استراتژی تعیین حجم معامله


استفاده از حجم معاملات برای تعیین نقاط ورود و خروج

معامله گران از حجم استفاده می کنند، زیرا تعداد سهام هایی را که طی یک دوره زمانی خاص معامله شده اند، به عنوان روشی برای ارزیابی اهمیت تغییرات در قیمت نشان می دهد. تجزیه و تحلیل حجم به عنوان یک ابزار مهم توسط بسیاری از معامله گران مورد توجه قرار گرفته است، زیرا نه تنها نظرات، بلکه اقدامات واقعی معامله گران در بازار را نشان و قطعه دوم اطلاعات را ارائه می دهد، البته نه به سادگی تحلیل استراتژی تعیین حجم معامله حرکات قیمت بلکه به شیوه ای متفاوت.

نوع شاخص

نشانگر حجم فراهم آوردن تاییدیه برای روند قیمت و هشدار دادن درباره ی احتمال تغییر روند
نشانگر (اندیکاتور) راهبری نشانگرهایی که تمایل به سیگنال دارند یک تغییر ذاتی در روند دارند پیش استراتژی تعیین حجم معامله از اینکه جهت قیمت تغییر کند.

اجزای حجم

حجم به سادگی تعداد سهام مورد معامله در یک دوره زمانی خاص مانند یک روز، هفته یا ساعت است.

نظریه ی پشت تجزیه و تحلیل حجم بر این اعتقاد است که بالاتر از حد متوسط ​​و / یا افزایش حجم معاملات، تعهد مهم از طرف معامله گران و در زیر متوسط ​​و / یا کاهش حجم ، نشانه های عدم شور و شوق از طرف معامله گران را نشان می دهد. در نتیجه، بسیاری از معامله گران حجم را به عنوان نشان دهنده قدرت واقعی پشت حرکت قیمت می دانند.

مهم است که توجه داشته باشیم که هر افزایش یا کاهش بزرگ حجم معاملات نشانه ای از اهمیت زیاد آن نمی باشد.

کلید استفاده از تجزیه و تحلیل حجم به روش معنی دار این است که اقدامات قیمت را در ارتباط با حرکت های قابل توجه در حجم معاملات بررسی کنیم.

سیگنال های نشانگر (اندیکاتور): معامله گران چه چیزی را جستجو می کنند

هنگام استفاده از حجم ، معامله گران به دنبال همگرایی یا واگرایی برای کمک به تأیید یا رد قدرت یا جهت ممکن در یک روند هستند.

همگرا: حجمی که در همان جهت به سمت قیمت حرکت می کند.

واگرایی: حجمی که در جهت مخالف قیمت حرکت می کند.

سیگنالهای صعودی

شکست رو به بالا برعکس با همگرایی حجم (تایید شدت روند)استراتژی تعیین حجم معامله

در طول روند صعودی و در بازارهای کم نوسان (رنج)، قیمت گاهی اوقات به سطح مقاومت می رسد. هنگامی که قیمت از سطح مقاومت قبلی بالا می رود، به نظر می رسد مهمتر از حد معمول، اگر بیشتر از حد متوسط ​​و استراتژی تعیین حجم معامله / یا حجم زیاد باشد، بر خلاف ضربه ای که با حجم کم همراه است، بیشتر اهمیت دارد. یعنی به طور ساده، شکست همراه با حجم بالا مهمتر و معتبرتر از شکست با حجم کم است.

روند صعودی با همگرایی حجم (تایید شدت روند)

هنگامی که یک روند صعودی با افزایش و یا بیشتر از حد متوسط ​​ حجم به دست می آید، نشان می دهد که سطح بالای سرمایه گذار برای سهام یا دارایی وجود دارد و این اشتیاق ممکن است به خرید بیشتر و حتی قیمت های بالاتر منجر شود.

هنگامی که یک روند صعودی با افزایش و / یا بالاتر از حد متوسط ​​ حجم به دست نمی آید، مفهوم آن این است که شور و شوق سرمایه گذار محدود است. در حالی که روند ممکن است به افزایش استراتژی تعیین حجم معامله استراتژی تعیین حجم معامله قیمت ادامه دهد، بسیاری از معامله گرانی که از تحلیل حجم استفاده می کنند، در جستجوی مورد دیگری برای معامله بر می آیند.

سیگنال های نزولی

شکست رو به پایین همراه با همگرایی حجم (تأیید ضعف روند)

در طی روند نزولی و در بازارهای کم نوسان (رنج)، قیمت گاهی اوقات به سطح حمایت می رسد. هنگامی که قیمت از طریق سطح حمایت به سمت پایین شروع به حرکت نزولی می کند، به طور کلی اگر با افزایش حجم متوسط ​​و یا حجم زیاد همراه باشد، اعتبار بیشتری دارد و خلاف آن به همین منوال که با حجم کم همراه باشد آن شکست رو به پایین از اعتبار کمتری برخوردار است.

