شاخص قدرت نسبی (RSI) چیست و چه کاربردی دارد؟
شاخص قدرت نسبی (RSI) یکی از ابزارهای تحلیل تکنیکال است که عددی بین صفر تا صد را نشان می دهد. در این شاخص، عدد هفتاد و بیشتر را می توان به عنوان سیگنالی برای فروش و عدد سی و کمتر از آن را سیگنال خرید دانست.
در بازار سهام و ارزهای دیجیتال دو نوع رویکرد برای تجزیه و تحلیل بازار وجود دارد: ۱. تحلیل بنیادین (Fundamental)؛ ۲. تحلیل تکنیکال (TechMacNewsal). تحلیل بنیادین از تحلیل تکنیکال دشوارتر و زمان بر تر است؛ به همین دلیل، افراد زیادی استفاده از رویکرد دوم را ترجیح می دهند. در تحلیل تکنیکال، می توان با دنبال کردن روند قیمت و استفاده از ابزار های مختلف، آینده بازار را تا حدی پیش بینی کرد. یکی از این ابزارها که برای تشخیص روند نزولی و صعودی بازار استفاده می شود، شاخص قدرت نسبی (RSI) نام دارد.
عناوینی که در این مقاله خواهید خواند
شاخص قدرت نسبی (RSI) چیست؟محاسبه شاخص قدرت نسبی (RSI)عملکرد شاخص قدرت نسبی (RSI)تفسیر محدوده های شاخص قدرت نسبی (RSI)استفاده از سیگنال واگرایی در شاخص قدرت نسبی (RSI)استفاده از سیگنال رد نوسان در شاخص قدرت نسبی (RSI)محدودیت های شاخص قدرت نسبی (RSI)سیگنال خرید شاخص قدرت نسبی (RSI)
شاخص قدرت نسبی (RSI) چیست؟
شاخص قدرت نسبی (RSI) را شخصی به نام J. Welles Wilder در اواخر دهه ۱۹۷۰ معرفی کرده است. این شاخص اساسا ابزار تحلیل تکنیکال است که مقدار و سرعت نوسان های شاخص قدرت بازار (RSI ) شاخص قدرت بازار (RSI ) قیمت را اندازه گیری می کند. مقدار این شاخص بین صفر تا صد تغییر می کند و عملکرد آن را در یک جمله می توان این گونه توضیح داد: شاخص قدرت نسبی با افزایش تعداد و حجم موقعیت های بسته مثبت افزایش می یابد و با افزایش پوزیشن های در ضرر کاهش پیدا می کند.در این شاخص، عدد هفتاد یا بیشتر نشان دهنده خرید افراطی یا ارزش گذاری بيش از حد یک دارایی است و احتمال دارد به تغییر روند یا کاهش قیمت به هدف اصلاح بازار منجر شود.در این شاخص، عدد سی یا بیشتر فروش افراطی یا ارزش گذاری زیر قیمت دارایی را نشان می دهد و می تواند بیانگر زمان مناسب برای خرید باشد.
محاسبه شاخص قدرت نسبی (RSI)
رقم متوسط سود یا زیانی که در محاسبه این شاخص استفاده می شود، میانگین درصد سود یا زیان در طول یک دوره بازنگری است. در این معادله، متوسط ضرر رقمی مثبت در نظر گرفته می شود. بازه استانداردی که برای اولین دوره بازنگری استفاده می شود، دوره ای چهارده روزه است.اولین متوسط سود = جمع سودها در بازه ۱۴ روزه / ۱۴.اولین متوسط ضرر = جمع ضررها در بازه ۱۴ روزه / ۱۴.
محاسبات دوم و بعدی این اعداد براساس میانگین های سود و ضرر قبلی انجام می شود:میانگین سود = [(میانگین سود قبلی) *۱۳ + سود جاری] / ۱۴.میانگین ضرر = [(میانگین ضرر قبلی) *۱۳ + ضرر جاری] / ۱۴.
در محاسبه دوم، اضافه کردن میانگین قبلی به مقدار فعلی روشی برای هموارسازی نمودار است. این روش برای اندازه گیری میانگین متحرک نمایی (EMA) نیز استفاده می شود. هرچه تعداد روز دوره بازنگری بیشتر شود، شاخص قدرت نسبی نیز با دقت بیشتری محاسبه می شود.شاخص قدرت نسبی = ۱۰۰ - [۱۰۰ / (۱ + (میانگین سود / میانگین ضرر))]
با استفاده از فرمول بالا، شاخص قدرت نسبی محاسبه می شود. نمایش شاخص را می توان در زیر نمودار قیمتی ارزهای دیجیتال مشاهده کرد:
عملکرد شاخص قدرت نسبی (RSI)
در شاخص قدرت نسبی، عددی بین صفر تا سی اشباع فروش و عددی بین هفتاد تا صد اشباع خرید در بازار را نشان می دهد. بااین حال، این قرارداد را می توان بسته به تنظیمات این شاخص برای هر کاربر و قدرت روند بازار در صورت لزوم به شکلی متفاوت تنظیم کرد. برای مثال، برخی به جای ترکیب ۳۰-۷۰ از ترکیب ۳۳-۶۶ و برخی از ۲۰-۸۰ استفاده می کنند. اگر مقدار شاخص قدرت نسبی رقمی بین اعداد سی تا هفتاد را نشان دهد، آن منطقه را بازه ای بی روند و خنثی در نظر می گیریم.
تفسیر شاخص قدرت نسبی (RSI)
با بررسی عملکرد شاخص قدرت نسبی می توان امکان معکوس شدن روند بازار را نیز تشخیص داد: اگر روند بازار صعودی باشد؛ اما شاخص قدرت نسبی بعد از چند بار برخورد با عدد هفتاد (هر عدد قراردادی دیگر برای حد خرید افراطی) نتواند آن را بشکند و بعد به کمتر از عدد سی (هر عدد قراردادی دیگر برای حد فروش افراطی) نزول کند، می توان پیش بینی کرد که پایان روند صعودی نزدیک است و به زودی شاهد برعکس شدن جهت بازار خواهیم بود.
همین امر برای برعکس این موضوع نیز صدق می کند: اگر در روندی نزولی، شاخص قدرت نسبی بعد از چندین برخورد به عدد سی نتواند حد آن را بشکند و به سمت عدد هفتاد حرکت کند، متوجه می شویم که احتمالا روند نزولی در حال تضعیف و ممکن است به زودی شاهد معکوس شدن قیمت باشیم. شاخص قدرت نسبی، تنها در بازاری با روندی قوی، چه صعودی و چه نزولی، به صفر یا صد نزدیک خواهد شد.
در بازار صعودی (گاوی)، شاخص قدرت نسبی بین محدوده چهل تا نود باقی بماند و منطقه چهل تا پنجاه به عنوان حد پایین قیمت (پشتیبان) در نظر گرفته می شود.
در بازار نزولی (خرسی)، شاخص قدرت نسبی تمایل دارد بین ده تا شصت باقی بماند و منطقه پنجاه تا شصت به عنوان سطح مقاومت شناخته می شود.
اگر قیمت پایه ای یک رمزارز بدون پیش بینی شاخص قدرت شاخص قدرت بازار (RSI ) نسبی تغییر کند، آن را می توان به تغییر روند در بازار تعبیر کرد.
با اینکه این دو موضوع ممکن است برای کاربران تازه وارد در تحلیل بازار کمی گیج کننده به نظر برسد، در صورت یادگیری استفاده و تفسیر درست اعداد این شاخص در زمان مناسب، می توان آن را به راهنمای بسیار خوبی برای کمک در تصمیم گیری در زمان مناسب برای خرید یا فروش در بازار کمک کند.
استفاده از سیگنال واگرایی در شاخص قدرت نسبی (RSI)
واگرایی (Divergence) در تحلیل تکنیکال زمانی اتفاق می افتد که ارزش دارایی در خلاف جهت شاخص مدنظر حرکت کند.
واگرایی در صورتی تشکیل می شود که قله های ایجاد شده در شاخص قدرت نسبی و قیمت از قله های قبلی خودشان بالاتر یا پایین تر باشند. هنگام مشاهده این اتفاق می توان این طور برداشت کرد که روند فعلی در حال تضعیف شدن است و امکان دارد جهت قیمت تغییر کند. واگرایی دو نوع صعودی و نزولی دارد:
واگرایی صعودی زمانی رخ می دهد که شاخص قدرت نسبی فروش افراطی را نشان دهد و هم زمان قیمت در حال افزایش باشد. در این حالت می توان این طور برداشت کرد که نوسان های بازار زیاد و زمان برای خرید مناسب است.
