با توجه به افزایش تعداد قراردادهای باز و تغییرات فاندینگ ریت، به نظر می رسد که موقعیت های جدید در معاملات آتی متمایل به لانگ هستند و سرمایه گذاران در این سطوح قیمتی صعودی هستند.
درباره فیلم «دستور نهایی» Margin Call
حفظ و افزایش قدرت کپیتول از طریق رسانه- در اینجا تلویزیون- است. تلویزیون افکار عمومی مناطق را شکل میدهد و به انها میگوید در مقابل مرکز چگونه رفتار کنند. در جایی از فیلم دو بازیکن منطقه 12 به یکدیگر علاقه نشان میدهند، علاقه ای که به نظر چندان واقعی به نظر نمیرسد، حتی در فلش بکهایی به گذشته میبینیم که کنیتس دل خوشی از پسر هم منطقهای خود ندارد.
نگاهی به فيلم کشتار (Carnage) ساخته رومن پولانسکی
کشتار که اقتباس وفادارانه اي از نمايشنامه خداي کشتار ياسمينا رضا (نمايشنامه نويس فرانسوي- ايراني) است تنها با حضور چهار بازيگر همراه شده و تنها يک لوکيشن در تمام طول فيلم به تصوير کشيده مي شود، در واقع لوکيشن محدود به قسمت کوچکي از يک آپارتمان است. پولانسکي البته به اين نوع نگاه شهرت دلایل مارجین کال دارد و بهترين فيلم هاي اين کارگردان سالخورده در همين فضاهاي محدود و آپارتماني مي گذرد. فيلم هايي چون «بچه رزماري» يا «مستأجر» يا «تنفر» همه روايتگر ترس از بي اعتمادي و تفاوت ذهنيت و واقعيت هستند، کشتار هم در همين فضا قرار مي گيرد.
نگاهی به فیلم روزی روزگاری آناتولی ساخته نوری بیلگه جیلان
روزی روزگاری آناتولی فیلمی جشنواره پسند و مخاطب گریز است. فیلم داستان واحدی ندارد و حتی بازیگر اول و دوم هم ندارد و روی یک خط باریک، داستانکهایی را روایت میکند و در قسمتهایی ضد داستانهایی ارائه میشود که برای کشف دلایل آن باید فیلم 150 دقیقه ای آقای نوری بیگله جیلان را به دفعات دید، کاری که البته اگر به چنین سینمایی عادت نداشته باشید چندان آسان هم نیست.
نگاهی به فیلم بیقرار (Restless) ساخته گاس ون سنت
درباره ارتباط آرتیست و هوگو
آنگاه به پایان رسیدیم
چند هفته پیشتر کتابی خواندم از جاشوآ فریس نویسنده جوان اما صاحب نام امریکایی به نام «آنگاه به پایان رسیدیم». کتاب درباره یک شرکت تبلیغاتی در واشنگتن است که گرفتار بحران مالی شده و کارمندان خود را یکی پس از دیگری اخراج میکند یا به عبارتی همان سیاست تعدیل نیرو را در پیش گرفته است. «آنگاه به پایان رسیدیم» (ترجمه علی فامیان، نشر نیستان) به زیبایی مشکلات اقتصادی و تأثیر آن در زندگی کارمندان نشان میدهد، فریس از این هم فراتر میرود و برای روایت داستانش از راوی غیر معمول اول شخص جمع، «ما» استفاده میکند تا مخاطبش را بیشتر درگیر زندگی شخصیتهایش کند.
چندی پیش نسخه دی وی دی فیلمی به بازار جهانی عرضه شد با موضوع تقریباً مشابه به نام مارجین کال Margin Call به کارگردانی جِی. سی چاندور و با بازی درخشان کوین اسپیسی و جرمی آیرونز. پیش از هر چیزی باید درباره نام فیلم بیشتر توضیح بدهم. Margin Call اصطلاحی است در حوزه تجارت و اقتصاد؛ به معنای تقاضای ایجاد سپرده اضافی سرمایهگذار از طرف کارگزار در نوسانهای بازار یا چیزی شبیه این؛ در واقع این اصطلاح دستوری است که رییس یا مدیر یک شرکت در آستانه ورشکستی صادر میکند تا از زیان حداکثری جلوگیری کند، مثلاً در مورد این فیلم رییس شرکت دستور میدهد داراییهای شرکت یا ضمانتهایی که برای پرداخت وام در اختیار دارد را در چند ساعت به فروش برسانند، در نتیجه شرکت ورشکست شده اما سرمایه مدیران تا حدودی حفظ میشود. در عالم ترجمه، در برابر این دست عناوین دست مترجم بازتر است تا عنوانی که به نظرش صحیحتر است انتخاب کند، تا کنون از اسامی چون وجه التضمین، تماس مارجین یا مثل این استفاده شده اما فکر میکنم «دستور نهایی» ترجمه مناسبی از عنوان باشد.
