ویژگی‌های تحلیل‌گر بازار


تحلیل گر بورس

نرم افزار تحلیل گر بورس یکی دیگر از نرم افزارهای معاملات بورسی است که با رصد لحظه‌ای بازارهای مالی داخلی و خارجی و با استفاده از تحلیل‌های تکنیکال و بنیادی و به‌کارگیری الگوریتم‌های پیشرفته هوش مصنوعی اقدام به تحلیل بازار سهام می‌نماید.

در نرم‌افزار تحلیل‌گر بورس افرادی را که علاقه‌مند به یادگیری تحلیل تکنیکال و استفاده از از ابزارهای پیشرفته آن هستند می‌توانند از امکانات این برنامه به‌صورت رایگان استفاده کنند.

ارسال پیام‌های آموزشی، مشاهده لیست نمادهایی که در محدوده پولبک قرار دارند، جستجو نمادهایی که به خطوط حمایت و مقاومت نزدیک شده‌اند، لیست نمادهایی که دارای واگرایی هستند، امکان جستجو الگوهای مثلث و پرچم، پیش‌بینی از بین رفتن صف خرید و فروش هر نماد، نمایش نمادهای با حجم معاملاتی مشکوک تعدادی از خدماتی است که برنامه‌ی تحلیل‌گر بورس در اختيار شما قرار می‌دهد.

تحلیل‌گر بورس برنامه‌ای است برای فعالان بازار سرمایه تا با امکانات این نرم‌افزار به تحلیلی تکنیکال و بنیادی بازار بورس بپردازند و طبق استراتژی‌های سرمایه‌گذاری خود خرید و فروش کنند.

ترسیم خطوط حمایت و مقاومت و بسیاری از موارد دیگر همگی در نرم‌افزار تحلیل‌گر بورس شرکت هوش داده قابل دسترسی است. آیا شما نیز تجربه‌ی نصب و استفاده ازین اپلیکیشن را داشته‌اید؟‌ نظرات و تجربیات خود را با ما درمیان بگذارید.

تحلیلگر بازار سرمایه ایران

امین کشاورزی

مشکل اکثر معامله گران بازار در همین مبحث است. چالش های درونی ای که ریشه عمده آن ها در گذشته و کودکی ما بوده و ما از وجود آن ها آگاه نیستیم.

اگر بتوانیم در ابتدا با این مسائل آشنا بشویم گام بزرگی بسوی موفقیت در معاملات برداشته ایم. در ادامه جایگزین کردن عادات درست و مفید به جای عادات تکراری قدیم، ما را به سمت موفقیت سوق می دهد.

در این دوره با تمام ویژگی ها و خصلت های رفتاری مربوط به معاملات آشنا می شویم و سعی در استفاده از آن ها در راستای موفقیت معاملاتی خواهیم داشت.

مدیریت سرمایه

دومین مبحث مهم ، مدیریت سرمایه است. مبحثی بسیار بسیار حیاتی که باید به موازات روانشناسی بازار قرار گرفته و به آن بها داد. همه میدانیم اصل اول بازار سرمایه بقا در بازار است. تضمین کننده این اصل رعایت اصول مدیریت سرمایه است.

چه بسا افراد معامله گری که تعداد معاملات سود ده شان بیشتر از زیان ده بوده ولی در اثر چند زیان معاملاتی با مبالغ بالا ، از بازار خارج شدند.

یادمان باشد در بازار همواره فرصت وجود دارد. پس اگر معامله ای منجر به زیان شد نباید خواب و خوراک از ما گرفته شود. چون فرصت های بعدی وجود دارند. به شرطی که ما در آن زمان در بازار باقی مانده باشیم.

تحلیل تکنیکال

در بازار سرمایه ایران، بیشترین وزن آموزش به مبحث نموداری تحلیل تکنیکال تعلق می گیرد که چندان جایز نیست. اما در شرایط معاملاتی دنیای واقع، ابتدا لازم است به طور کامل به دو مبحث حیاتی “روانشناسی معاملات” و “مدیریت سرمایه” آشنایی داشته باشیم و پس از آن با بهره برداری از ابزار تحلیل تکنیکال، استراتژی معاملاتی شخصی خود را تعریف کنیم.

مهمترین بخش رسیدن به هدف، ساخت استراتژی معاملاتی است و از این بابت لازم نیست با تمام ابزارهای تحلیل تکنیکال آشنا باشیم. در واقع گام مهمتر در ابتدای امر، ساخت ذهنیت معاملاتی صحیح است تا پس از آن بتوان با “ساده ترین ابزار” آن ذهنیت را پیاده سازی کرده و به استراتژی معاملاتی مناسب خود دست پیدا کنیم.

شخصاً مجددآً تاکید می کنم که لازم نیست با تمامی مباحث تکنیکال آشنا باشیم. زیبایی و دقت تحلیل، در سادگی آن نهفته است. فراموش نکنیم که استفاده از ابزارهای پیچیده تر تحلیلی لزوماً موجب سود بیشتر و مطمئن تر ما نمی شود.

با ساده ترین ابزار معاملاتی هم می توان کسب سود نمود، اگر ذهنیت و استراتژی معاملاتی مناسبی برای خود تعریف کرده باشیم.

فیلتر نویسی

مبحث کاربردی ای که قرار است با آن آشنا شویم، مبحث فیلترنویسی است. یادگیری این دوره باعث ذخیره زمان، کاهش استهلاک و جلوگیری از سردرگمی ما در دنیای نامحدود بازار می شود.

پیش از ورود به این مبحث، باید در ابتدا به استراتژی های معاملاتی خود دست یابیم. استراتژی هایی که از طریق یادگیری مباحث روانشناسی، مدیریت سرمایه و تحلیل تکنیکال به آن ها رسیده ایم. سپس بتوانیم آن استراتژی ها را به صورت فیلتر در آورده تا سهم هایی که در چهارچوب استراتژی معاملاتی ما قرار دارند را مشاهده کنیم.

تاکید میکنیم استفاده از انواع فیلترها بدون آشنایی با فلسفه و نگرش معاملاتی آن ها بی فایده خواهد بود.

در دوره فیلترنویسی قرار نیست که ما تبدیل به برنامه نویس کامپیوتر شویم. با ابزاری ساده سعی میکنیم ضمون معاملاتی خود را به شکل فیلتر پیاده کنیم.

تحلیل بنیادی

در تحلیل بنیادی اساس پیش‌بینی بر مبنای رخدادهای واقعی و قابل تخمین مالی است. افراد با تحلیل اتفاقات و اخبار دنیای واقعی و همچنین، بر اساس دانش و استراتژی مالی خود، به پیش‌بینی قیمت سهام می‌پردازند. استراتژی خرید و فروش بر اساس شرایط شرکت و صنعت خاص مورد بررسی، مطالعه می شود. پایه نظریه تحلیل بنیادی این است که تمام تغییرات در قیمت ها حتماً بر پایه علتی درونی مالی که قابل تحلیل است، صورت می پذیرد. این نوع محاسبات نسبت به تحلیل تکنیکال زمانبر تر است و معمولاً همراه با جمع‌آوری اطلاعات از منابع مختلف ممکن می‌گردد. اما دقت این روش تحلیلی بسیار بالا و با نگاه متفاوتی در قیاس با مفاهیم تحلیل تکنیکال صورت می پذیرد .

