نامه فعالان بورس به سران سه قوا
نامه صد فعال بورسی به سران سه قوا و ارائه راهکارهایی برای بهبود وضعیت بورس.
قبل از بررسی این نامه بهتر است خلاصه مطالب مذکور را بیان کنیم
1- تاخیر در پرداخت مالیات فعالان بازار سرمایه و انتقال منابع مالیاتی به صندوق حباب منفی در بازار سرمایه تثبیت بازار سرمایه تا از آن طریق سهام های ارزنده خریداری شود.
2-اجرای قانون و پرداخت یک درصد از منابع صندوق توسعه ملی به صندوق تثبیت قانون.
3-واریز وجوه ناشی از تخلفات و جرایم اقتصادی به صندوق تثبیت بازار سرمایه.
4- افزایش خصوصی سازی در صندوق های تثبیت بازار برای تامین وجوه نقد.
5-تسهیل قوانین و اجرای عادلانه قوانین
6- عدم قیمت گذاری دستوری
7- حمایت از بازار سرمایه و بازنگری قوانین مرتبط
8- افزایش سیاست های تشویقی مانند تخفیف های مالیاتی و تخفیف خوراک پتروشیمی ها.
جدای از بخش های درستی که در این نامه به چشم می خورد، که در آن از بازنگری و تسهیل قوانین و همچنین عدم قیمت گذاری دستوری صحبت شده است، اما محتوای کلی نامه آب سردی بر تن اعتبار فعالان بازار سرمایه و حتی تاسف بار است.
در ابتدا باید گفت که آیا مشکل امروز بازار سرمایه، ناشی از پرداخت مالیات است ؟ اگر امروز ذکر شود مالیات فعالان بورس صفر است، بازار به روزهای عادی خودش باز می گردد ؟ اگرچه نحوه پرداخت کارمزد معاملات محل بحث است اما پرداختن به موضوع مالیات بسیار سطحی نگری است.
نکته دوم درخواست از دولت برای ورود به بازار و آنهم از طریق منابع مالیاتی، وجوه حاصل از جرایم و از همه بحث برانگیز تر صندوق توسعه ملی است. آیا آثار تورمی این موضوع و فشاری که می تواند به کل آحاد جامعه بیاورد در نظر گرفته شده است ؟
همچنین در بخش آخر، علی رغم پیروی از عدم قیمت گذاری دستوری ، پیشنهاد به پرداخت خوراک ارزان شده است ! که پارادوکس آن مشهود است.
پاسخ این است که چرا در این نامه هیچ بحثی درباره شفافیت بازار نشده است ؟ چرا کوچکترین اشاره ای به قانون عجیب دامنه نوسان نشده است ؟ بر هیچکس پوشیده نیست، بازار امروز در بسیاری از سهم های کامودیتی محور حباب منفی گرفته است و ارزندگی قابل توجهی دارند اما این عدم واکنش بازار به دلیل چیست ؟ ریسک های کلان اقتصادی ، ریسک های نقدشوندگی که با دامنه نوشان نامتقارن بیشتر شد تاجایی اثرگذار است که بازار با گرفتن حباب منفی در بازه 8-9 ماهه هنوز به روال عادی خود بازنگشته است.مشخص نیست تا کی قرار است مطالبه گری، دخالت دولت در اصلی ترین امور بازار سرمایه باشد.فعالین بازار سرمایه، بیش از هرکسی، طعم دخالت های دولت در تخریب فضای بازار سرمایه را چشیده اند و درخواست دخالت دوباره، آنهم از جنس تزریق منابع، یعنی عدم آگاهی از پایه ای ترین اصول اقتصادی.این نامه به نوعی نه برای حمایت از اقتصاد بلکه برای حمایت از بازار سرمایه است.تصویب این مدل قوانین یعنی ضربه به کل بدنه اقتصاد و آسیب رساندن به کل جامعه که در نهایت آثار زیان بار آن، درست مانند امروز در دراز مدت گریبانگیر بازار سرمایه نیز خواهد شد
حباب قیمتی در بورس چیست و چرا ایجاد می شود؟
تقریبا همه ما برای یک بار هم که شده عبارت حباب قیمتی یا حباب سکه، حباب ارز، حباب طلا و … را شنیدهایم اما واقعا منظور از این حباب قیمتی در بازارهای مالی و سرمایهگذاری چیست؟ دانستن مفهوم حباب قیمتی چه کمکی به سرمایهگذاران در بازارهای مالی خواهد کرد؟ آیا دانستن حباب قیمتی برای فرآیند تصمیمگیریهای مالی اهمیت دارد؟ در این مقاله قصد داریم به مقوله حباب قیمتی در بورس بپردازیم و پاسخ تک تک این پرسشها را مطرح کنیم.
