صندوق سرمایه گذاری مختلط چیست؟
صندوق های سرمایه گذاری یکی از روش های غیر مستقیم سرمایه گذاری در بورس اوراق بهادار است. این صندوقها با توجه به نوع سرمایهگذاری که انجام میدهند به چند دسته تقسیم میشوند که میزان بازدهی و شرایط هر کدام از آنها با یکدیگر فرق دارد. به طور کلی صندوق سرمایهگذاری مختلط را در واقع میتوان تلفیقی از صندوق با درآمد ثابت و صندوق سهامی در نظر گرفت. هر چند که عملکرد و بازدهی هر کدام از آنها متفاوت است. صندوق سرمایه گذاری مختلط چیست و نسبت به دیگر صندوق ها چه معایب و مزایایی دارد؟
صندوق سرمایه گذاری مختلط چیست؟
صندوق سرمایه گذاری مختلط نوعی از صندوق های سرمایه گذاری مشترک است که معمولا داراییهای خود را با نسبت 40 تا 60 درصد در بازار سهام و 40 تا 60 درصد در اوراق با درآمد ثابت مانند سپردههای بانکی – اوراق مشارکت و … سرمایهگذاری میکنند.
هرچه مقدار سرمایهگذاری در بازار سهام بیشتر باشد انتظار سودآوری بیشتر میشود و به دلیل طبیعت نوسانی بازار سهام میزان ریسک افزایش عدم شناخت کافی از سهمها مییابد.
مزایای صندوقهای سرمایهگذاری مختلط
1- امکان کسب بازدهی بیشتر و ریسک کمتر
به دلیل اینکه بخشی قابل توجهی از دارایی صندوقهای سرمایهگذاری مختلط به سهام شرکتهای بورسی اختصاص داده میشود این ظرفیت برای آنها وجود دارد که بازدهی مناسبی را از بورس کسب کنند.
از طرفی دیگر بخشی از سرمایه این صندوقها به سرمایهگذاری در سپرده بانکی و دیگر اوراق با درآمد ثابت اختصاص داده شده که میتواند ریسک صندوقها را کاهش دهد.
در واقع صندوقهای سرمایهگذاری مختلط دو مزیت اصلی و مهم صندوقهای درآمد ثابت و سهامی را یکجا دارند. با این حال، مقایسه صندوقهای سرمایهگذاری مختلط؛ حاکی از عملکرد متفاوت آنها بوده و نیاز است که بازدهی هر کدام را جداگانه بررسی کنید.
2- سود بیشتر در دوران رونق
اگر اقتصاد کشور در دوره رونق باشد، بازدهی و سود صندوقهای سرمایهگذاری مختلط میتوانند به مدد رونق بازار سهام، بسیار افزایش پیدا کند.
بنابراین میتوان گفت صندوقهای مختلط در دوره رونق بازدهی بیشتری نسبت به صندوقهای با درآمد ثابت دارند. هر چند در دوران رونق بورسی، صندوقهای سهامی ممکن است بازدهی بیشتری عدم شناخت کافی از سهمها را عاید سرمایهگذار کنند.
3- زیان کمتر در دوران رکورد
اگر اقتصاد کشور وارد دوره رکود شود، بازدهی و سود صندوقهای سرمایهگذاری مختلط به نسب صندوقهای سهامی کمتر در معرض خطر قرار میگیرد. به نحوی که در این حالت نیز باز هم بازدهی بیشتری از صندوقهای درآمد ثابت دارند.
در دوره رکود؛ بازار سهام نیز با افت شاخص همراه میشود و صندوقهای مختلط نیز از این نظر متحمل زیان میشوند. به همین دلیل قسمتی از سرمایهگذاری صندوقها که در اوراق با درآمد ثابت سرمایهگذاری میشود دچار زیان نمیشوند.
4- مدیریت تخصصی
این صندوقها از سوی یک تیم حرفهای و تخصصی مدیریت میشود و همین امر منجر به کاهش ریسک سرمایهگذران میشود.
افرادی که دانش کافی درباره بازار سهام و سرمایهگذاری در آن را ندارند؛ میتوانند از مدیریت حرفهای این صندوقها استفاده و اقدام به سرمایهگذاری کنند.
پیشنهاد ما این است که برای انتخاب بهترین صندوق سرمایهگذاری مختلط؛ حتما شناخت کافی نسبت به مدیران آن صندوق و سوابقشان داشته باشید.
5- نقدشوندگی بالا
صندوقهای سرمایهگذاری مختلط از قدرت نقدشوندگی بالایی برخوردار هستند. از آنجایی که بسیاری از صندوقهای سرمایهگذاری ضامن نقدشوندگی دارند، شما میتوانید هر زمان که نیاز بود اقدام به فروش و نقد کردن سرمایه خود کنید.
معایب صندوقهای سرمایهگذاری مختلط
1- محدودیت در خرید
هر صندوق سرمایهگذاری تعداد واحد مشخصی میتواند به سرمایهگذاران عرضه کند. اگر فردی در زمان مناسب نتواند تعداد واحد مورد نیاز از صندوق را خریداری کند؛ باید منتظر بماند که برخی افراد اقدام به ابطال کردن واحدهای سرمایهگذاری کنند.
2- عدم اطلاع از قیمت آنی
اگر صندوق سرمایهگذاری مختلطی که انتخاب میکنید غیر قابل معامله باشد - یعنی ETF نباشد- قیمت لحظهای آن مشخص نیست.
اگر امروز قصد دارید در صندوق سرمایهگذاری مختلط سرمایهگذاری کنید، قیمت روز کاری بعد برای واحدهای سرمایهگذاری لحاظ میشود. یعنی باید صبر کنید که قیمت پایانی امروز که ملاک فردا است؛ مشخص شود.
3- ریسک بالا در بخش سهامی صندوق
از آنجایی که بخش قابل توجهی از دارایی صندوقهای مختلط به خرید سهام شرکتهای بورسی اختصاص داده میشود؛ این بخش ممکن است در صورت عدم مدیریت مناسب زیان قابل توجهی به بازدهی صندوق وارد کند.
