واحد پول کانادا چیست ؛ معرفی واحد پولی کشور کانادا
واحد پولی کانادا به تومان یکی از موضوعاتی است که متقاضیان مهاجرت به کانادا به بررسی آن می پردازند، چرا که در پس از دریافت ویزای کانادا و برنامه ریزی برای ورود، مهاجران باید نسبت به تبدیل وجوه خود به دلار کانادا اقدام کنند. پول شامل هر چیزی است که برای تسویه بدهی یا خرید کالا یا خدمات مورد استفاده قرار می گیرد. تکامل پول در طول زمان به عنوان سیستمی برای تنظیم معاملات اقتصادی جامعه، پیشرفت قابل توجهی نسبت به اشکال قدیمی مبادله مبتنی بر مبادله کالا داشته است که در آن کالاها و خدمات با کالاها یا خدمات دیگر مبادله می شدند. در ادامه این مقاله به موضوعاتی از قبیل واحد پول کانادا چیست؟ ارزش پول کانادا به تومان، پول خرد کانادا و دیگر مسائل مربوط به دلار کانادایی خواهیم پرداخت.
واحد پول کانادا چیست
CAD، که به لونی نیز شناخته می شود، مخفف ارز یا نماد ارز واحد پولی کانادا می باشد که برای نشان دادن واحد پول کانادا استفاده میشود. واحد پول کانادا به دلار می باشد و یک دلار کانادایی از ۱۰۰ سنت تشکیل شده است و غالباً به صورت دلار کانادا عنوان می شود تا آن را از ارزهای دیگر مانند دلار آمریکا و دلار استرالیا و دلار سایر کشورها متمایز کند. CAD واحد پول کانادا است و به عنوان یک ارز معیار در نظر گرفته میشود، به این معنا که بسیاری از بانکهای مرکزی در سراسر جهان دلار کانادایی را به عنوان واحد پول کانادا شناخته، ذخیره و نگه می دارند.
واحد پول کانادا یا دلار کانادایی از سال ۱۸۵۸ که استان کانادا اولین پول خرد کانادا را جایگزین پوند کانادا کرد، مورد استفاده قرار گرفت. دلار کانادا با استفاده از سیستم استاندارد طلا یک دلار برابر با ۲۳٫۲۲ گرم، به دلار آمریکا متصل شد.
در سال ۱۸۷۱، دولت فدرال کانادا قانون ارز یکنواخت را تصویب کرد که یک دلار ملی کانادا جایگزین ارزهای مختلف استان ها شد.
واحد پولی کانادا در ضرابخانه سلطنتی کانادا واقع در وینیپگ در استان منیتوبا ضرب می شود. تهیه و توزیع اسکناسهای بانکی به بانکهای سراسر کانادا به عهده BOC است. در طرف روی تمام سکههای کانادایی تصویری از پادشاه سلطنتی انگلیس و در طرف دیگر طرحهای مختلف دارند.
دو سال پس از معرفی لونی که دارای یک حلقه مشترک در جلو است، کانادا تولید اسکناسهای ۱ دلاری را در سال ۱۹۸۹ متوقف کرد. به همین ترتیب در سال ۱۹۹۶ با انتشار سکه های دو دلاری به نام تونی، تولید اسکناسهای دو دلاری متوقف شد. بر روی سکه های دو دلاری تصویری از یک خرس قطبی نقش بسته است.
کانادا تولید پنی را در سال ۲۰۱۲ محدود و در سال ۲۰۱۳ به طور کامل متوقف کرد. با این حال وجود این سکه هنوز هم قانونی است. در کشور کانادا هنوز هم معاملات غیر نقدی به پنی انجام میشود. واحد پول کانادا به دو دسته سکه و اسکناس تقسیم بندی میشود که در ادامه به بررسی هر یک میپردازیم.
سکه های کانادایی
پول خرد کانادا توسط ضرابخانه سلطنتی تولید می شود که در میان تمام ضرابخانه های دنیا به عنوان یکی از عجیب ترین و خلاق ترین نهادهای تولید کننده سکه در جهان شناخته میشود. علاوه بر سکه های استاندارد استفاده شده، ضرابخانه همچنین طیف گستردهای از سکه های “نسخه ویژه” را در طیف گستردهای از اسامی و طرحها، از طلای خالص، نقره و پلاتین تولید می کند. جدیدترین این نوع سکه ها مانند سکه های تمام رنگی، سکه های درخشنده در تاریکی و سکه های ابرقهرمان شگفت انگیز هستند.
Looni (یک دلار)
سکه لونی پول خرد کانادا بزرگی است که از نیکل به رنگ طلایی ساخته شده است. قبلاً اسکناس یک دلاری وجود داشت، اما در دهه ۱۹۸۰ تدریجی حذف شد. این سکه لونی نامیده میشود زیرا روی آن تصویر یک لون، پرنده ملی کانادا قرار دارد.
Tooni (دو دلار)
Tooni یا Twoonie یک سکه با ظاهری متفاوت است که از فلزهایی با دو رنگ مختلف ساخته شده است. در میانه دهه نود میلادی، جایگزین اسکناس دو دلاری های قدیمی شد. بر روی این پول خرد کانادا تصویر یک خرس قطبی قرار دارد.
Quarter (25 سنت)
دیگر پول خرد کانادا، کوارتر (به این دلیل است که معادل یک چهارم دلار است) یک قطعه ۲۵ سنتی نقرهای رنگ است. بر روی این سکه تصویر یک کابریو، یکی از حیوانات محبوب کانادا به تصویر کشیده شده است.
DIME(10 سنت)
دایم نام مستعار سکه ۱۰ سنتی است. این کوچکترین سکه از نظر اندازه است و کاملاً نازک است. بر روی آن یک قایق بادبانی معروف کانادایی وجود دارد که به Bluenose معروف است و سریعترین کشتی مسابقهای در جهان برای تقریباً ۲۰ سال بود.
NICKEL (پنج سنت)
سکه پنج سنتی پول خرد کانادا که نیکل نامیده می شود در واقع از سکه معمولی بزرگتر است. در زمانی، سکه پنج سنتی از نیکل ساخته شده بود (از این رو به همین نام است) اما امروزه از فولاد ساخته میشوند.
PENNY (یک سنت)
پنی از فولاد اندود شده با مس ساخته شده است و برگ افرا، نماد رایج در کانادا را در خود جای داده است. در سال ۲۰۱۳، دولت کانادا رسماً تولید پول خرد کانادا را متوقف کرد و در حال حاضر در حال خارج کردن همه آنها از چرخه بازار است، اما هنوز برای تکمیل این هدف سالها فاصله دارد. مشاغل بزرگ و زنجیرهای در کانادا ممکن است پرداختهای پنی را نپذیرند و در عوض از مشتریان میخواهند که پرداختهای نقدی خود را با گرد کردن آنها به نزدیک ۵ سنت برسانند.
