نکتهی قابل توجه این است که شما با تنوعبخشی نمیتوانید کل ریسک سبد خود را از بین ببرید، اما میتوانید آن را کم کنید.
مدیریت پرتفوی و استراتژی مدیریت سبد سهام
فعالیت در بازارهای مالی مستلزم دانش و برنامهریزی است. از موارد مهمی که سرنوشتساز است و تأثیر زیادی بر سود و زیان شما دارد، مدیریت پرتفوی است. چینش مناسب پرتفوی و برنامهریزی برای شرایط گوناگون، میتواند میزان سود و زیان شما را تحت تأثیر قرار دهد. به همین علت، پیش از فعالیت جدی در بازار سرمایه، لازم است با مدیریت پرتفوی آشنا شوید و بدانید اصلیترین استراتژیهای روبهرویی با آن چگونه است.
پرتفوی چیست و چه اهمیتی دارد؟
پرتفوی (Portefeuille) واژهای فرانسوی است که در قدیم به معنای کیف پول بوده اما حالا به عنوان سبدی از دارایی شناخته میشود. امروزه اصطلاح پرتفوی به سبد سهام و داراییهای قابل معامله اطلاق میشود. برای مثال پرتفوی میتواند تک سهم بوده یا ترکیبی از سهام، صندوق و اوراق بهادار دیگر باشد. اهمیت پرتفوی در آنجایی مشخص میشود که بخواهید سرمایهگذاری با بیشترین سود و کمترین ریسک را تجربه کنید. تنوع مناسب و رعایت اصول مدیریت پرتفوی میتواند منجر به موفقیت در امر سرمایهگذاری شود. در مقابل، بیتوجهی به پرتفوی، میتواند فاجعهای بزرگ را در پی داشته باشد.
میدانید که تشکیل یک پرتفوی مناسب چه مراحلی دارد؟ روش مناسبی برای تشکیل یک پرتفوی کم ریسک میشناسید؟ در ادامه با بررسی قدم به قدم چینش پرتفوی، به این موارد میپردازیم.
مراحل تشکیل یک پرتفوی کم ریسک و مناسب
برای چینش پرتفوی، لازم است از بنیادیترین سوالات شروع کنید چرا که مدیریت پرتفوی، بسیار به استراتژی و اهداف مالی شما بستگی د ارد. به همین علت باید به سوالاتی پاسخ بدهید که شاید در ابتدا چندان مهم به نظر نرسند.
هدف شما از سرمایهگذاری چیست؟
اولین سوال مهم برای شکل دادن به پرتفوی، درباره هدف شما از سرمایهگذاری است. آیا میخواهید با تورم مقابله کنید و با سود حاصل از آن زندگی خود را بچرخانید؟ یا قصد دارید برای آینده خود سرمایه مناسبی جمع کنید؟
پاسخ هر یک از سوالات بالا میتواند در فرآیند سرمایهگذاری شما تفاوتهای زیادی ایجاد کند. همچنین تعیین هدف، باعث انتخاب استراتژی مناسب میشود. بنابراین قبل از هر اقدامی، هدف خود از سرمایهگذاری را بشناسید و با مدیریت سبد سرمایه گذاری توجه به هدفتان، سیاست شما در برخورد با بازار نیز مشخصتر میشود. برای مثال اگر قصد سرمایهگذاری بلندمدت داشته باشید تا سرمایهای برای آینده جمع کنید، دیگر نیازی ندارید که هر روز درگیر بازار باشید یا به صورت مستقیم به خرید و فروش سهام بپردازید.
انواع اوراق بهادار را تحلیل کنید
حالا که هدف خود از سرمایهگذاری را شناختهاید، میتوانید به تحلیل انواع اوراق بهادار بپردازید. این کار به شما کمک میکند تا بهترین ابزار را برای رسیدن به هدف خود، انتخاب کنید. ممکن است به خرید سهام، اوراق مشارکت یا صندوق نیاز داشته باشید. تمامی این موارد بستگی به اهداف و سیاست شما در سرمایهگذاری دارد. با این حال، تحلیل اوراق کمک میکند تا بتوانید متناسب با نیاز خود دست به انتخاب بزنید.
پرتفوی سرمایهگذاری خود را تشکیل دهید
زمانیکه اهداف خود و انواع اوراق بهادار را شناختید، وقت آن رسیده است تا برای سرمایه خود، سبد سهام مناسبی از موارد متنوع را بچینید. در واقع این همان فرآیند تشکیل پرتفوی است که میتواند کمی پیچیده باشد.
در این گام، باید صنایع برتر را بررسی کرده و سهمهای مناسب آن را زیر نظر بگیرید تا در نقطهای مناسب اقدام به خرید کنید. همچنین مناسب است بخشی از سرمایه خود را سپردهگذاری کنید تا در مواقع نیاز دستتان خالی نباشد.
مدیریت پرتفوی خود را ارزیابی کنید
بخش مهمی از مدیریت پرتفوی، ارزیابی عملکرد آن است. شما باید هر چند وقت سبد خود را ارزیابی کنید و بازدهی آن را بسنجید. همچنین میتوانید در این میان، یک سهمی را با سهمی دیگر جایگزین کنید یا وزن صندوقها را در پرتفوی خود بیشتر یا کمتر کنید. شاید هم لازم باشد از صندوقهای طلا موجود در بازار، بهرهمند شوید! تمامی این موارد بستگی به شرایط بازار دارد و در واقع مدیریت پرتفوی، سنجیدن شرایط و تصمیمگیری متناسب با آن میباشد!
شما میتوانید پیش از آن که سرمایه واقعی خود را در بازار درگیر کنید، به صورت فرضی یک سبد سهام تشکیل دهید تا ببینید عملکرد شما در مدیریت آن چگونه است. در این حالت، شما میتوانید با آزمون و خطا استراتژی شخصی خود را شناسایی کنید تا با سرمایه واقعی خود، خطا کمتری داشته باشید.
