کاربرد شاخصهای اقتصادی
شاخص ها و آمار اقتصادی بخشی از ارزشمندترین ابزاری که سرمایه گذاران می توانند از آن ها استفاده کنند را تشکیل می دهد.این شاخص ها که به طور ثابت منتشر می شوند، دامنه و حدود معینی دارند، با عناوین مشخصی مانند شاخص بهای مصرف کننده ( CPI ) نامیده می شوند و در نشریات و سایت های مشخصی منتشر می شوند و در نتیجه کاملاً برای سرمایه گذاران در دسترس و مناسب هستند.
سیاست گذاران، به ویژه آن گروهی که در سیاست گذاری پولی بانک های مرکزی فعالیت دارند، از این شاخص ها برای ارزیابی وضعیت اقتصاد در آینده و سرعت رسیدن به نقاط پیش بینی شده استفاده می کنند.
مسلما” برخی از گزارشاتی که از شاخص های اقتصادی منتشر می شوند خشک و تا حدی خام هستند. به عبارت دیگر، پیش از آنکه بتوان از اطلاعات آن ها برای تصمیم گیری در زمینه سرمایه گذاری استفاده کرد، باید آن ها را تا حدی پروراند، اما حتی در این داده های خام نیز اطلاعات ارزشمندی وجود دارد. دولت ها و گروه های غیرانتفاعی مختلفی که تحلیل های اقتصادی متنوع را انجام می دهند و گزارش ها را منتشر می کنند، آن ها را به شیوه ای منسجم و مرتب ارایه می کنند کاری که امکان آن برای تک تک سرمایه گذاران وجود ندارد. بسیاری از شاخص ها کشوری هستند و برخی از آن ها تنها به صنعت خاصی مربوط می شوند که سرمایه گذاران می توانند از هر دو این گروه ها به خوبی استفاده کنند.
در این مقاله ما به بررسی مهم ترین شاخص های اقتصادی آمریکا و نحوه استفاده از آن ها برای سرمایه گذاری می پردازیم.
یک شاخص اقتصادی چیست؟
ساده ترین تعریفی که می توان از یک شاخص ارایه داد این است که یک شاخص را می توان اطلاعاتی در نظر گرفت که به سرمایه گذار در کشف رموز تغییرات اقتصادی کمک می کند. اقتصاد کشور آمریکا همانند یک موجود زنده است، در هر لحظه میلیون ها بخش متحرک دارد که برخی کنش دارند و برخی واکنش. این حقیقت ساده موجب می شود که پیش بینی بسیار مشکل شود فرقی نمی کند که کدام بخش را بخواهید بررسی کنید، برای بررسی هر بخش باید فرضیات زیادی را در نظر گرفت. اما با کمک دامنه گسترده شاخص های اقتصادی مختلف، سرمایه گذاران قادر خواهند بود که درک درست تری از شرایط مختلف اقتصادی داشته باشند.
برخی از شاخص ها شاخص های منطبق هستند و برخی دیگر شاخص های متاخر، ترکیب هر کدام از آن ها نشان می دهد که روند ها در زمان یک تغییر اقتصادی صعود یا نزول خواهند کرد یا پس از آن.
استفاده جداگانه؛ استفاده یکپارچه
زمانی که سرمایه گذار یاد بگیرد که شاخص های اقتصادی چگونه در کنار هم قرار می گیرند و قدرت ترکیبی و محدودیت های آن ها را بشناسد می تواند از مجموعه ای از شاخص های مرتبط برای تصمیم گیری استفاده کند. برای مثال، در زمینه استخدام، شاخص های مختلفی از منابع گوناگون منتشر می شود و سرمایه گذار می تواند با استفاده از آمار ساعتی کار در کنار گزارش کار و فهرست مشاغل غیر کشاورزی تصویر کاملی از وضعیت بازار کار به دست بیاورد. آیا افزایش میزان هزینه های شخصی بر آمار خرده فروشی تاثیر مثبت دارد؟ آیا سفارشات جدید کارخانه ای بر میزان حمل و نقل کالا و آمار کالاهای با دوام تاثیر می گذارد؟ آیا بالاتر بودن سطح دستمزدها موجب بالاتر رفتن میزان درآمد شخصی می شود؟ سرمایه گذاران زیرک پیش از آنکه از نوسانات هر کدام از شاخص ها برای معاملات استفاده کنند به تغییرات این زنجیره داده ها توجه می کنند.
استفاده شخصی از تحقیقات
برخی از مردم ترجیح می دهند مجموعه ای از شاخص های خاص را به خوبی درک کنند و از این دانش تخصصی بر مبنای تحلیل های خود کاربرد شاخصها برای تصمیم گیری در زمینه سرمایه گذاری استفاده کنند. برخی دیگر هم ممکن است بخواهند که یک معامله گر همه فن حریف باشند و پایه و مبنای همه شاخص ها را بدانند و خیلی بر شاخص های خاص تاکید نورزند.
یک زوج بازنشسته که از حقوق بازنشستگی و اوراق قرضه طولانی مدت برای امرار معاش استفاده می کنند بی شک باید به شاخص هایی متفاوت از شاخص های مورد توجه یک معامله گر سهام که از چرخه های تجاری سود می برد، توجه داشته باشند. اغلب معامله گران در میانه این دامنه جای می گیرند و ترجیح می دهند که بازار تبادلات وضعیت به نسبت ثابتی داشته باشد و از نوسانات در دامنه های تاریخی نرخ ها سود می برند (وضعیتی که در ۸ تا ۱۰ درصد هر سال وجود دارد).
آگاهی از انتظارات موجود در باره هر آماری که قرار است منتشر شود نیز مانند آگاهی از پیش بینی های کلی درباره اقتصاد در طولانی مدت مفید است. اعداد پیش بینی شده را می توان در بسیاری از وب سایت ها مشاهده کرد. انتشار هر شاخص نیز در بسیاری از شبکه های خبری و وب سایت ها منتشر می شود.
مطالعه مستمر اخبار در یکی از این نشریات یا منابع خبری بسیار مفید است، به ویژه اگر این آمار با تحلیل ها و پیش بینی ها، آمار فصل های گذشته و سال های گذشته همراه باشد. گروهی از سرمایه گذاران از مشاوران سرمایه گذاری استفاده می کنند، این مشاوران شاخص های جدید منتشر شده را بررسی و تحلیل می کنند و در جلساتی که با این سرمایه گذاران دارند در این باره صحبت می کنند.
شاخص های تورم، شاخص هایی که باید مورد توجه قرار بگیرند.
بسیاری از سرمایه گذاران به ویژه آن دسته که در زمینه اوراق بهادار و درآمدهای ثابت سرمایه گذاری می کنند، توجه زیادی به تورم دارند. میزان تورم، میزان افزایش آن و وضعیت احتمالی آن در آینده در تشریح و پیش بینی نرخ های بهره و سرمایه گذاری هایی که در آینده انجام می شوند، بسیار مهم هستند.
شاخص های متعددی وجود دارند که فشار تورم را بررسی می کنند. مهمترین این شاخص ها عبارتند از شاخص بهای تولید کننده ( PPI ) و شاخص بهای مصرف کننده ( CPI ). شاخص بهای تولید کننده در ابتدای هر ماه منتشر می شود و بنابراین سرمایه گذاران می توانند از این شاخص برای پیش بینی شاخص بهای مصرف کننده استفاده کنند. یک رابطه آماری اثبات شده بین این دو شاخص وجود دارد، زیرا تئوری های اقتصادی نشان داده اند که اگر تولید کننده های کالا هزینه بیشتری برای تولید بپردازند، بخشی از این افزایش قیمت به مصرف کننده ها منتقل خواهد شد. هر شاخص به طور جداگانه بررسی می شوند، اما هر دو آن ها را مرکز آمار کار منتشر می کند. دیگر شاخص های تورمی مهم عبارتند از شاخص های سطح و رشد منابع مالی و شاخص هزینه استخدام ( ECI ).
