تایم فریم چیست و بهترین تایم فریم برای ارز دیجیتال کدام است؟
تایم فریم چیست یکی از سؤالاتی است که هر تریدری در بازار ارزهای دیجیتال به خوبی با پاسخ آن آشناست. بازار ارزهای دیجیتال، میدان رقابتِ پرهیاهو و پرالتهابی است که قیمتها در آن مدام در حال تغییر هستند. برای کسب بیشترین سود در بازار ارزهای دیجیتال، باید بتوانید تغییر قیمتها را به خوبی تحلیل کنید. اگر فکر میکنید که برای تحلیل نیاز به بررسی لحظه به لحظهی قیمتها دارید، سخت در اشتباهید. تریدرهای بازار ارز دیجیتال با بررسی بازههای زمانی مشخص، روند رشد رمزارزها را تحلیل میکنند. این بازههای مشخص در زبان معاملهگران ارزهای دیجیتال، تایم فریم نام دارد. در اصل مفهوم تایم فریم با تحلیل تکنیکال گره خورده است.
اگر به خرید و فروش در بازار ارزهای دیجیتال علاقهمندید؛ در ادامه با ما همراه باشید تا با اینکه تایم فریم چیست و انواع آن مثل تایم فریم یک دقیقهای یا تایم فریم یک ساعته چه کاربردی دارند و چگونه میتوان بهترین تایم فریم برای ارز دیجیتال را انتخاب کرد؛ بیشتر آشنا شوید.
تایم فریم چیست ؛ انتخاب دورههای زمانی برای تحلیل
تریدرها برای تحلیل تکنیکال به نمودار قیمت نگاه میکنند و به بررسی آن میپردازند. نمودار قیمت از دو محور قیمت و زمان تشکیل شده است. زمان معاملات را میتوان به قالبهای مشخصی تقسیم کرد تا به تحلیل قیمت ارز دیجیتال در بازههای زمانی مشخص پرداخت. این بازههای زمانی دارای واحد مشخصی هستند. برای مثال شما میتوانید قیمت را در یک ساعت اخیر، یک روز اخیر، یک ماه اخیر، یک سال اخیر و … بررسی کنید. به این قالبهای زمانی تایم فریم میگویند.
برای مثال منظور از تایم فریم روزانه بیت کوین، نمودار قیمت بیت کوین در طی یک روز اخیر و مقایسه آن با روزهای قبل است. در صرافیها و سایتهای تحلیل ارز دیجیتال معمولاً ابزارهایی برای تغییر تایم فریمها قرار دارد. در معاملات ارز دیجیتال در ایران میتوانید از انواع تایم فریمها برای بهبود نتیجه معامله، استفاده کنید.
انواع تایم فریم برای تحلیل رمزارزها کداماند؟
تایم فریمها با توجه به بازههای زمانی مختلف به قالبهای زمانی کوتاهمدت تا بلندمدت تقسیم میشوند. این قالبها به صورت نمودارهای دقیقهای ، ساعتی، روزانه، هفتگی و ماهانه وجود دارند. تریدرها عموماً از تایم فریمهای پرکاربردی در تحلیل تکنیکال ارزهای دیجیتال استفاده میکنند که در ادامه به آنها اشاره میکنیم.
- یک دقیقه M1 تغییرات در مدت ۱ دقیقه
- ۵ دقیقه M5 تغییرات در مدت ۵ دقیقه
- ۱۵ دقیقه M15 تغییرات در مدت ۱۵ دقیقه
- ۳۰ دقیقه M30 تغییرات در مدت ۳۰ دقیقه
- ۱ ساعت H1 تغییرات در مدت یک ساعت
- ۴ ساعت H4 تغییرات در مدت ۴ ساعت
- ۱ روز D1 تغییرات در مدت ۱ روز
تایم فریم چه کاربردی در معاملات ارزهای دیجیتال دارد؟
تایم فریم یا همان دورهی زمانی، از اصلیترین مفاهیم و اجزای تحلیل تکنیکالِ ارزهای دیجیتال است که تحلیلگر را به یک تحلیل درست از رفتار قیمت در بازههای مشخص میرساند. تایم فریم به دلیل اینکه به معاملهگران برای پیدا کردن بهترین زمان برای خرید و یا فروش ارزهای دیجیتال کمک میکند، اهمیت بسیاری دارد. به بیان سادهتر، تایم فریم نمایش قیمت بر مبنای مقیاس زمانی مشخص است.
به طور کلی تایم فریم دو مسئله مهم را برای تریدرها روشن میکند:
- میزان ریسک معامله
- مدت زمانی که طول میکشد تا نتیجهی تحلیل و بررسی معاملهی یک معاملهگر مشخص شود.
در حقیقت تریدرها با بررسی یک بازهی زمانی مشخص و در کنار آن با رصد کردن قیمت لحظهای ارزهای دیجیتال بهترین زمان را برای انجام معاملات پیدا میکنند.
عوامل موثر در انتخاب تایم فریم
انتخاب یک تایم فریم برای بررسی رفتار قیمت ارزهای دیجیتال تا حد زیادی به سبک سرمایهگذاری تریدرها بستگی دارد. با این حال یکی از شاخصههایی که بر انتخاب تایم فریم اثر میگذارد افق زمانی سرمایهگذاری شخص است. به عنوان مثال استراتژی شخصی که افق سرمایهگذاری کوتاهمدت دارد با کسی که به دنبال سرمایهگذاری بلندمدت است متفاوت است. در نتیجه این دو نفر تایم فریم یکسانی را انتخاب نخواهند کرد. در کنار این مسئله عوامل دیگری مانند روش تحلیل، مدیریت ریسک و نگاه افراد به سرمایهگذاری نیز در انتخاب تایم فریم تاثیرگذارند. در ادامه در خصوص هر یک از این موارد بیشتر توضیح ترید با کندل های روزانه خواهیم داد تا بهترین تایم فریم را برای معاملات خود انتخاب کنید.
افق معامله خود را مشخص کنید
به نظر شما مدت زمان باز بودن یک موقعیت باید چقدر باشد؟ آیا میتوانید شب در حالی که هنوز از یک موقعیت معاملاتی خارج نشدید؛ بخوابید؟ به طور کلی، دید شما نسبت به معامله بلند مدت است یا کوتاه مدت؟ پاسخ به این سؤال، منجر به انتخاب تایم فریم مناسب خواهد شد. اگر دید شما برای معامله بلند مدت است؛ پس تایم فریمهای چنددقیقهای نباید برای شما استرسزا باشد و تایم فریمهای روزانه و حتی هفتگی برای شما اهمیت بیشتری دارد. این در حالی است که اگر به معاملات کوتاه مدت علاقهمندید؛ تایم فریمهای یک دقیقهای، ده دقیقهای یا یک ساعته برای شما انتخاب بهتری است. پس پیش از انتخاب تایم فریم باید اهداف معامله خود را شناسایی کنید.
مدیریت سرمایه
اغلب افراد برای تعیین نقاط حد سود و حد ضرر از سطوح مقاومت و حمایت استفاده میکنند. نقاط حد سود و حد ضرر به معنای نقاط خروج از یک معامله است. نقطه ترید با کندل های روزانه حد سود زمانی است که معامله مطابق تحلیل شما پیش رفته و با خیالی آسوده از آن خارج میشوید و نقطه حد ضرر زمانی است که شرایط مطابق انتظار شما پیش نرفته و ممکن است منجر به ضرر جبرانناپذیری شود. در تایم فریمهای طولانیتر فاصله بیشتری بین نقطه ورود و خروج وجود خواهد داشت زیرا به طور معمول تحرکات قیمتی و فاصله کف و سقف بازار در این تایم فریمها بیشتر است. با توجه به این مسئله برای انتخاب نقطه خروج، معاملهگر ناچار است حد ضرر بالاتری را تقبل کند. از سویی دیگر استفاده از تایم فریمهای کوتاه مدت ریسک معاملات را بالاتر خواهد برد. برای اطلاع بیشتر در این خصوص مقاله مدیریت ریسک را مطالعه کنید.
روش تحلیل خود را انتخاب کنید
الگوهای قیمتی در تحلیل تکنیکال ممکن است حتی تا هفتهها تشکیل نشوند یا فرصت مناسب برای معامله به این سرعتها دست ندهد. از طرفی دیگر برخی الگوها در کوتاه مدت تشکیل میشوند و تعداد بسیار بیشتری دارند. در انتخاب تایم فریم حتماً به الگوی معاملاتی خود توجه کنید و فرصت مطلوب خود را بر آن اساس پیدا کنید.
