لوریج یا اهرم در بازارهای مالی به چه معناست؟
یکی از جذابترین ویژگیهای بازارهای مالی که به واسطه آن بسیاری از افراد را جذب خودش میکند، لوریج یا اهرم است. با توجه به اهمیت آن، بسیاری از افرادی که مشغول آموزش فارکس هستند، با این سوال مواجه هستند، لوریج (اهرم) در فارکس چیست و بهترین ضریب اهرم در فارکس چقدر است ؟ در مفاهیم اقتصادی منظور از لوریج Leverage یا به فارسی اهرم، بکارگیری سرمایه قرض گرفته شده، برای افزایش بازده سرمایهگذاری است ، چه جمله نامفهومی بود نه؟ با من باشید ، جایی نرید تا توضیح بدم.
یکی از جذابترین ویژگیهای بازارهای مالی که به واسطه آن بسیاری از افراد را جذب خودش میکند، لوریج یا اهرم است. با توجه به اهمیت آن، بسیاری از افرادی که مشغول آموزش فارکس هستند، با این سوال مواجه هستند، لوریج (اهرم) در فارکس چیست و بهترین ضریب اهرم در فارکس چقدر است ؟ در مفاهیم اقتصادی منظور از لوریج Leverage یا به فارسی اهرم، بکارگیری سرمایه قرض گرفته شده، برای افزایش بازده سرمایهگذاری است ، چه جمله نامفهومی بود نه؟ با من باشید ، جایی نرید تا توضیح بدم.
لوریج (اهرم) در بازار فارکس چیست؟
در لغت لور (lever) به معنای اهرم است و لوریج (Leverage) به معنای اهرم نیرو است. اهرم نیرو در بازارهای مالی، امکانی است که در اختیار تریدرها قرار میگیرید، تا بیش از سرمایه اولیهای که در اختیار دارند، معامله کنند. بنابراین منظور از اهرم نیرو (لوریج) امکان چند برابر شدن سرمایه است. معمولا معامله گران در بازارهای مالی اهرم نیرو را با عنوان اهرم میخوانند.
در لوریج یا اهرم بازارهای فارکس هم به همین شکل ، به مقدار سرمایهای گفته میشود که بروکر فارکس جهت انجام معاملات بزرگتر در اختیار معامله گران قرار میدهد. در مورد کال مارجین هم بدانید.
سادهترین تعریف برای گزینه لوریج این است که یک معاملهگر بیش از سرمایه اولیه خود و با استفاده از منابع و سرمایههای قرضی (سرمایه قرضی دریافت از بروکر فارکس) اقدام به معامله میکند و نسبت به سرمایهای که قرض کرده است، در معاملات سود یا ضرر میکند. لوریج میتواند سود افراد را چندین برابر کند.
به جهت وجود حجمهای استاندارد و بزرگ برای معامله، بروکرها مقدار معینی از سرمایه را به انتخاب معاملهگر با عنوان لوریج در اختیار مشتریان خود قرار میدهند.
احتیاط در استفاده از لوریج
تریدرها در بازار فارکس اغلب برای سوددهی از تغییرات قیمت نسبتا کوچک در جفت ارز ها، از لوریج استفاده میکنند. با این حال اهرم به عنوان شمشیری دو لبه هم میتواند سود و هم زیان را افزایش دهد.
لوریج با سطح بالاتری از ریسک مرتبط است. زمانی که یک تریدر از لوریج در معاملات خود استفاده میکند، چنانچه سرمایهگذاری بر علیه تریدر عمل کند، ضررهایی که وی متحمل میشود بسیار بیشتر از زمانی خواهد بود که از لوریج استفاده نکرده است. از همین رو گفته میشود که اهرم در فارکس هم سود و هم زیان را افزایش میدهد.
اهرم با استفاده از نسبت نشان داده میشود. به عنوان مثال ۱:۵۰۰ یا ۱:۱۰۰ این رابطه بین اعداد نشان دهنده این است که به ازای هر یک دلاری که تریدر به حساب معاملاتی خود واریز میکند، میتواند معاملات ۱۰۰ یا ۵۰۰ دلاری را انجام دهد. بهترین لوریج در بازارهای فارکس نسبت ۱:۱۰۰ تا است.
برخی از بروکرها لوریج بسیار بالایی ارائه میدهند. برخی از آنها لوریجی تا حد ۱:۱۰۰۰ نیز ارائه میکنند. با استفاده از این اهرم میتوانید حسابی را با ۳۰۰ دلار افتتاح نموده و معاملاتی را تا ۳۰۰۰۰۰ دلار انجام دهید.
هرچند در استفاده از لوریج در بازار فارکس، امکان معامله چندین برابر سرمایه اولیه وجود دارد، اما اهمیت داشتن لبه معاملاتی به همان اندازه نیز ریسک افزایش مییابد. در صورت ضرر، تریدر نیز به همان اندازه ضرر خواهد کرد. برای جلوگیری از ضرر و زیانهای بزرگ، حتما نیاز است تا پوزیشنهای باز رصد شود.
دلیل نیاز معامله گران به لوریج در معامله
بروکر لوریج را به عنوان یک وام در اختیار تریدرها قرار میدهد، تا با استفاده از این وام به فعالیت در بازار فارکس بپردازند. زیرا همه معامله گران بازار فارکس، همگی دارای سرمایه هِنگُفت نیستند ولی معامله در فارکس نیازمند سرمایه نسبتا سنگین است. از همین رو بروکرها برای جذب حداکثری سرمایه و نیز امکان انجام معاملات برای تمامی مشتری ها، وامهایی را در قالب لوریج به مشتریان خود ارائه میکنند.
همانطور که قبلا هم اشاره شد، معاملات در فارکس بر اساس حجمهای استاندارد انجام میشود. جهت تعیین حجم معامله، نسبتی اهمیت داشتن لبه معاملاتی از لات را برای معامله در نظر میگیریم. بر این اساس، حجم معامله در بازار فارکس بر مبنای نسبتهای معینی از لات مشخص میشود. هر لات در فارکس برابر با ۱۰۰۰۰۰ واحد ارز پایهای است که برای ترید انتخاب شده است.
در صورتی که معاملهگری از دلار آمریکا به عنوان واحد پول استفاده کند. اگر با یک لات استاندارد موقعیتی را باز کند، ۱۰۰۰۰۰ واحد از دلار را خریداری کرده یا میفروشد.
