شناسایی نقاط چرخش بازار


دوشنبه 9 مهر 1397 | 1611 بازدید | آموزش

تحلیل تکنیکال و انواع آن را بشناسید

TA Article p

یکی از روش‌های ورود به بازار‌های مالی استفاده از روش تحلیل تکنیکال است. در این روش تحلیل‌گران و معامله‌گران با تحلیل نمودار قیمتی دارایی‌ها رفتار قیمت را بررسی می‌کنند. در این مقاله در ابتدا تحلیل تکنیکال را برایتان توضیح می‌دهیم و در ادامه شما را با انواع روش‌های مورد استفاده در تحلیل تکنیکال آشنا می‌کنیم.

تحلیل تکنیکال چیست؟

  • تحلیل تکنیکال بررسی و مطالعه داده‌های تاریخی بازار از جمله قیمت و حجم است.
  • تحلیلگران تکنیکال با استفاده از بینش‌های روانشناسی بازار، اقتصاد رفتاری و … گذشته نمودار را بررسی می‌کنند و رفتار آینده بازار را پیش بینی می‌کنند.
  • دو شکل رایج تحلیل تکنیکال الگوهای نمودار و اندیکاتور‌های تکنیکال مانند اندیکاتور میانگین متحرک هستند.

تجزیه و تحلیل تکنیکال به شما چه می گوید؟

  • تجزیه و تحلیل تکنیکال یک اصطلاح عمومی برای انواع استراتژی است که به تفسیر عملکرد قیمت در یک سهام بستگی دارد.
  • تحلیل‌گران با استفاده از تحلیل تکنیکال ادامه روند قیمت و یا زمان تغییر روند را می‌توانند بررسی کنند.
  • تحلیلگران تکنیکال استراتژی‌های متفاومتی دارند، برخی بر اساس خطوط روند، برخی دیگر از الگو‌های شمعی ژاپنی استفاده می‌کنند و برخی دیگر از سایر ابزار‌ها و اندیکاتور‌های تکنیکال برای تحلیل نمودار‌ها استفاده می‌کنند.
  • اکثر تحلیلگران تکنیکال با استفاده از ترکیبی از ابزارها، نقاط ورود و خروج احتمالی برای معاملات خود را شناسایی می‌کنند.
  • برای مثال، شکل‌گیری نمودار ممکن است نقطه ورود یک معامله‌گر کوتاه مدت را نشان دهد، اما معامله‌گری که بلند مدت است و از میانگین‌های متحرک استفاده می‌کند، منتظر تاییدیه است.

آموزش تحلیل تکنیکال را چطور شروع کنید؟

روش‌های زیاد و متنوعی برای یادگیری و آموزش تحلیل تکنیکال وجود دارد. براساس علاقه و میزان یادگیری‌تان، می‌توانید روش‌های مختلفی را برای آموزش تحلیل تکنیکال شروع کنید. اما ما پیشنهاد می‌کنیم که این مسیر را طی کنید:

  • در ابتدا از مفاهیم پایه یا کلاسیک مانند روند شناسی و مفاهیم سطوح استاتیک و داینامیک و الگو‌های قیمتی شروع کنید.
  • پس از تسلط به مفاهیم پایه، مباحث پیشرفته نظیر تئوری امواج الیوت، فیبوناچی، چنگال و … را بیاموزید.
  • شما می‌توانید با شرکت در دوره هتریک مدرسه تحلیل مفاهیم پایه و پیشرفته را به صورت یکجا آموزش ببینید.

تحلیل تکنیکال به شما چه کمکی می‌کند؟

  • در تحلیل تکنیکال اعتقاد داریم که همه چیز در قیمت خلاصه می شود.
  • بنابراین قیمت بازار منعکس کننده تمام اطلاعات موجود است که می تواند بر بازار تأثیر بگذارد.
  • در نتیجه، نیازی به نگاه کردن به تحولات اقتصادی، بنیادی یا جدید نیست، زیرا آنها قبلاً به یک اوراق بهادار قیمت گذاری شده‌اند.
  • تحلیلگران تکنیکال عموماً بر این باورند که قیمت‌ها در جهت روندها حرکت می‌کنند و زمانی که نوبت به روان‌شناسی کلی بازار می‌رسد، تاریخ تمایل به تکرار دارد.

انواع تحلیل تکنیکال

کلاسیک

  • الگوهای قیمت با استفاده از یک سری خطوط و یا منحنی‌ها شناسایی می‌شوند، درک خطوط روند و نحوه ترسیم آنها مفید است.
  • خطوط روند به تحلیلگران تکنیکال کمک می‌کند تا مناطق حمایت و مقاومت را در نمودار قیمت شناسایی کنند.
  • این‌ها خطوط مستقیمی هستند که با اتصال پیوت‌های کف در روند صعودی (خط روند صعودی) و یا پیوت‌های سقف در روند نزولی (خط روند نزولی) روی نمودار ترسیم می شوند.
  • نحوه ترسیم خطوط روند می‌تواند متفاوت باشد، برخی از انتهای سایه‌ی کندل‌ها (Shadow) رسم می‌نمایند و برخی از انتهای ‌بدنه‌ی کندل‌ها (Body) رسم می‌کنند.

الگو‌های قیمتی

  • در تحلیل تکنیکال، می توان از الگوهای قیمتی در جهت تایید روند جاری قیمت یا به عنوان یک هشدار مبنی بر تغییر روند از صعود به نزول یا برعکس استفاده کرد.
  • طبق تعریف، یک الگوی قیمت یک پیکربندی قابل تشخیص از حرکت قیمت است که با استفاده از یک سری خطوط روند و یا منحنی‌ها شناسایی می‌شود.
  • این الگوها که زیربنای عوامل روان‌شناختی است، برای پیش‌بینی ادامه رفتار قیمتی مورد استفاده هستند.

انواع الگو‌های قیمتی

الگو‌های قیمتی کلاسیک به دو دسته تقسیم می‌شوند:

  • الگو‌های ادامه دهنده: الگوهای ادامه‌دهنده،ادامه رفتار قیمتی را در جهت قیمت فعلی پیش‌بینی می‌کنند.
  • الگو‌های برگشتی: الگوهای برگشتی، تغییر جهت قیمت را پیش‌بینی می‌کنند.

الگوهای قیمتی ادامه دهنده

  • مثلث: با استفاده از دو خط روند همگرا ساخته شده‌اند.

  • پرچم: با دو خط روند موازی یا همگرا ترسیم شده‌اند.

  • کنج: با دو خط روند همگرا ساخته شده‌اند که هر دو به سمت بالا یا پایین زاویه دارند.

  • مستطیل: در حقیقت کانال افقی است که نشان دهنده یک بازار خنثی است.

الگوهای قیمتی برگشتی

  • سه قله (Triple Tops & Bottoms)

هارمونیک

الگوهای هارمونیک، الگوهای قیمت با فرم هندسی هستند که با استفاده از اعداد فیبوناچی برای تعیین نقاط چرخش دقیق قیمت در نمودارها مشخص می‌شود. برخلاف سایر روش‌های رایج معاملاتی، معاملات هارمونیک تلاش می‌کند تا حرکات آتی را پیش‌بینی کند. از الگو‌های معروف یا متداول این سبک، می‌توان به گارتلی(Gartly)، پروانه (butterfly)، کوسه (shark)، خفاش (Bat) و خرچنگ (Crab) اشاره کرد.

هندسه و اعداد فیبوناچی

  • الگو‌های هارمونیک بر اساس این فرض است که رفتار قیمت یک فرم هندسی در قالب الگو و نسبت‌های فیبوناچی تکرار می‌شوند.
  • ریشه روش‌شناسی نسبت اولیه یا برخی از مشتقات آن (۰.۶۱۸ یا ۱.۶۱۸) است.
  • نسبت‌های مکمل عبارتند از: ۰.۳۸۲، ۰.۵۰، ۱.۲۷۲، ۲.۰، ۲.۲۴، ۲.۶۱۸، ۳.۱۴ و ۳.۶۱۸. نسبت اولیه تقریباً در تمام ساختارها و رویدادهای طبیعی و محیطی یافت می‌شود.
  • از آنجایی که این الگو در سراسر طبیعت و در جامعه تکرار می‌شود، این نسبت در بازارهای مالی نیز دیده می‌شود که تحت تأثیر محیط‌ها و جوامعی هستند که در آن معامله می‌کنند.
  • با مشاهده الگوهای هارمونیک با ابعاد و شکل های مختلف در نمودار قیمت، معامله‌گران می‌توانند نسبت‌های فیبوناچی را روی الگوها اعمال کنند. در مرحله بعدی آنها به دنبال این هستند که بتوانند حرکات آتی را پیش‌بینی کنند.

