ویژگی های سهام بنیادی


خرید سهام براساس تحلیل بنیادی

به زبان ساده، تحلیل بنیادی شرکت های بورسی به معنای بررسی وضعیت عملکرد سودسازی و مالی شرکت است؛ در تحلیل بنیادی با استفاده از یک سری مفاهیم و نسبت های مالی و بررسی گزارش هایی که شرکت های بورسی منتشر می‌کنند، به وضعیت مالی، عملکرد، فعالیت و سودسازی شرکت امتیاز می‌دهیم. در بین فعالان بازار سرمایه نیز افرادی هستند که به عنوان «تحلیلگر بنیادی» شناخته می شوند؛ در واقع این افراد، خرید سهام براساس تحلیل بنیادی را مدنظر قرار می دهند. اگرچه ممکن است برای نقاط خرید و فروش خود از تحلیل تکنیکال، تابلوخوانی، فیلترنویسی و. نیز استفاده کنند، اما مبنای اصلی آن ها، تحلیل بنیادی است. به همین دلیل در ادامه مقاله، استراتژی خرید سهام براساس تحلیل بنیادی را مورد بررسی قرار خواهیم داد.

خرید سهام براساس تحلیل بنیادی به چه صورت است؟

به طور کلی سهام بنیادی، به سهامی گفته می‌شود که از عملکرد و سودسازی مطلوبی برخوردار باشد. به عنوان مثال، فرض کنید که سود عملیاتی پنج سال اخیر یک شرکت، به صورت مرتب رشد کرده است؛ این موضوع نشان می‌دهد که شرکت عملکرد خوبی را از خود به جا گذاشته است، در اینجا اصطلاحا گفته می شود که سهام این شرکت بنیادی است. البته باید توجه کنید که شناسایی سهام بنیادی فقط با بررسی یک مورد مشخص نمی‌شود و باید چندین معیار مختلف را بررسی کنید تا بتوانید بنیادی بودن یا نبودن یک سهم را مشخص کنید.

اصلی ترین بخش تحلیل بنیادی، گزارشات و صورت های مالی شرکت است؛ افرادی که به دنبال خرید سهام براساس تحلیل بنیادی هستند، برای مشاهده و دریافت این گزارشات می توانند به سایت کدال مراجعه کنند. سوالی که پیش می آید این است که چه روش هایی برای خرید سهام بنیادی وجود دارد و چگونه می توان سهام سودساز و بنیادی را تشخیص دارد؟ در ادامه به معرفی برخی از روش های تحلیل بنیادی و شناسایی سهم های سودساز می پردازیم.

نسبت P/E سهم ها

یکی از اصلی ترین موارد برای خرید سهام براساس تحلیل بنیادی، در نظر گرفتن نسبت P/E شرکت ویژگی های سهام بنیادی ها است. این مفهوم به شما می گوید که این شرکت در ازای یک مبلغ معین، سالیانه به چه میزان سود می سازد. به عنوان مثال، وقتی که گفته می شود P/E یک شرکت، 5 واحد می باشد، در واقع به این معناست که شرکت مذکور، به اندازه یک پنجم (20 درصد) مبلغ پرداخت شده، سودسازی می کند.

با دیدگاهی دیگر نیز می توان به این مفهوم نگاه کرد؛ به این معنا که وقتی نسبت P/E یک شرکت، 4 واحد است، در واقع با فرض تقسیم 100 درصد سود بدست آمده در مجمع سالیانه، این موضوع بیانگر این نکته است که 4 سال طول می کشد تا مبلغ پرداختی شما برای خرید سهام مذکور، به طور کامل به شما بازگردد.

ارزش خالص دارایی (NAV)

یکی دیگر از ابزارهایی که برای خرید سهام براساس تحلیل بنیادی به کار گرفته می شود، مفهوم «ارزش خالص دارایی» است؛ در واقع از این ابزار برای ارزش گذاری دارایی های شرکت های سرمایه گذاری و یا صندوق های سرمایه گذاری استفاده می شود. ارزش خالص دارایی به شما می گوید که دارایی های در اختیار یک شرکت چقدر ارزش دارد.

برای ارزش گذاری یک واحد صندوق سرمایه گذاری یا یک شرکت سرمایه گذاری، از اصطلاح P/NAV استفاده می شود. بسیاری از فعالان بازار سرمایه معتقدند که اگر نسبت P/NAV زیر 70 درصد باشد، سهام شرکت مذکور برای خرید مناسب است. بنابراین وقتی که قصد خرید سهام شرکت های سرمایه گذاری و یا صندوق های سرمایه گذاری را دارید، حتما از مفهوم ارزش خالص دارایی استفاده کنید.

به عنوان مثال، قیمت سهام یک شرکت سرمایه گذاری 1000 تومان است و براساس برآورد تحلیلگران، ارزش خالص دارایی های این شرکت، 4000 تومان می باشد، در اینجا نسبت P/NAV شرکت مذکور، عدد 25 درصد را نشان می دهد که یک عدد بسیار خوب برای خرید است.

سود عملیاتی را در نظر بگیرید

یکی از نکاتی که فعالان بازار سرمایه برای خرید سهام براساس تحلیل بنیادی باید در نظر بگیرند، محاسبه و تحلیل سود عملیاتی شرکت ها است. در واقع ممکن است یک شرکت، عملکرد خوبی را در یک بازه زمانی مشخص از خود نشان داده باشد، اما این سود ناشی از فعالیت اصلی شرکت و عملیاتی نباشد.

به عنوان مثال، یک شرکت تولید کننده کاشی و سرامیک بخشی از سود خود را صرف خرید چند آپارتمان می کند و به دلیل تورم موجود در جامعه، قیمت این دارایی ها افزایش پیدا می کند و شرکت مذکور نیز سود قابل توجهی را شناسایی می کند. اما این سود عملیاتی نیست؛ چراکه نمی تواند تکرار پذیر باشد و برای برآورد سود سال های آینده شرکت بهتر است عملکرد اصلی شرکت را مورد بررسی قرار دهیم.

پتانسیل و طرح های توسعه شرکت را مدنظر قرار دهید

تحلیل بنیادی یک شرکت، نکات خاص مربوط به خود را دارد و برای خرید سهام براساس تحلیل بنیادی باید عوامل مختلفی را در نظر گرفت. یک شرکت ممکن است سودهای بدست آمده خود را در طرح های توسعه و گسترش خطوط تولید سرمایه گذاری کند و همین موضوع باعث افزایش میزان سودآوری این بنگاه اقتصادی در سال های آینده می شود. بنابراین، علاوه بر در نظر گرفتن وضعیت فعلی سودسازی شرکت ها، باید چشم انداز سودآوری آن ها در آینده و طرح های توسعه را نیز در نظر گرفت.

