با استفاده از یک فایل متنی هش که از رمزنگاری عهد عتیق استفاده می کند، می توان خرید کرد! فوق العاده نیست؟!
چرا پول فیات ارزشمند است؟
پول فیات ارز دولتی یک کشور است که پشتوانه ی فیزیکی مانند طلا و نقره ندارد، بلکه پشتوانه ی آن دولتی است که آن را صادر کرده است. ارزش پول فیات از ارتباط میان عرضه و تقاضا و ثبات دولت حاصل شده و به ارزش کالای چرا پول فیات ارزشمند است؟ فیزیکی، مانند ارزش پول، وابسته نیست. بیشتر ارزهای کاغذی مدرن مانند دلار امریکا، یورو و دیگر ارزهای مهم همگی پول فیات هستند.
فیات ریشه در زبان لاتین دارد و به معنی حکم باید بشود و یا بگذار که بشود است.
پول فیات
پول فیات چگونه کار میکند؟
پول فیات ارزشمند است فقط بدلیل این که دولت ارزشش را حفظ میکند و به واسطه این که دو طرف در یک تراکنش ارزش آن را می پذیرند.
در طول تاریخ، دولت ها سکه های خود را از کالاهای فیزیکی ارزشمند مانند طلا و نقره میساختند و یا پول کاغذی چاپ میکردند که در ازای آن سکه های طلا و نقره قابل دریافت بود. اما پول فیات این گونه تعریف نشده که ما به ازای آن مقدار معینی کالای ارزشمند و یا فلزات گرانبها دریافت شود.
بیشتر ارزهای مهم دنیا، مانند دلار امریکا، پول فیات هستند.
پول فیات چگونه بوجود آمد؟
از آنجا که پول فیات با ذخایر فیزیکی مانند ذخایر ملی طلا یا نقره ارتباطی ندارد، باعث می شود ارزش خود را به دلیل تورم از دست بدهد و یا حتی در صورت افزایش تورم، کاملا بی ارزش شود. اگر مردم اعتماد خود نسبت به پول ملی را از دست بدهند، پول ارزش خود را از دست خواهد داد. البته که این با پولی که طلا پشتوانه ی آن است، متفاوت است؛ برای مثال، طلا به دلیل استفاده شدن در جواهرات و تزئینات و همچنین تولید دستگاه های الکترونیکی، رایانه و وسایل نقلیه هوافضا دارای ارزش ذاتی است.
در گذشته در تاریخ امریکا، ارز این کشور پشتوانه ی طلا داشت (و حتی گاهی نقره). دولت فدرال با تصویب قانون بانکداری اضطراری سال ۱۹۳۳، اجازه نامه ی شهروندان در مبادله ارز با طلای دولت را لغو کرد، هنگامی که امریکا اجازه ی دادن طلا به کشورهای خارجی در ازای گرفتن دلار امریکا را لغو کرد، پشتوانه این ارز به طور کامل در سال ۱۹۷۱ حذف شد. از آن زمان تا به حال دلار امریکا، همانگونه که رویش هم چاپ شده، تنها پشتوانه ی ایمان و اعتبار دولت امریکا را دارد و به عنوان ارز رایج برای کلیه بدهی ها، دولتی و خصوصی چاپ میشود. از این رو، دلار آمریکا قانونا فقط ابزار رفع بدهی محسوب می شود و هیچ گونه ارزش چرا پول فیات ارزشمند است؟ اعتباری مرتبط با طلا، نقره و غیره ندارد.
مزایا و معایب پول فیات
پول فیات ارز خوبی محسوب می شود در صورتی که بتواند نقشهایی را که اقتصاد یک کشور در واحد پولی خود به آن نیاز دارد، اجرا کند: این ارز همچنین، فواید خوبی برای دولت ها از طریق ایجاد ارزش حبابی فراهم می کند.
پول فیات در قرن بیستم تا حدودی معروف شد زیرا دولت ها و بانک های مرکزی به دنبال قطع ارتباط اقتصاد خود از فراز و نشیب های چرخه تجارت بودند. از آنجایی که پول فیات منبع ثابتی مانند طلا ندارد، دولت ها میتوانند کنترل بیشتری روی آن داشته باشند و اینگونه میتوانند متغیرهای اقتصادی مانند عرضه ی اعتبار، نقدینگی، نرخ بهره و سرعت پول را مدیریت کنند. به عنوان مثال، فدرال رزرو آمریکا وظیفه ی پایین نگه داشتن بیکاری و تورم را با این ابزار دارد.
با این حال، بحران وام و به دنبال آن سقوط مالی سال ۲۰۰۷ ، این باور را ایجاد کرد که بانک های مرکزی می توانند با تنظیم عرضه ی پول، مانع از سقوط و رکودهای جدی شوند. به طور مثال یک ارز مرتبط با طلا ثبات بیشتری دارد زیرا منبع طلا محدود است. اما به دلیل عرضه ی نامحدود پول فیات، امکان ایجاد حباب در این ارز وجود دارد.
دولت آفریقایی زیمبابوه نمونه ای از بدترین حالت تورم در دهه ی اول سال ۲۰۰۰ را ارائه داد. در پاسخ به مشکلات جدی اقتصادی، بانک مرکزی کشور شروع به چاپ پول با سرعتی عجیب کرد. این چاپ زیاد منجر به تورم اقتصادی شدیدی شد که در سال ۲۰۰۸ بین ۲۳۰ تا ۵۰۰ میلیارد درصد بود. قیمت ها به طرز چشمگیری افزایش پیدا کرد و خریداران مجبور شدند برای خرید مایحتاج ساده، با سبدها و ساک های پر پول به فروشگاه بروند. هنگامی که تورم در بالاترین مقدار بود، ارزش یک تریلیون دلار زیمبابوه تنها ۴۰ سنت به دلار آمریكا بود.
پول فیات چه تفاوتی با ارز رمزنگاری شده دارد؟
فیات به معنای بگذار انجام شود است. ارز رمزنگاری شده به یک ابزار غیرمتمرکز و دیجیتال مبادله ای که توسط رمزنگاری اداره می شود. دلالت دارد. هردوی اینها ارز هستند اما چندین تفاوت با یکدیگر دارند:
پول فیات همان پول رایج است که دولت از آن حمایت میکند. این ارز میتواند مانند دلار کاغذی و یا به طور الکترونیکی و به صورت کارت های اعتباری، پی پال و غیره باشد. دولت عرضه آن را کنترل میکند و میتوان با استفاده از آن مالیات خود را پرداخت کرد.
ارز رمزنگاری شده یک وجه رایج نیست و از طرف دولت و یا بانک پشتیبانی نمیشود. (این ارز غیرمتمرکز و جهانی است.) شکل آن بیشتر شبیه اعتبار بانکی است که در بانک وجود دارد. (چرا پول فیات ارزشمند است؟ این ارز دیجیتال است اما توسط بانک و یا دولت پشتیبانی نمیشود.) یک الگوریتم عرضه ی آن را کنترل میکند و شما می توانید با ارز رمزنگاری شده خرید کنید اما نمیتوانید با آن مالیات بپردازید. (و البته که باید برای آن هم مالیات بپردازید.)