جهت تماشای ویدئو های مربوط به معرفی جاب آفر و فرصت های شغلی در کانال یوتیوب یوکن، بر روی لینک زیر کلیک نمایید.
اسکناس های کانادایی
پوله ای کاغذی که به نام اسکناس شناخته میشوند در کشور کانادا اصلاً از کاغذ ساخته نشده اند و در جدیدترین نوع خود از جنس پلیمر ساخته میشوند، اسکناس های کانادایی از جنس پلاستیک نازک و انعطاف پذیری است که به عنوان پلیمر ساخته می شود. جمع آوری اسکناس های کاغذی که در اواخر تولید شده بودند، از سال ۲۰۰۱ شروع شد و در سال ۲۰۱۱ رسماً از رده خارج شد، اما هنوز هم بعضی از اوقات استفاده میشوند. طرح های روی اسکناس های کانادا هر ده سال یا در همین حدود تغییر میکنند.
اسکناس ۵ دلاری
کوچکترین اسکناس کانادا، اسکناس ۵ دلاری است که به رنگ آبی می باشد و تصویری از نخست وزیر سابق کانادا، ویلفرید لوریه (۱۹۱۹-۱۸۴۱)، اولین رهبر فرانسوی – کانادایی بر روی اسکناس وجود دارد. بر روی پشت اسکناس ۵ دلاری، Canadarm، تصویر یک بازوی رباتیک است که در کانادا طراحی شده و در مأموریت های ناسا بین سال های ۱۹۸۱ و ۲۰۱۱ استفاده می شده است.
اسکناس ۱۰ دلاری
یکی دیگر از اجزای واحد پولی کانادا اسکناس ۱۰ دلاری است. این اسکناس بنفش رنگ و بر روی آن تصویر John A. Macdonald (۱۸۱۵-۱۸۹۱)، اولین نخست وزیر کانادا و بنیانگذار ملت را نشان میدهد. در پشت اسکناس ۱۰ دلاری، تصویر راهآهن بین شهری کانادا و تصویری از The Canadian که سرویس قطار ونکوور به تورنتو است و توسط VIA Rail، راه آهن دولتی کانادا اداره میشود به احترام خدمات ارائه شده نقش بسته است.
اسکناس ۲۰ دلاری
اسکناس ۲۰ دلاری دیگر واحد پولی کانادا است. بر روی اسکناس ۲۰ دلار یک پرتره قدیمی و سبز از پادشاه کانادا، ملکه الیزابت دوم (متولد ۱۹۲۶) تصویر شده است. تصویر او قبلاً در اسکناسهای ۱ و ۲ دلاری را نیز وجود داشت. در طرف دیگر اسکناس ۲۰ دلاری، بنای یادبود ملی VIMY کانادا قرار داده شده است که یادبودی در فرانسه است که از بیش از ۳۰۰۰ کانادایی که در نبرد VIMY RIDGE (1917) که یک پیروزی قاطع متحدین در جنگ جهانی اول (۱۹۱۸) اول بود به عنوان بزرگداشت از آنها، قرار داده شده است.
اسکناس ۵۰ دلاری
از دیگر اجزای واحد پولی کانادا اسکناس ۵۰ دلاری قرمز رنگ است که بر روی آن تصویر ویلیام لیون مکنزی کینگ (۱۹۵۰-۱۸۷۴)، نخست وزیر مشهور که در جنگ جهانی دوم (۱۹۳۹-۱۹۴۵) از اوایل تا اواسط قرن بیستم هدایت آن را برعهده داشت نقش بسته است. تصویر پشت اسکناس ۵۰ دلاری تصویر یک کشتی پیشرفته یخ شکن است که برای کمک به گارد ساحلی کانادا در انجام تحقیقات و اکتشافات در قطب شمال کانادا مورد استفاده قرار میگیرد.
اسکناس ۱۰۰ دلاری
آخرین اسکناس واحد پولی کانادا، اسکناس ۱۰۰ دلاری میباشد که بر روی آن تصویری از چهره رابرت بوردن (۱۹۷۴-۱۹۴۴) که در زمان جنگ جهانی اول (۱۹۱۸-۱۹۱۴) نخست وزیر کانادا بود وجود دارد. در پشت این اسکناس به افتخار تحقیقات علمی کانادا، تصویر انسولین که توسط دانشمند کانادایی، فردریک بانتینگ (۱۹۴۱-۱۸۹۱) کشف شد، وجود دارد.
جهت تماشای ویدئو های مربوط به بررسی نحوه پیدا کردن کار در کانادا در پیج اینستاگرام یوکن، بر روی لینک زیر کلیک نمایید.
ارزش دلار کانادایی
از آغاز جنگ جهانی دوم تا سال ۱۹۵۰ و دوباره از سال ۱۹۶۲ تا ۱۹۷۰، ارزش پول کانادا نسبت به دلار آمریکا ثابت باقی مانده بود. در آن زمان بانک کانادا مسئول مداخله در بازار برای حفظ ثبات ارزش پول کانادا بود.
اما امروزه، نرخ ارز بین واحد پول کانادا و ارزهای خارجی دیگر توسط فرآیند عرضه و تقاضا تعیین می شود، یعنی ارزش کالاهای دیگر و یا خدمات آزاد بازرگانی بر نرخ ارز دلار کانادایی تأثیرگذار است. در واقع عواملی وجود دارند که تقاضای دلار کانادا را افزایش یا تقاضای ارز را کاهش میدهند. فشار رو به بالا (یا رو به پایین) را بر نرخ ارز وارد مینمایند. در ادامه چند نمونه از عوامل موثر بر ارزش دلار کانادایی آورده شده است که عبارتند از:
نرخ بهره: ارزش پول کانادا تحت تأثیر نرخ بهره میتواند متغیر باشد. نرخ بهره بالاتر در کانادا تقاضای سرمایه گذاران خارجی را برای اوراق بهادار با ارزش پول کانادا را افزایش می دهد.
قیمت کالاها: ارزش واحد پول کانادا با قیمتهای جهانی ارتباط دارد. کالاها سهم بیشتری در صادرات کانادا در مقایسه با ایالات متحده و بسیاری از کشورهای دیگر دارند. وقتی قیمت کالاها افزایش مییابد، شرایط تجارت کانادا بهبود می یابد زیرا کالاهای آنها از ارزش بیشتری برخوردار شدهاند.
نرخ تورم: نرخ تورم، نرخی است که با گذشت زمان سطح عمومی قیمت کالاها افزایش مییابد. اگر تورم در کانادا بیش از تورم خارجی باشد، این امر قدرت خرید واحد پولی کشور کانادا را نسبت به ارزهای خارجی کاهش میدهد و بالعکس.
