشته باشد . همچنین ، ممکن است عوامل دیگری نیز در نظر گرفته شوند ، مانند جهت بازار یا آخرین اخبار. با این حال ، همه اینها فقط عواملی هستند که باید در نظر گرفته شوند. آنچه واقعاً قیمت دارایی را در یک لحظه معین می کند ، تعادل عرضه و تقاضا است.

روند بازار چگونه است؟

روند بازار جهت کلی است که قیمت دارایی در آن حرکت می کند. در تجزیه و تحلیل فنی ، روندهای بازار معمولاً با استفاده از تحرکات قیمت ، خطوط روند یا حتی میانگین های متحرک اساسی مشخص می شوند.

به طور کلی ، دو نوع اصلی روند بازار وجود دارد: بازار صعودی و بازار نزولی . بازار صعودی شامل یک روند صعودی مداوم است ، جایی که قیمت ها دائما در حال افزایش هستند. بازار نزولی شامل یک روند نزولی مداوم است ، جایی که قیمت ها دائما در حال کاهش هستند. علاوه بر این ، بازارهای خنثی حرکت مشخصی ندارند که می توانیم شناسایی کنیم.

تحلیل تکنیکال چیست و چه کاربردی در بورس دارد؟

به ‌طور معمول راه‌های متفاوتی به‌ منظور سرمایه‌گذاری وجود دارد که در اصطلاح شامل بازارهای متفاوتی هستند که به آن‌ها بازارهای سرمایه‌گذاری موازی نیز گفته می‌شود. در همین راستا بازار سرمایه به ‌عنوان یکی از پرسودترین بازارهای سرمایه‌گذاری شناخته‌ شده است و در دهه‌های اخیر افراد زیادی سرمایه خود را به‌ منظور کسب سود در این بازار تزریق کرده‌اند. یکی از شروط مهم و پایه‌ای در بازار بورس داشتن مهارت کافی و لازم در این حوزه است که افراد با کسب این مهارت‌ها قادرند به بهترین شکل ممکن سرمایه خود را چند برابر کنند. البته در کنار مهارت‌های موردنیاز آشنایی با بازار و اخبار مهم و در ارتباط بودن با اشخاص حرفه‌ای و فعالین بازار نیز جزو ارکان این نوع از سرمایه‌گذاری نیز محسوب می‌شود. از قدیم از تحلیل بنیادی و تحلیل تکنیکال به‌عنوان دو بازوی قدرتمند تحلیل سهام و بارز بورس یاد می‌شده که در زمان حال نیز همین تعریف صادق است.

تحلیل تکنیکال چیست؟

همان‌طور که از اسم تکنیکال مشخص است، تحلیل تکنیکال با استفاده از داده‌های نظیر نمودار، قیمت و حجم معاملات و ابزارهای مختلف به ارزیابی و تحلیل سهام و روند آن در روزهای آینده می‌پردازد. در اصل از تحلیل تکنیکال به‌ عنوان یک نوع استراتژی معاملاتی به ‌منظور ارزیابی سهم موردنظر و شناسایی فرصت‌های خوب برای ورود و خروج به سهم یاد می‌شود. شما از تحلیل تکنیکال می‌توانید بر روی تمام اوراق بهادری که دارای تاریخچه هستند و سوابق نوسانات و امور سرمایه‌گذاری آن قابل‌دسترس باشد استفاده نمایید. از تحلیل تکنیکال در اوراق سهم، بازار آتی و سایر اوراق استفاده می‌شود اما در نظر داشته باشید که عمده استفاده از این روش بیشتر در تحلیل سهام مورد معامله در بازار بورس کاربرد دارد.

می‌توان حدس زد که از زمان گذشته فرآیند تحلیل تکنیکال دستخوش تغییرات فراوانی بوده و اظهار نظرات بسیاری در این تکنیک پیاده‌سازی شده و در نهایت قالب اصلی آن در اختیار عموم گذاشته شد. تحلیل‌گران معمولاً از الگوهای متفاوتی در این پروسه از تحلیل سهام استفاده می‌کنند و به نتیجه دلخواه خود دست می‌یابند. در ادامه قصد داریم شما را با این الگوهای مهم در تحلیل تکنیکال بیشتر آشنا کنیم.