واگرایی نزولی زمانی رخ می دهد که شاخص قدرت نسبی نشان دهنده خرید بیش از حد در بازار باشد و هم زمان افزایش قیمت را شاهد باشیم. از واگرایی در بازار صعودی برای پیدا کردن نقطه احتمالی فروش نیز می توان استفاده کرد. واگرایی در روندهای طولانی مدت به ندرت اتفاق می افتند و در روند های خیلی قوی و تیز کاربردی ندارد.
استفاده از سیگنال رد نوسان در شاخص قدرت نسبی (RSI)
نزدیک شدن شاخص قدرت نسبی به حد پایین قیمت (Support Level) یا سطح مقاومت (Resistance Level) و دورشدن دوباره از آن بدون ردکردنش، روش رد نوسان نام دارد. رد نوسان دو نوع گاوی و خرسی دارد:
رد نوسان گاوی
وقتی شاخص قدرت نسبی به حد پایین تعیین شده برای قیمت (Support Level) نزدیک می شود؛ اما بدون ردکردن این حد، در جهت برعکس حرکت می کند:
رد نوسان خرسی
وقتی شاخص قدرت نسبی به حد بالای تعیین شده برای قیمت (Resistance Level) نزدیک می شود؛ اما بدون رد کردن این حد، دوباره در جهت برعکس حرکت می کند:
رد نوسان در روند های طولانی مدت، سیگنال مطمئن تری به کاربر می دهد.
محدودیت های شاخص قدرت نسبی (RSI)
شاخص قدرت نسبی حرکت صعودی و نزولی قیمت را مقایسه می کند و نتیجه را در قالب نموداری نوسانی در زیر نمودار قیمتی نشان می دهد. مانند بسیاری از شاخص های تکنیکال، سیگنال های شاخص قدرت نسبی در حالی که روند های بازار طولانی مدت باشند، مطمئن تر هستند.
با اینکه این شاخص به ندرت درباره معکوس شدن بازار سیگنال می دهد، تشخیص آن ها از هشدار های کاذب دشوار است:مثبت کاذب: زمانی که شاخص قدرت نسبی با حرکتی صعودی عدد هفتاد را رد کند (اشباع خرید)؛ اما خریدی در بازار صورت نگیرد.منفی کاذب: شاخص قدرت نسبی حد پایین (عدد سی) را با روند نزولی طی کند؛ اما قیمت افزایش پیدا کند.
ازآنجاکه این شاخص نوسان در بازار را نشان می دهد، نوسان چشمگیر در هر دو جهت صعودی و نزولی می تواند برای مدت طولانی خرید یا فروش افراطی را نشان دهد. بنابراین، شاخص قدرت نسبی در بازار نوسانی با حرکت های صعودی و نزولی متناوب، بیشترین کاربرد را دارد.
سیگنال خرید شاخص قدرت نسبی (RSI)
بسیاری ردکردن حد پایین سی در شاخص قدرت نسبی را نشانه ای برای خرید می دانند؛ اما این امر بستگی زیادی به شرایط حاضر روند تغییرات قیمتی دارد. برای مثال، ممکن است در شرایط روند نزولی درخورتوجه قیمت ها، فروش همچنان برای مدتی ادامه پیدا کند. در این وضعیت، ممکن است کاربران تا تأیید سیگنا ل های بیشتری منتظر بمانند.
باید توجه کرد که استفاده از هیچ ابزار تحلیل تکنیکالی به تنهایی کافی نیست و نباید برای تصمیم گیری فقط به یک ابزار استناد کرد. ترکیب شاخص قدرت نسبی با شاخص های دیگر می تواند سیگنال های مطمئن تری دراختیار کاربران بگذارد.
شما کاربران مک نیوز تابه حال استفاده از شاخص قدرت نسبی را تجربه کرده اید؟ چه شاخص دیگری را می شناسید که در تحلیل تکنیکال بازار کاربرد داشته باشد؟
این مقاله حاوی توصیه یا پیشنهاد اقتصادی مک نیوز نیست. خطر از دست دادن سرمایه در هر سرمایه گذاری وجود دارد و سرمایه گذار باید پس از مطالعه و تحقیق، تصمیم نهایی را خود اتخاذ کند و مسئولیت تبعات آن را بر عهده بگیرد.
آشنایی با اندیکاتور RSI در تحلیل تکنیکال و نحوه استفاده از آن
اندیکاتورها برای کمک به تریدرها جهت شناخت بازار و درک شرایط فعلی ایجاد شدهاند. امروزه، شمار اندیکاتورهایی که توسط معاملهگران حرفهای به وجود میآیند، روز به روز در حال افزایش است. بسیاری از این اندیکاتورها رایگان هستند، اما برخی دیگر توسط سازندههای آنها به فروش میرسند. دقت داشته باشید که اندیکاتورها بر اساس بازار و شرایط مختلف ایجاد میشوند. بنابراین استفاده از آنها بدون دانش کافی نمیتواند کمکی به افزایش سود سرمایهگذاری کند. در واقع، اندیکاتورها همچون جعبه ابزاری هستند که شخص در ابتدا باید ترتیب و روش استفاده از آنها را بیاموزد. سپس با توجه به آنها نسبت به خرید و فروش سهام مختلف تصمیمگیری نماید. پس بهتر است پیش از استفاده از هر اندیکاتوری آن را بهخوبی بشناسید. در این مقاله از سری مقالات آموزش بورس در چراغ به بررسی اندیکاتور RSI در تحلیل تکنیکال و نحوه استفاده از آن خواهیم پرداخت.
اندیکاتور RSI در تحلیل تکنیکال چیست؟
اندیکاتور شاخص قدرت نسبی یا Relative Strength Index (RSI) از جمله اندیکاتورهای بازگشتی پرکابرد در تحلیل تکنیکال است. این اندیکاتور را از آن جهت شاخص قدرت نسبی میگویند که قدرت بازار و قدرت خریداران و فروشندگان را نسبت به یکدیگر نشان می دهد. اغلب معاملهگرانی که در بازارهای جهانی همچون بورس، فارکس، باینری آپشن و … فعالیت دارند، از این اندیکاتور برای ورود به معاملاتشان استفاده مینمایند. از آنجایی که اندیکاتور RSI همواره بین دو سطح ٠ و ١٠٠ نوسان میکند و زیر چارت قرار میگیرد، جزء دستهی اسیلاتورها به حساب میآید. در اصل، این اندیکاتور، یک اسیلاتور قیمتی میباشد که از میانگین قیمتها در بازههای زمانی مختلف تشکیل شده است. تحلیلگران در تنظیمات RSI، معمولاً از تنظیم ١۴ روزه استفاده میکنند. اما برخی دیگر هم متناسب با کارکرد خود از بازه های ۵،۷،۹،۲۱،۲۸ و … روزه هم استفاده مینمایند.
کاربردهای اندیکاتور RSI در تحلیل تکنیکال
کاربردهای اندیکاتور RSI در تحلیل تکنیکال
- محاسبهی تغییر حرکات قیمت و سرعت بازار
- مقایسهی بین فروشندهها و خریداران قوی در بازار
- تشخیص واگراییها یا نوسان غلط با استفاده از این اندیکاتور
- به کار بردن خطوط روند همراه با اندیکاتور RSI در تحلیل تکنیکال
آشنایی با دوسطح بسیار مهم در اندیکاتور RSI
آشنایی با دوسطح بسیار مهم در اندیکاتور RSI
گفتیم که اندیکاتور RSI، بین دو سطح ٠ و ١٠٠ در حال نوسان میباشد که ناحیهی صفر نشاندهندهی افت قیمت و ناحیهی ۱۰۰ به معنای بالا رفتن قیمت میباشد. اما در بین این محدوده دو سطح ٣٠ و ٧٠ از سطوح بسیار مهم و کلیدی به شمار میآیند. سطح ۳۰ به «اشباع فروش» و سطح ۷۰ هم به «اشباع خرید» معروف میباشد.