به تجربه شخصی خود اعتماد کنید
بسیاری از نکات درباره تحلیل را میتوان آموزش دید ولی نکات زیادی هستند که تنها با تجربه آموخته میشوند. شما میتوانید در مواقعی به این تجربیات تکیه کنید و از بین دوراهیها راه خود را پیدا کنید. هرچند توجه داشته باشید که از روی احساسات تصمیم نگیرید و صرفاً تجربیات واقعی خود را به خاطر داشته باشید. در این زمینه ژورنال ترید میتواند برای شما مناسب باشد.
بهترین تایم فریم برای ارز دیجیتال کدام است؟
بهترین تایم فریم مسلماً تایم فریمی است که با ریسک پایینتر بیشتری سود را داشته باشد؛ اما این تعریف به هیچ عنوان تعریف دقیقی نیست. انتخاب بهترین تایم فریم برای ارزهای دیجیتال تفاوت چندانی با سایر بازارهای مالی ندارد اما پیش از شروع معامله در این بازار باید توجه داشته باشید که بازار کوتاه مدت ارزهای دیجیتال ممکن است دقیقه مطابق با تحلیل تکنیکال شما پیش نرود. در ادامه انتخاب تایم فریم برای موقعیتهای مختلف را با یکدیگر مرور خواهیم ترید با کندل های روزانه کرد:
بهترین تایم فریم برای نوسان گیری و ترید روزانه
اگر به دنبال بهترین تایم فریم برای ترید روزانه یا همان نوسان گیری هستید باید نکات مهمی را در این رابطه به خاطر بسپارید. در نوسان گیری معاملهگران اغلب برای مدت بسیار کوتاهی در یک معامله میمانند و به سرعت از این موقعیت خارج میشوند. با توجه به بازه زمانیای که یک معاملهگر در یک معامله میماند، میتوان بهترین تایم فریم برای نوسان گیری را انتخاب کرد. معمولاً در چنین مواقعی تریدرها از تایم فریمهایی با مدت زمان کوتاه مثل تایم فریم یک دقیقهای، ۵ دقیقهای و… برای تحلیل استفاده میکنند با این وجود بد نیست که نیمنگاهی هم به تایم فریمهای بزرگتر داشته باشید. تایم فریمهای بزرگتر روند کلی را نشان میدهند و تایم فریمهای کوچکتر میتوانند به تشخیص نقطه مناسب ورود کمک کنند. برای انتخاب بهترین تایم فریم برای ترید روزانه پیش از هر چیز باید رویههای مدیریت سرمایه را به خوبی آموزش ببینید.
بهترین تایم فریم برای معاملهگران فاندامنتال
حتی اگر شما به تحلیل فاندامنتال بیش از تکنیکال علاقهمندید؛ باز هم تایم فریم برای شما کاربردی خواهد بود. در تحلیل فاندامنتال شما هیچ نیازی به تایم فریمهای کوتاه مدت نخواهید داشت و میتوانید برای تحلیل به سادگی از تایم فریمهای بلند مدت، برحسب نیاز خود، استفاده کنید. تایم فریمهای روزانه و هفتگی در تحلیل فاندامنتال پرکاربردترین هستند با این وجود حتی برخی بیشتر به تایم فریمهای ماهانه علاقهمندند.
بهترین تایم فریم برای معاملات بین روزی
معاملات بین روزی معاملاتی هستند که کمتر از یک روز به پایان میرسند. در این معاملات اغلب از تایم فریمهای ۵ دقیقهای، ۱۵ دقیقهای و یک ساعته استفاده میشود.
تایم فریم یک دقیقهای بیشتر مناسب چه معاملهگرانی است؟
همانطور که پیشتر اشاره شد، سبک و استراتژی معاملهگران در انتخاب تایم فریم از اهمیت بسیاری برخوردار است مثلاً تریدرهای اسکالپر قاعدتاً ترجیح میدهند تا تایم فریم چارت خود را بر روی یک دقیقه تنظیم کنند. اصطلاحاً ستاپ معاملاتی آنها (trading setup) بسیار متفاوتتر از دیگر معاملهگران است. این نوع تریدرها ممکن است در یک ساعت وارد چندین موقعیت خرید یا فروش شوند و تعداد زیاد معاملات به دلیل تغییرات بسیار زیاد نمودار در تایم فریم یک دقیقه است. به طور کلی اسکالپرها بیشترین میزان ریسک را متحمل شده و سعی میکنند از تمام حرکتهای قیمتی در کوچکترین بازههای زمانی کسب سود کنند. از دیگر فواید تایم یک دقیقهای شناسایی سریعتر کندلهایی است که در نهایت باعث تغییر روند نمودار میشوند. از آنجایی که اسکالپرها ریسک بسیار بیشتری را وارد معاملات خود میکنند، انتخابی جز توجه کامل به نمودار و تغییرات لحظهای آن ندارند. بنابراین بد نیست همه معاملهگران هر از گاهی به نوع کندلها و اندازههای کندلها در تایم فریم یک دقیقهای نیز توجه داشته باشند تا بتوانند تغییرات، فشار خرید یا فروش یا به طور کلی توان روند مورد نظر را پیشبینی کنند. اگر به این مبحث علاقهمندید میتوانید مقاله روش معاملاتی اسکالپ چیست را بخوانید.
انتخاب تایم فریم مناسب برای نوسان گیری
چرا باید از چند تایم فریم برای بررسی قیمت رمزارزها استفاده کنیم؟
تأثیر تایم فریمها بر معاملات غیرقابلانکار است. بنابراین توصیه میشود که معاملهگران از «مولتی تایم فریم» که همان چند تایم فریم در بازههای زمانی متفاوت است، استفاده کنند. این توصیه دلایل مهمی دارد که در ادامه به آنها میپردازیم.
بررسی چند بازه زمانی؛ دید متفاوت برای معاملات بهتر ارزهای دیجیتال
تصور کنید یک تایم فریم را برای بررسی تغییرات یک بازه زمانی قیمت انتخاب کردهاید. با پیگیری این تایم فریم بازههای زمانی دیگر را رها میکنید و در زمانی که به نمودار ۱۰ دقیقهای نگاه میکنید روند قیمتها در یک تایم فریم دیگر معکوس میشود و شما از آن بیخبر میمانید. اگر شما در یک تایم فریم روندی صعودی را پیگیری میکنید ممکن است در یک تایم فریم دیگر ادامهی آن روند، نزولی و بلندمدت باشد. بنابراین با رصد کردن چند تایم فریم تمام این جوانب را مدنظر خواهید داشت. مثلاً اگر شما قصد فروش بیت کوین را دارید باید با بررسی چند تایم فریم موقعیت مناسب را شناسایی کنید و رفتار قیمت را در بازههای زمانی متفاوت بسنجید.
استفاده از مولتی تایم فریم؛ بهترین راه برای تشخیص سطوح مهم قیمت رمزارزها
اگر شما در یک تایم فریم کوتاه مدت چند دقیقهای یا حتی تایم فریم یک دقیقهای یک سطح قیمت را پیدا کنید که بارها نقش حمایت برای قیمت یک ارز دیجیتال داشته است، با مراجعه به تایم فریمهای بالاتر میتوانید متوجه شوید که آیا این سطح دارای اهمیت و جایگاه کلیدیست و یا تنها یک سطح کوتاهمدت در نمودار است؟ این سطوح مختلف حمایت و مقاومت در قیمت، با خرید و فروشهای پیدرپی تریدرها شکل میگیرد.
به عنوان مثال خرید و فروش مداوم بیت کوین باعث شکلگیری سطوح مختلفی در قیمت آن میشود که معاملهگران با استفاده از تایم فریمهای مختلف میتوانند آنها را رصد کنند. اگر شما هم جزو این دسته از معاملهگران هستید میتوانید با استفاده از ماشینحساب بیت کوین قیمت بیت کوین و سایر ارزهای دیجیتال را محاسبه کنید و با استفاده از «تایم فریم» بهترین زمان معامله را تشخیص بدهید.