صندوق سرمایه گذاری مختلط مناسب چه افرادی است؟
این صندوق ها با توجه به اینکه حد میانی ریسک و بازده را دارند بیشتر مناسب افرادی است که میانهرو میباشند. بدین معنی که به دنبال سود معقولی با در نظر گرفتن ریسکپذیری متوسط هستند. این افراد با سرمایه گذاری در این صندوق ها میتوانند بطور همزمان ویزگیهای صندوق با درآمد ثابت و سهامی را تجربه کنند.
چطور در صندوق سرمایه گذاری مختلط سرمایه گذاری کنیم؟
همه افراد بالای 18 سال میتوانند با مراجعه به سایت معتبر صندوقهای سرمایهگذاری و یا با مراجعه حضوری به دفاتر صندوقهای سرمایهگذاری مختلط اقدام به خرید (صدور) واحدهای سرمایهگذاری نمایند.
واحدهای سرمایهگذاری به دو دسته عادی و ممتاز تقسیم میشوند. میزان سود دهی، ضرر و تمامی امتیازات صندوق برای هر دو حالت برابر است.
تنها تفاوت سرمایهگذاران عادی و ممتاز در این است با سرمایهگذاری به میزان مشخصی در واحدهای ممتاز امکان حق رای برای سرمایهگذار ایجاد میشود در حالیکه سرمایهگذاران عادی تنها امکان فروش (ابطال) واحد سرمایهگذاری خود را دارند.
برای ورود به بازار سرمایهگذاری در صندوقهای مختلط کافیست یک واحد سرمایهگذاری (unit) تهیه کنیم که با توجه به شرایط بازار میتواند با دامنه کوچکی نوسان داشته باشد.
برای آشنایی با نحوه سرمایه گذاری در صندوق های سرمایه گذاری اینجا کلیک کنید.
برای شناسایی صندوق سرمایهگذاری مختلط مناسب نیاز به بررسی کارنامه این صندوقها در بازه زمانی بلند مدت است. بررسی کوتاه مدت کارنامه صندوقها با توجه به نوسان بازار نمیتواند دید دقیقی از وضعیت آن صندوق به ما ارائه بدهد.
مثلا در یک ماه وضعیت شاخص بورس ریزشی بوده است و ممکن است صندوقی در آن ماه بازده کمی داشته باشد در حالیکه بازده سالیانه آن مثبت بوده است و یا بالعکس. پس برای بررسی صندوقهای سرمایهگذاری نیاز به توجه پیشینه فعالیت صندوق مورد نظر است.
برای آشنایی با صندوق سرمایه گذاری مختلط کاریزما اینجا کلیک کنید.
سرمایه گذاری در بورس یا ارز دیجیتال؟ مقایسه بورس و ارز دیجیتال در ایران
لازمه رسیدن به شرایط مالی ایدهآل و رفاه نسبی در زندگی، سرمایهگذاری و برنامهریزی در راستای رشد و پیشرفت است. یکی از روشهای افزایش دارایی، قدم گذاشتن در بازار سرمایه و دنیای نوین سرمایهگذاری مثل بورس و ارز دیجیتال است. رونق این بازار سرمایه تا حدی است که همه این روزها از زبان اطرافیان خود یا از اخبار و رسانه درباره بورس و ارز دیجیتال میشنوند؛ اما سوال اینجاست: معامله در بازار بورس بهتر است یا معامله در بازار رمز ارزها؟ تفاوت بورس و ارز دیجیتال در چیست؟ زندگی در ایران شرایط سرمایهگذاری در کدام بازار سرمایه را فراهم کرده است؟ و… برای آنکه پاسخ سوالات خود را درباره بورس یا ارز دیجیتال بهدست آورید و با ذهن باز برای سرمایهگذاری اقدام کنید، این مطلب را از دست ندهید!
بورس یا ارز دیجیتال؟ کدام را انتخاب کنم؟
سرمایهگذاری در بازار بورس و ارز دیجیتال روز به روز گستردهتر عدم شناخت کافی از سهمها میشود و افراد زیادی به تزریق داراییهای خود به این دو بازار ترغیب میشوند؛ اما پیش از آنکه به توضیح بیشتری بپردازیم، لازم است بگوییم فقط زمانی سرمایهگذاری در این دو بازار منجر به کسب سود و منفعت میشود که با علم و سواد کافی وارد این حوزه شوید؛ در غیر این صورت با خطا و اشتباه و عدم دانش کافی، متضرر میشوید و از میزان اندوخته و دارایی شما کم میشود و گاهی حتی سرمایه شما به صفر میرسد. چون پیشنیاز ورود به هر بازار سرمایهای، شناخت کامل از آن بازار است. اگر به علم و شناخت کافی در این زمینه رسیدهاید؛ با ما همراه باشید تا به قطعیت درباره انتخاب بورس یا ارز دیجیتال برسید.
اولین و مهمترین قدم برای آنکه بتوانید بهترین روش سرمایهگذاری را انتخاب کنید، این است که هر دو روش را باهم مقایسه و بهترین را متناسب با نیاز و آگاهی خود انتخاب کنید. در ادامه از مقایسه بورس و ارز دیجیتال برای شما گفتهایم.
مقایسه بورس و ارز دیجیتال
اولین قدم برای سرمایه گذاری در بورس و ارز دیجیتال، مقایسه درست و اصولی میان این دو بازار و شناخت کامل و کافی درباره آنهاست. ما برای شما از زیر و بم این دو بازار سرمایه گفتهایم تا با دید بازتری شانس خود را در یکی از این بازارهای مالی امتحان کنید؛ ضمن اینکه هر چقدر آگاهی و اطلاعات شما در زمینه بورس یا ارز دیجیتال افزایش پیدا کند، ریسک حاصل از سرمایهگذاری کم میشود و با اطمینان بیشتری حضور در دنیای بورس و رمز ارزها را تجربه میکنید.
