مدیریت جریان نقدینگی در کافه و رستوران
جریان نقدینگی مقدار پول نقد و غیرنقدی است که وارد یک کافه رستوران شده یا از آن خارج میشود. جریان مثبت به معنی ورود بیشتر پول نسبت به خروج آن است و جریان منفی به معنی ورود کمتر پول نسبت به مقدار مورد نیازی است که کافه رستوران برای تأمین هزینههای خود نیاز دارد.
چرا باید نگرانی در مورد سود را رها کرده و بیشتر نگران جریان نقدینگی باشیم؟
صرفنظر از اینکه مدل کافه رستورانی شما چقدر خوب است، چقدر سودآوری دارد یا چند سرمایهگذار را جذب خود کردهاید، بهبود جریان نقدینگی یک حرکت هوشمندانه برای هر کافه و رستوران به حساب میآید .
اگر قادر به مدیریت جریان نقدینگی شرکت خود نباشید، دوام نخواهید آورد .
در یک مطالعه که روی کافه رستورانهای مختلف انجام شد، مشخص گشت که 82% کافه رستورانها به دلیل ضعف در مهارت مدیریت جریان نقدینگی با شکست مواجه شدهاند. اگر شما به دنبال بخشی از کافه رستورانتان هستید که روی آن تمرکز کنید و تأثیر بهسزایی نیز بر عملکرد کافه رستوران شما داشته باشد، همان مدیریت جریان نقدینگی است !
کافه رستورانهای نوپا و در حال رشد، عموماً نقدینگی مازاد برای پوشش کمبودهای خود را ندارند و این به خاطر آن است که این کافه رستورانها دائماً در حال سرمایهگذاری هستند .
در طول عمر یک کافه رستوران، سالهایی که با رشد زیاد همراه است، شامل سالهای اولیه عمر آن به عنوان چالشیترین سالها به لحاظ بحث نقدینگی محسوب میشود .
جریان نقدینگی به یکی از عوامل مهم برای رشد یک کافه رستوران تبدیل شده و عدم توجه به این موضوع مهم، مانع رشد کافه رستوران خواهد بود .
مدیریت جریان نقدینگی چیست؟
جریان نقدینگی دقیقاً چیست، جریان نقدینگی مقدار پول نقد و غیرنقدی است که وارد یک کافه رستوران شده یا از آن خارج میشود. جریان مثبت به معنی ورود بیشتر پول نسبت به خروج آن است و جریان منفی به معنی ورود کمتر پول نسبت به مقدار مورد نیازی است که کافه رستوران برای تأمین هزینههای خود نیاز دارد .
برای محاسبه جریان نقدینگی یک کافه رستوران به میزان نقدینگی در دسترس در آغاز و در پایان یک دوره زمانی مشخص توجه میشود. دوره زمانی میتواند یک هفته، یک ماه یا بیشتر باشد .
اگر در پایان یک دوره زمانی مشخص، در حساب شرکت مقدار بیشتری پول نسبت به آغاز آن وجود داشته باشد، کافه رستوران دارای جریان نقدینگی مثبت و اگر مقدار آن پول کمتر باشد به معنی جریان نقدینگی منفی خواهد بود .
کسب مهارت در مدیریت جریان نقدینگی یکی از مهمترین مواردی است که باید برای کافه رستوران خود از آن بهرهمند شوید. همچنین این مهارت را میتوانید در دیگر کافه رستورانهای پرریسک بهکار گیرید یا در مباحث مالی شخصی خود از آن استفاده کنید .
فرق بین جریان نقدینگی و سوددهی
جریان نقدینگی با سوددهی یکسان نیست. یک کافه رستوران سودده میتواند در پرداخت صورتحسابهای خود ناتوان باشد. همچنین صرفاً به دلیل آنکه یک کافه رستوران توانایی روبهرویی با تمام تعهدات مالی خود را داشته باشد، به این معنی نیست که این کافه رستوران حتماً سودده است .
سود یک اصطلاح حسابداری است که در حقیقت فقط روی کاغذ تعریف میشود. اندازهگیری سود، روشی خاص برای نگاه به یک کافه رستوران است. این کار به شما در مورد اینکه وضعیت کافه رستورانتان به صورت روزانه به چه صورت است، اطلاعاتی نمیدهد .
چگونگی محاسبه سود
گام اول برای محاسبه نقدینگی مثبت و منفی سود، گرد آوردن تمامی درآمدها و سپس کمکردن هزینههایی است که برای تهیه و تولید محصول فروختهشده انجام شده است. این اختلاف، سود ناخالص شما است .
