سیگنال های کاذب مکدی


معامله با MACD

متد معامله با MACD در تلاش است تا تعادل قدرت بین خرید و فروش در یک بازار خاص و همچنین زمانی که گروه غالب، شروع به از دست دادن کنترل خود می‏کند، برقرار کند. MACD نه تنها می‏تواند زمان پایان یک بازار خرید یا فروش را به شما هشدار دهد، بلکه می‏تواند سیگنال‏های ورودی خاص را نیز همراه با توقف ضررهایی برانگیزد. فکر می کنم قبل از اینکه به مشخصات بیش‏تر بپردازم، باید ابتدا مفهوم واگرایی را به طور خلاصه بررسی کنیم.

واگرایی

واگرایی در فرهنگ لغت به این صورت تعریف شده است: ” فاصله گرفتن از هنجار: انحراف”. در دنیای معاملات، این به معنای شرایطی است که در آن، یک بازار و یک شاخص همراه (که معمولاً یک روند دارند)، در جهت ‎های مخالف شروع به حرکت می‏کنند. در این شرایط بازار، اغلب بیش از یک تغییر در روند بازار اتفاق خواهد افتاد. یک “واگرایی” به خودی خود در بازار، یک وضعیت محسوب میشود؛ اما به معنی یک سیگنال در بازار نمیباشد. به عنوان مثال، اگر ارزش یک شاخص فنی شروع به افزایش کند و در عین حال بازار آتی همچنان به کاهش قیمت ادامه دهد، یک واگرایی صعودی رخ می‏دهد.

لطفاً به نمودار شماره ‏ی ۱ نگاه کنید. این نمودار، یک نمونه‏ ی واضح از واگرایی صعودی در معاملات آتی Feeder Cattle است. در وهله‏ ی اول، ساده ‏ترین راه برای شناسایی آن، شناسایی کمترین مقدار هیستوگرام MACD در نمودار است (نقطه A). اکنون می‏توانیم کمی پیشروی کرده و کم‏ترین قیمت را در نمودار پیدا کنیم (نقطه B). در نقطه B یک الگوی واگرایی صعودی ایجاد شده است؛ زیرا شاخص MACD در حال حاضر بالاتر از نقطه A میباشد، اما قیمت Feeders همچنان پایین‏ تر می‏ رود. با توجه به آن، ممکن است فروش ‏ها به آخر رسیده و این روند ممکن است پایان یابد. خود من این حالت را “وضعیت صعودی” در Feeder Cattle می‏نامم. معامله‏ گران می‏توانند از شاخص‏ های دیگر برای تریگر یک پوزیشن خرید استفاده کنند.

معامله با MACD

نمودار (چارت) ۱: Feeder Cattle نوامبر

نمودار Lumber

این روند در یک الگوی واگرایی نزولی، معکوس می‏شود. برای مشاهده‏ ی نمونه‏ ای از این پروسه در بازار الوار (Lumber Market)، لطفاً به نمودار شماره ‏ی ۲ مراجعه کنید. ما به راحتی می‏توانیم ببینیم که یک واگرایی نزولی، قبل از فروش عظیم امسال ظاهر شده است. نقطه‏ ی A جایی است که در آن MACD به نقطه‏ ی اوج خود رسیده و به تدریج شروع به حرکت به سمت پایین می‏کند، در حالی که قیمت Lumber تا رسیدن به نقطه B افزایش می‏یابد. معامله‏ گران باهوش می‏دانند که این امر نشان می‏دهد که انرژی خرید ممکن است به پایان رسیده باشد و می‏تواند به هر دلیلی به دنبال فروش بگردد.

من، به شخصه، استفاده از MACD را دوست دارم زیرا در محاسبه‏ ی آن، از میانگین ‏های متحرک ‏نمایی استفاده می‏کنم. میانگین ‏های متحرک‏ نمایی، داده‏ های قیمت را به گونه‏ ای کاهش می‏دهند که یک نوسان قیمت یک روزه روی شاخص تأثیر نگذارد (این نکته در هنگام جستجوی واگرایی بسیار مهم است). این قضیه، در مورد میانگین‏ های متحرک ساده، مومنتوم یا نرخ تغییر صدق نمی‏کند. من احساس می‏کنم که استفاده از آن به عنوان یک هیستوگرام، تشخیص واگرایی را آسان تر می‏کند. حالا که نحوه‏ ی استفاده از واگرایی برای ایجاد شرایط بازار را بررسی کردیم، بگذارید یک قدم جلوتر رفته و کاربردهای واگرایی به عنوان یک سیستم را نیز بررسی کنیم.