سطح ۳۰ (اشباع فروش):
هرگاه اندیکاتور RSI از ناحیهی ٣٠ پایینتر رود، میتوان فهمید که در حال حاضر در بازار فروشهای افراطی انجام میشود. بنابراین در این ناحیه احتمال کاهش فشار فروش، برگشت سهم و صعودی شدن قیمت وجود خواهد داشت.
سطح ۷۰ (اشباع خرید):
زمانیکه نمودار RSI در تحلیل تکنیکال از ناحیهی ۷۰ بالاتر میرود، در اصطلاح میگویند اشباع خرید رخ داده است. در چنین حالتی میتوان این سیگنال را دریافت کرد که احتمالاً در بازار خریدهای افراطی در حال شاخص قدرت بازار (RSI ) انجام است. بنابراین این امکان وجود دارد که در این ناحیه هر لحظه خریدها و روند صعودی سهم به پایان رسیده و روند سهم نزولی شود.
سطح ۵۰ (خنثی):
سطح ۵۰ در اندیکاتور RSI در تحلیل تکنیکال بهعنوان سطح میانی یا خنثی در نظر گرفته میشود. چنانچه نوسانات اسیلاتور RSI به درجات ۲۰ و ۸۰ یا ۱۰ و ۹۰ برسد قدرت بازگشتی آن بیشتر خواهد شد.
نحوه استفاده از اندیکاتور RSI
نحوه استفاده از اندیکاتور RSI
برای استفاده از اندیکاتور RSI در تحلیل شاخص قدرت بازار (RSI ) تکنیکال در ابتدا باید وارد نرمافزار تحلیلی خود که در سیستم نصب کردهاید شوید. سپس در قسمت جستجوی نماد، نماد مورد نظرتان را جستجو نمایید. حال برای آنکه اندیکاتور RSI را به چارت خود اضافه کنید، با رفتن به قسمت Insert در نوار ابزار بالا بر روی اندیکاتور کلیک کرده و سپس اندیکاتور RSI را در آن جست و جو کنید. پس از تایید، اندیکاتور RSI در پایین صفحه نمایش داده خواهد شد. مهمترین سیگنالها در این اندیکاتور را میتوانید روی سطوح کلیدی ۳۰ و ۷۰ دریافت نمایید. برای مثال وقتی اندیکاتور بر روی اشباع فروش قرار دارد، موقع برگشت آن میتوان برای ترید رو به بالا حساب کرد. برعکس این موضوع نیز صحیح است.
نکته: به یاد داشته باشید که از اندیکاتور RSI در تحلیل تکنیکال در تایمفریمهای بالا، بهتر جواب میدهد. اما چنانچه راغب به استفاده از این اندیکاتور در تایمفریمهای پایین بودید، پیشنهاد میکنیم تا غیر از سطوح ۳۰ و ۷۰، دو سطح دیگر (مثلا ۳۵ و ۶۵) به دلخواه اضافه نمایید. بنابراین رشد و ریزش قیمت را بر روی دو سطح جدیدی که خودتان اضافه کردهاید، باید در نظر بگیرید و بر اساس آنها برای خرید و فروش سهم تصمیمگیری نمایید. این کار میتواند دقت شما در معاملات را تا حدی افزایش دهد و از تریدهای منفی جلوگیری نماید.
سخن آخر
در این مقاله از سایت آموزش چراغ راجع به اندیکاتور RSI در تحلیل تکنیکال و نحوه استفاده از آن صحبت کردیم. گفتیم که این اندیکاتور میتواند سیگنالهای خوبی برای خرید و فروش سهم در اختیار معاملهگران قرار دهد. اما دقت داشته باشید که در تایمفریمهای پایین نمیتوان روی اندیکاتور RSI حساب کرد. بنابراین هنگام استفاده از آن، از تایمفریمهای بیشتر از ۱ ساعت استفاده نمایید. این نکته را هم در نظر داشته باشید که هیچگاه نباید از یک اندیکاتور برای ورود و خروج از معامله استفاده کرد. بنابراین پیشنهاد میشود که در کنار استفاده از اندیکاتورها، از فیلترها و ابزارهای تکنیکی دیگر نیز کمک بگیرید. چراغ ، بهعنوان پلتفرم آموزش و کاریابی در تلاش است تا با بیان نکات آموزشی و مفید و ارائه دوره های آموزش بورس هر آنچه را که برای یک سرمایهگذاری صحیح و اصولی در بازارهای مالی نیاز دارید، در اختیارتان قرار دهد.
دو شاخص کاربردی در تحلیل تکنیکال که هر تریدر باید با آنها آشنا باشد
بهترین تریدر فردی است که دو چشمی مراقب نمودارهای رمزارزها و نوسانات قیمتی آنها باشد. در این مقاله قصد داریم ۲ شاخص از مهمترین شاخصهای تحلیل تکنیکال ارزهای دیجیتال یعنی، شاخص میانگین متحرک (moving averages) و قدرت نسبی (Relative Strength Index) را به شما معرفی کنیم.
تحلیل تکنیکال علم نمودار خوانی و مطالعه الگوهای نمودار قیمت داراییها است و یک ابزار مهم برای موفقیت تریدرها در بازار به شما میرود. در تحلیل تکنیکال شاخصها و الگوهای زیادی وجود دارد که معاملهگرها میتوانند از آنها استفاده کنند اما شایان ذکر است لزومی نیست که تریدرها همهی شاخصهای تحلیل را برای تصمیم گیری بررسی کنند زیرا این کار تنها مانع تصمیم گیری آنها شده و برای منجر به سردرگمی معاملهگران میشود.
رفته رفته و با حرفهای شدن، یک تریدر سعی میکند که تعداد شاخصهای مورد استفاده را کاهش دهد و در عوض از شاخصهایی استفاده کند که بیشتر مناسب سبک معاملاتیاش باشند. نمیتوان به صورت قطعی گفت کدام شاخصهای تحلیل تکنیکال از دیگران کارآمدتر هستند و این انتخاب بسته به سلیقه تریدرها میتواند متفاوت باشد.
در این مقاله شاخصهای میانگین متحرک و شاخص قدرت نسبی و طرز استفاده از آنها را به شما معرفی میکنیم تا به صورت کاملا رایگان با این دو اندیکاتور مهم در تحلیل تکنیکال آشنا شوید.
معرفی شاخص میانگین متحرک
میانگینهای متحرک به نوعی شاخصهای روند- یاب و یا تعقیب کننده روند (trend-following) هستند. در واقع این اندیکاتورها به صورت تاخیری و پس از رخ دادن یک حرکت قیمتی به تریدرها فیدبک میدهند. ترجیح بیشتر تریدرها برای تایم فریم میانگین متحرک، بازههای زمانی ۲۰،۵۰ و ۲۰۰ روزه هستند. با این حال ناگفته نماند که برخی تریدرهای کوتاه مدت برای پیش بینی قیمت از تایم فریمهای ۵ و ۱۰ روزه هم برای میانگینهای متحرک استفاده میکنند که این بازه زمانی محبوبیت کمتری بین سرمایهگذاران دارد.
به صورت کلی چهار نوع میانگین متحرک وجود دارد که میانگینهای متحرک ساده (simple moving averages) و نمایی (exponential moving averages) بیشتر مورد استفاده تریدرها هستند.
میانگینهای متحرک نمایی روی قیمتهای اخیر تمرکز بیشتری دارند، بنابراین به تغییرات قیمتی به سرعت پاسخ میدهند. در مقابل نیز میانگینهای متحرک ساده به اطلاعات قیمتی جدیدتر و قدیمی وزن یکسانی میدهند و نسبت به تغییرات قیمتی کندتر عکسالعمل نشان میدهند. در واقع از آنجا که میانگین متحرک نمایی وزن بیشتری به دادههای جدید میدهد، این اندیکاتور نسبت به میانگین متحرک ساده به تغییرات اخیر قیمتی واکنش بیشتری نشان می دهد. به عبارت دیگر میانگین متحرک نمایی (EMA) زودتر از میانگین متحرک ساده (SMA) تغییر مسیر را نشان میدهد زیرا خط EMA سریعتـراز خـط SMA، خود را با تغییرات قیمتی هماهنگ میکند و تغییرات آن را زودتر نشان میدهد.