روند نزولی همراه با واگرایی حجم (تایید ضعف روند)

هنگامی که یک روند نزولی با افزایش و یا بیشتر از حد متوسط ​​حجم به دست می آید، به این معنی است که نگرانی سرمایه گذاران نسبت به این سهام یا دارایی بیشتر است و این نگرانی ها ممکن است منجر به فروش بیشتر و حتی قیمت های پایین تر شود.

هنگامی که یک روند صعودی یا نزولی با افزایش و / یا افزایش متوسط حجم ​​به دست می آید، به این معنی است که نگرانی سرمایه گذار محدود است. در حالی که قیمت ممکن است به کاهش ادامه دهد، بسیاری از معامله گرانی که از تجزیه و تحلیل حجم استفاده می کنند، ممکن است شروع به جستجوی مورد دیگری برای معامله کنند که در آن قیمت با حجم بیشتری همراه باشد.

خلاصه

حجم معاملات، بازتاب دهنده ی معامله گرانی است که در بازار فعالیت می کنند و در نتیجه یک معیار بسیار مفید برای سرمایه گذاران است. به عنوان یک قاعده کلی، هر شکست یا روند قیمت که با حجم بالاتر از حد متوسط ​​همراه است، به طور بالقوه مهمتر از حرکات قیمت است.

چگونه مرحله به مرحله حجم حسابمون رو افزایش دهیم؟

شاید بعد از اینکه به مدت 3 ماه با دارایی محدود سود محدود نیز کسب کردید به فکر این بیوفتید که دارایی خود‌ را برای افزایش سودتان افزایش، دهید.

فکر می کنید برای گسترش حجم حساب فارکس خود آماده هستید؟

من چند نکته دارم که به شما کمک می کند مرحله به مرحله جلو بروید!

در درجه اول باید بدانید که در حال حاضر در چه سطحی قرار دارید!

آیا جزو افراد حرفه ای هستید که اگر مسابقه معاملات فارکس داشتیم شما به فینال می‌رفتید؟ پس قبل از اینکه به مرحله بعدی بروید، باید بدانید که در حال حاضر در چه سطحی هستید.

این کار را می‌توانید با بررسی عملکرد خود در معاملات فارکس انجام دهید. داشتن یک ژورنال تجاری بسیار مهم است به‌طوری که تمام رزومه معاملاتی خود را در آن یادداشت کنید … وهرچه جزئیات بیشتر، بهتر!

داشتن سابقه معاملات گذشته به شما این امکان را می دهد که به گذشته نگاه کنید و عملکرد گذشته خود را مرور کنید، که این کار در مورد توانایی ها و ناتوانی های تجاری شما چیزهای زیادی را نشان می دهد.

علاوه بر‌این می‌تواند به شما کمک کند معاملات فارکس را که بیشترین سودآوری را دارد، تعیین کنید. از همه مهمتر، این می‌تواند به شما بگوید که چقدر به برنامه های تجاری خود پایبند هستید و چگونه در برابر سناریوهای مختلف معاملات واکنش نشان می‌دهید.

به یاد داشته باشید، فقط در مواقعی که درک خوبی از نقاط قوت و ضعف خود داشته باشید، قادر خواهید بود گام بعدی را برای بهبود اطلاعات معاملاتی خود بردارید.

آیا برای شروع افزایش حساب معاملاتی خود آماده‌اید ؟

در اینجا سه روش وجود دارد:

روی نسبت های خود کار کنید.

با بهبود نرخ پاداش به ریسک در معاملات خود، می توانید بازده معاملات فارکس خود را افزایش دهید.

فقط مراقب باشید که کیفیت ست‌آپ معاملاتی خود را فدا نکنید! اگر بهبود نسبت پاداش به ریسک شما به معنای استفاده از توقف های بی دلیل است که منجر به تبدیل دارایی شما به یک نرخ وحشتناک می شود، ارزش ایجاد تغییر را ندارد.

شما باید تعادل بین این دو برقرار کنید. اگر می خواهید نسبت پاداش به ریسک خود را بهبود ببخشید، باید این کار را بدون اینکه به میزان بُرد خود آسیب زیادی وارد کنید، انجام دهید.