معامله با MACD

نمودار ۲: Lumber – ژوئیه

بیایید نگاهی به نمودار شماره‏ ی ۳ بیندازیم. با نگاهی به این نمودار متوجه خواهید شد که نمودار زیر، همان نمودار Lumber است که در مثال دوم استفاده شده، با این تفاوت که بعد از این که نقاط واگراییِ نزولی A و B را مشخص کردم، به دنبال کمترین مقدار MACD (نقطه C) می‏گردم و یک خط افقی در نمودار خود رسم می‏کنم. “سیگنال فروش” زمانی ایجاد می‏شود که MACD در زیر نقطه C می‏شکند. اگر کل این کارها را انجام دهم، توقف ضرر بالاتر از نقطه‏ ی B قرار می‏گیرد. توجه سیگنال های کاذب مکدی کنید که قبل از شروع یک روند جدید، MACD بیش از یک ماه کامل بود. بیش‏تر شاخص‏ هایی که روند را دنبال می‏کنند “تأخیری” هستند؛ به این معنی که آن‏ها تنها پس از حرکت یک بازار در جهت جدید، یک سیگنال منتشر می‏کنند. این روش یکی از بهترین روش ‏های معاملاتی است که در آن، من از ورود شما به بازار با شروع یک روند جدید، بدون انتشار سیگنال‏ های “کاذب” آگاه میشوم.

معامله با MACD

نمودار ۳: Lumber – ژوئیه

Lean Hogs

نمودار شماره‏ ی ۴، نمونه ‏ای از یک سیگنالِ خریدِ واگرایی صعودی بوده که در پاییز سال ۲۰۰۱ رخ داده. با شروع از سمت چپِ نمودار Lean Hogs در ماه دسامبر، به دنبال کمترین مقدار MACD بگردید. می‏توانیم ببینیم که این مقدار در جولای در نقطه‏ ی A ظاهر می‏شود. حالا، همین‏طور که به جلو می‏رویم، می‏بینیم که MACD روند صعودی خود را شروع می‏کند؛ در حالی که قیمت Lean Hogs در نقطه‏ ی B در اوت نزولی میباشد. اکنون که شاهد یک واگرایی صعودی هستیم، به دنبال بالاترین سطح MACD بین نقاط A و B می‏گردیم و آن سطح را با یک خط افقی مشخص می‏کنیم. وقتی که MACD در بالای این خط می‏شکند، تریگر ما در اوایل ماه سپتامبر رخ می‏دهد.

معامله با MACD

نمودار ۴: Lean Hogs – دسامبر

با برخی نمونه‏ های دیگر ادامه می‏دهیم و نمودار شماره‏ ی ۵ کتان ماه دسامبر را بررسی می‏کنیم. حالا که چند بار آن را دیدیم، شناسایی سیگنال‏ ها باید ساده ‏تر باشد. زمانی که کتان در نقطه ‏ی B در اوت به نقطه‏ ی اوج خود می‏رسد، متوجه می‏شویم که MACD از نقطه ‏ی A روند نزولی داشته است. ما پایین ‏ترین سطح MACD را بین این نقاط تشخیص داده و خط خود را رسم می‏کنیم. در حالی که این فروش بعدی متعاقب آن، پس از تولید سیگنال ما عظیم نبود (چند صد امتیاز)، [اما] توجه کنید که چقدر نزدیک به قله (سقف)، این روش شما را در موقعیت فروش (short) قرار می دهد.

آیا به این قضیه فکر کرده ‏اید که در این نمودار چه اتفاقی خواهد افتاد اگر MACD قبل از این که سیگنال فروش رخ دهد، روند صعودی را شروع کند؟ در صورتی که MACD مسیر را معکوس کرده و ارزش خود را تا جایی که از سطح ایجاد شده بالای MACD در نقطه ‏ی B فراتر رود افزایش دهد، الگو شکسته شده و ما جستجو را از سر می‏گیریم. قاعده این است: اگر یک الگوی واگرایی نزولی شکسته شود، قبل از ایجاد سیگنال فروش، ارزش MACD افزایش یافته و بزرگ‏تر از ارزش MACD در نقطه ‏ی B می‏شود.

معامله با MACD

نمودار ۵: کتان – دسامبر

بیایید نگاهی به یک مثال جدید در نمودار شماره‏ ی ۶ – آب پرتقال بیندازیم. مشتری‏ های من می‏دانند که از این استراتژی برای خرید آب پرتقال در قیمت ۷۴۰۰ در مواقع اضطراری استفاده می‏کنم. این یک نمونه ‏ی واضح از واگرایی صعودی درازمدت، بین نقاط A و B است. تریگر ما در اوایل نوامبر، مدت‏ها قبل از آخرین نوسان ایجاد شد. یک نکته ذهنی که به آن معتقدم این است که هرچه الگوی واگرایی MACD طولانی‏ مدت ‏تر باشد، حرکت معمولاً بزرگ‏تر است. از نظر من، این یک نکته‏ ی ذهنی است چراکه من کمیتی برای این دوره دراز مدت تر تعیین نکردم. با این حال، در مثال آب پرتقال می‏بینیم که اختلاف بین نقاط A و B تقریباً چهار ماه است؛ یعنی بسیار طولانی‏ تر از نمونه‏ های دیگر.