انواع استراتژی مدیریت پرتفوی
استراتژی عبارت است از اقداماتی که از پیش برای شرایط گوناگون پیشبینی کرده تا در آینده از آنها بهرهمند شد. به عبارتی شما اکنون برای شرایط متفاوت در آینده، برنامهای مشخص و دقیق فراهم میکنید تا در لحظه بتوانید آن را اجرا کنید. این کار باعث تسلط بر امور شده و هیجان یا ترس را کنترل میکند. به همین علت داشتن استراتژی مناسب، نیمی از راه موفقیت در بازارهای مالی شمرده میشود.
برای مدیریت پرتفوی نیز نیاز به استراتژی دارید تا بتوانید چینش مناسب سبد سهام خود را در شرایط متفاوت پیشبینی کنید.
مدیریت غیرفعال پرتفوی
یکی از راههای مدیریت پرتفوی، مدیریت منفعل یا غیرفعال است. در این روش هدف اصلی، کسب بازدهی در حدود بازدهی متوسط بازار است. توقع بالایی از پرتفوی در چنین حالتی نمیرود و مدیریت ریسک اهمیت بیشتری پیدا میکند. این روش برای افراد ریسکگریز یا شرایط نزولی بازار مناسب است و همچنین به صورت خرید و نگهداری سهم بوده و صبر در نگهداری، عنصر کلیدی به شمار میرود.
در این روش باید سهمهای مهم و مؤثر در شاخص را شناسایی کرده و متناسب با وزن هرکدام و ارزش بازارشان خریداری شود. همچنین پوشش ریسک ایجاب میکند تا خرید صندوقهای سرمایهگذاری و طلا جدیتر گرفته شود و بخش کوچکی از سرمایه نیز به سپردهگذاری واگذار شود. دقت کنید که خرید در این روش برای نوسانگیری نیست. بازدهی متوسط بازار، معیار عملکرد در این روش است و باید میزان بازدهی خود را با حرکت شاخص مور دنظر بسنجید.
برای مدیریت سبد سهام در این استراتژی میتوانید از ضریب بتا استفاده کنید. ضریب بتا عملکرد تاریخی هر سهم را نسبت به شاخص آن توضیح میدهد. با بررسی ضریب بتا برای هر سهم، میتوانید تشخیص دهید که حرکتهای شاخص بر آن سهم به صورت معمول چگونه تأثیرگذار بوده است. اینچنین میتوانید سهم مناسبی را انتخاب کنید که همگام با شاخص موردنظرتان به شما بازدهی بدهد.
مدیریت فعال پرتفوی
مدیریت فعال پرتفوی مناسب افرادی است که زمان زیادی را درگیر بازار هستند و از زیر و بم تحلیل بازار سر درمیآورند. در این روش به دنبال تحلیل و پیشبینی حرکتهای کوتاهمدتی بازار هستید و میخواهید از روند بازار مطلع شوید.
این روش برای نگهداری بلندمدت طراحی نشده و تمرکز آن بر حرکتهای کوچک بازار است. هدف مالی در مدیریت فعال، کسب بازدهی بیشتر از شاخص بوده و افراد به دنبال بازدهیهایی بالاتر از متوسط بازار هستند.
بدیهی است که این روش ریسک بیشتری دارد. همچنین مناسب افراد مبتدی نبوده و نیاز به دانش بالا و برنامهریزی دقیق دارد. به 3 طریق از این روش استفاده میکنند.
- گاهی به سنجش وضعیت بازار میپردازند و متناسب با شرایط، وزن انواع اوراق را کم یا زیاد میکنند. برای مثال، در بازار نزولی اوراق با درآمد ثابت، وزن بیشتری از سهام پیدا میکنند. با صعودی شدن بازار، اوراق درآمد ثابت، جای خودشان را به سهام میدهند.
- راه دیگر برای مدیریت فعال پرتفوی، چینش براساس سهام است. به صورتی که سهام ارزنده باید وزن بیشتری از سهام پر ریسک داشته باشد تا در هنگام صعود، بازدهی مناسبتری کسب کند و در هنگام نزول بازار، زیان کمتری به پرتفوی برسد.
- راه سوم بسیار مشابه راه دوم است. با این تفاوت که در اینجا به جای سهام، به بررسی صنایع میپردازند. به صورتی که صنعتهایی با پتانسیل بالاتر، وزن بیشتری از پرتفوی را تشکیل میدهند.
کدام استراتژی را انتخاب کنیم؟
انتخاب استراتژی مناسب برای مدیریت پرتفوی نیاز به شناخت مناسبی از خودتان دارد و باید به صورت کامل با روحیات خود آشنا باشید. همچنین باید ببینید که توانایی شما در سرمایهگذاری بیشتر است یا معاملهگری. بدون اغراق با خود روبهرو شوید و مهارت خود را بسنجید. برای این کار میتوانید روی کاغذ دست به معامله بزنید و یک پرتفوی خیالی را تشکیل داده و مدیریت کنید. بنابراین با سنجیدن عملکرد خود، به استراتژی مناسب دست پیدا میکنید. البته عوامل دیگری نیز در انتخاب استراتژي مناسب، دخیل هستند که در ادامه با آنها بیشتر آشنا میشوید.
شرایط بازار و مدیریت پرتفوی
شاید مهمترین عامل در انتخاب استراتژی، شرایط بازار باشد. در یک بازار سراسر صعودی، روحیات شما به حاشیه میرود! به صورتی که حتی ریسکگریزترین افراد هم، با بیپروایی میتوانند سودهای عجیب و غریب کسب کنند. البته چنین بازارهایی کم پیدا میشود و بهتر است همیشه جانب احتیاط را رعایت کنید. اما به صورت کلی شرایط بازار عامل مهمی در انتخاب استراتژی مدیریت پرتفوی است، مخصوصاً در شرایط نزولی بازار، به استراتژيهای پرریسک اصرار نورزید تا باعث پشیمانی شما نشود
میزان سرمایه و اندازه پرتفوی
میزان سرمایه شما عامل دیگری است که اهمیت زیادی در مدیریت پرتفوی دارد. اگر سرمایه زیادی داشته باشید، با آسودگی بیشتری میتوانید با تقسیم متناسب،پرتفویی با تنوع بالا را شکل بدهید. اما افراد با سرمایههای کمتر باید دقت بیشتری داشته باشند. در این شرایط شکل دادن پرتفوی متنوع، میتواند ارزش هر بخش از پرتفوی را به قدری کوچک کند که بازدهی آن بخش ناچیز شمرده شود. البته مدیریت پرتفوی با سرمایه سنگین کار دشوارتری بوده و به زمان بیشتری نیاز دارد. از این جهت مدیریت یک پرتفوی کوچک، آسانتر است و نیاز به تنوعبسیار زیاد و تهیه همه انواع اوراق بهادار ندارد.
