الگوي هارامی صعودي
باید بدانیم هیچ سیستم معامله گری وجود ندارد که فقط معاملات سودده تولید کند. تصمیمات اکثر معامله گران در بازار حاصل چند فاکتور اساسی است که شامل تجربیات شخصی، احساسات و توانایی فرد در تحلیل جریان گستردهای از اطلاعات است. این اطلاعات شامل دادههای تحلیل بنیادی ، تحلیل تکنیکال ، اخبار و … هستند.
تحلیل تکنیکال برای معامله گران یکی از ابزارهای ارزشمند محسوب میگردد و نمودارهای کندل استیک – Candlestick یا شمعی ژاپنی یکی از منحصربهفردترین و دقیقترین روشهای این نوع از تحلیل است، به گونهای که میتوان گفت درک نمودارهای کندل استیک برای هر معامله گر ضروری است.
عامل اصلی حرکات قیمتی سهام احساسات و افکار معامله گران بازار است و نمودارهای شمعی ژاپنی میتوانند به راحتی تصویری ساده از احساسات بازار و در مجموع تمامی معامله گران را در اختیار ما قرار دهند. از دیگر مزایای این نوع از تحلیل تکنیکال ، قابلیت بالا در تفسیر حرکات قیمتی سهام است. در واقع چیزی که سبب محبوبیت این نوع از نمودارها گشته ارائه اطلاعات جامع در عین سادگی است.
علم کندل استیک تنها یک روش تحلیلی جهت تشخیص الگو نیست بلکه این علم تعامل میان خریداران و فروشندگان را به روشنی نشان میدهد. تمام اطلاعات مورد نیاز جهت رسم نمودارهای کندل استیک شامل ۴ قیمت باز شدن، بسته شدن، بالاترین و پایینترین (open-close-high- low) است.
علم کندل استیک احتمالاً یکی از قدیمیترین اشکال تحلیل تکنیکال است و قدمت آن به اوایل قرن ۱۷ میلادی برمیگردد. زمانی که مانهیسا هما، تاجر ثروتمند ژاپنی، این روش را جهت تحلیل معاملات برنج ابداع کرد. در برخی منابع از مانهیسا هما با عنوان پدر علم کندل استیک یاد میشود. جالب است بدانید که او در سال ۱۷۵۵ کتابی را با عنوان ” The Fountain of Gold: The Three Monkey Record of Money ” نوشته است که احتمالاً اولین کتاب معامله گری تاریخ است. این یعنی تقریباً پیش از آنکه کشور کنونی ایالاتمتحده آمریکا وجود داشته باشد ژاپنیها در معاملات خود ازین علم بهره میبردهاند. متأسفانه معادل فارسی برای کتاب وجود ندارد.
مانهیسا هما در قالب این عنوان بیان میکند که یک معامله گر برای دستیابی به چشمه طلا باید از سه چیز دوری کند:
- شیطان را نبین (محو تماشای روند صعودی یا نزولی در بازار نشو) چرا که تغییر روند بازار جریانی همیشگی دارد . شاید دلیل تأکید بیشتر تکنیکهای کندل استیک بر روی الگوهای بازگشتی در مقایسه با الگوهای ادامهدهنده نیز همین باشد.
- به شیطان گوش نده (به اخبار گوش نده و با تکیه بر اخبار معامله نکن)
- با شیطان صحبت نکن (پس از تحلیل در مورد معاملاتی که قصد اجرایشان را داری با دیگران صحبت نکن)( استیو نیسون، ۱۹۹۴)
در دسامبر سال ۱۹۸۹ استیو نیسون آمریکایی برای اولین بار علم نمودارهای شمعی ژاپنی را تحت عنوان مقالهای به جهان معرفی کرد.
بدنه کندل شمعی ژاپنی
در هر کندل، حد فاصل میان قیمت باز شدن و بسته شدن سهم را بدنه کندل مینامیم. ارتفاع بدنه اختلاف میان قیمت باز شدن و بسته شدن خواهد بود. بهصورت استاندارد اگر قیمت بسته شدن از قیمت باز شدن کمتر باشد، بدنه توپر و نزولی و در صورتیکه قیمت بسته شدن بیشتر از قیمت باز شدن سهم باشد بدنه توخالی یا صعودی خواهیم داشت.
سایه کندل شمعی ژاپنی
هر کندل میتواند شامل خطوطی در بالا یا پایین بدنه نیز باشد که سایه یا shadow نامیده میشود. این خطوط نشاندهنده بالاترین و پایینترین قیمتی است که در طول روز مورد معامله قرارگرفتهاند. در تحلیل کندل استیک این سایهها نشاندهنده هیجانات بازار است.
سایه بالایی: بالاترین قیمت
سایه پایینی پایینترین قیمت
هر کندل بسته به شکل خود نام خاصی دارد و در نتیجه تحلیل و تفسیر متفاوتی نیز خواهد داشت. بلندی و کوتاهی بدنه، داشتن یا نداشتن سایهها و یا بلندی و کوتاهی آنها، هرکدام اطلاعات خاصی را از بازار به ما منتقل میکند. با استفاده از تفسیر و تحلیل کندل امروز میتوان کندل فردای بازار را پیشبینی کرد.
شاید با داستان پرنده افسانهای ققنوس آشنایی داشته باشید. این پرنده در انتهای عمر خود در تلی از خاشاک میسوزد و از خاکسترش ققنوس تازهای حیات مییابد. در مورد کندلها نیز میتوان گفت کندل امروز از خاکستر کندل روز قبل ایجاد میگردد و به همین دلیل در علم کندل استیک هر کندل میتواند سناریوی محتمل خاصی را برای فردای بازار پیشبینی کند. الگوهای کندل استیک از یک یا چند کندل ( نهایتاً ۵ یا ۶ کندل) تشکیل میشوند.
این الگوها به دو دسته بازگشتی و ادامهدهنده تقسیم میشوند در این سری مقالات به بررسی و معرفی سایر الگوهای کندل استیک میپردازیم.
الگوهای بازگشتی کندل استیک
۱- الگوی تک کندلی Belt hold نزولی
این الگو در انتهای روند صعودی تشکیل میشود. در این الگو قیمت آغازین با گپ (شکاف) رو به بالا باز میشود، در ادامه شاهد هیچ سایه بالایی نیستیم قیمت از نقطه آغاز رو به پایین حرکت کرده و بدنه نسبتاً بزرگی را ایجاد میکند. در تحلیل علم کندل استیک اگر سایه و بدنه این الگو فاصله گپ (شکاف) را پُر نماید میتواند نشانگر آغاز روند نزولی باشد .
۲- الگوی تک کندلی Belt hold صعودی
این الگو در روند نزولی تشکیل میشود. در این الگو قیمت آغازین با گپ (شکاف) رو به پایین باز میشود ،در ادامه شاهد هیچ سایه پایینی نیستیم. قیمت از نقطه آغاز رو به بالا حرکت کرده و بدنه نسبتاً بزرگی را ایجاد میکند. اگر سایه و بدنه این الگو، فاصله گپ (شکاف) را پُر نماید میتواند نشانگر آغاز روند صعودی باشد.