قیمت های جهانی

بازار سرمایه ایران را به عنوان یک بازار کامودیتی محور می توان در نظر گرفت؛ چراکه تعداد زیادی از شرکت ها در این حوزه فعالیت می کنند. شرکت های فعال در گروه هایی مانند محصولات شیمیایی، فلزات اساسی، استخراج کانه های فلزی و. بخش عمده ای از محصولات خود را مطابق با قیمت های جهانی به فروش می رسانند و همین موضوع باعث تاثیر قیمت های جهانی بر وضعیت سودآوری این شرکت ها شده است و افراد برای خرید سهام براساس تحلیل بنیادی، حتما باید قیمت های جهانی را در نظر بگیرند.

به عنوان مثال، شرکت پتروشیمی زاگرس که به عنوان یک تولید کننده متانول در بازار سرمایه شناخته می شود، محصولات خود را مطابق با قیمت های جهانی متانول در بازار عرضه می کند و همین موضوع باعث تاثیر پذیری بسیار زیاد این شرکت از قیمت های جهانی شده است.

نرخ دلار

یکی از فاکتورهای بسیار مهم در تحلیل بنیادی شرکت ها، در نظر گرفتن نرخ دلار است؛ چراکه بالا رفتن نرخ دلار از یک طرف باعث افزایش قیمت ریالی دارایی شرکت ها می شود و از طرف دیگر به دلیل تاثیر مستقیم در نرخ های فروش محصولات شرکت های دلار محور، باعث رشد سودآوری آن ها می شود. بنابراین برای خرید سهام براساس تحلیل بنیادی، حتما نرخ دلار را در نظر بگیرید.

اقتصاد کلان

تحلیل سودآوری و وضعیت بنیادی سهام شرکت ها بدون در نظر گرفتن اقتصاد کلان جامعه امکان پذیر نخواهد بود؛ چراکه عملکرد شرکت ها و بنگاه های اقتصادی کاملا تحت تاثیر اتفاقات و سیاست های در نظر گرفته شده در اقتصاد کلان است.

به عنوان مثال، وقتی که افراد به دنبال خرید سهام در بازار سرمایه هستند، باید نرخ بهره بین بانکی و همچنین سود سپرده های بانکی را به عنوان یکی از مولفه های اقتصاد کلان در نظر بگیرند و این موضوع می تواند در خرید سهام براساس تحلیل بنیادی موثر باشد. توجه داشته باشید که مفاهیمی همچون نرخ تورم، تنش های سیاسی، تحریم های اقتصادی، سیاست های پولی و. را می توان به عنوان سایر عوامل تاثیرگذار در اقتصاد کلان در نظر گرفت.

آیا برای انتخاب سهم، تحلیل بنیادی کافی است؟

بسیاری از تحلیلگران معتقدند که دیر یا زود، قیمت سهام یک شرکت به ارزش ذاتی خود می رسد و فقط موضوع زمان در اینجا مطرح است. در طرف مقابل، برخی از افراد معتقدند که برای فعالیت در بازارهای مالی، تحلیل بنیادی به تنهایی نمی تواند کافی باشد و اگر سرمایه گذار، سهام یک شرکت که وضعیت بنیادی مطلوبی داشته باشد را در نقطه ورود نامناسب خریداری کرده باشد، بازدهی خوبی را نمی تواند کسب کند و برای شناسایی نقاط ورود و خروج مناسب، بایستی از تحلیل تکنیکال در کنار تحلیل بنیادی استفاده شود.

به عنوان مثال، شخص سرمایه گذار پس از تحلیل و بررسی وضعیت بنیادی یک شرکت، به این نتیجه رسیده است که سهام شرکت مذکور، 5000 تومان ارزش دارد؛ در اینجا بایستی وضعیت تکنیکالی سهام را مورد بررسی قرار دهد، چراکه با وجود سودآوری مناسب و ارزشمند بودن سهم مورد نظر، ممکن است سطوح قیمتی پایین تر را نیز مشاهده کند و سرمایه گذار را با ضرر مواجه کند. بنابراین خرید سهام براساس تحلیل بنیادی کافی نیست و مواردی همچون تحلیل تکنیکال، روانشناسی بازار و. نیز باید در نظر گرفته شود.

جمع بندی

خرید سهام براساس تحلیل بنیادی یکی از استراتژی های فعالان بازار سرمایه است که در آن، صورت های مالی شرکت ها بررسی می شود و اصطلاحا افرادی که از این نوع تحلیل استفاده می کنند را تحلیلگر بنیادی می نامند. در واقع، افرادی که از تحلیل بنیادی برای انتخاب سهام ها استفاده می کنند، مواردی همچون نسبت P/E، نسبت P/NAV، چشم انداز اقتصاد کلان، نرخ دلار، قیمت های جهانی، سود عملیاتی شرکت ها و. را در نظر می گیرند. توجه داشته باشید که برای انجام یک سرمایه گذاری خوب، علاوه بر تحلیل بنیادی، به تحلیل تکنیکال، روانشناسی بازار، تابلوخوانی و. نیاز است.

سهام بنیادی

سهام بنیادی چیست ؟| ویژگی ها و تفاوت آن ها با سهام غیربنیادی

سهام بنیادی چیست ؟| ویژگی ها و تفاوت آن ها با سهام غیربنیادی

سهام بنیادی چیست ؟| ویژگی ها و تفاوت آن ها با سهام غیربنیادی

یکی از اصطلاحاتی که معمولا توسط افراد سرمایه گذار در بورس استفاده می شود «سهام بنیادی» است. امروزه کسانی که در بورس سرمایه گذاری می کنند همیشه به دنبال سرمایه گذاری در سهم‌های پر سود هستند و از روش های مختلفی برای این کار استفاده می کنند. از جمله این روش ها می توان به تحلیل بنیادی، تحلیل تکنیکال، فیلترنویسی و. اشاره کرد. اما عبارت سهام بنیادی چیست؟ چه تفاوتی با سهم غیر بنیادی دارد؟ در این مقاله به موضوعات سهم بنیادی، نحوه شناسایی آن ویژگی های سهام بنیادی ها، فاکتورهای اصلی تشخیص سهم بنیادی از غیربنیادی خواهیم پرداخت. اگر شما جزو آن دسته از افرادی هستید که برای چرخاندن سهام خود از سبدگردان استفاده می کنید پیشنهاد ما به شما این است که تا انتهای این مقاله همراه ما باشید.

