آشنایی با اندیکاتور میانگین متحرک در تحلیل تکنیکال
در تحلیل تکنیکال و یا تحلیلهای مالی دیگر آنچه که حائز اهمیت است، تعیین اعتبار تحلیل میباشد. از جمله ابزارهای تکنیکال که در این زمینه به کمک تحلیلگران و معاملهگران میآیند، اندیکاتورها و اسیلاتورها هستند. با استفاده از این ابزارهای کاربردی میتوان زمان طلایی برای ورود و خروج از سهم را تشخیص داد. تحلیلگران با بهکارگیری اندیکاتورها و اسیلاتورها در کنار یکدیگر میتوانند تاییدیههای بسیار قوی نسبت به ورود و خروج از سهام مختلف دریافت نمایند. اما اینکه ترکیب کدام اندیکاتورها و اسیلاتورها با یکدیگر سیگنال قویتری ارائه میدهد، نیازمند آشنایی بیشتر با این ابزارهای تکنیکی میباشد. در تحلیل تکنیکال، تعداد بیشماری اندیکاتور وجود دارد. تا به اینجا برخی از پرکاربردترین اندیکاتورهای تحلیل تکنیکال را معرفی کردهایم. در این مقاله از سری مقالات آموزش بورس در چراغ به سراغ یکی دیگر از این اندیکاتورها به نام اندیکاتور میانگین متحرک در تحلیل تکنیکال رفتهایم و به بررسی آن خواهیم پرداخت.
اندیکاتور میانگین متحرک در تحلیل تکنیکال چیست؟
اندیکاتور میانگین متحرک (MA) که مخفف عبارت Moving Average میباشد، از محبوبترین اندیکاتورهای تحلیل تکنیکال به شمار میآید و توسط بسیاری از تحلیلگران مورد استفاده قرار میگیرد. این اندیکاتورها بر خلاف اندیکاتورهایی همچون RSI و MFI از نوع leading یا اصطلاحاً پیشرو (اندیکاتورهایی که قیمت یک دارایی را در آینده پیشبینی میکنند) نیستند. در واقع، یک اندیکاتور میانگین متحرک در تحلیل تکنیکال برای تشخیص نحوه استفاده از نوسانگرها روند سهم مورد استفاده قرار میگیرد و رفتار یک دارایی را در حال و گذشته تحلیل مینماید. بنابراین این اندیکاتور را میتوان یک اندیکاتور پیرو یا تاخیری (Lagging Or Trend) دانست که نوسانات بازار را به یک خط صاف و ملایم تبدیل میکند. از طرفی، MAها در یک بازهی زمانی مشخص از اعداد نوسان نمیکنند. به همین دلیل جزء دستهی اسیلاتورها یا نوسانگرها نیز به شمار نمیآیند. این اندیکاتور بهعنوان یکی از پرکاربردترین اندیکاتورها، مبنای کار بسیاری از اندیکاتورهای دیگر مانند MACD میباشد.
انواع مختلف اندیکاتور میانگین متحرک در تحلیل تکنیکال
انواع مختلفی از اندیکاتور میانگین متحرک در تحلیل تکنیکال وجود دارد که تریدرها نه تنها در معاملات روزانه و معاملات نوسانی، بلکه در مجموعه معاملات طولانی مدت خود نیز از آنها استفاده مینمایند. در ادامهی این بخش راجع به انواع مختلف میانگینهای متحرک و نحوهی محاسبهی هر یک از آنها صحبت خواهیم کرد.
۱. میانگین متحرک ساده (SMA)
میانگین متحرک ساده (SMA)
میانگین متحرک ساده (SMA) که به آن میانگین متحرک حسابی نیز گفته میشود، یکی از انواع اندیکاتور میانگین متحرک در تحلیل تکنیکال میباشد که اساس آن محاسبهی میانگین معمولی ریاضی میباشد. در واقع این دسته از میانگینهای متحرک، قیمتها را در یک بازهی زمانی خاص، دریافت کرده و میانگین آنها را ارائه میدهند. اندیکاتور SMA، پس از محاسبهی میانگینها، آنها را به یک نقطه تبدیل میکند. سپس از اتصال این نقاط به هم یک خط روند در اندیکاتور تشکیل خواهد شد. به این ترتیب، اندیکاتور میانگین متحرک ساده، به تحلیلگران کمک میکند تا درک درستی از روندهای قیمتی داشته باشند و بتوانند تشخیص دهند که بازار حرکت رو به بالا یا صعودی دارد و یا حرکت رو به پایین و نزولی. دقت داشته باشید که برخی از تریدرها معتقدند که در SMA، تغییرات اخیر قیمت از اهمیت بیشتری برخوردار است و این اهمیت باید در محاسبات اندیکاتور لحاظ شود.