تجارت بین المللی کالا و خدمات: ارزش پول چیست ؟ ارزش واحد پول در کانادا و در بسیاری از کشورهای دیگر تحت تأثیر تجارت بینالمللی کالا و خدمات قرار می گیرد. وقتی کشوری مازاد تجاری دارد، صادرات بیشتر از واردات است و فشار رو به بالا بر نرخ ارز وارد می کند (تقاضای ارز بیشتر از میزان عرضه است). وقتی کشوری کسری تجاری داشته باشد، واردات بیش از صادرات است و فشار رو به پایین بر نرخ ارز وارد می کند (میزان عرضه ارز بیش از تقاضا است).
سرمایه گذاری خارجی و پرداخت بدهی: ورود سرمایه گذاران خارجی به کانادا، تقاضای خارجی واحد پول کانادا را افزایش داده و نرخ ارز را به سمت بالا سوق میدهد. سرمایه گذاری مستقیم انجام شده توسط کانادایی ها در خارج از کشور نتیجه عکس دارد.
بهره وری: بهره وری یک کشور، میتواند عاملی در تعیین نرخ ارز از طریق تأثیر آن بر قیمتهای نسبی و رقابت بین المللی باشد و واحد پول در کانادا نیز از این امر مستثنی نمی باشد. به عنوان مثال، اگر رشد بهره وری در کانادا سریعتر از ایالات متحده رشد کند، قیمت کالاهای کانادایی رقابتی تر میشود و با گذشت زمان، تولید و صادرات کانادا افزایش می یابد و منجر به تقاضای بیشتر واحد پولی کشور کانادا می شود.
تاریخچه دلار کانادا
قبل از متمرکز شدن دلار کانادا، واحد پولی کشور کانادا شامل ارزهای مختلفی میشد و از آنها جهت معامله مورد استفاده قرار میگرفته است. واحد پول در کانادا در سال ۱۸۵۸ دلار مبنای اعشاری جای پوند کانادا را گرفت که به شیلینگ و پنس تقسیم میشد. به دنبال کاهش نرخ ارز، واحد پول در کانادا با دلار آمریکا همسو شد و استانهای نیوبرانزویک ، نوا اسکوشیا ، نیوفاندلند و بریتیش کلمبیا نیز ارزهای مبتنی بر اعشاری را در دهه ۱۸۶۰ تصویب کردند.
واحد پولی کشور کانادا که دلار کانادا (CAD) است در طول تاریخ خود همواره بین نرخهای ارز ثابت و ارز شناور در نوسان بوده است. واحد پول در کانادا به دلار آمریکا (USD) وابسته بود، به این معنی که ارزش CAD با همان نرخ دلار بین سالهای ۱۸۵۸ و ۱۹۳۸ و دوباره بین ۱۹۶۲ و ۱۹۷۰ افزایش و کاهش یافت. از آن زمان دلار کانادایی از ۱٫۰۸ دلار آمریکا در سال ۲۰۰۷ تا کمترین میزان خود یعنی ۰٫۶۲ دلار آمریکا در سال ۲۰۰۲ در نوسان بوده است.
اهمیت دلار کانادا در اقتصاد جهان
ارزش پول کانادا در برابر دلار آمریکا به دلیل اهمیت آن بر تجارت به طور گستردهای مورد گزارش و بررسی قرار گرفته است.
واحد پول در کانادا در سالهای ۲۰۰۳ تا ۲۰۰۴ صادرات و واردات به طور قابل توجهی با افزایش ارزش پول کانادا تنظیم شده است. عوامل دیگری نیز بر واحد پولی کشور کانادا تأثیر گذار هستند مانند شوکهای جهانی و خاص، رقابت در اقتصادهای در حال ظهور و محدودیت در عرضه داخلی چند محصول نیز بر صادرات و واردات بیش از حد در آن دوره تأثیرگذار بوده است.
همچنین به نظر میرسد صادرات و واردات ماشینآلات، تجهیزات و کالاهای مصرفی غیرصنعتی و همچنین واردات مواد اولیه غیر انرژی بیشترین تأثیر را بر افزایش ارز داشته است.
افزایش نرخ ارز از طریق چندین کانال بر اقتصاد تأثیرگذار است، اما از طریق تجارت بین المللی است که تأثیر آن مستقیماً احساس میشود.
خدمات موسسه مهاجرتی یوکن کانادا
خدمات موسسه یوکن شامل : مشاوره مهاجرت به کانادا ، ارزیابی روش های اکسپرس اینتری کانادا، مشاوره پذیرش تحصیلی ، درخواست ویزای تحصیلی کانادا، ویزای مولتی ۵ ساله، ویزای سرمایه گذری، ویزای کاری کانادا، ویزای پزشکان کانادا، ویزای پرستاران کانادا، مهاجرت کای به کانادا و و غیره می باشد. متقاضیان مهاجرت به کانادا برای تحصیل می توانند جهت مشاوره و ارزیابی شرایط خود با مشاورین ما از طریق تلفن های موجود در وب سایت با ما در تماس باشند.
این موسسه به شماره ۲۲۷۴۳۸۸۷۸۶ تحت عنوان UCAN IMMIGRATION SERVICES در کانادا به ثبت رسیده است. مشاور رسمی مهاجرت کانادا خانم نازنین بیتازیان، فارغ التحصیل رشته حقوق مهاجرت از کانادا، عضو رسمی شورای سیاست گذاری و نظارت بر مشاوران مهاجرت کانادا با شماره عضویت R531751، آماده ارائه مشاوره و پاسخگویی به سوالات متقاضیان پذیرش تحصیلی و ویزای دانشجویی کانادا می باشد.
به منظور تبدیل پول کانادا به تومان، خوشبختانه صرافی های زیادی در نقاط مختلف ایران وجود دارند که کار تبدیل پول کانادا به تومان را انجام می دهند. برخی از این صرافی های همچنین در کشور کانادا دارای دفتر نیز می باشند که کار تبدیل پول کانادا به تومان را انجام می دهند.
همانطور که در این مقاله نیز مطرح شد ارزش نرخ دلار کانادا انعطاف پذیر بوده و به عوامل بسیاری وابسته است. افرادی که قصد تبدیل پول کانادا به تومان را دارند می بایست همواره از نرخ لحظه ای ریال ایران در برابر دلار کانادا آگاهی داشته و برطبق نرخ لحظه ای ریال ایران در برابر دلار کانادا این کار را انجام دهند. به دلیل نوسانات شدید نرخ ارز ما از دادن اطلاعات دقیق تر معذور هستیم. اما افراد می توانند در صورتی که قصد تبدیل پول کانادا به تومان را دارند به صورت آنلاین از طریق سایت های معتبر از نرخ دلار کانادا آگاهی یابند.
