نحوه محاسبه مارجین


چگونه در فارکس کال مارجین نشویم؟

راهنمای قدم به قدم ترید مارجین (معاملات Margin) در بایننس

معاملات مارجین یا معاملات حاشیه‌ای به طور کلی دارای امکان وام گرفتن (Borrow) از کارگزار برای خرید سهام و کسب سود بیشترند. حساب معاملات مارجین (Margin Trading) قدرت خرید شما را افزایش می‌دهد و به شما امکان می‌دهد از پول شخص دیگری برای افزایش شانس کسب سود خود با استفاده از اهرم (Leverage) مالی استفاده کنید. این دسته از معاملات گاهی با معاملات و قراردادهای فیوچرز و بخصوص پرپچوال فیوچرز اشتباه گرفته می‌شوند، اما این دو کاملا با هم متفاوتند.
معاملات حاشیه ای سود بالاتری نسبت به معاملات سنتی در بازار اسپات دارند اما خطرات بیشتری نیز به همراه دارند. حال ما نحوه افتتاح حساب معاملات مارجین (Margin Trading) برای ترید ارزهای دیجیتال در صرافی بایننس (بهترین و بزرگترین صرافی حال حاضر ارزهای دیجیتال در دنیا)، نحوه انتقال رمز ارز و بسیاری نکات دیگر را در این مقاله بررسی می‌کنیم. اگر نیاز دارید قبل از مطالعه‌ی این مقاله‌ی تخصصی، کمی بیشتر با صرافی بایننس، ابتدائیات آن و آموزش ثبت نام در آن آشنا شوید ، اول این مقاله را مطالعه کرده و سپس به مقاله‌ی فعلی برگردید.

فهرست مطالب

آموزش نحوه افتتاح حساب معاملات مارجین (Margin Trading) در نحوه محاسبه مارجین بایننس

برای افتتاح حساب معاملات مارجین پس از ورود به اکانت بایننس، نشانگر موس را روی آیکن پروفایل در گوشه بالای سمت راست صفحه قرار دهید. این قسمت برا هرکس متفاوت بوده و دو حرف اول آدرس ایمیل شما را نمایش می‌دهد. پس از باز شدن منوی آبشاری، روی ایمیل کلیک کرده نحوه محاسبه مارجین و وارد داشبورد حسابتان شوید.

آموزش نحوه افتتاح حساب معاملات مارجین (Margin Trading) در بایننس

پس از آن، وارد داشبورد حساب‌تان خواهید شد. در این صفحه، موجودی اکانت را مشاهده می‌کنید. در زیر قسمت «Balance Details»، روی «Margin» کلیک کرده تا فرایند افتتاح حساب مارجین در بایننس آغاز شود.

اطلاعات حسابآموزش نحوه افتتاح حساب معاملات مارجین (Margin Trading) در بایننس

در مرحله بعد، تذکری درباره ریسک انجام معاملات Margin مشاهده می‌کنید. لطفا این قسمت را با دقت خوانده و سپس روی گزینه «Open Margin Account» کلیک کنید.

اخطار ورود به حساب مارجین

لطفا با دقت توافقنامه حساب مارجین را خوانده و در صورت موافقت با شرایط استفاده (Terms and Conditions)، باکس مربوطه را تیک زده و روی «I Understand» کلیک نمائید.

اخطار ورود به حساب مارجین

نحوه انتقال وجه و ارز دیجیتال به حساب مارجین بایننس

پس از فعال کردن اکانت Margin، قادر به ارسال وجه و رمز ارز از والت عادی بایننس به کیف پول ماجین تریدینگ خود خواهید بود. برای این کار، روی تب «Wallet» کلیک کرده و پس از انتخاب گزینه «Margin»، از سمت راست صفحه نحوه محاسبه مارجین روی دکمه «Transfer» کلیک نمائید.

نحوه انتقال وجه و ارز دیجیتال به حساب مارجین بایننس

سپس ارز دیجیتال مورد نظر را برای ارسال انتخاب کنید. در این قسمت، برای مثال BNB را انتخاب می‌کنیم.

انتقال وجه و ارز دیجیتال به والت مارجین بایننس

در این مرحله، مقدار رمز ارز مورد نظر برای ارسال از کیف پول معمولی صرافی (Exchange Wallet) به والت مارجین (Margin Wallet) را در قسمت «نحوه محاسبه مارجین Amount» وارد کرده و روی گزینه «Confirm transfer» کلیک کنید.

انتقال وجه و ارز دیجیتال به والت مارجین بایننس

نحوه وام گیری (Borrow) ارز دیجیتال

پس از انتقال BNB به کیف پول معاملات مارجین، می‌توانید از این ارزهای انتقال داده شده به‌عنوان وثیقه (Collateral) جهت وام گیری استفاده نمائید. موجودی و تراز والت معاملات Margin شما، به نسبت ثابت ۵ به ۱، مقدار ارزی که قادر به وام گیری هستید را نشان می‌دهد. بنابراین مثلا اگر یک واحد بیت کوین داشته باشید، می‌توانید ۴ واحد BTC دیگر وام بگیرید. در این مثال، ما ۰/۰۲ بیت کوین وام می‌گیریم.

نحوه وام گیری (Borrow) ارز دیجیتال در مارجین بایننس

پس از انتخاب رمز ارز و مقدار مورد نظر برای وام گیری، روی گزینه «Confirm borrow» کلیک نمائید.

