تئوری داو (Dow Theory)
تئوری داو یک تئوری اقتصادیست که عنوان میکند بازار در یک روند صعودی قرار دارد، اگر یکی از میانگینهای آن (برای مثال صنایع یا حمل و نقل) از یکی از قلههای مهم خود عبور کند. و در ادامه با همراهی عبور مشابه در سایر میانگینها همراه باشد. برای مثال، اگر میانگین صنعتی داو جونز (Dow Jones Industrial Average (DJIA)) از یک قله متوسط عبور کند، انتظار میرود که میانگین حمل و نقل داو جونز (Dow Jones Transportation Average (DJTA)) نیز در برهه زمانی منطقی همین مسیر را دنبال کند.
نکات کلیدی
- تئوری داو یک چهارچوب آینده داو جونز فنی است که پیشبینی میکند که بازار روندی صعودی دارد، اگر که یکی از میانگینهای آن از قلهای مهم عبور کند. و این عبور از قله توسط سایر میانگینها نیز اتفاق بیوفتد.
- این تئوری با این فرض ایجاد شد ک همه چیز در قیمت و بازار لحاظ میباشد که این مورد با فرضیه بازار کارآمد (Efficient Market Hypothesis (EMH)) همخوانی دارد.
- در این موضع فکری، شاخصهای مختلف بازار میبایست یکدیگر را با استفاده از الگوهای رفتار قیمت (Price Action) و حجم معاملات تا تغییر روند تأیید کنند.
مفهوم تئوری داو
تئوری داو یک روش معاملاتی است که توسط چارلز داو (Charles H. Dow)، یکی از موسسان شرکت Dow Jones & Company, Inc. در کنار ادوارد جونز (Edward Jones) و چارلز برگسترسر (Charles Bergstresser)، توسعه یافت. میانگین صنعتی داو جونز نیز در سال ۱۸۹۶ توسط همین افراد ایجاد شد. داو تئوری خود را در طول یک سری از مقالات منتشرشده در ژورنال وال استریت، که توسط وی و دیگران تأسیس شد، شکل داد.
چارلز داو در سال ۱۹۰۲ از دنیا رفت و به دلیل فوت وی، هیچ وقت نتوانست تئوری کامل خود در ارتباط با بازارها را منتشر کند. ولی تعدادی از دنبالکنندگان و همکاران کارهای توسعه یافته بر مقالات آینده داو جونز قبلی را منتشر کردند. بعضی از مهمترین افراد و منابع مرتبط با تئوری داو شامل لیست زیر میباشند:
- ویلیام پ. همیلتون (فشارسنج بازار سهام) (William P. Hamilton’s “The Stock Market Barometer” (1922))
- رابرت رئا (تئوری داو) (Robert Rhea’s “The Dow Theory” (1932))
- ا. جورج شیفر (چگونه به بیش از ۱۰ هزار سرمایهگذار کمک کردم تا در بازار سهام به سوددهی برسند) (E. George Schaefer’s “How I Helped More Than 10,000 Investors To Profit In Stocks” (1960))
- ریچارد راسل (تئوری داو امروز) (Richard Russel’s “The Dow Theory Today” (1961))
هسته مرکزی تئوری
داو باور داشت که بازار سهام به صورت یکپارچه، یک مقیاس قابل اندازهگیری از وضعیت کلی کسب و کار درون اقتصاد میباشد و با تحلیل کلیت بازار، فرد میتواند به طور دقیق آن وضعیت را بسنجد و جهت روند ماژور بازار و جهت احتمالی سهام شرکتها به طور جداگانه را شناسائی کند.
این تئوری آینده داو جونز در عمر بیش از ۱۰۰ سال خود توسعه بیشتری داشته است که این توسعه شامل مشارکتهای ویلیام همیلتون در دهه ۱۹۲۰، رابرت رئا در دهه ۱۹۳۰ و ا. جورج شیفر و ریچارد راسل در دهه ۱۹۶۰ میباشد. برخی از دیدگاههای این تئوری، برای مثال تأکید آن بر بخش حمل و نقل (یا در فرم اصلی آن، راه آهن)، منسوخ شدهاند. ولی رویکرد داو همچنان هسته مرکزی تحلیل تکنیکال مدرن را شکل میدهد.
نحوه کارکرد تئوری داو
تئوری داو از ۶ بخش اصلی تشکیل شده است:
بخش ۱: همه چیز در قیمت لحاظ شده است.
تئوری داو براساس فرضیه بازار کارآمد (Efficient Market Hypothesis (EMH)) عمل میکند که در این فرضیه عنوان میشود قیمت دارائیها تمام اطلاعات موجود را درون خود جای دادهاند. به زبان دیگر، این رویکرد خلاف فرضیهای از اقتصاد رفتاری است.
پتانسیلهای سوددهی، برتری رقابتی، شایستگی مدیریتی، همه این پارامترها و سایر موارد در قیمت بازار لحاظ شدهاند، حتی اگر هر فرد یک بخش یا کلیت این جزئیات را نداند. در مطالعه دقیقتر این تئوری، حتی وقایع آینده نیز به فرم ریسک لحاظ شدهاند.
بخش ۲: سه روند ماژور (Primary) برای بازار وجود دارد.