تفاوت ارز رمزنگاری شده با پول فیات
قانون سکه ی سال ۱۹۶۵، به طور خاص، بخش ۳۱ امریکا ۵۱۰۳ با عنوان پول رایج می گوید: سکه و ارز امریکا (از جمله اسکناس های ذخیره شده فدرال و اسکناس های منتشر شده از بانکهای ذخیره فدرال و بانکهای ملی) پول رایج قانونی برای کلیه بدهی ها، عوارض عمومی، مالیات ها و حقوق، هستند.
برای اهداف مالیاتی فدرال، پول مجازی هم به عنوان دارایی محسوب می شود. اصول مالیاتی عمومی قابل اعمال در معاملات ملکی در معاملات ارز مجازی هم اعمال می شود.
در مواقع تورم زیاد، مردم باید بتوانند ثروت خود را به واحدی با ثبات بیشتر تبدیل کنند و یا با پایین آمدن ارزش پول فیات، سرمایه ای عظیم را از دست بدهند. اینجا ارزش ارزهای رمزنگاری شده مانند بیت کوین مشخص میشود. از آنجا که هیچ بانک مرکزی یا دولتی برای تغییر سیاست پولی بیت کوین وجود ندارد، این ارز دیجیتال به عنوان فرار از پول متمرکز به کار میرود و می تواند کمکی به سیاست های پولی ضعیف باشد.
با اینکه امروزه به خاطر تراکنش های طولانی مدت و نوسانات زیاد بیت کوین هنوز این نقش را ندارد، اما ممکن است که در آینده ای نزدیک و به خاطر تورم زیاد، مردم همه ی دارایی خود را تبدیل به بیت کوین کنند، همانگونه که امروزه همگی در پی خرید طلا هستند. تا زمانی که بیت کوین به ثبات برسد و قیمتش ثابت شود، سکه های باثبات دیگری مانند تتر،همچنان ارزشمند خواهند ماند. از آنجا که تتر به دلار امریکا متصل است، روشی کارآمد برای کسانی است که از تورم رنج میبرند و به دنبال ارزی باثبات و دولتی میگردند.
پول یا ارز فیات چیست؟
پول فیات به واحد پولی گفته میشود که دولتها آن را منتشر میکنند، اما پشتوانه فیزیکی (مانند طلا ، نقره) ندارد.
به گزارش ایبِنا، ارز فیات یا پول بیپشتوانه مانند دلار آمریکا، در واقع یک پول قانونی است که ارزش خود را از دولت صادرکنندهاش میگیرد و چرا پول فیات ارزشمند است؟ برخلاف پول کالایی، ارزش آن به یک کالای فیزیکی بستگی ندارد. فیات از واژه لاتین به همین نام و به معنی «بگذارید انجام شود» گرفته شده است. دولتی که پول فیات را چاپ میکند، عامل تعیینکننده در ارزش آن است و در حال حاضر بسیاری از کشورها از سیستم ارز فیات برای خرید کالا، خدمات، سرمایهگذاری و سپردهگذاری استفاده میکنند. این سیستم پولی در واقع جایگزین استاندارد طلا و پول کالایی شده است.
در واقع پول فیات (Fia Cu e cy) به واحد پولی گفته می شود که دولتها آن را منتشر میکنند اما پشتوانه فیزیکی (مانند طلا، نقره) ندارد. ارزش این نوع پول بهجای آنکه وابسته به ارزش ذاتی داراییهایی دیگر بهعنوان پشتوانه باشد، ناشی از ارتباط بین میزان عرضه و تقاضا است.
متخصصین حوزه مالی و اقتصاددانان در حمایت از ارزهای فیات هم عقیده نیستند. مدافعان و مخالفان آن مزایا و معایب زیر را برای ارزهای فیات مطرح میکنند:
کمیابی (Sca ci y): پول فیات از کمیابی کالا یا دارایی فیزیکی مانند طلا تاثیر نمیپذیرد.
هزینه: خلق پول فیات از نظر اقتصادی نسبت به پول کالایی بهصرفهتر است.
واکنشپذیر: پول فیات این قدرت را در اختیار دولت و بانک مرکزی قرار میدهد که نسبت به بحرانهای اقتصادی انعطاف کافی را داشته باشند.
مبادلات بینالمللی: ارزهای فیات توسط تعداد زیادی از کشورها در سرتاسر جهان مورد استفاده قرار چرا پول فیات ارزشمند است؟ میگیرند. این باعث ارائه فرم قابل قبولی از پول برای مبادلات تجاری شده است.
راحتی: برخلاف طلا، پول فیات به ذخایر فیزیکی که نیازمند نگهداری، محافظت، نظارت و دیگر امور هزینهزا باشد، نیست.
نبود ارزش ذاتی: ارزهای فیات فاقد ارزش ذاتی هستند. این به دولتها امکان «خلق پول از هیچ چیز» را میدهد که میتواند به ابرتورم و در نهایت سقوط سیستم اقتصادی یک کشور منجر شود.
سابقه تاریک: از نظر نمونههای تاریخی، پیادهسازی سیستم ارزی فیات معمولاً به سقوط نظامهای مالی ختم شده است که بیانگر خطرناک بودن استفاده از این سیستم پولی است.
پول یا ارز فیات (Fia Cu e cy) چیست؟
تنها مشابهت بین ارز فیات و ارز دیجیتال در نداشتن پشتوانه فیزیکی آنهاست. در حالی که ارز فیات توسط دولتها و بانکهای مرکزی کنترل میشود، ارزهای دیجیتال ماهیت غیرمتمرکزی دارند.
تفاوت آشکار این دو سیستم پولی، در نحوه ایجاد پولهای جدید در هر یک از آنهاست. بیت کوین به عنوان نمونه برتر ارزهای دیجیتال، در مقایسه با پولهای فیات که در کنترل بانکهاست و اساساً میتوانند بدون هیچ پایه و اساسی به وجود آیند، عرضه و تعداد سکه محدودی دارد.
به عنوان شکل دیجیتالی پول، ارزهای دیجیتال هیچ قرین فیزیکی ندارند و به هیچ مرزی محدود نمیشوند. علاوه بر این، تراکنشها در ارزهای دیجیتال برگشتناپذیر است در حالی که در ارزهای فیات اینگونه نیست.
لازم به اشاره است که بازار ارز دیجیتال دربرابر بازارهای سنتی و مبادلات ارزی بسیار کوچکتر و پرنوسانتر است. این یکی از دلایلی است که مانع از فراگیر شدن و پذیرش گسترده این ارزها در عرصه بینالمللی شده است. اما با رشد بازار ارزهای دیجیتال، به احتمال زیاد نوسان آن نیز کمتر و کمتر خواهد شد.
۲ تصور غلط اقتصادی از دنیای رمزارز
پول نقد پس انداز نیست، کمیابی ارزش ایجاد نمی کند. نوآ اسمیت، خبرنگار سابق بلومبرگ و استادیار امور مالی در دانشگاه استونی بروک در این گزارش به تبیین ۲باورعمومی درباره رمزارزها که از نظر وی اشتباه است، میپردازد.