تایید وام گیری در مارجین بایننس

در این مرحله، بیت کوین های وام گرفته شده وارد حساب Margin شما خواهند شد. حال با داشتن ۰/۰۲ واحد BTC به علاوه نرخ بهره آن به‌عنوان بدهی، قادر به معامله و ترید ارز دیجیتال وام گرفته شده خواهید بود. نرخ بهره هر یک ساعت یکبار بروزرسانی می‌شود. برای مشاهده جفت‌های ارزی موجود و نرخ بهره آن‌ها، به صفحه کارمزد معاملات مارجین مراجعه کنید.

از صفحه «Wallet Balance» و انتخاب تب «Margin» نیز می‌توانید وضعیت فعلی حساب مارجین خود را مشاهده نمائید.

حساب مارجین صرافی بایننس

سطح مارجین (Margin Level)

از سمت راست صفحه، سطح مارجین را مشاهده می‌کنید که بر اساس ارزهای وام گرفته شده یا همان بدهی کل (Total Debt) و مقدار رمز ارز نگهداری شده به‌عنوان وثیقه (Collateral) در حساب مارجین تریدینگ (Account Equity)، سطح ریسک شما محاسبه می‌شود.

سطح ریسک یا Risk Level بسته به تحرکات بازار تغییر می‌کند، بنابراین در صورت تغییر قیمت برخلاف جهت پیش‌بینی شما، امکان لیکوئید شدن دارایی‌های‌تان نیز وجود دارد. به خاطر داشته باشید که در صورت نقد شدن پوزیشن، کارمزد اضافی از شما دریافت خواهد شد.

سطح مارجین در صرافی بایننس چیست

فرمول محاسبه سطح مارجین به صورت زیر است:

سطح مارجین= ارزش کل دارایی \ (مقدار کل وام گرفته شده + سود کل حاصل شده)

Margin Level = Total Asset Value / (Total Borrowed + Total Accrued Interest)

اگر سطح مارجین شما به ۱/۳ برسد، یک Margin Call دریافت خواهید کرد. مارجین کال یادآوری است که به شما می‌گوید یا مقدار وثیقه‌تان را (از طریق ارسال ارز بیشتر به حساب) افزایش داده، یا وام مربوطه را (از طریق بازگرداندن ارز وام گرفته شده) کاهش دهید.

در صورت رسیدن مارجین لِول به ۱/۱، دارایی‌های شما به صورت خودکار لیکوئید خواهند شد، به این معنا که بایننس برای تسویه وام گرفته شده، دارایی‌های مربوطه را به قیمت بازار می‌فروشد.

برای اطلاع از جزئیات پوزیشن‌های فعلی‌تان، روی گزینه «Positions» کلیک کنید. برای مشاهده ارزش تتری (USDT) پوزیشن‌ها، از قسمت راست صفحه گزینه «USDT Benchmark» را انتخاب نمائید.

مشاهده ارزش تتری ارزهای دیجیتال مارجین

آموزش نحوه انجام معاملات مارجین در بایننس

برای ترید با استفاده از وجوه وام گرفته شده، وارد صفحه «Exchange» شده و با انتخاب تب «Trade»، با استفاده از سفارشات لیمیت (Limit)، مارکت (Market)، استاپ لیمیت (Stop-Limit) و OCO به معامله بپردازید.

نحوه انجام معاملات مارجین بایننس

نحوه بازگردانی بدهی و تسویه ارزهای وام گرفته شده

برای بازپرداخت بدهی، روی گزینه «Borrow/Repay» کلیک کرده و وارد تب «Repay» شوید.

نحوه بازگردانی بدهی و تسویه ارزهای وام گرفته شده در صرافی binance

مقدار کلی بدهی قابل پرداخت، جمعی از کل دارایی‌های وام گرفته شده به علاوه نرخ بهره است. پیش از ادامه، حتما از وجود مقدار وجه لازم در حساب برای بازپرداخت اطمینان حاصل کنید.

در این مرحله، کوین و مقدار مورد نظر برای تسویه را انتخاب کرده و روی گزینه «Confirm repayment» کلیک نمائید. به خاطر داشته باشید که برای بازگرداندن بدهی، حتما باید از همان ارز وام گرفته شده نحوه محاسبه مارجین استفاده نمائید.

تایید بازپرداخت بدهی در مارجین بایننس

دکمه سوئیچ (Switch Button)

در صفحه مارجین، در کنار قسمت موجودی‌ها (balances)، دکمه سوئیچ را می‌بینید. این دکمه به شما اجازه می‌دهد تا به راحتی بین حالت Asset (سفارشات عادی) و حالت Margin (سفارشات مارجین) تغییر وضعیت دهید. به‌عنوان مثال، اگر ۵ واحد توکن BNB در حساب مارجین‌تان داشته باشید، در کل قادر به فروش ۱۵ واحد BNB خواهید بود.

توجه داشته باشید که به‌جای دکمه معمولی «Sell BNB»، دکمه «Margin Sell BNB» را خواهید داشت.

قسمت دکمه سوییچ در صرافی بایننس

بنابراین، اگر مایل به فروش مارجین ۷ واحد BNB هستید، سیستم به صورت خودکار ۲ واحد BNB برای شما وام می‌گیرد. (به خاطر داشته باشید که موجودی واقعی شما ۵ واحد BNB است).

