آشنایی با چارت


تحلیل بازار بیت کوین : آشنایی با ۱۰ الگوی کندل استیک (نمودار شمعی) صعودی و نزول

تحلیل بازار بیت کوین : آشنایی با ۱۰ الگوی کندل استیک صعودی و نزولی

کندل استیک یا نمودار شمعی نوعی نمودار قیمت است که قیمت‌های بیشینه، کمینه، آغازین و پایانی را در یک دوره زمانی مشخص نشان می‌دهد. نمودارهای شمعی به دلیل جذابیت بصری و کاربری ساده ای که دارند، یکی از محبوب ترین روش‌های تحلیل پرایس اکشن در بین معامله گران یا تریدرهای بازار رمز ارز بوده‌اند. در این مطلب ۱۰ نمودار شمعی صعودی (گاوی) و نزولی (خرسی) را بررسی می‌کنیم که آشنایی با آنها برای انجام معاملات مربوط به بیت کوین ضروری است.

آشنایی با ۱۰ الگوی کندل استیک ( نمودار شمعی ) صعودی و نزولی : نمودارهای شمعی به دلیل جذابیت بصری و کاربری ساده ای که دارند همواره مورد استفاده معامله گران رمز ارز بوده‌اند. کندل استیک ها از روش تجار برنج ژاپنی و معامله‌گرانی اقتباس شده که از آن برای دنبال کردن قیمت‌های بازار و آهنگ یا مومنتوم روزانه استفاده می‌کردند و پس از بروزرسانی‌های مختلف درسالیان متمادی به محبوب ترین روش ترسیم دارایی تبدیل شده‌ اند.

دلیل نامگذاری آنها به این اسم وجود شکل مستطیل و خطوط بلندی است که توسط پرایس اکشن‌ها ( از روش های متداول معاملاتی ) در طی یک بازه زمانی مشخص ایجاد شده اند. از نمودارهای شمعی همچنین می‌توان برای پی بردن به پرایس اکشن‌ها و جهت گیری بازار نسبت به یک دارایی خاص بهره برد و الگوهایی که این نمودارها در طول زمان ایجاد می‌کنند، به تاجران قدرت تصمیم گیری بهتری در بازارهای خرسی و گاوی می‌دهد.

پنج نمودار کندل استیک در بازار گاوی

اکنون به معرفی پنج الگوی ساده شمعی که حاکی از تغییر قیمت به سمت بازار گاوی است، می‌پردازیم. در این مطلب، هر کدام از کندل ها اطلاعات مربوط به یک دوره ۲۴ ساعته در بازار را نشان می‌دهند.

۱- نمودار الگوی پوششی گاوی

این نمودار که عموما در انتهای یک روند نزولی شکل می‌گیرد، حاکی از افزایش فشار خرید است.

تحلیل بازار بیت کوین : آشنایی با 10 الگوی کندل استیک (نمودار شمعی) صعودی و نزولی

تحلیل بازار بیت کوین : آشنایی با ۱۰ الگوی کندل استیک (نمودار شمعی) صعودی و نزول

این نمودار اغلب بیانگر معکوس شدن روند بوده و خبر از حضور خریداران در بازار و افزایش احتمالی قیمت‌ها می‌دهد. این الگو از دو کندل استیک تشکیل شده است که در آن کندل دوم، بزرگتر از کندل قرمز قبل از خود بوده و میتواند کاملاً آنرا در بربگیرد.

این الگو زمانی به وجود می‌آید که بازار در روز دوم با قیمتی پایینتر از قیمت روز اول باز می‌شود، اما قیمت در طول کندل افزایش پیدا می‌کند و بالاتر از قیمت شروع کندل اول بسته می‌شود. بهترین روش برای معامله با این الگو و انواع مشابه آن، این است که تا ایجاد کندل بعدی صبر کنیم و با توجه به روند کندل بعدی مطمئن شویم که قیمت بالا خواهد رفت. معامله‌گران محتاط در این مواقع تا هنگامی که سطح قیمت در کندل بعدی، به قیمتی بالاتر از شمع دوم نرسد دست به عمل نمی‌زنند.

از آنجایی که بازار رمز ارزها بازاری ۲۴ساعته و بدون توقف است، طی روزهای هفته معمولا به ندرت شاهد شکاف قیمت بین کندل ها هستیم. بنابراین برابر شدن کف قیمت دو کندل با هم (همانند تصویر بالا) بمعنای ظهور یک الگوی پوششی گاوی است.

لازم به ذکر است که باید به روند و محل قرارگیری هر یک از این الگوها توجه کنید. درحالی که این الگو در انتهای یک روند، خبر از یک بازار گاوی می‌دهد، حضور آن در یک بازار صعودی فاقد اعتبار بوده و نوعی الگوی خرسی قلمداد می‌شود.

۲- چکش گاوی

چکش گاوی نیز نوعی الگوی شمعی است که انتهای یک روند در بازار را نشان می‌دهد. مشخصه اصلی این الگو خطی بلند در پایین شمع و بدنه ای کوتاه در قسمت فوقانی آن است. این الگو نشان می‌دهد که در این بازه زمانی آشنایی با چارت قیمت ها سیر نزولی داشته اما با افزایش چشمگیر فشار برای خرید، کندل با قیمتی بالاتر از قیمت شروع، بسته شده است.

تحلیل بازار بیت کوین : آشنایی با 10 الگوی کندل استیک (نمودار شمعی) صعودی و نزول

تحلیل بازار بیت کوین : آشنایی با ۱۰ الگوی کندل استیک (نمودار شمعی) صعودی و نزول

اغلب تاجران وجود خطی بلند و بدنه کوچک در یک شمع را به منزله یک چکش گاوی قلمداد می‌کنند حتی اگر خاتمه آن به شروعش نزدیک باشد. چکش گاوی نوعی الگوی شمعیِ تک کندلی است، با اینحال برخی از تاجران هوشمندانه عمل کرده و تا قبل از تایید گاوی بودن شمع‌های بعدی و افزایش حجم خرید، از هرگونه تصمیم گیری خودداری می‌کنند.

۳- سه سرباز سفید

این الگوی سه کندلی، از توالی شمع‌های سبز بلند تشکیل می‌شود که دارای خطی کوتاه بوده و به صورت صعودی بالاتر از کندل پیش از خود، شروع و پایان می‌یابند.

تحلیل بازار بیت کوین : آشنایی با 10 الگوی کندل استیک (نمودار شمعی) صعودی و نزول

تحلیل بازار بیت کوین : آشنایی با ۱۰ الگوی کندل استیک (نمودار شمعی) صعودی و نزولی

حضور الگوی سه سرباز سفید به معنای یک سیگنال بسیار قدرتمند گاوی است که اغلب بعد از یک روند نزولی رخ داده و خبر از افزایش پیوسته فشار خرید می‌دهد. در حالت کلی، هنگامی که یک شمع با سایه‌های کوچک یا بدون آن خاتمه بیابد، به معنای آن است که فاکتورهای گاوی موفق شده‌اند تا قیمت‌ها را برای یک دوره بالا نگه دارند. هنگامی که خریداران در یک دوره، بازار را در دست بگیرند و بیش از سه شمع متوالی را نزدیک به سقف قیمت روزانه خاتمه دهند، این سه سرباز ظاهر می‌شوند.