حباب مالی یا اقتصادی چیست؟
عبارت حباب مالی یا اقتصادی با نامهای دیگری نظیر حباب بازار، حباب سوداگرانه و … هم شناخته میشود. از این رو حباب قیمتی در اصل مربوط به فرآیندهای معاملاتی است که در آن یک کالا بیش از ارزش ذاتی و واقعی خود مورد معامله قرار بگیرد. البته این پروسه به صورت دائمی نیست و عوامل مختلفی در آن دخیل است و معمولا در بازههای زمانی کوتاهمدت شاهد این پدیده در بازارهای مختلف مالی هستیم. همانطور که میتوان پیشبینی کرد، نظریات متفاوتی در مورد حباب قیمتی در بازارهای مالی مختلف بیان شده است و در مجموع میتوان موقتی بودن را یک ویژگی ثابت حباب قیمتی در تمامی بازارها دانست. در ادامه به دلایل رخ دادن حباب قیمتی در بورس و بازارهای دیگر خواهیم پرداخت.
دلیل ایجاد حباب قیمتی چیست؟
طبیعتا دلایل مختلفی برای ایجاد حباب قیمتی در بورس و بازارهای مختلف وجود دارد. اولین دلیل ایجاد حباب قیمتی در بازار، نقدینگی مردم است. در برخی از بازههای زمانی نقدینگی مردم به قدری زیاد است که عامل تقاضا در بعضی از بازارها بسیار زیاد میشود و همین مورد به راحتی عامل به وجود آورنده حباب قیمتی روی یک محصول خاص است. یعنی در این زمان میزان تقاضا زیاد میشود و در این نقطه زمانی امکان گسترش بازار وجود ندارد بنابراین هیجانات در معاملات قالب میشود و در نهایت حباب قیمتی به وجود میآید. در نهایت، تورم نیز پیش میآید و روز به روز بیشتر میشود.
در بررسی عوامل بعدی رخ دادن حباب قیمتی در بازارهای مختلف باید به تئوری «احمق بزرگتر» اشاره کنیم. در این تئوری افراد با این که میدانند ارزش ذاتی یا واقعی یک محصول در بازار چقدر است، مبلغ بیشتری برای خرید آن محصول پرداخت میکنند به این امید که بعد از چند روز محصول را با قیمت بیشتر به دیگران بفروشند! حال فکر کنید که تمامی خریداران این محصول با همین طرز فکر تصمیمگیری کنند و محصول دست به دست میچرخد. این روند تا آن جایی پیش میروند که دیگر کسی تمایل به خرید محصول با آن قیمت زیاد را نخواهد داشت و درست در این نقطه حباب قیمتی که ایجاد شده است به ناچار ترکیده و آن محصول به خصوص باید به ارزش واقعی خود برگردد.
مورد بعدی عامل افزایش نرخ یک محصول یا کالایی در یک بازه زمانی محدود است. در برخی از بازههای زمانی مشاهده شده است که قیمت یک محصول تحت شرایطی بالا رفته و افراد بنا به نیاز و ترس به وجود آمده از تمام شدن آن محصول دست به خرید محصول با ارزش بیش از ارزش ذاتی آن میزنند. این کار به تنهایی عامل به وجود آورنده حباب قیمتی در بازار است و هیجانات در این مرحله بسیار تاثیرگذار است. این فرایند بسته به نوع محصول ممکن است در بازه زمانی کوتاهمدت، میانمدت یا بلندمدت به طول بیانجامد و در نهایت حباب قیمتی به وجود آمده از بین برود. عاملی که باعث رخ دادن چنین پدیدهای می شود، عدم تعیین نرخ محصول است. بنا به دلایل مختلف زمانی که نرخ درست محصول در بازار اعلام نشود، فروشندگان به قصد قادر به ایجاد چنین هیجانی در بازارها هستند.
آخرین مورد هم در این فرآیند، عامل تفکر تودهای یا قبیلهای است. در این پروسه افراد با علم این که قیمت یک محصول بیش از ارزش واقعی آن است اقدام به خرید آن میکنند چرا که افراد دیگری قبل از آنها این کار را انجام دادهاند. همین اقدام عجیب در یک جامعه به راحتی قیمت یک محصول را به صورت پلهای بالا میبرد تا جایی که محصول دچار حباب قیمتی در بازار خواهد شد. روند تا جایی پیش می رود که در یک نقطه با بعضی تدابیر، حباب قیمتی از بین برود.
چند نوع حباب قیمتی داریم؟
به صورت کلی حباب قیمتی به دو دسته تقسیمبندی میشود. حباب قیمتی مثبت و حباب قیمتی منفی. زمانی که یک محصول در بازار بیش از ارزش واقعی آن عرضه شود و افراد برای خرید آن اقدام کنند حباب قیمتی مثبت در بازار رخ داده است. در نقطه مقابل زمانی که یک محصولی کمتر از ارزش واقعی خود در بازار ارائه شود، حباب قیمتی منفی رخ میدهد که این عامل به کل بسیار نادر است و میتوان گفت که اصلا در هیچ بازاری رخ نمیدهد.