دریافت تأییدیه؛ استراتژی معاملاتی خود را با چند تایم فریم تائید کنید
مسلماً هدف تمام کسانی که وارد بازار ارزهای دیجیتال میشوند کسب سود بیشتر و زیان کمتر است. بنابراین به شما توصیه میکنیم قبل از انجام هر معاملهای نسبتِ پاداش به ریسک را بسنجید. یکی از راههایی که میتواند ریسک زیان معاملات شما را کاهش بدهد تائید استراتژی معاملاتی شما در کنار رفتار قیمت در چند تایم فریم متفاوت است. به این معنی که اگر مثلاً در یک تایم فریم ۱۰دقیقهای یک موقعیت خرید را مشاهده میکنید ممکن است با بررسی تایم فریم بالاتر، روند نزولی تشخیص داده شود.بنابراین احتمال کسب سود شما از انجام این معامله پایین میآید و ریسک ضرر شما افزایش پیدا میکند. با در نظر گرفتن تایم فریمهای بلندمدت و ماهانه و پیشبینی رفتار قیمت ارزهای دیجیتال میتوانید در بازار فیوچرز ارز دیجیتال نیز معاملات پرسودی را تجربه کنید.
استفاده از مولتی تایم فریم
انتخاب تایم فریم مناسب؛ مهمترین رکن معاملات پرسود رمزارزها
خرید و فروش ارز دیجیتال و کسب سود نیازمند آگاهی و دانش کافی پیرامون این بازار است. شما میتوانید با تسلط بر تحلیل نمودار قیمت و انتخاب تایمفریم مناسب معاملات پرسودی را انجام بدهید.نوبیتکس به عنوان معتبرترین صرافی آنلاین با پشتیبانی ۲۴ ساعته در هفت روز هفته شما را در انجام معاملات پرسود یاری میکند. شما میتوانید پس از مشاورهی رایگان با کارشناسان حرفهای نوبیتکس اقدام به خرید و فروش ارزهای دیجیتال بکنید.
نقش پرایس اکشن در ارزدیجیتال چیست؟
پرایس اکشن Price Action Trading یا مختصر شده PAT عبارتست از اینکه تریدر تمام تصمیمات خود در مورد ترید را فقط بر اساس نمودار قیمت (بدون هیچ اندیکاتور، اکسپرت و …) اخذ می نماید.
این بدین معنا است که هیچگونه اندیکاتور تاخیری مانند مووینگ اوریج ها برای تعیین سطوح دینامیک حمایت و مقاومت استفاده نمی شود.(سطوح حمایت و مقاومت به دو دسته استایک و دینامیک تقسیم می شود. در سطوح استایک برای تعیین حمایت و مقاومت از خطهای افقی استفاده می شود که در نتیجه نسبت به زمان ثابت است اما در سطوح دینامیک مقادیر حمایت و مقاومت نسبت به زمان تغییر می نماید مانند موینگ اوریج ها که یکی از کاربرد های انها استفاده از آنها بعنوان سطوح حمایت و مقاومت می باشد.)
در تمام بازار های مالی اطلاعات قیمت بر اساس پریود هائی از زمان ترسیم می شود. بدین ترتیب انواع نمودار قیمت بر اساس تایم فریم یک دقیفه تا ماهانه قابل دسترسی می باشد.
نمودار قیمت بازتابی از تمامی انتظارات بازیگران بازار اعم از بانکها، موسسات سرمایه گذاری، سرمایه گزارن خرد و حتی اکسپرتهای کامپیوتری (روباتهای معامله گر) در پریود زمانی مشخص (یک دقیقه، یکساعته و …) را نشان می دهد و این انتظارات این معامله گران در قالب نمودار و حرکت قیمت به بازار تجسم می بخشد.
در واقع میتوان اینگونه عنوان کرد که حرکت قیمت (Price Action) چیزی نیست جز تجسم و عینیت یافتن انتظارت بازیگران آن بازار.
اعلام اطلاعات اقتصادی دوره ائی مانند اعلام شاخصها، تغییر و تحولات سیاسی و رخدادن حوادث طبیعی مانند سیل، جنگ، زلزله و…، گرچه مانند کاتالیزو حرکت قیمت را تسریع می کند اما برای اینکه در بازار تریدر موفقی باشید نیاز به تحلیل آنها ندارید. که البته دلیل آن بسیار واضح است زیرا اینگونه رخداد ها در نهایت بر روی قیمت تاثیر گذار خواهند بود.
از آنجائیکه نمودار قیمت بازتابی از تمام متغیرهای تاثیر گذار بر حرکت قیمت در پریود زمانی داده شده می باشد، استفاده از اندیکاتور های تاخیری مانند استوکاستیک، مکدی،آر اس آی و … فقط از دست دادن زمان خواهد بود.
حرکت قیمت (Price Action) تمام سیگنالهائی را که شما برای داشتن یک سیستم موفق و سود ده نیاز دارید ، به شما خواهد داد. این سیگنالها توسط استراتژی های ترید پرایس اکش صادر می شوند و به تریدر تصویری از حرکت قیمت (آنچه تا کنون رخ داده است) و کمک به پیش بینی آینده قیمت با دقت بالا می نماید.
چارت ساده در برابر چارت شلوغ مملو از اندیکاتور
برای نشان دادن تفاوت بین چارت ساده پرایس اکشنی و چارتی که تعدادی از محبوب ترین اندیکاتور ها بر روی آن قرار دارد، دو چارت زیر بعنوان مثال در نظر بگیرید. در چارت اولی هیچ اندیکاتوری وجود ندارد و پرایس اکشن خالص است. و در چارت پائینی اندیکاتور های استوکاستیک، MACD، ADX و بالینگر باند قرار دارد.
نکته حائز اهمیت اینکه: چارتی که دارای تعداد بیشتری اندیکاتور باشد، با اشغال بخشی از چارت سبب کوچک شدن قسمت نموار قیمت شده و این باعث می شود توجه تریدر به حرکت خالص قیمت کمتر شود. بنابراین نه تنها فضای کمتری از صفحه مانیتور شما به حرکت قیمت اختصاص می یابد بلکه توجه شما آنطور که باید و شاید بطور کامل بر روح چگونگی حرکت قیمت متمرکز نمی شود.
اگر به هر دو چارت با دقت نگاه کرده و بخواهید یکی را برای تحلیل و ترید آسانتر انتخاب کنید، کدام را انتخاب خواهید کرد؟
تمام اندیکاتور های چارت پائینی و در حقیقت تمامی اندیکاتور ها بر پایه حرکت قیمت قرار دارند. به عبارت دیگر هر با که تریدر اندیکاتور جدیدی به چارت خود اضافه می کند،یک متغییر جدید به مجموعه متغییر های خود اضافه کرده است که علاوه بر آنکه سبب تحلیل و پیش بینی بهتر قیمت نخواهد شد بلکه سردرگمی بیشتر تریدر را نیز به همراه خواهد داشت.
مثالهائی از استراتژیهای پرایس اکشنی مورد علاقه من
توجه داشته باشد که چارت زیر به گونه ای انتخاب شده که سیگنالهای اشتباه (fail) نیز در آن وجود دارد. زیرا قرار بر این نیست که استراتژی تمام موقعیت های بازار را درست پیش بینی کند. و صدور سیگنالهای اشتباه ، توسط بهترین استراتژی ها نیز اجتناب ناپزیر است. بنابراین هدف من در نظر گرفتن مطمئن ترین و واقعی ترین حالت است.
چگونه روند بازار را تشخیص دهیم
یکی از اولین مراحل یاد گیری ترید با پرایس اکشن عبارتست از تشخیص بازار روند دار از بازار رنج. استراتژی تعقیب روند یکی از استراتژی هائی است که بیشترین احتمال موفقیت را دارا می باشد. و اگر بخواهید از این بازار پول بیرون بکشید، مجبور هستید آنرا بخوبی فرا بگیرید.
نمودار زیر نشان می دهد که چگونه از حرکت مارکت برای تعیین روند استفاده می کنیم.
مارکت را صعودی می نامیم اگر همواره های High های بالاتر و Low های بالاتر تشکیل شود. (HH,Hl) و مارکت نزولی خوانده می شود اگر High های پایین تر و Low های پائئن تری در آن تشکیل شود (LH,LL) .
در تصویر زیر بخوبی روند صعودی ملاحظه میگردد.
در تصویر زیر نیز روند نزولی در بازار (High های پایین تر و Low های پایین تر) بخوبی مشخص است.
بازار روند دار در مقابل بازار رنج
همانگونه که قبلآ کفته شد، پرایس اکشن یا ترید بر مبنای آنالیز پرایس اکشن، عبارتست از آنالیز حرکت قیمت بر حسب زمان.
نتیجه حاصل از این آنالیز به ما خواهد گفت که آیا بازار دارای روند است و یا اینکه در حالت رنج قرار دارد.