چیز هایی که باید در مورد تکنولوژی جدید سرور لبه (Edge Server) بدانید
سرور های لبه با تأمین منابع محاسبه مورد نیاز برای دستیابی به هدف کاهش تأخیر، نقش مهمی در محاسبات لبه دارند که یک تکنولوژی پیشرفته و تکمیل کننده محاسبات ابری است. دو نوع مشخص از سرور های لبه وجود دارد: شبکه تحویل محتوا (CDN) سرور های لبه و سرور های محاسبه لبه.
سرور های CDN لبه
سرور CDN لبه یک سرور است که از نظر استراتژیک قرار دارد و نسخه های cached محتوای استاتیک را از سرور های مبدأ در اختیار کاربران قرار می دهد. این به این معنی است که سرور های CDN لبه محتوایی مانند تصاویر، JavaScript ،HTML و محتوای قابل بارگیری را ارائه می دهند. در نتیجه، سرور های CDN edge به کاهش حجم کار در سرور های مبدا و کاهش تأخیر برای کاربران کمک می کنند. این سرور ها در نقاط حضور (PoPs) و مکان های لبه دار در شبکه تحویل محتوا مستقر می شوند.
سرور های محاسبه لبه
برخلاف تحویل محتوا، سرور های محاسبه لبه منابع محاسبه را در لبه شبکه فراهم می کنند. مانند سرور های لبه CDN، سرور های محاسبه لبه نیز برای کاهش تأخیر به طور استراتژیک مستقر می شوند. با این حال، بر خلاف سرویس دهی محتوای ثابت وب، سرورهای محاسبه لبه قابلیت هایی مانند پردازش داده ها برای تکنولوژی های اینترنت اشیا (اینترنت اشیا) و شبکه های 5G را فراهم می کنند.
نحوه کار سرور های CDN لبه
حافظه پنهان محتوا سهم زیادی در نحوه کار سرور های CDN لبه دارد. سرور های CDN لبه نسخه های حافظه پنهان شده از محتوای سرور منبع را ذخیره می کنند و هر زمان درخواستی ارائه می شود آن ها را به مشتریان ارائه می دهند.
در سطح بالا ، روند کار به شرح زیر است:
- یک مشتری با مرور در یک URI داده شده، درخواست یک منبع وب با محتوای ثابت (به عنوان مثال یک ویدیو) را ارائه می دهد.
- درخواست مشتری به CDN وب اهمیت داشتن لبه معاملاتی سایت ارسال می شود.
- CDN از Anycast DNS برای تعیین اینکه کدام سرور CDN لبه از لحاظ جغرافیایی نزدیک ترین است استفاده می کند و درخواست را به آنجا هدایت می کند.
- اگر سرور CDN لبه از قبل یک کپی از مطالب داشته باشد، مستقیماً به درخواست پاسخ می دهد. نتیجه تأخیر به میزان قابل توجهی کمتر از درخواست است که باید به سرور مبدا هدایت شود.
- اگر سرور CDN لبه نسخه ای از محتوا را نداشته باشد، آن را از سرور مبدا درخواست می کند، برای مشتری پروکسی می کند و برای درخواست های بعدی آن را در حافظه پنهان ذخیره می کند.
در سناریوی تکنولوژی سرور های لبه فوق، سه مزیت اصلی وجود دارد:
- کاهش تأخیر برای کلاینت ها: هنگامی که محتوا پنهان شد، مشتریان عملکرد بهتر و زمان بارگذاری سریع تری را تجربه می کنند زیرا از دارایی های سرور نزدیک تر درخواست دارایی می کنند. البته، ستون اصلی شبکه اصلی نیز می تواند تأخیر را تحت تأثیر قرار دهد. به عنوان مثال، درخواست هایی که به طور کامل از طریق اینترنت عمومی ارسال می شوند اغلب کند تر از درخواست هایی هستند که از طریق ستون اصلی خصوصی StackPath ارسال می شوند.
- کاهش حجم کار در سرور مبدا: افزایش ترافیک می تواند باعث خرابی عملکرد سرور مبدا شود. با بارگیری اکثر درخواست ها در سرورهای CDN edge، سرورهای مبدا در صورت بروز سنبله ها، افت عملکرد را کاهش می دهند.
- افزایش امنیت برای سرور مبدا: همانطور که CDN سرور مبدا و درخواست های پروکسی از مشتری را پنهان می کند، می تواند از قرار گرفتن در معرض سرور مبدا در برابر حملات DDoS و سایر تهدیدات جلوگیری کند.
نحوه کار سرور های محاسبه لبه
در این تکنولوژی جدید، سرور های محاسبه لبه همچنین با کاهش فاصله جغرافیایی و به نوبه خود تأخیر بین تولید کنندگان و مصرف کنندگان داده ها کار می کنند. با این حال، در مورد سرور های محاسبه لبه، تولید کنندگان داده اغلب دستگاه اهمیت داشتن لبه معاملاتی های اینترنت اشیا هستند و سرور ها در حال پردازش داده های ایجاد شده هستند. به عنوان مثال، یک سرور محاسبه لبه ممکن است بین دستگاه های اینترنت اشیا در کف کارخانه و cloud یا یک مرکز داده سازمانی قرار گیرد.
در این حالت، داده ها به این صورت جریان می یابند:
- دستگاه های اینترنت اشیا (دوربین ها، حسگر ها) در کف کارخانه داده ها را به یک سرور محاسبه لبه (به عنوان مثال gateway edge) ارسال می کنند.
- سرور محاسبه لبه پردازش، ذخیره سازی و تجزیه و تحلیل محلی داده ها را از دستگاه های اینترنت اشیا فراهم می کند.
- سرور محاسبه لبه اطلاعات پردازش شده مربوطه را برای پردازش بیشتر به cloud یا یک مرکز داده شرکتی ارسال می کند.
در این حالت، مزایای سرور لبه شامل کاهش پهنای باند بسیار زیاد به مرکز ابر یا مرکز داده شرکت و کاهش تأخیر است. بدون وجود سرور محاسبه لبه، داده های پردازش نشده به طور قابل ملاحظه ای مستقیماً به فضای ابری یا مرکز داده منتقل می شوند که منجر به کاهش زمان پردازش و تأخیر کافی برای ایجاد مانع در روند کار پردازش داده در زمان واقعی می شود.