درآمد-هزینههای تهیه و تولید=سود ناخالص
به عنوان مثال اگر شما به میزان 100000 دلار صندلی فروخته باشید و صندلیها در مجموع 50000 دلار برای آنها هزینه کرده باشید، سود ناخالص شما 50000 دلار خواهد بود .
100000 دلار درآمد
50000 – هزینه محصول فروختهشده
50000 = سود ناخالص
به احتمال زیاد هزینههای دیگری علاوه بر خرید یا تهیه صندلیها داشتهاید. برای مثال نیاز به مکانی برای نگهداری صندلیها یا تبلیغاتی برای فروش بیشتر، این هزینهها به عنوان هزینههای عملیاتی معرفی میشوند و از سود خالص کسر میگردند .
هزینههای عملیاتی شامل بسیاری از هزینههایی هستند که به طور مستقیم به آنچه فروختهاید مربوط نیستند، به عنوان مثال مواردی نظیر اجاره بها، تجهیزات، دستمزدها و بازاریابی .
گام دوم، کم کردن هزینههای عملیاتی از سود ناخالص است. این تفاوت همان چیزی است که از آن به عنوان سود خالص یاد میشود .
50000 – هزینه محصول فروختهشده
50000 = سود ناخالص
35000 – هزینههای عمالیاتی
15000 = سود خالص
اگر سود خالص شما مثبت باشد، شما تولید ثروت کردهاید، اما اگر منفی باشد، پول از دست دادهاید. این گزارش به طور کل، صورت وضعیت درآمد یا سود و زیان (P&L) شناخته میشود .
مشکل سود
مشکلی که در گزارش صورت وضعیت درآمدی وجود دارد، آن است که این گزارش همه جنبههای مالی کافه رستوران شما را نشان نمیدهد، در نتیجه در این میان اطلاعاتی وجود دارد که از قلم افتادهاند .
۱ . بازپرداخت قرضها
اگر شما وام داشته باشید یا سرمایه هایی وجود داشته باشند که در آغاز فرآیند کافه رستوران گرفته و حال نیاز به بازپرداخت آنها باشد در گزارش صورت وضعیت درآمدی نشان داده نمی شود. تنها بهره این وام ها در P&L وارد می شود هرچند بازپرداخت این قرض ها می تواند نقدینگی زیادی را صرف نماید .
۲ . پرداخت هزینههای مربوط به خرید تجهیزات
به طور مشابه اگر شما یک خرید مهم تجهیزاتی داشته باشید، هزینه آن در این قسمت نشان داده نمیشود. در عوض در طول عمر دستگاه یا تجهیزات، این هزینه سرشکن میشود. اگر شما 100000 دلار خرج خط تولید کنسروسازی کرده باشید و فرض کنید که این خط تولید، ۱۰ سال برای شما دوام میآورد، صورت وضعیت درآمدی شما هزینه 10000 دلار در هر سال را برای ده سال نشان میدهد، هرچند مجبور باشید که این هزینهها را یکجا و در آغاز پرداخت کنید .
۳ . مالیاتها
در نظر داشته باشید که در این مرحله به سود کلی شما، هنوز مالیات تعلق نگرفته که معنی آن این است که سود کلی کمتر از مبلغ محاسبهشده خواهد بود. حتی اگر تمام سود شما به صورت نقد در دسترس باشد، نمیتوانید از زیر بار مالیات شانه خالی کرده یا در یک زمان همه آن نقدینگی مثبت و منفی را پرداخت نمایید .
۴ . نقدینگی دریافتی
در نهایت، خیلی از کافه رستورانها از روش حسابداری تعهدی استفاده میکنند. به عنوان مثال ممکن است روی کاغذ 200000 دلار از فروش محصول خود داشته باشید، اما هنوز هیچ کس هیچ پرداختی به شما نداشته باشد، در این حالت شما همچنان در پرداخت قبوض و بدهیهای خود با مشکل مواجه خواهید بود .
به علاوه چنانچه اموال غیرنقدی داشته باشید، به طوری که ارزش تمام کالاها و اموال شما مشخص باشد و در صورت وضعیت درآمدیتان نیز آمده باشد، مطمئناً برای اینکه نقدینگیتان را از این اموال استخراج کنید، باید ابتدا این اموال را به فروش برسانید .
جریان نقدینگی در مورد زمانبندی است
در نهایت جریان نقدینگی به زمان برمیگردد. شما ممکن است یک ماه یا یک سال سوددهی داشته باشید، اما نه در یک روز یا یک ماه مشخص .
چنانچه تاریخ سررسید بدهیهای شما آغاز هر ماه باشد، اما شما پولی در حساب بانکیتان تا پایان هرماه نداشته باشید، قطعاً دچار مشکل جریان نقدینگی شدهاید. حتی اگر در پایان ماه پول بیشتری نسبت به آنچه خرج کردهاید، به دست آورید .