«دستور نهایی» درباره ۲۴ ساعت از وضعیت شرکت بی نامی است که در دوران اسفبار اقتصادی آمریکا در سال ۲۰۰۸ در آستانه ورشکستی قرار میگیرد. داستان از صبح یک روز کاری آغاز میشود، در این روز قرار است تعدادی از کارکنان تعدیل یا همان اخراج شوند. اریک کارمند رده بالا هم با سابقه طولانی در همین گروه است، اریک که چندی است بر روی یک پروژه خاص کار میکند به نتایج عجیبی رسیده اما اخراج از شرکت اجازه انتقال این نتایج را نمیدهد، در آستانه خروج اریک فلشی به پیتر، کارمند جوان و تازه کار، میدهد. پیتر با نگاه به فایلها متوجه میشود مدتی است میزان ارزش مسکن و زمینی که شرکت به عنوان ضمانت وام دریافت کرده است از ارزش خود وام کمتر شده است و ضرری که شرکت با ان روبرو است از ارزش کل شرکت بیشتر است. این اتفاق همان فاجعه اقتصادی آمریکا در سال ۲۰۰۸ است که به تدریج در سراسر جهان پخش شد. پیتر مدیر ویل بالا دستی را خبر میکند، او هم به نفر ارشد خود راجر (کوین اسپیسی) خبر میدهد و در نهایت در ساعت ۳ بعد از نیمه شب جان تالد (جرمی آیرونز) رییس اصلی به همراه هیئت مدیره با هلیکوپتر وارد شرکت میشوند. تالد دلایل مارجین کال هم همان طور که خواندید تصمیم میگیرد تا قبل از ظهر خود را نجات دهد.
اولین ساخته جِی. سی چاندور پر واضح درباره وضعیت اقتصادی صحبت میکند و در برابر همتایان بزرگترش مانند وال استریت و گلن گری گلن راس اگر بهتر نباشد، بدتر هم نیست. انعکاس آغاز دوران مهم و تأثیر شکست اقتصادی چند سال پیش در این فیلم به خوبی به نمایش درآمده است، تاکنون و پس از گذشت بیش از ۳ سال از شروع بحران، فیلمهای سینمایی زیادی در این باره ساخته نشده است اما به نظر میرسد تعداد آنها به تدریج افزایش یابد. بعدها در تحلیل سینمای هالیوود و حتی جهان از «دستور نهایی» به عنوان فیلم کالت این دوره نام برده خواهد شد.
«دستور نهایی» درباره بحران اقتصادی است، و هدف آن هم نمایش زشتی و پلیدی مدیران بالا دستی است و اینکه چگونه آنها کارمندان و مردم را قربانی طمع اقتصادی خود میکنند، شعار «اولین باش، زرنگتر باش یا تقلب کن» که برای فیلم انتخاب شده هم که انگشت اتهام را به سوی مدیران و روسای بالا دستی دراز میکند. فیلم انتقادات متنوع وبی شماری را مطرح میکند برای مثال کسی که این بحران را کشف میکند مهندس است و به اجبار وارد این شرکت شده است، پیتر شخصی که فاجعه را به گوش مدیران میرساند دکترای مکانیک دارد و تز دکترایش را درباره سیستم موتورهای فضاپیما ارائه داده که هیچ ارتباطی به کاری که انجام میدهد ندارد. یا در چند سکانس وقتی قرار است بحران را به مدیر بالاتر توضیح دهند مدیر میخواهد اصطلاحات را ساده کنند و طوری موضوع را مطرح کنند که حتی یک بچه هم متوجه موضوع بشود! یا تفاوت طبقاتی فاحش کارمندان با مدیران و میزان حقوق دریافتی آنها که اختلاف فاحشی با یکدیگر دارد.
کتاب آنگاه به پایان رسیدیم درباره بحران اقتصادی نیست بلکه درباره روابط کارمندانی است که باید با این بحران دست و پنجه نرم کنند. در واقع وضعیت اقتصادی بستر داستانی است، «دستور نهایی» هم تا ۴۵ دقیقه ابتدایی به همین شکل است. در این دقایق احساس میکنیم پیتر شخصیت اول و قهرمان داستان است و قرار است با او همراه شویم ولی پیتر شخصیت پردازی نمیشود و داستان سراغ شخصیت دیگری را میگیرد و این کار تا پایان ادامه مییابد، نداشتن قهرمان یا نفر اول بسیار هوشمندانه است چرا که اصل بحران اقتصادی را جلوه بیشتری میدهد.
نکات مثبت فیلم بسیار است، عدم انتخاب نام برای شرکت برای تعمیم دادن آن به تمام شرکتهای مالی اقتصادی، همچنین بازیهای زیبا و جذاب گروه بازیگران به خصوص کوین اسپیسی که تا حدودی «آدم خوبه» داستان است. انتخاب نام شخصیتها هم با دقت بوده، نفر اول شرکت جان تالد نام دارد که گویا اشاره ای است به ریچارد فالد رییس شرکت «لمان برادرز»، که در بحران سال ۲۰۰۸ بسیار مورد توجه رسانهها بود. علاوه بر اینها روایت فیلم در یک ۲۴ ساعت پر التهاب تریلری را ارائه میدهد که تماشاگر را تا دقایق پایانی با خود همراه میکند، در طول فیلم هم بیننده با دوگانه عجیبی روبرو میشود، اینکه برای ورشکستی شرکت نگران است یا برای آینده کارمندانی که قرار است اخراج شوند و در نهایت هم سرچشمه تعلیق فیلم برایش بی پاسخ میماند.
با این حال «دستور نهایی» معایبی هم دارد، اول از همه عنوان فیلم که اصلاً مفهوم نیست، چه برای انگلیسی زبان و چه دیگرانی که قصد ترجمه آن را دارند، اگر «دستور نهایی» فیلم مستقلی نبود و کمپانیهای بزرگ فیلمسازی در آن مشارکت داشتند قطعاً نام دیگری داشت. دیالوگهای طولانی و پر از اصطلاحات اقتصادی هم برای مخاطب عادی قابل فهم نیست، و اگر احیاناً از بحران اقتصادی سال ۲۰۰۸ آگاه نباشید فعل و انفعالات فیلم هم چندان آشکار نخواهد بود.