انتخاب بورس یا ارز دیجیتال از نظر نقد شوندگی
شما به عنوان سرمایهگذار به هر بازار سرمایهای مثل بورس، فرابورس ، ارز دیجیتال و… که وارد میشوید، به موضوع نقدشوندگی به چشم یک مقوله مهم نگاه میکنید؛ چرا که دلتان میخواهد هر زمانی که اراده کردید، دارایی خود را از بازار خارج کنید و طبق برنامهریزی خود عمل کنید. در بازار بورس به دلیل وجود پدیدهای به نام صف خرید و فروش، میزان نقدشوندگی نسبت به بازار رمز ارزها کمتر است. در واقع برای فروش ارز دیجیتال نیازی به معطل ماندن در صف خرید و فروش نیست و هر ساعت از شبانهروز میتوانید معاملات خود را انجام دهید.
انتخاب بورس یا ارز دیجیتال از نظر نوسان قیمت
یکی از مهمترین فاکتورها در مقایسه بورس یا ارز دیجیتال، نوسانات قیمت است. در بازار بورس دامنه نوسان ۳ تا ۵ درصدی وجود دارد، (که ما توصیه میکنیم در این مبحث نوسانات قیمت، با شاخصهای بورسی هم آشنا شوید)؛ اما در بازار رمز ارزها هیچ دامنه نوسانی وجود ندارد؛ بلکه قیمتها در کسری از ثانیه کم یا زیاد میشوند. همین عامل باعث میشود ریسک در دنیای ارز دیجیتال بیشتر از بازار بورس باشد.
انتخاب بورس یا ارز دیجیتال از نظر ریسکپذیری
ریسک، مقوله نامآشنا برای تمام سرمایهگذاران است و تقریبا با همه روشهای سرمایهگذاری عجین است. ارز دیجیتال و بورس هم از موضوع ریسک بیبهره نیستند. اما ارز دیجیتال به همان اندازه که سود بالاتری دارد، از ریسک بیشتری هم برخوردار است؛ چون هرچقدر که بازار سرمایه پتانسیل بالاتری برای سوددهی داشته باشد، به همان نسبت هم میزان ریسک و خطر آن بالاتر میرود؛ بنابراین افرادی که از میزان ریسکپذیری پایینتری برخوردار هستند، برای سرمایهگذاری، بورس اوراق بهادار را به رمز ارزها ترجیح میدهند.
انتخاب بورس یا ارز دیجیتال از نظر بنیاد سرمایهگذاری
در مقایسه بورس یا ارز دیجیتال، به تفاوت بنیادین سرمایهگذاری میرسیم. این تفاوت چیست؟ گفتنی است که بورس بر پایه سهام شرکتهاست که شکل فیزیکی و ماهیت خارجی دارد؛ اما رمز ارزها هیچ ماهیت فیزیکی و خارجی ندارند و در دنیای دیجیتال بدون آنکه شما این ارزها را ببینید و لمس کنید، خرید و فروش میشوند.
انتخاب بورس یا ارز دیجیتال از نظر ساعت معامله
یکی دیگر از تفاوتهای بورس و ارز دیجیتال، ساعت معامله آنهاست. زمان کاری ساعت بورس محدود است و روزهای تعطیل هم معاملهای در عدم شناخت کافی از سهمها بازار بورس انجام نمیشود؛ اما ارز دیجیتال را میتوانید در هر ساعتی از شبانه روز که تمایل دارید، بدون هیچ محدودیتی خرید و فروش کنید. حالا که صحبت از ساعت معامله شد، خالی از لطف نیست که بگوییم با یک کلیک میتوانید وارد صفحه بهترین زمان معامله در بورس شوید و با اطلاعات کامل، در مناسبترین زمان ممکن، به خرید و فروش بپردازید.
انتخاب بورس یا ارز دیجیتال از نظر نحوه خرید و فروش
برای خرید و فروش ارز دیجیتال، لازم است شما به سایت صرافیهای معتبر (که یک پلتفرم دیجیتالی برای خرید و فروش رمز ارزها در ایران هستند) مراجعه کنید و در آنجا معامله خود را انجام دهید؛ اما برای خرید سهامهای بورسی لازم است شما در یک کارگزاری معتبر و رسمی، افتتاح حساب کنید و کد بورسی بگیرید. بعد از اینکه فرآیند دریافت کد بورسی طی شد، شما برای انجام معامله، میزان مبلغ مورد نظر خود را به حساب کارگزاری واریز خواهد کرد و سهامهای بورسی را خرید و فروش میکنید.
انتخاب بورس یا ارز دیجیتال از نظر مالکیت
در مقایسه بورس یا ارز دیجیتال، فاکتور مهم و نهایی حق مالکیت است. زمانی که در بازار بورس شما سهام شرکت بورسی را میخرید در واقع اندازه مبلغ سهم خود، مالک آن شرکت خواهید شد. اما در بازار ارز دیجیتال، شرکتی وجود ندارد که شما با خرید رمز ارز مالک بخشی از آن شوید؛ بلکه تنها مالک ارز دیجیتال خود هستید.
بعد از خواندن مطالب فوق و بالا رفتن اطلاعات شما درباره این دو بازار سرمایه پرطرفدار، میخواهیم از شما بپرسیم در شرایط اقتصادی امروز، آیا شما حاضر به ریسک و تزریق داراییهایتان به بازار سرمایه هستید؟ به نظر شما بورس یا ارز دیجیتال چقدر باعث رشد و پیشرفت مالی هستند؟ چقدر حاضر هستید از روشهای سنتی سرمایهگذاری مثل ملک، طلا، سکه، دریافت وام فوری و… دست بکشید و با دنیای جدید افزایش سرمایه عجین شوید؟ ممنون میشویم نظر خود را درباره دو دنیای متفاوت بورس و رمز ارز در کامنتهای این مطلب با سایرین به اشتراک بگذارید!