به بیانی آسانتر، تحلیل گران صورت های مالی سهام شرکت ها سعی می‌کنند تعیین کنند که آیا یک سهم در بازار به درستی ارزشگذاری شده‌است یا خیر. تجزیه و تحلیل بنیادی معمولاً از منظر کلان تا خرد به منظور شناسایی اوراق بهاداری است که قیمت آن ها باتوجه به پتانسیل های شرکت پایینتر ارزش گذاری شده است.

در این دوره سعی می شود از دید کلان اقتصاد تا سطوح صنایع و اثرات عوامل مختلف بر شرکت از شرایط سهام دار عمده گرفته یا تغییر در فروش شرکت به طور کامل مورد بررسی قرار گیرد و بعد از آن شرایط کلی شرکت ها به تحلیل و بررسی گردد .

قطعا یاد گیری این دوره می تواند بر دیدگاه و عملکرد در سرمایه گذاری موثر باشد و اتخاذ تصمیم برای سرمایه گذاری با دقت بیشتر و ریسک کمتری صورت پذیرد .

متخصصان حرفه ای بازار بر این باورند که استفاده همزمان تحلیل بنیادی و تکنیکال سهام می تواند بهترین خروجی در مدیریت پورتفوی اشخاص حقیقی و حقوقی را ایجاد کند.

تحلیل چیست و انواع روش های آن کدامند؟

تحلیل چیست و انواع روش های آن کدامند؟

معامله در بازارهای مالی شما را وادار به تحلیل می‌کند، شما نمی‌توانید اقدام به معامله کنید بدون آن که درک و فهمی از ویژگی‌های تحلیل‌گر بازار آن داشته باشید، درواقع تحلیل همین درک، فهم و مهم تر از این دو تفسیر شما از داده­ هاست که منجر به اقدامات شما می­ شود.

اما وقتی از تحلیل صحبت می‌کنیم دقیقا منظور ما چیست؟ ما در تحلیل فرآیندهای پیچیده را درک، ارزیابی و مجددا خلق می‌کنیم، این خلق در پیش بینی مسیر آینده معنی پیدا می‌کند.

درواقع هر تحلیل سه بخش اصلی دارد:

۱- تجزیه و تحلیل

۲- پیش بینی

۳- اجرا

چرا تحلیل می کنیم؟

هدف از تحلیل چیزی فراتر از صرفا فهم و افزایش دانسته‌های ما درباره ی یک موضوع است، ما تحلیل می‌کنیم تا مبتنی بر نتایج آن تصمیم بگیریم، درواقع به دیوار تحلیل تکیه کنیم، هرچقدر درون و اجزای این تحلیل دقیق تر بررسی شده باشند، دیوار محکم تری برای خود ساخته ایم. لذا هدف از تحلیل کاملا کاربردی است و همین اهمیت تحلیل را روشن می‌کند.

فرض کنید شما را به صورت حضوری به کارخانه فولاد مبارکه اصفهان می‌بریم، این شرکت را به عنوان یک فرصت جهت سرمایه گذاری به شما معرفی می‌کنیم، فرض کنید فولاد مبارکه اصفهان برای اجراسازی یک فاز جدید تولیدی به مبلغی سرمایه لازم دارد و تصمیم به فروش بخشی از سهام خود دارد، چه می‌کنید؟

  • چشم خود را می‌بندید و پولی را که تمام سرمایه شماست وارد این شرکت می‌کنید؟
  • گزارشات قبلی شرکت را می‌خوانید بدون این که بدانید فاز جدید تولیدی دقیقا چه فعالیتی دارد؟
  • از کسی می‌خواهید توضیحاتی به شما بدهد؟

اهمیت این که اشاره شد فرض کنید تمام سرمایه زندگیتان را می‌خواهید وارد این شرکت کنید به خودی خود روشن است، این دقیقا اهمیت و جایگاهی است که تحلیل دارد و بسیاری از تحلیل گران آن را تا سطوحی که به صورت موردی از شما پرسیدیم پایین می‌آوردند، لذا دقت کنید اگر محتوایی را به عنوان تحلیل روبروی شما گذاشتند، لزوما آن تحلیلی نیست که بشود به آن تکیه کرد و تصمیم گیری کرد، شاید صرفا خواندن گزارشات است، شاید شنیده است و… .

در تحلیل آن چنان باید در دل موضوع بروید که گویی شما خود مدیر آن کارخانه اید، از تمام فرآیندهای آن خبر دارید و مهم تر از همه، می­‌توانید آینده شرکت را ترسیم کنید.

فراموش نکنید در بازارهای مالی ما دنبال این سوال مهم هستیم: درآینده چه اتفاقی خواهد افتاد؟ گذشته ها گذشته است، هرچقدر هم مهم باشد، هیچ پاسخی جایگزین ترسیم چشم انداز آینده نمی‌شود و تنها پاسخ به این سوال راهگشا خواهد بود.

مثالی که در اینجا زده شد جهت شفاف کردن اهمیت تحلیل بوده و ممکن است شما هیچ وقت در چنین موقعیتی قرار نگیرید، اما وقتی اقدام به خرید سهام شرکت ها می‌کنید نیز گویی دقیقا در همین موقعیت هستید.

بازارهای مالی محل فعالیت تعداد زیادی از فعالان است و این تفاوت در رویکردهای معاملاتی به خودی خود پویایی این بازار را به همراه دارد، هوشمندانه تر از اینکه ببینید سایرین چه می‌کنند، این است که بدانید خودتان روی چه شرکتی سرمایه گذاری کرده اید و شناخت خود را آنقدر از آن بالا ببرید که بتوانید محتمل ترین آینده از شرکت را ترسیم کنید.

این مرحله ای است که آن را خلق کردن می‌دانیم و این سطح از اتکا به شما قدرت تصمیم گیری می‌دهد و تحلیل یعنی رسیدن به این مرحله، نه ماندن در مرحله خواندن گزارشات و شنیده ها و… .

تحلیلگر کیست؟

تحلیل چیست و انواع روش های آن کدامند؟

نکته ای که در همینجا به آن اشاره خواهیم داشت آن است که در توضیحات ما هم به تحلیلگر و هم به معامله گر اشاره داشتیم، آیا این دو یک مفهوم اند و تفاوتی ندارند؟ به طور قطعی جواب خیر است. پاسخ دقیق تری برای آن که تحلیلگر چیست در این خواهد بود که تفاوت تحلیلگر و معامله گر روشن شود، بسیاری از افراد تحلیلگران خوبی هستند ولی معامله گران ضعیفی اند و بالعکس، بسیاری از افراد معامله گران خوبی اند ولی تحلیلگران حاذقی نیستند، گرچه به عقیده نگارنده حالت دوم کمتر است چراکه کسی که معامله گر خوبی است، توانایی درک و تجزیه و تحلیل امور را نیز دارد. نکته مهم متفاوت بین این دو آن است که در معامله گری دنیایی از مهارت‌های روانشناختی، مدیریت سرمایه و… نهفته است که در کتاب ها و منابع نوشته نشده و جز با تجربه معامله گری به دست نمی­‌آید و این تفاوتی است که معامله گران و تحلیل گران دارند، شاید اگر دنبال ایجاد یک تمایز مشخص باشیم، باید بگوییم معامله گران از تحلیل تحلیل گران برای تصمیم­ گیری استفاده می‌کنند.