اقتصادآنلاین - شیما احمدی؛ بیتکوین و سایر سرمایهگذاریهای ارزهای دیجیتال همچنان در سراسر جهان به شدت تبلیغ میشوند. در سفر اخیرم به توکیو، بیلبوردهایی درخشان با نشانههای بیتکوین و با کتابفروشیهایی که انبوهی از کتابها با موضوع انافتیها را داشتند، مواجه شدم. وقتی در مرکز شهر سانفرانسیسکو قدم میزنم، چهره سام بنکمن-فرید، از هر گوشه خیابان ظاهر میشود و به من میگوید: «آینده سرمایهگذاری در رمزارز است. تو هم هستی؟»
اکثر افراد عادی که رمزارزها را میخرند، احتمالا تحلیل عمیق و دقیقی از ارزش بنیادی آن، چه به عنوان یک ارز و چه به عنوان فناوری انجام نمیدهند. درعوض آنها احتمالا فقط قصد خرید دارند، زیرا فردی در در سال ۲۰۱۳ و در محل کار خود بیتکوین خریده و او اکنون خودروی لامبورگینی سوار میشود و یا اینکه پسرعمویشان از انافتی سود کرده است. اما موضوعات مرتبط با بیتکوین و وب۳ احتمالا در اینجا اهمیت دارند. وقتی افراد معمولی از خود میپرسند "صبر کن، چرا من دوباره این کالا را میخرم"، داشتن داستانی برای گفتن اینکه چرا این سرمایهگذاری خوبی است به شما کمک میکند، حتی اگر این داستان به تنهایی آنها را متقاعد نکند.
بنابراین فکر میکنم نگاهی سختگیرانه به برخی از داستانهای اقتصادی که در جهان کریپتو در جریان هستند، مفید باشد. فهمیدن دقیق این داستانها سخت است، زیرا ارز دیجیتال یک سرمایهگذاری غیرمتمرکز است و هیچ مرجعی وجود ندارد که به شما بگوید در مورد بیتکوین یا متاورس و غیره چه فکری کنید. بنابراین توصیف داستانهایی که در دور و برمان در حال پخش هستند، همیشه فرد را در معرض خطر سرگردانی قرار میدهد. با این وجود، فکر میکنم در داستانهایی که مردم درباره رمزارز، در توییتر و جاهای دیگر میگویند، خطاهای اقتصادی مهمی وجود دارد، خطاهایی که پیامدهای مهمی بر نحوه تفکر ما در مورد ارزش بیتکوین و سایر داراییهای بلاک چین دارند.
تصور اشتباه اول: پول نقد نوعی پس انداز طولانی مدت است
ارتقادهندههای بیتکوین معمولا این رمزارز را به عنوان جایگزینی برای پولهای فیات مانند دلار آمریکا معرفی میکنند. آنها دلایل زیادی را ارائه میدهند که چرا ارزهای فیات همیشه شکست میخورند و بسیاری دوست دارند مرگ دلار را اعلام کنند. این هسته یک نظریه سرمایهگذاری را تشکیل میدهد که اگر جهان بخواهد برای پرداخت کالاها از بیتکوین به جای فیات استفاده کند، در آن صورت افرادی که مقدار زیادی بیت کوین را در اوایل احتکار میکنند، در نهایت بسیار ثروتمند خواهند بود، البته درصورتی که این اتفاق بیفتد.
من فکر میکنم این نظریه سرمایهگذاری کاملاً اشتباه است و بیتکوین هرگز به یک ارز تبدیل نمیشود. دیوید آندولفتو توضیح خوبی در مورد دلیل اشتباه بودن این نظریه دارد. اما در مورد جایگزینی بیتکوین به جای فیات، یک بعد اخلاقی نیز وجود دارد که رد کردن آن زیرکانهتر است. صرف نظر از اینکه آیا بیتکوین جایگزین دلار می شود یا نه، طرفداران آن اغلب استدلال میکنند که باید جایگزین دلار شود، زیرا دلار تورم زا است.
تورم زا بودن به این معنی است که ارزش دلار، به لحاظ کالاهای قابل استفاده مانند نان، چرا پول فیات ارزشمند است؟ بنزین و. ، در طول زمان کاهش مییابد. فدرال رزرو نرخ تورم ۲درصدی را هدف قرار داده است و معمولاً تورم تقریباً نزدیک به این اعداد باقی میماند (البته نه در حال حاضر). به همین دلیل است که ارزش یک دلار نسبت به گذشته کمتر است. یک دلار در سال ۱۹۱۳ تقریباً به اندازه ۳۰ دلار در سال ۲۰۲۲ ارزش داشت.
برای بسیاری از سرمایهگذاران بیتکوین، این یک بیعدالتی است. چرا باید بوروکراتهای غیرپاسخگو و غیرانتخابشده در واشنگتن دی سی، پول نقدی که به سختی به دست آوردهاید را کاهش دهند؟ به نظر این افراد، بیت کوین نشان دهنده استقلال فردی است، زیرا فدرال رزرو نمیتواند تصمیم بگیرد که پول شما چقدر ارزش دارد و به نظر میرسد این ایده که ارزش بیت کوین در طول زمان به جای کاهش، افزایش مییابد، برای صرفه جویی و درستکاری شخصی ارزش قائل است، زیرا این نوید را میدهد که افرادی که سخت کار میکنند و پول پسانداز میکنند، میتوانند ثمره کار خود را حفظ کنند.
اما این ایده مبتنی بر یک تصور اساسی غلط است: این ایده که ارزش پول نقد باید در طول زمان افزایش یابد. در واقع، پول نقد هرگز قرار نبوده که نوعی پس انداز بلندمدت باشد.
دنیایی را در نظر بگیرید که ارزش پول نقد به مرور زمان افزایش پیدا میکند؛ جایی که صرفاً به این دلیل که مقداری پول زیر تشک ریختهاید، میتوانید هر سال بیشتر و بیشتر از تولیدات جامعه را تهیه کنید. این معامله بسیار خوبی به نظر می رسد، درست است؟ در واقع، معامله خوبی است، واقعاً خیلی خوب. در این نوع دنیای ضد تورمی، شما ثروت را بیهوده به دست میآورید، یعنی در ازای اینکه شما هیچ کاری انجام نمیدهید؛ جامعه به طور مداوم ثمرههای زحمات خود را به شما منتقل میکند.
اگر پول در طول زمان بازده واقعی مثبتی کسب کند، آن بازده نشان دهنده پاداشی برای یک کار سخت که در طول زمان انجام شده نیست. این نشان دهنده رایگان بودن است که در اصطلاح اقتصادی به آن «اجاره» میگویند.
اگر بیتکوین واقعاً تبدیل به واحد پول در یک کشور میشد و ارزش آن سال به سال افزایش مییافت، این افزایش ارزش نشان دهنده انتقال منابع واقعی به افرادی است پول نقد بسیار دارند و هیچ کاری با آن انجام نمیدهند و این منابع واقعی از کجا میآیند؟ خوب، آنها باید از کارگران و شرکتها باشند. بنابراین، دنیایی که بیتکوینها تصور میکنند، دنیایی است که کارگران و شرکتهای مولد به سبک زندگی احتکارکنندگان پول، یارانه پرداخت میکنند.
این منصفانه به نظر نمیرسد و از نظر اقتصادی نیز کارآمد نیست. اقتصاددانان در مورد اینکه آیا نرخ بهینه تورم صفر است یا یک عدد مثبت کوچک بحث میکنند، اما تعداد کمی را پیدا خواهید کرد که درباره اینکه نرخ بهینه تورم منفی است، بحث کنند.