معامله با MACD

نمودار ۶: آب پرتقال – ژانویه

نمودار شماره‏ ی ۷، یک نمونه‏‏ ی رایج از یک سیگنال واگرایی صعودی خرید MACD در دلار کانادا است. زمانی که شما در زمان واقعی به این الگو نگاه می‏کنید، مشاهده ‏ی الگوها ساده ‏تر خواهد بود. دلار کانادا در ماه ‏های اکتبر و نوامبر به طور پی در پی قانون ‏های جدیدی می‏سازد، در حالی که MACD روند را بالاتر می‏برد. اولین قدم، در نظر گرفتن این موضوع است که این فروش به اتمام رسیده و تمام پوزیشن‏ های فروش را پوشش می‏دهد. سیگنال خرید تا اوایل ماه دسامبر، یعنی زمانی سیگنال های کاذب مکدی که MACD با رسیدن دلار کانادا به نرخ قرارداد، قله‏ های پنج ماهه ‏ی جدید ایجاد کرد، مشخص نشده بود.

معامله با MACD

نمودار ۷: دلار کانادا – دسامبر

نمودار شماره‏ ی ۸، نمونه‏ ی دیگری از توصیه‏ های اضطراری فعلی من در بازار مس است. نقطه ‏ی A کف MACD را مشخص می‏کند در حالی که نقطه‏ ی b، کف در معاملات آتی مس است. در ماه نوامبر یک سیگنال خرید ایجاد شده است.

معامله با MACD

نمودار ۸: مس با گرید بالا – دسامبر

نمودار شماره‏ ی ۹ ، نمونه ای از واگرایی MACD در نمودارهای هفتگی میباشد. با وجود این که قوانین یکسان هستند، من از آن در نمودارهای هفتگی استفاده می‏کنم تا تغییرات قابل توجه در روند را نشان دهم. نمودار شماره‏ ی ۹، یک نمودار هفتگی از ین است که نشان دهنده‏ ی یک سیگنال خرید ایجاد شده در تقریباً کمترین قیمت در طی ده سال گذشته است. نمودار شماره‏ ی ۱۰ شاخص CRB نشان می‎دهد که قیمت کالاها، ۶ ماه قبل پایین آمده است. در نمودارهای هفتگی، MACD به شناسایی تغییرات عمده ‏ی روند که می‏تواند سال‏ها ادامه داشته باشد، کمک می‏کند.

معامله با MACD

نمودار ۹: نمودار هفتگی ین ژاپن

معامله با MACD

نمودار ۱۰: سیگنال های کاذب مکدی نمودار هفتگی شاخص CRB

با دنبال کردن اینستاگرام فارکس یار، میتونین از اخبار و تخفیف های فارکس یار مطلع بشین.

تالار گام سه

دوس دارم این استرومنتو با اطلاعاتی ک دارم تحلیل کنم برای شما اینجا میفرستم .. ای کاش بیشتر اطلاعات میدادین از چارتتون از یک تایم بالاتر .. ک حدس میزنم علتش شوک پس از ضرر هست اطلاعاتو نفرستادین .. احساس شما خیلی خیلی قابل درکه .. ما اومدیم مجموعه این ضرر ها ب حداقل یا صفر برسه .. نمیدونم میتونم بگم کمی زود وارد لایو شدید یا نه فعلا سرزنش و ناراحتی ضررو برنمیگردونه سعی کنید دور هیچ استرومنت دیگه ای برای معامله نرید امروز اخر هفته هم هس و ممکنه یکم بازار ها با هیجان غیرمنطقی مواجه شه .. بهترین فرصت برای مطالعه بیشتره .. باهم درکنار هم علتو پیدا میکنیم بهش فک نکنید درست میشه ان شالله

با فاطمه خانوم موافقم

برای اینکه بتونیم کمکتون کنیم که چرا معاملتون ضرر شده باید تحلیلتون رو میفرستادید و سیگنال هایی که از تحلیلتون گرفتید رو میگفتید تا بتونیم بهتون بگیم مشکل کارتون کجا بوده.

سلام اقا علی .. لطفا بگید با چه استدلالی فروش گرفتید؟ و ممکنه تصاویری از معامله بفرستید؟

تصویر چهارم تایم مورد معامله ی شما بوده .. شاید نقطه ای که گپ دون مثبت زده و کندل قوی رفته بالا ناحیه ای قوی در گذشته بوده یا عدد مهمی برای خریداران بوده یا خبری بوده که هیجانی رفته بالا بالاخره یه بک گراندی داشته البته مکدی واگرایی معمولی میداد اما خیلی زود کندل رفت بالا خیلی مشتاقم بدونم علت چی بوده؟

نظرتون رو خواهش میکنم نسبت به نوع نگاهم ب چارت نفت بگید این اولین تحلیل از بازار استوکم هست .. خیلی خوب میشد منطقو استدلال شما رو هم میشنیدم اگر حالشو داشتید بفرمایید

من واقعیتش الان دیگه حضور ذهن ندارم چی کار کردم و چی کار نکردم. چون تمام خطوطشم پاک کردم.

و اینکه دیروز چندین معامله کردم. کلی نمودار بالا پایین کردم. کلی تمرین اینجا گذاشتم. یادم نمونده.