نمونه هایی از تکنولوژی اهمیت داشتن لبه معاملاتی سرور های لبه
استفاده TeamSpeak از StackPath’s CDN برای بهبود 68 درصدی سرعت دانلود، نمونه بارزی از نحوه کار سرور های CDN لبه در دنیای واقعی است. در ابتدا، TeamSpeak، شرکتی که مشتریان گپ را برای eSports فراهم می کند، از کاربران خواست تا نصب و وصله ها را از آینه ها در آلمان دانلود کنند. با توجه به ماهیت جهانی مخاطبان TeamSpeak، این روش اغلب منجر اهمیت داشتن لبه معاملاتی به مشکلات عملکردی می شود که تجربه کاربر را تحت تأثیر قرار می دهد.
TeamSpeak متوجه شد که استفاده از CDN سرعت دانلود را بسیار افزایش می دهد و با استفاده از پلتفرم خود برای گیمرها تجربه بهتری ایجاد می کند. StackPath CDN بر خلاف داشتن یک دانلود جهانی کاربر از طریق سرور های مستقر در آلمان، سرور های لبه ای را در سراسر جهان ارائه می دهد که دانلود های نزدیک تر به کاربران را ذخیره و ارائه می دهند.
همانطور که برای سرور های محاسبه لبه، این آموزش تکنولوژی سرور های محاسبه لبه را نشان می دهد که بار های کانتینر در آتلانتا، دالاس، آمستردام و فرانکفورت را برای اهداف پردازش داده اینترنت اشیا as در مقابل یک سرور ابری واحد اجرا می کنند.
دوره تخصصی آموزش بازار فارکس (به همراه معاملات زنده) دوره ۶
نوع برگزاری:وبینار زنده
تاریخ برگزاری: 5 شنبه 31 شهریور ساعت 16 تا 19( برگزاری کلاس هر یکشنبه به مدت 10 هفته)
تعداد جلسات: 20 جلسه
مدرس: بهرنگ موسوی
قابلیت مشاهده: فقط در یک کامپیوتر یا موبایل اندرویدی
پشتیبانی: 3 ماه پشتیبانی توسط استاد درس به صورت آنلاین، جلسات حل تمرین و رفع اشکال به صورت وبینارمدرس: بهرنگ موسوی
عضویت در کانال سیگنال دهی تیم ترید میداس سرمایه
پیشنیاز: ندارد
مخاطب: معامله گران بازارهای فارکس
چرا فارکس؟
معرفی دوره معاملات زنده در فارکس
مدیریت ریسک و سرمایه مدرن
روانشناسی معامله گری در فارکس
در فارکس چقدر میتوان سود کرد؟
در بازار فارکس به چقدر سرمایه نیاز دارم؟
چقدر زمان نیاز دارم( ضربه سر رونالدو در تاریکی)
دوره تخصصی آموزش آنلاین فارکس (به همراه معاملات زنده)
بازار فارکس ازجمله سختترین بازارهای دنیا برای تریدر ها به شمار میرود. معامله در این بازارها نیاز به تجربه و انضباط شخصی بسیار بالایی دارد. درصورتیکه در این بازار استراتژی معاملاتی مناسبی داشته باشید و سیستم بسیار حرفهای مدیریت ریسک و سرمایه نیز به همراه استراتژی داشته باشید میتوانید در این بازار موفق شوید.
واقعیت این است که درصد معاملهگران موفق در این بازار بسیار کم است و شاید بتوان گفت بر طبق تحقیقات انجامشده، ۹۰ درصد معاملهگران شکست میخوردند. در دوره جامع آموزش فارکس علاوه بر آموزش تئوری معاملهگری در این بازار، معاملات زنده و کوچینگ تخصصی نیز انجام میشود که بعد از گذراندن آموزش پیشرفته فارکس و انجام تمام تمرینهای دادهشده میتوانید در فارکس موفق عمل کنید.
شیوه تدریس در دوره بازار جهانی فارکس
دوره فارکس (دوره تخصصی آموزش بازار فارکس)، دورهای از مقدماتی تا پیشرفته است و تعداد دانشجویان در آن محدود است چراکه قصد دارم دانشجویان را بهصورت تخصصی کوچ کنم. عقیده دارم بهترین راه آموزش، آموزش به همراه کار عملی است. دوره جامع آموزش فارکس شامل بخشهای زیر است:
۱٫ آموزش بازار فارکس (نحوه ثبتنام، انتخاب بروکر، واریز و برداشت پول، اصطلاحات فارکس)
در اهمیت داشتن لبه معاملاتی این قسمت، آموزش فارکس برای مبتدیان و کسانی که از بازار فارکس اطلاعی ندارند و یا کماطلاع هستند انجام میشود. نحوه ورود به بازار، نحوه باز کردن حساب معاملاتی در کارگزاری، واریز و دریافت پول و نحوه معامله کردن، آشنایی با اصطلاحات این بازار در این قسمت آموزش داده میشود.
۲٫ دوره تحلیل تکنیکال فارکس (آموزش تحلیل تکنیکال کاربردی برای معامله در فارکس)
روش معاملاتی من در دوره فارکس ، استفاده از تحلیل تکنیکال کلاسیک است. اصولاً تحلیل تکنیکال بر اساس رفتار جمعی معاملهگران بناشده است و اصول آن این است که معاملهگران در موقعیتهای مشابه (بهاحتمالزیاد) رفتار مشابهی از خود نشان خواهند داد. هرچقدر که تعداد معاملهگران بازار بیشتر باشد (حجم معاملات بالاتر باشد) الگوهای تکنیکالی با درصد موفقیت بالاتری به وقوع میپیوندد. در بازارهای کمعمق، کسانی که سرمایه بیشتری دارند میتوانند بازار را دستکاری کنند و الگوهای تکنیکال را نقض کنند. طبق گزارشی که سال ۲۰۱۹ انجام شد حجم معاملات در فارکس روزانه به ۶٫۶ تریلیون دلار میرسد. پس در این حجم بسیار بالای معاملات، امکان دستکاری بازار توسط معاملهگران پولدار، وجود ندارد و درنتیجه رفتار بازار بر اساس اصول تحلیل تکنیکال مشخص میشود. البته اینکه میگویم رفتار بازار بر اساس تحلیل تکنیکال مشخص میشود، منظور این نیست همه در ۱۰۰ درصد اوقات این اتفاق میافتد، بلکه ما همیشه درصدی را برای خطای تحلیل تکنیکال در نظر میگیریم.
یکی دیگر از مزایای بازار فارکس نقد شوندگی بالای آن است. به این معنا که میتوان گفت شما در لحظه میتوانید موجودی خود را نقد کنید چون حجم بازار بسیار بالا است همیشه برای محصول شما مشتری وجود دارد.