بنابراین تریدرها معمولا از میانگین متحرک نمایی (EMA) برای بازههای زمانی کوتاه تر، مانند ۱۰ و ۲۰ روز استفاده میکنند، زیرا توسط این شاخص تغییرات قیمتی را به سرعت میبینند و برای بازههای زمانی طولانیتر نیز از میانگین متحرک ساده استفاده میکنند. در مثالی که قرار است در ادامه بررسی کنیم از میانگین متحرک نمایی ۲۰ روزه (20- EMA) و میانگین متحرک ساده ۵۰ روزه (50- SMA) استفاده خواهد شد.
معرفی شاخص قدرت نسبی (RSI)
شاخص قدرت نسبی (RSI) در واقع به شما میگوید که یک دارایی در وضعیت اشباع فروش است یا اشباع خرید و همواره بین اعداد ۰ تا ۱۰۰ در نوسان است.
هرگاه RSI زیر سطح ۳۰ باشد یعنی بازار آن دارایی در ناحیه بیش از حد فروخته شده قرار دارد و هنگامی که RSI به بیش از ۷۰ میرسد یعنی آن دارایی در ناحیه بیش از حد خریده شده است. وقتی شاخص قدرت نسبی به بالای ۷۰ میرسد و وارد منطقه اشباع خرید میشود یعنی اینکه دارایی بیش از حد خریداری شده و احتمال کاهش قیمت آن وجود دارد. در مقابل نیز وقتی RSI به زیر سطح ۳۰ یا منطقه اشباع فروش میرسد یعنی دارایی بیش از حد فروخته شده و زمان مناسبی برای خرید به وجود آمده است.
با این حال گفتنی است که لزوما قرار داشتن شاخص RSI در منطقه اشباع خرید یا اشباع فروش به معنای صعود یا سقوط بازار نیست. یکی از رایج ترین کاربردهای RSI، هشدار درباره احتمال تغییر روند بازار به تریدرها است و اولین چیزی که یک معامله گر باید یاد بگیرد تشخیص روندهای قیمتی میباشد. برای درک بهتر این مطالب در مثالهای بعدی با ما همراه باشید.
در عکس زیر تصویر یک بازار نسبتا تثبیت و یا رنج شده (range-bound) و با نوسانات قیمتی کمتر را مشاهده میکنید.
در بازار رنج شده میانگینهای متحرک از یکدیگر عبور میکنند و برای مدت زمان طولانی به سمت بالا یا پایین حرکت نمیکنند. در نمودار بالا ناحیه محصور شده قیمتی را توسط یک بیضی مشاهده میکنید؛ در این نمودار قیمت بیت کوین (BTC) در این محدوده به دام افتاده است و شیب میانگینهای متحرک تقریبا افقی است. چنین روندهایی معمولاً جهتگیری مشخصی ندارند و پیش بینی قیمتی دشوار است.
همانطور که در نمودار بالا نشان داده شده، قیمت ارز دیجیتال پولکادات (DOT) در یک محدوده در نوسان است و شیب میانگینهای متحرک در این بازه زمانی تقریبا مسطح بودند. در ادامه قصد داریم نحوه پیش بینی بازار صعودی را با هم بررسی کنیم.
نحوه تشخیص یک روند صعودی از روی نمودار ارزهای دیجیتال
در نمودار بالا میبینیم که در بازه زمانی ۱ آگوست تا ۲۰ اکتبر ۲۰۲۰، قیمت بیت کوین در یک محدوده در نوسان بود و در این مدت شیب میانگینهای متحرک نیز تقریبا بدون جهت است. با این حال، در تاریخ ۲۱ اکتبر ۲۰۲۰، نمودار از این محدوده فراتر رفت و شاخص RSI نیز به منطقه اشباع خرید وارد شد.
با افزایش قیمت بیتکوین ابتدا شیب میانگین متحرک نمایی ۲۰ روزه شروع به افزایش کرد و سپس SMA-50 از آن پیروی کرد. در ادامه به مثال دیگر از یک روند نگاهی خواهیم داشت.
در تصویر بالا میبینیم که رمزارز دات پس از گیر کردن در یک محدود از تاریخ ۶ سپتامبر تا ۲۷ دسامبر ۲۰۲۰، سرانجام در تاریخ ۲۸ دسامبر توانست از این محدوده قیمتی خارج شود. در نمودار شاخص قدرت نسبی وارد ناحیه اشباع خرید، یعنی بالای سطح ۷۰ رسیده است و شیب میانگینهای متحرک نیز شروع به بالا رفتن کرده است. توجه کنید که میانگین متحرک نمایی ۲۰ روزه سریعتر به این تغییر روند واکنش نشان داده و به سمت بالا حرکت کرده است در حالی که میانگین متحرک ساده ۵۰ روزه کمی دیرتر از 20- EMA شروع به بالا رفتن کرده است.
نحوه تشخیص یک روند نزولی در تحلیل تکنیکال
برخلاف روندهای صعودی که شکل گیری آنها زمانبر است، روندهای نزولی سریعتر رخ میدهند و مانند بازار خرسی کریپتوکارنسی در سال ۲۰۱۸ میتوانند برای مدت طولانی ادامه داشته باشند یا اینکه پس از یک سقوط شدید ناگهان به روند صعودی تغییر مسیر دهند.
نمودار فوق دارای دو نکته مهم است که یک تریدر باید به آن توجه کند. اول اینکه شاخص RSI از اواخر ماه فوریه با وجود اینکه قیمت همچنان در حال افزایش بوده، در یک روند سقفهای پایین تر (lower tops) قرار داشته است. این الگو معمولا یک نشانه از احتمال برگشت روند است.
همچنین واگرایی منفی در نمودار RSI زمانی اهمیت پیدا کرده است که میانگینهای متحرک یک الگوی تقاطع نزولی (bearish crossover) را تکمیل کردهاند. تقاطع نزولی در نمودار بالا یعنی جایی که میانگین متحرک نمایی ۲۰ روزه که طی چند ماه بالای میانگین متحرک ساده ۵۰ روزه قرار داشت، به زیر SMA-50 میرسد. این اتفاق نشانه این بود که روند قیمت در کوتاه مدت در حال ضعیف شدن است و ممکن است روند صعودی معکوس شود.
در نمودار بالا میبینیم که دات بعد از یک روند صعودی در یک محدوده گیر کرده است و شیب میانگینهای متحرک تقریبا صاف شده و جایی در نمودار به صورت ضربدری (criss-cross) از یکدیگر عبور میکنند. با اینکه میانگین متحرک نمایی پس از سقوط به زیر میانگین متحرک ساده مجددا خودش را به بالای آن رسانده است اما اگر تریدر به شاخص RSI هم توجه کند یک واگرایی منفی را مشاهده میکند که در مورد تغییر احتمالی روند هشدار میدهد.
سقوط شدیدی که در ۱۹ می رخ داد این روند نزولی را تایید کرد زیرا شیب هر دو میانگین متحرک هم در این روز شروع به کاهش کرده است و RSI نیز در منطقه منفی قرار دارد.
سخن پایانی: به یاد داشته باشید که هیچ سیگنالی در تحلیل تکنیکال قطعی نیست!
برای اکثر تریدرهای تازه کار یادگیری شاخصهای میانگین متحرک و RSI یک نقطه شروع برای شناسایی روندها است. با این حال توجه داشته باشید که این بازار به صورت دقیق قابل پیش بینی نیست و هر اتفاقی میتواند روندهای پیش بینی شده در تحلیل تکنیکال را تغییر دهد.
تحلیل تکنیکال چیست؟
بسیاری از تریدرها از تحلیل تکنیکال برای پیشبینی روند بازار در آینده استفاده میکنند. اما این نوع تحلیل تا چه اندازه دقیق و کاربردی است؟ چرا باوجود اینکه بسیاری از افراد تکنیکهای آن را استفاده می کنند باز هم دچار اشتباه میشوند و ضرر می کنند؟ در این مقاله در مورد ماهیت تحلیل تکنیکال، ابزارهای رایج و نکات فنی مربوط به آن میخوانید.
تحلیل تکنیکال چیست؟
تحلیل تکنیکال روشی برای پیشبینی قیمت در بازار بر اساس بررسی تاریخچه قیمت و حجم معاملات است. در بازارهای سنتی مانند بازار سهام و بورس اوراق بهادار از تحلیل تکنیکال به طور گسترده استفاده میشود. جالب است بدانید این روش یکی از اجزای اصلی در بازار ارزهای دیجیتال است.