از طرف دیگر، اگر می خواهید نرخ سود خود را افزایش دهید، نباید نسبت پاداش به ریسک را فدا کنید تا حدی که اثر خالص، منجر به کاهش بازده معاملات شما باشد. در نهایت با استفاده از آزمون و خطا و بررسی های معاملات خود ، این تعادل را پیدا خواهید کرد.

ست‌آپ معاملاتی سود‌ِده خود را ادامه دهید.

باور کنید یا نکنید ، برخی از بزرگترین پیشرفتها در معاملات هنگامی به دست می آیند که شما روش های موثر خود را تکرار میکنید.

با استفاده از مجلات تجاری و توجه به بازتاب کار های خود، سعی کنید استراتژی ها و الگوهای رفتاری را که به بهبود عملکرد تجاری شما کمک می کند را شناسایی کنید.

به عبارت دیگر ، بیشتر از مواردی که موثر است استفاده کنید و کمتر از مواردی که موثر نیست. گاهی اوقات اقدامات ساده، اشتباهات کمتر و ترویج عادات خوب تجاری می تواند تأثیر بسزایی در پیشرفت شما داشته باشد.

مهارت های خود را گسترش دهید.

اگر احساس می کنید که قبلاً به یک مهارت اصلی در تجارت دست یافته اید ، شاید زمان آن فرا رسیده است که مهارت های خود را گسترش دهید. باز‌هم، مهارت های جدید شما نباید خیلی از عادت های معاملاتی شما دور باشد.

به دست آوردن مجموعه مهارت های جدید می تواند به سادگی تجارت با یک جفت ارز دیگر یا معامله در یک بازه زمانی دیگر باشد. و اگر احساس ماجراجویی بیشتری دارید، می توانید یک استراتژی معاملاتی کاملاً جدید را امتحان کنید.

هدف از تمرین این است که شما ابزار جدیدی را به جعبه ابزار تجاری خود اضافه کنید. به این ترتیب می‌توانید مزیت تجارت خود را حفظ کنید یا حتی مزایای جدیدی نیز کسب کنید.

وقتی به این مرحله می‌رسید ، موفقیت شما تا اینجا وابسته به مهارت های شما بوده است اما از اینجا به بعد به میزان نظم، انضباط و سخت کوشی شما خلاصه می شود.

بنابر این همیشه برای تغییر به دو اصل توجه کنید

1- تغییرات باعث نشود به سودی که قبلا دریافت میکردید لطمه وارد شود.

2- تغییرات را طوری اعمال کنید که معاملات استراتژی تعیین حجم معامله از چهارچوب استراتژیک شما خارج نشود.

در نهایت باتغییر مهارت های معاملاتی درک میکنید که چگونه هنگامی که حجم حسابتان افزایش پیدا کرد در جهت بازار پیش بروید

علاوه بر این اگر ابتدا شرایط بازار را یاد بگیرید و سپس حجم حسابتون رو افزایش دهید این کار باعث میشه تا استرس شما حین معاملات کاهش پیدا کنه و ریسک گرفتن تصمیم های احساسی کمتر بشه.

آموزش محاسبه صحیح Position Size

آموزش محاسبه صحیح Position Size

همانطور که همه می دانیم بازار ارز دیجیتال با احساسات و هیجانات آنی گره خورده است که تعیین معامله سود ده را کمی دشوار ساخته، ممکن است گاهی ترید شما هیچ مشکلی نداشته باشد اما تحت تاثیر اخبار و احساسات بازار قرار بگیرید و معامله خود را تغییر دهید. به همین دلیل هر معامله ای باید از یک سیستم معاملاتی برخوردار باشد که به کنترل ریسک، تعیین استراتژی و در نهایت رسیدن به موفقیت بپردازد. Position Size یک نوع استراتژی است که معامله گران با محاسبه دقیق می توانند نسبت سود، ضرر و مقدار سرمایه ای که باید به ترید خود وارد کنند را به دست بیاورند و یک معامله بی نقص بسازند. برای این کار یک فرمول پایه و چند فاکتور مهم وجود دارد که در ادامه به طور کامل توضیح داده ایم.

پوزیشین سایز چیست؟

تاریخ پر از نمونه های معامله گران معروف و بزرگی است که با اجرای استراتژی پوزیشین سایز، استراتژی تعیین حجم معامله ثروت خود را به دست آوردند. کسانی که از استراتژی پوزیشین سایز استفاده می کنند را می توان مشابه هلدر ها دانست، زیرا زمان این نوع معاملات طولانی بوده و به همین نسبت پتانسیل سود نیز بیشتر است. معامله گرانی که از این روش استفاده می کنند ممکن است در طی سال تنها 10 معامله انجام دهند و مانند سایر تریدر ها همه روزه به ترید نمی پردازند. در واقع با استفاده از این روش سرمایه گذاران همه فاکتور های لازم برای تعیین معامله ای بی نقص را می سنجند و با اعتماد به نفس کامل یک موقعیت بلند مدت برای آن تعیین می کنند، در معاملات پوزیشین سایز ممکن است زمان طولانی نیاز باشد تا معامله گر به هدف اصلی و سودش برسد اما بسیار بی خطر و سنجیده تر از سایر ترید ها. برای استفاده از این استراتژی ابتدا باید پیش زمینه های زیر را به خوبی فراهم کرده و سپس در فرمولی که در ادامه توضیح خواهیم داد جایگزین کنید.