بسیاری از تحلیل گران، صرفا خواندن گزارشات مالی شرکت ها را تحلیل تلقی می‌کنند، ولی همانطور که در بخش اول اشاره شد تحلیل سه بخش دارد و تا اجرا ادامه دارد.

انواع تحلیل

دو نوع کلی از تحلیل‌های رایج مورد استفاده فعالان بازارهای مالی تحلیل بنیادی و تکنیکال است. در تحلیل بنیادی تحلیلگران اقدام به تفسیر شرایط شرکت از ابعاد مالی می‌کنند که منجر به دست یافتن به مفهوم مهم و پر کاربردی به نام ارزش ذاتی می‌گردد و در تحلیل تکنیکال، تحلیلگران اقدام به تفسیر رفتارهای قیمتی سهم در ادوار گذشته می‌کنند تا بتوانند مبتنی بر الگوهای به جا گذاشته شده آینده را پیش بینی کنند.

در بازارهای مالی شما با حجم زیادی از داده ها روبرو هستید، تحلیل ابزار شماست برای آن که با چشمان بسته اقدام به معامله نکنید، هریک از انواع تحلیل به یکی از ابعاد این داده ها می‌پردازد که در ادامه به آن ها خواهیم پرداخت:

۱- تحلیل بنیادی

تحلیل چیست و انواع روش های آن کدامند؟

مثال خرید بخشی از سهم کارخانه فولاد مبارکه اصفهان را به یاد آورید، فرآیندی که برای سرمایه گذاری در این شرکت پیش می‌برید را با خود مرور کنید، ما هم با شما مرور می‌کنیم:

  • بررسی داده های گذشته و تاریخی شرکت
  • بررسی فرآیندهای عملیاتی شرکت
  • بررسی رقبا و سایر بازیگران صنعت
  • بررسی شرایط صنعت مربوطه
  • بررسی چشم انداز صنعت، تقاضا، تکنولوژی و…
  • بررسی ریسک های فعلی و اتی
  • بررسی مشکلاتی که سر راه تولید و فروش شرکت است
  • بررسی شرایط صنعت در اقتصاد جهانی
  • بررسی فاکتورهای اقتصاد کلان همچون نرخ بهره، تورم، ارز و…

تحلیل بنیادی، مهارت مدل سازی فرآیند منطقی تصمیم گیری راجع به سرمایه گذاری در شرکت، با تمرکز با انواع فاکتورهای بالاست که با شما مرور کردیم، فرایند منظم فکر کردن، از کجا به کجا رسیدن و بررسی دقیق داده‌های مالی شرکت ها در تحلیل بنیادی می‌گنجد.

اینکه پولی که مانند خون در رگ‌های شرکت در جریان است چه مسیری را طی می‌کند، در بررسی این مسیر شما درگیر بررسی فرآیندهای عملیاتی، بازاریابی، ریسک، فروش، تامین مواد و… شرکت ها نیز خواهید شد.

بدون شک شما سهام شرکت فولاد مبارکه را نمی‌خرید که هفته آینده بفروشید، لذا داشتن چشم انداز چندین ساله از صنعت و عملیات شرکت از اهمیت برخودار است.

در تحلیل بنیادی، تحلیل گران با مفهوم مهمی به نام ارزش سر و کار دارند، یعنی نتیجه بررسی‌های خود را در قالب این مفهوم خلاصه می‌کنند، ارزش نشان دهنده آینده است.

درواقع مفهومی آتی را به امروز بر می‌گرداند، آینده را تخمین می‌زند و سوالی که مطرح می کند این است که آیا با در نظر گرفتن این چشم انداز، امروز این ویژگی‌های تحلیل‌گر بازار شرکت ارزش خرید دارد یا خیر؟ اگر قیمتی که به شما ارائه می‌دهند از ارزش مد نظرتان کمتر باشد، درواقع ارزان تر است و دارایی را می‌خرید و در غیر این صورت خیر.

به صورت دقیق تر و تخصصی تر، باید مفهوم ارزش گذاری را بازترکنیم، که با توجه ب اینکه تمرکز این مقاله بر تحلیل بنیادی است به یکی از مهمترین روش‌های ارزش گذاری (به بیان دقیق تر ارزشیابی) بسنده می‌کنیم. ارزش گذاری تنزیل جریانات نقدی آتی به امروز است.

درواقع جریانات نقدی را برای سه تا ۵ سال به طور معمول پیش بینی می‌کنند و از آنجائی که این اعداد مربوط به حال حاضر نیست و در سال‌های آتی تحقق پیدا می‌کند، نزخ تنزیلی را برای آن در نظر می‌گیرند که به نوعی بازدهی مورد انتظار سرمایه گذار از فاصله زمانی امروز تا آینده ای است که جریانات نقدی در آن زمان تحقق پیدا می‌کند.

در تحلیل بنیادی یکی از مهمترین ابزارهای مورد استفاده تحلیل گران، صورت‌های مالی شرکت هاست، گرچه گذشته دقیقا در آینده اتفاق نمی‌افتد، اما راهنمای خوبی برای ترسیم آینده خواهد بود، لذا یک تحلیل گر بنیادی باید توانایی خواندن و سپس تجزیه و تحلیل صورت‌های مالی را داشته باشد.

دیدگاه های تحلیل بنیادی

دو دیدگاه از بالا به پایین و از پایین به بالا در تحلیل بنیادی مورد استفاده قرار می‌گیرد. در دیدگاه از بالا به پایین، تحلیل از بررسی وضعیت اقتصاد جهانی و وضعیت صنعت در جهان آغاز شده به وضعیت اقتصاد در ایران و صنعت در ایران و در نهایت تحلیل شرکت می‌رسد. در دیدگاه از پایین به بالا، از بررسی شرکت شروع می‌شود و این مسیر برعکس پیموده می‌شود.

سوالی که مطرح می‌شود این است که چه شرکتی را تحلیل کنیم، در این حالت اگر صنعت خاصی را مد نظر دارید پیشنهاد می‌شود از طریق رویکرد پایین به بالا فاکتورهای عملیاتی شرکت ها را مقایسه و شرکت برتر را در زمان کمتر انتخاب و سپس زمان بیشتری به تحلیل دقیق آن شرکت اختصاص دهید و اگر صنعت مد نظر ندارید از طریق رویکرد ویژگی‌های تحلیل‌گر بازار بالا به پایین به بررسی وضعیت و چشم انداز صنایع پرداخته و پس از انتخاب صنعت پر پتانسیل، اقدام به انتخاب شرکت از طریق حالت اول کنید.