مقدمه

نرم افزار سهام کاوش

یکی از روش های سرمایه گذاری موفق در بورس، چیدن استراتژی خوب و مناسب است. انتخاب سهام بنیادی و شاخص ساز برای سرمایه گذاری در بازار بورس می باشد؛ بهترین است. به این علت که این نوع شرکت ها تاثیر بیشتری در شاخص بورس دارند و می توانند در بلندمدت، سود خوبی را برای به همراه داشته باشند. به بیانی ساده تر شرکت های بنیادی وضعیت سودسازی بسیار خوبی دارند. پرداخت سود این شرکت ها سر وقت و در بیشترین حالت ممکن بوده است و معاملات سهام آن ها بدون ابهام و با مدیریت بازارگردان انجام می شود.

سهام بنیادی چیست؟

اگر بخواهیم تعریف مختصر و ساده ای این باره داشته باشیم، سهام بنیادی سهامی است که پس از بررسی توسط تحلیلگران، ارزش ذاتی خوبی برای آن تشخیص داده شود. به بیانی دیگر در روش تحلیل بنیادی، تمرکز بر روی یافتن ارزش ذاتی سهم می باشد. در این روش هدف یافتن حداقل و حداکثر قیمت برای انجام معاملات روزانه نیست بلکه در این نوع تحلیل باید به دنبال سهمی بود که پشتوانه قوی داشته باشد تا بتوان برای مدت طولانی سهامدار آن بود. سهم هایی که از این ارزش برخوردار باشند را سهم بنیادی می گویند. همان طور که می دانید امروزه یکی از مهمترین مشکلات مربوط به شرکت های سهامی، کنترل، بررسی و چگونگی وضعیت سهام اعضاء و مدیریت سبد سهام و بروز نگهداری اطلاعات و روند بازدهی می باشد که با انتخاب یک نرم افزار سهام مناسب می توان این مشکلات را به راحتی از پیش رو برداشت.

نکته قابل توجهی که در این مبحث باید در نظر داشت این است که سهام بنیادی با دیدگاهی بلندمدت مورد بررسی قرار می ‌گیرد. ویژگی مثبتی که این سهام دارد این است که در آینده روندی رو به رشد خواهد داشت. بدین معنا که فراز و فرودهای بیش از حد را تجربه نمی ‌کند بلکه تنها در زمان اصلاح بازار دچار نوسان می ‌شود. این نوع سهام همیشه سوددهی دارند اما سوددهی آن ها به شکلی نیست که توجه نوسان‌گیران را به خود جلب کند.

اگر شما هم جزو سهامداران بورس هستید حتما متوجه این موضوع شده اید که این ویژگی‌ها تا حد زیادی به شرایط شرکت بورسی مربوط به سهم بستگی دارد. تحلیل‌گران بنیادی با استفاده از اطلاعاتی چون صورت وضعیت‌های مالی شرکت، نحوه مدیریت و. که می‌تواند وضعیت شرکت را به خوبی به نمایش بگذارد با در نظر گرفتن سرمایه‌گذاری‌های شرکت و جایگاه رقابتی آن، به تصمیم‌گیری درباره این که سهام بنیادی است یا خیر، می‌پردازند.

سهام های بنیادی بورس کدامند؟

سهام شاخص بنیادی بورس

بهترین سهام بنیادی بورس سهم هایی هستند که نقدشوندگی بالایی دارند و ارزش بازار آن ها بسیار بالا می باشد. این نوع سهام در صنعت و گروه بورسی که در آن فعالیت دارند بسیار سرآمد بوده و همواره از آن ها به خوبی یاد می شود. برای درک بهتر موضوع مثالی را شرح داده ایم: یکی از سهم های بنیادی بازار، نماد فولاد (همان شرکت فولاد مبارکه اصفهان ) است. در این سهام حجم معاملات و شناوری بالا، ریسک سرمایه گذاری کم و سودآوری شرکت متداوم می باشد.

تحلیلگران مالی و سرمایه‌گذاران به کمک نرم افزار سهام یا نرم افزارهای تحلیل بنیادی می توانند گزارش های مالی شرکت ها را در کوتاه ترین مدت ممکن و با دقیق ترین شکل ارزیابی کنند. یکی از ویژگی های مثبت این نوع نرم افزارها این است که می توان به کمک آن ها ساختارها یکپارچه شوند و همه داده ها را به صورت لحظه ای و به صورت همزمان در اختیار تحلیلگران قرار دهند.

خصوصیات سهام بنیادی

    • ثبات سودآوری
    • حاشیه سود مناسب
    • نقدشوندگی بالا در بورس
    • عمر بالای شرکت
    • انتشار مداوم اطلاعات و اخبار
    • درصد تقسیم سود بالا و تقسیم سود سریع در انتهای سال مالی
    • چشم انداز مثبت برای صنعتی که سهم در آن قرار دارد

    تفاوت سهم بنیادی و غیربنیادی چیست؟

    تفاوت سهم بنیادی و غیربنیادی

    در این مبحث به تفاوت سهام بنیادی و غیر بنیادی خواهیم پرداخت. اما ارائه این مطلب به این معنی نیست که این سهام خوب یا بد است. سهم غیربنیادی بدین معناست که برای سرمایه گذاری با استراتژی بلندمدت پیشنهاد نمی‌شود. در حالی که ممکن است سهم غیربنیادی در تحلیل تکنیکال با ارزش شمرده شود و مورد خوبی برای سهامداران با استراتژی کوتاه‌مدت به حساب بیاید.

    همان طور که در بالا به آن اشاره کردیم در تحلیل بنیادی ارزش ذاتی سهم تخمین زده می شود، اما در این تحلیل نمی توان حداقل و حداکثر قیمت را تشخیص داد. در مقابل این تحلیل، تحلیل تکنیکال قرار دارد که می‌توان به راحتی به قیمت دست پیدا کرد در حالی که ارزش ذاتی سهم قابل تشخیص نخواهد بود.

    فاکتورهای فرعی تشخیص سهم های بنیادی

      • میزان تاثیر در شاخص کل
      • نسبت دارایی‌ ها به بدهی‌های آن شرکت
      • برنامه‌ های آینده شرکت، از جمله قراردادها، گسترش مجموعه و.
      • تغییر روند پلکانی از زیان‌ده به سمت ثبات و در نهایت رسیدن به سوددهی
      • روند افزایشی نرخ فروش محصولات، خدمات و.