۴- روش‎های سه گانه صعودی

“روش‎های سه گانه صعودی” یک الگوی شمعی گاوی است که از سه شمع کوتاه خرسی در بین دو نمونه بزرگتر و گاوی تشکیل می‌شود.

تحلیل بازار بیت کوین : آشنایی با 10 الگوی کندل استیک (نمودار شمعی) صعودی و نزول

تحلیل بازار بیت کوین : آشنایی با ۱۰ الگوی کندل استیک (نمودار شمعی) صعودی و نزول

این الگو به تاجران می‌گوید که علی‌رغم فشارهای فروش، خریداران درحال در دست گرفتن کنترل بازار هستند. برای تاجرانی که با الگوی کلاسیک معامله می‌کنند، روش‎های سه گانه صعودی اغلب به شکل پرچم گاوی یا وج (wedge) نزولی ( نوعی تثبیت قیمت گاوی بعد از یک حرکت صعودی ) نمایان می‌شوند. این الگو نشان دهنده ادامه یک روند صعودی بوده و به معنای معکوس شدن یا پایان یافتن یک روند نیست.

۵- الگوی خط نفوذ یا پیرسینگ

الگوی نفوذ، یک الگوی دو شمعی است که از یک شمع بلند قرمز به همراه یک شمع بلند سبز تشکیل شده است.

تحلیل بازار بیت کوین : آشنایی با 10 الگوی کندل استیک (نمودار شمعی) صعودی و نزول

تحلیل بازار بیت کوین : آشنایی با ۱۰ الگوی کندل استیک (نمودار شمعی) صعودی و نزول

مشخصه بارز این الگو، شکاف قابل توجه بین قیمت بسته شدن کندل قرمز و قیمت آغازین کندل سبز است. در آغاز یک دوره معاملاتی، این الگو بخاطر افت قابل توجه قیمت‌ها در ساعات غیر کاری، معمولا خرسی به نظر می‌رسد. این در حالی است که فشار خرید در کندل به تدریج افزایش پیدا می‌کند و تا نیمه بدنه کندل قرمز بالا میرود. این وضعیت بیانگر این است بازار روند گاوی پیدا کرده و تمایل زیادی برای خرید با قیمت فعلی وجود دارد.

پنج الگوی شمعی در بازار خرسی

در ادامه، از میان انواع فراوان این الگوها توجه شما را به برخی از اساسی ترین الگوهای بازار خرسی جلب می‌کنیم. لازم به ذکر است که زمینه و جایگاه قرار گیری این شمع‌ها نقش بسیار مهمی در تشخیص الگوها ایفا می‌کنند، بطوری که جایگاه قرارگیری هر شمع در نمودار می‌تواند ماهیت آن را (خرسی – گاوی) تغییر دهد.

۱- هارامی خرسی (Bearish Harami)

هارامی، الگویی دو شمعی است که معمولا خبر از وارونگی قیمت‌ها می‌دهد. در این الگو همواره شمع اول بزرگ و سبز است و به دنبال آن شمعی قرمز با اندازه ای کوچکتر قرار دارد.

تحلیل بازار بیت کوین : آشنایی با 10 الگوی کندل استیک (نمودار شمعی) صعودی و نزول

تحلیل بازار بیت کوین : آشنایی با ۱۰ الگوی کندل استیک (نمودار شمعی) صعودی و نزول

این الگو تنها در صورتی معتبر است که شمع دوم کاملاً در محدوده اندازه شمع اول بوده یا بعبارتی توسط آن پوشیده شود. این الگو دارای نوع دیگری بنام هارامی خرسی صلیبی (Bearish Harami Cross) است که در آن شمع دوم یک دوجی کامل است.

در زبان ژاپنی واژه “هارامی” به معنای باردار است، که در این الگو، شمع سبز “مادر” است و شمع کوچک نقش “کودک” را دارد.

۲- پوشش ابر تیره

هرگونه تغییرات قیمت که بعد از این الگو رخ دهد مانند اسمش تیره و ناخوشایند است. این الگوی دو شمعی غالبا از پایان یک روند گاوی و ظهور یک روند خرسی خبر می‌دهد. شمع اول معمولا بزرگ و سبز است و پس از آن شمعی مشابه ولی قرمز رنگ قرار می‌گیرد.

تحلیل بازار بیت کوین : آشنایی با 10 الگوی کندل استیک (نمودار شمعی) صعودی و نزول

تحلیل بازار بیت کوین : آشنایی با ۱۰ الگوی کندل استیک (نمودار شمعی) صعودی و نزول

شمع دوم با یک سقف قیمتی تازه شروع می‌شود، اما پایینتر از نیمه بدنه کندل قبلی بسته می‌شود. این حرکت نشان دهنده آن آشنایی با چارت است که بازار در کنترل فاکتورهای خرسی بوده و روند کاهش قیمت‌ها در شمع‌های بعدی نیز ادامه خواهد داشت.

۳- ستاره شبانگاهی (The Evening Star)

این الگوی وارونه در بازار خرسی غالبا در قسمت فوقانی یک کندل گاوی بزرگ ظاهر شده و به دنبال آن شکافی وجود دارد که به شمع کوچک و قرمز، به ترتیب در بالای نمودار و قسمت زیرین روز نخست، منتهی می‌شود.

تحلیل بازار بیت کوین : آشنایی با 10 الگوی کندل استیک (نمودار شمعی) صعودی و نزول

تحلیل بازار بیت کوین : آشنایی با ۱۰ الگوی کندل استیک (نمودار شمعی) صعودی و نزول

در الگوی ستاره شبانگاهی شمع اول همواره سبز بوده و از اندازه نسبتا بزرگی برخوردار است. شمع دوم که نقش ستاره را ایفا می‌کند سایزی کوچک داشته و هیچگونه هم پوشانی با شمع اول ندارد. در واقع وجود این شکاف بین دو شمع است که یک دوجی از نوع ستاره شبانگاهی ایجاد می‌کند. شمعی که از این ستاره پیروی و الگوی آن را تایید می‌کند همواره قرمز بوده و در محدوده بدنه شمع اول بسته می‌شود.

در بازارهای قدیمی در بین هریک از شمع‌ها شکاف وجود دارد، اما بخاطر معاملات ۲۴ ساعته و بی وقفه در بازار رمز ارزها کمتر می‌توان شاهد چنین شکاف‌هایی در این بازار بود و به اعتقاد برخی از تحلیل‌گران این الگو حتی بدون هیچگونه شکافی معتبر است.

۴- ستاره دنباله دار (Shooting Star)

همانند الگوهای پیشین، ماهیت ستاره دنباله دار نیز الگویی خرسی است که روند بازار را معکوس می‌کند. این الگوی دو شمعی غالبا در طی روندی صعودی ظاهر شده و خبر از وارونگی مسیر به سمت بازاری خرسی می‌دهد.