فروش بصورت مارجین در صرافی بایننس

پس از کلیک روی دکمه «Margin Sell BNB»، پیام تائید زیر برای شما نمایش داده می‌شود:

پیام تایید سفارش در مارجین بایننس

بنابراین، دکمه سوئیچ به شما اجازه می‌دهد تا پس از افتتاح حساب معاملات مارجین، سریعا قادر به وام گیری نحوه محاسبه مارجین ارز باشید. البته، بعدا باید به صورت دستی این بدهی را بازگردانید.

بازگرداندن دوباره ارز دیجیتال به حساب عادی

اگر می‌خواهید ارزهای دیجیتال‌تان را از والت مارجین به کیف پول عادی بایننس برگردانید، روی گزینه «Transfer» کلیک کرده و با استفاده از دکمه بین دو والت، جهت ارسال رمز ارزها را تغییر دهید.

بازگرداندن دوباره ارز دیجیتال به حساب عادی

بدون پراخت هیچگونه کارمزدی می‌توانید از یک والت به یک والت دیگر رمز ارز ارسال کنید. اما توجه داشته باشید که اگر هم‌اکنون دارایی وام گرفته‌اید، سطح ریسک شما به‌خاطر کاهش موجودی کیف پول مارجین افزایش خواهد یافت. در صورتی که سطح ریسک بیش از حد افزایش یابد، احتمال لیکوئید شدن دارایی‌ها نیز وجود دارد. بنابراین بهتر است پیش از استفاده از معاملات Margin، نحوه کار آن‌ها را یاد بگیرید.

یک مثال

آلیس پیش‌بینی می‌کند که قیمت بایننس کوین (BNB) افزایش خواهد یافت، بنابراین خواهان باز کردن یک پوزیشن لانگ (خرید) لوریج دار برای ارز دیجیتال BNB است. برای این کار، نحوه محاسبه مارجین ابتدا مقداری ارز به والت مارجین خودش می‌فرستد و بیت کوین وام می‌گیرد. در مرحله بعد، از این بیت کوین‌های وام گرفته شده برای خرید بایننس کوین استفاده می‌کند.
در صورتی که مطابق انتظار آلیس قیمت BNB افزایش یابد، وی می‌تواند دارایی‌های خودش را فروخته و بیت کوین‌های وام گرفته شده را به‌همراه نرخ بهره مربوطه بازگرداند. هرچه از این معامله باقی بماند، سود آلیس خواهد بود.
البته معاملات مارجین باعث تشدید هر دوی سود و زیان می‌شوند. بنابراین اگر بازار برخلاف پوزیشن آلیس حرکت کند، ضرردهی وی نیز بزرگتر خواهد شد.
اگر در رابطه با نحوه‌ی ترید در صرافی بایننس، استفاده از سرویس سیگنال برای ترید در صرافی بایننس یا پرسش از سرویس کپی تریدینگ اکسلایت برای ترید در اسپات و فیوچرز بایننس سوالی داشتید، خوشحال می‌شویم از طریق چت سایت یا باقی راه‌های ارتباطی، بی‌درنگ آن را از اکسلایت بپرسید.
در آخر لازم به ذکر است که در نوشتن این مقاله، از مقاله‌ای در سایت Academy.Binance کمک گرفته‌ایم.

استاپ اوت چیست | Stop Out چیست | سفارش توقف چیست

استاپ اوت چیست | Stop Out چیست | سفارش توقف چیست

Stop Out استاپ اوت راهکاری است اجباری برای کلوز کردن معاملات ضررده در هنگامی که حساب معاملاتی شما موجودی کافی را نداشته باشد. در واقع استاپ اوت به این دلیل اتفاق می افتد که جلوی کال مارجین شدن حساب معاملاتی را بگیرد. مقدار استاپ اوت را بروکر تعیین میکند و این میزان در هر بروکر متفاوت است. به طور مثال استاپ اوت 20 درصد یا 30 درصد یا 50 درصد و غیره.

فرض کنید استاپ اوت بروکر شما 20 درصد است . حال حساب معاملاتی شما در ضرر است و بازار هم همچنان به روند خلاف پوزیشن شما ادامه میدهد. در این حالت هنگامی که سطح « مارجین لول »شما به 20 درصد برسد ، متاتریدر به طور اتوماتیک معامله شما را کلوز میکند. اگر هم چندین پوریشن ضررده داشته باشید ، این کار را با کلوز معامله ای که بیشترین ضرر را دارد، شروع می کند.

جهت ثبت نام در بروکر آمارکتس کلیک کنید و 20% بونوس هدیه دریافت نمایید.

استاپ اوت چیست | Stop Out چیست | سفارش توقف چیست

مقدار استاپ اوت چگونه محاسبه میشود؟

برای درک بهتر این محاسبه بهتر است ابتدا با مفهوم Margin Level(مارجین لول) آشنا شویم :

Margin Level(مارجین لول) چیست؟

مارجین لول در واقع نسبت اکوئیتی به مارجین می باشد که با درصد مشخص میشود :

Margin Level = (Equity÷margin) × 100

مارجین لول همان مقداری است که شما با توجه به آن میتوانید تشخیص دهید که آیا امکان گرفتن پوزیشن جدید را دارید یا خیر . به طور کلی اکثر بروکر ها سطح 100% را برای مارجین لول در نظر میگیرند. به این محدودیت سطح کال مارجین (Margin Call) گفته می شود. سطح کال مارجین 100% به این معنی است که اگر مارجین لول حساب شما به صد درصد برسد ؛ دیگر نمی توانید پوزیشن جدیدی بگیرید.