تاریخچه تحلیل تکنیکال

تاریخچه تحلیل تکنیکال برمیگردد به شخصی به نام چارلز داو که او به ‌عنوان متخصص امور مالی در گذشته از جایگاه بالایی بهره‌مند بود و جالب این است که از او به‌عنوان روزنامه‌نگار و کارآفرین یاد می‌شده. آقای داو بنیان‌گذار نشریه معروف وال‌استریت ژورنال نیز بوده و همچنین درگذر زمان شاخص صنعتی داو جونز نیز توسط وی تأسیس شد. چارلز داو به دنبال موفقیت‌های پی‌درپی در صنعت سرمایه‌گذاری، جزو اولین اشخاصی بود که قدم به عرصه تحلیل تکنیکال نهاد او با تشخیص و تعیین قیمت متوسط روزانه و هفتگی و ماهانه و نظم و ترتیب دادن به برخی الگوها به جریانات بازار پرداخت. بعدها با حضور اشخاص برجسته در بازار سرمایه و ارائه نظرات علمی و دقیق، تحلیل تکنیکال به ‌عنوان پایه و اساس شناخت سهم و روند آن در آینده مشخص شد.

چگونه تحلیل تکنیکال کنیم

معمولاً در این حوزه تحلیلگر تکنیکال با تمام حواس و دانسته‌های خود در تلاش است که روند حرکت سهم در آینده و تغییرات قیمتی سهم را پیش‌بینی کند. در کنار داده‌های مختلف به‌ منظور تحلیل، تحلیل‌گر می‌تواند از دو عامل قیمت و حجم معاملات سهم موردنظر ارزیابی خود را پیش ببرد. معمولاً برای انجام فرآیند تحلیل تکنیکال می‌توان از نظریه‌ها و الگوهای بی‌شماری استفاده کرد تا به نتیجه دلخواه رسید اما هر تحلیلگری با توجه به پشتوانه علمی و تجربیات خود در حوزه بازار بورس از این علم مهم در ارزیابی‌های خود استفاده می‌کند. جالب است بدانید که از بین تمامی ابزارهای موجود و معرفی‌شده در حوزه تحلیل تکنیکال، برخی از آن‌ها بر روند کنونی و در حال حاضر سهم تمرکز دارند و برخی از آن‌ها مختص پیش‌بینی روند آینده سهم هستند.

بررسی فرضیات مهم در تحلیل تکنیکال

در قسمت‌های قبلی مقاله با چارلز داو آشنا شدید در این قسمت یک نقل ‌قولی از داو وجود دارد که بیان داشت، مهم‌ترین فرض در تحلیل تکنیکال این است که قیمت، همه اطلاعات را مشخص می‌کند. در صورت آشنایی با بازار بورس و شناخت فن‌های تحلیل تکنیکال متوجه خواهید شد که این نوع از تحلیل بیشتر بر تحلیل آماری نوسانات قیمت سهم تکیه دارد و در تلاش است که با بررسی الگوهای گذشته و روندهایی که طی کرده و وضعیت کنونی سهم، به پیش‌بینی قیمتی سهم بپردازد. شما به ‌عنوان یک معامله‌گر باید این نکته را همیشه در نظر داشته باشید که امکان دارد معادلات در نظر گرفته‌ شده شما با انتشار یک خبر یا تزریق هیجانات در بازار جور درنیاید و روند سهم برخلاف پیش‌بینی شما حرکت کند.

نظریه بعدی در مورد تحلیل تکنیکال که توسط داو مطرح شد به این شکل است که نوسانات قیمتی بازار به‌ صورت تصادفی نبوده و الگوها و روند آن در طی زمان تکرار خواهد شد. بر اساس این نظریه متوجه می‌شوید که این روندها ممکن است در بازه زمانی کوتاه‌مدت و یا بلندمدت خود را نشان دهند و در همین راستا شما با مجهز بودن به دانش تحلیل تکنیکال قادر هستید که در این بازه‌های زمانی از سرمایه خود در بازار بورس سود کسب کنید. در حال حاضر تحلیل تکنیکال مهم شناخته می‌شود که در ادامه به تشریح آن‌ها می‌پردازیم.