هزینه های زندگی در کانادا بسته به نوع مهاجرت متفاوت می باشد. اگر قصد تحصیل در کشور کانادا را دارید باید به این مسئله توجه نمایید که شما وقت کمی را برای کار کردن دارید و شما باید بقیه هزینه های زندگی خود را باید از طریق خانواده خود تأمین نمایید.
با توجه به این که برنامه های مهاجرتی هر لحظه از زمان امکان تغییر دارند برای اطلاعات به روز و تکمیلی با مشاورین ما در موسسه مهاجرتی یوکن تماس بگیرید.
نقدینگی به زبان ساده؛ معنی این همه پول چیست؟
واژه نقدینگی از جمله کلماتیست که در رسانهها از آن زیاد استفاده میشود. واژهای که بسیاری از ما نمیدانیم به چه معناست اما فراوان شنیده ایم که عامل تورم و کاهش تولید است. هر چند نقدینگی مفهوم پیچیدهای به نظر میرسد، سر در آوردن از آن میتواند بسیاری از ابهامهای اقتصادی را برای ما روشن کند.
نقدینگی مجموعهای از داراییهای پولی است که یا همین الان نقد و در دسترس است، یا مثل حساب سپرده پسانداز، یا هر دارایی دیگری که اگر لازم باشد در یک فاصله زمانی میتواند نقد شود. به عبارت دیگر نقدینگی همان پول در گردش است، یعنی کل پولی که در ایران وجود دارد چه دست مردم، چه دولت، چه بانکها و نهادهای دیگر.
نقدینگی یک کشور
نقدینگی یک کشور مجموع نقدینگی همه افراد، نهادها و دولت است. در واقع همه پولیست که در کشور وجود دارد و میتواند وارد چرخه اقتصاد شود. این پولها به دو شکل پول و شبهپول دستهبندی میشود. پول، جمع اسکناس و حسابهای جاری (یا به اصطلاح تخصصی سپردههای دیداری) است و شبهپول هم جمع سپردههای بلندمدت، کوتاهمدت، قرضالحسنه و سایر سپردهها است.
نقدینگی در ایران چقدر است؟
بر اساس آخرین آمار بانک مرکزی، تا پایان پاییز ۱۳۹۸ کل حجم پول در ایران به بیش از ۲,۲۶۲ هزار میلیارد تومان رسیده است. برای نوشتن این حجم پول به عدد باید یک ۲,۲۶۲ با ۱۲ صفر جلوی آن بنویسید. از این میزان، حدود ۵۳ هزار میلیارد تومان پول نقد به صورت اسکناس دست مردم است. ۳۱۱ هزار میلیارد تومان هم در حسابهای جاری و دست به نقد است. در واقع جمع کل پول نقد حاضر و آماده، حدود ۳۶۳ هزار میلیارد تومان است.
اما بیش از ۵ برابر این عدد، یعنی ۱,۸۹۹ هزار میلیارد تومان شبهپول یا پول غیر نقد یا پولی است که نقد کردن آن زمان میبرد.
بر اساس آخرین گزارشهای بانک مرکزی، در پایان آذر سال ۱۳۹۸، حدود ۶۴۱ هزار میلیارد تومان در سپردههای کوتاه مدت بوده است. ۱,۱۰۳ هزار میلیارد تومان در سپردههای بلند مدت، ۱۱۶ هزار میلیارد تومان در حسابهای قرضالحسنه و ۳۹ هزار میلیارد تومان هم در سایر حسابهای سرمایهگذاری بوده است.
حجم نقدینگی
نقدینگی ترکیبی از داراییهای خارجی و بدهیهای دولتی و غیردولتی به بانکها است. در کشوری مانند ایران که اقتصاد دولتیاش وابسته به فروش نفت و تزریق پول آن به اقتصاد است، داراییهای خارجی بخش مهمی از اجزای نقدینگی است. تا پایان پاییز سال ۱۳۹۸ داراییهای خارجی بانک مرکزی ۴۹۵ هزار میلیارد تومان و داراییهای خارجی بانکها ۵۴۰ هزار میلیارد تومان است. یعنی به اعتبار دلارهایی که در اختیار بانک مرکزی و سیستم بانکی قرار گرفته در مجموع ۱,۰۳۴ هزار میلیارد تومان به پول ایرانی خلق شده است. البته از آن سو باید بدهی ارزی کل سیستم بانکی را هم حساب کرد که شامل وامها و اعتبارات دریافتی از خارج و سپردههای ارزی است که تا پایان آذر ۱۳۹۸ به حدود ۶۳۱ هزار میلیارد تومان رسیده است. اگر این دو عدد را از هم کم کنیم خالص دارایی ارزی کل سیستم بانکی به ۴۰۳ هزار میلیارد تومان میرسد که حدود ۱۸ درصد کل نقدینگی است.
از سوی دیگر، مطالبات سیستم بانکی هم جزو نقدینگی به حساب میآید. این بدهیها دو بخش دارند. یکی بدهیهای دولتی و دیگری بدهیهای غیر دولتی است.
تکلیف بدهی غیردولتی روشن است. اینها عمدتا وامهایی است که به مردم و شرکتهای غیردولتی پرداخت میشود.
بدهیهای دولتی هم خود دو بخش دارد پولی که بانک مرکزی یا بقیه بانکها به خود دولت یا شرکتهای دولتی وام میدهند.
بخش دوم هم بدهیهای بودجهای است. مثلا به فرض دولت در قانون بودجه پیشبینی کرده یک مقدار مشخصی درآمد و به همان میزان هزینه دارد. حالا درآمدها محقق نمیشوند، اما هزینهها سر جایشان است. این پولها در واقع کسری بودجه است که به صورت بدهی خود را نشان میدهد.
نقدینگی و سیاستگذاری پولی
در یک اقتصاد سالم روال عادی بده و بستان پول میان ارزش پول چیست ؟ بانک و بخش عمومی به شکل وام و سپرده عامل اصلی در کم و زیاد شدن نقدینگی است.
این کار را بانک مرکزی به عنوان سیاستگذار پولی با تغییر نرخ سود بانکی تنظیم میکند. مثلا در شرایطی که بانک مرکزی میخواهد نقدینگی زیاد شود، نرخ سود را پایین میآورد در نتیجه وام بیشتری پرداخت میشود ولی وقتی میخواهد نقدینگی را کم کند سود را بالا میبرد. در نتیجه هم مردم تمایل بیشتری برای سپردهگذاری در بانکها دارند و هم ریسک وام گرفتن زیاد میشود.