استاپ اوت چیست | Stop Out چیست | سفارش توقف چیست

در زمان استاپ اوت اگر می‌خواهید به معاملات ادامه دهید ، میتوانید قبل از اینکه استاپ اوت اتفاق بیفتد ، مجددا مبلغی را به اکانت خود واریز کنید تا مارجین لازم جهت پوزیشن ها فراهم شود. رعایت مدیریت سرمایه نکته کلیدی بازار است . اگر میخواهید دچار استاپ اوت یا کال مارجین نشوید همیشه و همیشه money management را در معاملات خود لحاظ کنید. پیشنهاد میکنیم جهت کسب اطلاعات بیشتر در مورد ماهیت money management ؛ مطلب آموزشی «مدیریت سرمایه در بورس و فارکس چیست؟» را در سایت گوگل فارکس مطالعه فرمایید.

حاشیه فروش چیست

حاشیه فروش

حاشیه فروش چیست ؟ این سوالی است که یک حسابدار زبده باید بتواند به آن پاسخ داده و اهمیت آن را بداند و به کار گیرد. حاشیه فروش مانند حاشیه سود یکی از ابزار تحلیل امور مالی است که البته بیشتر مدیران نسبت به آن اطلاعاتی ندارند و آن را به کار نمی گیرند. اگر مدیر یک شرکت یا دانشجوی حسابداری هستید و می خواهید بدانید حاشیه فروش چیست در ادامه با ما همراه باشید تا به این خواسته شما جامه عمل بپوشانیم.

حاشیه فروش چیست:

برای حاشیه فروش تعاریف و تفاسیر گوناگونی وجود دارد که کامل ترین آن را می توان به این صورت ارائه نمود: هنگامی که در ازای خدمات و یا کالایی را ارائه داده و هزینه متغیر تحویل را ازآن کسر می نمایید. آن چه باقی می ماند را حاشیه فروش می نامند و به گفته نایت این روش، روشی متفاوت برای نمایش سود و آگاهی از آن می باشد.

اگر هزینه های متغیر را در نظر بگیرید می توانید حاشیه فروش را به روش متفاوتی به دست آورید. حاشیه فروش نشان دهنده درآمد کل، درآمد بعد از هزینه های ثابت و سود را نشان می دهد. و برخی حاشیه فروش را به عنوان قسمتی از فروش می دانند که هزینه های ثابت را جبران می کند.

روش محاسبه حاشیه فروش:

اگر جنسی قیمتی معادل 24 دلار داشته باشد و هزینه متغیری معادل 4 دلار داشته باشد، حاشیه فروش آن برابر است با 20 دلار برای محاسبه حاشیه فروش ابتدا لازم است سود سنتی را گرفته و لیست هزینه های ثابت و متغیر را تشکیل دهید. ممکن است در این مرحله برخی از هزینه ها معلوم نباشند پس خیلی هم کار ساده ای نیست.

هزینه های ثابت شامل هزینه های تجاری بوده و مهم نیست که شما چقدر محصول یا خدمات ارائه می دهید برای مثال اجاره مسکن و حقوق اداری جزو این دسته هستند. اما هزینه های متغیر به هزینه هایی اطلاق می گردد که مانند کمیسیون فروش و مواد مستقیم با مقدار تولیدی شما فرق دارد. ممکن است ما فکر کنیم هزینه های ثابت است در صورتی که جزو هزینه های متغیر قرار گیرد برای مثال ممکن است نیروی فروش افزایش پیدا کند و به یک هزینه متغیر تبدیل گردد. محاسبه درست این متغیر ها مهم ترین نکته در محاسبه حاشیه فروش می باشد.

برای مطالعه مقاله حسابرسی داخلی چیست می توانید از این لینک استفاده نمایید.

هزینه های ثابت و متغییر

هزینه های ثابت و متغییر

هزینه های ثابت شامل چه هزینه هایی هستند:

برخی از مخارج وجود دارند که وقتی تعداد کالا و یا خدمات را تغییر می دهیم دچار تغییر و تحول نمی گردند که این گونه مخارج را هزینه های ثابت می نامند. این هزینه ها معمولا از فعالیت تجاری جدا بوده و هیچ وقت از بین نمی روند بلکه همیشه باید پرداخت گردند. از جمله مخارج ثابت می توان به موارد زیر اشاره نمود:

  1. استهلاک: هنگامی که تجهیزات یک کارخانه یا شرکت مستهلک می گردند و لازم است شرکت از اول این موارد را تامین نماید.
  2. نرخ بهره: ناشی از نرخ بهره وام ها می باشد که بایستی آن را به صورت دوره ای پرداخت نمود.
  3. هزینه های ناشی از بیمه بر طبق قرارداد
  4. هزینه اجاره املاک
  5. مالیاتی که به املاک تعلق می گیرد.
  6. حقوق ثابت کارمندان و کارکنان و در کل پرسنل شرکت
  7. خدمات رفاهی مانند هزینه آب، گاز، برق و …

هزینه های متغیر شامل چه هزینه هایی هستند:

گروه دیگر از مخارج که در محاسبه حاشیه فروش مهم هستند را مخارج متغیر تشکیل می دهند که به صورت مستقیم و غیر مستقیم بوده و باید منجر به سود دهی شوند. از جمله می توان ساخت محصول و یا فروش خدمات و … اشاره نمود. مخارج متغیر معمولا تابعی از تعداد محصولاتی که به فروش می رسد و خدماتی که ارائه می شود، می باشد.