بازارها روندهای ماژوری، مانند بازار گاوی یا خرسی، را تجربه میکنند که به مدت یک سال یا بیشتر دوام میآورند. در این روندها بزرگتر، روندهای میانمدتی تجربه میشود که معمولاً در خلاف روند اصلی، همانند یک پولبک در بازار گاوی یا یک رالی صعودی در بازار خرسی، خود را نمایش میدهند. این روندهای میان مدت از سه هفته تا سه ماه عمر میکنند. در نهایت، روندهای مینوری وجود دارند که زیر یک هفته دوام میآورند و به طور غالب نویز بازار حساب میشوند.
بخش ۳: روندهای ماژور دارای سه فاز هستند.
یک روند ماژور، با توجه به تئوری داو، دارای سه فاز میباشد. در یک بازار گاوی، فاز جمعآوری، فاز مشارکت عمومی (یا حرکت بزرگ) و فاز مازاد وجود دارد. در یک بازار خرسی، این سه فاز فاز توزیع، فاز حرکت مشارکت عمومی و فاز ترس (یا ناامیدی) خواهند بود.
بخش ۴: شاخصها باید یکدیگر را تأیید کنند.
به منظور اینکه یک روند تشکیل شود، داو این فرض را در نظر داشت که شاخصها یا میانگینهای بازار باید یکدیگر را تأیید کنند. این بدین معناست که سیگنالهائی که در یک شاخص اتفاق میافتد، باید با سیگنالهای سایر شاخصها همراستا باشند. اگر یک شاخص، نظیر میانگین صنعتی داو جونز، یک روند ماژور صعودی را تأیید میکند، در حالی که شاخص دیگر در روند ماژور نزولی باقیست، معاملهگران نباید فرض را بر شروع روند جدید بگیرند.
داو از دو شاخص طراحیشده توسط خود و شریکانش، میانگین صنعتی داو جونز (DJIA) و میانگین حمل و نقل داو جونز (DJTA) استفاده میکرد. استفاده از این دو شاخص با این فرض انجام میشد که در صورتی که شرایط کسب و کار، همانطور که DJIA عنوان میکند، واقعاً سالم باشد، راهآهن باید از باربری مورد نیاز این کسب و کار در حال بازدهی باشد. اگر قیمت این دارائیها در حال رشد باشد ولی راهآهن متضرر باشد، روند به احتمال قوی پایدار نمیباشد. برعکس این قضیه نیز صادق است: اگر راهآهن در حال رشد باشد ولی بازار در حال ریزش باشد، روند مشخصی وجود ندارد.
بخش ۵: حجم میبایست روند را تأیید کند.
در صورتی که قیمت در امتداد روند ماژور در حال حرکت باشد، حجم باید افزایشی باشد و در صورت حرکت خلاف روند، باید کاهش حجم مشاهده شود. حجم کم نشان دهنده ضعف روند میباشد. برای مثال، در یک بازار گاوی، حجم باید با رشد قیمت افزایش یابد و در طول پولبکهای مینور باید کاهش پیدا کند. در صورتی که در این مثال حجم در طول پولبک افزایش یابد، میتواند نشانه این باشد که روند در حال برگشت بوده و فعالان بازار رفتار خرسی از خود نشان میدهند.
بخش ۶: روندها ادامه خواهند داشت تا زمانی که یک برگشت واضح صورت گیرد.
برگشت روندهای ماژور میتواند با روندهای مینور اشتباه گرفته شود. شناسائی این قضیه بسیار دشوار است که یک حرکت رو به بالا در بازار خرسی تغییر روند است یا یک رالی کوتاهمدت است که در ادامه با کفهای پائینتر همراه میشود و تئوری داو در این رابطه هشدار میدهد و توصیه اکید بر تأیید برگشت روند احتمالی دارد.
موارد خاص
در ادامه بر بررسی نکات اضافی در رابطه با تئوری داو میپردازیم:
قیمت Closing و بازههای خطی
چارلز داو تنها به قیمتهای Closing بسنده میکرد و توجهی به حرکات در طول روز شاخص نداشت. برای تشکیل یک سیگنال روند، قیمت Closing باید سیگنال روند را صادر کند، نه حرکات قیمت در طول روز (قیمت High یا Low).
ویژگی دیگر در تئوری داو ایده بازههای خطی (Line Ranges) میباشد که تحت عنوان بازههای معاملاتی (Trading Ranges) نیز از آنها در تحلیل تکنیکال یاد میشود. این بازههای خنثی (یا افقی) از حرکات قیمت به عنوان بازههای تثبیت در نظر گرفته میشوند و معاملهگران باید برای شکست خط روند توسط حرکات قیمتی صبر کنند تا بتوانند در رابطه با جهت حرکت بازار نتیجهگیری کنند. برای مثال، اگر که قیمت به بالای خط برود، احتمال وقوع روند صعودی میرود.
سیگنالها و شناسائی روندها
یک مورد دشوار از اعمال تئوری داو، شناسائی دقیق برگشت روند میباشد. به یاد داشته باشید که یک پیروی تئوری داو با جهت کلی بازار معامله میکند، به همین دلیل این مورد بسیار با اهمیت است که نقاط تغییر جهت بازار را شناسائی کند.