پس با یک انالیز ساده پرایس اکشن می توان فهمید بازار دارای روند است و یا اینکه در حالت رنج قرار دارد.
با مثالهای بالا نشان دادیم که چگونه می توان فهمید بازار در حالت روند دار قرار دارد. حال خیلی ساده بازاری که داری روند نباشد (یعنی قانون HH,HL در روند صعودی و قانون LH,LL در روند نزولی در ان صدق نکند) بازار بدون روند و یا همام بازار رنج خواهد بود.
در نمودار دقت کنید که چگونه ناحیه رنج پرایس اکشنی، مابین سطوح حمایت و مقاومت در حال نوسان است. در این ناحیه قانون HH,HL و نیز قانون LH,LL وجود ندارد و ما در یک ناحیه رنج قرار داریم.
مثال زیر نشان می دهد که چگونه بازار از یک ناحیه رنج به یک ناحیه با ترند صعودی وارد می شود.
با استراتژی های ترید پرایس اکشنی چگونه در بازار ترید کنیم
حال می خواهیم ببینیم چگونه میتوان با استفاده از پرایس اکشن در فارکس ترید کرد.
همانگونه که بارها تکرار شده است، طبیعت بازیگران بازار و نخوه واکنش آنها به متغیر های کلان اقتصادی، باعث می شود که حرکت قیمت در الگوهای مشخصی تمایل به تکرار خودش داشته باشد.
این الگوها به نام استراتژی های ترید پرایس اکشن شناخته می شوند.که هر استراتژی به روشهای مختلفی استفاده می شود.
این الگوهای برگشت قیمت یا حرکت قیمت نمایانگر هیجانات بازار هستند که ممکن است معرف ادامه دار بودن روند و یا تغییر جهت ان می باشند. به زبان عامیانه، با یادگیری الگو های لحظهائی پرایس اکشن، میتوانید به همراه قیمت به مکان بعدی که قیمت به آنجا حرکت خواهد کرد بروید.
اولین چیزی که در پرایس اکشن میبایست بیاموزید ترید با کندل های روزانه آنست که از شر هر چیز زائد بر روی چارت خود از جمل هر گونه اندیکاتور، اکسپرت و … خلاص شوید و تنها میله های قیمت را بر روی نمودار خود داشته باشید.
من ترجیح می دهم از نموارر های کندل استیک استفاده کنم زیرا احساس می کنم کندل استیک ها اطلاعات بازار را بطور دینامیکی و موثر بر روی نمودار منتقل می کنند.
به نظر من چارت های سیاه و سفید (همانگونه که در شکل زیر نشان داده شده اند) بهترین هستند .
پس از آنکه تمام اندیکاتور ها و متغییر های غیر ضروری را از روی چارت خود پاک کردید، میتوانید شروع به ترسیم سطوح کلیدی نموده و سپس در به دنبال یافتن الگوهای پرایس اکشن در نمودار خود بگردید.
در تصویر زیر مثالهائی از سطوح کلیدی حمایت و مقاومت در این نمودار ترسیم شده است.
چگونه با استفاده از تلاقی نقاط در پرایس اکشن معامله کنیم.
مرجل مهم بعدی در ترید فارکس با استفاده از پرایش اکشن عبارتست از ترسم سطوح کلیدی نمودار و جستجوی برای یافتن نقاط متلاقی جهت استفاده از آنها برای ترید.
در نمودار زیر به وضوح یک سطح حمایت و ریتریس فیبوناچی ۵۰% و پین بار در جفت ارز USDJPY ، در یک نقطه با یکدیگر متلاقی شده اند. این تلاقی سه گانه باعث شده تا قیمت به مقدار زیادی به سمت بالا صعود کند.
تمام متغییر های اقتصادی باعث حرکت قیمت می شوندکه در نمودار قیمت به راحتی دیده می شوند. بنابراین تاثیری که اخبار فاندامنتال بر روی قیمت می گذارند (اعلام شاخصهای اقتصادی دوره ای، حوادث و تحولات سیاسی و حوادث غیر مترقبه مانند جنگ و بلایای طبیعی) تاثیر خود بر حرکت قیمت نشان داده و براحتی توسط نمدار قیمت قابل مشاهده است.
بنابراین بجای تجزیه و تحلیل میلیون ها متغییر اقتصادی در هر روز (که البته اگر تعدای زیادی تریدر با هم تلاش کنند باز هم غیر ممکن است) شما کافیست پرایس اکشن را یاد بگیرید.زیرا این روش معامله شما را قادر می سازد تا بازار را تجزیه و تحلیل کرده و با استفاده از تمام متغییر های بازار خیلی ساده با استفاده از پرایس اکشن نسبت به انجام معامله خود اقدام نمائید. زیرا تمام این متغییر ها نمودار حرکت قیمت لحاظ شده اند.
نکته آخر
امیدوارم این مقدمه که در مورد ترید با پرایس اکشن گفته شد، به روشن کردن این مسیر به شما کمک کرده باشد.
اصلآ مهم نیست که شما با چه سیستم و استراتژی به ترید می پردارید. درک مبانی پرایس اکشن می تواند از شما یک تریدر بهتری بسارد.
اگر شما نیر مانند من سادگی را دوست دارید و می خواهید یک تریدری باشید که صرفآ با پرایس اکشن ترید می کند، پس در قدم اول تمام متغییر های غیر ضروری را را از روی چارت خود پاک کنید.
بهترین کتاب پرایس اکشن کدام است؟ ۱۰ مورد از بهترین کتاب های آموزش پرایس اکشن
این دسته از بهترین کتابهای پرایس اکشن که در مورد استراتژیها و روشهای پرایس اکشن نوشته شدهاند، شامل استراتژیها و سبکهای معاملاتی هستند که از ترکیبی از نمودارهای کندل استیک، چارتها، نمودارها و شاخصهای مختلف استفاده میکنند. در این مطلب بهترین کتاب ها به صورت پیدیافهای (pdf) را قرار داده ایم که مطالعه آنها برای هر سرمایهگذار و تریدری که میخواهد در بازار ارزهای دیجیتال موفق شود، خالی از لطف نیست. با مقاله سامانه خرید و فروش ارز دیجیتال رمزینکس همراه باشید.
فهرست بهترین کتاب پرایس اکشن
در ادامه ۱۰ کتاب برتر در زمینه آموزش پرایس اکشن معرفی شده است:
- مجموعه کتابهای تریدینگ پرایس اکشن توسط ال بروکس
- فارکس پرایس اکشن اسکالپینگ از باب ولمن
- الگوهای قیمت از مارتین پرینگ
- تکنیکهای کندل استیک ژاپنی از استیو ناسیون
- تجزیه و تحلیل یک پارچه پیچ فورک از میرسا دولگا
- راهنمای نهایی تریدینگ
- راهنمای کامل تجزیه و تحلیل حجم قیمت از آنا کولینگ
- دایرهالمعارف الگوها از توماس بولکوفسکی
- صلاحیت و تریدینگ ترندها از ال. ای لیتل
- هنر و علم تجزیه و تحلیل تکنیکال از آدام گریمز
معرفی بهترین کتاب پرایس اکشن
در ادامه بهترین کتاب های لازم برای آموزش پرایش اکشن در تحلیل تکنیکال بازارهای مالی از جمله ارز دیجیتال معرفی شده اند. البته قبل از همه چیز حتما نگاهی به مقاله «پرایس اکشن چیست؟ از بهترین استراتژی و بهترین اندیکاتور تا نکات مهم» داشته باشید.
مجموعه کتابهای تریدینگ پرایس اکشن توسط ال بروکس
این مجموعه سه تایی کتاب تریدینگ پرایس اکشن (TRADING PRICE ACTION) در بازار تریدینگ ارزهای دیجیتال به مرجعی برای معاملات تبدیل شده است.
این کتاب که یکی از بهترین کتابهایی است که درباره پرایس اکشن نوشته شده است، از تئوری داو (Dow Theory) نشئت گرفته است که معامله گران مدتها قبل از انتشار مجموعه کتابهای ال بروکس (AL BROOKS) در مورد این تئوری و انواع سبکهای پرایس اکشن صحبت میکردند.
اگرچه ال بروکس مخترع پراکس اکشن نیست اما یقیناً کتابهای این نویسنده یکی از بزرگترین مرجعها برای معامله گران پرایس اکشن هستند.
این نویسنده در کتابهای تریدینگ اکشن پرایس اصطلاحاتی مانند «second entry»، «trend bar»، «barb wire» و «M2B/M2S» را معرفی میکند.