باید یه چک لیست درست کنم که توش تمام موارد گذشته هم ثبت بشه . فکر میکنم چنین درسی در گام بعدی مجموعه گذاشته شده .

سپاس از توجه شما

اقا علی .. پیشنهاد میکنم برای شروع یک نهایتا 3 استرومنت در روز بررسی کنید .. چه تمرین چه لایو .. چون باید چمو خم کار دستمون بیاد نقاط ضعفو قوتو بفهمیم تا کمترین تکرار اشتباهو داشته باشیم .. شاید خودم ظرفیت کافی برای مطالعه ی 3 استرومنت بیشترو نداشتم که از تجربه م برای شما گفتم در اخر بعنوان یک فرد در مجموعه نظرمو بیان کردم .. بهرحال نظر نهایی اساتید مطرح میکنن .. موفقو شاد بمونید :)

علی عزیز همینکه نمیدونی چیکار کردی خودش یه مشکل بزرگه، شما هر معامله ای که میگیری باید جورنال نویسی کنی، آخر گام 4 ویدیو راجب جورنال نویسی گذاشتن، استاد حمید راجبش توضیح میده کامل، نگران نباشید.

اگر دارید ترید لایو میکنید پیشنهاد میکنم که تا آخر آموزشتون استپ کنید.

سلام و درود علی اقا

ممنون از دوستان بابت توضیحات و راهنمایی های فوق العاده

سعی کنید این نوع پست هارا در تالار تحلیل ها ارسال کنید

و اینکه بادوستان موافق هستم سعی کنید تحلیل که ارسال میکنید رو از تایم بالا به ترتیب و منظم انجام بدین و در تالار قرار بدید تا دقیقا دوستان و اساتید راهنماییتون کنند و اشکال کار رو باهاتون در میون بزارند تا دفعه ی بعدی تکرار نکنید

و اینکه این بازار بر اساس احتمالات هست و از بازار هر رفتاری بر میاد و استاپ هم جزئی از بازار هست و این طبیعته بازاره

الان هم دوباره همین اتفاق عینا روی یک اینستورمنت دیگه تکرار شد

یعنی قیمت به حد سود من بسیاااار نزدیک شد، اما یکباره کلا قیمت برگشت. حد سود رو من خیلی کم در نظر میگیرم که سود قطعی بده ولی بازم اینطوری شد.

فکر میکنم مشکلو پیدا کردم.

من عدد حد سود و حد ضرر رو عینا از روی تحلیل از تریدینگ ویو وارد پلت فرم بروکرم میکنم. درصورتی که چند پیپ این دو تا با هم فاصله ی قیمتی دارن همیشه. باید در آینده عین تحلیلی که روی تریدینگ ویو میکنم رو دوباره بیام روی پلت فرم بروکر خودمم انجام بدم و با اعداد خودش معامله رو باز کنم.

والبته مورد دوم اینکه هر دو معامله دبل تاپ بود. تک لاین و حد سود رو شدو به شدو گرفته بودم. از این به بعد بادی به بادی میگیرم. مطمئن تره ظاهرا سودش

اقا علي پيشنهاد ميكنم همين استرومنت جديدتون رو بصورت فيلم اپلود كنيد تا در كلاس ايرادها و نقاط ضعفو قوت شما توسط اساتيد بررسي دقيق بشه، چيزي ك مهمه اينه ك شما الان علاوه بر ضرر مالي، بيشترين ضرر روحي رو وسط اموزش دريافت كرديد شايد حدس شما درست باشه شايدم نه، بعنوان هم دوره اي خواهش منو بپذيريد حيفه اين همه وقتو هزينه اي ك ميكنيد اجازه بديد استاد حميد كاملا ديدگاه شمارو بشنون قول ميدم اطلاعات كاملي بگيريد .. مشتاق ديدن كليپ ارسالي شما هستيم :)

2022-05-18 - 18:23:56 گام سه - اندیکاتورهای غیر مومنتومی
فاطمه
گام 4

ترکیب ابزار ها - 3

سلاااام و عرض ادب به همممه ی اساتید عزیزم و الباقی دوستان

هدف : فروش در تایم 4 ساعته

خواهش میکنم نکاتی که فراموش کردم به بنده یاداور بشوید

پ.ن : اولین معامله ی دمو هست :)))

سلام و درود فاطمه خانوم

از تایم بالا به تایم پایین منظم ترکیب ابزار را انجام دادید

با مواردی که در تایم ویکلی مشخص کردید موافقم

در تایم دیلی سیگنال های مخالف رو خیلی خوب مشخص کردید فقط به نظرم بهتر بود که ناحیه رو دقیق تر ترسیم کنید

در تایم 4 ساعته هم هم خیلی هالی عمل کردید فقط نکته ای که هست قیمت یه مقدار با قدرت اومده به سمت بالا و اینکه شما بخواین دقیقا توک توک معامله بگیرید خطر ناکه شاید یک هد اند شولدر هم تشکیل بشه در این شرایط بهتره صبر کنید یک الگو یا ضعف کندل هارو ببینید تا از حضور فروشندگان هم مطمعن شوید و بعد تصمیم به معامله بگیرید