در ابتدا فیلم متوجه میشویم راجر سگ مریضی دارد و به همین خاطر ناراحت است، این سگ گرچه حضوری در کل فیلم ندارد ولی فکر میکنم با توجه به فرهنگ آمریکایی نماد مردمی بی گناهی است که معیشت زندگی خود را در دست مدیرانی قرار دادند که تنها به سود و منفعت شخصی فکر میکنند، شرایطی که قطعاً مختص امریکا نیست و تمام دنیا گرفتار آن هستند. در صحنه پایانی راجر سگش را که حالا مرده با دست خود خاک میکند. #
علت توقف نماد در بورس (بسته شدن نماد) چیست؟
توقف نماد در بورس بسته به شرایط و دلایل خاصی رخ می دهد. بسیاری از سهامدارانی که وارد بازار بورس می شوند، در خصوص علت توقف و بازگشایی نماد های بورسی اطلاعاتی ندارند. اما بهتر است پیش از آغاز سرمایه گذاری در این بازار، اطلاعات مناسب در مورد آن به دست آورید.
هر شرکتی که در بازار بورس فعالیت می کند، دارای نماد مشخصی است. اما برخی از شرایط بازار منجر می شود تا شرکت ها با اتفاق توقف نماد در بورس مواجه شوند. بیشتر افرادی که در بازار بورس فعالیت می کنند، با این مسئله برخورد داشته اند.
اما ممکن است افرادی که تازه وارد بورس می شود، یا آموزش بورس را سپری نکرده باشند، با توقف نماد در بورس آشنا نباشند. زمانی که نماد بورس متوقف می شود، سهامداران فرصت آن را دارند تا صورت های مالی شرکت را بررسی کنند.
پس از آن اطلاعاتی را به دست می آورند که به آنها کمک می کند، تا بتوانند تصمیم بگیرند آیا سهام خود را به فروش برسانند یا خیر. حتی در صورتی که در زمان توقف نماد در بورس شرکتی دچار تخلف شود، ناظر نماد بورسی این مسئله را بررسی نموده و در ان خصوص اعمال قانون خواهد کرد.
وضعیت نماد ها در بازار بورس و فرابورس به چه صورت است؟
معمولا تمام شرکت های که در بازار بورس و فرابورس فعالیت دارند، چهار وضعیت خواهند داشت. از جمله:
در این وضعیت، سهم شرکت ها به صورت عادی قابلیت خرید و فروش دارد.
در این وضعیت هیچ شرکتی نمی تواند اقدام به خرید و یا فروش سهام خود نماید. توقف نماد در بورس منجر به بروز چنین وضعیتی می شود.
این حالت در اصل زمانی رخ می دهد که سهم شرکت که قبلا بسته و یا متوقف شده بوده است، در حال بازگشایی باشد. در اصل پیش از آنکه نماد به شرایط قبل از بازگشایی برگردد، در این حالت قرار می گیرد.
حالت ممنوع- متوقف وقتی اعمال می شود، که سهم بسته باشد. که اصولا سهامداران باید به مدت یک روز کاری منتظر بمانند تا نماد مجددا بازگشایی شود.
مهمترین دلایل توقف نماد در بورس چیست؟
بسته شدن نمادهای بورسی بسته به شرایط و دلایل خاص رخ می دهند. هر یک از این شرایط زمان تقریبی خود را دارد و برای بازگشایی نماد بورس لازم است این مدت زمان را منتظر ماند. از جمله:
- تغییر طبقه بندی اوراق بهادار به صورت نزولی یا صعودی. توقف نماد در بورس به مدت ۴۸ ساعت
- برگزاری مجمع عمومی صاحبان شرکت، توقف به مدت ۲۴ ساعت
- گمانه زنی در مورد دستکاری قیمت و یا تخلف در معاملات نماد بورسی، توقف حداقل ۲۴ ساعت
- سررسید پرداخت سود علی الحساب اوراق بهادار، توقف به مدت حداکثر ۴۸ ساعت
- عدم رعایت ضوابط اطلاع رسانی، توقف نماد در دلایل مارجین کال بورس حداکثر ۷۲ ساعت
- برگزاری جلسه هیئت مدیره در خصوص افزایش سرمایه، به مدت ۲۴ ساعت
- عدم اظهار نظر یا اظهار نظر مردود حسابرس نسبت به صورت های مالی، توقف نماد در بورس تا رفع ابهام
هر یک از این موارد دلایل خاصی هستند که می توانند نماد بورس را متوقف نمایند.
1- توقف نماد به دلیل افشای اطلاعات با اهمیت؛
در صورتی که اطلاعات مهم و با اهمیت شرکت افشا شود، نماد معاملاتی آن در بازار بورس متوقف می گردد. اطلاعات با اهمیت خود به دو گروه اطلاعات گروه «الف» و «ب» دسته بندی می شوند. میزان اهمیت اطلاعات منتشر شده، در مدت زمان توقف نماد تاثیر گذار است. پس از آن که اطلاعات افشا شدند، زمان بازگشایی توقف نماد در بورس، تعیین خواهد شد. در صورتی که اطلاعات در درجه اهمیت الف باشند، نماد سهام به مدت یک روز کاری، بدون محدودیت دامنه نوسان قیمت، در روز بعد بازگشایی خواهد شد. اما در صورتی که اطلاعات افشا شده در گروه ب قرار داشته باشند، بسته به زمان انتشار اطلاعات و زمان باقی مانده معاملات، در همان روز کاری نماد سهام بازگشایی خواهد شد. اما در صورتی که در آن روز زمان مناسب برای بازگشایی توقف نماد در بورس نباشد، نماد در روز کاری بعد بازگشایی خواهد گردید.
