استراتژی های مهم برای مدیریت حرص و طمع در معاملات
طمع در بازارهای مالی برای کلیه سرمایهگذاران اعم از سرمایهگذاران حرفهای و آماتور وجود دارد. حرص و طمع یکی از عواطف و احساساتی است که نقش مهم و اساسی در معاملهگری و سرمایهگذاری ایفا میکند. در بازار جمله معروفی وجود دارد: "میتوان از خرسها (روند نزولی بازار) و گاوها (روند صعودی بازار) درآمد کسب کرد؛ اما در بازار خوکها (معاملهگران طمع کار) ذبح میشوند. بازار هیچگاه روی خوشی به افراد طمعکار نشان نمیدهد." در معاملهگری یکی از مشکلات مهم، از دست دادن فرصت است؛ اما باید فرق قائل شویم که ما میخواهیم فرصت خوب به دست بیاوریم یا اینکه دچار طمع شویم.
احساسات مختلفی در معاملهگری دخیل است، حرص و طمع از جمله دو احساس فوقالعاده هستند که سرمایهگذاران با آنها درگیر میشوند. طمع قدرت تأثیرگذاری زیادی بر روی مغز دارد و باعث میشود تا دست به اقداماتی بزنیم که در بسیاری از موارد برای ما زیانبار است. بسیاری از افراد فکر میکنند که طمع تنها راه برای بهدست آوردن پول در معامله است؛ به گفته بزرگان بازار سرمایه، طمع مغز را میخورد. حرص و طمع همواره در حال تلاش هستند که با نهایت سرعت به سمت ثروت پیشروی کنند. در معاملهگری طمع زمانی ظاهر میشود که حرکت قیمت برخلاف انتظار معاملهگر حرکت میکند.
راههای زیادی برای طمع کردن در معاملهگری وجود دارد:
- معامله با حجمهای بسیار بزرگ
- معامله بیش از حد
- داشتن انتظارات غیر واقعی و اغراقآمیز و رویاگونه
- رویای موفقیت بزرگ در معاملهگری در کمترین زمان ممکن
حرص و طمع مانند کلیه احساسات مختلف قابل کنترل است و با گذشت زمان و داشتن نظم، معاملات عاری از طمع میشود. معاملهگران پیش از ورود به معامله باید حد زیان و حد سود خود را مشخص کنند.
برای مدیریت حرص و طمع در معاملات چه کارهایی میتوان انجام داد؟
صبر
مهمترین پارامتر برای مدیریت طمع، صبر میباشد. برای پیشبرد یک استراتژی معاملاتی، معاملهگر باید صبر حرفهای داشته باشد. برخی از متخصصان فقط زمانی که شرایط بازار مناسب است، برای ورود اقدام میکنند؛ این یعنی همان صبر هوشمندانه. دانش زمان ورود به معاملات ممکن است ترکیبی از دانش تکنیکال و فاندامنتال یا یکی از آن دو باشد. شاید به نظر ساده برسد، اما داشتن یا نداشتن صبر باعث بسیاری از مشکلات و شکستها در معاملات است. نداشتن صبر و تحمل یکی از بدترین مشخصهها در زمینه معاملهگری میباشد و مانع از درست عمل کردن در ورود و خروج از معامله میشود.
در هر معامله مدیریت ریسک داشته باشید
مدیریت ریسک شامل مقدار ریسکپذیری و این که تا چه اندازه برای رسیدن به کسب سود مهیا شدهاید و صبر خواهید کرد، بستگی دارد. اگر دقیقتر به جزئیات نگاه کنیم، باید به ریسک و ابزارهای مدیریت ریسک توجه ویژهای داشت. زمان معاملهگری با اهمیت است. این موضوع، دارای نکاتی میباشد که سبب میشود شفاف و واضح فکر کنید؛ و بیشتر معامله گری واقعی از همه به شما کمک کند تا احساسات و عواطف خود را کنترل کنید و زیر سلطه خود درآورید.