و نکته ی بعدی اینکه واگرایی های مخفی که مشخص کردید درسته ولی دقت کنید که واگرایی های خفیفی دارید

استاپ رو جای خوبی در نظر گرفتید و البته نقطه ورودتون خطرناک بوده

برای گذاشتن تارگت هم یک خط روند سر راه دارید که در تایم یک سعته باید دید میشه تارگت اول رو اونجا در نظر گرفت و معامله رو ریسک فری کرد و تارگت دوم رو هم راستای کف قبلی در نظر گرفت

از فیبوهم به درستی استفاده کردید

از پیوت های سالانه خیلی استفاده نکنید چون معامله گران خیلی از این پیوت ها استفاده نمیکنند و چنانچه استفاده کردید گذشته رابررسی کنید تا واکنش قیمت به پیوت های سالانه چگونه بوده

بهترین تارگتی که میشه در نظر گرفت دقیقا تا کف قبلی هست و اینکه وقتی یک معامله باز میکنید سیگنال های کاذب مکدی تقریبا یه هفته داخل معامله باشید منطقیه و اگر بیشتر شد مقلا به 10 روز رسید باید حواستون به شارژ شبانه ای که بروکر از شما میگیره باشید

معرفی اندیکاتور شاخص جریان مالی یا MFI

111111111111111111111 - معرفی اندیکاتور شاخص جریان مالی یا MFI

شاخص گردش پول (Money Flow Index) یکی از اندیکاتورهای محبوب اندازه‌گیری مومنتوم یا شتاب در قیمت است. از این اندیکاتور برای شناسایی شرایط اشباع خرید (جایی که دیگر خریداری وجود ندارد) و اشباع فروش (جایی که دیگر فروشنده‌ای وجود ندارد) استفاده می‌شود. به‌طورکلی اندیکاتور شاخص گردش پول (MFI) یک نوسانگر (Oscillator) تکنیکالی است که میزان ورود و خروج پول را به یک دارایی و طی یک دوره زمانی اندازه‌گیری می‌کند.

این شاخص برای ارزیابی فشار خرید و فروش در یک بازار معین، همواره دو عامل قیمت و حجم معاملات را بررسی می‌کند. تحلیلگران بازارهای مالی دریافته‌اند که عامل حجم معاملات به تنهایی قادر به سنجش میزان شتاب و اندازه حرکت نیست. آنچه که معامله‌گران نیاز به شناسایی آن در بازار دارند، واکنش بازار به تغییرات قیمت است. به همین دلیل، شاخص گردش پول (MFI) با بررسی حرکات قیمت، افزایش شتاب آن را به سمت بالا یا پایین تأیید می‌کند. این شاخص همچنین می‌تواند نشان‌دهنده احساسات بازار باشد.

شاخص گردش پول چگونه کار می‌کند؟

شاخص گردش پول با نوسان در محدوده‌ی ۰ تا ۱۰۰ خود کار می‌کند. رقم ارائه‌شده در پایان محاسبه MFI، به‌منظور شناسایی مناطق اشباع خرید یا فروش و به‌صورت خطی ترسیم می‌شود. خواندن این سیگنال کار راحتی است به صورتی که اگر MFI بالای ۸۰ باشد، بازار به‌عنوان بازاری اشباع از موقعیت‌های خرید محسوب می‌شود، در حالی‌که اگر این شاخص زیر ۲۰ باشد، علامتی برای شرایط اشباع فروش در بازار خواهد بود.

ایده‌ی استفاده از MFI این است که وقتی شاخص به بالای ۸۰ یا زیر ۲۰ می‌رسد، احتمالاً به‌زودی قیمت در بازار معکوس خواهد شد و معامله‌گران باید به فکر باز کردن موقعیت‌های جدید و استفاده از شتاب و مومنتوم حرکت بیفتند.

1 300x163 - معرفی اندیکاتور شاخص جریان مالی یا MFI

در این تصویر MFI روی رقم حدود ۴۰ قرار دارد

نکته‌ی بسیار مهم دیگر، نظارت بر موقعیت‌هایی است که قیمت یک دارایی و MFI سیگنال‌های متناقض ارائه می‌دهند که به‌عنوان «واگرایی» شناخته می‌شود. برای آشنایی با مبحث واگرایی به مقاله‌ی آموزشی «اندیکاتور مکدی» مراجعه کنید. در کل واگرایی‌ها زمانی اتفاق می‌افتند که روند قیمت خلاف روند اندیکاتور باشد. به عنوان مثال، اگر قیمت در حال افزایش باشد، اما MFI به سطوح جدید و بالاتر مطابق رشد قیمت نرسد، این یک نمونه از واگرایی نزولی و در واقع چرخش روند صعودی به نزولی است. این تناقض نشان می‌دهد که به زودی ممکن است فشار فروش وجود داشته باشد. در طرف مقابل، اگر قیمت به نرخ‌های پایین‌تر سقوط کند، اما MFI از آن پیروی نکرده و در مسیر صعودی باشد، این حرکت ممکن است نشانه‌ای از واگرایی صعودی و فشار قریب‌الوقوع خرید باشد.