در بررسی صنعت پر پتانسیل نیز مطالعه گزارشات شرکت‌های خارجی و گزارشات چشم انداز صنایع خارجی کمک شایانی به شما می‌کند، ضمن اینکه در اینجا تاکید زیادی بر این موضوع داریم که بخصوص در شرکت‌هایی که صادرات و یا واردات دارند، موضوع چشم انداز و وضعیت صنایع در جهان از اهمیت زیادی برخودار است.

۲-تحلیل تکنیکال

تحلیل چیست و انواع روش های آن کدامند؟

معامله گری در بازارهای مالی و اعداد را باید همراه همیشگی هم دانست، تحلیل تکنیکال در نگاه اول روند تاریخی قیمت‌های معاملاتی سهام است، اما کاربرد آن به سادگی این جمله نیست و چگونگی پردازش و استفاده از این داده ها بسیار پیچیده و نیازمند دانش تخصصی است، به طوری که امروزه انواع مختلفی از تحلیل ها با پایه تکنیکال همچون تحلیل کلاسیک، امواج الیوت و… مورد استفاده قرار می‌گیرد.

تحلیل تکنیکال یک فرض مهم را درون خود دارد و آن، این است که تمام فاکتورهای لازم برای تصمیم گیری در قیمت لحاظ شده است، لذا تحلیلگران تکنیکال تسلط کافی به این دانش را برای تصمیم گیری‌های خود کافی می‌دانند.

فرض دیگر تکنیکال آن است که تاریخ تکرار خواهد شد و آن رفتاری که سهم در گذشته از خود نشان داده با احتمال بالایی در آینده تکرار خواهد شد، به بیان دقیق تر، بسیاری از تحلیل گران تکنیکال برای هر سهم یک شخصیت رفتاری قائل هستند و این مسئله را در تحلیل‌های خود بسیار موثر می‌بینند.

درواقع تحلیل گر تکنیکال معتقد است که نیروهایی که بر عرضه و تقاضای بازار موثر هستند، از جمله عوامل اقتصاد داخلی، جهانی، عملیات شرکت ها و… همه و همه بر قیمت ها تاثیر می‌گذارند. نمودارهای معلول این عوامل هستند و آنچه که “باید” در قیمت ها دیده شده است.

یکی از مهمترین مفاهیم تحلیل تکنیکال، مفهوم روندها هستند، مطالعات زیادی روی ابزارهای شناخت روندها نیز انجام شده، در واقع اینکه تحلیل گر تکنیکال بتواند روند اصلی را تشخیص دهد از اهمیت بالایی برخودار است. علت هم آن است که قیمت ها تمایل دارند به صورت کلی (نه جزئی) در جهت روند حرکت کنند.

تفاوت تحلیل بنیادی و تکنیکال در افق سرمایه گذاری

بسیاری معتقدند تحلیل تکنیکال برای بازه‌های زمانی کوتاه مدت و تحلیل بنیادی برای بازه‌های زمانی بلندمدت استفاده می‌شود، اما حقیقت آن است که تحلیل تکنیکال برای بازه‌های زمانی بلندمدت نیز ابزارهایی را فراهم کرده است، پس دلیل این حرف چیست؟

به صورت دقیق تر باید گفت، ابزار تحلیل تکنیکال برای تصمیم گیری در بازه‌های زمانی کوتاه مدت امکانی فراهم کرده که تحلیل بنیادی این امکان را در اختیار ما قرار نمی‌دهد و این تمایز بین این دو روش به لحاظ افق سرمایه گذاری است.

اما در ابتدای صحبت به اعداد اشاره داشتیم، ارتباط تحلیل تکنیکال و اعداد در چیست؟

اساس شکل گیری تحلیل تکنیکال بر روش‌های مبتنی بر ریاضی، آمار و هندسه است. همین امر نیز این روش را در صورت استفاده صحیح با دقت بالایی همراه کرده است. همین ویژگی دانش تکنیکال باعث می‌شود فرد بتواند از تخصص خود در هر بازاری استفاده کند، درواقع ورود به بازار جدید در فاندامنتال نیازمند دانش بیشتر و جدید خواهد بود و این درباره تکنیکال صدق نمی‌کند.

تکنیکال به نوعی مهارت کار با داده ها در قالب نمودارهای قیمتی است و تفاوتی ندارد آن سهم از چه صنعتی باشد، در چه بازاری باشد و در چه اقتصادی، این مفاهیم اما در بنیادی و فاندامنتال بسیار حائز اهمیت است.

جمع بندی

اینکه شما از کدام یک از این دو نوع تحلیل استفاده کنید کاملا منطبق با سبک معاملاتی خودتان است، برخی تحلیل گران کاملا ارزشی هستند و از تحلیل بنیادی استفاده می‌کنند، برخی دیگر کاملا رویکرد تکنیکال دارند و برخی دیگر نیز هردوی این تحلیل ها را کنار هم مورد استفاده قرار می‌دهند.

شاید بتوان گفت مهم تر از آن که شما از هردوی این تحلیل ها استفاده کنید، میزان مهارت شما در آن هاست، ولی قطعا بدون تحلیل، سرمایه گذاری برای شما همانند رانندگی با چشمان بسته و در تاریکی است که احتمال عدم بقا در بازارهای مالی (از ویژگی‌های تحلیل‌گر بازار بین رفتن سرمایه) را بسیار بالا می‌برد.

مهارت های تحلیلگر فرایند کسب و کار چیست؟

مهارت های تحلیلگر فرایند کسب و کار

امروز می‌خواهیم راجع به ویژگی‌‌ها و مهارت ‌های تحلیگر فرایند کسب و کار صحبت کنیم. همان طور که می‌دانید، بدون آموزش کافی، راهنمایی‌های لازم و ارائه تجربیات مختلف، نباید انتظار داشته باشید کارکنان سازمانتان کارها را کاملا صحیح، کامل و بدون خطا انجام دهند. چرا که آنها به دلیل ناآگاهی و تجربیات ناخوشایند، محیط خسته کننده‌ای برای اطرافیان ایجاد می‌کنند، سردرگم هستند و قادر نیستند فعالیت‌ها را به درستی پیش ببرند.

اغلب ویژگی‌ها و مهارت های تحلیلگر فرایند کسب و کار، انسان محور است. پس، تنها حرفه‌ای بودن در زمینه کار با ابزارها و نرم افزارها برای انجام تحلیلگری فرآیند کسب و کار، کافی نیست. به بیان دیگر، یک تحلیلگر موفق و تاثیرگذار باید بتواند ارتباطات و مهارت‌های فردی را با دانش فنی خود در حوزه کسب و کار ترکیب کند.

اما پیش از پرداختن به ویژگی‌های تحلیلگر فرایند کسب و کار، خوب است بدانیم تحلیلگر کسب و کار دقیقا کیست.