      کدام سهم بهتر است؟ بنیادی یا غیربنیادی؟

      سهام غیربنیادی یا بنیادی

      با توجه به توضیحات شرح داده شده در بالا حتما تا به الان به این نتیجه رسیده اید که بهترین گزینه برای سرمایه‌گذاری سهام بنیادی است. بر طبق وضعیت خوب این شرکت‌ها، رسیدن به سودهی در سهام آن‌ها حتمی است. اما بسیاری از سهامداران بورسی از نوسان قیمت سهام بهره می برند به عبارتی دیگر در سهم بنیادی که افزایش و کاهش ناگهانی قیمت اتفاق نمی‌افتد، سود چندانی برایشان در پی نخواهد داشت. حتما این سوال در ذهن شما به وجود آمده است که پس چگونه متوجه شویم که سهم بنیادی بهتر است یا سهم غیر بنیادی؟

      سهام بنیادی بهتر است یا سهام غیر بنیادی؟ پاسخ به این سوال را این گونه مطرح می کنیم که در ابتدا شما باید چند موضوع را مد نظر قرار دهید. به عنوان مثال نحوه فعالیت در بازار بورس: برای سهامدارنی که به صورت روزانه در بازار مشغول فعالیت هستند، خرید و فروش سهام غیر بنیادی سود خوبی می‌تواند داشته باشد. فقط کافی است سهامدار روش تحلیل تکنیکال را بیاموزد. سپس با استفاده از آن، پایین‌ترین قیمت برای ورود به سهم و بالاترین قیمت برای خروج از آن را پیدا خواهد کرد و در نهایت از معاملات سهام غیر بنیادی به سود خوبی می‌رسد. در نظر داشته باشید که این روش ریسک بالایی دارد.

        • نکته ای که در این مبحث باید در نظر داشته باشید این است که با امکانات نرم افزار مدیریت امور سهام، می‌توان قدمی بزرگ در راستای کاهش مشکلات ناشی از عدم شناسایی رفتار سرمایه‌گذاران و متغیرهای تأثیرگذار بر قیمت و بازده سهام برداشت.

        اکثر سهامداران سرمایه‌گذاری با استراتژی بلندمدت، ریسک‌پذیری کمتر و احتمالا با دارایی بیشتر، معمولا سهام بنیادی را انتخاب می‌کنند. در برخی از سهامداران مشاهده شده است که چندین سهم بنیادی و غیر بنیادی را در سبد سهام خود قرار داده و با در نظر گرفتن هر دو استراتژی بلندمدت و کوتاه‌مدت به مدیریت آن می‌پردازند. برای انجام چنین کاری، برخورداری از دانش بورسی اهمیت زیادی دارد.

        اهمیت نرم افزار سهام

        نرم افزارهای حسابداری و مدیریتی کاوش

        یکی از مهم‌ترین مشکلات شرکت‌های سهامی، خریداران سهام، کارگزاری‌ها و مدیران بورسی مواردی مثل مدیریت سبد سهام، بررسی وضعیت سهام اعضای یک شرکت، به‌روز نگهداری اطلاعات و روندهای بازدهی سهم است. تحلیلگران برای حل مشکلات، نرم افزار امور سهام، به عنوان یک نرم افزار مدیریتی که می‌تواند مشکلات پیشروی دنیای بورس را حل کند پیشنهاد می دهند.

        نرم افزار سهام از دسته نرم افزارهای حسابداری و مدیریتی کاوش، نرم افزاری است که با توجه به نیازمندی ها و دغدغه های مدیریت شرکت های سهامی، سرمایه گذاری و تعاونی طراحی شده است. با استفاده از این نرم افزار شما امور مدیریتی خود را با سرعت و دقتی بالا انجام خواهید داد و این دقت عمل باعث اعتماد سهامداران بیشتری به شرکت شما خواهد شد. نکته نرم افزارهای شرکت کاوش آن است که شما بدون نیاز به دانش خاصی و با استفاده از خدمات پشتیبانی این مجموعه به راحتی می توانید از نرم افزار استفاده کنید.

        سخن پایانی

        در طی این مقاله به تفاوت سهام بنیادی و غیربنیادی و نحوه سودهی هر کدام پرداختیم. همان طور که در بالا اشاره شد تصمیم‌گیری برای ورود به هر کدام از این سهام به استراتژی فرد سرمایه‌گذار وابسته است. نکته ای که باید در نظر داشته باشید این است که سرمایه‌گذاری در هر کدام از سهم بنیادی و غیربنیادی می ‌تواند سودده باشد، به شرطی که سرمایه‌گذار دانش بورسی خود را ارتقا دهد و بتواند تصمیمات خود در بازار بورس را مدیریت کند.

        سهم بنیادی چیست؟

        سهم بنیادی چیست؟

        برای اینکه یک سرمایه گذاری خوب در بورس داشته باشیم ابتدا نیازمند یک استراتژی مناسب بر اساس مدت زمان، بازده انتظاری و میزان ریسک پذیری هستیم. در این راستا اولین قدم، شناسایی سهام شرکت‌ها با استفاده از یکی از متدهای حرفه‌ای تجزیه و تحلیل است. برای انتخاب یک سهم معیارهای مشخصی وجود دارد مانند چشم انداز صنعت، میزان سودآوری، میزان نقدینگی، بدهی­‌ها، نسبت قیمت به سود، درصد شناور آزاد، قدرت نقد شوندگی، سیاست شرکت در تقسیم سود، ترکیب سهامداران، سابقه قیمتی سهام و …. از سوی دیگر برای انتخاب سهام باید خصوصیات شخصیتی فرد، سود مدنظر و میزان ریسک پذیری فردی را نیز مدنظر قرار دهیم. یکی از روش‌های اصلی در رابطه با انتخاب سهم، تحلیل بنیادی سهام است؛ که به وسیله آن می‌توان یک سهم بنیادی ارزنده را انتخاب نمود.

        تحلیل بنیادی یک شرکت در برگیرنده تحلیل صورت­‌های مالی شرکت، نحوه مدیریت، جایگاه رقابتی شرکت، سنجش رقبا و بازارهای وابسته و پیش بینی فروش و هزینه هست. در این روش اساس پیش بینی بر واقعیت وجودی شرکت قرار داده شده است. در این راستا معامله­‌گر با تحلیل رویدادها و اخبار بر اساس دانش خود به پیش بینی سهم می­‌پردازد. اساس نظر تحلیل­ گران بنیادی این است که تمام تغییرات در قیمت یک سهم حتما یک علت بنیادی که ناشی از تغییرات سودآوری شرکت هست، دارد. “سهمی که از روش بنیادی انتخاب و خرید می‌شود سهم بنیادی نام دارد”. حال برای مشخص شدن زوایای مختلف یک سهم بنیادی، لازم است تجزیه و تحلیل بنیادی را دقیق‌تر بررسی نماییم.