تعدادی از اطلاعات با اهمیت گروه (الف) بشرح زیر میباشد:
- شروع مجدد فعالیت متوقف یا تعلیق شده
- نتایج برگزاری مناقصه یا مزایده
- تحصیل یا واگذاری سهام شرکت دیگر
- تغییر در ترکیب سهامداران عمده
- تعدیلات سنواتی
- تعلیق یا توقف تمام یا بخشی از فعالیت شرکت
- اعلام ورشکستگی شرکت
- بهره برداری از طرحها و پروژه های جدید
تعدادی از اطلاعات با اهمیت گروه (ب) بشرح زیر میباشد:
- تغییر حسابرس
- وضعیت مشتریان یا عرضهکنندگان عمده شرکت
- پیشنهاد پرداخت سود یا تغییر سیاست تقسیم سود
- تغییرات در ترکیب تولید یا فروش محصولات
- تصمیم هیئت مدیره برای بازخرید سهم یا فروش سهام خزانه
- برگزاری مناقصه یا مزایده
- شرکت در مناقصه یا مزایده
- پذیرش تعهدات جدید یا اتمام تعهدات قبلی
2-توقف نماد به دلیل برگزاری مجمع شرکت بورسی؛
تمام شرکت ها، چه شرکت های بورسی و چه شرکت های غیر بورسی، برای تصمیم گیری در مورد امور اساسی شرکت، جلساتی را با حضور سهامداران برگزار می کنند. تا سهامداران نظرات خود را اعلام نموده و برای صادر کردن رای خود حضور داشته باشند.
شرکت ها ملزم هستند حداکثر ۴ ماه پس از اتمام سال مالی، مجمع عمومی خود را برگزار نمایند. در زمان برگزاری مجمع، لازم است شرکت، توقف نماد در بورس خود را اعلام نماید. برای بازگشایی مجدد نماد در بورس نیز، بسته به نتیجه مجمع تعیین می شود.
اما اصولا سهم شرکت ها باید حداکثر ۵ روز کاری پس از اتمام مجمع عمومی بازگشایی شوند. این بازگشایی نیز بدون محدودیت دامنه نوسان قیمت خواهد بود. در این مجمع اصولا به بررسی مواد خاصی پرداخته می شود. از جمله ایجاد سهام ممتاز، انحلال شرکت، افزایش یا کاهش سرمایه شرکت، انتشار اوراق قرضه و …
3- توقف نماد در بورس به دلیل عدم رعایت الزام های قانون از سوی ناشران اطلاعات؛
تمامی شرکت هایی که در بازار بورس فعالیت می کنند، ملزم هستند که صورت های مالی و اطلاعات خود را به صورت مرتب در سامانه کدال منتشر نمایند. در صورتی که یکی از مدیران نماد در بورس از انجام این وظیفه خود تخلف نماید، توقف نماد در بورس صورت خواهد گرفت.
برای رفع این توقف و بازگشایی مجدد سهام نیز لازم است ابهام رفع شود. در صورتی که حسابداران و بازرسان قانون نماد های بورسی، صورت های مالی شرکت را مردود العام کنند نیز، نماد بورسی به حالت تعلیق و توقف دچار خواهد شد.
با این تفاسیر متوجه شدیم که نماد شرکت های بورسی به صورت معمول دچار توقف نمی شود. برای این که بتوان توقف نماد در بورس را برطرف نمود نیز، لازم است حتما به برطرف کردن تمامی این ابهامات اقدام شود. اگر مدیران شرکت ها دلایل مارجین کال موفق به برطرف کردن این ابهامات نشوند، طبق قانون سازمان بورس و اوراق بهادار مجازات خواهند شد.
بسیاری از سرمایه گذارانی که وارد بازار بورس می شوند، در خصوص نماد های بورسی و علت توقف نماد در بورس یا زمان بازگشایی آنها اطلاعاتی ندارند. از این رو این مسئله آنها را درگیر مشکلات بسیاری می نماید. پس دلایل مارجین کال بهتر است پیش از ورود به بازار بورس، در خصوص این بازار و اصطلاحات آن اطلاعات لازم را به دست آورید.
شیوه انتشار اخبار مرتبط با توقف نمادها چگونه است؟
در مواقعی که نماد با اطلاع رسانی قبلی میخواهد متوقف شود، در سایت “http://tsetmc.ir/Loader.aspx?ParTree=15 ” در صفحه هر نماد سمت چپ پایین صفحه پیامی از سمت ناظر بازار در انتهای روز معاملاتی اعلام میشود که علت و کم و کیف توقف به طور کامل شرح داده میشود؛ بطور مثال به نمونه پیام ناظر بازار برای مجمع عادی سالیه سه شرکت زیر توجه کنید:
به اطلاع مي رساند، در پايان معاملات امروز نماد معاملاتي شركت توسعه معدني و صنعتي صبا نور (كنور) جهت برگزاري مجمع عادي ساليانه بمنظور تصويب صورت هاي مالي، شرکت هاي توسعه و عمران اميد (ثاميد)، بهساز كاشانه تهران (ثبهساز) جهت برگزاري مجمع عمومي فوق العاده، متوقف خواهند شد. مديريت عمليات بازار شركت بورس اوراق بهادار تهران
همه نودهای اتریوم باید قبل از به روزرسانی Merge نرم افزار خود را ارتقاء دهند
Teku نسخه جدید 22.8.1 را منتشر کرد که این یک گام بزرگ دیگر به سوی به روزرسانی Merge در نظر گرفته می شود. همه نودهای شبکه اصلی اتریوم باید تا قبل از تاریخ برنامه ریزی شده برای فعال سازی بلاتریکس (Bellatrix) نرم افزار خود را به این نسخه ارتقا دهند. Teku یک فول کلاینت اتریوم 2.0 بوده که برای رفع نیازهای نهادهای سرمایه گذاری و الزامات امنیتی ساخته شده است.