۳- الگوی دو کندلی Matching High
این الگو در انتهای روند صعودی و از دو کندل تشکیل میگردد، بدین صورت که کندل روز اول یک کندل صعودی بلند است، کندل روز دوم نیز یک کندل صعودی بلند یا نیمه بلند (فول بادی، نیمه فول بادی) خواهد بود. اما قیمت بسته شدن کندل روز دوم تقریباً برابر با قیمت بسته شدن کندل روز اول است. نکته آخر این که دو کندل فاقد سایه بالایی بوده و یا سایه بالایی کوچکی خواهند داشت. در تحلیل و تفسیر علوم کندل استیک این الگو میتواند نشاندهنده تشکیل یک پیووت سقف و آغاز روند نزولی باشد.
۴- الگوی دو کندلی Matching low
این الگو در انتهای روند نزولی و از دو کندل تشکیل میگردد. دقیقاً برعکس الگوی قبلی کندل روز اول یک کندل نزولی بلند، کندل روز دوم نیز کندل نزولی بلند یا نیمه بلند (فول بادی یا نیمه فول بادی) و قیمت بسته شدن کندل روز دوم تقریباً برابر با قیمت بسته شدن کندل روز اول است. دو کندل فاقد سایه پایینی یا دارای سایه پایینی کوچک خواهند بود. تشکیل الگو بیانگر ایجاد پیووت کف و آغاز روند صعودی خواهد بود.
۵- الگوی دو کندلی هارامی متقاطع ( مادر و بچه متقاطع) نزولی
اساس تشکیل این الگوی مادر و بچه یک کندل با بدنه بلند و کندل دوم با بدنه کوچکتر است. الگوی هارامی متقاطع در مقایسه با هارامی معمولی اعتبار بیشتری دارد؛ چراکه کندل دوم در هارامی متقاطع یک کندل دوجی است. درحالیکه در هارامی معمولی کندلی با بدنه کوچکتر است.
هرچه میزان شک و تردید بازار در کندل دوم بیشتر باشد احتمال برگشت بازار و اعتبار الگو نیز الگوي هارامی صعودي بیشتر میشود. همانطور که میدانیم کندل دوجی نشاندهنده تردید و دودلی بازار است. الگوی هارامی متقاطع نزولی در انتهای روند صعودی تشکیل میشود و میتواند نشاندهنده برگشت بازار و آغاز روند نزولی باشد.
۶- الگوی دو کندلی هارامی متقاطع (مادر و بچه متقاطع) صعودی
این الگو در انتهای روند صعودی تشکیل میشود. کندل اول بدنه بلند یا فول بادی و کندل دوم یک کندل دوجی خواهد بود که در دل کندل اول جای میگیرد. به طور کلی در الگوی هارامی بدنه کندل اول همرنگ روند پیشین بازار خواهد بود. یعنی در روند صعودی بدنه کندل اول توخالی و در روند نزولی ، توپر خواهد بود.
۷- الگوی دو کندلی MEETING LINES نزولی
به طور کلی الگوی MEETING LINES زمانی تشکیل میشود که کندلهایی با دو رنگ متفاوت و قیمت بسته شدن یکسان در کنار هم ایجاد میشوند. کندل اول بیانگر روند قبلی سهم و کندل دوم بیانگر احتمال تغییر روند است. در برخی از منابع این الگو به خطوط ضد حمله نیز معروف است. در نوع نزولی آن روز اول با یک کندل توخالی بلند برخورد میکنیم، در ابتدای روز دوم شاهد افزایش تقاضا خواهیم بود به گونهای که نقطه باز شدن سهم در قیمتهای بالاتر است اما در ادامه با افزایش عرضه قیمت بسته شدن در محدوده قیمت بسته شدن روز قبل قرار میگیرد.
۸- الگوی دو کندلی MEETING LINES صعودی
در این الگو با شرایطی عکس الگوی قبل مواجهیم. پس در روز اول با یک کندل توپر بلند برخورد میکنیم. در حالیکه روز دوم اگرچه در ابتدا با افزایش عرضه مواجه میشویم اما در ادامه شاهد افزایش تقاضا و در نتیجه افزایش قیمت خواهیم بود. به گونهای که قیمت بسته شدن کندل روز دوم برابر با قیمت بسته شدن کندل روز اول خواهد بود. این دو الگو میتوانند نشاندهنده تغییر روند قیمتی سهم باشند اما نکته مهم اینجاست که هر دو نیازمند کندل تائید میباشند.
۹- الگوی سه کندلی سه سرباز سفید
این الگو که در روند نزولی شکل میگیرد، از مجموعهای از کندلهای تو خالی بلند تشکیلشده است. اگر قیمت باز شدن هر کندل در میانه بدنه کندل قبلی باشد بهتر است. این حرکت صعودی پلهای بیانگر اتمام روند نزولی و آغاز روند صعودی خواهد بود.
۱۰- الگوی سه کندلی سه کلاغ سیاه
این الگو دقیقاً برعکس الگوی سه سرباز سفید در روند صعودی شکل میگیرد و از سه کندل تو پر بلند تشکیل میشود. اگر قیمت باز شدن هر کندل در میانه بدنه کندل قبلی باشد بهتر است. وقوع این الگو از منظر هلم کندل استیک، پیامی واضح مبنی بر تغییر روند صعودی قیمت میباشد. (ال-موریس،۲۰۰۶)
طی دو دهه گذشته نمودارهای کندل استیک محبوبیت زیادی را در میان سرمایه گذاران و معامله گران کسب کردهاند. این نوع از تحلیل جهت پیشبینی روند قیمتی تنها در چند روز آینده سهم مناسب است. این در حالی است که سایر روشهای تحلیل تکنیکال میتوانند رفتار قیمتی سهم را در هفتهها یا ماههای آتی پیشبینی کنند.
در حقیقت میتوان گفت ارزش تحلیل الگوهای شمعی ژاپنی در ترکیب با سایر روشهای تحلیلی آشکار میشود و نمیتوان تنها با اکتفا به این نوع از تحلیل به معامله گری پرداخت. در استفاده از الگوهای کندل استیک توجه به این نکته ضروری است که الگوهای کندلی تنها در روندهای مشخصی از اهمیت برخوردارند؛ بنابراین پیش از بررسی آنها باید روند حرکات قیمتی سهم را تعیین کنیم. پس از آن با بررسی الگوهای کندل استیک میتوانیم رفتار معامله گران را با نزدیک شدن به نقاط حمایتی یا مقاومتی چارت تحلیل و تفسیر کرده و از این طریق رفتار آنها را در روزهای آتی پیشبینی نماییم.
نتیجهگیری
در حقیقت میتوان گفت که با استفاده از سایر روشهای تحلیل تکنیکال میتوان نقاط و نواحی مهم و حیاتی را بر روی چارت مشخص کرد و سپس با استفاده از علم کندل استیک نگرش و احساس بازار نسبت به این نواحی آشکار میشود.