نحوه محاسبه میانگین متحرک ساده:
برای محاسبه این نوع از اندیکاتور میانگین متحرک در تحلیل تکنیکال کافی است تا مجموع قیمتها در طول دورهی مورد نظر را تقسیم بر تعداد دورهها نمایید. برای مثال فرض کنید که شما یک دورهی ۹ روزه را انتخاب کردید. برای محاسبهی SMA تنها باید ۹ کندل به عقب بروید و قیمتهای پایانی ۹ روز اخیر را با هم جمع کنید و حاصل را بر ۹ تقسیم نمایید. فرمول محاسبهی میانگین متحرک ساده به صورت زیر میباشد:
A = n میانگین دورهی
n = تعداد دورههای زمانی
نکته: بازههای زمانی مرسوم در این نوع اندیکاتور میانگین متحرک در تحلیل تکنیکال ۱۲، ۲۶ و ۵۲ روز است که نماد کوتاهمدت، میانمدت و بلندمدت هستند.
۲. میانگین متحرک وزنی (WMA)
میانگین متحرک وزنی (WMA)
اندیکاتور WMA یک نوع دیگر از اندیکاتور میانگین متحرک در تحلیل تکنیکال به شمار میآید که از سوی تحلیلگران کمتر مورد استفاده قرار میگیرد. تفاوت میانگین متحرک وزنی با SMA در این است که این اندیکاتور، حساسیت بیشتری نسبت به تغییرات اخیر قیمت نشان میدهد. برای مثال فرض کنید که یک بازهی زمانی ۲۶ روزه را برای محاسبهی میانگین انتخاب کردهاید. در WMA قیمتهایی که در روز ۲۶ام ثبت میشوند، نسبت به قیمتهای روز اول از وزن بیشتری برخوردار هستند. مانند MA ساده، در WMA نیز با پایان روز ۲۶ام و شروع روز ۲۷ام، اطلاعات روز اول حذف شده و دادههای مربوط به روز جدید اضافه میشوند.
نحوه محاسبه میانگین متحرک وزنی:
فرمول محاسبهی اندیکاتور میانگین متحرک وزنی به صورت زیر است:
- P1 = قیمت روز آخر (جدیدترین قیمت که تاثیر آن در جواب بیش از همه میباشد).
- P2 = قیمت روز ماقبل آخر (تاثیر این قیمت در جواب نهایی از P1 کمتر و از بقیه بیشتر است).
- P3 = قیمت روز قبل از P2 (تاثیر این قیمت در جواب از P1 و P2 کمتر و از بقیه بیشتر است).
- n = بازهی زمانی (Time Period)
۳. میانگین متحرک نمایی (EMA)
میانگین متحرک نمایی (EMA)
میانگین متحرک نمایی (EMA)، نوع دیگری از اندیکاتور میانگین متحرک در تحلیل تکنیکال میباشد که بسیار شبیه به WMA است. در واقع، این اندیکاتور نوعی از WMAها محسوب میشود. تنها با این تفاوت که در EMA دادههای قدیمی حذف نمیشوند. بلکه به مرور زمان از ارزش آنها کاسته خواهد شد. تا جایی که به نزدیک صفر تمایل پیدا کند. میانگینهای متحرک نمایی و وزنی نسبت به SMAها با مشکل تاخیر کمتری مواجه هستند. در حقیقت، میانگینهای متحرک نمایی در قیمت و موقعیتهای برگشتی، خیلی بهتر و سریعتر از میانگینهای متحرک ساده عمل میکنند. لذا سهامدارانی که تمرکزشان روی سرمایهگذاریهای کوتاهمدت میباشد، ترجیح میدهند تا از این میانگین استفاده کنند. اما از آنجایی که میانگینهای متحرک ساده، همهی قیمتها را در بر میگیرند، برای تشخیص سطوح مقاومت و حمایت مناسبتر هستند.
نحوه محاسبه میانگین متحرک نمایی:
محاسبهی این اندیکاتور میانگین متحرک در تحلیل تکنیکال از سه مرحله تشکیل میشود:
- گام اول: محاسبهی SMA
- گام دوم: محاسبهی ضریب هموارسازی؛ ۲÷ (۱ + بازه زمانی انتخاب شده)
- گام سوم: محاسبه EMA از طریق فرمول زیر:
EMA (روز گذشته) + (ضریب × (EMA (روز گذشته) – قیمت بسته شدن))
۴. میانگین متحرک هال (HMA)
میانگین متحرک هال (HMA)
میانگین متحرک هال نوعی از اندیکاتور میانگین متحرک در تحلیل تکنیکال است که نامگذاری آن از روی نام توسعه دهندهی آن یعنی (Alan Hall) در سال ۲۰۰۵ انجام شده است. هدف اصلی این اندیکاتور به حداقل رساندن تاخیری میباشد که اندیکاتورهای MA در نمایش تغییرات قیمت از آن رنج میبرند. میانگین متحرک هال، در فرمول خود از میانگین متحرک وزنی استفاده میکند. همچنین این اندیکاتور مانند WMA، EMA نیز تمرکز بیشتری برروی قیمتهای جدیدتر دارد.