رابطه سود به این صورت است: اگر شما روی کاغذ سودی نساخته باشید، حتماً در وضعیت بدی قرار دارید و چنانچه میخواهید در کافه رستورانتان پابرجا بمانید یا باید درآمدهایتان را افزایش دهید یا هزینهها را بکاهید. اما فقط به این خاطر که شما سوددهی دارید، به این معنی نیست که کافه رستوران شما میتواند به طور خودکار به پیش برود. شما همچنان باید نقدینگی خود را رصد کنید، به خصوص اگر در حال رشد باشید .
چرا مدیریت جریان نقدینگی مهم است
اگرچه به نظر نگرانکننده میرسد، اما مزایای زیادی وجود دارد که جریان نقدینگی را متوجه شوید و مدیریت موثر بر جریان نقدینگی را در اولویت کارهای خود قرار دهید .
۱ . پیشبینی کمبودها
اولین و بدیهیترین مزیت مدیریت نقدینگی، آگاهی پیش از موعد زمانی است که شما درگیر کمبودها میشوید. به عنوان مثال، اگر بعد از برگشتخوردن چکهایتان متوجه این موضوع شوید که قادر به پرداخت اجاره بها نخواهید بود، به هیچ دردی نمیخورد. با جایگزینی یک سیستم مناسب میتوانید هفتههایی که دچار کمبود خواهید بود را پیشبینی کرده و حتی گاهی تا ماهها جلوتر این فرصت را خواهید داشت که به یک برنامهریزی مشخص دست پیدا کنید یا تدبیری بیاندیشید. به عنوان مثال :
- با صاحب ملک خود تماس بگیرید و از او درخواست کنید که چکش را چند روز دیرتر نقد خواهید کرد .
- بارگیری را چند هفته عقب بیندازید تا از پرداخت مالیات اضافی نقدینگی مثبت و منفی در گمرک جلوگیری کنید .
- به سرعت تبلیغات موثر را برای فروش بیشتر به اجرا درآورید .
- اقدام سریع نسبت به وصول مطالبات از خارج از سازمان داشته باشید .
۲ . کاهش استرس
باور داشته باشید یا نه، وسواس به خرج دادن روی جریان نقدینگی مثبت و منفی نقدینگی، استرس را کاهش میدهد. بسیاری از تجربیات تنشزای کارآفرینان حول محور بازپرداخت قبوض و بدهیها است؛ مشخص نیست از کجا آمدهاند و نگرانی از این بابت که توانایی پرداخت آنها وجود دارد یا خیر .
خیلی بهتر است که بدانیم چه اتفاقاتی قرار است رخ دهد، حتی اگر چشمانداز مناسبی وجود نداشته باشد، زمانی که شما میدانید در چه وضعیتی ایستادهاید، احساس آمادهبودن خواهید کرد و مهمتر از همه، برای مواجهه با آنچه قرار است اتفاق بیفتد، خود را مجهز میکنید .
۳ . دانستن اینکه چه زمان وقت توسعه و رشد است
زمانی که شما نگاه خود را روی جریان نقدینگی متمرکز سازید، متوجه میشوید چقدر پول در اختیار دارید که برای رشد خرج کنید. به یاد داشته باشید با استناد به گزارش P&L که به شما میگوید پول اضافی در جایی وجود دارد، به این معنی نیست که همین اتفاق در واقعیت رخ خواهد داد .
به طور مشابه فقط به این دلیل که شما 20000 دلار در بانک دارید، به این معنی نیست که میتوانید آن را خرج کنید. ممکن است این پول برای هزینههای پیش رو مورد نیاز باشد. وقتی شما بر جریان نقدینگی در طول هفتهها و ماهها نظارت دارید، متوجه میشوید که چقدر پول در دست دارید، چه میزان پول میتوانید برای توسعه کافه رستورانتان خرج کنید یا ذخیره داشته باشید .
۴ . به دست آوردن اعتماد بازار
مدیریت جریان نقدینگی به شما قدرت، نفوذ و اعتبار میدهد. اگر نیاز به خط اعتباری در یک بانک دارید تا بتوانید در زمانهای کمبود، به آن دسترسی داشته باشید یا به یک تأمینکننده بگویید که به شما چند هفته مهلت دهد، بدون آنکه خدمات خود را مختل سازد یا جنس به شما نفروشد، یک سیستم جریان نقدینگی خوب پشت شما درآمده و برای شما اعتمادسازی میکند .
