در تعریف ساده دیگر، میتوانیم بگوییم ریسک همان احتمال عدم موفقیت است. یک سرمایهگذار برای سود بیشتر سرمایهگذاری میکند و هرچه سود بیشتری داشته باشد، موفقیت بیشتری هم کسب کرده است. حال اگر احتمال موفقیت او زیاد باشد، پس ریسک زیادی متحمل نشده است. بنابراین ریسک را میتوان احتمال عدم موفقیت در نظر گرفت.
ریسک و بازدهی سرمایهگذاری در بورس
ریسک و بازدهی سرمایهگذاری در بورس یکی از موضوعات مهم در زمینه سرمایهگذاری است. اگر قصد سرمایهگذاری در بورس را دارید، باید در مورد آن اطلاعات کافی داشته باشید. بازار بورس در عین حال که میتواند شما را به سود برساند، ممکن است سرمایه شما را به خطر بیندازد. اما منظورمان از خطر چیست؟
فراگیر شدن بورس باعث شده تا افراد زیادی بدون داشتن آگاهی کافی از بازار و قواعد آن، وارد بورس شده و متضرر شوند. یا اینکه رفتار تودهای در پیش بگیرند و موجب به هم ریختن نظم بازار شوند. اما رفتار تودهای یعنی چه؟
منظور از رفتار تودهای در بورس، معامله با تقلید از دیگران است.
بسیاری از افراد کم اطلاع، وقتی ببینند عده زیادی یک سهم را خریدهاند به پیروی از آن ها خرید میکنند یا به پیروی از دیگران دست به فروش سهام میزنند. این بازده ریسک صفر چیست؟ رفتار هیجانی باعث شکلگیری صف های خرید و فروش میشود. همین مسئله ممکن است باعث شود قیمت یک سهم بیش از ارزش واقعی آن افزایش یا کاهش یابد. رفتار تودهای باعث میشود تا در بازار حباب شکل بگیرد.
در ادامه این مقاله به توضیح دو مفهوم ریسک و بازدهی سرمایهگذاری در بورس خواهیم پرداخت.
حفظ ارزش پول در بازار بورس و منتفع شدن از آن مسئلهای است که این روزها ذهن بسیاری را به خود درگیر کرده. بورس هزارتوی پیچیدهای است که موفقیت در آن مستلزم شناخت ظرافتها و پیچیدگیهای این بازار است. مسیری که برای رسیدن به مقصد مطلوب آن باید دانش، تجربه، شناخت خود و مهارتهای مالی رفتاری را توشه راه کرد.
بازده چیست؟
بازده، پاداشی است که سرمایهگذار در ازای سرمایهگذاری به دست میآورد. سه عامل قیمت خرید، قیمت فروش و سود دریافتی در بازدهی تاثیر دارد. در واقع بازده میزان عایدات خالصی است که از نگهداری یک دارایی در طول زمان برای سرمایهگذار حاصل میشود.
بازدهی قابل قبول یک سرمایهگذاری حداقل باید بتواند نرخ تورم را پوشش دهد. یعنی اگر نرخ تورم 25 درصد باشد، سرمایهگذاری باید ما را به بازده بیشتر از 25 درصدی برساند. اینگونه میتوانیم ادعا کنیم که توانستهایم ارزش پول خود را حفظ کنیم. بازدهی کمتر از 25 درصد برای سرمایهگذار سود واقعی به همراه نخواهد داشت.
در هر سرمایهگذاری، سرمایهگذار از دو جهت منتفع خواهد شد:
1- افزایش قیمت سهام (بازده سرمایهای): یعنی بازدهی که سرمایهگذار از محل تغییر قیمت سهام کسب میکند. به طور مثال اگر سهامی را 20000 ریال خریداری کرده باشید و آن را 25000 ریال بفروشید، 5000 ریال سود ناشی از تغییر قیمت سهام، یعنی معادل 25 درصد قیمت خرید، به دست میآورید.
2- کسب سود نقدی (بازده نقدی): سودی که از جریانات نقدی دوره سرمایهگذاری به دست میآید. اگر در سهام سرمایهگذاری کرده باشید، بازده نقدی شما به شکل سود نقدی است. اگر در اوراق قرضه سرمایهگذاری کرده باشید، بازده نقدی به شکل بهره خواهد بود.
بازده کل جمع بازده نقدی و بازده سرمایهای است.
ریسک چیست؟
ریسک بازده ریسک صفر چیست؟ تفاوت بین بازده تحقق یافته و بازده پیشبینی شده یا همان بازده موردانتظار ما است. ریسک به زبان ساده یعنی ندانیم چند درصد احتمال دارد که بتوانیم به سودی که هدف ما است، دست پیدا کنیم.
اگر پیشبینی شود که یک دارایی دقیقا سود 20 درصدی دارد، در این صورت ریسک بازدهی صفر است. چون بابت درصد بازدهی و سودی که خواهیم داشت مطمئن هستیم. مثل اسناد خزانه ی اسلامی که با خرید آن ها از ابتدا میدانید که قرار است سود چند درصدی داشته باشید. اما اگر در نظر داشته باشیم که بازده دارایی بین 10 تا 20 درصد باشد، بازده ریسکی تلقی میشود؛ چون درصد دقیق آن را نمیدانیم.
وقتی سهام شرکتی را خریداری میکنید، عوامل مختلفی روی قیمت آن تاثیر میگذارند. بخشی از این عوامل غیرقابل پیشبینی هستند. هیچ قطعیتی وجود ندارد که بتوان گفت 6 ماه دیگر سهام شما چه قیمتی خواهد داشت.
ریسک به دو دسته تقسیم میشود: 1- سیستماتیک و 2- غیر سیستماتیک
ریسک سیستماتیک
ریسک سیستماتیک، ریسک غیر قابل کنترل است. منظور از ریسک غیر قابل کنترل، ریسکی است که توسط جو بازار، شرایط سیاسی و اقتصادی جامعه به ما تحمیل میشود و راهی برای فرار از آن نداریم.
ریسک غیر سیستماتیک
ریسک غیر سیتماتیک یا همان ریسک قابل کنترل، ریسکی است که کنترل آن در دستان سرمایهگذار است. از آنجایی که هر سرمایهگذار ریسک کمتر را به بیشتر ترجیح میدهد، سعی دارد این ریسک را کم کند.
اما سوال اینجاست که چطور ریسک سرمایهگذاری را کاهش دهیم؟ هرچه سبد سهام شما متنوعتر باشد، ریسک سیستماتیک کمتر است. برای مثال فرض کنید شما همه پول خود را صرف خرید سهام صنایع فلزات کرده باشید. در این حال اگر افت جهانی قیمت فلزات اتفاق بیفتد، پیرو آن قیمت فلزات در ایران کاهش پیدا کرده و همه سرمایه شما به خطر میافتد. اما اگر دارایی خود را بین سهام شرکتهای بانکی، دارویی، فلزات، شیمیایی و خودروسازی تقسیم کرده باشید، مسلما کاهش قیمت فلزات ضربه ضعیفتری به شما میزند.