میتوان گفت علم کندل استیک برای افرادی که تنها با دید سرمایهگذاری بلندمدت وارد بازار سهام میشوند کاربرد زیادی ندارد. این نوع از تحلیل تکنیکال ابزاری جهت معامله گری و تعیین دقیق نقاط ورود یا خروج در آن میباشد
جزئیات خبر
باید بدانیم هیچ سیستم معامله گری وجود ندارد که فقط معاملات سودده تولید کند. تصمیمات اکثر معامله گران در بازار حاصل چند فاکتور اساسی است که شامل تجربیات شخصی، احساسات و توانایی فرد در تحلیل جریان گستردهای از اطلاعات است. این اطلاعات شامل دادههای تحلیل بنیادی ، تحلیل تکنیکال ، اخبار و … هستند.
تحلیل تکنیکال برای معامله گران یکی از ابزارهای ارزشمند محسوب میگردد و نمودارهای کندل استیک – Candlestick یا شمعی ژاپنی یکی از منحصربهفردترین و دقیقترین روشهای این نوع از تحلیل است، به گونهای که میتوان گفت درک نمودارهای کندل استیک برای هر معامله گر ضروری است.
عامل اصلی حرکات قیمتی سهام احساسات و افکار معامله گران بازار است و نمودارهای شمعی ژاپنی میتوانند به راحتی تصویری ساده از احساسات بازار و در مجموع تمامی معامله گران را در اختیار ما قرار دهند. از دیگر مزایای این نوع از تحلیل تکنیکال ، قابلیت بالا در تفسیر حرکات قیمتی سهام است. در واقع چیزی که سبب محبوبیت این نوع از نمودارها گشته ارائه اطلاعات جامع در عین سادگی است.
علم کندل استیک تنها یک روش تحلیلی جهت تشخیص الگو نیست بلکه این علم تعامل میان خریداران و فروشندگان را به روشنی نشان میدهد. تمام اطلاعات مورد نیاز جهت رسم نمودارهای کندل استیک شامل ۴ قیمت باز شدن، بسته شدن، بالاترین و پایینترین (open-close-high- low) است.
علم کندل استیک احتمالاً یکی از قدیمیترین اشکال تحلیل تکنیکال است و قدمت آن به اوایل قرن ۱۷ میلادی برمیگردد. زمانی که مانهیسا هما، تاجر ثروتمند ژاپنی، این روش را جهت تحلیل معاملات برنج ابداع کرد. در برخی منابع از مانهیسا هما با عنوان پدر علم کندل استیک یاد میشود. جالب است بدانید که او در سال ۱۷۵۵ کتابی را با عنوان ” The Fountain of Gold: The Three Monkey Record of Money ” نوشته است که احتمالاً اولین کتاب معامله گری تاریخ است. این یعنی تقریباً پیش از آنکه کشور کنونی ایالاتمتحده آمریکا وجود داشته باشد ژاپنیها در معاملات خود ازین علم بهره میبردهاند. متأسفانه معادل فارسی برای کتاب وجود ندارد.
مانهیسا هما در قالب این عنوان بیان میکند که یک معامله گر برای دستیابی به چشمه طلا باید از سه چیز دوری کند:
- شیطان را نبین (محو تماشای روند صعودی یا نزولی در بازار نشو) چرا که تغییر روند بازار جریانی همیشگی دارد . شاید دلیل تأکید بیشتر تکنیکهای کندل استیک بر روی الگوهای بازگشتی در مقایسه با الگوهای ادامهدهنده نیز همین باشد.
- به شیطان گوش نده (به اخبار گوش نده و با تکیه بر اخبار معامله نکن)
- با شیطان صحبت نکن (پس از تحلیل در مورد معاملاتی که قصد اجرایشان را داری با دیگران صحبت نکن)( استیو نیسون، ۱۹۹۴)
در دسامبر سال ۱۹۸۹ استیو نیسون آمریکایی برای اولین بار علم نمودارهای شمعی ژاپنی را تحت عنوان مقالهای به جهان معرفی کرد.
بدنه کندل شمعی ژاپنی
در هر کندل، حد فاصل میان قیمت باز شدن و بسته شدن سهم را بدنه کندل مینامیم. ارتفاع بدنه اختلاف میان قیمت باز شدن و بسته شدن خواهد بود. بهصورت استاندارد اگر قیمت بسته شدن از قیمت باز شدن کمتر باشد، بدنه توپر و نزولی و در صورتیکه قیمت بسته شدن بیشتر از قیمت باز شدن سهم باشد بدنه توخالی یا صعودی خواهیم داشت.
سایه کندل شمعی ژاپنی
هر کندل میتواند شامل خطوطی در بالا یا پایین بدنه نیز باشد که سایه یا shadow نامیده میشود. این خطوط نشاندهنده بالاترین و پایینترین قیمتی است که در طول روز مورد معامله قرارگرفتهاند. در تحلیل کندل استیک این سایهها نشاندهنده هیجانات بازار است.
سایه بالایی: بالاترین قیمت
سایه پایینی پایینترین قیمت
هر کندل بسته به شکل خود نام خاصی دارد و در نتیجه تحلیل و تفسیر متفاوتی نیز خواهد داشت. بلندی و کوتاهی بدنه، داشتن یا نداشتن سایهها و یا بلندی و کوتاهی آنها، هرکدام اطلاعات خاصی را از بازار به ما منتقل میکند. با استفاده از تفسیر و تحلیل کندل امروز میتوان کندل فردای بازار را پیشبینی کرد.
شاید با داستان پرنده افسانهای ققنوس آشنایی داشته باشید. این پرنده در انتهای عمر خود در تلی از خاشاک میسوزد و از خاکسترش ققنوس تازهای حیات مییابد. در مورد کندلها نیز میتوان گفت کندل امروز از خاکستر کندل روز قبل ایجاد میگردد و به همین دلیل در علم کندل استیک هر کندل میتواند سناریوی محتمل خاصی را برای فردای بازار پیشبینی کند. الگوهای کندل استیک از یک یا چند کندل ( نهایتاً ۵ یا ۶ کندل) تشکیل میشوند.
این الگوها به دو دسته بازگشتی و ادامهدهنده تقسیم میشوند در این سری مقالات به بررسی و معرفی سایر الگوهای کندل استیک میپردازیم.
الگوهای بازگشتی کندل استیک
۱- الگوی تک کندلی Belt hold نزولی
این الگو در انتهای روند صعودی تشکیل میشود. در این الگو قیمت آغازین با گپ (شکاف) رو به بالا باز میشود، در ادامه شاهد هیچ سایه بالایی نیستیم قیمت از نقطه آغاز رو به پایین حرکت کرده و بدنه نسبتاً بزرگی را ایجاد میکند. در تحلیل علم کندل استیک اگر سایه و بدنه این الگو فاصله گپ (شکاف) را پُر نماید میتواند نشانگر آغاز روند نزولی باشد .
۲- الگوی تک کندلی Belt hold صعودی
این الگو در روند نزولی تشکیل میشود. در این الگو قیمت آغازین با گپ (شکاف) رو به پایین باز میشود ،در ادامه شاهد هیچ سایه پایینی نیستیم. قیمت از نقطه آغاز رو به بالا حرکت کرده و بدنه نسبتاً بزرگی را ایجاد میکند. اگر سایه و بدنه این الگو، فاصله گپ (شکاف) را پُر نماید میتواند نشانگر آغاز روند صعودی باشد.