        چارچوب تحلیل و سهم بنیادی

        چارچوب تحلیل و سهم بنیادی

        برای انتخاب یک سهم بنیادی سرمایه‌گذار ابتدا اقتصاد کشور و اقتصاد جهانی را تجزیه و تحلیل می­‌کند تا بتواند زمان مناسب ورود را تشخیص دهد. سپس به تحلیل صنایع می‌پردازد تا بیابد کدام بخش دارای چشم اندازهای آتی مناسبی برای سرمایه­ گذاری است و در گام آخر، اگر فرد بدین نتیجه رسد که زمان ورود مناسب است و صنایع مناسبی در اقتصاد فعالیت دارند به تحلیل شرکت‌های مربوط می‌پردازد. تحلیل اساسی در راستای انتخاب سهم بنیادی در سطح یک شرکت شامل تحلیل عوامل اصلی مالی از جمله سودآوری شرکت را برای تعیین ارزش ذاتی هست. این متغیرها شامل فروش، استهلاک، حاشیه سود، منابع مالی، نرخ مالیات، گردش دارایی‌ها است. گام بعدی در جهت انتخاب سهم بلندمدت می‌تواند شامل سنجش جایگاه رقابتی شرکت در صنعت مربوطه، سطح تکنولوژی، کیفیت مدیریت، رقابت خارجی و … باشد. تعدادی از این عوامل تحت کنترل خود شرکت است که باید در انتخاب سهم بنیادی مورد توجه قرار گیرد و به صورت ویژگی های سهام بنیادی اجمالی به آن‌ها اشاره می‌کنیم.

        قطعا بهترین عامل برتری یک سهم میزان سودآوری آن است. سود را از چند جهت می‌توان بررسی کرد:

        این مطلب را حتما بخوانید: گزارش اتمام کلاس تحلیل بنیادی کاربردی + تحلیل هفت صنعت بازار بورس خانه سرمایه

        هرچقدر سودآوری یک شرکت بالاتر باشد قطعا در اولویت انتخاب سهام بنیادی ما قرار خواهد گرفت. درواقع این که شرکت چه مسیری را طی کرده تا به سود خالص برسد از نقطه درامد یا فروش شروع شده، و گام به گام صورت سود و زیان را طی می کند تا به سود خالص برسد، در این مسیر، بهای تمام شده، سایر درامدها و هزینه های عملیاتی و غیرعملیاتی، مالیات و هزینه مالی از جمله مهمترین فاکتورهای موثر بر سودآوری هستند. لذا در تحلیل بنیادی این اهمیت دارد که بررسی کنید دلیل و چرائی سوداوی شرکت از چه محلی بوده و این دلال چقدر در معرض تغییرند و در سالهای پیش رو چه سناریوهایی می توان برای انها تعریف کرد.

        توجه به سود در یک سال، الزاما مبنای درستی برای تصمیم‌گیری نیست چرا که ممکن است سود ادامه دار نباشد؛ بنابراین باید در انتخاب سهام بنیادی به معیار ثبات سودآوری توجه شود. یکی از مهم ترین نکاتی که در سودآوری شرکت ها ویژگی های سهام بنیادی باید در نظر گرفت، تکرار سودآوری است، درواقع پس از طی کردن قدم قبلی شما به راحتی می توانید به این سوال پاسخ بدهید که سودآوری شرکت دقیقا از چه محلی بوده؟ ایا شرکت در سال های بعدی نیز می تواند آن را تکرار کند و به بیان بهتر آیا این سود تکرارپذیر است یا خیر؟

        باید توجه داشت که این نسبت نباید در کوتاه مدت مورد توجه قرار گیرد و باید در بلندمدت بررسی گردد و روند بلندمدت آن آیتم مهمی در انتخاب سهام بنیادی هست. نسبت سود تقسیمی بالا یا پایین نباید ملاک تشخیص باشد، آنچه اهمیت دارید چرایی آن است، برای مثال اگر شرکت نسبت سود تقسیمی پایینی دارد اما دلیل آن، بر این است که سود را به شرکت برگردانده و وارد طرح توسعه کرده و در سالهای آتی بر سودآوری شرکت بیفزاید، این امر در بلند مدت به نفع سهامداران است.

        این نسبت‌ها نشان دهنده قیمت هر سهم به ازای سودآوری به ازای هر سهم است. برعکس بسیاری از مقالات که به صورت قطعی عدد پایین تر این نسبت را بهتر می دانند، در اینجا به توضیحات دقیق تر آن خواهیم پرداخت:

        این نسبت نشان می دهد بازار به ازای سودآوری هر سهم شرکت چه قیمتی را ویژگی های سهام بنیادی به آن اختصاص داده است. نسبت قیمت به سود دو حالت کلی دارد، گذشته نگر و اینده نگر، انچه برای تصمیم گیری شما باید در نظر گرفته شود، نسبت اینده نگر است و این نکته مهمی است که بسیاری از فعالان بازار در نظر نمی گیرند. در این حالت شما باید سودآوری اتی سهام را تخمین بزنید و در یک شرایط مقایسه ای، نسبت پایین تر آن می تواند بهتر باشد. در توضیحات بالا به دو واژه شرایط مقایسه ای و میتواند دقت کنید. دلیل آن است که این نسبت به هیچ وجه نمیتواند تنها دلیل تصمیم گیری شما باشد و همواره باید کنار سایر فاکتورهای بنیادی بررسی شود. نکته بعدی آن است که اگر شرکتی نسبت قیمت به سود بالایی داشت یعنی شرکت مناسبی برای سرمایه گذاری نیست؟

        این مطلب را حتما بخوانید: گزارش اتمام کلاس تحلیل بنیادی کاربردی + تحلیل هفت صنعت بازار بورس خانه سرمایه

        دقت داشته باشید که این نسبت در صنایع مختلف متفاوت است، برای مثال در شرکت های تکنولوژی محور این نسبت بالاتر است، پس لزوما به معنی بدتر بودن آن نیست، بلکه نشان دهنده چشم انداز رشدی این شرکت هاست، همچنین در بطن این نسبت فرمول گوردون قرار دارد که در این فرمول سه فاکتور سودآوری تقسیمی آتی، نرخ بازدهی مورد انتظار و نرخ رشد شرکت مد نظر قرار می گیرد، همین توضیحات کوتاه نشان میدهد این نسبت بسیار فراتر و عمیق تر از آن است که بخواهیم خیلی صریح بگوییم بالا بهتر است یا پایین.

        ارزش ویژه هر سهم نسبت به ارزش اسمی سنجیده می­‌شود و هرچه ارزش ویژه از ارزش اسمی بیشتر باشد سهام آن شرکت از موقعیت مستحکم تری برخوردار است؛ بنابراین تفاوت ارزش ویژه نسبت به اسمی بالاتر امتیاز مثبت درانتخاب سهام بنیادی است.

        ساختار تامین مالی شرکت که شامل بدهی‌ها، حقوق صاحبان سهام است تاثیر زیادی در عملکرد و سود سازی شرکت دارد لذا توجه به ساختار تامین مالی و ترکیب‌بندی آن در انتخاب سهام بنیادی بسیار مهم هست.