  1. قیمت همه‌چیز را مشخص می‌کند: در دنیای تحلیل تکنیکال طبیعتاً عده‌ای هم منتقد وجود خواهند داشت که بر اساس اظهارنظر آن‌ها این موضوع که تنها در نظر گرفتن نوسانات قیمتی یک سهم برای پیش‌بینی روند آن سهم کافی است را قبول ندارند. اصل تحلیل تکنیکال بر این معتقد است که همه موارد از جمله فرآیند اصول بنیادی نیز در قیمت یک سهم مشخص بوده، در ادامه تنها چیزی که بسیار مهم واقع می‌شود تحرکات قیمتی سهم است که با استفاده از آن می‌توان میزان عرضه و تقاضای بازار را سنجید.
  2. قیمت در روند نمودار حرکت می‌کند: تحلیلگران تکنیکالی بر این اصل معتقد هستند که قیمت‌ها در روندهای زمانی کوتاه‌مدت، میان‌مدت و بلندمدت در حال حرکت‌اند و روال گذشته را تکرار می‌کنند.
  3. گذشته تمایل به تکرار دارد: معمولاً با فعالیت در بازار بورس و بررسی اجمالی نمودارهای سهم‌های متفاوت متوجه خواهید شد که روند قیمت از گذشته تاکنون تکرار می‌شود. در اصل مواردی نظیر برخورد احساسی و تزریق هیجانات منفی و مثبت در بازار بورس منجر به ایجاد این تکرار می‌شوند.

معرفی سطوح مختلف تحلیل تکنیکال

تحلیل تکنیکال سطوح مختلفی دارد که در ادامه به بررسی آن‌ها می‌پردازیم:

سطح اول: بررسی انواع نمودارها

نمودار یک جدول است که بر روی آن خطوط گرافیکی‌ای درج می‌شوند تا بتوان تاریخچه‌ی قیمت‌ها را مشاهده کرد، نمودارها پایه و اساس تحلیل را شکل می‌دهند که قبل از هرچیزی لازم است ابتدا به آن‌ها توجه شود.
در تحلیل تکنیکال 3 نوع نمودار معروف وجود دارند که در ادامه برای هرکدام مثال‌هایی خواهیم آورد:

1. خطی

نمودار خطی

نمودار خطی، یک خط زیگزاگی است که نقاط بسته شدن معاملات سهام شرکت را در بازه‌ی زمانی نشان می‌دهد.
وقتی این نقاط به هم متصل شوند، چنین تصویری ایجاد می‌شود که وضعیت کلی را به ما نشان می‌دهد.

نمودار میله‌ای

2. میله‌‎ای
هر میله در این نمودار به معنای یک بازه‌ی زمانی است، مثلا نیم ساعت، یک ساعت یا یک روز، میله‌ها قیمت معاملات در آن بازه‌ی زمانی را نشان می‌دهند که تا سقف و کف آن چه بوده.

نمودار شمعی

3. شمعی
نمودار شمعی تقریباً مانند میله‌ای است اما زیباتر بوده و اطلاعات بیشتری برای درک قیمت به ما می‌دهد.
هر شمع به معنای یک بازه‌ی زمانی است و رنگ هر شمع که معمولاً در دو نوع قرمز و سبز رسم می‌شوند، بیانگر صعود یا نزول قیمت‌ها است. اندازه‌ی شمع نیز تعداد معاملات در آن زمان را نشان می‌دهد که هر شکلی یک معنی به‌خصوص دارد.
جالب است بدانید پر استفاده‌ترین نوع نمودار شمعی است که میان معامله‌گران و تحلیل‌گران بورس، از جایگاه ویژه‌ای برخوردار است، چون؛ در یک نگاه، تقریباً تمام اطلاعات به چشم آمده و درک وضعیت را آسان می‌کند.