ریسک کلی که به یک سرمایهگذار تحمیل میشود، مجموع دو ریسک سیستماتیک و غیر سیستماتیک است.
انواع ریسک
ریسک دستهبندیهای متفاوتی دارد. میتوان از جهت منابع ریسک را به دو دسته: ریسک مالی و غیرمالی تقسیمبندی کرد.
ریسک مالی به طور مستقیم بر سودآوری شرکتها اثر میگذارد. انواع ریسک مالی شامل: ریسک نوسان نرخ بهره، ریسک نرخ ارز، ریسک نکول، ریسک نقدینگی، ریسک تورمی، ریسک بازار، ریسک سرمایهگذاری مجدد و ریسک مرتبط با درجه اهرم مالی ست که در ادامه به تعریف موارد مهم آن میپردازیم.
ریسک نوسان نرخ بهره
این ریسک بیشتر صاحبان اوراق قرضه را تهدید میکند. به طور مثال فرض کنید شما دارنده اوراق قرضه هستید و قرار است که در زمان مشخص بهره ثابت 10 درصدی دریافت کنید. اما اگر نرخ بهره بازار افزایش پیدا کند(بیشتر از 10 درصد شود)، شما همچنان تا زمان سررسید و دریافت نرخ بهره 10 درصدی، پایبند به اوراق قرضه خود هستید. پس در این صورت ارزش اوراق قرضه شما کم شده است.
ریسک نکول یا ریسک اعتباری
این ریسک هنگامی رخ میدهد که وام گیرنده به علت عدم توان یا تمایل، به تعهدات خود در مقابل وام دهنده در تاریخ سررسید عمل نکند. یعنی شرکتی که اوراق آن را خریداری کردهاید در تاریخ سررسید سود وعده داده شده را به شما پرداخت نکند.
ریسک نقدینگی
ریسکی است که بابت عدم اطمینان در راحتی و سرعت خرید و فروش اوراق بهادار، به دارنده تحمیل میشود. اگر سهام شما به راحتی به فروش برسد، یعنی ریسک کمتری به شما تحمیل شده. چون شما را زودتر به وجه نقد رسانده. اما سهامی که روزها در صف فروش میماند، نقدشونگی کمتر و ریسک بیشتری دارد .
ریسک نقدینگی اوراق خزانه تقریباً صفرو ریسک نقدینگی سهام مربوط به بازارهای خارج از بورس زیاد است.
ریسک سرمایهگذاری مجدد
اگر سرمایهگذار افق سرمایهگذاری بیشتری نسبت به سررسید اوراق داشته باشد، با ریسک سرمایهگذاری مجدد مواجه است. مثلا اگر شما قصد سرمایهگذاری 10 ساله داشته باشید و دارایی خود را صرف خرید اوراق قرضه با سررسید3 ساله کنید، در پایان سال سوم باید بار دیگر دارایی خود را با نرخ بهره جدید سرمایه گذاری کنید. به همین دلیل دارنده اوراق بازده ریسک صفر چیست؟ قرضه کوتاه مدت در مقایسه با دارنده اوراق قرضه بلندمدت، ریسک سرمایه گذاری مجدد بیشتری را متحمل خواهد شد. چون باید هربار با نرخ جدیدی سرمایه گذاری کند.
ریسک درجه اهرم مالی
ریسکی است که بر اثر وام گرفتن شرکت و ایجاد بدهی بر سرمایهگذار تحمیل میشود. هرچه شرکت بیشتر از طریق وام تامین مالی کرده باشد، این ریسک بیشتر است. برای کاهش ریسک درجه اهرم مالی به شما توصیه میکنیم تا پیش از سرمایهگذاری، ترازنامه شرکت را بررسی کنید تا از میزان بدهی و داراییهای آن اطلاعات کافی داشته باشید.
ریسک های غیر مالی به وجود آورنده ی ریسک های مالی هستند. مثل: ریسک سیاسی، تجاری، ریسک صنعت و ریسکی که قوانین و مقررات بر شرکت ها تحمیل میکنند؛ که در مجموع باعث نوسانات عرضه و تقاضا و در نتیجه تغییر قیمت میشوند.
چه ترکیبی از ریسک و بازده را انتخاب کنم؟
تا به اینجا با ریسک و بازدهی سرمایهگذاری در بورس آشنا شدیم . دو مساله مهم ذهن هر سرمایهگذار را مشغول میکند. اول اینکه با سرمایهگذاری در آینده به چه منفعتی خواهیم رسید؟ و دوم اینکه با این سرمایهگذاری چقدر داراییهای فعلی خود را به خطر انداختهایم؟ این دو مسئله تداعیکننده دو مفهوم بازده و ریسک است. لازم است بدانید که در این باره دو فرض رکودستیزی و ریسکگریزی وجود دارد.
رکود ستیزی و ریسکگریزی یعنی چه؟
فرض کنید سرمایهگذار بخواهد بین دو دارایی با ریسک یکسان یکی را انتخاب کند. احتمالا او داراییای را انتخاب میکند که بازدهی بالاتری داشته باشد. به این فرض رکودستیزی یا سیری ناپذیری گفته میشود. برای مثال فرض کنید دو سهم «الف» و «ب» داریم. سهم «الف» با احتمال 30 درصد بازدهی 40 درصدی داشته باشد.اگر سهم “ب” با همان احتمال 30 درصدی ،بازدهی 50 درصدی داشته باشد.؛ مسلما شما سهم “ب” را انتخاب خواهید کرد. چون در هر صورت متحمل ریسک 30 درصدی هستید و سود بیشتر را به کمتر ترجیح میدهید.
فرض ریسک گریزی چیست؟ فرض کنید سرمایهگذار دو انتخاب برای سرمایهگذاری دارد. این دو دارایی سود یکسان دارند و بازدهی یکسانی ایجاد میکنند. در این حالت، فرد احتمالا دارایی را انتخاب میکنند که ریسک کمتری داشته باشد. مثلا فرض کنید بانک و بورس هر دو میتوانند بازدهی ۲۰ درصد یکساله برای شما ایجاد کنند. در این حالت مسلما شما سرمایهگذاری در بانک را که اطمینان بیشتری از آن دارید انتخاب خواهید کرد.
اغلب ما از خدماتی نظیر بیمه عمر، ماشین، مسکن و… استفاده میکنیم. این موضوع نشان میدهد که سعی داریم برای خود حاشیه ی امنی از لحاظ مالی ایجاد کنیم. به این ترتیب میتوانیم ریسک را به حداقل برسانیم. این مسئله ثابت میکند که ما ریسک گریز هستیم.