همچنین این سوال که چه تعداد سهام در پرتفوی داشته باشید، کاملاً به استراتژي شما و اندازه سرمایهتان بستگی دارد. به صورت کلی باید سعی کنید در عین حال که به فکر تنوع سبد سهام خود هستید، از پراکندگی آن جلوگیری کنید. نباید با تهیه تعداد بالای سهم، تحلیل آنها را برای خود دشوار کنید. بهترین تعداد سهام برای شما آن تعدادی است که بتوانید به صورت همزمان تحلیلشان کنید و در موقعیتهای لازم، واکنشهای مناسبی نشان بدهید.
انتظار و سطح توقع شما
عامل دیگری که میتواند در انتخاب استراتژي مناسب دخالت کند، سطح انتظار شماست. این موضوع، بیان دیگری از هدف شما در سرمایهگذاری است. با توجه به اینکه چه هدفی را در این راه دنبال میکنید، نوع استراتژي و روش شما نیز متفاوت میشود. کسب سود برای گذران زندگی یا پوشش تورم سالانه دو هدف متفاوت هستند که استراتژی متفاوتی نیز میطلبد.
جمعبندی
مدیریت پرتفوی از ضروریترین گامهای ورود به بازار سرمایه است و با مدیریت پرتفوی میتوانید کسب بازدهی خود را تنظیم کنید. مدیریت پرتفوی نامناسب میتواند باعث زیان و دلسردی شما شود. اما اگر بتوانید چینش مناسبی برای سبد سهام خود رقم بزنید، نیمی از مسیر موفقیت را پیمودهاید. پس این موضوع را جدی بگیرید و سعی کنید با تحقیق و بررسی، استراتژی مدیریت پرتفوی خودتان را پیدا کنید. در این مقاله با بررسی مدیریت پرتفوی، اهمیت آن و استراتژیهای مرتبط با آن سعی کردیم تا شما را در این مسیر همراهی کنیم.
مدیریت سبد سهام با استفاده از روش Diagonal-Vech(p,q)-MGARCH
اولین کنفرانس ملی جایگاه مدیریت و حسابداری در دنیای نوین کسب و کار، اقتصاد و فرهنگ
خرید و دانلود فایل مقاله
با استفاده از پرداخت اینترنتی بسیار سریع و ساده می توانید اصل این مقاله را که دارای 18 صفحه است به صورت فایل PDF در اختیار داشته باشید.
مشخصات نویسندگان مقاله مدیریت سبد سهام با استفاده از روش Diagonal-Vech(p,q)-MGARCH
چکیده مقاله :
این تحقیق با موضوع مدیریت سبد سهام با استفاده از روش Diagonal-Vech(p,q)-MGARCH سعی دارد با تلفیق 3 دانشمدیریت سرمایه گذاری، اقتصادسنجی و مدیریت مالی اقدام به تشکیل سبد سهام و مدیریت آن به کمک مدل Diagonal-Vechاز سری مدل های MGARCH کند.این نوع از مدل ها یکی از ابزارهای بسیار مناسب برای تحلیل و پیش بینی نوسانات سری های زمانی ای است که در طول زماننوسان دارند. همچنین در ادبیات اقتصاد سنجی به منظور تخمین ماتریس کوواریانس شرطی، از این مدل استفاده می شود و با دردست داشتن ماتریس کوواریانس شرطی و بازدهی مورد انتظار سرمایه گذاری های موجود در سبد، وزن بهینه ی سرمایه گذاریهای موجود در سبد را تعیین می کنیم.سبد سرمایه گذاری متشکل از سهام صنایع منتخب خودرو و ساخت قطعات ، مواد و محصولات دارویی ، محصولاتشیمیایی ، کاشی و سرامیک و قند و شکر عضو سازمان بورس اوراق بهادار تهران می باشد. شاخص قیمت این 0 صنعت رابین اول آبان 1331 تا اول آبان 1310 استخراج می کنیم.نتایج نشان می دهند؛ بر اساس این مدل، وزن بیشتری از سبد به صنایعی اختصاص می یابد که نوسانات کمتری در بازدهی سهامآن ها وجود داشته است. نتایج هم چنین نشان می دهد، در دوره هایی که نوسان بازدهی بالا بوده، سهم بهینه ی صنعت از سبدسرمایه گذاری رو به کاهش گذاشته و بر عکس افزایش سهم بهینه از سبد برای یک صنعت مربوط به دوره هایی بوده که نوسانبازدهی سهام پایین بوده است .
کلیدواژه ها:
تئوری سبد سرمایه گذاری مارکوویتز ، سری های زمانی ، مدل چند متغیره GARCH ، ماتریس کوواریانس شرطی زمان-متغیر ، وزن بهینه از سبد سرمایه گذاری
کد مقاله /لینک ثابت به این مقاله
کد یکتای اختصاصی (COI) این مقاله در پایگاه سیویلیکا NATIONCONF01_384 میباشد و برای لینک دهی به این مقاله می توانید از لینک زیر استفاده نمایید. این لینک همیشه ثابت است و به عنوان سند ثبت مقاله در مرجع سیویلیکا مورد استفاده قرار میگیرد:
نحوه استناد به مقاله :
در صورتی که می خواهید در اثر پژوهشی خود به این مقاله ارجاع دهید، به سادگی می توانید از عبارت زیر در بخش منابع و مراجع استفاده نمایید:
عسکری، کامیار و عسگری، فرید و عسکری، کیانا،1393،مدیریت سبد سهام با استفاده از روش Diagonal-Vech(p,q)-MGARCH،اولین کنفرانس ملی جایگاه مدیریت و حسابداری در دنیای نوین کسب و کار، اقتصاد و فرهنگ،علی آباد،https://civilica.com/doc/314039
در داخل متن نیز هر جا که به عبارت و یا دستاوردی از این مقاله اشاره شود پس از ذکر مطلب، در داخل پارانتز، مشخصات زیر نوشته می شود.