تئوری امواج الیوت

نظریه (تئوری) امواج الیوت یک نظریه در تحلیل تکنیکال است که برای توصیف حرکت قیمت در بازار مالی استفاده می‌شود. این تئوری توسط نلسون الیوت پس از مشاهده و شناسایی الگوهای موج فراکتال تکرار شونده ایجاد شد. امواج را می‌توان در حرکات قیمت سهام شناسایی کرد. سرمایه گذارانی که تلاش می‌کنند از روند بازار سود ببرند را می‌توان سوار بر موج توصیف کرد.

امواج الیوت چگونه کار می‌کنند

بعضی از تحلیلگران تکنیکال با استفاده از تئوری امواج الیوت سعی می‌کنند از الگوهای موجی در بازار سهام سود ببرند. این فرضیه می‌گوید که حرکت قیمت سهام را می‌توان پیش‌بینی کرد زیرا آنها در تکرار الگوها ایجاد می‌شود. این تئوری دو نوع مختلف از امواج را شناسایی می‌کند:

با توجه به تئوری امواج الیوت هر سیکل حرکتی شامل ۸ موج است. موج حرکتی شامل ۵ موج و موج اصلاحی هم شامل ۳ موج است.

الگو‌های کندلی یا شمعی ژاپنی

نمودارهای کندل استیک ابزاری تکنیکالی هستند که با توجه به ۴ قیمت اصلی، داده‌ها را در بازه‌های زمانی متعدد نمایش می‌دهند. قدمت نمودار‌های شمعی ژاپنی به تاجران برنج ژاپنی در قرن هجدهم بر‌می‌گردد. نمودار‌های شمعی ژاپنی نسبت به نمودار‌های میله‌ای و خطی ساده‌تر و مفیدتر هستند. کندل‌ها الگوهایی می‌سازند که جهت قیمت را پس از تکمیل پیش‌بینی می‌کنند.

استیونیسون در کتاب محبوب خود در سال ۱۹۹۱، «تکنیک‌های نمودار شمعی ژاپنی»، الگوهای شمعدانی را به دنیای غرب آورد. بسیاری از تاجران حالا می‌توانند ده‌ها مورد از این الگو‌ها را شناسایی کنند که نام‌های مختلفی دارند. به عنوان مثال:

علاوه بر این، الگوهای تک میله به صورت زیر در ده‌ها استراتژی معاملاتی بلندمدت و کوتاه گنجانده شده‌اند.

پرایس اکشن

در سبک تحلیلی پرایس اکشن، الگو‌های مورد استفاده برای شناسایی نواحی برگشت قیمت، همان الگو‌های شمعی ژاپنی در نواحی حمایت و مقاومت هستند.

اگرچه ذات اصلی پرایس اکشن با تحلیل تکنیکال یکسان است، ولی در گذر زمان تعدادی از افراد تحلیلگر و معامله‌گر موفق پرایس اکشنی شروع به آموزش استراتژی شخصی خود در زمینه این سبک تحلیلی کردند. امروزه هرکدام از این سبک‌ها به نام این افراد شناخته می‌شوند. از اصلی‌ترین استراتژی‌های شناخته‌شده در زمینه تحلیل و معامله پرایس اکشن، متعلق به این ۴ نفر است:

  • لنس بگز (Lance Beggs):نام استراتژی پرایس اکشن لنس با نام YTC یا مربی معامله‌گری شما (Your Trading Coach) است.
  • گالن وودز (Galen Woods):استراتژی وودز TSR یا بررسی ستاپ‌های معاملاتی (Trading Setups Review) نام دارد.
  • ال بروکز (Al Brooks) : ال بروکز استراتژی خود را در ۴ کتاب با نام‌های معامله با پرایس اکشن (Trading Price Action) ارائه کرد.
  • یک سیستم شرکتی به نام RTM یا Read The Market:استراتژی RTM نیز به همین نام RTM شناخته می‌شود.

ایچیموکو

«ایچیموکو کینکو هایو» (Ichimoku Kinko Hyu) یا به اختصار Ichimoku یک ابزار تکنیکال است که به آن «نمودار ابری» هم گفته می‌شود. ابزار ایچیموکو یک سیستم معاملاتی قوی است که از آن برای اندازه‌گیری حرکت و دنبال کردن روند نمودار استفاده می‌شود. این ابزار معمولا برای شناسایی مناطق حمایت و مقاومت در آینده مورد استفاده قرار می‌گیرد.

ایچیموکو شامل پنج خط(ابرهای کومو) به نام‌های زیر است:

چنگال (Pitchfork)

  • چنگال(Pitchfork) اندروز یک ابزار تکنیکال است، که از سه خط روند موازی برای شناسایی سطوح احتمالی حمایت و مقاومت استفاده می کند.
  • با قرار دادن سه نقطه B،A و C در انتهای روندهای قبلی و سپس کشیدن خطی از نقطه اول A که از وسط دو نقطه دیگر B و C عبور می‌کند ایجاد می‌شود.
  • این ابزار توسط آلن اندروز توسعه داده شد. دلیل نامیده شدن این اندیکاتور “چنگال” به خاطر شکل ظاهری آن است.
  • همچنین در چنگال اندروز از خطوط ماشه نیز استفاده می‌شود. خط ماشه خط روندی است که از نقطه اول A شروع می‌شود و در ادامه به نقطه B و یا C وصل می‌شود.

شکل زیر نحوه نمایش چنگال نزولی در نمودار قیمت ارز دیجیتال دوج کوین است.

باید بدانید که درست است که ایچیموکو و چنگال ابزار‌های تحلیل تکنیکال هستند ولی یک استراتژی معاملاتی هستند که به تنهایی توسط معامله‌گران استفاده می‌شوند.

حرف آخر

تحلیل تکنیکال یکی از روش‌های بررسی و تحلیل نمودار قیمت دارایی‌ها برای ورود به بازار‌های مالی است. تحلیل‌گران با استفاده از تحلیل تکنیکال نمودار‌ها را بررسی و رفتار آینده بازار را پیش‌بینی می‌کنند. در این مقاله روش‌های مختلف تحلیل تکنیکال مانند تحلیل کلاسیک( الگو‌های قیمتی)، هارمونیک، الیوت، الگو‌های شمعی ژاپنی، پرایس اکشن، ایچیموکو و چنگال را به اختصار برایتان توضیح دادیم. حالا شما به ما بگویید که آموزش تحلیل تکنیکال را شروع کرده‌اید؟ تجربه شما در زمینه آموزش تحلیل تکنیکال چیست؟ لطفا در قسمت نظرات تجربیات خود را با ما به اشتراک بگذارید

سوالات متداول

تحلیل تکنیکال بررسی و مطالعه داده‌های تاریخی بازار از جمله قیمت و حجم است.
تحلیلگران تکنیکال با استفاده از بینش‌های روانشناسی بازار، اقتصاد رفتاری و … گذشته نمودار را بررسی می‌کنند و رفتار آینده بازار را پیش بینی می‌کنند.

در تحلیل تکنیکال اعتقاد داریم که همه چیز در قیمت خلاصه می شود.
بنابراین قیمت بازار منعکس کننده تمام اطلاعات موجود است که می تواند بر بازار تأثیر بگذارد.
در نتیجه، نیازی به نگاه کردن به تحولات اقتصادی، بنیادی یا جدید نیست، زیرا آنها قبلاً به یک اوراق بهادار قیمت گذاری شده‌اند.
تحلیلگران تکنیکال عموماً بر این باورند که قیمت‌ها در جهت روندها حرکت می‌کنند و زمانی که نوبت به روان‌شناسی کلی بازار می‌رسد، تاریخ تمایل به تکرار دارد.

منابع

“Technical Analysis of Stocks and Trends”, Investopedia, 2022.