تحلیل بازار بیت کوین : آشنایی با 10 الگوی کندل استیک (نمودار شمعی) صعودی و نزول

تحلیل بازار بیت کوین : آشنایی با ۱۰ الگوی کندل استیک (نمودار شمعی) صعودی و نزول

نخستین شمع به رنگ سبز است که به دنبال آن شمعی قرمز یا سبز با بدنه کوچک قرار می‌گیرد که خط بلندی در بالای آن وجود دارد. ظاهر شمع دوم مانند یک چکش معکوس بوده که در صورت قرار گیری در انتهای یک روند، ماهیتی گاوی پیدا می‌کند.

نخ بلندی که در بالای شمع دوم قرار گرفته است، حاکی از کنترل بخش بزرگی از بازار به دست فاکتورهای گاوی بوده است، اما این روند به سمت حالت خرسی تغییر یافته و قیمت‌ها ریزش کرده و به قیمت شروع بازار در آن روز نزدیک شده است. در این شرایط احتمال افت قیمت‌ها در صورت پیروی از کندل خرسی توسط کندل های بعدی وجود دارد.

۵- الگوی کندل استیک یا نمودار شمعی مرد به دار آویخته (The Hanging Man)

تحلیل بازار بیت کوین : آشنایی با 10 الگوی کندل استیک (نمودار شمعی) صعودی و نزول

تحلیل بازار بیت کوین : آشنایی با ۱۰ الگوی کندل استیک (نمودار شمعی) صعودی و نزول

این الگوی تک شمعی که بیانگر وارونگی پرایس اکشن از حالت گاوی به خرسی است، دارای اندازه ای کوچک و سایه ای طولانی بوده و عموما در نقطه اوج یا در طی یک روند صعودی رخ می‌دهد.

همانند الگوهای دیگر معرفی شده در این مقاله، در مورد این کندل هم محل قرارگیری و روندی که در آن دیده می‌شود اهمیت زیادی دارد. برای مثال هنگامی که الگوی کندل استیک مرد به دار آویخته در انتهای یک روند نزولی قرار گیرد، به اصطلاح به آن “چکش” گفته شده و خبر از یک وارونگی به سمت بازار گاوی می‌دهد.

این کندل نشان می‌دهد که فروشندگان توانسته‌اند در دوره کوتاهی در این بازه زمانی کنترل بازار را در دست بگیرند و فاکتورهای خرسی در دفاع از قیمت فعلی موفق بوده و احتمالا در کندل های بعدی نیز به فروش ادامه خواهند داد.

فراموش نکنید که بعنوان یک تریدر رمز ارز آگاهی شما از چنین الگوهایی بی نهایت ضروری و مفید خواهد بود.

کندل استیک یا نمودار شمعی ژاپنی چیست؟ ( آشنایی با انواع نمودار سهام )

زمانی که به یک نمودار نگاه می‌کنید، شاید سوالات زیادی به ذهنتان برسد! این گونه نمودارهای چه چیزی را بیان می‌کنند؟ چگونه می‌توان تغییرات ارزش سهام را پیش‌بینی کرد؟ آیا الان زمان خرید یک سهم است یا باید سهام خود را فروخت؟ این گونه سوالات و سوالات مشابه، هر روز به ذهن افرادی که در بورس به فعالیت می‌پردازند نقش می‌بندد و سعی می‌کنند به کمک شاخص‌ها و گزارشات مالی، نمودارها و جدول‌های اطلاعاتی پاسخ مناسبی به این گونه سوالات بدهند.. در این نوشتار به بررسی نمودارهای شمعی بورس از قبیل نمودار خطی ، میله ای و شمعی (کندل استیک یا شمعی ژاپنی) می‌پردازیم تا بتوانیم پاسخ مناسبی به این گونه سوالات بدهیم.

همانطور که می‌دانید، بورس و بازار سرمایه، پدیده‌ای پویا است که در بستر زمان تغییر می‌کند. در نتیجه مشخص است که داده‌های بورس از جنس زمان هستند در نتیجه می‌توان آن‌ها را به صورت یک سری زمانی (Time Series) در نظر گرفت که بخشی از تغییرات آن وابسته به تصادف و بخش دیگر، رفتار بازار و خریداران و فروشندگان را مشخص می‌کند. در نتیجه برای نمایش مقادیر ارزش سهام یا مشخصات بازار سهام از نمودارهایی استفاده خواهیم کرد که محور افقی آن‌ها زمان است.

ویدیوی آموزشی از کندل استیک در انتهای مقاله

نمودار بورس یا سهام چیست؟

در حقیقت می‌توان نمودار بورس یا سهام را بررسی ارزش سهام یا هر شاخصی وابسته به آن، نسبت به زمان در نظر گرفت. به این ترتیب محور افقی مربوط به زمان بوده و محور عمودی نیز ارزش سهام یا قیمت را نشان می‌دهد. در نتیجه نمودار سهام، روند تغییرات ارزش سهام را نسبت به زمان نشان می‌دهد. محور افقی می‌تواند بیانگر سال، ماه، روز و حتی ساعت باشد. با توجه به اینکه در چه محدوده زمانی اقدام به بررسی دارید، می‌توانید نمودار سهام یا شاخص‌های آن را بر حسب واحد زمانی دلخواه تعیین کنید. در تحلیل بورس می توان از نمودار یک نماد استفاده کرد. روند صعودی در یک نماد، می‌تواند این اطمینان را به ما بدهد که در آینده نزدیک، قیمت سهام این نماد کاهش نخواهد یافت و البته روند نزولی که به تازگی برای یک سهام شروع شده، ممکن است بیانگر روند نزولی بیشتر این سهم باشد.

انواع نمودار سهام:

نمودار خطی:

ساده ترین نوع نمودار، نمودار خطی است، زیرا فقط قیمتهای بسته شدن یک بازه معاملاتی را نشان می دهد مثلا قیمت بسته شدن (close price) در یک روز یک نقطه از نمودار خطی را برای ما می سازد و این خط، با اتصال قیمت های بسته شدن ایجاد می‌شود. نمودارهای خطی اطلاعات دیگری از دامنه نوسان معامله در یک بازه زمانی مثل قیمت های بالا، پایین و باز فراهم نمی‌کنند. به خاطر اینکه قیمت بسته شدن مهمترین قیمت در تغییرات سهام در نظر گرفته می شود در نمودار خطی اغلب از این قیمت برای ترسیم آن استفاده می کنند. هر چند در نرم افزارهای مختلف این موضوع می تواند قابل تنظیم باشد که با چه قیمتی نمودار ترسیم گردد ولی در کل این موضوع مساله مهمی نیست و بهتر است از پیش‌فرض نرم افزار استفاده کنیم.