یکی از تکنیکهای اصلی مورد استفاده برای شناسائی نقاط برگشت روند در تئوری داو تحلیل قله و دره (Peak-and-Trough Analysis) میباشد. یک قله بالاترین قیمت در حرکت بازار میباشد، در حالی که یک دره تحت عنوان پائینترین قیمت برای حرکت بازار تعریف میشود. توجه داشته باشید که در تئوری داو فرض بر این است که بازار به صورت یک خط صاف حرکت نمیکند. بلکه شامل قلهها و درههائی است که به طور کلی به صورت رونددار در یک جهت در حال حرکت میباشند.
یک روند صعودی در تئوری داو، یک سری از قلهها و درههای بالاتر پشت سر هم میباشد. یک روند نزولی نیز یک سری از قلههای و درههای پائینتر پست سر هم تعریف میشود. ششمین باور تئوری داو اعلام میکند که یک روند به طور موثر وجود دارد، مگر اینکه یک نشانه واضح دال بر تغییر روند شناسائی شود. تقریباً همانند قانون اول نیوتن از قوانین سهگانه حرکت، یک شیٔ در یک جهت به حرکت خود ادامه میدهد تا زمانی که یک نیرو در آن حرکت تداخل ایجاد کند.
به طور مشابه، بازار به حرکت در جهت ماژور ادامه میدهد تا زمانی که یک نیرو، همانند تغییر در شرایط کسب و کار، به اندازهای قوی باشد تا منجر به تغییر جهت این حرکت ماژور گردد.
نقاط برگشت
یک برگشت در روند ماژور زمانی سیگنال خود را صادر میکند که بازار قادر به ایجاد یک قله و دره دیگر در راستای روند ماژور نباشد. برای یک روند رو به بالا، یک برگشت روند با عدم فتح قله قبل و در ادامه عدم ایجاد کف بالاتر ایجاد میشود. در این حالت، بازار از یک بازه قلهها و درههای بالاتر به بازه درهها و قلههای پائینتر که عوامل یک روند ماژور رو به پائین است تغییر فاز داده است.
برگشت یک روند ماژور نزولی زمانی اتفاق میافتد که بازار دیگر قادر به سقوط و تشکیل قلهها و درههای پائینتر نباشد. این اتفاق زمانی پیش میآید که بازار یک قله بالاتر از قله قبل و در ادامه یک دره بالاتر از دره قبل تشکیل دهد که پارامترهای یک روند روبه بالا و صعودی میباشند.
جمعبندی
چارلز داو و شریکانش در پی تشکیل تئوری مرتبط به شاخصهای خود، زیربنای سیستمی را تشکیل دادند که منجر به شکلگیری تحلیل تکنیکال مدرن شد. موارد شش گانه عنوان شده در تئوری داو، مخصوصاً مورد ششم که تحت عنوان نمودارخوانی شناخته میشود، همچنان با قدرت در تحلیل تکنیکال مورد بررسی قرار میگیرد.
منابع
“How to Use the Dow Theory to Analyze the Market”, Investopedia, 2022.
آخرین اخبار داوجونز
شاخصهای اصلی والاستریت برای سومین هفته متوالی سقوط کرد؛ عزم فدرال رزرو برای مهار تورم با افزایش نرخ بهره باعث شد تا سهام شرکتهای فعال در بازار سرمایه آمریکا به خصوص شرکتهای حوزه فناوری افت قابل ملاحظهای را تجربه کنند، این تصمیم فدرال رزرو زمینه صعود شاخص دلار آمریکا به رکورد 20 ساله را فراهم کرد و زمینه زمینه قرمزپوشی والاستریت را فراهم کرد. در این شرایط انتشار برآورد جدید فدرال رزرو از…
اثر سیاست پولی فدرال رزرو بر بازار سرمایه؛ سقوط والاستریت ادامهدار شد
صعود شاخص دلار آمریکا در پی عزم فدرال رزرو برای مهار تورم به قرمزپوشی والاستریت برای دومین هفته متوالی منجر شد. در این شرایط اگر فدرال رزرو سیاستهای انقباضی را با جدیت ادامه دهد، سقوط ارزش بیشتری در انتظار شاخصهای بورسی بازار سرمایه آمریکا است. با این وجود در ساعات پایانی هفته جاری نرخ بیکاری آمریکا برای ماه اوت اعلام شد و نشان داد بر تعداد بیکاران در این کشور افزوده شده است. در این شرایط…
رکود مانع سبزپوشی والاستریت نشد
رشد 75 واحدی نرخ بهره و تقویت احتمال بروز رکود اقتصادی در ایالات متحده نیز نتوانست مانع رشد ارزش والاستریت در هفته پایانی ماه جولای شود؛ به این ترتیب تمامی شاخصهای اصلی بازار سرمایه آمریکا در روزهای پایانی جولای افزایشی شدند.
سقوط والاستریت با نگرانیهای تورمی و رکود آمازون
وال استریت روز جمعه 29 آوریل را با بیشترین زیان روزانه از سال 2020 به اتمام رساند. انتشار آمار ناامیدکننده از عقبگرد رشد اقتصادی در ایالات متحده آمریکا و گزارش عملکرد 3 ماهه ابتدایی امسال آمازون در شرایطی که احتمال میرود فدرال رزرو در هفته آینده نسبت به افزایش 0.5 درصدی نرخ بهره در ایالات متحده آمریکا تصمیمگیری کند به سقوط بازارهای مالی در ایالات متحده امریکا ظرف هفته پایانی ماه آوریل منجر شد.