وقتی تولیدات بالا برود هزینه های متغیر نیز زیادتر می شوند و وقتی تولیدات کاهش یابد، هزینه های متغیر نیز کاهش می یابند. وقتی هزینه های متغیر خیلی زیاد شوند به این معنا است که شرکت توانایی کار با سود کم تر را دارد این در حالی است که مخارج ثابت نیازمند سود بسیار بالای شرکت می باشند. از جمله مخارج متغیر می توان به موارد زیر اشاره نمود.

  1. مواد اولیه ای که در تولید کالا استفاده می شود.
  2. تدارکاتی که برای تولیدات مورد مصرف قرار می گیرد.
  3. هزینه های پرداختی به کارکنان که آن را با عنوان واحد کار می شناسیم.
  4. هزینه هایی که نحوه محاسبه مارجین به طور ساعتی به کارکنان پرداخت می گردد که آن را با نام دستمزد قابل پرداخت می شناسیم.
  5. هزینه ای که برای فروش محصولات به فروشنده پرداخت می گرد که به آن کارمزد می گویند.
  6. هزینه های مربوط به ارسال و انتقال کالا برای مشتری که همان هزینه های حمل و نقل هستند.
  7. مقدار خدمات رفاهی مانند آب و برقی که برای تولید یک کالا مصرف می شوند.

روش استفاده شرکت ها از حاشیه فروش:

این مقوله به مدیران شرکت ها کمک می کند تا بهتر در برنامه مالی خود تصمیم گیری نمایند. برای مثال می تواند محصولات را کم و زیاد نمود و یا قیمت گذاری رو آن ها را عوض کرد. از مهم ترین و متداول ترین کاربردهای حاشیه فروش می توان به مقایسه محصولات اشاره نمود که به ما کمک می کند محصولات مختلف را با هم مقایسه نموده و برخی را حفظ و برخی را حذف نماییم.

اگر حاشیه فروش یک شرکت منفی باشد به این معنا است که ان شرکت باید آن کار را کنار بگذارد زیرا پول خود را از دست داده و مجبور است یا محصول را کنار بگذارد و یا قیمت محصولات را افزایش دهد. همچنین در صورتی حاشیه فروش مثبت باشد، پس این محصول ارزش دارد و می تواند منجر به سود دهی شود حتی اگر سود منفی باشد. چون حاشیه فروش مثبت کمک زیادی به سود و هزینه های ثابت خواهد نمود.

برای مطالعه مقاله نقش حسابدار در موفقیت کسب و کار می توانید از این لینک استفاده نمایید.

سود دهی

اهمیت حاشیه فروش در تجارت:

همان طور که گفتیم حاشیه فروش می تواند به تصمیم گیری مدیران کمک زیادی کند. که این مساله را در بالا بررسی کردیم و با تعیین حاشیه فروش که مثبت است یا منفی در تجارت نقش خود را ایفا می نماید. وقتی حاشیه روش محصولی منفی شود به این معنا است که ادامه دادن به ساخت و یا معامله با آن محصول برای شرکت به هیچ وجه عاقلانه نیست. این در حالی است که مفهوم حاشیه فروش برعکس این مورد می باشد.

خطاهای رایج در محاسبه حاشیه فروش:

ممکن است عده بسیاری در هنگام محاسبه فروش دچار اشتباه شوند. منشا اشتباهات نحوه محاسبه مارجین در محاسبه حاشیه فروش عدم شناخت هزینه های متغیر و هزینه ثابت و جا به جا کردن آن ها به جای هم است. به اعتقاد نایت برخی از متغیر های وجود دارند که آن ها را شبه متغیر می نامند، برای مثال محصولی که اضافه می کنید تا مدتی برای شما کار کند می تواند بین این دو دسته قرار بگیرد. این دستگاه چون تولید بالاتری دارد یک هزینه اضافه در نظر گرفته شده و متغیر است و چون خریداری شده است یک هزینه ثابت می باشد.

نکته دیگر این است که هزینه های مربوط به تحلیل و توسعه را ثابت در نظر می گیرند در صورتی که این هزینه ها هزینه های مستقیم می باشند. در کل می توان گفت مهم ترین و بارز ترین علل اختلاف در حاشیه فروش جا­به­جایی هزینه های ثابت و متغیر است. منابع سود نقدی اکثرا حاشیه فروش بسیار کمی دارند زیرا هم هزینه های ثابت را تحت تاثیر قرار نمی دهند و در عین حال ممکن است هزینه های متغیر بسیار بالایی داشته باشند.

سخن نهایی:

در این مقاله تلاش کردیم شما را به طور کامل با حاشیه فروش آشنا سازیم. در کل حاشیه فروش می تواند در تصمیمات مدیریتی شرکت تاثیر بسیار زیادی داشته باشد و منجر به سود دهی شرکت شود. فرمول حاشیه فروش گرچه بسیار ساده است اما محاسبه آن کار چندان ساده ای نیست زیرا ملزم شناخت انواع متغیرها و دسته بندی آن ها می باشد.