تحلیلگر فرآیند کسب و کار کیست؟

قبل از بررسی مهارت های تحلیلگر فرایند کسب و کار، خوب است بدانیم، تحلیلگر کسب و کار، فردی است که از طریق تجزیه و تحلیل داده‌ها به بهبود فرآیندها، محصولات، خدمات و نرم افزارها کمک می‌کند. یک تحلیلگر فرآیند، مسئولیت ساختاردهی به اطلاعات گسترده در چارچوب فرآیند را بر عهده دارد. علاوه بر این، به رهبران کسب و کار کمک می‌کند تا از طریق مدل سازی یا شبیه سازی همه سناریوها تصمیم بگیرند. تحلیلگران فرآیند کسب و کار بر روی مناطق حیاتی کار می‌کنند تا عملکرد کسب و کار را بر اساس شرایط بازار بهبود ببخشند.

بنابراین تحلیلگران کسب و کار، ستون اصلی سازمان را تشکیل می‌دهند، چرا که ضمن هماهنگی با اهداف سازمان، به تصمیم گیرندگان در تصمیم گیری کمک می‌کنند.

تحلیلگر کسب و کار، تسهیل کننده، ارتباط دهنده، مذاکره کننده و عامل تغییر به حساب می‌آید. او باید نیازها و اهداف کسب و کار را به خوبی درک کند تا بتواند راه‌ حل‌های فناوری را در نظر بگیرد.

هر چند، دانش، تجربیات، مدارک، گواهینامه‌ها، مهارت‌های مرتبط با حوزه فعالیت، برای تحلیلگران کسب و کار بسیار مهم است، اما آنها برای موفقیت و تاثیرگذاری بیشتر نیازمند مهارت‌های نرم هستند.

 تحلیلگر فرایند کسب و کار

روش کار تحلیلگر فرآیند چگونه است؟

نقشه فرآیند (process map)، نوعی ابزار مدیریت و برنامه ریزی است که از گردش کار در محیط تجاری یک توصیف بصری ارائه می‌دهد. تحلیلگران فرآیند کسب و کار با تخصص خود در زمینه نقشه برداری فرآیند، کارشان را شروع می‌کنند. آنها باید بتوانند نقشه برداری فرآیند را به عنوان روشی برای تجسم یک فرآیند، تحلیل و درک کنند.

همچنین باید بدانند چگونه اطلاعات مشتریان، فروشندگان و سهامداران اصلی را تجزیه و تحلیل کنند. سپس، تحلیلگران، گردش کار موجود را برای یافتن نواقص، مشکلات و ارائه راه حل‌های مختلف بررسی می‌کنند و در نهایت، مطالعات و تحقیقات گسترده‌ای برای بهبود کارایی مشاغل (از نظر هزینه و عملکرد) انجام می‌دهند.

کلیک کنید تا به شما بگوییم چگونه کسب و کارتان را تحلیل کنید.

مهارت‌ های تحلیلگر فرایند کسب و کار چیست؟

همان طور که گفتیم، تحلیلگران کسب و کار باید در مسیری حرکت کنند که شامل بسیاری از مهارت‌های انسان محور است تا فناوری محور. در ادامه برخی از ویژگی‌ها و مهارت ‌های شخصی مورد نیاز تحلیلگران فرآیند کسب و کار را به شما معرفی می‌کنیم:

مهارت‌های ارتباطی

تحلیلگران کسب و کار برای برقراری ارتباط باید با ذینفعان مختلف، باید مهارت‌های ارتباطی مناسبی داشته باشند. آنها باید ارزش کار خود را بدانند و بتوانند آن را برای ذینفعان توضیح دهند. این موضوع، شامل متقاعد کردن افراد برای فعالیت در حوزه‌هایی است که ممکن است اولویت اصلی آنها نباشد. خوب است بدانید که استفاده از اشکال مختلف ارتباط، مانند: کارگاه‌ها و جلسات می‌تواند برای همراهی با ذینفعان به تحلیلگران کسب و کار کمک کند.

به عنوان مثال، ممکن است یک تحلیلگر کسب و کار مجبور به متقاعد کردن یک مدیر فروش شود تا به تعریف معیارهای عملکردی برای ارتقای پایگاه داده CRM کمک کند.

مهارت‌های ارتباط خوب، شامل دو مهارت کلامی و نوشتاری است. آن دسته از تحلیلگران کسب و کار که مهارت‌های کلامی خوبی دارند، اما در مهارت‌های نوشتاری چندان قدرتمند نیستند، می‌توانند از خدمات نوشتاری نویسندگان ماهر کمک بگیرند.

مهارت‌های فردی

یک تحلیلگر کسب و کار، باید هنگام صحبت با افراد در وظایف شغلی متنوع و در سطوح سازمانی مختلف، کاملا راحت باشد. او باید با زبان مخاطبی که با او در حال صحبت است، حرف بزند، نه با اصطلاحات فنی و پیچیده.

علاوه براین، باید بتواند با افرادی که به مزایای رقابتی دست پیدا می‌کنند، در قالب یک تیم همکاری کند.

همچنین، ممکن است لازم باشد با تیم‌های مجازی کار کند که اعضای آن از لحاظ جغرافیای، مناطق زمانی، فرهنگ‌ها یا زبان‌های بومی متفاوت هستند. در چنین شرایطی او باید سعی کند یک ارتباط راحت و روشن با اعضای تیم برقرار کند.

مهارت گوش دادن فعال

تحلیلگران کسب و کار با استفاده از مهارت گوش دادن فعال، مطمئن می‌شوند که صحبت‌های همه ذینفعان را می‌شنوند. آنها ضمن درک اهمیت ارتباط چشمی با سخنرانان، سعی می‌کنند احساس خود را نسبت به سخنان آنها تشخیص دهند. از آنجا که لغات و زبان بدن برای تحلیلگران کسب و کار اهمیت زیادی دارد، آنها باید بدانند هر گونه حواس پرتی داخلی یا خارجی را چگونه حذف کنند.

یک تحلیلگر کسب و کار موفق باید ذهنی باز داشته باشد، به این معنی که همه ورودی‌ها را در نظر بگیرد و نظرات مختلف را تایید کند. بدون اینکه به خاطر اختلاف نظرها آشفته شود. چرا که همیشه ذینفعان مخالف وجود دارند. بنابراین، او باید قادر باشد این شرایط را به خوبی مدیریت کند.

برای تحلیلگران کسب و کار، برگزاری جلسات طولانی چندان مناسب نیست و خستگی و بی توجهی آنها را به دنبال دارد. پس بهتر است کنفرانس‌های اینترنتی را به جلسات حضوری ترجیح دهید و در زمانتان صرفه جویی کنید.

مهارت‌ حل مسئله

یکی دیگر از مهارت های تحلیلگر فرایند کسب و کار، توانایی حل مسئله است. حل مسئله می‌تواند تفکر تحلیلی و تفکر خلاق را ترکیب کند. وقتی در یک سازمان مشکلی ایجاد می‌شود، راه حل‌ها همیشه ساده و در دسترس نیستند. معمولا تحلیلگران باید سناریوها و عملیات متعددی را برای ویژگی‌های تحلیل‌گر بازار پیدا کردن راه حل مناسب بررسی کنند. درک مشکل شامل بررسی علائم آشکار به شکل تاثیر بر میزان هزینه‌ها، فروش و معیارهای عملکردی است.

بررسی هر جنبه از موقعیت، زمینه و درک بیشتری از مسائل را برای شما فراهم می‌کند. همه طرف‌های درگیر باید نظری داشته باشند و راه حلی ارائه دهند.