نقاط کلیدی بازار فارکس

بازار فارکس، به عنوان بزرگترین بازار دنیا شناخته می‌شود و روزانه حدود پنج تریلیون دلار گردش مالی دارد. پس از شکل‌گیری بازارهای بورس در سال‌های گذشته، بازارهای جدیدی در سرتاسر دنیا ایجاد شده که امروزه این بازارها را تحت عنوان بازار فارکس می‌شناسند. این بازارها با الگوگیری از بازارهای آتی، فارکس و CFD شکل گرفتند. بازار فارکس در ایران نیز محبوبیت‌های خاص خودش را دارد.

البته تمامی بازارهای فوق، بازار فارکس نیستند. وقتی کارگزاری‌های فارکس قصد دارند شرکت خود را معرفی کنند، اعلام می‌کنند ما کارگزاری فارکس هستیم و دارایی های ما شامل سهام آمریکا، تمام جفت ارزها، ارزهای دیجیتال، طلا، نفت، شاخص های بورس و هزاران موارد دیگر است. شما می‌توانید این دارایی‌ها را در بازار فارکس معامله کنید.

نقاط کلیدی بازار فارکس

معامله در بازار فارکس در ادوار مختلف جذابیت‌های خاص خود را داشته است. هیچ چیز در فارکس لذت بخش‌تر از این نیست که زمانی که وارد معامله می‌شویم، بلافاصله وارد سود شویم و نمودار در جهت معامله ما حرکت کند. نقاط کلیدی روزانه بازار فارکس این امکان را به شما می‌دهد که در نقاط مناسب وارد بازار شوید، و با ریسک به ریوارد مناسب سودهای زیادی کسب نمایید.

در تحلیل تکنیکال فارکس شما باید با استفاده از ابزارهایی خاص برای تحلیل جفت ارزها اقدام نمایید. انواع اندیکاتورهای تکنیکالی و ابزارهای پرایس اکشن با استفاده از پلتفرم های معاملاتی در دسترس تریدرها قرار می‌گیرد تا بتوانند جفت ارزهای در دسترس را تحلیل کرده و برای خرید و فروش آنها اقدام کنند.

همچنین در تحلیل فاندامنتال فارکس نیز می‌توانید از ابزارهای مختلفی استفاده کرده و به صورت فاندامنتالی این بازار و جفت ارزها را تحلیل کنید. اصلی‌ترین تکنیک تحلیل فاندامنتال جفت ارزها در فارکس تکیه بر اخبار اقتصادی و سیاسی بزرگ موثر بر آنها است که تأثیر بسیار بسزایی روی آنها داشته و در مدت زمانی بسیار کوتاه می‌توان نشانه آنها را در بازار مشاهده کرد.

برای تحلیل فاندامنتال ارزها در بازار فارکس نیاز است تا شما عوامل مؤثر بر آنها را استخراج کرده و سپس شرایط این عوامل را در کشور مورد نظر بررسی نمایید. برای مثال از اصلی‌ترین عوامل مؤثر بر ارز یک کشور می‌توان به نرخ بهره، نرخ تورم، نرخ بیکاری، نرخ تولید ناخالص داخلی، واردات و صادرات، میزان رفاه اجتماعی و مواردی از این دست اشاره کرد. هر یک از این پارامترها نیز تأثیرپذیری خاص خود را روی یک ارز فیات می‌گذارند. با تعیین هر یک از این پارامترها برای ارز یک کشور می‌توانید شرایط آن را برای روزهای پیش رو تحلیل کرده و حکم به تقویت یا تضعیف آن در بازار را ارائه کنید.

در واقع بر روی نمودار محدوده‌های قیمتی وجود دارد که قیمت به آن نواحی واکنش نشان می‌دهد. فرقی نمی‌کند که شما قصد معامله بازار فارکس، اونس طلا یا نفت خام را داشته باشید، این نقاط کلیدی در تمامی جفت ارزها و شاخص‌ها وجود خواهند داشت.

شاید از خود بپرسید که چگونه می‌توانیم از نقاط کلیدی روزانه بازار به نفع خود استفاده کنیم. روش‌های زیادی وجود دارد که شما از طریق آن‌ها می‌توانید نقاط کلیدی روزانه بازار را تشخیص دهید. برخی از بروکرهای معتبر فارکس به صورت روزانه این نقاط کلیدی را به مشتریان خود آموزش می‌دهند. همچنین می‌توان از تکنیک‌های موجود برای این کار استفاده کرد. در ادامه به دو روش تحلیل برای پیدا کردن نقاط کلیدی روزانه بازار فارکس اشاره خواهیم کرد. تا انتهای مقاله با ما همراه باشید.

یافتن نقاط کلیدی روزانه بازار فارکس با استفاده از پیوت‌ها

فرض کنیم شما این توانایی را دارید تا محدوده‌های برگشت قیمت را بر روی نمودار شناسایی کنید! به این کار یافتن نقاط کلیدی در بازار فارکس می‌گویند. این کار مانند معجزه است که شما را می‌تواند به سود‌های کلانی برساند. اما متأسفانه چنین چیزی در بازار به صورت قطعی وجود نخواهد داشت.

ابزار‌ها و تکنیک‌هایی وجود دارند که می‌توانند محدوده‌ها و نقاط کلیدی برگشت قیمت را با درصد قابل قبولی شناسایی کنند. یکی از تکنیک‌های مورد استفاده در بین معامله‌گران، پیوت‌ها هستند. در واقع به نقاط چرخش قیمت بر روی نمودار پیوت گفته می‌شود.

برای آشنایی با پیوت‌ها و دیگر ابزارهای شناسایی نقاط کلیدی روزانه بازار می‌توانید از صفحه آموزش فارکس دیدن کنید.

انواع پیوت‌ها

پیوت‌ها زمانی بر روی نمودار شکل می‌گیرند که قدرت خریداران یا فروشندگان بر رقبای‌شان غلبه داشته باشد. اگر به نمودار نگاه کنید، شما با تعداد زیادی پیوت مواجه خواهید بود. این پیوت‌ها به دو دسته ماژور و مینور تقسیم می‌شوند. همچنین از نظر دسته‌بندی دو نوع پیوت داریم که در ادامه به آن‌ها اشاره خواهیم کرد.

پیوت قیمتی

زمانی که قیمت با قدرت به یک سمت حرکت کرده و بلافاصله از همان سمت دوباره با قدرت برمی‌گردد، یک پیوت قیمتی شکل گرفته است.

زمانی می‌توانیم این نوع پیوت را معتبر بدانیم که حداقل سه کندل در یک جهت حرکت کرده باشد و در حرکت برگشت هم سه کندل تشکیل شده باشد.

برای شناسایی این نوع پیوت‌ها، شما نیاز به هیچ ابزاری ندارید و فقط باید آن را بر روی نمودار پیدا کنید. این نوع پیوت‌ها معمولاً بر روی نواحی حمایت شناسایی نقاط چرخش بازار و مقاومت تشکیل شده و از اعتبار بالایی برخوردار هستند.

پیوت محاسباتی

یک نوع دیگر از پیوت‌ها هستند که بر اساس محاسبات و فرمول‌های ریاضی محاسبه خواهند شد. از این نوع پیوت‌ها برای شناسایی نقاط کلیدی روزانه بازار که ممکن است در آینده قیمت به آن‌ها واکنش نشان دهد استفاده می‌شود.

شناسایی این نوع از پیوت‌ها و محاسبه دستی آن کار دشواری است، به همین دلیل ابزار‌ها و ‌اندیکاتور‌های زیادی برای محاسبه این نوع پیوت وجود دارد. شما به راحتی می‌توانید با استفاده از این‌اندیکاتور‌ها، نقاط پیوت را بر روی نمودار شناسایی کرده و در استراتژی شخصی خودتان از آن‌ها بهره ببرید.

نقاط کلیدی بازار فارکس

نقاط کلیدی روزانه بازار فارکس با شناسایی اردر بلاک

یکی از مباحثی که بسیاری از معامله‌گران از آن بی‌خبر هستند مفهوم اردر بلاک است. اردر بلاک‌ها محدوده‌ها و نقاط کلیدی هستند که شرکت‌ها و بانک‌های بزرگ در آن محدود شروع به معامله می‌کند. در صورتی که بتوانید این محدوده‌ها را به شناسایی نقاط چرخش بازار درستی شناسایی کنید، می‌توانید همراه شرکت‌ها و مؤسسات مالی بزرگ معامله خود را انجام دهید، و وارد سود‌های کلان شوید.