بنابراین اگر پول نقد نباید در طول زمان شما را ثروتمندتر کند، پس چه کاری باید انجام دهد؟ پاسخ ساده است: دارایی های مولد. وقتی پس انداز خود را در یک شرکت سرمایه گذاری میکنید، (حداقل از نظر تئوری) به آن شرکت کمک مالی میکنید تا کاری سازنده انجام دهد. با تخصیص سرمایهتان به پروژههای مولد، شما یک رانتجوی چرا پول فیات ارزشمند است؟ بیفایده نیستید، بلکه یک سرمایهدار هستید که ریسک میکنید و بابت این ریسک، بازده دریافت میکنید.
این ریشه یکی از اساسیترین اصول اقتصاد مالی است: بده - بستان ریسک و بازده. در یک بازار مالی که به خوبی کار میکند، کسب بازده، جبرانی برای پذیرش ریسک است.
به همین دلیل است که ارز رایج ضد تورم واقعاً منطقی نیست. چیزی که ذخیرهسازی کوتاهمدت آن با ارزش است (یعنی نوسانات پایینی دارد) ذخیرهسازی آن در بلند مدت ارزش خوبی نخواهد داشت، یعنی بازده بالایی کسب نخواهد کرد. ارزهای خوب آنهایی هستند که ارزش آنها در کوتاه مدت قابل پیش بینی است. بنابراین، آنها چیزهایی هستند که در بلندمدت بازده خوبی ندارند. به همین دلیل است که بیتکوین، حداقل در شکل فعلی آن، به عنوان ارز رایج استفاده نخواهد شد.
به عبارت دیگر، پول نقد نباید ابزار پس انداز اصلی شما باشد. وسیله پس انداز اولیه شما باید دارایی های مولد بلندمدت مانند سهام، اوراق قرضه و املاک و مستغلات باشد. شما باید فقط به اندازه کافی پول نقد داشته باشید تا خریدهای ماهانه خود را انجام دهید و همچنین باید یک صندوق اضطراری کوچک نیز داشته باشید. پول نقد شما نقدینگی شماست.
اکنون، یک مشکل بزرگ با این ایده وجود دارد. افراد فقیر به چند دلیل به راحتی قادر به نگهداری داراییهای مولد نیستند. دلیل اول آن است که برخی از داراییهای مولد مانند مسکن خارج از دسترس آنها است. دلیل دوم نیز آن است که، آنها اطلاعات کمی دارند و در دسترسی به بازارهای مالی که میتوانند در آنجا چیزهایی مانند سهام را خریداری کنند، مشکل دارند. و سوم آنکه، افراد فقیر ثروت اندکی دارند که صرف داشتن یک صندوق اضطراری کوچک، بیشتر کل پس انداز آنها را در بر میگیرد. بنابراین، افراد فقیر مجبور میشوند پس اندازهای خود را به صورت نقد نگهداری کنند.
این یک مشکل بزرگ است، اما راه حل این نیست که جامعه را به سمت یک ارز ضد تورمی سوق دهیم تا پول نقد در طول زمان بازده واقعی و مثبتی کسب کند. انجام این کار به افراد فقیر این امکان را میدهد که از داراییهای کوچک خود که همان پول نقد است سود ناچیزی کسب کنند. اما بیشتر عواید در این نوع ساز و کار نصیب افرادی میشود که میتوانند مقدار زیادی پول نقد نگهداری کنند؛ یعنی ثروتمندان. دادن چند دلار بازده به افراد فقیر ارزش این را ندارد که به افراد ثروتمند عواید هنگفتی از درآمدهای بادآورده بدهیم. در عوض، اگر میخواهید به افراد فقیر پول بدهید تا این واقعیت را جبران کنند که نمیتوانند سهام بخرند، فقط به آنها مزایای نقدی بدهید یا با صندوق ثروت اجتماعی برای آنها سهام بخرید. بیت کوین راه حل فقر نیست.
تصور غلط دوم: کمبود، ارزش ایجاد میکند
بیشتر دنیای ارزهای دیجیتال بر این ایده استوار است که راه ارزشمند کردن چیزی، کمیاب کردن آن است. این یکی از ایدههای اساسی بیتکوین است. این ایده میگوید از آنجایی که تعداد کل بیتکوینها در نهایت از نظر الگوریتمی محدود میشود، ارزش آنها در طول زمان افزایش مییابد. این ایده همچنین مفهوم اساسی برای انافتیها نیز است. یعنی اگر یک عکس با قابلیت کپی آسان از یک میمون بگیرید و به دنیا بگویید که فقط یک نفر این عکس را دارد، مردم برای مالکیت انحصاری آن هزینه خواهند کرد، زیرا این عکس کمیاب است.
و در نهایت، این یکی از اصلیترین راههایی است که مردم برای تجاریسازی متاورس انجام میدهند. به نظر میرسد بسیاری از مردم این ایده را دارند که بازنویسی بعدی اینترنت شامل دسترسی انحصاری به محیطهای دیجیتال، مانند زمین، اما در قلمرو دیجیتالی است. املاک و مستغلات نشان دهنده درصد عظیمی از ثروت در دنیای فیزیکی است، پس چرا در دنیای دیجیتال این چنین نباشد.
متأسفانه این ایده تاکنون خیلی خوب عمل نکرده است:
این نمودار نشان میدهد سرمایهگذارانی که زمین متاورس را به امید اجاره دادن آن به خرده فروشان خریداری کردهاند، شاهد سقوط ارزش داراییهای خود بودهاند.
ممکن است خیلی زود باشد و در نهایت زمین دیجیتال یک معامله بزرگ خواهد بود. اما در واقع دلیل عمیقی برای شک و تردید وجود دارد که این ایده هرگز محقق نخواهد شد: کمیابی، به خودی خود، ارزش ایجاد نمیکند.
ممکن است برخی از معلمان بیدقت اقتصاد دوره دبیرستان به شما بگویند که کمبود، به عنوان راهی برای بیاعتبار کردن نظریه قدیمی ارزش، ارزش ایجاد میکند. اما در واقع چیزی که تقاضا را ایجاد میکند ترکیبی از سودمندی و کمبود است. یعنی زمانی چیز کمیابی ارزشمند است که مفید باشد.
این فقط یک روش لفظی برای گفتن این جمله است که "ارزش توسط عرضه و تقاضا تعیین میشود". صرف محدود کردن عرضه چیزی بهطور خودکار آن را با ارزش نمیکند، زیرا تقاضا ممکن است صفر باشد. به همین دلیل است که درحالیکه نقاشیهای کودکان به انافتیهای گران قیمت معروف، تبدیل میشوند، بعید است که نقاشیهای کودک شما قیمت مثبتی در بازار داشته باشد.
اما حتی اگر تقاضای زیادی وجود داشته باشد، محدود کردن مصنوعی عرضه ممکن است اصلا باعث افزایش قیمت نشود. دلیل آن این است که اثرات تغییرات عرضه به کشش تقاضا بستگی دارد. بیایید یک تصویر بکشیم.
در این تصویر، تقاضا کاملاً دارای واکنش تند نسبت به تغییر قیمت است. مردم میدانند که برای هر چیزی چه قیمتی باید بپردازند، نه یک سنت بیشتر. در این مورد، حتی اگر چیزی که میفروشید دارای ارزش باشد، شاید ارزش زیادی داشته باشد! اما محدود کردن عرضه به هیچ وجه قیمت را افزایش نمیدهد. در عوض، شما فقط چیزهای کمتری میفروشید و پول کمتری به دست میآورید.