برای معاملهگری برنامهریزی کنید
- از حد زیان استفاده کنید. این موضوع احساسات را برای پایان دادن به یک معامله کاهش میدهد.
- سختترین چیزی که یک معاملهگر مجبور است خودش بصورت دستی انجام دهد، بستن یک معامله و قرار دادن حد زیان برای معامله در همان لحظه است. گذاشتن حد زیان در لحظه ورود به معامله باعث میشود که از معاملاتی که باعث زیان میشود، جلوگیری کرد.
- وقتی حد زیان معاملهگران فعال شد، اغلب شاکی میشوند؛ احتمال میدهند قیمت برگردد و حد زیانی را که از قبل تعیین کرده بودند را جابجا میکنند. شما زمانی که در شرایط روحی آرام و بدون استرس قرار داشتید، حد زیان را تعیین کردید، حال اگر معامله برخلاف میل شما حرکت کند، دچار استرس و فشار میشوید، پس به قضاوت خودتان اعتماد کنید و به حد زیان خود پایبند باشید.
- تجارت یک کسب و کار است نه به عنوان یک سرگرمی. شما هیچ وقت در کسب و کاری که هیچ اطلاعی از آن ندارید، 1000 دلار سرمایهگذاری نمیکنید؛ بنابراین در صورت عدم اطلاع، هیچ معاملهای انجام ندهید. زمانی که وقت کافی در مورد تحقیق در بازار مالی را داشتید و اطمینان پیدا کردید، آنگاه تصمیم به ورود در یک معامله گری واقعی معامله بگیرید. تجارت آگاهانه همیشه بهتر از تجارت ناآگاهانه و بدون اطلاع میباشد.
ترس و طمع را در معامله گری چیست و چگونه آن را مدیریت کنیم + چند راهکار
ترس و طمع غالبا به عنوان دو نیروی غالب در بازارهای مالی شناخته میشود. اگرچه واضح است که چنین حرفی سادهسازی بیش از حد صورت مساله است اما با این وجود، ترس و طمع نقش مهمی در روانشناسی معاملهگری دارند. درک اینکه چه زمانی باید با این احساسات همراه شد و چه زمانی باید از آنها دوری کرد، همان نکتهای است که تفاوت میان معاملهگران موفق و ناموفق را ایجاد میکند.
حقایقی در مورد ترس و طمع در معاملهگری معامله گری واقعی
ترس و طمع در میان معاملهگران بسیار رایج است و اگر به درستی مدیریت نشوند، میتوانند آسیبزا باشند. ترس اغلب به عنوان دلیلی برای عدم ورود به معامله یا بستن معامله پیش از موعد مقرر دیده میشود. از طرف دیگر، طمع نیز اغلب زمانی آشکار میشود که معاملهگران با هدف افزایش سود، از حرکتهای کوچک در بازار، سرمایه بیشتری به معامله موفق خود اضافه میکنند و یا با کمک اهرم حجم معامله را بیش از حد افزایش میدهند.
ترس چیست؟
میدانیم که ترس تا حدودی به غریزه «جنگ یا فرار» مربوط است که در ذات تمام انسانها وجود دارد. این همان حسی است که هنگام تشخیص تهدید به سراغ ما میآید. معاملهگران هنگامی که معاملات به ضرر آنها حرکت میکند، چنین احساسی را پیدا میکنند چرا که این اتفاق تهدیدی علیه حساب معاملاتی آنها است.
تماشای اینکه بازار علیه شما حرکت میکند، ترس از ضرر کردن را در شما افزایش میدهد. این موضوع میتواند موجب آن شود که معاملهگران معامله خود را بیش از آنچه لازم است، باز نگه دارند. در واقع این اشتباه، متداولترین اشتباه در میان معاملهگران است.معامله گری واقعی
همچنین ترس در هنگام معاملهگری موجب آن میشود که معاملهگران حتی با وجود تشخیص موقعیت خوب برای معامله، از ورود به آن سر باز بزنند. بهخصوص هنگامی که بازار در حال سقوط باشد، معاملهگران از ترس افت بیشتر قیمتها و گیر کردن در روند نزولی عمیقتر تصمیم میگیرند که در نقاط کف قیمتی وارد معامله خرید نشوند و همین موضوع میتواند آنها را از سودآوری باز دارد.