۳٫ مدیریت ریسک و سرمایه حرفهای
همانطور که میدانید زیان نکردن و از دست ندادن سرمایه، مهمتر از کسب سود است چراکه زیان آسیبهای جدیتری به معاملهگر میزند. ازنظر من در معاملهگری در هر بازاری (بورس، رمز ارز، فارکس،…) روش یا استراتژی معاملاتی ۲۰ درصد کل کار است و مدیریت ریسک و سرمایه ۸۰ درصد. ازنظر سادگی آموزش این قسمت راحتترین بخش معاملهگری است و ازنظر اجرا، سختترین آن است. بدون داشتن سیستم مدیریت ریسک و مدیریت سرمایه، بیشک شما ورشکسته خواهید شد. در این قسمت سیستمی به شما آموزش داده خواهد شد که در صورت اجرای دقیق آن روز شکست دارید ولی روز ورشکستگی هرگز.
۴٫ آموزش تحلیل فاندمنتال
ازآنجاکه ما داریم بر روی ارزهای معتبر جهانی معامله میکنیم، باید و حتماً اطلاعات فاندمنتال و اقتصادی این رمزارزها را بشناسیم تا بتوانیم بهصورت بهینه بر روی آنها معامله کنیم.
سبک معاملاتی من در فارکس سبک کوتاهمدت است و نهایتاً ۲ یا ۳ روز در یک معامله خواهم ماند. برای این سبک معامله، تحلیل فاندمنتال بلندمدت بیفایده است ضمن اینکه ازنظر من معامله بلندمدت در فارکس با دید سرمایهگذاری نیز به دلیل اهرم بالای معاملاتی و نوسانات زیاد و ضمناً بهره شبانه، اصلاً مناسب نیست. درنتیجه ما بر روی محصولاتی که معامله میکنیم یکطرف آنها دلار است. درنتیجه در قسمت تحلیل فاندمنتال شما اخبار مهم که بر روی زوج ارزهای اصلی میایند را یاد خواهید گرفت و سعی ما بر این است که در زمان آمدن اخبار مهم معامله نکنیم.
این قسمت هم توسط جناب آقای سجاد بوربور که از اساتید به نام تحلیل فاندمنتال جهانی هستند، خدمت شما آموزش داده میشود.
۵٫ آموزش روانشناسی معامله گری
مهمترین فاکتور یک معاملهگر موفق بالانس روانی او در ترید است. تنها در صورتی میتوانید یک معاملهگر موفق باشید و به تمام اصول آن ازجمله استراتژی و مدیریت ریسک و سرمایه پایبند باشید، که بتوانید بالانس روانی خود را در ترید حفظ کنید. در این دوره روانشناسی معاملهگر موفق بهصورت کاملاً کاربردی و عملی آموزش داده میشود و با محاسبات ریاضی به شما نشان میدهیم که چطور در صورت نداشتن روانشناسی موفق، بههیچعنوان امکان موفقیت برای شما وجود ندارد.
۶٫ معاملات زنده و کوچینگ تخصصی
این قسمت یکی از مهمترین قسمتها و هدف اصلی دوره فارکس است. پسازاینکه شما با بازار فارکس آشنا شدید و تحلیل تکنیکال را نیز یاد گرفتید، زمان آن میرسد که در بازار بهصورت زنده معامله کنید. توصیه اکید من برای شروع معاملات، معاملات با پول کم ولی اهمیت داشتن لبه معاملاتی پول واقعی است. همانطور که احتمالاً میدانید، در فارکس میتوان حساب مجازی هم باز کرد. منظور از حساب مجازی، معامله با پول مجازی بر روی بازار واقعی است. در خیلی از آموزشهای فارکس، اساتید توصیه میکنند که ابتدا با حساب دمو شروع به کارکنید و اگر موفق شدید چند ماه حساب دموی خودتان را افزایش دهید، سپس حساب با پول واقعی باز کنید.
من بهشدت با این موضوع مخالفم و نظرم این است که معامله با حساب دمو معاملهگر را نسبت به سود و زیان بیتفاوت میکند. ازنظر من بهتر است که حسابی واقعی با پول اندک باز کنید تا از همان ابتدا نسبت به سود و زیانهای خود جدی برخورد کنید.
در معاملات زنده فارکس، موارد زیر به شما آموزش داده میشود:
- زمان ورود به معامله
- مدیریت پوزیشن
- مدیریت زمان
- نحوه انتخاب تایم فریم معاملاتی
- نحوه دریافت سود های بیشتر هنگام روند بازار
- انتخاب محصول مورد معامله
- ایجاد ژورنال معاملاتی
۷٫ معاملات زنده و کوچینگ تخصصی
مهمترین قسمت دوره فارکس، قسمت مسابقه است! در این قسمت از دانشجوها میخواهم به مدت ۵ هفته حداقل ۵۰ معامله در یک حساب ۱۰۰ دلاری انجام دهند و به برنده نصف شهریه پرداختشده عودت داده میشود. شرایط معامله کردن و برنه شدن در کلاس گفته خواهد شد و لازم به ذکر است که این شرایط در حد بسیار متوسط است و اصلاً سختگیری نشده است.
توصیه من این است که با حساب ۱۰۰ دلاری واقعی معامله کنید چون کار با حساب واقعی بسیار نزدیکتر به شرایط واقعی است ولی اگر امکان آن را ندارید، میتوانید در حساب دمو معاملات مربوط به مسابقه را انجام دهید.
به شما قول میدهم سطح معاملهگری شما بعدازاین مسابقه بسیار بالاتر از سطح معاملهگری شما قبل از مسابقه است و شرایط یک تریدر واقعی را خیلی بهتر درک خواهید کرد.
خطر شارژ دستوری بورس
دنیایاقتصاد - محمدامین خدابخش : بورسیها چهار روز متوالی است که نمایی سبز در تالار شیشهای مشاهده میکنند؛ اما آمار نشان میدهد این سبزی، دستوری و ماحصل فشارهای دستوری به نهادهای مالی است. عملکرد سهامداران فعال حاکی از آن است که صندوقهای با درآمد ثابت نقش ویژهای در خرید سهام در روزهای اخیر داشتهاند و برخلاف ماهیت خود ریسک بالایی را تحمل میکنند.