برای بار اول: ( 1393، عسکری، کامیار؛ فرید عسگری و کیانا عسکری )
برای بار دوم به بعد: ( 1393، عسکری؛ عسگری و عسکری )
برای آشنایی کامل با نحوه مرجع نویسی لطفا بخش راهنمای سیویلیکا (مرجع دهی) را ملاحظه نمایید.
مراجع و منابع این مقاله :
لیست زیر مراجع و منابع استفاده شده در این مقاله را نمایش می دهد. این مراجع به صورت کاملا ماشینی و بر اساس هوش مصنوعی استخراج شده اند و لذا ممکن است دارای اشکالاتی باشند که به مرور زمان دقت استخراج این محتوا افزایش می یابد. مراجعی که مقالات مربوط به آنها در سیویلیکا نمایه شده و پیدا شده اند، به خود مقاله لینک شده اند :
- حیدری حسن، ملا بهرامی احمد(1389)، بهینه سازی سبد سرمایهگذاری سهام .
- Archer, N.P. and Ghasemzadeh, F. (1999). "An Integrated Framework for .
- Bauwens L., Laurent S., and Rombous J. V.K. 2006. Multivariate .
- Brock C (2008). "Introductory econom etrics for finance ", Cambridge .
- Engle, F. R (1982). "A utoregressive Conditional He teroskedas ticity .
- Fromlet H (2001). "Behavioral fin ance theory and practical application .
- Hammoudeh S, Y Yuan, M McAleer, M.A. Thompson (2009). "Precious .
- Ledoit O, Santa-Clara.P, Wolf.M (2001). "Flexible Multivariate GARCH Modeling with .
- Markowitz, H., "Portfolio Selection ", Journal of Finance, No. 7, .
- Tansuchat R, Chang CH.L, Mcaleer M (2010). "Crude Oil Hedging .
مدیریت اطلاعات پژوهشی
اطلاعات استنادی این مقاله را به نرم افزارهای مدیریت اطلاعات علمی و استنادی ارسال نمایید و در تحقیقات خود از آن استفاده نمایید.
مدیریت پرتفوی چیست؟|چطور در سرمایه گذاری خود ضرر نکنیم؟!
سبد سهام یا پرتفوی (Portfolio) ترکیب مناسبی از سهام خریداری شده توسط معاملهگر در جهت کاهش ریسک معاملاتش است در واقع سرمایهگذار با معامله سهام از صنایع مختلف سبدی کمریسکتر برای خود میچیند که در صورت ضرر یک سهم با سود سهم دیگر جبران شود و برآیند پرتفویش مثبت باشد. یکضرب المثل قدیمی است که میگوید: "همه تخممرغها رو در یک سبد نگذارید."چرا که شکستن سبد منجر به نابودی کل سرمایه میشود. این نکته را حتماً به خاطر داشته باشید که موفقترین تریدرها هم همیشه سهمهایشان مثبت مطلق نیست و برآیند مثبت کل سبد سهام و ریسک به ریوارد معقول از اهمیت ویژهای برخوردار است.
برای افرادی که ریسک گریزند نگذاشتن همه سرمایه خود در یک سبد از اولویتهای پلن معاملاتیشان است.
برای چگونگی مدیریت سهام خود در بازار سرمایه در این مقاله به اختصار به علوم موجود در بازار مالی میپردازیم تا بتوانیم راه کاری مؤثر بر مبنای علم و تجربه به شما مخاطبان گرامی ارائه دهیم.
بازارهای مالی جهانی
بازارهای مالی موجی از اقتصاد هستند که در آنها معامله نه بر روی اشیا و اموال قابل لمس بلکه بر روی مالکیت زمانی و ارزش آتی مواردی مانند ارز سهام شرکتها و اوراق بهادار انجام میپذیرد مواردی که فرد در طی مالکیتش هرگز آنها را لمس نمیکند اما از رشد و پویایی آنها بهره میبرد. بازارهای مالی جایگاه مهم و جذابی برای کسب درآمد و تولید ثروت بهحساب میآید سرمایهگذاری در آنها از قیدوبند زمان و مکان رها شده است و به دلیل ایجاد موقعیتهای مناسب کسب درآمد افراد بسیاری رو به خود جذب نموده است؛ اما ناگفته نماند که فعالیت در این بازارها مستلزم پذیرش ریسک بالایی نیز میباشد.
طی سالیان اخیر فعالیت بازارهای مالی بیشازپیش بر سرزبانها افتاده است، فعالیتهای علمی بسیاری برای آموزش و تحلیلهای بازارهای مالی بهمنظور سرمایهگذاری و فعالیت در این بازارها در دنیا انجام شده که حاصل آن دو شاخصه مجزا به نامهای تحلیل فاندامنتال و تحلیل تکنیکال میباشد هر دوی این روشها هدف واحدی را دنبال میکنند و آن تولید ثروت است اما در واقع هرکدام دیدگاه جداگانهای برای معاملهگری در نظر گرفتند.
تحلیل تکنیکال و فاندامنتال
در روش تکنیکال تصمیمگیرندگان این روش با استفاده از اطلاعاتی چون حجم معاملات و قیمت سهام اقدام به بررسی روانشناختی روند حرکتی سهم میپردازند و معتقدند که کلیه اطلاعات موردنیاز در خصوص یک سهم در قیمت آن روز متبلور گردیده و این ایده پایهای را از جمعآوری اطلاعات گستردهای بررسی عملکرد شرکت صنعتی که شرکت در آن قرار گرفته بررسی بازده سهام و مباحث کلان اقتصادی و سیاسی بینیاز میکند و بنا بر به همین دلیل باید گفت که امروزه در بازار سرمایه ایران طرفداران مخصوص به خود را پیدا نموده و با سرعت نیز در حال گسترش است روش فاندامنتال برخلاف تکنیکالها، تکنسینها معتقدند که قیمت امروز الزاماً نمیتواند بیانگر بسیاری از حقایق موجود در آن باشد و بنابراین مستمراً دره حال ارزیابی پارامترهای خرد و کلان اقتصادی مؤثر بر روند سودآوری شرکت میباشد بررسی صورتهای مالی یک شرکت از جمله کارهای اساسی فاندامنتال کاران است.