نمودار خطی

نمودار میله ای:

نمودار میله ای روی نمودار خطی با افزودن اطلاعات اساسی تر مختلف به هر نقطه داده، اضافه می‌شود. نمودار از یک سری خطوط عمودی ساخته می‌شود که هر نقطه داده را نمایش می‌دهد. این خط عمودی قیمت های بالا (high price) و پایین (low price) در بازه معاملاتی را همراه با قیمت بسته شدن (close price) و باز شدن (open price) نشان می‌دهد. قیمت باز و بسته روی خط عمودی با خط تیره افقی نشان داده می‌شود. قیمت باز روی نمودار میله ای با خط تیره ای نشان داده می‌شود که در سمت چپ میله عمودی قرار دارد. برعکس، قیمت بسته با خط تیره در سمت راست مشخص می‌شود. معمولا، اگر خط تیره چپ (باز) پایین تر از خط تیره راست (بسته) باشد، پس آن میله صعودی است، که نشان می‌دهد سهم در آن بازه معاملاتی رشد کرده است. میله ای که علامت نزولی باشد ارزش سهام آن طی آن دوره افت کرده است. وقتی این اتفاق بیفتد، خط تیره روی طرف راست (بسته) پایین تر از خط تیره سمت چپ (باز) می‌باشد.

نمودار میله ای

  • میله صعودی و نزولی: در تصویر فوق نحوه نمایش چهار قیمت در یک بازه معاملاتی در یک میله را نمایش می دهد اما در تصویر زیر نیز شکل دو میله صعودی و نزولی را می بینید

میله صعودی و نزولی

همانطور که در تصویر فوق می بینید میله ما دو حالت صعودی و نزولی دارد تفاوت در این دو حالت در محل باز شدن و بسته شدن است در میله صعودی قیمت پایین باز شده و بالا بسته شده است ولی در میله نزولی قیمت بالا باز شده و پایین بسته شده است، وقتی میله قیمت در سمت راست قرار گیرد، OPEN بالاتر از CLOSE قرار می گیرد و این نشان می دهد که قیمت در پایان روز با کاهش همراه بوده است و این آشنایی با چارت میله قیمت نزولی است.

نمودار شمعی یا کندل استیک

تاریخچه الگوهای شمعی: الگوهای شمعی را برنج کاران ژاپنی در حدود سال ۱۶۰۰ میلادی برای پیش‌بینی قیمت برنج استفاده می‌کردند. یک معامله‌گر معروف به نام «هوم ما» دریافت که قیمت‌ها در بسیاری از مواقع، تحت تاثیر احساسات معامله گران تغییر می‌کنند. از این ‌رو وی در معاملات خود، نمودار شمعی را مورد استفاده قرار می‌داد؛ چرا که این نمودار به نحوی نشان‌دهنده احساسات بازار است. نمودارهای شمعی در سال 1990 مورد توجه آقایاستیو نیسون قرار گرفت. وی اولین کسی بود که این نمودارها را به معامله گران غربی معرفی کرد. از نظر بسیاری از معامله گران، نمودار شمعی در مقایسه با نمودار میله‌ای از نظر بصری جالب‌تر و تفسیر آن آسان‌تر است. هرکدام از شمع‌ها تصاویری مربوط به حرکات قیمت ارائه می‌دهند. در این نمودار هر شمع یا کندل با توجه به تایم فریمی که استفاده می‌کنیم به آن تایم تفکیک می‌شود. به طور مثال ما در نمودار از تایم ۱ ساعته استفاده می‌کنیم.

در این صورت هر یک کندلی که در نمودار تشکیل می‌شود نشانگر ۱ ساعت است یا به ‌عنوان نمونه دیگر وقتی ما از تایم فریم هفتگی استفاده می‌کنیم، هر کندلی که تشکیل می‌شود نشانگر یک هفته می‌باشد. در نمودار شمعی تحلیل‌گر قادر است به آسانی رابطه بین قیمت آغازین و پایانی و همچنین بالاترین و پایین‌ترین قیمت را بررسی و مقایسه کند.

نمودار شمعی یا کندل استیک

در واقع نمودارهای شمعی و میله ‌ای یک چیز مشابه‌ای را نشان می‌دهند ولی در ظاهر و اشکال با یکدیگر تفاوت دارند. مشابه با نمودار میله‌ ای، نمودار شمعی نیز خط باریک عمودی دارد که بازه معامله در دوره را نشان می‌دهد. تفاوت در تشکیل مستطیل پهن روی خط عمودی آشنایی با چارت است که تفاوت بین باز و بسته شدن قیمت را نشان می‌دهد. نمودار شمعی با رنگ جهت معامله را به شکل خوبی نمایش می‌دهد.

وقتی قیمت سهام رشد می‌کند و قیمت بسته شدن بالای قیمت باز قرار می‌گیرد، شمع ما معمولا سفید یا سبز خواهد بود. اگر سهام در آن شمع افت کند، این نمودار معمولا قرمز یا سیاه می‌شود. اندازه بدنه و سایه پایین و بالا در کندل استیک دارای اهمیت بسیار زیادی هستند. زمانی که شمع تو خالی یا سفید است و دارای سایه کوتاه باشد، به این معنی است که قیمت پایانی بالاتر از قیمت آغازین است. بر عکس این حالت زمانی است که قیمت پایانی کوچک‌تر از قیمت باز شدن باشد که در این حالت شمع بصورت تو پر یا مشکی رسم می‌گردد.

بدنه کندل استیک ها:

اندازه بدنه بزرگ در کندل استیک‌ها نشانگر قدرت زیاد خرید یا فروش است؛ یعنی هر چقدر بدنه کندل بزرگ‌تر باشد، نشانگر افزایش قدرت خریداران یا فروشندگان است. حال برای تعیین فروشندگان یا خریداران می‌توان به رنگ بدنه کندل رجوع کرد. اگر رنگ بدنه سفید باشد، بیانگر قوی بودن خریداران هست. بطور مثال یکی از بهترین حالت‌هایی که نشان‌دهنده فشار قوی خریداران است، بدنه بلند کندل و رنگ سفید آن است.

بدنه کندل استیک ها

سایه‌های کندل استیک:

سایه‌های آشنایی با چارت بالایی و پایینی نیز دارای معانی خاصی هستند. سایه بلند یک کندل نشانگر این است که معاملات انجام‌گرفته بر روی سهم، در خارج از محدوده قیمت باز و بسته شدن شکل‌گرفته است. اگر سایه بالایی یک کندل بلند باشد نشانگر خریدار قوی سهم بوده که منجر به افزایش قیمت سهم شده است، اما با فروشندگان قوی نیز همراه شده است و قیمت سهم در محدوده قیمت پایانی بسته‌شده است.

با استفاده از این نمودار می‌توان حرکت‌های آتی بازار را تحلیل کرد. در واقع شمع‌ها حاوی الگوهایی هستند که در صورت وقوع، باعث می‌شود تا حد زیادی بتوانیم با توجه به روانشناسی‌ای که در بطن آن کندل می‌باشد جهت بازار را پیش‌بینی کنیم. امروزه الگوهای کندلی بخش مهمی از تحلیل تکنیکال می‌باشد که تقریبا همه‌ی معامله گران در فعالیت‌های روزمره خود در بازار سهام، از این الگوها منتفع می‌شوند.