بررسی حباب قیمتی در بورس
تا این بخش از مقاله با حباب اقتصادی به خوبی آشنا شدیم. لازم است اشاره کنیم که حباب اقتصادی یا همان حباب قیمتی فقط مختص به بازار محصولات فیزیکی و کالایی نیست و این عامل حتی در بازار بورس هم وجود دارد و سرمایهگذاران در این بازار با آن آشنایی کامل دارند. این عنوان به راحتی قابل پیشبینی است به این شکل که یک سرمایهگذار در بازار بورس یک سهم را تحت هر شرایطی بیش از ارزش ذاتی یا واقعی آن خریداری کند. عامل تفکر تودهای که در بخش قبلی اشاره کردیم در بازار بورس نقش بیشتری دارد و مردم با مشاهده عملکرد برخی از سرمایهگذاران در این بازار به اشتباه و بدون استراتژی معاملاتی اقدام به خرید همان سهم با ارزش ذاتی بیش از واقعیت میکنند.
به منظور جلوگیری از چنین تصمیماتی در بازار بورس شما به عنوان یک سرمایهگذار باید دارای استراتژی معاملاتی مناسب باشید و به دور از هرگونه هیجانات و تصمیمات احساسی با دقت تمامی حباب منفی در بازار سرمایه اخبار و اطلاعات مالی منتشر شده از جانب شرکتهای بورسی را دنبال کنید. در این صورت متوجه خواهید شد که ارزش ذاتی یک سهم چیست و آیا اقدام به خرید یک سهم با فلان قیمت در این بازه زمانی منطقی است یا خیر؟!
این فرایند یعنی حباب قیمتی در بورس حتی ممکن است از جانب شرکت ارائهدهنده سهام رخ دهد. به این شکل که ارزش سهام آن شرکت در طولانی مدت امکان رشد نداشته باشد و با افزایش ناگهانی قیمت سهم شرایط هیجانی ایجاد کنند و به واسطه همین حباب قیمتی سرمایهگذاران را جذب کنند. در یک نقطه متاسفانه سهم به ارزش واقعی خود برمیگردد و بسیاری از سرمایهگذاران در این پروسه متضرر خواهند شد.
عوامل دیگری هم برای رخ دادن حباب اقتصادی در بازار بورس وجود دارد که میتوان به آنها اشاره کرد. عواملی نظیر میزان آگاهی و احتیاط مردم در بازار سرمایه، فعالیت دلالان در بازار سرمایه به منظور کسب سود بسیار بالا و دستکاری در سفارشات عادی یک سهم در بازار و تزریق هیجانات در سرمایهگذاران، انتشار اخبار اشتباه و در نهایت تصمیمگیریهای احساسی سرمایهگذاران درفرآیند خریدوفروش سهام در بازار بورس و …
سخن آخر
عنوان حباب قیمتی در تمامی بازارهای مالی و سرمایهگذاری وجود دارد و فقط مربوط به کالاهای فیزیکی در بازار نیست. منظور از حباب قیمتی این است که یک محصولی بیش از ارزش واقعی خود در بازار به فروش برسد و افراد برای خرید آن اقدام کنند. البته این عامل دلایل مختلفی دارد که به صورت دقیق در این مقاله به بررسی این عوامل پرداختیم. در نهایت باید اشاره کنیم که حباب قیمتی در بورس هم وجود دارد. درست زمانی که یک سهم در بازار بورس بیش از ارزش ذاتی خود مورد معامله قرار میگیرد حباب قیمتی در بورس رخ داده است. ما در کل دو نوع حباب قیمتی تحت نامهای حباب قیمتی مثبت و منفی داریم که در بخشهای قبلی به آنها اشاره شد. دقت داشته باشید که با علم و آگاهی نسبت به عامل حباب قیمتی در هر بازار مالی و سرمایهگذاری میتوانید تصمیمگیریهای منطقی و درستی داشته باشید و میزان ریسک در سرمایهگذاری و متضرر شدن سرمایه خود را به حداقل برسانید.
برگزاری مجامع شرکتها و واقعی تر شدن سود و عملکرد آنها
وفایی، کارشناس بازار سرمایه گفت: برگزاری مجامع شرکتها، سودها و عملکرد آنها را واقعی و حباب منفی شاخص و رکود بازار را کمرنگ تر میکند.
به گزارش بازار، ربابه وفایی با اشاره به تراکم برگزاری مجامع شرکتها و تایید و انتشار صورتهای مالی و تقسیم بخشی از سود بین سهامداران گفت: ازجمله شرکتهایی که مجمعشان برگزار شد و مورد توجه اهالی بازار بود پالایشگاهیها بودند.
این کارشناس بازار سرمایه تصریح کرد: سهام پالایشگاهی به دلیل افزایش قیمت جهانی در سال گذشته در مجموع فروش بالا و سود مناسبی را بدست آوردند.
وی همچنین به برگزاری مجمع فلزات در هفته گذشته اشاره کرد و گفت: هر چند مجمع فولاد به تنفس خورد ولی مجمع فملی، فاسمین و . برگزار شد. فلزات هم سال گذشته هم از افزایش قیمتهای جهانی بهره بردند و هم به علت افزایش نرخ دلار در حباب منفی در بازار سرمایه داخل کشور در مجموع توانستند سودهای خوبی بدست آوردند.