وقتی اردر بلاک‌ها شکل می‌گیرند، نشان از تحرکات عظیم مالی در بازار دارند. این نشانه می‌تواند به معامله‌گر یک سیگنال معتبر جهت ورود به معامله بدهد. اما پیدا کردن نواحی و نقاط کلیدی روزانه بازار به وسیله اردر بلاک‌ها کمی دشوار است، اما در صورتی که بتوانید آن‌ها را به درستی شناسایی کنید، به راحتی می‌توانید سوار بر نمودار شده، و با روند همراه شوید. شما می‌توانید از منابع موجود تحلیل بازار فارکس نیز برای شناسایی این نواحی استفاده نمایید.

شناسایی نواحی اردر بلاک نیازمند کسب مهارت و قدرت تحلیلی بالایی است. معمولاً این نواحی بر اساس عرضه و تقاضا شکل می‌گیرد. شما برای شناسایی نواحی اردر بلاک‌ها، علاوه بر این که باید بتوانید نواحی عرضه و تقاضا را به درستی شناسایی کنید، باید قدرت تحلیل کندل‌ها را نیز داشته باشید تا بتوانید بر اساس شکل آن‌ها، تصمیم به ورود معامله یا خروج از آن را بگیرید.

نواحی اردر بلاک از نظر اعتبار، از نواحی عرضه و تقاضا معتبر‌تر هستند. نکته‌ای که در مورد اردر بلاک‌ها باید به آن توجه کنید این است که، این نواحی بر روی نمودار به دفعات زیاد تکرار نمی‌شوند.

دقت کنید ورود به بازارهای مالی و دیجیتال همیشه با ریسک همراه هستند. با افزایش اطلاعات در زمینه بازارهای مالی ریسک‌های احتمالی را کاهش داده و از ضررهای بعدی جلوگیری نمایید.

شناسایی نقاط چرخش بازار

10 قانون تحلیل تکنیکال جان مورفی

دوشنبه 9 مهر 1397 | 1611 بازدید | آموزش

10 قانون تحلیل تکنیکال جان مورفی

1 – نمودار بلندمدت را بررسی کنید تحلیل نمودار قیمت را با نمودارهای چندساله در تایم فریم هفتگی یا ماهانه آغاز کنید. نمودار بلندمدت بازار مانند یک نقشه بزرگ از بازار است که با بررسی آن می‌توان نگاه بلندمدت بهتری روی بازار داشت. پس از اینکه نمودار بلندمدت را بررسی کردید، نمودار را در تایم فریم روزانه و یا چند ساعتی مشاهده کنید. صرفا نگاه کردن به نمودار کوتاه‌مدت قیمت، می‌تواند فریب‌دهنده باشد و حتی اگر شما قصد دارید معامله کوتاه‌مدتی انجام دهید، اگر روند بلندمدت یا میان‌مدت را نیز در قرار بگیرید، عملکرد بهتری خواهید داشت. 2 – روند را تشخیص دهید و با آن به پیش بروید روندهای بازار در اندازه‌های مختلف وجود دارند، بلندمدت، میان‌مدت و کوتاه‌مدت. شما باید بدانید که در چه بازه‌ای قصد معامله دارید تا نمودار مناسب را انتخاب کنید و اطمینان حاصل کنید که در مسیر روند معامله می‌کنید. در روند صعودی، در کف‌ها بخرید و اگر روند نزولی است، در هنگام رشد قیمت، دارایی را بفروشید. اگر در بازه میان‌مدت معامله می‌کنید، از نمودار روزانه یا هفتگی استفاده کنید. اگر معاملات روزانه انجام می‌دهید، از نمودارها در تایم فریم زیر 1 روز استفاده کنید (1 ساعته، 4 ساعته 6 ساعته و…). در هر شرایطی، روند را از نمودار بلندمدت تشخیص دهید و سپس از بازه‌ زمانی کوتاه‌مدت‌تر برای تشخیص نقطه مناسب ورود استفاده کنید. 3 – نقاط کف و سقف را بیابید سطوح حمایت و مقاومت را بیابید. بهترین محدوده برای خرید در بازار، نقطه حمایت و بهترین نقطه برای فروش، محدوده مقاومت است. محدوده حمایت، معمولا محدوده‌ی کف قبلی است که قیمت به آن واکنش نشان داده است. محدوده مقاومت نیز، معمولا محدوده سقف قبلی است و معمولا وقتی این محدوده شکسته می‌شود، یک پولبک به این محدوده اتفاق می‌افتد (یعنی قیمت یکبار دیگر به محدوده شکست مقاومت باز می‌گردد ولی مجدد به رشد ادامه می‌دهد). مطلب مرتبط را بخوانید: حمایت و مقاومت چیست؟ (همراه با تصویر) پس از شکست مقاومت، این محدوده شکسته شده به یک سطح حمایت تبدیل می‌شود (سقف قبلی به کف جدید تبدیل می‌شود). این موضوع در هنگام شکست حمایت نیز صادق است و حمایت شکسته شده به عنوان یک محدوده مقاومت تلقی می‌شود. 4 – میزان اصلاح قیمت‌ها را شناسایی کنید اصلاح قیمت در بازار، چه در روند نزولی و چه در روند صعودی معمولا باعث می‌شود میزان قابل‌توجهی از روند طی شده بازپس گرفته شود. شما می‌توانید اصلاح قیمت‌ها را بصورت درصد محاسبه کنید، به طور مثال یک اصلاح قیمت 50 درصدی معمولا یک اتفاق رایج در بازار است. حداقل اصلاح قیمت را یک سوم از روند طی شده و حداکثر اصلاح را دو سوم از آن می‌دانند. درصدهای فیبوناچی ریتریسمنت (Fibonacci Retracements) شامل 38 درصد، 62 درصد نیز ارزش زیر نظر گرفتن دارند. در هنگام پولبک در روند صعودی، نقطه خرید اولیه در محدوده 33 تا 38 درصد اصلاحی است. 5 – خطوط روند را بکشید خطوط روند یکی از ساده‌ترین و کارآمدترین ابزارها در تحلیل تکنیکال است. تنها چیزی که نیاز دارید کشیدن یک خط مستقیم از دو نقطه کف یا سقف در نمودار است. خطوط روند صعودی، با وصل کردن دو کف قیمت و خطوط روند نزولی با وصل کردن دو سقف شکل می‌گیرد. شکسته شدن خط روند معمولا باعث تغییر روند می‌شود و اغلب اوقات پس از اینکه یک روند تغییر کرد، یک پولبک به خط روند انجام می‌شود. در یک خط روند معتبر حداقل شاهد برخورد قیمت با سه نقطه از خط روند هستیم. هر چقدر طول خط روند طولانی‌تر باشد و هرچقدر برخوردهای قیمت با خط روند (بدون شکسته شدن خط) بیشتر باشد، این روند مهمتر خواهد بود. 6 – میانگین متحرک را دنبال کنید میانگین‌های متحرک (moving averages)، سیگنال‌های خرید و فروش بی‌طرفانه‌ای صادر می‌کنند. این ابزار به شما می‌گوید که آیا روند هنوز معتبر و برقرار است یا خیر و به شما کمک می‌کند تغییرات روند را بهتر تشخیص دهید. البته میانگین‌های متحرک آینده را به شما نمی‌گویند که آیا تغییر روند نزدیک است یا خیر. ترکیب دو میانگین متحرک، معمولا یک روش پرطرفدار برای یافتن سیگنال‌های خرید و فروش است. برخی ترکیبات پرطرفدار شامل میانگین متحرک 4 و 9 روزه یا 9 و 18 روزه یا 5 و 20 روزه هستند. (البته در بازارهای مختلف، میانگین‌های متحرک با تنظیمات مناسب باید به کار برده شود). سیگنال‌ها زمانی صادر می‌شوند که میانگین متحرک کوتاه‌مدت‌تر، میانگین متحرک بلندمدت‌تر را می‌شکند. همچنین عبور قیمت از میانگین متحرک 40 روزه به سمت بالا یا پایین خط، می‌تواند سیگنال‌های خوبی ارائه دهد. از آنجایی که میانگین‌های متحرک، اندیکاتورهای دنبال‌کننده روند هستند، بهترین زمان استفاده از آنها در هنگام وجود یک روند در بازار است. 7 – استفاده از اسیلاتورها را بیاموزید اسیلاتورها (Oscillators) به شما کمک می‌کنند نقاط اشباع خرید و اشباع فروش را تشخیص دهید. همانطور که میانگین‌های متحرک برای تایید تغییر روند در بازار به کار می‌رود، اسیلاتورها کمک می‌کنند تا بدانیم که آیا بازار به زودی تغییر خواهد کرد یا نه. دو اسیلاتور پرطرفدار RSI یا Relative Strength Index و همینطور اسیلاتور استوکاستیک (Stochastics) است. هر دوی این اسیلاتورها مقیاس 0 تا 100 دارند و در نرم‌افزارهای تحلیل تکنیکال، در پایین نمودارهای قیمت بصورت یک خط دارای نوسان می‌توان اضافه کرد. زمانی که RSI به بیش از 70 می‌رسد، اشباع خرید و زمانی که به کمتر از 30 می‌رسد، اشباع فروش وجود دارد. اما در استوکاستیک، اشباع خرید بالای 80 و اشباع فروش زیر 20 است. (منظور از اشباع، ازدیاد و وجود خرید یا فروش بیش از اندازه است) بیشتر معامله‌گران از بازه 14 روزه یا 14 هفته‌ای برای استوکاستیک و از بازه 9 روزه یا 9 هفته‌ای برای آر اس آی استفاده می‌کنند. واگرایی اسیلاتورها معمولا نشانه‌ای از چرخش بازار و تغییر روند است. اسیلاتورها در زمان عدم وجود یک روند (اصطلاحا محدوده رنج – range) مناسب هستند. از سیگنال‌های هفتگی می‌توان برای فیلترکردن سیگنال‌های روزانه و همینطور از سیگنال‌های روزانه می‌توان فیلترکردن سیگنال‌های داخل روز (intra-day) بهره گرفت. 8 – اخطارها را بشناسید از اندیکاتور MACD استفاده کنید. اندیکاتور میانگین متحرک همگرایی واگرایی (Moving Average Convergence Divergence) که در بین تریدرهای ایرانی با نام مکدی شناخته می‌شود، شامل میانگین متحرک و یک اسیلاتور برای تشخیص نقاط اشباع خرید و فروش است. یک سیگنال خرید زمانی صادر می‌شود که خط سریعتر، به بالای خط کندتر برسد و هر دو خط زیر عدد 0 باشند. سیگنال‌های هفتگی بر سیگنال‌های روزانه ارجحیت دارند. هسیتوگرام مکدی، تفاوت بین دو خط را نشان می‌دهد و از پیش، اخطارهایی زودهنگام نسبت به تغییر روند صادر می‌کند. دلیل نامگذاری هیستوگرام این است که از میله‌های عمودی برای نشان دادن تفاوت بین دو خط روند استفاده می‌شود. 9 – روندهای نامعتبر را تشخیص دهید از اندیکاتور ADX برای این منظور استفاده کنید. اندیکاتور Average Directional Movement Index یا به اختصار ADX با سنجش درجه روند به شما کمک می‌کند تا بدانید که آیا یک روند در بازار وجود دارد یا نه. رشد خط ADX نشان‌دهنده یک روند پرقدرت احتمالی و خط نزولی ADX اغلب اوقات نمایانگر نبود روند است. با وجود خط صعودی ADX باید از میانگین‌های متحرک استفاده کرد و اگر خط ADX نزولی بود، باید از اسیلاتورها بهره گرفت. بنابراین با رسم خط ADX و تشخیص مسیر آن، معامله‌گر می‌تواند سبک معامله مناسب در شرایط فعلی بازار را تشخیص دهد. 10 – حجم معاملات را نادیده نگیرید حجم معاملات یکی از مهمترین فاکتورها برای تایید یک رویداد است. حجم، زودتر از قیمت، چیزهای را به ما نشان می‌دهد و مهم است که در هنگام وجود روندها، شاهد حجم معاملات بیشتر در جهت حرکت روند باشیم. به عبارتی در یک روند صعودی، در هنگام صعود قیمت باید شاهد رشد حجم باشید. این افزایش حجم، نشان‌دهنده این است که سرمایه جدید وارد بازار شده و روند را پشتیبانی می‌کند. پس کاهش حجم در یک روند صعودی نشان‌دهنده ضعف روند و احتمال تغییر روند است.