هر چقدر ریسک یک سرمایهگذاری بیشتر باشد، سرمایهگذار به ازای تحمل ریسک بیشتر، بازده بیشتری مطالبه خواهد کرد.
پیشنهاد
در این مقاله ریسک و بازدهی سرمایهگذاری در بورس را توضیح دادیم. توصیه ما به شما این است که با در نظر گرفتن مبلغ دارایی خود، افق زمانی سرمایهگذاری و هدف خود از سرمایه گذاری میزان محافظه کاری یا جسارت خود را در نظر بگیرید تا بتوانید به حد متناسبی از ریسک و بازده برسید.
آشنایی با مفهوم ریسک و بازده در بورس و رابطهی آنها
بازار سهام بر خلاف گذشته که تعداد کمی در آن سرمایهگذاری میکردند، حالا بین مردم عادی هم شناخته شده و بازار خوبی برای سرمایهگذاری شده است. اما هر سرمایهگذاری پیش از سرمایهگذاری باید با دو مفهوم مهم در این بازار آشنا باشد. یعنی باید بداند: مفهوم ریسک و بازده در بورس چیست و هر کدام چه اهمیتی دارند؟
اهمیت آشنایی با مفاهیم ریسک و بازده در بورس و رابطهی بین آنها
ارزش سهام یک شرکت به عملکرد آن شرکت بستگی دارد چنانچه عملکرد خوبی داشته باشد، ارزش سهام آن افزایش مییابد و در غیر این صورت ارزش سهام کم میشود. البته مسائل زیادی در ارزش سهام شرکتها تاثیرگذار هستند. در مجموع باید بدانیم که هیچ تضمینی برای افزایش قیمت سهام یک شرکت وجود ندارد.
بنابراین یک سرمایهگذار باید قبل از سرمایهگذاری با این موضوع آشنا باشد و بداند ارزش سهام هر شرکت ممکن است تحت تاثیر مسائلی افزایش یا کاهش یابد. در چنین شرایطی سرمایهگذاری همراه با ریسک خواهد بود و هر چه احتمال افت قیمت سهام بیشتر، یا احتمال عدم موفقیت در آن زیاد باشد، ریسک سرمایهگذاری درآن سهم نیز بیشتر است.
ریسک در بورس چیست؟
قبل از آشنایی با مفهوم ریسک و بازده در بورس که جزوی از زیر مجموعه های بحث آموزش بورس بوده، بهتر است بصورت جداگانه هریک از این مفاهیم را با هم بررسی کنیم. منظور از ریسک در بازارهای مالی چیست؟
در یک تعریف بسیار ساده میتوانیم بگوییم ریسک احتمال محقق نشدن پیش بینیهاست.
یعنی اگر سرمایهگذاری قبل از سرمایهگذاری روی یک سهام خاص پیش بینی کند که این سهم به میزان چند درصد سود میکند و قیمتش افزایش مییابد، سپس روی آن سرمایهگذاری کند، دو حالت پیش میآید. یا قیمت سهام به همان میزانی که پیش بینی کرده یا بیشتر از آن افزایش مییابد و یا به اندازه چیزی که انتظارش را داشته رشد نمیکند یا حتی ممکن است روند نزولی هم داشته باشد.
بنابراین چنانچه احتمال برآورده نشدن پیش بینی این سرمایه گذار زیاد باشد، ریسک سرمایهگذاری او هم زیاد است. و چنانچه احتمال اینکه پیش بینیاش محقق شود زیاد باشد، ریسک سرمایهگذاری او پایین است، چرا که به انتظاراتش از سرمایهگذاری میرسد.
در تعریف ساده دیگر، میتوانیم بگوییم ریسک همان احتمال عدم موفقیت است. یک سرمایهگذار برای سود بیشتر سرمایهگذاری میکند و هرچه سود بیشتری داشته باشد، موفقیت بیشتری هم کسب کرده است. حال اگر احتمال موفقیت او زیاد باشد، پس ریسک زیادی متحمل نشده است. بنابراین ریسک را میتوان احتمال عدم موفقیت در نظر گرفت.
برای مثال فرض کنید قیمت هر سهم یک شرکت 120 تومان باشد، شما پیش بینی میکنید در بازهای دو ماهه قیمت سهام آن به 130 تومان برسد و بنابراین در آن سرمایهگذاری میکنید. اما پس از گذشت دو ماه قیمت سهام آن به 125 تومان میرسد.
بنابراین نه تنها پیش بینی شما محقق نشده است، که سرمایهگذاری شما با عدم موفقیت نیز همراه بوده است. حال اگر بعد از گذشت همین دو ماه قیمت هر سهم به 135 تومان برسد، نه تنها پیش بینی شما محقق شده، بلکه بیشتر از آن هم سود کردهاید و موفقیت خوبی نصیبتان شده است. بنابراین ریسکی متحمل نشدهاید.
البته بالا بودن ریسک به این معنی نیست که هروقت سرمایهگذار شکست خورد، پس ریسک زیادی را متحمل شده است. بلکه اغلب سهمهای با ریسک بالا، بازدهی بالایی به همراه دارند. پس میزان ریسک یک سهم به بازدهی آن بستگی دارد. برای دانستن رابطه بین ریسک و بازدهی لازم است با مفهوم بازدهی آشنا شویم. اما پیش از آن بهتر است شما را با انواع ریسک در بازار بورس آشنا کنیم.
انواع ریسک در بازارهای مالی
یک سرمایهگذار هنگام خرید سهام شرکتها و سرمایهگذاری در بورس با ریسکهایی مواجه میشود که در حالت کلی به دو نوع زیر تقسیم میشوند:
ریسک غیرسیستماتیک یا قابل اجتناب
همانطور که از اسم این ریسک مشخص است، با استفاده از برخی روشها میتوان از این ریسک دوری کرد. ” ریسک های غیر سیستماتیک ” یا ” قابل اجتناب ” اغلب به دلیل خصوصیات خاص شرکتها ایجاد میشوند.
این نوع از ریسکها اغلب علت درونی دارند و منشا آنها به داخل شرکت مربوط است. مثلا عملکرد ضعیف مدیر شرکت، عملکرد نادرست سهامداران شرکت، رقابت ضعیف در مقابل رقبا، قدیمی شدن محصولات شرکت، کم شدن مشتریان و کم فروش شدن محصولات آن، اعتصاب کارکنان یک شرکت و… از دلایلی هستند که ریسک غیر سیستماتیک را ایجاد میکنند و برقیمت سهام یک شرکت تاثیر میگذارند. با این حال تمام این موارد با به کارگیری یک سری روشها به حداقل ممکن میرسند و قابل اجتناب هستند.