سطح دوم: حمایت و مقاومت

حمایت و مقاومت

این سطح یکی از با ارزش‌ترین سطوحی است که بعد از شناخت نمودارها، لازم است آن را فرا بگیرید، حمایت به معنای نزول قیمت بوده و مقاومت به معنای صعود قیمت است که حال جمع بندی‌شان نیز یک روند حمایتی یا مقاومتی را بیان می‌کند.
در تصویر فوق، کلیت نمودار مقاومتی است اما سطوح حمایتی نیز در آن دیده می‌شوند که پیش‌بینی این سطوح اجمالاً به همین درس مربوط است و اساس کلی آن در این سطح بررسی می‌شوند تا شخص بتواند اصول اولیه پیش‌بینی را بیاموزد.

سطح سوم: خطوط روند و رسم کانال

خطوط روند و رسم کانال

رسم خطوط روند باعث ایجاد کانال‌هایی می‌شوند که می‌توان با استفاده از آن‌ها بازار را بهتر روانشناسی کرد.
هر نمودار می‌تواند در برگیرنده‌ی سه نوع کانال باشد:
یک نوع؛ صعودیِ آبی «رو به بالا» است.
نوع دیگر؛ نزولیِ قرمز «رو به پایین» است.
و نوع آخر: مستطیل مشکیِ ثابت است.
این کانال‌ها با توجه به سطوح مقاومتی و حمایتی روند رسم می‌شوند و تا زمانی که روند تغییر جهت نداده ادامه داده می‌شوند.
به طور کلی کف کانال به معنای محدوده خرید بوده و سقف کانال محدوده فروش.
در حقیقت چیزی که این کانال‌ها به معامله‌گران می‌گویند: بیان الگوهای تکرار شونده مثل «امواج الیوت» هستند که درک‌شان را تسهیل بخشیده و پیش‌بینی روند یک نمودار را ساده می‌کنند.

سطح چهارم: علوم فیبوناچی

بحثی که برای استفاده‌ی حرفه‌ای از دانسته‌های مربوط به نمودارها لازم است، آموزش اندیکاتور فیبوناچی می‌باشد.
شما بعد از شناخت کلی نمودارها، سطوح نموداری و کانال‌ها، لازم است اصول و نسبت‌هایی که برای تحلیل لازم هستند را بیاموزید که متعارفاً سرفصل‌های آن به فیبوناچی باز می‌گردد.
فیبوناچی، سطوحی هستند که برای شناخت فرصت‌های ورود و خروج از سهام را نشان می‌دهند که به نسبت‌های ریاضی مربوط می‌شود.

سطح پنجم: خواندن شاخص‌ها

«شاخص» در حقیقت به معنای رقمی است که در یک بازه‌ی زمانی به ‌عنوان سود یا ضرر میانگین چند مشترک تعیین می‌شود. این مساله در بورس نیز همین معنی را می‌دهد.
به‌طور‌ کلی در بازار بورس ایران تعدادی زیادی شاخص اصلی و‌ فرعی مختلف داریم که هر کدام طبق دسته‌بندی خود وضعیت مجموعه‌ای از شرکت‌ها را نشان می‌دهند. این سطح به بررسی این شاخص‌ها و شناخت‌شان می‌پردازد.

سطح ششم: مرور تخصصی یا استفاده پیشرفته

همانطور که می‌دانید، هر علمی یا دانشی در سطوح مقدماتی، متوسطه و پیشرفته تدریس می‌شود و یادگیری هر علم به همین شکل صورت می‌پذیرد. یعنی؛ نکات پیشرفته را لازم است بعد از طی کرن سطوح نامبرده انجام داد، اما چرا؟
اگر به کارکرد یادگیری انسان نگاهی بیاندازیم، متوجه خواهیم شد که مغز، ابتدا موارد ساده را از میان اطلاعات بررسی کرده، ذخیره می‌کند و سپس به سراغ موارد پیشرفته می‌رود. اگر در سطوح آموزشیِ تحلیلِ تکنیکال، در هر سطح به موضوعات پیشرفته یا پیچیده نیز پرداخته شود، مغز در یادگیری آن اطلاعات و طبقه‌بندی آن‌ها دچار اشکال شده و همان موضوعات پایه را نیز فراموش می‌کند.
به همین سبب سطوح پیشرفته اغلب برای انتهای هر آموزش استفاده می‌شوند تا شخص بتواند ساختار یافته‌تر آن علم را آموخته و استفاده موثرتری از آن داشته باشد.