انواع الگوهای کندل استیک:

1. الگوی کندل استیک یک کندلی:

دوجی‌ها:

الگوی کندل استیک دوجی نشان‌دهنده قیمت شروع و پایان یکسان سهم در تحلیل تکنیکال بورس می‌باشد. الگوی کندل استیک دوجی دارای بدنه نازک است و به صورت یک خط نازک و باریک است. در این الگو شک و دودلی بین خریداران و فروشندگان سهم در بورس وجود دارد.

دوجی‌ها

الگوی چکش:

الگوی چکش یا hammer یک الگوی ژاپنی است.

  • تشخیص: یک بدنه مربعی شکل دارد و یک شاخ یا دم که حدودا سه برابر بدنه است.
  • کارکرد: این الگو روند نزولی را تبدیل به روند صعودی می‌کند.
  • اعتبار الگو: اگر چکش سبز رنگ باشد اعتبار الگو بیشتر است؛ همچنین به حجم معامله در این نقطه باید توجه شود.
  • صحیح بودن الگو: در صورتی که کندل بعدی در بالای کندل چکش قرار گیرد، الگوی آشنایی با چارت ما معتبر است در غیر این صورت الگوی چکش fail خواهد شد.

الگوی کندل استیک یک کندلی - چکش وارونه

الگوی چکش وارونه:

تمام ویژگی‌های الگوی چکش را دارد ولی وارونه است؛ به آن inverted hammer نیز می‌گویند.

الگوی مرد به ‌دار آویخته

الگوی مرد به ‌دار آویخته:

الگوی مرد به دار آویخته یا hanging man یک الگوی ژاپنی است.

  • تشخیص: یک بدنه مربعی شکل دارد و یک شاخ یا دم که حدودا سه برابر بدنه است.
  • کارکرد: این الگو روند صعودی را تبدیل به روند نزولی می‌کند.
  • اعتبار الگو: اگر مرد به دار آویخته قرمز رنگ باشد اعتبار الگو بیشتر است. همچنین به حجم معامله در این نقطه باید توجه شود.
  • صحیح بودن الگو: در صورتی که کندل بعدی در زیر کندل مرد به ‌دار ‌آویخته قرار گیرد الگوی ما معتبر است، در غیر این صورت الگوی مرد به ‌دار ‌آویخته fail خواهد شد.

الگوی مرد به ‌دار آویخته

الگوی ستاره ثاقب:

تمام ویژگی‌های الگوی مرد به دار ‌آویخته را دارد ولی وارونه است؛ به آن inverted hanging man نیز می‌گویند.

الگوی ستاره ثاقب

2. الگوی کندل استیک دو کندلی:

الگو پوشای صعودی:

الگو پوشای صعودی، خود را در یک روند نزولی نشان می‌دهد و نشان‌دهنده کف سازی در روند است. شمع اول در این الگو توپر و شمع دوم نیز تو خالی و بزرگ‌تر از شمع اول بوده و همچنین شمع دوم کاملا بدنه شمع اول را فراگرفته است. در این الگو بالاتر بودن حجم معاملات در شمع دوم نسبت به شمع اول یک امتیاز محسوب می‌شود. همواره در کف‌ها به دنبال پوشای صعودی باشید و مشابه پوشای نزولی، این الگو نیز ۲ کندلی بوده ولی می‌توانید تا چند کندل را نیز در نظر بگیرید و اگر شمع دوم در این الگو تعداد شمع قبلی بیشتری را فراگرفت، نشان‌دهنده قدرت الگو است.

الگوی کندل استیک دو کندلی - پوشای صعودی

الگو پوشای نزولی:

الگو پوشای نزولی در روند صعودی و هنگامی که روند می‌خواهد بازگشت را شروع کند، خود را نشان می‌دهد. شمع اول در این الگو دارای بدنه خالی و کوتاه و شمع دوم دارای بدنه توپر و بزرگ‌تر است. به این نکته توجه داشته باشید که بهتر است حجم معاملات در شمع دوم بیشتر از شمع اول باشد. بدنه کندل دوم باید کاملا بدنه کندل اول را بپوشاند و در آن رنگ کندل‌ها کاملا اهمیت دارد. این الگو با دو شمع نیز می‌تواند شکل گیرد ولی اگر شمع دوم چند شمع قبل از خود را فراگرفت، نشان از اهمیت بالاتر الگو دارد.

الگو پوشای نزولی

3. الگوی کندل استیک سه کندلی:

الگوی ستاره صبحگاهی ( morning star ):

  • تشخیص: کندل اول قرمز و کندل سوم سبز است.
  • رنگ کندل میانی اهمیتی ندارد و با یک گپ از دو کندل دیگر جدا می‌شود.
  • کاربرد: روند نزولی را صعودی می‌کند.

الگوی ستاره شامگاهی ( evening star ):

  • تشخیص: کندل اول سبز و کندل سوم قرمز است.
  • رنگ کندل میانی اهمیتی ندارد و با یک گپ از دو کندل دیگر جدا می‌شود.
  • کاربرد: روند صعودی را نزولی می‌کند.

الگوی کندل استیک سه کندلی

این الگوها از مهم‌ترین و شناخته شده‌ترین الگوهای بازار هستند. همچنین الگوهای آشنایی با چارت زیاد دیگری وجود دارد که به مراتب درجه اعتبار پایین‌تری نسبت به این الگوها دارند.

ویدئوی آموزش کندل استیک

در این مطلب با انواع نمودار های استفاده شده در بورس و بازار سرمایه از قبیل نمودار خطی ، میله ای و شمعی (کندل استیک) آشنا شدیم.

آشنایی با کاربردهای نمودار گانت در مدیریت پروژه

در دوره‌ای که مدیریت علمی شکل گرفته بود، هنری گانت (Henry Laurence Gantt) ابزاری برای نمایش میزان پیشرفت پروژه‌ها در قالب یک جدول به‌خصوص به وجود آورد. درواقع نمودار گانت مهم‌ترین میراث هنری گانت به شمار می‌رود.

زندگی حرفه‌ای هنری گانت

هنری گانت در سال 1861 در خانواده‌ای از کشاورزان مرفه در مریلند به دنیا آمد. بااین‌حال، در اوایل زندگی با برخی از محرومیت‌های ناشی از جنگ داخلی آمریکا که تغییراتی در طبقه‌بندی و ثروت خانواده‌ها به وجود آورده بود، روبرو شد. وی در سال 1880 از کالج جانز هاپکینز (Johns Hopkins College) فارغ‌التحصیل شد و پیش از آنکه در سال 1884 طراح شود و پس از آن صلاحیت مهندسی مکانیک را به دست آورد، معلم بود. از سال 1887 تا 1893 در شرکت فولاد Midvale در فیلادلفیا مشغول به کار شد و در آنجا دستیار مهندس ارشد (فردریک دبلیو تیلور) و سپس سرپرست گروه ریخته‌گری شد.
گانت و تیلور در سال‌های ابتدایی همکاری خوبی داشتند؛ گانت بعدها همراه تیلور به شرکت Simonds Rolling و شرکت فولاد Bethlehem رفت. از سال 1900 گانت با اتکا به شایستگی‌های خود به‌عنوان یک مشاور موفق شناخته شد. علاقه‌مندان برای آشنایی بیشتر با تیلور می‌توانند به پادکست «مروری بر نظریه مدیریت علمی تیلور» گوش دهند.