۳- الگوی دو کندلی Matching High
این الگو در انتهای روند صعودی و از دو کندل تشکیل میگردد، بدین صورت که کندل روز اول یک کندل صعودی بلند است، کندل روز دوم نیز یک کندل صعودی بلند یا نیمه بلند (فول بادی، نیمه فول بادی) خواهد بود. اما قیمت بسته شدن کندل روز دوم تقریباً برابر با قیمت بسته شدن کندل روز اول است. نکته آخر این که دو کندل فاقد سایه بالایی بوده و یا سایه بالایی کوچکی خواهند داشت. در تحلیل و تفسیر علوم کندل استیک این الگو میتواند نشاندهنده تشکیل یک پیووت سقف و آغاز روند نزولی باشد.
۴- الگوی دو کندلی Matching low
این الگو در انتهای روند نزولی و از دو کندل تشکیل میگردد. دقیقاً برعکس الگوی قبلی کندل روز اول یک کندل نزولی بلند، کندل روز دوم نیز کندل نزولی بلند یا نیمه بلند (فول بادی یا نیمه فول بادی) و قیمت بسته شدن کندل روز دوم تقریباً برابر با قیمت بسته شدن کندل روز اول است. دو کندل فاقد سایه پایینی یا دارای سایه پایینی کوچک خواهند بود. تشکیل الگو بیانگر ایجاد پیووت کف و آغاز روند صعودی خواهد بود.
۵- الگوی دو کندلی هارامی متقاطع ( مادر و بچه متقاطع) نزولی
اساس تشکیل این الگوی مادر و بچه یک کندل با بدنه بلند و کندل دوم با بدنه کوچکتر است. الگوی هارامی متقاطع در مقایسه با هارامی معمولی اعتبار بیشتری دارد؛ چراکه کندل دوم در هارامی متقاطع یک کندل دوجی است. درحالیکه در هارامی معمولی کندلی با بدنه کوچکتر است.
هرچه میزان شک و تردید بازار در کندل دوم بیشتر باشد احتمال برگشت بازار و اعتبار الگو نیز بیشتر میشود. همانطور که میدانیم کندل دوجی نشاندهنده تردید و دودلی بازار است. الگوی هارامی متقاطع نزولی در انتهای روند صعودی تشکیل میشود و میتواند نشاندهنده برگشت بازار و آغاز روند نزولی باشد.
۶- الگوی دو کندلی هارامی متقاطع (مادر و بچه متقاطع) صعودی
این الگو در انتهای روند صعودی تشکیل میشود. کندل اول بدنه بلند یا فول بادی و کندل دوم یک کندل دوجی خواهد بود که در دل کندل اول جای میگیرد. به طور کلی در الگوی هارامی بدنه کندل اول همرنگ روند پیشین بازار خواهد بود. یعنی در روند صعودی بدنه کندل اول توخالی و در روند نزولی ، توپر خواهد بود.
۷- الگوی دو کندلی MEETING LINES نزولی
به طور کلی الگوی MEETING LINES زمانی تشکیل میشود که کندلهایی با دو رنگ متفاوت و قیمت بسته شدن یکسان در کنار هم ایجاد میشوند. کندل اول بیانگر روند قبلی سهم و کندل دوم بیانگر احتمال تغییر روند است. در برخی از منابع این الگو به خطوط ضد حمله نیز معروف است. در نوع نزولی آن روز اول با یک کندل توخالی بلند برخورد میکنیم، در ابتدای روز دوم شاهد افزایش تقاضا خواهیم بود به گونهای که نقطه باز شدن سهم در قیمتهای بالاتر است اما در ادامه با افزایش عرضه قیمت بسته شدن در محدوده قیمت بسته شدن روز قبل قرار میگیرد.
۸- الگوی دو کندلی MEETING LINES صعودی
در این الگو با شرایطی عکس الگوی قبل مواجهیم. پس در روز اول با یک کندل توپر بلند برخورد میکنیم. در حالیکه روز دوم اگرچه در ابتدا با افزایش عرضه مواجه میشویم اما در ادامه شاهد افزایش تقاضا و در نتیجه افزایش قیمت خواهیم بود. به گونهای که قیمت بسته شدن کندل روز دوم برابر با قیمت بسته شدن کندل روز اول خواهد بود. این دو الگو میتوانند نشاندهنده تغییر روند قیمتی سهم باشند اما نکته مهم اینجاست که هر دو نیازمند کندل تائید میباشند.
۹- الگوی سه کندلی سه سرباز سفید
این الگو که در روند نزولی شکل میگیرد، از مجموعهای از کندلهای تو خالی بلند تشکیلشده است. اگر قیمت باز شدن هر کندل در میانه بدنه کندل قبلی باشد بهتر است. این حرکت صعودی پلهای بیانگر اتمام روند نزولی و آغاز روند صعودی خواهد بود.
۱۰- الگوی سه کندلی سه کلاغ سیاه
این الگو دقیقاً برعکس الگوی سه سرباز سفید در روند صعودی شکل میگیرد و از سه کندل تو پر بلند تشکیل میشود. اگر قیمت باز شدن هر کندل در میانه بدنه کندل قبلی باشد بهتر است. وقوع این الگو از منظر هلم کندل استیک، پیامی واضح مبنی بر تغییر روند صعودی قیمت میباشد. (ال-موریس،۲۰۰۶)
طی دو دهه گذشته نمودارهای کندل استیک محبوبیت زیادی را در میان سرمایه گذاران و معامله گران کسب کردهاند. این نوع از تحلیل جهت پیشبینی روند قیمتی تنها در چند روز آینده سهم مناسب است. این در حالی است که سایر روشهای تحلیل تکنیکال میتوانند رفتار قیمتی سهم را در هفتهها یا ماههای آتی پیشبینی کنند.
در حقیقت میتوان گفت ارزش تحلیل الگوهای شمعی ژاپنی در ترکیب با سایر روشهای تحلیلی آشکار میشود و نمیتوان تنها با اکتفا به این نوع از تحلیل به معامله گری پرداخت. در استفاده از الگوهای کندل استیک توجه به این نکته ضروری است که الگوهای کندلی تنها در روندهای مشخصی از اهمیت برخوردارند؛ بنابراین پیش از بررسی آنها باید روند حرکات قیمتی سهم را تعیین کنیم. پس از آن با بررسی الگوهای کندل استیک میتوانیم رفتار معامله گران را با نزدیک شدن به نقاط حمایتی یا مقاومتی چارت تحلیل و تفسیر کرده و از این طریق رفتار آنها را در روزهای آتی پیشبینی نماییم.
نتیجهگیری
در حقیقت میتوان گفت که با استفاده از سایر روشهای تحلیل تکنیکال میتوان نقاط و نواحی مهم و حیاتی را بر روی چارت مشخص کرد و سپس با استفاده از علم کندل استیک نگرش و احساس بازار نسبت به این نواحی آشکار میشود.