با این حال از طریق انجام روشهایی در سرمایهگذاری میتوان این نوع از ریسک را به حداقل ممکن رساند. یکی از این روشهای کارآمد تئوری سبد است که متخصصان بازار سرمایهگذاری توصیه میکنند به جای آنکه سرمایهگذار سرمایهاش را روی یک یا چند سهم از شرکتهای محدود بگذارد، سهام شرکتهای متنوع از صنایع مختلف را خریداری کند و حتی بهتر است در سبد سرمایهگذاری خود اوراق بهادار بدون ریسک هم داشته باشد.
ریسک سیستماتیک یا غیرقابل اجتناب
دسته دیگری از ریسکها هستند که کنترل آنها از دست سرمایهگذاران خارج است و نمیتوانند از آنها اجتناب بازده ریسک صفر چیست؟ کنند، برای همین به آنها ” ریسک غیر قابل اجتناب ” یا ” سیستماتیک ” میگویند.
مواردی مثل تغییر نرخ تورم، سیساتهای کلان اقتصادی، شرایط سیاسی و… از مواردی هستند که ریسک سیستماتیک را ایجاد میکنند و روی تمام شرکتها تاثیرگذار هستند. بنابراین شرکت و سرمایهگذاران از هیچ روشی نمیتوانند آنهارا کنترل کنند و باعث کاهش آن شوند.
به عنوان مثال تغییر در سیاستهای کلان اقتصادی یا تغییر نرخ ارز یا نرخ تورم میتوانند به طور مستقیم روی وضعیت درآمد، هزینه و میزان سودآوری شرکتها تاثیر گذاشته و ارزش سهام آنها را تغییر دهند.
بازدهی در بورس چیست؟
بازدهی یک سهم را میتوان تفاوت قیمت یک سهم در ابتدای سرمایهگذاری با قیمت فعلی آن، تقسیم بر قیمت ابتدایی در نظر گرفت. بنابراین بازدهی یک سهم میتواند مثبت یا منفی باشد. بنابراین وقتی میگوییم چنانچه ریسک یک سهم زیاد باشد، بازدهی آن هم بیشتر است، به این معناست که هم بازدهی منفی آن میتواند بیشتر باشد و هم بازدهی مثبت آن. یعنی اگر میخواهید روی سهمی سرمایهگذاری کنید که ریسک بالایی دارد، باید انتظار افزایش و افت قیمت را با هم و به یک اندازه داشته باشید.
میزان بازدهی سهام یک شرکت به عملکرد آن شرکت بستگی دارد. اگر عملکرد آن خوب باشد، بازده مثبت و رو به افزایش خواهد بود و در غیر اینصورت، نباید توقع بازده بالا یا حتی مثبتی داشت.
رابطه بین ریسک و بازده مورد انتظار در بورس
همانطور که از تعاریف ریسک و بازده مشخص شده است، ریسک و بازده رابطه مستقیمی با یکدیگر دارند. به این ترتیب سرمایهگذاری که به دنبال بازدهی بالاست باید ریسک بیشتری را بپذیرد. از طرف دیگر اگر سرمایهگذاری توانایی پذیرش ریسک بالا را نداشته باشد، نباید انتظار بازدهی بالایی را هم داشته باشد.
بنابراین تمام تصمیمات یک سرمایهگذار بر مبنای رابطه بین این دو مفهوم است. هر سرمایهگذاری میخواهد سود بالاتر را در کنار ریسک کمتر داشته باشد و این باعث میشود موقعیتهای متفاوتی برای سرمایهگذاران ایجاد شود.
به عبارتی سرمایهگذار باید میزان ریسک پذیری خود را بسنجد و بعد بر اساس آن دست به سرمایهگذاری بزند. کسانی که تحمل پذیرش ریسک را دارند میتواند وارد بازار بورس بشوند و سهام بخرند، اما ورود به بازار سهام برای کسانی که ریسک پذیری پایینی دارند، توصیه نمیشود. چرا که قیمت سهام همواره در حال نوسان است و سود تضمین شدهای به همراه ندارد.
افراد با ریسک پذیری پایین میتوانند وارد بازارهای مالی بدون ریسک شوند که نمونه آن خرید اوراق مشارکت است. زیرا درصد سود این اوراق تضمین شده است و در فواصل زمانی معین (مثلا سه ماهه) به سرمایهگذار پرداخت میشود. بنابراین مهمترین مسئله قبل از ورود به بازار سهام، شناخت کافی از ویژگیهای شخصیتی و میزان ریسک پذیری است تا بتوان بر اساس آن تصمیمگیری کرد.
منظور از ریسک و بازده سبد سهام در بورس چیست؟
یکی از مهمترین معیارهایی که همیشه در هنگام سرمایه گذاری خود در بورس باید مدنظر قرار دهید، بازده ریسک صفر چیست؟ ریسک و بازده پرتفوی یا سبد سهام شماست. اما منظور از سبد یا پرتفوی سهام چیست؟
سبد سهام یا پرتفوی چیست؟
سبد سهام یا پرتفوی (به انگلیسی: Portfolio) به مجموعه سهمهایی که گفته میشود که شما خریداری کردهاید و به اصطلاح آنها را در سبد خود قرار دادهاید. به عنوان مثال شما 10 میلیون تومان پول دارید و با استفاده از راهنمایی اشخاص دیگر یا تجربه خودتان تشخیص میدهید که بهتر است 3 میلیون تومان از آن را در یک نماد فرابورسی سرمایه گذاری کنید، 2 میلیون تومان در سهامی دیگر و 5 میلیون باقیمانده هم به نماد دیگری در بورس اختصاص دهید. در این حالت شما سبد یا پرتفویی متشکل از سه نماد بورسی و فرابورسی مختلف دارید.
مزیت اصلی اینکار تنوع بخشی به سرمایهتان است یا به اصطلاح شما با اینکار ” همه تخم مرغ*هایتان را در یک سبد نگذاشتهاید. ” با استفاده از سبد سهام، میتوانید ریسک سرمایه گذاری خود را مدیریت کرده و یا حتی کاهش دهید.
فرض کنید که کل سرمایه خود را به یک سهم اختصاص دادهاید و بنا به دلایلی آن سهم عملکرد ضعیفی داشته، در این حالت کل پول شما در معرض خطر قرار میگیرد. اما اگر سبد متنوعی از سهمهای مختلف داشته باشید میتوانید ریسک و بازده سرمایه گذاری خود را تا حد زیادی مدیریت کرده و در صورت زیان ده بودن سهمی از سهم دیگر خود سود ببرید.
البته امکان دارد شرایطی پیش بیاید که تمامی سهمهای خریداری شده در سبد شما یا تعداد زیادی از آنها روندی نزولی داشته باشند یا بالعکس تمامی سهام موجود در پرتفوی شما سود ده باشند.