پیدا کردن راه حل، مستلزم ایجاد تغییر درون سازمان است. به عنوان مثال عملی کردن این تغییر می‌تواند شامل تقویت فناوری یا بهبود فرآیند باشد. سناریوی ایده آل برای حل یک مشکل، نه تنها مشکل فعلی را حل می‌کند، بلکه شما را مطمئن می‌کند که این مشکل هرگز دوباره تکرار نمی‌شود.

مهارت حل مسئله

تفکر تحلیلی

تحلیلگران کسب و کار باید اطلاعات را از منابع مختلف مانند: اسناد، نظرسنجی‌ها، سیستم‌های موجود و جلسات جمع آوری کرده و نیازها را تحلیل کنند. آنها مشتاق تجزیه و تحلیل داده‌ها هستند و برای تحلیل آنها معمولا روش‌های مختلفی دارند. تحلیلگران، تمایل دارند بدانند که با آنها چه کاری می‌توانند انجام دهند و چگونه می‌توانند معانی مختلف را از آنها استنباط کنند.

برای این منظور، می‌توانند داده‌ها را به صورت روزانه تفسیر کنند. به خاطر داشته باشید که تفکر انتقادی و انجام تحلیل‌های ارزشمند، اصلا ساده نیست. تحلیلگران قدرتمند، پیش از تجزیه و تجزیه گسترده داده‌ها در برابر تلاش برای ارائه راه حلی دقیق برای حل مشکل مقاومت می‌کنند. البته اینجا ممکن است فلج تجزیه و تحلیل ایجاد شود. پس آنها باید بدانند که چه زمانی باید تحلیل را متوقف کنند.

به طور کلی، مهارت‌های تحلیلی برای اینکه بتوانید نیازهای کسب و کار را تفسیر کرده و آنها را به الزامات عملی تبدیل کنید، ضروری است.

تفکر انتقادی

یکی دیگر از ویژگی‌ ها و مهارت های تحلیلگر فرایند کسب و کار، تفکر انتقادی است. این شیوه به شما به عنوان یک تحلیلگر، کمک می‌کند تا نگاه عمیق‌تری به مسائل داشته باشید، راحت‌تر با مخاطبان کار کنید و بهترین نتیجه را برای کسب و کارتان رقم بزنید.

همچنین، با این روش تفکر می‌توانید به سوالات پنهان در فرآیندها و فعالیت‌های سازمان پاسخ دهید. به بیان دیگر، به جای پذیرش هر اطلاعاتی که ارائه می‌شود، می‌توانید به اطلاعات درست، ارزش واقعی و پیامدهای آنها دست پیدا کنید.

مهارت‌ چند رشته‌ای

هر چند بسیاری از تحلیلگران کسب و کار در زمینه فناوری اطلاعات حوزه مربوط به خود تخصص و تجربه دارند، اما معمولا در زمینه‌های نامرتبط نیز قادرند به سایرین کمک ‌کنند. چنین افرادی راحت‌تر می‌توانند اطلاعات را استخراج کنند، با سهامداران تعامل داشته باشند و به شناسایی فرصت‌ها بپردازند. آنها راجع به بازار، روندهای تجاری، به روز رسانی‌ها و… اطلاعات بیشتر و کارآمدتری دارند و فرآیندهای کسب و کار دانش عمیق‌تری به دست آورده‌اند.

گستره وسیع دانش آنها، روش‌های نوآورانه‌ای برای ارائه ارزش در اختیارشان قرار می‌دهد. این تحلیلگران فرآیند می‌توانند از این دانش برای اعمال اطلاعات و تکنیک‌ها در پروژه‌های فعلی استفاده کنند.

از آنجا که این افراد تمایل دارند در چند رشته مهارت کسب کنند، از این طرز تفکر که یک ابزار یا تکنیک‌ خاص برای یک موقعیت خاص مناسب است، دوری می‌کنند. بنابراین، یکی دیگر از مهارت های تحلیلگر فرایند کسب و کار، تسلط به مهارت‌های چند رشته‌ای است.

مهارت‌ تسهیل تصمیم گیری

تحلیلگران کسب و کار، هنگام مشاوره با مدیران و توسعه دهندگان، نیاز به قضاوت صحیح دارند. پس از دریافت نظرات همه ذینفعان و ارزیابی موقعیت، آنها باید فرآیند تصمیم گیری را تسهیل کنند. در واقع، هدف ایجاد تغییر درست است. تحلیلگران کسب و کار باید برای گرفتن تصمیمات درست به دیگران کمک کنند تا نیازها به درستی بر آورده شود.

تجزیه و تحلیل درست کسب و کار، شامل تعریف تمام تصمیماتی که باید گرفته شوند و همچنین، اطلاعاتی است که تصمیم گیرنده برای تصمیم گیری از آنها استفاده می‌کند. پس اگر می‌خواهید مخاطبانتان ویژگی‌های تحلیل‌گر بازار را به مشتری تبدیل کنید، باید مهارت‌های تصمیم گیری خود را تقویت کنید.

مهارت‌ تفکر سیستمی

از دیگر مهارت های تحلیلگر فرایند کسب و کار، توان تفکر سیستمی است. هر چند که یک تحلیلگر کسب و کار باید جزئی نگر باشد، اما بهتر است به کلیات هم توجه کند. برای جستجوی تناقضات و بررسی تاثیرات، تحلیلگر باید نیازمندی‌ها را در برابر آنچه که او در مورد کل سازمان، محیط کسب و کار و نرم افزارها می‌داند، بررسی کند.

یک تحلیلگر کسب و کار به درک تعاملات و روابط میان افراد، فرآیندها و تکنولوژی‌های مربوط به سیستم نیاز دارد. به عنوان مثال، اگر یک مشتری برای حوزه کارکردی خود درخواست یک نیازمندی دارد، یک تحلیلگر موفق باید تشخیص دهد که آیا این نیازمندی، در سایر بخش‌های سیستم تاثیر می‌گذارد یا نه.

مهارت‌ یادگیری

تحلیلگران کسب و کار باید اصول جدید را درباره روش جدید نیازمندی‌ها یا دامنه نرم افزار، یاد بگیرند. همچنین، آنها باید خوانندگان کارآمد و منتقدی باشند، چرا که مجبورند ماهیت موضوع را از میان اصول مختلف درک کنند. لازم نیست به عنوان یک تحلیلگر، در این حوزه متخصص باشید، پس برای رفع ابهامات سوال کنید و در مورد چیزهایی که نمی‌دانید صادق باشید.

مهارت‌ مشاهده

یک تحلیلگر کسب و کار موفق، با تماشای یک کاربر هنگام استفاده از نرم افزار موجود یا موقع انجام وظایفش، می‌تواند پیچیدگی‌های خاصی را تشخیص دهد که امکان دارد کاربر به آنها فکر نکرده باشد. همچنین، برخی مواقع، مهارت‌های مشاهده قوی، زمینه‌های جدیدی برای بحث و تبادل نظر در مورد استخراج نیازمندی‌ها را در معرض دید قرار می‌دهد و در نتیجه نیازمندی‌های تکمیلی را آشکار می‌کند.