• محاسبه دقیق کل سرمایه
• هدف سرمایه گذاری
• مقدار ریسکی که می توانید جبرانش کنید ( تعین ریسک معامله)
• چه مقداری از سرمایه را می خواهید به خطر بیندازید ( تعیین ریسک کل سرمایه)

فاکتور های مهم در پوزیشین سایز

یکی از مهم ترین فاکتور هایی که در هر معامله ای باید در نظر گرفته شود تعیین ریسک آن است، بسیاری از سرمایه گذاران به دلیل محاسبه نکردن مقدار ریسک معاملات نمی توانند خسارت وارده را جبران کنند و معامله جدیدی تعیین کنند. از همین روی بهتر است در معاملات ارز دیجیتال قانون 1 درصد لحاظ شود، حتی اگر تمام جنبه های معامله خود را سنجیده بودید و استراتژی عالی ای انتخاب کرده بودید نیز باید از قانون 1 درصد استفاده کنید، زیرا کریپتو یک بازار پر نوسان است و هیچ روند دقیق و مشخصی ندارد. بهترین روشی که می توان برای حل این مشکل در نظر گرفت این است که تنها یک درصد از کل مقدار سرمایه تان را به خطر بیندازید. به همین ترتیب در صورت بروز مشکل، حجم بیشتر سرمایه حفظ می شود.

برای مثال اگر شما 500 دلار سرمایه دارید و می خواهید 300 دلار از آن را در معاملات ارزی استفاده کنید، باید مقدار ریسک این معامله را به طوری تنظیم کنید که 1 درصد از 300 دلار را شامل شود. در نتیجه حتی اگر متضرر هم شوید به راحتی می توانید خسارت وارده را جبران کرده و معامله جدیدی تعیین کنید، به این روش تعیین ریسک کل سرمایه می گویند.


فاکتور دومی که حتما باید برای انجام یک معامله صحیح اعمال شود تعیین ریسک معامله است. بدیهی است که تریدر ها توسط کندل ها، چارت قیمتی و ابزار های تحیلیلی بازار را می سنجند و استراتژی معامله خود را تعیین می کنند، حال ممکن است این استراتژی دقیقا آنطور که انتظار می رفت پیش نرود و روند بازار تغییر کند. در این شرایط نقطه ابطال یکی از مهم ترین تحلیل هایی است که تریدر پیش از ورود به معامله باید تعیین کرده باشد، در واقع نقطه ابطال همان جایگاهی است که معامله به سمت ضرر رفته و خسارت به بار می آورد.

به همین دلیل زمانی که یک معامله به نقطه ابطال رسید تریدر معامله را بسته و از ضرر بیشتر جلوگیری می کند. به دلیل اهمیت بالایی که این مفهوم دارد، ابزار های جلوگیری از ضرر خودکار مانند استاپ لاس یا حد ضرر ( Stop Loss ) به وجود آمده اند که معامله گر تعیین می کند چه زمان معامله بسته شود. برای مثال تصور کنید 10 دلار بیت کوین معامله کرده و طبق تحلیل هایی که انجام داده اید نقطه ابطال معامله را بر روی 5 دلار گذاشته اید و از استاپ لاس استفاده کرده اید، در این حالت اگر قیمت بیت کوین تا 5 دلار کاهش یابد معامله به طور خودکار بسته می شود تا از متضرر شدن بیشتر جلوگیری کند.

چگونه پوزیشین سایز را محاسبه کنیم؟

پس از در نظر گرفتن فاکتور های بالا و انجام دادنشان، نوبت به تعیین پوزیشین سایز صحیح است. برای آنکه بتوانیم یک معامله طولانی مدت داشته و در این بین دچار احساسات بازار نشویم باید همه چیز آنقدری دقیق و حساب شده باشد که اگر روند بازار دچار تغییر و تحول شد با اعتماد به نفس معامله خود را بهم نزنیم. برای این کار از فرمول محاسبه پوزیشین سایز استفاده می شود که در زیر شرح داده شده:

« کل سرمایه x ریسک کل سرمایه یا نقطه ابطال»

با توجه به فرمول بالا شما می توانید اندازه دقیق پوزیشین معامله خود را محاسبه کرده و جزئیات مهمی را در معامله خود رعایت کنید. این محاسبه به شما امکان چیدن یک استراتژی محکم را می دهد که حتی در نوسانات بازار نیز محتاطانه عمل کرده و ترید خوبی داشته باشید.