ریسک و بازده سبد سهام یا پرتفوی چیست؟
منظور از ریسک و بازدهی سبد سهامی، میانگین ریسک و بازدهی است که سهام خریداری شده در سبد شما دارند. و قطعا اگر نمادهایی با ریسک بالا در سبد خود داشته باشید امکان بازدهی سبد شما هم بیشتر میشود و از طرفی امکان زیان ده بودن هم افزایش مییابد. پس باید سبدی تشکیل دهید که ریسک و بازدهی معقولی داشته باشد.
یکی دیگر از روشهای سرمایه گذاری کم ریسک برای سرمایه گذاران استفاده از صندوق های سرمایه گذاری مشترک و خرید واحدهای این صندوقها است. در واقع صندوق سرمایه گذاری مشترک نوعی سرمایه گذاری غیرمستقیم در بورس و استفاده از سبدی متنوع از سهام مختلف بازار بورس با ریسک کم است. برای آشنایی بیشتر با صندوق سرمایه گذاری میتوانید مقاله آموزشی زیر را مطالعه کنید:
برای مشاهده جدیدترین تحلیل ها، اخبار، مقالات و قیمت های لحظه ای سهام به وب سایت سیگنال مراجعه و یا اپلیکیشن سیگنال را دریافت نمایید.
مفهوم ریسک و بازده
در انتخاب یک دارایی مالی مثل سهام توجه به اطلاعاتی که می تواند بر قیمت آن دارایی تاثیرگذار باشد، بسیار حائز اهمیت است؛ چون تصمیم گیری بر اساس اطلاعات میتواند تا حد خیلی زیادی ریسک سرمایهگذاری شما را کاهش دهد. اما یک سوال:
ریسک چیست؟ و چطور می بازده ریسک صفر چیست؟ توانیم ریسک سرمایهگذاری در بورس را کاهش دهیم؟
در یک تعریف بسیار ساده ریسک احتمال محقق نشدن پیشبینیها است. برای مثال فرض کنید قیمت سهام شرکت (الف) در حال حاضر ۱۵۰ تومان است شما پیشبینی میکنید قیمت سهام این شرکت در ماه آینده به ۱۶۰ تومان برسد و بر اساس این پیشبینی اقدام به خرید سهام می کنید. در اینجا دو حالت ممکن است رخ دهد: یا سهام مزبور در ماه آینده به ۱۶۰ تومان یا بالاتر از آن می رسد که در این صورت شما ریسک سرمایهگذاری را با موفقیت پشت سر گذاشتید و به اصطلاح ریسک سرمایهگذاری شما صفر بوده است.
یا اینکه پیشبینی شما محقق نمیشود و سهام آن شرکت با قیمتی کمتر از آنچه که پیشبینی کرده بودید به فروش می رسد. مثلاً در ماه آینده قیمت سهام مزبور به ۱۵۵ تومان میرسد، در این صورت پیشبینی شما با ۵۰ درصد عدم موفقیت همراه بوده است. به این ترتیب مشخص می شود که تعریف دیگری از ریسک، احتمال عدم موفقیت است.
هر اندازه، احتمال عدم موفقیت در سرمایهگذاری بیشتر باشد اصطلاحاً ریسک سرمایهگذاری هم بیشتر می شود. بنابراین با دقت در مفهوم ریسک می توانیم به دو نکته اساسی پی ببریم:
1- پیشبینی صحیح، نقش بسیار زیادی در کاهش ریسک سرمایهگذاری دارد.
2- چون لزوما همواره پیشبینیها به طور کامل منطبق بر واقعیت نخواهد بود، لذا فردی که قصد دارد با خرید سهام در بورس سرمایهگذاری کند باید توانایی پذیرش ریسک را هم داشته باشد.
البته در آینده خواهیم گفت در سالهای اخیر و با طراحی برخی شیوههای جدید سرمایهگذاری در بورس امکان سرمایهگذاری بدون ریسک در بورس هم برای افراد فراهم شده است، اما بهرحال باید توجه داشته باشیم که موضوعی تحت عنوان ریسک همواره باید در سرمایهگذاریها مد نظر قرار گیرد. اما در کنار مفهوم ریسک، مفهوم دیگری هم در ادبیات سرمایه گذاری مورد استفاده قرار می گیرد؛ مفهومی به نام بازده.
بازده
منظور از بازده، درآمد حاصل از سرمایه گذاری است. در بخشهای قبل توضیح دادیم که فردی که سهامی را خریداری میکند از دو محل کسب درآمد می کند. اول دریافت سود نقدی سالانه و دوم افزایش ناشی از قیمت سهام. به مجموع این دو مورد بازده میگویند. مثلاً فرض کنید فردی سهام شرکتی را به قیمت ۱۵۰تومان خریداری می کند، اگر این شرکت در پایان سال به ازای هر سهم ۱۵ تومان سود نقدی به سهامداران خود بدهد و قیمت سهم در پایان سال به ۱۹۵ تومان برسد، بنابراین بازده سرمایهگذاری فرد در مجموع ۴۰درصد بوده است. ۱۰درصد بازده ناشی از دریافت سود نقدی و ۳۰ درصد بازده ناشی از افزایش قیمت سهام.
فرض کنید شما به جای خرید سهام یک شرکت، اوراق مشارکت را از بانک خریداری میکنید و نرخ سود سالانه اوراق مشارکت هم 20درصد تعیین شده است. مشخص است که بازده سرمایهگذاری شما در یک سال از طریق اوراق مشارکت 20درصد خواهد بود. در واقع در اوراق مشارکت بر خلاف سهام، قیمت خود اوراق مشارکت ثابت است و سرمایهگذار فقط سود ثابتی را در فواصل زمانی تضمین شده دریافت می کند.
حال سوالی که مطرح میشود این است که چرا باید یک نفر سهامی را خریداری کند که ۴۰ درصد بازده دارد ولی فرد دیگری به ۲۰درصد بازده هم راضی میشود؟ اگر از شما چنین سوالی پرسیده شود چه جوابی می دهید؟
احتمالا پاسخ میدهید از کجا معلوم که سهام شرکت موردنظر حتماً ۴۰ درصد بازدهی داشته باشد؟! اگر قیمت سهم بر خلاف پیشبینیها به ۱۹۵تومان نرسد چه میشود؟! اگر شرکت سود نقدی کمتر از مقدار پیش بینی شده توزیع کند تکلیف چیست؟!
خرید اوراق مشارکت حداقل این تضمین را دارد که قطعاً ۲۰درصد بازدهی به دست میآید و پاسخ هایی از این دست.
اما با وجود همهی این تردیدها، بسیارند سرمایهگذارانی که ترجیح میدهند به جای دریافت بازدهی ۲۰ درصدی بدون تحمل ریسک، ریسک بیشتری را متحمل شوند و در ازای پذیرش این ریسک بازدهی بیشتری به دست آورند. به همین علت است که به بازده، پاداش ریسک هم گفته میشود. یعنی کسب بازدهی بیشتر در ازای پذیرش ریسک بیشتر و بازدهی کمتر در ازای پذیرش ریسک کمتر. در ادامه بیشتر درباره رابطه ریسک و بازده و نقش آن در سرمایه گذاری صحبت می کنیم.