اتریوم چیست؟ آموزش کامل اتریوم
طبق اعلامیه رسمی، این به روزرسانی الزامی است و کاربران باید تا قبل از فعال شدن بلاتریکس در شبکه اصلی، آن را انجام دهند. تاریخ ارتقا بلاتریکس 6 سپتامبر است. فعال سازی بلاتریکس روند ادغام را آغاز می کند و شرایط را برای انجام این به روزرسانی بزرگ فراهم می کند.
تمام نودهای شبکه اصلی برای انتقال به اثبات سهام باید نرم افزار خود را به نسخه ذکر شده در بالا ارتقا دهند. از سوی دیگر، اعتبارسنج ها ملزم به تنظیم یک دریافت کننده کارمزد پیش فرض هستند.
الگوریتم اثبات سهام یا PoS چیست؟
تا زمانی که کلاینت لایه اجرا به روزرسانی نشود، Teku مرتبا خطای “Merge transition configuration error” (خطای پیکربندی انتقال ادغام) را نشان خواهد داد. تنها پس از انجام این به روزرسانی، کاربران دیگر پیام خطا یا هر گونه هشدار دیگری در مورد در دسترس نبودن کلاینت، دریافت نخواهند کرد.
به روزرسانی Merge در چه تاریخی انجام می شود
بین فعال سازی بلاتریکس و به روزرسانی Merge یک فاصله 14 روزه خواهد بود. این دوره تا قبل از رسیدن حداکثر سختی کل شبکه (TTD) به حد مشخصی، به پایان خواهد رسید. پس از آن به روزرسانی Merge تکمیل خواهد شد که مسلما مهم ترین رویداد سال 2022 در بازار ارزهای رمزنگاری است.
پس از تاخیرهای بیشمار، سرانجام تاریخ 19 سپتامبر برای به روزرسانی Merge تعیین شد. با این حال، گزارش ها حاکی از آن هستند که این به روزرسانی ممکن است زودتر از این تاریخ انجام شود.
تیم بیکو و ترنس تسائو معتقدند که به روزرسانی Merge زمانی انجام خواهد شد که TTD به 5875×10 19 برسد و طبق پیش بینی ها این اتفاق در 15 سپتامبر رخ خواهد داد.
خروج سرمایه گذاران و ورود مجدد آنها به بازار اتریوم
بازار ارزهای رمزنگاری در ماه گذشته تحث تاثیر گمانه زنی ها در مورد تاثیر احتمالی به روزرسانی Merge قرار گرفت. یک سوال مهم این است که تغییر به یک سیستم اثبات سهام که قرار است سریع تر و از لحاظ انرژی کم مصرف تر از پروتکل اثبات کار فعلی باشد، چگونه بر قیمت اتریوم و دارایی های رمزنگاری مرتبط تاثیر می گذارد.
الگوریتم اثبات کار یا PoW چیست و چگونه کار می کند؟
با نزدیک شدن به زمان این به روزرسانی، بازار همچنان تحت تاثیر آن قرار دارد. براساس گزارش هفتگی وب سایت “Kaiko”، سقوط شدید قیمت اتریوم در روز جمعه باعث کاهش سریع تعداد قراردادهای باز در بازار مشتقات شد. بسیاری از معامله گران موقعیت های خود را بسته بودند یا به دلیل مارجین کال لیکوئید شده بودند.
اما طبق داده های این وب سایت، سرمایه دوباره در روز دوشنبه به بازار معاملات آتی اتریوم سرازیر شد و با رسیدن قیمت این ارز به زیر سطح 1600 دلار، تعداد قراردادهای باز آن به طور قابل توجهی افزایش یافت.
قراردادهای باز اتریوم
تغییرات فاندینگ ریت و حجم معاملات اتریوم
همچنین تغییرات زیادی در فاندینگ ریت قراردادهای آتی دائمی اتریوم وجود دارد. این قراردادها مشابه قراردادهای آتی کالاها هستند، اما تاریخ انقضا ندارند. فاندینگ ریت پس از آن که به همراه قیمت کاهش یافت، دوباره به سطوح تقریبا خنثی برگشت.
وب سایت Kaiko نوشت:
با توجه به افزایش تعداد قراردادهای باز و تغییرات فاندینگ ریت، به نظر می رسد که موقعیت های جدید در معاملات آتی متمایل به لانگ هستند و سرمایه گذاران در این سطوح قیمتی صعودی هستند.
سهم اتریوم از حجم معاملات هفتگی و ترکیبی اتریوم و بیت کوین به 57 درصد رسید که بالاترین میزان از سال 2018 است. این حجم معاملاتی از اوج قبلی 55 درصد (در طول فشار فروش بازار ارز رمزنگاری در ماه مه سال 2021 ) فراتر رفت.
بیت کوین چیست؟ آموزش کامل بیت کوین
فورک های اثبات کار
حدس و گمان های زیادی وجود دارند مبنی بر این که بسیاری از ماینرهای اتریوم ممکن است به پشتیبانی از شبکه دلایل مارجین کال اثبات کار فعلی ادامه دهند. مانند آنچه در زمان فورک بیت کوین رخ داد. با نزدیک شدن به زمان Merge، اتریوم کلاسیک و ETHPOW به عنوان گزینه های احتمالی مطرح شده اند.
اتریوم کلاسیک از ابتدای سال 2022 تاکنون عملکرد بسیاری بهتری نسبت به سایر فورک ها مانند بیت کوین کش و همچنین بیت کوین و اتریوم داشته است. با این حال، قیمت این توکن پس از افزایش قابل توجه، طی هفته گذشته بیش از 20 درصد سقوط کرد.