نتایج اقتصادی شاخص های مورد توجه کاربرد شاخصها معامله گران سهام.
تولید ناخالص داخلی ( GDP ) یکی از مهم ترین شاخص ها در میان این گروه است و به ویژه کسانی که در بازارهای سهام سرمایه گذاری می کنند و میزان رشد شرکت ها را مد نظر دارند، توجه فراوانی به این شاخص دارند. از آنجایی که میزان تولید ناخالص داخلی نشان دهنده مجموع تولیداتی است که هر اقتصاد دارد، نرخ رشد آن در دامنه معینی تغییر می کند، اگر این نرخ به تدریج از این دامنه نزول کند، ترس از تورم یا رکود در بازار افزایش می یابد. بسیاری از افراد برای اینکه با این وضعیت مواجه نشوند از شاخص های ماهانه ای استفاده می کنند که می تواند تا حد وضعیت تولید ناخالص داخلی را در هر ماه نشان دهد.
حمل و نقل کالاهای اساسی که بخشی از گزارش سفارشات کارخانه ای را تشکیل می دهد برای محاسبه سفارشات کالاهای بادوام کارخانه ها (که در آمار تولید ناخالص داخلی لحاظ می شود) مورد بررسی قرار می گیرد. شاخص هایی مانند خرده فروشی و تراز حساب جاری نیز برای محاسبات میزان تولید ناخالص داخلی استفاده می شود، بنابراین انتشار آن ها به کامل کردن پازل این آمار پیش از انتشار آمار سه ماهه تولید ناخالص داخلی کمک می کند.
برخی دیگر از شاخص ها وجود دارند که برای محاسبه میزان تولید ناخالص داخلی مد نظر قرار نمی گیرند، ولی برای پیش بینی آن مفیدند شاخص هایی مانند میزان ذخایر کلی فروشی، شاخص خرید مدیران ( PMI ) و گزارش کار که همه نشان دهنده وضعیت عملکرد اقتصادی هستند. با کمک گرفتن از همه این داده های ماهانه و با کنار هم گذاشتن داده هایی که به تدریج در طول یک دوره سه ماهه منتشر می شوند، می توان بررسی تولید ناخالص داخلی را انجام داد و در زمانی که آمار تولید ناخالص داخلی منتشر می شود، می توان یک نتیجه گیری کلی در این باره داشت.
اگر نتیجه حقیقی با نتیجه ای که بازار پیش بینی کرده است اختلاف زیادی داشته باشد، بازار تغییر می یابد و اغلب نوسانات زیادی دارد. اما اگر نتیجه واقعی با نتیجه پیش بینی شده بازار همسان باشد و دقیقاً در دامنه پیش بینی بازار قرار بگیرد، در آن هنگام بازار و سرمایه گذاران می توانند خود را تحسین کنند و روند ها در مسیر خود پیش خواهند رفت.
تقویمتان را علامت گذاری کنید.
گاهی شاخص ها نقش برجسته تری پیدا می کنند زیرا داده های بسیار زمانمند و به روزی را اریه می کنند. برای مثال گزارش موسسه مدیریت منابع PMI عموماً در اولین روز کاری هر ماه منتشر می شود. در نتیجه این آمار یکی از آمارهای پیشرو اصلی است که بلافاصله پس از پایان هر ماه اریه می شود. این آمار به اندازه آماری که پس از آن منتشر می شوند، جزییات قابل توجهی ندارد، اما شاخص های دیگری وجود دارند که می توان آن ها را کلیدی برای بررسی آمار دیگر دانست. مانند جزییات گزارش کار (که با بررسی نتایج آمار استخدام حاصل می شود) یا ذخایر عمده فروشی (که از تحلیل گزارش ذخایر به دست می آید).
ترتیب نسبی انتشار آمار در ماه های مختلف تفاوتی ندارد، بنابراین سرمایه گذاران می توانند روزهای خاصی را که آمار در آن منتشر می شود در تقویم ماهانه علامت گذاری کنند تا بتوانند بخش های اقتصادی متغیری را که ممکن است بر نحوه سرمایه گذای یا افق زمانی مورد نظر تاثیر بگذارند، بررسی کنند. در مجموع، سرمایه گذار ممکن است تصمیم گیری خود را درباره نحوه تخصیص سرمایه در طول زمان تغییر دهد و اگر ایجاد این تغییر پس از بررسی شاخص های مهم ماهانه صورت بگیرد، بی شک درست تر خواهد بود.
نتیجه گیری
نرخ های معیار شاخص اقتصادی طبق قانون یا دستور منتشر نمی شوند. این داده ها را باید همانطور که منتشر می شوند پذیرفت. سرمایه گذاران با کسب دانش درباره چیستی و چرایی شاخص های اقتصادی مهم و تغییرات آن ها می توانند درک بهتری از اقتصاد کشوری که در آن سرمایه گذاری می کند به دست بیاورند و برای ارزیابی و سنجش تئوری های اقتصادی در زمان درست آمادگی بیشتری داشته باشند.
چیزی به اسم «شاخص جادویی» وجود ندارد که به شما بگوید کجا خرید یا فروش کنید، استفاده از شاخص های اقتصادی همراه با ارزیابی های درست و تحلیل های مناسب می تواند به سرمایه گذار در مدیریت بهتر سرمایه و سرمایه گذاری اش کمک کند.
محاسبه BMI برای چه افرادی کاربرد دارد؟
تناسب اندام یکی از دغدغههای همیشگی انسان به حساب میآید؛ چرا که بدن متناسب ریسک کمتری برای ابتلا به بیماریهای مختلف دارد. اما چگونه میتوان از تناسب اندام مطمئن شد؟ یکی از رایجترین راههای بررسی بدن از لحاظ چاقی یا لاغری، محاسبه BMI یا شاخص توده بدنی است. این شاخص بررسی میکند که آیا وزن شما با قدتان متناسب است یا خیر. در این مقاله قصد داریم بررسی کنیم که محاسبه BMI چیست و چگونه انجام میشود. در انتهای مقاله هم راهکارهایی برای رسیدن به BMI استاندارد ارائه میدهیم. با ما همراه باشید.
شاخص توده بدنی یا BMI چیست و چه کاربردی دارد؟
شاخص توده بدنی یا BMI یک راه رایج برای سنجش تناسب اندام است که با تقسیم وزن (کیلوگرم) بر مجذور قد (متر) به دست میآید. اگر عدد به دست آمده از این فرمول بین ۱۸/۵ تا ۲۴/۹ باشد، توده بدنی فرد استاندارد و بدون خطر ارزیابی خواهد شد. BMI اگر کمتر از ۱۸/۵ باشد، یعنی فرد از کمبود وزن و احتمالا مشکلاتی مثل کمخونی و افت فشار رنج میبرد. توده بدنی بین ۲۵ تا ۳۰ نشاندهنده اضافه وزن و بیشتر از ۳۰ نشاندهنده چاقی است. اگر BMI غیراستانداردی دارید، بهتر است خیلی سریع با مراجعه به پزشک و دادن آزمایش خون، از بروز مشکلات بیشتر پیشگیری کنید.
آیا شاخص توده بدنی بین زنان، مردان و کودکان متفاوت است؟
فرمول محاسبه BMI بدن برای تمام افراد یکسان است، اما برای کودکان و سالمندان، نوع تفسیر این عدد متفاوت خواهد بود؛ چرا که در کاربرد شاخصها این دو قشر، توده عضلانی نسبت به بزرگسالان متفاوت بوده و ممکن است با توده چربی اشتباه گرفته شود. اما تفاوتی بین تفسیر BMI برای زنان و مردان وجود ندارد. تنها تفاوت بدن زن و مرد در میزان چربی ذخیره شده بوده که آن هم بسیار ناچیز است. چربی ذخیره شده در بدن زنان حدود ۲۱ درصد و برای مردان بین ۱۳ تا ۱۷ درصد محاسبه میشود.