بانکها معمولاً این نوع برنامهریزی را میپسندند، به خصوص اگر شما بتوانید مشخص کنید که چه زمانی بازپرداخت بدهیتان را انجام خواهید داد. تأمینکنندگان هم در صورتی که به آنها، این نقدینگی مثبت و منفی اطمینان را بدهید چه زمانی و به چه صورت به آنها پرداخت خواهید کرد انعطاف بیشتری از خود نشان میدهند. مردم کافه رستوران شما را ارج مینهند و بسیار مشتاقتر خواهند بود که در فرازها و فرودها با شما کار کنند، اگر بتوانند به شما اعتماد نمایند .
۵ . دقت بیشتر
جریان نقدینگی بسیار دقیقتر از یک برنامه بودجه است. برنامه بودجه به شما میگوید که در نظر دارید چه اتفاقی بیافتد. برنامههای مالی یک اندیشه آرزومندانه هستند و اغلب کارآفرینان هم به طور طبیعی خوشبین میباشند که این برنامه محقق میشود. طرحریزی جریان نقدینگی میگوید که چه اتفاقاتی در واقعیت خواهد افتاد، بنابراین میتوانید با اتفاقات ناگوار مواجه شوید، حتی اگر آن چیزی نباشد که در ابتدای سال، برنامهریزی کرده بودید .
بسیاری از ما تمایل داریم در مورد جریان نقدینگی فکر نکنیم و فقط امیدوار باشیم که همه چیز به خوبی پیش برود، اما این مسئله به خطر آن نمیارزد. شما واقعاً احساس بهتری خواهید داشت، در صورتی که روی پولهای خود مسلط باشید.
سیگنال منفی و مهم نظام بانکی به بازار سرمایه
نرخ سود بین بانکی به عنوان یکی از از بخشهای اصلی بازار پول، میتواند تاثیرات مثبت یا منفی بر بازار سرمایه داشته باشد. تقریبا از اوایل سال جاری روند رو به رشد نرخ سود بین بانکی آغاز شد و این روند همچنان ادامه دارد.
به گزارش نبض بورس، بررسی روند تغییرات این نرخ نشان میدهد که در ماههای گذشته مدار نرخ سود بین بانکی صعودی شده است. نرخ سود بین بانکی در هفته اول تیر برابر با ۲۰.۸۵ درصد بوده که بیشترین میزان نرخ بهره بین بانکی در بازه شش ماهه بود، تازهترین گزارش بانک مرکزی درباره تغییرات نرخ سود بین بانکی نشان میدهد نرخ سود در بازار بین بانکی با رشد ۰.۱ درصدی نسبت به آخرین نرخ به ۲۰.۹۵ درصد افزایش یافت.
دلیل افزایش نرخ سود بین بانکی
یکی از دلایل افزایش نرخ سود بین بانکی، افزایش نرخ سود بازار باز نقدینگی مثبت و منفی است؛ به عبارتی بالابردن نرخ سود بازار باز به نوعی هزینه استقراض در بازار بین بانکی را نیز بالا برده است.
نکته قابل بیان این است که در آذرماه سال گذشته احسان خاندوزی، وزیر اقتصاد بسته پیشنهادی برای حمایت از بازار سرمایه با همراهی کامل رئیس جمهور و اکثریت مطلق آرا در دولت تصویب کرد که یکی از بندهای این مصوبات این بود که بانک مرکزی برای مداخله در بازار ثانویه اوراق نرخ سود بین بانکی را در سقف ۲۰ درصد در نظر میگیرد، اما اکنون شاهد این هستیم که نرخ سود به ۲۰.۹۵ رسیده است.
تاثیر کاهش و افزایش نرخ سود بین بانکی بر بازار سرمایه
این روند رو به رشد نرخ سود بین بانکی در حال حاضر یکی از جدیترین ریسکهای بازار سرمایه محسوب میشود.
کاهش نرخ سود بین بانکی میتواند نرخ سود سپرده را کاهش دهد که در این صورت راهی برای ورود نقدینگی به بازار سرمایه باز میشود و به طور غیرمستقیم این امر میتواند اوضاع بازار سرمایه را بهبود بخشد.
نرخ سود بین بانکی چیست؟
بانکها در پایان دوره مالی کوتاه مدت (روزانه یا هفتگی) با مازاد یا کسری نقدینگی مواجه میشوند که باید آن را به تعادل برسانند.
اگر بانکی با کسری نقدینگی مواجه شود باید با استقراض یا وام گرفتن در صدد جبران آن برآید، از سوی دیگر برای به تعادل رساندنِ مازاد نقدینگی خود نیز باید اقدام به عرضه آن کنند.