طمع چیست؟
حرص و طمع بسیار متفاوت از ترس است اما اگر به خوبی مدیریت نشود میتواند به اندازه ترس مشکلساز شود. طمع زمانی به وجود میآید که معاملهگر تصمیم میگیرد پول بیشتری به معامله وارد کند و از آن سود بیشتری کسب کند.
طمع همچنین وقتی معاملهگران داخل یک معامله ضررده هستند نیز خود را نشان میدهد. به این طریق که وقتی جهت حرکت قیمت به ضرر آنها است با باز کردن معاملات بیشتر سعی میکنند ضررهای پیشین خود را جبران کنند تا بتوانند سریعتر به نقطه سر به سر برسند. از دیدگاه مدیریت سرمایه این اقدام بسیار خطرناک است؛ چراکه اگر بازار همچنان به حرکت خود بر خلاف جهت مورد انتظار معاملهگر ادامه دهد، به سرعت کال مارجین خواهد شد.
یکی از بارزترین موارد طمع در بازارهای مالی حباب داتکام بوده است که در آن افراد زیادی سهام شرکتهای اینترنتی را خریداری کردند و ارزش این شرکتها را بیش از حد افزایش دادند. همچنین به عنوان یک مثال دیگر میتوان از بیتکوین نام برد. سرمایهگذاران در این رمز ارز هنگامی که سقوط شروع شد تصور میکردند هر لحظه قیمت بیت کوین میتواند افزایش معامله گری واقعی پیدا کند، آنها مدام در قیمتهای پایینتر خرید میکردند به امید اینکه به زودی روند صعودی از سر گرفته خواهد شد اما دیدیم که چنین نشد.
چگونه میتوان ترس و طمع را کنترل کرد و یک معاملهگر موفق شد؟
روشهای مختلفی وجود دارد که میتوانید با استفاده از آن احساسات خود را کنترل کنید و مطمئن شوید ترس و طمع بر روند معاملات شما تاثیر نمیگذارد. در اینجا چند نمونه را آوردهایم:
۱- برنامه معاملاتی داشته باشید
معاملهگران برای اینکه هنگام معاملهگری از هرگونه احساسات خالی باشند، باید یک برنامه معاملاتی برای خود داشته باشند. چند نمونه از اشتباهاتی که میتواند در اثر نداشتن برنامه معاملاتی رخ دهد عبارتاند از: استفاده از اهرم بیش ازحد، حذف حد ضرر، دو برابر کردن حجم در یک معامله بازنده و…
۲-استفاده از حجم معاملاتی پایین:
یکی از سادهترین راهها برای کاهش تاثیر احساسات بر معاملات کاهش حجم معاملات است. این یکی از بهترین توصیههایی است که میتوان به معاملهگران کرد.
همچنین میتوانید با استفاده از یک حساب دمو خود را در شرایط بازار محک بزنید و پیش از آنکه وارد معاملات واقعی شوید، استرس ناشی از معاملات را بدون از دست دادن پول واقعی تجربه کنید.
۳- یک ژورنال معاملاتی داشته باشید
معاملهگران باید نسبت به معاملات خود پاسخگو باشند. بهترین راه برای این کار ایجاد یک ژورنال معاملاتی است. ژورنالهای معاملاتی به معاملهگران کمک میکند تا معاملات خود را یادداشت کرده و اثرات آن را بررسی کنند. همچنین میتوانند نقاط قوت و ضعف خود را در معاملات شناخته و استراتژی خود را بهبود بخشند.
۴- از دیگران بیاموزید.