وفایی همچنین گفت: پس از برگزاری مجامع شرکتها، انتشار گزارشهای ۱۲ ماهه، واقعی تر شدن سودها و عملکردها، وقت آن رسیده که حباب منفی شاخص و رکود بازار کمرنگ تر شود.
بنا بر گفته وی هر چند مشکل کنونی بازار همچنان کاهش ارزش معاملات است اما تجربه نشان داده شرکتهای خوب با عملکردهای مناسب - شاید با یک وقفه زمانی اما به دور از روند اصلی و سایر عوامل - در میان مدت توانستهاند سودهای خوبی را نصیب سهام داران صبور خود کنند.
غفلت سیاستگذار از بازار دوطرفه
درحالیکه بازار سرمایه به دلیل سایه ابهامات چند وجهی از چشم انداز روشنی برخوردار نیست، برخی تحلیلگران معتقدند لزوم برقراری بازار دوطرفه و اجراییشدن آن در بازار سرمایه کشور می تواند به جذابیت های این بازار بیفزاید و چراغسبز جدیدی به سرمایه گذاران نشان دهد.
- ممانعت از خروج سرمایهها در روزهای منفی
- روند فرسایشی بازار یکطرفه
- جلوگیری از ایجاد صف
- کاهش اثر روانی شاخص
- جای خالی بازار دو طرفه
به گزارش اقتصاد آنلاین به نقل از دنیایاقتصاد، بازار دوطرفه به بازاری گفته میشود که سهامداران آن زمانی که انتظار اصلاح یا ریزش قیمتی یک سهم را دارند میتوانند از طریق فروش استقراضی (فروش تعهدی) وارد عمل شوند. این در حالی است که ممکن است اصلا سهمی نداشته باشند با این حال میتوانند آن را پس از استقراض به فروش برسانند و متعهد شوند که در زمانی مشخص در آینده سهم آن شرکت را خریده و به تعهدات خود در قبال آن سهم عمل کنند. در بازارهای مالی دنیا نیز معاملات دوطرفه بهعنوان یک ابراز شناخته میشوند و برای سرمایهگذاران بهشدت وسوسهکننده هستند.
فکرش را بکنید در حالیکه بازار نزولی است، بازهم کام سهامدار در یک بازار دوطرفه شیرین میشود و این ابزار به نوعی نمیگذارد دست خالی از بازار خارج شوید. با این اوصاف در مورد اجرای این ابزار در بورس ایران حرف و حدیث زیاد است و سیاستگذاران اقبال چندانی نسبت به عملیاتیشدن آن ندارند. گرچه کارشناسان بازار سرمایه بارها بر لزوم اجرای آن در بازارسرمایه کشور تاکید کردهاند.
ممانعت از خروج سرمایهها در روزهای منفی
در دو سال پرحادثه اخیر، اجرای بازار دوطرفه میتوانست جلوی بسیاری از فراز و فرودهای حبابوار و در ادامه ریزشهای فرسایشی را بگیرد و سرنوشت دیگری برای بورسبازان رقم بزند.
در همین راستا حسن رضاییپور کارشناس بازارسرمایه با بیان این مطلب معتقد است: از اواخر سال۹۸ که سرمایهگذاران بسیاری در امواج صعودی بورس وارد این بازار شدند تا زمان رکود و اصلاح بازار، میتوانستند با بهرهگیری از مزایای بازار دوطرفه سود خوبی نصیبشان شود، اما جای خالی چنین بازاری فرصت کسب بازدهی از بورس در دوران رکود را از سهامداران گرفت؛ از اینرو همانطور که مشاهده کردیم پس از آغاز دوران اصلاح و نزول قیمت سهام، شاهد خروج سرمایهگذاران بورسی به سمت بازارهای موازی هستیم.
به گفته وی هنگامی که بازار در سراشیبی سقوط قرار میگیرد اگر سهامداران همچنان امیدی برای کسب سود داشته باشند به بازارهای دیگر کوچ نخواهند کرد، در واقع امکان کسب سود در بازارمنفی فرصت بیشتری در اختیار سرمایهگذاران با دید بلندمدت قرار میدهد و ریسک خروج سهامدار حقیقی را به حداقل میرساند. بهنظر میرسد در چنین شرایطی افراد با رغبت بیشتری به سرمایهگذاری میپردازند و بهجای نوسانگیری و سفتهبازی، فعالیتشان در بازارسهام طولانیتر و تحلیلیتر خواهد شد.
وی با انتقاد از عدماجرای بازار دوطرفه و جای خالی این ابزار در بازار سرمایه کشور، اظهار کرد: بازار دوطرفه چند دههای میشود که در کشورهای بزرگ اجرا میشود و گامهای مهمی در این مورد برداشته شده، این در حالی است که در بازار سرمایه ایران سیاستگذار نسبت به اجرای این ابزار گارد منفی دارد و همچنان بر یکطرفهبودن بازار میتازد.
روند فرسایشی بازار یکطرفه
این کارشناس با اشاره به معایب بازار یکطرفه تاکید کرد: بهترین مثال برای فرسایشیبودن بازار یکطرفه اتفاقاتی است که در یک سال و نیم گذشته بازار سهام به خود دیده است. بازار سرمایه با ترغیب برخی مسوولان، پای سرمایهگذاران بیشماری را به بورس باز کرد، اما دوران رونق بورس با وجود اینکه بازدهی مناسبی نصیب برخی سهامداران کرد، دیری نپایید.