اندیکاتور پیوت پوینت (Pivot Point) چیست و چطور از آن استفاده کنیم؟

PP Article

پیوت پوینت (Pivot Point) یعنی نقطه‌ای از نمودار که انتظار تغییر و یا چرخش قیمت را داریم. در این نواحی رفتار حرکت قیمت‌ها کاملا تغییر می‌کند. با کمک پیوت پوینت می‌توانید اهداف خود را تعیین کنید و برنامه‌ریزی‌های معاملاتی خود را دقیق‌تر انجام دهید. در این مقاله قصد داریم به صورت تخصصی درباره اندیکاتور پیوت پوینت صحبت کنیم. اینکه این اندیکاتور چیست و دقیقا چه چیزی را نشان می‌دهد. با مدرسه تحلیل همراه باشید.

پیوت پوینت چیست؟

پیوت پونت یک اندیکاتور تحلیل تکنیکال است که برای تعیین روند کلی بازار در بازه‌های زمانی مختلف استفاده می‌شود. در واقع میانگین بیشترین، کمترین و قیمت بسته شدن روز معاملاتی قبلی را پیوت پوینت می‌گوییم. اندیکاتور پیوت پوینت با استفاده از این قیمت‌ها سطوح حمایت و مقاومت آینده را تخمین می‌زند.

همه این سطوح به معامله گران کمک می کند تا ببینند قیمت کجا می‌تواند حمایت یا مقاومت را تجربه کند. به طور مشابه، اگر قیمت در این سطوح حرکت کند، به معامله‌گر اجازه می‌دهد بداند که قیمت در آن جهت در حرکت است.

مهم‌ترین ویژگی‌های اندیکاتور پیوت پوینت

  • پیوت پوینت یک اندیکاتور تکنیکال برای معامله‌گران تکنیکال که به صورت روزانه معامله می‌کنند مناسب است.این اندیکاتور برای شناسایی روندها و معکوس‌ها عمدتاً در بازارهای سهام، کالاها و فارکس استفاده می‌شود.
  • پیوت پوینت برای تعیین سطوحی محاسبه می‌شوند که در آن احساسات بازار می‌تواند از صعود به نزول و برعکس تغییر کند.
  • معامله گران روزانه، پیوت پوینت را برای تعیین سطوح قیمتی جهت مشخص نمودن نقاط ورود، حد ضرر و حد سود مورد استفاده قرار می دهند.

مقایسه اندیکاتور پیوت پوینت و ابزار فیبوناچی

اندیکاتور پیوت پوینت و ابزار فیبوناچی هر دو سطوحی افقی را بر روی نمودار قیمتی نشان می‌دهند. این سطوح به عنوان نواحی حمایت و مقاومت محسوب می‌شوند.

در ابزار فیبوناچی سطوح به صورت اعداد فیبوناچی و بر حسب درصد نمایش داده می‌شوند. در صورتیکه در اندیکاتور پیوت پوینت از درصد استفاده نمی‌شود و بر اساس اعداد ثابت از جمله بیشترین قیمت، کمترین قیمت و قیمت بسته شدن تنظیم می‌شود.

اعتبار پیوت پوینت

پیوت پوینت هم مانند سایر ابزارهای تحلیل تکنیکل ممکن است مورد علاقه بعضی از تحلیل‌گران باشد و دسته‌ای دیگر به آن استناد نکنند. خوب است بدانید هیچ اطمینانی وجود ندارد که قیمت در سطوح پیوت پوینت متوقف شود، معکوس شود یا حتی به این سطوح ایجاد شده در نمودار برسد. این اندیکاتور نیز مانند همه اندیکاتورها، می‌تواند به عنوان ابزار کمکی مورد استفاده معامله‌گران قرار گیرد.

انواع پیوت پوینت

همانطور که گفتیم پیوت پوینت به معامله گران اجازه می‌دهد سطوح حمایت و مقاومت مهم یا تغییرات بالقوه در جهت روند را شناسایی کنند. برای معامله گران فعال، پنج نوع مختلف پیوت پوینت وجود دارد که معمولاً توسط تحلیلگران تکنیکال استفاده می‌شود:

پیوت پوینت استاندارد به معامله گران اجازه می‌دهد سطوح حمایت و مقاومت را حول پیوت مرکزی ترسیم کنند که با یک سری محاسبات ساده تعیین می‌شود. این محاسبات میانگین بیشترین قیمت، کمترین قیمت و قیمت بسته شدن در هر دوره زمانی انتخاب شده است.