تحلیل تکنیکال روی دادههای تاریخی قیمت یا پرایساکشن (Price Action) تمرکز فراوانی دارد. بنابراین از آن به عنوان ابزاری برای بررسی نوسانات قیمت و بررسی اطلاعات مربوط به حجم یک دارایی استفاده میشود. بسیاری از معاملهگران برای شناسایی روندها و فرصتهای مناسب برای کسب سود از تحلیل تکنیکال استفاده میکنند.
ریشه ابتدایی «تحلیل تکنیکال» به قرن هفدهم در «آمستردام» و قرن هجدهم در «ژاپن» بازمیگردد؛ اما آنچه امروز با مفهوم تحلیل تکنیکال با آن مواجهیم مربوط به فعالیتهای چارلز داو «Charles Dow»؛ روزنامهنگار حوزه اقتصادی و مؤسس والاستریت ژورنال است. او از اولین کسانی بود که روندهای قابل بررسی و شاخص قدرت بازار (RSI ) مجزا در داراییها و حرکت بازار در مسیرهای خاص را کشف کرد. مدتی بعد فعالیتهای او منجر به ایجاد «تئوری داو» شد که تحولات بیشتری در تحلیل تکنیکال ایجاد کرد.
در ابتدا تحلیل تکنیکال بر پایه دستنویسها و محاسبات دستی بود، اما با پیشرفت تکنولوژی و دستیابی به محاسبات مدرن، گستردهتر شد و اکنون به ابزار مهمی برای بسیاری از سرمایهگذاران و معاملهگران تبدیل شده است.
تحلیل تکنیکال چگونه کار میکند؟
همانطور که اشاره شد تحلیل تکنیکال از اساس بر پایه مطالعه قیمت فعلی و تاریخچه قیمتهای قبلی یک دارایی است. فرض اصلی تحلیل تکنیکال این است که نوسانات قیمت یک دارایی به طور اتفاقی رخ نمیدهد و به طور کلی این نوسانات با گذشت زمان به روندهای قابل شناسایی تبدیل میشوند.
در واقع تحلیل تکنیکال، شدت تحمیل (نفوذ) بازار بر عرضه و تقاضا را بررسی میکنند. که این بازتابی از تمایلات کلی بازار است. به عبارت دیگر قیمت یک دارایی چیزی جز کشمکش میان نیروی فروش یا خرید بر یکدیگر نیست. این نیروها با احساسات معاملهگران و سرمایهگذاران ارتباط نزدیکی دارد. (به خصوص دربارهی ترس و طمع).
نکته قابل تامل درباره تحلیل تکنیکال این است که درصد خطای آن در بازارهایی که شرایط عادی و حجم و نقدینگی بالا دارند، بسیار پایین و پیشبینی آن قابل اطمینانتر است. بازارهای پرحجم کمتر در معرض دستکاری قیمتی قرار دارند و تاثیرپذیری آنها از موارد غیرعادی خارجی کمتر است؛ نتیجه چنین شرایطی این است که سیگنالهای غلط در آن کمتر ایجاد میشود و تحلیل تکنیکال نقش پررنگی در آنها دارد.
شاخصها و اندیکاتورهای متداول تحلیل تکنیکال
معامله گران به منظور بررسی موشکافانهی قیمتها و در نهایت یافتن فرصتهای مطلوب از انواع مختلفی از ابزارهای نموداری (چارت محور) که به اندیکاتور یا شاخص معروف هستند، استفاده میکنند. آنها به کمک اندیکاتور یا شاخصهای تکنیکال، توانایی شناسایی روندهای موجود را پیدا کرده و اطلاعات روشن و هوشمندانهای از روندهایی که ممکن است در آینده پدیدار شوند، پیدا میکنند. از آنجایی که این شاخصها و اندیکاتورها همیشه درصدی خطا دارند، برخی از معاملهگران همزمان از چندین شاخص یا اندیکاتور به عنوان راهی برای کاهش خطرات(ریسک) استفاده میکنند.
میانگین متحرک ساده (SMA)
معمولا معاملهگرانی که از تحلیل تکنیکال استفاده میکنند، شاخصها و معیارهای مختلفی برای تعیین روند بازار بر اساس نمودارها و تاریخچه قیمتها به کار میبرند.
در بین تعداد زیادی اندیکاتور، میانگین متحرک ساده (SMA) یکی از پرکاربردترین و معروفترین اندیکاتورهای مورد استفادهی تریدرها است. همانطور که از نامش پیداست، قیمتهای پایانی یک دارایی در یک بازه زمانی تعیین شده را محاسبه میکند؛ به بیان دیگر (SMA)، متوسط قیمت یک دارایی در یک بازه زمانی مشخص است.
خط نارنجی SMA که در بسیاری از نقاط به عنوان خطوط حمایت و مقاومت عمل کرده است.
نحوهی استفاده SMA:
به طور کلی اگر قیمت بالای خط میانگین متحرک باشد، گفته می شود که روند صعودی است و برعکس اگر قیمت پایین خط میانگین باشد، روند نزولی است. اما این تمام ماجرا نیست. گاهی یک خبر میتواند باعث تغییر روند بشود. به این معنی که با وجود اینکه خط میانگین متحرک به شما سیگنالی برای خرید یا فروش میدهد، اما بازار طبق پیشبینی شما پیش نمی رود. راهحل چیست؟
شما میتوانید همزمان با چند شاخص میانگین متحرک کار کنید تا روند بازار را بهتر پیش بینی کنید.
میانگین متحرک نمایی (EMA)
میانگین متحرک نمایی (EMA) نسخه اصلاح شده از میانگین متحرک ساده (SMA) است. در این اندیکاتور قیمتهای بسته شدهی اخیر، وزن بیشتری نسبت به قیمتهای قدیمیتر دارند؛ به بیانی دیگر «میانگین متحرکنمایی» همان «میانگین وزنی متوسط قیمت» است که قیمتهای اخیر، وزن بیشتری را در محاسبه دربرمیگیرند.
خط نارنجی SMA و خط آبی EMA را نشان میدهد.
به زبان ساده، میانگین متحرک نمایی از میانگین متحرک ساده سریعتر به تغییر قیمت واکنش نشان میدهد. از طرفی میدانیم، هر چه شما سریعتر روند بازار را تشخیص بدهید، میتوانید سود بیشتری هم بدست بیاورید. اما نقطه ضعف میانگین متحرک نمایی این است که همانطور که سرعت آن در نمایش روند بالاست، می تواند به خطا نوسانات قیمتی را به صورت تغییر روند نمایش دهد. و این باعث می شود که کمتر قابل اتکا باشد.
میانگین متحرک نمایی برای افرادی که به صورت کوتاهمدت معامله میکنند گزینهی بهتری است. خیلی از تریدرها از هر دو میانگین به صورت همزمان استفاده میکنند تا درک بهتری از روند بازار پیدا کنند.
شاخص قدرت نسبی (RSI)
شاخص دیگری که معمولاً مورد استفاده قرار میگیرد، شاخص قدرت نسبی (RSI) است که زیرمجموعهای از اسیلاتورها شناخته میشوند. برخلاف میانگین متحرک ساده که به سادگی تغییرات قیمت را در طول زمان دنبال میکند، اسیلاتورها فرمولهای ریاضی را روی دادههای قیمتی اعمال کرده و خروجی آنها در محدودههایی از پیش تعیین شده قرار میگیرد. در مورد RSI، این محدوده از ۰ تا ۱۰۰ است.
در این تصویر RSI در محدودهی ۶۰ قرار دارد.
نحوهی استفاده از RSI:
- RSI زیر ۳۰ سیگنال خرید: عددهای زیر ۳۰ شرایطی را نشان میدهد که یک ارز بیش از حد فروخته شده است. خیلی از تریدرها این نقطه را مناسب برای خرید میدانند. چون به اندازه ی کافی این ارز فروخته شده و به احتمال زیاد زمان اصلاح و صعودی شدن بازار است.
- RSI بالای ۷۰ سیگنال فروش: عددهای بالای ۷۰ شرایطی را نشان میدهد که یک ارز زیادی خریداری شده است. پس احتمال ریزش قیمت وجود دارد. چون بسیاری از خریداران برای اینکه سود خود را گرفته اند داراییهایشان را میفروشند.