محاسبه BMI برای چه افرادی کاربرد دارد؟
BMI شاخصی است که به شما میگوید برای این مقدار قد، چه وزنی استاندارد است. باید توجه داشت که گاهی توده بدن به دلایلی مثل افزایش حجم عضله یا حاملگی بیشتر میشود و این موارد باعث خارج شدن BMI از محدوده استاندارد خواهند شد. اما با وجود اینها، در یک بدن سالم، بالغ و عادی میتوان با محاسبه BMI به درکی نسبی از میزان سلامت رسید.
فرمول محاسبه BMI
محاسبه BMI فرآیند پیچیدهای ندارد. شما میتوانید وزن خود را برحسب کیلوگرم اندازهگیری کرده و سپس قد خود را برحسب متر اندازهگیری کنید. در نهایت با تقسیم وزن بر مجذور قد، شاخص توده بدنی یا BMI شما به دست خواهد آمد. یک روش سریع اما نه چندان دقیق برای فهمیدن BMI، کم کردن عدد ۱۰۰ از قد بر حسب سانتیمتر است. برای مثال اگر قد شما ۱۸۰ است، ۸۰ مرز چاقی برای شما خواهد بود. استفاده از این روش برای کسانی که کمبود وزن دارند کاربردی نیست.
شما همچنین میتوانید با جستجوی عبارت «محاسبه BMI آنلاین» یا Online BMI Calculator در اینترنت، به ابزارهای دقیق محاسبه BMI دسترسی پیدا کنید. در این ابزارها تنها کافی است قد و وزن خود را وارد کرده و روی دکمه مربوط به محاسبه کلیک کنید تا BMI شما نمایش داده شود.
محاسبه BMI کودکان
کودکان تودههای عضلانی کوچکتری نسبت به بزرگسالان داشته و به همین خاطر، توده بدنی آنها بهطور کلی از افراد بالغ کمتر است. یعنی اگر همان فرمول و تفسیر عادی BMI را روی آنها پیاده کنیم، به نتایجی غیرواقعی و اشتباه خواهیم رسید. اما چاره چیست؟ بعضی از متخصصان، دخیل کردن فاکتورهایی مثل سن و جنسیت را برای محاسبه BMI کودکان پیشنهاد دادهاند. در همین راستا، مرکز کنترل و پیشگیری در آمریکا (CDC) در همین آدرسی که لینک کردهایم، یک ابزار برای محاسبه BMI کودکان و نوجوانان (۲ تا ۱۹ سال) قرار داده است. این ابزار با گرفتن سن و جنسیت در کنار قد و وزن، محاسبه و تفسیر دقیقتری را از توده بدنی فرزند شما ارائه میدهد.
محاسبه BMI افراد بالغ
همان طور که گفتیم، زنان و مردان بالغ (بالای ۲۰ سال) از لحاظ توده بدنی تفاوت چندانی با هم نداشته و برای همین، توده بدنی آنها با همان فرمول استاندارد محاسبه میشود.
محاسبه BMI با توجه به استخوان بندی
در فرمول BMI هیچ جایگاهی برای تفاوتهای بدنی، استخوانبندی، حجم عضله بالا و… در نظر گرفته نشده است. برای مثال اگر یک کشتیگیر سنگین وزن از این فرمول استفاده کند، دارای اضافه وزن تشخیص داده خواهد شد. در حالی که واقعیت چیز دیگری بوده و توده بدنی او از عضله تشکیل شده است. بزرگترین اشکال BMI، در نظر نگرفتن توده عضلانی به حساب میآید. اگر میخواهید با توجه به استخوانبندی بدن خود را بسنجید، باید سراغ معیارهای دیگری مثل RFM (شاخص توده چربی) بروید.
محاسبه BMI بر اساس سن
سازمان ملی سلامت انگلستان (NHS) دقت BMI را زیر سوال برده و معتقد است این شاخص در صورت حجیم بودن عضلات یا تفاوتهای نژادی بین بدنها خطا دارد. این سازمان در همین راستا ماشین حساب BMI مخصوص خود را ارائه داده است. در ماشینحساب BMI طراحی شده توسط NHS از شما علاوه بر قد و وزن، سن، جنسیت و نژاد هم گرفته میشود. در واقع این ماشینحساب با بررسی تمام مواردی که روی توده بدنی تاثیر میگذارند، دقت محاسبه را بالا میبرد.
مقدار طبیعی BMI یا شاخص توده بدنی چقدر است؟
در حالت عادی و برای یک بدن معمولی، محدوده ۵/۱۸ تا ۹/۲۴ برای شاخص توده بدنی تعریف میشود. البته باید توجه داشت که این محدوده تنها برای بزرگسالان (بالای ۲۰ سال) است. سالمندان هم اگر به حالتی برسند که توده عضلانیشان تحلیل برود، نیازمند فرمول و تفسیر متفاوتی برای BMI خواهند بود. اما در حالت عادی مقادیر به دست آمده از فرمول BMI بر این مبنا تفسیر میشوند:
- کمتر از ۱۸/۵ : فرد با کمبود وزن مواجه است و احتمال کمبود مواد مغذی یا معدنی در بدن او وجود دارد.
- بین ۱۸/۵ تا ۲۴/۹ : فرد در حالت استاندارد وزن قرار داشته و مشکلی مرتبط با چاقی یا لاغری ندارد.
- بین ۲۵ تا ۲۹/۹: فرد در حالت اضافه وزن قرار دارد (که یک مرحله قبل از چاقی است) و با رژیم مناسب و ورزش به محدوده استاندارد برمیگردد.
- بیشتر از ۳۰: فرد دچار چاقی بوده و احتمال بروز بیماریهایی مثل دیابت و فشار خون در او بسیار بالا است.
توجه داشته باشید که تفسیر این نتایج و پیدا کردن راهحل باید با مشورت پزشک انجام بگیرد. همانطور که گفتیم، BMI در موارد مختلفی خطا داشته و دقیق نیست.
آیا BMI شاخص دقیقی برای سنجش تناسب اندام است؟
در سالهای اخیر متخصصان شاخصهای دیگری را به جای BMI پیشنهاد دادهاند؛ چرا که این شاخص خطاهای بسیار زیادی دارد. بعضی از کارشناسان هم با اضافه کردن سن و نژاد به معیارهای ورودی BMI، سعی در دقیقتر کردن آن داشتند. با وجود همه اینها، میتوان گفت که BMI در حالت عادی خود و با همان فرمول اولیه، چندان شاخص دقیقی نبوده و در موارد بسیاری با اشکال و خطا مواجه است. برای رسیدن به درک درست از میزان سلامت بدن خود بهترین کار مراجعه به پزشک متخصص یا مشاور ورزشی خواهد بود.
چگونه به BMI طبیعی و مناسب برسیم؟
BMI طبیعی و مناسب یعنی چربی بدن در حدی باشد که به سوختوساز و رشد بدن کمک کند. بعضی از افراد بیش از حد چربی داشته و این چربی باعث فشار خون، بیماریهای قلبی و مشکلات کبد در آنها میشود و بعضی دیگر از افراد، با کمبود چربی مواجه بوده و ضعفهایی را در خود حس میکنند. باید توجه داشت که هر دو حالت مشکلآفرین و خطرساز است و باید به فکر چاره بود. اما چگونه؟
درمان BMI پایین
BMI پایین یا کم به این معنا است که فرد کمبود وزن دارد و در دسته Underweight قرار میگیرد. افرادی که BMI پایینی دارند، باید به فکر افزایش وزن باشند. البته بهتر است قبل از هر چیزی به دکتر مراجعه کرده و آزمایش بدهند؛ چرا که گاهی وجود یک مشکل یا بیماری باعث کاهش کاربرد شاخصها وزن یا زیاد نشدن آن است.