نمودار گانت

کاربرد اولیه این جدول‌ها پیگیری زمان پیشرفت پروژه‌های ساخت کشتی بود، اما امروز برنامه‌ریزی گانت یا نمودار گانت (Gantt chart) به‌صورت نمودارهای افقی میله‌ای یکی از پرکاربردترین نمودارها در مدیریت پروژه است. محور افقی نمودار گانت نمایانگر زمان است که می‌تواند زمان را به‌صورت مطلق مثلا ژانویه 2020 و یا به‌صورت نسبی و به نسبت زمان آغاز پروژه مثلا هفته دوم پروژه نمایش دهد.

رزولوشن نمودار به نوع پروژه و ماهیت آن بستگی دارد. در پروژه‌ای ممکن است تقسیم‌بندی به‌صورت هفتگی و در پروژه‌ای دیگر به‌صورت ماهانه باشد. ستون‌های مشکی رنگ هم که معمولا در داخل نمودار گانت نشان داده می‌شود طول زمان هر کدام از فعالیت‌هاست. باید توجه داشته باشیم که شکلی که توصیف کردیم یکی از شکل‌های اولیه نمودار گانت بوده، ممکن است المان‌ها و عناصر دیگری هم به نمودار گانت اضافه شود، مثلا یک خط عمودی که نمایانگر زمان فعلی پروژه باشد یا اینکه خطوطی که نمایانگر پیشرفت پروژه باشد یا برخی رنگ‌ها که وابستگی فعالیت‌ها به همدیگر را نمایش دهد. به‌هرحال مشخص نمودن مقاطع حساس در پروژه یا همان Milestone یکی از اهداف مهمی است که در نمودارهای گانت وجود دارد.

مقالات

آشنایی با کارشناسی معماری داخلی

کارشناسی معماری داخلی

کارشناسی معماری داخلی

کارشناسی معماری داخلی

از جمله رشته هایی می باشد که امروزه علاقه مندان زیادی به خود جلب نموده است. با توجه به اینکه در این رشته آینده شغلی روشن تر می باشد و بازار کار آن نیز بیشتر از سایر رشته ها گرم است، افراد زیادی در داخل و خارج از کشور، این رشته را برای ادامه تحصیل انتخاب می نمایند.

با کمی جستجو در اینترنت متوجه خواهید شد که چارت رشته کارشناسی معماری داخلی با کمی تفاوت در اکثر دانشگاه های داخلی و خارجی دارای یک درون مایه است و مطالبی که آموزش داده می شود حول یک محور واحد هستند. در این مقاله تلاش خواهد شد که در خصوص چارت رشته معماری داخلی و مخصوصا چارت درسی معماری داخلی علمی کاربردی بیشتر توضیح داده شود.

گذری بر رشته معماری و چارت رشته کارشناسی معماری داخلی

به صورت کلی در رشته معماری هدف آن است که از فضا بهترین استفاده و بهره برداری شود. این رشته تنها به بهینگی فضای منزل نمی پردازد بلکه فضای اداره، نمایشگاه، رستوران و به صورت کلی هر فضای قابل تصوری در این رشته می تواند مطرح شود. بر همین اساس باید در نظر داشت که منابع درسی این رشته ها نیز با یکدیگر متفاوت می باشند.

به عبارت دیگر نکات عنوان شده برای آفرینش یک محیط خوب در هر یک از فضا ها فرق خواهد داشت. لذا می توان انتظار داشت که چارت رشته معماری داخلی نیز در همین راستا برای طراحی داخلی محیط های مختلف متفاوت باشد. البته خاطرنشان می شویم که چارت درسی معماری داخلی علمی کاربردی یا به صورت کلی هر دانشگاه دیگر، در مقطع کارشناسی یکسان است.

تفاوت عموما از مقاطع بالاتر آغاز می شوند که رشته ها بر اساس گرایش تقسیم بندی شده و به تناسب چارت رشته معماری داخلی نیز فرق می کند.

چارت رشته کارشناسی معماری داخلی

چارت رشته کارشناسی معماری داخلی

دروس اصلی در چارت رشته کارشناسی معماری داخلی کدام ها هستند؟

دروس رشته معماری داخلی

دروس رشته معماری داخلی

در هر رشته دانشگاهی دروس مختلف تدریس می شوند که در دسته های پایه، اصلی، عمومی، تخصصی و اختیاری تقسیم بندی می شوند. اگر که قصد بررسی چارت رشته کارشناسی معماری داخلی از دید دروس اصلی را داشته باشید با موارد زیر روبرو خواهید شد:

در چارت رشته معماری داخلی دروسی همانند حجم شناسی و ماکت سازی، آشنایی با معماری جهان اسلامی، شناخت مواد و مصالح، آشنایی با تاریخ آشنایی با چارت معماری، تاریخ مبلمان، آشنایی با تاریخ معماری تزئینی، تنظیم شرایط اقلیمی، تنظیم شرایط محیطی، آشنایی با معماری تزئینی معاصر، تئوری معماری داخلی، باغ آرائی، متره و برآورد و محوطه سازی در دسته اصلی تقسیم بندی می شوند.

البته باید در نظر داشت که چارت درسی معماری داخلی علمی کاربردی یا هر دانشگاه دیگر ممکن است کمی متفاوت باشد اما اصل چارت رشته کارشناسی معماری داخلی حول این موارد خواهد بود.

آشنایی با دروس تخصصی در چارت رشته معماری داخلی

از لحاظ تخصصی یک دانشجو رشته معماری می بایست به موارد زیر در چارت رشته معماری داخلی مسلط باشد:

بیان معماری، آشنایی با اصول معماری 1 و 2، طرح معماری، طرح معماری داخلی1، اصول فنی ساختمان، مقررات معماری، گرافیک معماری داخلی، طراحی معماری داخلی2، عناصر مدولار و پیش ساخته، مرمت و نگهداری معماری داخلی، اصول فنی ساختمان2، آشنایی با طراحی صنعتی، مدیریت کارگاه، طراحی معماری داخلی 3، طرح تغییر عملکرد معماری داخلی از مهمترین سرفصل هایی می باشند که در چارت رشته کارشناسی معماری داخلی مشاهده می شود. با فراگیری این موارد یک دانشجو با اصول اولیه رشته معماری آشنا می شود.

دروس کارشناسی معماری داخلی

دروس کارشناسی معماری داخلی

آشنایی با دروس اختیاری در چارت درسی معماری داخلی علمی کاربردی

چارت درسی معماری داخلی علمی کاربردی

چارت درسی معماری داخلی علمی کاربردی

در چارت درسی معماری داخلی علمی کاربردی همواره برخی از دروس به عنوان اختیاری مشاهده می شود. به صورت کلی این موارد در چارت رشته کارشناسی معماری داخلی قرار داده می شود که یک دانشجو برای تقویت دانش و بالا بردن سطح کیفیت دانشی خود به صورت اختیاری آن ها را برگزیند.