روش معاملاتی اسکالپینگ چیست و آیا برای شما مناسب است؟

اسکالپینگ یکی از روش‌های معامله‌گری برای معتادان آدرنالین و علاقه‌مندان به هیجان است. هدف از اسکالپ کسب سود از حرکات کوچک قیمت است. در واقع سود چشمگیر از هر معامله مدنظر معامله‌گر نیست و سودهای کوچک اما به تعداد زیاد او را راضی خواهد کرد. اگر همه‌چیز در اسکالپینگ درست پیش برود، به‌مرور حساب معاملاتی افراد رشد خواهد کرد. در این روش اغلب از اهرم (Leverage) و تعیین حد ضرر با بازه‌های بسیار کوچک استفاده می‌شود.

آیا فکر می‌کنید که می‌توانید به نمودارهای یک‌دقیقه‌ای خیره شده و بر اساس آن‌ها تصمیم بگیرید؟ و یا پیش از آنکه هر سرمایه‌گذاری به خود آمده و بازار را بررسی کند، وارد معامله‌شده و حتی از آن خارج هم شوید؟ اسکالپینگ ممکن است استراتژی معامله‌گری مناسب برای شما باشد! تنها کافی است تا آن را بهتر شناخته و اساس آن را بشناسید. در ادامه می‌توانید در مورد این شیوه تحلیل بازار بیشتر بدانید.

مقدمه‌ای بر اسکالپینگ

اسکالپینگ معمولاً در استراتژی معاملات کوتاه مدت مورد استفاده قرار می‌گیرد. در واقع اسکالپینگ رایج‌ترین استراتژی ترید روزانه است. این روش شامل در نظر گرفتن بازه‌های زمانی کوچک‌تر، تصمیم‌گیری سریع و لحظه‌ای و انواع متنوعی از ابزارهای تحلیل استراتژی تعیین حجم معامله تکنیکال و تحلیل نمودار است. در نتیجه ، بسیاری از معامله‌گران حرفه‌ای روزانه، بخشی از فعالیت‌های معاملاتی خود را به اسکالپینگ اختصاص می‌دهند.

استراتژی‌های اسکالپینگ در بازارهای مختلف مالی کاربردی است، برای مثال، افراد زیادی از این روش در بازار سهام، معاملات فارکس و رمزارزها استفاده می‌کنند.

اسکالپینگ چیست؟

همان‌طور که گفتیم، اسکالپینگ یک استراتژی معامله‌گری برای کسب سود از حرکات قیمتی نسبتاً کوچک است. معامله‌گران در این روش به دنبال سودهای چشمگیر نیستند. در عوض هدف آن‌ها کسب سودهای کوچک اما با تکرار زیاد معاملات است.

به همین ترتیب، معامله‌گران ممکن است در یک دوره کوتاه، معاملات زیادی را انجام دهند و به دنبال حرکات قیمتی اندک بازار باشند. معامله‌گران در این روش معتقدند که سودهای ناچیز طی زمان کم‌کم جمع‌آوری‌شده و میزان سود در طول این دوره زمانی به مقدار قابل‌توجهی افزایش پیدا می‌کند.

با توجه به اینکه این روش شامل بازه‌های زمانی کوتاه مدت است، اسکالپرها اغلب بر اساس تحلیل تکنیکال معاملات خود را پیش می‌برند. در واقع ازآنجایی‌که رویدادهای بنیادین اغلب طی مدت طولانی‌تری رخ می‌دهد، اسکالپرها به ندرت خود را با تحلیل بنیادین درگیر می‌کنند.

هرچند کماکان موضوعات بنیادین می‌توانند در تصمیم‌گیری یک تریدر تأثیر زیادی داشته باشد. به‌عنوان‌مثال ممکن است سهم یا سکه یک پروژه به خاطر یک رویداد بنیادین یا اخبار مثبت پیرامون آن، ناگهان مورد استقبال قرار بگیرد و حجم معاملاتی و نقدینگی آن حداقل برای مدت کوتاهی افزایش یابد. این درست زمانی است که یک اسکالپر وارد عمل شده و از افزایش نوسانات ایجادشده سود کسب می‌کند.