احساسات نقش مهمی در معاملهگری دارد. اکثر معاملهگران بیش از آنکه در معاملات سودده خود سود کسب کنند، در معاملات زیانده خود (که اتفاقا تعدادشان از موارد سودده نیز کمتر است) زیان میکنند. همین امر موجب میشود که در نهایت با زیان بازار را ترک کنند.
چرا ما علاقمند به معامله گری هستیم؟
میدانید که معامله گری بعضی اوقات ناامید کننده میشود. زیاد به خود سخت نگیرید، حتی معامله گران حرفه ای هم گاهی، ماهها در ضرر باقی میمانند. بعضی وقتها لازم است به خود یادآوری کنید که چرا دارید این کار را انجام میدهید. کمی مثبت نگری و تمرکز دوباره روی دلایلی که از ابتدا شما را به سمت معاملهگری جذب کرده است، ابزار قوی هستند که باعث میشود دوباره روی چیزهایی تمرکز کنید که باعث موفقیت شما میشوند. بیاد بیاورید که چه چیز شما را به سمت معامله گری سوق داده و جذب کرده است. این همان چیزی است که احتیاج دارید در شلوغی ضررهایتان بشنوید.
بله معامله گری سخت است، و همه ما این را تا بحال فهمیدهایم. اما تبدیل شدن به یک معامله گری که همیشه در وضعیت سودباشد ارزش تحمل این همه سختی را دارد. معامله گر بودن، بهتر و باحالتر از هر شغل دیگر در دنیا است ودر این مقاله من با ده دلیل به شما میگوییم چرا
اولین و مهمترین دلیل آزادی مالی
عبارت « آزادی مالی» به این معنا است که، اینقدر پول داشته باشید که مجبور نباشید بابت صورت حسابها و هزینه های زندگی نگران باشید. فکر کنید که تنها با داشتن یک کامپیوتر و اینترنت، میتوانید پول کافی برای داشتن یک زندگی راحت و آسوده را بدست آورید. خود این فکر میتواند یک انگیزه بسیار قوی برای شما باشد. معامله گر موفق بودن تنها به این معنی نیست که شما قادرید پول بسیار زیادی در آورید. بلکه مهمتر از آن بدان معنی است که شما آزادید. این آزادی را دارید که بتوانید هر زمان هر کاری که دلتان بخواهد انجام دهید، این مسئله چیزی است که هیچ قیمتی نمی توان رویش گذاشت.
شما یک گردن کلفت هستید
معامله گران کسانی هستند که بدنبال فرار از کلیشه های معمول هستند، بدنبال راه فرار از چهار چوب زندگی کاری روزانه، یعنی کار از 8 صبح تا 5 عصر. چه کسی دوست دارد اکثر ساعات عمرش را صرف کار کردن کند تا شخص دیگری را ثروتمند کند. این همان کاری است که اکثر مردم اجام میدهند؛ برای دیگران پول در میآورند. پولی بیشتر از آنچه که خودشان در میآورند. این باید دیدگاه یک معامله گر باشد. یک معاملهگر، دنیا را آنگونه که که واقعاً هست میبیند، نه آنگونه که جامعه از او میخواهد به آن بنگرد. بنابراین برای اینکه یک معامله گر باشید باید دیدگاهتان متفاوت از عموم مردم جامعه باشد. شما یک گرگ تنها هستید که یک تنه مقابل همه مردم ایستاده اید و برایتان مهم نیست که آنها در موردتان چه فکری میکنند. خیلی از مردم وقتی از آنها در مورد معامله گری سؤال میشود، آن را بیش از حد ریسک آور توصیف میکنند یا فکر میکنند این کاری است که تنها عده خاصی از پس آن بر می آیند. اینها همان عموم مردمند. اما شما میخواهید که یک معامله گر باشید، این یعنی شما ذهنیت یک ستاره رپ (نوعی سبک موسیقی) را دارید که شرایطی که جامعه به شما دیکته معامله گری واقعی می کند را نمی پذیرید.