شاخص Stochastic RSI
علاوه بر ابزارهای ابتدایی و ساده در تحلیل تکنیکال، اندیکاتورهایی وجود دارند که برای تولید داده نیازمند چندین اندیکاتور دیگر هستند. برای مثال برای محاسبه اندیکاتور استوکاستیک (Stochastic RSI)، یک فرمول ریاضی به RSI معمولی اضافه میشود و نتیجه آن با توجه به (RSI) و آن فرمول ریاضی محاسبه میشود.
در تصویر بالا شاخص Stoch RSI در زیر بازه ۲۰ قرار دارد و انتظار میرود که با اصلاح قیمتی به سمت بالا حرکت کتد.
نحوهی استفاده Stoch RSI:
استوکستیک RSI، مانند RSI از شاخصهای اسیلاتور است، که بین بازه ی ۰ تا ۱۰۰ در نوسان است.
- اگر شاخص به زیر ۲۰ برود، شرایطی را نشان میدهد که یک ارز بیش از اندازه فروخته شده است و احتمال صعود قیمت وجود دارد.
- اگر شاخص بالای ۸۰ برود، شرایطی را نشان میدهد که یک ارز بیش از حد خریداری شده است. پس احتمال ریزش قیمت وجود دارد.
- از خط میانی ۵۰ میتوان برای تشخیص روند بازار استفاده کرد. بالای ۵۰ روند صعودی و پایین ۵۰ روند نزولی را میتوان انتظار داشت.
باند بولینجر (Bollinger Bands)
شاخص باند بولینجر (Bollinger Bands) نوع دیگری از اسیلاتورها است که در بین معاملهگران محبوبیت بسیاری دارد. باند بولینجر برای پیشبینی وضعیت احتمالی بیشخرید (overbought) یا بیشفروش (oversold) و همچنین اندازهگیری نوسانات بازار استفاده میشود.
به زبان ساده این شاخص به ما می گوید که با بازاری ساکت سروکار داریم و یا بازاری پرنوسان و شلوغ:
- زمانی که بازار آرام است، پهنای باند کوچک میشود.
- زمانی که بازار پرنوسان است، پهنای باند بزرگ می شود.
همانطور که مشخص است، قیمت بعد از برخورد با باند بالایی به سمت خط میانی حرکت کرده است.
باند بولینجر از سه خط تشکیل شده است:
- باند بالایی
- خط میانی
- باند پایینی
خط میانی همان خط میانگین متحرک ساده است. خطوط بالایی و پایینی، انحراف معیارهای حول خط میانی هستند. در اینجا قصد نداریم انحراف معیار یا فرمولهای این شاخص را بازگو کنیم، بلکه نحوهی استفاده از این شاخص را به شما آموزش میدهیم.
نحوهی استفاده BB:
به طور کلی قیمت تمایل دارد که به سمت خط میانی حرکت کند. این تمام کاربرد و نکته ی مهم استفاده از شاخص بولینجر است.
- اگر قیمت خیلی صعودی و به خط بالایی باند برسد، احتمال بازگشت و ریزش به سمت خط میانی وجود دارد.
- اگر قیمت خیلی ریزشی و به خط پایینی نزدیک شود، احتمال بازگشت و صعود به سمت خط میانی وجود دارد.
به بیانی سادهتر، از باند بولینجر برای تشخیص خطوط مقاومت و حمایتی استفاده میشود.
شاخص مکدی (MACD)
مثال دیگر اندیکاتور میانگین متحرک همگرایی/ واگرایی (Moving Average Convergence Divergence) است که به اختصار MACD نامیده میشود.
تمایز خط آبی از خط سیگنال به راحتی ممکن نیست، و سیگنال خیلی قوی به ما نمیدهد. اما خطوط بالای هیستوگرام قرار دارند.
به طور کلی مکدی با سه خط (سه مفهوم) نمایش داده میشود.
- خط اول میانگین متحرک سریعتر را نشان میدهد. (خط آبی)
- خط دوم میانگین متحرک کندتر را نشان میدهد. (خط قرمز- خط سیگنال)
- خط سوم اختلاف بین خط اول و دوم را نمایش میدهد. (هیستوگرام-سفید)
تریدرها از این خطوط، سیگنالهای خرید یا فروش را دریافت میکنند. چطور؟
نحوهی استفاده MACD:
زمانی که خط اول (آبی)، خط سیگنال (قرمز) را قطع میکند، و به بالا یا پایین آن حرکت میکند، سیگنال خرید یا فروش استخراج میشود.
- سیگنال خرید: خط آبی، خط سیگنال را قطع کند و به بالای آن حرکت کند.
- سیگنال فروش: خط آبی، خط سیگنال را قطع کند و به پایین آن حرکت کند.
اما این سیگنالها خیلی قوی نیستند، و در بسیاری از موارد با تغییر قیمت روند باز هم تغییر میکند.
خط میانی یا هیستوگرام ابزاری است برای تقویت سیگنالها:
- اگر سیگنال صعودی و در بالای خط میانی باشد، سیگنال خرید قویتر است.
- اگر سیگنال نزولی و در پایین خط میانی اتفاق بیفتد، سیگنال فروش قویتر است.
در تصویر بالا مشاهده میکنید که مکدی با اختلاف بالای خط میانی (هیستوگرام) است.
سیگنالهای معاملاتی
به طور کلی اندیکاتورها دید خوبی نسبت به روندهای کلی بازار به یک معاملهگر میدهد، اما از آنها میتوان برای یافتن نقاط احتمالی ورود و خروج (سیگنال خرید یا فروش) هم استفاده کرد؛ این سیگنالها ممکن است در شرایط خاصی در نمودار یک اندیکاتور ایجاد شوند.
همانطور که قبلاً بحث شد، سیگنالهای معاملاتی تولید شده از سوی تحلیل تکنیکال همیشه دقیق نیستند و همیشه باید درصدی را برای خطا (سیگنالهای غلط) از جانب اندیکاتورهای تحلیل تکنیکال در نظر گرفت. این امر کمی در بازار ارزهای دیجیتال نگرانکننده است؛ چون در این بازار، داراییها حجم کمتری دارند و طبعا نوسانات بیشتری را نسبت به بازارهای سنتی تجربه میکنند.
نقدی مخالف بر تحلیل تکنیکال
گرچه امروزه تحلیل تکنیکال به طور گسترده در بازارهای مختلف مورد استفاده قرار میگیرد اما از نظر بسیاری از متخصصان، تحلیل تکنیکال روشی بحثبرانگیز و غیرقابل اعتماد است. به عبارتی گفته می شود که چون افراد زیادی به آن فکر میکنند، وقایع رخ میدهد. منتقدان معتقدند در شرایط بازارهای مالی اگر تعداد زیادی از معاملهگران و سرمایهگذاران به انواع یکسانی از شاخصها مانند خطوط حمایت و مقاومت اعتماد کنند، احتمال عملکرد صحیح این شاخصها افزایش مییابد.
از طرف دیگر بسیاری از طرفداران تحلیل تکنیکال معتقدند که هر تحلیلگر با روش خاص خود و با شاخص قدرت بازار (RSI ) استفاده از اندیکاتورهای مختلف و زیاد، نمودارها را تجزیه و تحلیل میکند. این بدان معناست که عملا استفاده از یک استراتژی خاص و یکسان برای تعداد زیادی از معاملهگران غیرممکن است.
تحلیل بنیادین در مقابل تحلیل تکنیکال
پیشفرض اصلی تحلیل تکنیکال این است که قیمتهای حال حاضر در بازار تمام عوامل بنیادی مربوط به یک دارایی خاص را منعکس میکند. بر خلاف رویکرد تحلیل تکنیکال که عمدتا بر دادههای قیمتی و تاریخچه قیمتی و حجم (نمودارهای بازار) متمرکز است، تحلیل بنیادین یا فاندامنتال به تحقیق گسترده پیرامون عوامل کیفی پروژه اصرار دارد.
در تحلیل بنیادین، دیدگاه این است که عملکرد آینده یک دارایی به چیزهایی بیش از دادههای تاریخی وابسته است؛ اساساً تحلیل بنیادین روشی است که برای برآورد ارزش ذاتی یک شرکت، یک تجارت یا یک دارایی استفاده میشود. در این تحلیل طیف گستردهای از شرایط خرد و کلان اقتصادی مانند مدیریت و شهرت شرکت، رقابت در بازار و نرخ رشد و سلامت صنعت در نظر گرفته میشود.