اسکالپرها به جای انتظار برای تغییرات بزرگ قیمت، از نوسانات هر روزه بازار به نفع خود استفاده می‌کنند. این استراتژی لزوماً برای همه ایده آل نیست. زیرا نیازمند درک عمیق از سازوکار بازار و توان تصمیم‌گیری سریع و تحت‌فشار است.

اسکالپرها چگونه کسب درآمد می‌کنند؟

برای پاسخ به این سؤال ابتدا باید بررسی کرد که کدام عوامل تکنیکال بیشتر مدنظر اسکالپرها است؟ حجم معاملات، پرایس اکشن، خطوط حمایتی و مقاومتی و الگوهای نمودار شمعی، معمولاً برای شناسایی و تنظیم یک معامله مورد استفاده قرار می‌گیرد. برخی از متداول‌ترین اندیکاتورهای تکنیکال مورد استفاده این معامله‌گران، شامل میانگین متحرک (Moving Average)، شاخص مقاومت نسبی (RSI) ، بولینگر باند، VWAP و ابزار اصلاح فیبوناچی است.

بسیاری از اسکالپرها از شاخص‌های پیچیده استفاده کرده و همچنین دفتر سفارش‌ها در زمان واقعی، مشخصات حجم، و تعداد قراردادهای آتی را تجزیه‌وتحلیل می‌کنند. علاوه بر این، اسکالپرها شاخص‌های شخصی‌سازی‌شده خود را ایجاد کرده تا نسبت به بازار برتری پیدا کنند. مانند هر استراتژی معاملاتی دیگر، یافتن یک مزیت منحصربه‌فرد نسبت به بازار، برای موفقیت حیاتی است.

اسکالپینگ عبارت است از یافتن فرصت‌های کوچک در بازار و بهره‌برداری از آن‌ها. معمولاً اسکالپرها در مورد روش‌های معامله‌شان بسیار محافظه‌کارند چرا که اگر عموم از کار آن‌ها سر در بیاورند، روش آن‌ها عملاً سوددهی خود را ازدست‌داده و بدون استفاده می‌شود. برای همین بسیار مهم است که روش و استراتژی منحصربه‌فرد خود را ایجاد و امتحان کنید.

همان‌طور که پیشتر اشاره کردیم ، اسکالپینگ معمولاً در بازه‌های زمانی کوچک‌تر اتفاق می‌افتد. این نمودارها ممکن است نمودار ۱ ساعته ، ۱۵ دقیقه‌ای ، ۵ دقیقه‌ای یا حتی نمودار ۱ دقیقه‌ای باشند. حتی برخی از اسکالپرها بازه‌های زمانی کمتر از یک دقیقه را هم بررسی می‌کنند.

اگرچه در نظر گرفتن چنین بازه‌های زمانی‌ای در حوزه ربات‌های تریدر با فرکانس بالاست و ممکن است از لحاظ توانایی برای یک انسان آن‌قدر هم امکان پذیر به نظر نرسد. در واقع ماشین‌ها می‌توانند به سرعت داده‌های زیادی را پردازش کنند، اما بیشتر انسان‌ها در تحلیل نمودارهای ۱۵ ثانیه‌ای به مشکل برمی‌خورند.

در اینجا موضوع دیگری نیز وجود دارد که حتماً باید در نظر گرفت و آن این است که سیگنال‌ها و سطوح زمانی بزرگ‌تر معمولاً از سیگنال‌های چارچوب زمانی کوچک‌تر قابل‌اطمینان‌ترند. به همین خاطر اکثر اسکالپرها ابتدا ساختار بازار را در بازه بزرگ‌تر موردبررسی قرار می‌دهند. در واقع ابتدا سطوح مهم در چارچوب زمانی بزرگ ترسیم‌شده و سپس با بزرگنمایی و تمرکز بر این نقاط، موقعیت‌های معاملات اسکالپینگ نمایان می‌شوند. این نشان می‌دهد که داشتن یک بازه زمانی بزرگ از ساختار بازار می‌تواند حتی در مورد معاملات کوتاه مدت هم بسیار مفید باشد.

بااین‌حال، استراتژی‌های استراتژی تعیین حجم معامله معاملاتی و سرمایه‌گذاری می‌توانند به طور اساسی میان معامله‌گران مختلف شکل متفاوتی داشته باشند. قوانین سخت‌گیرانه‌ای در مورد اسکالپینگ وجود ندارد، اما دستورالعمل‌هایی هست که می‌توان در هنگام تنظیم قوانین خود، از آن‌ها کمک گرفت.