بانکها برای اینکه به بانک مرکزی متوسل نشوند بازاری را به نام بازار بین بانکی تشکیل داده که در آن اقدام به عرضه و تقاضای نقدینگی آن هم به صورت وام میکنند؛ بنابراین در بازار بین بانکی، انتقال نقدینگی از موسسات مالی دارای مازاد به موسسات مالی دارای کسری وجوه اتفاق میافتد.
بازار بین بانکی موجب میشود که بانکها دیگر برای تامین نقدینگی و منابع مالی مورد نیاز کوتاه مدت خود به بانک مرکزی مراجعه نکنند که خود این موضوع به بانک مرکزی در جهت کنترل حجم نقدینگی کمک میکند.
عمده وامهای بین بانکی دارای سررسید یک هفته و کمتر بوده و نرخ سود بر مبنای نرخ سود بین بانکی تعیین میشود.
نرخ سود بین بانکی متناسب با عرضه و تقاضا، تعیین میشود به طوری که با افزایش تقاضا برای دریافت وام بین بانکی یا عدم عرضه متناسب با آن، نرخ سود روند صعودی یا نزولی به خود میگیرد.
نقدینگی مثبت و منفی
نویسندگان
چکیده
استفادهکنندگان و سرمایهگذاران برای تصمیمگیری به اطلاعات مالی که بخش عمده آن از طریق تجزیه و تحلیل صورتهای مالی پ میآید نیازمند هستند. تجزیه و تحلیل صورتهای مالی با استفاده از اطلاعات مندرج در صورتهای مالی شرکتها، قدرت تصمیمگیری را افزایش میدهد. ازجمله ابزارهای تجزیه و تحلیل صورتهای مالی،استفاده و به کارگیری نسبتهای مالی حاصله از صورتهای مالی است.نسبتهای جاری و آنی بیشترین کاربرد را در تجزیه و تحلیل صورتهای مالی دارا میباشند که تحلیلگران مالی طی سالیان متمادی برای ارزیابی توان نقدینگی شرکتها از آنها استفاده کردهاند. لکن این نسبتها دارای ایراداتی میباشند که میتوان به عدم لحاظ کردن ترکیب موجودی کالا، زمان بازپرداخت بدهیهای شرکت و زمان دریافت مطالبات اشاره نمود. محققان مالی برای رفع این ایرادات شاخصهای جدیدی ارائه کردهاند که نقدینگی مثبت و منفی نقدینگی مثبت و منفی شاخص فراگیر نقدینگی و دوره تبدیل وجه نقد از جمله این شاخصها میباشند. بنابراین هدف این پژوهش آزمون رابطه بین شاخص فراگیرنقدینگی و دوره تبدیل وجه نقد با نسبت جاری و همچنین دوره تبدیل وجه نقد با شاخص فراگیر نقدینگی است. در راستای این هدف، به مبانی نظری و ارتباط تئوریک بین نسبتهای جاری و آنی و نسبتهای نوین نقدینگی و تحقیقات داخلی و خارجی در این خصوص پرداخته شده است. به منظور آزمون عملی این رابطه کلیه شرکتهای داروسازی فعال پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران که شامل 29 شرکت میباشند طی یک دوره پنج ساله (1384-1380) مورد تحقیق و بررسی قرار گرفت. نتایج تحقیق نشان میدهد که بین شاخص فراگیر نقدینگی و نسبت جاری همبستگی مثبت و قوی وجود دارد اما بین دوره تبدیل وجه نقد و نسبت جاری همبستگی ضعیف و بین دوره تبدیل وجه نقد وشاخص فراگیر نقدینگی همبستگی منفی وجود دارد. بنابراین بر اساس نتایج تحقیق به شرکتهای داروسازی فعال پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار پیشنهاد میگردد در تجزیه و تحلیلهای خود شاخص فراگیر نقدینگی را در نظر بگیرند.
ارزش معاملات کم؛ عامل خروج نقدینگی از بورس/ روند منفی بازار سرمایه ادامه دارد؟
آخرین روز معاملاتی بازار سرمایه در هفته جاری، با افت بیش از ۸ هزار واحدی شاخص کل بورس و قرار گرفتن در ارتفاع یک میلیون و ۵۰۲هزار واحدی، کاهش ارزش معاملات و خروج پول اشخاص حقیقی همراه بود.
به گزارش اقتصاد آنلاین؛ علی عصاری، کارشناس بازار سرمایه، در گفتوگو با اقتصاد آنلاین به بررسی روند معاملات هفته جاری پرداخت و گفت: اتفاقی که در حال حاضر در بازار سرمایه رخ داده، به نوعی حمایت یک میلیون و ۵۰۰هزار واحدی و مقاومت یک میلیون و ۶۰۰هزار واحدی بوده که به صورت روانی در بازار ایجاد شده و شاخص در این محدوده، در حال حرکت است.