در ضمن، قیمت ETHPOW از اوج 140 دلار در ابتدای ماه آگوست بیش از 60 درصد سقوط کرد و به حدود سطح 50 دلار رسید. با فروکش کردن علاقه معامله گران، حجم معاملات روزانه این توکن پس از اولین هفته از عرضه آن، 66 درصد کاهش یافت.
در حالی که برخی نگرانی های مربوط به به روزرسانی Merge، مانند تاخیرهای بیشتر، انتقال ناموفق و رقبای فورک اثبات کار، در بین معامله گران وجود دارد، نیک هوتز (تحلیلگر Arca Research) می گوید که اکثر آنها نامعقول و افراط آمیز هستند.
معرفی پلتفرم های فیوچرز
همانطور که در مقاله قبل به آن اشاره کردیم پلتفرم و دیتا در کنار یکدیگر کارایی دارند. پلتفرم مثل اتومبیل و دیتا مثل بنزین اتومبیل است که در کنار همدیگر معنا پیدا می کنند.
ولی در ابتدا شما باید ماشین را بخرید بعد سوخت ماشین را فراهم کنید. در بازار فیوچرز هم شما اول باید یک پلتفرم تهیه کنید و بعد دیتای لازم را به آن متصل کنید. در این مقاله قصد داریم در مورد انواع پلتفرم های فیوچرز صحبت کنیم و آنها را با یکدیگر مقایسه کنیم.
در ابتدا باید به این سوال پاسخ دهیم که پلتفرم به چه معنا است؟!
پلتفرم یعنی محیطی که برای شما شرایط ترید کردن را فراهم می کند. مانند متاتریدر، یا محیط ترید صرافی بایننس برای ترید کریپتوکارنسی ها.
بازار فیوچرز پلتفرم مخصوص به خودش را دارد اما به دلیل فراهم سازی امکانات ویژه ، مثل بقیه پلتفرم ها رایگان نیست. شما با استفاده از پلتفرم مخصوص این بازار ، توانایی اتصال به بازار فیوچرز را خواهید داشت و به شما امکانات استفاده از ابزارهای اردرفلو را می دهد. در واقع این پلتفرم ها دیتای بازار فیوچرز را آنالیز می کنند و به شکل دلخواه شما نمایش می دهند.
این پلتفرم ها به دلیل اینکه لایسنس گذاری شده اند قیمت های اشتراک مختلفی دارند. نگرانی که اغلب تریدرها در ابتدای کار دارند هزینه اولیه تهیه این پلتفرم ها است. به دلیل دلایل مارجین کال اینکه در شروع کار باید هزینه زیادی برای اشتراک پلتفرم ها پرداخت کنند و ممکن است به نسبت سرمایه ای که دارند مبلغ زیادی محسوب شود. اما شما نگران این موضوع نباشید! شما می توانید با ساپورتی که از سمت مجموعه زندتریدرز می شوید به این پلتفرم ها به صورت رایگان دسترسی داشته باشید.
حال با ما همراه شوید تا چند مورد از پلتفرم های فیوچرز را بررسی کنیم:
پلتفرم Volfix.net
ولفیکس یکی از شرکت های قدیمی در بازار فیوچرز است. در جدول زیر می توانید شرایط های مختلف قیمتی را مشاهده کنید.
پلتفرم Atas.net
این پلتفرم پلتفرمی حرفه ای و از لحاظ نرم افزاری بسیار سبک است. به این معنی که توسط کامپیوترهایی که قدرت پردازش کمتری دارند نیز قابل استفاده است.
در تصویر زیر می توانید تعرفه ای قیمتی مختلف این پلتفرم را مشاهده کنید.
پلتفرم SierraChart.com
این پلتفرم خیلی پرطرفدار و سبک است. اغلب دوره های آموزشی بر روی این پلتفرم تدریس می شوند. محیط گرافیکی خشن و خشکی دارد. با این حال از لحاظ برنامه نویسی و کدنویسی بسیار قدرتمند است.
پلتفرم QuanTower.com
این پلتفرم از پلتفرم های فیوچرز قبلی ضعیف تر است ولی طرفداران مخصوص به خود را نیز دارد. این پلتفرم از محیط گرافیکی مناسبی برخوردار است.
پلتفرم NinjaTrader.com
و اما آخرین پلتفرمی که قصد معرفی آن را داریم نینجا تریدر NinjaTrader.com است. در آموزش های مجموعه زندتریدرز و معاملات تریدرهای مجموعه از این پلتفرم استفاده می شود.
پلتفرم های فیوچرزی که تا اینجا بررسی کردیم ، امکان استفاده رایگان 14 روز تا یک ماه به صورت دمو از پلتفرم را در اختیار تریدرها قرار می دهند تا تریدرها بتوانند امکانات این پلتفرم را سنجیده و در صورت نیاز اشتراک پلتفرم را خریداری نمایند. در تصویر زیر می توانید هزینه اشتراک این پلتفرم را مشاهده کنید.
انتخاب این پلتفرم توسط مجموعه زندتریدرز به عنوان پلتفرم آموزشی و ترید به دلایل مختلفی است:
دلایل مارجین کال
You are using an outdated browser. Please upgrade your browser to improve your experience.