استراتژی‌های معاملاتی اسکالپینگ

می‌توان معامله‌گران اسکالپر را در دو استراتژی تعیین حجم معامله دسته تقسیم کرد: معامله‌گران اختیاری و معامله‌گران سیستماتیک.

  • معامله‌گران اختیاری همان‌طور که بازار پیش روی آن‌ها قرار دارد تصمیمات معاملات خود را “درجا” می‌گیرند. شرایط موجود تصمیم آن‌ها را مشخص می‌کند و ممکن است حتی قانون خاصی برای زمان وجود یا خروج نداشته باشند. به عبارت دیگر می‌توان گفت که معامله‌گران اختیاری عوامل مختلفی را در نظر گرفته اما قوانین سخت‌گیرانه کمتری را دنبال کنند و بیشتر به شهود و احساس خود اعتماد می‌کنند.
  • معامله‌گران سیستماتیک رویکرد دیگری دارند. آن‌ها یک‌روند و سیستم معاملاتی کاملاً مشخصی را دنبال می‌کنند که اساساً نقاط ورود و خروج را برای آن‌ها ایجاد می‌کند. اگر شرایط خاصی از مجموعه قوانین در معامله صدق کند، آن‌ها وارد آن معامله‌شده و یا از آن خارج می‌شوند. معاملات سیستماتیک به نسبت معاملات اختیاری با اولویت رویکرد داده محور پیش می‌روند. معامله‌گران سیستماتیک کمتر به بینش و شهود خود اعتماد می‌کنند و بیشتر بر اساس داده‌ها و الگوریتم‌ها تصمیم‌گیری می‌کنند.

این طبقه‌بندی در مورد سایر معامله‌گران نیز صدق می‌کند. هرچند وقتی صحبت از استراتژی‌های کوتاه مدت می‌شود، تمایز این دو روش مشخص‌تر است. به‌هرحال، معاملات اختیاری ممکن است در بازه‌های زمانی بالاتر به طور مداوم کارساز نباشند.

برخی از اسکالپرها از استراتژی‌ای به نام ترید محدوده‌ای یا Range Trading استفاده می‌کنند. آن‌ها منتظر می‌مانند تا محدوده قیمتی ایجادشده و سپس در آن محدوده معاملات خود را آغاز کنند. این روش بر این باور استوار است که تا شکسته شدن محدوده، کف محدوده به عنوان حمایت و سقف محدوده به عنوان مقاومت عمل می‌کند. هرچند که به‌هیچ‌عنوان این روش تضمین‌شده نیست اما می‌تواند یک سازوکار موفقیت‌آمیز در اسکالپینگ باشد. البته معامله‌گران حرفه‌ای با تعیین حد ضرر، خود را برای شکستن محدوده آماده می‌کنند.

یکی دیگر از تکنیک‌های اسکالپینگ استفاده از شکاف قیمت پیشنهادی خریدوفروش است. اگر بین بالاترین پیشنهاد و کمترین درخواست تفاوت قابل‌توجهی وجود داشته باشد ، اسکالپرها می‌توانند از این طریق سود کسب کنند. هرچند که این نوع استراتژی برای معاملات الگوریتمی یا معاملات Quantitative مناسب‌تر است. چرا؟ چون انسان‌ها به اندازه ماشین‌ها در یافتن ناکارآمدی‌های کوچک در بازار قابل‌اعتماد نیستند. در نتیجه ، این قسمت به شدت با ربات‌های معامله‌گر اشباع شده است. بنابراین کسانی که می‌خواهند این استراتژی را در پیش بگیرند ، معمولاً باید با الگوریتم‌ها رقابت کنند و رقابت بسیار نابرابر و سختی را در پیش دارند.

اسکالپینگ معمولاً شامل استفاده از اهرم (Leverage) است. از آنجایی که سود موردنظر، درصد نسبتاً کمی را برای معامله‌گر به ارمغان می‌آورد، اسکالپرها با تکیه بر اهرم‌های بزرگ، اندازه موقعیت معاملاتی خود را افزایش می‌دهند. به همین دلیل است که اسکالپرها اغلب از ساختارهای معاملات مارجین، قراردادهای آتی و دیگر انواع محصولات مالی که معاملات اهرمی را ارائه می‌دهند، استفاده می‌کنند. بااین‌حال ، ازآنجایی‌که اسکالپرها قصد دارند از حرکت‌های کوچک‌تر با موقعیت‌های بزرگ‌تر سود ببرند ، باید نسبت به پدیده لغزش یا افت شدید (Slippage) آگاه باشند.