ترس سرمایهگذاران والاستریت از افزایش نرخ بهره
وال استریت در روز جمعه 22 آوریل بیش آینده داو جونز از 2.5 درصد سقوط کرد و 3 شاخص اصلی آن هفته اخیر را منفی به پایان رساندند. انتشار گزارش عملکردی شرکتها و کاهش درآمدها و تقویت احتمال افزایش نرخ بهره در ایالات متحده آمریکا مهمترین دلایل سقوط والاستریت در این روز بود. ظرف روزهای آینده شرکتهای فعال در حوزه فناوری نیز گزارش درآمدی خود برای 3 ماهه ابتدایی سال 2022 را منتشر میکنند، با توجه به شرایط این شرکتها…
زنگ خطر رکود اقتصادی، والاستریت را قرمزپوش نکرد
بازدهی اوراق 10 ساله خزانهداری ایالات متحده آمریکا به بیشترین میزان پس از ماه مه سال 2019 رسید، با این وجود بازار سهام ایالات متحده آمریکا هفته را سبزپوش به پایان رساند. افزایش بازدهی اوراق میتواند به نفع سهام گروه بانکی تمام شود اما سیگنالی منفی برای سرمایهگذارانی است که بر روی شرکتهای فناوری سرمایهگذاری کردهاند.
بلاتکلیفی والاستریت میان سیگنالهای جنگ و نرخ بهره
بازارهای سهام در ایالات متحده آمریکا هفته ابتدایی ماه مارس را با سقوط قابل ملاحظه ارزش متاثر از اخبار جنگ در اروپای شرقی آغاز کردند. در ادامه با پیشبینی تعدیل سیاستهای انقباضی سختگیرانه از سوی فدرال رزرو بهمنظور کنترل تبعات اقتصادی این جنگ و تحریمهای وضع شده از سوی روسیه مجدد بازارهای سهام وارد مسیر رشد ارزش شدند. در این شرایط آینده داو جونز بسیاری از کارشناسان اطمینان خاطری نسبت به قیمتهای فعلی در…
جنگ روسیه چگونه به سبزپوشی والاستریت منجر شد؟
سقوط والاستریت در پی انتشار خبر آغاز جنگ در اروپای شرقی چندان دوامی نداشت و بازارهای سهام ایالات متحده آمریکا پس از سخنرانی جو بایدن مجدد به مسیر رشد قیمت بازگشت به گونهای که دو شاخص نزدک و S&P500 هفته منتهی به 25 فوریه را مثبت و شاخص داوجونز نیز در محدود صفر به اتمام رساند. عدم ورود نظامی ایالات متحده آمریکا به جنگ میان روسیه و اوکراین، صعود مجدد تورم در پی آغاز جنگ و بلاتکلیفی نسبت به…
سقوط والاستریت در میانه تنش اوکراین ادامهدار شد
در حالی که معاملهگران والاستریت به نتایج درگیری در اوکراین چشم دوختهاند، بازار سهام ایالات متحده آمریکا مجدد دستخوش کاهش ارزش شد. در این شرایط انتظار اخذ سیاستهای انقباضی سختگیرانه از سوی فدرال رزرو با شروع ماه مارس پس از صحبتهای رئیس بانک فدرال نییورک شدت گرفت و این موضوع روند عقبگرد بازارهای مالی را در روز هجدهم فوریه سرعت بخشید. کاهش ارزش بازارهای سهام در ایالات متحده آمریکا در حالی ظرف…
همدستی روسیه و رکوردشکنی تورم در سقوط والاستریت
ترس از حمله نظامی روسیه به اوکراین و رکوردشکنی مجدد دادههای تورمی در ایالات متحده آمریکا به سقوط بازارهای آینده داو جونز مالی در ایالات متحده آمریکا منجر شد. در این میان شرکتهای فعال در حوزه فناوری بیشترین افت ارزش را ظرف روز جمعه دهم فوریه تجربه کرده و بیشترین تاثیر را در عقبگرد ارزش شاخصهای مالی والاستریت داشتند.
معرفی انواع شاخص های بورس به زبان ساده
اگر با بورس و بازار سرمایه آشنایی داشته باشید، احتمالا بارها و بارها از اخبار، دوستان و آشنایان واژهی شاخصهای بورس را شنیدهاید. این شاخصها معیاری برای اندازهگیری وضعیت بورس و میزان رشد یا افت بازار هستند؛ بنابراین برای اینکه بتوانید نوسانات بازار را به خوبی اندازهگیری کنید و تحلیل درستی از بازار سرمایه و بورس داشته باشید، باید همیشه شاخص های بورس را در نظر بگیرید. چون شاخص بورس، نشاندهنده تغییرات قیمت سهام شرکتهاست. شاخصها انواع مختلفی دارند که ما در این مطلب از بلاگ لندو ،آنها را معرفی و بررسی کردهایم.