        هرچه سود نقدی هر سهم سریع‌تر پرداخت شود برای سهامداران مفیدتر خواهد بود؛ و در نتیجه سهمی با بازه پرداخت سود کوتاه‌تر در اولویت انتخاب سهام بنیادی قرار خواهد داشت. دلیل این امر بحث مهم ارزش زمانی پول در معقوله سرمایه گذاری است. در این بحث فاکتور نرخ تنزیل مطرح می شود و به بیان ساده به این معنی است که پولی که امروز دریافت شود، برای سرمایه گذاری مطلوبیت بیشتری دارد.

        هرچه شرکت دارای اطلاعات شفاف‌تری باشد، افراد با داشتن اطلاعات کافی می‌توانند به راحتی تصمیم‌گیری نمایند بنابراین شرکت‌های شفاف‌تر دارای سهام بنیادی‌تر خواهند بود.

        هرچه استهلاک ماشین آلات بیشتر باشد قطعا سودآوری شرکت پایین‌تر خواهد بود و در نتیجه از امتیاز سهام بنیادی شرکت کاسته خواهد شد. به طور کلی عوامل بیان شده کیفیت بنیادی یک سهم را مشخص خواهد کرد و به وسیله تحلیل آن‌ها می­‌توان یک سهم بنیادی ارزنده را انتخاب نمود. باید توجه داشت که در روش­‌های تحلیلی ۸۰ درصد اقتصاد بازار مبتنی بر حالات روانی افراد و ۲۰ درصد بر پایه منطق است. در حالی که تحلیل بنیادی وزن منطق را بالاتر در نظر می‌گیرد، ولی به طور کلی اهمیت حالات روانی را نمی‌توان مدنظر قرار نداد و نباید این را فراموش کرد که تحلیل سهم “بیش از آنکه یک علم باشد یک هنر” است و لازم است به صورت تخصصی فراگرفته شود.

        سهم بنیادی چیست؟ کدام سهم ها بنیادی می باشند؟

        سهم بنیادی چیست؟ کدام سهم ها بنیادی می باشند؟

        اگر در دنیای سرمایه گذاری فعالیت داشته باشید احتمالا وارن بافت، معروف ترین سرمایه گذار دنیای اقتصاد را می شناسید. او معتقد است که سهم ها به سمت ارزش ذاتی خودشان یا همان بنیادی که دارند پیش می روند و این اتفاقی است که برای هر سهم و هر شرکت بورسی در تمام دنیا رخ می دهد. بنابراین مهمترین سوالی که در این جا پیش می آید این است که سهم بنیادی چیست؟

        در واقع سوال سهام بنیادی چیست یک سوال چند جانبه و بسیار کلی محسوب می شود. از یک دید اگر بخواهیم فاکتورهای پاسخ به سوال سهم بنیادی چیست را نگاه کنیم و بخواهیم دست به تشخیص سهام بنیادی بزنیم، عملا تمامی سهام های بازار سرمایه یک نوع سهم بنیادی محسوب می شود و می توان اسامی شرکت های بنیادی بورس را از ابتدا تا انتها بیان کرد.

        اما مسلما هدف ما از پرسش سهم بنیادی چیست این نوع پاسخ ها نیست. ساده تر بگوییم، ما با پرسش سهم بنیادی چیست دنبال این هستیم که می خواهیم بدانیم بر اساس استراتژی که داریم سهام بنیادی چه سهامی هستند؟ ساده تر از این نیز می توان اینگونه بیان کرد که کدام سهم بر اساس نوع استراتژی ما فارغ از تمام مسائل تکنیکالی می تواند مناسب باشد.

        به طور مثال گفته می شود که فملی یک سهم بنیادی است! در حالی که هیچ نگاهی به چارت این سهم نمی اندازیم این موضوع را تا حدودی قبول می کنیم. پس عملا در پاسخ سوال سهم بنیادی چیست به دنبال تحلیل تکنیکال و نگاه به چارت نیستیم، بلکه دوست داریم بدانیم شخصیت سهم چگونه است و قرار است چه مسیری را طی کند. این دقیقا به ما نشان می دهد که سهم بنیادی یعنی چه!

        سهم بنیادی چیست؟ یک تیم لیگ برتری!

        همانطور که می دانید، بر اساس قوانین بورس هر شرکتی اجازه ورود به بازار سرمایه بورس را ندارد. در ضمن هر شرکتی که وارد این بازار می شود عملا به رده بندی های مختلف تقسیم بندی می شود. بنابراین به طور کلی می توانیم بگوییم از نظر سازمان بورس ایران و قوانین آن که بیشتر با نگاه به بنیاد یک شرکت شکل گرفته است، سهم های بازار اصلی بورس بهترین و بنیادی ترین سهم ها و شرکت ها را تشکیل می دهند.

        اما این پاسخی ناقص به سهم بنیادی چیست محسوب می شود. در کلام ساده تر اگر بخواهیم بگوییم، ممکن است اینگونه بیان شود که بهترین تیم های ورزشی هر کشوری در لیگ برتر آن کشور حضور دارند، اما این بدین معنی نیست که همه آن ها در یک رده هستند. شما به عنوان یک سرمایه گذار باید همیشه سعی کنید رده های اول جدول را انتخاب کنید تا به قهرمانی نزدیک تر باشید. یک تیم رده آخری در لیگ برتر چندان ویژگی بارزی نسبت به تیم های دیگر ندارد!

        در مورد پاسخ سوال سهام بنیادی چیست می توان از این مثال استفاده کرد. در دنیای اقتصاد و بورس نیز هیچ رده بندی ثابت و مشخص شده نیست. همیشه بین رده های مختلف جابه جایی وجود دارد. بنابراین فکر نکنید یا یک تحلیل بنیادی و تشخیص سهام بنیادی قهرمانی برای شماست!

        پس بر اساس آن چیزی که تا کنون گفته شد می توان اینگونه پاسخ کوتاه به سوال سهم بنیادی چیست دارد که یک سهام بنیادی اولا از فیلترهای مهم سازمان بورس عبور می کند و نشان می دهد که توانایی بنیادی و مالی قوی برای حضور در بازار بورس دارد. اما این تمام کار نیست. در بین تمامی سهم هایی که در این بازار اصلی حضور دارند باید به دنبال بهترین بود. در کلام ساده تر نمی توان شرکت های بازار اصلی را به عنوان اسامی شرکت های بنیادی بورس عنوان کرد!

        سهم بنیادی چیست؟ کدام سهم ها بنیادی می باشند؟

        سهام بنیادی چیست؟ یک سهم با شخصیت!