شخصی که این کار را انجام می دد یا باید دارای اطلاعات کافی حسابداری باشد و یا بهتر است آن را به یک حسابدار و یا کارشناس مالیاتی سپرد تا این کار را برای او انجام دهد. انجام دقیق این مهم از اهمیت بسیار بالایی برخوردار است و نباید با ساده انگاری و بی توجهی منجر به تصمیمات نادرست و در نهایت زیان برای مدیران گردد.

اگر این مطلب برای شما رضایت بخش بوده است، مطالعه مقاله گزارش های مورد نیاز مدیران را به شما پیشنهاد می کنیم.

حاشیه سود (Profit Margin) چیست و چگونه محاسبه می‌شود؟

حاشیه سود یا Profit Margin یکی از نسبت‌های سودآوری است که معمولا برای سنجش میزان درآمدزایی یک شرکت یا فعالیت تجاری مورد استفاده قرار می‌گیرد. این معیار نشان می‌دهد که چند درصد از فروش به سود تبدیل شده است. به عبارت ساده، عدد کنار این درصد نشان می‌دهد که چه مقدار سود برای هر دلار (یورو یا هر ارز دیگری) در فروش یک کسب‌وکار به دست آمده است. به عنوان مثال، اگر یک کسب‌وکار گزارش دهد که در سه‌ماهه اخیر به حاشیه سود ۳۵ درصدی دست یافته، به این معنی است که برای هر دلار فروش ایجاد شده، خالص ۰/۳۵ دلار درآمد داشته است.

انواع مختلفی از حاشیه سود وجود دارد. با این حال، در استفاده روزمره، معمولا به حاشیه سود خالص اشاره می‌کنیم. این مهم در نتیجه نهایی که شرکت پس از اینکه همه هزینه‌ها، از جمله مالیات و موارد اضافی را از درآمد خارج کرد، مشخص می‌شود. در متن پیش رو به بررسی فرمول‌ها و انواع این نوع سوددهی پرداختیم تا درک بهتر این موضوع را برای شما آسان کنیم.

مبانی حاشیه سود

کسب‌وکارها و افراد در سراسر جهان، فعالیت‌های اقتصادی انتفاعی را با هدف ایجاد سود انجام می‌دهند. با این حال، اعداد مطلق – مانند فروش ناخالص X میلیون دلار، هزینه‌های تجاری Y هزار دلار یا درآمد Z دلار – نمی‌تواند تصویری روشن و واقع‌بینانه از سودآوری و عملکرد یک کسب‌وکار ارائه دهد. چندین معیار کمی مختلف برای محاسبه سود (یا زیان) کسب‌وکار به کار می‌رود که ارزیابی عملکرد یک کسب‌وکار را در دوره‌های زمانی مختلف یا مقایسه آن با رقبا آسان‌تر می‌کند. این اقدامات حاشیه سود نامیده می‌شوند.

در حالی که کسب‌وکارهای اختصاصی، مانند مغازه‌های محلی، ممکن است حاشیه سود را به تعداد دفعات دلخواه خود محاسبه کنند (مانند هفتگی یا دو هفته یکبار)، کسب‌وکارهای بزرگ از جمله شرکت‌های بازرگانی، موظف‌اند آن را مطابق با بازه‌های زمانی استاندارد گزارش (مانند سه‌ماهه یا سالانه) گزارش دهند. کسب‌وکارهایی که با پول قرض شده کار می‌کنند ممکن است ملزم به محاسبه و گزارش آن به وام‌دهنده (مانند بانک) به صورت ماهانه به عنوان بخشی از روش‌های استاندارد باشند.

سود یا حاشیه سود چهار سطح دارد:

  • سود ناخالص
  • سود عملیاتی
  • سود قبل از مالیات
  • سود خالص

این موارد در صورت درآمد شرکت به ترتیب زیر منعکس شده است: شرکت درآمد فروش را دریافت کرده، سپس هزینه‌های مستقیم محصول خدمات را پرداخت می‌کند. آنچه باقی مانده حاشیه ناخالص است. سپس هزینه‌های غیرمستقیم مانند دفتر مرکزی شرکت، تبلیغات، تحقیق و توسعه را پرداخت می‌کند. آنچه باقی مانده حاشیه عملکرد است. سپس سود بدهی را پرداخت می‌کند و هرگونه هزینه یا ورودی غیرمعمول غیرمرتبط با کسب‌وکارها اصلی شرکت را با حاشیه قبل از مالیات باقی مانده اضافه یا کم می‌کند. سپس مالیات می‌پردازد و حاشیه خالص را که به عنوان درآمد خالص نیز شناخته می‌شود، باقی می‌گذارد.

انواع حاشیه سود

اجازه دهید انواع مختلف حاشیه سود را با دقت بیشتری بررسی کنیم.

۱- حاشیه سود ناخالص

با فروش شروع کنید و هزینه‌هایی را که مستقیما مربوط به ایجاد یا ارائه محصول یا خدمات مانند مواد اولیه، نیروی کار و غیره است، بردارید. این هزینه‌ها معمولا به عنوان “هزینه کالاهای فروخته شده” یا “هزینه محصولات فروخته شده” یا ” هزینه فروش” شناخته می‌شوند. در صورت داشتن درآمد مناسب، شما حاشیه ناخالص دریافت می‌کنید. محاسبه آن بر اساس فروش هر محصول انجام می‌شود. حاشیه ناخالص برای شرکتی که مجموعه محصولات خود را تجزیه‌وتحلیل می‌کند (هرچند این داده‌ها با عموم به اشتراک گذاشته نمی‌شود) مفید است، اما به طور کلی حاشیه ناخالص تصویر ناخالص سودآوری یک شرکت را نشان می‌دهد.