۳ مورد از شاخص های مهم بورس دنیا کدامند؟
برای سرمایهگذاری موفق در هر کجای این جهان (به ویژه سرمایهگذاری در بورس)، نیازمند اطلاعات مختلفی هستیم تا با این دادهها، به نتیجه مطلوبی دست پیدا کنیم. یکی از این دادههای پر اهمیت در بورس، اندازهگیری شاخص های بورس است. شما میتوانید درباره ۳ مورد از معروفترین شاخصهای بورس جهانی در این بخش بخوانید و سطح آگاهی خود را افزایش دهید.
شاخص نزدک (Nasdaq)
این شاخص یکی از مهمترین شاخصهای کشور آمریکا و معیاری برای سنجش ارزش سهامهای موجود در بازار نزدک است. به صورت وزنی محاسبه میشود و بزرگترین شاخص بازار الکترونیک جهانی است. این شاخص از لحاظ سطح سرمایهگذاری به سه سطح سرمایه، جهانی و منتخب جهانی تقسیم میشود. همچنین جالب است بدانید که بیشترین سهام فروخته شده در روز بین تمام بازارهای بورس جهانی، متعلق به نزدک است. پس میتوان گفت رقیبی ندارد.
شاخص داوجونز (Dow Jones)
داو جونز یکی از شاخص های بورس آمریکاست. سهام شرکتهای معروف آمریکا که در زمینههای امور مالی، نفت و گاز، خدمات عمومی، کالاهای مصرفی، فناوری و مخابرات و مراقبتهای پوستی فعالیت میکنند، شاخص داو جونز را تشکیل میدهند. جالب است بدانید که شرکتهایی مثل گوگل، آمازون و فیسبوک به علت گردش مالی زیاد، نمیتوانند در تشکیل این شاخص نقش و حضور داشته باشند.
شاخص اس اند پی ۵۰۰ (S&P 500)
این شاخص از ۵۰۰ سهام شرکتهای برتر بورس نیویورک و نزدک تشکیل شده است که قیمت سهام شرکتهای بزرگ آمریکا را دنبال میکند. شرکتهای حاضر در این شاخص، به عنوان نماینده هر صنعت عمده انتخاب میشوند و مجموع شرکتها سازنده نام دارند. این شاخص هم مثل شاخصهای فوق، برای اندازهگیری و درک عملکرد بازار بورس، قابل استفاده است.
علاوه بر مطالب فوق، شاخصهای جهانی دیگری هم وجود دارد که ما ۳ مورد از مهمترینها را بررسی کردهایم. همچنین در ایران هم ۸ شاخص وجود دارد که برای تحلیلگران، سرمایه گذاران و… اهمیت زیادی دارد. ضمن اینکه لازم است علاقهمندان بورس و بازار سرمایه بهطور کامل با آنها آشنا شوند. ما این شاخصها را مفصل تشریح کردهایم و درباره هریک صحبت کردهایم. شما با کدام یک از این شاخصها آشنایی داشتید و دارید؟ ممنون میشویم نظر خود را در کامنتهای همین مطلب، با سایرین به اشتراک بگذارید.
انواع شاخص های بورس ایران کدامند؟
فعالان حوزه اقتصادی در کشور با بررسی شاخص های بورس، روند بازار سرمایه را نسبت به گذشته و همچنین برای آینده پیشبینی میکنند. هر کدام از این شاخصها ویژگیها و روش اندازهگیری مربوط به خود را دارند. برای آشنایی با شاخص های بورس ایران، خواندن این مطلب را از دست ندهید.
- شاخص کل بورس : این شاخص از وزن دهی و ارزش سهامهای فعال در بازار بورس به دست میآید. ضمن اینکه تغییرات آن، نشانه تغییر در میانگین وزنی ارزش این شرکتهاست.
- شاخص فرابورس: این شاخص دقیقا مثل شاخص بورس است، با این تفاوت که با وزندهی و ارزش شرکتهای فرابورسی محاسبه میشود.
بهتر است با جزئیات بازار فرابورس بیشتر آشنا شوید و درباره این موضوع اطلاعات جامع و کاملی به دست آورید. پس همین حالا با ورود به صفحه فرابورس چیست؟ از تمامی ویژگیها و شرایط فرابورس مطلع شوید.
- شاخص کل هم وزن: این شاخص از وزن یکسان تمام شرکتهای بورسی تشکیل شده است. یعنی بزرگی و کوچکی شرکت در نظر گرفته نمیشود. فقط تغییرات قیمتی این شرکتها باعث بالا و پایین شدن شاخص کل هم وزن میشود.
- شاخص قیمت و بازده نقدی: این شاخص، بازدهی کل بازار بورس اوراق بهادار را بیان میکند. از آنجایی که بازدهی در بورس از دو بخش بازدهی نقدی (سود نقدی پرداخت شده توسط شرکتها) و بازدهی قیمتی ( ناشی از تغییرات قیمت) حاصل میشود، شاخص قیمت و بازده نقدی کل این بازدهی را بهصورت یکجا نشان میدهد.
- شاخص بازده نقدی: یکی از شاخص های بورس، شاخص بازده نقدی است که صرفا بازدهی ناشی از پرداخت سود شرکتها را محاسبه میکند و نشان میدهد.
- شاخص صنعت: هر شرکتی که در بورس فعالیت میکند، با توجه به نوع فعالیت تولیدی یا خدماتی خود در یک صنعت مشخص، مثلا پتروشیمی، بانکی، فولادی و یا … قرار میگیرد. پس برای هر صنعت بهصورت میانگین یک شاخص جدا محاسبه میشود که نمایشدهنده عملکرد کلی آن صنعت است.