دادوستدهای روز سهشنبه نیز با رشد نماگر اصلی بورس تهران ادامه یافت و حالا بورسیها برای چهارمین روز متوالی نمایی سبز در تابلوی تالار شیشهای مشاهده میکنند. این نمای سبز اما آنگونه که باید نتوانست فعالان بورسی را خشنود کند چراکه بسیاری با اتکا به آمار و ارقام بر این اعتقاد بودند که این سبزی، دستوری و ماحصل فشارهای دولتی به نهادهای مالی برای نگه داشتن قیمت سهمها در محدوده مثبت تابلو است.
آمارها نیز نشان میدهد در 2روز کاری گذشته، خالص تغییر مالکیت سهام به سمت حقوقیهای بازار بوده است. آنگونه که عملکرد سهامداران فعال در هر نماد نشان میدهد صندوقهای با درآمد ثابت نقش ویژهای در خرید سهام طی دو روز گذشته داشتهاند. این در حالی است که بررسی بازده صندوقهای با درآمد ثابت و قوانین معیوبی که در خصوص آنها در بیش از یک سال گذشته به جریان افتاده است حکایت از وجود خطری بالقوه برای کلیت بازار سهام دارد. نبود نظارت بر صندوقهای درآمد ثابت و ضعف در چارچوبهای کنترل ریسک سبب شده در برخی اهمیت داشتن لبه معاملاتی از این صندوقها بازدههای منفی به ثبت برسد و احتمال افزایش ابطال یونیتهای معاملاتی را شاهد باشیم؛ عاملی که میتواند بر نرخ بهره در بازار اثر مثبت و بر قیمت سهام اثری منفی به جا بگذارد.
جای خالی حضور غیرمستقیم
صعود قیمتها در بازار سرمایه طی سالهای اخیر سبب شد تا این بازار رشد کمی قابلتوجهی را در طول بازه زمانی چهار سال اخیر شاهد باشد. با این حال تمامی ساختارها در طول این مدت آنطور که انتظار میرفت، بهبود نیافت. این در حالی است که در سالهای قبل و همزمان با رشد قابلتوجه شاخصهای بازار سهام جای خالی سرمایهگذاری غیرمستقیم بیشتر حس میشد و همین امر سبب شده بود تا توصیههای زیادی از سوی کارشناسان بازار سرمایه حول محور لزوم هدایت مردم به سرمایهگذاری غیرمستقیم شکل بگیرد. در آن زمان مشکل این بود که سهولت دریافت کد بورسی و همزمانی آن با رونق قابلتوجه معاملات سهام سبب شده بود بسیاری از مردم بدون در نظر گرفتن پیشنیازهای لازم برای سرمایهگذاری همچون سواد مالی و پایش مداوم سبد دارایی خود اقدام به سرمایهگذاری مستقیم در بازار سرمایه کنند. با ریزش شاخص کل بورس هر چه عقبگرد دماسنج بازار سهام شدت میگرفت، نیاز به سرمایهگذاری غیرمستقیم در بازار یاد شده هم بیشتر مورد توجه مردم قرار میگرفت و همین امر سبب شد بخش اعظمی از سرمایه خارج شده در یک سال و نیم گذشته وارد صندوقهای سرمایهگذاری بهویژه صندوقهای سرمایهگذاری قابل معامله شود.
با این حال صِرف خروج سرمایه به سمت این صندوقها سبب نشد آب رفته به جوی بازگردد و بورسیها شاهد وضعیتی معقولتر نسبت به گذشته باشند. بر این اساس حدود 18 ماه گذشته در حالی سپری شده که روند ریزشی بازار بخش زیادی از سهامداران را در ضررهای سنگین فرو برده است. ریزش یاد شده از سویی دیگر سبب شده سهامداران با روند کاهشی بسیار فرسایشی و نوسانی مواجه شوند؛ نوسانی که بیش از هر چیز ناشی از عدمتدبیر مسوولان بوده و به سبب اتخاذ تصمیمات غیرکارشناسی و نسنجیده به آن دامن زده شد. در این میان آنچه که توانسته تا حد زیادی فعالان بازار سرمایه اعم از حقیقی و حقوقی را با مخاطره و دلسردی مواجه کند ناتوانی مسوولان در اصلاح وضعیت به نحوی مطلوب و در مقابل اتخاذ تصمیماتی دفعی و اغلب غیرقابل بازگشت (از لحاظ آثاری که داشته) است که موجب شده اعتماد شکلگرفته به کارآیی بازار سرمایه و امنیت آن تا حد زیادی از بین برود.
متغیر غایب از تصمیم
یکی از مسائلی که در طول این مدت نادیده گرفته شده مقوله کنترل ریسک بوده که به سبب نیاز سیاستگذاران حوزه کلان و سازمان بورس و اوراق بهادار در سالهای اخیر به خوبی موردتوجه قرار نگرفته است. بهرغم اینکه در امیدنامه صندوقهای درآمد ثابت مساله سرمایهگذاری در داراییهای کم ریسک نظیر اوراق قرضه و سپرده بانکی ۱۰۰درصد مورد تاکید قرار گرفته است، اما بستر فعالیت آنها به واسطه دستورات دولتی به آسانی تغییر کرده و طبیعتا ریسکی مضاعف به این نهادهای مالی تحمیل شده است. صندوقها تنها با یک چرخش قلم از سوی مسوولان بلند پایه بازار سرمایه مجبور به لحاظ کردن کف ۱۵درصدی و سقف ۲۵درصدی برای خرید سهام در پرتفویهای خود شدند و به این ترتیب برای همیشه با کنترل ریسک مطابق با آنچه که در بسیاری از کشورهای دنیا مرسوم است خداحافظی کردند.
این مساله در حالی روی داد که در همین مدت ریزش بازار سرمایه بسیاری از سرمایهگذاران ریسکپذیر پیشین را به افرادی محتاط بدل کرده بود که برای حفظ ارزش دارایی خود نیاز به مدخلهای کم ریسکی برای ورود سرمایه داشتند. این افراد که در روزهای رونق بازار دعوت کارشناسان بازار سرمایه به ابزارهای کمریسکتر نظیر صندوقهای سرمایهگذاری را شنیده بودند در ادامه برای کنترل ریسک خود و حفظ ارزش دارایی، سپردن سرمایههای خود به صندوقها را آغاز کردند. بررسیها حکایت از آن دارد که اقبال بازار نسبت به صندوقها در سالجاری بسیار بیشتر از سالهای اخیر بوده است. با این حال عامل کنترل ریسک در حال حاضر چندان در تصمیمات صندوقها محلی از اعراب ندارد.