مانند برده، کار کردن را فراموش کنید
زندگی که با معامله گر بودن بدست می آورید، شگفت انگیز خواهد بود. نشستن کنار ساحل ، ریلکس کردن و گهگاهی وارد یک معامله شد، حتی ماهی یکبار ، وقتی یک سیگنال با ارزش را در بازار میبیند، به نظر بد نمی آید. حتی بهتر از آن اینکه، مجبور نیستید هر روز سر وقت سرکار بروید. هیچ کس دوست ندارد هر روز صبح ساعت 6 از خواب بیدار شود و به سمت کاری که از آن متنفر است رانندگی کند.(سحر خیزی خوب است ولی با رغبت نه با اجبار) کار کردن بعنوان یک معامله گر، به شما اجازه میدهد از این برده داری مدرن فرار کنید. من همیشه معتقد بوده ام اینگونه که ما کار میکنیم، یعنی 40 ساعت در هفته در اتاقهای بدون پنجره، نوعی از برده داری مدرن است. معامله گری فرصتی است که از این نوع زندگی فرار کنید. البته آسان نیست ، اما حداقل فرصت آزادی واقعی را به ما میدهد.
انعطاف پذیری
انعطافپذیری که از بابت یک معامله گر بودن بدست می آورید، شگفت انگیز است. مجبور نیستید وقتی میخواهید مسافرت تفریحی بروید، نگران مرخصی گرفتن از کار خود باشید. میتوانید برنامه خودتان را برای خود بنویسید، به هر کجا که میخواهید سفر کنید و هر آنچه که میخواهید را انجام دهید. به نظر من بهترین قسمت یک معامله گر بودن این است که لازم نیست با قوانین و برناﻣﺔ شخصی دیگران زندگی کنید.
گذراندن وقت با خانواده
اگر صاحب فرزند هستید، معامله گر بودن به شما اجازه میدهد زمان بیشتری را با آنها بگذرانید و در کنارشان باشید. این مخصوصاً زمانی دلپذیرتر است که آنها کوچکتر هستند و هر روز یک کار جدید را یاد میگیرند. روزی 8 الی10 ساعت کار کردن به این معنا است که حداقل نصف از زمان بچگی فرزندانتان را از دست میدهید، چرا که پیش آنها نیستید. هیچ چیزی با ارزشتر از گذراندن بیشتر وقت با خانواده نیست. معامله گر بودن این امکان را به شما میدهد که کمتر کار کنید و بیشتر با خانواده باشید.
دنیا را بیشتر درک کنید
اگر یک معامله گر باشید، بهتر میتوانید تفاوتها و نقاط قوت و ضعف اقتصادهای مختلف در کشوهای مختلف دنیا را بفهمید. همیشه تعجب میکنم که مردم چطور چیزی در مورد نرخ ارز و در نتیجه قدرت اقتصادی کشورهای مختلف چیزی نمیدانند.ب ه طور مثال، اگر بخواهید به کشورهای دیگر سفر کنید، به احتمال زیاد تفاوت بین نرخ ارز در آن کشور و کشور خودتان را خوب میدانید، چرا که یک معامله گر هستید، اما بیشتر مردم در این مورد چیزی نمیدانند.
فرصتهایتان را خودتان انتخاب کنید
معامله گر بودن به این معنا است که این شمایید که فرصتهایتان را انتخاب میکنید. شما برای خودتان تصمیم میگیرید، هم در بازار ، و هم در زندگی. اگر روزی از خواب بلند میشوید و احساس میکنید حوصله انجام کاری را ندارید، کاری نمیکنید. مجبور نیستید حتماً هر روز سرکار بروید و دستورات رئیستان را اجرا کنید. این شمایید که قوانین را تعیین میکنید. معامله گری این امکان را به من داده است که یک زندگی نرمال و راحت داشته باشم. معامله گری این آزادی را به من داده است که بتوانم هر موقع به هر جا که بخواهم سفر کنم و تمام چیزی که احتیاج دارم، لپ تاپ یا آی پدم است تا بتوانم جداول و چارتها را با هم مقایسه و بررسی کنم و به معاملاتم بپردازم.