شایان ذکر است که واگرایی‌ها همیشه به معکوس شدن روند منجر نمی‌شوند. شاخص گردش پول می‌تواند سیگنال‌های کاذب نیز تولید کند. این موارد زمانی اتفاق می‌افتند که شاخص ظاهراً فرصت معاملاتی مناسبی را ایجاد کند، اما قیمت مطابق انتظار حرکت نمی‌کند. در این صورت اگر معامله‌گر، استراتژی مناسبی برای مدیریت ریسک در اختیار نداشته باشد، ورود به معامله می‌تواند ضررهای غیرمنتظره برای وی به همراه داشته باشد.

محاسبات MFI

معامله‌گران نیاز به انجام محاسبات MFI نخواهند داشت، زیرا معمولاً سیستم‌ها و پلتفرم‌های آنلاین مانند تریدینگ ویو (Trading view) این کار را به‌طور خودکار انجام می‌دهند. به راحتی می‌توانید اندیکاتور MFI را به نمودار تحلیلی خود اضافه کنید و از آن بهره ببرید. اما دانستن مراحل و نحوه‌ی محاسبات MFI، روشی عالی برای درک دقیق چیزی است که این شاخص نشان می‌دهد.

اگرچه فرمول MFI می‌تواند پیچیده به نظر برسد، اما پس از تجزیه و تحلیل به روشی در دسترس برای سنجش شرایط بازار تبدیل می‌شود. فرآیند محاسبه‌ی MFI در پنج مرحله ساده به طور ساده بیان می‌شود:

  1. قیمت معمولی محاسبه می‌شود.
  2. جریان پول خام محاسبه می‌شود.
  3. جریان پول مثبت و منفی تعیین می‌شود.
  4. نسبت گردش پول محاسبه می‌شود.
  5. شاخص گردش پول محاسبه می‌شود.

گام اول: محاسبه قیمت معمولی

برای محاسبه قیمت معمولی برای هر دوره معاملاتی، باید میانگین بالاترین و پایین‌ترین قیمت در یک صرافی و قیمت نهایی یا بسته شدن (Close) را پیدا کنید. این محاسبات به صورت زیر خواهند بود:

11 300x64 - معرفی اندیکاتور شاخص جریان مالی یا MFI

فرمول محاسبه قیمت معمولی

گام دوم: محاسبه جریان پول خام

جریان پول خام صرفاً یک عدد تقریبی از میزان سرمایه منتقل‌شده در بازار در یک دوره معین است. منظور از سرمایه منتقل‌شده مقدار سرمایه دست‌به‌دست‌شده یا تغییر مالکیت داده‌شده در بازار است، خواه این اقدام به خرید دارایی یا فروش آن منجر شده باشد. نحوه‎‌ی محاسبه‌ی آن به صورت حاصل‌ضرب قیمت معمولی در حجم آن دوره محاسبه می‌شود.

12 300x45 - معرفی اندیکاتور شاخص جریان مالی یا MFI

فرمول محاسبه جریان پول خام

گام سوم: تعیین جریان مثبت و منفی

هنگامی که جریان پول خام را محاسبه کردید، اکنون می‌توانید جریان این پول را به‌صورت مثبت یا منفی تعیین کنید. این کار با مشخص کردن اینکه جریان پول خام در یک دوره‌ی معین بیشتر یا کمتر از دوره‌ی قبل بوده است، انجام می‌شود. با توجه به اینکه قیمت معمولی از مشتقات جریان پول خام نیز هست، از این قیمت برای مثبت یا منفی بودن جریان هم می‌توان استفاده کرد.

بنابراین در بیانی دیگر اگر قیمت معمولی برای دوره‌ی معین شده بیشتر از دوره قبل باشد، جریان پولی مثبت در نظر گرفته می‌شود و در مقابل اگر از قیمت دوره قبل کمتر باشد، جریان پول منفی در نظر گرفته خواهد شد.

گام چهارم: محاسبه‌ نسبت گردش پول

پس از تعیین جریان مثبت یا منفی پول می‌توانید نسبت گردش پول را محاسبه کنید. نحوه‌ی محاسبه به این صورت است که مجموع تمام جریان‌های مثبت پولی در ۱۴ دوره گذشته را بر مبنای تمام جریان‌های منفی طی ۱۴ دوره گذشته تقسیم کنید. این معادله به‌صورت زیر است:

13 300x64 - معرفی اندیکاتور شاخص جریان مالی یا MFI

گام پنجم: محاسبه شاخص گردش پول

با محاسبه نسبت جریان پول می‌توانید MFI را محاسبه کنید. فرمول شاخص گردش پول به‌شرح زیر است:

14 300x64 - معرفی اندیکاتور شاخص جریان مالی یا MFI

در تفسیر این عدد می‌توان گفت که اگر شاخص MFI مثبت باشد، قیمت دارایی در طی این ۱۴ دوره عمدتاً بالا رفته و نشان‌گر فشار خرید در آن است. در مقابل اگر قیمت تا حدود زیادی کاهش یافته باشد و عدد شاخص منفی باشد، بیان‌گر فشار فروش خواهد بود.