اگرچه این مفاهیم پرایس اکشن منحصر به فرد نیستند و در بازار ارزهای دیجیتال با نامهای دیگری شناخته میشوند اما ال بروکس با ترکیب این اصطلاحات در یک سیستم جامع تجزیه و تحلیل و معاملات، ارزش جدیدی به ترید با کندل های روزانه آنها داده است.
فارکس پرایس اکشن اسکالپینگ از باب ولمن
کتاب فارکس پرایس اکشن اسکالپینگ (FOREX PRICE ACTION SCALPING) روی یک سبک معاملات پرایس اکشن خاص متمرکز است که برای هر تریدری مناسب نیست. باب ولمن (BOB VOLMAN) در این کتاب روش کسب سود پایینی را از بازار فارکس در بازه زمانی ۷۰ تیک (۷۰-tick) معرفی میکند.
سبک نویسندگی باب ولمن بسیار عالی است و در مقایسه با مجموعه کتابهای تریدینگ پرایس اکشن ال بروکس، خواندن این کتاب بسیار راحتتر و دلنشینتر است.
ال بروکس در کتابهای خود یک سیستم تجزیه و تحلیل را با تمرکز کمتری بر تنظیم دقیق معاملات توصیف میکند، در مقابل باب ولمن هفت راه حل و سبک معاملاتی ساده و واضح را به خوانندگان توضیح میدهد. به این ترتیب، اگر به دنبال روشهای دقیق معاملات اسکالپینگ هستید، کتابهای باب ولمن برای شما بهترین گزینه خواهد بود.
علاوه بر این، باب ولمن به تازگی کتاب جدید را درباره تجزیه و تحلیل پرایس اکشن در پنج دقیقه منتشر کرده است که میتواند برای سرمایهگذاران زیادی مفید باشد.
الگوهای قیمت از مارتین پرینگ
از دیگر بهترین کتابهای پرایس اکشن که کاربران میتوانند مطالعه کنند، میتوان به کتاب الگوهای قیمت (PRICE PATTERNS) از مارتین پرینگ (MARTIN PRING) اشاره کرد.
مارتین پرینگ این کتاب را راهنمای تحلیل و تفسیر الگوهای قیمت مینامد و تمام مباحث اساسی تجزیه و تحلیل الگوهای قیمت را شامل میشود، از جمله:
- پشتیبانی و مقاومت
- ترند لاین
- تجزیه و تحلیل حجم بازار
- تجزیه و تحلیل شکست مقاومتی
- الگوهای نموداری
- نمودارهای میلهای
موضوعاتی که نویسنده برای کتاب خود انتخاب کرده است متنوع و عالی هستند. این کتاب به سرمایهگذاران نحوه تجزیه و تحلیل بازار را به طور مختصر و ساده توضیح میدهد.
این کتابی نیست که به خوانندگان خود انواع استراتژیهای تریدینگ یا یک روش منحصر به فرد را معرفی کند. با این حال یکی از بهترین کتابهایی است که میتوان با مطالعه آن با انواع الگوهای قیمت آشنا شد که در تریدینگ کمک زیادی به سرمایهگذاران خواهد کرد.
به علاوه این کتاب شامل یک دیویدی است که مارتین پرینگ در آن توضیحاتی را در مورد جدیدترین ابزارها برای تشخیص الگوهای قیمت ارائه داده است.
تکنیکهای کندل استیک ژاپنی از استیو ناسیون
بعد از اینکه استیو نایسون (STEVE NISON) کتاب تکنیکهای کندل استیک ژاپنی (JAPANESE CANDLESTICK CHARTING TECHNIQUES) را به تریدرها معرفی کرد، کندل استیکها به بخش جدانشدنی از نمودارها و تجزیه و تحلیلهای پیش فرض اغلب معاملات تبدیل شدند.
کندل استیکها عمق و تنوع زیادی را به نمودارهای میلهای اضافه میکنند. در حال حاضر اصطلاحاتی مانند الگوهای کندل پوششی (Engulfing)، چکش (Hammer) و ستاره ثاقب (Shooting Stars) میان معامله گران پرایس اکشن رایج است. استراتژیهای معاملات کندل استیک معمولاً شامل ترکیبی از الگوهای کندل استیک با نمودارها و نقاط پیوت (pivot points) میشود.
اگرچه اصطلاحات مربوط به کندل استیکها را میتوانید به صورت رایگان در اینترنت پیدا کنید اما در این کتاب همه آنها به صورت منظم و کامل جمعآوری شدهاند. برای اطلاعات بیشتر به مقاله «کندل استیک یا نمودار شمعی ژاپنی چیست و انواع آن کدامند؟» مراجعه کنید.
تجزیه و تحلیل یک پارچه پیچ فورک از میرسا دولگا
تجزیه و تحلیل ترند لاینها یکی از اصلیترین ابزار پرایس اکشن است. با این حال، اغلب افرادی که در مورد ترند لاینها کتاب نوشتهاند تنها یک فصل از کتاب یا حتی کمتر را به آن اختصاص دادهاند. روش اندروز پیچ فورک (Andrew’s Pitchfork) تنها روش معاملاتی است که برخی نویسندگان کل کتاب خود را به آن اختصاص دادهاند.
اگرچه روش اندرو، سبک منحصر به فردی در ترسیم ترند لاینهای خود دارد اما تریدرهای پرایس اکشن هم میتوانند تکنیکهای معاملاتی وی را به راحتی برای ترند لاینهای سنتی و کانالهای قیمت سازگار کنند.
در واقع چندین کتاب مختلف در مورد تجزیه و تحلیل پیچ فورک وجود دارد اما کتاب تجزیه و تحلیل یک پارچه پیچ فورک (INTEGRATED PITCHFORK ANALYSIS) که توسط دکتر میرسا دولگا (MIRCEA DOLOGA) نوشته شده است برجستهترین کتاب پرایس اکشن در این زمینه است.
این کتاب برای مبتدیانی که هیچ اطلاعاتی در مورد پیچ فورک ندارند بسیار مناسب است که آن را به روشنی و سادگی برای خوانندگان خود توضیح داده است.
راهنمای جامع تریدینگ
کتاب راهنمای نهایی تریدینگ (THE ULTIMATE TRADING GUIDE) سه نویسنده مختلف ترید با کندل های روزانه از جمله، جان هیل (John Hill)، جورج پرویت (George Pruitt) و لوندی هیل (Lundy Hill) آن را نوشتهاند و به همین دلیل کتابی کامل و نهایی است که برای هر تریدری مناسب است. این کتاب در مورد توسعه سیستمهای تریدینگ مکانیکی با استفاده از پرایس اکشن نوشته شده است.
در حالی که ممکن است فصل پایانی این کتاب که به سیستمهای مکانیکی اختصاص یافته است، مورد پسند تریدیرهای پرایس اکشن قرار نگیرد اما سایر بخشهای این کتاب به رفتارهای پرایس اکشن اختصاص یافته است و به همین دلیل میتوان گفت که این کتاب یکی از کاملترین و بهترین کتابهای پرایس اکشن است که تا کنون منتشر شده است.
عناوین مختلف این کتاب عبارتاند از:
- کاربردهای عملی تئوری امواج الیوت (Practical applications of the Elliot Wave Theory)
- فرصتهای تریدینگ نمودارهای میلهای (Specific bar patterns trading opportunities)
- چنل تریدینگ (Channel trading)
- الگوهای سوینگ تریدینگ (Swing trading)
مطالب این کتاب به صورت تکهتکه جمعآوری شدهاند اما بسیاری از روشها و سبکهای مهم پرایس اکشن را شامل میشوند و ترید با کندل های روزانه راهکارهای تریدینگ عالی را در اختیار سرمایهگذاران قرار میدهد. اگر به دنبال ایدههای جدید تریدینگ و انجام معاملات هستید حتماً این کتاب را مطالعه کنید.
راهنمای کامل تجزیه و تحلیل حجم قیمت از آنا کولینگ
کتاب راهنمای کامل تجزیه و تحلیل حجم قیمت (A COMPLETE GUIDE TO VOLUME PRICE ANALYSIS) به دلیل اینکه بسیاری از معامله گران پرایس اکشن از حجم برای تجزیه و تحلیل قیمتها استفاده میکنند، وارد فهرست بهترین کتابهای پرایس اکشن شده است.