مهارت‌ مدل سازی

مدل‌ها تنوع زیادی دارند، از فلوچارت‌های ساده، مدل‌های تجزیه و تحلیل ساخت یافته تا نمادهایی به زبان مدل سازی یکپارچه (UML)، متنوع‌اند. میزان تسلط بر این مدل‌ها بخشی از توانمندی‌های هر تحلیلگر است.

برخی از آنها برای برقراری ارتباط با کاربران، برخی هنگام برقراری ارتباط با توسعه دهندگان و بعضی هم صرفا برای تجزیه و تحلیل بهبود نیازمندی‌ها مفید و کارآمد هستند. یک تحلیلگر کسب و کار، در زمان انتخاب مدل‌های خاص، باید از چگونگی ارزش افزایی آنها آگاهی پیدا کند. علاوه بر این، به آموزش سایر ذینفعان در رابطه با ارزش استفاده از این مدل‌ها نیاز دارد.

مهارت‌ رهبری

از دیگر مهارت های تحلیلگر فرایند کسب و کار، مهارت رهبری است. یک تحلیلگر موثر و قدرتمند می‌تواند گروهی از ذینفعان را تحت تاثیر قرار دهد و آنها را برای یک هدف مشترک به حرکت درآورد. رهبری، به درک انواع تکنیک‌ها برای مذاکره میان ذینفعان پروژه، حل اختلافات و در نهایت تصمیم گیری نیاز دارد. بنابراین، تحلیلگر فرآیند کسب و کار، باید یک محیط مشترک برای ایجاد اعتماد میان گروه‌های ذینفع و افرادی که ممکن است درکی از نیازها و محدودیت‌ها نداشته باشند، ایجاد کند.

مهارت رهبری

خلاقیت

بهترین تحلیلگران فرآیند، افرادی هستند که سعی می‌کنند قابلیت‌های نوآورانه محصول، بازارهای جدید و فرصت‌های کسب و کار را تصور کرده و به راهکارهای خلاقانه‌ای فکر کنند که مشتریان را متعجب، هیجان زده و خوشحال کند. از آنجا که آنها به اندازه کاربران محدود به حل مسئله نیستند، می‌توانند ایده‌های جدید و موثری ارائه دهند.

دانش کامپیوتر

هر چند که تا اینجا بیشتر به معرفی موارد انسان محور برای برقراری ارتباط پرداختیم، اما یادتان باشد که اگر از لحاظ فنی و رایانه‌ای ضعیف باشید، قدرتمند بودن در برقراری ارتباطات، بی فایده است.

بنابراین، تحلیلگران فرآیند باید در استفاده از نرم افزارها و برنامه‌های تحلیلی تسلط کافی داشته باشند. چرا که رسم نمودارها و نقشه‌ها و استفاده از آنها نیازمند استفاده از سیستم کامپیوتر است.

به طور کلی، باید بگوئیم در این مسیر، مهارت‌های ارتباطی و علم رایانه مکمل یکدیگرند و مسلط نبودن بر یکی از این دو، نشان دهند ضعف تحلیگر فرآیند است.

و در انتها…

امروز با مهارت های تحلیلگر فرایند کسب و کار آشنا شدیم. همان طور که ملاحظه کردید، شما به عنوان یک تحلیلگر فرآیندهای کسب و کار، به یادگیری و ارتقای مهارت‌ها و ویژگی‌هایی نیاز دارید که شما را از نظر ارتباطی و فنی، قدرتمند و ایده آل نشان دهد. اگر همه مهارت‌هایی که به آنها اشاره کردیم را به اندازه کافی در اختیار دارید، می‌توانید به موفقیت پروژه‌های سازمانتان مطمئن باشید. اما در صورتی که در برخی از زمینه‌ها ضعیف هستید، هر چه سریع‌تر مهارت‌های خود را در آن زمینه‌ها تقویت کنید.

تحلیل و ارزش گذاری سهام در شرکت های برتر بازارهای مالی

تحلیل و ارزش گذاری سهام در شرکت های برتر بازارهای مالی احسان زارع

این کتاب به دنبال تحلیلی نوین از ارزش فردای بازارها و یافتن بینش های جدیدی برای نگاه به چشم انداز آینده شرکت ها می باشد، تا یکی از ویژگی های این کتاب، استفاده از تجربه های ملموس و اقتباس مفاهیم و آموزه ها از متن داستان های واقعی شرکت ها و مطالعات علمی می باشد.

ویژگی های این محصول

تحلیل و ارزش گذاری سهام در شرکت های برتر بازارهای مالی

این کتاب تفکیک و تجزیه علم مدیریت بازاریابی و شناخت شرکت های برتر بازار بورس از این منظر می باشد. در طی سال های اخیر با فراگیر شدن و جذابیت بازار بورس ایران استفاده از ابزارهای رایج تحلیل سهام همانند تحلیل بنیادی و تکنیکال در بین فعالان بازار رواج بیشتری یافته است. ما برآنیم تا قدمی فراتر از تحلیل بنیادی و تکنیکال رایج برداشته و بینش های جدیدی در یافتن و سرمایه گذاری در شرکت های برتر بیابیم.

  • دسته بندی :

این یک محصول اورجینال ( اصل ) است.