اکنون، این یک مدل بسیار ساده و بدون قدرت قیمتگذاری واقعی در اقتصاد است. من فقط از آن برای بیان یک نکته استفاده کردم. اگر بخواهیم واقعبین باشیم،چه میشود اگر شرکتها قدرت بازار را داشته باشند، به طوریکه آنها توانایی انتخاب اینکه به چه میزان فروش و به چه قیمتی بفروشند؟
در چنین دنیایی، شرکت ها میتوانند محصولات خود را به طور مصنوعی کمیاب کنند تا قیمت را بالا ببرند. اما این کار پیامد بدی خواهد داشت. این یک نوع شکست بازار است، زیرا در اقتصاد این کار منجر به تولید کالاهای بسیار کمی میشود. به همین دلیل است که اقتصاددانان انحصار را دوست ندارند.
بنابراین اکنون این اصل را در متاورس اعمال کنید. نکته شگفتانگیز در مورد اینترنت این است که برای همه جا وجود دارد و ایجاد فضای بیشتر در محیطهای دیجیتال هزینه بسیار کمی دارد، بنابراین مردم آنطور که در دنیای فیزیکی محدود هستند، در دنیای دیجیتال برای آنچه میخواهند بسازند، محدودیت ندارند. ایجاد محدودیتهای مصنوعی برای میزان دسترسی افراد به محیطهای دیجیتال، قیمت را بالاتر از هزینه نهایی افزایش میدهد.
این یا از نظر اقتصادی احمقانه است یا ناکارآمد. در این مورد زمانی که اینترنت رقابتی است یعنی جایی که هر کسی میتواند وارد شود و زمین دیجیتالی را با هزینه تقریباً صفر بسازد، پس ساختن زمین دیجیتالی به طور مصنوعی باعث میشود که همه از آن دور شوند، همانطور که در مورد محصولات متاورس در توییت بالا مشاهده کردید. در موردی که به نوعی زمین دیجیتال انحصاری دارید، برای مثال، اگر یک شبکه اجتماعی بزرگ دارید که همه از آن استفاده میکنند، ممکن است بتوانید با محدود کردن دسترسی و افزایش قیمت، سود کسب کنید، اما این بدان معنی است که شما با دریافت پول برای چیزی که بر اساس ساختار هزینه اساسی آن، باید رایگان یا تقریباً رایگان باشد، اقتصاد را ناکارآمد میکنید.
اکنون چند استثنا برای این قاعده کلی وجود دارد. چیزهایی هستند که مردم برای آنها ارزش قائل هستند زیرا آنها تصمیم گرفتهاند که از آنها به عنوان نماد وضعیت در رقابت سر جمع صفر استفاده کنند. ما به آنها کالاهای وبلن میگوییم؛ اجناسی که با گران شدنشان ، درخواست برای خرید آنها بالا میرود. ساعتهای رولکس نمونه خوبی از این اجناس هستند. اگر میتوانید انافتی یا دارایی متاورس خود را به چیزی تبدیل کنید که مردم برای اینکه نشان دهند چقدر ثروتمند هستند، از آن استفاده کنند، فکر میکنم برای شما قدرت بیشتری به ارمغان خواهد آورد.
با این حال، به طور کلی، کمبود ارزش ایجاد نمیکند. محدود کردن محصول خود تا زمانی که به اندازه الماس کمیاب باشد، آن را به اندازه الماس ارزشمند نخواهد کرد. در واقع، اغلب باعث میشود که شما پول از دست بدهید.
مردم بازار رمزارز در مورد اقتصاد بسیار فکر میکنند، و این خوب است. اما اغلب آنها به شیوههای بیپرده و با برداشت سطحی در مورد آن فکر میکنند، یا بر اساس اخلاقیات خود درگیر خیالات واهی میشوند، یا به سادگی درک نمیکنند که اصول اساسی اقتصاد چگونه کار میکند و اغلب، آنها فکر میکنند که میتوانند با بارها و بارها فریاد زدن بر سر مردم، این سوء تفاهم ها را تبدیل به واقعیت کنند. اما توجه کنیم که به این صورت کار نمیکند!
بهترین استیبل کوین های کریپتوکارنسی + لیست و انواع غیر متمرکز
استیبل کوین یک ارز دیجیتال است که ارزش آن به یک دارایی خارجی ثابت گره خورده است. هدف از طراحی استیبل کوینها به حداقل رساندن نوسان قیمت با ثابت نگه داشتن ارزش آن در برابر ارزش یک دارایی سنتی در دنیای واقعی مانند پول فیات، ترکیبی از ارزها یا کالای ارزشمند است.
به گزارش ایمنا، عدهای از کارشناسان ارز دیجیتال هم بر این باورند که دولتها و بانکها به عنوان اصلیترین مرجع راه اندازی استیبل کوینها شناخته میشوند. تاریخ ظهور ارز باثبات استیبل کوین به سال ۲۰۱۷ و ۲۰۱۸ مربوط میشود. با وجود اینکه زمان زیادی از پیدایش و توسعهی این ارز دیجیتال نمیگذرد، افراد زیادی به دنبال سرمایه گذاری بر روی آن هستند.
تاریخچه استیبل کوین
اولین استیبل کوینها در سال ۲۰۱۴ منتشر شد. هر دو استیبل کوین بیت یو اس دی (BitUSD) و نوبیتس (NuBits) به جای ارز فیات به وسیله رمز ارزهای دیگر توثیق شده بودند.
هر دو پروژه امروز نیز وجود دارند اما فقط سایههایی از خود قبلی آنها هستند و تغییرات گستردهای داشتهاند.
انواع استیبل کوین
ارز استیبل کوین را بر این اساس که توسط نهاد ثالثی کنترل میشود یا خیر، میتوان به دو دسته کلی تقسیم کرد.
استیبل کوین متمرکز
ماهیت استیبل کوین متمرکز با پشتیبانی آنها مشخص میشود. stablecoin از نوع متمرکز از سوی یک نهاد پشتیبانی میشود. پشتیبانی یک نهاد از ارز استیبل کوین به صورتی است که وثیقهای را در صندوق تا مدتها نگهداری میکند. برای نمونه، ارز دیجیتال تتر با دلار پشتیبانی میشود. تجربه و تحلیل نمودارها نشان داده که با کاهش درآمد مردم، همچنان به سرمایه گذاری بر روی تتر علاقهمند هستند. در حال حاضر، هر تتر برابر با یک دلار است. بر همین اساس ، کوین تتر توانسته تا بهعنوان سومین رمزارز مشهور در جهان شناخته شود.
استیبل کوین غیرمتمرکز
ماهیت استیبل کوین غیرمتمرکز به واسطهی پشتیبانی از نهادهای ثالث معنا ندارد. چون استیبل کوین غیرمتمرکز با پشتیبانی سایر رمز ارزهای غیرمتمرکز رشد و توسعه پیدا میکند.
قیمت استیبل کوینها
نسبت دارایی به استیبل کوین در اکثر انواع استیبل کوینها، ۱ به ۱ است. اما در برخی از stablecoinها این نسبت چرا پول فیات ارزشمند است؟ به ۲:۱ یا ۳:۱ است. این نسبت برای جلوگیری از تغییر نوسانات قیمت ارزهای کریپتوکارنسی در نظر گرفته شده است.