- شاخص سهام آزاد شناور: یکی دیگر از شاخص های بورس، شاخص سهام آزاد شناور است. در این شاخص، بخشی از کل سهام شرکتها در اختیار عموم مردم قرار دارد و بهصورت روزانه معامله میشود. همچنین صاحبان شرکت روی آن بخش هیچگونه کنترلی ندارند. هر شرکت در بورس موظف است درصدی از کل سهام خود را شناور کند؛ بنابراین روش محاسبه این شاخص، مثل شاخص کل است. هدف اصلی این شاخص، پیگیری آن قسمت از بازار است که قدرت نقدشوندگی بیشتری دارد.
- شاخص ۵۰ شرکت برتر: روش محاسبه این شاخص مانند شاخص کل است. اما روی ۵۰ شرکت برتر بورس اعمال میشود و نشاندهنده تغییرات وزنی ارزشی در این شرکتهاست.
- شاخص ۳۰ شرکت بزرگ: روش محاسبه این شاخص مثل شاخص کل است. اما روی ۳۰ شرکت بزرگ بورس اعمال میشود و نشاندهنده تغییرات وزنی ارزشی در این آینده داو جونز شرکتهاست.
حالا که با انواع شاخص های بورس در ایران آشنا شدید، بهتر است با یکی از نکات حائز اهمیت در این حوزه هم آشنا شوید؛ حتما به دردتان میخورد.
نکات مهم درباره شاخص های بورس
با وجود اینکه شاخص بورس یک نمای کلی از وضعیت بورس را نشان میدهد، اما مثبت یا منفی بودن شاخص همیشه نشاندهنده مثبت و منفی بودن کل بورس نیست. چرا که شرکتهای بزرگ تاثیر زیادی در وضعیت بورس دارند و میتوانند وضعیت شاخص را به سمت منفی و مثبت حرکت دهند. در چنین شرایطی وضعیت کل بورس مثبت یا منفی نیست، بلکه شاخص بورس، تحت تاثیر این شرکتهای بزرگ مثبت یا منفی شده است.
حتما حواستان باشد که شاخص هموزن قیمت و شاخص کل هموزن نمای بهتر و کاملتری از کل بازار ارائه میدهند. چون در شاخص هموزن تمام شرکتهای بورسی به صورت یکسان درنظر گرفته میشوند و شرکتهای بزرگ به تنهایی کل بازار را تحت تاثیر قرار نمیدهند.
در نهایت اگر به سرمایهگذاری علاقه زیادی دارید اما ترجیح میدهید وارد حوزههای کم ریسکتری از سرمایهگذاری شوید، همچنین از بورس و بازار سرمایه گریزان هستید، میتوانید به خرید طلا، سکه، مسکن، دریافت وام و… فکر کنید. شما از چه طریقی سرمایه خود را افزایش میدهید؟ لطفا نظر خود را برای مخاطبان ما به اشتراک بگذارید.
ریسکها و تحلیل اتفاقات آینده
اقتصاد آمریکا همواره بیش از اندازه قرض میگیرد و باید بین ارزش کل سهام در بورس با تولید ناخالص داخلی ارتباط منطقی وجود داشته باشد.
به گزارش پایگاه اطلاع رسانی دیارمیرزا، رضا مسرور تحلیلگر اقتصادی در یادداشتی نوشت:
در دوره ریاستجمهوری ترامپ، سیاستهای خصمانه ایالاتمتحده آمریکا علیه جمهوری اسلامی ایران، تشدید و عملا یک جنگ تمام عیار اقتصادی بر کشورمان تحمیل شد. برای مقابله و افزایش آمادگی در این عرصه ضرورت دارد نحوه سیاستگذاریهای اقتصادی داخلی آمریکا که مسیر اقتصادی آن کشور در آینده و تاثیر آن بر اقتصاد جهان را تعیین میکند، مورد توجه قرار گیرد.
فدرال رزرو در آمریکا مسوول تدوین سیاستهای پولی، تثبیت قیمتها و رشد اقتصادی است و از نظر قانونی مستقل از دولت محسوب میشود و باید توجه داشت که استقلال فدرال رزرو برای اقتصاد آمریکا بسیار حائز اهمیت است و این امر حتی بر اقتصاد جهان نیز اثرگذار است.