بهطور کلی از روشهای زیر میتوان برای افزایش وزن استفاده کرد:
- به جای حجم، تعداد وعدهها را افزایش دهید.
- در هر وعده غذاهای مغذی بگنجانید.
- از میانوعدههایی مثل بستنی و شیک استفاده کنید.
- قبل از وعدههای اصلی، آب یا نوشیدنی نخورید (باعث کاهش اشتها میشود).
- به وعدههای خود در صورت امکان پنیر، کره و شیر اضافه کنید.
- هر از گاهی به سراغ غذاهای پرچرب، پرشکر و فستفودها بروید.
- ورزش را در برنامه روزانه خود قرار دهید تا گرسنهتر شوید.
درمان BMI بالا
BMI زمانی که از حد استاندارد فراتر میرود، بیانگر احتمال بروز مشکلات مختلفی است؛ مشکلاتی مثل کلسترول بالا، کبد چرب و مشکلات عروقی. برای همین توصیه میشود در صورت داشتن BMI بالا قبل از هر اقدامی به پزشک مجرب مراجعه کرده و آزمایش خون بدهید. اما در حالت کلی اگر قصد کاهش وزن خود را داشته باشید، این روشها قابل اجرا است:
- ورزش را وارد برنامه هفتگی و حتی روزانه خود کنید.
- از هیچ فرصتی برای بالا بردن فعالیت بدنی نگذرید. پیاده رفتن تا محل کار، گذاشتن قرار با دوستان برای پیادهروی و دیگر فعالیتهای مشابه.
- رژیم غذایی خود را از صفر برنامهریزی کنید و این بار به مواد مغذی و کمکالری توجه بیشتری داشته باشید.
- از موقعیتها و مکانهایی که باعث پرخوری شما میشوند دوری کنید (برای مثال بعضی از افراد دارای اضافهوزن، تحت تاثیر استرس پرخوری میکنند. اگر شما از این دسته افراد هستید، روی کم کردن استرس زندگی خود کار کنید).
- وزن خود را همیشه اندازه بگیرید تا میزان پیشرفت در راه رسیدن به هدف خود را از یاد نبرید.
- بلندمدت فکر کنید. اگر زود ناامید شوید، ممکن است تلاشهایتان نتیجه عکس بدهد.
کلام آخر
شاخص توده بدنی یا BMI یک استاندارد رایج برای بررسی بدن از لحاظ چاقی و لاغری است. البته باید توجه داشت که این شاخص خطاهای مخصوص به خود را دارد. برای مثال در مورد کودکان و سالمندان به علت کوچک بودن توده عضلانی، تشخیص توده چربی با BMI سختتر خواهد بود. برای همین نسخه پیشرفتهتر BMI توسط سازمان ملی سلامت انگلستان (NHS) ارائه شده است که در آن سن، جنسیت و نژاد هم در نظر گرفته میشوند.
شاخص بورس چیست و چه کاربردی دارد؟
حتما تا به امروز در مورد بالا یا پایین رفتن شاخص بورس شنیدهاید. مثلا در روز چهارشنبه (۱۴ اسفندماه ۱۳۹۸) شاخص بورس با ۱۰۹۴۴ واحد افزایش به ۵۵۵،۱۸۱.۵۸ واحد رسید.
معنای این عدد چیست؟ چه میشود که شاخص بالا و پایین میرود؟ آیا پایین آمدن شاخص اتفاق بدی است؟ چه وقت برای خریدن سهم مناسبتر است؟ وقتی شاخص رشد کرده یا کاهش یافته است؟
معنای شاخص کل بورس
همان طور که از اسم این موجود برمیآید، شاخص یک معیار است برای سنجیدن وضعیت عمومی بازار. شاخص کل از بررسی تعداد مشخصی سهم (سهمهای شاخصساز) تشکیل میشود. طبیعی است که در این شاخص ارزش تمام شرکتها برابر نیست و وزن شرکتها در شاخص کل متفاوت است.
فرض کنید شاخص کل در ابتدای یک سال 1000 واحد باشد. در پایان سال شاخص به 1250 واحد میرسد. یعنی اگر کسی تمام سهمهای شاخص را خریده بود در پایان سال 25% سود میکرد. البته ممکن است تمام سهمها به طور مساوی 25 درصد رشد نکرده باشند، اما میانگین وزندار رشد آنها 25 درصد باشد.
وقتی تمام شاخصها پایین میآیند، یعنی اوضاع بورس رو به وخامت میرود. به این بازار، بازار خرسی میگویند.
برای نمونه وقتی میگوییم شاخص امروز 360 واحد افت داشت، یعنی بهطور میانگین قیمت سهمهای شاخصساز %0.42- تغییر کرده است. این در حالی است که برخی از سهمها رشد و برخی دیگر سقوط داشتند.
چرا شاخص کل تغییر میکند؟
شاخص کل نشاندهنده رفتار عمومی تمام فعالهای بازار است. اگر سرمایهگذاران به بازار سهام اقبال نشان بدهند، سمت خریدار کمی سنگینتر از سمت فروشنده میشود. این عدم تعادل شاخص را به سمت بالا هدایت میکند.
اما خروج سرمایهها از بازار میتواند شاخص را به سمت پایین بکشد. در مجموع شاخص کل نشان میدهد که سرمایهدارها چقدر به بازار سرمایه امید بستهاند.
شاخص کل نشان میدهد که سرمایهدارها چقدر به بازار سرمایه امید بستهاند.
حالا فرض کنید که قیمت هیچ سهمی تغییر نکند. آیا باز هم ممکن است شاخص بورس تغییر کند؟ بله! با تغییر در مقدار سود شرکتها. البته در واقعیت هرگز این اتفاق رخ نمیدهد. چرا که تغییر در سود هر سهم قطعا بر روی قیمت سهام تاثیر خواهد گذاشت.
شاخص قیمتها
همان طور که گفتیم در شاخص کل، هم قیمت سهمها و هم سود سهم تاثیر دارند. اما یک ملاک دیگر وجود دارد که به کمک آن میشود فقط تغییرات قیمت را دنبال کرد. به این شاخص شاخص قیمتها میگویند.
اگر شاخص قیمتها 1 درصد رشد کند، یعنی میانگین قیمتهای هر برگه سهم بهطور میانگین 1 درصد رشد داشته است.
برای کسانی که میخواهند از خریدوفروش سهم در کوتاهمدت سود بگیرند، شاخص قیمتها از شاخص کل مهمتر است.
شاخص هموزن
همان طور که گفتیم سهم شرکتهای بزرگ در شاخص کل بیشتر از سهم شرکتهای کوچک است. به این دلیل اگر سهم چند شرکت بزرگ رشد کند اما دیگر سهمها رشد چشمگیری نداشته باشند، ممکن است شاخص کل بالا برود.
برای همین ممکن است شاخص کل ما را فریب بدهد. مثلا زمانی که با سقوط شرکتهای بزرگ، شاخص کاهش پیدا میکند، هرچند اوضاع عمومی بازار مثبت و خوب بوده است.
دستکاری این شاخص کار دشواری است و نمیشود با حمایت از چند سهم آن را تغییر داد.
برای همین بررسی کردن شاخص هموزن خالی از لطف نیست. در این شاخص تمامی شرکتها وزن مساوی دارند.
به خاطر وزن مساوی تمام نمادها، دستکاری این شاخص کار دشواری است و نمیشود با حمایت از چند سهم آن را تغییر داد. به همین دلیل عدهای از تحلیلگرها برای بررسی حال عمومی بازار، شاخص هموزن را ملاکی مناسبتر میدانند.