کاربردهای معاملاتی اندیکاتور MFI

در تفسیر اعداد نمایش‌ داده‌‌شده در شاخص گفتیم که اگر شاخص MFI بالای ۸۰ باشد، بازار به‌عنوان بازاری اشباع از موقعیت‌های خرید محسوب می‌شود، در حالی که اگر این شاخص زیر ۲۰ باشد، علامتی برای شرایط اشباع فروش در بازار خواهد بود. وقتی شاخص به این سطوح در محدوده‌ی این اندیکاتور می‌رسند، به زودی قیمت در بازار معکوس خواهد شد و معامله‌گران باید به‌فکر باز کردن موقعیت‌های جدید و استفاده از شتاب و مومنتوم حرکت بیفتند.

نکته‌ای که اکثر تحلیل‌گران تازه‌وارد آن را در نظر نمی‌گیرند این است که صرفاً به‌دلیل اینکه شاخص در زیر محدوده ۲۰ قرار دارد، اقدام به خرید نخواهیم کرد یا با ورود شاخص به ناحیه‌ی ۸۰ دارایی خود را نفروخته یا وارد معامله‌ی فروش (Short) نمی‌شویم، بلکه باید از انواع فیلترهای دیگر تحلیل مانند انواع شاخص‌ها، واگرایی‌ها، الگوها، سطوح حمایت یا مقاومت و موارد دیگری از این قبیل تأییدیه دریافت کرد. در ادامه توضیحات بیشتری در این‌باره خواهیم داد.

این شاخص مانند تمامی شاخص‌های تکنیکالی با یک سری از محدودیت‌ها مواجه است. یکی از این محدودیت‌ها این است که شاخص می‌تواند برای مدت‌زمان طولانی در نواحی اشباع خرید یا فروش نوسان کند و ممکن است باعث ایجاد سیگنال‌های کاذب شود. بااین‌حال، اگر معامله‌گر بیاموزد که یک استراتژی معاملاتی با توجه به حرکات قیمت (پرایس اکشن) طراحی کند، اندیکاتور MFI می‌تواند در شناسایی مناطق بالقوه‌ی چرخش بازار کمک شایانی بکند.

شناسایی مناطق اشباع خرید یا فروش و واگرایی‌ها با MFI

شاخص قدرت نسبی (RSI) یا سایر نوسانگرها (Oscillator) شرایط اشباع خرید و فروش را در بازار شناسایی می‌کنند. شاخص گردش پول نیز به‌علت بهره بردن از اطلاعات مربوط به حجم، اکثر سیگنال‌های کاذب را از بین می‌برد. به شکل ۱ در زیر توجه کنید. این شکل نمودار قیمت بیت کوین را در چارچوب زمانی روزانه به همراه اندیکاتور MFI نشان می‌دهد.

15 300x127 - معرفی اندیکاتور شاخص جریان مالی یا MFI

شکل ۱; حرکات قیمت بیت کوین در تایم فریم روزانه بر اساس ورود شاخص گرش پول به نواحی اشباع خرید و فروش

در این شکل، MFI بیت کوین را می‌بینیم که به زیر سطح ۲۰ رسیده است. این موضوع نشان می‌دهد که احتمالاً در بازار شرایط اشباع فروش وجود دارد. شاخص طی چند روز بار دیگر از سطح ۲۰ فراتر رفته و روند صعودی تازه‌ای در پیش گرفته است. در ادامه شاخص از آستانه سطح ۸۰ جلوتر رفته و سیگنال اشباع خرید را در بازار ایجاد کرده است. در نهایت دوباره این عدد به زیر ۸۰ بازگشته است.

بزرگ‌ترین مشکل معامله با سیگنال‌های اشباع بازار این است که به سادگی نمی‌توان موضعی در برابر روند اتخاذ کرد، زیرا شاخص جریان پول در اواسط روند نیز ممکن است سیگنال معکوس شدن آن را صادر کند. برای مثال، با دقت در شکل ۱ می‌بینیم که با خروج شاخص از سطح ۸۰، قیمت همچنان به روند صعودی خود ادامه داده است. بهترین راه برای معامله، ترکیب این سیگنال با عوامل تکنیکالی دیگر است. بنابراین در مثال بالا به شناسایی واگرایی می‌پردازیم.

16 300x126 - معرفی اندیکاتور شاخص جریان مالی یا MFI

شکل ۲; حرکات قیمت بیت کوین در تایم‌فریم روزانه براساس مشاهده واگرایی در شاخص گردش پول

در توضیح شکل بالا می‌توان گفت که چگونه با شناسایی یک واگرایی مخفی مثبت (+HD) در اندیکاتور MFI ادامه‌ی روند صعودی را حتی با توجه به ورود شاخص به ناحیه‌ی اشباع خرید تشخیص دادیم. همچنین، در ادامه با مشاهده‌ی واگرایی منفی (-RD) در ناحیه‌ی اشباع خرید، چرخش روند صعودی به نزولی شناسایی شده است. حتی با ترسیم یک روند صعودی ساده بر روی قیمت یا مشاهده‌ سطح مقاومتی در محل شکل‌گیری واگرایی منفی نیز می‌توان فیلتر جدیدی برای چرخش روند داشت. به این شکل، اهمیت ترکیب فیلترهای مختلف برای دریافت سیگنال‌های بهتر از این شاخص پررنگ‌تر می‌شود.