وی افزود: در بهوجود آمدن این شرایط چند عامل مهم اثرگذاری بیشتری داشتند. رشد نقدینگی و هجوم آن به سمت بازار سرمایه در حالی فعالان قدیمی بازار را غافلگیر کرد که این بازار از عمق کمی برخوردار بود. همین موضوع افزایش قیمت چندبرابری قیمت سهام را رقم زد؛ بهگونهای که قیمت سهام چندینبرابر از ارزش ذاتی آن بیشتر بود. رشد شارپی قیمتها و خیز صعودی شاخص بورس، معاملهگران را به چالش جدی کشید.
قرارگرفتن بازار سرمایه در چنین وضعیتی با وجود هشدارهای کارشناسان نسبت به غیرواقعی بودن قیمتها شرایط نامطلوبی را بهوجود آورد، در واقع زمانی که رشد چندبرابری قیمتها به دلایلی غیر از ارزش واقعی سهام رخ میدهد، نتیجهای جز سقوط دربر نخواهد داشت. این در حالی است که با استفاده از مزایای بازار دوطرفه در آن مقطع و توسعه آن ضمن جلوگیری از افزایش دوطرفه قیمتها، سرمایهگذاران منتفع نیز میشدند.
به گفته وی بهرهگیری از بازار دوطرفه در شرایط فعلی نیز میتواند اثر مناسبی بر روند معاملات آتی برجای بگذارد. در شرایطی که سرمایهگذاران امیدی برای کسب سود از بازار سهام ندارند، بهرهگیری از این ابزار میتواند امید به سرمایهگذاری بلندمدت را افزایش دهد تا به واسطه این اهرم بتوانند سرمایه خود را در بلندمدت حفظ کنند. بهنوعی از این طریق میتوان بدون تزریق نقدینگی از بازار حمایت کرد.
رضاییپور با بیان اینکه در بازارهای بزرگ و موفق دنیا، بازار نقدی آنها چندینبرابر کوچکتر از بازارهای با ابزارهای مشتقه است، خاطرنشان کرد: این موضوع در حالی است که در بازار ما استفاه از ابزار بسیار ناچیز و اندک است.
به گفته این کارشناس بازار سرمایه، برای راهاندازی این ابزارها نیازمند بلوغ جمعی مبتنی بر آموزش است. نمیتوان انتظار داشت بهصورت ناگهانی چنین ابزارهایی در بازار پیاده شود. بازار وقتی از اهرم بهره میگیرد در راستای آن با ریسکهایی نیز مواجه میشود اما با برنامهریزی در میانمدت و بلندمدت برای اجرای این ابزارها میتواند تحتعنوان ضربهگیر، تلاطمهای ایجادشده را خنثی کند.
وی افزود: مهمترین مزیت بازار دوطرفه نسبت به بازار یکطرفه کنترل و ایجاد محدودیتهای بهموقع در دامنهنوسان کل بازار است. واقعیت امر این است که سرمایهگذاران با تعهدی که در حین فروش میگیرند ضمن جلوگیری از رشد بیرویه قیمت، مانع از شکلگیری حباب گونه قیمت سهام میشوند؛ یا در شرایط امروز ناشرین با استفاده از اهرم مذکور از سهام حمایت میکنند. در بازارهای صعودی معمولا سرمایهگذاران کوتاه مدت و سفتهبازان وارد بازار میشوند. این اتفاق میتواند خروج دستهجمعی این دسته از سهامداران در زمان نزول قیمتها را رقم بزند. بر همین اساس استفاده از ابزارهای نوین مالی، سرمایهگذاران فرصتطلب را از بازارخارج و پول بیشتری وارد بازار میکند.
جلوگیری از ایجاد صف
در شرایطی که بازارسرمایه در وضعیت ناامیدکنندهای بهسر میبرد و سهامداران رمقی برای ماندن در رینگ معاملاتی ندارند، بهرهگیری از برخی ابزارهای مالی میتواند سهامداران بیشماری را از بازار بورس منتفع کند. این را پیمان حدادی کارشناس بازار سرمایه در حالی گفت که بازارسرمایه با چالشهای بیشماری دست و پنجه نرم میکند. وی در همین رابطه بیان کرد: از آنجا که قیمت سهام در بازار همواره میتواند با حباب منفی و مثبت همراه باشد سرمایهگذاران میتوانند با بهرهگیری مناسب از برخی ابزارهای حمایتی از دو جهت منتفع شوند. در چنین شرایطی در واقع هم خریدارسود میکند و هم فروشنده.