بنابراین، ممکن است اینگونه در نظر بگیریم که برخلاف تحلیل تکنیکال که عمدتا به عنوان ابزاری برای پیشبینی عملکرد قیمت و رفتار بازار استفاده میشود، تحلیل بنیادین با در نظر گرفتن زمینه و پتانسیلهای موجود در یک دارایی، میتواند برای یک تحلیلگر مشخص کند که آیا یک دارایی بیش از حد ارزشگذاری شده یا خیر. درحالی که بیشتر معاملهگران کوتاه مدت ترجیح میدهند از تحلیل تکنیکال استفاده کنند، ترجیح مدیران صندوقها و سرمایهگذاران بلند مدت، تحلیل بنیادین است.
یک مزیت مهم در تحلیل تکنیکال این است که به دادههای کمی متکی است. بنابراین چارچوبی بیطرفانه برای تحقیق عینی از تاریخچه قیمتی فراهم میکند و برخی حدس و گمانها که با رویکرد کیفی در تحلیل بنیادین ارائه میشود را از بین میبرد.
با این حال تحلیل تکنیکال علیرغم سروکار داشتن با دادههای تجربی کماکان تحت تأثیر تعصبات و طرفداریهای شخصی است. به عنوان مثال یک معاملهگر که به شدت یک ارز را پیش داوری کرده، طوری از ابزارهای تحلیل تکنیکال بهره ببرد و اطلاعات را ناخودآگاه دستکاری کند که نهایتا آن گونه که دوست دارد تصمیم بگیرد. در بسیاری از موارد این اتفاق بدون آگاهی آنها رخ میدهد. علاوه بر این در دورههایی که بازارها الگو یا روند مشخصی ندارند، تحلیل تکنیکال ممکن است شکست بخورد.
سخن آخر
جدا از نقد و بحثهای طولانی درباره اینکه کدام روش تحلیل بهتر است، به نظر ترکیبی از تحلیل تکنیکال و تحلیل بنیادین توسط بسیاری از افراد مورد پذیرش است. درحالی که تحلیل بنیادین بیشتر به استراتژیهای سرمایهگذاری بلندمدت مربوط میشود، تحلیل تکنیکال ممکن است اطلاعات روشنی در مورد شرایط بازار در روند کوتاهمدت فراهم کند. احتمالا این اطلاعات، برای معاملهگران و سرمایهگذاران مفیدتر است.
معرفی و آشنایی با اندیکاتور RSI
امروز قرار است به بررسی یکی دیگر از اندیکاتورهای مهم و مورد نیاز در تحلیل تکنیکال بپردازیم. ایران اف اکس تریدر تمامی مشخصه های این اندیکاتور را به همراه تعریف و نحوه محاسبه آن در اختیار شما قرار می دهد. بنابر این تا انتهای مطلب با ما همراه باشید.
اندیکاتور RSI چیست؟
اندیکاتور RSI یا به عبارتی شاخص قدرت نسبی از دیگر اندیکاتور های شاخص قدرت بازار (RSI ) محبوب معامله گران در هنگام تحلیل تکنیکال به شمار می رود. این اندیکاتور به عنوان معیاری جهت ارزیابی شرایط خرید یا فروش سهام با توجه به تغییرات قیمتی اخیر آن ها پیش از انجام معامله شناخته میشود. این اندیکاتور همانند اندیکاتور MACD در دسته اندیکاتور های نوسانگر(oscillator) طبقه بندی می شود و قادر به نوسان بین سطوح 0 تا 100 میباشد. جی.ولز وایلدر جونیور در کتاب اصلی خود “مفاهیم جدید در سیستمهای معاملاتی تکنیکال” به شرح کامل این اندیکاتور پرداخته است.
با توجه به تفسیر قدیمی که از این شاخص در کتاب وایلدر جونیور آمده است، اگر مقدار RSI یک سهم، بالاتر از 70 باشد، به این معنی است که آن سهم، بیش از حد در حال خرید یا ارزش گذاری است (خرید هیجانی) و ممکن است خود را برای پول بک زدن (اصلاح روند قیمتی) آماده کند. حال اگر مقدارRSI کمتر از 30 باشد، نشان نشان می دهد که آن اوراق بهادار تحت شرایط فروش شدید قرار گرفته است (فروش هیجانی).
واگرایی یا نوسان غلط در RSI
“نوسان غلط” یا “واگرایی” برای زمانی است که RSI بالای 70 و یا پایین تر از 30 رخ می دهد. واگرایی نزولی به این معنا که اگر در یک روند صعودی، RSI عدد کمتری را نسبت به قله)سقف) قبلی خود اختیار کند آنگاه نزول قیمت سهم خواهیم داشت. واگرایی مثبت درست برعکس واگرایی صعودی میباشد بطوریکه در روند نزولی RSI عدد بالاتری را نسبت به دره(کف) قبلی خود نشان دهد، این حالت نشان دهنده صعود آتی قیمت سهم می باشد.
نحوه کار با اندیکاتور RSI
برای اینکه بتوانید با شاخص کار کنید نیاز دارید پیش زمینه ای از درک محاسبه این اندیکاتور داشته باشید.
با کمک فرمول هایی که در زیر می بینید میتوانید RSI را محاسبه نمود هر چند که به لطف پلترفم هایی که به صورت خودجوش از این اندیکاتور بهره میبرند نیازی به حساب کتاب نیست!
توجه داشته باشید که در هنگام محاسبات تایم فریم روزانه باید از 14 کندل 1 روزه و در محاسبات هفتگی از شاخص قدرت بازار (RSI ) 14 کندل هفته ای استفاده کنید که بستگی به طول دوره معاملاتی کوتاهمدت، میان مدت و یا بلند مدت خود دارد.
اما نحوه کار به چه شکل است؟ همانطور که در بالا ذکر شد اندیکاتور RSI بین 0 تا 100 در حال نوسان است. این راه هم متوجه شدیم که هرگاه روند خط RSI بالاتر از 70 بود، خرید سهم هیجانی و هرگاه کم تر از 30 بودن به معنای فروش هیجانی سهم مورد نظر است. نکات ارزشمند زیادی در واگرایی ها و زمانی که RSI از 70 بالاتر و یا از 30 پایین تر می رود، وجود دارد. مراقب باشید که اگر بازار به سمت خرید هیجانی پیش رفت، هر قدم اضافی می تواند موجب خروج بی موقع از سهم و در نتیجه از دست رفتن سود کلانتان شود. اگر RSI نتواند به منطقه قبلی خود به دره یا قله نزدیک شود، احتمال وقوع واگرایی محرز و قطعی خواهد بود. برخی از معامله گران RSI زیر 30 فرصت و بهتر است بگوییم “سیگنالی برای خرید” میدانند. چرا که آن چنین فرض میکنند که سهم در فروش هیجانی است و بازگشت بازار انتظار می رود.
در یک بازار صعودی یا گاوی، RSI تمایل دارد در محدوده 40 تا 90 باقی بماند و منطقه 40-50 را به عنوان سطح حمایتی در نظر بگیرد. در طول بازار نزولی یا خرسی نیز، RSI تمایل دارد بین محدوده 10 تا 60 باقی بماند و منطقه 50-60 به عنوان سطح مقاومت اختیار کند. این محدوده ها بسته به شرایط RSI و قدرت روند بازار متفاوت خواهد بود.
ایراد استفاده از اندیکاتور RSI
ایرادی در هنگام کار میتوان روی این نمودار گذاشت اینست که برای مدتی طولانی در سطح فروش هیجانی و یا خرید هیجانی باقی میماند. از این رو ممکن معامله را تا زمان فرارسیدن دیگر سیگنال های تائید به تأخیر بیاندازد.
RSI همچنین اغلب الگوهای نموداری را تشکیل می دهد که ممکن است الگوی هایی مانند سقف دوقلو و کف دوقلو و همچنین خطوط روند را در نمودار قیمت پایه نشان ندهد. در تصویر زیر مثالی زدیم تا درک بهتری از این ایراد داشته باشید:
همانطور که در نمودار بالا می بینید، اندیکاتور RSI می تواند برای دوره های طولانی در ناحیه خرید هیجانی باقی بماند در حالی که سهام در روند صعودی است. هنگامی که سهام در روند نزولی قرار دارد، این اندیکاتور ممکن است برای مدت طولانی در قلمرو فروش هیجانی باقی بماند. این می تواند برای تحلیلگران جدید گیج کننده باشد، اما یادگیری استفاده از اندیکاتور در چارچوب روند غالب این مسائل را روشن می کند.