حالا احتمالا اصلیترین سوال ذهنتان این است که بورس یا ارز دیجیتال را انتخاب کنم؟ کدام مناسبتر و بهتر است؟ نگران نباشید! در بخش بعدی به طور کامل پاسخ خود را دریافت خواهید کرد.
بعد از مقایسه بورس و ارز دیجیتال، در نهایت کدام یک را انتخاب کنم؟
با مقایسه بورس یا ارز دیجیتال، شما اطلاعات وسیعی در این حوزه دارید و از زیر و بم این دو بازار مطلع هستید. اما این نکته را فراموش نکنید که هر چقدر هم سطح اطلاعات عمومی شما در این حوزه بالا رود، تا زمانی که دانش تخصصی، هوش مالی و سواد کافی را نداشته باشید، نمیتوانید سرمایهگذاری بدون ضرری را تجربه کنید.
ضمناً هیچکس نمیتواند به شما بگوید که بین این دو بازار کدامیک را انتخاب کنید؛ این موضوع کاملا شخصی است و به نظر، سلیقه، ویژگیهای شخصیتی و در نهایت میزان ریسکپذیری شما بستگی دارد.
سرمایهگذاری در هر دو بازار سرمایه، ریسک دارد و حضور در آن، فرد کاربلد را میطلبد؛ چرا که افراد خبره در این حوزه با تحلیلهای مختلف و سواد بالا، معاملات خود را به درستی انجام میدهند و سود کلان هم نصیب همین افراد حرفهای خواهد شد؛ اما فرد مبتدی ممکن است بیگدار به آب بزند، دچار خطا و اشتباه شود و با ضرر سنگین و جبرانناپذیری مواجه شود. پس قبل از هر اقدامی از مشاورهای مالی کمک بگیرید و بعد از آن سرمایهگذاری را آغاز کنید.
در نهایت هم اگر شما فرد ریسکپذیری نیستید، میتوانید از روشهای سنتی سرمایهگذاری که پیشتر هم به آن اشاره کردیم، استفاده کنید؛ یکی دیگر از روشهایی که میتوانید از آن بهره ببرید، خرید قسطی کالاهای مورد نیاز است؛ در این صورت میتوانید با نقدینگی خود وارد بازارهای سرمایه شوید و دارایی خود را میان چندین نوع از بازارهای سرمایه پخش کنید.
سوالات متداول درباره مقایسه بورس و ارز دیجیتال
پرفروشترین ارزهای دیجیتال در سال اخیر، کدام ارزها هستند؟
بیتکوین، اتریوم، تتر، BNB و…از جمله ارزهای دیجیتال معروف هستند که در سال اخیر آمار پرفروشترینها را هم به خود اختصاص دادهاند؛ اما برای خرید ارزهای دیجیتال لازم است درباره انواع آنها مطالعه کنید و با دقت کافی معامله خود را انجام دهید.
آیا پول هنگفتی جهت سرمایهگذاری در بورس نیاز است؟
خیر؛ شما از ۵۰۰ هزارتومان به بالا میتوانید برای خرید سهام اقدام کنید؛ ضمن اینکه برخی از سهامها تحت عنوان عرضه اولیه وجود دارند که با مبلغ کمتر از ۵۰۰ هزار تومان هم قابلیت خرید و فروش دارند.
ارزهای دیجیتال خریداری شده، در کجا نگهداری و جمعآوری میشوند؟
ارزهای دیجیتال در بلاک چین یا همان کیف پول دیجیتالی جمعآوری میشوند؛ چرا که این ارزها ماهیت فیزیکی ندارند و در بستر مجازی مبادله میشوند، به همین دلیل کیف پول آن هم دیجیتالی و مجازی است.
مشاور حقوقی بانکی
مشاور حقوقی بانکی : در نظام بانکداری اسلامی که پرداخت تسهیلات می بایست براساس صلاحیت و اعتبار متقاضی توجیه پذیر بودن طرح و معامله، نظارت بر حسن اجرای قرارداد، اخذ تأمین کافی و بیمه نمودن اموال و و وثایق صورت پذیرد ؛ بالا رفتن حجم مطالبات معوق نشان دهنده عدم بررسی صحیح مالی، فنی و اقتصادی طرح یا معامله و عدم شناخت کافی از توان مالی و اجرایی مشتریان یا به دلیل عدم کنترل و نظارت دقیق بر نحوه مصرف تسهیلات پرداختی و نشانه خطر جدی برای بانک تلقی میشود. البته در پارهای موارد وقوع حوادثی در صحنه اقتصادی و اجتماعی کشور نیز موجب افزایش مطالبات معوق میگردد که علل آن خارج از حیطه اقتدار سیستم بانک است .
مشاور حقوقی بانکی
بانک ها برای گریز از این چالشها در قبال پرداخت تسهیلات وثایقی جهت تضمین برگشت اقساط از مشتریان خود می گیرند و پس از دریافت مطالبات وثایق را به مشتریان عودت می دهند و درصورت عدم پرداخت اقساط وثایق نزد بانک باقی می ماند و طبق ضوابط بانکی از طریق محاکم قضایی جهت وصول آنها اقدام میگردد. وثایق بانکی از قبیل چک، سفته، گواهی کسر از حقوق، وثیقه ملکی، سپرده، سهام، اوراق مشارکت، بیمه نامه اعتباری و قبض انبارهای عمومی میباشد که از میان این وثایق مهمترین آنها که بیشتر مورد استفاده قرار میگیرد چک، سفته و وثایق ملکی است ، طرح و دفاع دعاوی بانکی علی الاصول توسط مشاور حقوقی بانکی – وکیل پایه یک دادگستری انجام می گیرد .