باید در نظر داشت که از مجموع دروسی که در این بخش عنوان می شود، می بایست 6 واحد به عنوان دروزت اختیاری در چارت رشته معماری داخلی توسط دانشجو انتخاب شود. در چارت درسی معماری داخلی علمی کاربردی دروس زیر به عنوان دروس اختیاری مشاهده می شوند:

فلسفه هنر اسلامی، روش تحقیق، طرح اشیا در تمدن اسلامی، کاربرد کامپیوتر در طراحی، تاریخ هنر جهان، تاریخ هنر ایران، اصول نقاشی دیواری، آشنایی با هنر های سنتی ایران، آشنایی با رشته هنر های معاصر ایران، شناخت منسوجات و کارآفرینی.

آشنایی با دروس پایه در چارت درسی معماری داخلی علمی کاربردی

در چارت درسی معماری داخلی علمی کاربردی

یکسری دروس پایه درج شده است که در تمام انواع چارت رشته کارشناسی معماری داخلی مربوط به اکثر دانشگاه ها می توان این مورد را مشاهده کرد. به عبارت دیگر چارت رشته معماری داخلی چنانچه مربوط به دانشگاه های مختلفی باشد یا گرایش رشته ها متفاوت باشند، اما در دروس پایه یکسان می باشند. در همین راستا در چارت درسی معماری داخلی علمی کاربردی عناوین زیر به چشم میخورند:

هندسه کاربردی، ریاضیات و آمار، هندسه مناظر، مبانی معماری، نماد شناسی، مقدمات طراحی معماری، عکاسی، مقدمات طراحی معماری داخلی و ارگونومی.

دروس پایه در چارت درسی معماری داخلی علمی کاربردی

دروس پایه در چارت درسی معماری داخلی علمی کاربردی

تعداد واحد بر اساس چارت درسی معماری داخلی علمی کاربردی

تعداد واحد بر اساس چارت درسی معماری داخلی علمی کاربردی

تعداد واحد بر اساس چارت درسی معماری داخلی علمی کاربردی

به صورت کلی در چارت رشته معماری داخلی

در مقطع کارشناسی دانشجو موظف است که 23 واحد دروس عمومی، 34 واحد دروس پایه، 27 واحد دروس اصلی، 39 واحد دروس تخصصی، 6 واحد دروس اختیاری و 6 واحد نیز پایان نامه را پشت سر بگذارد.

البته خاطرنشان می شویم که در چارت رشته معماری داخلی بین دانشگاه های مختلف ممکن است که اندک تفاوتی وجود داشته باشد اما اصل دروس به صورت بالا است و برای چارت رشته کارشناسی معماری داخلی حدود 135 واحد در نظر گرفته شده است. این رشته در دسته رشته های هنر محسوب شده و به راحتی از گرایش هنر می توان به آن راه یافت.

البته گفتنی است که امروزه گرایشی به عنوان مهندسی معماری نیز وجود دارد که راه ورود به این رشته از سمت گرایش های ریاضی خواهد بود.

چارت رشته کارشناسی معماری داخلی در رشته مهندسی معماری با چارت عنوان شده فوق کمی متفاوت خواهد بود اما اصول رشته معماری در هر گرایشی تلاش شده است تا رعایت گردد لذا دانشجو در هر رشته و در هر دانشگاهی آموزش ببیند پس از پشت سر گذاشتن دوره کارشناسی، قادر خواهد بود تا به مبانی اولیه این رشته اشراف اطلاعاتی داشته باشد.

آشنایی با چارت

عنوان، موضوع، نام یا هرچیز دیگری که فکر میکنید می تواند به ما در جستجو کمک کند را وارد کنید!

اگر ایده یا پیشنهادی دارید ما استقبال می کنیم.

  • ۱. مطالب باید در حوزه خدمات تخصصی کسب و کار گرین وب و موارد مرتبط باشد. لذا هرگونه محتوا در غیر از این زمینه تایید نخواهد شد.
  • ۲. نحوه امتیازدهی به مطالب اشتراک دانش به صورت زیر است :
    • مطالب کمتر از 450 کلمه : نیمی از امتیاز
    • مطالب بیش از 450 کلمه : امتیاز کامل

    دانش خود را با همکاران خود به اشتراک بگذارید.

    • ۱. مطالب باید در حوزه خدمات تخصصی کسب و کار گرین وب و موارد مرتبط باشد. لذا هرگونه محتوا در غیر از این زمینه تایید نخواهد شد.
    • ۲. نحوه امتیازدهی به مطالب اشتراک دانش به صورت زیر است :
      • مطالب کمتر از 450 کلمه : نیمی از امتیاز
      • مطالب بیش از 450 کلمه : امتیاز کامل

      هرگونه نقص در سیستم ها، ایراد در فرایندها، مشکل در خدمات و همچنین موارد مربوط به تخصص کارشناسان، فعالیت نامتوازن و .

      ایده های خلاقانه خود را به اشتراک بگذارید .

      • ۱. مطالب باید در حوزه خدمات تخصصی کسب و کار گرین وب و موارد مرتبط باشد. لذا هرگونه محتوا در غیر از این زمینه تایید نخواهد شد.
      • ۲. نحوه امتیازدهی به مطالب اشتراک دانش به صورت زیر است :
        • مطالب کمتر از 450 کلمه : نیمی از امتیاز
        • مطالب بیش از 450 کلمه : امتیاز کامل

        مسئله ای که در روزهای اخیر، ذهنم رو درگیر کرده، مدیریت زمان پروژه هایی هست که هر روز به تعدادشون اضافه می شه. ایده هایی که هر روز به ذهنم میرسه و روی کاغذ سیاهه میشه. خیلی هاشون به باد فراموشی سپرده میشه، بعضی هاشون با یکم جستجو توی اینترنت پیدا میشه و بعضی هاشون هم کلاً قابلیت اجرا در مام وطن رو نداره. اما تعداد اون هایی هم که برای پیاده سازیشون کمر همت رو بستم کم نیستن.

        اما مشکل اینجاست که بعد از مدت کوتاهی که به پشت سرم و راهی که اومدم نگاه می کنم، با کلی کد و پروژه های نیمه کاره و تموم نشده روبرو میشم، که یک روز تک تک خط کدهاش رو با عشق و علاقه و امید به لانچ شدن پروژه نوشتم. ولی بعد از مدتی ایده داغ تری سراغم اومده و به قول معروف " نو که اومد به بازار، کهنه میشه دل آزار".