شاخصهای دیگر
به غیر از شاخص کل، شاخص قیمت و شاخص هموزن چند شاخص دیگر هم وجود دارد که با مطالعه آنها میشود به وضعیت عمومی بازار پی برد. در نظر گرفتن تمام این عوامل به درک درستی از حال بازار منجر میشود.
شاخص 50 شرکت فعالتر
شاخص 50 شرکت فعالتر شاخصی است که از 50 شرکت با بیشترین حجم معاملات ساخته میشود. این 50 شرکت، شرکتهایی با بیشترین ضریب نقدشوندگی هستند. چرا که بیش از دیگر سهمها خریدوفروش میشوند.
در این شاخص شرکتهایی با نقد شوندگی پایینتر حضور ندارند. ممکن است شاخص کل پایین بیاید، اما اوضاع بازار خوب باشد. شاخص 50 شرکت فعالتر میتواند این عامل را به نمایش میگذارد: وضع سهمهایی که خریدوفروش میشوند چطور است؟
شاخص 30 شرکت بزرگتر
این شاخص فقط نشاندهنده 30 شرکت بزرگتر است. یعنی شرکتهایی که بیشترین ارزش بازار (تعداد سهم ضرب در قیمت سهم) را دارند.
در یک بازار گاوی، قیمتها به طور عمومی بالا میروند.
فرض کنید شاخص کل مثبت است، اما شاخص هموزن نه. این اختلاف را چطور توجیه میکنید؟ اگر به شاخص 30 شرکت بزرگتر نگاه کنید میتوانید دلیل این اختلاف را درک کنید.
شاخص صنعت
این شاخص فقط به شرکتهای صنعتی توجه دارد. صنایعی مثل فلزات اساسی، پتروشیمی و خودروسازیها. در این شاخص بانکها، بیمهها و شرکتهای خدماتی نقش ندارند. این شاخص بیشتر از فعالان بازار سرمایه برای سیاستگذارها اهمیت دارد.
این شاخص فقط به شرکتهای صنعتی توجه دارد. در این شاخص شرکتهای خدماتی نقش ندارند.
البته شاید شما هم بتوانید از این شاخص استفاده کنید و جهت سرمایه خود را هدایت کنید. آیا بهتر است در بین شرکتهای صنعتی به دنبال مورد خوب سرمایهگذاری بگردید، یا در بین شرکتهای خدماتی؟ فراموش نکنید که حتی در بدترین شرایط اقتصادی هم موردهای سرمایهگذاری فوقالعاده وجود دارند.
سرمایهگذاری بر مبنای شاخص
اگر شاخص مثبت باشد، باز هم میشود در بازار ضرر کرد. در یک بازار نزولی (خرسی) نیز میشود به سود رسید. شاخص به تنهایی به شما نمیگوید که اوضاع هر مورد سرمایهگذاری به طور مجزا چطور است.
اما دو نوع سرمایهگذاری وجود دارد که میتواند به طور مستقیم با شاخص کل در ارتباط باشد. اولی سرمایهگذاری بر اساس شاخص (Index Investing) نام دارد. در این نوع سرمایهگذاری فرد سعی میکند که تغییرات شاخص را به سبد خودش وارد کند. این سبد با بالا رفتن شاخص بالا میرود و با پایین آمدن آن ضرر میکند.
برای این کار به تعداد زیادی سهم نیاز است. موثرترین کار این است که یک پرتفو از تمام سهمهای شاخصساز تشکیل شده باشد. شاید یک شخص حقیقی نتواند سرمایه لازم برای این کار را فراهم کند. برای همین صندوقهای سرمایهگذاری مشترک (Mutual Fund) ابزار خوبی برای این کار هستند.
دومین سرمایهگذاری بر مبنای شاخص، سرمایهگذاری معکوس یا خرسی است. در این صندوق سعی میشود که عکس تغییرات شاخص در سبد وارد شود. به این ترتیب که سرمایهگذار سهمی که ندارد را میفروشد تا در آینده پول آن را پرداخت کند. به این ترتیب اگر قیمت سهم کم بشود، او سود میکند. در بازارهای خرسی از این نوع سرمایهگذاری استفاده میکنند.
داو جونز (Dow Jones) چیست؟ 4 کاربرد شاخص داو جونز
در این مقاله، سعی شد تا به صورت مختصر، شاخص داو جونز را برای شما توضیح دهیم. همچنین پس از آن، تاریخچهای از نحوه اختراع این ابزار مهم را بیان کردیم. در ادامه نیز برخی از شرکتهای استراتژیک که در این شاخص حضور دارند را برای شما ارائه دادیم. توصیه میشود اگر قصد آشنایی با شاخص داو جونز را دارید مطالعه مطالب را از دست ندهید.
احتمالاً تا به امروز، نام شاخص داو جونز را زیاد شنیده باشید. شما با گوش دادن به اخبار رادیو و تلویزیون، هر روز نام این شاخص را خواهید شنید. حالا ممکن است این سؤال برای شما پیش بیاید که اصلاً شاخص داو جونز چیست و چه کاربردی دارد؟
در ادامه سعی شده است تا این شاخص مهم را برای شما بهتر توضیح دهیم و به کاربردهای آن بپردازیم. توصیه میشود اگر قصد سرمایهگذاری در بازار بورس آمریکا را دارید یا اینکه میخواهید به شناخت کاملی از این شاخص برسید، ادامه مطالب را از دست ندهید و با ما همراه باشید.
شاخص داو جونز چیست؟
در این قسمت، قصد داریم تا شاخص داور جونز را برای شما توضیح دهیم. شاخص داو جونز، در واقع میانگین عملکرد 30 شرکت بزرگ در بازار بورس اوراق بهادار آمریکا را نشان میدهد. در واقع این شاخص به مانند شاخص کل بورس تهران است و با مثبت یا منفی شدن آن، تأثیر روانی زیادی روی سایر سهامهای بازار خواهد گذاشت. شاخص داوجونز چیست؟
توجه کنید که اگر قصد سرمایهگذاری در بازار بورس اوراق بهادار آمریکا را دارید یا اینکه میخواهید وضعیت رکود و رونق اقتصاد جهان و آمریکا را رصد کنید، توجه به داو جونز، بهترین و راحتترین فعالیتی است که شما میتوانید در این زمینه انجام دهید. پس هرگز داو جونز را دست کم نگیرید و بیشترین بهره را از آن ببرید.
تاریخچه جالب شاخص داو جونز (Dow Jones چیست)
این شاخص بزرگ و کاربردی در آمریکا، ابتدا در سال 1885 میلادی توسط افرادی به نامهای چارلز داو، ادوارد جونز و چارلز برگستریتر راهاندازی کاربرد شاخصها شد. حالا این سؤال ممکن است برای شما پیش بیاید که چرا نام شاخص داو جونز است؟ برای پاسخ به این سؤال، میتوان گفت که این شاخص بر اساس مخفف نام این سه نفر (DJIA) که مخترع این شاخص بودند نام گذاری شد.
در واقع چارلز داو، یکی از ناشران نشریه وال استریت بود که نظریههایی در ارتباط با اقتصاد آمریکا ارائه میداد. همچنین ادوارد جونز، یکی از متخصصین در زمینه آمار اقتصاد جهانی محسوب میشد و در نهایت چارلز برگستریتر یک روزنامهنگار به نسبت معروف در این زمینه بود.
اگر بیشتر دقت کنید، متوجه خواهید شد که این سه نفر در حقیقت وجه اشتراکی زیادی با هم در زمینه اقتصادی داشتند و به همین دلیل نیز توانستند تا کاربردیترین شاخص بورس آمریکا را به نام خود به ثبت برسانند و پس از 130 سال نیز، این شاخص هنوز پابرجا باقی بماند. در ابتدای کار این شاخص مهم از 12 شرکت بزرگ در آمریکا تشکیل میشد اما پس از گذشت چندین سال، این عدد حالا به 30 شرکت رسیده است.