وی افزود: در بازار سرمایه ایران وضعیت ورود و خروج سهامدار با بورسهای بزرگ دنیا متفاوت است. در ایران ورود از طریق خرید و خروج از طریق فروش اتفاق میافتد اما در بورسهای کشورهای پیشرفته، فروش استقراضی از طریق بازار دوطرفه انجام میشود. در این میان هرگاه فعال بازار سرمایه به این نتیجه برسد که قیمت سهام از ارزش ذاتی آن بالاتر است میتواند با فروش استقراضی وارد بازار شود و بعد از کاهش احتمالی قیمت سهم از بازار خارج و موقعیت تعهدی خود را ببنند. در بورسهای بزرگ دنیا معاملاتی که حول این این روند انجام میشوند از رشد حبابی قیمت جلوگیری میکنند.
این کارشناس نیز معتقد است اگر چنین ابزاری در بازار سرمایه ایران اجرا میشد هرگز رخدادهای تلخ سال ۹۹ اتفاق نمیافتاد. حباب قیمتی سهام که در خرداد و تیرماه ۹۹ بهوجودآمد، تحتتاثیر پافشاری سیاستگذار بر اجرای بازار یکطرفه بهوجود آمد. تحلیلگران در همان بازه زمانی نیز بارها بر غیرواقعی بودن قیمت سهام تاکید کرده بودند با این اوصاف و بدونتوجه به انتقادات وارده به عملکرد قیمتی سهام، بازار طی جهشی بیسابقه با رشدهای چندبرابری روبهرو شد. عدد و ارقامی که اگر فروش استقراضی عملیاتی میشد هرگز بهوقوع نمیپیوست.
کاهش اثر روانی شاخص
وی یکی دیگر از مزایای بازاردوطرفه را ورود به بازار با فروش سهام دانست و گفت: وقتی سهامدار با فروش وارد بازار میشود تا حدود زیادی شاخصکل بورس که از نظر روانی اثرگذاری مهمی بر روند داد و ستدها دارد از محوریت روانی بازار خارج میشود و حتی میتواند چالشهای احتمالی را کاهش دهد. وقتی فروش بهصورت استقراضی انجام شود و در عین حال سرمایهگذار بتواند با فروش بازدهی کسب کند، رشد شاخصکل نمیتواند معیاری برای بازدهی باشد. وی در عین حال کارآ شدن ابزار تحلیل تکنیکال و استفاده از ابزارهای کمکی را بهنفع سهامداران و بورس عنوان کرد.
به گفته این کارشناس، فروش استقراضی نیز میتواند ریسکهایی را به سرمایهگذار تحمیل کند؛ بهطوری که ممکن است تحلیل سرمایهگذار از آینده قیمت سهم نسبت به پیشبینی که انجام داده بود اشتباه از آب درآید. این روند ممکن است سرمایهگذار و کارگزار مربوطه را متحمل زیان کند.
وی در ادامه تاکید کرد: در شرایطی که قیمت سهام با ارزش ذاتی آن فاصله دارد، پایینتر از قیمت واقعی آن است و تا حدودی دارای حباب منفی است، صرفا بهرهگیری از بازار دوطرفه نمیتواند ناجی تمام عیار بازار شود. با این اوصاف وجود بازار دوطرفه از تشکیل صف جلوگیری میکند.
وقتی که صفوف خرید بهصورت متوالی شکل میگیرد بعد از مدتی ارزش واقعی آن سهم معیار واقعی ارزش سهم محسوب نمیشود، در واقع تعداد روزهایی که سهم در صففروش قرار گرفته است ملاک پررنگی برای ارزیابی ارزش واقعی آن قرار میگیرد که با وجود بازار دوطرفه و فروش استقراضی در بیشتر مواقع میتوان هیجانات معاملات را کنترل کند. در نتیجه بازار دوطرفه میتواند به نقدشوندگی بازار کمک و از سوی دیگر از تشکیل حباب منفی در بازار سرمایه صفوف فروش هیجانی جلوگیری کند.
جای خالی بازار دو طرفه
با وجود این اظهارت جای خالی این ابزار حمایتی در بوس ایران بهشدت احساس میشود. در بازار دوطرفه معاملهگران حتی در زمان افت قیمتها نیز میتوانند بهسود برسند. در مدل استقراضی، رابطه میان فروشنده و مالک اوراق بهادار به شکل استقراض تعریف میشود؛ بدین صورت که فروشنده با قرضکردن اوراق بهادار از صاحب و پرداخت بهره از پیش تعیینشده، به فروش در بازار و عملیاتیکردن استراتژی معاملاتی خود اقدام میکند.
البته این مدل خرید و فروش در بازار داخلی با توجه بهوجود اشکالات شرعی در این روش معاملاتی به دلیل پرداخت بهره مشخص، راهکار جایگزینی در قالب عقد وکالت تعریف شده است که بر اساس آن متقاضی به وکالت از مالک اوراق بهادار را فروخته و باید در زمانی مشخص به درخواست مالک یا تشخیص خود اوراق بهادار فروخته شده را بازخرید کند. بهعنوان مثال فرض کنید یک معاملهگر به این نتیجه میرسد که سهام A بیش از حد رشد کرده و باید اصلاح شود، از اینرو به فرض سهام شرکت A را به مبلغ ۱۳۰۰ تومان از مالک سهم قرض کرده و تعهد میکند سهماه دیگر سهام را به مالک سهام بازگرداند.