        ما دوست داریم اینجا بدون هیچ گونه تکلف اقتصادی و آکادمیک با یکدیگر صحبت کنیم. از این رو تا جای ممکن از به کار بردن اصطلاحات و مفاهیم پیچیده اقتصادی خودداری می کنیم. به طور خلاصه اگر بخواهیم بگوییم سهم بنیادی چیست می توانیم اینگونه بیان کنیم که سهامی است که شخصیت مهمی در بازار دارد و به عنوان یک بزرگ تر به آن نگاه می شود.

        حال مسلما بازار به این بزرگی یک بزرگ تر نخواهد داشت. در موقعیت های مختلف شخصیت های بازار تغییر می کند. اصولا در تعریف آکادمیک اگر به دنبال پاسخ سوال سهم بنیادی چیست باشید، به این نتیجه می رسید که باید به دنبال بررسی انواع ترازنامه های مختلف، سود سازی ها و … باشید. خب مسلما هر شرکتی که سودآوری بیشتری داشته باشد به نظر بنیاد قوی تری دارد. اما اگر این چنین ساده می شد به پاسخ سوال سهم بنیادی چیست رسید، احتمالا امروز ده ها وارن بافت در ایران بروز می کرد!

        در واقع مفهوم سوال سهم بنیادی چیست ما را به یک مفهوم بسیار گسترده تر به نام شخصیت سهم متصل می کند. به طور مثال اگر بخواهیم بر اساس آن چیزی که به آن پاسخ آکادمیک سوال سهم بنیادی چیست بدانیم به بازار ایران نگاه کنیم، عملا سهم های خودروسازان مانند ” خودرو ” و ” خساپا ” از بی بنیاد ترین سهم های بازار اصلی محسوب می شوند.

        این سهم ها مدام در حال ضررسازی هستند و تقریبا سودی ایجاد نمی شود. در حالی که امروز شاهد این موضوع هستیم که همین خودروسازان ویژگی های سهام بنیادی لیدرهای بازار محسوب می شوند و همه چشم به حرکت آن ها دارند. این یعنی بزرگی کردن برای بازار و این پاسخ سوال سهم بنیادی چیست محسوب می شود. پس عملا به طور کلی در بازار های بورس و به طور اختصاصی در بازار بورس ایران باید کمی عملی تر به سوال سهم بنیادی چیست نگاه کرد.

        سهم بنیادی چیست

        سهم بنیادی چیست؟ وابسته به اقتصاد کلان!

        یکی از مهمترین فاکتورهایی که باید برای پاسخ گفتن به سوال سهام بنیادی چیست در نظر داشته باشیم این است که عملا سهام های بنیادی از نظر اقتصاد کلان بسیار اهمیت دارند و به نوعی اقتصاد کشور و گاها جهان تحت تاثیر آن قرار می گیرد. این فاکتور به خوبی به ما نشان می دهد که چرا صنعت خودرو سازی در بورس با وجود ضرر سازی های هنگفتی که دارد به نوعی یک سهام بنیادی محسوب می شود.

        زیرا اساسا اصلی ترین بخش اقتصاد غیر نفتی و پتروشیمی ایران بر دوش صنایع خودروسازی آن هم دو کارخانه بزرگ ایران خودرو و سایپا می باشد. از این رو با وجود این که عملا این دو خودروساز به هر دلیل اقتصادی در ضرر هستند، دولت و حکومت مجبور است که این ضررها را جبران کند و این صنایع را به هر نحوی رو به جلو هل بدهد. اقتصاد کلان مهمترین نقش در پاسخ سوال سهم بنیادی چیست را می تواند داشته باشد.

        تشخیص سهام بنیادی

        یک نمونه از تاثیر اقتصاد جهانی بر پاسخ سوال سهم بنیادی چیست در داخل کشور، سهم های وابسته به مس و فولاد است. ایران به عنوان یک صادر کننده بزرگ مس و فولاد در دنیا همیشه مطرح بوده است. تحریم های اقتصادی هرچقدر هم که شدید باشد عملا هیچگاه این دو صنعت تحریم نمی شوند. زیرا دنیا محتاج به مس ارزان و فولاد ایران است. بنابراین این دو صنعت نیز نقش بنیادی در بورس ایرانی می توانند داشته باشند.

        اما این داستان روی دیگری هم دارد. ایران وابستگی زیادی به صنایع نفتی و پتروشیمی دارد. بنابراین در ظاهر می توان حدس زد که یکی از پاسخ های سوال سهم بنیادی چیست و سهام بنیادی چه سهامی هستند می تواند صنایع مختلف پتروشیمی باشد. اما در بازار شاهد این موضوع هستیم که عملا خودروسازان، بانکی ها و صنایع دیگر جلوتر پتروشیمی ها از نظر بنیادی قرار دارند. علت این موضوع نیز اقتصاد جهانی و تحریم های ایران در سال های گذشته است. عملا ایران از نظر صادرات محصولات پتروشیمی و نفتی خود با مشکلات جدی رو به رو است و این سودآوری و سودسازی این صنایع را مختل کرده است.

        سهم بنیادی چیست و چه ویژگی هایی دارد؟

        سهم بنیادی چیست و چه ویژگی هایی دارد؟

        برای اینکه یک سرمایه گذاری خوب در بورس داشته باشیم ابتدا نیازمند یک استراتژی مناسب بر اساس مدت زمان، بازده انتظاری و میزان ریسک پذیری هستیم. در این راستا اولین قدم، شناسایی سهام شرکت ها با استفاده از یکی از متدهای حرفه ای تجزیه و تحلیل است. برای انتخاب یک سهم معیارهای مشخصی وجود دارد مانند چشم انداز صنعت، میزان سودآوری، میزان نقدینگی، بدهی­ ها، نسبت قیمت به سود، درصد شناور آزاد، قدرت نقد شوندگی، سیاست شرکت در تقسیم سود، ترکیب سهامداران، سابقه قیمتی سهام و …. از سوی دیگر برای انتخاب سهام باید خصوصیات شخصیتی فرد، سود مدنظر و میزان ریسک پذیری فردی را نیز مدنظر قرار دهیم. یکی از روش های اصلی در رابطه با انتخاب سهم، تحلیل بنیادی سهام است؛ که به وسیله آن می توان یک سهم بنیادی ارزنده را انتخاب نمود. تحلیل بنیادی یک شرکت در برگیرنده تحلیل صورت­ های مالی شرکت، نحوه مدیریت، جایگاه رقابتی شرکت، سنجش رقبا و بازارهای وابسته و پیش بینی فروش و هزینه هست. در این روش اساس پیش بینی بر واقعیت وجودی شرکت قرار داده شده است. در این راستا معامله­ گر با تحلیل رویدادها و اخبار بر اساس دانش خود به پیش بینی سهم می­ پردازد. اساس نظر تحلیل­ گران بنیادی این است که تمام تغییرات در قیمت یک سهم حتما یک علت بنیادی که ناشی از تغییرات سودآوری شرکت هست، دارد. “سهمی که از روش بنیادی انتخاب و خرید می شود سهم بنیادی نام دارد”. حال برای مشخص شدن زوایای مختلف یک سهم بنیادی، لازم است تجزیه و تحلیل بنیادی را دقیق تر بررسی نماییم.