قالب های حقوقی اخذ وثیقه
اخذ وثیقه، یک عملیات فیزیکی و اجرایی صرف نیست، بلکه دارای ماهیت حقوقی و قانونی است. به عبارت بهتر قانونگذار باید مشخص کند که اخذ وثیقه در قالب چه عقودی و با چه شرایطی قابل انجام است. در ایران، مبنای اخذ وثیقه در قانون مدنی در قالب عقد رهن بیان شده است ، قانون مزبور به پیروی از آرای فقها در رابطه با این عقد ، دو شرط اساسی را مد نظر قرار داده است. این دو شرط عبارتند از:
قبض مال مرهونه و لزوم عین بودن آن. قبض مال مرهونه در ماده 772 قانون مدنی مورد اشاره قرار گرفته است و عین بودن آن نیز در ماده 774 مورد بحث قرار گرفته است. براساس ماده 368 قانون مدنی قبض عبارت است از استیلای مشتری بر مبیع . به عبارت دیگر، هنگامیکه مالی به رهن داده میشود، باید رهن گیرنده، مال مورد رهن را قبض کند در غیر این صورت، رهن صحیح نیست. بهعنوان مثال هنگامیکه بانکی ملک مسکونی مشتری را وثیقه میگیرد ، باید کلید آن ملک به بانک تحویل داده شود .
محاسن و معایب وثیقه
قالب و چارچوب قانونی اخذ وثیقه هر چقدر هم که عدم شناخت کافی از سهمها محکم و متقن باشد ، بدون وجود نظام منسجم و قابل اتکایی برای اجرای وثیقه ، مفید نخواهد بود. در حقیقت وثیقه برای این اخذ میشود که در صورت امتناع تسهیلات گیرنده از بازپرداخت اقساط تسهیلات، بانک بتواند مطالبات خود را با تملک یا فروش وثیقه وصول کند .
محاسن
علل استقبال بانکها از وثایق ملکی عبارتند از :
-
عدم شناخت کافی از سهمها
- املاک و مستغلات به سهولت قابل ارزیابی و قیمتگذاری از طرف بانک است
- از خطراتی چون سرقت، فساد، کهنگی و از مد افتادگی (حداقل در مدت زمان معقول و طی دوره بازپرداخت وام) در امان است
- باوجود اینکه ارزش ثابتی ندارند، اما بهای آن غالباً سیر صعودی دارد
- نیاز به محل مخصوص برای نگهداری و انبار کردن ندارد .
معایب
وثیقهگذاری اعیان و اموال نیز با مشکلاتی مواجه است که به شرح ذیل می باشد :
عوامل موثر در عدم فروش سهام ذوب آهن و ثبت تجربهای نادر
خبرگزاری فارس: سازمان خصوصیسازی بعد از واگذاری خرد سهام 16 شرکت دولتی در بورس، برای نخستینبار در عرضه خرد سهام یک شرکت مشمول اصل ۴۴ یعنی ذوب آهن ناکام ماند و نتوانست ۷ درصد سهم این شرکت نامآشنا اما زیان ده را چهارشنبه گذشته در فرابورس بفروشد. ولی چرا؟
سازمان خصوصیسازی بعد از ۱۴ ماه انتظار بالاخره در ۱۸ دی موفق به عرضه خرد شرکت کوچک اصل ۴۴ حملونقل خلیج فارس شد تا نخستین شرکت این اصل در سال جاری و شانزدهمین بنگاه دولتی وارد بورس شود. اما این شرکت به دلیل کاهش شدید سود از ۱۹ به ۴ تومان و سپس اعلام زیان ۶ تومانی به ازای هر سهم با چالشهای تازهای روبهرو شده و در کنار شرکتهای مسئلهداری چون ایرالکو ،پست بانک و بیمه دانا قرار گرفت.
*اتفاقی نادر برای بازار سرمایه و واگذاری شرکت های دولتی
این سازمان چهارشنبه گذشته هم بعد از حدود۴ سال که بحث واگذاری ذوب آهن مطرح بود درصدد شکستن طلسم واگذاری آن از طریق عرضه اولیه ۷ درصد سهام یعنی بیش از ۵۵۰ میلیون و ۸۷۷ هزار سهم در بازار دوم فرابورس بود اما به رغم کشف قیمت ۱۵۱۲ ریالی هر سهم و فروش ۱۵۱ میلیون سهم با عدم استقبال سهامداران و روی دست ماندن حدود ۴۰۰ میلیون سهم مواجه شد تا با توجه به مقررات فرابورس، کل معاملات و کشف قیمت انجام شده باطل شود و منتظر تصمیم سازمان بورس و هیئت پذیرش در هفته جاری بماند.
با این رویداد که با در نظر گرفتن ابطال ۱۴۲ میلیون سهم آن به قیمت ۱۵۱۲ ریال و اعلام عرضه مجدد سهام ذوب آهن به قیمت ۱۴۱۲ ریال، اتفاقی بیسابقه و نادر در بازار سرمایه و تاریخچه حضور شرکتهای دولتی در بازار سهام بود این سؤال پیش آمد که در این ناکامی بزرگ چه عامل یا عواملی نقش داشتند.
* قیمت نامناسب اولین و مهمترین عامل در ناکامی
اولین و اصلیترین عامل به قیمتگذاری ۱۵۱۲ ریالی هر سهم آن از سوی عدم شناخت کافی از سهمها خصوصیسازی و اصرار به فروش سهام ذوب آهن در همین محدوده قیمتی برمیگردد. چرا که اکثر سهامداران و کارگزاران با در نظر داشتن زیان ۱۴۳ ریالی هر سهم آن و زیان انباشته ۳۶۰ میلیارد تومانی و اعلام زیان انباشته ۶۴۸ میلیارد تومانی از سوی حسابرس (که معادل ۸۲ درصد سرمایه اسمی ۷۸۶ میلیارد تومانی بوده و می تواند باعت مشمول شدن ماده 141 قانون تجارت آن شود) از یک سو و قابلیتها و تواناییهایی ذوب آهن، حداکثر قیمت مناسب هر سهم را ۱۲۰ تومان مدنظر داشتند.