تفاوت تحلیل بنیادی و تکنیکال در چیست؟

همان‌طور که در قسمت‌های ابتدایی به این اصل اشاره کردیم، تحلیل بنیادی و تحلیل تکنیکال از بهترین و پرکاربردترین روش‌های معاملاتی در بازار بورس هستند. از هر کدام از این روش‌ها به‌ منظور تحلیل، بررسی داده‌ها، ارزیابی موقعیت فعلی و پیش‌بینی قیمتی آینده سهم استفاده می‌شود که همانند عرصه‌های مختلف در حوزه مالی و سرمایه‌گذاری دارای حامیان و منتقدان خاص خود است.

در تحلیل بنیادی به‌ طور معمول به ارزش ذاتی سهم پرداخته ‌شده و مورد ارزیابی قرار می‌گیرد. این ارزیابی از داده‌های اقتصادی، صنایع و شرایط مالی شرکت‌ها و … استفاده می‌کند تا به تحلیل بنیادی سهم بپردازد. تحلیل تکنیکال از این‌ جهت با تحلیل بنیادی متفاوت است که عامل قیمت و حجم سهم موردنظر، به‌عنوان تنها ورودی‌های ارزیابی یا تحلیل به شمار می‌آیند. در تحلیل تکنیکال به ارزش ذاتی سهم پرداخته نمی‌شود اما در عوض از نمودار سهام استفاده می‌شود که با تعیین الگوهای آن، رفتار سهم را در آینده نمایش داده شود.

سخن آخر

با توجه به مطالب ارائه ‌شده در مقاله تحلیل تکنیکال چیست؟ متوجه شدیم که تحلیل تکنیکال به تنهایی پتانسیل بسیار بالایی برای ارزیابی بازار و روند قیمتی سهم داشته و می‌توان با تکیه ‌بر آن تصمیم‌گیری‌های معقول‌تری به‌منظور سرمایه‌گذاری در این بازار اتخاذ کرد. یکی از مزیت‌های تحلیل تکنیکال وجود الگوها و ابزارهای متنوع در آن است که هر فردی با تکیه ‌بر دانش و تخصص خود در آن حوزه یا الگوی به‌ خصوص قادر به انجام ارزیابی یا تحلیل سهم‌ها خواهد بود. پیشنهاد می‌کنیم به‌ منظور شروع سرمایه‌گذاری موفق در بازار بورس و کسب سود عالی از فن‌های تحلیل تکنیکال بهره‌مند شوید.

اصول اولیه کانال صعودی

الگوی مثلث صعودی معمولا در حین یک روند صعودی شکل می‌گیرید و الگویی ادامه‌دار محسوب می‌شود. البته مواردی نیز هست که مثلث صعودی در انتهای یک روند نزولی به عنوان الگویی بازگشتی عمل می‌کند ولی این الگو بیشتر یک الگوی ادامه‌دار محسوب می‌شود. صرف‌نظر از اینکه این الگو در روند نزولی یا صعودی شکل گیرد، الگویی صعودی است.

به خاطر شکل این الگو، مثلث صعودی را “مثلث راست‌ زاویه” (right-angle triangle) نیز می‌نامند. دو یا چند سقف مساوی یک خط افقی را در بالا شکل می‌دهند و وصل کردن کف دو یا چند دره نیز در یک روند صعودی، خطی همگرا با خط افقی می‌سازد. بدین ترتیب شکل مثلث روی نمودار نمایان می‌شود.

نمونه الگوی مثلث صعودی:

مثلث صعودی

۱ – روند: برای معتبر بودن به عنوان الگویی ادامه‌دار، این الگو نیازمند وجود یک روند قبلی است. گرچه مثلث صعودی یک الگوی صعودی است ولی طول و مدت روند فعلی به مهمی نیرومند بودن شکل‌گیری الگو نیست.