اما در کشورهایی مانند ایران که یک بانک مرکزی مستقل وجود ندارد، دولت عامل اصلی افزایش نقدینگی است. در ایران دولت هم نرخ دلار را تعیین میکند و به بانک مرکزی میگوید دلار را با چه قیمتی تبدیل به پول ایرانی کند، هم نرخ سود بانکی را تعیین میکند هم برای بانکها تعیین تکلیف میکند که به افراد و نهادهای خاص و شرکتهای دولتی به چه نرخی وام بدهند یا برایشان خط اعتباری باز کنند.
نقدینگی و پول بیحساب
پول بیحساب، وقتی آفتاب اقتصاد به آن بتابد مثل برف آب میشود و ارزشش را از دست میدهد.
افزایش نقدینگی اگر متناسب با ظرفیت اقتصاد باشد، بسیار خوب است، چون باعث رونق میشود، اما اگر محصول افزایش بدهی دولت و چاپ پول برای جبران کسری بودجه باشد، یا مثل سالهای گذشته در نتیجه سود بالای بانکی در حسابهای پسانداز انباشته شود، به جز تورم حاصل دیگری ندارد.
با مدیریت ترکیب نقدینگی می توان تورم را به تاخیر انداخت، اما نمیتوان جلوی آن را گرفت. تورم نقدینگی بیحساب، دیر و زود شاید داشته باشد، اما به طور قطع سوختوسوز نخواهد داشت.
نقدینگی و مدیریت اقتصاد
مدیریت نقدینگی ابزار کار دولت برای کنترل اقتصاد است و ایجاد تعادل میان تورم و تولید است.
در شرایط عادی با کاهش نرخ سود بانکی، نقدینگی افزایش پیدا میکند و با افزایش آن سرعت افزایش حجم پول کم میشود. در ایران البته این قاعده کار نمیکند، بلکه سود بانکی بالا خود یکی از عوامل افزایش نقدینگی است.
در شرایط عادی افزایش نقدینگی باعث تحریک بازار و رونق تولید و بعضا تورم میشود. این هنر سیاستگذاران پولی است که با توجه به شرایط اقتصادی الاکلنگ نقدینگی را بالا و پایین کنند. به گونهای که همزمان با افزایش تولید،نهتنها فایدهای برای تولید ندارد، بلکه به کاهش چشمگیر ارزش پول و از دست رفتن قدرت خرید مردم میانجامد.
یک دلیل این وضعیت، مشکلات ساختاری و تاریخی تولید در ایران است، یعنی حتی در شرایطی که پول دست مردم زیاد میشود، به جای تولید واردات و بازرگانی رونق پیدا میکند.
البته در این میان حساب بخش ساختمان به عنوان یک صنعت غیرمبادلهای (امکان صادرات و واردات ندارد) جدا است. تجربه نشان داده که در دوران تلاطم و آشفتگیهای اقتصادی، مصادف با رونق ساختوساز است. بیشترین حجم ساخت و ساز در ایران در زمان شدیدترین بحرانهای اقتصادی انجام شده است، اگرچه به نظر میرسد با پر شدن پیمانه ساختمانسازی در ایران، در دوره اخیر بحران اقتصادی، بازار مسکن و ساختوساز هم بحرانی شده است.
عواملی که ارزش پول ملی را تهدید می کند چیست؟
به گزارش جهان به نقل از ایسنا، وحید شقاقی شهری درباره حلقههای مفقوده حفظ یا تقویت ارزش پول ملی، با بیان اینکه بخشی از چالشهای کنونی اقتصاد کشور مربوط به کاهش ارزش پولی ملی است، توضیح داد: یکی از اثرات کاهش ارزش پول ملی نوسانات قیمتی، افزایش تورم در اقتصاد ایران است و برای اینکه یک کشور از پا دربیاید، کافی است تا ارزش پول ملی آن کاهش پیدا کند.
همچنین، تضعیف ارزش پول ملی مرگی خاموش برای هر اقتصادی خواهد بود. وی افزود: حفظ یا تقویت ارزش پولی ملی به چند عامل بستگی دارد که یکی از این عوامل کاهش و کنترل بدهیهای خارجی کشور است که خوشبختانه کشور در این زمینه با چالشی روبرو نیست و میزان این بدهی کمتر از ۱۰ میلیارد دلار است که نمیتواند ضرری به اقتصاد کشور برساند.
۲ تا ۳ متغیر یا شاخص وجود دارد که موجب تضعیف ارزش پول ملی میشود که یکی از این موارد کسریهای تجاری است و در عمده سالهای قبل انقلاب بدون احتساب نفت کسری تجاری فزایندهای داشتهایم. به عبارت دیگر، همواره واردات کشور بیش از صادرات غیرنفتی بوده است. این تحلیلگر اقتصادی با بیان اینکه تشدید کسریهای تجاری یکی از عوامل کاهش ارزش پول ملی است، گفت: ناترازیهای ارزی نیز از دیگر عوامل موثر در تضعیف ارزش پول ملی است که بخشی از آن به کسریهای تجاری و بخشی دیگر نیز به برنگشتن ارز حاصل از صادرات غیرنفتی مربوط میشود.
شقاقی با اعلام اینکه نرخ تورم در جهان کنترل شده و حدود ۵ درصد است اما این متغیر اقتصادی در کشور ما ارقام بالاتری دارد، ادامه داد: تفاوت نرخ تورم در داخل با خارج از کشور نیز هر سال به تضعیف ارزش پول ملی منجر میشود که برای حفظ آن باید این تفاوت کاهش پیدا کند که این هدف به اجرای سیاستهای ضدتورمی احتیاج دارد. در ادامه این استاد دانشگاه عامل موثر دیگر در این زمینه را واردات غیررسمی یا قاچاق دانست و معتقد است که این امر موجب میشود تا ارز از کشور خارج شود.
همچنین، واردات بیرویه و کالاهای لوکس نیز ارزبری بالایی دارند و در این راستا تاثیرگذار است. وی در پایان سخنانش خاطرنشان کرد که برای کالاهای تولیدی به مواد اولیه، واسطهای و تجهیزاتی نیاز داریم که این موضوع هم موجب ارزبری از اقتصاد کشور میشود و در نهایت ارزش پول ملی را با تضعیف مواجه میکند. بنابراین، برای حفظ یا تقویت ارزش پول ملی باید حضور این عوامل در اقتصاد کشور کمتر شود یا از بین رود.
این اظهارات درحالی است که پیش از این، رئیس کل بانک مرکزی درباره حفظ ارزش پول ملی گفته بود که حفظ یا تقویت ارزش پول ملی به تولید ملی و رشد اقتصادی وابسته است و باید در این زمینه به رشد اقتصادی کشور تکیه کرد که با رشد اقتصادی ارزش پول ملی هم تقویت میشود. همچنین، وی معتقد است که تقویت صادرات هم میتواند به ارزش پول ملی کمک میکند اما مهمتر از این موارد، اگر نتوانیم تورم و نقدینگی را کنترل کنیم، نمیتوان ارزش پولی را حفظ یا تقویت کرد زیرا، تورم هم میتواند به نوسانات ارز و هم به فعالیت سفته بازانه دامن بزند.