در واقع افراد زیادی مانند ال بروکس در روشهای تریدینگ خود از حجم استفاده نمیکنند، از این رو این کتاب مکمل عالی برای معاملات پرایس اکشن تریدرهایی است که دوست دارند حجم را وارد معاملات و تجزیه و تحلیل خود کنند.
این کتاب به طور مختصر همه مواردی که باید در مورد تجزیه و تحلیل حجم در نظر گرفته شود را معرفی کرده است و توضیحاتی را که آنا کولینگ (ANNA COULLING) در باره کارکرد و چگونگی تحلیل حجم ارائه داده است برای هر کسی قابل فهم است.
اگرچه در تئوری داو (Dow Theory) حجم یک عامل اصلی است اما اغلب تریدرها درک کاملی از تأثیر و نقش حجم در معاملات ندارند و اکثر روشهای معاملات حجم ناشناخته و اجرای آن برای بسیاری دشوار است.
آنا کولینگ در کتاب خود موفق شده است مسائل را به سادگی و به دور از هر گونه پیچیدگی توضیح دهد. این کتاب میتواند برای تریدرهایی که تا کنون هیچ مطالعهای در این زمینه نداشتهاند، بسیار مفید واقع شود.
دائرهالمعارف الگوها از توماس بولکوفسکی
دایرهالمعارف الگوهای (ENCYCLOPEDIA OF CHART PATTERNS) توماس بولکوفسکی (THOMAS BULKOWSKI) به شما در استفاده از الگوها کمک زیادی میکند و خواهید فهمید الگوها تا چه اندازه در معاملات شما نقش دارند. این کتاب با استفاده از دادهها و آمارهای جامع بازار این اطلاعات را به خوانندگان ارائه میدهد:
- دستورالعملهای شناسایی الگوها
- میزان موفقیت و شکست در بازارهای گاوی و خرسی
- الگوهای حجم بازار
- انواع روشهای تریدینگ
- خصوصیات الگوهای ناموفق
اگرچه این کتاب مستقیماً استراتژیهای معاملاتی را به خوانندگان ارائه نمیدهد اما آمار و ارقامی را ارائه میدهد که خوانندگان میتوانند با استفاده از آنها تاکتیکهای معاملاتی خود را بسازند.
صلاحیت و تریدینگ ترندها از ال. ای لیتل
شناسایی ترندها یا عدم وجود آنها، بخش مهمی از کسب موفقیت در معاملات است. شناسایی ترندها نه تنها برای تریدرهای پرایس اکشن بلکه برای تریدرهایی از هر سبک و استراتژی مناسب خواهد بود.
ال. ای لیتل (L. A. Little) در کتاب صلاحیت و تریدینگ ترندها (TREND QUALIFICATION AND TRADING) چارچوبی را برای شناسایی و صلاحیت ترندها و یافتن بهترینها در میان آنها تنها با استفاده از قیمت و حجم ایجاد کرده است.
این کتاب که به جرئت میتوان گفت یکی از بهترین کتابهای پرایس اکشن برای خوانندگان است، ایده استفاده از قیمت و حجم برای تأیید ترند معاملات را ارائه داده و نویسنده آنها را به خوبی در کتاب خود معرفی کرده است، به همین دلیل این کتاب برای تریدرهای پرایس اکشن بسیار جذاب است.
معامله گران پرایس اکشن معمولاً ترندها را با کمک میانگینهای محرک یا ترند لاینها شناسایی میکنند اما ال. ای لیتل از این هم فراتر رفته و نگاه دقیقی به ساختار ترندها میاندازد تا کیفیت آنها را ارزیابی کند.
هنر و علم تجزیه و تحلیل تکنیکال از آدام گریمز
کتاب پرایس اکشن هنر و علم تجزیه و تحلیل تکنیکال (THE ART & SCIENCE OF TECHNICAL ANALYSIS) نوشته آدام گریمز (ADAM GRIMES) بسیار زیبا و منظم نوشته شده و پر از ایدههای خوب تریدینگ است.
در این کتاب پس از توضیح ساختار بازار، روی نمودارهای نامنظم تمرکز میکند و ضمن برجسته سازی هنر تریدینگ، قواعد معاملات را توضیح میدهد. بخشهای مربوط به الگوهای تریدینگ عملی برای خوانندگان جذابتر از بقیه است.
نویسنده به جای تجویز قوانینی خاص یا دوری از برخی مشخصات، الگوهایی را ارائه میدهد که معامله گران میتوانند از آنها برای تجزیه و تحلیلهای خود استفاده کنند.
چگونه نمودارهای کندل استیک یا شمعی را بخوانیم؟
مونهیسا هوما (Munehisa Homma)، تاجر ثروتمند ژاپنی در قرن ۱۸ام یک رویکرد تحلیل تکنیکال را برای بررسی قیمت قراردادهای برنج ابداع کرد. نمودار شمعی نامی است که امروزه به این روش داده می شود و اغلب هنگام تهیه نمودارهای سهام از آن استفاده میشود.
نمودار کندل استیک چیست؟
نمودار کندل استیک دادههای بازار در یک دوره زمانی معین را منعکس می کند و اطلاعاتی را در مورد قیمت باز شدن و بسته شدن، بالاترین، پایینترین قیمت در آن بازهی زمانی مشخص را ارائه میدهد. هر کندل نمادی از یک بازه زمانی مشخص (چهار ساعته، روزانه، هفتگی و …) است. همچنین قیمتهای باز شدن بسته شدن، بالاترین و پایینترین قیمت دارایی را در طول مدت زمان نشان می دهد.
کندلها از یک بدنه شبیه به شمع و همچنین فتیله بالایی و پایینی تشکیل شدهاند. برای یک بازه زمان معین، از قیمت باز شدن تا بسته شدن را نشان میدهد. نمونه ای از نمودار کندل استیک به شرح زیر است:
هر نمودار کندل استیک سه بخش دارد:
- سایه بالایی
- سایه پایینی
- بدنه
رنگ بدنه معمولاً یا سبز (بازار صعودی) یا قرمز (بازار نزولی) است و در برخی نمودارها با رنگهای سیاه (بازار نزولی) و سفید (بازار صعودی) نشان داده میشود. هر کندل معرف بازه زمانی خاصی است. دادههای کندل استیک، معاملاتی که در آن بازه زمانی تکمیل شدهاند را خلاصه میکند. به عنوان مثال، یک کندل یک ساعته، یک ساعت از دادههای معاملاتی را نشان میدهد. هر بدنه کندل این اطلاعات را نشان میدهد:
- قیمت آغازین
- قیمت پایانی
- کمترین قیمت
- بیشترین قیمت
قیمت آغازین نشان دهنده اولین معامله و قیمت پایانی نشان دهنده آخرین معامله در آن دوره زمانی است. حداکثر قیمت معاملهشده (سایه بالایی) در یک دوره در نوک قسمت بالایی کندل نشان داده میشود و حداقل قیمت معاملهشده (سایه پایینی) در نوک پایینترین بخش کندل نشان داده میشود.
چگونه نمودار کندل استیک را بخوانیم؟
قبل از رفتن سراغ الگوهای مختلف نمودارهای کندل استیک و یادگیری خواندن آنها برای تحلیل بازار، بیایید تا اصول اولیه آن را باهم فرا بگیریم.
بدنه کندل
بدنه جزء اصلی یک کندل بوده و به راحتی قابل تشخیص است، زیرا معمولاً بزرگ و رنگی است ، بدنه کندل شما را از قیمتهای باز شدن و بسته شدن بازار در هر دوره زمانی معین مطلع میکند. در یک کندل سبز یا صعودی، پایین بدنه قیمت باز شدن و قسمت بالایی قیمت بسته شدن را نشان میدهد. برعکس آن برای کندل قرمز یا نزولی صادق است. قیمت در طول زمان کاهش یافته است، بنابراین قیمت باز شدن در بالای بدنه و قیمت بسته شدن در پایین کندل قرار دارد. یک کندل با بدنه بلند نشان دهنده یک روند قوی با سود یا ضرر قابل توجه است و یک بدنه کوچک نشان میدهد که قیمت باز و بسته شدن تا حدودی برابر بوده است.
فیتیله کندل
فتیله خطی است که از بالا تا پایین بدنه کندل امتداد دارد. در برخی نمودارها از آنها به عنوان سایه (Shadow) یاد میشود. سایهای که از بالای بدنه بیرون میآید نشان دهنده بیشترین قیمتی است که در آن بازه زمانی به دست آمده است. سایهی پایینی که معمولاً به آن دم (Tail) گفته میشود، در پایین بدنه قرار دارد که پایین ترین قیمت را نشان میدهد.