۲ – خط افقی بالا: حداقل ۲ سقف تقریبا مساوی هم نیاز است تا خط افقی بالا رسم شود. نیازی نیست قله‌ها از اصول اولیه کانال صعودی لحاظ ارتفاع کاملا باهم برابر باشند. کمی فاصله بین دوقله و دره‌های آنها باید وجود داشته باشد.

۳ – خط روند صعودی پایین: حداقل دو کف لازم است تا خط روند صعودی پایین الگو را بتوان رسم کرد. این سطوح پایین می‌بایست هرکدام بالاتر از قبلی و دارای فاصله مناسب ازهم باشند. اگر یکی از کف‌ها مساوی یا کمتر از کف قبلی باشد، در این حالت الگو معتبر نخواهد بود.

۴ – مدت زمان: دوره زمانی شکل‌گیری الگو می‌تواند از چندهفته تا چندماه طول بکشد. (متوسط حدود ۱ تا ۳ ماه است)

۵ – حجم معاملات: همینطور که الگو توسعه می‌یابد حجم نیز کم می‌شود. زمانی که شکست ناحیه بالای الگو رخ می‌دهد می‌بایست حجم به یکباره افزایش یابد. البته وجود این شرایط همیشه لازم نیست.

۶ – بازگشت به شکست: یکی از اصول اولیه تحلیل تکنیکال این است که حمایت‌های شکسته شده تبدیل به مقاومت می‌شوند و بالعکس٫ بنابراین زمانیکه خط افقی بالای مثلث شکسته شد، به حمایت تبدیل می‌گردد. گاهی اوقات یک بازگشت قیمت به این سطح حمایت اتفاق می‌افتد (پولبک) و قیمت دوباره روند صعودی را در پیش می‌گیرد.

۷ – هدف قیمت: وقتی شکست اتفاق افتاد، فاصله بین دو ضلع مثلث در پهن‌ترین نقطه را بدست آورده و از بالای خط افقی (ناحیه شکست) به بالا محاسبه می‌کنیم تا هدف قیمت بدست آید.

برخلاف مثلث متقارن، مثلث صعودی الگویی کاملا صعودی است ولی الگوی مثلث متقارن اینگونه نیست و تا زمانی که شکستی حاصل نشده، حالتی خنثی دارد. بعد از شکست مثلث متقارن است که مسیر قیمت تشخیص داده می‌شود. در مثلث صعودی، خط افقی بیانگر عرضه بیش‌از حد است که از رشد قیمت به بالاتر از یک سطح خاص جلوگیری می‌کند. این شرایط مانند این است که یک سفارش با حجم بالا در سقف قیمت ثبت شده و هفته‌ها و ماه‌ها طول می‌کشد تا خریداران حجم این سفارش را خریداری کنند و قیمت بتواند بالاتر از آن برسد. در این الگو با وجودیکه قیمت نمی‌تواند از سطح مشخصی بیشتر رود، کف‌ها رفته‌رفته بالاتر شکل می‌گیرد و همین کف‌های بالاتر هستند که افزایش قدرت خریداران و تمایل الگو به رشد قیمت را نشان می‌دهند.

الگوی مثلث نزولی

مثلث نزولی یک الگوی کاهشی است که معمولا به عنوان یک الگوی ادامه‌دهنده در یک روند نزولی شکل می‌گیرد. در مواقعی این الگو به عنوان الگوی بازگشتی در انتهای روند صعودی ظاهر می‌شود ولی اغلب اوقات این الگو، الگویی ادامه‌دهنده است. صرف‌نظر از اینکه این الگو به عنوان یک الگوی بازگشتی مشخص شود یا ادامه‌دهنده، در هرحال الگویی است که پس از آن باید انتظار نزول قیمت را داشت.