اثرپذیری بورس از روند کاهش ارزش پول ملی
هر چند افزایش ارزش سهامی که این روزها در بورس ایران معامله میشود حاصل سرمایهگذاری و افزایش تولید کالا و خدمات و صادرات نیست اما عوامل بنیادی نشان میدهد در این بازار تورمی به هر شکل کار کنی سود میکنی! در شرایطی که در سه ماهه گذشته ویروس کرونا بیشتر فعالیتهای اقتصادی جهان را به تعطیلی کشانده و انتشار صورتهای مالی شرکتهای بزرگ بورسی و نفتی جهان نشان میدهد با کاهش محسوس درآمد به دلیل کاهش تقاضا و بحران مالی روبرو هستند، بورس ایران برعکس جهان سبز پوش است! ارزش سهام شرکتهای اپل و مایکروسافت امریکا به صورت متوالی کاهش یافته و دهها میلیارد دلار زیان به این شرکتها زده است و پیشبینی میشود صنایع محصولات لوکس ۴۰ میلیارد دلار، شرکتهای هواپیمایی 30 میلیارد دلار، شرکت های نفتی 1000 میلیارد دلار به خاطر شیوع ویروس کرونا زیان ببینند. اما ارزش سهام بانکها و صنعت خودرو در ایران با هزاران میلیارد تومان زیان انباشته هر روز بیشتر میشود! بر خلاف تمام کشورهای جهان که سرمایهگذاران پولهای خود را از بورس بیرون میکشند تا در حوزه امنتر سرمایهگذاری کنند، مردم در ایران به بورس هجوم آوردهاند وهر روز شاهد خلق حماسهای جدید در این بازار هستیم. دولت هم هر روز تبلیغ میکند ETF بخرید. ملغمهای از سهام سه بانک و دو بیمه که برخی از این شرکتها با کفایت سرمایه پایین و زیان انباشته بالا مواجه هستند و تکلیف خریدار سهم مشخص نیست که صاحب کدام سهم است و اجازه انتخاب و مدیریت و خرید و فروش به شخص داده نمیشود و بعدا مشخص میشود که چه تعداد سهام از هر بانک و ارزش پول چیست ؟ شرکت بیمهای در سبد صندوقهای معامله ETF وجود دارد! این طور که بورس سبزپوش ایران نشان میدهد، با نفت زیر 20 دلار، رشد اقتصادی سالانه منفی، یک تورم کوچک به برآورد بانک مرکزی و البته تورم بزرگ دیداری چشیداری به نظر مردم و مصرفکنندگان، پیشبینی کسری بودجه بیش از 55 تا 131 هزار میلیارد تومانی، تحریم ریز و درشت صنایع کشور از معدن و فلزات گرفته تا نفت و پتروشیمی و بانکها و بیمهها، کاهش بیش از 70 درصدی درآمدهای نفتی، قرار داشتن در لیست سیاه FATF و احتمال تحریم شرکتهای بورسی، بسته بودن بیشتر مرزهای زمینی با همسایهها که سهم 40 درصدی در واردات کالا از ایران و سهم 25 درصدی در صادرات کالا به ایران دارند، رتبه اولی در بیارزشترین پول دنیا، افزایش قیمت دلار، سکه، زمین و مسکن وکالا و خدمات و خودرو در سالهای اخیر و. گویا نبض اقتصاد ایران در دوران ویروس کرونا بهتر از همیشه میزند! و حال باید پرسید که دلیل این رشد شاخصها در بورس چیست آیا متاثر از رشد نرخ دلار در سالهای اخیر و رشد نقدینگی است یا دلایل دیگری نیز برای آن میتوان در نظر گرفت؟
اما اقتصاد ایران هر روز کوچکتر میشود!
صندوق بینالمللی پول 27 اردیبهشتماه گزارشی منتشر کرد که بر اساس آن انتظار میرود در سال ۲۰۲۰ بدهی خالص دولت ایران به حدود ۳۳.۸ درصد از کل تولید ناخالص داخلی کشور برسد که نسبت به سال ۲۰۱۹ حدود ۲۲.۵ درصد رشد خواهد داشت. این گزارش میگوید تولید ناخالص داخلی ایران در سال جاری حدود ۴۳۹ میلیارد دلار خواهد بود که نسبت به سال 2019 با تولید ناخالص داخلی 491 میلیارد دلاری حدود 52 میلیارد دلار کمتر است و در این شرایط پیشبینی میکند بدهی خالص دولت ایران در سال 2020 میلادی به بالای ۱۴۸ میلیارد دلار برسد.اقتصاد ایران در سال 2019 نسبت به سال ۲۰۱۸ حدود ۷.۶ درصد و در سال ۲۰۱۸ نیز نسبت به سال قبل آن ۵.۴ درصد کوچکتر شده بود.اکنون تحریمهای امریکا و شیوع ویروس کرونا فشار مضاعفی بر اقتصاد کشور وارد کرده است و صندوق بینالمللی پول میگوید انتظار میرود اقتصاد کشور در سال جاری شش درصد نسبت به پارسال کوچکتر شود. صندوق برآوردهای آماری خود را بر این اساس انجام داده که ایران بتواند در سال جاری روزانه معادل ۵۰۰ هزار بشکه نفت و گاز طبیعی بفروشد. بر اساس آمارهای شرکت اطلاعات انرژی و ردیابی نفتکشها، کپلر، صادرات نفت خام ایران در ماه مارس 2020 حدود ۱۴۴ هزار بشکه در روز بوده است. ایران در سال 2019 میلادی روزانه حدود ۴۸ میلیون متر مکعب گاز نیز به ترکیه، عراق و ارمنستان صادر کرده که معادل ۳۰۰ هزار بشکه نفت در روز است.صندوق بینالمللی پول میگوید انتظار میرود کل صادرات ایران اعم از نفت، کالا، خدمات و غیره در سال جاری میلادی تنها ۴۶ میلیارد دلار باشد که نزدیک ۲۰ درصد کمتر از پارسال است. این رقم در سال ۲۰۱۷ و قبل از تحریمهای امریکا نزدیک ۱۱۰ میلیارد دلار بود و نشان میدهد صادرات ایران به بیش از نصف کاهش یافته است. همچنین انتظار میرود واردات کشور به ۶۴ میلیارد دلار برسد که بیش از ۱۱ درصد بیشتر از پارسال است. بدینترتیب، برای اولینبار واردات ایران با فاصله چشمگیری از صادرات کشور پیشی خواهد گرفت. بر اساس ارزیابی صندوق، این وضعیت همراه با دیگر مشکلات اقتصادی کشور باعث خواهد شد ذخایر ارزی ایران در سال جاری با افتی نزدیک به ۱۹ درصد نسبت به پارسال، به ۸۵ میلیارد دلار کاهش یافته و در سال آینده نیز به ۶۹ میلیارد دلار برسد.