در این میان حتی مسئولان بازار سرمایه به سازمان خصوصی سازی پیشنهاد عرضه ۱۳۵ تومانی هر سهم ذوب آهن را دادند اما مورد پذیرش قرار نگرفت. با این جریان و فاصله محسوس بین قیمتهای دو طرف عرضه و تقاضا، بسیاری از سهامداران از خرید چشمپوشی کردند.
این در حالی است که نگرانی علی رحمانی مدیرعامل سابق شرکت بورس مبنی بر احتمال عدم لحاظ کردن افزایش نرخ سود بانکی و رشد بازده مورد انتظار سرمایهگذاران در قیمتگذاری سهام توسط سازمان خصوصیسازی مصداق یافت و متأسفانه این دو مورد مدنظر قرار نگرفت تا هدف قیمتی سازمان خصوصیسازی را تعدیل کند.
بنابراین طبیعی بود که با قیمتگذاری بالای هر سهم شانس فروش همه ۵۵۰ میلیون و ۸۷۷ میلیون سهم ذوب آهن آن هم با در نظر داشتن زیان قابل توجه و آینده مبهم ارتباط با صندوق کارکنان فولاد به شدت کاهش یابد. در این میان شاید واقعاً هر سهم آن بیش از ۱۵۱ و حتی ۲۰۰ تومان هم ارزش داشته باشد اما باید زمینههای لازم مانند ابهام زادیی و ترسیم تصویر واقعی شرکت در آینده و برآورد زمان تقریبی سودآوری هم علاو و آماده می شد.
*نقطه ضعف بازاریابی بار دیگر نمایان شد
دومین عامل به عدم بازاریابی توسط سازمان خصوصی سازی و کارگزار عرضهکننده از یکسو و اطلاعرسانی ضعیف مدیران این شرکت مربوط است.
در مدیریت قبلی سازمان خصوصیسازی که با انتقادات عدیدهای روبهرو بود، معاونین و خصوصا" رئیس سازمان یعنی کرد زنگنه در جلسات مختلف از کم و کیف شرکتهای آماده عرضه سهام صحبت کرده و از این روش و سایر روشها مانند ارتباط با رسانه ها و مذاکره با سرمایهگذاران عمده ، بازاریابی حداقلی راانجام میدادند ولی مدیریت جدید سازمان خصوصی سازی از چنین رویهای در عرضه اولیه سهام ذوب آهن و سایر شرکت ها استفاده نمی کند بطوریکه به جز یک مصاحبه معاون سازمان خصوصسازی و مدیرعامل فرابورس در خصوص زمان و درصدد عرضه اولیه سهام ذوب آهن ، هیچ یک از مسئولین سازمان خصوصیسازی به خصوص رئیس همیشه محافظهکار و فراری از رسانههای آن و مدیران ذوب آهن در برابر رسانهها حاضر نشدند و اطلاع رسانی نکردند تا با کمک رسانه های به نوعی بازاریابی کرده باشند. کاری که مدیران برخی شرکت ها و بانک ها به درستی انجام داده و نتیجه آن را هم به وضوح دیدند.
این در حالی است که سازمان خصوصیسازی و حتی ایمیدرو میتوانستند از طریق رایزنی با پیمانکاران متعدد و کارفرمایان ذوب آهن و حتی تعاونی کارکنان شرکتها و سایر نهادهای مالی خصوصاً شرکتهای سرمایهگذاری، فروش ۷ درصدی سهام را به راحتی تضمین کنند. اما از این روش ساده و مؤثر هم استفاده نشد.
*عدم آشنایی مدیران شرکت با مناسبات بازار سرمایه
از طرف دیگر به نظر میرسد مدیران کنونی ذوب آهن برخلاف مدیران قبلی از زوایای پیدا و نهان بازار سرمایه شناخت کافی ندارند چون در غیر این صورت میتوانستند با دیپلماسی و رایزنیهای معمول با سایر بازیگران از یک طرف و انجام مصاحبههای متعدد و مهمتر از همه برگزاری جلسه معارفه ایی مناسب و نه محقر و محدود و حضور در بین فعالان بازار سرمایه از طرف دیگر، اذهان سرمایهگذاران را آماده و به ابهامات پاسخ دهند.
در این میان شاید گفته شود فاصله اندک بین صدور مجوز و زمان عرضه و همچنین مهلت آخرین روز برای عرضه در فرصت ۶ ماهه بین پذیرش و عرضه سهام در بازار سهام مانع از چنین توقع و رفتاری از سوی مدیران ذوب آهن شد اما باید گفت مدیریت هوشمند و توانمند در چنین مواقعی فرصت ظهور دارد و میتواند و باید در این گونه شرایط تصمیمگیری به موقع کرده و نتایج قابل قبولی را حتی در فرصتهای کوتاه به بار بنشاند نه اینکه با گوشه گیری و عدم حضور در بین فعالان ، انتظار خصوصی شدن و فروش راحت سهام را داشته باشد.
علاوه بر این مگر حضور سالجاری ذوب آهن در بازار سهام بهرغم نامشخص بودن زمان عرضه، قطعی نبود، پس چرا مدیران ذوب آهن از گذشته و به مرور اطلاعرسانی نکردند و در فاصله سه روزه بین درج و عرضه اولیه حداقل یک نشست مطبوعاتی با خبرنگاران برگزار نکردند و فقط به برگزاری جلسهای با عدهای خاص از سرمایهگذاران و حداکثر ۳۵ نفر در محیط کارگزاری کرده و به جز دو مدیر سهام و تولید، خبری از حضور معاونین و مدیرعامل ذوب آهن نبود؟
با این وضعیت به نظر میرسد مدیران ارشد این شرکت بحث واگذاری سهام را جدی نگرفته اند تا شان شرکتی با قدمتی ۴۰ ساله و نام آشنا چون ذوب آهن با برگزاری جلسهای محقرانه در محیطی بسته و بدون شفافسازی کامل حفظ نشود.