مفهوم ریسک و بازده در سرمایهگذاری چیست؟
ریسک و بازده، دو مفهوم مخالف هم در دنیای مالی و سرمایهگذاری است و وجود بالانس بین آنها را میتوان به عنوان “توانایی راحت خوابیدن در شب” دانست.
براساس فاکتورهایی مانند سن، درآمد و اهداف سرمایهگذاری، شاید مایل باشید ریسک مالی بسیاری را در سرمایهگذاریهایتان بپذیرید یا اینکه ترجیح دهید سرمایهگذاری امنتری داشته باشید.بازده ریسک صفر چیست؟
بسیار حیاتی است که یک سرمایهگذار تصمیم بگیرد چقدر توانایی پذیرش ریسک را دارد، به طوری که در عین حال با وجود سرمایهگذاری که انجام داده احساس راحتی کند.
برای سرمایهگذاران، تعریف اولیه ریسک، احتمال متفاوت بودن بازده سرمایهگذاری نسبت به بازده مورد انتظار است.
افراد میتوانند با انحراف معیار، میزان ریسک را اندازه بگیرند. به خاطر وجود ریسک، احتمال از دست رفتن بخشی از سرمایهگذاری یا کل آن وجود دارد. اما “بازده” از سمت دیگر، سود یا زیانی است که یک سرمایهگذاری به همراه دارد.
به طور کلی، در هنگام وجود ریسک پایین در یک سرمایهگذاری، پتانسیل کسب بازده نیز معمولا پایین است.
سطح بالای ریسک نیز معمولا همراه با انتظار بازدهی بالاست.
یک سرمایهگذاری پرریسک، با احتمال بالا در زیان و احتمال از دست دادن همهچیز همراه است ولی در سمت دیگر، بازده ریسک صفر چیست؟ احتمال کسب سود نیز بالاتر از سرمایهگذاری کمریسکتر است. توازن بین ریسک و بازده، موازنه بین کمترین ریسک احتمالی و بیشترین بازده ممکن است.
برای درک بهتر این موضوع، نمودار زیر ( رابطه ریسک و بازده ) را مشاهده کنید.
در این نمودار یک انحراف معیار بزرگتر به معنای سطح ریسک بالاتر و همچنین پتانسیل کسب سود بیشتر است.
مهم است بدانید وجود ریسک بالا، مساوی بازده بالاتر نیست، بنابراین توازن بین ریسک و بازده به این معناست که ریسک بالاتر، صرفا نشاندهنده پتانسیل سود بالاتر است و هیچ تضمینی وجود ندارد. ریسک بالاتر، احتمال ضرر سنگینتر را نیز در پی خواهد داشت.
از منظر دیگر، بازده بدون ریسک توسط دولت ارائه میشود، زیرا احتمال ضرر در آن تقریبا صفر است.
بنابراین، اگر نرخ بازده بدون ریسک به طور مثال 15 درصد باشد به این معناست که سرمایهگذاران میتوانند در طول سال، 15 درصد سود کسب کنند، بدون اینکه ریسکی متوجه دارایی آنها باشد.
بازدهی سالیانه 15 درصدی ممکن است برای برخیها جذاب باشد، اما سوال اینجاست با وجود نرخ تورم بالا و برخی دیگر از سرمایهگذاریهای خاص که بازدهی بسیار بیشتری از 15 درصد را داراست، (مثلا صندوقهایی با سود ثابت 18 یا 20 درصدی سالیانه) چرا باید شخصی به بازدهی 15 درصدی رضایت دهد؟
یک دلیل برای سرمایهگذاری با ریسک تقریبا صفر (مانند سپردهگذاری در بانکها) توسط این افراد را میتوان وجود مقدار کمی ریسک در سرمایهگذاری در صندوقها عنوان کرد و به خاطر اینکه احتمال بسیار کمی برای ضرر وجود دارد یا فرد موردنظر شناختی از این صندوقها ندارد، ترجیح میدهد سرمایه خود را در بانک بگذارد.
سطح ریسک
یکی از تصمیمات بزرگ برای هر سرمایهگذار، انتخاب صحیح سطح ریسک است. میزان تحمل ریسک براساس شرایط فعلی سرمایهگذار، اهداف آینده او و سایر فاکتورها مشخص میشود. اگر بخواهیم چندین بازار و روش سرمایهگذاری را براساس سطح ریسک (از پر ریسک به کمریسک مرتب کنیم) به این شرح خواهد بود:
ریسک و بازده در مدیریت مالی
مفهوم ریسک و بازده یکی از جنبههای مهم در مدیریت مالی و یکی از مسئولیتهای اساسی در کسبوکار است.
به طور کلی، هرچقدر یک کسب و کار در معرض ریسک بیشتری باشد، احتمال بازده مالی بیشتری در آن کسب و کار وجود خواهد داشت که البته استثناهایی در این خصوص وجود دارد، زیرا ریسکهای غیرمنطقی زیادی وجود دارد که متقابلا همراه با پتانسیل بازدهی بالا نیست.
نوسان
وجود نوسان به معنای نحوه تغییر قیمت نوع خاصی از اوراق بهادار در یک بازده زمانی مشخص است.
درصد نوسان میانگین تفاوت بین قیمت و متوسط قیمت در یک بازه زمانی خاص را میسنجد، هر چقدر نوسان یک اوراق بهادار بیشتر باشد، عدم قطعیت نیز بیشتر خواهد بود.
مدیران مالی معمولا نگران نوسان قیمت سهام شرکتی که در آن کار میکنند و همینطور نوسان سهام شرکتی که در آن سرمایهگذاری کردهاند هستند.
ریسک معمولا به میزان نوسان وابسته است، یک سهام یا یک دارایی دارای نوسان به این خاطر دارای ریسک است که عدم قطعیت بیشتری در آن وجود دارد. ریسک در این مورد، یک جنبه مثبت نیز دارد، زیرا همانطور که گفتیم نشاندهنده وجود پتانسیل کسب سود بالاتر در اغلب مواقع است.
صرف ریسک (Risk Premium)
صرف ریسک این مفهوم را میرساند که در صورت برابر بودن همه عوامل، ریسک بیشتر همراه با بازده بیشتر خواهد بود. این یک مفهوم مهم برای مدیران مالی است که امید به قرض گرفتن پول دارند.
زیرا وامدهندگان برای تشخیص میزان ریسک شرکت، با دقت آنرا بررسی میکنند و تصمیمات خود را براساس سطح ریسک آن شرکت میگیرند. علاوه بر این، اگر وامدهنده موافق وام دادن به یک کسب و کار پرریسک باشد، احتمالا خواهان بازده بیشتری به عنوان نرخ سود خواهد بود.