آیا باید از معامله‌گری به سبک اسکالپینگ استفاده کنید؟

پاسخ این سؤال کاملاً به سبک معاملاتی شما بستگی دارد. برخی از معامله‌گران به‌هیچ‌عنوان دوست ندارند در حالی که یک معامله یا سرمایه‌گذاری همچنان باز است و نتیجه نامشخصی دارد، به خواب بروند. بنابراین استراتژی‌های کوتاه مدت را انتخاب می‌کنند. معامله‌گران روزانه و معامله‌گران کوتاه مدت از این جمله افراد هستند.

از طرف دیگر ، معامله‌گران بلندمدت دوست دارند تصمیماتشان بر اساس مدت‌زمان طولانی باشد و هیچ مشکلی با داشتن موقعیتی که ماه‌ها باز و بلاتکلیف باشد، ندارند. آن‌ها ممکن است فقط نقطه ورود، اهداف سود و حد ضرر را تعیین کرده و گه گاه به موقعیت خود سر بزنند. معامله‌گران Swing معمولاً در این گروه قرار می‌گیرند.

بنابراین، اگر می‌خواهید تصمیم بگیرید که آیا از معاملات اسکالپینگ استفاده کنید یا خیر، ابتدا باید سبک معاملاتی مناسب خود را پیدا کنید. همچنین باید یک استراتژی معاملاتی متناسب با شخصیت و میزان ریسک‌پذیری خود پیدا کنید تا بتوانید با اجرای آن به صورت مداوم سود کنید. به طور طبیعی، شما می‌توانید چندین استراتژی را امتحان کنید و ببینید که کدام روش مناسب شما است.

سخن پایانی

با توجه به همه آنچه گفته شد به سادگی می‌توان دریافت که اسکالپینگ بیش از هر چیزی به انضباط، دانش بازار و تصمیم‌گیری سریع نیاز دارد.

آیا اسکالپینگ یک استراتژی مناسب برای شماست؟ اگر مبتدی هستید، می‌توانید بیشتراستراتژی‌های بلندمدت مانند معاملات نوسانی یا Swing را دنبال کنید و یا از روش خرید و نگهداری (Buy and Hold) استفاده کنید. اما اگر دارای تجربه کافی هستید، اسکالپینگ ممکن است برای شما مناسب باشد. هرچند صرف‌نظر از آنچه در بازارهای مالی انجام می‌دهید، همیشه در نظر گرفتن اصول مدیریت ریسک ، مانند استفاده از حد ضرر و بینش درست درباره یک موقعیت، بسیار حائز اهمیت است.

برچسب: حجم معامله

حجم در بازار فارکس به چه معناست؟

در این مقاله سعی داریم تا با دو مفهوم پرکاربرد "حجم" و "لات" آشنا شویم. حجم چیست؟ وقتی که میخواهیم هرچیزی را بخریم، باید حجم آن .

تکنیک های ساده برای تعیین حد ضرر بهتر

روش‌های مختلفی برای تعیین حد ضرر وجود دارد. حد ضرر باید به گونه‌ای تعیین شود که پیش از حرکت بازار فعال نشود. همچنین اندازه .

تکنیک های ساده برای تعیین حد ضرر بهتر

برای شروع فارکس چقدر سرمایه لازم است؟

برای شروع فارکس چقدر سرمایه لازم است؟

یکی از سؤالات رایج معامله گران تازه وارد بازار فارکس میزان سرمایه لازم برای ورود به بازار است. چقدر سرمایه برای شروع کار لازم .

تله ای به نام مارتینگل (Martingale)

استراتژی مارتینگل را حتماً شنیده‌اید. مارتینگل (Martingale) بیشتر شبیه یک سبک مدیریت ریسک است تا استراتژی معاملاتی. در استراتژی مارتینگل شما با تغییر حجم .

تله ای به نام مارتینگل (Martingale)

دسته بندی ها

مقالات محبوب

انواع سبک های مدیریت سرمایه در فارکس(100% کاربردی و رایگان!)

فرمول مدیریت استراتژی تعیین حجم معامله سرمایه(به طور ساده)

7 راه برای اینکه سرمایه تان را از دست ندهید!

4راه کاربردی برای مدیریت ریسک و سرمایه در فارکس

برچسب های محبوب

با توجه به تحریم های انجام شده برای کشورمان، و همینطور قیمت بالای دلار در ایران، تصمیم گرفتیم مسیری را فراهم کنیم تا منابع کسب ثروت در بازارهای مالی، برای همه فراهم شود.در این راستا سرمایه گذاری ای به صورت شخصی در این زمینه صورت گرفت و تلاش میکنیم این منابع به صورت مستمر به روز شده و با قیمت مناسب ارائه شود.



اشتراک گذاری

دیدگاه شما

اولین دیدگاه را شما ارسال نمایید.