سهماه بعد قیمت نماد A کاهش و به هزار تومان میرسد. این معاملهگر تعداد سهام قرض گرفتهشده را به مبلغ هزار تومان خریداری و به مالک سهم بازمیگرداند. در این میان به ازای هر سهم ۳۰۰ تومان سود کردهاست، اما اگر پیشبینی وی درست نبوده و قیمت سهم افزایش یابد و به ۱۵۰۰ تومان برسد، این فرد موظف است سهام را با مبلغ ۱۵۰۰ تومان خریداری و به مالک سهام بازگرداند. در این میان او به ازای هر سهم ۲۰۰ تومان ضرر میکند.
بورس بدون نقدشوندگي كمر سهامداران را شكست
کبنا ؛بازار سرمایه در حالی که انتظار میرفت پس از تزریق 24هزار میلیارد تومانی به روند مثبت بازگردد تنها یک روز به سهامداران روی خوش نشان داد و مجددا با سرعت به سمت سقوط پیش میرود. با تداوم این روند اگرچه سازمان بورس با افزایش دامنه نوسان در تلاش است تا کفه تقاضا را سنگینتر کند و کارشناسان نوید بهبود در آستانه انتخابات را میدهند اما نگرانی سهامداران از وضعیت آینده بازار باعث شد تا علاوه بر تاکید رئیسجمهور مبنیبر حمایت مستمر دولت از طریق آموزش و رفع موانع رشد بازار سرمایه، رئیس مجلس نیز نسبت به بررسی موضوع بورس در جلسه شورای هماهنگی اقتصادی سران قوا موضعگیری کند. موضوعی که به افزایش نگرانیها مبنیبر هدایت دستوری بازار سرمایه با حمایت مجلس دامن زده و تحلیلگران معتقدند حضور دولت در بورس و تصمیمات دستوری تجربه موفقی را تاکنون نداشته و میتواند به افزایش تنشها منجر شود بنابراین بهتر است دولت با پرداخت مطالبات بورس و رفع مشکل نقدینگی به بازار سرمایه کمک کند.
ازسوی دیگر نقش دولت زمانی حائز اهمیت خواهد بود که با پرهیز از قیمتگذاری دستوری زمینه هدایت نقدینگی بهسمت تولید را فراهم آورد.
این کارشناس بازار سرمایه با اشاره به اینکه در ابتدا باید اقدامات دستوری را تعریف و آن را شفافسازی کرد، گفت: هیجانی در سمت محدوده مثبت بازار در نیمه نخست سال ایجاد شد که همان هیجان در محدوده منفی و در نیمه دوم سال رخ داد و بازار در سال گذشته شاهد هیجان مثبت و منفی در بازار بود. وی افزود: در زمانی که بازار خیلی مثبت بود قیمتها از ارزش ذاتی خود فاصله گرفتند و دچار حباب مثبت شدند و اکنون هم در تعدادی از سهام شاهد ایجاد حباب منفی در بازار هستیم. به گفته امیرباقری، ایجاد چنین روندی در بازار ناشی از هیجانی بود که بر روی جریان نقدینگی سوار و وارد بازار سرمایه شد. این کارشناس بازار سرمایه با بیان اینکه نهاد ناظر بهعنوان رگولاتور معاملات باید در برخی از شرایط خاص تصمیم به دخالت در بازار بگیرد، گفت: موضوعی که وجود دارد این است که باید بحث نگاه بلندمدت به بازار سرمایه وجود داشته باشد. وی ادامه داد: برحسب اعتقادی که وجود دارد، قیمتها به قیمت ذاتی همگرا میشوند و به همین دلیل دولت باید در این راستا مانعزدایی کند و دست از قیمتگذاری دستوری در پارهای از محصولات مانند فولاد که مطرح شده بود بردارد و قیمتگذاری را در اختیار بازار آزاد بگذارد. امیرباقری با اشاره به اینکه بحث آزادسازی قیمتها از مهمترین حمایتهایی تلقی میشود که دولت میتواند از بازار سرمایه داشته باشد، افزود: وضعیت باید به گونهای پیش رود که اقتصاد کشور بتواند بر مبنای نیروهای واقعی عرضه و تقاضا به حیات واقعی خود ادامه دهد. وی خاطرنشان کرد: شفافیت اقتصادی، جلوگیری از ایجاد رانت و انحصار برای عدهای محدود از مهمترین مباحثی تلقی میشود که دولت باید آن را به ضرورت پیگیری کند و همه این موارد تحت تاثیر عدالت اقتصادی و اجتماعی به شمار میرود. این کارشناس بازار سرمایه با بیان اینکه به طور طبیعی جریان سرمایه هوشمند به سمت بازارهایی می رود که بتواند بهترین بازدهی را نسبت به ریسک تحمیل شده رقم بزند، گفت: یکی از مهمترین فعالیتهای دولت در این زمینه پیگیری، اجرای زمینه خصوصیسازی و اصل ۴۴ قانون اساسی است، چراکه براساس مطالعات جهانی، تجربه خصوصیسازی سایر کشورها نشان داده است کشورهایی که به سمت خصوصیسازی رفتهاند دولت چابکتری داشتهاند، همچنین در این کشورها از فساد اقتصادی کاسته شده و اقتصاد به سمت رقابتی شدن پیش رفته است. امیرباقری با عنوان اینکه دولت در نهایت به عنوان یک نهاد ناظر بر کلیه اقتصاد نظارت و از دخالت مستقیم در اقتصاد خودداری کرده است، گفت: نمونههای این امر را در دولت فعلی از طریق عرضه صندوقهای سرمایهگذاری ETF شاهد بودیم و سرانجام دولت جرات کرد تا باقیمانده سهام خود را از طریق زیرساختهای موجود به بازار عرضه کند و دست از تصدیگری اقتصادی بردارد.