سهام های موجود در شاخص داو جونز (Dow Jones)
همانطور که تا به اینجای کار گفته شد، 30 شرکت بزرگ و تأثیر گذار در آمریکا، در این شاخص حضور دارند، البته لازم به ذکر است که برخی ابر شرکتها به دلیل وزن بالایی که میتواند در داو جونز بگذارند، از این لیست 30 نفره کنار گذاشته شدهاند. به طور مثال سهام شرکت آمازون، فیسبوک و آلفابت به دلیل داشتن ارزش بازاری بسیار بالا، از این لیست حذف شدهاند.
میتوان گفت که شرکتهای موجود در این شاخص، از گروه: کالاهای مصرفی، نفت و گاز، امور مالی، مخابرات و دیگر بخشها تشکیل شدهاند. برخی از مهمترین شرکتهای که در این لیست حضور دارند شامل: بویینگ، اپل، مایکروسافت و مک دونالدز هستند. همچنین شما میتوانید با مراجعه به سایت markets.businessinsider.com ، اسامی سایر شرکتهای موجود در این لیست را نیز ببینید.
نکته مهم: برخی از افراد بر این مسئله معتقد هستند که این داو جونز تنها از 30 شرکت تشکیل شده است، پس بسیار کوچک است و نمیتوان از آن برای تحلیل وضعیت اقتصادی آمریکا و جهان بهره گرفت.
اما این نظریه درستی نیست، زیرا زمانی که حال اقتصاد دنیا خوب باشد، به تبع آن قیمت سهامهای مطرح مانند اپل و مایکروسافت نیز افزایش خواهد داشت و تحلیلی مناسب از حال و روز اقتصاد را بازگو خواهد کرد. مطالعه مقاله "انواع تحلیل بورس" می تواند مفید باشد.
نکته مهم: توجه کنید که اسامی شرکتهایی که در لیست داو جونز حضور دارند، یکسان نیست و سالانه با توجه به ارزش بازار این سهامها قابل تغییر است. به طور مثال: سهام بانک آمریکا، وریزون و کرفت، در ده سال گذشته به این لیست اضافه شدهاند و برخی سهامها نیز از این لیست به دلیل ارزش بازار پایینتر، کنار رفتهاند.
نکته مهم: اگر قصد این را دارید که سهامهای بورس آمریکا را با دقت بیشتری مورد توجه قرار دهید، توصیه میشود که در کنار شاخص داو جونز، به شاخص s&p 500 نیز توجه ویژهای داشته باشید تا با دید کاملتری این ماجرا را دنبال کنید.
شاخص داو جونز، یکی از مهمترین ابزارها برای رصد کردن میزان رشد و زیان اقتصاد آمریکا در کوتاهترین زمان، به حساب میآید.
نحوه محاسبه شاخص داو جونز
پس از آن که تعریف مختصری از شاخص داو جونز داشتیم و برخی سهامهای آن را برای شما بازگو کردیم، وقت آن رسیده است که نحوه محاسبه آن را نیز برای شما توضیح دهیم. ممکن است این سؤال برای افراد زیادی پیش بیاید که نحوه محاسبه شاخص داو جونز چگونه است؟ برای پاسخ به این سؤال، ادامه مطالب را از دست ندهید. نحوه محاسبه شاخص داوجونز به چه صورتی است؟ شاخص داوجونز چیست؟
فرمولی وجود دارد که بر اساس آن، شاخص داو جونز در هر روز معاملاتی تعیین میشود. این فرمول بر اساس ارزش بازاری شرکتهای موجود در لیست 30 سهام بزرگ آمریکا محاسبه میشود. به طور مثال: به دلیل اینکه شرکت اپل و فیسبوک دارای ارزش بازاری خیلی زیادی هستند، پس مثبت شدن آنها، میتواند به راحتی این شاخص را سبز کند. برای محاسبه ارزش شرکت می توانید به مقاله مربوطه مراجعه کنید.
کاربرد های مهم شاخص داو جونز
• مهم ترین شاخص برای درک سریع وضعیت بازار بورس آمریکا
این شاخص به راحتی میتواند روند کلی بازار بورس آمریکا را به شما نشان دهد. شما میتوانید با نگاه کلی به این شاخص، دیگر توجهی به سایر سهامها به صورت اختصاصی نداشته باشید.
• تأثیر مهم در رشد سایر سهام های بازار
یک ضریب مهم در این زمینه وجود دارد که به ضریب بتا معروف است. این ضریب به شما کمک میکند تا بتوانید، سهامی را انتخاب کنید که همگام با شاخص داو جونز رشد کند. به طور مثال اگر رشد شاخص داو جونز در یک روز معاملاتی 10 درصد باشد و ضریب بتا سهام مورد نظر شما 0.5 باشد، این بدان معنی است که سهام شما میتواند در حدود 5 درصد رشد داشته باشد.
• کاهش ریسک سرمایه گذاری با خرید سهام موجود در شاخص داو جونز
در واقع شما نیازی ندارید تا برای کاهش ریسک سرمایه گذاری ، تعداد زیادی از سهام شرکتهای موجود در داو جونز را خریداری کنید. شما قادر خواهید بود تا با خرید سهام یکی از شرکتهای بزرگ، ریسک سرمایهگذاری خود را به شدت کاهش دهید.
• این شاخص می تواند به عملکرد شما وزن بدهد
منظور از وزن دادن به عملکرد شما، به این معنی است که شما میتوانید به صورت سالیانه، درصد سود سهام خود را با درصد رشد شاخص داو جونز مقایسه کنید و متوجه شوید که آیا عملکرد بهتری داشتهاید یا خیر.
انواع شاخص های بورسی و کاربرد آن ها
کلمه شاخص به معنای نماگر یا نشانگر است. در واقع عددی است که با استفاده از آن میتوان تغییرات ایجاد شده در یک یا چند متغیر را طی یک بازه زمانی خاص مشاهده کرد.
معمولاً یکی از معیارهای رکود و یا رونق اقتصادی در بازار سرمایه از طریق شاخصها مشخص میشود؛ یعنی فعالان بازار سرمایه از این طریق میتوانند وضعیت کلی بازار را بسنجند و حتی تغییرات احتمالی قیمتها را در آینده پیش بینی کنند. این موضوع نیز بسیار حائز اهمیت است که سهامداران میتوانند از طریق شاخصها، تغییرات یک پدیده در دو زمان متفاوت را مقایسه کنند.
به صورت کلی شاخص ابزاری برای مقایسه تغییرات گروهی چند پدیده با یکدیگر است.
با استفاده از شاخص قیمت میتوان صنایع مختلف را با یکدیگر مقایسه کرد.
انواع شاخص های بورسی
در بازار سرمایه، یکی از معیارهای بسیار مهم شاخص های بورسی هستند که با تحلیل و بررسی آنها میتوان وضعیتهای بورس را در گذشته و حال از لحاظ جنبههای مختلف به راحتی مورد ارزیابی قرار داد. تحلیل شاخص های بورس و نوسانات آنها در تصمیمگیری سرمایهگذاران نقش مهمی دارد، از این رو احتمال دارد تمامی فعالان بازار سرمایه، با توجه به تحلیل تکنیکال، تحلیل بنیادی، تابلو خوانی یا حتی ترکیبی از این روشها، در بازار بورس به فعالیت بپردازند و همیشه شاخص های بازار را تحت نظر داشته باشند.
بهصورت کلی تمامی شرکتهای بورسی را میتوان به دو بخش صنعتی و مالی تقسیم کرد. در بخش صنعتی شرکتهای تولیدی و صنعتی مانند مخابرات، خودروسازی، سیمان، پتروشیمی و … قرار دارند.