میتوان گفت علم کندل استیک برای افرادی که تنها با دید سرمایهگذاری بلندمدت وارد بازار سهام میشوند کاربرد زیادی ندارد. این نوع از تحلیل تکنیکال ابزاری جهت معامله گری و تعیین دقیق نقاط ورود یا خروج در آن میباشد
الگوي هارامی صعودي
باید بدانیم هیچ سیستم معامله گری وجود ندارد که فقط معاملات سودده تولید کند. تصمیمات اکثر معامله گران در بازار حاصل چند فاکتور اساسی است که شامل تجربیات شخصی، احساسات و توانایی فرد در تحلیل جریان گستردهای از اطلاعات است. این اطلاعات شامل دادههای تحلیل بنیادی ، تحلیل تکنیکال ، اخبار و … هستند.
تحلیل تکنیکال برای معامله گران یکی از ابزارهای ارزشمند محسوب میگردد و نمودارهای کندل استیک – Candlestick یا شمعی ژاپنی یکی از منحصربهفردترین و دقیقترین روشهای این نوع از تحلیل است، به گونهای که میتوان گفت درک نمودارهای کندل استیک برای هر معامله گر ضروری است.
عامل اصلی حرکات قیمتی سهام احساسات و افکار معامله گران بازار است و نمودارهای شمعی ژاپنی میتوانند به راحتی تصویری ساده از احساسات بازار و در مجموع تمامی معامله گران را در اختیار ما قرار دهند. از دیگر مزایای این نوع از تحلیل تکنیکال ، قابلیت بالا در تفسیر حرکات قیمتی سهام است. در واقع چیزی که سبب محبوبیت این نوع از نمودارها گشته ارائه اطلاعات جامع در عین سادگی است.
علم کندل استیک تنها یک روش تحلیلی جهت تشخیص الگو نیست بلکه این علم تعامل میان خریداران و فروشندگان را به روشنی نشان میدهد. تمام اطلاعات مورد نیاز جهت رسم نمودارهای کندل استیک شامل ۴ قیمت باز شدن، بسته شدن، بالاترین و پایینترین (open-close-high- low) است.
علم کندل استیک احتمالاً یکی از قدیمیترین اشکال تحلیل تکنیکال است و قدمت آن به اوایل قرن ۱۷ میلادی برمیگردد. زمانی که مانهیسا هما، تاجر ثروتمند ژاپنی، این روش را جهت تحلیل الگوي هارامی صعودي معاملات برنج ابداع کرد. در برخی منابع از مانهیسا هما با عنوان پدر علم کندل استیک یاد میشود. جالب است بدانید که او در سال ۱۷۵۵ کتابی را با عنوان ” The Fountain of Gold: The Three Monkey Record of Money ” نوشته است که احتمالاً اولین کتاب معامله گری تاریخ است. این یعنی تقریباً پیش از آنکه کشور کنونی ایالاتمتحده آمریکا وجود داشته باشد ژاپنیها در معاملات خود ازین علم بهره میبردهاند. متأسفانه معادل فارسی برای کتاب وجود ندارد.
مانهیسا هما در قالب این عنوان بیان میکند که یک معامله گر برای دستیابی به چشمه طلا باید از سه چیز دوری کند:
- شیطان را نبین (محو تماشای روند صعودی یا نزولی در بازار نشو) چرا که تغییر روند بازار جریانی همیشگی دارد . شاید دلیل تأکید بیشتر تکنیکهای کندل استیک بر روی الگوهای بازگشتی در مقایسه با الگوهای ادامهدهنده نیز همین باشد.
- به شیطان گوش نده (به اخبار گوش نده و با تکیه بر اخبار معامله نکن)
- با شیطان صحبت نکن (پس از تحلیل در مورد معاملاتی که قصد اجرایشان را داری با دیگران صحبت نکن)( استیو نیسون، ۱۹۹۴)
در دسامبر سال ۱۹۸۹ استیو نیسون آمریکایی برای اولین بار علم نمودارهای شمعی ژاپنی را تحت عنوان مقالهای به جهان معرفی کرد.
بدنه کندل شمعی ژاپنی
در هر کندل، حد فاصل میان قیمت باز شدن و بسته شدن سهم را بدنه کندل مینامیم. ارتفاع بدنه اختلاف میان قیمت باز شدن و بسته شدن خواهد بود. بهصورت استاندارد اگر قیمت بسته شدن از قیمت باز شدن کمتر باشد، بدنه توپر و نزولی و در صورتیکه قیمت بسته شدن بیشتر از قیمت باز شدن سهم باشد بدنه توخالی یا صعودی خواهیم داشت.
سایه کندل شمعی ژاپنی
هر کندل میتواند شامل خطوطی در بالا یا پایین بدنه نیز باشد الگوي هارامی صعودي که سایه یا shadow نامیده میشود. این خطوط نشاندهنده بالاترین و پایینترین قیمتی است که در طول روز مورد معامله قرارگرفتهاند. در تحلیل کندل استیک این سایهها نشاندهنده هیجانات بازار است.
سایه بالایی: بالاترین قیمت
سایه پایینی پایینترین قیمت
هر کندل بسته به شکل خود نام خاصی دارد و در نتیجه تحلیل و تفسیر متفاوتی نیز خواهد داشت. بلندی و کوتاهی بدنه، داشتن یا نداشتن سایهها و یا بلندی و کوتاهی آنها، هرکدام اطلاعات خاصی را از بازار به ما منتقل میکند. با استفاده از تفسیر و تحلیل کندل امروز میتوان کندل فردای بازار را پیشبینی کرد.
شاید با داستان پرنده افسانهای ققنوس آشنایی داشته باشید. این پرنده در انتهای عمر خود در تلی از خاشاک میسوزد و از خاکسترش ققنوس تازهای حیات مییابد. در مورد کندلها نیز میتوان گفت کندل امروز از خاکستر کندل روز قبل ایجاد میگردد و به همین دلیل در علم کندل استیک هر کندل میتواند سناریوی محتمل خاصی را برای فردای بازار پیشبینی کند. الگوهای کندل استیک از یک یا چند کندل ( نهایتاً ۵ یا ۶ کندل) تشکیل میشوند.
این الگوها به دو دسته بازگشتی و ادامهدهنده تقسیم میشوند در این سری مقالات به بررسی و معرفی سایر الگوهای کندل استیک میپردازیم.
الگوهای بازگشتی کندل استیک
۱- الگوی تک کندلی BELT HOLD نزولی
این الگو در انتهای روند صعودی تشکیل میشود. در این الگو قیمت آغازین با گپ (شکاف) رو به بالا باز میشود، در ادامه شاهد هیچ سایه بالایی نیستیم قیمت از نقطه آغاز رو به پایین حرکت کرده و بدنه نسبتاً بزرگی را ایجاد میکند. در تحلیل علم کندل استیک اگر سایه و بدنه این الگو فاصله گپ (شکاف) را پُر نماید میتواند نشانگر آغاز روند نزولی باشد .