۲- حاشیه سود عملیاتی

با کسر هزینه‌های فروش، هزینه‌های عمومی، اداری یا عملیاتی، از میزان سود ناخالص یک شرکت، ما حاشیه سود عملیاتی دریافت می‌کنیم که به عنوان سود قبل از بهره و مالیات یا EBIT شناخته می‌شود. در نتیجه رقم درآمد موجود برای پرداخت بدهی و دارایی صاحبان کسب‌وکارها و همچنین بخش مالیاتی، سود حاصل از عملیات اصلی و مستمر یک شرکت است. این سود اغلب توسط بانکداران و تحلیل‌گران جهت ارزش‌گذاری کل یک شرکت برای خریدهای احتمالی مورد استفاده قرار می‌گیرد.

۳- حاشیه سود قبل از مالیات

درآمد عملیاتی را کسر کرده و هزینه سود را با افزودن هرگونه درآمد از سود، حساب کنید. اقلام غیرتکراری مانند سود یا زیان ناشی از عملیات متوقف شده را تعدیل کنید و سود قبل از مالیات یا درآمد قبل از مالیات (EBT) داشته باشید. سپس بر درآمد تقسیم کنید تا حاشیه سود پیش مالیات را به دست آورید.

حاشیه سود قبل از مالیات، همه سطوح از سود باقی مانده را با فروش مقایسه می‌کند. به عنوان مثال، ۴۲ درصد حاشیه ناخالص به این معنی است که به ازای هر ۱۰۰ دلار درآمد، شرکت ۵۸ دلار هزینه‌هایی را که مستقیما به تولید محصول یا خدمات مرتبط است، پرداخت می‌کند و ۴۲ دلار به عنوان سود ناخالص باقی می‌ماند.

۴- حاشیه سود خالص

حاشیه سود خالص با تقسیم سود خالص بر فروش خالص یا تقسیم درآمد خالص بر درآمد حاصل از یک دوره زمانی معین محاسبه می‌شود. در زمینه محاسبه حاشیه سود، سود خالص و درآمد خالص به جای یکدیگر استفاده می‌شود. به طور مشابه، فروش و درآمد به جای یکدیگر استفاده خواهند شد. سود خالص با کسر تمام هزینه‌های مربوط از جمله هزینه‌های مربوط به مواد اولیه، کار، عملیات، اجاره، پرداخت سود و مالیات از مجموع درآمد ایجاد شده تعیین می‌شود. فرمول اصلی محاسبه این مورد به این شرح است:

چگونه در فارکس کال مارجین نشویم؟

چگونه در فارکس کال مارجین نشویم؟

چگونه در فارکس کال مارجین نشویم؟

تریدرهای بازار فارکس با استفاده از مارجین می‌توانند سودهای کلانی کسب کنند، اما اگر روش استفاده از آن را به خوبی ندانند، می‌تواند ضررهای غیرقابل جبران را برای آن‌ها به همراه داشته باشد.

در این مقاله قصد داریم چند روش جلوگیری از کال مارجین شدن را برای شما توضیح دهیم.

کال مارجین دقیقاً چیست؟

اول از همه باید به صورت دقیق بدانید مارجین چیست و چه کارآیی دارد تا بعد از آن به مفهوم کال مارجین پی ببرید.

در واقع به مقدار پولی که برای انجام معامله باید در پلتفرم معاملاتی خود قرار دهید، مارجین می‌گویند.

جالب است بدانید تریدرها می‌توانند از مارجین به عنوان وثیقه استفاده کنند. در این صورت کارگزار اطمینان حاصل می‌کند که شما می‌توانید ضرر احتمالی ناشی از پوزیشن های خود را پوشش دهید. ضرر و زیان شما در معاملات فارکس نمی‌تواند بیش از مقدار مارجین حساب باشد. به عنوان مثال اگر شما 1000 دلار حساب معاملاتی خود را شارژ کرده باشید و هیچ معامله‌ای نیز انجام نداده باشید مارجین شما 1000 دلار است.

نیازهای مارجین چیست؟

به مقدار مارجین مورد نیاز برای بازکردن معامله که به صورت درصدی از اندازه واقعی معامله است را نیاز مارجین (Margin Requirement) می‌گویند. مثلاً زمانی که میگویند نیاز مارجینی 5 درصد است، یعنی باید به اندازه 5 درصد از حجم معامله واقعی را به عنوان مارجین در حساب خود داشته باشید.

مارجین مورد نیاز (Required Margin)

مارجین مورد نیاز در واقع مقدار پولی است که هنگام بازکردن معامله کنارگذاشته می‌شود و دیگر امکان استفاده از آن وجود ندارد، در واقع بلوکه یا قفل می‌شود. دقیقاً این مفهوم همان چیزی است که به آن مارجین می‌گویند.