وی افزود: در هفتههای گذشته، شاخص به عدد یک میلیون و ۶۰۰هزار واحد، واکنشی سریع نشان داد و به محض برخورد، با ریزش همراه شد. از سوی دیگر به محض برخورد با عدد یک میلیون و ۵۰۰هزار واحد، حرکتی رو به بالا داشت.
عصاری تصریح کرد: بازار سرمایه در حال حاضر، بازاری بیرمق با ارزش معاملات بسیار پایین است که این ارزش معاملات، خروج نقدینگی را به همراه خواهد داشت. حتی اگر فروشندهای قوی در بازار وجود نداشته باشد، برخی از سهامداران بر اساس نیاز با هر قیمتی فروشنده هستند که این موضوع، امکان ایجاد فشار فروشی را در بازار فراهم میکند.
این کارشناس بازار سرمایه اظهار داشت: اگر بخواهیم از دید دیگری به بازار سرمایه نگاه کنیم، این بازار تبدیل نقدینگی مثبت و منفی به انبار باروتی که مملو از اخبار مثبت است. از عرضه بلوکی خودرو گرفته تا اتفاقاتی که در زمینه برجام رخ میدهد. تنها کافی است تا این اخبار به مرحله عمل برسد تا موجب حرکت بازار سرمایه و بازگشت اعتماد سهامداران شود.
وی خاطرنشان کرد: به نظر من این احتمال وجود دارد که در هفتههای آینده، اتفاق مذکور رخ دهد. اما اگر این اخبار مثبت رخ نداد، بازاری کمی مثبت خواهیم داشت و من بازاری با روند منفی شدید را متصور نیستم. اما باید منتظر انتشار اخبار مثبت در هفتهی آینده بود.
عصاری گفت: به نظر من در کلیت بازار سرمایه، محرکهای مثبت بیشتر از محرکهای منفی هستند. اما افزایش سبزپوشی بورس، تنها به همان اخبار مثبت بستگی دارد.
آموزش اندیکاتور MFI یا شاخص جریان نقدینگی
منطق MFI به این شکل است که زمانی که قیمت یک دارایی نقدینگی مثبت و منفی با شتاب زیادی افزایش پیدا میکند، این دارایی به سمت منطقه اشباع خرید حرکت میکند.
آموزش اندیکاتور MFI یا شاخص جریان نقدینگی
اندیکاتور شاخص جریان نقدینگی یا (Money Flow Index) از خانواده نوسانگرها میباشد که جریان ورود یا خروج نقدینگی به بازار را در قالب یک شاخص نشان میدهد. اما بررسی ورود و خروج نقدینگی به بازار چه اهمیتی دارد؟
بر اساس تئوری اقتصادی حجم پول، زمانی که حجم پول در بازاری افزایش مییابد قدرت خرید نیز به صورت موازی افزایش خواهد یافت و در نتیجه فروشندگان تمایل ندارند تا دارایی خود را با قیمت پایین عرضه کنند.
عدم جذابیت قیمتهای پایین برای فروشندگان و همچنین افزایش تقاضای خریداران سبب میشود تا قیمتها افزایش یابد و مادامی که قیمتها باعث ارضای فروشندگان نشود شاهد روند افزایشی آن خواهیم بود. این موضوع به صورت عکس نیز صدق میکند؛ زمانی که نقدینگی از بازار خارج میشود طبیعتا تقاضا در بازار افت خواهد کرد و این اتفاق سبب میشود تا قیمتها کاهش یابند.
حال این تئوری را در بازار سرمایه مورد بررسی قرار میدهیم؛ زمانی که یک گزینه سرمایهگذاری مورد توجه فعالان بازار قرار میگیرد، به مرور زمان حجم زیادی پول وارد بازار خواهد شد و به تدریج قیمتها افزایش خواهند یافت. همچنین خروج پول از بازار میتواند شرایطی عکس را بوجود آورد و در نهایت منجر به کاهش قیمت گردد.
همانطور که در قسمت قبل عنوان کردیم، اندیکاتور شاخص جریان نقدینگی یا MFI برای سنجش میزان فشار خرید و فروش در بازار استفاده میشود. MFI این کار را با بررسی دو فاکتور قیمت و حجم بازار انجام میدهد.
این اندیکاتور با بررسی این دو عامل به یک مقدار عددی متغیر بین ۰ تا ۱۰۰ دست پیدا میکند. از همین رو، شاخص جریان پول را میتوان یک اسیلاتور دانست. اتصال مقادیر MFI در بازههای زمانی مختلف به یکدیگر، یک نمودار خطی را شکل میدهد که همان نمودار اندیکاتور است. افزایش مقدار MFI به معنی افزایش فشار خرید و کاهش مقدار آن به معنی افزایش فشار فروش میباشد.