تا دم مرگ میتوانید معامله کنید
یکی از فواید دیگر معامله گری این است که پیر باشید یا جوان میتوانید آن را به خوبی انجام دهید. اگر یک معامله گر هستید، واقعاً نیاز نیست که روزی بازنشسته شوید. شما در سرتاسر زندگی خود میتوانید معامله کنید، چرا که معامله گری نیازی به فعالیت فیزیکی ندارد. و از داخل خانه خود میتوانید آن را انجام دهید.
فرصتهای مساوی برای همه
برای موفق بودن در شغل معامله گری، نیازی نیست که از معامله گری واقعی فلان دانشگاه مهم در فلانجا مدرک داشته باشید. برای موفق بودن در معامله گری فقط باید مصمم، با پشتکار و صبور باشید. در معامله گری، فرصتهای یکسان برای همه افراد وجود دارد و برای اینکه معامله گر موفقی باشید هیچ پیش شرط و زمینه ای نیاز نیست. بعضی از بهترین معامله گران در دنیا، هیچگونه آموزش دانشگاهی ندیده اند. حتی کسانی که قادر به اتمام کالج نبوده اند میتوانند معامله گران موفقی باشند، فقط باید و در آن پشتکار داشته باشند.
اگر یک معامله گر موفق هستید
این شانس را دارید که بتوانید به بقیه مردم هم کمک کنید. نه تنها میتوانید به خانواده و دوستانتان از لحاظ مالی کمک کنید، میتوانید مهارت خود را نیز به آنها یاد دهید. دیگران هم میتوانند با یادگیری این مهارت، آزادی خود را بدست بیاورند، درست همانند شما. این نه تنها به نفع آنها است، رضایت قلبی فراوانی را در اعماق قلب شما به وجود میآورد. این همان دلیل است که باعث شد من نیز شروع کنم به در اختیار گذاشتن مقاله هایم به دیگران.
درباره انوش ترابی
بیش از 10 سال است که در بازارهای سرمایه فعالیت دارم. روش تحلیلی من، تحلیل تکنیکال بر پایه امواج الیوت است و تاکنون نتایج فوق العادهای از روش خود بدست آوردهام. در واقع این روش جامع ترین و کارآمد ترین روش تحلیلی است.
من قصد دارم مباحث تحلیل تکنیکال از مقدماتی تا پیشرفته و اصول و قوانین معاملهگری و مدریت ریسک و سرمایه را به وسیله مثالهای واقعی و کاربردی به شما آموزش بدهم تا با کسب این مهارت بتوانید در کلیه بازارهای مالی اعم از بورس ایران، بازار سهام آمریکا و فارکس تحلیل کنید و از نتایج خود شگفت زده شوید و سود کسب کنید.
شما اکنون در آغاز مسیری پر هیجان و پر چالش هستید که در انتهای آن اهداف بسیار بزرگ و واقعی قرار گرفتهاند که به وسیله کسب دانش تحلیل، نظم و پشتکار قادر خواهید بود ظرف مدت کوتاهی به استقلال کامل و به رویاهای مالی خود برسید.
اگر قصد دارید در بازارهای مالی، به عنوان شغل اول و اصلی یا حتی به عنوان شغل دوم کار کنید میبایست حرفهای باشید و حرفهای عمل کنید.
البته معاملهگری ریسک و خطرات خاص خود را هم دارد ولی افرادی که مسلح به علم تحلیل، معاملهگری و مدیریت ریسک هستند در این بازارها سربلند و موفق خواهند بود.
به همه شما تبریک میگویم بابت انتخاب این مسیر و زمینه کاری، یعنی فعالیت و معاملهگری در بازارهای سرمایه. بسیار انتخاب درست و به موقعی است و به اعتقاد من این یک کسب و کار کاملا آنلاین با درآمد عالی و قابل گسترش است. تا بینهایت این کار قابلیت بزرگ شدن دارد.