نحوه محاسبه میانگین متحرک هال:
برای محاسبهی اندیکاتور میانگین متحرک در تحلیل تکنیکال ابتدا باید دو MA وزنی مختلف را محاسبه کنید. یکی از این WMAها با یک بازه زمانی مشخص (بازه فرضی n) و دیگری با نصف این بازه زمانی (بازه n/2) محاسبه میشوند. برای درک بهتر این موضوع، بازه زمانی ۳۶ روزه را در نظر بگیرید:
گام اول: محاسبهی (WMA (n/2؛ WMA بازه ۸ روزه را محاسبه کنید.
گام دوم: WMA بازهی زمانی کامل را محاسبه و آن را از نتیجه مرحلهی ۱ کسر کنیم.
گام سوم: در این مرحله باید از مربع بازهی زمانی مورد نظر استفاده کرد. بنابراین در مثال فعلی عدد مورد ما برابر با ۶ است؛ ۶ = ۳۶ √
گام چهارم: در مرحلهی نهایی باید WMA شش روزه را برای نتیجهای که در مرحله ۲ بهدست آوردید محاسبه نمایید. این نتیجه، همان HMA نهایی شماست.
👈🎞 این دوره آموزشی میتواند برای شما مفید باشد:
دوره آموزشی تحلیل تکنیکال مقدماتی شامل آشنایی با اندیکاتورها، خطوط روند، حمایت و مقاومت و …
نحوه استفاده از اندیکاتور میانگین متحرک در تحلیل تکنیکال
برای استفاده از اندیکاتور میانگین متحرک در تحلیل تکنیکال ابتدا باید وارد نرم افزار معاملاتی خود شده و سپس از قسمت جستجوی نماد در بالای صفحه، نام نماد مورد نظرتان را جست و جو کنید. سپس در قسمت اندیکاتورها، نام اندیکاتور MA را وارد کرده و با کلیک بر روی آن، این اندیکاتور را به پایین صفحه اضافه نمایید. از قسمت Input میتوانید دورهی زمانی اندیکاتور را تغییر دهید و در قسمت Style هم میتوانید رنگ و ضخامت خطوط اندیکاتور را تغییر دهید.
سیگنالگیری با استفاده از اندیکاتور میانگین متحرک (MA)
سیگنالگیری با استفاده از اندیکاتور میانگین متحرک (MA)
همانطور که گفتیم اندیکاتور میانگین متحرک در تحلیل تکنیکال نمایانگر یک خط روند میباشد. چنانچه خط بزرگ در این اندیکاتور منفی باشد، یک روند نزولی را نشان میدهد. اما اگر این خط با شیب مثبت رو به بالا در حرکت باشد، یک روند صعودی را نشان میدهد. اما نحوهی سیگنالگیری در این اندیکاتور به چه صورت است؟ بهصورت کلی تقاطع کندلها با خطوط نمایانگر یک سیگنال خرید یا فروش میباشد. برای مثال کندل بزرگ سبزرنگ اگر با قدرت خط اندیکاتور MA را بشکند، نشان از یک سیگنال خرید قدرتمند میباشد. همچنین اگر کندل بزرگ قرمز رنگ با قدرت خط اندیکاتور را بشکند، بهعنوان یک سیگنال فروش قوی میباشد.
اما یک روش بهتر هم هست…
روش محبوبتر سیگنالگیری در اندیکاتور میانگین متحرک در تحلیل تکنیکال را Cross یا قطع اندیکاتور مینامند. در این روش چند اندیکاتور MAبا بازهی زمانی مختلف (۱۲، ۲۶ و ۵۲) را وارد چارت مینمایند. زمانی که خط اندیکاتور در کوتاهمدت (۱۲)، خطوط میانمدت (۲۶) و بلندمدت (۵۲) را رو به بالا بشکند، یک سیگنال خرید قوی خواهیم نحوه استفاده از نوسانگرها داشت. برعکس این قضیه نیز صادق است یعنی زمانی که خط اندیکاتور در کوتاهمدت، خطوط میانمدتو بلندمدت را رو به پایین بشکند، یک سیگنال فروش قوی خواهیم داشت.
سخن آخر
در این مقاله از سایت آموزش چراغ راجع به اندیکاتور میانگین متحرک در تحلیل تکنیکال (MA) صحبت کردیم و انواع آن را نیز معرفی کردیم. به یاد داشته باشید که شما میتوانید از این اندیکاتور محبوب در کنار دیگر اندیکاتورهای تکنیکال استفاده نمایید و سیگنالهای خوبی را برای خرید و فروش به موقع سهم دریافت نمایید. چراغ ، به عنوان پلتفرم آموزش و کاریابی در تلاش است تا با ارائهی نکات و دورههای کاربردی در زمینهی آموزش بورس، از شما یک سرمایهگذار موفق و حرفهای بسازد.
آموزش اسیلاتور استوکاستیک stochastic و سیگنال گیری از آن
آموزش اسیلاتور استوکاستیک stochastic و سیگنال گیری از آن را آموزش خواهید دید .