در روزهای گذشته بارها شاهد این بودیم که نه تنها در مقیاس ماهانه بلکه در برش زمانی یک ساله نیز عملکرد صندوقهای سرمایهگذاری با درآمد ثابت، منفی شده است، این در حالی است که در میان تمامی صندوقهای سرمایهگذاری این نوع از صندوقها به طور پیشفرض کمترین ریسک را دارند. اما واقعا چه اتفاقی در صندوقها افتاده است؟
بیثباتی درآمد ثابت
همانطور که پیشتر اشاره شد افزایش کف و سقف سرمایهگذاری صندوقهای درآمد ثابت در بازار سهام پس از آن روی داد که بازار سهام با حجم قابلتوجه عرضه سهام و نزولی شدن قیمتها مواجه شد. سیاستگذاران که در آن زمان خود مردم را به بازار دعوت کرده بودند در همان روزهای ابتدایی با تغییر درسازوکار صندوقهای درآمد ثابت و مقرر کردن کف 15درصد و سقف 25درصد برای سرمایهگذاری در سهام در عمل صندوقهای یاد شده را از درآمد ثابت به صندوقهای مختلط تبدیل کردند. این به آن معنی است که با در نظر گرفتن شرایط فعلی سه نوع صندوق سرمایهگذاری در سهام، مختلط (در سهام و اوراق) و درآمد ثابت (در اوراق قرضه و سپرده بانکی) در چارچوب قانون، دیگر وجود خارجی ندارد. سقف یاد شده، صندوقهای درآمد ثابت را به سمتی سوق داد که بر اساس آن دیگر حداقل ریسک را نداشته باشند و درآمد آنها هم ثابت نباشد. چراکه در صورت رعایت قانون یاد شده هر نوع نوسانی در قیمت سهام میتواند در بازده این صندوقها نوسانی شدید ایجاد کند.
این در حالی است که در تمامی کشورهای دنیا مساله کنترل ریسک بهرغم آنکه برای خود شرکتها هم از اهمیت زیادی برخوردار است برای کلیت اقتصاد نیز از سوی ناظر بازار موردتوجه قرار میگیرد. در واقع این توجه به حدی زیاد است که کنترلهایی مضاعف را اهمیت داشتن لبه معاملاتی به نهادهای مالی تحمیل کرده و سعی میکند ریسکپذیری خود مدیران را هم به حداقل برساند. این در حالی است که در ایران نهتنها چنین پیش شرطی برای ناظر بازار وجود ندارد بلکه خود سازمان بورس در عمل سرمایهگذاران نهادی را با دست خود به لبه پرتگاه برده و ریسکی مضاعف را به آنها تحمیل کرده است. چنین رویکردی در حالی در دولت قبلی اتخاذ شده و دولت کنونی نیز آن را ادامه میدهد که خالص ارزش دارایی این صندوقها در آخرین آمار سالجاری که از تارنمای مرکز پردازش اطلاعات مالی ایران استخراج شده نشان میدهد که ارزش روز دارایی این صندوقها 383 هزار میلیارد تومان است و هر نوع تحمیل ریسک به آنها میتواند اثرات فاجعهباری برای مردم، صندوقها و حتی بازار سهام داشته باشد.
زیان ناممکن!
تمامی مردم امروزه بازار سرمایه را بازاری پر ریسک میدانند که نمیشود در آن بیگدار به آب زد. این مساله تنها محدود به ایران هم نیست و در تمامی کشورها حتی آنهایی که نوسان قیمت اندکی را در اقتصاد و بازارهای خود تجربه میکنند هم صادق است. اما در هر بازار مالی یک ابزار وجود دارد که بازده آن به بازده بدون ریسک نزدیک است. این بازار که همان صندوق با درآمد ثابت است عموما به ندرت پیش میآید که وارد محدود زیان شود.
آن هم نه فقط در بازارهایی با نرخ بهره بالا بلکه در بازارهای با بهره نزدیک به صفر و مدیریت ریسک داخلی ضعیف. مسلما در ایران هم میتوان زیانده شدن صندوقها را به همین مساله ارتباط داد. بررسیها نشان میدهد که زیان سرمایهگذاران در این خصوص تا حد زیادی به دلیل رها کردن مدیریت ریسک از سوی ناظر بازار است. در روزهایی که نرخ بازه تا سررسید برای برخی از اوراق از 24درصد هم فراتر رفته و اوراق دولتی با بهره نزدیک به 22درصد به فروش میرسند قاعدتا نباید شاهد زیان صندوقها باشیم مگر آنکه آنها در حوزه مدیریت ریسک به حال خود رها شده باشند.
در حال حاضر یافتههای «دنیایاقتصاد» موید این نکته است که در نخستین روز هفته جاری از مجموع 97 صندوق درآمد ثابت موجود، 7 صندوق زیان یک یا بیش از یکدرصد داشتهاند. یکی از این صندوقها حتی در بازه سالانه نیز زیان داشته که البته میتوان امید داشت با توجه به حجم بالای سهام در اختیار خود طی روزهای رونق (در صورت ادامه داشتن) این زیان را جبران کند. با این حال مشخص نیست که چرا باید در اقتصادی که نرخ بهره واقعی تا حد قابلتوجهی منفی است و تورم نیز رقمی بالای 40درصد را اختیار کرده، امنترین ابزار سرمایهگذاری غیرمستقیم تا این حد غیرقابل اطمینان باشد.
بررسیهای «دنیایاقتصاد» حاکی از آن است که در ابتدای هفته جاری 21 صندوق بازده سالانه زیر 15درصد داشتهاند و 41 شرکت در بازده سالانه از دستیابی به سود سپرده بانکی هم ناتوان بودهاند. این در حالی است اهمیت داشتن لبه معاملاتی که آخرین خریداران اوراق دولتی، بازدهی در حدود 98/ 21درصد را به دست آوردهاند. با این وجود در ابتدای هفته جاری بازده ماهانه برای کمریسکترین ابزار بازار سرمایه در برخی صندوقها به منفی 5/ 4درصد هم رسیده است.