سیگنالهایی که اندیکاتور MFI نمایش میدهد را میتوان به سه دسته کلی مناطق اشباع خرید و اشباع فروش، واگرایی و شکست نوسان تقسیم کرد.
مبانی اولیه MFI:
MFI از بسیاری جهات به اندیکاتور RSI شباهت دارد. در واقع RSI اندیکاتوریست که برای اندازهگیری مومنتوم استفاده میشود. اندیکاتور MFI نیز در حقیقت همان RSI است، با این تفاوت که فاکتور حجم بازار به آن اضافه شده است. به دلیل همین شباهت، این دو اندیکاتور را میتوان به شیوه مشابهی به کار گرفت.
با استفاده از اندیکاتور MFI به چه اطلاعاتی دست پیدا میکنیم؟ سیگنالهای MFI:
اندیکاتور MFI اطلاعاتی را در اختیار ما میگذارد که برای تحلیل تکنیکال و پیشبینی روند بازار بسیار مفید است. سیگنالهای این اندیکاتور عبارتند از:
مناطق اشباع خرید و اشباع فروش
منطق MFI به این شکل است که زمانی که قیمت یک دارایی با شتاب زیادی افزایش پیدا میکند، این دارایی به سمت منطقه اشباع خرید حرکت میکند. برعکس این مسئله نیز صادق است. یعنی وقتی که قیمت با شتاب و سرعت زیادی کاهش یابد، دارایی در حقیقت در حال حرکت به سمت منطقه اشباع فروش است.
قرار گرفتن دارایی در منطقه اشباع خرید این سیگنال را میدهد که قیمت آن به زودی دچار افت خواهد شد، و قرار گرفتن آن در منطقه اشباع فروش در غالب مواقع از احتمال صعودی شدن قیمت خبر میدهد.
به صورت سنتی، MFI بالای ۸۰ را منطقه اشباع خرید و MFI پایین ۲۰ را منطقه اشباع فروش در نظر میگیرند. اما هر معاملهگری میتواند با توجه به متد شخصی خود، این محدودهها را تغییر دهد. اگر همین شیوه سنتی را در نظر بگیریم، میتوان اینطور نتیجهگیری کرد که MFI بالای ۸۰ فرصت خوبی برای فروش و MFI پایین ۲۰ فرصت خوبی برای خرید است.
در دو شکل زیر به ترتیب سیگنالهای اشباع خرید و اشباع فروش در MFI را مشاهده میکنید:
واگرایی واگراییها زمانی اتفاق میافتند که نمودار اندیکاتور با نمودار قیمت اصلی متفاوت باشد. تفاوت بین اندیکاتور و نمودار قیمت در غالب مواقع، خبر از وارونه شدن قریبالوقوع قیمت میدهد. واگرایی در MFI به دو دسته صعودی یا گاوی (bullish) و نزولی یا خرسی (bearish) تقسیم میشود.
واگرایی صعودی یا گاوی در MFI
پیش از این که به واگرایی صعودی بپردازیم، فراموش نکنید که واگرایی در ذات خود به معنی تفاوت بین روند اندیکاتور و روند قیمت است. برای مثال در یک واگرایی، ممکن است روند اندیکاتور صعودی و روند نمودار اصلی نزولی باشد.
اگر در همین شرایط، کمینه قیمت اندیکاتور نیز از کمینه قیمت نمودار اصلی بیشتر باشد، به آن واگرایی صعودی یا گاوی میگویند. در این صورت احتمال میرود که نمودار قیمت به ناگاه دچار وارونگی شود و یک روند صعودی را آغاز کند. به همین جهت واگراییهای صعودی فرصتهای خوبی برای خرید تلقی میشوند.
در شکل زیر یک واگرایی صعودی در اندیکاتور MFI را مشاهده میکنید:
واگرایی نزولی یا خرسی دقیقاً نقطه مقابل واگرایی صعودیست. در این نوع واگرایی بسیار معمول است که اندیکاتور در حالت نزولی و نمودار قیمت در حالت صعودی قرار داشته باشد.
نکته حائز اهمیت این است که در واگرایی نزولی مطابق با شکل زیر، بیشینه قیمت اندیکاتور از بیشینه قیمت نمودار اصلی کمتر است. در چنین شرایطی پیشبینی میشود که وارونگی رخ داده و نمودار قیمت از صعودی به نزولی تغییر کند. دلیل این امر نیز همان نکتهایست که در خصوص واگرایی صعودی عنوان کردیم.
کاربران اندیکاتورها واگراییهای نزولی را فرصت خوبی برای فروش تلقی میکنند.