به عنوان مثال، اگر یک پوزیشن 10،000 دلاری (مینی لات)، با نیاز مارجین 2٪ باز کنید، در طول این معامله مبلغ 200 دلار بلوکه یا قفل می‌شود. تا زمانی که این معامله باز باشد نمی‌توان از این 200 دلار برای باز کردن موقعیت‌های دیگر استفاده کرد و با بسته شدن معامله، این 200 دلار مارجین آزاد می‌شود.

مارجین استفاده شده (Used Margin)

به حداقل مقدار پولی که باید در یک حساب مارجین حفظ شود، مارجین استفاده شده می‌گویند.

در واقع این مقدار کل مارجینی است که در حال حاضر استفاده می‌شود تا معاملات باز حفظ شوند.

خوب است بدانید به مارجین استفاده شده مارجین مورد نیاز نگهداری (MMR) یا مارجین کل هم می‌گویند.

نحوه محاسبه:

مارجین استفاده شده = جمع تک‌تک مارجین مورد نیاز هر معامله باز

فرمول محاسبه مارجین (برای هر معامله)

اگر ارز پایه همان ارز حساب شما باشد:

مارجین مورد نیاز = ارزش واقعی معامله x نیاز مارجین

ولی اگر ارز پایه متفاوت با ارز حساب شما باشد باید:

مارجین مورد نیاز نحوه محاسبه مارجین = ارزش واقعی معامله x نیاز مارجین x نرخ تبدیل ارز بین ارز پایه و ارز حساب

روش های جلوگیری از مارجین کال

  • در معاملات خود از حد ضرر یا تریلینگ استاپ استفاده کنید.

برای جلوگیری از مارجین کال بایستی از حد ضرر یا تریلینگ استاپ استفاده کنید.

اگر تریدرهای بازار فارکس به این دو مفهوم آگاهی کامل نداشته باشند، باید بدانند مقدار زیادی از سرمایه خود را خیلی زود از دست می‌دهند.

این سفارش هنگامی فعال می‌شود که قیمت در خلاف جهت معامله شما حرکت کند. در واقع حد ضرر یک سفارش استاپ است که به عنوان یک سفارش پندینگ به بروکر ارسال می‌شود که این موضوع مانع از ضرر بیشتر شما می‌شود و از مارجین کال شدن شما جلوگیری می‌کند.

  • اصول تنظیم حجم معاملات برای جلوگیری از مارجین کال

برای ورود به بازار و خرید سهام، حجم معاملات خود را تقسیم‌بندی کنید و به‌صورت مرحله مرحله خرید نمایید. حال شاید برای شما سوال پیش بیاید دلیل این موضوع چیست؟

اگر بخواهیم این موضوع را با یک مثال برای شما توضیح دهیم باید بگویم مثلاً شما فکر می‌کنید GBP / USD روند صعودی در مدت‌زمان مشخص پیدا می‌کند و بعد از آن دیگر افزایش قیمتی ندارد؛ بنابراین یک پوزیشن بزرگ فروش باز می‌کنید خب در این حالت اگر افزایش قیمت داشته باشد، ضرر هنگفتی به سرمایه شما متحول می‌شوید.

البته باید بدانید این نوع معامله زمانی انجام می‌شود که تریدر دچار اعتماد به نفس کاذب شده باشد. در این حالت احتمال مارجین کال شدن بسیار بالاست.

خب برای جلوگیری از مارجین کال در این روش بایستی سرمایه خود را تقسیم‌بندی کنید و زمانی که بازار روند صعودی پیدا کرد به صورت پله‌ای معامله انجام دهید.

بارها برای تریدرهای تازه کار و مبتدی پیش آمده است که با یک غفلت کوچک تمام سرمایه خود را از دست داده‌اند و مارجین کال شده است؛ پس سرمایه‌گذاران بازار فارکس برای اینکه بتوانید جلوی ضرر به سرمایه خود را بگیرند باید قبل از ورود به بازار چند نکته را بدانند.

نکته اول: قبل از ورود به بازار حتماً آموزش ببینید.

نکته دوم: از رفتار خود شناخت کامل داشته باشید تا در شرایط بحرانی بتوانید آن را مدیریت نمایید.

نکته سوم: حتماً در یک بروکر معتبر ثبت‌نام کنید. چرا که این روزها تعداد بروکر ها به سرعت رو به افزایش است و در بین آن‌ها بروکرهایی که به نیت کلاه‌برداری وارد بازار شده‌اند، بسیار زیاد هستند. پس تریدرها موظف به ثبت‌نام در یک بروکر معتبر هستند تا بتوانند باخیال راحت معاملات خود را با سودهای بالا انجام دهند.

حال شاید برای شما سؤال پیش بیاید بروکر معتبر برای استفاده سرمایه‌گذاران ایرانی کدام است؟

پیشنهاد ما ثبت‌نام در بروکر معتبر روبو فارکس است. چرا که به تریدرهای خود خدمات ویژه‌ای ارائه داده است و همچنین گذشته درخشانی در خدمت‌رسانی به تریدرها داشته است.

در این مقاله سعی کردیم یکی از روش‌های جلوگیری از دست دادن سرمایه را، برای شما توضیح دهیم، اما باید بدانید کلید موفقیت شما در بازارهای مالی این است که دانش خود را به روز نگه دارید و به صورت مستمر مطالعه داشته باشید، اخبار را دنبال کنید و مهم‌تر از همه هیچ‌گاه طمع نکنید.



اشتراک گذاری

دیدگاه شما

اولین دیدگاه را شما ارسال نمایید.