دود ابطال در چشم همه
اما مساله صندوقهای درآمد ثابت تنها به زیان آنها و افرادی که به آنها اعتماد کردهاند محدود نمیشود. مشکل اصلی اینجاست که با منفی شدن بازده این صندوقها و زیان سرمایهگذاران امکان ابطال در آنها افزایش یافته و در نتیجه آنها مجبور هستند تا هم سهام خود را در شرایط منفی بازار بفروشند و هم اوراق خود را بنا بر پیشفرض فعلی بتوانند به کف و سقف مقرر پایبند باشند. مشکل اما اینجاست که نبود نظارت جدی سبب شده این صندوقها همان سقف و کف را هم رعایت نکرده و ریسک فعالیت خود را با افزایش سهام بالاتر ببرند. از سویی دیگر اگر مدیریت ریسک در خود صندوق ضعیف باشد حتی با فرض نگهداری سهام زیر کف یاد شده، صندوق با افزایش ابطال مجبور به فروش اوراق میشود. در چنین حالتی به جز افزایش عرضه سهام عرضه اوراق هم در بازار بدهی افزایش یافته و کاهش قیمت آن نرخ بهره را افزایش میدهد.
افزایش نرخ بهره ارزش دارایی را با کاهش مواجه کرده و به جز قیمت اوراق، قیمت سهام را هم کاهش میدهد. کاهش یاد شده در شرایطی محقق میشود که در طول یک سال و نیم گذشته فعالان بازار سهام با فرض زیان بار بودن افزایش نرخ بهره بارها به دولت برای عرضه اوراق در بازار اعتراض کردهاند. در واقع میتوان اینطور گفت که حتی اگر فرض نادرست بیتوجهی دولت به بورس که پیشتر مطرح شده درست باشد، خود سازوکار داخلی بازار هم به نحوی نیست که نرخ بهره در مواقع غیرضروری افزایش نیابد. چنین مسالهای از آن جهت در شرایط رونق فعلی بازار حائز اهمیت است که در نظر داشته باشیم حمایت حقوقی از بازار سهام را نمیتوان تا ابد ادامه داد و هر آن ممکن است با پا پس کشیدن حقوقیها از بورس، مجددا شاهد سیر نزولی قیمتها و در نهایت کاهش بازده صندوقها، افزایش عرضه اوراق، رشد نرخ بهره و فشار بیشتر بر بازار سهام باشیم. در آن شرایط دیگر نمیتوان به بازگشت اعتماد به بورس دل خوش کرد. با توجه به مسائلی که مطرح شد باید صبر کرد و دید که آیا گوش شنوایی برای کمک به سرمایهگذاران ریسکگریز در بازار سرمایه وجود دارد؟ آیا متولیان بازار سهام برای برگشتن از تصمیم غلط اسلاف خود راهیسنجیده و عملی در اختیار دارند یا مانند گذشته و همانطور که در خصوص تصمیماتی نظیر محدود کردن بیشتر حجم مبنا و دامنه نوسان دیده شد با افزودن مشکلی بر مشکلات فعلی، صرفا با فرمول «هر چه پیش آید خوش آید» در دفترهای کاری گذران عمر خواهند کرد؟
انتخاب تایم فریم اصل مهم در تحلیل تکنیکال
تایم فریم ها در تحلیل تکنیکال به اندازه خود تحلیل اهمیت دارند. یکی از دلایلی که موجب می شود یک معامله گر موفق نباشد انتخاب تایم فریم نا مناسب است .افراد مبتدی معمولا بدون در نظر گرفتن چند تایم فریم، تنها به یک تایم فریم بسنده می کنند واندیکاتورهای خود را درآن تایم فریم اعمال می کنند. در صورتیکه با در نظر داشتن تایم فریم های دیگر،می توان دید بهتری نسبت به روند داشت . معامله گران مبتدی می خواهند زود پولدار شوند به همین دلیل سراغ تایم فریم های کوچک مثل یک دقیقه یا پنج دقیقه می روند. در نهایت سرخورده می شوند زیرا با تایم فریم نامناسبی کار خود را آغاز کرده اند. در مطلب فوق اهمیت تایم فریم ها از 4 جنبه اصلی بررسی می شود.
شغل شما و انتخاب تایم فریم مناسب :
وقتی می خواهید درباره تایم فریم معاملاتی خود تصمیم بگیرید زمانی که می توانید به معامله خود اختصاص دهید، بسیار مهم است. چه مقداری از روز یا هفته ی شما به انجام معاملات اختصاص دارد؟ اگر یک شغل تمام وقت دارید و امکان کنترل کردن معاملات خود را ندارید بهتر است روی نمودارهای 4 ساعته یا 1 ساعته تمرکز کنید ، حتی نمودارهای روزانه هم برای شما کاربرد دارد. اما اگر می توانید معاملات تان را رصد کنید بهتر است از نمودارهای 30 دقیقه ای استفاده کنید.از طرف دیگر، اگر یک معامله گر تمام وقت هستید و شغل دیگری ندارید می توانید از تایم فریم های کوتاه تر مثل 5 یا 15 دقیقه ای نیز استفاده کنید.
شخصیت فردی شما با کدام تایم فریم سازگار است؟
شخصیت فردی شما رابطه مستقیم با انتخاب تایم فریم شما دارد، مثلا شما احساس می کنید که تایم فریم یکساعته برای شما مناسب است، زیرا طولانی تر است اما نه به اندازه ای که حوصله تان سر برود و تعداد سیگنال ها هم کافی به نظر می رسند . در این تایم فریم فرصت کافی برای تحلیل بازار را داریم و اصلا احساس دستپاچگی نمی کنیم. از طرف دیگر فردی که این تایم فریم در نظرش خیلی طولانی است و به قول خودش قبل از اینکه بتواند معامله ای انجام دهد تبدیل به فسیل شده است! تایم فریم 15 دقیقه برای او مناسب است و احساس می کند فرصت کافی برای تحلیل را دارد. شخص دیگری نمی تواند در تایم فریم یک ساعته معامله کند . زیرا به نظرش خیلی سریع می آید و فقط با تایم فریم های چهارساعته و روزانه کار می کند.
چه تایم فریمی برای شما مناسب است؟
تایم فریمی که در آن می توانید راحت کار کنید. در معامله کردن به اندازه کافی تحت فشار هستید ( به خاطر اینکه پای پول واقعی در میان است ) ، پس حداقل نباید اجازه بدهید که چیزهای دیگر مثل تایم فریم نامناسب شما را تحت فشار بگذارند . در هر تایم فریمی باید فرصت کافی برای تحلیل داشته باشید تا احساس سردرگمی نکنید. به طور خلاصه، باید از تایم فریمی استفاده کنید که با شخصیت شما و زمانی که در اختیار دارید، در تناسب باشد. بهترین راه هم برای پیدا کردن تایم فریم مناسب شما این است که با هر تعداد تایم فریم که ممکن است معامله کنید و سپس از میان آنها تایم فریمی که با آن راحت تر هستید را انتخاب کنید.