اقتصاد آمریکا همواره بیش از اندازه قرض میگیرد و باید بین ارزش کل سهام در بورس با تولید ناخالص داخلی ارتباط منطقی وجود داشته باشد. در سالهای منتهی به ۲۰۱۹ میلادی این نسبت به صورت فزایندهای افزایش یافت و تشکیل حباب در بورس آمریکا مشهود بود بهطوریکه شاخص داوجونز به بیش از ۲۹ هزار رسید، از ابتدای سال ۲۰۲۰ میلادی با ورود ویروس کرونا، شاخص بازار سهام آمریکا شروع به ریزش کرد و تا حد ۱۸ هزار کاهش یافت و بهنظر میرسید حباب تشکیل شده در بورس آمریکا تخلیه شده باشد. (البته نگارنده اعتقاد دارد که ویروس کرونا صرفا نقش یک تسهیلگر را بازی کرد)
اما این پایان ماجرا نبود. رئیس دولت آمریکا که انتخابات را پیشرو داشت با دخالت در سیاستهای فدرال رزرو که این دخالت به نوعی کم سابقه است؛ اقدام به سیاست کاهش نرخ بهره بانکی و تزریق نقدینگی قابل توجه به اقتصاد آمریکا کرد که در ترازنامه بانک مرکزی آمریکا مشهود است. با این اقدام شاخص داوجونز شروع به افزایش سریع کرد؛ بهطوریکه در یک بازه زمانی کوتاه چند ماهه، افت شدید اوایل سال ۲۰۲۰ میلادی را جبران کرد و در حال حاضر شاخص داوجونز به بیش از ۲۹ هزار واحد رسیده است. اما این داستان ادامه دارد. سیاست تهاجمی کاهش نرخ بهره بانکی از سوی فدرال رزرو و تزریق نقدینگی برای جبران کاهش ارزش سهام در بورس از یکسو و کاهش تولید ناخالص داخلی آمریکا در سال ۲۰۲۰ میلادی نسبت به سال ۲۰۱۹ از سوی دیگر منجر به افزایش نسبت ارزش کل بازار سهام بورس آمریکا به تولید ناخالص داخلی شده است.این اتفاق ریسکها و پیامدهایی دارد. موضوع حائز اهمیت دیگر آن است که پروتکل بازل ۳ که بعد از بحران اقتصادی سال ۲۰۰۸ میلادی که منجر به ورشکستگی بانکها و صنایع شد؛ تدوین گردید و همچنین پایین بودن قیمت نفت تا چه اندازه میتواند در کاهش ریسکهای پیشرو تاثیرگذار باشد. باید منتظر ماند و در آینده نه چندان دور دید.
افزایش قیمت بیت کوین برخلاف سقوط بازارهای جهانی
سقوط قیمت نفت اکنون بر بازار سهام تاثیر گذاشته و باعث شده تا سرمایه گذاران بازار ارز رمزنگاری نسبت به آینده قیمت بیت کوین نگران باشند.
موج های شوک ناشی از جنجال روز گذشته در بازارهای نفت باعث شد تا کاهش قیمت نفت ادامه پیدا کند و این کاهش بر بازارهای سهام نیز تاثیر گذاشت. بازارهای آمریکا در سه هفته گذشته روند صعودی داشتند، اما دیروز با سیر نزولی به کار خود پایان دادند.
نفت خام “وست تگزاس” با ۹.۴۹ درصد آینده داو جونز کاهش در سطح ۹.۰۶ دلار معامله شد و قراردادهای آتی ژوئن سال جاری از ۲۲.۵۸ دلار به ۱۳.۱۲ دلار کاهش یافت.واضح است که سرمایه گذاران از آینده کل این صنعت هراس دارند، چون همه گیری کروناویروس همچنان به کاهش تقاضای نفت ادامه می دهد.
آیا روند صعودی بازارهای سهام به پایان رسیده است؟
تا قبل از شروع این هفته، شاخص های S&P 500 و داو جونز تقریبا ۳۰ درصد از کاهش های ماه فوریه خود را بازیابی کردند. این دو شاخص در اصلاح نزولی ۲۰ فوریه کاهش قابل توجهی داشتند. همانطور که نمودار سه روزه زیر نشان می دهد، شاخص S&P500 تا نزدیکی سطح فیبوناچی اصلاحی ۶۱.۸ درصد افزایش یافت و طبق پیش بینی بسیاری از تحلیلگران، غلبه بر این سطح خیلی دشوار است.
در صورتی که این شاخص موفق به عبور از این سطح نشود، روایت بازیابی V شکل ، مانند آن چه در اواخر دسامبر سال ۲۰۱۸ شاهد بودیم، به احتمال زیاد از بین خواهد رفت.
معامله گرانی که از شاخص توالی TD استفاده می کنند، نیزبا ظاهر شدن نهمین شمع در نمودار روزانه در روز جمعه (۱۷ آوریل) متوجه سیگنال فروش بازار شدند.
داو جونز نیز وضعیت مشابهی دارد و با سطح مقاومت فیبوناچی اصلاحی ۵۰ درصد روبرو شده است. این سطح کمی پایین تر از نقطه کنترل VPVR در ۲۴۶.۲۲ (پیوت پوینت داو جونز) قرار دارد. این دوشاخص به ترتیب با ۵.۰۷ و ۵.۳۰ درصد روز کاری خود را به پایان رساندند.
طی چند هفته گذشته، تحلیلگران بازارهای سنتی درباره این که آیا بازیابی جدی در این زمینه حاصل شده است یا نه، بحث کرده اند. اخیراً گلدمن ساکس پیش بینی کرد که رکود فعلی تقریباً ۴ برابر حادتر از بحران مسکن سال ۲۰۰۸ است.
در همین حال، طرفداران تجارت در دولت ترامپ گفته اند که رکود اقتصادی فعلی ناپایدار بوده و بازارها پس از شروع فعالیت های اقتصادی به سودآوری باز می گردند.