        چارچوب تحلیل و سهم بنیادی

        برای انتخاب یک سهم بنیادی سرمایه گذار ابتدا اقتصاد کشور و اقتصاد جهانی را تجزیه و تحلیل می­ کند تا بتواند زمان مناسب ورود را تشخیص دهد. سپس به تحلیل صنایع می پردازد تا بیابد کدام بخش دارای چشم اندازهای آتی مناسبی برای سرمایه­ گذاری است و در گام آخر، اگر فرد بدین نتیجه رسد که زمان ورود مناسب است و صنایع مناسبی در اقتصاد فعالیت دارند به تحلیل شرکت های مربوط می پردازد. تحلیل اساسی در راستای انتخاب سهم بنیادی در سطح یک شرکت شامل تحلیل عوامل اصلی مالی از جمله سودآوری شرکت را برای تعیین ارزش ذاتی هست. این متغیرها شامل فروش، استهلاک، حاشیه سود، منابع مالی، نرخ مالیات، گردش دارایی ها است. گام بعدی در جهت انتخاب ویژگی های سهام بنیادی سهم بنیادی می تواند شامل سنجش جایگاه رقابتی شرکت در صنعت مربوطه، سطح تکنولوژی، کیفیت مدیریت، رقابت خارجی و … باشد. تعدادی از این عوامل تحت کنترل خود شرکت است که باید در انتخاب سهم بنیادی مورد توجه قرار گیرد و به صورت اجمالی به آن ها اشاره می کنیم.

        سودآوری

        قطعا بهترین عامل برتری یک سهم میزان سودآوری آن است. سود را از چند جهت می توان بررسی کرد:

        هرچقدر سودآوری یک شرکت بالاتر باشد قطعا در اولویت انتخاب سهام بنیادی ما قرار خواهد گرفت.

        ثبات سود آوری

        توجه به سود در یک سال، الزاما مبنای درستی برای تصمیم گیری نیست چرا که ممکن است سود ادامه دار نباشد؛ بنابراین باید در انتخاب سهام بنیادی به معیار ثبات سودآوری توجه شود.

        نسبت سود تقسیمی هر سهم

        باید توجه داشت که این نسبت نباید در کوتاه مدت مورد توجه قرار گیرد و باید در بلندمدت بررسی گردد و روند بلندمدت آن آیتم مهمی در انتخاب سهام بنیادی هست.

        نسبت E/P و P/E هر سهم

        این نسبت ها مبلغ سود به ازای ارزش اسمی سهام را نشان می دهد. در واقع برای مقایسه شرکت ها با یکدیگر رقم سود نسبت به قیمت بازار را مورد بررسی قرار می دهیم؛ و میزان پایین تر به عنوان یک امتیاز برای انتخاب سهام بنیادی در نظر گرفته می­ شود.

        ارزش ویژه هر سهم

        ارزش ویژه هر سهم نسبت به ارزش اسمی سنجیده می­ شود و هرچه ارزش ویژه از ارزش اسمی بیشتر باشد سهام آن شرکت از موقعیت مستحکم تری برخوردار است؛ بنابراین تفاوت ارزش ویژه نسبت به اسمی بالاتر امتیاز مثبت درانتخاب سهام بنیادی است.

        ساختار تامین مالی شرکت

        ساختار تامین مالی شرکت که شامل بدهی ها، حقوق صاحبان سهام است تاثیر زیادی در عملکرد و سود سازی شرکت دارد لذا توجه به ساختار تامین مالی و ترکیب بندی آن در انتخاب سهام بنیادی بسیار مهم هست.

        جهت و تاریخ پرداخت سود سهام

        هرچه سود نقدی هر سهم سریع تر پرداخت شود برای سهامداران مفیدتر خواهد بود؛ و در نتیجه سهمی با بازه پرداخت سود کوتاه تر در اولویت انتخاب سهام بنیادی قرار خواهد داشت.

        انتشار مستمر اطلاعات و اخبار

        هرچه شرکت دارای اطلاعات شفاف تری باشد، افراد با داشتن اطلاعات کافی می توانند به راحتی تصمیم گیری نمایند بنابراین شرکت های شفاف تر دارای سهام بنیادی تر خواهند بود.

        عمر شرکت و میزان استهلاک

        هرچه استهلاک ماشین آلات بیشتر باشد قطعا سودآوری شرکت پایین تر خواهد بود و در نتیجه از امتیاز سهام بنیادی شرکت کاسته خواهد شد. به طور کلی عوامل بیان شده کیفیت بنیادی یک سهم را مشخص خواهد کرد و به وسیله تحلیل آن ها می­ توان یک سهم بنیادی ارزنده را انتخاب نمود. باید توجه داشت که در روش­ های تحلیلی ۸۰ درصد اقتصاد بازار مبتنی بر حالات روانی افراد و ۲۰ درصد بر پایه منطق است. در حالی که تحلیل بنیادی وزن منطق را بالاتر در نظر می گیرد، ولی به طور کلی اهمیت حالات روانی را نمی توان مدنظر قرار نداد و نباید این را فراموش کرد که تحلیل سهم “بیش از آنکه یک علم باشد یک هنر” است و لازم است به صورت تخصصی فراگرفته شود

        میزان سود سالیانه به سهامداران

        شاید بتوان سود تقسیمی میان سهامداران را به عنوان یکی از حائز اهمیت ترین معیار های انتخاب یک سهم بنیادی در بین معامله گران به حساب آورد، شرکت ها با توجه به میزان سهم عرضه شده و درآمد پیشین خود یک عددی را تحت عنوان سود سهام سالیانه به معامله گران تخصیص خواهند داد که هر چی این عدد نسبت به قیمت بالاتر باشد، به منظور سرمایه گذاران گزینه جذاب تری به حساب خواهد آمد.

        حداقل زمان جهت پرداخت سود سالیانه سهام

        در این خصوص این نکته را بدانید که شرکت ها تا ۸ ماه فرصت خواهند داشت تا نسبت به پرداخت سود سهام به سهامداران خود اقدام کنند و هرچه سود نقدی هر سهم سریع تر پرداخت گردد برای سهامداران بهتر است و در نهایت سهمی که زودتر این سود را میان سهامداران خود تقسیم نماید، در نظر معامله گران به عنوان یک نکته خوب برای تحلیل بنیادی آن شرکت به حساب می آید.



اشتراک گذاری

دیدگاه شما

اولین دیدگاه را شما ارسال نمایید.