این محصول 0 ستاره از 0 تعداد نقد و بررسی

  • وضعیت انبار: موجود در انبار آماده ارسال از انبار فروشگاه

ارسال به تمامی نقاط کشور

جزییات محصول

در طی سال‌هایی که در بورس اوراق بهادار به فعالیت مشغول بوده‌ام، همواره در تحلیل و بررسی بازار حضور پررنگ علم مدیریت بازاریابی را در آن، دیده و درک کرده‌ام. هر چند، منابعی که بتواند از این منظر به بازار سهام نظر اندازد، بسیار کم و ناچیز می‌باشند. خبرگان بازار بورس می‌دانند، که ما در یک دنیای بی‌انتهای تحلیل و بررسی بازار قرار داریم و هیچ‌گاه نمی‌توان ادعا کرد، که یک تحلیل گر بازارهای مالی به انتهای دانش درک بازار رسیده است، ولی با این وجود یک کاونده‌ی دانش باید، بیان مفاهیم علمی را از جایی آغاز کند و راهی را بگشاید. هدف ازتالیف این کتاب تفکیک و تجزیه‌ی علم مدیریت بازاریابی و شناخت شرکت‌های برتر بازار بورس از این منظر می‌باشد. در طی سال‌های اخیر با فراگیر شدن و جذابیت بازار بورس ایران استفاده از ابزارهای رایج تحلیل سهام همانند تحلیل بنیادی و تکنیکال در بین فعالان بازار رواج بیشتری یافته است. ما برآنیم تا قدمی فراتر از تحلیل بنیادی و تکنیکال رایج برداشته و بینش‌های جدیدی در یافتن و سرمایه‌گذاری در شرکت‌های برتر بیابیم. با اینکه گستره علوم بازاریابی و مدیریت بسیار زیاد است، اما تا کنون، کمتر از این منظر به تحلیل بازار بورس و ساختار شرکت‌ها توجه شده است. با بررسی و تجزیه و تحلیل شرکت‌ها، از این دریچه، حقایقی استخراج می‌شود،که اغلب مورد غفلت فعالان بازار واقع شده است. وقتی تحلیل‌گر یا سرمایه‌گذار بازارهای مالی، دریافت‌های متنوع و متفاوتی از نگاه به یک صنعت یا شرکت داشته باشد، نکاتی را خواهد یافت که دیگران در نیافته‌اند و این منجر به یک مزیت رقابتی انسانی خواهد شد، تا در روند کسب سود از بازار، یاری کننده باشد. آنچه واقعیت بازارهای مالی همچون بورس در پیش چشم روی ما قرار داده این است، که تنها تعداد معدودی از افراد، درآن به موفقیت‌های بزرگ دست یافته‌اند و این افراد، دو کار اساسی کرده‌اند: اول شخصیت سرمایه‌گذاری یا تحلیل‌گری خود را از منظر روانشناسی فردی و جامعه شناسی ساخته‌اند، و دوم اینکه تا توانسته‌اند، از علوم مختلف در جهت شناخت و درک بازار بهره برده‌اند. برای به دست آوردن موفقیت‌های مالی، رسیدن به هر کدام از این دو، بدون دیگری، منجر به نتایج سودمند نخواهد شد. برای آنکه در یک مسیر صحیح، درصد خطای تحلیل یا سرمایه‌گذاری خود را کاهش دهیم، لازم است تا با اندوختن مزایای صبر و دانش، حلقه‌های گمشده‌ی تحلیل جامع شرکت‌ها را بیابیم، تا به سرمنزل مقصود رسیم. در تحقیقاتی که در طی 15 سال ودر میان سال‌های 2000 تا 2014 توسط هالت و فرنر صورت گرفته است، محققان شواهد تجربی قانع کننده‌ای یافته‌اند، که نشان می‌دهد، رضایت مشتریان یک شرکت به شکل مؤثری در رشد سهام آن شرکت، بیش از رشد شاخص بازار مؤثر بوده است. در حقیقت مدیران اگر شرکت را خوب اداره کنند، قیمت سهام خودش رشد خواهد کرد. این شواهد ما را به سمت دو چیز هدایت می‌کند: مدیریت و بازاریابی. در حقیقت وجود تیم مدیریتی و بازاریابی مناسب در یک شرکت در بلند مدت، منجر به رشد قیمت سهام آن می‌شود. این تحقیقات به ما نشان می‌دهد، که درک و شناخت خصوصیات و ویژگی‌های مدیران و بازاریابان شرکت‌ها، توسط سهام‌داران و سرمایه‌گذاران منجر به تصمیمات بهتر در جهت یافتن شرکت‌های متعالی بازار خواهد شد. امروزه وسعت علم مدیریت بازاریابی آنچنان زیاد است، که مدیران و مؤسسان شرکت‌ها هم، با تکیه و توجه برآن است، که می‌توانند، سهام‌داران و سرمایه‌گذاران مناسب برای بالندگی شرکت خود، بیابند. با درک این پارامترها و روابط و متغیرهای دیگری که به آنها خواهیم پرداخت، به دنبال چشم‌انداز آینده‌ی اقتصاد و تجارت رفته ایم و از تحلیل کل‌نگر بازارها، به تحلیل جزء نگر شرکت‌ها خواهیم رسید. برای اینکه مطالب به شکل ملموس و با شفافیت بیشتری در ذهن مخاطبان شکل بگیرد، نمونه‌ها و مثال‌های کاربردی شرکت‌ها، چه در بازارتجارت جهانی و چه در بازار بورس ایران آورده و ذکر شده است، تا یکی از ویژگی‌های این کتاب، استفاده از تجربه‌های ملموس و اقتباس مفاهیم و آموزه‌ها از متن داستان‌های واقعی شرکت‌ها و مطالعات علمی باشد. یان کارلزون مدیراجرایی خطوط هواپیمایی ساس می‌گوید: «به ترازنامه ما نظر افکنید. شما در سمت دارایی‌ها چندین و چند فروند هواپیما خواهید یافت،که میلیاردها دلار ارزش دارد، اما این اشتباه است! دارایی‌های ما چندین و چند نفر مسافر راضی است، که سال گذشته با ساس مسافرت کرده‌اند. زیرا تنها دارایی ما این است، مسافرانی که از خدمات ما راضی هستند و حاضرند، برای استفاده مجدد از آن پول پرداخت کنند!». مزیت رقابتی درشرکت‌ها درقرن پیش رو به نحوی فزاینده، همانند بیان بالا، از دارایی‌های نامشهودی حاصل می‌شود که، تقلید و کپی برداری از آن‌ها دشوار است. ما تحلیل‌گران و سرمایه‌گذاران بازارهای مالی، برای یافتن خصوصیات و ویژگی‌های شرکت‌های برتر، همانند این مدیران پیشرو، نیازمند تغییر باورهای خود هستیم. ما نیازمندیم، برای تغییر بازده سرمایه‌گذاری‌های خود، نخست، بینش‌های گذشته‌ی خود را اصلاح کنیم و سپس، با نگاهی نو به فرآیند‌های اقتصادی جهان فردا بنگریم. در عرصه‌ی تجارت ما با 5 نوع شرکت مواجه‌ایم: «نخست شرکت‌هایی که باعث بروز رویدادها می‌شوند. دوم شرکت‌هایی که تصور می‌کنند، باعث بروز رویداد‌ها شده‌اند. سوم شرکت‌هایی که، نظاره گر بروز رویدادها هستند. چهارم شرکت‌هایی که، از بروز رویدادها به شگفتی می‌افتند و پنجم شرکت‌هایی که از بروز رویدادها بی‌خبرند !». ما به دنبال شرکت‌های نوع اول هستیم. شرکت‌های تاریخ ساز که رویداد‌های ثروت سازی ماندگار را رقم می‌زنند. شرکت‌هایی که به دنبال منافع مشترک و هم زمان مشتریان و سهام‌داران خود هستند.

ارسال دیدگاه

قوانین ارسال دیدگاه در سایت

  • چنانچه دیدگاهی توهین آمیز باشد و متوجه اشخاص مدیر، نویسندگان و سایر کاربران باشد تایید نخواهد شد.
  • چنانچه دیدگاه شما جنبه ی تبلیغاتی داشته باشد تایید نخواهد شد.
  • چنانچه از لینک سایر وبسایت ها و یا وبسایت خود در دیدگاه استفاده کرده باشید تایید نخواهد شد.
  • چنانچه در دیدگاه خود از شماره تماس، ایمیل و آیدی تلگرام استفاده کرده باشید تایید نخواهد شد.
  • چنانچه دیدگاهی بی ارتباط با موضوع آموزش مطرح شود تایید نخواهد شد.

.فقط مشتریانی که این محصول را خریداری کرده اند و وارد سیستم شده اند میتوانند برای این محصول دیدگاه ارسال کنند.



اشتراک گذاری

دیدگاه شما

اولین دیدگاه را شما ارسال نمایید.