به خاطر شکل ظاهری‌اش این الگو را مثلث راست-زاویه (right-angle triangle) نیز می‌نامند و از دو یا چند کف تشکیل شده که یک خط افقی می‌سازند. دو یا چند قله که رفته رفته کوتاه‌تر می‌شوند نیز یک خط روند نزولی را تشکیل می‌دهند و همینطور که این خط روند نزولی امتداد می‌یابد به سمت خط افق همگرایی پیدا می‌کند. در صورتی که یک خط عمودی از ابتدای خط افقی به سمت بالا رسم شود، مثلث شکل می‌گیرد. در ادامه به بررسی جزییات این الگوی نزولی می‌پردازیم.

نمونه الگوی مثلث نزولی:

الگوی مثلث نزولی

۱ – روند قبلی: برای اینکه الگویی ادامه‌دار داشته باشیم می‌بایست روندی قبلی وجود داشته باشد. گرچه مثلث نزولی قطعا یک الگوی کاهشی است اما طول و مدت روند قبل از این الگو چندان مهم نیست.

۲ – خط افقی پایین: حداقل دو کف لازم است تا خط افقی پایین که حمایت‌ها را به هم وصل می‌کند رسم شود. کف‌ها حتما لازم نیست کاملا باهم برابر باشند اما بطور نزدیکی می‌بایست مساوی هم شکل گیرند و فاصله مناسب و شفافی بین سقف و کف‌ها وجود داشته باشد.

۳ – خط روند بالا: حداقل دو سقف لازم است اصول اولیه کانال صعودی تا خط روند نزولی بالای الگو رسم شود. این سقف‌ها هرکدام می‌بایست از قبلی کوتاه‌تر شوند و فاصله مشخصی بین‌شان وجود داشته باشد. اگر تازه‌ترین سقف تشکیل شده با سقف‌های قبلی مساوی یا بلندتر از آنها باشد، اعتبار الگو زیر سوال می‌رود.

۴ – مدت زمان: تشکیل این الگو ممکن است از چند هفته تا چندماه طول بکشد. (متوسط ۱ تا ۳ ماه)

۵ – حجم معاملات: همینطور که الگو شکل می‌گیرد، حجم معمولا کاهش می‌یابد. اما با شکست حمایت و شروع نزول قیمت، حجم می‌بایست یکباره افزایش داشته باشد. نشانه‌های حجم معاملات ترجیحی است و الزاما همیشه این اتفاق نمی‌افتد.

۶ – تبدیل حمایت به مقاومت: یکی از اصول تکنیکال این است که وقتی حمایت شکسته شد به مقاومت تبدیل می‌شود. در این الگو نیز به همین ترتیب، حمایت شکسته شده به مقاومت تبدیل می‌گردد و گاهی اوقات قیمت کمی افزایش می‌یابد، به مقاومت تازه شکل گرفته برخورد کرده اصول اولیه کانال صعودی و مجددا به نزول ادامه می‌دهد.

۷ – هدف قیمت: وقتی شکست رخ داد، می‌توان با اندازه‌گیری عمودی پهن‌ترین بخش مثلث و اضافه کردن آن مقدار به خط افقی پایین، هدف تقریبی قیمت را بدست آورد.

برخلاف مثلث متقارن، در مثلث نزولی تمایل کاهش قیمت قبل از شکست حمایت نیز مشخص است. ولی تا زمانی که شکست سطح اتفاق نیفتاده مثلث متقارن را می‌بایست الگویی خنثی در نظر گرفت و فقط وقتی شکست اتفاق می‌افتد، جهت حرکت قیمت مشخص می‌شود.
در مثلث نزولی، خط افقی پایین الگو نمایانگر تقاضاهایی است که مانع از ریزش قیمت از سطح خاصی می‌شود. این سطح مانند یک سد بلند است که خریداران با سفارشات‌شان چیده‌اند، با فشار فروش رفته رفته ارتفاع سد (قله‌ها) کاهش می‌یابد و در نهایت با فشار فروش شکسته می‌شود و قیمت به زیر سطح حمایت ریزش می‌کند. با توجه به قله‌های کاهشی در این الگو می‌توان تمایل قیمت به نزول را تشخیص داد.



اشتراک گذاری

دیدگاه شما

اولین دیدگاه را شما ارسال نمایید.