*وقتی آینده شرکتی زیانده مبهم است
عامل موثر دیگر در عدم فروش سهام این شرکت ناشی از مبهم بودن آینده ارتباط ذوب آهن با صندوق کارکنان، زیان ۱۴۳ ریالی هر سهم و تحقق زیان ۸۲ درصدی در عملکرد ۹ ماهه، زیان انباشته ۶۴۸ میلیارد تومانی، بدهی ارزی ۳۹۹ میلیون یورویی بابت پروژه شهید کاظمی، نامشخص بودن حذف زیان و رسیدن به سود ، عدم پرداخت حداقل سود سالانه و لزوم حضور بلندمدت و نامعلوم سرمایهگذاران جدید است.
با این آمار و ارقام و شفاف نبودن آینده شرکت و مهمتر از همه بیثباتی در تصمیمگیریهای کلان درباره موردی چون صندوق کارکنان فولاد، همگی موجب شدند تا کمتر سهامداری حاضر به خرید ۱۵۱ تومانی هر سهم ذوبآهن شود.
با این اوصاف همین چند عامل برای عرضه ناموفق یک شرکت سودده کافی بود چه برسد به شرکتی مانند ذوبآهن که به رغم همه تواناییها و جایگاهی که دارد، دارای زیان قابل توجه و وضعیت غیرشفاف و آیندهای مبهم است.
*لزوم برطرف شدن نقاط ضعف در عرضه مجدد سهام
بنابراین اگر عزم سازمان خصوصی سازی، مدیران و سهامدار عمده آن یعنی ایمیدرو واقعاً بر واگذاری خرد و بلوک سهام ذوبآهن است، انتظار میرود در صورت تمدید مهلت برای عرضه مجدد ۵۵۰ میلیون و ۷۸۸ هزار سهم از سوی هیئت پذیرش فرابورس، این نقاط عدم شناخت کافی از سهمها ضعف آشکار برطرف شود و مسئولین با اعلام همه نقاط ضعف و قوت و روشن کردن ابهامات ،اقدام به شفافسازی کنند و سازمان خصوصیسازی هم با مدنظر قرار دادن همه جوانب، قیمت معقولی را فروش هر سهم آن تعیین کند.
*چرا گزارش های قیمت گذاری منتشر نمی شود؟
دراین میان یک نکته اساسی و خلاء مهم که قبلاً از سوی برخی مسئولین بازار سرمایه و کارگزاران و رسانه ها مطرح شده بار دیگر نمایان شد و آن لزوم انتشار گزارشهای قیمتگذاری توسط سازمان خصوصیسازی است تا در محیط شفافی چون بورس همگان از نحوه ارزشگذاری و قیمت مدنظر طرف عرضه یعنی سازمان خصوصیسازی و در اصل دولت آگاه شوند و سپس با در نظر داشتن این گزارش و بررسی صورتهای مالی شرکتها در مورد خرید یا عدم خرید سهام تصمیمگیری منطقی کنند نه اینکه در فضایی مبهم و صرفاً با پیروی از احساس و رفتار دیگران سهامی را بخرند یا نخرند.
بنابراین باز هم از سازمان خصوصیسازی انتظار میرود گزارش قیمتگذاری سهام ذوبآهن را برای تنویر افکار عمومی منتشر کند. شاید در این میان حق با سازمان باشد و همگان از چنین شرکتی استقبال مناسبی به عمل آورند. چرا که به نظر نمیرسد چنین گزارشهای محرمانه تلقی شود.
نماینده مجلس: شناخت مسئولان از خراسان جنوبی کافی نیست
بیرجند - ایرنا - نماینده مردم طبس، فردوس، بشرویه و سرایان در مجلس شورای اسلامی گفت: عمده مشکل خراسان جنوبی شناخت ناکافی مسئولان عدم شناخت کافی از سهمها کشور از استان و شهرستانها است.
محمدرضا امیرحسنخانی یکشنبه شب در نشست خبری در طبس افزود: این مساله عدم شناخت مسئولان و حتی عدم شناخت مسئولان استان از طبس را نیز داریم.
وی گفت: شهرستانهای نهبندان و طبس از نقاطی است که در موضوع پرورش شتر مطرح بوده اما اکنون آنچه پیگیری میکنیم این است که در حداقل پنج شهرستان استان خراسان جنوبی طرح پرورش شتر اجرا شود.
وی بیان کرد: واردات شتر و دام سبک با ارز چهار هزار و ۲۰۰ تومان کار خوبی است که انجام دادیم و باعث میشود دامی که به مردم واگذار شود قیمت خیلی کمی داشته باشد و مردم را توانمند میکند، تراکم شتر در شهرستان طبس بسیار خوب است اما فرآوری شیر شتر که ارزش افزوده در آن است را نداریم و باید مردم طبس به دنبال این موضوع باشند.
نماینده مردم طبس، فردوس، بشرویه و سرایان گفت: ما به شدت دنبال این هستیم که در طبس هم از نظر دام اصلاح شده و هم از نظر پرورش شتر تقویت کنیم اما در مرحله بعد باید کارخانه فرآوری را هم احداث کنیم.
وی درباره جادههای خراسان جنوبی اظهار داشت: ما در جادههای غرب استان یعنی جادههای فردوس به دیهوک، فردوس به بجستان، جاده طبس به یزد و جاده دیهوک به راور، ۳۴ درصد افزایش تلفات داشته ایم.
امیرحسنخانی گفت: عمده تلفات ما در جادههای خراسان جنوبی در جادههای غرب استان است و این موضوع را خدمت آقای جهانگیری و آقای نوبخت مطرح کردم و دستوراتی را در این زمینه گرفتم.
وی بیان کرد: جاده طبس به یزد کد دارد و برای جاده طبس به دیهوک کارهایی را انجام میدهیم تا دو باند شود و یکی از اولویتهای ما در استان این جاده است.