اهرم مالی
بیشتر شرکتها منابع مالیشان را از طریق بدهی یا انتشار سهام بدست میآورند. منظور از منابع مالی با انتشار سهام، کسب منابع از طریق سهامداران شرکت است.
این سهامداران متناسب با میزان سرمایهگذاریشان در سود شرکت سهیم هستند. تامین مالی از طریق بدهی و قرض، توسط موسسات مالی و بانکها انجام میشود و گرچه شرکت وامگیرنده باید بطور مرتب سود وام را به وامدهنده پرداخت کند اما دیگر نیاز به شریک کردن وامدهنده در درآمد را نخواهد داشت.
به همین دلیل یک شرکت میتواند به جای انتشار سهام، از وام برای تامین مالی فعالیتها و پروژههایش استفاده کند و سودهایش را متناسب با میزان سهم فعلی افزایش دهد. با این حال، ضررها هم میتواند از طریق این اهرم مالی افزایش یابد.
ریسک نرخ سود
علاوه بر سرمایهگذاری خارجی انجام شده توسط شرکت، یک مدیر مالی با ریسکهای دیگری نیز مواجه میشود.
برای مثال، با استفاده از اهرم مالی، یک مدیر مالی باید نگران نرخ بهره (سود) که شرکت در حال پرداخت آن است باشد، زیرا پرداخت چنین نرخ سودی میتواند آسیب قابل ملاحظهای به جریان پول نقد در شرکت برساند، تا جایی که شرکت ناتوان از پرداخت بدهیها شده و اعلام ورشکستگی کند.
قصد شروع سرمایهگذاری در بورس را دارید؟ اولین قدم این است که افتتاح حساب رایگان را در یکی از کارگزاریها انجام دهید:
برای سرمایهگذاری و معامله موفق، نیاز به آموزش دارید. خدمات آموزشی زیر از طریق کارگزاری آگاه ارائه میشود:
ریسک و بازده
ریسک و بازده، دو مفهوم مخالف هم در دنیای مالی و سرمایه گذاری است. بسیار حیاتی است که یک سرمایه گذار تصمیم بگیرد چقدر توانایی پذیرش ریسک را دارد، به طوری که در عین حال با وجود سرمایه گذاری که انجام داده احساس راحتی کند.
افراد می توانند با انحراف معیار، میزان ریسک را اندازه بگیرند. به خاطر وجود ریسک، احتمال از دست رفتن بخشی از سرمایه گذاری یا کل آن وجود دارد. اما “بازده” از سمت دیگر، سود یا زیانی است که یک سرمایه گذاری به همراه دارد.
ریسک در سرمایه گذاری چیست؟
ابندا برای درک بهتر از مطلب تعریفی از ریسک را ارائه می دهیم؛ ریسک کردن به معنای احتمال محقق نشدن پیش بینی ها است. یا به عبارتی ریسک همان احتمال عدم موفقیت است. یک سرمایه گذار برای سود بیشتر سرمایه گذاری می کند و هر چه سود بیشتری داشته باشد، موفقیت بیشتری هم کسب کرده است. حال اگر احتمال موفقیت او زیاد باشد، پس ریسک زیادی متحمل نشده است. بنابراین ریسک را می توان احتمال عدم موفقیت در نظر گرفت.
مثالی برای ریسک:
ریسک در همه بازارها و سرمایه گذاری ها وجود دارد؛ به طور مثال فرض کنید شما پولی را در صندوق های درآمد ثابت سرمایه گذاری می کنید و هر ماه مبلغ مشخصی را به عنوان سود دریافت می کنید، در این حالت ریسک شما در حد صفر بوده است چراکه پیش بینی شما از سود و بازده مورد نظر در هر ماه محقق خواهد شد.
باید در بازده ریسک صفر چیست؟ بازده ریسک صفر چیست؟ نظر داشته باشید منظور از سود یا همان بازده در بازار سرمایه پاداش پولی است که در اثر سرمایه گذاری کسب می کنید. حال اگر همان پول را در بورس سرمایه گذاری کنید ممکن است به سود چند برابری دست پیدا کنید و ممکن است حتی اصل پول خود را هم از دست بدهید.
در این حالت شما پذیرفته اید که در قبال رسیدن به سود بیشتر ریسک بالاتری را بپذیرید. دقت کنید زمانی که از سود قطعی صحبت می کنیم، مطمئن هستید که هر ماه این مبلغ را دریافت خواهید کرد ولی در مورد سود حاصل از سرمایه گذاری در بورس اطمینان صددرصد ندارید و ممکن است به سود مورد انتظار خود برسید و یا سود کمتر یا بیشنر را تجربه کنید که این همان ریسک است. (برای کسب اطلاعات بیشتر در باب ریسک می توانید به مقاله ریسک و انواع آن مراجعه بفرماید.)
بازده سرمایه گذاری چیست؟
برای درک بهتر رابطه ریسک و بازده بهتر است مفهوم بازده سرمایه گذاری را بشناسید. بازده پول یا سودی است که سرمایه گذار در اثر سرمایه گذاری به دست می آورد. دقت کنید میان بازده یا سود مورد انتظار شما و سود و بازدهی که در عمل به دست می آورید، تفاوت وجود دارد.
به طور مثال تصور کنید مبلغی را در بورس سرمایه گذاری کرده اید و انتظار دارید در بازه زمانی مشخص به سود مثلا ۲۰% که به آن (سود مورد انتظار) می گوییم، برسید حال اگر در همان بازه مشخص سود به دست آمده یا (سود عملی) ۲۵% باشد، نه تنها انتظارات شما برآورده شده است بلکه به سود بیشتری هم دست پیدا کرده اید.
نکته مهم: تفاوت بازده مورد انتظار و بازده واقعی به دست آمده، ریسک می گویند.
ریسک و بازده چه رابطه ای دارند؟
رابطه میان ریسک و بازده رابطه ای مستقیم است. هر چه بازده مورد انتظار شما بالاتر باشد، باید ریسک بالاتری را متحمل شوید. به همین دلیل لازم است در ابتدای تصمیم گیری مالی خود، میزان ریسک پذیری خود را مشخص کنید تا تعادل مناسبی میان ریسک و بازده ایجاد شود.
آیا ریسک ب معنای خطر و ضرر است؟
مهم است به این نکته توجه داشته باشید و جود ریسک بالا، مساوی بازده بالاتر نیست، بنابراین توازن بین ریسک و بازده به این معناست که ریسک بالاتر، صرفا نشان دهنده پتانسیل سود بالاتر است و هیچ تضمینی وجود ندارد. ریسک بالاتر، احتمال ضرر سنگین تر را نیز در پی خواهد داشت.