نحوه کار با استیبل کوینها
برای کار کردن با استیبل کوین میتوانید یکی از دو راه stablecoin ارز فیات و یا کریپتوکارنسی را انتخاب کنید. به طور معمول، شما میتوانید از دلار آمریکا و یورو استفاده کنید. در برخی از منابع هم گفته شده که حتی میتوانید از طلا برای سرمایه گذاری بر روی ارز استیبل کوین بهره ببرید.
هدف و اهمیت استیبل کوینها
هدف اصلی استیبل کوینها این است که نوسانات رمز ارزهای پایه را رفع کنند. برخی از کارشناسان هم معتقد هستند که stablecoin به دنبال حذف تمامی نوسانهای قیمتی است. اهمیت استیبل کوین زمانی مشخص میشود که ارزش داراییها حفظ میشود. این ویژگی از کریپتوکارنسی همانند ارز فیات است. نسبت دلار آمریکا به استیبل کوین، یک به یک است.
استیبل کوین دای (DAI)
دلیل اصلی افزایش تقاضا برای خرید استیبل کوین “دای” حوزه یلد فارمینگ است. یلد فارمینگ یا لیکویدیتی ماینینگ به معنی دریافت پاداش در ازای افزودن نقدینگی به استخرهای نقدینگی در پروتکلهای دیفای است. فارمرها یا همان به اصطلاح کشاورزان خودمان برای کشت بهترین محصول با یکدیگر در رقابتاند. آنها علاوه بر کاشتن یا افزودن نقدینگی به استخر، از طرحهای پیچیده دیگری نیز برای کسب سود و بهره بیشتر استفاده میکنند. دارایی خود را مسدود مینمایند تا ارز دیگری را به عنوان وام دریافت کنند، و دوباره این ارز جدید را در پلتفرم دیگری قفل میکنند تا ارز سومی را دریافت نمایند.
استیبل کوین TUSD
افزایش سریع ارزش بازار استیبل کوین TUSD کمی جای تعجب دارد چرا که این ارز در عناوین خبری مربوط به حوزه رمز ارزها زیاد جایی ندارد و نمیتوان آن را جزو بهترینهای بازار در نظر گرفت زیرا در بسیاری از پلتفرمهای وام دهی دیفای به جز Nuo, Coin List و Aave مشاهده نمیشود. نرخ درصد سالیانه ۲.۴ درصدی هم بسیار پایینتر از میانگین بازدهی و کارایی بازار استیبل کوینها است.
علیرغم این، بسیاری از سرمایهگذاران TUSD را بر بهترین استیبل کوین متمرکز بازار ارزهای دیجیتال، تتر (USDT)، ترجیح دادند زیرا تراکنشهای آن شفافیت بیشتری دارد. تتر از طریق دلار فیات و ابزارهای اعتباری نامشخصی که هرگز حسابرسی نمیشوند، پشتیبانی میگردد. ولی TUSD فقط توسط دلار فیات حمایت میشود. در سال ۲۰۱۹ Trust Token با یک شرکت حسابداری ایالات متحده اعلام همکاری نمود تا بر حساب بانکی در محل وثیقه گذاری نظارت نماید.
استیبل کوین USDN
استیبل کوین USDN تنها کوینی است که بر روی بلاکچین اتریوم ساخته نشده است و مستقیماً از سهام نمایندگی شده پشتیبانی میکند. عملکرد سالیانه ۲۳.۵ درصد فعلی آن نیز بهترین میزان بازدهی در میان استیبل کوینها است.
استیبل کوین USDN بر بلاک چین Waves بنا شده است که از مدل اجماعی به نام LPoS استفاده میکند. استیکینگ به معنای مسدود کردن کوینها در یک قرارداد هوشمند در ازای دریافت پاداش است – معمولاً پاداشها برای تأیید تراکنشها است. استیکینگ نمایندگی شده به معنی سپردن حق تأیید تراکنشها به Node یا کاربر دیگری در مقابل دریافت پاداش است.
استیبل کوین USDC
ارزش بازار استیبل کوین USDC تقریباً ۱۰ برابر از سرمایه تتر کمتر باشد ولی در بازار دیفای بنا شده بر بلاک چین اتریوم نقش بیشتری ایفا میکند. اکثر پلتفرمهای وام دهی غیرمتمرکز از USDC پشتیبانی میکنند، و سود عالی و رو به رشد حوزه وام دهی دیفای میزان تقاضا برای استیبل کوین USDC را افزایش میدهد. معامله گران نهادی و موسساتی بیشترین تقاضا را برای وامهای USDC داشتهاند. این معامله گران استیبل کوینها را برای خرید بیت کوین در بازار Spot احتیاج خواهند داشت و در بازارهای مشتقه از طریق آربیتراژ بیت کوین سود کسب کنند.
تتر (USDT)
نرخ رشد ارزش بازار تتر بسیار کمتر از دیگر استیبل کوینها در این لیست است. و بیشتر به این دلیل است که سرمایه بازار آن از قبل بسیار بالا رفته است. تتر جزو بهترین و پراستفاده ترین دارایی دیجیتال با ارزش ثابت در بازار ارزهای دیجیتال است.
علی رغم دامیننس و سلطه آشکار تتر بر بازار، هنوز شکهای جدی در مورد ثبات و دوام طولانی چرا پول فیات ارزشمند است؟ مدت آن وجود دارد. در میان استیبل کوینهای متمرکز، کمترین شفافیت را دارد. گویا این رمز ارز در حسابهای بانکی خود با دلار فیات پشتیبانی میشود، اما هیچ گزارش حسابرسی برای اثبات واقعی بودن این ادعا وجود ندارد.
در سال ۲۰۱۹ تتر درگیر یک رسوایی جدی شد: اعلام شد که شرکت بیش از ۷۰۰ میلیون دلار از وجوه وثیقهگذاری شده را به شریک خود یعنی صرافی بیتفینکس انتقال داد. در نتیجه تتر اعتراف کرد که پشتیبانی قسمتی از عرضه ارزها از طریق بدهیها تأمین میشود نه فقط پول فیات. اگر چنین اتفاقی دوباره در آینده تکرار شود و سرمایه گذاران بفهمند که وجه وثیقه با کل تترهای موجود همخوانی دارد قیمت این استیبل کوین افت میکند.
نگرانی دیگری که در مورد تتر وجود دارد متمرکز بودن آن است. گزارشها حاکی از آن است که ۸۰ درصد کل تترها در کمتر از ۴۰۰ کیف پول نگهداری میشود. این نهنگها خیلی راحت میتوانند در بازار و قیمت تتر دستکاری کنند. نمونهای واضح از دستکاری در تاریخ ۳۰ و ۳۱ جولای ۲۰۲۰ رخ داد و نهنگها بیش از ۳۰۰ میلیون دلار تتر به بایننس انتقال دادند. این به معنی دوری کردن سرمایهگذاران از تتر نیست. هنوز هم احتیاط شرط عقل است؛ یعنی عاقلانه این است که سبدی از استیبل کوینها داشته باشید و چند استیبل کوین از لیست بهترینهای بازار مخصوصاً از میان رمز ارزهای غیرمتمرکزی مانند DAI و USDN را به پورتفوی خود اضافه کنید .