برای چگونگی مدیریت سهام خود ابتدا باید علوم مربوط به بازارهای مالی را فرابگیریم و این امر میسر نیست جز با آموزش تمرین و تکرار برای اینکه بتوانیم مدیریت سهام خود را به نحو احسن انجام دهیم باید معاملات خود را بر پایه موفقیت ببندیم.
نکتهای که برای سرمایهگذاران حائز اهمیت است سبد سهام و پیرایش آن در صورت لزوم میباشد چراکه شرایط شرکتها ممکن است تغییر کند و ما بایستی همواره سبد سرمایه خود را مورد بررسی و پایش قرار دهیم تا در صورت ضرورت نسبت به بهینهسازی سبد سهام بتوانیم بهموقع اقدام کنیم. در یک سبد استاندارد 3 تا 7 سهم دارد البته به جز عرضه اولیهها، تک سهم یا بالای 10 سهم از اشتباهات متداول است. اگر به این نتیجه رسیدیم که سهمهای موجود در پرتفوی ما دیگر سود مناسبی ندارد و یا در موقعیت مناسبی نیستند از سبد سهام خود خارج کنیم و بهجای آن ها سهام با سودآوری و پتانسیل رشد بالا جایگزین کنیم.
در ذیل به نکات کاربردی در بهینهسازی سبد سهام اشاره میکنیم:
عناصر اساسی و استراتژی های مدیریت پرتفوی سهام
تعیین سیاست سرمایهگذاری
تجزیه و تحلیل اوراق بهادار
تشکیل سبد سرمایهگذاری
تجدیدنظر در سبد سرمایهگذاری
ارزیابی عملکرد سبد سرمایهگذاری (در صورت نیاز تجدیدنظر در سیستم معاملاتی)
1-هر معاملهای که انجام میدهیم باید انتظار خود را از سودی که مدنظرمان هست و میزان ریسکپذیری محاسبه کنیم ولی بیشتر معاملهگران اشتباهی که دارند این است که قسمت بازدهی را میبینند و وقتی به حد ضرر میرسند چون بهراحتی سود خود را ازدستدادهاند کنترل لازم را نداشته و به امید بازگشت سود خود هستند و در نتیجه حد ضرر را رعایت نمیکنند.
2-اگر قرار است سهامی خریداری کنیم باید و باید استراتژی داشته باشیم و سبد متنوعی برای خود بچینیم که از ریسکهای احتمالی اقتصادی و سیاسی در امان باشیم مثلاً تک سهم نشویم و یا آنهایی که نقدشوندگی مناسبی را ندارند انتخاب نکنیم
۳- لزومی ندارد که ما کل سرمایه خود را وارد بازار سرمایه کنیم و میتوانیم در بازارهای موازی مثل طلا ارز و مسکن وارد کنیم.
4- وقتی سبد خود را چیدیم در میانههای راه سری به پرتفوی خود بزنیم و ببینیم آیا به اهداف قیمتی ما نزدیک شدهاند و روند حرکتی بازار چگونه بوده است و اگر نیاز بود تجدید نظری در سبد خود انجام دهیم
مثلاً ما 30 روز برای هدف اول در نظر گرفتیم و در ۲۰ روز کاری به سود رسیدیم چون نسبت به تایمی که در نظر گرفته بودیم زودتر به سود رسیدیم میتوانیم تارگت خود را بالاتر ببریم و بازدهی بیشتری به دست آوریم و روی دیگر سکه این است که سهم خریداری شده در زمان پیشبینیشده نتوانسته خودی در بازار به خریداران نشان دهد و خودش را به هدف تعیین شده سوق دهد اینجاست که باید تجدید نظری روی سهم داشته باشیم.
5-مسلماً پاسخ به نحوه ی اداره ی پرتفولیو پیچیده است و نیازمند استفاده از ابزارهای آماری میباشد.
در اینجا سعی میکنیم از راه نسبتاً سادهتری به آن دست یابیم. در ادامه اصول راهنمایی عمومی در جهت تشکیل سبد بهینه را متذکر میشویم تا در بحث تخصیص وجه کافی و تشخیص میزان تعهد منطقی به یک معامله مفید واقع شوند.
- مبلغ سرمایهگذاری در بازار باید حداکثر 50% از کل سرمایه محدود شود. این بدین معناست که در هیچ زمانی نباید بیشتر از نصف سرمایه معاملهگر درگیر بازار باشد. نیمه ی دیگر باید بهعنوان ذخیره و پشتوانه برای روزهای ناگوار در معامله لحاظ شود.
- میزان مبلغ درگیر در هر معامله باید به 10 تا 15 % از کل سرمایه محدود شود. (به همین دلیل تک سهم شدن ممنوع است.). مثلاً از یک حساب به مبلغ 100000 دلار بایستی تنها 10000 تا 15000 دلار برای شرکت در یک معامله قابل وصول باشد. با این کار از اختصاص بیش از حد پول به یک معامله جلوگیری میشود .
- مبلغ قابل ریسک در هر معامله باید به 5% از کل سرمایه محدود شود. این 5% مبلغی است که یک معاملهگر میتواند در یک معامله ناکارا از دست بدهد. این مطلب برای تعیین هدف قیمت و نقطة ایست معامله باید مدنظر قرارداد.
- کل بودجه ی در گیر در هر بازار اختصاصی باید به 20 تا 25 % از کل سرمایه محدود شود. هدف از این اصل این است که از اختصاص مبالغ سنگین به یک بازار بهخصوص جلوگیری شود. قیمتها در یک بازار اختصاصی اغلب به صورت هماهنگ تغییر میکنند. مثلاً طلا و نقره به گروه فلزات قیمتی تعلق دارند و اغلب همسو با هم کاهش یا افزایش میابند. اینکه با یک پیشبینی واحد در معاملات زیرمجموعههای یک گروه از بازار، وارد شویم با اصل اولیه تنوع در سرمایهگذاری مغایرت دارد. سرمایهگذاری در گروههای یکسان باید تحت کنترل باشد.