این اسیلاتور توسط فردی بنام جورج لین که در سال 1950 زندگی میکرده ابداع شده ورودی های این اسیلاتور کمی با سایر ابزارها متفاوت هست چرا که ورودی های آن از حجم معاملات و قیمت سهم پیروی نمیکند لذا فرمول نویسی آن صرفا بر اساس سرعت و جهت حرکت روند میباشد و برای عزیزانی که بیشتر در ادامه روند ها وارد معامله میشوند میتواند کمک خوبی انجام دهد .
استوکاستیک stochastic به چه معناست
به معنی نوسانگر است و مانند یک دما سنج مدام در چارت بالا و پایین میرود ، استوکاستیک زیر مجموعه اندیکاتورها میباشد ، با استفاده از این ابزار تقریبا در هر تایمی میتوانید سرعت روند بازار را تشخیص دهیم .
این اسیلاتور در بین محدوده های 20 تا 80 در حال نوسان میباشد که به محدوده های اشباع خرید و اشباع فروش معروف هستند ، هر زمان نمودارهای stochastic به خط 20 رسیدند بازار دچار اشباع فروش شده و هر زمان نمودار به خط 80 رسید نشانگر اشباع خرید در آن بازار است.
دستی به تنظیمات پیشفرض اسیلاتور نزنید چرا که عدد های آن تقریبا بهینه هستند ، شاید کمی دیر سیگنال بدهند ولی به طبع سیگنال هایی مطمئن تری خواهند داد.
برای فعال سازی این اندیکاتور در متاتریدر مطابق تصویر زیر عمل کنید .
(insert >> indicators >>Oscillator >> Oscillator stochastic)
اجزای تشکیل دهنده اسیلاتور استوکاستیک
اگر سری به تنظیمات این ابزار بیاندازید ، k% اصلی ترین جز این ابزار است و همانطور که مشاهده میکنید طبق درصد محاسبه میشود و بین محدوده های 0 تا 100 نوسان میکند که در بالا گفتیم اصلی ترین محدوده ها جهت گرفتن سیگنال 20 و 80 هستند.
d% وظیفه دارد میانگین دوره را بر روی k% محاسبه کند که در ادامه مقاله بصورت واضح نحوه استفاده از نوسانگرها تر در این مورد توضیح خواهیم داد.
جز سوم که slow نام دارد آهستگی بدنه نوسانگر را تنظیم میکند.
نمای تنطیمات در نرم افزار متاتریدر
تشخیص واگرایی در اندیکاتور استوکاستیک
در مقاله ای مجزا بصورت کامل در مورد آموزش واگرایی ها در تحلیل تکنیکال صحبت کردیم همچنین به مورد تشخیص واگرایی در چارت کامل پرداخته شد لذا توضیحاتی در مورد واگرایی نمیدهیم صرفا توجه داشته باشید که استوکاستیک هم اسیلاتور مناسبی برای پیدا کردن واگرایی ها در چارت میباشد در تصویر زیر مشاهده میکنید در قیمت نمودار کفی که ایجاد شده کوتاه تر از کف قبلی خودش است در صورتی که در استوکاستیک کف ایجاد شده بالاتر از کف قبلی هست ، طبیعتا در اینجور موقعیت ها میتوانیم معاملاتی با ریسک پایین برای خودمان باز کنیم ولی باید از الگوها یا ابزارهای دیگر هم جهت تاییدیه استفاده ببریم.
چگونه از استوکاستیک سیگنال دریافت کنیم.
در بروکرهای مختلف باینری آپشن و فارکس مانند آلپاری و… ممکن هست رنگ خطوط اسیلاتور متفاوت باشد لذا از نام های خطوط جهت مثال استفاده میکنم.
هنگامی که مشاهده کردید خط k به سمت بالا خط d را قطع کرد سیگنال خرید گرفته و بلعکس آن زمانی که خط k به سمت پایین خط d را شکست سیگنال فروش خواهیم گرفت که در این بین باید نکاتی را هم برای اعتبار سنجی این سیگنال ها در نظر داشت .
شیب خط k بسیار اهمیت دارد هر چه شیب خط بیشتر باشد تغییر روند با سرعت بیشتری رخ خواهد داد (قدرت روند زیاد است) ، نکته بعدی که بسیار باید مورد توجه قرار دهید این هست که شما در مواقعی مشاهده میکنید استوکاستیک به مدت طولانی کف های متعددی را ثبت میکند و حرکت رو به صعودی از خود نشان نمیدهد در این جور موقعیت ها باید بسیار گوش به زنگ باشید چرا که بازار خودش را آماده کرده است برای یک روند صعودی بسیار قدرتمند که به محض شروع تغییر روند میتوانید معامله ای کم ریسک با توجه به تاییدیه هایی نظیر کندل استیک ها، خطوط روند و… داشته باشید.