شکل زیر نشان‌دهنده پیوت پوینت استاندارد بر روی نمودار قیمت ارز دیجیتال بیت کوین است. سطوح R1 تا R3 سطوح مقاومتی، سطوح S1 تا S3 سطوح حمایتی و سطح P پیوت پونت است.

فرمول پیوت پوینت استاندارد:

همانطور که گفتیم پیوت پوینت براساس یک سری محاسبات ساده بدست می‌آید. شاید برایتان جالب باشد که این محاسبات با چه فرمول‌هایی بدست می‌آید. بنابراین در اینجا این فرمول‌ها را برایتان آورده‌ایم:

3​/P=High+Low+Close

R1=(P×2)−Low

R2=P+(High−Low)

S1=(P×2)−High

S2=P−(High−Low)

P=Pivot

R1=Resistance 1

R2=Resistance 2

S1=Support 1

S2=Support 2

پیوت پوینت WOODIES

پیوت پوینت Woodies کمتر مورد استفاده قرار می‌گیرد. این پیوت پوینت به معامله گران اجازه می‌دهد دو سطح حمایت و مقاومت را بر اساس یک پیوت مرکزی ترسیم کنند. پیوت پوینت Woodies وزن بیشتری به قیمت بسته شدن دارایی می‌دهد. در نتیجه، این سیستم به روش‌هایی شبیه به استراتژی‌هایی عمل می‌کند که شامل استفاده از میانگین‌های متحرک نمایی (EMA) می‌شود، زیرا داده‌های قیمتی اخیراً وزن بیشتری نسبت به داده‌های قیمت قبلی دارند.

در شکل زیر پیوت پوینت Woodies را در نمودار قیمت ارز دیجیتال بیت کوین نشان می‌دهد. تفاوت سطوح حمایت و مقاومت نسبت به پیوت پوینت استاندارد را می‌بینیم.

نحوه محاسبات پیوت پوینت WOODIES

R2 = Pivot Point + (High–Low)

R1 = (2x Pivot Point) – Low Pivot Point = (High+Low) + (2x Closing Price) / 4

S1 = (2x Pivot Point) – High

S2 = Pivot Point – (High+Low)

پیوت پوینت کاماریلا

اندیکاتور پیوت پوینت Camarilla برای اولین بار در دهه 1980 به بازارهای مالی معرفی شد. مفاهیم این اندیکاتور شبیه به Woodies هستند زیرا قیمت‌ها بر اساس قیمت‌های بسته شدن روز قبل است.

مثال:سطوح حمایت و مقاومت در پیوت پونت Camarilla در نمودار ارز دیجیتال بیت کوین را در شکل زیر می‌بینید.

تفاوت پیوت پوینت کاماریلا (Camarilla) با پیوت پوینت وودی (Woodies) و استاندارد

برای معامله‌گران، تفاوت اصلی بین قوانین معاملاتی Woodies Pivot Point و Camarilla Pivot Point در این است که سیستم‌های استراتژی معاملاتی اندیکاتور پیوت پوینت Camarilla بر اساس چهار سطح مقاومت قیمت و چهار سطح حمایت قیمت هستند. به یاد داشته باشید، این برخلاف سیستم استاندارد Pivot Point است که فقط بر اساس دو سطح قیمت برای مقاومت و دو سطح برای حمایت از پیوت است.

جالب است بدانید در اندیکاتور پیوت پوینت کاماریلا Camarilla سطوح خاص‌تر و سیستماتیک‌تری داریم. در این سطوح اعشار غیر صفر (یعنی 1.5، 1.25، 1.16، و 1.0833) به عنوان ضریب استفاده می‌شود.

نحوه معامله با اندیکاتور پیوت پونت کاماریلا (Camarilla)

معاملاگران روزانه با استفاده از شناسایی سطوح حمایت و مقاومت در این اندیکاتور می‌توانند برنامه ریزی معاملاتی مناسب را اجرا کنند. به گونه‌ای که با رسیدن قیمت به سطح مقاومتی R3 احتمال افت قیمت و بستن معامله خرید را می‌توان داشت و همچنین در زمان افت قیمت سطح S3 می‌تواند به عنوان سطح حمایتی برای برگشت و رشد قیمت برای انجام معامله خرید محسوب شود.

از طرفی ممکن است قیمت‌ها تا سطح R4 و یا فراتر از آن رشد کند بنابراین سناریو قبلی مبنی بر افت قیمت نقض می‌شود و اقدام به فروش نمی‌کنیم در این حالت معامله خرید همچنان پابرجاست.

همچنین در صورت افت قیمت تا سطح S4 و فراتر از آن، سناریو قبلی یعنی شکل‌گیری حمایت و انجام معامله خرید نقض می‌شود.

پیوت پوینت فیبوناچی

پیوت پونت فیبوناچی مشابه پیوت پوینت استاندار است. سطوح قیمت اولیه در فرمول‌های پیوت فیبوناچی معمولاً با اعداد فیبوناچی در سطوح اصلاحی 38.2% و 61.8% مرتبط است. از طرفی برخی معامله‌گران از ترکیب اندیکاتور پیوت پوینت فیبوناچی با الگوهای قیمتی (مانند الگوی مثلث یا الگوی سر و شانه) برای انجام معاملات خود استفاده می‌کنند.

شما در شکل زیر پیوت پوینت فیبوناچی را در نمودار قیمتی ارز دیجیتال اتریوم می‌بینید.

نحوه محاسبات پیوت پوینت فیبوناچی

R1 = (0.382 x (High–Low)) + Pivot Point

R2 = (0.618 x (High–Low)) + Pivot Point

R3 = (1.0 x (High–Low)) + Pivot Point Pivot Point = (High+Low+Close) / 3

Pivot Point = (High+Low+Close) / 3

S3 = Pivot Point – (1.0 x (High–Low))

S2 = Pivot Point – (0.618 x (High–Low))

S1 = Pivot Point – (0.382 x (High–Low))

پیوت پوینت دیمارک (DEMARK)

تام دیمارک، پیوت پونت دیمارک را به عنوان پاسخی به کار قبلی جی.ولز وایلدر به بازارهای مالی معرفی کرد. پیوت پوینت دیمارک بر اساس روابط تفاضلی بین دو قیمت باز شدن و بسته شدن یک دارایی است.

Pivot Point Value = X / 4

Resistance 1 = (X / 2) – Price Low

:Support 1 = (X / 2) – Price High

When the Closing Price > Opening Price

:X = (Price High x 2) + Price Low + Closing Price

:X = High + (Price Low x 2) + Price Close

When Closing = Opening Price

X = Price High + Price Low + (Closing Price x 2)

شکل زیر نمایش پیوت پوینت DEMARK در نمودار قیمتی ارز دیجیتال اتریوم است.

ترسیم اندیکاتور پیوت پوینت در رهآورد ۳۶۵

پس از ورود به وب‌سایت رهآورد ۳۶۵ و انتخاب نماد مد نظرتان، در کادر بالای نمودار در بخش Indicators گزینه Pivot Points را تایپ کنید. بعد Pivot Points Standard را انتخاب کنید.

اندیکاتور پیوت رهاورد365

شکل زیر نحوه نمایش اندیکاتور پیوت پوینت بر روی نمودار ایران خودرو (خودرو) هست.

تنظیمات اندیکاتور پیوت پوینت رهآورد ۳۶۵

پس از ورود به قسمت Settings اندیکاتور، پنجره‌ای مشابه زیر باز می‌شود که شامل دو گزینه Inputs و Style است. حالا می‌توانید تنظیمات خود را انجام دهید.

تنظیمات اندیکاتور پیوت پوینت

گزینه Inputs

  • در این بخش شما می‌توانید نوع اندیکاتور پیوت پوینت شامل انواع Traditional، Fibonacci، Woodie، Classic، DeMark، Camarilla، را در بخش ۱ انتخاب کنید.
  • همچنین در بخش ۲ می‌توانید نمایش یا عدم نمایش پیوت پوینت‌های گذشته را تعیین کنید.
  • بخش ۳ مربوط به دوره زمانی محاسبه است.
  • بخش ۴ تعداد پیوت‌های گذشته است. دقت کنید که در تمامی شکل‌ها این بخش را ۱ در نظر گرفتیم.
  • برای افزودن تنظیمات جدید به قسمت پیش‌فرض روی گزینه ۵ کلیک کنید.