ایلان ماسک: فقط یک احمق می تواند سرمایه خود را در ارزهای فیات نگه دارد!
ایلان ماسک: فقط یک احمق می تواند سرمایه خود را در ارزهای فیات نگه دارد!
ایلان ماسک، مدیرعامل تسلا، روز گذشته اعلام کرد که شرکت هایی که بیت کوین خریداری کرده اند، با توجه به ارزش رو به کاهش ارزهای فیات، در موقعیت بهتری قرار دارند:
داشتن بیت کوین که در مقایسه با پول نقد کمتر احمقانه به نظر میرسد، برای شرکتی که در S&P500 حضور دارد، به اندازه کافی ماجراجویانه است.
ایلان ماسک با اعلام اینکه اظهار نظرهای او به سرمایه گذاری شرکت تسلا در بیت کوین ارتباطی ندارد، گفت که فقط یک “احمق” سرمایه خود را در پول نقد بجای ارزهای دیجیتال نگه داری می کند.
چندی پیش ماسک اعلام کرده بود که برای پسر ۹ ماهه خود دوج کوین خریده است.
تردید ماسک در خصوص بیت کوین
صحبت های ایلان ماسک نشان می دهد که وی همچنان نسبت به بیت کوین مردد است. از نظر او بیت کوین در مقایسه با پول نقد کمتر احمقانه است.
من سرمایه گذار نیستم، بلکه مهندس هستم. من غیر از سهام تسلا هیچ سهام دیگری ندارم. با این حال، وقتی که ارزش ارزهای فیات کاهش می یابد، فقط یک احمق به دنبال روش های دیگر برای حفظ سرمایه خود نخواهد گشت. بیت کوین تقریباً به اندازه ارزهای فیات مزخرف است.
ایلان ماسک در پاسخ به سوال برخی از کاربران در توییتر مبنی بر اینکه چرا از نظر او بیت کوین مزخرف است، گفت:
با استفاده از یک فایل متنی هش که از رمزنگاری عهد عتیق استفاده می کند، می توان خرید کرد! فوق العاده نیست؟!
صحبت های ایلان ماسک یادآور اظهار نظرهای سال گذشته راگورام راجان (Raghuram Rajan)، اقتصاددان ارشد پیشین صندوق بین المللی پول در مورد بیت کوین است. وی گفته بود که اگرچه بیت کوین فاقد ارزش ذاتی است، اما در نهایت کاربران و مشاغل باعث ارزشمند شدن آن شده اند. راژان در آن زمان گفت:
بیت کوین به این دلیل ارزشمند است چون دیگران اینگونه فکر می کنند.
چندی پیش نیز در اظهار نظری مشابه، پیتر شیف عنوان کرده بود که بیت کوین تا ۱۰۰ هزار دلار صعود خواهد کرد، اما در نهایت ارزشش به صفر سقوط خواهد کرد.
مفهوم متالیسم و انتقاد آن از ارز دیجیتال
مکاتب اقتصادی در مورد نقش و ارزش پول و همینطور ماهیت آن دارای تفکرات و اعتقادات مختلف و بعضا متضاد هستند. یکی از مکاتب اصلی، مکتب متالیسم یا فلزگرایی است و طرفداران آن به عنوان متالیست ها شناخته می شوند. از سوی دیگر رشد چشمگیر بیت کوین و سایر ارزهای دیجیتال در سال های گذشته به مقدار قابل توجهی در میان عموم مردم و محافل علمی و دانشگاهی جلب توجه کرده است. سوال مهمی که در این زمینه مطرح می شود این است آیا ارزهای رمزنگاری شده می توانند به طور قانونی به عنوان پول در نظر گرفته شوند؟ آیا ارزهای دیجیتال شایستگی های پول را دارند؟ در این مطلب در مورد متالیسم و انتقاد آن از ارز دیجیتال صحبت خواهیم کرد.
مفهوم متالیسم
متالیسم یک اصل اقتصادی است که معتقد است ارزش پول از قدرت خرید کالایی که بر آن استوار است ناشی می شود. ارز در یک سیستم پولی متالیست ممکن است از خود کالا (پول کالایی) ساخته شود یا ممکن است از توکن هایی (مانند اسکناس های ملی) قابل بازخرید در آن کالا استفاده کند. گئورگ فردریش کنپ (1842-1926) اصطلاح "متالیسم" را برای توصیف سیستم های پولی با استفاده از سکه ضرب شده در نقره، طلا یا فلزات دیگر ابداع کرد.
در نظریه اقتصاد متالیست، ارزش پول مستقل از نقش پولی آن، از ارزش بازار کالایی که بر آن استوار است، ناشی میشود. کارل منگر این نظریه را مطرح کرد که وقتی خریداران و فروشندگان در یک بازار بر روی یک کالای مشترک به عنوان وسیله مبادله به منظور کاهش هزینه های مبادله توافق کردند، پول به وجود آمد. ارزش ذاتی آن کالا باید به اندازه ای باشد که کالا را «قابل فروش» کند، یا به راحتی به عنوان وسیله پرداخت پذیرفته شود. در این سیستم، خریداران و فروشندگان کالاها و خدمات واقعی، مستقل از هر کشور، وسیله مبادله را ایجاد می کنند. متالیست ها نقش دولت در ضرب یا مهر رسمی سکه ها را به عنوان یکی از اصلی ترین نقش های احراز هویت کیفیت و کمیت فلز مورد استفاده در ساخت سکه می دانند.
متالیست یکی از نظریات و مکاتب اقتصادی در مورد ماهیت و نقش پول است. پول در مکتب متالیست خود چیزی ارزشمند است. از نظر متالیست ها فلز گرانبها به عنوان پول در نظر گرفته می شود. آنها بر این باورند که پول خود به خود به عنوان یک وسیله مبادله به منظور حذف محدودیت های آشکار مبادله کالا توسعه یافته است. تصور می شود که جامعه بر روی فلزات گرانبها به عنوان ارز تسویه، حساب کرده است تا پول به خودی خود ارزش ذاتی داشته باشد. درواقع در این تئوری ارزش پول بر حسب محتوای فلز گرانبها یا پشتوانه آن توضیح داده می شود.
پول متالیست به عنوان یک کالای قابل تولید، واقعاً با هیچ کالای دیگری تفاوتی ندارد. برای تضمین وزن و خلوص فلز گرانبها به عنوان پول، قبل از اینکه بتواند به طور گسترده در گردش باشد، یک مهر تأیید کننده یکپارچگی مورد نیاز بود. دولت می توانست نقشی در تولید ضرب سکه های مهر شده ایفا کند اما قدرت آن محدود به حمایت اراده بخش خصوصی تلقی می شد.
در مقابل تفکر متالیسم، چارتالیسم قرار دارد. کنپ متالیسم را از چارتالیسم (یا ضد فلزگرایی) متمایز می کند، یک سیستم پولی که در آن دولت قدرت انحصاری بر پول خود دارد و با تحمیل مالیات یا سایر بدهی های قانونی قابل اجرا بر مردم خود، بازار و تقاضای منحصر به فردی برای آن ارز ایجاد می کند و پول همان کاری است که انجام می دهد.