تکنیک ردشدن از تاب خوردگی در اندیکاتور RSI
از دیگر استراتژی های معاملاتی که بواسطه آن رفتار RSI را میتوان تحلیل کرد، تکنیک رد شدن از واگرایی (در زمانی که دوباره از قلمرو خرید یا فروش هیجانی خارج می شود،) میباشد. از این استراتژی هنگام خرید در ناحیه فروش هیجانی و در زمانهای فروش در ناحیه خرید هیجانی استفاده میشود. از این رو به دو نوع رد شدگی مثبت و منفی تقسیم میشود. اگر در ناحیه فروش هیجانی باشد رد شدگی مثبت رخ می دهد.
مراحل ردشدگی مثبت:
- گام اول :در ابتدا RSI در محدوده زیر فروش هیجانی قرار گیرد.
- گام دوم: RSI یه بالای ناحیه 30 برسد.
- گام سوم: روند حرکتی خط RSI دوبار کاهش یابد اما به محدود فروش هیجانی بازنگردد.
- گام اخر: RSI بالاترین سطح (قله) قبلی خود را بشکند.
همانطور که در نمودار زیر می بینید، اندیکاتور RSI در ناحیه فروش هیجانی بود، تا اینکه بالا محدوده 30 شکست خورد و پایین ترین سطح ردشدگی را تشکیل داد که میتوانید سیگنالی برای خرید باشد. استفاده از RSI در این روش بسیار شبیه ترسیم خطوط روند روی نمودار قیمتی است.
مانند واگرایی، یک نسخه منفی از سیگنال ردشدگی وجود دارد که شبیه یک تصویر وارونه شده از نسخه مثبت آن است . رد شدگی منفی 4 مرحله دارد.
مراحل رد شدگی منفی:
- گام اول :در ابتدا RSI در محدوده بالای خرید هیجانی قرار گیرد.
- گام دوم: RSI یه پایین ناحیه 70 برسد.
- گام سوم: روند حرکتی خط RSI دوبار افزایش یابد اما به محدود خرید هیجانی بازنگردد.
- گام اخر: RSI پایین ترین سطح (دره) قبلی خود را بشکند.
نمودار زیر یک نمونه از سیگنال ردشدگی منفی را نشان می دهد. مانند بسیاری از تکنیکهای معاملاتی، این سیگنال زمانی قابل اعتمادتر خواهد بود که با روند بلندمدت غالب مطابقت داشته باشد. سیگنال های رد شدگی منفی در طول روندهای نزولی کمتر احتمال دارد که اخطار های کاذب ایجاد کنند.
تفاوت بین اندیکاتور RSI و MACD
یکی دیگر از شاخص های حرکتی، میانگین متحرک واگرایی-همگرایی (MACD) میباشدکه رابطه بین دو میانگین متحرک قیمت یک سهم را نشان می دهد. برای محاسبه خط روند MACD نیاز است تا 26 دوره میانگین متحرک نمایی (EMA) را از 12 دوره EMA محاسبه می شود. نتیجه آن محاسبه خط MACD است.
سپس یک EMA نه روزه، به نام “خط سیگنال” در بالای خط MACD رسم می شود که می تواند انگیزه ای برای سیگنال های خرید و فروش باشد. معامله گران با بالا رفتن خط سیگنال، دست به خرید بزنند و زمانی که MACD از زیر خط سیگنال عبور می کند، سهم خود را بفروشند.
RSI برای نشان دادن خرید و فروش هیجانی در رابطه با سطوح قیمت اخیر طراحی شده است. RSI با استفاده از میانگین سود و زیان قیمت در یک دوره زمانی معین محاسبه می شود. دوره زمانی پیش فرض 14 دوره است که مقادیر آن از 0 تا 100 محدود شده است.
MACD رابطه بین دو EMA را اندازه گیری می کند، در حالی که RSI تغییر قیمت را در رابطه با اوج و کف قیمت اخیر اندازه گیری می کند. این دو شاخص اغلب با هم استفاده می شوند تا معامله گران تحلیل تکنیکال قوی تری از بازار داشته باشند.
اندیکاتور های RSI و MACDهر دو به عنوان معیار های تشخیص روند بازار و درک فعالیت معاملاتی اخیر یک سهم را برآیند میکنند؛ هرچن که این هدف را به روشهای مختلف انجام میدهند. در اصل، MACD با هموارسازی حرکات اخیر قیمت سهم و مقایسهی خط روند میانمدت آن، با خط روند دیگری که تغییرات اخیر قیمت آن را نشان میدهد، کار میکند. از این رو میتوان فهمید که خط روند کوتاهمدت بالاتر یا پایینتر از خط روند میانمدت قرار است یا خیر!
گاهی اوقات نشانه های متناقضی از این دو اندیکاتور بدست می آید. به عنوان مثال، RSI ممکن است برای یک دوره زمانی ثابت، بالاتر از 70 را نشان دهد، که نشان می دهد سهام به سمت خرید هیجانی پیش رفته است. در همان زمان، MACD می تواند نشان دهد که شتاب خرید همچنان برای امنیت در حال افزایش است. هر یک از این اندیکاتورها ممکن است با نشان دادن واگرایی از قیمت، تغییر روند آتی در قیمت را نشان دهد (قیمت بالاتر می رود در حالی که اندیکاتور در حال کاهش و نزول میباشد یا برعکس).
جمع بندی
شاخص قدرت نسبی (RSI) معیاری برای سنجش و ارزیابی حرکت قیمت سهام از سوی معامله گران میباشد. ایده اصلی پشت RSI این است که اندازه گیری شود که معامله گران چقدر سریع قیمت یک سهم را به بالا یا به پایین می بردند. RSI این نتیجه را در مقیاس 0 تا 100 بر روی نمودار ترسیم می کند. RSI زیر 30 به طور کلی نشان می دهد که سهام بیش از حد فروخته شده و به عبارتی فروش هیجانی رخ داده است، در حالی که اگر این شاخص بالای 70 باشد، نشان می دهد که آن بیش از حد خریداری شده است یا به اصطلاح خرید هیجانی داشته ایم. معامله گران اغلب این نمودار RSI را در زیر نمودار سهام خود قرار می دهند، بنابراین می توانند حرکت اخیر آن را با روند قیمتی بازار مقایسه کنند.
دانلود اندیکاتور نمایش حمایت و مقاومت ( Support and Resistance )
دانلود اندیکاتور زمان اتمام کندل جاری در متاریدر 4 ( Candle Time End )
اندیکاتور ForexProfitSupreme Meter ( تعیین قدرت ارزها و روند جفت ارز ها )
آموزش نصب اندیکاتور در متاتریدر
معرفی و آشنایی با اندیکاتور ATR
معرفی و آشنایی با اندیکاتور باند بولینگر (Bollinger Band)
معرفی و آشنایی با اندیکاتور مکدی (MACD)
آزمون خرید یا فروش ( شماره سه )
ستاپ معاملاتی پرایس اکشنی کوازیمودو (QM)
شاخص تولید ناخالص داخلی (GDP) در فارکس
فعال سازی و دریافت کش بک ( ریبیت ) در بروکر لایت فایننس
3 استراتژی خروج از معامله : چگونه از یک معامله سودآور خارج شویم؟
ایران اف ایکس تریدر یک پایگاه جامع برای تریدر های ایرانی در زمینه بازارهای مالی ( فارکس ، کریپتو و . ) می باشد. ما سعی داریم با فراهم آوردن یک بستر حرفه ای، دریچه کوچکی باشیم برای کمک به معامله گران و کسانی که در شاخص قدرت بازار (RSI ) بازاهای مالی فعالیت می کنند
فعالیت در بازارهای مالی ( فارکس ) از ریسک بالایی بر خوردار است و به هیچ شخصی پیشنهاد ورود به این بازار داده نمیشود . با توجه به ریسک بالای فعالیت در بازارهای مالی از تمامی جهات دقت داشته باشید که شخص شما مسئول سود یا ضرر حاصله خواهید بود نه این سایت و این مجموعه. توجه کنید : معرفی یا بنر هیچ بروکری در این سایت دال بر ضمانت آن بروکر نیست پس با مسئولیت خودتان بروکر مورد نظر را انتخاب کنید.
دیدگاه شما