میزان سرمایه شما و انتخاب تایم فریم:
میزان پولی که می خواهید در این راه سرمایه گذاری کنید، ارتباط مستقیم با تایم فریم شما دارد، اگر حساب شما کوچک است پس نمی توانید حد ضرر های بزرگ برای آن قرار دهید پس لاجرم باید در تایم فریم های کوچکتر مثل پنج دقیقه و یک دقیقه فعالیت کنید که حد ضرر کوچکتری دارند و مارجین و استاپ لاس های کوچکتری را فراهم می کنند. تایم فریم های بزرگ همانطور که تارگت و حد سودهای بزرگ دارند حد ضرر های بزرگ را نیز میطلبند که باید حساب شما تحمل این حد ضرر را داشته باشد و حساب شما نسوزد و بتواند در مقابل نوسانات بازار ایستادگی کند
اهمیت تایم فریم های چند گانه در تحلیل تکنیکال
وقتی با توجه به مطالب بالا راجع به تایم اهمیت داشتن لبه معاملاتی فریم کاری خود تصمیم گرفتید، می توانید سراغ تایم فریم های چندگانه برای تحلیل بازار بروید. با نگاه کردن به نمودارها در تایم فریم های مختلف، حتما متوجه شده اید که بازار به هر سمتی می تواند حرکت کند. یک میانگین متحرک ممکن است در نمودار هفتگی سیگنال خرید و در نمودار روزانه سیگنال فروش بدهد . و ممکن است که در نمودار ساعتی سیگنال خرید و در نمودار ده دقیقه سیگنال فروش بدهد . بالاخره چه باید کنیم ؟!
به مثال زیر توجه کنید تا مطلب کاملا برای شما روشن شود:
نمودار زیرنوسانات جفت ارز یورو دلار در تایم فریم 5 دقیقه را نشان می دهد .حرکت بازار به نظر صعودی است و از آنجایی که خط مقاومت قبلی خود را هم شکسته است ،به نظر میرسد که بهترین زمان برای خرید است .
تایم فریم 5 دقیقه یورو/دلار
اما اشتباه است. ببینید که بعد از آن چه اتفاقی افتاده است . قیمت بعد از کمی بالا رفتن به شدت سقوط کرده است .
تایم فریم 5 دقیقه یورو/دلار
حال همان نمودار و در همان موقعیت ولی در تایم فریم یک ساعته بررسی می کنیم. همانطور که می بینید قیمت کانال نزولی خود را شکسته که به مفهوم بازار صعودی است . بالای میانگین متحرک قرار گرفته که این هم دلیلی برای صعودی بودن بازار است. همه چیز حکایت از صعودی بودن بازار دارد
تایم فریم یک ساعته یورو/دلار
این بار هم اشتباه کردید!
تایم فریم یک ساعته یورو/دلار
بسیار خب ، اکنون به تایم فریم بالاتر می رویم . درتصویر زیر همان موقعیت را در تایم فریم چهار ساعته مشاهده می کنید. در این تصویر یک کانال نزولی مشاهده میشود . جفت ارز به خط بالایی کانال برخورد کرده ولی هنوز در کانال نزولی قرار دارد . حرکت بالای میانگین متحرک است که البته گواهی از صعودی بودن بازار می دهد ولی کانال حکایت از نزولی بودن دارد هر چند که حرکت پیرامون خط بالایی کانال در حال انجام است.
تایم فریم چهار ساعته یورو/دلار
نگاه کنید که چه اتفاقی می افتد . قیمت بعد از برخورد به خط روند بالایی شروع به سقوط می کند.
تایم فریم چهار ساعته یورو/دلار
بیایید نگاهی به نمودار روزانه بیندازیم .حرکت بازار به وضوح نزولی است . قیمت پایین میانگین متحرک و در یک کانال نزولی در حال پیشروی است . در این نمودار روند به روشنی قابل تشخیص است. آخرین شمع هم بعد از برخورد به خط بالایی کانال به پایین برگشته است بازار با تمام شواهد نزولی است . حال ببینیم چه اتفاقی می افتد.
تایم فریم روزانه یورو/دلار
تبریک ! روند نزولی ادامه پیدا می کند.
تایم فریم روزانه یورو/دلار
نکته اصلی چیست؟
تاریخ و ساعت نمودارها یکسان بود . تنها تفاوت آنها در تایم فریمهای متفاوتشان بود . حال می توانید اهمیت تایم فریمهای چندگانه را درک کنید.وقتی ما فقط به نمودار پانزده دقیقه نگاه کنیم ، نمی توانیم دلیل ادامه روند یا بازگشت آن را بفهمیم . به ذهنمان خطور نمی کند که نگاهی به تایم فریمهای بالاتر بیندازیم . زمانیکه بازار به روند خود ادامه می دهد یا از آن برمی گردد ، معمولا به یک خط حمایت یا مقاومت در تایم فریم بزرگتر برخورد کرده است. خطوط حمایت و مقاومت در تایم فریمهای بزرگتر ، مهم تر هستند . ترید کردن با استفاده از چندین تایم فریم ، موقعیت های بهتری را برای ما فراهم می کند. مبتدی ها معمولا بدون در نظر گرفتن تایم فریمهای دیگر تنها به یک تایم فریم بسنده می کنند و اندیکاتورهای خود را روی آن تایم فریم اعمال می کنند . در صورتیکه با در نظر داشتن تایم فریم های دیگر ، می توان دید بهتری نسبت به روند داشت. به جای اینکه خیلی به بازار نزدیک شوید ، بهتر است کمی هم از دور به آن نگاه کنید.
یک تایم فریم به عنوان تایم فریم مادر و اصلی انتخاب کنید مثلا 4 ساعته، و کلیه تحلیل های خود از آینده قیمت را روی این تایم فریم انجام دهید، بعد برای ورود و خروج به تایم فریم های پاینن تر مثل ساعتی رجوع کنید. شما عملا با این روش معاملات خود را اعتبار سنجی می کنید و بعد به معامله ورود می کنید، با این کار لبه محکم تری نسبت به کسانی که تنها از یک تایم فریم استفاده می کنند ، خواهید داشت. فقط موقع تصمیم گیری در نظر داشته باشید بین تایم فریمها تفاوت کافی وجود داشته باشد. اگر تایم فریم ها خیلی نزدیک به هم انتخاب شوند ، قادر به تشخیص تفاوتها نیستید بنابراین کار کردن با آنها بیهوده خواهد بود.
دیدگاه شما