ابهامات بورس رفع شوند
همچنین احمد اشتیاقی کارشناس بازار سرمایه درخصوص وضعیت کنونی بورس و نگرانی سهامداران از تداوم افت شاخص به «آرمان ملی» گفت: دولت باید در مورد نرخ دلار و همین طور سود سپردهها، حجت را تمام کند و اعلام نظر صریحی داشته باشد. شواهد گویاست که نرخ دلار زیر ۲۲هزار تومان نخواهد آمد و از طرفی دولت هم نرخ سود بانکی را بالای ۱۸ درصد تعیین نخواهد کرد. بنابراین وقتی تکلیف روشن است، چرا دولت و مسئولان با اظهار نظرات شفاف، تکلیف معاملهگران بازار سرمایه را روشن نمیکنند. اشتیاقی در مورد روند معکوس شاخص و بیاعتنایی بازار سرمایه به خبرهای خوش داخلی و خارجی گفت: بیشترین رنجی که بازار سرمایه به آن مبتلاست، ضعف تقاضاست. قیمت فعلی بسیاری از سهمهای ارزنده و بنیادی فولادی، فلزی و پتروشیمی و. زیر ارزش ذاتی است و این در حالی است که هنوز با کاهش آنچنانی نرخ دلار مواجه نشدیم. این کارشناس بازار سرمایه با اشاره به چشمانتظاری بازار سرمایه نسبت به تعیین تکلیف نرخ دلار گفت: با احیای برجام و تغییر دولت در پی انتخابات ریاست جمهوری، احتمالاتی در مورد کاهش قیمت دلار به ۱۸هزار تومان هم وجود دارد این ابهامات باعث شده تا ورود نقدینگی ازسوی سرمایهگذاران صورت نگیرد. وی همچنین به عدم تزریق نقدینگی از سوی صندوق تثبیت اشاره کرد و گفت: بازار سرمایه نیازمند ورود پول قدرتمند و هدفمند است و باید مبالغ هنگفتی برای مدیریت صفها و تامین نقدینگی بورس تزریق شود. سال ۹۴ مصوب شد که از منابع صندوق توسعه ملی، 20 هزار میلیارد تومان نقدینگی را از طریق صندوق تثبیت، برای رشد و توسعه بازار سرمایه برداشت شود. اما تنها ۲ هزار میلیارد تومان به صندوق داده شده و ۱۸هزار میلیارد آن هنوز تخصیص داده نشده است که به نظر میرسد میتواند بخش زیادی از مشکل نقدینگی بورس را رفع کند.
افت ۹هزار واحدی
گفتنی است در روز گذشته بیش از یک میلیارد و ۱۱۶میلیون سهم، حق تقدم و اوراق بهادار به ارزش ۱۴هزار و ۷۰۹میلیارد ریال در بازار سرمایه داد و ستد شد که در نتیجه آن شاخص کل با افت 9هزارواحدی در کانال یک میلیون و 224 هزار واحدی آرام گرفت همچنین شاخص کل (هموزن) با ۹۰۱ واحد کاهش به ۴۳۲ هزار و ۴۵۸واحد و شاخص قیمت (هموزن) با ۵۸۷ واحد افت به ۲۸۱ هزار و ۵۳۲ واحد رسید. در بازار روز گذشته اکثر نمادها منفی بودند و نماد شرکتهای فولاد مبارکه اصفهان (فولاد) با یک هزار و ۲۰۳واحد، ملی صنایع مس ایران (فملی) با یک هزار و ۱۰۱ واحد، شرکت سرمایهگذاری تامین اجتماعی (شستا) با ۸۱۷ واحد، بانک پارسیان (وپارس) با ۵۴۸ واحد، صنایع پتروشیمی خلیج فارس (فارس) با ۵۰۳ واحد، معدنی و صنعتی چادرملو (کچاد) با ۴۷۲ واحد، پالایش نفت اصفهان (شپنا) با ۴۵۶ واحد، فولاد خوزستان (فخوز) با ۳۶۳ واحد بیشترین تاثیر منفی را بر شاخص تحمیل کردند. همچنین در بازار فرابورس وضعیت نزولی ادامه داشت و با افت بیش از ۶۰ واحد بر روی کانال ۱۷ هزار و ۸۲۰ واحدی ثابت ماند.
دیدگاه شما