تنظیمات اندیکاتور پیوت پوینت

گزینه Style

با انتخاب گزینه style شما پنجره زیر را میبینید که می‌توانید رنگ و نوع خطوط اندیکاتور، نوع فونت و اندازه نام خطوط را تغییر دهید.

تنظیمات اندیکاتور پیوت پوینت

ترسیم اندیکاتور پیوت پوینت در TradingView

با ورود به وب‌سایت TradingView و انتخاب نماد مورد نظر خود، مشابه قبل در بخش Indicators گزینه Pivot Points را تایپ کنید. سپس Pivot Points Standard را انتخاب کنید.

افزودن اندیکاتور پیوت پوینت در TradingView

تنظیمات اندیکاتور پیوت پوینت در TradingView

باورود به قسمت Settings اندیکاتور پنجره‌ای مشابه زیر برایتان باز می‌شود که شامل سه گزینه Inputs و Style و Visibility است و شما می‌توانید تنظیمات خود را انجام دهید.

تنظیمات اندیکاتور پیوت پوینت

گزینه Inputs

  • مشابه آنچه در قبل گفتیم در این بخش می‌توانید نوع اندیکاتور پیوت پوینت شامل انواع Traditional، Fibonacci، Woodie، Classic، DeMark، Camarilla، را انتخاب کنید.
  • همچنین دوره زمانی محاسبه و تعداد پیوت‌های گذشته را تعیین کنید.
  • همینطور می‌توانید تیک گزینه استفاده از مقادیر پایه روزانه را غیر فعال کنید.

تنظیمات اندیکاتور پیوت پوینت

گزینه Styls

  • در این بخش با فعال بودن تیک گزینه‌ labele اعداد هر کدام از سطوح را مشاهده می‌کنید و با فعال بودن تیک گزینه Lines سطوح حمایت و مقاومت برایتان نمایش داده می‌شوند.
  • لازم به ذکر است در صورت تمایل برای افزودن تنظیمات جدید به قسمت پیش‌فرض بر روی گزینه Defaults کلیک کنید.

تنظیمات اندیکاتور پیوت پوینت

گزینه Visibility

این بخش چگونگی نمایش اندیکاتور پیوت پوینت بر اساس زمان است.

تنظیمات اندیکاتور پیوت پوینت

در آخر

هنگامی که معامله گران سطوح نشانگر محوری فیبوناچی را زیر نظر دارند، اغلب ایده خوبی است که سطح محور مرکزی را به عنوان نقطه شروع در نظر بگیرید و به دنبال جهت روند جدید در رابطه با مقادیر قیمت دیروز باشید. معامله گران به سادگی می توانند مقادیر محدوده از روز معاملاتی قبل را در هر نسبت فیبوناچی شناخته شده (معمولاً 38.2٪ یا 61.8٪) ضرب کنند.

در نهایت، معامله گران خبره می توانند پس از افزودن نتایج حاصل از این محاسبات به مقدار نقطه محوری (هنگام شناسایی سطوح مقاومت) یا کم کردن رقم از مقدار نقطه محوری (هنگام شناسایی سطوح حمایت) یک موضع معاملاتی را تعریف و اصلاح کنند.

در ترکیب، این تکنیک‌ها به معامله‌گران اجازه می‌دهند تا یک موضع معاملاتی را آغاز کنند که به وضوح به صورت صعودی یا نزولی تعریف می‌شود. نظر شما درباره پیوت پوینت چیست؟ آیا تا به حال از آن کمک گرفته‌اید؟ لطفا در قسمت نظرات تجربیات خود را با ما به اشتراک بگذارید.


سوالات متداول

پیوت پونت یک اندیکاتور تحلیل تکنیکال است که برای تعیین روند کلی بازار در بازه‌های زمانی مختلف استفاده می‌شود. پیوت پوینت در واقع میانگین بیشترین، کمترین و قیمت بسته شدن روز معاملاتی قبلی است. اندیکاتور پیوت پوینت با استفاده از این قیمت‌ها سطوح حمایت و مقاومت آینده را تخمین می‌زند.

همانطور که گفتیم پیوت پوینت به معامله گران اجازه می‌دهد سطوح حمایت و مقاومت مهم یا تغییرات بالقوه در جهت روند را شناسایی کنند. برای معامله گران فعال، پنج نوع مختلف پیوت پوینت وجود دارد که معمولاً توسط تحلیلگران تکنیکال استفاده می‌شود:
پیوت پوینت استاندارد
پیوت پوینت Woodies
پیوت پوینت Camarilla
پیوت پوینت فیبوناچی
پیوت پوینت Demark
پیوت پوینت استاندارد

پیوت در بورس به چه معناست + 4 استفاده از پیوت در تحلیل کاربردی

پیوت در بورس به چه معناست + 4 استفاده از پیوت در تحلیل کاربردی

پیوت در بورس در واقع این طور معنا می‌شود که، یکی از مهم‌ترین اهداف در تحلیل تکنیکال بازارهای مالی، تمشخص نمودن نقاط بازگشت قیمت است.

پیوت در تحلیل تکنیکال چیست؟

پیوت در بورس در واقع این طور معنا می‌شود که، یکی از مهم‌ترین اهداف در تحلیل تکنیکال بازارهای مالی، تشخیص نمودن نقاط بازگشت قیمت است. در اصل اگر شخصی به این وجه از مهارت در تحلیل برسد، همانند پیدا کردن جام مقدس در معامله‌گری به حساب می‌آید؛ اما بر طبق پژوهش‌های صورت گرفته شده، تلاش در جهت مشخص نمودن دقیق نقاط کف و سقف قیمتی (منظور در نواحی بازگشت قیمت است) یا به بیان دیگر زمان‌بندی بازار، تا همین حالا بی‌فایده بوده است. با این وجود، بعضی از ابزارهای تحلیل نموداری در این حیطه عملکرد حایز توجهی دارند. پیوت در تحلیل تکنیکال، یکی از پر استفاده‌ترین ابزارهای بررسی وضعیت پیشین و کنونی قیمت است. به عبارت ساده‌تر، نقاط چرخش قیمت در نمودار پیوت خوانده می‌شود؛ که بر طبق ماهیت به دو نوع قیمتی و همچنین محاسباتی و بر طبق قدرت بازگشتی نمودار، دو گونه ماژور و مینور را شامل می‌گردند.

انواع پیوت ها کدامند ؟ و نقش پیوت در تحلیل چیست؟

انواع پیوت ها و نقش پیوت در تحلیل

پیوت‌ها یا نقاط بازگشت اغلب هنگامی شکل می‌گیرند که در جنگ نیروی عرضه کننده با نیروی تقاضا کننده یکی بر دیگری غالب و مغلوب شوند! در واقع هنگامی که شما به یک نمودار قیمت نگاه بکنید که شناسایی نمودار پیوت این کمک را به شما می‌کند؛ تعداد زیادی پیوت مشاهده خواهید کرد که هر یک در یکی از طبقه‌بندی‌های زیر جای می‌گیرند. نکته قابل توجه این است که این موضوع با پولبک در بورس متفاوت می باشد.

پیوت قیمتی

مفهوم اصلی و اساسی نقاط بازگشت قیمت، در ذات این پیوت‌ها نهفته است. در تعریف کلاسیک پیوت‌های قیمتی بدان اشاره شده است، که اگر بازار به میزان مشخصی در یک جهت حرکت کرده و پس از تشکیل سقف یا کف، با روندی نسبتاً قوی در جهت مخالف حرکت کند؛ یک پیوت در نمودار تشکیل شده است. در حال حاضر این تعریف تکامل یافته و عموماً در روش‌های پرایس اکشنی مطرح می‌شود؛ که اگر قیمت حداقل به اندازه سه کندل (شمع ژاپنی) حرکت نموده و پس از تشکیل کندل بازگشتی، دوباره با همان شرایط اما در جهت مخالف حرکت کند؛ یک پیوت یا نقطه بازگشت قابل اطمینان خواهیم داشت. نحوه تشخیص یا به عبارت دیگر شناسایی نمودار پیوت به صورت بصری و بر مبنای قوانین روش‌های تحلیلی مختلف بوده و اصولاً ابزار تحلیلی خاصی نمی‌طلبد. به طور کلی، بر اساس دو روش معامله بر اساس سطوح حمایت و مقاومت قبلی یا زمان تشکیل پیوت، می‌توانید از آن‌ها استفاده کنید.