دلایل اهمیت شاخص گردش پول (MFI) برای معامله‌گران

معامله‌گران با نظارت بر شاخص گردش پول (MFI) می‌توانند نقاط چرخش‌ احتمالی بازار را با تعیین مناطق اشباع خرید یا فروش مشخص کنند. این شاخص می تواند یک معیار اساسی برای نشان دادن احساسات بازار حول یک دارایی نیز باشد، یعنی MFI می‌تواند اشتیاق یا بی‌تفاوتی معامله‌گران را نشان دهد.

مانند سایر ابزارهای تجزیه و تحلیل مبتنی بر حجم، MFI نیز یک شاخص پیشرو محسوب می شود. اندیکاتورهای پیشرو قبل از شروع یک روند جدید و یا معکوس شدن، سیگنال ارائه می‌کنند، بنابراین از این شاخص می‌توان در پیش‌بینی حرکت بازار استفاده کرد. به این نکته توجه داشته باشید که شاخص‌های پیشرو کاملاً دقیق نیستند. بنابراین همیشه از آنها باید در کنار سایر عوامل تحلیل، برنامه معاملاتی و همچنین یک استراتژی مناسب برای مدیریت ریسک استفاده کرد.

شاخص گردش پول (MFI) و شاخص قدرت نسبی (RSI)

شاخص قدرت نسبی (RSI) نیز نوسانگر دیگری برای نمایش قدرت یا ضعف حرکت قیمت در بازار بر اساس قیمت‌های بسته شدن در دوره‌ی معاملاتی اخیر در نمودار است. هر دو نوسانگر RSI و MFI سیگنال‌های ورود قیمت به مناطق اشباع خرید و فروش را صادر می‌کنند. معامله‌گران با استفاده از ترکیبی از این سیگنال‌ها می‌توانند نقاط ورود و خروج معاملات خود را تنظیم کنند.

تفاوت این دو اسیلاتور در این است که RSI داده‌های حجم را در بر نمی‌گیرد. به همین دلیل است که MFI معمولاً به عنوان RSI با وزن حجمی شناخته می‌شود. اغلب مواقع تصور می‌شود که MFI سیگنال‌های زودتری را نسبت به RSI ارائه ‌می‌دهد، زیرا این یک شاخص پیشرو است. بااین‌حال هیچ توافقی مبنی بر برتری هر کدام از این شاخص‌ها بر دیگری وجود ندارد، در واقع بسیاری از معامله‌گران از هر دوی آنها برای تأیید هرگونه سیگنال استفاده می‌کنند.

جمع‌بندی

شاخص گردش پول (MFI) یک نوسانگر تکنیکال است که میزان ورود و خروج پول به دارایی را برای یک دوره زمانی اندازه‌گیری می‌کند. این شاخص معمولاً با استفاده از ۱۴ دوره از داده‌های قیمتی محاسبه می شود. این دوره‌ها شامل همه‌ی تایم فریم‌های زمانی موجود بر اساس نیاز معامله‌گر هستند. محاسبات این شاخص از ترکیب حجم معاملات، قیمت معمولی بازار و جریان پول برای دوره‌ای معین به دست می‌آید. عدد نهایی در مقیاسی بین صفر تا ۱۰۰ ارائه و بر روی نمودار ترسیم می‌شود.

اگر عدد شاخص MFI بالای سطح ۸۰ باشد، غالباً به نظر می‌رسد که بازار دارای شرایط خرید بیش از حد است یا به اصطلاح وارد منطقه‌ اشباع خرید شده است. در حالی‌که اگر این عدد زیر ۲۰ باشد، نشانه‌ای از شرایط فروش بیش از حد یا به اصطلاح ورود بازار به منطقه‌ اشباع فروش است. با ورود شاخص به این نواحی (بالای ۸۰ و پایین ۲۰) ممکن است به زودی قیمت در بازار تغییر جهت دهد.

مانند سایر شاخص‌های مبتنی بر حجم، MFI نیز یک شاخص پیشرو محسوب می‌شود، بنابراین از آن برای پیش‌بینی حرکات آینده قیمت استفاده می‌شود. شاخص MFI به شاخص مقاومت نسبی (RSI) مربوط می‌شود، زیرا هر دو شرایط اشباع خرید و فروش را در بازار مشخص می‌کنند. بااین‌حال شاخص RSI از داده‌های حجم معاملات استفاده نمی‌کند.



اشتراک گذاری

دیدگاه شما

اولین دیدگاه را شما ارسال نمایید.