وی گفت: امسال ۲ میلیارد و ۵۰۰ میلیون تومان پول برای جاده طبس به بشرویه از سمت خدا آفرید قرار دادیم تا اعتبار این جاده تقویت و از سوی دیگر جاده فعلی را نیز دنبال میکنیم که دو باند شود.
نماینده مردم طبس، فردوس، بشرویه و سرایان در مجلس شورای اسلامی با اشاره به سرمایهگذاری ستاد اجرایی فرمان حضرت امام (ره) در عدم شناخت کافی از سهمها این حوزه انتخابیه افزود: ستاد اجرایی فرمان حضرت امام، ۱۷۰ میلیارد تومان در در این حوزه انتخابیه هزینه کرده و طبق لیستی که به من دادند حدود ۱۵۰ میلیارد تومان در طبس و مابقی در سایر شهرستانهای این حوزه است.
وی با اشاره به نیروگاه در حال ساخت برق حرارتی در طبس گفت: این نیروگاه میتواند اشتغال زیادی ایجاد کند حتی بیش از معدن پروده اشتغال آن خواهد بود و یکی از مباحث اصلی ما در دیدار با معاون رئیس جمهوری این موضوع بود و به دنبال این هستیم تا این پروژه را به جایی برسانیم.
نماینده مردم طبس، فردوس، بشرویه و سرایان ادامه داد: راه اندازی دو پروژه نیروگاه برق حرارتی و معدن پروده چهار باعث ایجاد اشتغال در شهرستان طبس میشوند بنابراین این دو پروژه را پیگیری خواهیم کرد.
وی تصریح کرد: فاینانس پروژه معدن پروده چهار انجام شده و منتظر هستیم چینیها بیایند و کار شروع شود.
امیرحسنخانی با اشاره به اوضاع نابسامان قیمتهای زمین و مسکن در طبس، فردوس، بشرویه و سرایان گفت: تراکم جمعیت در طبس ۱.۲ کیلومتر مربع است چرا که وسعت بسیار زیاد و جمعیت کمی دارد اما برای همین جمعیت هم زمین نداریم که به آنها بدهیم و در طبس در مجموع ۶۰ هکتار را جزو محدوده کردند که اتفاق خوبی بود.
وی افزود: در سفر آقای نوبخت به خراسان جنوبی قرار شد ۵ هزار مسکن توسط کمیته امداد و عدم شناخت کافی از سهمها ۵ هزار مسکن بنیاد مسکن در استان ساخته شود.
وی در مورد سهم دو درصد شهرستان از معادن گفت: این سهم را باید بدهند اما نمیدهند در عوض برای گرفتن اعتبار برای پروژهها با مدیرعامل ایمیدرو دیدار میکنیم و مبالغی را میگیریم اما هر یک از مسئولین شهرستان ممکن است جداگانه اعتباری از ایمیدرو بگیرد که من عدم شناخت کافی از سهمها مخالف هستم.
نماینده مردم طبس، فردوس، بشرویه و سرایان در مجلس شورای اسلامی افزود: این موضوع را با وزیر هم مطرح کردم و گفتم سهم شهرستان که دو درصد است را بدهند و این مبلغ مشخص در کمیته برنامهریزی شهرستان به طور شفاف توزیع شود.
وی گفت: وزیر نیز از این موضوع استقبال کرد و نامهای به عنوان دستور نوشت که یک جلسه ویژه برای تعیین چگونگی پرداخت و هزینه این سهم مشخص شود و شفافسازی صورت پذیرد.
امیرحسنخانی خاطرنشان کرد: این موضوع یکی از اصلیترین موضوعات ماست که رقم و شفافیت آن برای ما مهم است.
وی گفت: در طبس از نظر مواد معدنی تقریبا هیچ چیزی کم نداریم که بعضی از آنها به شدت دارد خام فروشی میشود.
امیرحسنخانی با اشاره به دیدار با وزیر کشور گفت: درخواستی که در مورد طبس به ایشان دادم همان خواسته همیشگی یعنی فرآوری زغال و تبدیل آن به پت یا سوخت و برق که همان نیروگاه حرارتی است.
وی احداث بیمارستان دوم در طبس را ضروری دانست و افزود: تفاهمنامهای به امضا رسیده است که شرکت زغالسنگ طبس بیمارستان را بسازد و دانشگاه علوم پزشکی آن را تجهیز کند اما تاکنون این تفاهمنامه برای پیگیری به دست ما نرسیده است.
نماینده مردم طبس، فردوس، بشرویه و سرایان گفت: اگر قرارداد وجود ندارد احداث بیمارستان جدید طبس را در بودجه سال ۹۹ بیاوریم و برای آن اعتبار بگذاریم و بیمارستان ساخته شود، چون حتما طبس باید دو بیمارستان داشته باشد و بیمارستان جدید هم در کنار بیمارستان فعلی ساخته شود تا بتواند از پاراکلینیک بیمارستان فعلی استفاده کند.
وی اظهار داشت: زمانی مطرح شد زغالسنگ میخواهد برای طبس پردیس آموزشی بسازد که این را هم داریم دنبال میکنیم تا برنامه زمانبندی بدهند چه زمانی، چه مدتی و با چه اعتباری برای ما و مردم مشخص باشد.
امیرحسنخانی با اشاره به این که پیش از این طرحی با عنوان «منطقه ویژه معدنی طبس» مطرح شد افزود: منطقه ویژه باید سازمان متولی و مجری داشته باشد اما نمیدانم سازمان متولی منطقه ویژه طبس چه کسی است.
وی با بیان این که ظرفیت گردشگری و صنایع دستی در طبس بسیار خوب است گفت: در جلسهای که در تهران داشتیم حصیربافی نایبند ثبت ملی شد و مبلغی را برای صنایع دستی طبس گرفتیم.
وی گفت: از مدیرانی که واقعا کار و تلاش میکنند تشکر میکنم که از جمله آنان مدیر میراث فرهنگی طبس است که میزان اعتباری که از استان و کشور گرفته قابل توجه است.
دیدگاه شما