- دوشنبه 5 اسفند 1398
- 1185 بازیدکننده
بازارهای مالی به علت پتانسیل سوددهی بالا و جذابیتهای فراوانی که دارند، همهساله افراد بیشماری را بهسوی خود جذب میکنند. بسیاری از این افراد بدون مطالعه و دانش کافی جذب این بازار میشوند و در اندیشه رسیدن به سودهای بالا درزمانی اندک هستند، اما خیلی سریع سرمایه خود را از دست میدهند. بهطورکلی معاملهگری موفق از چند جنبه مهم است و باید موردبررسی قرارگیری که در صورت عدم رعایت این اصول، فرد با شکستهای پیدرپی تصمیم به خروج از این بازار میگیرد. یکی از این اصول “روانشناسی” حوزه دادوستد خواهد بود که از منظرهای مختلف موردبررسی قرار میگیرد. میتوانیم روانشناسی در این حوزه را به دو بخش روانشناسی فردی و روانشناسی جمعی تقسیم کنیم. با توجه به این موضوع، در مطلب دادوستد در بازارهای مالی و اصول روانشناسی در آن (۱) و (۲) به بررسی جنبه فردی و در مطالب بعدی به بررسی جنبه جمعی آن خواهیم پرداخت.
روانشناسی فردی
افراد به دلایل گوناگونی معامله میکنند که بعضی از آنها منطقی و بعضی غیرمنطقی است. از دید برخی افراد معاملهگری فرصتی است برای اینکه یکشبه ره صدساله روند. درواقع برای برخی افراد پول سمبل آزادی است. ازاینرو شناخت مسائل روانشناسی برای باقی ماندن در این بازار مهم خواهد بود؛ که بهاختصار در موضوعات مختلف برای شما بیان خواهیم کرد و قطعاً رعایت آنها شمارا به موفقیت در این حوزه نزدیکت تر خواهد کرد.
خودکامیابی
فرد باید چنان بر روی خود معاملهگری و پرورش مهارتهایش تمرکز کند که پول نتواند احساساتش را تحت تأثیر قرار دهد. فرد نباید تحت تأثیر حس شعف ناشی از برد و حس سرشکستگی ناشی از باخت قرار گیرد و با تمرکز بر کار خود بهدوراز احساس، معامله کند. همانگونه که بازار فرصت زیادی برای خودکامیابی در اختیار افراد میگذارد فرصتهای خودویرانگری نیز برای آنها فراهم میکند. تخلیه تعارضات و کشمکشهای درونی در محیط بازار بسیار گران تمام خواهد شد. معاملهگری که به آرامش درونی نرسیده باشد اغلب به دنبال برآورده کردن تمایلات ضدونقیض خود در بازار است. پس اگر ندانید که به کجا میخواهید بروید، سرانجام خود را درجایی خواهید یافت که نمیخواستید.
خیالپردازی در تقابل با واقعیت
بعضی افراد همواره به دنبال سرمایهگذاریهای کوچک با سودهای آنچنانی هستند اما معاملهگر موفق واقعگراست، او تواناییها و محدودیتهای خود را میشناسد و درک میکند که چه اتفاقی در بازار در حال وقوع است و میداند که چطور در مقابل آن واکنش نشان دهد. بدون اینکه از قواعد سرپیچی کند اقدام به تحلیل بازار مینماید، عکسالعملهای خود را موردبررسی قرار میدهد و یک برنامه واقعبینانه طراحی میکند چون یک معاملهگر حرفهای با توهم و رؤیا زندگی نمیکند.
توهمات ذهنی
بازندگانی که مبتلابه خرافات ذهنی هستند به شما میگویند: من باختم چون به اطلاعات مخفی معاملهگری دسترسی نداشتم. بسیاری از بازندگان همواره در این توهم هستند که معامله گران موفق به یک سری اطلاعات مخفی دسترسی دارند. البته این توهمات موجب تفکرات مختلف در بازار و وجود بازاری پررونق میشود ولی قطعاً افراد با این توهم شکست خواهند خورد. چیزی که برندگان و بازندگان را از هم جدا میکند نه هوش فراوان است نه اطلاعات محرمانه و نه تحصیلات عالی بلکه نظم و چهارچوب مشخص بهدوراز توهمات است.
توهم کمبود سرمایه
خیلی از بازندگان با خود فکر میکنند که اگر سرمایه بیشتری و حساب بزرگتری داشتند حتماً در این کار موفق میشدند. همه بازندهها یا زنجیرهای از باخت های پشت سر هم حساب خود را نابود میکنند و یا با یک معامله فوقالعاده بد و غیراصولی بهیکباره باعث نابودی سرمایه خود میشوند.
اغلب پسازاینکه معامله گران غیرحرفهای مارجین کال میشوند بازار برمیگردد و در همان روندی که آنها انتظارش را داشتند قرار میگیرد.
بازنده به سرزنش خود و کارگزارش میپردازد و با خود میگوید: اگر حسابم یک مقدار بزرگتر بود و دوام میآورد الآن کلی در سود بود.
بازندهها این برگشتهای قیمت را مهر تأییدی بر روش خود قلمداد میکنند. آنها از حقوق خود، پساندازشان و قرض گرفتن پول از اینوآن مجدداً یک حساب کوچک دیگر باز میکنند. داستان مجدداً تکرار میشود و بازنده آنقدر به معامله خود اصرار میورزد و به ضرر بیشتری فرو میرود تا اینکه مجدداً مارجین کال میشود و کل پول خود را از دست میدهد.
پسازآن بازار مجدداً برمیگردد و پیشبینی بازنده را تائید میکند، زمانی که دیگر کار از کار گذشته و او پیشازاین کل پول خود را از دست داده است.
دقیقاً در همین زمان است که خیالپردازی و توهم در ذهنش شکل میگیرد که اگر یک حساب بزرگتر داشتم و مارجین کال نمیشدم الآن با برگشت قیمت به یک سود کلان رسیده بودم.
بعضی از بازندهها با نشان دادن سابقه معاملات موفقشان به دوستان و اقوام به جمعآوری پول از آنها میپردازند. تجربیات قبلی نشان میدهد حالا دلایل مارجین کال که سرمایه بیشتری برای کاردارند به سودهای بالا و خوبی دست پیدا خواهند کرد اما همه آن پول را نیز در بازار از دست میدهند درست بهمانند این است که بازار آنها را دست انداخته است. دلیل باخت یک بازنده کمبود سرمایه و داشتن حساب کوچک نیست بلکه ذهن او هنوز به تکامل و آمادگی لازم نرسیده است.