- این اصول راهنما میتوانند برای همه ی انواع معاملات مفید باشند. برخی از معامله گران ریسکپذیرترند و با حجم پول بیشتری در معاملات شرکت میکنند. برخی دیگر محافظه کارند. نکته مهم این است که با تنوع بخشیدن به موارد معامله میتوان به حفظ سرمایه کمک کرد و با تعیین اهداف قیمتی زیان معاملات اشتباه را محدود کرد.
- برخی از معامله گران اعتقاد دارند که مدیریت مالی بااهمیتترین بخش از برنامهریزی معاملاتی است و حتی از اقدام به معامله مهمتر است. باید توجه داشته باشیم بدون توجه به این موضوع نمیتوان مدت زیادی از آسیبها و خطرات معامله مصون ماند.
- مدیریت مالی مستقیماً با حفظ بقا در بازار معاملات مربوط است. یک معاملهگر باید بتواند سرمایهاش را اداره کند و بر آن تسلط داشته باشد. هر معاملهگر خوبی میتواند در بلندمدت سود کسب کند. ولی مدیریت درست مالی شانس معاملهگر را برای باقیماندن و انجام معاملات بیشتر افزایش میدهد.
جمعبندی
زمانی که ما تصمیم میگیریم معاملات خود را بر پایه موفقیت بنا کنیم 20 تا 30 % شامل تحلیل تکنیکال، فاندامنتال یا رانت (دلایل نهانی) میباشد 70 تا 80 % به مدیریت پرتفوی باز میگردد.
لزوماً فردی که 90% تحلیلهایش به بار مینشیند موفقتر از فردی نیست که 50% تحلیلهایش به تارگت خورده است. بهعنوان مثال فرض کنید فردی با نام A 10 معامله انجام میدهد و از 9 معامله هرکدام 10 درصد سود میگیرد ولی در معامله آخر 40 در صد ضرر کند در این صورت بخش زیادی از سود را ازدستداده است حال فرض کنید فردی با نام B که 5 معامله را با سود 30% و 5 معامله را با زیان 10% فروخته است، مشخص است که فرد B با اینکه فقط 5 معامله سود ساز داشته است ریسک به ریوارد منطقیتری دارد در نتیجه ما باید برآیند معاملاتمان مثبت قابلقبول باشد و وقتی در یک سهمی زیان کردیم اشتباهترین کار ممکن انتقام گرفتن از سهم، چرا که این کار باعث زیان مجدد ما میباشد.
در پایان: حد ضرر حکم خط قرمز را دارد اگر در یک معامله به حد ضرر پایبند نباشیم، دیگر نمیتوانیم پایبند باشیم، باید بپذیریم که زیان کردیم و خطای معاملاتی ما است.
مدیریت سرمایه مدیریت سبد سرمایه گذاری گذاری و ریسک چیست ؟
مدیریت سرمایه به صورت مدیریت حرفهای انواع داراییها به منظور تحقق اهداف سرمایهگذار تعریف میشود.
مدیریت سرمایه امری کاملا شخصی است. با توجه به شخصیت، روحیات و اهداف شما میتواند متفاوت باشد.
سن شما، میزان سرمایه شما، تعیین اهداف و زمان رسیدن به اهدافی که برای خود مشخص میکنید، همگی در تعیین استراتژی مدیریت سرمایه نقش دارد.
استراتژی مناسب برای سرمایهگذاریِ هر فرد با دیگری متفاوت است. عواملی مثل میزان تحصیلات و سواد مالی، سن، میزان درآمد، میزان سرمایه اولیه، ریسکپذیری و… باعث پیدایش استراتژیهای متفاوت سرمایهگذاری میشود.
ریسک چیست؟
کلمه ریسک بیشتر افراد را به یاد خطر و ضرر میاندازد. اما ریسک موقعیتی است که از ترکیب خطر و فرصت به دست میآید. وقتی شما ریسک میکنید، مدیریت سبد سرمایه گذاری خطری را بهجان میخرید، به امید آنکه فرصتی به دست بیاورید. شما با توجه به میزان تواناییهای فردی خود در کنار شناخت کامل از تهدیدهای احتمالی، میتوانید از این فرصتها استفاده کنید تا به اهداف خود برسید.
بیشتر روشهای سرمایهگذاری با درصدی از ریسک همراه هستند. تنها سرمایهگذاری در داراییهایی چون سپردهگذاری در بانک یا مواردی چون سرمایهگذاری در اوراق خزانه است که ریسک بسیار پایینی دارند.
این موارد (که میتوان آنها را سرمایهگذاری بدون ریسک نیز نامید) یک بازدهی مشخص، قطعی ولی محدود دارند.
فرآیند مدیریت سبد سهام
یکی از راههای کم کردن ریسک یک پرتفوی تنوعبخشی به آن است. تنوعبخشی با هدف کاهش ریسک پرتفوی تا حداقل مقدارِ ریسک و افزایش بازده پرتفوی تا بالاترین اندازه ممکن انجام میشود.
با تقسیم کردن مبلغ سرمایهگذاری در سهمهای متنوع، میتوان بخشی از ریسک پرتفوی را حذف کرد. برای انجام این کار بهتر است که سهمها، از صنایع و گروههای متفاوت از هم انتخاب شوند تا اگر یک صنعتی دچار مشکل شد تنها بخش کوچکی از سبد سرمایهگذاری شما بهخطر بیفتد.
نقل قولی معروف در رابطه با تنوعبخشی وجود دارد که بیان میکند: تمامی تخممرغهای خود را در یک سبد قرار ندهید، تا در صورت افتادن سبد همه تخم مرغهایتان از بین نروند.
نکتهی قابل توجه این است که شما با تنوعبخشی نمیتوانید کل ریسک سبد خود را از بین ببرید، اما میتوانید آن را کم کنید.
ریسک کل
ریسک کل از دو بخش ریسک سیستماتیک و ریسک غیرسیستماتیک تشکیل شده است.
ریسک غیرسیستماتیک منحصر به یک دارایی نظیر سهم یک شرکت است، که این ریسک با تنوعبخشی قابل کاهش است.
اما بخش دیگری از ریسک کل، ریسک سیستماتیک یا ریسک بازار است، که به آن ریسک حذفنشدنی هم میگویند. این ریسک از طریق تنوعبخشی کاهش پیدا نمیکند.