پیوت محاسباتی

این پیوت در بورس بر طبق داده‌های قیمتی (OHLC) و همچنین فرمول‌های ریاضی محاسبه می‌گردد و جزئیات تحرکات و بالا و پایین رفتن‌های قیمتی در بازار در آن‌ها دخیل نیستند! در اصل خروجی این محاسبات که به شکل چند عدد هستند؛ به عنوان سطوح حمایت و مقاومت در آینده نمودار به کار گرفته می‌شوند. این پیوت‌ها بر طبق دوره‌های زمانی نمودار و همچنین داده‌های قیمتی مورد استفاده قرار گرفته و تا مدت زمان معینی دارای اعتبارند و با تشکیل کندل‌های جدید، این سطوح به‌روزرسانی می‌گردند. به عنوان مثال، نواحی پیوتی نمودار یک‌ساعته برای معامله‌گران بازارهای مالی میان‌مدتی کاربرد چندانی ندارند. پیوت‌های محاسباتی هم خودشان انواع گوناگونی دارا هستند، که پیوت پوینت و همچنین خطوط کاماریلا از مهم‌ترین و شناخته‌شده‌ترین آن‌ها هستند. در ادامه این مطلب به شرح مختصر و مفید هرکدام از این‌ها و نقش پیوت در تحلیل خواهیم پرداخت.

Pivot Point (PP) = High+Low+Close/3

بر اساس قواعد، اگر نرخ قیمتی بیشتر از نقطه «PP» قرار بگیرد؛ بدان معنی است که روند صعودی سهم را شاهد هستیم و می‌باید بر اساس واکنش‌های قیمتی در برابر سطوح مقاومتی، به دنبال موقعیتی برای‌ خریداری سهام باشیم و در غیر این صورت (نرخ قیمتی کمتر از PP)، برای فروختن آن سهم اقدامات لازم را می‌نماییم. حتما این را مد نظر داشته باشید که، نقاط «R» مخفف کلمه لاتین Resistance یا به زبان دیگر سطوح مقاومتی هستند و همین طور نقاط «S» که مخفف کلمه لاتین Support یا به زبان دیگر نواحی حمایتی نمودار به حساب می‌آیند.

در محاسبات خطوط کاماریلا ناحیه مهم و اساسی نظیر «PP» نخواهیم داشت؛ ولی در این روش به خاطر زیادی بودن نواحی مقاومت و حمایت محاسبه شده‌اند که می‌توان قدرت خط روند را به صورت خیلی زیادی فهمید و معاملات دقیق‌تر و منظم‌تری داشت. در اصل هنگامی که قیمت به سطوح 3 یا 4 (از نوع R یا S) برسد؛ در وهله اول بیان کننده قدرت روند و همچنین تحرک قیمتی زیاد است.یادآوری این نکته لازم است که محاسبه‌کننده نقاط پیوت در بیشتر پلتفرم‌های تحلیلی بازار سرمایه به صورت اندیکاتورهای پیش‌فرض ارائه شده‌اند و حتی در صورتی که آن‌ها وجود نداشته باشند هم می‌توانید، به شکلی کاملاً رایگان آن‌ها را از منابع گوناگون دانلود بکنید و نصب گردانید. هم‌اکنون در شماری از استراتژی‌های مختلف معاملاتی، پیوت‌ها به عنوان یک نوع از ابزار اصلی در کنار عناصری چند نظیر میانگین‌های متحرک ، خطوط روند و… به کار گرفته می‌شوند. جهت آشنایی با اندیکاتورهای کاربردی می توانید مقاله " آموزش اندیکاتور cci " را مشاهده کنید.

پیوت در تحلیل تکنیکال

پیوت ماژور

حتی اگر هم ذره‌ای با تحلیل تکنیکال آشنایی نداشته باشید؛ با دیدن نمودار قیمت و همچنین کف و سقف‌هایی که باعث وقوع تحرکات قیمتی به نسبت قوی در مسیر مخالف گشته‌اند، به طور کامل برایتان محسوس هست. در اصطلاح به این دسته از نقاط بازگشتی"پیوت ماژور" می‌گویند. این نقاط از اعتبار زیادی هم برخوردار هستند و تحلیل‌گران برای ترسیم کردن خطوط روند و همین طور الگوهای قیمتی، می‌بایستی از این پیوت‌ها کمک بگیرند.

پیوت مینور

در جهت مقابل نقاط پیوتی هم هستند که نهایتاً باعث می‌شوند تا حرکات اصلاحی کوچک یا نوعی برقراری روند خنثی تشکیل شود. پیوت مینورها در نمودارهایی با دوره‌های زمانی پایین (یا به عبارت دیگر تایم‌فریم‌های کوچک) به شکل قابل توجهی قابل رویت‌اند؛ چرا که نوسانات مقطعی و کاذب در نمودارهای میان‌روزی بیشتر تشکیل می‌شوند. به همین جهت این‌که نقاط بازگشتی مینور، توانایی زیادی در ایجاد تغییر روند و همچنین ایجاد حرکات قیمتی فوق‌العاده‌ای ندارند؛ الگوهای قیمتی و همچنین خطوط روند مبتنی بر آن‌ها از اعتبار ویژه‌ای برخوردار نیستند. در نتیجه برای کم کردن درصد خطای تحلیل، برای معامله‌گران می‌بایستی به دوره‌های زمانی مناسبی مراجعه کرد.

نحوه تشخیص پیوت ماژور از مینور چگونه می باشد ؟

حالا که تشریح اولیه از پیوت ماژور و مینور بیان شد؛ سؤال اصلی این هست، که به چه شکلی باید این نقاط را از همدیگر تشخیص بدهیم؟ با در نظر گرفتن این‌که سطوح پیوتی به طور کامل مبتنی بر قیمت است، تشخیص آن‌ها به طور چشمی و بر طبق مقایسه ذهنی سطوح بر اساس قدرت حرکات بعدی قابلیت تشخیص دارا خواهد بود؛ ولی این امر مستلزم داشتن تجربه کافی در حیطه تحلیل تکنیکال هست. به همین جهت، روشی ترکیبی شامل دو ابزار عمده نظیر نمودار فیبوناچی بازگشتی و اندیکاتور مکدی ایجاد شده تا معامله‌گران متوسط و همچنین معامله گران مبتدی نیز بتوانند به تشخیص این سطوح بپردازند. در اصل اگر سطوح کف یا سطوح سقف نمودار این دو پارادایم را در کنار هم داشته باشد، به احتمال بسیار با یک پیوت ماژور روبه‌رو هستیم. قاعده کلی در برگیرنده موارد زیر است:

  • تغییر فاز مکدی در هنگام تشکیل پیوت در بورس
  • اصلاح قیمت حداقل به اندازه 38% موج پیشین

پیوت در تحلیل تکنیکال چیست؟

تشخیص پیوت در بورس

در نموداری که می‌بینید، تغییر فاز هیستوگرام مکدی و تقاطع نزولی خطوط سیگنال و مکدی در هنگام ایجاد پیوت کاملاً قابل ملاحظه و رویت است. همین طور با رسم فیبوناچی بازگشتی تعیین شناسایی نقاط چرخش بازار می‌گردد که شرط اصلاح حداقل 38% قیمت هم برآورده شده و گواه‌های معاملاتی در حدی جهت پیوت ماژور بودن این نقطه بازگشتی وجود دارد.

به طور کلی پیوت در بورس یکی از بهترین ابزارهای معامله‌گری و تحلیل در بازار مالی به حساب می‌آید؛ ولی با در نظر داشت نوسانات قیمتی شدید و متعدد ، دارای خطاهایی هم هستند؛ که می‌بایستی به کمک مشخص نمودن استراتژی‌های معاملاتی معین و روش‌های جدید تحلیلی، به عبارتی پوشش داده شوند.



اشتراک گذاری

دیدگاه شما

اولین دیدگاه را شما ارسال نمایید.