قیمت باز شدن
قیمت اولین معامله در هنگام شکل گرفتن یک کندل جدید به عنوان قیمت باز شدن شناخته میشود. اگر قیمت شروع به افزایش کند، کندل سبز و در صورت کاهش قیمت کندل قرمز میشود.
قیمت بسته شدن
قیمت پایانی آخرین قیمتی است که در بازه معاملاتی مبادله شده است. در اکثر نمودارها، اگر قیمت بسته شدن کمتر از قیمت باز شدن باشد، کندل به طور پیش فرض قرمز میشود و اگر قیمت بسته شدن بالاتر از قیمت ابتدایی باشد کندل سبز میشود.
بیشترین قیمت
بالاترین قیمت، بیشتر قیمت معامله شده را در آن بازه زمانی است که توسط فتیله بالایی یا سایه بالایی نشان داده میشود. وقتی فیتیله یا سایه بالایی وجود نداشته باشد، نشان دهنده این است که قیمتی که دارایی در آن باز یا بسته میشود، بالاترین قیمت معامله شده است.
کمترین قیمت
کمترین قیمت، پایینترین قیمت معامله شده در طول بازه زمانی است که توسط سایه پایین نشان داده میشود. وقتی چنین فتیله یا سایه پایینی وجود نداشته باشد، نشان دهنده است است که قیمتی که دارایی در آن باز یا بسته میشود، پایینترین قیمت معامله شده است.
اگر قیمت بسته شدن کندل بالاتر از قیمت اولیه آن باشد، قیمت به سمت بالا حرکت میکند و کندل سبز میشود. رنگ کندل جهت حرکت قیمت را نشان میدهد. اگر کندل قرمز باشد، پس قیمت پایانی کمتر از قیمت آغازین است.
کندلهای صعودی و نزولی
کندل صعودی (بولیش)
کندل های صعودی نشان دهنده افزایش قیمت در بازه زمانی مشخص است. وقتی قیمت از یک سطح معین شروع میشود و در یک سطح بالاتر بسته میشود، یک کندل صعودی ایجاد میکند. کندلهای صعودی معمولاً به رنگهای سبز یا سفید نشان داده میشوند.
کندل نزولی (بیریش)
وقتی قیمت از یک سطح معین شروع میشود و در سطح پایینتر بسته میشود، یک کندل نزولی ایجاد میکند. این کندل نشان دهنده کاهش قیمت است. کندلهای نزولی معمولاً به رنگ های قرمز یا سیاه نشان داده میشوند.
انواع الگوهای کندل استیک
الگوی دوجی (Doji)
کندلهای دوجی (Doji) با فیتیلههای بلند و بدنه کوچکشان متمایز میشوند. اگر یک کندل دوجی را در نمودار مشاهده کنید، نشان دهنده این است که بازار در طول بازه زمانی نوسانات زیادی را متحمل شده است. الگوی دوجی به سه دسته تقسیم میشود:
- دوجی سنجاقک: یک فتیله بلند پایین دوجی سنجاقک نشان دهنده یک دوره نزولی طولانی مدت است که با یک بازگشت به قیمت شروع همراه است.
- دوجی سنگ قبر: یک فتیله بلند در بالا دارد که نشان دهنده احساسات منفی بازار است.
- دوجی پا دراز: وضعیت عدم قطعیت روند بازار را نشان میدهد.
الگوی چکش (Hammer)
کندل چکشی یکی از شناخته شده ترین کندلهای دنیای ترید و تجارت است. کاربران از آن برای مشخص کردن انتهای روند استفاده میشود که معمولاً با جهش قیمت همراه است و معاملهگران از آن برای ایجاد معاملات طولانی سوء استفاده میکنند. بدنه اصلی یک کندل چکشی معکوس کوچک است، فتیله بالایی بلندی دارد و فتیله پایینی کوچک است یا اصلا وجود ندارد. این کندل در انتهای یک روند نزولی ظاهر میشود و به طور معمول احتمال بازگشت صعودی را نشان میدهد.
الگوی ستاره دنبالهدار را نباید با چکش معکوس اشتباه گرفت. در حالی که هر دو یکسان به نظر می رسند، معانی آنها بسیار متفاوت است. در اوج روند صعودی، کندل ستاره دنبالهدار معمولاً به عنوان یک نشانه از روند نزولی در نظر گرفته میشود، در حالی که در پایین روند نزولی، چکش معکوس معمولاً به عنوان سیگنال صعودی در نظر گرفته میشود.
الگوی پوشاننده (Engulfing)
یک کندل پوشاننده صعودی یک کندل سبز بزرگ است که به طور کامل محدوده شمع قرمز قبلی را دربر میگیرد. با بزرگتر شدن بدنه، عکس این امر چشمگیرتر میشود. این کندل باید بدنهی کندل قرمز رنگی که قبل از آن آمده را کاملاً بپوشاند.
این الگو در تحلیل تکنیکال معمولاً در طول روندهای نزولی ظاهر میشود. الگوی پوشاننده نزولی از یک کندل صعودی تشکیل شده است که پس از آن یک کندل نزولی وجود دارد که کندل اول را به طور کامل در بر میگیرد. این الگو معمولاً نشان میدهد که یک حرکت نزولی در راه است و در طول یک روند صعودی رخ میدهد.
ستاره صبح/ عصر (Morning/Evening Star)
دو الگوی ستاره صبحگاهی و ستاره شام گاهی، از توالی سه کندل در کنار هم ایجاد میشوند. الگوی ستاره صبحگاهی در طول دورههای نزولی ظاهر میشود و به طور معمول نشان دهنده یک حرکت معکوس صعودی است. این الگو با یک کندل نزولی شروع میشود و سپس به سمت کندل کوچک نزولی یا صعودی حرکت میکند. سپس قیمت شکاف بالاتر میرود و یک کندل صعودی بزرگتر را تشکیل می دهد. این نشان میدهد که فشار فروش از روز اول ممکن است کاهش یافته باشد و ممکن است بازار به حالت صعودی نزدیک شود.
الگوی ستاره عصرگاهی برعکس این مسئله را نشان میدهد. در طول دورههای مثبت ظاهر میشود و به طور معمول نشان دهنده بازگشت به روند نزولی است. یک ترید با کندل های روزانه کندل صعودی الگو را آغاز میکند که پس از آن یک کندل نزولی یا صعودی جزئی ایجاد میشود. سپس قیمت کاهش مییابد و یک کندل نزولی بزرگتر را تشکیل میدهد. معمولاً نشاندهنده نتیجهگیری یک روند صعودی است و اهمیت آن مربوط به کندل سوم است که دستاوردهای اولین کندل را از بین میبرد.
هارامی نزولی/ صعودی (Harami)
الگوی هارامی صعودی شبیه به شکل معکوس الگوی پوشاننده نزولی است که در آن کندل بزرگتر اول و سپس کندل هارامی کوچکتر قرار میگیرد. کندل هارامی نزولی نیز صرفا شکل معکوس هارامی صعودی است. الگوهای هارامی در دو یا چند روز معاملاتی ظاهر میشوند. الگوی هارامی صعودی به کندلهای اولیه بستگی دارد تا ادامه روند نزولی قیمت را نشان دهد.
این الگو همچنین بازگوکننده این نکته است که بازار نزولی در تلاش است تا قیمتها را پایین بیاورد. تجزیه و تحلیل نمودار کندل استیک طیف گستردهای از الگوها را برای پیش بینی روندهای آتی ارائه میدهد از جمله هارامی نزولی که برای پیش بینی بازگشتهای قریب الوقوع روند قیمتها استفاده میشود.
نمودار ها و تایم فریم در تحلیل تکنیکال
نمودار قیمت ، قیمت های ترسیم شده در یک بازه زمانی خاص است.
از نظر آماری ، نمودارها به عنوان نمودارهای سری زمانی و یا گردش قیمتی شناخته می شوند.
در نمودار ، محور y (محور عمودی) مقیاس قیمت را نشان می دهد و محور x (محور افقی) مقیاس زمان را نشان می دهد و قیمت ها از چپ به راست از طریق محور x ترسیم می شوند.
تکنسین ها ، تحلیل گران فنی و نمودارشناسان از نمودارها برای تجزیه و تحلیل طیف گسترده ای از اوراق بهادار و پیش بینی حرکت های آینده قیمت ها استفاده می کنند.