اکثر تریدرها سعی میکنند در استراتژی خود از این اسیلاتور استفاده کرده تا بتوانند سرعت روند حال حاضر را محاسبه کنند به هیچ عنوان از یک اندیکاتور برای وارد شدن به معامله استفاده نکنید پیشنهاد میشود از بخش تحلیل تکنیکال سایت بازدید کنید و از آموزش های رایگان آن بهره ببرید ، تسلط بر تحلیلها یکی از برگ های برنده شما در این کسبوکار میباشد.
پیشنهاد میشود عضو کانال تلگرامی سایت ما شوید تا از تحلیلهای روزانه جفت ارز ها بهره مند شوید.
نحوه استفاده از نوسانگرها
تکنولوژی نرمافزاری بورس اوراق بهادار
چارت قیمتی سهام، طلا، آتی، نقدی، شاخصها
توسط متاتریدر با نام پایلوت رسا
- صفحه اصلی
- آموزش
- تحلیل فنی
- سرفصل تحلیل فنی ١
- سرفصل تحلیل فنی ٢
- سرفصل تحلیل بنیادی ١
- سرفصل تحلیل بنیادی ٢
- سرفصل مهندسی زمان_قیمت
- کارگاه آموزشی زمان_قیمت
- سرفصل الگوی جامع هارمونیک
- کارگاه آموزشی الگوی جامع
- سرفصل سرمایهگذاری ١
- سرفصل سرمایهگذاری ٢
- سرفصل مدیریت تحلیلی
- کارگاه آموزش عمومی و تخصصی حضوری
- کارگاه های آموزش برخط (آنلاین)
- ثبت نام پایلوت رسا
- ورود به کنترل پانل کاربری
- فراموشی یا تغییر رمز عبور
- نام نویسی کلاسهای آموزشی
- لینک عضویت در ربات تلگرامی رسا
- سوالات متداول
سرفصل دوره آموزش تحلیل تکنیکال (فنی) ٢ "پیشرفته"
Technical Analysis in Financial (Advanced)
- فصل اول: اندیکاتورها و تحلیل زمانی Indicators and Time Analysis
معرفی انواع نشانگرهای آماری
آشنایی با اسیلاتور شاخص توان نسبی Relative Strength Indexآشنایی با سیکلهای زمانی
الف- نسبی
ب - مطلقکاربرد کالیبریت یا دقیق سازی (محاسبات خطای زمانی)
- فصل دوم: انحراف معیار و کالیبراسیون اندیکاتورها (باندهای بولینگر)
آشنایی با انواع پراکندگی
میانگین متحرک Moving Average
باندهای بولینگر Bollinger Bands
کاربرد معادلات دیفرانسیل بر روی اسیلاتورها (آشنایی)
آشنایی با اسیلاتور Bulls-Bears و کاربرد آن
کالیبراسیون اسیلاتور بولز/بیرز با استفاده از باندهای بولینگر
- فصل سوم: کالیبراسیون و دقیق سازی Bollinger Bands- Stochastic Oscillator – RSI– MACD
باندهای بولینگر و الگوهای معاملاتی
بازنگری به همگرایی و واگرایی میانگین متحرک MACD
کاربرد MACD
واگرایی Divergence
گذار از خط میانی
مزایا و معایب MACD
شاخص توان نسبی و کالیبریت آماری RSIنوسانگر اتفاقی Stochastic Oscillator
انواع نوسانگر اتفاقی Slow - Fast - Full
کاربرد نوسانگر اتفاقینوسانگر اتفاقی و ترکیب آن با شاخص توان نسبی
حجم معاملات Volume
شاخص جریان پول Money Flow Index
حجم متوازن On Balance Volume
شاخص تجمع / توزیع Accumulation / Distribution Line
- فصل پنجم : آشنایی با اسیلاتورها و کالیبراسیون آنها CCI -Momentum-ATR - ADX
شاخص کانال کالا (Commodity Channel Index (ADX
علامتهای سطح خرید و فروش افراطیمیانگین متحرک نمایی EMA چیست
میانگین متحرک نمایی EMA نوعی میانگین متحرک MA است که وزن و اهمیت بیشتری به جدیدترین داده ها می دهد.
میانگین متحرک نمایی EMA نوعی میانگین متحرک MA است که وزن و اهمیت بیشتری به جدیدترین داده ها می دهد. میانگین متحرک نمایی به عنوان میانگین متحرک وزنی نمایی شناخته می شود . میانگین متحرک وزنی نمایی در مقایسه با میانگین متحرک ساده SMA که وزن برابری به همه ی مشاهدات در دوره ی زمانی می دهد نسبت به تغییرات قیمت جدید واکنش قابل توجه تری نشان می دهد.