انواع سرمایه گذاران بر مبنای میزان تحمل ریسک
سرمایه گذاران به سه دسته تقسیم میشوند:
1. سرمایهگذاران ریسک خنثی افرادی هستند که به میزان ریسک سرمایهگذاری توجهی نمیکنند و تنها به دنبال حداکثر کردن بازدهی خود هستند و میزان مطلوبیت آنها توسط بازدهی سرمایهگذاری تعیین میشود.
2. تعدادی از سرمایهگذاران نسبت به سایرین ریسکپذیرتر هستند؛ در نتیجه میتوانند نسبت به دیگران بهتر با این نوسانات کنار بیایند و آن را تحمل کنند.
3. سرمایهگذاران ریسکگریز هستند. این افراد بیشتر به سرمایهگذاری در مواردی که بازدهی مطمئن داشته باشند علاقهمند هستند و از سرمایهگذاری در پروژههای پرریسک دوری میکنند. بیشتر این افراد به سپردهگذاری در بانک روی میآورند و معتقدند که سپردهگذاری در بانک نوعی سرمایهگذاری ایمن است.
خلاصه مقاله
در نهایت به سرمایهگذاران پیشنهاد میشود که ابتدا با توجه به شرایط خود، میزان ریسکپذیری، سواد مالی، سرمایه اولیه و درآمد، استراتژی خود را مشخص کنند و سپس یک سبد سرمایهگذاری مناسب تشکیل دهند.
این سهمها میتوانند با توجه به دیدگاه سرمایهگذار و اهداف آنها متفاوت از هم باشند.
پرتفوی چیست؟
پرتفوی یا سبد سرمایه گذاری، مجموعه ای از سرمایه گذاری های مالی مانند سهام، اوراق قرضه، کالاها، وجه نقد و معادل های نقدی، صندوق های سرمایه گذاری مشترک و صندوق های قابل معامله در بورس (ETF) می باشد. عموماً مردم بر این باورند که سهام، اوراق قرضه و پول نقد هسته یک سبد را تشکیل می دهند. اگرچه اغلب اینطور است، اما لازم نیست که قانون باشد. یک سبد ممکن است شامل طیف گسترده ای از دارایی ها از جمله املاک، سرمایه گذاری های خصوصی و. باشد. مدیریت سبد سرمایه گذاری به 2 شکل مستقیم و غیر مستقیم انجام می شود؛ در واقع اگر خودتان مدیریت آن را بر عهده بگیرید، روش مستقیم نام دارد و اگر مدیریت آن را به یک شرکت سبدگردان واگذار کنید، به شکل غیر مستقیم انجام می شود.
درک بیشتر سبد سرمایه گذاری
یکی از مفاهیم کلیدی در مدیریت سبد سرمایه گذاری، تنوع بخشی است؛ در واقع بیانگر این مفهوم است که تمام تخم مرغ های خود را در یک سبد قرار ندهید. تنوع بخشی سعی در کاهش ریسک با تخصیص سرمایه گذاری ها در بین ابزارهای مالی، صنایع و دستههای دیگر دارد و هدف آن به حداکثر رساندن بازده با سرمایه گذاری در حوزه های مختلف است که هر کدام واکنش متفاوتی به یک رویداد دارند.
راه های زیادی برای ایجاد تنوع وجود دارد و نحوه انجام آن به شما بستگی دارد. اهداف شما برای آینده، اشتهای شما برای ریسک و شخصیت شما همه عواملی هستند که در تصمیم گیری در مورد چگونگی ساختن یک سبد سرمایه گذاری نقش دارند.
نکته: صرف نظر از ترکیب دارایی سبد شما، همه پرتفوی ها باید دارای درجاتی از تنوع باشند که منعکس کننده مدیریت سبد سرمایه گذاری تحمل سرمایه گذار برای ریسک، اهداف بازده، افق زمانی و سایر محدودیت های مربوطه، از جمله موقعیت مالیاتی، نقد شوندگی، موقعیت های قانونی و شرایط منحصر به فرد دیگر می باشند.
مدیریت یک سبد سرمایه گذاری
ممکن است سبد سرمایه گذاری را به عنوان یک کیک در نظر بگیرید که به قطعات مختلف تقسیم شده است که هر قطعه نشان دهنده یک کلاس دارایی و یا نوع سرمایه گذاری متفاوت است. هدف سرمایه گذاران ایجاد یک پرتفوی با تنوع مناسب است که برای سطح تحمل ریسک آن ها مناسب باشد. اگرچه سهام، اوراق قرضه و پول نقد عموماً بهعنوان بلوک های اصلی یک سبد در نظر گرفته می شوند، اما شما ممکن است یک سبد سرمایه گذاری با انواع مختلفی از دارایی ها از جمله املاک و مستغلات، طلا، انواع مختلف اوراق قرضه، نقاشی ها و سایر مجموعه های هنری ایجاد کنید.
به طور کلی، یک استراتژی محافظه کارانه سعی می کند با سرمایه گذاری در اوراق بهادار با ریسک پایین، از ارزش سبد محافظت کند. به عنوان مثال، برخی از افراد 50 درصد سبد سرمایه گذاری خود را به اوراق قرضه اختصاص می دهند که نوعی استراتژی کم محسوب می شود.
در مثالی دیگر، تخصیص 20 درصد سبد به سهام، می تواند شامل سهام پر ریسک یا سهام شرکت های بزرگ تر و با ریسک کمتر باشد و 30 درصد از سرمایه گذاری های کوتاه مدت ممکن است شامل وجه نقد، گواهی سپرده و حساب های پس انداز با بازده بالا باشد.
نکته: اکثر متخصصان سرمایه گذاری معتقدند که تنوع بخشی اگرچه ضرر نکردن را تضمین نمی کند، اما یک جزء کلیدی برای دستیابی به اهداف بلندمدت مالی و در عین حال به حداقل رساندن ریسک است.
انواع سبدها
به تعداد سرمایه گذاران و مدیران، انواع مختلف سبد و استراتژی وجود دارد. همچنین ممکن است چندین سبد سرمایه گذاری داشته باشید که محتوای آن ها می تواند استراتژی یا سناریوی سرمایه گذاری متفاوتی را منعکس کند که برای نیازهای متفاوتی ساختار یافته است. در ادامه به برخی از آن ها اشاره می کنیم.