سیگنال شکست نوسان در MFI شکست نوسان در MFI از دیگر سیگنالهاییست که احتمال وارونگی روند قیمت را نشان میدهد. نقطه قابل توجه در خصوص شکست نوسان این است که این سیگنال مستقل از نمودار قیمت است.
شکست نوسان در نمودار اندیکاتور MFI به تنهایی قابل مشاهده است. شکست نوسان نیز مانند واگرایی، دارای دو نوع گاوی و خرسیست.
سیگنال شکست نوسان صعودی یا گاوی در اندیکاتور MFI شکست نوسان صعودی در MFI از چهار مرحله تشکیل میشود:
۱-نمودار به زیر ۲۰ کاهش پیدا میکند و وارد منطقه اشباع فروش میشود
۲-نمودار صعودی میشود، از ۲۰ عبور میکند و تا نقطه فرضی B افزایش مییابد
۳-نمودار دوباره به حالت نزولی باز میگردد ولی از مرز ۲۰ عبور نمیکند
۴-در این شرایط، احتمال میرود که اندیکاتور دوباره صعودی شود و از نقطه B نیز بالاتر رود
در شکل زیر نمونهای از سیگنال شکست نوسان صعودی در MFI قابل مشاهده است. همانطور که میبینید، قیمت در حالت A به زیر ۲۰ تنزل پیدا کرده و سپس تا نقطه B که بالاتر از ۲۰ قرار دارد افزایش یافته است. قیمت این دارایی دوباره دچار افت شده، اما در نقطه C متوقف شده است. در نهایت قیمت صعودی شده، از نقطه B نیز فراتر رفته و تا نقطه D رسیده است.
سیگنال شکست نوسان نزولی یا خرسی در اندیکاتور MFI
شکست نوسان نزولی نیز مانند نوع پیشین از چهار مرحله تشکیل میشود. این چهار مرحله از این قرار هستند:
۱-قیمت تا بالای ۸۰ افزایش پیدا میکند و وارد منطقه اشباع خرید میشود
۲- نمودار نزولی میشود، به پایین مرز ۸۰ تنزل پیدا میکند و تا نقطه فرضی A کاهش مییابد
۳-قیمت دوباره به حالت صعودی باز میگردد، ولی از ۸۰ عبور نمیکند
۴-در این شرایط، نقدینگی مثبت و منفی احتمال میرود که اندیکاتور دوباره نزولی شود و از نقطه A نیز عبور کند
مرحله سوم در شکست نوسان نزولی فرصت خوبی برای فروش است. در شکل زیر نمونهای از یک سیگنال شکست نوسان :
نحوه محاسبه اندیکاتور MFI
اندیکاتور MFI شباهت زیادی با اندیکاتور RSI دارد با این تفاوت که حجم معاملات نیز در محاسبات MFI لحاظ شده است. برخی از تحلیلگران معتقدند که MFI دقیقا همان اندیکاتور RSI میباشد، با این تفاوت که حجم نیز در محاسبات آن دخیل شده است. محاسبات اندیکاتور MFI بسیار ساده میباشد و در درجه اول قیمت بسته (Close) با بیشترین و کمترین قیمت (High & Low) جمع میشود و تقسیم بر سه خواهد شد که به حاصل این میانگین اصطلاحا قیمت تایپیکالی گفته میشود.
در قدم دوم جریان نقدینگی محاسبه میگردد؛ جریان نقدینگی به سه دسته جریان مثبت، جریان منفی و جریان خنثی تقسیم بندی میشود:
۱-جریان نقدینگی مثبت: زمانی که قیمت تایپیکالی از قیمت روز گذشته بالاتر باشد در این حالت جریان نقدینگی مثبت است.
۲-جریان نقدینگی منفی: زمانی که قیمت تایپیکالی از قیمت روز گذشته پایینتر باشد در این حالت جریان نقدینگی منفی است.
۳-جریان خنثی نقدینگی: زمانی که قیمت تایپیکالی نسبت به روز گذشته تغییرلتی نداشته باشد در این حالت وضعیت خنثی دارد.
در قدم سوم نسبت نقدینگی محاسبه خواهد شد و این نسبت از تقسیم جریان نقدینگی مثبت بر منفی بدست خواهد آمد:
حال تمام داده های مورد نیاز برای محاسبه MFI تکمیل شده است و به راحتی میتوانیم بر اساس فرمول زیر شاخص جریان نقدینگی را محاسبه کنیم. البته تاکید میگردد که تحلیلگران تکنیکال هیچ نیازی به محاسبه MFI ندارند و صرفا جهت آموزش و تفهیم هرچه بهتر موضوع، نحوه محاسبه آن آموزش داده شده است.
دیدگاه شما