محاسبه ی EMA
برای محاسبه ی EMA در مرحله ی اول باید میانگین متحرک ساده SMAرا در طی یک بازه ی زمانی خاص محاسبه کنید . محاسبه ی SMAساده است : SMAاز طریق جمع قیمت نهایی سهام در بازه ی زمانی مورد نظر تقسیم بر همان تعداد بازه ی زمانی به دست می آید . به عنوان مثال حاصل یک SMA 20 روزه تنها از طریق جمع قیمت های نهایی در 20 روز معاملاتی گذشته و تقسیم آن بر 20 به دست می آید . در مرحله ی بعد باید ضریب افزاینده برای وزن دهی EMAکه معمولا از طریق این فرمول به دست می آید را محاسبه کنید : 1+ بازه ی زمانی مشخص شده ÷ 2
بنابراین ضریب افزاینده ی یک میانگین متحرک 20 روزه 0.0952= 1+20 ÷2 خواهد بود . در مرحله ی آخر برای محاسبه ی EMAفعلی ، از فرمول زیر استفاده می شود :
EMA روز قبل + ضریب افزاینده × [ ( EMAروز قبل – قیمت نهایی ) ]
EMA به قیمت های جدید اهمیت بیشتری می دهد در حالی که SMA به تمام مقادیر اهمیت برابری می دهد . اهمیت داده شده به جدیدترین قیمت برای EMAبا بازه ی زمانی کوتاه تر نسبت به EMAبا بازه ی زمانی طولانی تر بیشتر است . به عنوان مثال برای EMAبا بازه ی زمانی 10 ضریب افزاینده ی 18.8 درصد به جدیدترین داده های قیمت اعمال می شود در حالی که برای EMAبا بازه ی زمانی 20 ضریب افزاینده ی 9.52 به کار می رود . هم چنین در EMAاز طریق استفاده از قیمت باز ، بالا ، پایین یا متوسط به جای قیمت نهایی تغییراتی به وجود می آید .
میانگین متحرک نمایی به شما چه می گوید؟
میانگین های متحرک نمایی 12و 26 روزه معمولا متداول ترین میانگین های قیمت گذاری و تجزیه و تحلیل شده ی کوتاه مدت هستند . میانگین های متحرک نمایی 12 و 26 روزه به منظور ایجاد شاخص هایی چون میانگین متحرک همگرایی واگرایی MACDو نوسانگر درصد قیمت PPOبه کار می روند . به طور کلی EMAهای 50 و 200 روزه برای نشان دادن روندهای طولانی مدت استفاده می شوند . وقتی قیمت سهام از میانگین متحرک 200 روزه ی خود عبور می کند نشان می دهد که یک وارونگی رخ داده است . اگر معامله گرانی که از تجزیه و تحلیل های تکنیکال استفاده می کنند از آن به طرز صحیحی استفاده کنند به میانگین متحرک سودمند و پرمایه ای ( شفافی ) دست می یابند . اما در صورتی که از آن ها به صورت نامناسب و بد تفسیر شده استفاده کنند باعث ویرانگری می شوند . تمامی میانگین های متحرکی که معمولا در تحلیل های تکنیکال مورد استفاده قرار میگیرند ، شاخص های تاخیری ( عقب مانده ) هستند . در نتیجه ، نتیجه حاصل از اعمال میانگین متحرک به نمودار بازار باید حرکت بازار را تایید و یا قدرت آن را نشان دهد . اغلب اوقات ، با گذشت زمان ، خط شاخص میانگین متحرک تغییر کرده است تا حرکت قابل توجهی را در بازار نشان دهد . نقطه ی مطلوب ورود به بازار قبلا تصویب شده . EMA برای کاهش این معضل تا حدودی کمک می کند . از آن جا که محاسبه ی EMAتوجه بیشتری به آخرین داده ها دارد عملکرد قیمت را قاطعانه تر دنبال می کند و بنابراین سریع تر واکنش نشان می دهد . این عمل زمانی مطلوب است که از EMAبه منظور استنتاج سیگنال ورودی تجارت استفاده می شود.
تفاوت بین EMAو SMA
تفاوت عمده ی بین میانگین متحرک نمایی و میانگین متحرک ساده حساسیتی است که هر یک نسبت به تغییرات داده های استفاده شده در محاسبه ی خود نشان می دهند . به طور خاص EMAتوجه بیشتری به قیمت های جدید نشان می دهد در حالی که SMAبه تمامی مقادیر واکنش یکسانی نشان می دهد . هر دو میانگین مشابه هم هستند زیرا هر دو میانگین با روشی مشابه تفسیر می شوند و هردو معمولا توسط معامله گران مورد استفاده قرار می گیرند تا نوسانات قیمت را یکنواخت کنند . از آنجا که EMAها توجه بیشتری به داده های جدید نسبت به داده های قدیمی دارند در مقایسه با SMAها واکنش بیشتری نسبت آخرین تغییرات قیمت نشان می دهند و این باعث می شود که واکنش EMAها به موقع تر باشد و این علت ها نشان می دهد که چرا EMAمیانگین ترجیحی در بین بسیاری از معامله گران است.