پرتفوی ترکیبی
رویکرد پرتفوی ترکیبی در بین طبقات دارایی متنوع می شود. ایجاد یک سبد ترکیبی مستلزم خرید سهام و همچنین اوراق قرضه، کالاها، املاک و مستغلات و حتی آثار هنری است. به طور کلی، یک سبد ترکیبی مستلزم نسبت های تقریبا ثابتی از سهام، اوراق قرضه و سرمایه گذاری های جایگزین است. این روش سودمند است؛ زیرا از نظر تاریخی، سهام، اوراق قرضه و جایگزین ها همبستگی کمتری با یکدیگر داشته اند.
پرتفوی برای سرمایه گذاری یا پرتفوی برای معامله گری
وقتی از پرتفوی برای مقاصد سرمایه گذاری استفاده می کنید، انتظار دارید که سهام، اوراق قرضه یا دارایی مالی دیگر درآمد کسب کنند یا ارزش آن ها در طول زمان افزایش یابد یا هر دو. بنابراین سبد سرمایه گذاری ممکن است با هدف خاصی باشد. جایی که شما دارایی های مالی را با قصد نگهداری آن دارایی ها برای مدت طولانی خریداری میکنید و یا تاکتیکی که شما فعالانه دارایی ها را به امید دستیابی به سود کوتاه مدت خرید و فروش می کنید.
پرتفوی تهاجمی
دارایی های زیربنایی در یک سبد سرمایه گذاری تهاجمی عموماً ریسک های بزرگی را در جستجوی بازدهی عالی متحمل می شوند. سرمایه گذاران تهاجمی به دنبال شرکت هایی هستند که در مراحل اولیه رشد خود هستند و ارزش پیشنهادی منحصر به فردی دارند. بسیاری از آن ها مدیریت سبد سرمایه گذاری ممکن است حتی هنوز در بین مردم شناخته نشده باشند.
پرتفوی تدافعی
پرتفویی که تدافعی است، تمایل دارد بر روی سهام یا کالاهای مصرفی که در برابر رکود نفوذناپذیر هستند، تمرکز کند. سهام تدافعی در زمان های رونق، خوب عمل می کند و در زمان های رکود نیز با افت چشمگیری مواجه نمی شود و یا صرفا درجا می زند.
یک سبد متمرکز بر درآمد
این نوع پرتفوی از سهامی که سود نقدی پرداخت می کند، درآمد کسب می کند. برخی از سهام در سبد درآمدی می توانند در سبد تدافعی نیز قرار بگیرند، اما در اینجا آن ها عمدتاً به دلیل بازدهی بالا انتخاب می شوند. یک سهم در یک سبد درآمدی باید جریان نقدی مثبت ایجاد کند.
تاثیر تحمل ریسک بر تخصیص دارایی ها در سبد سرمایه گذاری
اگرچه یک مشاور مالی می تواند یک مدل سبد عمومی برای یک فرد ایجاد کند، اما تحمل ریسک سرمایه گذار باید به طور قابل توجهی منعکس کننده محتوای پرتفوی باشد.
به عنوان مثال یک سرمایه گذار که تحمل ریسک پایینی دارد، دارایی های با ریسک پایین مانند اوراق قرضه و یا صندوق های سرمایه گذاری را در سبد خود جای می دهد. همچنین اگر در سبد سرمایه گذاری خود جایی برای سهام نیز در نظر گرفته است، سهام شرکت هایی با ارزش بازار و نقدشوندگی بالا را که ریسک کمتری دارند، انتخاب می کند.
در مقابل، یک سرمایه گذار با تحمل ریسک بالا، بیشتر سبد خود را به دارایی های پر ریسک تری مثل سهام اختصاص می دهد. این افراد ممکن است سهام با ارزش بازار پایین را که در کوتاه مدت قیمت آن ها می تواند تغییرات شدیدی داشته باشد، انتخاب کنند. همچنین ممکن است بیشتر به دنبال دارایی های پر ریسک تر و پر نوسان تری نیز باشند.
به طور کلی، یک سرمایه گذار باید قرار گرفتن در معرض اوراق بهادار یا طبقات دارایی که نوسانات آن ها او را ناراحت می کند، به حداقل برساند.
تأثیر افق زمانی بر تخصیص پرتفوی
مشابه تحمل ریسک، سرمایه گذاران باید در هنگام ساختن یک سبد سرمایه گذاری، مدت زمان سرمایه گذاری را در نظر بگیرند. به طور کلی، سرمایه گذاران باید با نزدیک شدن به تاریخ هدف خود به سمت تخصیص دارایی محافظه کارانه حرکت کنند تا از سود سبد تا آن نقطه محافظت کنند.
به عنوان مثال، یک سرمایه گذار محافظه کار ممکن است از پرتفویی با سهام با ارزش بازار بالا، صندوق های سرمایه گذاری، اوراق قرضه و معادل های نقدی استفاده کند.
برای نمونه، سرمایه گذاری را در نظر بگیرید که برای بازنشستگی پس انداز می کند و قصد دارد پنج سال دیگر نیروی کار را ترک کند. حتی اگر آن سرمایه گذار با سرمایه گذاری در سهام و اوراق بهادار پرریسک تر مشکلی نداشته باشد، ممکن است بخواهد بخش بزرگ تری از پرتفوی خود را به دارایی های محافظه کارانه تر مانند اوراق قرضه و پول نقد اختصاص دهد تا به محافظت از آنچه قبلاً پسانداز شده است، کمک کند. برعکس، فردی که تازه وارد نیروی کار می شود، ممکن است بخواهد کل سبد خود را در سهام سرمایه گذاری کند؛ زیرا ممکن است چندین دهه برای سرمایه گذاری در اختیار داشته باشد و بتواند برخی از نوسانات کوتاه مدت بازار را تحمل کند.
جمع بندی
در این مقاله با مفهوم پرتفوی یا سبد سرمایه گذاری آشنا شدیم و به طور خلاصه موارد زیر را بیان کردیم:
دیدگاه شما