۲- الگوی تک کندلی BELT HOLD صعودی
این الگو در روند نزولی تشکیل میشود. در این الگو قیمت آغازین با گپ (شکاف) رو به پایین باز میشود ،در ادامه شاهد هیچ سایه پایینی نیستیم. قیمت از نقطه آغاز رو به بالا حرکت کرده و بدنه نسبتاً بزرگی را ایجاد میکند. اگر سایه و بدنه این الگو، فاصله گپ (شکاف) را پُر نماید میتواند نشانگر آغاز روند صعودی باشد.
۳- الگوی دو کندلی MATCHING HIGH
این الگو در انتهای روند صعودی و از دو کندل تشکیل میگردد، بدین صورت که کندل روز اول یک کندل صعودی بلند است، کندل روز دوم نیز یک کندل صعودی بلند یا نیمه بلند (فول بادی، نیمه فول بادی) خواهد بود. اما قیمت بسته شدن کندل روز دوم تقریباً برابر با قیمت بسته شدن کندل روز اول است. نکته آخر این که دو کندل فاقد سایه بالایی بوده و یا سایه بالایی کوچکی خواهند داشت. در تحلیل و تفسیر علوم کندل استیک این الگو میتواند نشاندهنده تشکیل یک پیووت سقف و آغاز روند نزولی باشد.
۴- الگوی دو کندلی MATCHING LOW
این الگو در انتهای روند نزولی و از دو کندل تشکیل میگردد. دقیقاً برعکس الگوی قبلی کندل روز اول یک کندل نزولی بلند، کندل روز دوم نیز کندل نزولی بلند یا نیمه بلند (فول بادی یا نیمه فول بادی) و قیمت بسته شدن کندل روز دوم تقریباً برابر با قیمت بسته شدن کندل روز اول است. دو کندل فاقد سایه پایینی یا دارای سایه پایینی کوچک خواهند بود. تشکیل الگو بیانگر ایجاد پیووت کف و آغاز روند صعودی خواهد بود.
۵- الگوی دو کندلی هارامی متقاطع ( مادر و بچه متقاطع) نزولی
اساس تشکیل این الگوی مادر و بچه یک کندل با بدنه بلند و کندل دوم با بدنه کوچکتر است. الگوی هارامی متقاطع در مقایسه با هارامی معمولی اعتبار بیشتری دارد؛ چراکه کندل دوم در هارامی متقاطع یک کندل دوجی است. درحالیکه در هارامی معمولی کندلی با بدنه کوچکتر است.
هرچه میزان شک و تردید بازار در کندل دوم بیشتر باشد احتمال برگشت بازار و اعتبار الگو نیز بیشتر میشود. همانطور که میدانیم کندل دوجی نشاندهنده تردید و دودلی بازار است. الگوی هارامی متقاطع نزولی در انتهای روند صعودی تشکیل میشود و میتواند نشاندهنده برگشت بازار و آغاز روند نزولی باشد.
۶- الگوی دو کندلی هارامی متقاطع (مادر و بچه متقاطع) صعودی
این الگو در انتهای روند صعودی تشکیل میشود. کندل اول بدنه بلند یا فول بادی و کندل دوم یک کندل دوجی خواهد بود که در دل کندل اول جای میگیرد. به طور کلی در الگوی هارامی بدنه کندل اول همرنگ روند پیشین بازار خواهد بود. یعنی در روند صعودی بدنه کندل اول توخالی و در روند نزولی ، توپر خواهد بود.
۷- الگوی دو کندلی MEETING LINES نزولی
به طور کلی الگوی MEETING LINES زمانی تشکیل میشود که کندلهایی با دو رنگ متفاوت و قیمت بسته شدن یکسان در کنار هم ایجاد میشوند. کندل اول بیانگر روند قبلی سهم و کندل دوم بیانگر احتمال تغییر روند است. در برخی از منابع این الگو به خطوط ضد حمله نیز معروف است. در نوع نزولی آن روز اول با یک کندل توخالی بلند برخورد میکنیم، در ابتدای روز دوم شاهد افزایش تقاضا خواهیم بود به گونهای که نقطه باز شدن سهم در قیمتهای بالاتر است اما در ادامه با افزایش عرضه قیمت بسته شدن در محدوده قیمت بسته شدن روز قبل قرار میگیرد.
۸- الگوی دو کندلی MEETING LINES صعودی
در این الگو با شرایطی عکس الگوی قبل مواجهیم. پس در روز اول با یک کندل توپر بلند برخورد میکنیم. در حالیکه روز دوم اگرچه در ابتدا با افزایش عرضه مواجه میشویم الگوي هارامی صعودي اما در ادامه شاهد افزایش تقاضا و در نتیجه افزایش قیمت خواهیم بود. به گونهای که قیمت بسته شدن کندل روز دوم برابر با قیمت بسته شدن کندل روز اول خواهد بود. این دو الگو میتوانند نشاندهنده تغییر روند قیمتی سهم باشند اما نکته مهم اینجاست که هر دو نیازمند کندل تائید میباشند.
۹- الگوی سه کندلی سه سرباز سفید
این الگو که در روند نزولی شکل میگیرد، از مجموعهای از کندلهای تو خالی بلند تشکیلشده است. اگر قیمت باز شدن هر کندل در میانه بدنه کندل قبلی باشد بهتر است. این حرکت صعودی پلهای بیانگر اتمام روند نزولی و آغاز روند صعودی خواهد بود.
۱۰- الگوی سه کندلی سه کلاغ سیاه
این الگو دقیقاً برعکس الگوی سه سرباز سفید در روند صعودی شکل میگیرد و از سه کندل تو پر بلند تشکیل میشود. اگر قیمت باز شدن هر کندل در میانه بدنه کندل قبلی باشد بهتر است. وقوع این الگو از منظر هلم کندل استیک، پیامی واضح مبنی بر تغییر روند صعودی قیمت میباشد. (ال-موریس،۲۰۰۶)
طی دو دهه گذشته نمودارهای کندل استیک محبوبیت زیادی را در میان سرمایه گذاران و معامله گران کسب کردهاند. این نوع از تحلیل جهت پیشبینی روند قیمتی تنها در چند روز آینده سهم مناسب است. این در حالی است که سایر روشهای تحلیل تکنیکال میتوانند رفتار قیمتی سهم را در هفتهها یا ماههای آتی پیشبینی کنند.
در حقیقت میتوان گفت ارزش تحلیل الگوهای شمعی ژاپنی در ترکیب با سایر روشهای تحلیلی آشکار میشود و نمیتوان تنها با اکتفا به این نوع از تحلیل به معامله گری پرداخت. در استفاده از الگوهای کندل استیک توجه به این نکته ضروری است که الگوهای کندلی تنها در روندهای مشخصی از اهمیت برخوردارند؛ بنابراین پیش از بررسی آنها باید روند حرکات قیمتی سهم را تعیین کنیم. پس از آن با بررسی الگوهای کندل استیک میتوانیم رفتار معامله گران را با نزدیک شدن به نقاط حمایتی یا مقاومتی چارت تحلیل و تفسیر کرده و از این طریق رفتار آنها را در روزهای آتی پیشبینی نماییم.