        نمودار گانت

        تقریباً 37% پروژه ها شکست می خورند، در این میان سهم پروژه حوزه IT حدود 60 درصد است. در واقع، حقیقت این است که در صنعت پول ساز IT، بیش از نیمی از پروژه ها در گرداب شکست غرق می شون، بدون هیچ سودآوری و با ضرر مطلق مالی ( http://creately.com/blog/diagrams/use-gantt-chart-plan-project/ )

        اولین نمودار گانت در اواسط دهه 1890 میلادی توسط یک مهندس لهستانی به نام کارل آدامیکی ( Karol Adameicki ) رسم شد، ولی هیچ گاه منتشر نشد. 15 سال بعد، وقتی یک مهندس آمریکایی به نام هنری گانت ( Henry Gantt ) روی یکی از پروژه های خودش کار می کرد، دست نوشته هایی پیدا کرد آشنایی با چارت که در رابطه با مدیریت پروژه بود. هنری دست نوشته های کارل را بررسی کرد و این طوری بود که نمودار اصلاح شده کارل، با نام " نمودار گانت " شهرت جهانی پیدا کرد.

        مهمترین مزیت نمودار این است که روند رشد و پیشرفت پروژه و وضعیت فعلی پروژه و این که کجا هستید . به زودی به کجا خواهید رسید و همچنین مسیری را که طی کرده اید تا به اینجا آشنایی با چارت رسیده اید را یکجا و در شمایی گرافیکی به شما عرضه می کن. بنابراین گانت، نقشه راهی را به شما می ده که در یک نگاه، می تونید برآورد تخمینی نزدیک به واقعیتی از پروژه داشته باشید.

        در نمودار گانت شما می تونید:


        • پروژه را زمان بندی کنید
        • پروژه را به قسمت های کوچک بشکنید ( اصل شکست پروژه را اعمال کنید )
        • تسک های پروژه را بشناسید و نیازمندی ها را برای تکمیل بخش های مختلف پروژه پیش بینی کند
        • پروژه را زمان بندی کنید
        • افراد و برنامه نویسان شرکت خود را به کارها و تسک ها مربوط کنید و منابع خود را به طور بهینه مدیریت کنید
        • مسیر بحرانی ( critical path ) را بشناسید و چالش های پروژه را مدیریت کنید

        اما اگر می خواهید گانت چارت یا همان نمودار گانت خودتون رو رسم کنید، مراحل زیر را به خاطر گام به گام انجام بدین:


        • سناریوهای پروژه خود را تشخیص بدین.
        • هر سناریو را به طور مجزا بررسی کنید. این سناریو ها در واقع همان پروژه های کوچک شماست که پروژه اصلی از کنار هم قرار گرفتن آن ها در دل یک سیستم ایجاد می شه. به این ترتیب شما پروژه ی بزرگ و حل نشدنی خودتون رو به راحتی به زیر پروژه های کوچیک و قابل توسعه تفکیک کردید و در حقیقت اون غول بی شاخ و دم رو شکست دادید. می تونید بگید شاخ غول شکستین، چون واقعاً این کار رو انجام دادین!
        • پس از بررسی هر سناریو، تسک های مربوط به آن را لیست کنید.
        • تسک ها را به طور افقی مرتب کنید و تسک هایی که می توان آن ها را با هم انجام داد ( به هم وابستگی ندارند ) زیر هم در یک ستون قرار دهید.
        • تسک ها را، به ترتیبی که باید انجام شوند، به صورت عمودی، و ترتیب زمان انجام و با رعایت پیش نیازهای هر تسک، به صورت افقی مرتب کنید.
        • زمان هر تسک را مشخص کنید و به هر تسک یک برنامه نویس اختصاص دهید و مطمئن شوید که تسک در زمان مقرر انجام می شود، برای اطمینان از اتمام تسک، زمان بحرانی را در تسک لحاظ کنید.

        تبریک می گم! شما پروژه خودتون رو به صورت نمودار گانت رسم کردین. کاغذی که روی آن نمودار را رسم کردین رو از خودتون دور کنید یا از تخته فاصله بگیرید. مطمئن باشید که نتیجه به دست اومده، حسابی متعجبتون می کنه.

        96807_header.jpg

        • برچسب ها:
        • نمودار گانت
        • گانت چارت
        • ابزار مدیریت پروژه

        نظرات

        در خصوص تخمین زمان چطور می تونیم مطمئن باشیم که زمانی که در نظر گرفتیم صحیح هست؟ در خیلی از موارد نمودارها مدام دستخوش تغییرات جدید میشه و چیزی که روز اول رسم کردیم با چیزی که روز آخر به دست میاریم متفاوت هست

        با توجه به اینکه من در دانشگاه رشته مدیریت پروژه خوندم و دوره کار با نرم افزار msp و ایجاد برنامه زمان بندی رو گذروندم، اگر در این زمینه کمکی از دستم بر بیاد خوشحال میشم دوباره فعالیتی داشته باشم.

        سلام، یکی از اهداف من، بومی سازی یک نرم افزار مدیریت پروژه هست، که پیاده سازی یک نمودار گانت هم، جزیی از اون هست. خوشحال میشم از نظرات شما و همه پرسنل گرین وب در این رابطه و نیازمندی هاشون مطلع بشم و همکاری داشته باشم. با سپاس

        با توجه به این که نمودار گانت چارت بر پایه زمان هست، آیا پیدا کردن چالش های مهم پروژه و یا مسیر بحرانی امکان پذیر هست؟ چون فکر می کنم این نمودار بیشترین کاربرد را برای موارد اولیه ای که فرمودید مثل تقسیم بندی زمان و یا تسک داره

        سلام. اگر بخوام نقطه بحرانی رو تعریف کنم، ابتدا یک فرض ساده رو در نظر می گیرم. فرض کنیم اجرایی شدن یک پروژه، به معنای انجام شدن مجموعه ای از تسک ها باشه. تسک ها در یک پروژه در دنیای واقعی در 99 درصد مواقع اولویت دارن. این نکته رو هم باید در نظر بگیریم که در اجرایی کردن یک پروژه در دنیای واقعی، یک تیم، متشکل از بیش از یک نفر نیروی اجرایی مسئولیت انجام یک پروژه رو به عهده می گیره. بنابراین تسک ها الزاماً به صورت سری و خطی جلو نمیره. اولویت ها در انجام شدن تسک ها، در حقیقت بیان نوعی تقدم و تأخر هست. یعنی یک تسک تا اجرایی شدن یک تسک دیگه "معطل " می مونه. حالا به تعریف نقطه بحرانی می رسیم. به زمانی که یک تسک برای اجرا شدن، با وجود نیروی آماده به کار معطل می مونه، نقطه بحرانی گفته میشه. حالا چه کمکی از نمودار گانت بر میاد؟ نمودار گانت دو تا مؤلفه اصلی داشت. زمان، تسک. با توجه به سری چیده شدن تسک ها در نمودار افقی زمان، اولویت ها و تقدم ها برای اجرایی شدن تسک ها مشخص میشه. با توجه به مشخص بودن منابع برای اجرایی کردن هر تسک، مدیر پروژه این امکان رو داره تا با تشخیص نقاط بحرانی، مدیریت بهتری برای پروژه داشته باشه. بنابراین از مهمترین کاربردهای نمودار گانت، کمک در مدیریت پروژه، با تشخیص نقاط بحرانی هست.



اشتراک گذاری

دیدگاه شما

اولین دیدگاه را شما ارسال نمایید.