پول به عنوان یک وسیله مبادله خنثی
متالیست های اولیه و متالیست های مدرن، پول را بی ربط به تحلیل «واقعی» در اقتصاد می دانستند. آنها معتقد بودند که توانایی پول برای عمل به عنوان وسیله مبادله به کالایی با ارزش مبادله ای مستقل از شکل آن به عنوان پول بستگی دارد. به عبارت دیگر اقتصاد، حداقل در بلندمدت، طوری رفتار می کند که انگار پول صرفاً یک وسیله مبادله خنثی است.
مروری بر ارزهای دیجیتال
نقطه شروع ارزهای دیجیتال با مقاله ای با عنوان «بیت کوین، یک سیستم نقدی الکترونیکی همتا به همتا» مشخص شده است که در سال 2008 توسط فردی با نام مستعار ساتوشی ناکاموتو منتشر شد و جزئیات و مکانیسم یک ارز دیجیتال الکترونیکی و همتا به همتا را تشریح کرد (راه حلی برای نقل و انتقالات آنلاین بدون نیاز به شخص ثالث قابل اعتماد.)
خاصیت انقلابی بیت کوین در این واقعیت است که آن چیزی را که در علم کامپیوتر به عنوان مشکل خرج کردن دوگانه (دوبار خرج کردن) شناخته می شود، حل می کند. دوبارخرج کردن به این موضوع اشاره دارد که ممکن است توکن های نقدی بیش از یک بار خرج شوند، به دلیل این واقعیت که فایل زیربنایی ممکن است تکراری باشد. بیت کوین مشکل دوگانه خرج کردن را توسط یک دفتر کل غیرمتمرکز حل می کند که از طریق یک شبکه همتا به همتا به نام بلاک چین بین کاربران توزیع می شود. تراکنش ها به طور متوالی در زنجیره بلوکی ثبت می شوند که به طور همزمان تأیید می کند که همان توکن قبلاً خرج نشده است.
ماهیت غیرمتمرکز بیت کوین امکان انتقال بیت کوین ها را بدون شخص ثالث ( نهاد مرکزی یعنی واسطه های مالی مانند بانک ها یا سایر ارائه دهندگان سیستم پرداخت مانند پی پال، وسترن یونیون و غیره) با ارئه خدمات تسویه حساب فراهم می کند که نقشی ضروری در جلوگیری از خرج مضاعف دارند. به عبارت دیگر، واسطه های مالی به عنوان ضامن این موضوع هستند که پول بیش از یک بار در مجموعه های معاملاتی سنتی خرج نمی شود. بیت کوین مانند ارزهای فیات مدرن، دلار آمریکا، یورو یا ین ژاپن، قابل بازخرید به گونه نیست، یعنی نمی توان آن را به مقدار از پیش تعیین شده فلز یا کالای دیگر تبدیل کرد. با این حال، بر خلاف ارزهای فیات مدرن، بیت کوین از پشتوانه کامل (اعتبار یک دولت مرکزی یا سایر نهادهای رسمی) برخوردار نیست.
انتقاد متالیسم از ارزهای دیجیتال
حداقل از سال 2017، که به عنوان سال بیت کوین شناخته می شود، بیت کوین و سایر ارزهای رمزنگاری شده از یک پدیده حاشیه ای به یک موضوع اصلی تبدیل شده اند که اغلب در روزنامه ها و رسانه های دیگر با آن مواجه می شویم. افزایش چشمگیر ارزهای دیجیتال بعدی، توجه عمومی و دانشگاهیان را به خود جلب کرده است. با وجود این و افزایش شدید قیمت بیت کوین از زمان پیدایش، پذیرش ارزهای دیجیتال به نسبت ناچیز است. اختلاف بین ارزش گذاری بازار ارزهای دیجیتال و استفاده محدود از آنها به عنوان یک وسیله مبادله این سوال را ایجاد می کند که آیا ارزهای دیجیتال می توانند به طور قانونی پول در نظر گرفته شوند یا باید به عنوان یک تبلیغات سوداگرانه مبتنی بر یک تفکر احمقانه تر (افزایش سریع قیمت ها و چشم انداز فروش مجدد با قیمت بالاتر) در نظر گرفته شوند. در واقع قیمت، برخلاف ارزش مصرفی آنها، دلیل اصلی خرید ارزهای دیجیتال است.
بیت کوین به عنوان واحد حساب برای اعتبارات مالی استاندارد مصرف کننده، وام های خودکار یا وام مسکن استفاده نمی شود و هیچ کارت اعتباری یا نقدی به بیت کوین تعلق ندارد. سودمندی بیت کوین به عنوان واحد حساب و ذخیره ارزش بیشتر به دلیل نوسانات آن تضعیف می شود، که « بزرگتر از نوسانات ارزهای فیات پرکاربرد است». سایر انتقادها برای ارزهای دیجیتال می تواند شامل زمان انتظار طولانی پس از تأیید تراکنش و همچنین تنظیم تورم زدایی ذاتی سیستم به دلیل انگیزه احتکار باشد.
متالیست ها معتقدند ارزهای دیجیتال نمی توانند به دلیل نداشتن ویژگی های اساسی، به طور قانونی به عنوان پول در نظر گرفته شوند. به عبارت دیگر به دلیل فقدان ارزش ذاتی ارزهای دیجیتال و همچنین نبود حمایت دولتی، ارزهای دیجیتال شکست می خورند. علاوه بر این، عدم کشش موجودی بیت کوین به دلیل حداکثر مقدار ثابت 21 میلیون واحد، در تضاد شدید با سیستم های پولی دیگر، از جمله طلا و سایر منابع رو به زوال، قرار می گیرد و باعث کاهش بیشتر مناسب بودن بیت کوین به عنوان یک وسیله مبادله و در نتیجه به عنوان پول می شود. چرا که تا سال 2114 که حداکثر عرضه کل 21 میلیون دستگاه خواهد بود، نرخ رشد رو به کاهش نیز در تضاد شدید با طلا قرار می گیرد. از نقطه نظر اقتصاددانان متالیسم ارزهای رمزپایه فاقد ویژگی های ضروری مرتبط با پول هستند، کاربرد ارزهای دیجیتال و در نتیجه قیمت باید در طول زمان به سمت صفر گرایش پیدا کند.
جمع بندی
در مکتب اقتصادی متالیسم، ارزش پول از قدرت خرید کالایی که بر آن استوار است ناشی می شود. متالیست ها ارزش پول را مستقل از نقش پولی آن و از ارزش بازار کالایی که بر آن استوار است، ناشی می دانند. در مقابل مکتب متالیست، نظرات چارتالیست ها قرار دارد که معتقد است که دولت قدرت انحصاری بر پول خود دارد. متالیسم در مورد ارزهای دیجیتال نیز نگاه منتقدانه دارد. طرفداران متالیسم معتقدند ارزهای دیجیتالی مانند بیت کوین به دلیل نداشتن ویژگی های اساسی پول، نمی توانند به عنوان پول مشروع و قانونی درنظر گرفته شود. آنها ارزهای دیجیتال را به این علت که ارزش ذاتی ندارند و توسط نهاد مرکزی حمایت نمی شوند و همچنین به دلیل عدم کشش موجودی این ارزها، شکست خورده می دانند و اعتقاد دارند در طول زمان قیمت این ارزها به صفر خواهد رسید.
دیدگاه شما