اسیلاتور چیست و چه تفاوتی با اندیکاتور دارد؟
سادگی فهم قواعد تحلیل نموداری و دسترسی آسان به دادههای قیمتی بازارهای مالی سبب شده است، که بخش عمدهای از معاملهگران برای تحلیل بازار و اتخاذ تصمیمات معاملاتی به تحلیل تکنیکال روی آورند. در میان ابزار تحلیل نموداری، اندیکاتورها به دلیل سهولت کاربری، زیبایی بصری و امکان تحلیل سریع نمودار، از محبوبیت و اهمیت ویژهای برخوردارند. در واقع زمانی که روش تحلیل یا استراتژی معاملاتی بسیاری از معاملهگران بازار سهام، طلا، ارز یا حتی کالا را بررسی کنیم، در اغلب اوقات ردپای اندیکاتورها را مشاهده خواهیم نمود. در این مطلب قصد داریم، تا ضمن آشنایی با یکی از مهمترین انواع اندیکاتورها تحت عنوان «اسیلاتور»، به شرح کاربردها و تفاوتهای آن با سایر اندیکاتورها بپردازیم.
اسیلاتور یا نوسان ساز چیست؟
تمرکز ما در این مطلب روی دومین گروه از اندیکاتورها یعنی اسیلاتور است، که در میان تحلیلگران تکنیکال ایرانی با نامهای نوسان ساز یا نوسانگر نیز شناخته میشود. اسیلاتور یک ابزار تحلیل فنی است؛ که از قرار گرفتن یک یا چند شاخص نموداری (حاصل فرمولاسیون دادههای قیمتی) در یک محدوده نوسانی دارای حد بالایی و پایینی مشخص تشکیل شده و با بررسی نوسانات شاخصهای مذکور، شرایط هیجانی بازار و مومنتوم قیمت را ارزیابی نموده و نتیجه نهایی را در قالب یک عدد یا نشانه نموداری در اختیار معاملهگر قرار میدهد. اسیلاتورها معمولاً به دو شیوه تقاطع با خط مرکزی یا نوسان بین سطوح مرزی (نواحی اشباع خرید و فروش) مورد استفاده قرار میگیرند. در نظر داشته باشید؛ که این ابزار برای معاملهگران با افق زمانی سرمایهگذاری کوتاهمدت و در مواقع بازار خنثی (فاقد روند مشخص)، عملکرد مناسبتری دارد.
اندیکاتور چیست؟
اندیکاتور یک تابع ریاضی است، که دادههای قیمت و حجم معاملات یک دارایی (سهام، ارز، طلا، کالا و شاخص) را بر اساس فرمولهای مشخصی پردازش کرده و خروجی این محاسبات را در قالب اشکال گرافیکی نموداری نمایش میدهد. اندیکاتور نیز مشابه سایر ابزارهای تحلیل تکنیکال از اطلاعات گذشته قیمتی استفاده نموده و دادههای پایه محاسباتی آن شامل قیمت بازشدن (Open)، بیشترین (High)، کمترین (Low)، بسته شدن (Close) و حجم معاملات (روزانه یا هر تایمفریم دیگر) است. این ابزار معمولاً به منظور تعیین روند بازار، قدرت حرکات قیمت و دریافت سیگنالهای معاملاتی بهکار میروند. اندیکاتورهای تکنیکالی بر اساس ماهیت و نحوه کاربرد به سه دسته اصلی روندیاب، اسیلاتور (نوسان ساز) و حجمی تقسیم میشوند. در کنار این تقسیمبندی، دسته کوچک دیگری از اندیکاتورها به نام بیل ویلیام وجود دارند. اندیکاتورهای موجود در این گروه همگی متعلق به جناب ویلیام (یکی از برترین معاملهگران بازار مالی) بوده و بر اساس فلسفه سرمایهگذاری ایشان تدوین شدهاند.
اندیکاتور با اسیلاتور چه تفاوتی دارد؟
همانطور که در ابتدای مطلب نیز نحوه استفاده از نوسانگرها بدان اشاره نمودیم، اسیلاتور نوعی اندیکاتور بوده و نسبت به آن متفاوت است؛ اما برخی از معاملهگران به اشتباه اندیکاتور و اسیلاتور را دارای یک ماهیت مشابه تصور نموده و تفاوتی میان آنها قائل نیستند. در این بخش سه ویژگی منحصربهفرد اسیلاتورها را ذکر میکنیم:
۱- نواحی اشباع خرید و فروش
در اغلب اسیلاتورها دو ناحیه بالایی و پایینی محدوده نوسانی به عنوان نواحی اشباع خرید و فروش درنظر گرفته میشوند. اشباع خرید یا فروش در قالب کلمه به معنی بیش از حد گران یا ارزان بودن یک دارایی طی یک دوره زمانی بوده و بر اساس شرایط نمودار قیمت، نشاندهنده یک دوره حرکات روندی شدید (احتمالاً هیجانی) و بدون اصلاح است؛ که بازگشت قیمت در این نواحی محتمل میباشد.