نتیجهگیری
در حقیقت میتوان گفت که با استفاده از سایر روشهای تحلیل تکنیکال میتوان نقاط و نواحی مهم و حیاتی را بر روی چارت مشخص کرد و سپس با استفاده از علم کندل استیک نگرش و احساس بازار نسبت به این نواحی آشکار میشود.
میتوان گفت علم کندل استیک برای افرادی که تنها با دید سرمایهگذاری بلندمدت وارد بازار سهام میشوند کاربرد زیادی ندارد. این نوع از تحلیل تکنیکال ابزاری جهت معامله گری و تعیین دقیق نقاط ورود یا خروج در آن میباشد
کندل چیست و انواع آن کدامند؟
معاملهگران بورسی، برای انجام معاملاتشان در طی روز، از سه نمودار خطی، کندل استیک و میلهای استفاده میکنند. در این بین، کندلها به این دلیل که به راحتی قابل استفاده هستند و نوسانات قیمت را بهتر پوشش میدهند، بسیار پرکاربردتر هستند.
کندل چیست؟
کندل استیک در لغت به معنای شمعدان است و جالب است که بدانید، فروشندگان برنج در ژاپن اولین افرادی بودند که از کندل ها برای شناسایی قیمت بازار وشتاب قیمتی در بازارهای مالی استفاده کردند.
بنابراین در تعریف کندل میتوان گفت، یک نوع نمودار قیمتی است که با کمک آن میتوان قیمتهای بالا، پایین، بازشدن و بسته شدن یک اوراق بهادار در یک دوره زمانی مشخص را نشان داد.
به بیان دیگر، از کندل استیکها زمانی استفاده میشود که تغییرات قیمت سهم دارای روند باشد. الگوهای کندل استیک معمولاً در نقاط حمایت و مقاومت سهم (اگر الگویی تشکیلشده باشد) مورد توجه قرار میگیرند و انتخاب قیمتهای مناسب برای خرید سهام جزیی از نقاط قوت الگوهای کندل استیک است.
این در حالی است که این الگوها برای قیمتهای خروج از سهم معمولأ عملکرد مناسبی ندارند. نمودارهای شمعی، احساسات و هیجانات سرمایهگذاران در بازار را به شکل تصویری در میآورند، به این ترتیب تحلیلگران تکنیکال میتوانند زمان مناسب خرید و فروش را با بررسی و تحلیل این نمودارها تشخیص دهند.
به همین دلیل است که کندلها، یک تکنیک بسیار مناسب برای ارزیابی داراییهایی مانند سهام، معاملات فارکس و معاملات آتی محسوب میشوند.
اجزای نمودار شمعی
نمودار شمعی از دو بخش بدنه اصلی و سایه تشکیل شده است. بدنه اصلی شمع نشاندهنده قیمت آغاز و پایان معامله است و بخش دیگر شامل دو خط است که به سایه مشهور شده است. خط بالایی را سایه بالایی و خط پایینی را سایه پایینی میگویند.
دامنه نوسان سهم در طول دوره زمانی مورد داد و ستد توسط سایه ها نمایش داده میشود. اگر قیمت باز شدن کندل (شمع) پایینتر از قیمت بسته شدن آن باشد به عبارتی با افزایش قیمت روبرو شده باشد کندل تو خالی، سفید و یا سبزرنگ است.
اگر قیمت باز شدن کندل بالاتر از قیمت بسته شدن آن باشد سهم با کاهش قیمت روبرو شده و کندل آن توپر، مشکی یا قرمزرنگ خواهد بود. به قسمتی از کندل که بیرون از محدوده قیمتهای باز و بسته شدن قرار دارد، سایه (shadow) میگویند.
در ادامه با اجزای کندل استیکها بیشتر آشنا میشویم:
پایه و اساس نمودارهای شمعی
انواع الگوهای کندل استیک
۱- ماروبزو (Marubozu)
ماربزو به دو دسته مشکی و سفید تقسیم میشود:
- ماروبزو مشکی، زمانی خود را به نمایش میگذارد که کندل روند نزولی را تجربه کند و سایه بالایی و پایینی در آن دیده نشود. فشار بیشتر فروشندگان ازجمله نتایجی است که از این نوع کندل استنباط میشود. در چنین حالتی، قیمت باز شدن برابر قیمت سقف و قیمت بسته شدن برابر قیمت کف است.
- ماروبزو سفید، زمانی خود را به نمایش میگذارد که کندل روند صعودی را تجربه کند و سایه بالایی و پایینی دیده نشود. فشار بیشتر خریداران ازجمله نتایجی است که از این نوع کندل استنباط میشود. در این حالت قیمت باز شدن برابر قیمت کف و قیمت بسته شدن برابر قیمت سقف است.
۲- دوجی (Doji)
مفهوم دوجی اشاره به نمودارهای شمعی دارد که قیمت شروع و پایان در آن یکسان است. دوجیها دارای بدنه نازک هستند که معمولأ به صورت یک خط نازک و باریک نشان داده میشوند.
تردید بین خریداران و فروشندگان سهم، مهمترین نتیجهای است که از دوجیها استنباط میشود. در بعضی از حالات، دوجیهای بعد از ماروبزو سفید دیده میشوند.
این حالت نشان میدهد که خریداران قوت خود را ازدست دادهاند و برای ادامه روند صعودی سهم، نیاز به خریداران جدید است.
حال اگر دوجی بعد از ماروبزو سیاه دیده شود، نشان میدهد که فروشندگان سهم کم هستند و برای ادامه روند نزولی سهم نیاز به فروشندگان جدید با قوت بیشتری است.
۳- الگوی چکش (Hammer)
الگوی چکش معمولأ در یک روند نزولی و در انتهای آن شکل میگیرد. این الگو دارای سه خصوصیت اصلی است که عبارت است از:
- بدنه کندل که در قسمت بالای آن است.
- سایه پایینی بلند (دو تا سه برابر اندازه بدنه).
- نداشتن سایه بالایی (سایه بالایی خیلی کوتاه) است.
اگر رنگ بدنه سفید باشد نشاندهنده قدرت بالای الگو برای بازگشت است. بدین معنی که قیمت سهم به سمت افزایش خواهد رفت.
۴- الگوی دارآویز (Hanging Man)
این نوع الگو در انتهای روند صعودی تشکیل میشود و بیانگر تغییر الگو به سمت روند نزولی است (در خط مقاومت سهم تشکیل میشود). در این الگو بدنه کندل در بالای آن است و از مهمترین خصوصیات این نوع الگو به شمار میآید.
از دیگر خصوصیات این نوع کندل میتوان به این نکته اشاره کرد که اندازه سایه پایین حداقل دو برابر بدنه کندل است. معمولأ این نوع کندل سایه بالایی ندارد یا اینکه سایه بالایی آن بسیار کوتاه است. رنگ بدنه مشکی نشانگر قدرت بالای الگو برای برگشت را نشان میدهد.