در بخش مالی هم همانطور که در مقاله های قبلی توضیح دادیم، مانند بانکها، شرکتهای سرمایهگذاری، بیمه و… حضور دارند.
شاخص صنعت نشاندهنده میانگین تغییرات قیمت سهام شرکتهای فعال در بخش صنعت و شاخص مالی نیز میانگین کاربرد شاخصها تغییرات قیمت سهام شرکتهای فعال در بخش مالی است.
همچنین میتوان برای هریک از بخشهای صنعت و مالی، شاخص های جداگانهای در نظر گرفت؛ بهعنوان مثال شاخص صنعت سیمانی متوسط تغییرات قیمت شرکتهای فعال در صنعت سیمان را نشان میدهد. آیا میدانید ارز slp چیست ؟
انواع شاخص های بورسی شامل موارد زیر هستند:
شاخص کل بورس
شاخص کل قیمت در بورس اوراق بهادار است که به اختصار آن را شاخص کل میگویند، نشان دهنده تغییرات سطح عمومی قیمتها در کل بازار است و میانگین افزایش یا کاهش قیمت سهام در بازار را بیان میکند.
در برسی شاخص کل بورس که یکی از انواع شاخص های بازار سرمایه است، باید به این نکته توجه نمود که شرکتهای بزرگتر به دلیل اینکه سرمایه بالاتری دارند و باعث افزایش ارزش بازار میشوند، بر روی رشد یا افت شاخص کل بورس اثر بیشتری خواهند داشت.
بهعنوان مثال وقتی گفته میشود شاخص کل ۳۰ درصد رشد کرده است، یعنی میانگین قیمت سهام شرکتهای بورسی به میزان ۳۰ درصد نسبت به سال پایه، افزایش پیدا کرده است. . شاخص کل در بین فعالان بازار و سرمایه گذاران یکی از پرکاربردترین شاخصهاست
شاخص کل به صورت لحظه ای در سایت tsetmc.com قابل مشاهده است.
شاخص هم وزن
شاخص هم وزن از تاریخ ۵ اسفند ۹۳ توسط سایت مدیریت فناوری بورس در دسترس کاربران قرار گرفته است. این شاخص پس از درخواست فعالان بازار سرمایه مبنی بر واقعی نبودن شاخص کل محاسبه شد.
در این شاخص، کلیه شرکتهای پذیرفته شده در بورس با وزنی برابر در محاسبه شاخص کل سهیم هستند. در واقع ۵ درصد نوسان مثبت شرکتی کوچک، به اندازه ۵ درصد نوسان مثبت بزرگترین شرکت بورس در این شاخص تاثیرگذار است.
موضوعی که قابل توجه است این است که معاملات سهام شرکت های بزرگ بیشترین تاثیر را در شاخص کل دارد و باعث میشود تا کلیت بازار بصورت تصنعی مثبت گزارش شود به طوری که در شاخص هم وزن این امکان وجود ندارد.
شاخص بازار اول و بازار کاربرد شاخصها دوم
هنگامی که به معرفی انواع شاخص های بورس میپردازیم، شرکتهایی که وارد بازار اول بورس میشوند، به لحاظ وضعیت سودآوری، سرمایه و درصد سهام شناور آزاد، معمولاً در وضعیت مناسبتری قرار داشته و آن دسته از شرکتهایی که از نظر این معیارها در شرایط پایینتری قرار دارند، در بازار دوم بورس پذیرش میشوند.
بنابراین شاخص بازار اول بورس، سطح عمومی قیمت سهام شرکتهایی را بیان میکند که در بازار اول بورس پذیرش میشوند و شاخص بازار دوم نیز بیانگر سطح عمومی قیمتهای سهام شرکتهایی است که در بازار دوم بورس پذیرش شدهاند. پیشنهاد می شود مقاله هش ریت چیست را بخوانید.
شاخص بازده نقدی – TEDIX
تغییرات شاخص بازده نقدی، میانگین بازدهی ناشی از پرداخت سود نقدی شرکتهای بورسی به سهامداران را نشان میدهد. وقتی شاخص سود نقدی رو به کاهش است، شرکتها بهطور میانگین سود نقدی کمتری را در مجامع عادی سالیانه بین سهامدارانشان تقسیم میکنند.
شاخص آزاد شناور – TEFIX
درمجموع، سهام شرکتهای بورسی توسط سهامداران حقیقی و کاربرد شاخصها حقوقی خریداری میشود. معمولاً سهامداران حقوقی مالکان پرنفوذی در شرکتهای بورسی به شمار آمده و در صورت خریداری سهام شرکتهای بورسی، درصد بالایی از سهام شرکت را تصاحب میکنند.
با توجه به این موضوع، به میزان سهامی که معمولاً در شرکتهای بورسی در اختیار سهامداران حقیقی قرار دارد و مرتباً در بازار خریدوفروش میشود، سهام شناور آزاد گفته میشود. شاخص آزاد شناور، میانگین تغییرات قیمت سهام این گروه را نشان می دهد.
در معاملات بورس ،سهام شناور آن درصدی از سهام شرکت است که در بازار گردش دارد و معامله می شود. یعنی به قول معروف سهامی که بلوکه شده و خشک شده از دل این سهام بیرون می آید.
منظور از سهام شناور آزاد، مقدار سهمی است که انتظار می رود در آینده نزدیک قابل معامله باشد. یعنی در مالکیت دارندگانی است که آماده اند در صورت پیشنهاد قیمت مناسب از سوی خریداران آن را برای فروش ارائه کنند.
فرضا یک شرکتی یک میلیارد عدد سهم دارد از این یک میلیارد حدود ۳۰۰ میلیون سهمش در بازار مدام در حال گردش است و توسط افراد مدام معامله میشود اما حدود ۷۰۰ میلیون از این سهام توسط سهامدارانش بلوکه شده است. یعنی سهامداران خریدند و مدیریت این شرکت و سهامداران، این سهام را اصلاً معامله نمی کنند. مثلاً زیرمجموعه های تاپیکو و خود تاپیکو به همین صورت است.. سهامدار سهامی را که عموما می خرد سهامدار منفعل در بازار شناخته می شود.
اما سهام شناور آزاد چه کمکی به ما میکند؟
در صفه Tsetmc هر نماد، درصد میزان شناوری سهم مشخص شده است. اما اگر در سایت عددی نزده بود می توانید سهامداران این نماد را مشاهده کنید و درصد مالکیت ها را با هم جمع بزنید، صد در صد را منهای حاصل این جمع کنید میشود حدوداً سهام شناور آزاد.
سهام شناور آزاد وقتی کم باشد یعنی اینکه عرضه ها در بازار کم است، زمانی که سهام رشد پیدا می کند شناور آزاد کم باشد خب طبیعتا ارزشش خیلی سریعتر پیش می رود. چرا؟ چون شناوری در بازار ندارد و عرضه سهام در بازار خیلی کم است. به همین خاطر می گویند شناوری آزاد وقتی پایین باشد ریسک آن سهام زیاد است و عموما سفته بازها و نوسان گیران از بازار سراغ شرکتهایی که شناوری شان پایین هست می روند و چون عرضه سهام خیلی کم هست خیلی راحت قیمت سهمش می تواند رشد پیدا کند.
اما اگر شناوری خیلی بالا باشد این امر فقط زمانی می تواند به شما کمک کند که قیمت سهام در حال افت باشد. در این صورت اگر شناوری پایین باشد کسی خریدار آن سهم نیست. اما اگر شناوری بالا باشد می تواند این گردش معاملات را افزایش دهد و اینکه سهام شما مکرر در صف فروش قرار نگیرد.