نحوه انتخاب بازه زمانی یا همان تایم فریم
بازه زمانی مورد استفاده برای تشکیل نمودار به فشرده سازی داده ها بستگی دارد.
نمودار های تشکیل شده از نقاطی هستند که در آن قیمت ها در بازه زمانی مشخص بسته و باز شده اند .
داده های داخل روز ، روزانه ، هفتگی ، ماهانه ، سه ماهه یا سالانه. هرچه داده ها کمتر فشرده شوند ، جزئیات بیشتری نیز نمایش داده می شوند.
نحوه شکل گیری نقاط و کندل ها در نمودار
داده های روزانه از داده های داخل روز تشکیل شده است که فشرده شده اند و هر روز را به عنوان یک کندل یا دوره داده واحد نشان می دهند.
کندل ها از نقطه ای که باز می شوند شروع به شکل گیری میکنند تا زمانی که در بازه زمانی مورد نظر بسته شوند و شکل نهایی آن ها مشخص شود .
قبل از بسته شدن یک کندل شکل آن ها ،نسبت به تایم فریم مورد نظر متغییر است .
داده های هفتگی از داده های روزانه تشکیل شده است که فشرده شده اند تا هر هفته به عنوان یک داده واحد نشان داده شوند و به همین شکل تا اخر .
معامله گران معمولاً برای پیش بینی حرکت کوتاه مدت قیمت ها روی نمودارهای متشکل از داده های روزانه و داخل روز متمرکز می شوند.
هرچه مدت زمان کوتاه تر و فشرده سازی داده ها کمتر باشد ، جزئیات بیشتری نیز در دسترس است.
نمودارهای کوتاه مدت با وجود جزئیات طولانی ، می توانند بی ثبات بوده و برای معامله گر اشتباه زیادی داشته باشند.
حرکات ناگهانی زیاد قیمت ، دامنه وسیع بسیار پایین و شکاف قیمت می تواند بر نوسانات تأثیر بگذارد ، که می تواند روند کلی را مخدوش کند.
سرمایه گذاران معمولاً بر روی نمودارهای هفتگی و ماهانه تمرکز می کنند تا روند بلند مدت را شناسایی کرده و حرکت قیمت را در بلند مدت پیش بینی کنند.
از آنجا که نمودارهای بلند مدت (به طور معمول 1-4 سال) با داده های فشرده شده بازه زمانی طولانی تری را پوشش می دهند ، حرکت قیمت زیاد افراطی به نظر نمی رسد و اغلب هیجان کمتری وجود دارد.
دیگران ممکن است از ترکیبی از نمودارهای بلند مدت و کوتاه مدت استفاده کنند.
نمودارهای بلند مدت برای تجزیه و تحلیل تصویر بزرگ برای دستیابی به چشم انداز وسیع عملکرد تاریخی قیمت مناسب هستند.
پس از تجزیه و تحلیل تصویر کلی ، می توان از یک نمودار کوتاه مدت مانند نمودار روزانه برای بزرگنمایی در محدوده زمانی کوچک تر(به عنوان مثال چند روز گذشته) استفاده کرد.
نمودارها چگونه تشکیل می شوند؟
ما در مورد ساخت نمودارهای خطی ، میله ای، شمعی و شکل ان ها توضیح خواهیم داد.
اگرچه روش های دیگری نیز در دسترس است ، این 3 روش محبوب ترین حالت برای نمایش داده های قیمت است.
LINE CHART نمودار خطی
نمودار خطی یا نمودار منحنی نوعی نمودار است که اطلاعات را به صورت مجموعه ای از نقاط داده بنام "نشانگرها" به هم متصل می کند که توسط خط مستقیم به هم متصل می شوند.
این یک نوع اساسی نمودار است که در بسیاری از زمینه ها رایج است.
از نمودار خطی اغلب برای تجسم روند داده ها در بازه های زمانی - یک سری زمانی - استفاده می شود ، بنابراین این خط اغلب به ترتیب زمانی ترسیم می شود0.
نمودار میله ای BAR CHART
در یک روز معامله ، ممکن است اتفاقات زیادی برای یک ارز بیفتد ، اما خوشبختانه نمودار میله ای برای خلاصه کردن همه اطلاعات مهم وجود دارد.
نمودار میله ای ، داده هارا با میله های مستطیل شکل در ارتفاع یا طول متناسب با مقادیری که نشان می دهند ، ارائه می دهد.
میله ها می توانند عمودی یا افقی باشند ، گرچه معمولاً عمودی هستند.
زیبایی نمودارهای میله ای این است که داده های مالی یا بازار - به عنوان مثال تغییرات قیمت سهام ، سود شرکت ها یا ارقام فروش - با یک نگاه ساده به نمودار قابل درک هستند.
این باعث می شود آنها پایگاه خوبی برای تجزیه و تحلیل فنی بیشتر باشند .
این نمودارها برای شناسایی روندها و الگوها بسیار مفید هستند و ویژگی اصلی آنها این است که بیشتر از بالا و پایین بودن یک اوراق بهادار در یک روز خاص ، تأکید بصری بر روی قیمت دارند تا قیمت باز و بسته شدن آنها.
اینکه نمودار میله ای باز باشد یا نه ، به داده های موجود بستگی دارد.
نمودارهای میله ای می توانند برای نمایش مقدار زیادی داده موثر باشند.
با استفاده از نمودار شمعی، 200 نقطه داده می تواند فضای زیادی را اشغال کند و در نتیجه یک نمودار نامرتب ایجاد شود.
نمودارهای خطی شلوغی کمتری را نشان می دهند ، اما جزئیات زیادی را ارائه نمی دهند (بدون دامنه کم و زیاد).
میله های جداگانه ای که نمودار میله ای را تشکیل می دهند نسبتاً لاغر هستند ، که به کاربران امکان می دهد میله های بیشتری را در حالی که نمودار را کاملاً مرتب نگه می دارید جا دهند.
اگر به این علاقه دارید که جزئیات بیشتری را در اختیار داشته باشید ترید با کندل های روزانه ، نمودارهای شمعی احتمالاً جایگزین بهتری هستند.
CANDEL CHART نمودار شمعی
طبق گفته استیو نیسون ، نمودار شمعدانی اولین بار بعد از سال 1850 ظاهر شد.
بیشتر اعتبار ساخت شمعدان و نمودار سازی به یک تاجر افسانه ای برنج به نام Homma از شهر ساکاتا تعلق دارد.
این احتمال وجود دارد که ایده های اصلی وی طی سالهای طولانی معاملات اصلاح و اصلاح شده و در نهایت منجر به سیستم نمودار شمعی شود که امروزه از آن استفاده می کنیم.
نمودارهای شمعی ، باز ، ترید با کندل های روزانه زیاد ، پایین و بسته را نشان می دهند
نمودارهای شمعی روزانه بر اساس قیمت باز ، کم و زیاد روز داخل و بسته شدن است.
شمعدان هفتگی بر اساس باز شدن کندل در روز دوشنبه ، ونوسان قیمت تا بسته شدن کندل در روز جمعه است.
بسیاری از معامله گران و سرمایه گذاران بر این باورند که نمودارهای شمعی به ویژه رابطه بین باز و بسته آانها به سادگی خوانده می شوند.
شمعدان های توخالی زمانی شکل می گیرند که بسته شدن قیمت بالاتر از باز شدن قیمت باشد .
شمعدان های پر شده وقتی که بسته شدن قیمت کمتر از باز شدن باشد ، شکل می گیرند.
به قسمت مستطیل شکل از باز و بسته بدنه گفته می شود (بدن توخالی یا بدن تو پر).
خطوط بالا و پایین را سایه می نامند و نمایانگر سقف بالا قیمت و کف پایین قیمت هستند.
در مقایسه با نمودارهای میله ای سنتی ، بسیاری از معامله گران نمودار شمعدان را از نظر دید جذاب تر و تفسیر آن آسان تر می دانند.
هر شمع یا کندل تصویری ساده و جذاب از نظر قیمت را ارائه می دهد.
به طور کلی ، هرچه طول بدن بیشتر باشد ، فشار خرید یا فروش شدیدتر است. برعکس ، شمعدان های کوتاه حرکت کمی را نشان می دهند و نشانگر ادغام هستند.
یک معامله گر می تواند بلافاصله رابطه بین باز و بسته و همچنین بالا و پایین را مقایسه کند.
رابطه بین باز و بسته شدن اطلاعات حیاتی محسوب می شود و جوهر وجودی کندل ها را تشکیل می دهد.
دیدگاه شما