۵- الگوی چکش معکوس (Inverted Hammer)
این الگو شباهت زیادی به الگوی چکش دارد، الگوی چکش معکوس همانند الگوی چکش در انتهای روند نزولی شکل میگیرد.
در این نوع الگو، بدنه در انتهای آن قرار دارد و اندازه بدنه یک دوم سایه بالایی است. رنگ بدنه سفید در این الگو، نشاندهنده قدرت بیشتر الگو برای بازگشت روند است.
۶- الگوی هارامی (Harami)
واژه هارامی، ریشه ژاپنی دارد و به معنی باردار بودن است. این الگو شامل دو کندل است که کندل اول نقش والده (مادر) و کندل دوم نقش فرزند را دارد.
متوقف شدن و یا کند شدن روند حرکت، مهمترین نتیجهای است که پس از مشاهده این کندل میتوان به آن پی برد. معمولأ رنگ کندلها در این الگو متفاوت است.
بهطور مثال اگر کندل مادر سفید باشد کندل کودک به رنگ مشکی است. رنگ سفید به معنای مثبت بودن و رنگ مشکی به معنای منفی بودن است.
۷- الگوی ستاره ثاقب (Shooing Star)
الگوی ستاره ثاقب در انتهای روند صعودی شکل میگیرد. در این نوع از الگو، بدنه در انتهای پایینی آن است و اندازه سایه بالایی آن دو برابر بدنه است.
۸- الگوی انبرک پایینی
این الگو دارای دو شمع با رنگهای متفاوت است. در ابتدا شمع نزولی که به رنگ مشکی است تشکیل میشود. اندازه بدنه شمع نزولی، بزرگ بوده و این شمع فاقد سایه است.
پس از تشکیل شمع اول نوبت به تشکیل شمع دوم میرسد که شمع دوم در محدوده قیمتی شمع اول خواهد بود. شمع دوم معمولاً بهصورت دوجی یا چکش معکوس شکل میگیرد.
۹- الگوی ستاره صبحگاهی
این الگو دارای سه شمع است. مهمترین نتیجهای که از الگوی ستاره صبحگاهی استنباط میشود، شروع روند صعودی در انتهای روند نزولی است. معمولأ این الگو در انتهای روند نزولی شکل میگیرد که هر شمع شامل پیامی است.
- شمع اول، نزولی و پرقدرت است.
- شمع دوم که معمولأ فاقد بدنه بزرگ و سایه است، میتواند به شکل صعودی یا نزولی شکل بگیرد.
- شمع سوم نسبت به شمع دوم حالت صعودی دارد.
۱۰- الگوی سه ستاره صعودی
این الگو نیز از سه شمع تشکیلشده است. اگر بین شمع اول و دوم یک شکاف نزولی و بین شمع دوم و سوم یک شکاف صعودی تشکیل شود، میتواند پیامی مبنی بر تغییر روند از نزولی به صعودی از آن استخراج کرد.
۱۱- الگوی ستاره عصرگاهی
این الگو شامل سه شمع است. مهمترین خروجی این الگو شروع روند نزولی در انتهای روند صعودی است. وضعیت شمعها در این الگو به شکل زیر است:
- شمع اول: صعودی و بسیار پرقدرت
- شمع دوم: بدنه شمع دوم کوچک و معمولاً دارای سایه الگوي هارامی صعودي نیست.
- شمع سوم: نزولی
۱۲- الگوی پوشاننده صعودی
دو شمع در این الگو وجود دارد که دارای رنگهای متضاد است. این الگو در انتهای روند نزولی تشکیل میشود. شمع دوم که دارای بدنه به رنگ سفید است بیانگر روند صعودی است.
در این الگو شمع دوم کل شمع اول را که به رنگ مشکی است، پوشش میدهد. در الگوی پوشاننده صعودی، وجود و یا عدم وجود سایهها مهم نیست.
۱۳- الگوی سه مکعب سفید
این الگو دارای سه شمع است که همگی به رنگ سفید هستند. بین شمعها شکاف نزولی وجود دارد که بیانگر تغییر بسیار پرقدرت روند نزولی به صعودی است. روند همهی شمعها در این الگو صعودی است.
۱۴- الگوی ابر تیره
این الگو دارای دو شمع است که رنگهای متفاوتی دارند. رسیدن سهم به قیمت مقاومت ازجمله مهمترین نتایجی است که میتوان از این الگو برداشت کرد. هر دو شمع در این الگو، دارای بدنه بزرگ است.
ابتدا شمع اول با رنگ سفید تشکیل میشود و سپس شمع دوم که حداقل ۵۰ درصد از شمع اول را پوشش داده است شکل میگیرد. اگر این شمعها در نقاطی بالاتر از سایر شمعها شکل بگیرند بیانگر تغییر روند از صعودی به نزولی است.
۱۵- الگوی رسوخ گر
این الگو نقطه مقابل الگوی ابر تیره است. در این الگو، ابتدا شمع مشکی تشکیل میشود و سپس شمع سفید که حداقل ۵۰ درصد از شمع مشکی را پوشش میدهد، شکل میگیرد. افزایش قیمت سهم و تغییر روند از نزولی به صعودی ازجمله نتایج قابل استنباط از این الگو است.
۱۶- الگوی سه کلاغ سیاه
این الگو معمولاً برای معاملهگران نشانگر خبرهای بد در قیمت سهم است. ادامه روند نزولی و ادامه کاهش قیمت سهم از مهمترین نتایج مشاهده این الگو است. این الگو دارای سه شمع است که با رنگهای مشکی و پشت سر هم تشکیل میشود و معمولاً اندازه آنها با یکدیگر برابر است.
۱۷- الگوی سه سرباز سفید
این الگو که نقطه مقابل الگوی سه کلاغ سیاه است، معمولاً در یک روند صعودی شکل میگیرد و حاوی پیامهای مثبت و خوشحالکننده برای معاملهگران است.
این الگو دارای سه شمع با رنگ سفید است که به صورت صعودی و پشت سر هم تشکیل میشوند. الگوی سه سرباز سفید، بیان میکند که خریداران پر قدرتی در سهم حضور دارند و معمولاً بعد از مشاهده این الگو، قیمت سهم افزایش مییابد.
۱۸- الگوی سه خط حمله
معمولاً از این الگو به تنهایی استفاده نمیشود. الگوی سه خط حمله، دارای سه شمع به شکل نزولی است که بعد از این سه شمع، یک شمع با بدنه بزرگ به صورت نزولی شکل میگیرد. بازگشت قیمت به محدوده باز شدن شمع اول، مهمترین نتیجهای است که از الگوی الگوي هارامی صعودي سه خط حمله استخراج میشود.
۱۹- الگوی تاسوکی رو به پایین
این الگو از سه شمع تشکیل شده است که دو شمع آن بهصورت نزولی (مشکی) و یکی از شمعها بهصورت صعودی (به رنگ سفید) است. همانند شکل زیر شمع صعودی در میان شکاف قیمتی شمع اول و دوم شکلگرفته است. دو شمع نزولی، نشانگر قدرت فروشندگان است و شمع سفید و صعودی نشانگر شناسایی سود توسط فروشندگان است.
دیدگاه شما