۲- نحوه قرار گرفتن در نمودار قیمت
اندیکاتورها معمولاً در پسزمینه نمودار قیمت قرار میگیرند. این درحالی است، که اسیلاتورها در یک پنجره جداگانه در بخش پایینی نمودار نمایش داده میشوند. در واقع اگر اندیکاتورهایی نظیر میانگین متحرک یا پارابولیک سار را بررسی کنید؛ این ابزار روی خود نمودار قرار گرفته و مواردی نظیر استوکاستیک، در یک پنجره منفرد نموداری جای میگیرند.
۳- واگرایی
یکی از معتبرترین سیگنالهای معاملاتی در تحلیل تکنیکال، واگرایی قیمت و اندیکاتور است. حتی برخی معاملهگران از این ساختار نموداری به عنوان یک استراتژی معاملاتی کامل استفاده میکنند. به بیان ساده واگرایی به شرایطی گفته میشود، که قیمت و اندیکاتور سیگنالهای متناقض صادر کنند. شرایط تشکیل واگرایی به گونهای است، که صرفاً به واسطه مقایسه قیمت و اسیلاتورهایی نظیر مکدی، استوکاستیک و RSI قابل تشخیص میباشد.
متداول ترین اسیلاتورها
انواع مختلفی از اسیلاتورهای مرسوم به صورت پیشفرض در پلتفرمهای تحلیلی نظیر متاتریدر قرار داده شده و فرآیند طراحی اسیلاتورهای جدید توسط علاقهمندان و پژوهشگران معاملهگری نیز همچنان ادامه دارد. مکدی، استوکاستیک و RSI، تقریباً پرکاربردترین اسیلاتورهای تکنیکالی در میان معاملهگران بازارهای مالی هستند. در ادامه مقاله و پیش از نتیجهگیری پایانی، هر کدام از این ابزار تحلیل فنی را به صورت مختصر معرفی خواهیم نمود.
۱- مکدی (MACD)
مکدی یا میانگین متحرک همگرایی واگرایی (Moving Average Convergence Divergence)، از خانواده اسیلاتورها و با قابلیت شناسایی مومنتوم و جهت روند بازار میباشد. این اندیکاتور از سه بخش اساسی خط مکدی (تفاوت بین میانگینهای متحرک نمایی ۱۲ و ۲۶)، خط سیگنال (میانگین نمایی خط مکدی با دوره ۹) و هیستوگرام (تفاوت خط سیگنال و مکدی) تشکیل شده است.
۲- استوکاستیک (Stochastic)
این اسیلاتور که توسط یکی از مشهورترین تحلیلگران تکنیکال قرن نوزدهم میلادی به نام گئورگ لین طراحی شده است، دارای دو خط K% و D% بوده و بهترین عملکرد آن در بازار خنثی یا تشخیص نقاط بازگشت روند در جریان حرکات اصلاحی بازار میباشد. محاسبات استوکاستیک بر پایه مقایسه قیمت بسته شدن نسبت به سقف و کفهای قیمتی اخیر است. این اندیکاتور بین دو سطح ۰ و ۱۰۰ نوسان کرده و نواحی اشباع فروش (۰ تا ۲۰) و خرید (۸۰ تا ۱۰۰) مشخصی دارد.
۳- اندیکاتور RSI
کاربرد اصلی شاخص قدرت نسبی (Relative Strength Index) در تشخیص جهت، قدرت روند و تعیین نقاط بازگشتی بازار است. این اندیکاتور همواره یکی از قدرتمندترین اسیلاتورهای تکنیکالی بوده و مورد توجه بسیاری از معاملهگران میباشد. RSI نیز مشابه استوکاستیک در یک بازه ۰ تا ۱۰۰ نوسان نموده و دارای دو ناحیه اشباع خرید (۷۰ تا ۱۰۰) و فروش (۰ تا ۳۰) است.
اندیکاتور (روندی و حجمی) یا اسیلاتور؟!
ذهن بسیاری از معاملهگران و تحلیلگران تکنیکال همواره درگیر این موضوع است، که آیا اسیلاتورها نسبت به سایر گروههای اندیکاتوری برتری دارند؟ در پاسخ باید گفت، که این موضوع به مؤلفههای بسیاری از جمله شرایط بازار، وضعیت نمودار قیمت، نحوه استفاده، میزان تخصص و تجربه، افق زمانی سرمایهگذاری و استراتژی معاملاتی فرد بستگی دارد. همچنین اسیلاتورها معمولاً به عنوان یک ابزار تأیید بهکار رفته و همواره باید از صرفاً تصمیمگیری بر مبنای آنها پرهیز کنید. در واقع اسیلاتورها نیز همانند سایر ابزار تحلیل میتوانند، برای یک معاملهگر بسیار مفید واقع شده و برای دیگری بدون تأثیر یا فقط مایه ضرر و زیان باشند. در نتیجه نمیتوان، این ابزار را به عنوان بهترین یا بدترین درنظر گرفت! به طور کلی، اگر هر نوع ابزار تحلیل را در شرایط مناسب و به طرز صحیحی به کار ببرید، حتماً نتیجه مثبتی در پی خواهد داشت.
- تحلیل فنی
دیدگاه شما