شاخص های نوسان مانند، VIX، TVIX و UVXY روایت دیگری را بیان می کنند، زیرا به ترتیب به ۳.۶ ، ۱۵.۹۸ و ۱۲.۰۶ درصد رسیده اند. در واقع هر سه شاخص پس از توقف روند صعودی بازار به دلیل شیوع گسترده کروناویروس، از کف فاصله گرفته اند. نمودار TVIX زیر مثالی در این زمینه است.
پایدار بودن قیمت بیت کوین
در بحبوحه آشفتگی بازارهای سنتی، قیمت بیت کوین تقریبا پایدار مانده و تنها با ۴.۲۴ درصد کاهش به سطح حمایت قوی ۶۸۵۰ دلار برگشت، ولی توانست آن را حفظ کند.
اکنون این ارز برتر بازار دوباره وارد منطقه ۶۹۰۰ تا ۷۲۶۰ دلار شده است. معاملات در ۱۸ روز گذشته در این منطقه انجام می شدند. ورود مجدد به این منطقه می تواند یک گام مثبت رو به جلو باشد، زیرا نمودار روزانه نشان می دهد که بازه ۶۸۵۰ تا ۶۶۰۰ دلار در بالای نود VPVR چندان قوی نیست و احتمال کاهش به سطح حمایت ۶۴۸۵ دلار و بعد از آن به سطح ۶۲۰۰ دلار وجود دارد.
گام مثبت دیگر، الگوی کف قیمت و افزایش حجم خرید در بازه زمانی ۴ ساعته است. اگر بیت کوین بتواند سطح حمایت ۶۹۰۰ دلار را دوباره پس بگیرد، قیمت می تواند به بالای میانگین متحرک باند بولینگر در سطح ۷۰۵۵ دلار افزایش یابد و احتمالا شکاف کوچک حجم VPVR بین ۶۹۳۰ تا ۷۰۵۰ دلار را پر خواهد کرد.
همان طور که در تجزیه و تحلیل قبلی به طور کامل بحث شد، حرکت قیمت به سمت مقاومت خوشه ای (منطقه صورتی) برای تبدیل کردن سطح ۷۳۰۰ دلار به حمایت، مسیر را برای افزایش قیمت به سطح ۸۰۰۰ دلار هموار خواهد کرد.
مواجه شدن بیت کوین با سطح های مقاومت
بیت کوین در حال اصلاح شدن به سمت سطوح بالایی است، اما در نزدیکی منطقه ۶۹۵۵ تا ۷۰۳۰ دلار با مقاومت قوی روبرو خواهد شد.
روز گذشته، شاهد افت ۵ درصدی قیمت بیت کوین و رسیدن آن به زیر منطقه حمایت ۷۰۰۰ دلار بودیم. قیمت حتی سطح حمایت ۶۸۰۰ دلار و میانگین متحرک ساده ۱۰۰ ساعته را نیز شکست و تا سطح ۶۷۶۱ دلار کاهش یافت. همچنین یک شکست به بالای سطح فیبوناچی اصلاحی ۲۳.۶ درصد در بازه نزولی ۷۲۹۵ تا ۶۷۶۱ دلار رخ داد.
سطح مقاومت اولیه در نزدیکی سطح ۶۹۵۵ دلار است. اولین سطح کلیدی مقاومت در نزدیکی سطوح ۷۰۰۰ و ۷۰۳۰ دلار قرار دارد. همچنین در روی نمودار ساعتی جفت بیت کوین / دلار، یک خط روند نزولی در نزدیکی سطح مقاومت ۷۰۳۰ دلار تشکیل شده است.
این خط روند منطبق با میانگین متحرک ساده ۱۰۰ ساعته در سطح ۷۰۳۵ دلار است. علاوه بر این، سطح فیبوناچی اصلاحی ۵۰ درصد نزدیک به سطح ۷۰۲۸ دلار است.
در صورت اصلاح قیمت به سطوح بالاتر، روندهای صعودی به احتمال زیاد با سطوح مقاومت ۷۰۰۰ و ۷۰۳۰ دلار روبرو خواهند شد. شکست قیمت به بالای خط روند، میانگین متحرک ساده ۱۰۰ ساعته و سطح ۷۰۵۰ دلار می تواند منجر به افزایش قیمت شود. سطح کلیدی مقاومت، در صورت صعود به بالای قیمت ۷۰۵۰ دلار، نزدیک به سطح ۷۲۰۰ دلار است.
سطح اصلی حمایت در روند صعودی
اگر بیت کوین نتواند به حرکت خود به سمت سطوح بالاتر ادامه دهد، در معرض روند نزولی و کاهش بیشتر قیمت به زیر سطح ۶۸۰۰ و ۶۷۶۱ دلار قرار خواهد گرفت. سطح اصلی حمایت بعدی نزدیک به ۶۵۵۵ دلار است و روندهای صعودی با قدرت از این سطح دفاع خواهند کرد.
در صورت تلاش روندهای صعودی برای حفظ قیمت در بالای سطح ۶۵۵۵ دلار، احتمالا در کوتاه مدت قیمت به سطوح حمایت ۶۲۰۰ و ۶۰۰۰ دلار کاهش خواهد یافت.
شاخص های تکنیکال
میانگین متحرک همگرایی واگرایی (MACD) ساعتی: این میانگین متحرک در حال از دست دادن شتاب حرکت در منطقه صعودی است.
دیدگاه شما