علاوه بر این نباید فراموش کنیم که اقتصاد ایران بهخاطر مدیریت ناکارآمد بهشدت آسیب دیده و سهم اقتصاد ایران از اقتصاد جهانی از حدود دو درصد در سال 1357 به زیر یک درصد رسیده است. نگاهی به آمارها نشان میدهد، در حالی که شاخصهای کل بورس تهران و فرابورس ایران در پایان فروردین ماه 97 به ترتیب برابر 95524 و 1064 واحد و ارزش مجموع بازار سهام در بورس تهران و فرابورس ایران 530 هزار میلیارد تومان بوده ولی تا روز شنبه 14 اردیبهشت 99 شاهد تغییرات عجیب و غریبی در این شاخصها هستیم بهطوری که طی دو سال مورد بررسی، شاخص کل بورس تهران به 977923 واحد و شاخص کل فرابورس ایران به 11149 واحد و ارزش کل این دو بازار به ۴۱۱۶ میلیارد تومان رسید و روز شنبه نیز شاخص کل از مرز 1 میلیون واحد عبور کرد. یعنی در طی دو سال گذشته شاخص کل بورس 10.2 برابر، شاخص فرابورس 10.5 برابر و مجموع ارزش کل بازار بورس تهران و فرابورس ایران 7.8 برابر شده است. اما چرا با وجود رشد اقتصادی منفی ایران در دو سال گذشته و بهرغم اینکه صادرات غیرنفتی ایران طی این دوره تقریبا ثابت و حدود 40 میلیارد دلار در سال بوده بورس چنین جهشهای بزرگی را شاهد است. پاسخ این است که در اقتصاد بدون برنامهریزی و مدیریت ایران که هیچوقت با بازار جهانی ادغام نبوده و اصولا چیزی تحت عنوان سرمایهگذاری خارجی در بورس و دیگر بخشهای آن به معنی واقعی کلام وجود ندارد، شما هر نوع دارایی که بخری برندهای. قیمت نزولی به هیچوجه معنی ندارد. زیرا حجم پول و نقدینگی و مخارج دولت و بانکها دایم روبه افزایش است و هر روز بیش از 1300 میلیارد تومان به نقدینگی و سپردههای بانکی اضافه میشود و موجب کاهش بیشتر ارزش پول در مقابل کالاها ارزش پول چیست ؟ و داراییهای تقریبا ثابت میشود. بازارهای ایران توسط دولت و کارگزاران به گونهای مدیریت میشود که فقط افزایش قیمتهای جهانی در قیمتهای داخلی ایران تاثیر میگذارد و کاهش قیمتها چه در بورسهای جهانی و چه در بخش واردات کالا به گونهای مهندسی میشود که خللی در افزایش قیمتها در داخل ایجاد نکند! بهطور مثال در ایران پراید ظرف فقط چند ماه از 50 میلیون تومان به 90 میلیون تومان و سمند از 80 میلیون تومان به 150 میلیون تومان رسیده و چون این دو خودروساز با قدرت حمایت میشوند هیچکس تصور حذف تعرفهها و آزادسازی واردات برای کاهش قیمتها و حمایت از مصرفکننده را حتی در مخیله خود نمیگنجاند. ضمنا با افزایش قیمت ارز و تورم افسانهای و بازار انحصار مطلقی که این خودروسازان در ایران دارند هر روز به ارزش داراییهای آنها هم افزوده میشود و هر بار در یک چشم برهم زدن با تجدید ارزیابی داراییها از شمول ماده 141 بیرون میآیند. پس ارزش سهام خودروسازان بالا میرود هر چند دارای زیان انباشته 45 هزار میلیارد تومانی باشد. سهام بانکها هم علیرغم زیان انباشته 56 هزار میلیارد تومانی به دلایل مشابه بالا میرود. همه اینها به مدد تحریم، تزریق دلارهای دولتی بدون بازگشت، تورم مهندسی شده شگفت انگیز، کاهش ارزش پول چیست ؟ ارزش پول ملی، افزایش نرخ ارز، کسری بودجه دولت و افت شدید صادرات نفت، بنگاه داری بانکها وخودروسازان و در اختیار داشتن سهم اصلی بازار املاک و زمین، بوسیله تجدید ارزیابی داراییها، کاهش سود سپردهها، تسعیر نرخ ارز، تاخیر در اجرای تعهدات، افزایش قیمتها و حمایت قوانین از انحصار ممکن است. مردم به تجربه آموختهاند برای اینکه ارزش یک سهام یا دارایی بالا برود نه نیاز به بهره وری وجود دارد نه سرمایهگذاری و نه تولید. در گوشه ذهنشان فقط نگاهی به نمودار افزایش نرخ ارز و کاهش ارزش پول ملی و افزایش قیمتها از سال 1357 تا اردیبهشت 1399 میاندازند و میگویند با این شیب تند کاهش ارزش پول ملی و تورم چشم نواز امکان ندارد رنگ سبز بورس و افزایش قیمت زمین و مسکن و خودرو، ارز و طلا و دیگر کالاها ارزش پول چیست ؟ و خدمات متوقف شود. اگر امروز نخریم فردا هرگز نخواهیم توانست. به قولی: «سه سال پیش با نود میلیون تومان خانه خریدم. دیروز پراید شد 90 میلیون تومان. چهل سال پیش نه!؟، سه سال پیش»افزایش ارزش سهامی که این روزها در بورس ایران معامله میشود حاصل سرمایهگذاری و افزایش تولید کالا و خدمات و صادرات نیست. هیچ بازاری بدون حمایت تورمی دولت توان رشد بیش از 80 درصدی در یک سال (1397) و رشد 180 درصدی در سال بعد (1398) و رشد 70 درصدی در یک ماه از سال (فروردین 1399) را ندارد و یک جایی البته نه به این زودیها، شاید بالاخره متوقف شود و خود را با بقیه بازارها هماهنگ کند. عدهای از فعالان بازار گفتهاند که بورس باید به اندازه دلار رشد کند و لذا هنوز جا دارد تا شاخص کل چهار برابر شود.پیشنهاد این است که خریداران تازه وارد بورس با ترکیبی از افزایش دانش شخصی و استفاده از مشاوران سرمایهگذاری در بورس، پرتفویی از دارایی تشکیل دهند و سعی کنند خود را در برابر تلاطمها پوشش دهند. هر چند فعلا در این بازار تورمی عوامل بنیادی نشان میدهد هر چه بخری سود میکنی!