یک بازنده به همان سرعتی که یک حساب کوچک را نابود میکند میتواند یک حساب خیلی بزرگ را نابود کند. او بیشازاندازه معامله میکند و مدیریت سرمایه را رعایت نمیکنند. ریسکهایی که انجام میدهد خیلی بیشتر از ظرفیت حسابش است. فارغ از اینکه سیستم معاملاتیاش تا چه حد کارآمد است، یک سلسله از معاملات بد و احساس تمام سرمایهاش را به نابودی میکشاند.
معامله گران اغلب میپرسند چه مقدار پول برای شروع معاملهگری لازم است؟ آنها میخواهند موجودی حسابشان مقداری باشد که تحمل ضررها و اشتباهاتی که در اوایل کارشان مرتکب میشوند را داشته باشند تا بتوانند در آینده این ضررها را جبران کنند. درواقع انتظار دارند قبل از اینکه به سوددهی برسند مبالغ هنگفتی ضرر را متحمل شوند.
رفتار آنها مانند مهندسی است که میخواهد با ساخت چندین پل که هر یک به دلیلی به خاطر یکی از اشتباهاتش فرومیریزد سرانجام به دانش ساخت یک پل شاهکار دست یابد یا مانند جراحی است که بخواهد با کشتن تعداد زیادی در اتاق عمل و تمرین بر روی آنها به دانش و تجربه درآوردن صحیح آپاندیس دست یابد.
معاملهگری که بخواهد در این کار دوام بیاورد و به کامیابی برسد باید باخت های خود را کنترل کند و درواقع مدیریت ریسک انجام دهد. برای این کار باید چندین سال را به یادگیری شیوه صحیح معاملهگری اختصاص دهید و در ابتدای کار تمام سرمایه خود را درگیر نکنید. از اشتباهات کوچک و بزرگی که در حساب کوچک خود انجام میدهید درس بگیرید و هرگز مجدداً آنها را تکرار نکنید. آماتورها انتظار ضرر در یک معامله را ندارند و نمیخواهند بپذیرند که ضرر هم جزئی از این کار است. این اعتقاد که مشکل من فقط کمبود سرمایه است باعث میشود که اینگونه معامله گران همواره از پذیرفتن دو حقیقت تلخ شانه خالی کنند:
- فقدان انضباط در معاملهگری، فقدان یک مدیریت سرمایه صحیح در معاملات.
- تنها مزیت داشتن یک حساب بزرگ این است که هزینه خدمات و امکانات نسبت به اصل سرمایه مبلغ ناچیزی خواهد بود. (کسی که یک حساب ۱ میلیاردی را مدیریت میکند اگر ۱۰ میلیون بابت سمینار و ابزار و لوازم موردنیاز خودپرداخت کند تنها ۱ درصد از اصل سرمایه خود را هزینه کرده است اما کسی که با داشتن یک حساب ۲۰ میلیونی دقیقاً همانقدر برای خرید امکانات و خدمات هزینه کند درواقع ۵۰ درصد از سرمایه خود را خرج کرده است.)
قهرمان پرستی
بیشتر مردم در ظاهر آرزوی آزادی و استقلال دارند اما بهمحض اینکه تحتفشار قرار میگیرند بهسرعت تغییر عقیده داده و به دنبال رهبری پرقدرت و تأثیرگذار هستند. معامله گران نیز هنگامیکه درمانده میشوند سعی میکنند از میان افراد پرآوازه در این کار یک نفر را بهعنوان رهبر و راهنما انتخاب کنند که به آنها بگوید چه بکنند؛ اما باید این تصور را که فرد دیگری میتواند ما را ثروتمند کند دلایل مارجین کال از ذهن دور کرد و به این باور رسید که خودمان رهبر امور خودمان هستیم تا بتوان باثبات و ادامهدار به دنبال کسب موفقیت و ثروت باشیم.
معامله با چشمانی باز
کسی که بخواهد در این بازار برنده باشد علاوه بر روانشناسی فردی باید به دو اصل سیستم معاملهگری منطقی و یک مدیریت سرمایه قوی نیز توجه نماید. اینها مانند پایههای یک صندلی هستند که اگر هر یک از آنها را برداریم صندلی همواره با شخصی که بر روی آن نشسته است واژگون خواهد شد. بازندگان صندلی خود را بر یک یا حداکثر دوپایه بنا میکنند و معمولاً تمام تمرکز خود را بر روی سیستم معاملاتی معطوف میکنند و از روانشناسی و مدیریت سرمایه غافلاند. پس معاملات شما باید با چشمانی باز بر مبنای قوانین روشن و تعریفشده باشد. شما ملزم به تحلیل احساسات و عواطف خود هستید تا مطمئن شوید تصمیمی را که اتخاذ کردهاید کاملاً منطقی است نه از روی احساس٫ مدیریت سرمایه را باید طوری در حساب خود به اجرا درآورید که با چند ضرر پشت سر هم تمام حسابتان را از دست ندهید.
جمعبندی:
انجام معامله و سرمایهگذاری در هر حوزه نیازمند شناخت عواملی است که در روند سرمایهگذاری موثرند. روانشناسی دادوستد یکی از نکاتی است که از دو جنبه فردی و جمعی باید به آن پرداخته شود. امید است با مطالعه مطالب این چنینی، آگاهی لازم در خصوص اتخاذ تصمیم صحیح و منطقی موثر باشد.
دیدگاه شما