یکی از خصوصیت های اصلی این نوع آموزش ارائه تحلیلهای واقعی و به روز از بازارهای مختلف است که کاربردی بودن مطالب بیان شده را نشان میدهد.
مباحثی که قرار است به آنها بپردازیم به شرح زیر است:
- اصول و مبانی تحلیل تکنیکال کاربردی
- اصول و قوانین معامله گری و مدیریت ریسک و سرمایه
این دو در کنار هم از شما یک متخصص، یک تحلیلگر و معاملهگر حرفهای میسازد.
سبک معامله گری مناسب تیپ شخصیتی خود را بشناسید
در این نوشته قصد داریم شما را با ۶ سبک مختلف معامله گری در فارکس آشنا کنیم. بعد از آگاهی از انواع سبک های مختلف می توانید بفهمید که آیا سبک انتخابیتان مناسب شما هست یا خیر.
سبکهای معامله گری برای افراد بسیار منظم که زمان محدودی دارند:
- معامله گری سوئینگ – سوئینگ تریدینگ: لقب معاملهگران سوئینگ برای فعالان میان مدت در بازار داده میشود؛ یعنی معاملاتی که معمولا بین چند ساعت تا چند روز طول میکشند. در این نوع استراتژی، به سرمایهگذاری زمانی (صرف وقت) بسیار کوتاه نیاز است که مناسب معاملهگران با زمان محدود می باشد. در این سبک، میتوان از دستورات ورود و خروج اتوماتیک استفاده کرد که هنگام رسیدن به سطوح قیمتهای مشخص معاملات باز خواهند شد.
- معامله گری خودکار (اتوماتیک): شیوه مناسب دیگر برای معاملهگران با فرصت محدود یا برای معاملهگرانی که در اوقات فراغت شان معامله میکنند، معاملهگری اتوماتیک است. معاملهگران صرفا نقطه ورود یا خروج و میزان حجم معامله را تعیین میکنند و بقیه امور را به بازار واگذار میکنند.
سبک های معامله گری برای افراد محتاط که زمان لازم برای تحقیق دارند:
- معامله گری پوزیشن – پوزیشن تریدینگ (Position Trading): این سبک مناسب افرادی است که مایل به داشتن یک معامله برای مدت طولانی (ماهها یا سالها) هستند و اغلب براساس عوامل فاندامنتال بلندمدت تصمیم میگیرند. در این سبک، به منظور پیشگیری از هر گونه نوسان احتمالی در طول مدت معامله و جلوگیری از کال مارجین، نیاز به سرمایه اولیه زیادی میباشد. همچنین، معاملهگران محتاط در اندازههای کوچکتر معامله کرده، از نقاط استاپ برای معاملات خود استفاده میکنند و وارد بازارهای پرنوسان نمیشوند.
سبکهای معاملهگری برای افراد مصمم که به کسب نتایج فوری علاقمند هستند:
- معامله گری اسکالپ – اسکالپینگ: معاملهگر اسکالپ به باز کردن و بستن معامله در مدت بسیار کوتاه توجه دارند و باکمک لوریج از تغییرات کوچک قیمت حداکثر استفاده را میبرند. به دلیل ماهیت سرعتی این سبک، به سرعت متوجه سود و زیان می شوید. معاملهگران مصمم که به دنبال نتایج فوری هستند، اغلب با استفاده از اخبار در مورد چگونگی احتمال بازخورد بازار تصمیم گیری کرده و بر همان منوال عمل میکند.
در سبک معاملهگری خود ثابتقدم باشید
ثبات در سبک به ثبات در نتایج منجر میشود. تغییر سبک در هنگام مواجهه با شکست، اشتباه رایجی است که تازهکاران مرتکب میشوند. پس از انجام چند معامله محدود، به سرعت اقدام به قضاوت درمورد استراتژی خود نکنید؛ چراکه قرار نیست تمام معاملات موفق باشند. اگر تکنیک معاملهگری شما با مدیریت ریسک مناسب همراه باشد، ممارست در آن به کسب نتایج مطلوب منجر خواهد شد.
دیدگاه شما