بهترین راه برای حفظ ارزش پول چیست؟
در حالی که طبقات متوسط و آسیبپذیر جامعه، بازنده بزرگ بازی ارزی و کاهش حداقل ۸۰ درصدی ارزش پول ملی در سال گذشته بودند، کارشناسان اقتصادی معتقدند با توجه به تداوم این کاهش در سال جاری، بازار سرمایه و نظام بانکی امن¬ترین پناهگاه برای اندک داراییهای شهروندان است.
در حالی که طبقات متوسط و آسیبپذیر جامعه، بازنده بزرگ بازی ارزی و کاهش حداقل ۸۰ درصدی ارزش پول ملی در سال گذشته بودند، کارشناسان اقتصادی معتقدند با توجه به تداوم این کاهش در سال جاری، بازار سرمایه و نظام بانکی امن¬ترین پناهگاه برای اندک داراییهای شهروندان است.
سالی که پشت سر گذاشتیم و سالی که پیش رو داریم هم از نگاه شهروندان عادی که زیر سنگینترین فشارهای اقتصادی و تورم، کمر خم کردهاند و هم از زاویه دید مدیران اقتصادی و سیاستگذاران، مقاطعی سخت و نفسگیر توصیف شدهاند. بنا بر اظهارات رئیس کل بانک مرکزی از آنجایی که دشمن، تمرکز خود را بر ایجاد اخلال در بازار ارز، قرار داده، کاهش شدید ارزش پول ملی، تورم و فشار سنگین اقتصادی بر زندگی مردم، در پی آن آمده است.
مردم، قدرت انتخاب زیادی ندارند
در چنین شرایطی قدس از سه صاحبنظر اقتصادی پرسید: بهترین راه برای حفظ ارزش پول ملی و به تعبیر بهتر، جلوگیری از افت بیشتر ارزش داراییهای مردم در سال جاری کدام است؟
به گفته این سه کارشناس در شرایط فعلی که تحریمهای ناعادلانه آمریکا و بیتدبیری مدیران اقتصادی، تراژدی بزرگی را در ارزش پول ملی رقم زده، مردم، قدرت انتخاب زیادی ندارند، اما اگر دولت و بانک مرکزی بتوانند با توجه به تجربیات گذشته، نظارت حداکثری بر منافع مردم داشته باشند و شفافیت را جایگزین رانتخواری و ویژهخواری کنند، بازار سرمایه و نظام بانکی بهترین گزینههای پیش روی مردم برای حفظ دارایی است.
از نگاه هادی حق شناس، عباس هُشی و مهدی تقوی، بورس و بانک حتی در شرایط فعلی که تورم نزدیک به ۴۰ درصد قابل تصور است، بورس و بانک، شرعیترین، سالمترین، وجدانیترین و به صرفهترین بازارها برای حفظ دارایی شهروندان است و به هیچ وجه ورود به بازارهای غیرمولّد و سوداگرانه از قبیل ارز، طلا، خودرو و ملک نمیتواند متضّمن کسب سود عمومی برای مجموعه اقتصاد کشور باشد.
بورس؛ سودآور برای دهکهای آسیبپذیر
هادی حقشناس در این خصوص میگوید: پولی که وارد بازار سرمایه میشود مستقیماً به چرخه تولید وارد و به رونق آن منجر میشود. این رونق، افزایش تولید، کاهش تورم، افزایش اشتغال و در نهایت رفاه اجتماعی را به همراه دارد. این موارد نیازهای اصلی اقتصاد فعلی ما هستند و تبعات مثبت آن نصیب تمام دهکها و بویژه دهکهای کم درآمد میشود، چرا که این گروه در برابر بیکاری و تورم، آسیبپذیری بالایی دارند.
به باور وی در واقع سود حاصل از ورود این سرمایهها به بورس و نظام بانکی از حالت شخصی خارج و جنبه عمومی برای کل بدنه اقتصاد پیدا میکند.
زندگی دلاری، اما درآمد ریالی است
عباس هُشی هم میگوید: متأسفانه مردم به توصیههای دولت، بانک مرکزی و مجلس، دیر اعتماد میکنند. پس اول باید اعتمادشان را بازگردانند، چرا که در سال گذشته آنها که به حرف سیاستگذاران، گوش دادند و به بازارهای سوداگری ورود نکردند، بشدت متضرر شدند و در عوض «حرف گوش نکنها» به خاطر افزایش ۳ برابری ارزش دلار و ورود به بخشهای زیرزمینی اقتصاد، جایزه گرفتند! واقعیت این است که دولت، در مقابل ارزش داراییهای مردم، مسئول است و وظیفه اصلی بانک مرکزی که باید مستقل عمل کند، حفظ و ارتقای ارزش همین داراییهاست.
این اقتصاددان، دلارزدگی، نفتزدگی و دولتزدگی را معضلات بزرگ اقتصاد ایران میداند که تحت تأثیر تحریم ها، ارزش پول ملی و تورم شدید را به جزء لاینفک زندگی مردم تبدیل کرده و به تعبیری، زندگی دلاری اما درآمد، ریالی است.
وی ادامه میدهد: بازار سهام میتواند سود بیشتر را به همراه داشته باشد مشروط به اینکه دولت به عنوان مقام ناظر بورس، از سرمایههای مردم مراقبت کند و از دیگر سو بانک مرکزی با نظارت بر عملکرد نظام بانکی، اجازه سوء استفاده از سپردهها را ندهد.
به باور هُشی با تداوم ارز چند نرخی در سال گذشته، صادرکنندگان، واردکنندگان و مدیران «کمیسیونبگیر» دولتی، بیشترین منفعت را بردند و مردم خوشحساب و دستپاک به عنوان مصرف کنندگان نهایی، جریمه سنگین معیشتی و مالی متحمل شدند.
سود بانکی و بورسی به سلامت اقتصادی نزدیکتر است
مهدی تقوی هم با اشاره به کاهش حدود ۵۰ درصدی صادرات نفت، میگوید: طبعاً به همین دلیل منابع ارزی کمتر و واردات گرانتر میشود و زندگی مردم باز هم تحت فشارهای تورمی خواهد بود حال آنکه حقوق و دستمزد متناسب با این تورم رشد نکرده است.
به باور وی از آن جایی که بازیهای تحریمی و ارز همچنان ادامه دارد، مردم گزینههای اندکی برای حفظ ارزش دارایی خود پیش رو دارند. این اقتصاددان اضافه میکند: بورس مستقیماً به تولید متصل است و هر چند کاهش قیمت سهام هم دور از ذهن نیست، کسب سودهای بورسی و یا سودهای بانکی کمتر از ۱۵ تا ۲۰ درصدی که با تورم همخوان نیست، به سلامت اقتصادی نزدیکتر است و از حجم سوداگریها در بازارهای موازی میکاهد.
دیدگاه شما