نسبت بازده به ریسک:
یکی از مهم ترین فاکتورهای شناخت رابطه ریسک و بازده، نسبت بازده به ریسک است. این نسبت، حاصل تقسیم بازده مورد انتظار شما به ریسک احتمالی هر موقعیت معاملاتی است. به طوری که هر سرمایه گذاری باید پیش از ورود به بازارهای سرمایه گذاری، این نسبت را محاسبه کند.
مقدار این شاخص، بیانگر میزان ارزشمندی سرمایه گذاری شما است. به عبارت نسبت بازده به ریسک نشان می دهد که به ازای در معرض خطر قرار دادن بخشی از سرمایه خود، چند برابر بازده احتمالی کسب خواهید کرد.
رابطه ریسک و بازده رابطه ریسک و بازده
بر مبنای اصول سرمایه گذاری، حداقل مقدار مجاز برای این نسبت، عدد ۱ است. به این معنی که توان ریسک پذیری شما در یک موقعیت معاملاتی، باید حداکثر به اندازه بازده مورد انتظار باشد و مقادیر کمتر از ۱ برای این نسبت، قابل قبول نیست.
که در نتیجه می توان گفت: ورود به چنین معاملاتی صحیح نیست به این علت که نسبت به بازده احتمالی، ریسک بیشتری را قبول کرده اید و چنین عملکردی در بلند مدت، به احتمال قوی به زیان شما تمام خواهد شد.
ریسک و بازده در مدیریت مالی
مفهوم ریسک و بازده یکی از جنبه های مهم در مدیریت مالی و یکی از مسئولیت های اساسی در کسب و کار است به عبارتی، هر چقدر یک کسب و کار در معرض ریسک بیشتری باشد، می توان انتظار بازده مالی بیشتری در آن کسب و کار را هم داشت.
البته باید از این مورد هم غافل نشویم که همیشه احتمالات منفی و استثناهایی که ممکن پیش آید را در نظر داشته باشید چراکه ریسک های غیر منطقی زیادی وجود دارد که متقابلا همراه با پتانسیل بازدهی بالا نیست.
از مهم ترین کاربرد های ریسک:
از کاربردهای نسبت بازده به ریسک، ایجاد محدودیت برای سرمایه گذاران هیجانی با ریسک غیر منطقی است؛ تا بدین وسیله مجبور شوند قبل از ورود به معامله، میان ریسک و بازده خود تناسب و رابطه معقولی ایجاد کنند.
نسبت بازده به ریسک بهینه
به عقیده یک مربی مالی با تجربه، پاداش ۲ تا ۳ برابری بازده ریسک صفر چیست؟ نسبت به ریسک، مقدار مناسب و قابل قبولی است به طوری که اگر ریسک شما در یک موقعیت معاملاتی ۱۰ درصد باشد، باید انتظار بازدهی ۲۰ تا ۳۰ درصدی داشته باشید.
چنین رویکردی برای رشد سرمایه در بلندمدت مناسب است. ولی به این معنی بهترین نسبت بازدهی نیست. شرایط بازارهای مالی و میزان ریسکی که حاضرید بپذیرید، می تواند این نسبت را تغییر دهد.
معیارهای مهم ارزیابی موقعیت قبل از ریسک
معیارهای مهم و قابل توجه که باید در زمان ارزیابی موقعیت و قبل از پذیرش ریسک مورد توجه داشته باشد.
سطح ریسک
یکی از تصمیمات بزرگ و حائز اهمیت برای هر سرمایه گذار، انتخاب صحیح سطح ریسک می باشد. میزان تحمل ریسک بر اساس شرایط فعلی سرمایه گذار، اهداف آینده او و سایر فاکتورها مشخص می شود و با مقایسه بازار ها و میزان ریسک و البته توجه به شخصیت خودتان خود برای پذیرش ریسک اقدام کنید. اگر بخواهید از میان چندین بازار و روش سرمایه گذاری را بر اساس سطح ریسک (از پر ریسک به کم ریسک مرتب کنیم) می توان این گونه بیان کرد:
- سرمایه گذاری در ارزهای دیجیتال
- سرمایه گذاری در بازار آتی سکه
- سرمایه گذاری در بازار سهام تهران
- صندوق های سرمایه گذاری (صندوق های بدون سود ثابت)
- اوراق مشارکت شرکت ها
- اوراق مشارکت دولتی
- سپرده گذاری در بانک ها
دسته بندی افراد در مواجه با ریسک؛
- افراد ریسک پذیر
- افراد ریسک گریز
- افراد بیتفاوت به ریسک
شناخت خود و افراد دیگر و یا رقبا بر اساس ویژگی های فردی در مقوله ریسک پذیری می تواند کمک شایانی باشد برای برنامه ریزی بهتر و همچنین عملکرد بهتر در رقابت و این می تواند در روش سرمایه گذاری برای موفقیت بیشتر بسیار تاثیرگذار باشد.
ریسک و پذیرش عواقب آن:
باید بدانید در کنار نکات مثبت ریسک، عواقب احتمالی آن هم وجود دارد که لازم است به آنها را نیز در نظر داشته باشید این امر موجب می شود که از قبل سناریو شکست بررسی و مورد توجه قرار گیرد و خود را برای اثرات منفی و شکست احتمالی آماده کرده و در بازده ریسک صفر چیست؟ لیست برنامه ریزی برای مقابله با این احتمال آماده کنید.
پذیرش ریسک کمتر همراه با مثال:
رابطه ریسک و بازده تحت تاثیر روش سرمایه گذاری است که شما انتخاب می کنید. زمانی که شما در دارایی هایی با درآمد ثابت سرمایه گذاری کنید، تقریبا هیچ گونه ریسکی شامل حال شما نخواهد شد. در چنین شرایطی بازدهی محدود و مشخصی نیز نصیب شما خواهد شد.
به همین دلیل افراد ریسک گریز اغلب به دنبال سپرده های بانکی هستند تا ضمن کسب بازده حداقلی، اصل سرمایه آنها نیز در معرض خطر نباشد. در این نوع اوراق بهادار، معمولا اصل و سود سرمایه توسط دولت، بانک مرکزی یا یک نهاد رسمی مالی، تضمین می شود.
در بسیاری از کشورها درصد سود بدون ریسک، به اندازه نرخ تورم یا کمی بیشتر است تا حداقل سرمایه گذاران قادر به حفظ ارزش پول خود باشند. اما در طرف مقابل، سرمایه گذاران ریسک پذیر به دنبال تضمین خاصی نبوده و ضمن مدیریت دارایی به دنبال بازدهی بیشتری هستند؛ به طور کلی قانون همیشگی سرمایه گذاری این است؛ پذیرش ریسک بیشتر، در ازای احتمال کسب بازدهی و سود بالاتر.
نگارش: ساناز یوسفی
به منظور کسب اطلاعات بیشتر، مطالعه مقاله ابزار های تحلیل داده را به شما عزیزان پیشنهاد می نماییم.
دیدگاه شما