گفتیم ارزش معاملات خیلی نکته مهمی هست اگر روند رو به رشد و صعودی داشته باشد می تواند حاکی از این باشد که نقدینگی جدیدی وارد بازار شده و این نقدینگی جدید قطعاً با تقاضای جدیدی روبرو خواهد شد و این تقاضای جدید میتواند قیمت سهم را افزایش دهد.
در مورد بعد نوسانات سهام است.. برای مثال اگر بخواهیم سراغ tsetmc برویم نماد “های وب” را باز کنیم.
هایوب را اگر خرید و فروش حقیقی و حقوقی ها مشاهده کنید، حدود ۲۱ میلیون سهم حقیقی ها خریدند و ۲۴ میلیون سهم حقیقی ها فروختند، این ۲۱ میلیون سهمی که حقیقی ها خریداری کردهاند توسط ۱۳۰۰ نفر انجام شده است و این ۲۴ میلیون توسط ۳۷۰۰ نفر چیزی کاربرد شاخصها حدود ۳ برابر تعداد افراد خریدار حقیقی که طبیعتا قدرت خریدار در این مثال بالا هست.
اما در مورد سهام شناور آزاد خدمت شما عرض کردیم که سهامی هستند که در بازار گردش دارند و این سهام ها جزء سهام هایی نیستند که قفل شده باشند و دست سهامداران عمده باشند که این سهامداران منفعل باشد و اقدامی به عرضه و گردش آن سهام نکنند. سهام شناور آزاد طبیعتاً هرچه بالاتر باشد گردش سهام می تواند بیشتر باشد.
طبیعتا و نقدشوندگی آن سهام نیز می تواند افزایش پیدا کند اما وقتی سهام شناور آزاد عدد پایینی میشود طبیعتاً گردش سهام این شرکت هم پایین تر هست و می تواند نقدشوندگی آن شرکت را در بازار سهام کمتر کند. اما یک نکته ای که خیلی مهم است این است که تعداد سهام شرکت هم است، فرض کنید که دو شرکت هستند که سهام شناور آزاد شان هردو ۱۰ درصد است اما نکته ای که خیلی مهم هست شرکت اول ۱۰ درصد است با تعداد سهام ۲۰۰ میلیون سهم است و شرکت دوم هم ۱۰ درصد با تعداد ۵۰ میلیارد سهم است.
طبیعتا این ۱۰ درصد در خصوص این دو شرکت با وجود تعداد سهام های مختلف می تواند خیلی متفاوت باشد و زمانی که سهمی دارای صف خرید است این صف خرید اگر سهام شناور آزادش پایین تر باشد خب عرضه آن سهام هم کمتر می شود چون سهمی در بازار برای معاملات عرضه و تقاضا نیست و این نکته خوبی هست. اما بالعکس وقتی در صف فروش قرار می گیرد، اگر این شناور آزاد عدد خیلی پایینی باشد عده ای از افراد به همین خاطر ممکن است اقدام به خرید آن سهام نکنند و این میتواند به قول معروف در صف فروش قفل کند یا اینکه چند روز متوالی صف فروش شود. آیا میدانید صرافی غیر متمرکز چیست؟
سهام شرکت های با شناور بالا را بخریم یا پایین؟
زمانی که سهمی، با افزایش تقاضا مواجه شده باشد، در شرکت هایی که سهام شناورشان بالا است، افزایش قیمت یا صف خرید نیاز به سرمایه بالاتری نسبت به سهام با شناور پایین دارد. زمانی که تعداد بیشتری از سهام یک شرکت آماده ی عرضه باشد، رشد قیمت با تاخیر همراه خواهد بود.
در زمان افت تقاضا یا صف فروش هم، در شرکت های با سهام شناور بالا، به دلیل تعداد زیاد سهامداران، حرکات هیجانی و صف فروش بیشتر و سریع تر از شرکت های با سهام شناور پایین دیده می شود.
شرکت های با سهام شناور بالا، نقدشوندگی بالاتری دارند و شما می توانید به راحتی سهام این شرکت ها را بخرید یا بفروشید.
اما توصیه ما سهامداری در سهام شرکت هایی است با سهام شناور متعادل.
بهترین میزان سهام شناور در شرکت های بورسی چند درصد است؟
سهام شناور شرکت، باید معادل میانگین بازار سرمایه ی کشور باشد و از این رو شرکت هایی با سهام شناور میانگین ۲۰ درصدی را در شرایط مشابه باید در اولویت قرار داد. مطابق آخرین گزارش های شرکت بورس و فرابورس، در خرداد ماه ۱۳۹۶، میانگین سهام شناور شرکت های بورسی ۲۱٫۱۹% و میانگین سهام شناور شرکت های فرابورسی ۲۱٫۵۳% می باشد
آیا شاخص های بورس انواع دیگری هم دارند؟
در بورس اوراق بهادار تهران، در خصوص اینکه انواع شاخص های بازار چیست؟ میتوان به مواردی نظیر شاخص صنعت، شاخص مالی، شاخص قیمت به تفکیک هر صنعت، شاخص قیمت 50 شرکت بزرگ و شاخص قیمت 30 شرکت بزرگ اشاره نمود.
هر کدام از این شاخص های بورسی در واقع یک زیر شاخص از کل بازار سرمایه هستند. مثلاً تغییرات شاخص صنعت بیان میکند که میانگین بازدهی سرمایهگذاران در شرکتهای تولیدی چقدر بوده یا تغییرات شاخص مالی بیانگر این است که میانگین بازدهی سرمایهگذاران در گروه خدمات مالی و سرمایهگذاری در یک دوره زمانی چگونه بوده است.
همچنین شاخص 50 شرکت بزرگتر یا فعالتر همان شاخصی است که از 50 شرکت با بیشترین حجم معاملات شناخته میشوند. این شرکتها دارای بیشترین ضریب نقدشوندگی هستند به دلیل اینکه بیشتر از دیگر سهامها خرید و فروش میشوند. شاخص 30 شرکت بزرگتر هم نشاندهنده شرکتهایی است که در بازار بورس بیشترین ارزش را دارند.
کاربرد انواع شاخص های بورس چیست؟
در خصوص کاربرد شاخص های بورسی میتوان به موارد زیر اشاره نمود:
همواره اعداد شاخص بیانگر اطلاعات عمومی و کلی درباره ساختار بازار هستند، بنابراین افزایش شاخص را با عنوان رونق اقتصادی و همچنین کاهش شاخص را با عنوان رکود بازار بیان میکنند.
شاخص بورس در واقع ابزاری است که به منظور مقایسه تغییرات بین دو پدیده در دو زمان متفاوت مورد استفاده قرار میگیرد.
با بررسی و ارزیابی شاخص های بورسی در بازار سرمایه میتوان تغییرات احتمالی قیمتها را در آینده پیشبینی کرد.
علاوه بر این از شاخص بورس برای مقایسه تغییرات گروهی چند پدیده با یکدیگر هم استفاده میشود و از این طریق میتوان صنایع مختلف را با یکدیگر مقایسه نمود.
شما میتوانید با استفاده از شاخص های بورسی به راحتی از رکود بازار یا رونق اقتصادی مطلع و آگاه شوید.
فعالان و سهامداران بازار سرمایه میتوانند از طریق محاسبه انواع شاخص های بازار سرمایه به وضعیت کلی بازارها در حال و آینده دسترسی پیدا کنند.
لازم به ذکر است؛ افرادی که در بازار بورس سرمایهگذاری میکنند، باید به کاربرد هر کدام از انواع شاخص های بورسی توجه داشته باشند و به وسیله آنها وضعیت بورس را تحلیل و ارزیابی نمایند و بر اساس اینکه سهام چه شرکتهایی میتواند در شاخص مورد نظر تأثیرگذار باشد، تفسیر لازم از شاخص بورسی مورد نظر را انجام دهند.
دیدگاه شما